گزارش/ جزئیات حذف حق اشتراک مشترکان تلفن ثابت از قبوض

کدام اصلاح‌طلبان تاکنون برای مجلس ثبت نام کرده‌اند؟/۶

پیرموذن نماینده اصلاح طلب مجلس نهم گفت: اغلب کارگزاران و اعتمادی ها برای انتخابات امسال ثبت نام کرده اند و در میان چهره های خاص مرعشی، محسن هاشمی، پزشکیان، واعظی و … تاکنون ثبت نام کرده‌اند.

کدام اصلاح‌طلبان تاکنون برای مجلس ثبت نام کرده‌اند؟

کمال‌الدین پیرمؤذن نمایندهٔ اصلاح طلب دورهٔ نهم مجلس شورای اسلامی در گفت‌وگو با خبرنگار سیاسی خبرگزاری فارس با اشاره به مشارکت پرشور داوطلبان برای پیش ثبت نام انتخابات مجلس دوازدهم گفت: با توجه به بیانات رهبر انقلاب در ابتدای سال که چهار راهبرد مشارکت، رقابت، سلامت و امنیت را بیان کردند، خیل عظیمی از دوست داران ایران اسلامی در پیش ثبت نام انتخابات سال جاری شرکت کردند.

وی افزود: بنده و هم فکرانم برای ایجاد تحول در حوزه تنقیح قوانین مجلس و بهبود فضای رشد و تولید کشور قصد ورود به انتخابات پیش رو داشته و امیدواریم بتوانیم اقداماتی مثبتی را در راستای بهبود زندگی و معیشت مردم انجام بدهیم.

پیرموذن در ادامه گفت: بنده از جامعه و افراد مختلف در نهادهای مختلف پالس های مثبتی را در این مرحله پیش ثبت نام در انتخابات دریافت کرده ام و به همه دوست داران ایران و جوانان و بانوانی که تا این لحظه در مرحله پیش ثبت نام شرکت نکرده توصیه می‌کنم ثبت نام خود را در حوزه های مختلف انتخابیه در کل کشور انجام بدهند.

وی تصریح کرد: بعد از این که اسامی نهایی کاندیدا ها مشخص شود، اصلاح طلبان در کل کشور با ژنرال های خود آرایش انتخاباتی خود را طراحی کرده و برای به دست آوردن ۱۷۰ کرسی نمایندگی مجلس در تمام حوزه های انتخابیه کشور تلاش خواهند کرد.

پیر موذن در ادامه با اعلام اسامی افرادی که تا این لحظه از طیف اصلاحات در پیش ثبت نام انتخابات شرکت کرده اند گفت: اغلب کارگزارانی ها و اعتمادی ها در انتخابات ثبت نام کرده اند. آقایان پزشکیان، مطهری، کواکبیان، حسین مرعشی، محسن هاشمی، مجید انصاری، طیب نیا، محجوب، پروانه مافی، زهرا ساعی، محمدعلی وکیلی، طیبه سیاوشی، الیاس حضرتی، سهیلا جلودار زاده و … تاکنون در پیش ثبت نام شرکت کرده و برای انتخابات ثبت نام کرده اند.

وی در ادامه گفت: از طیف اعتدالی ها و نمایندگان ادوار نیز طبق صحبتی که با آقای واعظی مسئول دفتر آقای روحانی داشتم، ایشان از برنامه داشتن و دغدغه داشتن برای انتخابات سخن به میان آورد. از جمع نزدیکان آقای روحانی نیز آقایان ربیعی، واعظی، نوبخت، آذری جهرمی، شریعتمداری و … ثبت نام کرده اند.

پیرموذن خاطرنشان کرد: از نمایندگان ادوار نیز اسامی که تا این لحظه بنده شنیدم ثبت نام کردند؛ آقایان جعفرزاده ایمن آبادی، تاجگردون، قادر مرزی، محسن بیگلری، سبحانی فر، جواد هروی، جهانگیرزاده، یونس اسدی، علوی (نماینده سابق سنندج)، عزیزی(شیروان)، یوسف زاده، شاعری، حجت الاسلام برومند، باستانی، بختیاری، شریعتی(آبادان) و … نیز تاکنون ثبت نام کرده اند.

آموزش و پرورش مکلف به اجرای رای دیوان عدالت/۵-۶

آموزش و پرورش مکلف به اجرای رای دیوان عدالت

به دنبال رأی اخیر دیوان عدالت اداری سقف سنی برای ورود به دانشگاه فرهنگیان شکسته می‌شود و حداکثر سن ورود به دانشگاه فرهنگیان دیگر ۲۴ سال نیست.

به گزارش خبرنگار مهر، چند روز قبل بود که دیوان عدالت اداری با صدور رأیی جنجالی شرط سنی برای ورود به دانشگاه فرهنگیان را رد کرد.

با اجرای این رأی سقف سنی دانشگاه فرهنگیان شکسته می‌شود و دیگر شرط سنی ۲۲ سال ملاک نیست و سن پذیرش تا ۴۰ سال خواهد بود.

در رأی هیئت عمومی دیوان عدالت اداری که از همین کنکور ۱۴۰۲ و بعد از آن لازم الاجراست، آمده بود: اولاً دانشجویان متعهد خدمت موضوع قانون مذکور از آغاز تحصیل خود استخدام می‌گردند و بر همین اساس رعایت مقررات عمومی استخدام از جمله حداکثر سن استخدام در خصوص آنها الزامی است.

ثانیاً بر اساس ماده ۴۲ قانون مدیریت خدمات کشوری، حداکثر سن استخدام مشخص شده و مقرره مورد شکایت با وجود استناد به ماده مذکور حداکثر سن استخدام را ۲۴ سال تعیین نموده که مغایر با سن مقرر در بند قانونی فوق بوده و استناد به ماده ۴۳ قانون مدیریت خدمات کشوری نیز نمی‌تواند دلیلی بر تعیین حداکثر سن به میزان ۲۴ سال باشد و پیش بینی حداکثر سن ۲۴ سال در بند مورد شکایت باعث محروم شدن بسیاری از افرادی که حائز شرایط عمومی استخدام هستند می‌گردد.

به دنبال این رأی دیوان عدالت اداری که عملاً راه ورود به دانشگاه فرهنگیان را برای بسیاری از افراد دیگر فراهم می‌کند؛ مسئولان آموزش و پرورش واکنش نشان دادند و ضمن پذیرش ضمنی این رأی، از حل این موضوع در آینده‌ای نزدیک خبر دادند.

رأی دیوان عدالت اداری فصل الخطاب است

قاسم احمدی لاشکی معاون حقوقی و پارلمانی وزارت آموزش و پرورش در حاشیه نشست خبری امروز خود با اشاره به رأی دیوان عدالت اداری در ابطال شرط سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان گفت: رأی دیوان عدالت اداری فصل الخطاب است و ما باید قانون را رعایت کنیم.

لاشکی با این حال انتقاد خود از این رأی دیوان را این‌گونه بیان کرد: بنده بر اساس نظر کارشناسی خودم می‌گویم که در فرانسه یک معلم ۶ سال و در آلمان حدود ۵.۵ سال دوره‌های تربیت معلم را طی می‌کند لذا باید یک فرد از سنین پایین کار آموزش معلمی را آغاز کند. این فرد که می‌خواهد معلم شود باید در ابتدا تربیت شود و بعد بتواند فرزندان ما را تربیت کند.

معاون حقوقی و امور مجلس وزارت آموزش و پرورش گفت: واحد حقوقی آموزش و پرورش در حال بررسی موضوع ابطال سقف سنی ورود به دانشگاه فرهنگیان است، ما نمی‌توانیم فردی را که ۴۰ سال سن دارد به عنوان معلم دوره ابتدایی استخدام کنیم، وظیفه ما تعلیم و تربیت است نه استخدام و امیدواریم گزارشی که ارائه خواهیم داد بتواند بر روی این رأی تأثیر داشته باشند.

لاشکی در حالی از ابطال شرط سنی برای ورود به دانشگاه فرهنگیان انتقاد کرده است که پیش از آن گفته بود که قرار است از سال‌های آینده علاوه بر کنکور، یک آزمون جامع اختصاصی برای ورود به دانشگاه فرهنگیان طراحی و اجرا شود.

آموزش و پرورش تابع قوانین فرادستگاهی

شاید برای آزمون اختصاصی دانشگاه فرهنگیان که با تصویب شورای عالی انقلاب فرهنگی قرار است برگزار شود بتوان شرط سنی را اعمال کرد اما بر اساس قانون همه دستگاه‌ها موظف هستند آئین‌نامه‌ها و ابلاغیه‌های صادره را به صورت یکسان اجرا کنند.

موضوع اینجاست که دانشجویان دانشگاه فرهنگیان از آغاز تحصیل خود استخدام می‌گردند و به همین دلیل نظام آموزشی نمی‌تواند شروط ویژه ای برای استخدام خود لحاظ کند و وزارت آموزش و پرورش به عنوان یک دستگاه دولتی موظف است تابع قوانین فرادستگاهی باشد.

از سوی دیگر نظام آموزشی با کمبود شدید نیروی انسانی مواجه است. مجموع پذیرفته شدگان دو آزمون استخدامی دو ماه قبل و پذیرفته شدگان امسال دانشگاه فرهنگیان از ۶۰ هزار نفر فراتر نمی‌رود در حالی که کمبود نیروی انسانی در آموزش و پرورش بر اساس گفته‌های مسئولان به ۳۰۰ هزار نفر می‌رسد.

کمبود معلم از یک سو و شروط بی پایه از سوی دیگر

معلوم نیست وزارت آموزش و پرورش با وجود کمبود نیرو چه اصراری بر تفکیک و محروم کردن بخشی از جوانان این کشور از فرصت معلمی دارد؟ وزارت آموزش و پرورش بر چه اساسی به این نتیجه رسیده است که جوانی که به عنوان مثال ۲۸ سال سن دارد شایستگی لازم را برای معلمی ندارد؟

از سوی دیگر کمتر دانشگاهی در کشور وجود دارد که برای پذیرش دانشجو شرط سنی و آن هم سن زیر ۲۴ سال را تعیین کرده باشد. متأسفانه پیش از این هیچ‌گاه نظام آموزشی توضیحی در این خصوص نداد که چگونه به عدد ۲۴ سال رسیده است؟

اگرچه وزارت آموزش و پرورش در تلاش است تا حتی الامکان بر رأی دیوان عدالت اداری تأثیر بگذارد اما رأی این دیوان قطعی است و طبق قانون جدید در رسیدگی، تصمیم‌گیری و اجرای دستگاه‌ها ملاک عمل است.

لازم به ذکر است در ضوابط دفترچه کنکور امسال، حداکثر سن ورود به دانشگاه فرهنگیان ۲۴ سال تعیین شده و با رأی دیوان عدالت اداری این شرط سن ابطال شده است. به گفته مسئولان آموزش و پرورش نحوه اجرای این قانون بعد از ابلاغ رسمی رأی به وزارت آموزش و پرورش اعلام خواهد شد.

 

 

 

مجلس با ۱۷۵ رای تصمیم گرفت؛

سرنوشت لایحه حجاب در مسیر اصل۸۵/ تصویب سریع و اجرا آزمایشی می‌شود/۶

سرنوشت لایحه حجاب در مسیر اصل۸۵/ تصویب سریع و اجرا آزمایشی می‌شود

با موافقت نمایندگان مجلس شورای اسلامی، لایحه حمایت از خانواده از طریق‌ ترویج‌ فرهنگ‌ عفاف‌ و حجاب‌ طبق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی بررسی می‌شود.

به گزارش خبرنگار مهر، در جلسه علنی امروز (یکشنبه ۲۲ مرداد ماه) مجلس، تقاضای عده‌ای از نمایندگان مجلس شورای اسلامی در مورد رسیدگی به لایحه حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب طبق اصل هشتاد و پنجم قانون اساسی در دستورکار قرار گرفت.

پس از آنکه موافقان و مخالفان این موضوع نظرات خود را مطرح کردند، رأی‌گیری صورت گرفت که نمایندگان با ۱۷۵ رأی موافق، ۴۹ رأی مخالف و ۵ رأی ممتنع از مجموع ۲۳۸ نماینده حاضر در جلسه با بررسی این لایحه بر اساس اصل ۸۵ قانون اساسی موافقت کردند.

اصل ۸۵ قانون اساسی چه می‌گوید؟

بر اساس اصل ۸۵ قانون اساسی «سمت نمایندگی قائم به شخص است و قابل واگذاری به دیگری نیست. مجلس نمی‌تواند اختیار قانون گذاری را به شخص یا هیأتی واگذار کند، اما در موارد ضروری می‌تواند اختیار وضع بعضی از قوانین را با رعایت اصل هفتاد و دوم به کمیسیون‌های داخلی خود تفویض کند، در این صورت این قوانین در مدتی که مجلس تعیین می‌نماید به صورت آزمایشی اجرا می‌شود و تصویب نهایی آنها با مجلس خواهد بود.»

همچنین‬ بر اساس ماده ۱۶۴ آئین نامه داخلی مجلس شورای اسلامی «هر‬ گاه دولت یا پانزده نفر از نمایندگان قبل از شروع رسیدگی نهایی در مجلس تقاضای ارجاع طرح یا لایحه‌‏ای را طبق اصل هشتاد و پنجم (۸۵) قانون اساسی به کمیسیون یا کمیسیون‏‌های مجلس یا دولت کنند، این تقاضا در جلسه علنی اعلام و در دستور هفتگی بعدی مجلس قرار می‌گیرد.»

اجرای آزمایشی مصوبات عفاف و حجاب

احمد نادری، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی در گفتگو با خبرنگار مهر، درباره روند بررسی لایحه عفاف و حجاب در مجلس، توضیح می‌دهد: «با توجه به اینکه نمایندگان رأی دادند این لایحه طبق اصل ۸۵ بررسی شود، مفاد آن در کمیسیون مشترک مجلس رسیدگی خواهد شد.»

وی تاکید کرد: «پس از اتمام بررسی لایحه در کمیسیون، گزارش نهایی به صحن مجلس ارجاع می‌شود و باید درباره زمان اجرای آزمایشی مصوبات در جلسه علنی مجلس شورای اسلامی تصمیم‌گیری شود. قوانینی که به این شکل به تصویب می‌رسند، اجرای آنها به صورت آزمایشی است و سقف زمانی که برای آن در نظر گرفته شده هم ۵ سال است.

همچنین طبق گفته احمد راستینه، اعضای کمیسیون مشترک برای رسیدگی به لایحه عفاف و حجاب از اعضای کمیسیون‌های فرهنگی و قضائی مجلس انتخاب می‌شوند و هر یک از این کمیسیون‌ها باید نمایندگان خود را برای عضویت در کمیسیون مشترک رسیدگی به لایحه عفاف و حجاب طبق اصل ۸۵ قانون اساسی انتخاب کنند.

سخنگوی کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی توضیح داد: «طبق اصل ۸۵ قانون اساسی در صورت موافقت اکثریت نمایندگان در صحن مجلس، لایحه یا طرح برای رسیدگی سریع‌تر به جای بررسی در صحن در کمیسیون مشترک مورد رسیدگی قرار می‌گیرد و گزارش مصوبات آن به عنوان مصوبه مجلس برای اعلام نظر به شورای نگهبان ارسال می‌شود. در مورد مدت زمان اجرای مصوبه کمیسیون مشترک در صحن مجلس رأ‌ی‌گیری می‌شود.»

از امروز جلسات بررسی لایحه حجاب آغاز می‌شود

همچنین طبق گفته محمد رشیدی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی لایحه عفاف و حجاب برای رسیدگی به کمیسیون حقوقی و قضائی به عنوان کمیسیون اصلی ارجاع شد.

این نماینده مجلس توضیح داد: «جلسات کمیسیون حقوقی و قضائی با حضور اعضای کمیسیون فرهنگی به عنوان کمیسیون فرعی تشکیل می‌شود، منتها اعضای کمیسیون فرهنگی حق رأی ندارند و رأی‌گیری درباره مواد تنها توسط اعضای کمیسیون حقوقی و قضائی انجام می‌شود.»

رشیدی بیان کرد: «از امروز جلسات کمیسیون حقوقی و قضائی برای بررسی کلیات و جزئیات لایحه عفاف و حجاب آغاز می‌شود و بعد از اتمام بررسی، گزارش آن به صحن مجلس جهت تعیین مهلت آزمایشی اجرای این لایحه ارجاع خواهد شد. نمایندگان در صحن مجلس درباره جزئیات لایحه نظر نمی‌دهند و تنها تعیین مهلت آزمایشی اجرای لایحه به رأی مجلس شورای اسلامی گذاشته می‌شود.»

 

 

 

 

 

پشت پرده مد‌های جدید پوشاک بانوان؛ عرضه مانتو با مانکن زنده!/۵

هر وقت حرف بدحجابی وسط می‌آید، گلایه‌ها از بازار عرضه مانتوهای نامتعارف به اوج می‌رسد.

 

مصائب و مشکلات پوشاک بانوان و اوضاع اسف بار مانتو‌های موجود در بازار، بار‌ها و بار‌ها پای خبرنگاران را به بورس فروش مانتو باز کرده تا ببینند در این آشفته بازار چه خبراست و به قول قدیمی‌ها کت تن کیست؟ ما هم این بار برای پیدا کردن سرنخ جدیدی از پشت پرده مانتو‌های نامتعارف به فروشگاه‌های عرضه مانتو می‌رویم.

اما این بار حرف‌های تازه‌ای نه از یک مغازه دار بلکه از زبان چند نفرشان می‌شنویم.

اولی‌ پسر جوانی است که از او می‌پرسم چرا بانامزدتان برای خرید نمی‌روید؟ که جوابش این جمله است: «خودتون باید برید و ببینید!» معذب می‌شود برای گفتن دلیلش. مِن مِن می‌کند. نامزدش که تا آن لحظه فقط شنونده است جلو می‌آید و می‌گوید:« خلاصه اش را بهتان بگویم؛ بسیاری از مراکز فروش عمده مانتو، مانکن زنده دارند با ظاهر زننده!»

داستان این مانکن‌های زنده را از زبان چند مغازه دار دیگر هم می‌شنویم. یکی‌شان فروشنده یک فروشگاه بزرگ در هفت تیر است که دل پری دارد و می‌گوید چرا خبرنگار‌ها سراغ عرضه‌کننده نهایی مانتو  برای تهیه گزارش می‌آیند؟شاکی است و می‌گوید:«ما مانتو‌هایمان را از فروشگاه‌های پخش عمده مانتو می‌گیریم. مانتو جای دیگر طراحی می‌شود. جای دیگر تولید عمده می‌شود. از آن‌ها بپرسید که با طراحان در ارتباطند. تازه در این مراکز فروش عمده با روش‌های دیگری مد را در جامعه ترویج می‌کنند!»

خبرنگار در نقش مغازه دار تازه کار

حرف‌های این فروشنده سن و سال دار هم به همان مانکن‌های زنده مراکز پخش عمده مانتو می‌رسد و اینطور می‌شود که در یکی از روز‌های گرم تابستانی به جای مانتوفروشی‌های بر خیابان، رد مراکز پخش عمده را می‌گیریم و به خیابان‌ها و کوچه‌های فرعی خیابان مفتح می‌رسیم، البته مجبور می‌شویم در کسوت مغازه دار تازه واردی ظاهر شویم که قرار است برای فروشگاه تازه افتتاح شده‌اش مانتو بخرد. اگر می‌گفتیم خبرنگار هستیم ممکن بود اطلاعات کف میدان را با سانسور تحویل‌مان دهند یا اصلاً تحویل‌مان نگیرند و رد گم کنی جوابگوی ما باشند.

 مانتو یا بلوز مسأله این است!

در کوچه رضوی خیابان مفتح جنوبی دو ساختمان معروف پخش عمده مانتو وجود دارد؛ ساختمان‌هایی که هر کدام پنج شش طبقه هستند و در هر طبقه دو واحد بزرگ البته با کاربری تجاری وجود دارد. یکی از ساختمان‌ها را انتخاب می‌کنیم و وارد اولین مزون پخش عمده مانتو می‌شویم.در مراکز پخش عمده مانتو جمله «این چنده؟» معنی ندارد. چون اصلاً جواب مشتری‌هایی که به دنبال مانتوی تک هستند را نمی‌دهند.

راستش فکر نمی‌کردیم حرف فروشنده‌ها ب بسم الله در اولین مزون تعبیر شود. به محض ورود، خانمی با ظاهری آرا بیرا کرده و هفت قلم آرایش و بدتر از همه بدون حجاب جلو می‌آید و خوشامد می‌گوید.

چهار طرف فروشگاه رگال مانتو‌های عجیب و غریب خودنمایی می‌کند. البته اگر بشود نامشان را مانتو گذاشت. از شواهد پیداست که این روز‌ها معضل مانتوی بانوان فقط جلوباز بودنش نیست. آپشن‌های تازه‌ای به مشکلات اضافه شده و مهم‌تر از همه آنکه طراحان پوشاک بانوان به صورت کاملاً زیرپوستی و عامدانه در حال حذف مانتو از سبد پوشاک بانوان جامعه اسلامی هستند و اوضاع مانتو‌ها طوری پیش می‌رود که باید بدون اغراق، عنوان بلوز زنانه را رویشان گذاشت نه مانتو‌های زنانه.

مانکن های بیحجاب

تن خور همه مدل‌ها را همین جا تن خودم ببینید

بفرمایید خانم! با این جمله بیرون می‌آیم از چون و چرای دنیای مانتو‌های نامتعارف و با اعتماد به نفس می‌گویم: «برای فروشگاه تازه افتتاح شده مانتو می‌خواهم!» همین جمله کافیست برای شروع بازاریابی دختر جوان؛ «باید از هر مانتو یک سری بردارید. جدیدترین مدل‌های مانتو که توسط معروف‌ترین طراحان، طراحی و تولید می‌شود در این مزون موجوده. تن خور همه کار‌ها را هم می‌توانید تن خودم ببینید.»
توضیحات خانم به ظاهر فروشنده هنوز تمام نشده که دو مرد جوان همزمان وارد مزون می‌شوند و فروشنده بدون هیچ تغییری در پوشش، بعد از استقبال گرم همان توضیحات را البته با آب و تاب بیشتر برای دو مرد که می‌گویند از شهر کرمان برای خرید مغازه‌شان آمدند، می‌دهد.

بازاریابی به سبک مانکن‌های زنده

سرمان را گرم می‌کنیم به تماشای مانتو‌ها که خیلی زود دستمان می‌آید چرا فروشنده جوان مغازه گفته بود من با نامزدم برای خرید مانتو به ساختمان‌های توزیع عمده مانتو نمی‌روم! دختر جوان در کسوت مانکن زنده بعد از یک گپ و گفت گرم و صمیمی با دو مرد خریدار دست به کار می‌شود. چهار مدل مانتو را انتخاب می‌کند و همان جا در مزون، یکی یکی مانتو‌ها را می‌پوشد. قدم می‌زند و بعد از یک چرخ کوتاه همانجا مانتوی قبلی را در می‌آورد و مانتوی دیگر را تن می‌کند؛ یک نمایش شرم‌آور برای جذب مشتری.

در همین بین، توضیحات در خصوص تبلیغ جنس و کیفیت پارچه مانتو و پرطرفدار بودنش در میان دختران جوان را هم چاشنی می‌کند. ما هم ژست مغازه داری که می‌خواهد بهترین مانتو‌ها را برای مغازه‌اش انتخاب کند می‌گیریم و کمی آن طرف‌تر نظاره‌گر این نمایش عجیب می‌شویم. بعد از بیست دقیقه، بازایابی با چاشنی عرضه جنسی با موفقیت انجام می‌شود. دو مرد جوان با یک فاکتور بلندبالا و خرید همه مدل‌های پیشنهادی مانکن زنده در مزون، دست پر بیرون ‌می‌روند تا این مانتو‌ها در مغازه مانتوفروشی شهرکرمان به دست دختران کرمانی هم برسد.

وقتی برای فروش بیشتر در حجب و حیا تخته می‌شود

حالا پای ما که آمده‌ایم از پشت پرده مد‌های جدید مانتو سرنخ تازه‌ای به دست بیاوریم به یک ماجرای دیگر هم باز می‌شود؛ ماجرای مانکن‌های زنده در مراکز فروش عمده مانتو. دختران جوانی که حاضرند برای دریافت پورسانت بیشتر و ترویج پوشش‌های خاص، در حجب وحیا را تخته و خودشان را عرضه کنند تا مانتو‌های بی‌در و پیکری که اسمش را مد جدید می‌گذارند با روشی جدید ترویج پیدا کند و به مغازه‌های فروش مانتو برسد و روی تن زنان و دختران ایرانی بنشیند.

دنبال دردسر نمی‌گردیم مانکن نداریم

شاید یک مزون و مانکن زنده‌اش نتواند تأییدیه کافی برای وجود این پدیده؛ یعنی مانکن زنده در مراکز پخش عمده مانتو به ما بدهد. اینطور می‌شود که عزم‌مان را جزم می‌کنیم تا به فروشگاه‌های دیگر هم برویم و با یک تیر دو نشان بزنیم. اول پیدا کردن ساز وکار ورود مد جدید مانتو به بازار و بعد هم پدیده مانکن‌های سیار و البته که بعد از مدت کوتاهی دست‌مان آمد که پدیده دوم با پدیده اول به طرز عجیبی در ارتباط تنگاتنگ است.

دومین مزون فروش عمده مانتو هم به اولی سور می‌زند در نامتعارف بودن مانتو‌ها اما از مانکن زنده خبری نیست. فروشنده آقایی میانسال است. دوباره از همان ترفند استفاده می‌کنم وخودم را خریدار عمده مانتو جا می‌زنم و می‌گویم:«شما از این مدل‌ها، همین خانم‌هایی که مانتو‌ها را تنشان می‌کنند ندارید؟»

فروشنده اشاره می‌کند به تلویزیون بزرگی که روی یکی از دیوار‌ها نصب شده و ادامه می‌دهد:«دنبال دردسر نمی‌گردیم خانم! یک بار به خاطر این مانکن‌های زنده، که هم فروشنده‌اند هم مانکن پلمب شدیم. تن خور هر مانتویی را که می‌خواهید می‌توانید روی صفحه تلویزیون تن مانکن‌ها ببینید.» منظورش فیلم‌هایی است که در آن مانکن‌ها مدل‌های مانتوی مغازه را پوشیده‌اند و از آن‌ها فیلمبرداری شده است. فروشنده کمی عصبانی است. از او می‌پرسم پلمب برای چی؟ می‌خواهم بدانم دلیل پلمب مانکن‌های زنده جوانند یا مانتو‌های نامتعارف. به سؤال‌مان پاسخ دندان‌گیری می‌دهد؛ «بله. ممنوع است. اما هنوز هم بسیاری از مزون‌ها برای تبلیغ بیشتر و فروش بیشتر مدل می‌آورند.»

اینجا مرکز عرضه مانتو‌های نامتعارف به سراسر ایران است

از پاگرد طبقه اول که خودمان را می‌رسانیم به طبقه دوم، در راهروی تنگ و ترش ساختمان با چند مرد جوان مواجه می‌شویم با یک بغل مانتوی بسته‌بندی شده دست هر کدام. با هم گرم صحبت هستند و از لهجه‌شان پیداست که از شهر‌های شمالی ایران برای خرید به مراکز عمده فروش مانتو آمده‌اند. آن مرد فروشنده راست می‌گفت که چرا سراغ عرضه‌کننده نهایی می‌آیید و بروید سراغ مراکزتوزیع عمده مانتو! گویا جدیدترین مدل‌های مانتو بعد از تولیدی‌ها به این مزون‌ها می‌آید و از اینجا در فروشگاه‌های عرضه مانتو به سراسر کشور توزیع می‌شود. خودمانی‌اش را قرار باشد بگوییم باید گفت مراکز پخش عمده مانتو محل توزیع مانتو‌های نامتعارف بانوان هستند. از جلوباز و حریر و شیشه‌ای تا مانتو‌هایی که اسماَ مانتو هستند و رسما بلوز.

پوشاک نامتعارف بانوان

از روش مانکن‌های فروشنده تا بازار داغ بلوز‌های مانتونما با شلوار‌های کوتاه

برای تکمیل تحقیقات میدانی وارد مزون بعدی می‌شویم. موزیک با صدای بلند در حال پخش است و مزون سه فروشنده آقا دارد و یک مثلاً فروشنده خانم! اینجا دوباره چشم‌مان به جمال ناموجه یکی دیگر از مانکن‌ها روشن می‌شود. دختری جوان کاملاً بدون حجاب و با پوششی زننده. مزون شلوغ است و چند نفری در حال تماشا و پسند مانتو‌ها هستند. خانم مانکن هم در حال بازاریابی است. اینجا روش مانکن‌های به ظاهر فروشنده یکسان است؛
بی‌قیدی، اختلاط و ابراز اندام جنسی، ترویج رفتار‌ها و پوشش غیراخلاقی برای فروش بیشتر و متقاعد کردن مشتری‌هایی که از شهرستان برای تأمین مانتو‌های مورد نیاز به مراکز پخش عمده مانتو می‌آیند. خودمان را سرگرم دیدن مانتو‌ها می‌کنیم. بازار بلوز شلوار‌های یک شکل و ست‌های سه تکه که اغلب، شلوار‌هایشان کوتاه است و یک بلوز و یک کت خیلی کوتاه دارند داغ داغ است. مانتو‌های بلند هم یا انقدر پارچه‌های نازکی دارند که بدن نما هستند یا کنار مانتو برش‌هایی دارد که گا‌هاً تا بالا تنه می‌آید.

این درآمد‌ها برکت ندارد

تحقیق میدانی ادامه دارد. برای رسیدن به نتیجه باید قید وقت و زمان را بزنیم و به بازدید از پنج شش فروشگاه بسنده نکنیم. تا طبقه پنجم ساختمان می‌رویم. در این ساختمان ده واحدی تقریباً نیمی از مزون‌ها مانکن-فروشنده دارند با روش یکسان. گفتن از مانتو‌ها هم که تکرار مکررات است.
مقصد بعدی ساختمان دیگری است در کوچه رضوی، خیابان مفتح جنوبی. با همان دست فرمان وارد می‌شویم و خودمان را مغازه دار تازه کار جا می‌زنیم، شاید اطلاعات دقیق‌تری از کف میدان بگیریم.

از صحبت‌های مرد مزون دار این طور بر می‌آید که داشتن مانکن-فروشنده مجاز نیست و حتی صابون پلمب به در بعضی از مزون‌ها که از مانکن استفاده کردند و اداره اماکن دست‌شان را خوانده، خورده است.

این مرد فروشنده به نکته جالبی در مورد مانکن‌ها اشاره می‌کند؛ « این خانم‌های جوان حیا و عفت خودشان را به تاراج می‌گذارند برای فروش بیشتر. چه ارزشی دارد!‌

ای کاش صاحب مغازه و کارفرما به این فکر می‌کرد پولی که این خانم‌های جوان از راه غیرشرعی و دور از عرف به دست می‌آورند برکتی ندارد. اصلاً این پول حلال نیست. من با چشم خودم دیدم که این خانم‌ها چطور به پسر‌هایی که از شهر‌های دیگر برای خرید می‌آیند درباغ سبز نشان می‌دهند تا طرف به مزون دیگری نرود و از آن‌ها خرید کند. خدا نکند که یک روزی درآمد مغازه من با این روش بالا برود.»

تولیدات ما برای خانم‌های مسن است!

در یکی دیگر از مزون‌ها اما مانتو‌ها سر وشکل بهتری دارد. اغلب مانتو‌ها بلند است و دکمه دار. اما مدل‌ها راست کار خانم‌های ۵۰، ۶۰ ساله است و شاید کم دختر جوانی پیدا شود که این مدل دوخت را قواره تنش کند. همین نکته را از فروشنده می‌پرسیم و درجواب می‌گوید: « تولیدات ما برای خانم‌های مسن است! » و در جواب این جمله که چرا طراحان آنقدر خلاقیت ندارند که مانتوهایی پوشیده اما جوان پسند طراحی کند می گوید:« این سوال را از من نپرسید. شاید طراحان و متولیان کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد باید جوابگو باشند که چرا طراحان نمی توانند مانتوهایی را طراحی کنند که هم جوان پسند باشد هم با شرع و عرف ما سازگار.»

مانکن فروشنده

بساط مانکن فروشنده ها جمع می شود؟

در ساختمان دوم هم اوضاع مثل ساختمان اول است. از ۱۲ واحد تجاری تقریبا بیش از یک سوم واحدهای توزیع مانتو، مانکن زنده دارند و این سوال مطرح است که آیا متولیان اداره اماکن یا اتحادیه پوشاک نظارتی بر این مراکز و این روش فروش دارند؟ در واقع در این مراکز مانتوی نامتعارف توسط مانکن- فروشنده ها تبلیغ و ترویج می شود.

پشت پرده مدهای جدید مانتو

 گذشته از این، صحبت های مزون دارا نشان می دهد که هر مد جدید و نامتعارف مانتو که وارد بازار عرضه می شود پروسه پیچیده ای را طی می کند. قبل از هر چیز مزون های زیرزمینی، لاکچری و البته بدون مجوز مد جدید مانتو را که هیچ تناسبی با فرهنگ و شرع و عرف ما ندارد و طراحش هیچ عرق ملی و دینی و وطنی ندارد، با قیمت های بالا تولید می کند، به افراد خاص می فروشد.

صفحات خاص در فضای مجازی و مانکن ها این مد جدید را به صورت تدریجی در چشم مردم عادی جلوه می دهند و تبلیغش را می کنند. به صورت زیرپوستی تقاضا برای چنین مانتوهایی وارد بازار می شود. در مرحله بعد طراحان شروع به کپی از مدل اولیه با تغییرات جزیی می کنند و خلاصه چند ماه طول می کشد و یک باره چشم باز می کنیم و می بینیم که همه بازار پر شده از مانتوهایی که به همه چیز شبیه است جز مانتو و رفته رفته یک روز دکمه اش آب می رود و یک روز قدش.

حالا در این زنجیره علت ومعلولی وار، متولیان و مسئولان از کارگروه مد و لباس وزارت ارشاد گرفته تا طراحان اتحادیه پوشاک کجای این بازی که گردانندگانش کار خود را خوب بلدند و هر سال با یک مد جدید و نامتعارف، بازار را قبضه می کنند، ایستاده اند؟

 

 

حاشیه‌های مهمتر از متن در آزادسازی اموال بلوکه شده ایران/۶

حاشیه‌های مهمتر از متن در آزادسازی اموال بلوکه شده ایران

 آمریکایی‌ها در ماه‌های اخیر و به خصوص پس از اغتشاشات ادعا می‌کردند در حمایت از آشوب‌ها هیچ مذاکره‌ای با ایران ندارند. توافق بدست آمده که نتیجه ماه‌ها مذاکرات غیرمستقیم در کشورهای منطقه است ادعای رسانه‌ای و خلاف واقع آنها را به خوبی نشان می‌دهد.

به گزارش خبرنگار حوزه سیاست خارجی ایرنا؛ شامگاه پنج شنبه (۱۹ مرداد) وزارت امور خارجه اعلام کرد فرآیند آزادسازی چند میلیارد دلار از دارایی‌های جمهوری اسلامی ایران که برای چند سال به‌ طور غیرقانونی توسط آمریکا توقیف شده بود آغاز شده است.

اما این رخداد مهم ابعاد گوناگونی دارد که نمی‌توان به راحتی از کنار آن گذاشت؛ ابعادی که گویای ضعف و عقب نشینی آمریکا و دست بالای تیم مذاکره کشورمان است.

۱. شکست سناریوی وابستگی برجام و اموال بلوکه شده

آمریکا سال‌ها تلاش داشت تا مساله اموال بلوکه شده ایران در ازای محدودسازی برنامه هسته‌ای کشورمان حل و فصل شود. پیشنهاد آزادی یک تا دو میلیارد دلار از پول‌های ایران در قبال دست کشیدن تهران از غنی سازی ۲۰ درصدی در دولت قبل در همین راستا بود.

دولت سیزدهم ضمن مخالفت با این مساله موضوع پول های بلوکه شده را بی ارتباط با برجام تعریف کرده و تلاش داشت تا این مساله در کنار زندانیان آمریکایی در ایران و زندانیان ایرانی محبوس در آمریکا رسیدگی شود. بنابراین توافق بدست آمده عقب نشینی آمریکا از یکی از سناریوهای کاخ سفید علیه ایران قلمداد می‌شود.

۲. شکست پلن B و رسوایی یک دروغ

آمریکایی‌ها در ماه‌های اخیر و به خصوص پس از اغتشاشات ادعا می‌کردند در حمایت از آشوب‌ها هیچ مذاکره‌ای با ایران نخواهند داشت.

توافق بدست آمده که نتیجه ماه‌ها مذاکرات غیرمستقیم در کشورهای منطقه است ادعای رسانه‌ای و خلاف واقع آنها را به خوبی نشان می‌دهد.

این اتفاق همزمان با سالگرد آغاز اغتشاشات گویای آن است که واشنگتن امیدی به همراهی مردم با پروژه براندازی ندارد و پلن B این کشور علیه ایران به سرنوشت پلن A (کارزار فشار حداکثری) دچار شده است.

۳. توافق، بدون رابرت مالی

رسوایی رابرت مالی مسئول تیم مذاکره کننده آمریکا و برکناری وی از مسئولیت، توسط برخی جریان‌های سیاسی داخلی به عنوان بن‌بست در مذاکرات معرفی می‌شد. ایرنا؛ همان زمان این اتفاق را به عنوان بهبود دهنده در مسیر مذاکرات ارزیابی کرد؛ اکنون توافق بدست آمده پس از مقاومت تیم مذاکره کننده ایران در کنار اختلافات در تیم مذاکره کننده آمریکا و استعفا و یا اخراج برخی از اعضا گویای همین مساله است.

۴. توافق با تضمین معتبر

از ویژگی‌های منحصر به فرد توافق انجام شده اخذ تضمین لازم از آمریکا است.

شواهد و بیانیه وزارت خارجه نشان می‌دهد یکی از مهمترین تضمین‌ها آزادی زندانیان مدنظر آمریکا پس از انتقال کامل پول‌های بلوکه شده ایران است.

ایران تنها در صورتی انتقال زندانیان را انجام خواهد داد که از انتقال کامل پول‌های بلوکه شده و دسترسی مستقیم به آنها اطمینان خاطر حاصل کرده باشد.

۵. دسترسی مستقیم و کامل ایران به منابع ارزی

بر اساس توافق صورت گرفته بیش از ده میلیارد دلار از اموال بلوکه شده ایران شامل ۶ میلیارد دلار از پول‌های بلوکه شده در کره جنوبی، به‌همراه مقدار قابل توجهی از وجوه ایران در بانک TBI عراق و مبلغ دیگری در یکی از بانک‌های اروپایی آزاد خواهد شد.

این پول‌ها به قطر انتقال خواهد یافت و ایران به تمام دارایی‌هایی آزادشده خودش دسترسی کامل و مستقیم دارد.

این منابع برای نیازهای مختلف کشور حسب تشخیص مراجع ذیصلاح هزینه خواهد شد.

۶. حاشیه سازی علیه دستاورد مشترک میدان و دیپلماسی

حامیان دولت سابق تلاش دارند تا با قلب واقعیت، توافق بدست آمده را ناچیز نشان دهند؛ به همین دلیل ادعا می‌کنند پول‌های آزاد شده در اختیار ایران نخواهد بود. این درحالی است که بنا به اذعان بلینکن، پول‌های آزاد شده برای مصارف غیرتحریمی به طور کامل استفاده خواهد شد.

ایران با منابع آزاد شده می‌تواند کالاهای اساسی خود را که قبلا از محل منابع داخلی خریداری می‌شد تامین کرده و منابع داخلی را هم برای امور دیگر همچون مسائل زیرساختی و… استفاده نماید.

فارغ از این توافق، قبلا نیز منابع حاصل از فروش نفت ایران در کره برای خرید کالاهای اساسی مورد استفاده واقع می‌شد.

ادعای کاهش پول‌های ایران در کره نیز نادرست است. بخشی از این پول‌ قبلا برای پرداخت هزینه‌های ایران به سازمان‌های بین المللی استفاده شده و مقدار کمی از آن تحت تاثیر کاهش ارزش وون کاهش یافته است. بنابراین پول‌های ایران در کشورهای نامبرده به طور کامل آزاد و مورد استفاده قرار خواهد گرفت.

مقایسه مع الفارق بین توافق صورت گرفته با پروژه «نفت در برابر غذا» که چند ده ه قبل توسط سازمان ملل بر کشور عراق تحمیل شد نیز بیش از همه به یک فکاهی سیاسی شباهت دارد.

آزاد شدن منابع ایران ارتباطی با فروش نفت کشورمان در شرایط تحریمی ندارد و ایران همچنان در حال افزایش فروش نفت خود از طریق شیوه‌های نوین در دور زدن تحریم‌های یکجانبه آمریکا است و ارز حاصل از آن را نیز از طریق کانال‌های غیرقابل تحریم به کشور تزریق می‌کند؛ اما عراق بدون داشتن زیرساخت دور زدن تحریم، اختیار فروش نفت خود را به کشورهای دیگر واگذار کرده بود.

توافق کنونی را می‌توان حاصل تلاش‌های مشترک میدان و دیپلماسی دانست. ایران از یک سو با بیشینه کردن قدرت هسته‌ای بر حقوق قانونی خود اصرار دارد و از سوی دیگر با استفاده بهینه از ابزارهای دیپلماتیک اعم از مذاکره، شکایت از کره جنوبی و رفت‌و آمدهای سیاسی و استفاده از ظرفیت کشورهای منطقه به احقاق حقوق مردم ایران تاکید داشته است؛ نادیده گرفتن نتایج این اقدامات تنها از جریان‌های سیاسی شکست خورده انتظار می‌رود.

لرزه بر اندام آموزش عالی با رأی مهلک دیوان عدالت؛ بازگشت به تحصیل هشتمین داوطلب فاقد صلاحیت/۵-۶

تعداد داوطلبان متقلب کنکور که دیوان عدالت اداری با دستور موقت بازگشت به تحصیل روانه دانشگاه کرده است به هشت نفر رسید، اگر با همین فرمان پیش برویم این تعداد به ۹ هزار نفر خواهد رسید.

لرزه بر اندام آموزش عالی با رأی مهلک دیوان عدالت؛ بازگشت به تحصیل هشتمین داوطلب فاقد صلاحیت

به گزارش خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس، محمدحسین حاجیلو قائم مقام سازمان سنجش آموزش کشور از دستور موقت بازگشت به تحصیل هشتمین داوطلب فاقد صلاحیت علمی به دانشگاه با رأی دیوان عدالت اداری خبر داد؛ خبری که نظام آموزش عالی را به لرزه می‌اندازد.

تیرماه امسال بود که از سونامی ورود دکتر و مهندس‌های فاقد صلاحیت علمی به دانشگاه‌ها گفتیم و این هشدار را به مسؤولان داده بودیم که با ورود افراد متقلب به دانشگاه‌ها چه ضربه‌ای به نظام آموزش عالی خواهد خورد و با فارغ‌التحصیل شدن این افراد کم سواد، کشور و مردم چه زیان‌های مالی و حتی جانی جبران‌ناپذیری خواهند دید.

ماجرا از چه قرار است؟ بر مبنای قانون فردی  که داوطلب آزمون سراسری است اگر دو دلیل از سه دلیل شبهه ( یکی اینکه ممکن است سوابق تحصیلی داوطلب با رتبه وی همخوانی نداشته باشد، یا اینکه پاسخنامه‌اش در سؤالات منفی شباهت غیرمتعارفی با دیگر پاسخنامه‌ها داشته باشد که به آن کلید تقلب می‌گویند و دلیل سوم موضوع گزارش موثق دستگاه‌هایی مثل فراجا و وزارت اطلاعات است.) را داشته باشد به عنوان داوطلب شبهه‌دار شناخته شده و باید آزمون مجدد بدهد، اگر از درصدهای کسب شده در آزمون اصلی حدود ۲۵ درصد را احراز کند نمره کنکور وی قبول و در غیر این صورت طبق قانون از تحصیل در دانشگاه منع می‌شود.

از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۰ رویه‌ای در سازمان سنجش آموزش کشور برقرار بود که براساس آن در شهریورماه به داوطلبان کنکور اعلام می‌شد که کنکور آنها شبهه دارد و باید مجدد آزمون دهند اما جلوی پذیرش آنها در دانشگاه گرفته نمی‌شد و می‌توانستند تا زمان رفع شبهه دانشجو باشند.

تعدادی از داوطلبان شبهه دار آزمون‌های ۱۳۹۸، ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ پس از عدم کسب حد نصاب در دو تا سه درس آزمون‌های مجدد و محکومیت مبنی بر ابطال نتیجه آزمون‌ اصلی ورودی به دانشگاه در هیات­‌های بدوی و تجدید نظر رسیدگی به تخلفات و جرائم آزمون‌های سراسری، ضمن اعتراض به سازمان سنجش آموزش کشور، به وزارت علوم و مجلس شکایت کردند و در نهایت نیز در مهرماه ۱۴۰۱ استفساریه ماده ۱۱ قانون رسیدگی به تخلفات آزمون سراسری ابلاغ و لازم الاجرا شد، بر این مبنا که ماده ۱۱ این قانون شامل افرادی می شود که عنوان داوطلب داشته باشند که دوره زمانی اعلام نتایج اولیه کنکور تا زمان ثبت نام در دانشگاه را شامل می‌شود و پس از آن این فرد دانشجو تلقی می‌شود، بنابراین سازمان سنجش باید در بازه‌ای که افراد داوطلب هستند بتواند شبهه مورد نظر را رفع یا تائید کند.

هر چند که تا قبل از ابلاغ این استفساریه در مهرماه ۱۴۰۱ پرونده داوطلبانی که شبهه تقلب داشتند، در هیات‌های رسیدگی به تخلفات آزمون سراسری بسته شد اما باز علیرغم نظر صریح شورای نگهبان در خصوص قوانین تفسیری و پرونده های مختومه شده، کار را در خصوص تعیین تکلیف افراد در قبل و پس از مهرماه ۱۴۰۱ را به وضوح مشخص کرده، این  افراد که از مشاوران حقوقی خوبی هم برخوردار بودند به دیوان عدالت اداری مراجعه کردند تا حکم جدیدی دریافت کنند، چرا که رشته های تحصیلی آنها اغلب مهندسی و پزشکی است.

دیوان عدالت اداری در روزهای اخیر دستور بازگشت به تحصیل هشت نفر از داوطلبان شبهه‌دار سال ۱۴۰۰ و قبل از آن که در هیأت بدوی و تجدیدنظر قانون رسیدگی به تخلفات آزمون‌های سراسری با رأی قطعی به عنوان مردود علمی شناخته شدند، را صادر کرده است.

* با این روند ۹ هزار دکتر و مهندس فاقد صلاحیت علمی در جامعه خواهیم داشت

موضوعی که اگر ادامه یابد، تا ۹ هزار نفر هم پیش می‌رود، چرا که به گفته عبدالرسول پرعباس رئیس سازمان سنجش آموزش کشور با این وجود تمام افرادی که از سال ۸۵ تاکنون کنکور شبهه‌دار داشته‌اند، می‌توانند با مراجعه به دیوان عدالت اداری و گرفتن رای بازگشت حتی موقت به تحصیل شامل این استفساریه شوند و کشور طی سال‌های آینده با سونامی دکتر مهندس‌های بی‌سواد در مشاغل حساس جامعه روبرو خواهد شد، فارغ‌التحصیلانی که قطعاً جان و مال بسیاری از هم میهنان را به خطر خواهند انداخت.

در حال حاضر بیش از ۹ هزار نفر متقلب منتظر بازگشایی پرونده‌های مختومه خود و باز کردن راه خود به دانشگاه با توسل به همین روش و قرار گرفتن در شمول استفساریه هستند، موضوعی که می تواند تبعات سنگین اجتماعی داشته باشد.

البته این روند در حال پیشروی است، چرا که در روزهای اخیر حکم بازگشت به تحصیل ۵ نفر صادر شده بود و امروز این تعداد به هشت نفر رسید، این افراد در هیأت‌های بدوی و تجدیدنظر رسیدگی به تخلفات آزمون‌های سراسری رأی قطعی مردود علمی دریافت کرده‌اند، اما شعبه ۲۸ دیوان عدالت اداری حکم بازگشت به تحصیل موقت آن‌ها را صادر کرد و حتی در پی صدور این دستورها، ابلاغ جدیدی نیز با عنوان استنکاف از اجرای دستور موقت که احتمالا منتهی به صدور مجدد رأی انفصال از خدمت رئیس سازمان سنجش می‌شود نیز به سازمان سنجش آموزش کشور رسیده است.

به گفته قائم مقام سازمان سنجش آموزش کشور، نتایج بررسی‌ها و همچنین نتایج آزمون‌های مجدد این داوطلبان برای مردم نگران‌کننده خواهد بود، برای نمونه در مورد یکی از داوطلبانی که دستور موقت برای آنها صادر شده است، توضیح می‌دهیم که در درس ریاضی نمره وی در آزمون سراسری ۱۴۰۰، ۷۷ درصد بوده است که در آزمون‌های مجدد نمره منفی را کسب کرده و در سایر دروس نیز نتایج مشابه به دست آمده است.

قائم مقام سازمان سنجش آموزش کشور در پاسخ به ادعای اینکه فردی که هم‌اکنون شاکی این پرونده است، تا نیمه اول سال ۱۴۰۲ در حال تحصیل بوده است، تأکید کرد: قبولی این فرد ۱۲ شهریور سال ۱۴۰۱ با رای هیأت تجدید نظر رسیدگی به تخلفات آزمون‌های سراسری باطل و به عنوان مردود علمی شناخته شده و باطل شده و از این تاریخ دانشجو نبوده است. ضمن اینکه دستور موقت بازگشت به تحصیل نامبرده غیرقطعی اعلام شده است که این موضوع نیز صحت ندارد و دستور موقت بازگشت به تحصیل ایشان به صورت قطعی صادر شده است.

* دولت با قدرت از ورود متقلبان به دانشگاه جلوگیری می‌کند

علی بهادری‌جهرمی سخنگوی دولت در این زمینه با بیان اینکه در حوزه مقابله با تقلب در کنکور، دولت پیشگام بود، عنوان کرد: دولت در حوزه مقابله با کنکور هم متقلبان را شناسایی کرد و هم نگذاشت که ادامه تحصیل بدهند، به همین دلیل بحث پیش آمد و عده‌ای مخالفت کردند.

وی گفته است: دیوان عدالت اداری به دلیل برخورد رئیس سازمان سنجش با متقلبان کنکور، حکم انفصال برای او صادر کرده است، دولت با قدرت ایستاده و از ورود متقلبین به دانشگاه جلوگیری می‌کند و از دانشجویان تقاضا می‌کنم در حوزه مبارزه با فساد در این عرصه همراه دولت باشند.

* داوطلبان کنکور خواستار افشای اسامی متقلبان شدند

برخی کاربران سامانه فارس من با ثبت پویشی خواستار  «افشای اسامی متقلبان کنکور شدند.»

این کاربران در پویش خود آوردند:

«به عنوان یک شهروند درخواست انتشار اسامی افراد متقلب در کنکور را دارم حمایت کنید باید مشخص شود نقص در قانون است یا آقازاده‌ها در میان این ۱۰۰۰ نفر هستند که مجلس رأی به عدم پیگیری وزارت علوم داده است.»

زینب موسوی سردبیر این پویش گفته است: بعد از انتشار خبرهای مرتبط با استفساریه مجلس، خبرهایی آمد مبنی بر اینکه سازمان سنجش دیگر نباید پیگیر شبهه داوطلبان متقلب کنکور شود، اگر داوطلبی تقلب کند و مسوولان پیگیری نکنند، باعث ضایع شدن حق دیگر داوطلبان می‌شود، من داوطلب کنکور هستم و دارم درس می‌خوانم و استرس زیادی هم دارم، حق نیست داوطلبی بدون تلاش در دانشگاهی که دوست دارد قبول شود، وزارت علوم و سازمان سنجش آموزش کشور اسامی داوطلبان متقلب کنکور را اعلام کند تا پشت‌پرده جریانات مشخص شود.

به گفته قائم مقام سازمان سنجش آموزش کشور، در صورت ضرورت در روزهای آینده بخشی از اسامی و نمرات علمی این داوطلبان منتشر می‌شود.

 

 

کوچ دانش‌آموزی؛ چرا و به کجا؟

مینا اینانلو
کوچ دانش‌آموزی؛ چرا و به کجا؟

به گزارش ایرنا مهاجرت اکنون دیگر فقط مساله فارغ‌التحصیلان دانشگاهی نیست زیرا بسیاری از خانواده‌ها مدت‌ها است به طور جدی روی فرستادن فرزندانشان به خارج از کشور از همان مقاطع متوسطه و حتی ابتدایی متمرکز شده‌اند.

افزون بر مهاجرت متخصصان، نخبگان و دانشجویان موجی از مهاجرت دانش‌آموزان در سال‌های گذشته به راه افتاده است.

خردادماه ۱۴۰۰ بود که «الهام یاوری» معاون وزیر آموزش‌وپرورش و رئیس سازمان ملی پرورش استعدادهای درخشان کشور در نشست یکی از شوراهای شهرستان‌های کشور بیان داشت: ۷۰ درصد دانش آموزان مدارس سمپاد به خارج کشور مهاجرت می‌کنند و تنها ۳۰ درصد آنان در داخل کشور می‌مانند.

به گفته وی، آخرین آمارهای رصدخانه مهاجرت ایران می‌گوید المپیادی‌ها بـا ۳۷.۲ درصد، مشمولان بنیاد نخبگان بـا ۲۵.۵ درصـد و رتبه‌های یک تا هزار آزمون سراسری بـا ۱۵.۴ درصد بیشترین درصد افراد مقیم خارج از کشور را به خود اختصاص داده‌اند.

بررسی دلایل کوچ دانش‌آموزی باعث شد تا پژوهشگر ایرنا از زوایای گوناگون به بررسی این مساله بپردازد.

دانش‌آموزی که در سن کم ناچار به مهاجرت می‌شود، مجبور است با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کند؛ از مساله آموختن زبان گرفته تا دوری از خانواده و ترک فضای امنی که از او مراقبت می‌شد. همچنین آموختن و کنار آمدن با قوانین و فرهنگ اجتماعی یک کشور دیگر کار آسانی نیست

دلایل عمده و سه‌گانه کوچ دانش‌آموزان

«کوثر شیخ نجدی» کارشناس مسائل آموزشی در گفت‌وگویی در خصوص دلایل مهاجرت دانش‌آموزان می‌گوید: مساله مهاجرت ایرانیان همواره مورد توجه جامعه‌شناسان و فرهیختگان بوده است، چرا که مهاجرت بی‌بازگشت مساوی است با از دست رفتن بخش مهم و بزرگی از سرمایه‌ انسانی، فکری و طبعا اقتصادی جامعه. دلایل مختلفی برای مهاجرت دانش‌آموزان وجود دارد که متاثر از شرایط و عواملی است که چند دهه دست به دست هم داده‌اند و اکنون هزاران دانش‌آموز را با شتابی خیره‌کننده به رفتن سوق می‌دهند. به عقیده‌ من سه چالش‌ عمده پیش روی دانش‌آموزان است که آنان را تهییج به رفتن می‌کند؛ کنکور، اشتغال و ترس بی‌آیندگی. مساله کنکور و حذف آن سال‌ها است که حل نشده باقی‌ مانده و از آن گذشته حتی پس از قبولی در آن هیچ ضمانتی برای یافتن شغل مناسب و متناسب وجود ندارد.

به گفته وی، دانش‌آموزان می‌بینند که افراد با داشتن مدارک لیسانس، فوق‌لیسانس و حتی دکترا نمی‌توانند در رشته‌های تخصصی‌شان شغل پیدا کنند. در واقع دانشگاه‌ها دیگر نقش تربیت متخصص را بر عهده ندارند بلکه نقششان به تعویق انداختن تقاضای شغل است. در چنین شرایطی و با توجه به موضوعات اقتصادی، خانواده‌ها تصمیم می‌گیرند به هر ریسمانی چنگ بیاندازند تا فرزندشان دچار چه کنم چه کنمِ آینده نشود. در کشور ما فقط چند رشته وجود دارد که افراد می‌توانند بابت آینده شغلی و تامین نیازهایشان اطمینان داشته باشند در حالی که در بسیاری از کشورهای مهاجرپذیر اشخاص حتی با آموختن مهارت‌های عمومی می‌توانند از عهده یک زیست معمولی برآیند.

آموزشی که می‌فرساید

شیخ نجدی ادامه می‌دهد: من ایراد اساسی را متوجه سیستم آموزشی می‌دانم. چه در دبیرستان و چه در دانشگاه روش‌های آموزشی ما ارتباطی به بازار، تولید و صنعت ندارند. فشار درسی بیهوده و اتلاف وقت زیادی در این سیستم رخ می‌دهد و استرس و ناامیدی از آینده، بسیاری از فرزندان‌مان را فرسوده و سرخورده می‌کند. در نظام آموزشی ما عملا هنر، ورزش و تعاملات اجتماعی، قوانین، سبک زندگی سالم، آی‌تی و بسیاری از موارد مورد نیاز یک انسان امروزی آموزش داده نمی‌شود و در عوض آن انبوهی از دروس اجباری، آنهم به شیوه‌ قدیمی ارایه می‌شود.

به باور این کارشناس مسائل آموزشی، در یک کشور مدرن دانش‌آموز ناچار نیست هفده کتاب درسی را بخواند، حفظ کند و امتحان بدهد و بعد هم مسائل کنکور هیچ ربطی به این دروس نداشته باشند و نیازمند کلاس‌های کمک آموزشی باشد. در این بسیاری از سیستم‌های آموزشی شما مسیر روشن‌تری پیش رو دارید. برای مثال می‌دانید قرار است در دانشگاه حقوق بخوانید. پس در مدرسه هم صرفا دو سه درس در همین راستا را می‌خوانید و اگر قبول شدید دانشگاه به راحتی شما را می‌پذیرد. دروس نیز به شیوه تفکر خلاق تدریس می‌شوند. دست معلم برای تدریس باز است و محدود به یک کتاب خاص نیست. برای مثال در درس ادبیات دانش‌آموز باید یک رمان را بخواند و آن را از چند منظر نقد کند و خبری از صرف و نحو و قواعد کسالت بار نیست، بلکه او قرار است در درجه اول از ادبیات لذت ببرد، بعد آن را درک، تحلیل و نقد کند و به این ترتیب آنچه را نیاز دارد بیاموزد.

مهاجرت و پیامدهای آن برای دانش‌آموزان

شیخ نجدی در خصوص پیامدهای مهاجرت برای دانش‌آموزان اظهار می‌دارد: مسلما دانش‌آموزی که در سن کم ناچار به مهاجرت می‌شود، مجبور است با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم کند؛ از مساله آموختن زبان گرفته تا دوری از خانواده و ترک فضای امنی که از او مراقبت می‌شد.همچنین آموختن و کنار آمدن با قوانین و فرهنگ اجتماعی یک کشور دیگر کار آسانی نیست. بچه‌ها نظارت و مشورت خانواده را در بسیاری از امور از دست می‌دهند و چون هنوز شخصیت و هویت‌شان نرم است در معرض آسیب‌هایی قرار خواهند گرفت.

از دیگر سو گاهی اوقات ناچارند برای تامین هزینه‌های زندگی‌شان در کنار تحصیل کارهای نیمه وقت انجام دهند. البته کار کردن در این کشورها مساله‌ای عادی است و با چند ساعت کار در هفته می‌توان بخش مهمی از هزینه‌ها را جبران کرد. اما مساله‌ جدایی و دوری از خانواده ساده نیست، خصوصا برای پسران که به دلیل مشکلات مربوط به سربازی تا سال‌ها نمی‌توانند به کشور وارد شده و با خانواده و عزیزان‌شان دیدار کنند. من فکر می‌کنم این مانع امکان عدم بازگشت‌شان به وطن را تسهیل می‌کند. چرا که از دل برود هر آنکه از دیده برفت.

شیخ نجدی به راهکارهایی در این زمینه اشاره کرده و می‌گوید: پیشنهاد می‌کنم خانواده‌ها در مورد فرستادن فرزندشان هیجان‌زده و بر اساس چشم و هم چشمی عمل نکنند. باید ظرفیت‌های روحی و شخصیتی فرزندشان را به دقت ارزیابی و حتی با روانشناس زبده مشورت کنند. همچنین پیش‌بینی‌های مالی دقیقی در این باره داشته باشند. نمی‌شود بچه را فرستاد و بعد نوسانات ارزی را در نظر نگرفت.

چالش‌های نظام آموزشی و مسائلی مانند کنکور تنها دلایل کوچ دانش‌آموزی نیست بلکه برخی خانواده‌ها نگاهی هزینه-فایده از نظر اقتصادی به مهاجرت دارند. یکی از دلایل تعمیق این نگاه، افزایش سرسام‌آور هزینه‌های آزادسازی مدارک دانشگاهی است که منجر به کوچ دبیرستانی می‌شود

همچنین باید بدانند هدف‌شان دقیقا از مهاجرت چیست؟ قرار است چه رشته‌ای در چه دانشگاهی بخوانند، هزینه‌های خورد و خوراک، دانشگاه، مسکن و رفت و آمد احتمالی را در نظر داشته باشند. برخی توقعات خیالی از مهاجرت دارند. برای مثال فکر می‌کنند آنجا خواننده می‌شوند یا پزشکی می‌خوانند. باید بدانند که خوانندگی در آنجا منجر به اقامت نمی‌شود و شغل مطمنی نیست. یا برای مثال پزشکی در بسیاری از کشورها رشته گران و دشواری است و در طی سال‌های دانشجویی اجازه اشتغال نخواهند داشت. همچنین به برخی تبلیغات که کشوری را بسیار رویایی به تصویر می‌کشند، اعتماد نکنند.

این کارشناس مسائل آموزشی اظهاراتش را این‌گونه تکمیل می‌کند که برخی دانشگاه‌ها اعتبار علمی بالایی ندارند و تحصیل در آنها متضمن هیچ چیز نیست. پس اگر چنین تصمیمی دارند بهتر است خوب تحقیق کنند که چه رشته‌هایی در دنیای امروز می‌توانند به سرعت کار پیدا کنند. به عنوان مثال رشته‌هایی مانند مدیریت، کامپیوتر، اقتصاد یا برخی مهندسی‌ها در دنیای امروز حرف اول را می‌زنند. پس صرف رفتن اهمیتی ندارد، بلکه چگونه رفتن و با چه هدف و برنامه‌ای رفتن و چه زمانی رفتن بسیار مهم‌تر و تاثیرگذارتر است.

تصمیماتی که دانش‌آموزان را به سمت درهای خروجی هل می‌دهد

چالش‌های نظام آموزشی و مسائلی مانند کنکور تنها دلایل کوچ دانش‌آموزی نیست بلکه برخی خانواده‌ها نگاهی هزینه-فایده از نظر اقتصادی به مهاجرت دارند.

یکی از اعضای کمپینی موسوم به «درخواست لغو افزایش هزینه سرسام‌آور آزادسازی مدرک تحصیلی» که آذرماه پارسال به راه افتاد گفت‌وگویی با پژوهشگر ایرنا داشته و یکی از دلایل کوچ دانش‌آموزی را از زاویه‌ای کمتر دیده‌شده تشریح کرده است.

به گفته این فارغ‌التحصیل دانشگاهی، طبق قانون اساسی، تحصیلات تا پایان دوره متوسطه رایگان است و تنها برای تحصیل در دانشگاه دولتی آن هم برای دوره روزانه است که دانشجویان باید تعهدی را مبنی بر خدمت به ازای سال‌های تحصیل امضا کنند. در خصوص این الزام، گزینه‌ای با عنوان خرید خدمت یا خرید دوره تحصیل وجود دارد. تا پیش از این روال به این صورت بود که اگر تا ۶ ماه یا یک سال بعد از تحصیل، دانشجو نمی‌توانست کاری پیدا کند باید مدرکش را رایگان می‌گرفت یا می‌بایست مبلغی را پرداخت می‌کرد. معمولا این مبلغ هم به این صورت بود که اگر برای مثال دانشجو در سال ۸۰ وارد دانشگاه دولتی شده بود، باید مبلغی معادل دوره شبانه همان رشته و برای همان سال را پرداخت می‌کرد که این رقم به نسبت پایین بود.

وزارت علوم اما سال قبل بخشنامه‌ای را تصویب کرد که بر اساس آن نرخ تغییر کرد. به این شکل که اگر در زمان کنونی کسی بخواهد مدرک تحصیلی کارشناسی خود را از دانشگاه بخرد بسته به نوع مدرک باید ده‌ها میلیون تومان پرداخت کند. فوق لیسانس و دکترا هم به این ترتیب به شکلی که هزینه آزادسازی مدرک تحصیلی به گفته برخی فارغ‌التحصیلان با رشدی ۶برابری سر به چندصد میلیون تومان می‌گذارد. در واقع این عدد، به نحوی به منبع درآمدزایی وزارت علوم تبدیل شده است.

این عضو کمپین می‌افزاید: برخی با رد انگیزه درآمدزایی، دلیل این تصمیم را افزایش هزینه‌های مهاجرت و ممانعت از آن عنوان کرده‌اند حال آن که شاهد نوعی نقض غرض در این زمینه هستیم. این اتفاق سبب شده که افراد در سنین پایین روی مهاجرت فکر کنند. برای مثال برخی می‌پندارند که به جای پرداخت ۱۰۰ یا ۲۰۰ میلیون برای گرفتن لیسانی همین پول را صرف تحصیل همان رشته در کشورهایی چون مالزی یا ترکیه کنند و تحصیل خود در دوره ارشد یا دکتری را در همان کشورها ادامه دهند. یا اصلا ممکن است ترجیح دهند همان تحصیل و همان رشته را در دانشگاه آزاد یا دانشگاه دولتی در دوره شبانه انجام دهند زیرا مبلغش بسیار کمتر از مبلغ تعیین شده برای خرید مدرک است.

وی در پایان می‌گوید: همین الان و از زمانی که این اتفاق افتاده است، تبلیغات تحصیلات دانشگاهی و پیش از دانشگاهی برای مقاصد ترکیه، مالزی، قبرس و دبی به شدت تقویت شده است. طبق اخباری که در دست دارم بسیاری از ایرانیان با دانشگاه‌های خارج از کشور در حال رایزنی هستند که مدرک موقت را قبول کنند و اگر این اتفاق بیافتد که بعید هم نمی‌دانم اساسا دیگر کسی برای دریافت مدرک اصلی پولی پرداخت نمی‌کند.

جمع‌بندی

تا پیش از این، بسیاری به خاطر فرار مغزها و خروج دانشجویان، استادان دانشگاه و نخبگان اظهار تاسف کرده و توقع داشتند تا آن‌هایی که دستشان می‌رسد کاری بکنند تا جلوی این فرار را بگیرند. حالا اما اوضاع به شکلی است که شمار زیادی از دغدغه‌مندانِ فرار مغزها هم خود به فکر رفتن افتاده‌اند یا اینکه فرزندانشان را راهی دیار غربت کنند.

با توجه به راه افتادن موج کوچ دانش‌آموزی به نظر می‌رسد که باید به فکر اصلاحاتی جدی در نظام آموزشی بود؛ تغییراتی که هر چند نمی‌تواند شاخص‌های کلان کشور و مسائلی چون اشتغال دانش‌آموختگان را حل کند اما شاید بتواند حداقلی از همخوانی را بین نیازهای امروز جامعه و کشور با آموزش‌های رسمی برقرار سازد.

 

درگفت وگو با یک محقق و مخترع ایرانی مطرح شد:

تبدیل آب شور دریا به آب آشامیدنی بدون اثرات منفی زیست محیطی

امیرحسین غلام‌زاده نطنزی
تبدیل آب شور دریا به آب آشامیدنی بدون اثرات منفی زیست محیطی

«طاهره جعفری» محقق و استاد دانشگاه عمان موفق شده است بعد از سال‌ها تحقیق، آب دریا را به آب شرب تبدیل کند؛ در این روش نه تنها اثرات زیست‌محیطی در اکوسیستم دریایی ایجاد نشده و انرژی زیادی مصرف نمی‌شود، بلکه محصولات اقتصادی هم به دست می‌آید.

آب و انرژی از جمله ملزومات زندگی بشر هستند که به دلیل رشد سریع صنعت و جمعیت با چالش‌های کاهش عرضه و افزایش تقاضا مواجه‌ شده اند.
در شرایطی که دو سوم جمعیت جهان به دلیل تغییرات آب و هوایی در معرض خطر کمبود آب قرار دارند، نمک زدایی آب دریا به یک جایگزین اجتناب‌ناپذیر برای تامین آب جهت مصارف خانگی، آبیاری، توسعه صنعتی و غیره تبدیل شده است.
طبق مطالعات، میزان وابستگی جهانی به نمک‌زدایی حدود ۱ درصد در سال۲۰۲۰ بوده و پیش‌بینی می‌شود که این میزان بر اثر تغییرات اقلیمی در سال ۲۰۵۰ به ۱۰ درصد برسد. اما، همانطور که در این گزارش بدان اشاره شده است، روش جداسازی آب شیرین از اقیانوس‌ها و دریاها با دشواری‌های زیادی اعم از مقرون به صرفه‌نبودن و اثرات سوء زیست‌محیطی همراه است.
رایج‌ترین روش نمک‌زدایی آب دریا، «اسمز معکوس» است که سهم ۶۵ درصدی در فناوری‌های مشابه در جهان را دارد اما به فراخور توسعه این فناوری به مرور پیامدهای مخرب زیست‌محیطی آن نیز روشن شد.

۴۵ درصد از تولید جهانی آب شیرین‌کن‌ها در کشورهای حوزه خلیج فارس متمرکز شده و از اینرو منطقه مذکور میزبان بزرگترین مجتمع‌های آب شیرین‌کن در جهان قلمداد می‌شودبه زبان ساده، در فرآیند شیرین‌سازی آب دریا به روش اسمز معکوس با دو نوع خروجی مواجه هستیم. قسمت نخست آب تصفیه شده قابل شرب و بخش دوم، آب حاوی غلظت بالای نمک است که مجدد به دریا باز می‌گردد. قسمت دوم فناوری اسمز معکوس را با چالش مواجه کرده است، زیرا تبعات زیست‌محیطی آن حیات دریا را با خطر مواجه می‌کند.
مطالعات انجام شده در این زمینه نشان می‌دهد، به ازای تولید یک لیتر آب شیرین ۱.۵ لیتر آب شور با غلظتی حدود دو برابر غلظت آب دریا، مجدد به دریا باز می‌گردد. در مجموع اثرات مختلف زیست‌محیطی فرآیند نمک‌زدایی مواردی مانند تخلیه آب نمک، انتشار گازهای گلخانه‌ای، انتشار مواد شیمیایی سمی و مصرف بالای انرژی هستند. در واقع، تخلیه آب نمک و مصرف بالای انرژی مهم‌ترین و قابل توجه‌ترین پیامدهای شیرین‌سازی آب دریا است.
علاوه بر این حتی فیلترهای این دستگاه‌ها نیز بعد از مدتی به دلیل فشار بالای آب و رسوب غیرقابل استفاده می‌شوند که مشکل زیست‌محیطی دیگری است. با وجود چنین مخاطراتی، همچنان روش مذکور برای کشورهای حاشیه دریاها و آبهای آزاد که با چالش خشکسالی و کم آبی مواجه هستند فناوری مورد توجهی است. ۴۵ درصد از تولید جهانی آب شیرین‌کن‌ها در کشورهای حوزه خلیج فارس متمرکز شده و از اینرو منطقه مذکور میزبان بزرگترین مجتمع‌های آب شیرین‌کن در جهان قلمداد می‌شود.
این حجم و تعداد از مجتمع‌های آب شیرین‌کن در حوزه آبریز خلیج فارس و دریای عمان تهدیدات جدی نیز برای اکوسیستم دریایی منطقه داشته و ممکن است فرآیندهای دینامیکی و ترمودینامیکی را نیز تحت تأثیر قرار دهد.

اکنون تامین آب آشامیدنی مقرون به صرفه و تصفیه پساب با استفاده از فناورهای نوین و ترکیبی با کمترین آسیب به محیط‌زیست و اکوسیستم طبیعی از مهم‌ترین دغدغه‌های دانشمندان استدر هر حال، اکنون تامین آب آشامیدنی مقرون به صرفه و تصفیه پساب با استفاده از فناورهای نوین و ترکیبی با کمترین آسیب به محیط‌زیست و اکوسیستم طبیعی از مهم‌ترین دغدغه‌های دانشمندان است.
پژوهش و بررسی‌های متعدد در این زمینه در حال انجام است و خوشبختانه، یکی از پژوهش‌های موفق در این حوزه توسط یک محقق ایرانی صورت گرفته که نتایج قابل توجهی نیز به دنبال داشته است.
«طاهره جعفری»، استادیار دانشکده علوم دریایی دانشگاه ملی عمان، با بیش از ۱۲ سال کار تحقیق و تدریس در رشته مهندسی شیمی، نوآوری‌های منحصر به فردی در حوزه فناوری مربوطه داشته است.
این محقق، برنده جایزه «زنان نوآور و مخترع خاورمیانه ۲۰۲۳»، جایزه ملی تحقیقات عمان در سال‌های ۲۰۲۰، ۲۰۲۱ ، ۲۰۲۲ و بیش از ۲۰ جایزه تحقیقاتی در سطوح دانشگاهی، ملی و منطقه‌ای به عنوان سرپرست تیم تحقیقاتی بوده است.
یکی از پژوهش‌های وی توسعه یک فناوری جدید شیرین‌سازی آب دریا برای کاهش اثرات زیست‌محیطی فرآیندهای کنونی شیرین‌سازی آب دریاست. گزارش پیش‌رو حاصل گفت وگوی پژوهشگر ایرنا با دکتر جعفری است که مشروح آن را باهم می‌خوانیم.

ایرنا: ضمن معرفی خودتان توضیح دهید،پژوهش شما چه بوده و چه اثری در رفع کمبود آب خواهد داشت؟

جعفری: من فارغ‌التحصیل کارشناسی ارشد در رشته مهندسی شیمی پیشرفته در دانشگاه صنعتی نوشیروانی بابل بوده و برنامه توسعه کاتالیزورهای سازگار با محیط‌زیست برای تولید هیدروژن سبز به عنوان یک حامل انرژی در سیستم‌های الکتروشیمیایی در مقطع دکتری را در «دانشگاه ملی مالزی» (National University of Malaysia) و دوره فوق دکتری، برای توسعه سیستم‌های بیوالکتروشیمیایی با هدف ترکیبی نمک‌زدایی و تولید محصولات با ارزش افزوده به عمان و دانشگاه سلطان قابوس (Sultan Qaboos University) ادامه دادم.
به دلیل نیاز عمان به آب شرب و وجود آب دریا به عنوان بزرگ‌ترین منبع موجود آبی، توسعه شیوه‌های نوین نمک‌زدایی از آب دریا از اهمیت بسزایی برخودار است. به خصوص از آن‌جا ‌که فرآیندهای نمک‌زدایی در حال استفاده، به دلیل بازگشت آب با درصد زیاد نمک به دریا تاثیرات مخرب زیست‌محیطی بالایی به همراه دارد از این رو به دنبال یافتن راه‌حل‌هایی کارآمد، پایدار و سازگار با محیط‌زیست نه تنها برای کاهش این اثرات، بلکه برای بازیابی محصولات با ارزش افزوده از جریان‌های پساب بودیم.
علاوه بر این، قبل از ورود به عمان به مدت ۶ سال در مالزی مدیر یک پروژه تحقیقاتی زیست‌محیطی بودم که در این پروژه، هدف تبدیل گازهای آلاینده صنایع به اتانول برای کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای بود.

تبدیل آب شور دریا به آب آشامیدنی بدون اثرات منفی زیست محیطی

ایرنا: روش‌های معمول نمک‌زدایی چگونه کار می‌کنند؟

فن‌آوری‌های نمک‌زدایی متعددی از جمله تقطیر فلش چند مرحله‌ای، تقطیر چند اثره، تقطیر غشایی و اسمز معکوس وجود دارند. در حال حاضر، اسمز معکوس به دلیل مصرف انرژی نسبتا پایین (۴-۵ کیلووات ساعت بر متر مکعب) در مقایسه با سایر فناوری‌های ذکر شده (۷-۱۸ کیلووات ساعت بر مترمکعب) رایج‌ترین فناوری نمک‌زدایی است.
در این روش فیلتر کردن آب از طریق یک غشا با ایجاد فشار لازم به مولکول‌های آب اجازه می‌دهد تا از داخل آن عبور کنند و در عین حال نمک و سایر ناخالصی‌ها را مسدود کند. با این حال، چالش‌های قابل توجهی در ارتباط با روش اسمز معکوس وجود دارد.
با وجود مصرف انرژی کمتر نسبت به بقیه فناوری‌های موجود، اولا این فرآیند به دلیل نیاز به فشارعملیاتی بالا همچنان به مقادیر قابل توجهی انرژی نیاز دارد.
ثانیا محصول جانبی آن آب نمک با شوری بالا است که معمولاً به دریا تخلیه شده و در نتیجه به حیات دریایی آسیب جدی میزند. ثالثا از آنجایی که منبع انرژی اولیه برای این فناوری‌ها سوخت‌های فسیلی است، آنها مقدار قابل توجهی گازهای گلخانه‌ای منتشر می‌کنند که چالش مهم تغییرات اقلیمی را تشدید می‌کند.

فناوری سلول نمک‌زدایی میکروبی فرآیند جدیدی است که از طریق فعالیت میکروارگانیسم‌ها برای تولید برق از فاضلاب و استفاده از آن برای نمک‌زدایی از طریق یک رویکرد سازگار با محیط زیست استفاده می‌کند

ایرنا: وجه تمایز کار شما با روش‌های متداول در چیست؟

تصمیم گرفتیم تا بر روی یک فناوری‌ نوظهور چند منظوره کار کنیم که هم انرژی کمتری مصرف کرده و مقرون ‌به‌صرفه باشد و هم خروجی آن آبی باشد که وقتی به دریا باز می‌گردد تقریبا با شرایط دریا یکسان بوده و کمترین اثر مضر را برای اکوسیستم دریایی داشته باشد.
علاوه براین، فناوری که ما روی آن کار کردیم می‌تواند درکشورهای کم درآمد و ساکنان مناطق روستاییِ بدون زیرساخت انرژی کمک کند تا ضمن تصفیه فاضلاب خود، به آب شیرین‌شده دسترسی داشته باشند.
فناوری سلول نمک‌زدایی میکروبی فرآیند جدیدی است که زیرگروه فناوری جامعی به نام سیستم‌های بیوالکتروشیمیایی قرار می‌گیرد و از طریق فعالیت میکروارگانیسم‌ها برای تولید برق از فاضلاب و استفاده از آن برای نمک‌زدایی از طریق یک رویکرد سازگار با محیط‌زیست استفاده می‌کند.
این میکروارگانیسم‌ها تهدیدی برای انسان نیستند. این فناوری امکان تصفیه همزمان فاضلاب، تولید برق و نمک زدایی را فراهم می‌کند. سلول نمک‌زدایی میکروبی از سه محفظه آنُدی، نمک زدایی و محفظه کاتُدی تشکیل شده است که در شکل نشان داده شده است.

تبدیل آب شور دریا به آب آشامیدنی بدون اثرات منفی زیست محیطی

 

محفظه نمک‌زدایی در وسط سیستم قرار دارد که توسط یک غشای تبادل آنیونی از آند و توسط یک غشای تبادل کاتیونی از کاتد جدا می‌شود. اصولاً مکانیسم نمک‌زدایی میکروبی به الکتریسیته تولید شده توسط میکروارگانیسم‌ها (اگزوالکتروژن‌ها) وابسته است.
اگزوالکتروژن‌ها مواد آلی موجود در فاضلاب را تجزیه کرده و الکترون‌های تولید شده را برای دریافت انرژی به آند منتقل می‌کنند. اکسیداسیون مواد آلی در آند منجر به تولید الکترون، پروتون و دی اکسیدکربن می‌شود. الکترون‌ها از طریق یک مدار خارجی به کاتد جریان می‌یابند که منجر به تولید بیوالکتریسیته می‌شود. کاهش الکترون‌های کاتد هم باعث ایجاد گرادیان پتانسیل در دو الکترود می‌شود. برای حفظ الکتریسیته خنثی، آنیون‌های موجود در محفظه نمک‌زدایی در سراسر غشای تبادل آنیونی به سمت آند حرکت می‌کنند و کاتیون‌ها در سراسر غشای تبادل کاتیونی به سمت کاتد حرکت می‌کنند و محلول نمک موجود در محفظه وسط را نمک‌زدایی می‌کنند.

 

تبدیل آب شور دریا به آب آشامیدنی بدون اثرات منفی زیست محیطی

این فناوری نه تنها نیازی به انرژی خارجی ندارد، بلکه فاضلاب را به‌طور همزمان تصفیه می‌کند. علاوه بر این، محصولات با ارزش افزوده مختلف مثل اسید و باز را می‌توان از آب دریا بازیابی کرد. با وجود طیف گسترده‌ای از مزایای مرتبط با فناوری سلول نمک‌زدایی میکروبی، عملکرد پایین آن، عدم تعادل pH و مقاومت داخلی بالا همچنان آن را در مقیاس آزمایشگاهی نگه داشته است. پروژه‌ای که ما در «دانشگاه سلطان قابوس» شروع کردیم، راه‌اندازی اولین آزمایشگاه تخصصی تصفیه فاضلاب و نمک‌زدایی براساس این فناوری چند منظوره بود. در این پروژه برای دست یابی به بهینه‌ترین پیکربندی، ما بیش از ۲۰ راکتور با پیکربندی متفاوت طراحی و در شرایط مختلف آزمایش کردیم. در نهایت با پیکربندی منحصربه‌فرد و جدید پنج محفظه‌ای، با موفقیت توانستیم آب دریا را در سیستم با تولید انرژی بالا، راندمان بالای نمک‌زدایی و مقاومت داخلی کم، نمک‌زدایی کنیم.

گذشته از این، یک سیستم نظارت و کنترل بهنگام مبتنی بر اینترنت اشیا ( IOT) نیز توسعه داده شد و با پیکربندی جدید ادغام شد تا پارامترهای مهم فرآیند به‌طور کامل از طریق تلفن یا رایانه از راه دور برای تصمیمات به موقع قابل نظارت و کنترل باشد.

این فناوری نه تنها نیازی به انرژی خارجی ندارد، بلکه فاضلاب را به‌طور همزمان تصفیه می‌کندایرنا: روش ابداعی شما در مورد پساب صنعتی هم کارآمد است؟

این فناوری در هر پسابی که مواد آلی وجود داشته باشد کارآمد است و قطعا یکی از اهداف بلندمدت برای پیاده‌سازی این فناوری، تصفیه پساب‌های صنعتی است. اما باید در نظر داشت که پساب‌های صنعتی مانند پساب پتروشیمی، صنایع غذایی و پالایشگاه دارای مواد سمی هستند.
البته هر پسابی دارای مواد سمی است، اما این مواد سمی دارای یک حد مشخصی هستند که میکروارگانیزم‌ها می‌توانند در آن رشد کنند و اگر میزان این عناصر از حد مشخص بیشتر شوند دیگر امکان رشد میکروارگانیزم در آن وجود ندارد. اغلب پساب‌های صنعتی حاوی مواد سمی زیادی هستند که در چنین شرایطی ابتدا این پساب‌ها از طریق یک پیش‌تصفیه، سطح مواد سمی آن تقلیل پیدا می‌کند و سپس به چرخه اصلی باز می‌گردد.

 

تبدیل آب شور دریا به آب آشامیدنی بدون اثرات منفی زیست محیطی

 

ایرنا: این روش چقدر هزینه‌بر است؟

از بخش‌های هزینه بر این سیستم، می‌توان به غشا و الکترود اشاره کرد. ادامه کار در این حوزه‌ها و استفاده از توان داخلی و بومی می‌تواند در کاهش قیمت این اجزا کمک کند. ما اکنون بر روی کاهش قیمت با استفاده از روش «زیست توده» (Biomass) کار می‌کنیم. از این طریق در حال تحقیقاتی هستیم تا به واسطه آن بتوانیم با استفاده از همین زیست‌توده‌ها، الکترودها را به صورت بومی تولید کنیم که در این صورت قیمت الکترود خیلی پایین می‌آید.
اکنون ما از الکترود بر پایه کربنی استفاده می‌کنیم که قیمت بالایی ندارد. اما اگر بتوان الکترودهای با قیمت مناسب‌تر و از نوع فلزی را تولید کرد باعث افزایش بازدهی خواهد شد. نکته‌ای که اکنون و برای همه کشورها مطرح است این است که یک کشور تا چه اندازه در تولید اقلام این روش وابسته هستند؟ یعنی اگر بتوان از غشا و یا الکترود پربازده استفاده کرد اما برای دریافت آن به کشور دیگری وابسته بود، خوب این موضوع چندان مقرون به صرفه نیست. به همین دلیل درحال تحقیق بر روی ساخت و بومی‌سازی اجزای این سیستم هستیم.

تمام تلاش ما در زمینه توسعه این تکنولوژی به گونه‌ای بوده که این تکنولوژی اولا ساده باشد، ثانیا برای همه قابل دسترس بوده و در همه جای جهان امکان استفاده از آن وجود داشته باشدایرنا: وجه تمایز این روش ابداعی شما چیست؟

مانند هر صنعتی، اصل مهم در نوآوری و ابتکار ساخت بومی یک فرایند، توسعه اجزای آن و پیاده‌سازی کاملا بومی آن است که ما به آن رسیده‌ایم. همچنین، دو گونه طراحی و ساخت راکتورهایی که ما برای حل دو مشکل کلیدی در این سیستم‌ها ارایه دادیم، برای اولین‌بار در دنیا هستند. راکتورهای طراحی و ساخته شده توانسته‌اند مشکلات مربوطه به عدم تعادل pH، مقاومت بالای سیستم‌ها و بازدهی پایین سیستم‌های در حال استفاده را حل کنند.
علاوه بر این، پیش‌بینی شرایط و نیازهای اساسی آینده و توسعه فناوری‌ها با بالاترین بهره‌وری در عین محافظت از محیط‌زیست از اساسی‌ترین نیازهای هر جامعه انسانیست. به عبارت دیگر، اگر فناوری مورد نیاز آینده را نسازیم، باید همواره برای دریافت آن هزینه کنیم.
فارغ از بالا بودن چنین هزینه‌ای، توانایی تغییرات و بومی‌سازی آن را نیز نداشته و نمی‌توان از مزایای بومی‌سازی تکنولوژی مانند اشتغال، آموزش نیروی بومی، افزایش خلاقیت و نوآوری استفاده کرد.
به همین دلایل تمام تلاش ما در زمینه توسعه این تکنولوژی به گونه‌ای بوده که این تکنولوژی اولا ساده باشد، ثانیا برای همه قابل دسترس بوده و در همه جای جهان امکان استفاده از آن وجود داشته باشد و به‌خصوص برای کشورهای با وضعیت اقتصادی ضعیف‌تر نیز امکان این بهره‌برداری وجود داشته باشد

 

 

 

 

سم دولتی سازی حماسه عظیم اربعین

امام حسین توریست نمی‌خواهد!/۶

اگر دستگاه دولتی تصمیم بگیرد به کارمندانش برای حضور در مراسم اربعین مرخصی یا تسهیلات بدهد، قاعدتاً این اقدام آثار خطرناکی برای این مراسم خواهد داشت، چون عده‌ای از این پس که لزوماً رویکرد اعتقادی به این مراسم ندارند، با رویکرد توریستی از این ظرفیت استفاده می‌کنند و همان گونه که به دیگر سفرها می‌روند، سری هم به نجف و کربلا می‌زنند.

امام حسین توریست نمی‌خواهد!

در فاصله چهار هفته تا اربعین حسینی، شاهد برخی اقدامات از سوی برخی مسئولان و دستگاه‌ها هستیم که ظاهراً هدفش تسهیل حضور زائرین و افزایش مشارکت در راهپیمایی اربعین است؛ اما تبعاتش بیش از آنکه به نفع این حماسه بزرگ باشد، ضربه ماهیت این حرکت انسان ساز است که حتی می‌تواند زمینه ساز وقوع انحراف‌هایی در این مسیر ارزشمند شود؛ مساله‌ای که انتظار می‌رود مقامات ارشد کشور با درایت نسبت به آن توجه نشان دهند و این رقابت کور برخی متولیان را مدیریت کنند.

به گزارش «تابناک»؛ «مراسم اربعین پرچم بلند حضرت سیدالشهداست… حادثه معجزه‌آسای راهپیمایی اربعین نشانه اراده پروردگار برای برافراشته‌تر کردن پرچم اسلامِ اهل‌بیت است… این حرکت با هیچ سیاست و تدبیر بشری قابل تحقق نیست و این دست خداست که با این جلوه عظیم بشارت می‌دهد راه پیش روی ما روشن و پیمودنی است. عده‌ای تلاش می کنند حادثه‌ای مثل اربعین و حضور مردم در آن نباشد… همه ما مسئولین و مردم باید پای کار باشیم و همدیگر را توصیه به حق و صبر کنیم… امام حسین (علیه‌السّلام) و معرفت حسینی ‌به برکت این حرکت عظیم مردمی بین‌المللی شد، جهانی شد‌.» این فرازهایی از بیانات رهبر معظم انقلاب درباره حرکت بزرگ پیاده روی اربعین و تجمع عظیم عاشوراییان در کربلاست.

همان گونه که از بیانات رهبر انقلاب مشخص است، یکی از وجوه مراسم اربعین، مردمی بودن این مراسم است و از قضا از زمان ائمه تاکنون که این راهپیمایی با فراز و نشیب‌های فراوانی همراه بوده، چه دولت‌ها کوشش کرده‌اند به رونق آن کمک کنند و چه همچون دوره صدام حسین تمام توان‌شان را به کار برده‌اند تا آن را متوقف کنند، این حرکت پایدار مانده، چرا که حرکتی اعتقادی از بطن مردم بوده و اعتقادات را نه دولتی می‌تواند محو کند و نه دولتی می‌تواند شکل دهد. هرچند در سال‌های اخیر، راهپیمایی اربعین بیش از پیش مورد توجه قرار گرفته، به محض سقوط صدام حسین این مراسم به ویژه از سوی عراقی‌ها از سر گرفته شد؛ بنابراین، آنچه اکنون شاهدش هستیم، اوج گیری یک حرکت مردمی است. با این حال در هفته‌های اخیر شاهد برخی اقدامات از سوی شماری از مسئولین هستیم که بیش از آنکه جنبه خدمت رسانی به زائرین داشته باشد، زمینه ساز دولتی کردن یک مراسم مردمی را دارد. این یک سم برای هر حرکت اعتقادی و دینی است که تبعات منفی بسیار گسترده‌ای در بلندمدت دارد.

برای نمونه، اگر دستگاه دولتی تصمیم بگیرد به کارمندانش برای حضور در مراسم اربعین مرخصی یا تسهیلات بدهد، قاعدتاً این اقدام آثار خطرناکی برای این مراسم خواهد داشت؛ چرا که عده‌ای از این پس که لزوماً رویکرد اعتقادی به این مراسم ندارند، با رویکرد توریستی از این ظرفیت استفاده می‌کنند و همانگونه که به دیگر سفرها می‌روند، سری هم به نجف و کربلا می‌زنند. این جنس مسافران قاعدتاً رفتاری مشابه زائرینی که با هزینه شخصی در این مسیر گام می‌گذارند، ندارد. این جنس که صرفاً هدف‌شان استفاده از این جنس امکانات و تسهیلات است، ممکن است نگاه‌شان به این سفر معنوی، نگاه کارناوالی باشد و در همین چارچوب رفتارهایی در عراق از خود نشان دهند که به چهره شیعیان ایرانی نیز ثلمه‌ای وارد کند و واضح است که امام حسین توریست نمی‌خواهد.

یا اهدای وام برای سفر اربعین که از سوی برخی دستگاه‌ها در دستور کار قرار گرفته، از اقدامات عجیبی است که مبنای قابل دفاعی ندارد، چون حتی درباره حج تمتع به عنوان یک واجب کفایی نیز از سوی اغلب مراجع تاکید شده است که اگر غیر مستطیع، مصارف حج را قرض کند، مستطیع نمی‌شود هر چند بتواند بعداً‌ به سهولت قرض را ادا کند و اگر با آن حج بجا آورد از حَجهالأسلام کفایت نمی‌کند؛ بنابراین به طریق اولی چنین رویکردی درباره راهپیمایی اربعین با همه اهمیتش صادق است. ضمن اینکه باید در نظر داشت تبعات مالی چنین اقداماتی برای جمعیت عظیم متقاضی در شرایط کنونی کشور چگونه در نظر گرفته شده و چه بازتابی خواهد داشت.

به نظر می‌آید، ضروری باشد هر حرکتی که بوی دولتی سازی مراسم اربعین دارد به عنوان یک سم مهلک برای این حرکت معنوی عظیم، منع شود و منابع و امکاناتی که برای مراسم اربعین در ایران و عراق در نظر گرفته می‌شود، صرف توسعه زیرساخت‌ها و تسهیل مسیر سفر و اقامتگاه‌ها و امکانات در دسترس زائرین باشد. دولت تنها باید در بخش‌هایی فعال شود که انرژی عظیم مردمی در این حرکت در آن فعال نبوده و وقتی در سال‌های اخیر مردم ایران و عراق پای کار بوده‌اند و این مراسم میلیونی را پیش برده‌اند، اساساً نیازی به چنین حرکت‌هایی نیست؛ مگر اینکه برخی مدیران دستگاه‌ها برای وجهه خود قصد چنین اموری را داشته باشند که این بخش حتماً باید از سوی مقامات ارشد کنترل شود.

نوع بررسی لایحه عفاف و حجاب از متن آن مهم‌تر است!/۶

چند ماه پیش، لایحه حمایت از عفاف و حجاب از سوی قوه قضائیه تهیه و در قالب ۹ ماده به دولت ارائه شد. در دولت با بحث و بررسی پیرامون این لایحه، تبصره‌ها و موادی به آن افزوده شد و دولت این لایحه را با حدود ۱۴ ماده مجلس ارائه کرد. در مجلس هم این لایحه به ۷۰ ماده افزایش یافت.

نوع بررسی لایحه عفاف و حجاب از متن آن مهم تر است!

تابناک _ چند ماه پیش، لایحه حمایت از عفاف و حجاب از سوی قوه قضائیه تهیه و در قالب ۹ ماده به دولت ارائه شد. در دولت با بحث و بررسی پیرامون این لایحه، تبصره‌ها و موادی به آن افزوده شد و دولت این لایحه را با حدود ۱۴ ماده مجلس ارائه کرد. در مجلس هم این لایحه برای بررسی بیشتر به کمیسیون قضائی و حقوقی مجلس شورای اسلامی ارجاع شد و این لایحه با حضور کارشناسان این حوزه به خصوص کارشناسان مرکز پژوهش های مجلس مورد بررسی قرار گرفت و نام آن به «لایحه حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب» تغییر کرد و تعداد مواد این لایحه هم به ۷۰ ماده افزایش یافت.

گفته می شود از زمانی که لایحه حمایت از خانواده از طریق ترویج فرهنگ عفاف و حجاب در سامانه مجلس بارگذاری شده، نمایندگان نزدیک به ۱۵۰۰ پیشنهاد را ثبت کرده اند تا هنگام بررسی این لایحه مورد توجه قرار گیرد. برخی نمایندگان بر این باورند که بررسی این تعداد پیشنهاد موجب خواهد شد تا بررسی این لایحه، مدتها وقت مجلس را مصروف خود کند؛ بنابراین، باید دنبال راهکارهای دیگری از جمله استفاده از ظرفیت اصل ۸۵ قانون اساسی بود.

کاظم دلخوش، سخنگوی کمیسیون حقوقی و قضایی در این باره می گوید: چون تعداد پیشنهادهای این لایحه زیاد است، جمعی از نمایندگان پیشنهاد دادند که برای بررسی بیشتر و دقیق‌تر پیشنهادها و مفاد لایحه، بر اساس اصل ۸۵ بررسی شود. البته این تقاضا باید در صحن مجلس تصویب شود و در صورتی که نمایندگان به این تقاضا رأی مثبت دهند، این لایحه برای بررسی به کمیسیون قضائی و حقوقی ارجاع می‌شود و کمیسیون فرعی نیز کمیسیون‌های فرهنگی و اجتماعی خواهد بود و این لایحه با تشکیل کمیسیونی مشترک بررسی می‌شود.

لایحه ای هفتاد ماده ای پر از تشویق و تکلیف و جریمه!

با نگاهی به مواد این لایحه مشخص می شود، تکالیف و قواعد بسیاری مورد توجه قرار گرفته است؛ مثلا وزارت صنعت، معدن، تجارت باید تمهیدات لازم برای ارزان سازی پوشاک اسلامی – ایرانی و چادر در نظر بگیرد. وزارت اقتصاد مکلف شده هزینه‌های تولید و عرضه محصولات فرهنگی را به عنوان هزینه قابل قبول مالیاتی محسوب کند و کاهش مالیات برای مراکز تجاری، تولیدی و خدماتی مروج پوشش و حجاب و اولویت دهی به بخش‌های فعال در تبلیغ حجاب برای دریافت تسهیلات بانکی را در دستورکار قرار دهد.

همچنین خزانه داری کل کشور باید ۵۰ درصد درآمد حاصل از این قانون را جهت ساماندهی مد و لباس صرف کند. سازمان صداوسیما هم مکلف به تشویق هنرمندان به تولید آثار فاخر حجاب، پخش رایگان محتوای تهیه شده در حمایت از حجاب و روشنگری درباره جریان‌های هرزه‌نگاری شده است.

وزارت آموزش و پرورش باید سبک زندگی اسلامی و فرهنگ حجاب را در همه مقاطع تحصیلی ترویج کند و وزارت علوم هم مکلف به اولویت‌بخشی به طرح‌هایی برای پژوهش در حوزه عفاف و حجاب و در نظر گرفتن امتیاز ویژه برای آنان و اختصاص بخشی از دروس عمومی به اصول فرهنگ عفاف و حجاب شده است. وزارت ارتباطات باید توسعه فضای ایمن برای خانواده‌ها و کودکان و افراد در فضای مجازی بر اساس معیار عفاف و حجاب را در دستورکار خود قرار دهد و وزارت کشور هم باید در فرآیند صدور مجوز برای تشکل‌هایی با موضوع عفاف و حجاب و حمایت از آن‌ها تسریع کند و راهکار‌هایی برای ارتقای فرهنگ عفاف و رعایت حجاب متناسب با آداب و رسوم هر منطقه از کشور ارائه دهد.

همچنین وزارت ارشاد باید اعطای یارانه و حمایت مادی و معنوی از محصولات و تولیدات فرهنگی را مشروط به حمایت از حجاب کند و وزارت بهداشت هم مکلف به مناسب‌سازی محیط‌های درمانی برای حضور بانوان و اصلاح دستورالعمل‌های رعایت حجاب در دانشگاه‌ها و مراکز درمانی شده است. سازمان تبلیغات اسلامی باید از تولید فیلم و کتاب در زمینه حجاب حمایت و برای استفاده از ظرفیت مساجد، هیأت‌ها و تشکل‌های مذهبی و هیأت‌های اندیشه‌ورزی نخبگان حوزوی و دانشگاهی در امر سبک زندگی اسلامی خانواده‌محور و فرهنگ عفاف و حجاب برنامه‌ریزی کند. علاوه بر این، وزارت امور خارجه موظف شده با همکاری سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی، مقدمات انعقاد پیمان‌ها و تأسیس و تقویت جنبش‌های جهانی برای حفظ و دفاع از کیان خانواده در برابر جریان انحرافات جنسی و اخلاقی در میان کشور‌های جهان را فراهم کند.

اما در این بخش، تکالیف دستگاه ها ضمانت اجراهای مشخص و از همه مهمتر بازدارنده ای در نظر گرفته نشده است که اگر این دستگاه ها به این تکالیف و مشوق ها عمل نکرده اند، چه برخوردی با آنان خواهد شد؛ اما در جای دیگری ضمات اجراهای شدیدتری در نظر گرفته شده است

مثلا در ماده ۶۱ آمده است: «اشخاص حقوقی و حقیقی متولی ارائه خدمات به مردم از قبیل بانک‌های غیردولتی یا شرکت‌های حمل‌ونقل مسافر یا فروشگاه‌ها و صاحبان حِرف و مشاغل و مسئولان محوطه شهرک‌ها یا مجتمع‌ها موظف‌اند تصاویر دوربین‌های خود را برای شناسایی افراد ناقض این قانون در اختیار فرماندهی انتظامی جمهوری اسلامی ایران (فراجا) قرار دهند. در صورت امتناع از اجرای این حکم، درباره کارکنان دستگاه‌های اجرائی مسئول مربوطه به شش ماه تا پنج سال انفصال از خدمات دولتی و عمومی و صاحبان مشاغل و حِرف و کسب‌و‌کار‌ها به جزای نقدی معادل دو تا شش ماه سود ناشی از درآمد شغل و سایر افراد به جزای نقدی درجه چهار محکوم می‌شوند. اشخاص مذکور موظف‌اند حداقل ۲۰ روز تصاویر دوربین‌های خود را نگهداری کنند.»

وزارت اطلاعات، سازمان انرژی اتمی، وزارت دفاع و پشتیبانی نیرو‌های مسلح با رعایت ملاحظات حفاظتی و امنیتی موظف به اجرای مفاد این ماده هستند. در این ماده تأکید شده است، به منظور گسترش پوشش سامانه‌های الکترونیکی و رسیدن به هویت قطعی مرتکبان و احصای شناسه ملی آنان، همه دستگاه‌های موضوع این ماده موظف‌اند شرایط اتصال برخط فرماندهی انتظامی را به همه بانک‌های اطلاعاتی از قبیل سامانه ثبت احوال کشور، بانک شاهکار وزارت ارتباطات و فناوری اطلاعات، بانک رمزینه یا QRcod واحد‌های صنفی وزارت صمت، بانک مستخدمان رسمی و غیررسمی کشوری، بانک دانش‌آموزان و دانشجویان و حساب‌های مالی و سامانه‌های بانک مرکزی و اطلاعات کارکنان مؤسسات غیردولتی از طریق سامانه‌های سازمان‌ها و صندوق‌های بیمه‌گر را فراهم کنند.

اما در موادی دیگر به موضوع جرایم و مجازات‌ پرداخته شده است؛ از جمله اینکه در ماده ۳۸ تاکید می‌شود، هر شخص با همکاری دولت ها، شبکه‌ها، رسانه‌ها، گروه‌ها یا سازمان‌های خارجی یا معاند و یا سازمان‌یافته مرتکب ترویج برهنگی، بی عفتی، بی‌حجابی یا بدپوششی گردد، به حبس و جزای نقدی درجه چهار (جزای نقدی بیش از ۱۸۰ میلیون ریال تا ۳۶۰ میلیون ریال) محکوم می‌شود، مگر جرم او مشمول ماده (۲۸۶) قانون مجازات اسلامی مصوب ۱/ ۲/ ۱۳۹۲ گردد. در صورت شمول مقررات تخفیف، مجازات تعزیری فوق صرفاً یک درجه قابل تخفیف است.

در ماده ۳۹ تاکید می‌شود، هر شخص در فضای مجازی یا غیر مجازی به اصل حجاب توهین کند یا برهنگی، بی عفتی، بی‌حجابی یا بدپوششی را ترویج کند یا هر رفتاری انجام دهد که نوعاً ترویج آن‌ها محسوب شود، مرتکب در مرتبه اول به جزای نقدی درجه چهار و به تشخیص مقام قضائی ممنوعیت از خروج از کشور و ممنوعیت از فعالیت عمومی در فضای مجازی از شش ماه تا دو سال و حذف محتوا‌های سابقِ ناقض قانون محکوم می‌شود و در صورت تکرار، جزای نقدی یک درجه تشدید و سایر مجازات‌های مرتبه اول نیز اعمال می‌شود.

ماده ۴۱ این لایحه کسب‌وکار‌های مجازی و غیرمجازی را خطاب قرار داده و می‌گوید: «صاحبان حِرف، مشاغل و کسب‌وکار‌های مجازی و غیرمجازی، در صورتی ‌که در محل کسب یا حرفه یا شغل، به هر ترتیب برهنگی، بی‌عفتی، بی‌حجابی یا بدپوششی را ترویج کنند، بار نخست به جزای نقدی درجه سه یا پرداخت سه ماه سود ناشی از درآمد آن شغل (هر یک بیشتر باشد) و به تشخیص قاضی ممنوعیت از خروج از کشور شش ماه تا دو سال و ممنوعیت از فعالیت عمومی در فضای مجازی از شش ماه تا دو سال و حذف محتوا‌های سابقِ ناقض قانون و در مراتب بعدی به جزای نقدی درجه دو یا پرداخت شش ماه سود ناشی از درآمد آن شغل (هر یک بیشتر باشد) و ممنوعیت از خروج از کشور دو تا پنج سال و ممنوعیت از فعالیت عمومی در فضای مجازی از شش ماه تا دو سال و حذف محتوا‌های سابقِ ناقض قانون محکوم می‌شود.»

در ماده ۴۳ گفته می‌شود، هرگاه شخصی که دارای شهرت یا تأثیرگذاری اجتماعی است، در فضای مجازی یا غیرمجازی مرتکب جرایم موضوع این قانون شود، علاوه بر محکومیت به مجازات مقرر درخصوص جرم ارتکابی، به جزای نقدی درجه دو (جزای نقدی بیشتر از ۵۵۰ میلیون ریال تا یک میلیارد ریال) یا ۱۰درصد از کل دارایی (به جز مستثنیات دِین) هر یک که بیشتر باشد و محرومیت از فعالیت‌های شغلی یا حرفه‌ای به مدت شش ماه تا پنج سال و به تشخیص قاضی به ممنوعیت خروج از کشور به مدت دو سال و ممنوعیت از فعالیت عمومی در فضای مجازی از شش ماه تا دو سال و حذف محتوا‌های سابقِ ناقض قانون و لغو کلیه امتیازات، تخفیفات و معافیت‌های اعطایی و در مراتب بعدی جزای نقدی درجه یک (جریمه نقدی بیش از یک میلیارد ریال) یا ۱۰درصد از کل دارایی (به جز مستثنیات دِین) هر کدام که بیشتر باشد و محرومیت از فعالیت‌های شغلی یا حرفه‌ای به مدت پنج تا پانزده سال و ممنوعیت خروج از کشور به مدت دو سال و ممنوعیت از فعالیت عمومی در فضای مجازی از شش ماه تا دو سال و حذف محتوا‌های سابقِ ناقض قانون و لغو کلیه امتیازات، تخفیفات و معافیت‌های اعطایی محکوم می‌شود.

ماده ۴۵ واردات، تولید یا توزیع یا فروش البسه ممنوعه که توسط کارگروه ساماندهی مد و لباس تعیین می‌شود، ممنوع دانسته و می‌گوید مرتکب در مرتبه اول به حداکثر جزای نقدی درجه چهار (جزای نقدی بیش از ۱۸۰ میلیون ریال تا ۳۶۰ میلیون ریال) یا دو برابر ارزش عرفی مال هر کدام که بیشتر باشد و در مراتب بعدی به حداکثر جزای نقدی درجه سه یا چهار برابر ارزش عرفی مال هر کدام که بیشتر باشد، محکوم می‌شود.

در ماده ۵۱ تاکید می‌شود، هر زنی در انظار یا اماکن عمومی یا معابر کشف حجاب کند، به نحوی که چادر یا مقنعه یا روسری یا شال بر سر نداشته باشد، بار نخست معادل جزای نقدی درجه شش (جزای نقدی بیش از ۲۰ تا ۸۰ میلیون ریال) و در مراتب بعدی به جزای نقدی درجه پنج (جریمه نقدی بیش از ۸۰ میلیون ریال تا ۱۸۰ میلیون ریال) محکوم می‌شود. در صورت تکرار بیش از چهار بار، مرتکب به مجازات تکرار جرم موضوع ماده (۳۹) این قانون محکوم می‌گردد.

ماده ۵۴ خاطر نشان می‌کند، هرکس در حال رانندگی با وسایل نقلیه موتوری مرتکب بی عفتی، کشف حجاب، بی‌حجابی یا بدپوششی شود یا فردی سوار کرده که مرتکب جرایم مذکور شود، توسط پلیس راهنمایی و رانندگی پنج میلیون ریال جریمه می‌شود. همچنین صدور برگ جریمه برای وسیله نقلیه مذکور نافی اعمال مجازات‌ مقرر برای مرتکب نیست. حکم این ماده در خصوص تاکسی‌ها و مسافربر‌های اینترنتی نیز جاری می‌شود. در خصوص موتورسیکلت در صورت ارتکاب در مرتبه دوم، وسیله نقلیه سه ماه توقیف می‌گردد. ثبت اولین تخلف موجب عدم ثبت تخلفات بعدی از لحاظ زمانی نبوده و جریمه‌ها جمع می‌شود؛ و در تبصره آن گفته می‌شود درصورتی که راکب یا سرنشین موتورسیکلت برهنه یا نیمه برهنه باشد، وسیله نقلیه توسط پلیس راهنمایی و رانندگی بلافاصله، سه ماه توقیف و به مبلغ دویست میلیون ریال جریمه و حکم ماده (۵۰) این قانون درخصوص راکب یا سرنشین برهنه یا نیمه برهنه اعمال می‌شود.

مساله این است؛ اصل هشتاد و پنجی شدن یا نشدن؟!

موافقان بررسی این لایحه در قالب اصل هشتاد و پنج قانون اساسی بر این باور هستند که این لایحه به خاطر این باید در کمیسیون‌های داخلی بررسی شود که دقت بیشتری بر آن صورت بگیرد و نیز آزمایشی‌بودن آن هم برای بررسی اثربخشی قانونی است که تصویب می‌شود تا جامعه با قانونی ناکارآمد و بدون ضمانت اجرا مواجه نشود. همچنین بررسی ۱۵۰۰ پیشنهاد نمایندگان برای این لایحه بسیار زمانبر بوده و وقت زیادی را مصروف خود می‌نماید؛ اما از طرف دیگر مخالفان هم بر این باورند که بررسی این لایحه در کمیسیون‌ها موجب مخفیانه شدن روند بررسی و تصویب آن خواهد شد و دیگر شفافیتی نسبت به آن وجود نداشته و همین موجب می‌شود تا گمانه‌هایی که درباره حکومت نگاه غیر اجتماعی و غیر فرهنگی بر این لایحه وجود دارد تقویت شود؛ لذا برای پرهیز از دامن زدن به این شایعات، باید این لایحه شفاف در صحن علنی بررسی شود.

اما فارغ از نحوه بررسی این لایحه، آنچه باید مورد توجه نمایندگان قرار گیرد، این که این لایحه قرار است یک هدف و امر دینی و فرهنگی را مورد توجه قرار دهد لذا بررسی این لایحه ـ چه در صحن و چه در کمیسیون ـ باید لوازم و تبعات این اصل را مورد توجه قرار دهد و از هر اقدام شبهه آفرینی در این زمینه پرهیز نماید. همراهی و همدلی عموم مردم به خصوص نسل جوان با یک امر قانونی، نیاز مبرم به آگاهی بخشی، تعامل و شفافیت دارد که اگر این امر مغفول بماند قطعا یک قانون را هرچه قدر هم کامل باشد، در برهه اجرا و یا اثربخشی با مشکلات زیادی روبه رو خواهد کرد.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

نیازمندان چگونه در جهان صاحب مسکن می‌شوند؟/۵

زهرا امیری
نیازمندان چگونه در جهان صاحب مسکن می‌شوند؟

رشد فزاینده شهرنشینی، سبب شده تامین مسکن به ویژه برای اقشار کم‌درآمد به یکی از مهمترین چالش‌های کشورهای جهان برای رسیدن توسعه پایدار تبدیل شود، اما دولت‌ها نقش مهمی در رسیدگی به چالش مسکن مردم دارند. این مشکل حتی در کشورهای با اقتصاد پیشرفته نیز مشاهده می‌شود.

برنامه‌های مسکن بخش جدایی‌ناپذیر سیاست‌های اقتصادی هر کشوری است. بازار مسکن زمانی دچار بحران و شرایط پیچیده می‌شود که متولیان حوزه مسکن و سیاستگذاران برای آن استراتژی و سازوکار مشخص و صحیحی نداشته باشند، آنگاه این بازار مانند یک گروه ارکستری خواهد شد که رهبری ندارد و به آشفتگی دچار می‌شود.

در هر صورت مسکن برای بسیاری از خانواده‌ها در سراسر جهان، بالاترین هزینه را در سبد هزینه‌ای خانوار به خود اختصاص می‌دهد البته این هزینه بسته به توان مالی خانواده از بیش از ۵۰ درصد درآمد تا یک چهارم آن را شامل می‌شود. به همین دلیل نهادهای بین‌المللی سیاست‌هایی را پیشنهاد و کشورها نیز بنا بر شرایط اقتصادی و اجتماعیِ خود آنها را اجرا کرده‌اند.

بنابراین، «نیاز مسکن» یکی از پایه‌ای‌ترین مسائل رابطه بین دولت و مردم تلقی می شود و اساسی‌ترین و حساس‌ترین بخش‌ها در برنامه‌ریزی توسعه اقتصادی و اجتماعی هر کشوری است.

در واقع تامین مسکن اقشار کم‌درآمد عامل مهمی در ثبات سیاسی و اجتماعی _ امنیتی کشورها است که باعث ارتقای سرمایه اجتماعی، گسترش عدالت و افزایش رفاه مردم می‌شود. هر چه مردم یک کشور در تامین سرپناه، کمتر دچار چالش شوند ثبات در حوزه‌های مختلف آن کشور بیشتر به چشم می‌آید.

«مدل اجاره به شرط تملیک» و همچنین «پرداخت وام ویژه به خانه‌اولی‌ها» در عمده مناطق جهان در دستور کار سیاستگذار مسکن قرار دارد

اما برای پاسخ به نیاز طبیعی افراد به مسکن، آن هم در شرایط پرفراز و نشیب اقتصادی کشور، باید ازکجا شروع کرد و چگونه یک استراتژی موثر و نتیجه بخش مسکن را سامان داد. به همین جهت مرور تجربیات کشورهای مختلف به ویژه کشورهای مشابه با شرایط ما، می‌تواند فرصت خوبی پیش روی متولیان مسکن و سیاستگذاران کشور قرار دهد که از آن بهره‌مند شوند.

 

البته در بررسی تجارب سایر کشورها، باید شرایط اقتصادی و اجتماعی جامعه، زمینه‌های ایجاد چالش مسکن و نیز مراحل تامین مسکن، عوامل و عناصر تاثیرگذار، شناسایی و مورد بررسی قرار گیرد.

 

نیازمندان چگونه در جهان صاحب مسکن می‌شوند؟

 

سیاست‌های تامین مسکن در کشورهای در حال توسعه شامل چند بخش است که در بسیاری از این کشورها اجرا می‌شود، البته کارشناسان اذعان می کنند، بسیاری از ابعاد تامین «مسکن مقرون به صرفه» در سطح جهانی مشابه بوده و تعمیم‌پذیری بالایی دارد که می‌تواند از انتخاب راه‌حل‌های مقطعی مبتنی بر آزمون و خطا جلوگیری کند.

به عنوان نمونه، اختصاص یارانه و پرداخت تسهیلات در حوزه مسکن امری اساسی در همه کشورهای جهان است.

به گفته کارشناسان، بسیاری از ابعاد تامین «مسکن مقرون به صرفه» در سطح جهانی مشابه بوده و تعمیم‌پذیری بالایی دارد که می‌تواند از انتخاب راه‌حل‌های مقطعی مبتنی بر آزمون و خطا جلوگیری کند

۱۰ سیاست‌ اجرا شده بخش مسکن در جهان

بر اساس بررسی مرکز پژوهش‌های مجلس، «مدل اجاره به شرط تملیک» و همچنین «پرداخت وام ویژه به خانه‌اولی‌ها» در عمده مناطق جهان در دستور کار سیاستگذار مسکن قرار دارد به دلیل اینکه تامین مسکن یکی از مهمترین دغدغه افراد یک جامعه است، به همین جهت دولت‌ها همواره به این مساله توجه دارند.

دولت‌ها با سیاستگذاری در حوزه‌های مختلف اقتصادی و بسترسازی برای فعالیت بخش خصوصی در بازار مسکن فعالیت می‌کنند. برخی از این سیاست‌ها که توسط نهادهای بین‌المللی توصیه و از سوی کشورها اجرا می‌شود در ادامه مطرح می‌شوند. البته تعداد سیاست های اجرا شده مسکن در جهان بیش از ۱۰ مورد است که در این گزارش به این تعداد اشاره می کنیم.

۱_ سیاست ساخت مسکن اجتماعی

مسکن اجتماعی بعد از جنگ جهانی در کشورهای صنعتی به عنوان یکی از راه‌های تامین مسکن گروه‌های کم‌درآمد و میان‌درآمد مورد توجه قرار گرفت.

این نوع مسکن به‌عنوان یکی از سیاست‌های موفق و موثر در تامین مسکن برای گروه‌های کم‌درآمد در کشورهای زیادی تجربه شده است. مسکن اجتماعی بیشتر به‌صورت «اجاره‌ای» است‌ و با قیمت «پایین‌تر از بازار» به گروه‌های کم‌درآمد و آسیب‌پذیر واگذار می‌شود.

دخالت در بازار مسکن تحت عنوان سیاست مسکن اجتماعی می‌تواند به شیوه‌های مختلفی انجام شود. دولت‌های مختلف شیوه‌های متفاوتی را انتخاب می‌کنند.

تامین‌کنندگان مسکن اجتماعی لزوما تولیدکنندگان آن نیستند. دولت می‌تواند تولید مسکن اجتماعی را به بخش خصوصی واگذار کند اما نقش موثر دولت در تامین زمین و بودجه ساخت تعیین‌کننده است. بخش اعظم بودجه از وام‌های بلندمدت با بهره‌ کم، سوبسیدهای مختلف و کمک‌های مالیاتی یا حتی معافیت مالیاتی برای دوره‌ای معین برای کاهش هزینه ساخت در نظر گرفته می‌شود.

 

نیازمندان چگونه در جهان صاحب مسکن می‌شوند؟

 

۲_ سیاست ساخت واحدهای مسکونی اجاره به شرط تملیک

قرارداد اجاره به شرط تملیک، امکان مالکیت را برای مستاجر فراهم می‌کند. بدین صورت که قیمت خانه به صورت اقساطی تقسیم می‌شود که هر قسط به نوعی مانند اجاره‌بها به صورت ماهانه به موجر پرداخت می‌شود. مالکیت واحد تا اتمام اقساط که تاریخ اجاره نامه هم محسوب می شود با موجر است. در پایان قرارداد اگر مستاجر به تمامی تعهدات خود به درستی عمل کرده باشد، مالکیت مورد اجاره را در اختیار می‌گیرد.

۳_ سیاست کمک‌های مالی دولت

کارشناسان بین‌المللی تاکید می‌کنند یارانه‌های هدفمند می‌تواند تا حد قابل‌توجهی، مشکل مسکن اقشار ضعیف و کم‌درآمد را مرتفع کند.
تامین‎ ‎مالی‎ ‎مسکن‎ ‎سرمایه ای‎ ‎است‎ ‎که‎ ‎در‎ ‎اختیار‎ ‎خانواده ها‎ ‎برای‎ ‎تامین‎ ‎مسکن‎ ‎یا‎ ‎بهسازی‎ ‎آن‎ ‎قرار‎ ‎می گیرد‎‎‏.‏‎ ‎در‎ ‎این‎ ‎روش‎ ‎دولت‎ ‎تنها‎ ‎تامین کننده‎ ‎سرمایه‎ ‎لازم‎ ‎برای‎ ‎مسکن‎ ‎است،‎ ‎که‎ ‎آن‎ ‎را‎ ‎اغلب به‎ ‎صورت‎ ‎وام‎ ‎در‎ ‎اختیار‎ ‎گرو‎ه ها‎ی کم‎ ‎درآمد‎ ‎شهری‎ ‎قرار‎ ‎می دهد‎. ‎نحوه‎ ‎باز‎ ‎پرداخت‎ ‎وام‎ ‎و‎ ‎شرایط‎ ‎استفاده کنندگان‎ ‎با‎ ‎توجه‎ ‎به‎ ‎گروه های‎ ‎هدفِ‎ ‎سیاست‎ ‎ها‎ ‎تعیین‎ ‎می شود‎.‎

۴_ سیاست کنترل اجاره

طبق گزارشی که دفتر اقتصاد مسکن منتشر کرده است قوانین حمایت از اجاره‌نشین‌ها از سال های جنگ جهانی اول تا دهه ۸۰ و ۹۰ میلادی در اغلب کشورها اعمال شده و امروز نیز با توجه به افزایش بیش از حد اجاره‌بها به‌خصوص در شهرهایی که فرصت‌های شغلی بیشتری در اختیار ساکنان خود قرار می‌دهند، قانون‌گذاران بار دیگر اعمال قوانین تنظیم و کنترل اجاره را در دستور کار خود قرار داده‌اند.

آنچه واضح است دلیل اصلی توفیق سیاست‌های سرکوب نرخ در بازار مسکن در کشورهای با اقتصاد پیشرفته، ثبات در اقتصاد کلان آنها است. چرا که همین سیاست در کشور ما تاکنون با شکست مواجه شده و سیاست‌های کنترل اجاره بها کارساز نبوده است، مانند تعیین سقف مجاز ۲۵ درصد برای قراردادهای اجاره که از دو سال قبل همزمان با اپیدمی کرونا آغاز شد و هم‌چنان در حال اجراست.

در واقع آمار و ارقام درخصوص میزان رشد اجاره بها در کشور از عدم توفیق این برنامه حکایت دارد و از آن پیروی نمی‌کند.

 

۵_ سیاست مسکن مقرون به صرفه

تامین مسکن مناسب به ویژه مسکن مقرون به صرفه برای اقشار کم‌درآمد یکی از راه‌های رسیدن به توسعه پایدار در هر کشوری است. این سیاست از طرق مختلف از جمله تجهیز سرمایه‌های خصوصی، نوسازی مسکن محلات قدیمی، طرح‌های جامع اجرا می‌شود.

نتایج مطالعات نشان می دهد به طور کلی موفقیت بخش مسکن مقرون به صرفه در کشورهای مختلف، بیش از هرچیز مرهون شناسایی خانوارهای کم درآمد شهری و شناخت کافی و کارآمد از وضعیت گروه های هدف است. شناسایی خانوارهای واجد شرایط دریافت تسهیلات مسکن, کمک می کند تا از هدر رفت منابع و امکانات جلوگیری به عمل آمده و تسهیلات و خدمات، به دهک ها و گروه های نیامند برسد. همچنین شفافیت و ارائه آمار واقعی در این بخش، سبب می شود برنامه ها و طرح های اجرایی کارآمد شده و حداکثر بازدهی را داشته باشند.

نیازمندان چگونه در جهان صاحب مسکن می‌شوند؟

 

۶_ سیاست زمین – خدمات

در این سیاست دولت زمین آماده را در اختیار اقشار کم درآمد و فقیر جامعه قرار می‌دهد. در این طرح که زمین دارای طرح و نقشه‌های کاربری است، امکان ساخت خودیار و تدریجی به موازات بهبود وضعیت اقتصادی خانوار فراهم است و هم سرمایه‌گذاری سرانه دولت کاهش می‌یابد و هم اینکه تعداد بیشتری مشمول برنامه‌های‌ حمایتی می‌شوند.

۷_ سیاست تولید صنعتی مسکن

مسکن صنعتی فرآیندی است مقرون به صرفه، با حجمی انبوه، که طی آن قطعات سازه و نمای مسکن برای ارائه مقاومت بیشتر در برابر نیروهای جانبی، در کارخانه‌هایی که برای همین منظور برپا می‌شوند تولید می‌شوند. با اجرای صنعتی‌سازی مسکن به شکل انبوه، زمان اتمام ساخت مسکن کوتاه‌تر می شود، کیفیت و ایمنی ساختمان‌ها افزایش می‌یابد و با کاهش هزینه‌ها و مدت زمان ساخت، مسکن ارزان‌تری به دست مصرف‌کنندگان می‌رسد.

این خانه‌ها در دنیا مطابق با الگوهای ملی و بومی و در چارچوب استانداردهای بین المللی ساخته می‌شود؛ به گونه‌ای که ضمن رعایت مسائل فرهنگی؛ اصول ایمنی، کیفیت و استانداردها در ساخت و سازها رعایت می شود.

۸_ ایجاد شهرهای جدید

ایجاد شهرهای جدید به عنوان یک سیاست مسکن و راه حل مسایل ناشی از رشد شهرنشینی در کلان شهرها، در بسیاری از کشورها مطرح و اجرا شده است که در کشور ما نیز این سیاست تجربه شده است.

۹_ تخریب و بازسازی و توانمندسازی

از نتایج مطالعات، چنین بر می‌آید که در مورد سیاست‌های بازسازی بافت فرسوده در کشورها، آن سیاستی موفق است که مبتنی بر بازآفرینی پایدار و مشارکت‌جویانه باشد. بازآفرینی شهری می تواند منجر توسعه پایدار بلند مدت و تقویت کیفیت زندگی در سطح کلان شود. این سیاست بستری برای تشویق مردم به مشارکت،‌ توسعه عدالت اجتماعی، ساخت شخصیت اجتماعی، ارتقای محیط و در نهایت تقویت رشد اقتصادی کشور می‌شود

۱۰_ ایجاد بانک اطلاعاتی زمین و مسکن

بانک اطلاعاتی زمین و مسکن با هدف یکپارچه سازی و شفاف سازی در این عرصه تشکیل می‌شود تا از این طریق دسترسی به آمار مورد نیاز در بخش زمین و مسکن تسریع و تسهیل شود.

توسعه پرشتاب شهرنشینی و به دنبال آن افزایش سکونتگاه‌های غیررسمی و حاشیه‌نشینی، نداشتن برنامه‌ریزی جامع مسکن، نداشتن منابع کافی، ضعف مدیریت اقتصادی یا ناکافی بودن زیرساخت‌های اقتصادی باعث شده تامین مسکن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه دچار چالش شودکلام آخر

یافته‌های مرکز پژوهش‌های مجلس حاکی از آن است که رمز کشورهای موفق در زمینه ساخت و تامین مسکن طی یک دوره زمانی طولانی، استفاده از سه مولفه ذیل است.

۱_ «قوانین ضمانت‌دار برای تعیین مسولیت‌های مشخص بازیگردانان و بازیگران بخش مسکن»

۲_ «منابع مالی چندوجهی»

۳_ «معین بودن تامین‌کنندگان منابع»

توسعه پرشتاب شهرنشینی و به دنبال آن افزایش سکونتگاه‌های غیررسمی و حاشیه‌نشینی، نداشتن برنامه‌ریزی جامع مسکن، نداشتن منابع کافی، ضعف مدیریت اقتصادی یا ناکافی بودن زیرساخت‌های اقتصادی باعث شده تامین مسکن در بسیاری از کشورهای در حال توسعه دچار چالش شود. حتی این معضل در کشورهای با اقتصاد پیشرفته نیز هیچگاه به صفر نمی رسد و مشکل مسکن در سراسر جهان وجود دارد. به همین دلیل دولتها دست به اقداماتی به صورت مستقیم یا غیرمستقیم در بازار زمین و مسکن می‌زنند که ممکن است برخی از مشکلات این حوزه را رفع کند یا قادر به رفع آن نباشد؟

بخش مسکن تاثیر بسیار مهمی بر اقتصاد ملی هر کشوری دارد و جزو نیازهای اولیه هر خانواده‌ای است به همین دلیل بخش اعظم درآمد هرخانواده به مسکن اختصاص می‌یابد. علاوه بر آن به دلیل بازگشت سریع سرمایه، بازاری جذاب برای سوداگری و دلالی نیز هست، از همین رو این بازار همواره با چالش‌های بسیاری مواجه می‌شود و اجرای سیاست‌های صحیح و نتیجه بخش در این بخش ضرورتی دوچندان می‌یابد.

در مجموع باید گفت موضوع مسکن در هر کشوری از آنچنان اهمیتی برخوردار است که رسیدگی و توجه به آن علاوه بر تاثیر بر اقتصاد، تاثیرات عمیق اجتماعی و فرهنگی را نیز در لایه‌های جامعه به همراه دارد.

 

 

 

 

 

 

 

 

پشت‌ پرده ۸۰ سال پرواز یوفوها در آسمان آمریکا/۶

مریم شفیعی
پشت‌ پرده ۸۰ سال پرواز یوفوها در آسمان آمریکا

مردم آمریکا در بیش از ۸۰ سال گذشته با گزارش‌های متعددی در مورد پرواز اشیای پرنده خارجی در آسمان و حمله احتمالی بیگانگان فضایی روبه رو بوده‌اند. براساس نتایج یک نظرسنجی در سال ۱۹۹۷ که در پنجاهمین سالگرد حادثه «رازول» انتشار یافت، ۸۰ درصد  از آمریکایی‌ها فکر می‌کنند کاخ سفید اطلاعات وجود اشکال حیات فرازمینی را  از آن‌ها پنهان می‌کند.

از دوران جنگ سرد تاکنون هزاران مورد مشاهده بشقاب پرنده در ایالت‌های مختلف آمریکا گزارش شده و ازآن زمان تاکنون مردم این کشور همواره در شرایط ترس از بیگانگان و موجودات ناشناخته فضایی زیست کرده‌اند.

بررسی در کنگره پس از ۵۰ سال

نخستین جلسه استماع عمومی کنگره آمریکا در مورد مشاهده بشقاب پرنده‌ها در ایالات متحده در بیش از ۵۰ سال، ماه گذشته میلادی با پاسخ‌های اندکی در مورد این پدیده غیرقابل توضیح به پایان رسید. آخرین جلسه‌های استماع عمومی در مورد این موضوع در سال ۱۹۶۶ انجام شد؛ زمانی که «جرالد فورد» نماینده جمهوری‌خواه کنگره و رئیس‌جمهوری آتی آمریکا (اوت ۱۹۷۴ تا ژانویه ۱۹۷۷ _ ۱۳۵۳ تا ۱۳۵۶) دو جلسه برای بحث در مورد مشاهده یک بشقاب پرنده در میشیگان که توسط بیش از ۴۰ نفر از جمله ۱۲ پلیس مشاهده شده بود، تشکیل داد.

 

پشت‌ پرده ۸۰ سال پرواز یوفوها در آسمان آمریکا

 

اکنون پس از ۵ دهه دوباره برخی نمایندگان آمریکایی در جلسه عمومی کنگره در مورد مشاهدات ثبت‌شده در این زمینه شامل ۱۱ رویداد «نزدیک به سانحه» توسط هواپیماهای ارتش آمریکا و برخی موارد دیگر را مورد بحث و بررسی قرار دادند.
تعدادی از قانونگذاران آمریکایی نیز در این جلسه ابراز نگرانی و تاکید کردند هرگونه پدیده هوایی غیرقابل توضیح ممکن است تهدیدی برای امنیت ملی این کشور باشد. «ریک کرافورد» جمهوری‌خواه آرکانزاس در این نشست گفت، شناسایی نکردن تهدیدهای بالقوه معادل شکست اطلاعاتی است که ما مطمئناً می‌خواهیم از آن دوری کنیم. مساله، یافتن فضاپیمای بیگانه نیست؛ موضوع این است که ایالات متحده از دشمنان احتمالی با چنین فناوری‌هایی آگاه نیست.

پس از جلسه علنی، کنگره درهای خود را برای یک جلسه محرمانه با قانونگذاران در این زمینه بست.

ریشه موجودات و اشیاء‌ فضایی در آمریکا از کجاست؟

رخداد سال ۱۹۴۷ در مورد نخستین مشاهده از بشقاب پرنده‌ها پس از آن در رسانه‌های بین‌المللی سرو صدا کرد که تاجر «کنت آرنولد» مدعی شد گروهی متشکل از ۹ شیء پرسرعت را در نزدیکی کوه «رینیر» در واشنگتن در حالی که هواپیمای کوچک خود را به پرواز در می‌آورد، دیده است. وی سرعت اجسام هلالی شکل را بیش از هزار مایل در ساعت تخمین زد و گفت، آنها مانند «نعلبکی‌هایی که روی آب می‌پرند» حرکت می‌کنند. در گزارش روزنامه‌ای که پس از آن منتشر شد، به اشتباه گفته شد که این اشیاء بشقاب مانند هستند، از این رو به آن بشقاب پرنده گفته می‌شود.

مدتی بعد «رازول» (Roswell) شهری در نیومکزیکو پنجمین ایالت بزرگ آمریکا، گزارش دیگری در این زمینه ثبت کرد. این شهر اکنون نیز خانه موزه بشقاب پرنده دارد و به همین دلیل همواره مقصد اصلی کاوشگران موجودات فضایی است که به دنبال شواهد بیشتری از باورهای خود هستند.
البته، برخی از رسانه‌های آمریکا براساس شواهد مختلف این گمانه را مطرح کرده‌اند که مدت‌ها تصور می‌شد مکان مرموز نگهداری و پنهان کردن اجساد بیگانگان و بشقاب پرنده‌ها توسط دولت ایالات متحده در «نوادا» است و این ایالت برای دهه‌ها به کانون توطئه‌های بیگانگان فضایی در آمریکا تبدیل شده است.

پشت‌ پرده ۸۰ سال پرواز یوفوها در آسمان آمریکا

 

البته باید گفت، بسیاری از شناخته شده‌ترین ادعاها و واژه‌ها در مورد موجودات فضایی از کتابی با عنوان «پروژه کتاب آبی» می‌آید که نام این اثر از نام برنامه دولت ایالات متحده برای بررسی و تحقیق در مورد گزارش‌های مربوط به بشقاب پرنده‌ها در سال‌های ۱۹۴۸ تا ۱۹۶۹ گرفته شده است.
در آن زمان، گروه ویژه‌ای در نیروی هوایی آمریکا، ۱۲ هزار و ۶۱۸ مورد مشاهده بشقاب پرنده گزارش‌شده را بررسی کردند و گفتند ۷۰۱ مورد «ناشناس» باقی‌مانده است. اما در پایان، پروژه به این نتیجه رسید: «هیچ بشقاب پرنده گزارش، بررسی و ارزیابی‌شده توسط نیروی هوایی، نشانه‌ای مبنی بر تهدید امنیت ملی آمریکا به همراه نداشته است.»

اشیاء پرنده و بیگانگان فضایی در باور مردم آمریکا

برخی گزارش‌های رسانه‌ای نشان می دهد ۹۵ درصد آمریکایی‌ها دستکم چیزی در مورد اشیاء پرنده ناشناس (UFO) شنیده یا خوانده‌اند و ۵۷ درصد معتقدند آن‌ها واقعی هستندبرخی گزارش‌های رسانه‌ای نشان می‌دهد ۹۵ درصد از آمریکایی‌ها دستکم چیزی در مورد اشیاء پرنده ناشناس (UFO) شنیده یا خوانده‌اند و ۵۷ درصد معتقدند آنها واقعی هستند. این موضوع آنقدر برای سطوح و بخش‌های مختلف جامعه آمریکا جا افتاده که حتی برخی از رئیسان‌جمهوری آمریکا مانند کارتر و ریگان مدعی‌اند بشقاب پرنده را دیده‌اند. همچنین، رشته‌های تخصصی دانشگاهی برای بررسی آن اختصاص یافته و «یوفولوژی و یوفولوژیست» مرتبط با کنکاش‌های علمی در این زمینه است.

ورود سیا به ماجرا

طبق گزارش‌های منتشره، سازمان اطلاعات و جاسوسی آمریکا (سیا) از اواخر دهه ۱۹۴۰ تاکنون آشکارا بخش ویژه‌ای برای تحقیقات در این زمینه ایجاد کرد، در حالی که گفته می‌شود احتمالا از سال‌ها پیش نیز این بخش به طور پنهانی در این زمینه فعال بوده است.

طبق گزارش‌های سازمان سیا، آمریکا در دهه ۱۹۴۰ و در اوج جنگ سرد میان ایالات متحده و شوروی با نخستین موج مشاهده یوفو روبه رو شد. نخستین گزارش از یک بشقاب پرنده بر فراز ایالات متحده در ۲۴ ژوئن ۱۹۴۷(۲ تیر ۱۳۲۶) منتشر شد و پس از انتشار این گزارش، تعداد زیادی از افراد از سطوح مختلف اجتماعی در آمریکا به تجربه خود در مورد مشاهده اشیای مشابه پرداختند.

نیروی هوایی آمریکا پس از این ماجرا ماموریت بررسی این گزارش‌ها را برعهده گرفت. طبق گزارش وقت این نهاد نظامی، این اشیا ممکن است سلاح‌های مخفی شوروی باشد و این بشقاب پرنده‌ها واقعی‌اند اما به راحتی قابل توضیح هستند و اشیایی غیرعادی نیستند.

گزارش نیروی هوایی تاکید داشته تقریباً همه مشاهده‌ها ناشی از یک یا چند مورد از سه علت است: «هیستری و توهم جمعی، فریب‌کاری یا تفسیر نادرست از اشیاء شناخته شده». با این وجود، این گزارش تداوم کنترل اطلاعات نظامی روی بررسی همه مشاهده‌ها را توصیه می‌کند و احتمال پدیده‌های فرازمینی را هم رد نمی‌کند.

جدا از تلاش‌های آمریکا، در کانادا نیز سوابق ۷۵۰ مشاهده اشیاء‌ خارجی پرنده ثبت شده است. در این زمینه گزارش‌های کمتری در دیگر کشورها از جمله انگلیس، سوئد، دانمارک، استرالیا و یونان نیز بوده استانتشار گزارش انبوهی از مشاهده‌ها بر فراز ایالات متحده در سال ۱۹۵۲(۱۳۳۰) به ویژه در ژوئیه(تیر_مرداد) دولت وقت « هری ترومن» را نگران کرد و این روند از آن زمان به بعد همه دولت‌های این کشور را درگیر کرده است.

گروه مطالعاتی سیا همچنین مطبوعات شوروی را برای گزارش‌های مربوط به بشقاب پرنده‌ها جست‌وجو کرد. این گروه همچنین استفاده احتمالی اتحاد جماهیر شوروی از بشقاب پرنده‌ها را به عنوان ابزار جنگ روانی در نظر گرفته بود.
نکته مهم اینکه برای بیشتر رهبران سیاسی و نظامی ایالات متحده، اتحاد جماهیر شوروی در اواسط دهه ۱۹۵۰ به یک مخالف خطرناک تبدیل شده بود که قدرت حمله هسته‌ای را علیه این کشور داشت.
علاوه بر این، آنها نگران بودند اگر سیستم هشدار هوایی ایالات متحده به طور عمدی توسط مشاهده یوفو بیش از حد بارگذاری شود، ممکن است شوروی در هر حمله هسته‌ای به یک مزیت غافلگیرکننده دست یابد.

پشت‌ پرده ۸۰ سال پرواز یوفوها در آسمان آمریکا

با افزایش تنش‌های جنگ سرد، جنگ کره و ادامه مشاهده بشقاب پرنده‌ها، سرلشکر« چارلز پی کبل» مدیر اطلاعات نیروی هوایی آمریکا USAF، در سال ۱۹۵۲ دستور ساخت یک پروژه جدید بشقاب پرنده را داد. پروژه «کتاب آبی _BLUE BOOK» به تلاش اصلی نیروی هوایی برای مطالعه پدیده بشقاب پرنده تبدیل شد.
در واقع این نیرو درصدد بود مردم را متقاعد کند که بشقاب پرنده‌ها خارق‌العاده نیستند. در واقع سه پروژه‌ «SIGN،GRUDGE و BLUE BOOK» سیاست و لحن رسمی دولت ایالات متحده در مورد بشقاب پرنده‌ها را برای ۳۰ سال آینده تعیین کردند.

از سال ۱۹۵۲ تا ۱۹۶۹ «طرح کتاب آبی» (Project Blue Book) گزارش‌هایی از بیش از ۱۲ هزار مشاهده یا رویداد گردآوری کرد که هر یک در نهایت در دو گروه منفی یک(۱-) «همسان‌سازی» با یک پدیده شناخته شده نجومی، جوی و منفی دو (۲-) ناشناس طبقه‌بندی شدند. دسته اخیر، تقریباً ۶ درصد از کل، مواردی را شامل می‌شود که اطلاعات کافی برای شناسایی با یک پدیده شناخته شده وجود نداشت.

در اواخر سال ۱۹۹۳ نیز پس از تحت فشار قرار گرفتن توسط «یوفولوژیست‌ها» برای انتشار اطلاعات محرمانه سیا در مورد بشقاب پرنده‌ها، «جیمز ولسلی» رئیس وقت این سازمان دستور بررسی دوباره همه پرونده‌های این سازمان را در مورد اشیای خارجی پرنده داد.

جدا از تلاش های آمریکا، برخی سوابق رسمی و به نسبت کامل دیگری از مشاهده یوفوها در کانادا نگهداری می‌شود؛ جایی که این اسناد در سال ۱۹۶۸ از وزارت دفاع ملی کانادا به شورای تحقیقات ملی کانادا منتقل شد. سوابق کانادایی شامل حدود ۷۵۰ مشاهده است.
گزارش‌های کمتری در این زمینه در دیگر کشورها از جمله انگلیس، سوئد، دانمارک، استرالیا و یونان نیز ثبت شده است. در گذشته در برخی کشورهای اتحاد جماهیر شوروی و چین، مشاهده یوفوها بیشتر در جریان آزمایش موشک‌ها یا مانورهای هوایی نظامی ثبت شده است.

جمع‌بندی

اشیاء پرنده ناشناس و موجودات فضایی یک موضوع نهادینه شده در افکار عمومی ایالت متحده است. در آمریکا چه در سطح ملی یا ایالتی موضوع اشیای پرنده ناشناس و بیگانگان فضایی بیش از ۸۰ سال است که همواره زنده و جریان‌دار بوده و هر از گاه در شکل و خبر جدیدی در این زمینه افکار عمومی این کشور را تحت تاثیر قرار داده استدر آمریکا چه در سطح ملی یا ایالتی این موضوع بیش از ۸۰ سال است که همواره زنده و جریان‌دار بوده و هر از گاهی در شکل و موضوع جدیدی، افکار عمومی این کشور را تحت تاثیر قرار داده است.

اگرچه مساله موجودات زنده در سایر کرات و فرضیه حمله احتمالی بیگانگان فضایی به کره زمین یا بخشی از آن هنوز به تائید کامل دانشمندان نرسیده اما این پدیده در آمریکا همواره دستمایه و جان‌مایه بخشی از کارکرد ارکان‌های سیاسی، فرهنگی و نظامی و حتی اقتصادی بوده است. به طور مثال در هالیوود به عنوان اصلی‌ترین رکن و قطب فیلم و فرهنگ‌سازی در آمریکا تاکنون بیش از صدها فیلم با این موضوع ساخته شده که شاید «روز استقلال» ساخته سال ۱۹۶۶، نخستین آن باشد. از آن زمان تاکنون این رکن فرهنگی آمریکا موضوع بیگانگان یا حمله بیگانگان به انسان‌ها و یا جنگ و دفاع در برابر بیگانگان فضایی را به عنوان یکی از گران‌ترین پروژه‌های خود دنبال کرده است.

در واقع در دهه‌های ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ گزارش‌های «بشقاب‌های پرنده» به یک پدیده فرهنگی آمریکایی تبدیل شد. مشاهده اشیاء عجیب و غریب در آسمان، به مواد اولیه ساخت آثار مختلف در هالیوود تبدیل شد تا تصوراتی از تهدیدهای بالقوه به صورت عینی ارائه شود.

پوسترهای فیلم‌هایی مانند «زمین در برابر بشقاب‌های پرنده» از سال ۱۹۵۶، این ترس‌ها را نشان می‌دهد. بشقاب‌های پرنده که به ایده‌های جاری در مورد زندگی در ماه، مریخ و ایده‌هایی درباره تمدن‌های مریخی مرتبط هستند و امیدها و ترس‌های دنیای مدرن را نشان می‌دهند. ترس از وجود دشمنان بیگانه در میان مردم آمریکا با ترس از شوروی و کمونیست‌های دوران «مک کارتی» اوج گرفت و در نهایت در این موضوع با برخی گزارش‌های منتشره در مورد فرضیه ربایش انسان‌ها، حیوانات و موجودات زمین، فرضیه حمله بیگانگان فضایی و احتمال بروز یک جنگ فضایی و مقابله با آن‌ها دامن زده شد.

در واقع، یوفوها اکنون بخشی از فرهنگ عامیانه در آمریکا هستند. ایده‌های موجودات فضایی و بشقاب‌های پرنده حتی وارد بخش اساطیری آمریکا نیز شده است. مستندات این نوع تجربه‌ها در زندگی‌ روزمره مردم آمریکا در رسانه‌های این کشور به وفور وجود دارد.
تاکنون سازمان هوا-فضای آمریکا «ناسا» و تعدادی از دانشمندان و ستاره‌شناسان به شیوه‌های مختلفی به این موضوع ورود کرده‌ و بسیاری از آن‌ها ایده رفت‌وآمد موجودات فرازمینی به زمین را غیرقابل اثبات دانسته‌اند اما این هراس همچنان وجود دارد و آینده نشان خواهد داد که از این سوژه همیشه زنده و داغ چه بهره‌برداری خواهد شد.

 

 

خبرنگار چطور می‌تواند جلوی جرم را بگیرد؟/۵

فرشته جهانی
خبرنگار چطور می‌تواند جلوی جرم را بگیرد؟

هر وقت از حرفه خبرنگاری سخن به میان می‌آید با توصیفاتی مانند چشمِ بینای جامعه، روایتگر بی‌طرف و صادق، واسط میان مردم و حاکمیت سیاسی، پاسبان آزادی بیان و جریان آزاد ارتباطات و … همراه می‌شود اما ورای چنین کلیشه‌هایی، خبرنگاری حتی با مسئولیتی مانند پیشگیری از وقوع جرم نیز ارتباط می‌یابد.

آسیب‌های اجتماعی می‌توانند نظم عمومی جامعه را بر هم زده و منجر به مخدوش شدن هنجارهای آن شوند؛ یکی از مهم‌ترین آسیب‌ها که علاوه بر بر هم زدن نظم عمومی جامعه، هزینه‌هایی هم برای افراد ایجاد می‌کند، وقوع جرایم است. به تعبیر دیگر وقوع رفتارهای مجرمانه در یک جامعه، حاکی از تعدی به هنجارها و قوانین اجتماعی است که موجب تضییع حقوق شهروندان یک جامعه می‌شود و در نهایت، آسیب‌هایی را به دنبال خواهد داشــت.

بنابراین باید گفت که پدید آمدن حس بی‌اعتمادی و نداشتن امنیت روانی در جامعه، محصول این‌گونه رفتارهاست. در عصر ارتباطات، جامعه‌شناسان و متفکران اجتماعی به تأثیر رسانه‌ها و به طور کلی وسایل ارتباط جمعی در کنترل انحرافات و گسترش امنیت اجتماعی اشاره داشته‌اند. بسیاری نیز بر این باورند که رسانه می‌تواند در افکار، نگرش و تا حدی در رفتار جامعه مؤثر واقع شود.

نظریه مسئولیت اجتماعی رسانه‌ می‌گوید: همان‌گونه که رسانه‌ها حق دارند از دولت و سایر نهادها انتقاد کنند، مسئولیتی نیز در قبال مصالح و منافع ملی و پاسخ به نیازهای جامعه دارنددر این ارتباط، «اردشیر زابلی‌زاده» و همکارانشمقاله‌ای با عنوان «الگوی روزنامه‌نگاری تلویزیونی در پیشگیری از جرم» (۱) نوشته‌اند. نویسندگان در این مقاله در صددند تا به این پرسش‌ها پاسخ دهند: الگوی روزنامه‌نگاری برای پیشگیری از وقوع جرم چه مؤلفه‌هایی دارد؟ از ظرفیت‌های روزنامه‌نگاری برای تحقق پیشــگیری از وقوع جرم چگونه می‌توان بهره برد؟ و … در ادامه گزیده‌ای از این پژوهش را می‌خوانیم:

مفهوم پیشگیری از جرم

پیشگیری در یک معنای عام، عبارت است از تمام اقدام‌هایی که از وقوع بزه جلوگیری می‌کند. هر رویدادی که اعمال شــود و نتیجه آن نشــان دهد که از نرخ بزهکاری کاسته شده، می‌تواند، پیشگیرانه قلمداد شود.

بر مبنای این تعریف، عده‌ای پیشگیری را پیشــگیری کیفری و پیشگیری غیرکیفری دانســته‌اند. عده ای دیگر از جرم‌شناسان با نقد ســرکوبی و غیر پیشــگیرانه دانســتن آن، پیشــگیری را به معنایی خاص تعریف می کنند:«مجموعه اقدام‌های غیرکیفری که هدف غایی آن، منحصراً یا به صورت جزئی، محدود کردن دامنه ارتکاب جرم و غیرممکن، دشوار و کم کردن احتمال وقوع جرم باشد.»

 

مسئولیت اجتماعی رسانه

در نظریه مســئولیت اجتماعی رســانه‌ها، اصل بر ایجاد پیوند میان «استقلال و آزادی رسانه‌ها» و «وظایــف و مســئولیت‌های اجتماعی» آن‌ها اســت. این اصل تأکید می‌کند، رســانه‌ها باید در عین پاســخگویی به نیازهای مخاطبان، در برابر فعالیت‌های خود نیز، مسئولیت داشته باشند و وظایــف اجتماعی خود را، محدود به گیرندگان پیام یا مالکان رســانه‌ها ندانند. مضمون اصلی این نظریه این اســت که آزادی و مســئولیت، دو روی یک سکه هستند و همان گونه که رسانه‌ها حــق دارند از دولت و ســایر نهادها انتقاد کنند، مســئولیتی نیز در قبال مصالــح و منافع ملی و پاســخ به نیازهای جامعــه دارند. اصول اخلاقی رســانه‌های مختلف، نظرهایی تغییریافته نشان می‌دهند مبنی بر اینکه طبیعت آدمی و اصول اخلاقی دستخوش تغییر شــده است.

اولین موارد این اصول، اصول روزنامه‌نگاری بود که «انجمن آمریکایی سردبیران روزنامه ها» در سال ۱۹۳۳ اتخاذ کرد. این اصول از روزنامه‌نگاران می‌خواست که در قبال رفاه عمومی؛ مســئولیت، صداقت، عدم تعصب، انصاف، شایســتگی، خلــوص و احترام به حریم خصوصی فرد را پیشه کنند.

روزنامه‌نگار، باید آدم شــجاعی باشــد. جســت‌وجوگر وقتی محتاط شــد، به درد نمی‌خورد. البته در کار علمی‌اش باید محتاط باشــد و با یک چیز غلط سرش کلاه نگذارند

شاخص‌های روزنامه‌نگاری در راستای پیشگیری از جرم

قبل از اینکه به ۶ مورد از شاخص‌های روزنامه‌نگاری در راستای پیشگیری از جرم اشاره شود ذکر این نکته ضروری است که به دلیل ویژگی بارز رسانه‌های جمعی، یعنی قدرت انتشار و در برگیری سریع، آن‌ها می‌توانند با ارائه محتواهای مناســب، به شــکل‌های مثبت یا منفی، در ارتکاب یا پیشگیری از جرم نقش ویژه‌ای را ایفــا کنند.

اهمیت نقش اخبار در رابطه با موضوع پیشــگیری از جرم نیز در همین چارچوب تعریف می شود که می‌توان با استفاده از ظرفیت خبری رسانه‌هایی چون تلویزیون، دستورالعملی داشت تا با اســتفاده از آن، اخبار هشــدارگونه، یا به تعبیر بهتر پیشــگیری از جرم، برای مخاطبان ارائه شود. این، یعنی بایســتی رســانه را یکی از عوامل با اهمیت در این حوزه در نظر بگیریم و نقش ویژه‌ای برای آن قائل شویم؛ در واقع، رسانه‌ها به واسطه مسئولیت اجتماعی که در قبال جامعه دارند، باید در کلیه مســائلی که ناظر به اجتماع اســت، به ویژه پیشگیری از وقوع جرم، به عنوان عنصری مهم ورود کرده و مســئولیت اجتماعی خود را در این حوزه تحقق بخشند.

رسانه‌های جمعی، ضمن آگاهی‌بخشی به جامعه از طریق خبر، در خصوص آثار و عوارض ناشی از وقوع جــرم، در تحقق امر پیشــگیری از وقوع جرم مؤثر خواهند بود. بنابراین، واضح اســت که این عملکرد، آگاهی اجتماعی را افزایش داده و در نهایت، منجر به از بین رفتن بسترهای شکل گیری وقوع جرم خواهد شــد. با توجه به گســتردگی فضای رســانه‌ای فعلی، رســانه‌های دیداری و به خصوص تلویزیون، نقش مهمی در خصوص پیشگیری از وقوع جرم خواهند داشت.

اگر رسانه، به دلیل نقش پررنگش، در زمینه‌هایی مانند فرهنگ سازی و آموزش، اخلاق حرفه‌ای را رعایت کند، می‌تواند در موضوع در پیشگیری از جرم، بر مخاطبان خود تأثیر داشته باشد. بنابراین رســانه‌ها، در انتخاب موضوع، می‌بایســت به صورت مســئله‌مند عمل کرده و در زمینه پیشــگیری از جرم، با رعایت مســئولیت اجتماعی، در انتخــاب قالب‌های انتقال مفاهیم پیشگیری، کنشگری کنند.

۱- پیش‌نیازهای رسانه‌ای پیشگیری از جرم

الف: رعایت اصول پیشگیری: بایستی رسانه، نظریه فرصت جرم را در امر پیشگیری به کار بگیرد. یک نظریه به اسم فرصت جرم داریم، یعنی یک جرم اتفاق نمی‌افتد، مگر فرصت آن فراهم شــود. آگاهی و دانش را، به افراد اضافه می‌کنیم تا مرتکب جرم نشــوند؛ فرد، مجرم بالقوه و بالفطره نیســت فقط به خاطر ناآگاهی، جرم را انجام داده است.

اصحاب رسانه باید قدرت تحلیل رویداد با توجه به ویژگی‌های تصویر را داشــته باشــند. فردی که در حوزه جرم کار می‌کند ســعی کند با وضعیت‌های نمایشی و شــناخت‌نما در تصاویر تلویزیونی آشنا باشد

ب: فهم نشانه‌شناسی تصویر: اصحاب رسانه باید قدرت تحلیل رویداد با توجه به ویژگی‌های تصویر را داشــته باشــند. فردی که در حوزه جرم کار می‌کند ســعی کند با وضعیت‌های نمایشی و شــناخت‌نما در تصاویر تلویزیونی آشنا باشد.

ج: بهره‌گیری از عناصر جذابیت‌زا: خبر را باید جذاب کرد تا تأثیرش بیشتر شود. عناصر جذابیت عبارت اند از: انتخــاب بهترین نماها، انجام تصویربرداری خوب، گذاشــتن مصاحبه‌های کوتاه، مصاحبه با همه عوامل درگیر در آن رویداد، گرافیک زیبا، تدوین خیلی خوب و…

د: بهره‌گیری از ظرفیت فضای مجازی: پیام از طریق رهبران افکار عمومی، به مردم منتقل می‌شود.

۲- کارکردهای رسانه‌ای

الف. رویکرد آموزشی رسانه: در روزنامه‌نگاری موسوم به تلویزیونی، می‌توان یک آســیب اجتماعی یا یک جرم را به تصویر کشید و آن را برای مخاطب کالبدشکافی کرد و با بهره‌گیری از روان شناسی اجتماعی، راه های پیشگیری از آسیب ها و دور شدن از جرم را آموزش داد.

ب: کنشــگری هشدارگونه رســانه: باید عقوبت ارتکاب جرایم و مشکلات اجتماعی و فرهنگی مسبب این جرم بیان شود.

ج: کنشگری آگاهی‌بخش رسانه: کار ویژه‌رسانه‌ها، این است که مسئله‌ای را به مسئله یک تبدیل کنند. چطور تبدیلش کنند؟ با اختصاص دادن محتواهای بیشــتر به این موضوع. یا با پوشش در ســاعتی که بیشــترین مخاطب پای رســانه شما تلویزیون یا شــبکه یا برنامه شــما نشسته‌اند.

۳- اعتمادزایی رسانه‌ای

الف: باورپذیری در خبر: اســتفاده از تصویر، در کنار خبر، می‌تواند باورپذیری خبر را بالا ببرد، در عیــن حال، دربرگیرندگی خبر را افزایش دهد. یک خبــر تصویری، با یک خبر مکتوب تفاوت دارد و تنوع خبر را هم بالا می‌برد.

ب: وجــوب اعتبــار منبــع در محتوای تولیدشــده: یکــی از منابع خبــری، اســتفاده از بیانیه‌ها و اطلاعیه‌های ســازمان مربوطه اســت. اگر خبــر مربوط به حوزه نیروی انتظامی اســت، می‌بایســت فرد به بیانیه و اطلاعیه‌های رسمی آن سازمان اکتفا کند که روی خبرگزاری‌شان بارگذاری می‌شــود.

۴- برقراری امنیت روانی ـ اجتماعی عمومی

نکته بســیار مهمی کــه روزنامه‌نگاران باید به آن توجه داشته باشند، پرهیز از ایجاد هراس اجتماعی و دامن زدن به ترس بیهوده و آسیب‌زا و دمیدن به حس بی‌امنیتی است

الف: پرهیز از ایجاد هراس اجتماعی: نکته بســیار مهمی کــه روزنامه نگاران باید به آن توجه داشته باشند، پرهیز از ایجاد هراس اجتماعی و دامن زدن به ترس بیهوده و آسیب‌زا و دمیدن به حس بی‌امنیتی است.

ب. تأمین ســلامت روانی عموم: در پیشگیری از آســیب‌ها، باید در نگارش متن و پردازش خبر دقت شــود و از به کار بردن واژگان و اصطلاحاتی که باعث ایجاد تنفر، چندش و ناراحتی روحی مخاطب می‌شــود، خودداری کرد.

۵- ویژگی‌های خبرنگار

الف: کنش حقوقی و قضایی خبرنگار: بهره‌گیری از مشــاوران جرم‌شناس، حقوقدان و مددکاران اجتماعی، در تهیه و ارائه گزارش‌های خبری از لوازم کار و نویسندگی در این عرصه است.

ب: ویژگی‌هــای تخصصی خبرنگار: خبرنــگار باید بر همه ابعاد حقوقی، قانونی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی وقوع یک جرم مسلط باشد.

ج. ویژگی‌های فردی و عمومی خبرنگار: روزنامه‌نگار، باید آدم شــجاعی باشــد. جســت وجوگر وقتی محتاط شــد، به درد نمی‌خورد؛ البته در کار علمی‌اش باید محتاط باشــد و با یک چیز غلط سرش کلاه نگذارند.

۶- تکالیف خبرنگار

الف: تکالیف حرفه‌ای و شــخصی: خود خبرنگار، در محل رویداد حضور پیدا کند و به شنیده‌ها اکتفا نکند همچنین لازم است خبرنگار، شــناخت بالایی از رســانه داشــته باشــد و باید بداند که برای کجا کار می‌کند و حساسیت رسانه را درک کند.

ب: تکالیف اجتماعی و حقوقی: خبرنگار، باید به لحاظ شــخصیتی، فاقد روحیه خودسانسوری، مصلحت جویی و محافظه کاری باشــد.

 

سخن پایانی

اصحاب رسانه، بایستی بتوانند بر حسب اصول و استانداردهای مناسب، مفهوم پیشــگیری را به واســطه پیام‌های ارتباطی و رســانه‌ای تئوریزه و صورت‌بندی کنند. به تعبیری، رسانه می‌بایست با آموزش کاهش فرصت‌های جرم به مخاطبان خود، بر سر راه فرصت‌های جرم خیز از نظر حجم و تعدد جرم مانع ایجاد کند، تا در نهایت مسئله پیشگیری از وقوع جرم محقق شود؛ چون در فضایی که دانش و آگاهی شهروندان نسبت به جرم کم است، زمینه وقوع جرم خود به خود پدید می‌آید.

طبق نتیجه این پژوهش، پوشــش خبر حوزه جرم، بایســتی منجر به تبلیغ آن نشــود؛ اتخاذ رویکرد تحلیلی، در بازتاب اخبار به کار گرفته شــود؛ رســانه باید انتشار این گونه اخبار مربوط به حوادث و پیشــگیری از وقوع جرم را، بیشــتر با تحلیل همراه کند، چراکه در شــرایط کنونی که مردم، اخبار را از رســانه‌های اجتماعی دریافت می کنند، آنچه که برای رسانه‌ها باید اهمیت پیدا کند، انتشار اخبار این چنینی با رویکرد تحلیل و واکاوی موضوع است که می‌تواند به جنبه پیشــگیری کمک کند.

 

 

 

 

 

 

 

ابطال بخش‌نامه محرمانه برای استخدام هزاران نیروی خودی و یک تامل!/۶

سال گذشته، سازمان اداری و استخدامی کشور با تدوین بخشنامه از نوع محرمانه، به آموزش و پرورش مجوز داد که ۶۳۸۲ نیرو‌ی مراکز خاص را جذب کند. بخشنامه‌ای که با شکایت یک شهروند در دیوان عدالت اداری، رسیدگی به آن در دستور کار این مرجع عالی قضایی قرار گرفت و در نهایت به صدور رای قابل توجهی منجر شد؛ ابطال بخشنامه کذایی.

با حکم ستودنی دیوان عدالت اداری، بخشنامه‌ای تبعیض آمیز که مهر «محرمانه» داشت، باطل شد تا این سوال به وجود آید که تکلیف مرجع صادرکننده این بخشنامه چیست؟

به گزارش «تابناک»؛ سازمان اداری و استخدامی کشور سال گذشته با تدوین بخشنامه از نوع محرمانه، به آموزش و پرورش مجوز داد که ۶۳۸۲ تن از نیرو‌های مراکز خاص را جذب نماید. بخشنامه‌ای که با شکایت یک شهروند در دیوان عدالت اداری، رسیدگی به آن در دستور کار این مرجع عالی قضایی قرار گرفت و در نهایت به صدور رای قابل توجهی منجر شد؛ ابطال بخشنامه کذایی.

این رای با این استدلال صادر شده که آن بخشنامه موجب محرومیت بقیه شهروندان ایرانی از دستیابی به این فرصت‌های شغلی می‌شود. تبعیضی آشکار آن هم در زمانی که بیکاری به شدت فزونی یافته و بحرانی شده و همه نهاد‌ها و مجموعه‌ها از جمله دولت می‌کوشند در مسیر رفع آن گام‌هایی بردارند، غافل از آنکه در زیرمجموعه هایشان، اتفاقاتی در جهت عکس در جریان است!

موضوعی قابل تامل که جا دارد مورد بررسی و رسیدگی قرار گیرد، به ویژه آنکه می‌بینیم صادرکنندگان بخشنامه با علم به وضعیت کشور و بغرنج بودن مساله اشتغال و آگاهی از حساسیت عمومی، کوشیده اند با محرمانه کردن بخشنامه، همه چیز را در خفا رقم بزنند؛ نکته‌ای که می‌تواند و باید تبعات حقوقی برای ایشان داشته باشد و حتی به شکل گیری جریانی منجر شود که مانع از تکرار این تخلف آشکار در دیگر عرصه‌ها شود.

فرجامی که شایسته است در خصوص این پرونده رقم بخورد و در سایه برخورد شدید با عوامل رقم زدن این تخلف عجیب، درس عبرتی پدید آورد که دل مردم را قرص خواهد کرد و این امیدواری را به دنبال خواهد داشت که دولتمردان و مسئولان با ایشان صادق هستند و تمام تلاششان را برای حل مشکلات ایشان به کار می‌برند، نه اینکه در خفا به حل مشکل گروه‌های خودی مشغول شوند و از امکاناتی مانند محرمانه کردن اسناد برای پیشبرد اهداف گعده‌ای بهره بگیرند.

جزئیات و گردش کار این پرونده به نقل از پایگاه تخصصی «اختبار» مرور کنید:

شماره دادنامه: ۱۴۰۲۳۱۳۹۰۰۰۰۹۸۹۷۷۳
تاریخ دادنامه: ۱۴۰۲/۴/۲۰
شماره پرونده‌ها: ۱۴۰۱۳۱۹۲۰۰۰۱۳۶۵۹۷۲
مرجع رسیدگی: هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

شاکی: آقای سجاد کریمی پاشاکی

طرف شکایت: سازمان اداری و استخدامی کشور

موضوع شکایت و خواسته: ابطال مجوز شماره /۱۱۰/۳۴۰۸۱دم- ۱۴۰۱/۶/۲۳ سازمان اداری و استخدامی کشور

گردش کار

شاکی به موجب دادخواستی ابطال مجوز شماره ۱۱۰/۳۴۰۸۱دم- ۱۴۰۱/۶/۲۳ سازمان اداری و استخدامی کشور را خواستار شده و در جهت تبیین خواسته اعلام کرده است:

طرف شکایت طی صدور مجوز معترض عنه که به طور محرمانه صادر شده است به وزارت آموزش و پرورش اجازه جذب ۶۳۸۲ نفر را به صورت قراردادکار معین آن هم بدون الزام به رعایت سقف تبصره ذیل ماده ۳۲ قانون مدیریت خدمات کشوری و نیز الزام به برگزاری آزمون عمومی با نشر آگهی عمومی داده لذا این مکاتبه به شرح ذیل برخلاف قوانین می‌باشد.

۱ – محرمانه بودن مجوز جذب نیرو، خود در معنای امر غیر قابل آشکار سازی است و این امر با توجه به اینکه جذب و به کارگیری امری محرمانه تلقی نمی‌شود، عملاً در راستای پنهان و مخفی کاری می‌باشد که با اصل شفافیت و نیز تبصره ذیل ماده ۵ قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مغایرت دارد.

۲ – مستفاد از فراز دوم بخش ثالثاً دادنامه ۱۴۰۰/۱۱/۲۳- ۳۱۰۷ هیأت عمومی دیوان عدالت اداری، رعایت اصل برابری فرصت‌ها و شرایط مندرج در ماده ۴۴ قانون مدیریت خدمات کشوری در انعقاد قرارداد نیرو‌های موضوع تبصره ذیل ماده ۳۲ این قانون الزامی است.

۳- وفق اصل ۲۸ قانون اساسی و لزوم تبعیت از بند ۹ اصل ۳ قانون اساسی، هرگونه جذب و به کارگیری مستلزم رعایت شرایط عادلانه و برابر است.

۴ – وفق بند ۲ سیاست‌های کلی نظام اداری ابلاغی مقام معظم رهبری و استلزام به تبعیت از آن مستفاد از ماده ۱۲۲ قانون مدیریت خدمات کشوری، عدالت محوری در جذب مورد تأکید و اجتناب ناپذیر دانسته شده است

۵ – مستفاد از تبصره ذیل ماده ۳۲ قانون مدیریت خدمات کشوری، نیروی قراردادی تا ده درصد از پست‌های سازمانی مصوب امکان جذب دارد.

۶ – بر اساس ماده ۲۱ قانون جامع خدمات رسانی به ایثارگران در هر جذبی توسط دستگاه‌های موضوع ماده ۲ این قانون سهمیه پیش‌بینی شده برای مشمولین ایثارگران می‌بایست لحاظ گردد؛ لذا ابطال مصوبه از بدو صدور مورد تقاضا می‌باشد. ”

متن مقرره مورد شکایت به شرح زیر است:

مجوز شماره /۱۱۰/۳۴۰۸۱دم- ۱۴۰۱/۶/۲۳

برادر ارجمند جناب آقای دکتر نوری
وزیر محترم آموزش و پرورش
موضوع: صدور مجوز قرارداد کار معین جدید

بازگشت به جلسات کارشناسی متعدد و توافق صورت گرفته طی جلسه مشترک در تاریخ ۱۴۰۱/۶/۳، با درخواست آن دستگاه مبنی بر صدور مجوز به کارگیری شش هزار و سیصد و هشتاد و دو (۶۳۸۲) نفر به صورت قرارداد کار معین برای تصدی صرفاً پست آموزگاری دوره ابتدایی در مناطق آموزشی دارای کلاس‌های با تراکم چهل و پنج نفر و بیشتر و یا دارای کلاس‌های متعدد فاقد معلم، به مدت یک سال به شرح جدول شماره (۱) مشروط به رعایت فرآیند‌ها و ملاحظات ذیل الذکر موافقت می‌شود.

۱) اخذ تأییدیه تأمین اعتبار از سازمان برنامه و بودجه کشور

۲) نظر به حساسیت شغل آموزگاری و فرصت کوتاه تا آغاز سال تحصیلی جدید و خلأ ناشی از کمبود نیروی انسانی درمناطق مذکور در جدول شماره (۱) فراخوان افراد به کارگیری شده از محل این مجوز، باید از طریق مخازن سرمایه انسانی مراکز حاکمیتی ذیل الذکر، با ارائه سوابق آموزشی و تربیتی مرتبط و مؤثر، از بین برترین ارزیابی شدگان در این مرکز و بر اساس فرآیند‌های اجرایی متناسب و مورد تأیید سازمان صورت پذیرد:

الف) «اتحادیه انجمن‌های اسلامی دانش آموزان»

ب) «سازمان مدارس صدرا» وابسته به سازمان تبلیغات اسلامی

ج) «مؤسسه آموزشی فرهنگی راهیان کوثر»

د) «طرح شهید بهنام محمدی» وابسته به بسیج دانش آموزی کشور

هـ) سایر طرح‌های آموزشی- تربیتی هم، چون طرح مدارس امین و … با نظر «ستاد همکاری حوزه‌های علمیه و آموزش و پرورش»

۳) پس از بررسی سوابق و صلاحیت‌های اولیه افراد فراخوان شده طی (۱۰) روز ضمن آموزش مقدماتی، دانش، مهارت و نگرش تربیتی ایشان در فضای رقابتی سنجیده شده و برگزیدگان در صورت کسب حداقل رتبه مربی معلم وارد دوره (۱۰) روزه دوم آموزش‌های مقدماتی خواهند شد، پس از طی این فرآیند و طی مراحل گزینش و بارگذاری مدارک و مستندات الزم در سامانه کارمند ایران شماره شناسه افراد صادر می‌گردد. فرآیند‌های اجرایی و تعیین محتوای سنجشی و آموزشی این بند با همکاری مشترک دانشگاه فرهنگیان، مرکز سنجش و پایش کیفیت آموزشی، مجموعه‌های مذکور در بند (۲) و با تأیید سازمان اداری و استخدامی کشور انجام خواهد شد.

۴) افراد منتخب می‌بایست به مدت یک سال ضمن همکاری در محیط آموزشی، طبق قوانین و مقررات تحت پوشش دوره‌های آموزشی و مهارتی دانشگاه فرهنگیان قرار گیرند.

۵) تداوم همکاری این افراد پس از یک سال، منوط به موفقیت در آزمون‌های استخدامی فراگیر با فرآیند‌های جذب از طریق دانشگاه فرهنگیان است. شماره شناسه افرادی که مشمول این بند نشوند در پایان یک سال به تشخیص سازمان ابطال خواهد شد.

۶) با توجه به تأخیر بیش از هشت سال در ارائه سند برنامه نیروی انسانی وزارت آموزش و پرورش، جذب هرگونه نیروی آموزشی، تربیتی، اداری و کیفیت بخشی جدید منوط به ارائه و تأیید سند برنامه نیروی انسانی خواهد بود.

معاون رئیس جمهور/ رئیس سازمان اداری و استخدامی کشور “

در پاسخ به شکایت مذکور، سرپرست امور حقوقی سازمان اداری و استخدامی کشور به موجب لایحه شماره ۱۴۰۱/۱۲/۶ -۱۰۰۲۵۲ اعلام کرده است:

“بازگشت به شماره پرونده ۱۴۰۱/۱۱/۴-۱۴۰۱۳۱۹۲۰۰۰۱۳۶۵۹۷۲ در خصوص شکایت آقای سجاد کریمی پاشاکی با موضوع درخواست ابطال کل مجوز شماره ۱۴۰۱/۶/۲۳-۱۱۰/۳۴۰۸۱ این سازمان از تاریخ تصویب، ضمن هماهنگی با معاونت تخصصی این سازمان اعلام می‌دارد:

۱- منظور از مقررات اداری و نظامات دولتی بند ۱ ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری آن دسته از مقرراتی است که جنبه ایقاعی داشته و مقامات صالحیت دار اداری با شرایط خاص صادر می‌نمایند و قواعد حقوق و یا به عبارت دیگر، روابط حق و تکالیف را به طور کلی و نوعی مقرر می‌دارد؛ بنابراین ابطال مقررات و نظامات اداری در صورتی در صالحیت هیأت عمومی دیوان عدالت اداری می‌باشد که دارای ویژگی الزام آور باشد. زیرا مقررات اداری به دلیل قابلیت کاربست عمومی که دارند اصولاً برای اجرا و تکمیل قوانین و انجام وظایف اداری وضع می‌شوند. بار الزام مقررات اداری، متکی بر قانون اساسی و در موارد وضع مقررات اجرایی قوانین، پشتوانه الزام آن علاوه بر قانون اساسی، قانون عادی است. برای تأمین اهداف مقررات اداری، اجرای آن باید مانند دیگر قواعد حقوقی الزامی باشد و تضمین شود در تبیین خصلت الزام آور بودن مقررات اداری باید توجه داشت اعلام‌هایی آگهی همراه با هیچ تکلیفی نیستند، قاعده حقوقی به شمار نمی‌روند.

۲- مجوز مذکور طی نامه شماره ۱۴۰۱/۱۲/۳-۹۹۶۶۵ این سازمان ابطال شده است.

۳- مطابق ماده ۴۴ قانون مدیریت خدمات کشوری جذب باید از طریق انتشار آگهی عمومی باشد و نه صدور مجوز، بنابراین الزامی به استفاده از نامه محرمانه یا غیرمحرمانه در مکاتبه بین دستگاهی برای سازمان اداری و استخدامی کشور با سایر دستگاه‌های اجرایی ذکر شده وجود ندارد بر همین اساس مورد شماره ۱ بلاوجه می‌باشد.

۴- در خصوص بند ۲ و ۲ مکرر و ۳ دادخواست مزبور ذکر نام مؤسسات و نهاد‌ها صرفاً به منظور تأکید بوده است و محلی از اعراب برای اختصاص سهمیه ندارد.

۵- مجوز صادره با رعایت تبصره ذیل ماده ۳۲ قانون مدیریت خدمات کشوری و در سقف ده درصد پست‌های مصوب سازمانی وزارت آموزش و پرورش بوده است.

۶- علاوه‌بر این مکاتبات مورد استناد شاکی صرفاً مکاتبات بین دو سازمان می‌باشد و متضمن وضع قاعده آمره و لازم‌الاجرا نیست و جنبه اخباری و ارشادی دارد و شکایت شاکی از مصادیق نظامات و مقررات دولتی مذکور در بند ۱ ماده ۱۲ قانون تشکیلات و آیین دادرسی دیوان عدالت اداری نمی‌باشد لذا به استناد آرای هیأت عمومی به شماره ۱۸۱۵، ۱۸۱۴ و ۱۸۱۳ – ۱۳۹۷/۹/۱۳ رسیدگی به آن خارج از صلاحیت هیأت تخصصی و عمومی دیوان عدالت اداری می‌باشد؛ لذا رد شکایت شاکی را استدعا دارد. ”

هیأت عمومی دیوان عدالت اداری در تاریخ ۱۴۰۲/۴/۲۰ با حضور رئیس و معاونین دیوان عدالت اداری و رؤسا و مستشاران شعب دیوان تشکیل شد و پس از بحث و بررسی با اکثریت آراء به شرح زیر به صدور رأی مبادرت کرده است.

رأی هیأت عمومی

اولاً به موجب تبصره ذیل ماده ۳۲ قانون مدیریت خدمات کشوری مصوب سال ۱۳۸۶، سازمان اداری و استخدامی کشور صرفاً می‌تواند به کارگیری افراد را با رعایت شرایط مندرج در تبصره مذکور تأیید نماید و این سازمان اختیاری درخصوص تصریح به جذب نیرو از مراجع خاص در مجوز‌های صادره خود ندارد و بر همین اساس مجوز شماره ۱۱۰/۳۴۰۸۱/د م- ۱۴۰۱/۶/۲۳ سازمان اداری و استخدامی کشور که براساس آن به کارگیری نیرو در وزارت آموزش و پرورش محدود به جذب آن از مخازن سرمایه انسانی مراکز مشخصی شده و به محرومیت افراد دیگر از امکان بهره‌مندی از فرصت به کارگیری در آموزش و پرورش منجر گردیده، خلاف قانون و خارج از حدود اختیار است و مستند به بند ۱ ماده ۱۲ و ماده ۸۸ قانون دیوان عدالت اداری مصوب سال ۱۳۹۲ ابطال می‌شود.

این رأی براساس ماده ۹۳ قانون دیوان عدالت اداری (اصلاحی مصوب ۱۴۰۲/۲/۱۰) در رسیدگی و تصمیم گیری مراجع قضایی و اداری معتبر و مالک عمل است. با اعمال ماده ۱۳ قانون دیوان عدالت اداری و تسری اثر ابطال مقرره مورد شکایت به زمان صدور آن موافقت نشد.

حکمتعلی مظفری
رئیس هیأت عمومی دیوان عدالت اداری

چرا علت افزایش تعرفه پستی به‌ مردم توضیح داده نمی‌شود؟

خرداد ماه امسال شرکت ملی پست در یک خبر کوتاه افزایش تعرفه‌های پستی را اعلام کرد اما تا امروز در خصوص علل این افزایش قیمت توضیحی به مشترکان داده نشده است.

چرا علت افزایش تعرفه پستی به‌ مردم توضیح داده نمی‌شود؟

به گزارش خبرنگار علم و پیشرفت خبرگزاری فارس، خرداد ماه امسال شرکت ملی پست ایران اعلام کرد نرخ خدمات پست در سال جدید، بین ۲۸ تا ۳۵ درصد برای تمام خدمات ارسال پستی خود افزایش یافته و بر روی تمام مولفه‌های تاثیرگذار در نرخ پستی اعمال خواهد شد که با این اوصاف هزینه ارسال بدون محاسبه مبلغ پاکت، بیمه و غیره از مبلغ حدودی ۲۵۰۰۰ تومان به ۳۵۰۰۰ تومان افزایش یافته است.

کاربران فارس من در پویشی تحت‌عنوان «افزایش ۴۰ درصدی قیمت پست در سال مهار تورم» نسبت به این افزایش تعرفه معترض شده و نوشته‌اند: «در سالی که مزین به نام مهار تورم است و مسئولین دولتی بارها قول داده‌اند که تورم را کاهش دهند، مدتی قبل وزیر ارتباطات خبر از افزایش قیمت پست داده بود که متاسفانه از تاریخ ۱۹ خرداد ۱۴۰۲ شاهد اجرای افزایش تعرفه‌های پستی تا ۴۰ درصد بودیم. این مسیر قطعا موجب کاهش مشتریان فروشگاه‌های اینترنتی خواهد شد که بدین وسیله ما به عنوان بخش کوچکی از تجارت الکترونیک خواستار پیگیری این افزایش بی‌سابقه هزینه‌های پستی هستیم. همچنین قابل ذکر است در سال گذشته نیز دولت اقدام به افزایش ۲۰درصدی تعرفه‌های پستی نمود که آثار آن در کسب و کار‌های خرد اینترنتی کاملا مشهود بود.»

جزئیات افزایش هزینه پستی و گلایه فروشگاه‌های آنلاین

بنابر اعلام شرکت پست نرخ پایه کرایه پستی در هزینه ارسال درون استانی برای مرسوله پستی با وزن یک کیلوگرم یا کمتر، از مبلغ ۱۰،۴۵۰ تومان در سال ۱۴۰۱ به مبلغ ۱۴،۱۰۰ تومان در سال ۱۴۰۲ افزایش یافته و با این اوصاف ۳۵ درصد افزایش داشته است؛ همچنین ارسال مرسولات پستی برون استانی همجوار با ۲۸ درصد و برون استانی غیرهمجوار ۳۵ درصد افزایش انجام می‌شود.

گفتنی است؛ این نرخ برای محصولاتی با وزن بالای ۱کیلوگرم هم به نسبت بعد مسافت و استان محل دریافت مرسوله متغیر است، این در حالیست که این افزایش قیمت موجب شده تا فروشگاه‌های آنلاین هم تعرفه خود را افزایش دهند و در این شرایط خریدار و فروشنده از شرایط موجود گلایه‌مند هستند.

مرجان یک فروشگاه اینترنتی پوشاک زنانه دارد و درباره افزایش قیمت هزینه‌های پستی می‌گوید: ما همینطوری هم با مشکل تورم و افزایش قیمت پوشاک مواجه هستیم و بسیاری از مشتریان امکان خرید بالا ندارند به همین دلیل هم در گذشته از یک سقفی بیشتر برایشان ویژگی ارسال رایگان را قرار می‌دادیم اما با این افزایش قیمت پست دیگر برای ما هم صرفه اقتصادی وجود ندارد و ناچاریم هزینه را از مشتری بگیریم و یا سقف خرید برای ارسال رایگان را افزایش دهیم.

علیرضا هم در این باره می‌گوید: من فروش اینترنتی کتاب دارم و طبیعتا وزن کتاب زیاد است و معمولا ناچارم هزینه اضافه‌تر پستی را از سود خودم پرداخت کنم تا مشتری از دست نرود و از آنجا که فروش کتاب سود چندانی ندارد با این افزایش قیمت ارسال پست متضرر هم می‌شوم.

کابر دیگری ذیل کمپین انتقاد از افزایش ۴۰ درصدی قیمت پست در سال مهار تورم که در صفحه فارس من منتشر شده، نوشته است: مرسوله‌ای را از شیراز به تهران ارسال کرده اما به جای سود زیان کرده است.

پیشتازهای همیشه با تاخیر

یکی از ایراداتی که کاربران نسبت به عملکرد پست دارند تاخیر در دریافت بسته‌های پستی است، بنا به اظهار کاربران نوع ارسال عادی بسته‌های پستی در سامانه‌ آنلاین پست وجود دارد اما در عمل تنها امکان ارسال به صورت پیشتاز بسته ثبت می‌شود.

کاربری در این رابطه نوشته است : اگر هم گرون می کنند حداقل کیفیت کار رو بالا ببرند…متاسفانه حتی پست پیشتاز هم چند روز طول میکشه برسه و هیچ سرعتی نداره. حداقل پست معمولی یا همون سفارشی رو هم دوباره احیا کنند تا اگر کسی عجله نداره هزینه کمتری بپردازه. توی همه پنل‌های پستی این گزینه رو حذف کردند و دفاتر و حتی پست مرکزی‌های استان هم دارند این نوع ارسال رو که از قدیم وجود داشت حذف می‌کنند.

کاربری دیگری هم با اشاره به همین موضوع می‌گوید: بدتر از قیمت هاشون، کیفیت خدماتشون در کل کشور هست. اجبار کامل به پست پیشتاز و حتی پست ویژه، تحمیل سرویس های اضافه هنگام دادن خدمات و زدن تیک های اضافه برای هر بسته، دیر رسوندن اونها و نداشتن نامه رسان های متعهد بزرگترین مشکلاتشون هست.

دردسر ناهماهنگی‌ها برای سفارش دهندگان است

یکی از اشکالات وارده به پست درخصوص سامانه تعیین هزینه پستی است. شرکت ملی پست سامانه‌ای را برای تعیین هزینه بسته‌های پستی معرفی کرده است تا مردم قبل از ارسال بسته پستی خود استعلام قیمت داشته باشند اما ظاهرا این سامانه با اختلال مواجه است. برای بررسی این موضوع چندین بار طی روزهای مختلف مسیرهای پستی و نوع مرسوله‌ها را تغییر دادیم تا هزینه ارسال را به دست آوریم اما ظاهرا این سامانه تا همین مرحله همکاری می‌کند و قیمت را به مشتری نشان نمی‌دهد.

طبیعتا هر سرویس و خدماتی در بازه‌های زمانی دستخوش تغییر قیمت می‌شود اما سکوت شرکت پست در خصوص  علت‌های این افزایش تعرفه، باعث عدم همراهی مردم با این اقدام شده است. همچنین این موضوع که آیا میزان افزایش قیمت صورت‌گرفته، منطقی و بر اساس یک چارچوب مشخص اتفاق افتاده، همچنان محل ابهام است.

گفتنی است، خبرگزاری فارس طی ۲ ماه گذشته چندین مرتبه از مراجع مختلف مرتبط اعم از وزارت ارتباطات و شرکت ملی پست پیگیر دریافت توضیح در خصوص افزایش تعرفه‌های پستی بوده و تاکنون هیچ پاسخی دریافت نکرده است.

 

«کشاورزی غیراصولی» بلای بزرگ فرونشست زمین در کشور

تهران- ایرنا- بررسی‌ها نشان می‌دهد کشاورزی یکی از بخش‌های بزرگ و مهم در استفاده بیش از حد آب و در نتیجه ایجاد فرونشست زمین است؛ به طور نمونه فقط کشت یکسال زراعی هندوانه به آبی تقریبا معادل کل ۵ سد تهران نیاز دارد.

چندان دور از انتظار نخواهد بود اگر بگوییم یکی از بزرگ‌ترین مشکلاتی که کشورمان در سال‌های اخیر و به صورت جدی‌تر در سال‌های پیش‌رو با آن روبروست، مساله کمبود منابع آبی و فرونشست است. هرچند کاهش منابع آبی بسیار مهم و جدی است، اما فرونشست که خود معلول کاهش منابع آب زیرزمینی است، خطری بسیار جدی‌تر و مهم‌تر است. برای تامین آب روش‌های گوناگونی در حال ابداع و اجراست، اما برای فرونشست در عمل هیچ ابداع و راهکاری وجود ندارد.
اگر این وضعیت با همین منوال پیش برود در آینده‌ای نه چندان دور باید نه تنها شهرمان را برای فرار از خطرات فرونشست ترک کنیم، بلکه شاید مجبور به ترک کشور خود نیز باشیم. متاسفانه مساله فرونشست از آن‌جایی که کمتر به چشم می‌آید، در تصورات عمومی نیز چندان جدی گرفته نمی‌شود. این در حالیست که فرونشست دیگر تا اتوبان‌ها و خیابان‌های شهرهای بزرگ پیش رفته است.
هرچند تاکنون مطالب زیادی در رابطه با فرونشست در ایران و در تهران عنوان شده اما بد نیست تا باری دیگر مروری بر گزارش‌های نوشته شده داشت. بخش کشاورزی یکی از عواملی است که موجب فرونشست شده که به صورت خلاصه در گزارش پیش‌رو بدان اشاره خواهد شد.

تنها برای کشت گندم در کشور و در یک سال زراعی بیش از ۱۰ میلیارد و ۷۹۰ میلیون مترمکعب آب یعنی بیش از یک سوم حجم کل آب‌های ذخیره شده پشت سدهای کشور، آب مصرف می‌شودتوسعه نامتوازن بخش کشاورزی

بی‌ارتباط نیست اگر بگوییم یکی از بزرگ‌ترین مشکلات در حوزه فرونشست از جانب بخش کشاورزی بر کشور تحمیل شده است. در صدر این تولیدات کشاورزی، گندم قرار دارد.
طبق بررسی‌های به عمل آمده برای تولید هر یک کیلو گندم هزار و ۳۰۰ لیتر آب مصرف می‌شود. با احتساب قیمت هر لیتر آب هم که به گفته یکی از کارشناسان حوزه آب، رقمی نزدیک به ۲۵۰ هزار ریال است، می‌توان گفت به ازای تولید هر یک کیلو گندم، تنها رقمی بیش از ۳۲ هزار و ۵۰۰ تومان برای آب آن هزینه می‌شود.
این رقم طبق گزارش آمارنامه کشاورزی با توجه به آخرین ارقام تولید گندم با کشت آبی در سال زراعی ۹۹-۱۳۹۸ که دومین محصول پرتولید کشور بعد از ذرت علوفه‌ای بوده، حدود ۸ میلیون و ۳۰۰ هزار تن برآورد شده است.
این میزان بدین معنی است که تنها برای کشت گندم در کشور و در یک سال زراعی بیش از ۱۰ میلیارد و ۷۹۰ میلیون مترمکعب آب مصرف می‌شود. رقمی که اگر با حجم کل آب‌های ذخیره شده پشت سدهای کشور(۳۱ میلیارد متر مکعب) مورد قیاس قرار بگیرد، بیش از یک سوم آن را در برمی‌گیرد.

 

«کشاورزی غیراصولی» بلای بزرگ فرونشست زمین در کشور

بعد از تاسیس دفتر«مجری طرح گندم» در ساختار وزارت جهادکشاورزی در سال ۱۳۸۱ و تولید ۱۴ میلیون تن گندم در سال ۱۳۸۳ که جشن «خودکفایی گندم» برگزار شد تقریبا دو سال زمان فاصله است این موضوع از این نظر که منابع آبی و تاب‌آوری اقلیمی محدود ایران را به چالش کشید، از همان ابتدای کار هم منتقدانی به لحاظ از بین رفتن منابع آبی داشت.

تولید هندوانه در کشور و در یک سال زراعی رقمی بالغ بر ۶۵۷ میلیون و ۸۰۰ هزار مترمکعب یعنی بیش از کل حجم ۵ سد استان تهران آب مصرف می‌کندنباتات علوفه‌ای، محصولات صیفی و سبزیجات، قاتلین منابع آب

نباتات علوفه‌ای دیگر محصول کشاورزی است که متاسفانه با افزایش دوبرابری تولید آن طی دو دهه گذشته بخش زیادی از منابع آبی را از بین برده است. تولید محصولات کشاورزی از نوع «نباتات علوفه‌ای» مانند یونجه، شبدر، ذرت علوفه‌ای و … که حداکثر مصرف و تبخیر آب را دارند طی ۱۸ سال گذشته از ۱۰ میلیون تن در سال ۱۳۸۲ به بیش از ۲۵ میلیون تن در سال ۱۳۹۹ رسیده است.
این در حالیست که میزان مصرف آب برای کشت نباتات علوفه‌ای مانند یونجه(نمونه استان اصفهان) که بیشترین میزان کشت در بین محصولات علوفه‌ای را دارد، به‌طور متوسط به ازای هر هکتار بیش از ۲۰ هزار مترمکعب آب است.

شاید این میزان مصرف آب در نگاه نخست چندان مهم به نظر نرسد اما به مرور زمان موجب کاهش سطح سفره‌های آب زیرزمینی، کاهش بهره‌وری کشاورزی و تخریب محیط زیست خواهد شد. محصولات جالیزی نیز از دیگر محصولاتی است که کشت بی‌رویه آن آسیب زیادی به منابع آبی کشور وارد کرده است. تولید محصولات جالیزی یکی از نامتناسب‌ترین شیوه‌های تولید در بخش کشاورزی است که متاسفانه بخش زیادی از آن همواره به صورت سنتی و با آب فراوان کشت می‌شود.
به عنوان مثال سالانه ۱۰۰ هزار هکتار از اراضی کشور به کشت هندوانه اختصاص دارد و بیش از دو میلیون و ۳۰۰ هزار تن هندوانه نیز در مناطق مختلف کشور تولید و برداشت می‌شود. ارقامی که برای میزان مصرف آب به ازای هر کیلو هندوانه تاکنون منتشر شده نیز متفاوت است. کمترین میزان مصرف آب به ازای هر کیلو هندوانه ۷۵ لیتر(۱) عنوان شده، اما نتیجه پژوهش‌های انجام شده در جنوب کرمان این رقم را ۱۴۰ لیتر، برخی منابع دیگر ۲۸۶ لیتر و حتی تا ۳۵۰ لیتر نیز اعلام شده که با توجه به شرایط آب و هوایی و نحوه آبیاری متفاوت است.
اگر تنها به میانگین این چهار رقم اکتفا شود، به ازای هر کیلو هندوانه تقریبا ۲۱۳ لیتر آب مصرف می‌شود و اگر این اعداد و ارقام را با میزان تولید هندوانه در کشور و در یک سال زراعی مقایسه کنیم، رقمی بالغ بر ۴۸۹ میلیون و ۹۰۰ هزار مترمکعب یعنی چیزی در حدود کل حجم ۵ سد استان تهران (۵۲۹میلیون مترمکعب) خواهد بود.
جالب اینجاست که بنابر اطلاعات به دست آمده از سالنامه آماری وزارت جهاد کشاورزی، بیشترین تولید این محصول هم در استان‌هایی بوده که با بیشترین بحران آب روبرو هستند. استان‌های کرمان، خراسان‌رضوی، فارس و خوزستان همواره در صدر بوده و نکته جالب‌تر این‌که در برخی از سال‌ها مانند سال زراعی ۹۰-۱۳۸۹ استان یزد به عنوان چهارمین تولید کننده و از سال زراعی ۸۸-۱۳۸۷ تا ۹۷-۱۳۹۶ استان سیستان و بلوچستان همواره در بین چهار استان برتر تولیدکننده قرار داشته‌اند.

 

«کشاورزی غیراصولی» بلای بزرگ فرونشست زمین در کشور

نمی‌توان برای کشت تنها از آب سدها استفاده کرد، بنابراین تنها راه باقیمانده استفاده از منابع آب زیرزمینی ویا قنات است که برداشت بی‌رویه از آن نیز مشکلی به نام فرونشست را ایجاد کرده است

تولید محصولات جالیزی و صیفی‌جات یکی از عوامل مهم در مصرف آب زیاد به ویژه آب‌های زیرزمینی و ایجاد فرونشست‌ها هستند. هرچند ایران یکی از مهم‌ترین تولیدکنندگان میوه و سبزی در دنیا است، اما به دلایل مختلف به‌طور میانگین بیش از ۳۵ درصد محصولات تولیدشده در بخش کشاورزی، پیش از رسیدن به دست مصرف‌کننده نهایی از بین می‌رود.
سبزیجات هم از دیگر محصولات کشاورزی است که آب زیادی مصرف می‌کند. سبزیجاتی مانند «گوجه‌فرنگی»،«خیار» و «سیب‌زمینی» که طی سال‌ها بیشترین میزان تولید سبزیجات را نیز به خود اختصاص داده‌اند، بیشترین میزان مصرف و تبخیر آب را دارند که در برخی از سال‌ها بازاری برای فروش آن وجود نداشته و به نوعی به اندازه آب مصرفی هم بازگشت سرمایه و هزینه اقتصادی نداشته‌اند.

به استناد تحقیقات انجام شده هر کیلو گوجه‌فرنگی نزدیک به ۳۰۴.۵ لیتر آب مصرف می‌کند. بر اساس آمار به دست آمده در سال ۱۴۰۱ تنها ۵۰ هزار تن گوجه فرنگی از کشاورزان خریداری نداشت. چنین چیزی به معنای این است که ۱۵ میلیون و ۲۲۵ هزار مترمکعب از منابع آبی کشور هدر رفته است.
بخش کشاورزی بنابر اعلام مدیر روابط عمومی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، بیش از ۹۰ درصد از مصرف آب را به خود اختصاص داده، این در حالیست که در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان این میزان تنها ۳۰ درصد از کل مصرف آب را در بر می‌گیرد.

نکته قابل تامل در تولید محصولات کشاورزی این است که قطعا نمی‌توان برای کشت تنها از آب سدها استفاده کرد، بنابراین تنها راه باقیمانده استفاده از منابع آب زیرزمینی ویا قنات است که برداشت بی‌رویه از آن نیز مشکلی به نام فرونشست را ایجاد کرده است.

 

«کشاورزی غیراصولی» بلای بزرگ فرونشست زمین در کشور

سفره‌های آب زیرزمینی دیگر آب کافی ندارند، باید از کشت محصولات پرآب در بخش کشاورزی به جد خودداری کرد

 

تردیدی نیست که بخش کشاورزی یکی از ارکان جدایی‌ناپذیر نظام حاکمیتی در هر جامعه‌ای است. به عبارتی نمی‌توان کشاورزی را به کل نادیده گرفت و تولید محصولات مختلف آن را به‌طور کامل متوقف کرد. اما باید در نظر داشت که هر منطقه تاب‌آوری اقلیمی خود را دارد و نمی‌توان بدون در نظر گرفتن این محدودیت‌ها کشاورزی در یک ناحیه را بیش از حد گسترش داد. از این‌رو شایسته است تا هر چه بیشتر به کشاورزی روز دنیا رجوع کرد. به به طور قطع برای هر مساله و مشکل راه حل علمی و منطقی وجود دارد که نظام دانشگاهی می‌تواند در این زمینه نقش اساسی ایفا کند.

طبق گزارش‌های زمین‌شناسان، از آنجا که سفره‌های آب زیرزمینی دیگر آب کافی ندارند، باید از کشت محصولات پرآب در بخش کشاورزی به جد خودداری کرد. افزایش تولید محصولات به معنای از دست رفتن منابع بیشتر آبی، افت سطح آب‌های زیرزمینی و در وضعیت بحرانی‌تر فرونشست بسیاری از دشت‌های کشور است.

با ایجاد فرونشست زمین که اکنون تعداد زیادی از استان‌های کشور درگیر آن است، یک منطقه دیگر توان بازسازی نداشته و فرونشست به معنای مرگ قطعی زمین است. کاهش منابع آبی کشور در ۲ دهه اخیر به حدی جدی است که تولید بسیاری از محصولات کشاورزی در ایران نه تنها غیراقتصادی بلکه به دلیل تخریب منابع محدود آبی کشور مضر هم شناخته شده است. بنابراین باید به شدت از منابع آبی و زیرزمینی کاملا محافظت کرد و مانع از هدررفت آن‌ها و تخریب زمین از طریق فرونشست شد.

نکته حائز اهمیت این است که بخش کشاورزی بنابر اعلام مدیر روابط عمومی شرکت مهندسی آب و فاضلاب کشور، بیش از ۹۰ درصد از مصرف آب را به خود اختصاص داده، این در حالیست که در بسیاری از کشورهای پیشرفته جهان این میزان تنها ۳۰ درصد از کل مصرف آب را در بر می‌گیرد.

 

 

 

 

 

در حاشیه نقشه مهاجرت ایرانی‌ها چه خبر است؟

مینا اینانلو و اعظم حمیدپور
در حاشیه نقشه مهاجرت ایرانی‌ها چه خبر است؟

تهران- ایرنا- دگرگونی شرایط اقتصادی و مدنی در ایران باعث شده تا مقاصد و انگیزه‌های مهاجرتی در سال‌های اخیر شاهد تغییراتی چشمگیر باشد. در همین حال، هنوز بسیاری در وضعیت مردد برای مهاجرت یا بازگشت به کشور به سر می‌برند.

بخش اجتماعی-اقتصادی سازمان ملل به عنوان مرجعی که داده‌های تجمیع شده ورودی و خروجی مهاجران کشـورها را منتشـر می‌کنـد در آخرین به‌روزرسانی خود که مربـوط به سـال ۲۰۲۰ اسـت، جمعیت ایرانیـان مهاجر را در حـدود یـک میلیون و ۳۲۵ هـزار نفر و مهاجـران ورودی به ایـران را دو میلیـون و ۷۹۷ هـزار نفـر تخمین زده اسـت.

بر اساس داده‌های سالنامه مهاجرتی ایران در سال ۱۴۰۱، جمعیت ایرانیان در همه مقاصد اصلی یعنی آمریکا، کانادا، اتحادیه اروپا، بریتانیا، استرالیا و ترکیه به جز ایالات متحده در سال‌های اخیر روندی صعودی داشته است.

وزن مهاجرت‌هایی که با انگیزه‌های مربوط به سبک زندگی صورت می‌گیرد در قیاس با مهاجرت‌های تحصیلی و شغلی (البته مشاغل نیازمند تحصیلات عالی و تخصص دانشگاهی) افزایش یافته است

تغییر فازهای مهاجرتی

در میان مقاصد یادشده و از سال ۲۰۱۹ ترکیه بـه یکـی از مقاصد جـذاب برای ایرانیان تبدیل شـده اسـت بـه طوری که جمعیـت ایرانیان در ترکیه از ۲۰۱۹ تا ۲۰۲۱ بیشـتر از جمعیت ایرانیان در اتحادیه اروپا، بریتانیا و استرالیا بوده است. جمعیت ایرانیان در این کشور در سال ۲۰۲۱ نسبت به سال ۲۰۱۴ میلادی، بیش از ۵ برابر رشد کرده است. بنا بر اعلام مرکز آمار ترکیه، جمعیت ایرانیان در ترکیه در سال ۲۰۲۱ میلادی، ۱۵۵ هزار نفر بوده است.

بسیاری از کسانی که به ترکیه مهاجرت کرده‌اند در فضای مجازی دلایل خود برای این انتخاب را شباهت فضای زندگی همسایه غربی با ایران، سهولت رفت و آمد، آزادی‌های اجتماعی، هزینه‌های پایین زندگی در بسیاری از مناطق این کشور و … عنوان کرده و برخی هم می‌گویند برای تحصیل راهی ترکیه شده‌اند.

با توجه به وزن و جایگاه دانشگاه‌های ترکیه و قیاس آن با مقاصد مهاجرتی سنتی دانشجویان و نخبگان یعنی کشورهای غربی، آمارها می‌گوید وزن مهاجرت‌هایی که با انگیزه‌های مربوط به سبک زندگی صورت می‌گیرد در قیاس با مهاجرت‌های تحصیلی و شغلی (البته مشاغل نیازمند تحصیلات عالی و تخصص دانشگاهی) افزایش یافته است.

با این حال نمی‌توان منکر روند نگران‌کننده خروج نخبگان و مغزها از کشور بود. «حسین‌علی شهریاری» رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس اوایل خردادماه آماری عجیب از مهاجرت کادر درمان اعلام کرد و گفت: در دو سال اخیر نزدیک به ۱۰ هزار پزشک که عمده آن‌ها افراد متخصص و فوق تخصص بوده‌اند گواهی گود استندینگ دریافت کرده‌اند و این می‌تواند رشته‌های تخصصی و فوق تخصصی ما را در بسیاری از رشته‌ها در سال‌های آینده از نیروی انسانی خالی کند.

علاوه بر این، در سال‌های اخیر مشاغل و حرفه‌های دیگر غیر از پزشکان و پرستاران و استادان دانشگاه و … نیز شانس خود را در کشورهای دیگر آزموده‌اند آن هم در کشورهایی که در سال‌های گذشته نامشان کمتر در زمره مقاصد مهاجرتی به گوش خورده است. به این ترتیب، بعد از کشورهای عربی ثروتمند حاشیه خلیج فارس مانند کویت و امارات و قطر و بعد از آن ژاپن که به خصوص در دهه ۷۰ خورشیدی مقصد مهاجرتی هزاران ایرانی قرار گرفت، در چند سال اخیر کشورهایی مانند گرجستان، عمان، رومانی و … هم پذیرای صدها نیروی متخصص مکانیکی، برق‌کشی ساختمان، ام‌دی‌اف کار و … شدند.

دورخیز به سمت ویزای شنگن

«تورج ر» که سال‌ها در ایران در حوزه رسانه فعالیت‌ و چند سال است به اروپای شرقی مهاجرت کرده درباره یکی از مقاصد تازه مهاجرتی ایرانیان به پژوهشگر ایرنا می‌گوید: ۹۹ درصد از مهاجرت‌ها به بلغارستان از نوع اقتصادی و اجتماعی است و نه سیاسی؛ یعنی اکثر مهاجران به دنبال گرفتن پناهندگی نیستند.

بی‌ثباتی‌های اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی، تلاش برای کسب درآمد بیشتر و حفظ ارزش دارایی‌ها، در دسترس نبودن چشم‌اندازهای روشن به خصوص در زمینه بهبود وضعیت معیشتی، حرکت به سمت تضمین آینده فرزندان و ایجاد رفاه برای آنان، فعالیت چشمگیر بنگاه‌های مهاجرتی از طریق رسانه‌های جدید، جست‌وجوی راه‌های دسترسی به سبک زندگی‌های جدید و … در کنار انگیزه‌های تحصیلی، شغلی و … از دلایلی است که کارشناسان و صاحب‌نظران در زمینه دگرگونی‌های تازه مربوط به حوزه و پدیده مهاجرت در سال‌های اخیر مورد توجه قرار داده‌اند

به گفته این مهاجر ایرانی، مهاجران در دو طیف خانوادگی و دانشجویی به این کشور مهاجرت می‌کنند. اکثر دانشجویان از خانواده‌های ثروتمندند که با پرداخت پول در بهترین دانشگاه‌های و رشته‌های این کشور مشغول به تحصیلند. خانواده‌ها بیشتر به خاطر سرنوشت فرزندان خود به این کشور مهاجرت کرده‌اند. بیشتر خانواده‌ها منتظر هستند تا پنج سال از مهاجرت‌شان بگذرد و بعد با گرفتن اقامت دائم به راحتی به ۱۸۷ کشور دنیا بدون ویزا مسافرت کنند به ویژه این کشور قرار است به منطقه شنگن بپیوندد. همچنین یکی از دلایلی که سبب شده بسیاری از خانواده‌ها از مهاجرت به بغارستان استقبال کنند به دلیل نزدیکی به ایران و سهولت در رفت و آمد است زیرا اکثرا کار خود را در ایران حفظ کرده‌اند یا خانه‌هایشان را اجاره داده‌اند.

وی می‌افزاید: در این کشور بزرگترین مشکل ندانستن زبان بلغاری و مساله جابجایی پول است. مساله زبان خصوصا برای دانش‌آموزان یک معضل جدی است زیرا فراگیری آن سبب می‌شود تقریبا یک سال تحصیلی خود را از دست بدهند. تحریم سیستم پست و نبود صرافی نیز مشکل جابجایی پول را دوچندان کرده است.

تورج ر با اشاره به این که معمولا سن مهاجران بین ۳۰ تا ۵۰ سالگی است بیان می‌کند: آمدن به بلغارستان در زمان حال فقط با ایجاد کارآفرینی امکانپذیر است. یعنی ما آمده‌ایم که کاری ایجاد کنیم و نه اینکه فرصت شغلی یک بلغاری را از آن خود کنیم. یعنی از همان ابتدا پذیرفته‌ایم که کار کردن برای یک خارجی در اینجا شبیه جرم است. به همین منظور یا راه‌اندازی مغازه خواروبار فروشی امرار معاش می‌کنیم یا با پرداختن به برخی مشاغل به شکل سیاه و غیرقانونی مثل آرایشگری.

مهاجرانی مردد بین کندن از ایران و برگشتن

«عطا س» دانش‌آموخته زبان روسی که سال‌ها در بلاروس تحصیل کرده و مدتی تسهیلگر مهاجرت به این کشور و نیز روسیه بوده، درباره نحوه مهاجرت به این کشورها به عنوان مقاصد کمترشناخته‌شده برای مهاجران ایرانی می‌گوید: در حال حاضر برای کسانی که صرفا به دنبال رفتن از ایران هستند، ترکیه بهترین مقصد است زیرا هزینه‌های زندگی مثل خوراک، پوشاک و مسکن در ترکیه در مقایسه با کشورهای دیگر کمتر است . این مزایا در چند سال اخیر سبب شده افراد بسیاری به سمت ترکیه حرکت کنند، سالانه اقامت خود را تمدید کنند تا در نهایت بتوانند از طریق ترکیه به عنوان یک گذرگاه به کشورهای دیگر مهاجرت کنند.

وی ادامه می‌دهد: روسیه هم از جمله کشورهایی است که مقصد گروهی از دانشجویان ایرانی قرار گرفته است. در واقع می‌شود گفت ۹۰ درصد از ایرانیانی که به روسیه مهاجرت می‌کنند، دانشجو هستند. آن‌ها در رشته‌هایی مانند دندانپزشکی یا پزشکی و در دانشگاه‌هایی که مورد تایید وزارت علوم است درس می‌خوانند و سپس به محض اتمام درس به قصد درآمدزایی به کشورشان (ایران) بازمی‌گردند. همچنین به ندرت اتفاق می‌افتد که آنها پس از اتمام درس، قصد بازگشت به کشورشان را نداشته باشند.

وی در پاسخ به پرسشی درباره کیفیت تحصیل در دانشگاه‌های این کشور می‌گوید ورود به این مراکز آموزشی به جز سهولتِ آن به دو دلیل عمده صورت می‌گیرد؛ یکی پرستیژ تحصیل در خارج کشور و دیگر این که دانشجویان چند سالی را خارج از ایران می‌گذرانند و ضمن بازگذاشتن راه بازگشت و درآمدزایی در کشور، برای مهاجرت به سمت غرب هم امکان زمینه‌سازی دارند که البته اکنون ملاحظات مربوط به آن، زیر سایه جنگ اوکراین قرار گرفته است.

جمع‌بندی

تغییر شرایط اقتصادی و اجتماعی در ایران باعث شده تا شکل و شمایل، انگیزه‌ها و نیز مقاصد مهاجرتی برای صدها هزار متقاضی مهاجرت نیز تغییر یابد.

در حالی که تا پیش از این کشورهای غربی مقصد مهاجرت‌های دانشجویی و کشورهایی چون ژاپن و شیخ‌نشین‌های حاشیه خلیج فارس پذیرای نیروی کار ساده و حرفه‌ای از ایران بودند، اکنون نام کشورهای در فهرست مقاصد مهاجرت ایرانیان قرار گرفته‌اند که کمتر نامشان در این زمینه به گوش می‌رسید.

بی‌ثباتی‌های اقتصادی و کاهش ارزش پول ملی، تلاش برای کسب درآمد بیشتر و حفظ ارزش دارایی‌ها، در دسترس نبودن چشم‌اندازهای روشن به خصوص در زمینه بهبود وضعیت معیشتی، حرکت به سمت تضمین آینده فرزندان و ایجاد رفاه برای آنان، فعالیت چشمگیر بنگاه‌های مهاجرتی از طریق رسانه‌های جدید، جست‌وجوی راه‌های دسترسی به سبک زندگی‌های جدید و … در کنار انگیزه‌های تحصیلی، شغلی و … از دلایلی است که کارشناسان و صاحب‌نظران در زمینه دگرگونی‌های تازه مربوط به حوزه و پدیده مهاجرت در سال‌های اخیر مورد توجه قرار داده‌اند.

با این حال و با وجود محرک‌های متعدد برای رفتن، همچنان که اشاره شد هنوز بسیاری در وضعیت مردد برای تصمیم‌گیری درباره مهاجرت به سر می‌برند و کسانی هم که مهاجرت کرده‌اند برای بازگشت با تردیدهایی جدی مواجهند؛ واقعیتی که آمار تازه رصدخانه مهاجرت آن را تایید می‌کند. «بهرام صلواتی» مدیر رصدخانه مهاجرت ایران در نشستی رسانه‌ای که که دهم مردادماه با عنوان بررسی علل مهاجرت نخبگان از کشور برگزار شد عنوان داشت: ۸۰درصد ایرانیان مقیم خارج کشور، تمایل به بازگشت به کشور دارند ولی فضا به گونه‌ای است که برای بازگشت تردید دارند. در همین حال، براساس آمار اعلامی نیروهای کلیدی و متخصص ۶۷ درصد شرکت‌های دانش بنیان، وارد فرآیند مهاجرت شده‌اند.

 

 

 

 

 

جزئیات حذف حق اشتراک مشترکان تلفن ثابت از قبوض/ داخلی

به دنبال انتشار خبر توقف حق اشتراک هر تلفن ثابت مشغول به کار و حذف این حق از قبوض مشترکان، از سوی مخابرات اعلام شد که طبق مصوبه مجمع عمومی ۱۴۰۱ شرکت مخابرات ایران مقرر  شد حق الاشتراک مشترکین تلفن ثابت که مبلغ آن بین ۷۰۰ تا دو هزار تومان با توجه به موقعیت مشترکین کشور متفاوت بود دیگر از مشترکین اخذ نشود و این کار در حال حاضر انجام شده است.

به گزارش ایسنا، اخیرا اعلام شد با تلاش دیوان محاسبات دریافت مبالغی تحت عنوان «حق اشتراک هر تلفن ثابت مشغول بکار» که از سال ۱۳۹۸ در قبوض مشترکین اعمال می شد، از ابتدای خردادماه سال جاری متوقف و این حق اشتراک از قبوض مشترکین حذف شد.

همچنین تاکید شد  مبالغ دریافت شده در فاصله زمانی سال ۱۳۹۸ تاکنون نیز در دستور کار دیوان محاسبات کشور قرار گرفته است. در همین رابطه، محمدرضا بیدخام-مدیرکل ارتباطات و امور بین الملل شرکت مخابرات ایران- در گفت و گو با ایسنا درباره جزئیات این موضوع اظهار کرد: طبق مصوبه مجمع عمومی ۱۴۰۱ شرکت مخابرات ایران مقرر  شد  حق الاشتراک مشترکین تلفن ثابت که مبلغ آن بین ۷۰۰ تا دو هزار تومان با توجه به موقعیت مشترکین کشور متفاوت بود دیگر از مشترکین اخذ نشود و این کار هم اعمال در حال حاضر انجام شده و دیگر از مشتریان، حق الاشتراک دریافت نمی شود.

وی افزود: اما در خصوص حق اشتراک دریافتی از سال ۱۳۹۸، درحال بررسی کارشناسی و حقوقی موضوع هستیم، اما طبق مصوبه مجمع عمومی ۱۴۰۱ مخابرات دریافت حق الشتراک مشترکین تلفن ثابت از ابتدای خردادماه قطع شده است.

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تناقض بزرگ تولید و خام‌فروشی متانول با رانت خوراک ارزان/ پشت پرده رانت ۱۲ میلیارد دلاری چیست؟/۶

کارشناس انرژی گفت: طبق اعلام گزارش کمیسیون اصل نود مجلس طی ۱۲ سال گذشته، پتروشیمی‌های متانول با احتساب هزینه فرصت صادرات سالیانه رقمی نزدیک به ۱۹ میلیارد دلار گاز دریافت کرده بودند که کمتر از ۷ میلیارد دلار بابت گاز تحویلی به عنوان خوراک در این ۱۲ ساله به دولت پرداخت کردند.

تناقض بزرگ تولید و خام‌فروشی متانول با رانت خوراک ارزان/ پشت پرده رانت ۱۲ میلیارد دلاری چیست؟

به گزارش تابناک اقتصادی؛ خام فروشی متانول یکی از معایب عمده‌ی صنعت پتروشیمی ایران است. در این روش، متانول به صورت خام به خارج از کشور به خصوص بازار‌های شرق آسیا به شکل انحصاری صادر می‌شود، بدون اینکه به محصولات پایین‌دستی تبدیل شود و خام‌فروشی متانول دارای معایب جدی است.

یکی از معایب عمده‌ی خام فروشی متانول، عدم بهره‌وری و ارزش افزوده است. با خام فروشی متانول، فقط ارزش متانول به دست می‌آید، در حالی که با تولید محصولات پایین‌دستی، ارزش افزوده بیشتری به دست می‌آید. همچنین، خام فروشی متانول باعث از دست رفتن فرصت‌های موازی برای گاز خام خوراک متانولی‌ها خواهد شد. به طور مثال مرکز پژوهش‌های مجلس در زمستان سال گذشته و وجود درخواست بالا برای گاز ایران در برهه زمستان سال گذشته توسط ترکیه، پیشنهاد داده بود که پتروشیمی‌های متانولی در سه ماه سرد سال به اورهال و تعمیرات اساسی سالیانه بپردازند و گاز معادل به شکل خام صادر شود که از این محل علاوه بر پرداخت سود و همچنین دستمزد کارگران متانولی، بیش از ۱.۳ میلیارد دلار نیز سودآوری بیشتر نصیب کشور شود، اما متاسفانه سال گذشته از این فرصت مهم در تامین گاز اروپا غفلت شد و به خام‌فروشی متانول ادامه دادیم.

از طرف دیگر با توجه به منافع کشور، خام فروشی گاز طبیعی نسبت به خام فروشی متانول بسیار ارزش افزوده‌ای بالاتری خواهد داشت. در همین رابطه با مریم رحمانی کارشناس انرژی پیرامون تناقض بزرگ حاکمیت در تداوم خام‌فروشی متانول گفتگو کردیم که در ادامه به آن خواهیم پرداخت.

مریم رحمانی کارشناس انرژی در گفتگو با تابناک اقتصادی با اشاره به اینکه باید برای مصرف گاز، بیشترین بهره‌وری و بازدهی را در نظر گرفت؛ اظهار کرد: مسئله خوراک پتروشیمی‌ها موضوع تازه‌ای نیست و همیشه این موضوع مطرح بوده است؛ اقتصاد سیاسی بسیار بزرگ بر مسئله پتروشیمی‌های متانولی سایه انداخته است و متاسفانه از مسیر اصلی خود یعنی اقتصادی بودن یک تولید منحرف شده است. در حال حاضر از نظر بحث‌های اقتصادی و بازدهی تولید، قطعا تولید و صادرات خام متانول ضررده است. باید مصرف گاز کشور به سمتی برود که بیشترین ارزآوری، بهره‌وری و بازدهی را برای کشور به ارمغان بیاورد، اما در کمال تعجب مشاهده می‌کنیم که به دلیل یک اشتباه بزرگ در گذشته، هر زمان بخواهیم مسئله گاز صنعت را اصلاح کنیم؛ با بهانه‌های واهی و غیراقتصادی، جلو این تصمیم گرفته می‌شود.

طبق اعلام گزارش کمیسیون اصل نود مجلس طی ۱۲ سال گذشته، پتروشیمی‌های متانول با احتساب هزینه فرصت صادرات سالیانه رقمی نزدیک به ۱۹ میلیارد دلار گاز دریافت کرده بودند که کمتر از ۷ میلیارد دلار بابت گاز تحویلی به عنوان خوراک در این ۱۲ ساله به دولت پرداخت کردند که این موضوع بیانگر ضرر و عدم‌النفع ۱۲ میلیارد دلاری کشور از محل اعطای رانت خوراک ارزان به متانولی‌های خام‌فروش به جای صادرات گاز طبیعی بوده است.

این کارشناس انرژی در رابطه با اهمیت اصلاح نرخ خوراک و سوخت گاز صنایع گفت: یکی از محوری‌ترین بحث‌های ما در اصلاح نرخ خوراک و سوخت گاز صنایع، پرداخت یارانه انرژی برای توسعه زنجیره ارزش است. از دهه ۸۰ که ایران به توسعه پارس جنوبی پرداخت و همچنین به تولیدکننده بزرگ گاز تبدیل شد، برای توسعه زنجیره ارزش صنایع پتروشیمی خوراک مایع، تصمیم به توسعه زیرساخت‌های لازم جهت تولید محصولات در دو شاخه اصلی اوره و متانول گرفته شد. با این وجود اوره به دلیل اهمیت غذایی و نیاز کشور به کود‌های شیمیایی به میزان مناسبی توسعه زنجیره ارزش یافت و در حال حاضر حاشیه سود ناخالص صنایع اوره محور در سامانه کدال حدود ۶۳ درصد است که علاوه بر قیمت بالای جهانی، با توسعه زنجیره ارزش نیز به این میزان سودآوری دست یافتند. متاسفانه، اما بحث متانول کاملا متفاوت است و نه تنها نیاز داخلی ندارد بلکه بیش از ۹۵ درصد آن به شکل خام صادر می‌شود.

وی ادامه داد: به دلیل اعطای رانت خوراک و همچنین نبود نیاز داخل برای توسعه زنجیره ارزش، متاسفانه ما به خام‌فروش متانول تبدیل شدیم. از همین رو نیز ما مخالف کامل خام‌فروشی متانول هستیم، زیرا خام‌فروشی گاز بسیار ارزش افزوده بیشتری از خام‌فروشی متانول دارد. این موضوع نیز به دلیل ماهیت زنجیره متانول است. متانول بالعکس اوره از مواد اولیه دیگری نیز تولید خواهد شد. این بدان معناست که در صورت گران شدن گاز طبیعی به مانند اتفاقی که در ۲۰۲۲ و بعد از جنگ روسیه با اوکراین افتاد، بسیاری از واحد‌های تولیدکننده متانول از گاز طبیعی تعطیل شدند یا متانول را از طریق سنتز ذغال‌سنگ به دست آوردند که حدود ۴۰ درصد از تولید متانول در دنیا به خصوص در چین از طریق ماده اولیه ذغال سنگ است و نه گاز طبیعی. از همین رو با احتساب قیمت گاز طبیعی صادراتی ایران و رانت خوراک بالا اعطایی به پتروشیمی‌های متانولی در ایران، خام‌فروشی گاز نسبت به خام‌فروشی متانول بسیار ارزش افزوده بالاتری برای کشور دارد و به هیچ وجه عقلانی نیست که به خام‌فروشی متانول به این حجم ادامه دهیم.

این کارشناس انرژی در ادامه اظهار کرد: طبق اعلام گزارش کمیسیون اصل نود مجلس طی ۱۲ سال گذشته، پتروشیمی‌های متانول با احتساب هزینه فرصت صادرات سالیانه رقمی نزدیک به ۱۹ میلیارد دلار گاز دریافت کرده بودند که کمتر از ۷ میلیارد دلار بابت گاز تحویلی به عنوان خوراک در این ۱۲ ساله به دولت پرداخت کردند که این موضوع بیانگر ضرر و عدم‌النفع ۱۲ میلیارد دلاری کشور از محل اعطای رانت خوراک ارزان به متانولی‌های خام‌فروش به جای صادرات گاز طبیعی بوده است. کما اینکه صادرات گاز و تجارت گاز نه تنها تحریم‌پذیر نیست، بلکه به دلیل وابستگی و نیاز‌های متنوع گازی کشور‌های همسایه، از نظر نزدیکی در روابط تجاری، اقتصادی و سیاسی نیز بین ایران و کشور‌های دریافت‌کننده گاز طبیعی از ایران نیز منتج می‌شد.

 

 

 

 

 

 

توضیحات سخنگوی شورای نگهبان درباره “پیش ثبت‌نام” انتخابات:

در این مرحله وارد “بررسی صلاحیت” نمی‌شویم/ تایید مدارک توسط نهادهای مرجع انجام می‌گیرد/ ثبت‌نام نهایی نیازمند تایید مدارک است/۶

دکتر طحان‌نظیف گفت: شورای نگهبان در مرحله پیش ثبت‌نام وارد بحث بررسی صلاحیت‌ها نخواهد شد و تنها مدارک شکلی و عینی افراد توسط نهادهای مورد استعلام بررسی خواهد شد.

در این مرحله وارد

 

 

 هادی طحان‌نظیف عضو حقوقدان و سخنگوی شورای نگهبان در جمع دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز که در دوره تشکیلاتی “الصافات” شرکت کرده بودند، اظهار داشت: آینده کشور به دست جوانان و دانشجویان‌ بابصیرت‌ و مطالبه‌گر ساخته خواهد شد. لذا این قشر باید میزان اشراف خود بر موضوعات داخلی و بین‌المللی و سطح اطلاعات خود را افزایش دهد.

وی که در جمع دانشجویان بسیجی سخن می‌گفت با اشاره به تصویب اصلاحیه قانون انتخابات مجلس در روزهای اخیر عنوان کرد: اصلاح قانون انتخابات را در راستای حقوق مردم و داوطلبان ارزیابی می‌کنیم. به نظر می‌رسد برخی از کسانی که آن را نقد می‌کنند، محتوایش را نخوانده‌اند.

سخنگوی شورای نگهبان ادامه داد: قانون جدید انتخابات صرفا یک به‌روزرسانی براساس شرایط و اقتضائات روز است و چیزی بیش از این نیست. البته باید نسبت به آن اطلاع‌رسانی بیشتری صورت گیرد.

سخنگوی شورای نگهبان با اشاره به اینکه در انتخابات سال ۹۸ حدود ۱۶ هزار نفر برای داوطلبی نمایندگی مجلس ثبت‌نام کردند، گفت: فارغ از قضاوت در مورد خوب و بد این میزان ثبت‌نام، زمان‌بندی و مهلت رسیدگی به این ثبت‌نام‌ها باید متناسب با تعداد باشد. متاسفانه در قانون قبلی موعد رسیدگی خیلی کم بود.

وی اضافه کرد: در قانون جدید فرآیند پیش‌ثبت‌نام در نظر گرفته شده تا کسانی که شرایط اولیه حضور در انتخابات‌ مانند مدرک تحصیلی، سن لازم، عدم سوء پیشینه موثر قضایی و امثال این‌ها را ندارد، وارد فرآیند نشوند تا وضعیت گذشته ساماندهی شود و افرادی که شرایط عینی و شکلی دارند با خیال آسوده‌تری ثبت‌نام کنند.

این عضو حقوقدان شورای نگهبان طی کردن این فرآیند برای افراد را بسیار کم‌هزینه‌تر از نشستن مهر ردصلاحیت بر پیشانی آن‌ها دانست و خاطرنشان کرد: آنچه اصلاح شده به‌روزرسانی قانون انتخابات نسبت به تحولات و شرایط روز است و تا فراهم آمدن یک‌ قانون کامل فاصله داریم.

دکتر طحان‌نظیف بیان کرد: شورای نگهبان در مرحله پیش ثبت‌نام وارد بحث بررسی صلاحیت‌ها نخواهد شد و تنها مدارک شکلی و عینی افراد توسط نهادهای مورد استعلام بررسی خواهد شد.

وی همچنین گفت: افرادی می‌توانند در مرحله بعد اقدام به ثبت‌نام کنند که مدارک‌شان در این مرحله تایید شده باشد.

سخنگوی شورای نگهبان روشن‌تر شدن وضعیت تبلیغات در فضای مجازی‌ را از جمله مزایای اصلاحیه جدید قانون انتخابات دانست و تصریح کرد: جریانات دانشجویی و مطالبه‌گر باید این مسائل را بدانند و با آگاهی آن را برای دیگران تبیین‌ کرده یا خودشان تحت‌تاثیر نقدهای غیرمنصفانه قرار نگیرند و البته وضعیت کاملتر و بهتر را مطالبه‌ کنند.

دکتر طحان‌نظیف درباره ردصلاحیت برخی افراد در دوره‌های مختلف انتخاباتی هم اظهار داشت: شورای نگهبان بر اساس استعلامات‌ مراجع‌ قانونی اظهارنظر می‌کند و خودش دارای نظام تحقیقاتی مستقل نیست.

وی افزود: طبیعی است که یک نفر در انتخابات‌ مجلس تایید شود ولی در ریاست‌جمهوری‌ این اتفاق‌ رخ ندهد، چون هر انتخابات و هر قانون شرایط خاص خود را دارد اما در کل دانستن این نکته مهم است که دلایل ردصلاحیت افراد به اطلاع خودشان رسانده می‌شود ولی درباره انتشار عمومی این دلایل نیازمند مجوز قانونی هستیم.

دکتر طحان‌نظیف در پاسخ به انتقاد یکی از دانشجویان درباره تایید صلاحیت برخی افراد در دوره‌های مختلف‌ انتخاباتی هم تاکید کرد: مبنای ما در شورای نگهبان همان چیزی است که قانون مشخص کرده لذا ما خارج از وظایف‌ خودمان ورود‌ نمی‌کنیم. مثلا قانون هیچ‌گاه از ما نخواسته که برنامه یک‌ کاندیدا یا میزان توانمندی وی برای اجرای شعارهایش را بررسی کنیم. این کار بر عهده مردم است.

وی در خصوص نظارت استصوابی هم گفت: شورای نگهبان‌ در انتخابات‌ به عنوان یک ناظر آگاه و فعال عمل می‌کند. نظارت استصوابی یعنی نظارت دارای ضمانت اجرا و در جاهای مختلف هم وجود دارد. نظارت در انتخابات اگر عام یعنی در همه مراحل و استصوابی یعنی موثر و دارای ضمانت اجرا نباشد، کارکرد خودش را از دست خواهد داد.

 

 

 

 

همه چیز در مورد یوفو؛ آیا پای فضایی‌ها در میان است؟/۵

حسین مهدی‌تبار _ پژوهشگر حوزه بین‌الملل
همه چیز در مورد یوفو؛ آیا پای فضایی‌ها در میان است؟

 بحث پیرامون ارتباط یوفوها و موجودات غیر زمینی برای سال‌ها به یکی از جذاب‌ترین بخش‌های رسانه‌های زرد تبدیل شده بود. پس از جلسه اخیر کنگره آمریکا در این رابطه، این مساله بار دیگر به فضای جدی کارشناسی هم کشیده شده است.

همه چیز از سال ۱۹۴۷ آغاز شد. هم‌زمان با شروع تنش‌ها میان ایالات متحده و شوروی، یک خلبان نیروی هوایی ارتش ایالات متحده اعلام کرد جسمی پرنده را در آسمان‌های این کشور مشاهده کرده است. جسمی که ویژگی‌های عجیبی داشته و با سرعتی کم‌نظیر ناپدید شده است!
اصطلاح یوفو (UFO) به عنوان خلاصه‌ای از عبارت انگلیسی «شئ ناشناس پرنده» (Unidentified flying object) از همان زمان مصطلح شد. این مساله موجی از هیاهو را در میان جوامع ایجاد کرد. بر همین اساس بازار فیلم‌های هالیوودی با فرضیه‌هایی مانند وجود بشقاب پرنده و آدم فضایی رونق گرفت.

بنابراین نخستین جنجال‌های رسانه‌ای در مورد اجسام پرنده به دهه‌ها پیش باز می‌گردد. با این حال پس از این‌که چند سال پیش پنتاگون(وزارت دفاع آمریکا) به صورت رسمی، صحت تصاویر انتشار یافته را مورد تائید قرار داد، ماجرا شکل تازه‌ای به خود گرفت. وزارت دفاع آمریکا به طور رسمی فیلم‌ها و تصاویری را که توسط خلبانان و نیروهای این وزارتخانه گرفته شده بود منتشر کرد تا ثابت کند اصل این تصاویر جعلی نیست. در روزهای اخیر نیز جلسه کنگره در این رابطه، بار دیگر یوفو و حواشی آن‌را بر سر زبان‌ها انداخته است.

اما یوفوها واقعا چه چیزی هستند؟ چرا این مساله دوباره مطرح شده است؟ چرا اهمیت این پدیده‌ها به‌اندازه‌ای رسیده که مجلس نمایندگان آمریکا در مورد آن جلسه برگزار کند؟ این گزارش تلاش می‌کند به این پرسش‌ها پاسخ دهد.

دانشمندان به دنبال تائید شواهد وجود حیات میکروبی در سیاره‌های دور دست هستند؛ نه این‌که مشابه فیلم‌های علمی_تخیلی، فضایی‌ها با سفینه‌های خود به سطح زمین برسندیوفوها چه چیزی هستند؟

این پرسش که یوفوها چه چیزی هستند، از اساس پرسش نادرستی است. این اشیا از این نظر یوفو یا «اشیا ناشناس پرنده» نامیده می‌شوند که ناشناسند و هیچکس نمی‌تواند چیستی آن‌ها را توضیح دهد. البته در حال حاضر پنتاگون و ناسا به جای عبارت یوفو، از اصطلاح یواِی‌پی (UAP) به عنوان خلاصه عبارت «پدیده‌ هوایی ناشناخته»(unidentified aerial phenomena) برای توضیح استفاده می‌کنند. همچنین در برخی گزارش‌ها از آن‌ها به عنوان «پدیده‌های غیرعادی غیرقابل توضیح»(unexplained anomalous phenomena) نام برده شده است.

از سال ۱۹۴۷ خلبانان آمریکایی بارها مدعی شده‌اند که این اشیا مرموز را که با شتاب بی‌نظیر حرکت می‌کنند دیده‌اند. در سال‌های اخیر برای توضیح این پدیده‌ها، گزارش‌های غیر علمی زیادی منتشر شده که ماهیت آن‌ها را غیرطبیعی و به بیرون از زمین نسبت می‌دهد. با این‌حال دانشمندان چندان به این خط داستانی علاقه‌مند نیستند. آن‌ها به دنبال تائید شواهد وجود حیات میکروبی در سیاره‌های دور دست هستند؛ نه این‌که مشابه فیلم‌های علمی_تخیلی، فضایی‌ها با سفینه‌های خود به سطح زمین برسند.

گزارش‌های تخصصی مهمی وجود دارد که توضیح می‌دهد چرا ارتباط این پدیده‌ها به زیست فضایی اعتبار علمی ندارد. با این‌حال ادعای ماهیت غیرزمینی این پدیده‌ها همواره در میان جوامع طرفدار داشته است. به گزارش نشریه آمریکایی «فوربس» از زمانی که تاریخ ثبت شده، انسان‌ها به این فکر می‌کردند که آیا ما تنها هستیم یا نه. از آن‌جایی که بحث پیرامون وجود زیست در فضا از علایق مردم جهان محسوب می‌شود، ادعاهای مربوط به نسبت یوفوها و فضایی‌ها از جذابیت رسانه‌ای زیادی برخوردار است.

در کنار همه این توضیحات، بر اساس گزارش پنتاگون در سال ۲۰۲۲ درباره تصاویری که خلبانان منتشر کرده بودند، هیچ شواهدی مبنی بر وجود زیست فرازمینی وجود ندارد. در واقع اگرچه صحت تصاویر تائید شده اما این تصاویر به هیچ‌وجه به معنی حضور موجودات فضایی (!) نیست.

به گزارش نشریه آتلانتیک از یک اختر زیست‌شناس، زیست فرازمینی با توجه به جذابیت آن برای دانشمندان، از اساس چیزی نیست که بتوان آن‌را مخفی کرد. در نتیجه این فرضیه که ناسا به دروغ حیات فرازمینی را انکار می‌کند چندان میان دانشمندان معتبر نیست.

بر اساس گزارش پنتاگون، در سال ۲۰۲۲ از مجموع ۵۱۰ تصویر دریافتی، ۱۷۱ مورد غیرقابل توضیح بوده؛ با این‌حال منشا غیرزمینی این پدیده‌ها هرگز اثبات نشده است‌بر اساس گزارش پنتاگون، در سال ۲۰۲۲ از مجموع ۵۱۰ تصویر دریافتی، ۱۷۱ مورد غیرقابل توضیح بوده؛ با این‌حال منشا غیرزمینی این پدیده‌ها هرگز اثبات نشده است‌. به گفته یک کارشناس اخترشناسی، «بیشتر پدیده‌های ناشناس که توسط ارتش گزارش شده‌اند، بالون‌های هواشناسی، هواپیماهای بدون سرنشین، هواپیماهای نظامی ناشناس یا مربوط به نقص‌های دوربین بوده‌اند.»

اما در مورد ۱۷۱ مورد از پدیده‌هایی که تصویر آن بررسی شده، هیچ توضیح علمی وجود ندارد. ناسا در توضیحاتی در رابطه با این موارد گفته بود: «بیشتر رویدادها دارای توضیحات متعارف هستند. رویدادهایی باقی‌مانده که ما آنها را درک نمی‌کنیم، آن‌هم به این دلیل که در رابطه با آن‌ها داده‌هایی کم کیفیت وجود دارد که برای تشخیص ماهیت آن‌ها کافی نیست.»

به عقیده دانشمندان، این پدیده‌ها «ناشناخته» تلقی می‌شوند چون تصاویر موجود چندان با کیفیت نیست که بتوان آن‌ها را تشخیص داد. بر این اساس یک پهپاد معمولی در فاصله زیاد از دوربین می‌تواند یک‌ یوفو تلقی شود! اما نگرش‌های دیگری هم در رابطه با این پدیده‌ها وجود دارد.

دسته‌ای از طرفداران تئوری‌های توطئه، این پدیده‌ها را به پروژه‌های مخفی نظامی پنتاگون نسبت می‌دهند. گروهی از هواداران شبه علم نیز چنانچه گفته شد، ماهیت این موارد را به حیات غیرانسانی و فضایی مرتبط می‌دانند. در این بین، گروهی از کارشناسان نظامی این احتمال را مطرح کرده‌اند که ممکن است برخی اجسام دیده شده، انواعی از پرنده‌های نظامی چینی و یا روسی باشد که پنتاگون نتوانسته آن‌را تشخیص دهد. با این‌حال اسناد علمی هیچ‌کدام از احتمالات یاد شده را تائید نمی‌کنند. جلسه اخیر کنگره آمریکا نیز چیز جدیدی به اطلاعات موجود اضافه نکرده است.

با این‌حال از آن‌جایی که این پدیده‌ها بارها در مرزهای هوایی ایالات متحده دیده شده‌اند، پنتاگون مسئول اصلی بررسی رویدادهای مربوط است زیرا اگر این پدیده‌ها مبدأیی زمینی داشته باشند، این مساله با امنیت ملی ایالات متحده ارتباط دارد و طبیعی است بیش از ناسا، به پنتاگون و امور ارتش این کشور مرتبط باشد. تمرکز پنتاگون بر این پدیده‌ها، حواشی مربوط به آن‌را بیش از آن‌که به علم مربوط شود، امنیتی کرده است.

چه ارتباطی به امنیت بین‌الملل دارند؟

چنانچه اشاره شد، شروع جنجال‌ها پیرامون یوفوها به اوایل جنگ سرد بازمی‌گردد؛ هم‌زمان با دکترین ترومن در سال ۱۹۴۷ که روند روابط شوروی و ایالات متحده را دچار دگرگونی کرد. این سال همچنین سال تشکیل شاخه مستقل نیروی هوایی برای ارتش آمریکا بود. برای شاخه تازه تاسیس هوایی، وجود اشیای ناشناسی در هوا، بهترین توجیه برای بقا و افزایش بودجه محسوب می‌شد.

بر خلاف جنگ‌های قرن‌های پیشین که در آن با محوریت دولت‌های همسایه اروپا، توسعه نیروی زمینی و دریایی اولویت داشت، تقابل ایالات متحده و شوروی، با وجود فاصله این دو کشور، اهمیت جنگ‌های هوایی را افزایش داد. این روند در نهایت به مسابقه فضایی هم کشیده شد. از اساس تلاش‌های ناسا برای دسترسی به ماه و دیگر اجرام فضایی، نه با هدف توسعه علمی که به دلیل رقابت با شوروی مهم بود.

تلاش‌های ناسا برای دسترسی به ماه و دیگر اجرام فضایی، نه با هدف توسعه علمی که به دلیل رقابت با شوروی مهم بودکشف فضا به این دلیل دنبال می‌شد که در رقابت‌های نظامی از آن استفاده شود. در واقع، فضای ماورای جو در ابتدا، زمین بازی جدیدی برای نبرد نظامی ابرقدرت‌ها بود. در نهایت نیز جنگ سرد، با هراس شوروی از تکمیل پروژه تحقیقاتی دولت آمریکا با عنوان جنگ ستارگان به پایان خود رسید. این پروژه قرار بود از فضا، موشک‌های اتمی شوروی را هدف قرار دهد.

فضای جنگ سرد اهمیت کشف واقعیت یوفوها را افزایش داده بود. به گزارش فارن پالیسی «بشریت از ابتدای تاریخ ثبت‌شده، چیزهای عجیبی را در آسمان می‌دید، اما این تحولات [مربوط به جنگ سرد] بشقاب پرنده را به یک تهدید امنیت ملی تبدیل کرد.» ایالات متحده به دنبال آن بود تا نخستین کشوری باشد که به ماهیت این پدیده‌ها پی می‌برد. حتی بحث‌هایی مبتنی بر احتمال استفاده‌ از این پدیده‌ها برای توسعه نظامی مطرح شده بود. با این حال با پایان جنگ سرد، اهمیت این پدیده‌ها هم کاهش یافت.

در حال حاضر، وضعیت مشابهی در جهان ایجاد شده که بار دیگر اهمیت ماهیت یوفوها را افزایش داده است. تقابل ایالات متحده و چین به اندازه‌ای رسیده که بسیاری آن‌را به جنگ سرد جدید نسبت می‌دهند. در وضعیت کنونی، اهمیت فضای ماورای جو بیشتر از گذشته مطرح شده است؛ مساله‌ای که ایالات متحده را وادار به تشکیل «نیروی فضایی» در سال ۲۰۱۹ کرد. بر این اساس، پیروزی در رقابت فضایی به اولویت کشورها تبدیل شده است. اگر مسابقه فضایی پیشین با دسترسی انسان به ماه پایان یافت، برخی انتظار دارند مسابقه فضایی قرن ۲۱ با کشف حیات فرازمینی یا رویدادهای خارق‌العاده دیگر به نقطه پایان برسد.

 

 

 

چرا اسلام‌هراسی در اروپا شدت یافته است/۶

سیده مریم سیدان
چرا اسلام‌هراسی در اروپا شدت یافته است

 اعضای احزاب راست افراطی در کشورهای سوئد، دانمارک و هلند با چراغ سبز و ارائه مجوز، توهین به مقدسات مسلمانان را در دستور کار قرار داده‌اند. در فرانسه نیز قدرتمندترین حزب تندرو اروپا در کنار سیاست‌گذاری‌های ضداسلامی دولت، مسلمانان را زیر فشار قرار داده‌اند؛ پرسش این است که دلیل شدت‌یافتن موج اسلام‌هراسی در اروپا در سال‌های اخیر چیست؟

به گزارش ایرنا در ماه‌های اخیر همواره خبرهایی از قرآن‌سوزی در کشورهای مختلف اروپا از قبیل سوئد، دانمارک و هلند در جهان مخابره شده که خشم مسلمانان جهان را برانگیخته‌ ؛ رفتار غیراخلاقی که به طور معمول از سوی افراد مرتبط با احزاب و گروه‌های تندرو انجام گرفته‌ است.

به عنوان نمونه «ادوین واگنسفلد» رهبر گروه افراطی اسلام‌ستیز «پگیدا» در هلند یک نسخه از قرآن کریم را پس از پاره کردن و هتک حرمت آن، سوزاند. درموردی دیگر پنج تن از اعضای گروه افراط‌گر «ملی‌گرایان دانمارکی» هم اهانت به قرآن کریم را با سوزاندن این کتاب آسمانی در در مقابل سفارت مصر در این کشور تکرار کردند.

زنگ خطر قدرت‌یابی راست افراطی در اروپا

قدرت‌یابی احزاب پوپولیست و افراطی در سپهر سیاسی کشورهای مختلف قاره اروپا، خطر تشدید بحران‌ها به ویژه بحران‌هایی که به مهاجران ارتباط می‌یابد را افزایش داده‌ است. آنها با بهره‌گیری از مسائل و مشکل‌های معیشتی و امنیتی، نوک پیکان اتهام را به سمت مهاجران مسلمان نشانه می‌روند تا بجای سیاست‌گذاری‌های ناصحیح و سیاست‌های اشتباه سردمداران، مسلمانان مهاجر را ریشه تمامی مشکلات غرب معرفی کنند.

احزاب راست افراطی با بهره‌گیری از مسائل و مشکل‌های معیشتی و امنیتی، نوک پیکان اتهام را به سمت مهاجران مسلمان نشانه می‌روند تا مسلمانان مهاجر را ریشه تمامی مشکلات غرب معرفی کنندهمین شعارهای ضدمهاجرتی و پروژه مقصرنمایی مسلمانان بستر را برای قدرت‌یابی آنها در انتخابات سیاسی هموار کرده‌ است. اوایل مهرماه سال گذشته در انتخابات پارلمانی ایتالیا، راست‌گراترین جناح این کشور به رهبری «جورجیا ملونی» به پیروزی رسید.
بنابراین پیروزی حزب «فراتیلی دیتالیا» (برادران ایتالیا) به رهبری ملونی، نگرانی مهاجران و اقلیت‌های دینی و قومی-نژادی را برانگیخت زیرا این حزب پیروزی و رهبری آن مواضع ضد مهاجرتی اتخاذ کرده و خواستار بسته شدن کامل مرزها به روی مهاجران و پناهندگان شده است. ایتالیا تنها کشور اروپایی برای ظهور راست افراطی در اروپا نیست و می‌توان آن را امتدادی از حرکت رادیکالی دانست که قاره اروپا در طول سال‌های اخیر شاهد آن بوده‌است.

در سوئد که امروزه به میزبان هتاکان به قرآن تبدیل شده‌است، انتخابات اخیر ائتلاف راستگرایان متشکل از اعتدال گرایان، لیبرال‌ها، دموکرات‌های مسیحی و دموکرات‌های سوئدی موفق شدند که ۱۷۶ کرسی پارلمان را به دست آورد.

سال گذشته حزب راست افراطی «آلترناتیو برای آلمان» در انتخابات پارلمانی این کشور توانست ۱۰ درصد آرا را به دست آورد که یک پیروزی بی‌سابقه برای تندروها در این کشور به شمار می‌رفت.

 

چرا اسلام هراسی در اروپا شدت یافته است؟

 

در اسپانیا هم از زمان مرگ ژانرال «فرانسیسکو فرانکو» برای نخستین بار در سال ۱۳۹۷، یک حزب کوچک به نام «وُکس» از جناح راست افراطی در صحنه سیاسی و انتخابات محلی استان اندلس به پیروزی دست یافت و ۱۲ نماینده از این حزب توانستند کرسی‌های مجلس را تصاحب کنند و به این ترتیب به اقتدار مطلق سوسیالیست‌ها پایان دهند؛ حزبی که به شدت مخالف مهاجران غیرقانونی است.

پارسال در فرانسه نیز حزب «جبهه ملی» یا همان «اجتماع ملی» به ریاست «مارین لوپن» در دور دوم انتخابات پارلمانی توانست ۸۹ کرسی را به دست آورد. این از معدود دفعاتی است که راست افراطی این درصد از کرسی‌ها را به دست آورده‌ است. در انتخابات ریاست جمهوری این کشور هم رقابت تنگاتنگ بود و مکرون به سختی در دور دوم توانست از سد لوپن بگذرد.

 

چرا اسلام هراسی در اروپا شدت یافته است؟

 

از طرفی حزب راستگرای فرانسه به رهبری «مارین لوپن» موفقیت چشمگیری را در انتخابات پارلمان اروپا به دست آورده‌ است. در سال ۱۳۹۸ این حزب توانست با کسب ۲۴.۴ درصد آرا پیروز انتخابات پارلمان ارپا در فرانسه لقب بگیرد.

موج اسلام‌گرایی و افزایش مسلمانان؛ بهانه اسلام‌ستیزان تندرو

بحران‌های مداوم منطقه که به طور عمده نتایج اشغالگری و تجاوز غرب هستند، یکی پس از دیگری بستر را برای شکل‌گیری و تشدید مهاجرت و پناهجویی به قاره اروپا هموار کرده‌اند. از این رو موج مهاجرتی که پس از سال‌های آغاز هزاره سوم با اشغال افغانستان و عراق شروع شده‌بود با بحران سوریه به اوج رسید. به عنوان نمونه تنها در سال ۲۰۱۵، حدود یک میلیون نفر جنگ زده و آواره خود را به خاک اروپا رساندند.

در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) تخمین زده می‌شد که حدود ۵.۷۲ میلیون مسلمان در فرانسه زندگی می‌کنند که بیشترین تعداد مسلمانان در فهرست کشورهای ذکر شده است. آلمان و بریتانیا نیز به ترتیب با ۴.۹۵ میلیون و ۴.۱۳ میلیون جمعیت مسلمان زیادی دارندروند مهاجرت و پناهندگی به اروپا با شروع بحران اوکراین جدی‌تر شد. چندی پیش، «آژانس مرزی اروپا» (فرونتکس) از افزایش بی‌سابقه شمار موارد ورود غیرقانونی به مرزهای اتحادیه اروپا طی ۶ سال گذشته خبر داد. بر اساس این گزارش، میزان عبور مهاجران غیرقانونی از مرزهای اتحادیه اروپا طی ۹ ماه نخست ۲۰۲۲ حدود ۷۰ درصد نسبت به مدت مشابه در سال گذشته میلادی افزایش یافته و به بالاترین سطح خود از سال ۲۰۱۶ تاکنون رسیده‌است.

البته همسنجی نحوه برخورد غرب با پناهجویان خاورمیانه‌ای و اوکراینی در عمل نشان داد که دولتمردان و مردم اروپا نسبت به جنگ‌زدگان برخوردی دوگانه دارند و جمعیت رو به رشد مسلمانان را در کشورهای خود برنمی‌تابند.

اکنون این پرسش‌ها مطرح می‌شود که مسلمانان اروپا چند میلیون نفر برآورد می‌شوند و چند درصد از جمعیت این قاره را تشکیل می‌دهند؟ بیشترین جمعیت مسلمان در کدام کشورها سکونت دارند؟

در گزارش وبسایت آماری «استاتیستا» که در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) منتشر شد، تخمین زده می‌شد که حدود ۵.۷۲ میلیون مسلمان در فرانسه زندگی می‌کنند که بیشترین تعداد مسلمانان در فهرست کشورهای ذکر شده است. آلمان و بریتانیا نیز به ترتیب با ۴.۹۵ میلیون و ۴.۱۳ میلیون جمعیت مسلمان زیادی دارند.

 

چرا اسلام هراسی در اروپا شدت یافته است؟

 

در همان سال وبسایت «مرکز تحقیقات پیو» (پیو ریسرچ) در گزارشی نوشت که تعداد مسلمانان کشورهای اروپایی ۴۴ میلیون نفر یا ۵ درصد کل جمعیت تخمین زده و پیش‌بینی می‌شود که در سال ۲۰۳۰ (۱۴۰۹)، مسلمانان بیش از ۱۰ درصد از کل جمعیت ۱۰ کشور اروپایی را تشکیل دهند: کوزوو (۹۳.۵ درصد)، آلبانی (۸۳.۲ درصد)، بوسنی و هرزگوین (۴۲.۷ درصد)، جمهوری مقدونیه (۴۰.۳ درصد). مونته نگرو (۲۱.۵ درصد)، بلغارستان (۱۵.۷ درصد)، روسیه (۱۴.۴ درصد)، گرجستان (۱۱.۵ درصد)، فرانسه (۱۰.۳ درصد) و بلژیک (۱۰.۲ درصد).

 

چرا اسلام هراسی در اروپا شدت یافته است؟

 

بنابراین مسلمانان با بیش از ۴۰ میلیون نفر، بزرگترین اقلیت در جامعه اروپایی به شمار می‌روند و بیشتر این افراد نیز در کشورهای اروپای غربی و شمالی ساکن هستند؛ جایی که خاستگاه فکری و اجرایی راست افراطی است.

در سال ۲۰۱۶ تعداد مسلمانان کشورهای اروپایی ۴۴ میلیون نفر یا ۵ درصد کل جمعیت تخمین زده‌ می‌شد و پیش‌بینی می‌شود که در سال ۲۰۳۰، مسلمانان بیش از ۱۰ درصد از کل جمعیت ۱۰ کشور اروپایی را تشکیل دهندتقابل این جریان با مسلمانان برخاسته از چند مؤلفه مهم راست افراطی است که عبارتند از بیگانه‌ستیزی، ضدیت با مهاجران، میهن‌پرستی رفاه‌طلبانه و برجسته‌سازی هویت ملی، نشانه‌هایی هستند که به موج مخالفت جریان راست افراطی با حضور مسلمانان در اروپا دامن می‌زنند.

نقش غیرقابل‌انکار دولتمردان در ترویج اسلام‌هراسی

سیاست‌گذاری‌های یک دولت و نظام سیاسی نقش چشمگیری در جهت‌دهی به افکار عمومی در خصوص مهاجران و پناهجویان مسلمان و دیگر اقلیت‌ها در اروپا دارد که در این بخش یک مطالعه موردی و مقایسه‌ای بین رفتار دولتمردان فرانسه و نیوزیلند با مسلمانان خواهیم داشت.

هیچ کس به طور قطع نمی‌داند که چه تعداد مسلمان در فرانسه وجود دارد – قانونی از قرن نوزدهم دولت فرانسه را از گنجاندن سوالات مربوط به نژاد و مذهب در سرشماری منع می‌کند اما واضح است که تعداد مسلمانان در فرانسه بیشتر از هر کشور اروپایی است و بسیاری از بررسی‌ها تعداد مسلمانان را حدود ۶ میلیون نفر یعنی نزدیک به ۱۰ درصد از جمعیت ۶۷ میلیونی این کشور برآورد می‌کنند.

لازم به بیان است که بیشترین فرانسه همزمان که بیشترین مسلمانان را بین کشورهای اروپایی در خود جای داده اما قوانین محدودکننده‌ای نیز برای آنها وضع می‌کند؛ افزون بر آن، قدرتمندترین حزب راست افراطی اروپا نیز در همین کشور فعالیت دارد که تلاش چشمگیری برای ترویج اسلام‌هراسی به کار بسته‌است.

 

چرا اسلام هراسی در اروپا شدت یافته است؟

 

رفتار مقامات الیزه و قانونگذاران این کشور علیه مسلمانان تاثیر چشمگیری بر موج ضداسلامی داشته‌ و از سال ۲۰۱۵ (۱۳۹۴)که در جریان چند حمله تروریستی از سوی داعش ۱۳۰ نفر جان باختند، این سختگیری‌ها شدت نیز یافته‌ است.

از همان زمان تاکنون دولت فرانسه قوانین مختلفی را با هدف اعمال محدودیت بر مسلمانان و آزادی‌های مذهبی آنان تصویب کرده‌ است از جمله قانونی که در سال ۲۰۱۶ (۱۳۹۵) به تصویب رسید و پوشیدن حجاب در محل کار را ممنوع می‌کرد. همچنین در سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶)، مکرون و دولت او قانونی را تصویب کردند که مسلمانان و مساجد را تحت نظارت شدید دولت قرار می‌داد.

میانه آوریل ۲۰۲۱ (فروردین ۱۴۰۰) نیز مجلس سنای فرانسه پس از ۲ هفته بحث و مذاکره، لایحه «احترام به اصول جمهوری» را با ۲۰۸ رأی موافق و ۱۰۹ رأی مخالف به تصویب رساند.

این طور به نظر می‌رسید که هدف از اصلاحات جدید، مبارزه با «افراط گرایی» است ولی در عمل این اصلاحات، والدین را از پوشیدن نمادهای مذهبی آشکار هنگام همراهی فرزندانشان در گردش‌های علمی مدرسه و دختران خردسال را از پوشاندن صورت یا «استفاده از نمادهای مذهبی در فضای عمومی» منع می‌کرد. نماز خواندن در محوطه دانشگاه و نمایش «پرچم‌های خارجی» در مراسم ازدواج نیز ممنوع شد. پوشیدن «بورکینی» (لباس شنای زنان مسلمان) در استخرهای عمومی که مدت‌ها مورد بحث بود نیز ممنوع اعلام شد.

بنابراین لایحه جنجالی مزبور به دلیل هدف قرار دادن کل جمعیت مسلمان فرانسه و تلاش برای «سکولاریزه کردن اسلام» در این کشور مورد انتقاد جدی قرار گرفت. از این رو جامعه مسلمان فرانسه ضمن ایجاد هشتگ HandsOffMyHijab# به راهپیمایی و تظاهرات علیه اقدام ضداسلامی مکرون و سنا پرداختند.

چرا اسلام هراسی در اروپا شدت یافته است؟

 

اقدام علیه مسلمانان تنها به نهادهای قانونگذاری و دولتی فرانسه محدود نماند و تحقیقات نشان می‌دهد که پلیس و نیروهای امنیتی نیز برخوردی تبعیض‌آمیز با مسلمانان دارند؛ همان رفتاری که با اقلیت سیاه‌پوست داشته‌اند.

تحقیقاتی که در سال ۲۰۱۷ (۱۳۹۶) در فرانسه انجام شد نشان داد هویت مردان جوانی که عرب یا سیاه‌پوست هستند، ۲۰ برابر دیگر افراد توسط پلیس مورد بررسی قرار می‌گیرد. همچنین بر اساس تحقیقی دیگر، آن‌هایی که اسم عربی دارند، ۳۲ درصد کمتر از دیگر متقاضیان برای مصاحبه کاری دعوت می‌شوند.

نیوزیلند نقطه مقابل فرانسه است؛ کشوری که مقامات آن به شدت با راست افراطی و جریان‌های ضداسلامی برخورد کرده‌اندهمچنین سال ۲۰۱۹ ن(۱۳۹۸) نظرسنجی «مؤسسه تحقیقات عمومی فرانسه» نشان داد که ۴۲ درصد مسلمانان این کشور طی زندگی خود حداقل یک‌بار مورد تبعیض قرارگرفته‌اند. این تعداد برای زنانی که حجاب دارند به ۶۰ درصد می‌رسید. افزون بر آن، درصد زنان مسلمانان بدون حجابی که دست‌کم یک‌بار طی زندگی خود مورد تبعیض قرار گرفته‌اند، نیز ۴۴ درصد برآورد می‌شد.

حتی مسلمانان تحصیل‌کرده و متخصص فرانسه نیز از ترکش تبعیض در امان نیستند. به گفته کارشناسان، تبعیض در این کشور بسیاری از مسلمانان و به‌خصوص افراد متخصص را وادار می‌کند تا به دنبال فرصت‌های شغلی بهتر در خارج از این کشور باشند.

به گزارش «آناتولی»، یک مطالعه صورت گرفته توسط دانشگاه «لیل» فرانسه نشان داد تعداد زیادی از مسلمانان با تحصیلات عالی فرانسه را به مقصد کشورهای دیگر ترک می‌کنند. پس از بررسی ۱ هزار و ۷۴ مسلمانی که این کشور را ترک کرده‌اند، مشخص شد بیش از دو سوم با هدف انجام آزادانه دین و نیز دوری از اعمال نژادپرستانه و تبعیض نقل مکان کرده‌اند.

اما نیوزیلند در شرق، نقطه مقابل فرانسه است؛ کشوری که مقامات آن به شدت با راست افراطی و جریان‌های ضداسلامی برخورد می‌کنند. در پی حمله تروریستی ۱۵ مارس ۲۰۱۹ (۲۴ اسفند ۱۳۹۷) به مسجد «النور» و مسجدی دیگر در محله «لینوود» شهر کرایست‌چرچ نیوزیلند حین اقامه نمازجمعه، ۵۱ تن شهید و ده‌ها نفر دیگر زخمی شدند.

«جسیندا آردرن» نخست‌وزیر سابق نیوزیلند بلافاصله پس از این حمله، ضمن محکومیت شدید آن و ابراز همدردی با مسلمانان و بازماندگان، قول داد که قوانین مالکیت و حمل سلاح در این کشور را اصلاح کند. دولت این کشور نیز در همین راستا با ممنوعیت تملک و حمل سلاح‌های نیمه اتوماتیک و نظامی موافقت کرد.

چرا اسلام هراسی در اروپا شدت یافته است؟

اقدامات سنجیده جسیندا آردرن نخست وزیر سابق نیوزیلند مانع از تکرار رخدادهای تروریستی در این کشور شد اما اقدامات تحریک‌کننده مقامات فرانسوی، بستر را برای ظهور قدرتمندترین حزب راستگرای افراطی در این کشور هموار کرده‌است

نخست وزیر سابق نیوزیلند در حالی که با لباس مشکی و روسری در نماز جمعه شرکت کرده‌بود، توجه رسانه‌ها را به خود جلب کرد. از آن زمان احترام و تکریم جایگاه مسلمانان نیوزیلند در دستور کار دولت آردرن قرار گرفت. او هر سال در ابتدای ماه رمضان این ماه مبارک را به مسلمانان کشورش تبریک می گوید و اذان از رادیو تلویزیون دولتی نیوزیلند نیز پخش می شود.

بنابراین می‌توان نتیجه گرفت که عملکرد دولتمردان و حاکمان تاثیر مستقیمی بر تشدید یا توقف موج اسلام‌هراسی دارد. همان طور که اقدامات به موقع و سنجیده آردرن در نیوزیلند مانع از تکرار رخدادهای تروریستی در این کشور شد اما در مقابل، اقدامات تحریک‌کننده و محدودکننده مقامات فرانسوی، بستر را برای ظهور بزرگترین و قدرتمندترین حزب راستگرای افراطی در این کشور هموار کرده‌ است؛ حزبی که اگرچه برای کسب قدرت و محبوبیت، مسلمانان را هدف قرار گرفته و به عنوان یک تهدید جلوه می‌دهد اما در آینده، خود به خطری جدی برای منافع ملی کشورهای متبوع تبدیل خواهد شد.

نگاهی به رفتار ضداخلاقی اعضای جنح‌های راست افراطی مبنی بر هتک حرکت قرآن کریم در میان کشورهایی چون سوئد، دانمارک و هلند نیز از چراغ سبز حاکمان آنها نشان دارد و توهین به اعتقادات قریب به ۲ میلیارد جمعیت جهان در این کشورها با مجوز رسمی و حمایت نهادهای امنیتی صورت می‌گیرد.

 

 

 

جهان با اهانت‌کنندگان به مقدسات چگونه برخورد می‌کند؟

سیده مریم سیدان
جهان با اهانت‌کنندگان به مقدسات چگونه برخورد می‌کند؟

هتک حرمت قرآن کریم و توهین به اعتقادات بیش از قریب به ۲ میلیارد مسلمان جهان در سوئد، دانمارک و هلند، موجی اعتراضی در میان کشورهای اسلامی به راه انداخته‌ است. حال این پرسش به ذهن می‌رسد که به راستی مردم و مقام‌های کشورهای دیگر جهان در صورت اهانت به مقدسات‌شان چگونه برخورد می‌کنند؟

در روزهای اخیر از هر گوشه وکنار جهان اسلام فریاد اعتراض به غرب به خاطر حمایت آنها از بی‌احترامی و توهین به مقدسات مسلمانان به گوش می‌رسد؛ صدای رسایی که توهین مکرر به مقدسات خود زیر عنوان شعار آزادی بیان غربی را به چالش می‌کشد.

برخلاف اعتراض‌های مسلمانان به قرآن‌سوزی در سال‌های گذشته اما گویی امروزه موج محکومیت بیش از هر زمانی جدی به نظر می‌رسد.

در این روزها واکنش‌ها به قرآن‌سوزی در جهان اسلام به صورت یکپارچه در دو سطح عمومی و رسمی-دیپلماتیک صورت گرفته‌ است که برخی از این اقدامات عبارتند از: برگزاری تجمعات اعتراضی در کشورهای مسلمان، تعطیلی سفارت سوئد در عراق، احضار سفیر سوئد در کشورهای ایران، عربستان، قطر و امارات، تحریم کالاهای سوئدی، فشار مردم مسلمان بر دولت‌های خود برای قطع روابط با سوئد و غیره.

در این روزها واکنش‌ها به قرآن‌سوزی در جهان اسلام به صورت یکپارچه در دو سطح عمومی و رسمی-دیپلماتیک صورت گرفته‌ است

۸ مورد قرآن‌سوزی در ۶ ماه اخیر

تازه‌ترین مورد از بی‌احترامی به مقدسات مسلمانان در اروپا به روز دوشنبه دوم مرداد برمی‌گردد که خبرگزاری «الجزیره» از به آتش کشیدن قرآن مقابل سفارت عراق در دانمارک توسط دو فرد تندرو خبر داد و نوشت که آنها عضو گروهی به نام «میهن‌پرستان دانمارکی» هستند. این حادثه آخرین مورد از یک رشته قرآن‌سوزی در سوئد و دانمارک است که اعتراضات را در خاورمیانه برانگیخت.

 

 

جهان با اهانت‌کنندگان به مقدسات چگونه برخورد می‌کند؟

 

اواخر ماه گذشته نیز شاهد اقدام مشابهی از سوی دیگر اعضای این گروه افراطی دانمارکی بودیم. این گروه ملی‌گرای تندرو و ضداسلام، جمعه‌ ۳۰ تیرماه در اقدامی شنیع یک نسخه از قرآن کریم و یک پرچم عراق را در مقابل سفارت عراق در کپنهاگ سوزاند و این مراسم را به صورت زنده در فیس بوک پخش کرد.

تنها در ۶ ماه گذشته، ۸ بار قرآن مورد هتک حرمت قرار گرفته‌ و تندروها بیش از هر زمانی فضا را برای ترویج خشونت و تفرقه‌افکنی بین ملت‌ها و ادیان مناسب می‌داننداما بیش از دانمارک، سوئد مرکز توهین به مقدسات مسلمانان بوده‌ است به طوری که تنها ماه گذشته ۲ بار شاهد اهانت به قرآن کریم در سوئد بودیم؛ اقدام موهنی که بار نخست در اوایل تیرماه و قبل از عید قربان و بار دوم در ۲۸ تیرماه از سوی «سلون مومیکا» تبعه عراقی مقیم این کشور با هماهنگی و حمایت کامل پلیس انجام گرفت.

بهمن ماه سال گذشته نیز «راسموس پالودان» یک شهروند تندرو و اسلام‌ستیز سوئدی – دانمارکی در اقدامی موهن، یک نسخه از قرآن کریم را در مقابل ساختمان سفارت ترکیه در پایتخت سوئد سوزاند. او هم مانند قرآن‌سوزی مومیکا، برای این کار خود از مقام‌های سوئد مجوز گرفت ه‌بود. پالودان پیشتر یعنی اواخر فروردین پارسال هم به بهانه آزادی بیان و تحت حمایت پلیس در شهر «لینکوپینگ» سوئد اقدام به آتش زدن قرآن کریم کرده‌ بود.

 

جهان با اهانت‌کنندگان به مقدسات چگونه برخورد می‌کند؟

 

پیش از دانمارک، سوئد مرکز توهین به مقدسات مسلمانان بوده‌است به طوری که تنها ماه گذشته ۲ بار شاهد اهانت به قرآن کریم در سوئد بودیمبعد از اقدام موهن این اسلام‌ستیز سوئدی – دانمارکی، «ادوین واگنسفلد» رهبر گروه افراطی اسلام‌ستیز «پگیدا» در هلند هم بهمن سال گذشته یک نسخه از قرآن کریم را پس از پاره کردن و هتک حرمت آن، سوزاند.

درموردی دیگر پنج تن از اعضای گروه افراط‌گر «ملی‌گرایان دانمارکی» هم روز سه‌شنبه هفته جاری، اهانت به قرآن کریم را با سوزاندن این کتاب آسمانی در در مقابل سفارت مصر در این کشور تکرار کردند.

حال این پرسش به ذهن می‌رسد که دولت‌ها، مردم و بازیگران سیاسی جهان در صورت اهانت به مقدسات خود یا دیگر ادیان الهی چه واکنشی داشته‌اند.

در ابتدای این بحث لازم به یادآوری است که ادیان ابراهیمی توهین به مقدسات را برنمی‌تابند. حتی در کشورهای اروپایی که اینک قرآن‌سوزی و اهانت به اسلام در آنجا مجوز و انجام می‌گیرد، مجوز دادن آنها برای ارتکاب چنین حرکت ضداخلاقی و ضدانسانی با تعالیم مسیحیت منافات دارد.

نمونه‌های زیادی وجود دارد که نشان می‌دهد وقتی توهین به اسلام باشد در قالب آزادی بیان تفسیر می‌شود در حالی که قضیه برای ادیان دیگر متفاوت است

برخلاف ادعای مقامات سیاسی و امنیتی کشورهای غربی مبنی بر آزادی بیان در توهین به مقدسات، نمونه‌های مختلفی وجود دارد که نشان می‌دهد مسئولان این کشورها با توهین کنندگان به مقدسات برخورد کرده‌اند.

یک نمونه لایحه مورد حمایت وزیر دادگستری لهستان در سال ۲۰۲۲ (۱۴۰۱) برمی‌گردد. بر اساس قانون پیشنهادی که توسط یکی از احزاب ائتلاف حاکم ملی-محافظه‌کار لهستان به پارلمان ارائه شد، هر کسی که «آشکارا کلیسا را توهین یا مسخره کند» تا ۲ سال زندانی می‌شود. بنابراین اهانت به احساسات مذهبی افراد دیگر از طریق توهین علنی به آنها یا مکانی که برای اجرای عمومی مناسک مذهبی در نظر گرفته شده‌ است، یک جرم کیفری محسوب می‌شود که مجازات آن تا ۲ سال زندان است.

نمونه دیگر به ماجرای حمله یک فرد به کلیسای «اوگدن» شهری در ایالت آیووای آمریکا در سال ۲۰۲۱ (۱۴۰۱) برمی‌گردد. هنگام صحبت با افسران، متهم، اعتراف کرد که قصد داشته‌است «برای کسانی که می‌خواهند در کلیسا عبادت کنند، ترس ایجاد کند.» همچنین برخی از صفحات انجیل پاره و سوزانده شده‌ بود که در نهایت این فرد به زندان محکوم شد.

مورد دیگر چند روز پیش اتفاق افتاد که «احمد علوش» شهروند سوری – سوئدی اعلام کرد مجوزی برای به آتش کشیدن تورات و انجیل آن هم در مقابل سفارت اسرائیل در استکهلم در اختیار دارد. اما در نهایت این جوان ٣٢ ساله، با در دست‌داشتن یک جلد قرآن، مقابل سفارت اسرائیل ظاهر شد و تاکید کرد هرگز قصد سوزاندن تورات یا انجیل را نداشته و تنها قصد داشته‌ است که از این طریق توجه‌ها را جلب و سوزاندن قرآن را محکوم کند.

 

جهان با اهانت‌کنندگان به مقدسات چگونه برخورد می‌کند؟

 

نکته اینجاست که با اعلام خبر صدور مجوز برای سوزاندن تورات و انجیل، موج اعتراضی از سوی مقام‌های رژیم صهیونیستی و سازمان‌های حامی یهودیان در سراسر جهان به راه افتاد؛ کسانی که پیشتر در مقابل قرآن‌سوزی سکوت اختیار کرده‌ بودند، اینک که متوجه سرایت بی‌احترامی به دین خود را شده‌اند هر گونه توهین به مقدسات را زیر سوال بردند.

 

جهان با اهانت‌کنندگان به مقدسات چگونه برخورد می‌کند؟

 

«اسحاق هرتزوگ» رئیس‌ این رژیم که نتیجه سکوت خود در مقابل توهین به قرآن را به چشم دیده‌ بود، در نمایشی رسانه‌ای مدعی شد «سوزاندن قرآن را که کتاب مقدس مسلمانان جهان است، محکوم می‌کنم و این مساله قلب من را به درد می‌آورد که چنین سرنوشتی انتظار تورات، کتاب مقدس یهودیان را می‌کشد…دادن اجازه برای سوزاندن متون مقدس، آزادی بیان نیست، بلکه تحریک عمومی و عملی بر اساس نفرت محض است.»

آمارها نشان می‌دهد که تنها در سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) حدود ۷۰ بار اماکن مقدس فسلطینیان از قبیل مسجدالاقصی مورد یورش و حمله صهیونیست‌ها قرار گرفته‌ است

همچنین «الی کوهن» ویر خارجه رژیم نیز از مقام‌های سوئدی خواست تا جلوی چنین عملی را بگیرند و مانع از تورات‌سوزی شوند.

با وجود این، مقام‌های رژیم صهیونیستی همواره خود به اماکن مقدس مسلمانان یورش می‌برند و آمارها نشان می‌دهد که تنها در سال ۲۰۱۱ (۱۳۹۰) حدود ۷۰ بار این اماکن از قبیل مسجدالاقصی مورد حمله صهیونیست‌ها قرار گرفته‌ است.

البته این رفتار صهیونیست‌ها تنها متوجه مسلمانان نیست و بلکه مسیحیان نیز همواره مورد توهین صهیونیست‌ها قرار گرفته‌اند که نمونه آن چند سال پیش در جریان برگزاری نمایشگاه هنر در موزه حیفا رخ داد. تصاویری که در آن نمایشگاه در معرض دید عموم قرار گرفته‌ بود، توهین واضح و مستقیم به حضرت مسیح(ع) و حضرت مریم (س) به شمار می‌رفت.

 

جهان با اهانت‌کنندگان به مقدسات چگونه برخورد می‌کند؟

 

واکنش‌های گسترده‌ای از سوی مسیحیان ساکن در فلسطین اشغالی و نیز اصحاب کلیسا نسبت به این اقدام صهیونیست‌ها صورت گرفت. مردم فلسطین در اعتراض به برگزاری یک نمایشگاه، اعتراض کردند که در نهایت منجر به حمله نظامیان اسرائیلی به تظاهرکنندگان و مصدوم شدن ده‌ها نفر بر اثر استنشاق گاز اشک‌آور شد.

حمله صهیونیست‌ها تنها متوجه مسلمانان نیست و مسیحیان نیز همواره مورد توهین این رژیم قرار گرفته‌اند که نمونه آن چند سال پیش در جریان برگزاری نمایشگاه هنر در موزه حیفا رخ دادرئیسان کلیساهای شهر حیفا نیز با صدور بیانیه‌ای در اعتراض به توهین به مقدسات مسیحی در نمایشگاهی در موزه این شهر، تاکید کردند: نمی‌توانیم نسبت به انتشار این تصاویر و مجسمه‌های موهن بی‌تفاوت باشیم.

کمیته اسلامی ـ مسیحی حمایت از قدس و مقدسات فلسطین نیز با صدور بیانیه‌ای، ضمن انتقاد شدید از این نمایشگاه تحریک‌آمیز، خواستار تعطیلی آن شد و اعلام کرد: این به اصطلاح نمایشگاه، حضرت عیسی (ع) و مریم مقدس (س) را به گونه‌ای نژادپرستانه و سخره‌آمیز به تصویر کشیده و چنین رفتاری نه تنها مسیحیان بلکه پیروان دیگر ادیان را خشمگین می‌سازد.

نکته حائز اهمیت این است که احزاب و گروه‌های تندرو و ملی‌گرای افراطی در اروپا همواره قدرت گرفته‌اند و این روند رو به افزایش بوده و شاید به همین دلیل است که فقط در ۶ ماه گذشته، ۸ بار قرآن مورد هتک حرمت قرار گرفته‌ است. بنابراین تندروها و حمله کنندگان به مقدسات دینی بیش از هر زمانی فضا را برای اعمال خرابکارانه، خشونت و تفرقه‌افکنی میان ملت‌ها و ادیان مناسب دیده‌اند و در صورت نبود اجماع بین ادیانی، ممکن است روند هتاکانه خود را گسترش دهند.

در نهایت باید گفت؛ جهان برخورد مناسب و درخوری با هتاکان و افراط‌گرایان علیه مقدسات آسمانی به ویژه شعائر دینی مسلمانان نداشته است و ضرورت دارد بزرگان و علمای ادیان مختلف در این زمینه ورود کنند، زیرا هتک حرمت کتاب آسمانی قرآن در واقع توهین به سایر ادیان و کتب آسمانی است و خشونت‌ها در این زمینه را افزایش می‌دهد.
این نکته حائز اهمیت است که رهبران و علمای سایر ادیان و دولت‌های مختلف باید با واکنش‌های درخور و به موقع در واقع اهداف دشمنان صلح جهانی را برای بروز تنش‌ها و خشونت‌های فراگیر از مسیر مذهب در جهان نقش برآب کنند.

 

 

 

 

 

نسل « زِد » چگونه خرید می‌کند؟/۶

نسل « زِد » چگونه خرید می‌کند؟

نسل زد با ویژگی‌های خاص رفتاری، الگوهای متفاوتی دارند. آنان جزو مصرف‌کنندگان بازارند که باید به ویژگی‌هایشان توجه داشت و لازم است که بازاریان با کسب شناخت کامل از این نسل به ارائه انواع محصولات و خدماتشان بپردازند.

به گزارش ایرنا نسل زد در طبقه‌بندی نسلی افراد بین ۲۰ تا ۲۵ ساله را شامل می‌شود؛ نسل سوم انقلاب که متولد ۱۳۷۴ تا ۱۳۸۹ هستند، درصد زیادی از جمعیت ایران را تشکیل می‌دهند. البته در برخی از طبقه‌بندی‌های دیگر با عناوینی چون نسل پنجم، نسل نت یا نسل پساانقلاب معرفی می‌شوند. مواجهه با نسل زد برای بسیاری یک چالش محسوب می‌شود زیرا به نظر می‌رسد آن‌ها متفاوت با نسل‌های گذشته رفتار می‌کنند و این رفتار ممکن است به تغییراتی از جمله در رفتار مصرف‌کننده منجر شود.

در این خصوص پژوهش‌هایی انجام گرفته که مقاله «مفهوم‌پردازی افت خرید نسل زد از دیدگاه نظریه ساختگرایی»[۱] نوشته «فرشته خلیلی پالندی»، «اسدالله کردنائیج»،‌ «سیدحمید خدادی حسینی» و «میثم شیرخدایی» یکی از آن‌ها است.

پژوهش حاضر، پژوهشی کیفی مبتنی بر پارادایم تفسیری است که به مدد راهبرد پژوهش نظریه ساختگرایی به اجرا درآمده است. به منظور گردآوری داده‌ها با چهل نفر از نسل زد با در نظرگرفتن ویژگی‌های جنیست، وضعیت تأهل، تحصیلات، شغل و وضعیت درآمد، مصاحبه نیمه‌‎ساختاریافته صورت گرفته است. برای تحلیل داده‌های مصاحبه از کدگذاری سه‌گانه اولیه، متمرکز و نظری استفاده شده است.

چرا نسل زد مهم است؟

نسل زد جزو مصرف‌کنندگان حال و آینده بازار است و به دلیلِ ویژگی‌ها و ظرفیت درآمدی‌شان توجه به آنها بسیار بااهمیت و برای آینده بازار و فعالیت‌های تجاری ضروری است زیرا آنان منابع درآمدی جدیدی برای بازارهای آینده هستند. به همین منظور، در رفتار خرید و ارائه محصول باید دیدگاه متفاوتی نسبت به دهه‌های قبلی وجود داشته باشد.

با تغییر در فناوری، نسل‌ها در کنار هم تغییر می‌کنند و بهترین راه برای پذیرش واقعی این تغییر جدید یادگیری، درک و سپس درگیرشدن آن به منظور کسب فرصت‌های بازاریابی است و در این بین، نقشی که نسل زد در بازار دارد، بسیار مهم است و باید بررسی شود.

نسل زد در زمره خریدارانی محسوب می‌شوند که لذت خرید بسیار برای آنها مهم است. زمانی که محصول نتواند آن طور که باید، انتظاراتشان را برآورده کند، این قشر خاص در مرحله بعدی توجهی به این محصول ندارند و مصرف آن را واگذار یا برای همیشه حذف می‌کنند

نسل زد از خریدارانی محسوب می‌شوند که لذت خرید بسیار برای آنها مهم است. زمانی که محصول نتواند آن طور که باید، انتظارات آنان را برآورده کند، این قشر خاص در مرحله بعدی توجهی به این محصول ندارند و مصرف آن را واگذار و یا برای همیشه حذف می‌کنند که این امر باعث افت خرید می‌شود. علاوه براین، وجود تنوع‌طلبی و خصلت دلزدگی در این قشر، موجب می‌شود وفاداری آنان به محصولی کم باشد و همین وضع موجب افت خرید می‌شود. به همین دلیل، با توجه به ویژگی‌های خاص این نسل، لازم است بازاریان با کسب شناخت کامل از این نوع افراد به ارائه محصولات و خدمات در بازار بپردازند.

ویژگی‌های نسل زد ایرانی

ویژگی‌های نسل زد در قالب مقوله‌های اصولی رفتاری (پاسخ‌های یک ارگانیسم در شرایط مشخص به یک محرک بیرونی)، شخصیتی (سبک‌های مختلف رفتار که ارگانیسم برحسب عادت از خود بروز می‌دهد)، ارزشی، اعتقادی (وضعیتی در ذهن که باوجود آن، فرد فکر می‌کند که چیزی درست است) و تفکر درباره محیط‌های خرد و کلان تقسیم‌بندی می‌شود.

ردیف مقوله‌های اصلی مقوله‌ها
۱ رفتاری تنوع‌خواهی، حضور و ارتباطات مجازی، تجربه‌گرایی، ریسک‌پذیری، مقلدبودن و سبک الگوبرداری، استفاده مناسب، راحت‌طلبی، توجه به کارهای زودبازده و کوتاه مسیر، عدم وفاداری، مقایسه‌گری، اعتیاد به فناوری و دنیای دیجیتال، دنبال‌کنندە روندها و تغییرات، بصری‌گرایی و گرایش به زیبایی‌شناختی، عجول بودن، مدگرایی و نوگرایی
۲ شخصیتی من مرجع بودن، بی‌هویتی شخصیتی، تقدم خواسته‌ها و اولویت‌گرایی، استدلال‌خواهی، توجه به خاص و منحصربه فرد بودن، خودجلوه‌گری، باهوش بودن و آگاه بودن، برون‌گرایی و سرخوشی، شنوندگی کم، خودسانسوری، مستقل بودن، سطحی‌نگر، جسارت، راحتی در بیان عقاید و احساسات، حال‌نگری و لحظه‌گرایی، لذت‌خواهی، خوداحترامی
۳ ارزشی سردرگمی حیات فیزیکی و مجازی، هنجارگریزی اجتماعی و هنجارگرایی فردی، تأثیر شبکه‌ها و کانال‌های ارتباطی، ساختارشکنی، آرمان‌گرایی و بلندپروازی، نااُمیدی از آینده، بی‌توجهی به ارزش‌ها و آرمان‌های گذشته
۴ اعتقادی همسویی با افراد انطباق پذیر و هم معیار، گرایش به سبک‌های فرهنگی غربی، تسامح در دین
۵ تفکری شبکه‌های ارتباطی امتیازی و کارکردی، مُصربودن در دستیابی به علایق و خواسته‌ها، چیرگی بر جامعه، تغییر و استفاده از اصطلاحات، دسترسی به اطلاعات، دانش فناوری، خلاق بودن و نوآوری
۶ تفکر درباره محیط کلان دوراهی در تصمیم‌گیری و انتخاب، نداشتنِ دید جامع به مسائل، بی‌توجهی به مسائل، ناتوانی در تجزیه و تحلیل مسائل کلان

*جدول کدگذاری ویژگی‌های نسل زد ایرانی

 

ردیف مقاله‌های اصلی مقوله‌ها
۱ ماهیت روان‌شناسی تمایل به تنوع‌خواهی، هزینه نکردن برای کارهای غیرپرستیژی، تجربە ناخوشایند و نارضایتی، عادت تندمصرفی در افراد، نبود احساسات لذت و اعتماد در خریدهای آنلاین، گرایش به جنبه های خاص و منحصربه فرد، اخبارهای منفی و ناخوشایند، احساس دلزدگی، ناهمسانی ادراکی و شناختی
۲ ماهیت جامعه‌شناسی و اجتماعی نقش رسانه‌های اجتماعی، دیدگاه اهرم مشورتی تأثیرگذاران و همراهان
۳ ماهیت اقتصادی اولویتِ اول بودن کالا در تصمیم‌گیری و انتخاب، بحث مسائل قیمتی و اهمیت آن، اولویت‌بندی خرید کالا متناسب با زمان مناسب
۴ ماهیت بازاریابی مسائل کیفیت و کارکردی محصول، نداشتنِ جذابیت های زیبایی و خوش ظاهری، نبودِ اخلاق حرفه‌ای در فروشندگان، نبودِ کالای مناسب و موردپسند، تجربە ناخوشایند از محیط فروشگاهی، بی‌توجهی به مسائل ضمانتی و خدمات پس از فروش

*جدول عوامل افت خرید نسل زد

 

ردیف مقوله‌های اصلی مقوله‌ها
۱ نیازشناسی پویا نیازسنجی (توجه به نیازها و نیازسنجی، توجه به خواسته‌ها و دغدغه‌ها)
۲ معیارشناسی پویا معیارشناسی (توجه به معیارهای روز، به روز بودن متناسب با معیارها، توجه به تغییرات و روندهای بازار)
۳ رفتارشناسی پویا رفتارشناسی (پیگیری و شناخت مداوم رفتارها، مطالعه و شناخت تفاوت‌ها از سوی خانواده ها، کسب و جمع‌آوری اطلاعات برای شناخت بهتر آن‌ها، شناخت نسل)
۴ نوآوری پویا نوآوری در تولید و فرایند (کپی برداری نکردن، منحصربه فرد بودن، استفاده از طرح های جالب و جذاب، متنوع بودن در انتخاب، نوآوری در تولید و خلاقیت)

توجه به نقش و اهمیت کیفیت و کارکرد (تولید کالای باکیفیت، بیان کارکرد محصول، کارایی محصول، استفاده از مواد اولیە باکیفیت)

۵ مشارکت پویا مباحث مشارکت اجتماعی (توجه به مسائل اجتماعی، توجه برندها به محیط‌های اطراف، فضاسازی)
۶ متمایزسازی و جایگاه‌سازی ذهنی متمایزسازی در جلوه‌گری و جایگاه‌سازی ذهنی (متمایزسازی، متمایزبودن و توجه به دیده شدن، توجه به جذابیت برند و کالا در دیده شدن، استفاده از رویکردهای متمایز)

مزیت رقابتی قیمتی (ارائە قیمت‌های متنوع، استفاده از روش های قیمت گذاری مناسب)

توجه به خدمات پس از فروش (ارائە ضمانت‌نامه‌های قابل اعتماد، خدمات پس از فروش)

۷ الگوسازی و فرهنگ‌سازی الگوسازی و فرهنگ سازی منحصر به نسل (الگوسازی منحصر به نسل، الگوسازی براساس معیارهای خودش، معیارسازی و فرهنگ‌سازی از سنین کم، جلب و جذب کردن هم معیارها، شبیه شدن و شبیه کردن، هم معیار شدن و نزدیک شدن، اعتمادسازی)
۸ فروشندە حرفه‌ای استفاده از فروشندگان با اخلاق حرفه‌ای (به روز بودن فروشگاه و فروشنده‌ها، استفاده از فروشندگان حرفه‌ای و مسلط، مناسب بودن ظاهر و پوشش فروشنده، صادق و خوش اخلاق بودن فروشندگان، توانایی برقراری ارتباط با مشتریان)
۹ رویکردهای تبلیغاتی واقع گرا استفاده از تبلیغات واقع‌گرا (استفاده از شیوه‌های تبلیغاتی مناسب، استفاده از شیوه‌های تبلیغاتی مدرن، نامحسوس بودن تبلیغات)

حضور در رسانه‌های پذیرفته شده و قابل تأیید (حضور در رسانه های متنوع، حضور در جمع‌های پذیرفته شدە نسل زد)

۱۰ بازاریابی دهان به دهان استفاده از رویکردهای گفته‌های شفاهی (منتشر کردن خبرهای خوب دربارە محصول، گفته‌ها و توصیه‌های مثبت دربارە کالا)

*جدول راهکاری مقابله با افت خرید

 

نتیجه‌گیری و پیشنهادها

افراد نسل زد یکی از دلایل رهاکردن کالا و خدمات را مسائل روانشناسی و گرایش‌های فردی و شخصیتی می‌دانند. آنها عواملی همچون علاقه و توجه به تنوع‌گرایی، خواص و منحصر بودن در ظواهر و تأثیرگذاری از نظر دیگران، احساس نارضایتی و تجربه ناخوشایند از یک محصول، برند یا فروشگاه، دلزدگی از یک محصول و پاسخگونبودن و ناتوانی محصول در برآورده کردن انتظارات و متناسب نبودن عملکرد و انتظارات را بسیار مؤثر و درخور توجه می‌دانند.

نسل زد عوامل افت خرید را از هر چهار منظر روانشناسی، جامعه‌شناسی، بازاریابی و اقتصاد معرفی کردند و تأکید داشتند که عوامل افت خرید ماحصل رفتارهای قابل کنترل و غیرقابل کنترل است

ازاین‌رو، بنابر ویژگی بیان شده از دیدگاه ساخت‌گرایی می‌توان بیان کرد که نسل زد عوامل افت خرید را از هر چهار منظر روانشناسی، جامعه‌شناسی، بازاریابی و اقتصاد معرفی کردند و تأکید داشتند که عوامل افت خرید ماحصل رفتارهای قابل کنترل و غیرقابل کنترل است؛ بنابراین، می‌توان گفت در افت خرید نسل زد رویدادهای بسیاری وجود دارد که موجد افت خرید در این نسل می‌شود؛ بنابراین، لازم است به هر چهار دیدگاه به طور کامل توجه شود و باید دانست که برخی از رفتارها در کنترل و برخی از آنها خارج از کنترل و اراده فرد است که باید به آن توجه شود.

ده راهکار اصلی برای مقابله با افت خرید نسل زد که عبارتند از: نیازشناسی پویا، معیارشناسی پویا، رفتارشناسی پویا، نوآوری پویا، مشارکت پویا، متمایزسازی و جایگاه‌سازی ذهنی، الگوسازی و فرهنگ‌سازی، فروشنده حرفه‌ای، رویکردهای تبلیغاتی واقع‌گرا و بازاریابی دهان به دهان.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*