خراسان جنوبی؛ مقصد سفر به سرزمین ناشناختهها
خراسان جنوبی با داشتن هزار و ۱۴ اثر ملی و پنج اثر جهانی دارای جاذبهها و ظرفیتهای منحصربهفرد گردشگری است که میتواند در فصول مختلف سال مقصد گردشگری باشد اما ناشناخته ماندن این ظرفیتها از موانع موجود به شمار میرود.
به گزارش ایرنا استان خراسان جنوبی از نظر موقعیت مکانی و داشتن عناصر مهم جذب گردشگر مانند چشم انداز و مناظر طبیعی، آثار تاریخی، تنوع اقلیمی، آداب و رسوم و سنن اجتماعی زمینههای مناسبی برای توسعه فعالیتهای گردشگری دارد اما نبود زیرساختهای حمل و نقل جادهای، ریلی و هوایی مناسب و نحوه انتخاب عرصه معرفی جاذبههای گردشگری در سطح ملی و بین المللی موجب شده تا در حوزه گردشگری ناشناخته باقی بماند.
بیش از ۲ هزار اثر تاریخی در خراسان جنوبی شناسایی شده که از این تعداد تاکنون هزار و ۱۴ اثر به ثبت ملی رسیده و سال گذشته با دریافت رای مثبت یونسکو برای ثبت جهانی ژئوپارک طبس به عنوان سومین ژئوپارک ایران، تعداد آثار ثبت جهانی این استان به پنج اثر افزایش یافت.
پیش از این سه اثر تاریخی و طبیعی خراسان جنوبی شامل باغ و عمارت اکبریه بیرجند، بیابان لوت مشترک بین استانهای خراسان جنوبی، کرمان و سیستان و بلوچستان و قنات بلده فردوس در فهرست میراث جهانی یونسکو ثبت شد و روستای خراشاد از توابع شهرستان بیرجند نیز به عنوان روستای جهانی توبافی (حولهبافی سنتی) از سوی شورای جهانی صنایع دستی به ثبت رسید و در ردیف روستاهای جهانی قرار گرفت که معرفی همه این ظرفیتها میتواند گردشگرای زیادی را به استان دعوت کند.
کارشناس و راهنمای گردشگری اداره کل میرث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان جنوبی در این باره گفت: گردشگردی در خراسان جنوبی فصلی است و اوایل تا اواسط فصل پاییز و فصل بهار بهترین زمان برای ورود گردشگران به این استان است.
احسان درستکار در گفت و گو با خبرنگار ایرنا افزود: در دیگر فصول سال ورود گرشگران را به استان کم داریم مگر در کریدورهای استان که شهرستانهایی مانند طبس، فردوس و نهبندان هستند شاهد گردشگرانی باشیم که گذر سفر محسوب میشوند و استان ما مقصد سفرشان نیست اما با یکسری از سیاستهای اجرایی و خطمشی گذاریها میتوانیم نگهداشت آنان را بیشتر کنیم.
وی گفت: همین مساله موجب شد تا یکسری اقدامات را برای بازاریابی و تبلیغات سفر انجام دهیم و در فصل گردشگری استان رویدادهایی را مستمر و سالانه برگزار کنیم که نمونه آن جشنواره ملی زرشک با همت دستگاههای اجرایی استان در مهر سال گذشته بود و در فاصله زمای چند روزه توانستیم بسته های سفر را آماده و به دفاتر خدمات مسافرتی و آژانسهای گردشگری ارسال کنیم که باعث افزایش ورود گردشگران به استان شد.
این راهنمای گردشگری ادامه داد: در روستای افین شهرستان زیرکوه که پایتخت زرشک بیدانه در دنیاست یکسری کلیپهای دو زبانه تهیه شد و از این قیبل روستاها میتوانند نمونه موفقی برای جذب گردشگر باشند.
نبود حمل و نقل ریلی و لغو و کاهش پروازها با توجه به بعد مسافتی که خراسان جنوبی از مرکز کشور داردیکی از موارد آسیبزا به صنعت گردشگری استان است.
وی در عین حال گفت: نبود زیرساخت مناسب حمل و نقل ریلی، لغو و کاهش پروازها با توجه به بعد مسافتی که خراسان جنوبی از مرکز کشور دارد یکی از موارد آسیبزا به صنعت گردشگری استان است، نداشتن زیرساخت ریلی آسیب جدی به حوزه گردشگری وارد میکند در حالی که صنعت ریلی یکی از معیار اساسی برای توسعه ملی است.
درستکار افزود: در زمینه بازاریابی و تبلیغات سال گذشته اقدامات خوبی انجام شد به ویژه کلیپهای چند زبانه برای کشورهای بازار هدف تهیه شد که نمونه آن معرفی پنج اثر جهانی به زبان روسی بود.
وی گفت: گردشگران خارجی به دنبال «ترینهای» آثار جهانی مانند مرتفعترین و گرمترین و سایر موارد هستند که در این راستا ژئو پارک طبس و بیابان لوت از آثار طبیعی و جهانی ثبت شده استان، حائز شرایطی هستند که توجه گردشگران با علایق ویژه را به خود جلب میکند.
کارشناس و راهنمای گردشگری اداره کل میرث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان جنوبی اظهار کرد: اخیرا طبق نتایج نهایی تحقیقات علمی، گرمترین نقطه زمین در بیابان لوت خراسان جنوبی با ثبت زمینی دمای ۷۳.۵ درجهای به ثبت رسید.
وی افزود: یکی دیگر از جاذبههای استان بافتههای صنایع دستی است که میتوان به پارچه برک سربیشه و مَله خوسف که خاص این منطقه بوده اشاره کرد و معرفی آن برای جذب گردشگران دارای اهمیت است.
درستکار بر لزوم معرفی آیینهای مختلف، آداب و رسوم سنتی خاص استان مانند آیین بیل زنی خوسف در روز عاشورا تاکید کرد و گفت: معرفی این نوع آیینها کمک به جذب گردشگر است.
وی ادامه داد: همچنین نقش مهم شهرداریها در توسعه گردشگری بسیار پررنگ و غیرقابل انکار است و این روند در نهایت به حفظ میراث تاریخی و ظرفیتهای گردشگری و ایجاد درآمد پایدار برای مردم و مدیریت شهری میانجامد.
به گفته وی در صورتی که جوامع محلی و بومیان ساکن در مقاصد گردشگری توانمند شود و با توسعه خرده فرهنگها خود را برای پذیرش گردشگر آماده کنند میتوان به بهره گیری این جوامع از صنعت درآمدزای گردشگری امیدوار باشیم.
عرصه معرفی جاذبههای گردشگری ملی باشد
مدیر انجمن گردشگری پایدار خراسان جنوبی هم با اشاره به اینکه عرصه معرفی جاذبههای گردشگری و تاریخی استان باید ملی باشد گفت: در سالهای اخیر جاذبههای استان به صورت تصویری، کلیپ یا برنامههای مستند خیلی کم در رسانه ملی به تصویر کشیده شده است.
احمد کاشانی افزود: برنامههای متعددی در حوزه گردشگری در شبکههای مختلف رسانه ملی در حال پخش است که سهم خراسان جنوبی در این برنامهها اندک بوده در صورتی که میتوان از قبل با تهیه کنندگان برنامه رایزنی و با حمایت مالی، معرفی جاذبههای استان در حوزه ملی انجام شود همان اتفاقی که در سایر استانها برای شناختهشدن جاذبهها دنبال میشود.
وی گفت: صدا و سیمای خراسان جنوبی در این زمینه خوب کار کرده و در مسیر افزایش آگاهی مردم نسبت به زیباییها و جاذبهها گام برداشته که قابل تقدیر است اما بُرد آن استانی است لذا باید فراتر از این عمل کنیم و وارد شبکههای ملی شویم که قطعا حضور در رسانه ملی میتواند برای خراسان جنوبی فرصت بزرگی باشد.
این فعال گردشگری با مثال زدن برنامههای پرطرفدار مثل برنامههای صبحگاهی شبکههای مختلف صدا و سیما که مخاطبان زیادی به ویژه زنان خانهدار را به خود اختصاص میدهد گفت: اگر بتوانیم دادههای اطلاعاتی جذاب و مناسبی درخصوص توانمندیهای گردشگری استان را به عنوان مسیر جدید و بکر به خانوادهها معرفی کنیم استان ما در برنامه سفر آنان قرار خواهد گرفت.
وی ادامه داد: طی یک و سال نیم اخیر شهرداری تهران همگام با وزارت میراث فرهنگی، پویشهای متعددی را برای معرفی جاذبههای گردشگری ایران برگزار میکند که یکی از پویشها با نام “ایران زیبا” در نوروز امسال برگزار شد و حدود ۴۰ درصد از بیلبوردهای پرطرفدار، مهم و پر بازدید تهران به این پویش اختصاص یافت و خراسان جنوبی نتواست از این پویش سهم قابل توجهی به خود اختصاص دهد.
کاشانی گفت: با توجه به اینکه انباشت حضور گردشگران داخلی در تهران است باید ارتباط خود را به خصوص با شهرداری تهران افزایش دهیم تا بتوانیم در بیلبوردهای تبلیغاتی به ویژه در ایام نوروز به معرفی جاذبههای استان بپردازیم.
وی افزود: پویش دیگری را اخیرا شهرداری تهران انجام داد به طوری که در ایستگاههای مترو که محل تجمع مسافران است به معرفی جاذبههای ایران پرداختند و باز هم خراسان جنوبی سهم کمی در این زمینه داشت.
مدیر انجمن گردشگری پایدار خراسان جنوبی گفت: پویش دیگری را شهرداری تهران با وزارت میراث فرهنگی برگزار کرد که جاذبه ثبت شده ایران در یونسکو را به تصویر میکشد و خوشبختانه عکسهای پنج اثر خراسان جنوبی که ثبت جهانی شده در این بیلبوردها معرفی شد و خبرگزاریها هم به این موضوع پرداختند.
به یکباره نمیتوان خراسان جنوبی را معرفی کرد
وی گفت: به یکباره نمیتوانیم خراسان جنوبی را به همگان معرفی کنیم ما سرزمین کمتر شناخته شده هستیم اما ظرفیتهای فراوانی داریم لذا باید مسیر صحیح و دقیق معرفی جاذبهها را در عرصه ملی و بین المللی تعریف کنیم که تاکنون انجام نشده اما طی چند برنامهای که در حوزه میراث فرهنگی دنبال میشود این حرکت آغاز شده است.
حضور خراسان جنوبی در نمایشگاه های بین المللی گردشکری کمرنگ است
کاشانی با تاکید بر معرفی خراسان جنوبی و جاذبههای گردشکری استان در عرصههای بین المللی افزود: هر سال ۲ نمایشگاه مهم گردشگری در جهان شامل «فیتور» اسپانیا و نمایشگاه «ی بی تی» آلمان برگزار میشود که آژانسهای زیادی در مورد ورودی تورها کار میکنند اما هیچگاه نمایندهای از استان نتوانسته در این نمایشگاه حضور یابد.
وی گفت: شاید هزینه سفر به اروپا و گرفتن غرفه در نمایشگاههای آن سنگین باشد اما با کمک دولت و اتاق بازرگانی، بخش خصوصی میتواند این مسیر را برای معرفی جاذبههای گردشگری و تاریخی استان دنبال کند و اگر به درستی انجام شود نوعی سرمایهگذاری است.
راه برای گردشگر مهم است
مدیر انجمن گردشگری پایدار خراسان جنوبی با تاکید بر تقویت زیرساختهای حمل و نقل در این استان گفت: اکنون وضعیت جادهها، ریلی و پروازهای استان مطلوب نیست بنابراین وقتی گردشگر میخواهد برنامهریزی کند جاده برایش مهم است که چطور به آن مقصد دست پیدا کند.
وی افزود: از طرفی وقتی گردشگرانی وارد مقصد میشوند و آنجا به آنان خوش بگذرد و از جاذبههای گردشگری لذت ببرند، سفیران ارزشمندی برای مقصد گردشگری و دعوت کننده برای سفر به آن میشوند.
کاشانی تصریح کرد: باید کمک کنیم زیرساختهای ریلی، جادهای و هوایی استان فراهم شود تا بتوانیم برگزاری رویدادهای ملی، بین المللی و منطقهای منظم و مستمر در حوزه گردشگری و صنایع دستی را داشته باشیم که تاثیر بسزایی در معرفی جاذبههای گردشگری دارد.
وی گفت: برگزاری رویدادهای گردشگری موجب میشود در یک زمان و مکان خاص انبوهی از گردشگران که علاقه دارند وارد استان شوند و اگر مستمر باشد باید تلاش کنیم به نقطهای برسیم که برای مثال اگر اسمی از رویداد زرشک در خراسان جنوبی برده میشود در ذهنها یادآوری شود.
این فعال گردشگری گفت: باید با ایجاد هم افزایی بین بخش خصوصی و دولتی استان اهمیت صنعت گردشگری برای آنها تبیین شود تا بخشی از سود خود را در حوزه فرهنگی هزینه کنند زیرا معرفی جاذبهها در عرصه ملی و بین المللی هزینهبر است اما باید با دید سرمایهگذاری کوتاه مدت به آن نگاه کنیم که این رویکرد، ورود گردشگران را به استان افزایش میدهد.
برگزاری مستمر رویدادهای گردشگری
وی گفت: خراسان جنوبی با داشتن پنج اثر ثبت شده در فهرست میراث جهانی یونسکو و بیش از هزار اثر در فهرست میراث ملی جایگاه ویژهای در کمربند گردشگری شرق کشور به خود اختصاص داده اما آنطور که باید و شاید در برابر استانهای دیگر که به لحاظ آمار و ارقام، جاذبههای جهانی و ملی کمتری دارند، شناخته شده نیست.
کاشانی با بیان اینکه خراسان جنوبی سرزمینی کهن و ناشناخته با جذابیتهای فراوان است اظهار کرد: برگزاری رویدادهای گردشگری مختلف در استان گامی مهم برای معرفی ظرفیتها و جاذبههای گردشگری، میراث فرهنگی و صنایع دستی استان است.
وی گفت: زمان پر تردد برای گردشگری استان از اواسط شهریور تا آخر دی ماه است که بهترین آب و هوا را در این زمان داریم و فصل برداشت محصولات ویژه کشاورزی استان مانند گل نرگس، عناب، زرشک، زعفران و پنبه در این بازه زمانی است البته فصل مناسب برای سفر به کویر نیز هست.
این فعال گردشگری افزود: پیشنهاد میشود رویدادهای مختلف و متنوع گردشگری را در این بازه زمانی تعریف کنیم از جمله رویداد بیابان لوت که میتواند معرف بیابان لوت همراه با روستاهای همجوار آن در خراسان جنوبی باشد و نیز رویدادهای گردشگری مزرعه همچون رویدادهای گردشگری زرشک، زعفران، گل نرگس، انار، پنبه مله همه اینها میتواند در جای جای استان و روستاها برگزار شود.
وی بیان کرد: رویداد گردشگری خوراک یکی از جذابترین رویدادهایی است که اگر در استان برگزار و به صورت ملی تبلیغ شود با توجه به ظرفیت ویژهای که غذاهای محلی خراسان جنوبی دارد از سایر نقاط کشور هم میتوانیم در این رویداد گردشگر داشته باشیم.
به گفته کاشانی رویدادهای ویژه صنایع دستی همچون پارچههای دستباف و سنگهای قیمتی و نیمه قیمتی نیز میتوانند جذاب باشند و رویدادهای مختلف برای طبیعتگردی از جمله برگزاری تورهای بیابان گردی دارای اهمیت است.
وی تصریح کرد: در کنار اینها میتوان رویدادهای حوزه گردشگری فرهنگی و گردشگری تاریخی را برگزار کرد از جمله بافت تاریخی بشرویه ظرفیت مهمی در حوزه برگزاری رویداد فرهنگی تاریخی دارد و بافت تاریخی بیرجند و فردوس هم ظرفیتهای ویژهای در حوزه گردشگری دارند.
کاشانی گفت: خراسان جنوبی در حوزه گردشگری کشاورزی هم روستاهای زیبایی دارد که مزارع پهناور زرشک را در دل خود جای دادهاند و همه آنها میتواند هدف رویداد گردشکری باشد و برای گل نرگس و شهرستان خوسف میتوان رویداد گردشگری ویژه تعریف کرد که در قالب آن بزرگداشت ابن حسام خوسفی و استاد ناقوس و معرفی بافت تاریخی خوسف، روستای خور، سنگهای قیمتی، بیابان اکبرآباد و برداشت گل نرگس گنجانده شود.
وی افزود: پیشنهاد می شود رویدادهای مختلفی در حوزه گردشگری برگزار شود رویدادهایی که میتوانند استانی، منطقهای و ملی باشند که با توجه به ظرفیتهای ویژهای که استان دارد اگر چند رویداد را تعریف کنیم و برای این رویدادها بستههای سفر تهیه و در حوزه ملی و بین المللی تبلیغ شود از این طریق ظرفیتها و مسیرهای گردشگری به ویژه روستایی استان معرفی میشود و شاهد حضور گردشگران بیشتری خواهیم بود.
مدیر انجمن گردشگری پایدار خراسانجنوبی گفت: این گونه جشنوارهها هر سال در استانهای مختلف کشور برگزار میشود و علاقه مندان در انتظار آن هستند لذا برگزاری این رویدادها در سه رده استانی، منطقهای و بینالمللی میتواند در معرفی گردشگری خراسان جنوبی موثر باشد.
ظرفیتهای استان معرفی نشده است
و اما معاون هماهنگی امور اقتصادی استاندار خراسان جنوبی هم مرداد ماه امسال در نشست با فعالان گردشگری استان اعلام کرد: معرفی نشدن ظرفیتهای استان سبب شده است که خراسان جنوبی در مقایسه با سایر نقاط کشور، گردشگران معدودتری را میزبانی کند.
به گفته جواد اشرفی خراسان جنوبی با وجود محصولات کشاورزی خاص و جاذبههای گردشگری ویژه، هنوز ناشناخته مانده است.
وی تصریح کرد: بکرترین کویرها، چشمهها و کوهها و نیز مناطق تفریحی و گردشگری در این منطقه وجود دارند اما به خوبی معرفی نشدهاند.
معاون استاندار خراسان جنوبی صنعت گردشگری را از پیشرانهای اقتصادی این استان ذکر کرد و افزود: یکی از اهداف ما در راهبری زنجیره ارزش استان، فعال کردن صنعت گردشگری است.
استان ناشناختهها
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان جنوبی هم گفت: پنج اثر ثبت جهانی و هزار و ۱۴ اثر ثبت شده در فهرست ملی کشور داریم اما استان ناشناختهها هستیم، چون عموما مقصد گردشگری نیستیم.
هادی شاهوردی با بیان اینکه بیرجند به عنوان مرکز استان، بیشترین آثار ثبتی را با ۱۷۵ اثر دارد افزود: خراسان جنوبی سه پایگاه جهانی (باغ و عمارت اکبریه، قنات بلده فردوس، بیابان لوت) و پنج پایگاه ملی دارد که بافت تاریخی تون، بافت تاریخی بیرجند و آسبادهای خراسان جنوبی از جمله آنهاست.
وی گفت: ۶۰ بسته سرمایهگذاری در بخش گردشگری از سوی این اداره کل تهیه شده که آماده واگذاری به سرمایهگذاران است.
مدیرکل میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی خراسان جنوبی اظهار کرد: صنعت گردشگری از پیشرانهای اقتصادی استان است و باید به حوزه گردشگری توجه ویژه شود.
وی بر لزوم معرفی هرچه بیشتر، بهتر و هدفمند جاذبهها و معرفی ظرفیتهای خراسان جنوبی تاکید کرد و افزود: معرفی و نمایش جاذبههای گردشگری، تاریخی و صنایع دستی استان باعث رونقبخشی به حوزه گردشگری میشود.
شاهوردی بیان کرد: فصل گردشگری خراسان جنوبی برای پاییز تدوین و برنامهریزی شده که هدف اصلی فصل گردشگری معرفی قابلیتهای حوزه گردشگری، میراث فرهنگی، صنایع دستی، اقتصادی و کشاورزی استان است.
وی گفت: در زمینه معرفی جاذبههای گردشگری و اقلام فرهنگی و تبلیغاتی استان، برنامه جامعی در حال انجام است تا با تولید اقلام و محتوا بتوانیم استان را به خوبی معرفی کنیم.
۶۵ درصد ساکنان کشور در شرایط فقر آبی شدید زندگی میکنند / ایران سیزدهمین کشور آسیبپذیر از بحران آب /۵
رئیس فدراسیون آب کشور با بیان اینکه ۶۵ درصد ساکنان کشور در شرایط فقر آبی شدید زندگی میکنند، افزود: تا سال ۲۰۴۰ ایران سیزدهمین کشور آسیبپذیر از بحران آب خواهد بود.
به گزارش «تابناک»؛ امروزه آب و محدودیتهای ناشی از آن به یکی از چالشهای جدی در بسیاری از کشورهای جهان تبدیل شده است و بر اساس نظر متخصصان دست کم یک سوم جمعیت جهان اکنون با تنش جدی آب دست و پنجه نرم میکنند؛ برای نمونه در حال حاضر ایتالیاییها با خشکسالی بسیار شدیدی رو به رو هستند و آن طور که «یورونیوز» گزارش داده است، اکنون ایتالیا در بدترین خشکسالی ۷۰ سال اخیر قرار دارد و دریاچه و رودخانههای این کشور به دنبال بارشهای جوی ناچیز در معرض خشک شدن قرار گرفته است.
در ایران ما نیز شرایط منابع آب در سالهای اخیر چندان تعریفی ندارد و روایتهای ترسناکی در این رابطه در رسانهها منتشر میشود.
در یکی از تازهترین روایات، “رضا حاج کریم” رئیس فدراسیون آب ایران، در نشست هیات نمایندگان اتاق ایران، با ارایه گزارشی در حوزه آب گفت: بر خلاف باورهای رایج فعلی کمبود آب کشور بهراحتی قابل جبران نیست و اگر تمام پروژههای شیرینسازی آب در کشور به بهرهبرداری برسند، حجم آب تولید شده حدود ۱۰۱ میلیارد مکعب خواهد بود که جوابگوی مصرف ما نیست و حجم بسیار کوچکی از مصرف ماست.
او با بیان اینکه رتبه ایران در دنیا در زمینه منابع آب تجدیدپذیر ۶۱ است، افزود: هم در آب سطحی و هم زیرزمینی بخش کشاورزی مصرفکننده آب با فاصله زیاد از سایر بخشهاست.
حاج کریم با بیان اینکه ۶۵ درصد جمعیت ایران در حاشیه فلات مرکزی زندگی میکنند، گفت: تقریباً سرانه قریب به اتفاق این استانها زیر ۵۰۰ مترمکعب است و این یعنی ۶۵ درصد ساکنان کشور در شرایط فقر آبی شدید زندگی میکنند.
او با اشاره به شاخص میزان استفاده از منابع تجدیدپذیر هم گفت: در این زمینه ۱۰۳ میلیارد مترمکعب تولید داریم که ۹۴ میلیارد مترمکعب آن یعنی ۹۰ درصد آن را مصرف میکنیم؛ ازاینرو در همه شاخصهای حوزه آب یا بد یا در وضعیت بسیار بد قرار داریم.
حاج کریم همچنین با اشاره به روند گرم شدن کره زمین، گفت: ما در دنیا جز سه کشوری هستیم که بسیار از این امر آسیب خواهیم دید.
رئیس فدراسیون آب همچنین افزود: هر درجه افزایش دمای کره زمین منجر به افزایش تبخیر چند هزار میلیارد مکعبی آب در ایران میشود؛ به نحویکه تا سال ۲۰۴۰ ما سیزدهمین کشور از جهت آسیبپذیری از بحران آب خواهیم بود.
همانطور که از سخنان رئیس فدراسیون آب کشور نیز برداشت میشود، شرایط منابع آبی کشور به صورت کلی اصلاً مناسب نیست و در صورت استمرار روندهای نادرست، مصرف آب فعلی بدون شک در آینده کشور با مشکلات به مراتب جدی تری در این حوزه رو به رو خواهد شد.
دلیل اصلی این مشکل را باید افزایش شکاف و ناترازی میان عرضه و تقاضای آب عنوان کرد؛ این یعنی در حالی که تحت تاثیر پدیده تغییر اقلیم و دیگر عوامل میزان عرضه آب روز به روز کاهش مییابد، از آن سو تحت تاثیر عواملی مانند توسعه میزان تقاضای آب روند افزایشی خود را حفظ کرده این مهم به افزایش میزان ناترازی آب کشور منجر شده است؛ وضعیتی که به کاهش آب سفرههای آب زیر زمینی و خشک شدن چشمهها و رودها کمک کرده و میزان ذخایر آب سطحی کشور را نیز به شدت کاهش داده است.
متخصصان عقیده دارند با اجرای طرحهای آبخیزداری، تغذیه مصنوعی آبخوان ها، مدیریت میزان مصرف آب بخش کشاورزی، نوسازی و بهبود شبکههای آبرسانی و اجرای پروژههای کلان تصفیه و بازچرخانی آب، میتوان بخش قابل توجهی از این مشکلات را حل کرد و با آمادگی بهتر به استقبال آیندهای رفت که پیش بینی میشود با محدودیتهای آبی بیشتر همراه است.
درست مثل کاری که ژاپنیها در سال ۱۹۶۰ میلادی انجام دادند و هنگامی که متوجه شدند به واسطه توسعه فعالیتهای صنعتی و تولیدی با ناترازی میان عرضه و تقاضای آب رو به رو شده اند، با مجموعه اقداماتی مانند طرحهای آبخیزداری، تغذیه مصنوعی آبخوانها و ایجاد محدودیت در برداشت از آبهای زیرزمینی روند ناترازیها را به سمت عرضه بهبود بخشیدند و اکنون از این کشور به عنوان یکی از نمونههای موفق مدیریت منابع آب در جهان یاد میشود.
افزایش صادرات نفت چرا هنوز در معیشت مردم محسوس نیست/۶
دولت سیزدهم هر چند توانسته است تحریم فروش نفت را تا حد خوبی کماثر کند، اما از آن منظر که دلارزدایی به خوبی اجرا نشده است، در حال حاضر بیش از ۹۰ درصد از واردات کالای اساسی ایران، با ارزهای وابسته به دلار انجام میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس، صادرات نفت ایران از ابتدای دولت سیزدهم افزایش قابل توجهی یافت و با اتخاذ رویکرد بازارسازی نفت و تقویت روابط راهبردی با چین به طور میانگین از اعدادی نزدیک به ۶۰۰ هزار بشکه در روز به ۱.۴ میلیون بشکه افزایش یافته و بیش از دو برابر شد.
البته روند صعودی فروش نفت ایران همچنان ادامه دارد به طوری که طبق گزارش موسسه کپلر (تصویر ۱)، صادرات نفت ایران در ماه مه سال جاری میلادی به ۱.۶ میلیون بشکه در روز رسید.
تصویر ۱
همچنین این موسسه در گزارش اخیر خود (تصویر ۲) عنوان کرده که رقم فروش نفت ایران به چین در ماه جاری میلادی به روزانه ۱.۵ میلیون بشکه جهش یافته است. این موضوع بدین معناست که ایران فقط در ماه آگوست و با فرض تخفیف ۱۰ دلاری بر هر بشکه، حدود ۳.۵ میلیارد دلار درآمد نفتی از چین به دست میآورد، معادل کل فروش نفت ایران به چین در سال ۲۰۲۰.
تصویر ۲
روز گذشته، موسسه تانکر ترکرز نیز در گزارشی (تصویر ۳) اعلام کرد که ایران در ۲۰ روز نخست ماه اوت، ۲.۲ میلیون بشکه در روز نفت و میعانات صادر کرده است و اگر این روند حفظ شود، صادرات ایران در اوت سال ۲۰۲۳، بالاتر از ماههای دیگر امسال خواهد بود که برای آمریکا ناخوشایند است.
تصویر ۳
همچنین طبق آمار بانک مرکزی (تصویر ۴)، درآمد نفتی ایران در سال گذشته، به عدد درآمد نفتی در سال اول اجرای رسیده است و بیش از ۳۰ میلیارد دلار نسبت به سال ۹۹ افزایش یافته است.
تصویر ۴
با وجود تاکید آمار موسسات معتبر خارجی و داخلی، این سوال بیپاسخ مانده که چرا این گشایش نفتی در معیشت مردم، قیمت دلار و تورم به خوبی دیده نمیشود؟
* هدایت درآمدهای نفتی به پروژههای زیرساختی کشور
خبرگزاری فارس پیشتر در گزارشی با عنوان «درآمد افزایش صادرات نفت ایران چگونه خرج میشود» به این سوال پاسخ داده بود اما در این گزارش به بررسی دقیقتر این موضوع میپردازیم.
در گزارش قبلی اشاره شد که افزایش سهم صندوق توسعه ملی از درآمدهای نفتی از ۲۰ به ۴۰ درصد، تحقق ۱۰۵ درصدی بودجه عمرانی در سال گذشته با وجود رشد ۹۵ درصدی عدد آن نسبت به سال ۱۴۰۰ (تصویر ۵) و مثبت شدن شاخص تشکیل سرمایه ثابت ناخالص داخلی نشان میدهد که پول نفت خرج اجرای پروژههای زیرساختی در کشور شده است که طبیعتا تا تکمیل و بهرهبرداری و ترجمه به رفاه مردم زمانبر خواهد بود.
تصویر ۵
همچنین دولت سیزدهم، در ابتدای کار با کسری بودجه ساختاری ۴۸۰ هزار میلیارد تومانی مواجه شد و رقم بدهی دولت از فروش اوراق در دولت گذشته بیش از ۵۳۲ هزار میلیارد تومان بوده است که جبران و تسویه آنها نیز از محل درآمدهای نفتی صورت گرفته و میگیرد.
*غفلت بزرگ دولت سیزدهم در دلارزدایی از واردات کالاهای اساسی
اما نکته مهمتر درباره فروش نفت این است که هر چند دولت تحریم مربوط به صادرات نفت را تا حد زیادی کماثر کرده است اما همچنان در بازگشت پول آن محدودیتهایی وجود دارد. این محدودیت نه به معنای عدم بازگشت پول بلکه به معنای وابستگی ایران به نظامات دلاری برای تسویه پول نفت و عدم توجه به موضوع دلارزدایی است.
در اینباره، محمد امینی رعایا، مدیر اندیشکده اقتصاد مقاومتی، در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس با اشاره به وابستگی وصول درآمد نفتی ایران به دلار عنوان کرد: دلارزدایی یعنی اینکه ایران وابستگیاش به ارز دلار، به ارزهای وابسته به دلار مثل درهم و یورو و نظامات ارزی دلاری کاهش پیدا کند. در حال حاضر ایران مثلا ارز یوآن را با صادرات نفت بهدست میآورد اما نیاز دارد برای واردات کالای موردنیاز از جمله غذا، کالای اساسی و دارو، این ارز یوآنی را به یورو و درهم تبدیل کرده و سپس محصولات موردنیاز خود را با این ارزها تامین کند.
وی افزود: در نتیجه تا زمانی که مبادی تامینکننده کالای اساسی موردنیاز ایران با ارزهای وابسته به دلار انجام میشود، اساسا دلارزدایی معنایی ندارد و تحقق پیدا نمیکند. در نتیجه ما باید به سمت تنوعسازی مبادی واردات کالای اساسی حرکت کنیم.
امینی رعایا اظهار داشت: هماکنون بیش از ۹۰ درصد از وادرات کالای اساسی موردنیاز کشور با ارز یورو و درهم انجام میشود. سهم دلار در واردات ایران کم شده است اما درهم و یورو سهم حداکثری دارند که این ارزها نیز وابسته به دلار هستند. جالب اینکه کشوری مثل ایران که بیش از ۱۰ سال است که تحت تحریم قرار گرفته، هنوز اقدامی برای کاهش وابستگی به دلار و ارزهای وابسته به دلار را انجام نداده است.
به بیان ساده، دولت سیزدهم هر چند توانسته تحریم فروش نفت را تا حد خوبی کماثر کند، اما در حوزه تحریم بانکی و کاهش نقش دلار در وصول پول نفت یا همان دلارزدایی بسیار ضعیف عمل کرده، به گونهای که هماکنون حدود ۹۶ درصد از واردات کالای اساسی ایران با ارزهای وابسته به دلار و در یک سیستم دلاری انجام میشود.
در مجموع بیتوجهی به دلارزدایی و شعارزدگی در دولت سیزدهم به جای عملگرایی در این حوزه نیز یکی از دلایل محسوس نبودن افزایش فروش نفت بر معیشت مردم است. هماکنون هر چند فروش نفت ایران افزایش یافته، اما کانال تامین کالای اساسی ایران همچنان تحت کنترل آمریکاست و فشار تقاضا بر روی آن وجود دارد. حالا سوال اساسی این است که چرا دولت سیزدهم به تامین کالای اساسی از کانالهای غربی اصرار دارد؟
مخدّری به نام «قند»/ اعتیاد خاموش و شیرین!/۵
اعتیاد به قند چیزی شبیه به اعتیاد به کوکائین است ولی با شدت کمتر! اصلا انواع قند را مصرف میکنیم تا احساس سرخوشی به دست آوریم. بخواهیم یا نخواهیم خوردن قند، اعتیادآور و قند یک مخدر است.
به گزارش مهر نکند شما هم فکر میکنید چون چای نمیخورید، پس قند هم نمیخورید؟ شاید هم فکر میکنید خوردن دو تا قند یا بیسکوئیت همراه چای، چیز زیادی نیست! اگر چای که نوشیدنی محبوب ما ایرانیها است و آن را قلپ قلپ در گرمای تابستان در سه وعده صبح، ظهر و شب مینوشیم نادیده بگیریم، هر نوشیدنی دیگری که این روزها برای رفع عطش گرمی هوا سر میکشیم سرشار از قند است؛ از نوشابه که همه ما از قند آن خبر داریم گرفته تا شیرکاکائویی که جز خوشمزهترینها و محبوبترینها محسوب میشود.
باور ندارید؟ این چند خط را بخوانید؛ روی شیرکاکائو نوشته شده حاوی ۱۳ گرم قند یا کربوهیدرات. به نظرتان این مقدار، چند حبه قند است؟ با یک دو دوتا چهارتای ساده و استفاده از ترازو میتوان به چشم دید که ۶ حبه قند حدود ۱۳ گرم میشود و این یعنی یک شیرکاکائو. بماند که در کنار چای و شیرکاکائو معمولاً بیسکوئیت، کیک یا تنقلاتی هم میخوریم. کیک و کلوچههای سادهای که شاید اغلب ما به خوردن آن کنار نوشیدنیها عادت داریم، حدود ۳۲ گرم قند دارد؛ یعنی حدود ۱۳ حبه قند! قابل شما را هم ندارد؛ یک میان وعده ساده چیزی حدود ۲۰ حبه قند برایتان آب میخورد.
مخدری به نام قند!
خیلی از تنقلاتی که میخریم و استفاده میکنیم قند بالایی دارند، حتی بیشتر از غذاهایی که در طول روز میخوریم؛ بیسکوئیت، کیک، بستنی و شیرینی که احتمالاً حتی با خواندن اسم آنها هم هوس خوردنشان را میکنیم. چه اتفاقی میافتد که هر ساعت از شبانه روز به احساس نیاز به قند و شیرینی میکنیم و هوس آن را داریم؛ یا بگذارید این طور از خودمان بپرسیم، چه چیزی مقاومت در برابر قند و شیرینی را برایمان سخت میکند؟ رژیم گرفتن در برابر این خوشمزههای آفرینش چرا این قدر سخت است؟ چه میشود که با خوردن یک نوع قند میل همیشگی به خوردنش پیدا میکنیم؟
قند همه جا وجود دارد، در غذاهایمان، در نوشیدنیها و..! خوردن قند باعث تحریک همان قسمتی از مغز میشود، همان قسمتی که مصرف مواد مخدر آن را فعال و بیدار میکند. اسم این قسمت، «سیستم پاداشدهی مغز» است. فعال کردن بیش از حد این سیستم اثرات مخرب و مضری را در بدن ایجاد میکند؛ مانند ولع و اشتهای زیاد در خوردن خوراکیهای قند دار و این همان چیزی است که مقاومت بدن در برابر مصرف قند را افزایش میدهد.
جالب است بدانید شما با مصرف مقدار کمی قند، پیام عصبی «سیر بودن» به مغز میفرستید. اصلاً برای همین است که وقتی قبل از وعده غذایی، یک کیک یا شیرینی بخورید، اشتهایتان به قدر قابل توجهی کم میشود و میلی به خوردن ندارید.
موادی مثل الکل، کوکائین و نیکوتین، دوپامین را تحریک میکنند. «دوپامین» یک ماده مهم شیمیایی که بر تنظیم خلقوخو و ایجاد حس سرخوشی افراد تأثیر بسیاری میگذارد و باعث تزریق حس خوبی در بدن میشود، در نتیجه کسانی که به الکل و امثالهم اعتیاد دارند دائماً به دنبال راهی برای تحریک و آزادسازی این ماده در بدن خود هستند و میخواهند دوباره و دوباره این حس سرخوشی را تجربه کنند. اعتیاد به قند هم چیزی شبیه به همین است!
مصرف قند، دوپامین را در بدن شما پخش میکند! البته نسبت به مواد مخدر، حجم کمتری از آن در بدن شما به گردش درمیآید. اما جالب است بدانید که سبزیجات هیچ اثری روی ترشح دوپامین ندارد و احتمالاً همین موضوع بیانگر این باشد که چرا این دسته از مواد غذایی به عنوان سالمترین دسته شناخته میشوند و اساساً چرا از خوردن آنها لذتی نمیبریم یا حتی از آن فراری هستیم! کدو را کسی مشتاقانه دوست دارد؟ آب کرفس را با لذتی مثل خوردن نوشابه گازدار سر میکشد؟ اصلاً برای همین لذت نبردن از سبزیجات است که خوراندن آن به کودکان همیشه دشوار بوده و افراد بالغ هم از روی اجبار رژیمهای غذایی آن را میان وعدههای خود جای میدهند.
به هر حال من و شما و الباقی بشریت، به خاطر همین حس خوب و سرخوشی نامحسوس است که انواع و اقسام قندها را مصرف میکنیم، تا بر مغزمان اثر بگذارد و آن «احساس پاداش» و خوشایند را برایمان به ارمغان بیاورد. بخواهید یا نخواهید، خوردن قند میتواند تأثیرات اعتیادآور بر روی مغزمان داشته باشد، بدون اینکه خودمان متوجه باشیم.
علاوه بر همه اینها، حتماً شنیدهاید و خبر دارید که مصرف بالای قند آسیبهای جبران ناپذیری عموماً بر سلامت جسم ما میگذارد؛ بیماریهای قلبی و عروقی، نارسایی کلیه که ممکن است منجر به دیالیز شود، از دست دادن بینایی و بروز عفونتهای جدی پوستی که در برخی موارد شدید منجر به قطع عضو میشود، فقط بخشی از آسیبهایی هستند که شاید گریبانگیر شما و عزیزانتان شود.
۳ هفته مراقبت، یک عمر سلامتی
درست است که ما از روزهایی که از شیر مادر دل میکَنیم، مصرف این مخدر را شروع میکنیم و احتمالاً هر کدام از ما امروز، به شیرینی و قند معتاد شدهایم و همچنان هم باور داریم که اعتیاد نداریم و آنها هم اعتیادآور نیستد؛ اما اگر بدانیم با کم کردن مصرف قند چه لطفی نه تنها به سلامت جسم، بلکه روح و روان و مغز خود میکنیم، شاید بیشتر حواسمان به خوردن حبههای قند در طول روز باشد.
فکر نکنید کم کردن مصرف قند یا هر عادتی که به آن خو گرفتهاید نشدنی است؛ ما برای ساختن یک عادت مثبت و ترک یک عادت مخرب، به صورت میانگین چیزی حدود ۲۱ روز زمان لازم داریم. لازم نیست خودتان را به تخت ببندید یا در کمپ ترک اعتیاد بستری شوید؛ بدن درد هم نمیگیرید، گرسنه هم نمیمانید؛ کافی است فقط سه هفته کمتر سراغ قند و شیرینی بروید. خیلی زود خواهید دید که اشتهای خود را نسبت به این ماده غذایی نسبتاً ناسالم از دست خواهید داد.
اگر از این عادت غلط فاصله بگیرید، طولی نخواهد کشید که برای حفظ تناسب اندام و کنترل وزن خود هم، شرایط بهتری را تجربه میکنید؛ وقتی قند و شکر میخورید میل به غذا نخواهید داشت و مدام دوست دارید مواد غذایی کمارزش بخوردی. شکر همیشه شما را گرسنه نگه میدارد بدون آنکه غذایی مقوی و سالمی نصیبتان کند.
هدیه دیگری که مصرف کمتر قند و شکر و شیرینی نصیبتان میکند، احساس خستگی کمتر است؛ و در آخر هم خیالتان راحت، شما خیلی زود حجم زیادی چربی از دست میدهید و حتی اگر متوجه نشود، بخشهایی از بدنتان مانند کلیه، قلب و حتی بیناییتان عملکرد بهتری خواهند داشت. این همه قصه خواندیم که بگوییم مصرف زیاد قند مضر است، ولی این را همه میدانیم، آنچه نمیدانیم این است که مریضی و بیماری و زمینگیر شدن به خاطر از دست دادن سلامتی، فقط برای غریبه و همسایه نیست. احتیاط نکنیم، نفر بعدی من و شما هستیم.
اگر این علائم را دارید، تبریک میگویم شما یک معتادی!
حالا برای آن که بفهمید شما معتاد هستید یا نه؛ لازم نیست تست اعتیاد بدهید؛ کافی است کلاه خودتان را قاضی کنید و بسنجید که این چند مورد درباره شما صادق است یا نه.
تمام روز احساس گرسنگی میکنید و فکر میکنید باید چیزی بخورید؛
میل بیش از حد به میوه و آب میوه داشته باشید؛
وسط غذا یا بعد از آن هوس چیزیهای شیرین میکنید؛
ناگهان گرسنه میشوید و احساس ضعف میکنید؛
هرچه زمان بیشتری قند نخورده باشید، هوس و میل بیشتری نسبت احساس میکنید!
خودمانیم؛ شما هم معتاد هستید؟!
جزئیات نحوه توزیع ۴۰ کرسی جدید نمایندگی مجلس/۶
جزئیات نحوه توزیع ۴۰ کرسی جدید به نمایندگی مجلس شورای اسلامی اعلام شد.
به گزارش خبرنگار پارلمانی ایرنا، طرح اصلاح جدول حوزههای انتخابیه و افزایش تعداد نمایندگان مجلس که اخیراً در کمیسیون امور داخلی و شوراهای مجلس به پایان رسیده، این روزها در دستور کار جلسات هفتگی مجلس قرار گرفته است.
گفتنی است، طبق این طرح قرار است ۴۰ کرسی به ۲۹۰ کرسی فعلی مجلس افزوده شود.
با افزایش یک نماینده به تعداد نمایندگان استان خراسان جنوبی، حوزههای انتخابیه آن به شرح زیر اصلاح می شوند:
الف) حوزه انتخابیه «طبس و بشرویه» منطبق بر محدوده جغرافیایی شهرستان طبس و شهرستان بشرویه، به مرکزیت طبس، با یک نماینده ایجاد می شود.
ب) نام حوزه انتخابیه «فردوس، سرایان، طبس و بشرویه» به «فردوس و سرایان» اصلاح می شود.
تیغ مالیات «زیرمیزی» را جراحی میکند؟/۵
اعظم حمیدپور و محمد موسی کاظمی
زیرمیزی چند ده میلیونی جراحان گاه با هزینه تامین دارو و نگهداری بیمار و … چنان دست به دست هم میدهند که اقتصاد خانوارها را به سمت فروپاشی میکشاند.
وقتی صحبت از مالیات پزشکان میشود ذهن بسیاری به سمت خودداری مطبها از دریافت حق ویزیت و سایر خدمات درمانی از طریق کارتخوان میرود؛ موضوعی که بسیاری در رسانهها و شبکههای اجتماعی درباره آن نوشتند و گلایه کردند که به خاطر مالیاتگریزی برخی پزشکان در حالی که خود رنجور یا همراهِ گرفتارِ بیمار بودهاند، برای تهیه پول نقد سرگردان شدهاند.
به دنبال سوژگی مالیاتگریزی این قبیل پزشکان، سازمان امور مالیاتی از برخورد جدی با این پدیده خبر داد. به گزارش «ایرنا» در ابتدای بهمنماه پارسال، استقبال مردم از سامانه سوتزنی منجر شد تا اطلاعات مطب پزشکانی که از ارائه کارتخوان خودداری می کنند ثبت شود. در همین راستا، رئیس کل سازمان امور مالیاتی کشور با اشاره به استقبال بالای مردم از سامانه سوتزنی سازمان و دریافت تعداد قابلملاحظهای گزارش فرار مالیاتی از ارسال پیامک برای هزار و ۷۸۶ پزشک متخلف پس از محرز شدن فرار مالیاتی خبر داد.
در یکی از تازهترین اظهارنظرهای رسمی در این باره، «هادی سبحانیان» رئیس سازمان مالیاتی در واکنش به مساله مالیاتستانی از پزشکان و تاثیر در مهاجرت آنها، میانه مردادماه به «تسنیم» گفت: برای سازمان امور مالیاتی کشور هیچ رسته و شغلی متفاوت از رسته و شغل دیگری نیست اما اینکه به لحاظ مسائل اجتماعی و رسانهای مواردی از مراجعه به مطب پزشکان مشاهده شده که بیماران را به پرداخت کارت به کارت یا پول نقد هدایت میکنند برای مردم حائز اهمیت شده است. این مقولهای مجزا است و در عین حال مالیاتیستانی از اصناف توسط سازمان مالیاتی کشور متفاوت نیست.
برای مسائل مربوط به پزشکان از مهاجرتشان تا پدیده زیرمیزیبگیری راه حلهای متنوعی ارائه شده است؛ از واردات پزشک و دندانپزشک از افغانستان و پاکستان تا تغییر تعرفهای پزشکی و …
معاون وزیر اقتصاد تصریح کرد: اتفاقا پزشکان جزو صنوفی هستند که بیشترین مالیات را نسبت به سایر رستهها پرداخت میکنند و البته میزان مالیات پرداختی پزشکان در سال عدد بالایی نیست و به طور متوسط هر پزشک حدود ۳۰ میلیون تومان در سال مالیات پرداخت میکند.
ورای مساله مالیاتگیری از پزشکان که تنها مبنای وضع و محاسبه آن مبالغی است که از سوی بیمهها یا از طریق کارتخوانهای متصل به حسابهای اعلانی واریز میشود، رستههای مختلف حوزه سلامت و پزشکان درآمدهایی خاص خود دارند که برای جراحی پدیده «زیرمیزی» تبدیل به عرفی گریزناپذیر پیش روی بسیاری از بیماران شده است.
زیرمیزی از بیمارستانهای دولتی تا خصوصی
جراحان زیرمیزیبگیر از جراح عمومی گرفته تا متخصصان جراحی برای عملی که انجام میدهند تعرفه خاص خود را وضع کردهاند که بسته به کَرَم خودشان یا وضعیت مالی بیمار قدری بالا و پایین میشود.
همراه یک بیمار سرطانی که کلیه و رودهاش درگیر شده به پژوهشگر ایرنا میگوید: بعد از پرسوجوهای زیاد به متخصصی رسیدیم که از حاذق بودنش اطمینان حاصل کردیم؛ جراحی که در بیمارستان خصوصی مهراد عمل میکند اما مشکل این بود که این بیمارستان هزینههای عمل را به ما حدود ۲۰۰ میلیون تومان اعلام کرد. علاوه بر آن، مجبور بودیم به دلیل نبود امکانات پرتودرمانی و شیمیدرمانی و … درمان بیمار سرطانیمان را در مراکز دیگر دنبال کنیم.
این همراه بیمار ادامه میدهد: با توجه به بالا بودن هزینهها با این پیشنهاد مواجه شدیم که عمل در بیمارستان دولتی لبافی نژاد انجام شود اما برای این که خودش بالای سر عمل باشد و آن را به سرانجام برساند، قرار شد ۷۰ تا ۸۰ میلیون تومان زیرمیزی پرداخت کنیم و ابتدای کار هزینههای این بیمارستان دولتی را هم به ما نزدیک ۲۰ میلیون تومان اعلام کردند.
با توجه به فراوانی این دست آمد و شدها بین بیمارستانهای خصوصی و دولتی، تصور غالب این است که پدیده زیرمیزی مختص پزشکانی است که در مراکز دولتی نسخهپیچی و جراحی میکنند حال آن که یکی از خبرنگاران ایرنا از تجربه خود در پرداخت زیرمیزی در بیمارستانهای خصوصی چنین میگوید: زیرمیزی که بیمارستان خصوصی و دولتی ندارد. دکتری که کاسب است برایش فرقی نمی کند، فقط میخواهد پول بگیرد.
به گفته این همراه بیمار، مادر من اردیبهشت امسال در بیمارستان بهمن عمل تعویض مفصل زانو انجام داد. کل هزینه ۷۰ میلیون بود ولی دکتر گفت من از همه مریضها پول می گیرم. چون خواهرم و همسرش جزو کادر درمان بودند، دکتر گفت شما هر مبلغی که دوست دارید برای «شیرینی» واریز کنید که با پنج میلیون تومان قضیه ختم شد. گفتیم ما بیمه تکمیلی هستیم -که بیمارستان بهمن هم طرفِ همین بیمه تکمیلی بود- ولی دکتر گفت من اصلا با بیمهها کار نمیکنم، من پول را یکجا میگیرم، به شما نامه میدهم بروید بیمه و از خود بیمه پول بگیرید.
این خبرنگار میافزاید: این پزشک در بیمارستان میلاد هم جراحی می کند، ولی باید در نوبت بمانی. مثلا اگر مریض امروز مراجعه کند، آنقدر او را برای آزمایش و عکس و مشاورههای مختلف می فرستند که پروسه درمان تقریبا یک سال طول میکشد. ما در بیمارستان خصوصی معطلی زیاد نداشتیم. از زمان مراجعه به پزشک تا عمل، تقریبا دو ماه زمان برد. در فرایند درمان اگر سر موقع مریض را برای ویزیت نبرید، این جراح چنان دادی سر همراه مریض میزند که بیماران منتظر در نوبت وحشت میکنند. فقط دارد بازار گرمی میکند که همراه مریض مجبور شود مریضش را هر ماه بیاورد. چون مادرم خانهاش تا تهران دور بود قدری دیرتر از موعد رفتیم، کلی داد و بیداد کرد و گفت پا ورم کرده باید همین الان عکس بگیرید، ممکن است عفونت کرده باشد و دوباره نیاز به جراحی داشته باشد.
جراحان چه میگویند؟
پژوهشگر ایرنا برای شنیدن پاسخ پزشکان در خصوص چرایی دریافت زیرمیزی و چند و چون آن تلاش کرد با چند متخصص جراحی گفتوگوهایی داشته باشد که با امتناع و خودداری آنان از گفتوگو مواجه شد.
چالشهای بیمهای، مشکلاتی مانند مالیاتگریزی و پدیده زیرمیزی در کنار نظارت ناکافی بر فعالیت پزشکان و بحث رسیدگی به تخلفاتشان دور باطلی را تشکیل داده که نیاز دارد دستگاههای نظارتی در کنار قانونگذار با سازمان امور مالیاتی و وزارت بهداشت و درمان نسبت به رفع آن اقداماتی اساسی را تدارک ببینند
در نهایت یک متخصص جراحی به شرط فاش نشدن نامش حاضر به مصاحبهای شد که در ادامه مشروح آن را میخوانیم:
وی در ابتدا با اشاره به اینکه حقالعمل یا تعرفه انجام خدمت پزشکی در سراسر دنیا با ضریب مشخصی به نام «ضریبK» تعیین میشود، این ضریب را در کشور کمتر از حقالعمل واقعی جراحان دانست و گفت: مثلا حقالعمل عمل سزارین در بیمارستان دولتی برای یک پزشک حدود ۳۰۰ هزار تومان یعنی مبلغی بسیار ناچیز است. فکر کنید یک پزشک هفت سال برای دریافت رتبه پزشک عمومی درس خوانده، با چه مشقتی قبول شده، چهار سال طرح گذرانده، چهار سال تخصص گرفته، حالا بعد از ۵۰ سالگی با این همه تجربه میخواهد ریسک بازکردن شکم یک خانم را قبول کند که ریسک کمی نیست، چون هزار اتفاق ممکن است برای مادر و نوزاد بیافتد و در قبالش فقط ۲۰۰ تا ۳۰۰ هزار تومان دستمزد بگیرد. خوب میدانیم که یک ناخنکار بیشتر از این میگیرد. بنابراین اگر قرار باشد جراحان برای خودشان نرخی را درنظر نگیرند و با نرخ دولتی کار کنند و زیرمیزی نگیرند، زیر بار چنین عملی نمیروند.
مثلا عمل ستون فقرات عمل بسیار پرریسکی است که پزشک باید در اتاق عمل هشت ساعت سرپا بماند، چنین عملی نیازمند سالها مهارت، دانش و تجربه است. کدام یک از ما میتوانیم در اتاق عمل هشت ساعت سرپا بمانیم؟ مساله دیگر این که میان جراحان کسانی هستند که کارشان از بقیه بهتر است. حتی وقتی میخواهیم ساختمانی بسازیم، یک بنّا هست متری ۵۰ هزار تومان میگیرد، یک بنای دیگر بهخاطر مهارتش ۵۰۰ تومان میگیرد. بنای دوم نان مهارتش را میخورد. مثال دیگر این که شما به طلافروشی میروید، حاضر هستید طلایی با کارمزد بالاتر را بخرید چون رویش کار بیشتری انجام شده و قیمتش با طلای خام فرق دارد.
نسخه یک جراح برای حل مشکل زیرمیزی
به گفته این متخصص جراحی، در همه کشورهای دنیا بیمه وجود دارد و بیمه بر اساس ضریب K حق کارانه پزشک را پرداخت میکند. حقالزحمه پزشک بلافاصله بعد از ارائه خدمات پزشکی به حساب پزشک واریز میشود. یعنی چون شما بیمه پرداخت میکنی، پزشک هم بر اساس مدرک و مهارت و سابقه پزشکی اش دستمزدش مشخص است و در همه دنیا این ضریب لحاظ میشود و چون سیستم پزشکی ما بر اساس سیستم پزشکی آمریکا است، این ضرایب کاملا مشخص است. منتها پزشکان آمریکایی به دلار این دستمزد را میگیرند ولی پزشکان در ایران به ریال.
بیمهها دارند از ما پول میگیرند ولی وقتی بسیاری از عملهای جراحیها را تحت پوشش قرار نمیدهند، مثلا میگویند این عمل مثلا سزارین تحت پوشش نیست. یا پرداخت بسیاری از بیمهها با مشکلاتی مواجه است، میگویند شخص خودش هزینهها را پرداخت کند، بعد از عمل مدارک پزشکیش را به بیمه ارائه کند تا بیمه چند ماه بعد پول را به او پس دهد. این چالشها از نظر رسیدگی بیمهها به بیماران بود.
در بخش مربوط به پزشک اما خیلی از پزشکان حتی دفترچه را هم قبول نمیکنند و نرخ را خودشان اعمال میکنند، چرا؟ چون بیمه پول پزشک را یک سال و نیم یا حداقل یک سال بعد پرداخت میکند. دلاری که پارسال این موقع ۲۵ یا ۳۰ تومن بوده، الان چهل و چند هزار تومان شده، بنابراین ارزش این پول تا حالا نصف شده. اگر قرار بود پزشکی پارسال ۱۰۰ میلیون دریافت کند، الان ارزش پولش نصف شده است.
بنابراین جراحان هم حق دارند که به این روش کار نکنند. در واقع این نابسامانی بیش از اینکه به پزشک مربوط باشد، به بیمهها مربوط میشود. اگر بخواهد به پزشک هم بیش از این فشار بیاید، پزشک مهاجرت میکند و میرود بخاطر اینکه پزشکان در کشورهای دیگر بابت همین خدماتی که اینجا ارائه میدهند، دارند دهها برابر دستمزد میگیرند، ضمن اینکه اینهمه فشار اجتماعی و بیثباتی اقتصادی را هم نمی خواهد تحمل کنند.
پزشک آدمی است که مهارت دارد، ما هم مجبوریم بابت مهارت، پول بپردازیم. نمیشود یک کسی بیاید و مثلا نخبه جامعه باشد و پتانسیل این را داشته باشد که سالها زحمت بکشد درس بخواند و مهارت سخت و حساسی را یاد بگیرد، ولی حقش پرداخت نشود؛ مهارتی که از عهده خیلی از ماها خارج است ولی او توانسته، زحمت کشیده و الان دارد انجام میدهد در حالی که میتوانست دلالی کند و پولدار بشود.
مساله دیگر بحث مسئولیت است یعنی اگر بیمار در یک عمل فوت کند یا مشکلی برایش پیش بیاید، نظام پزشکی این پزشک را میخواهد و باید دیه پرداخت کند. اکثر این پزشکان به موازات کارشان سرمایهگذاریهایی دارند. یعنی محتاج این پول نیستند ولی وقتی که دارند زحمت میکشند و هشت ساعت در اتاق عمل میایستد، خوب قاعدتا باید دستمزدش را هم بگیرند.
از دید بسیاری از جراحان، حقالعمل یا تعرفه انجام خدمت پزشکی در کشور با میزان واقعی آن فاصله دارد ضمن این که بحث مسئولیت عمل جراحی بر کار آنان سنگینی میکند
پزشک میبیند در کشور مجاور با همین کار، با همین میزان فعالیت و با همین تخصص، میتواند ده برابر درآمد و آسایش و رفاه بیشتر داشته باشد کما اینکه امسال موج وحشتناکی از مهاجرت نیروهای متخصص پزشکان و پرستاران را داشتیم. کافی است آیلتس بگیرند و بروند آمریکا یا امارات. امارات خیلی از پزشکان را جذب کرد.
مساله این است که سالها تصمیمسازان حوزه سلامت از این وضعیت مطلع بودهاند و عملا کاری انجام ندادهاند چون تصورشان این بوده اگر بخواهند به این نیروها بیش از این فشار بیاورد، همهشان میروند یا میگویند من عمل نمیکنم.
چاره واقعی چیست؟
برای مسائل مربوط به پزشکان از مهاجرتشان تا پدیده زیرمیزیبگیری راه حلهای متنوعی ارائه شده است؛ از واردات پزشک و دندانپزشک از افغانستان و پاکستان تا تغییر تعرفهای پزشکی و … .
از نگاه بسیاری از ناظران و خودِ پزشکان، تعرفههای فعلی با واقعیات امروز کشور همخوانی ندارد. از سوی دیگر تغییر تعرفهها در سالهای گذشته و به ویژه در جریان طرح «بیمه سلامت» که بزرگترین دستاورد دولت سابق در حوزه داخلی عنوان میشد بارها جنجالبرانگیز شده و انتقادات متعددی را به دنبال داشته است. برخی رسانهها در آن مقطع نوشتند افزایش ناگهانی تعداد بیمهشدگان، همزمان با افزایش ۴۰ تا ۳۰۰ درصدی تعرفه های پزشکی، سازمان های بیمهگر دولتی و خصوصی را با بحران روبرو میکند و مستقیما بر توانایی و تمایل شبکه بهداشت در ارائه خدمات و بستن قرارداد با بیمهگران تاثیر منفی می گذارد.
به این ترتیب میتوان گفت که چالشهای بیمهای، مشکلاتی مانند مالیاتگریزی و پدیده زیرمیزی در کنار نظارت ناکافی بر فعالیت پزشکان و بحث رسیدگی به تخلفاتی که از آن یاد شده دور باطلی را تشکیل داده که نیاز دارد دستگاههای نظارتی در کنار قانونگذار با سازمان امور مالیاتی و وزارت بهداشت و درمان نسبت به رفع آن اقداماتی اساسی را تدارک ببینند زیرا زیر پوست بسیاری از شهرها، هزاران خانواده به خاطر هزینههایی چون زیرمیزی که بر بار تامین دارو و نگهداری بیمار و … میافزاید، اقتصاد و معیشتشان بیصدا به سوی فروپاشی میرود.
در این میان شاید بتوان چارهای را جست که از طریق مالیاتستانی از درآمد شفاف پزشکان، بیمهگرها تقویت شوند تا هم بار بیشتری از شانه بیماران بردارند و هم پدیدههایی مانند زیرمیزی از حوزه سلامت پاک شود.
۱۰ توصیه مهم به زائران و خادمان اربعین حسینی/۶
مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در ستاد توسعه و بازسازی عتبات با بیان اینکه آئین پیاده روی اربعین یک سفر معنوی است، گفت: زائران عزیز نباید این گردهمایی بزرگ را به چشم یک سفر توریستی ببینند.
به گزارش خبرگزاری مهر، حجت الاسلام کاظم رنجبر محمدی مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در ستاد توسعه و بازسازی عتبات عالیات همزمان با افزایش حرکت هموطنان عزیز به سمت مرزها برای تشرف به عتبات، رعایت ۱۰ نکته مهم را برای برپایی هرچه باشکوهتر پیاده روی اربعین حسینی به زائران و خادمان موکبها توصیه کرد.
وی احترام به میزبان را اولین نکته مهم در سفر به زیارت اربعین برشمرد و گفت: میزبانان اصلی راهپیمایی عظیم اربعین حسینی، دولت و مردم و عشایر عزیز عراق هستند که انصافاً آنچه دارند را خالصانه تقدیم زائران اربعین میکنند.حضور موکبهای ایرانی تنها با هدف مشارکت و سهیم شدن در فیض و ثواب میزبانی است لذا باید به گونهای فرهنگسازی کرد که از این حضور و مشارکت مواکب ما، تلقی «مداخله در امور کشور میزبان» نشود.
مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در ستاد توسعه و بازسازی عتبات، رعایت آداب مهمانی را نکته دوم در سفر اربعین برشمرد و اظهار داشت: خانوادههای ایرانی از همان کودکی آداب مهمانی رفتن و احترام به میزبان را میآموزند.این مسأله در اربعین نیز باید رعایت شود.زائران و مواکب ما باید نسبت به فرهنگ، قوانین، آداب و رسوم و خطوط قرمز کشوری که در آن مهمان هستند، آموزش ببینند و آنها را رعایت کنند.
وی پرهیز از ایجاد فضای رقابت منفی را نکته سوم در برپایی آئین پیاده روی اربعین دانست و گفت: مردم و عشایر عزیز عراق، گاه با برپا کردن یک خیمه ساده و تقدیم خرما و قوطی آب، خالصانه و با تمام وجود به میزبانی از زائران اربعین حسینی میپردازند، لذا هر اقدامی از سوی موکبهای ایرانی که القاکننده فضای رقابتی یا تفاخر به امکانات و توزیع اقلام خوراکی متنوع باشد، امری ناپسند است. رقابت منفی در طبخ و توزیع غذاهای رنگین چه بین موکبهای ایرانی و چه در برابر موکبهای عراقی نه تنها برازنده نیست بلکه به شکوه معنوی مراسم اربعین نیز آسیب میزند.
حجت الاسلام رنجبر محمدی داشتن روحیه خدمت و مدیرت جهادی را نکته چهارم برشمرد و گفت: قرار گرفتن در حلقه خادمان سیدالشهداء (ع) میطلبد تا موکب داران و خادمان مواکب ایرانی با تمام توان و روی گشاده به استقبال زائران حسینی بروند و خدای ناکرده با تند رویی ناشی از خستگی، زائران را رنجیده خاطر نکنند. بهتر است مدیران مواکب برای پیشگیری از چنین اتفاقات ناپسند، فعالیت خادمان را شیفتبندی کنند.
وی پرهیز از تبعیض در ارائه خدمات از سوی موکبها را نکته پنجم برشمرد و گفت: مراسم اربعین حسینی تجلی امت واحده اسلامی است، موکب داران باید تا زمان تکمیل ظرفیت، پذیرای همه زائران چه ایرانی و چه غیر ایرانی باشند و خدای ناکرده به بهانه اینکه موکب مختص زائران فلان شهرستان یا گروه است، مانع ورود سایر زائران حتی زائران خارجی نشوند. یکی از اتفاقات ناپسندی که در برخی از موکبها دیده شده، تقسیم بندی موکب به عمومی و VIP است، چنین تقسیمبندیهای زیر خیمه امام حسین(ع) بیمعناست.
مسئول دفتر نمایندگی ولی فقیه در ستاد توسعه و بازسازی عتبات «چشیدن سختی راه» را نکته ششم در سفر معنوی اربعین برشمرد و گفت: بسیاری از آداب توصیه شده در زیارات اماکن مقدسه مانند استعمال عطر، پوشیدن بهترین جامهها و… برای زیارت امام حسین (ع) برداشته شده است. حتی تاکید شده زائر در حالی که گرد راه بر روی او نشسته و ژولیده مو وارد حرم شود. این حالت اضطراب در طی مسیر و غذا خوردن نیز باید رعایت شود.
حجت الاسلام رنجبر محمدی با بیان اینکه اربعین یک سفر توریستی نیست در توضیح نکته هفتم گفت: در این عصر که با عنایت سید الشهدا (ع) و همراهی و همکاری دو ملت و دولت ایران و عراق، بسیاری از هزینههای سفر معمول به عتبات در اربعین به صفر میرسد، نباید این طی طریق معنوی و سلوک الی الله را با یک سفر توریستی ارزان قیمت که دارای خدمات اسکان و تغذیه رایگان است، اشتباه گرفت. هرچند با همت ناظران، موکبهای ایرانی و غیر ایرانی انواع غذاهای نذری را تقدیم زائران میکنند و اسباب استراحت را فراهم میکنند اما باید توجه داشت که اربعین یعنی زیارت گذری است و نباید بیتوته بلند مدت در موکبها داشت.
وی «خدمت مشترک با عراقیها» را نکته مهم دیگر در برپایی آئین اربعین حسینی برشمرد و گفت: تشکیل موکبهای مشترک با برادران عراقی افزون بر جلوگیری از ایجاد فضای رقابتی منفی و مخرب، پیامدهای مثبت فرهنگی بسیاری دارد که یکی از آنها بیاثر کردن تبلیغات مسموم بدخواهان دو ملت و دشمنان وحدت است. همچنین برپایی موکب مشترک به کاهش هزینههایی مثل حمل و نقل، انبارداری، تأمین زمین و زیرساختها و… نیز کمک خواهد کرد.
وی «مردمی ماندن اربعین حسینی» را نکته بعدی در خصوص مراسم اربعین برشمرد و گفت: پیرو رهنمودهای رهبر معظم انقلاب و دستور اخیر رئیس جمهور به وزیر کشور مبنی بر محور بودن موکبها در ارائه خدمات به زائران اربعین، حضور موکبهای بزرگ وابسته به نهادهای بزرگ دولتی نباید به گونهای باشد که این حرکت مردمی را تحت الشعاع قرار داده و عرصه را برای خدمت موکبهای مردمی کوچک تنگ کند. طبق دستور رئیس جمهور محترم؛ محور خدمت به زائرین حسینی موکبهای مردمی است، نهادهای دولتی یاریگر موکبهای مردمی باشند. نهادهای دولتی صرفاً در موارد ضرورت به خدمت رسانی مستقیم به زائرین بپردازند و خدمت رسانی با نام و تابلو دستگاههای دولتی ضرورتی ندارد.
وی در آخرین توصیه به زائران اربعین گفت: بیشترین زائران غیر عراقی اربعین، هموطنان عزیز ایرانی هستند. حضور میلیونی زائران چه ایرانی و چه غیر ایرانی در ایام شلوغی مثل عرفه، عاشورا و اربعین لزوم توجه به نذر توسعه عتبات را به همه دوستداران اهل بیت علیهم السلام یادآوری میکند.
وی افزود: به لطف خداوند منان و عنایت ائمه اطهار و با همت مهندسان، کارگران و استادکاران ایرانی، کار توسعه حرم مطهر امام علی (ع) مزین بنام صحن و شبستان حضرت زهرا (س) در نجف اشرف به اتمام رسیده و زائران چندسالی است که در ایام اربعین در این صحن و شبستان بیتوته میکنند.اکنون اجرای طرح بزرگ توسعه حرم امام حسین (ع) مزین بنام صحن و شبستان عقیله بنی هاشم حضرت زینب (س) نیز فرصت معنوی ارزشمندی است که به تعبیر شهید سلیمانی، در عمل کوثرانه و صدقه فوقالعاده جاریه مشارکت کنیم.
تجارب کمآبی کشورهای منطقه، راهنمای ایران/۵
امیرحسین غلامزاده نطنزی
برخی کارشناسان هشدار دادهاند خاورمیانه با مشکل فرونشست روبرو شده زیرا در بیشتر کشورهای منطقه ذخایر آبهای زیرزمینی یا تمام شده یا در حال پایان است؛ موضوعی که عربستان و عراق بخشی از آن را تجربه کردهاند و چنانچه کشورهای منطقه بحران کمبود آب و منابع آبی در سطح و اعماق زمین را جدی نگیرند، ممکن است دچار خشکسالی شوند.
آب همواره به عنوان مایه حیات و یکی از زیربناهای شکلگیری تمدن بوده است. اما همین آب در دوران کنونی با چنان وضعیتی مواجه شده که هرلحظه میتواند امکان بروز فاجعهای در سطح منطقه را رقم بزند. بررسیهای خبری نشان میدهد که خاورمیانه نه تنها با مشکل جدی در حوزه تامین آب مواجه است، بلکه بهزودی از آبهای زیرزمینی هم خالی میشود و این مساله یکی از عمده ترین دلایل بروز فرونشستهای متعدد در برخی کشورهای این منطقه بوده است.
پدیده فرونشست زمین یکی از پیامدهای منفی برداشت بیرویه آبهای زیرزمینی بوده و در مناطقی که میزان برداشت از سفرههای آب زیرزمینی بیش از میزان آب ورودی ناشی از بارشها باشد، سطح آب زیرزمینی دچار افت مستمر شده و هر سال پایینتر میرود و فروچالهها ایجاد میشود. در مورد دلایل فرونشست تاکنون عوامل مختلفی ذکر شده، از کشاورزی نامناسب تا برنامههای نامتوازن توسعه که غالبا به مساله فرونشست بیتوجه هستند همگی در این زمینه موثر هستند.
کارشناسان میگویند با خشک شدن رودخانهها و کاهش بارندگی، آب ذخیرهشده در زیر زمین در خاورمیانه بیش از همیشه تحت تاثیر تغییرات آب و هوایی است. این درحالی است که مدیریت آبهای زیرزمینی پیچیده است و هیچ کس حتی واقعا نمیداند چقدر آب در زیر زمین وجود دارد.
آبهای زیرزمینی یا آب شیرین ذخیرهشده در زیر زمین و عمدتا قابل دسترسی از طریق چاه ، همواره نقش مهمی در کشورهای خشک خاورمیانه ایفا کرده است. کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای غرب آسیا یا ESCWA در گزارشی در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد که از آنجا که این آب زیرزمینی است، تحت تأثیر خشکسالی و گرما نیست و منبع اصلی آب شیرین برای حداقل ۱۰ کشور عربی است اما تغییرات آب و هوایی بر میزان بارندگی کم این کشورها تأثیر میگذارد و تابستانهای بسیار گرم رودخانهها و دریاچههای بیشتری را خشک میکند، آبهای زیرزمینی اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
«آبهای زیرزمینی فسیلی» که در هزاران سال در زیر زمین جمع شدهاند، در صورت برداشت، دوباره پر کردن آن دشوار است. کارشناسان میگویند، مانند نفت در زمین، این آبها یک منبع یکبار مصرف است که در اعماق زیاد یافت میشوند و به سختی یا اصلاً قابل تجدید نیستندبه استناد گزارشهای رسانهای، آبهای زیرزمینی عامل اصلی برداشت امسال گندم در عراق است و این کشور یکی از در معرض خطرترین کشورهای متاثر از تغییرات آب و هوایی و خشکسالی در جهان محسوب میشود. از آنجا که تغییرات آب و هوایی بر میزان بارندگی کم این کشورها تأثیر میگذارد و تابستانهای بسیار گرم رودخانهها و دریاچههای بیشتری را خشک میکند، به همین دلیل آبهای زیرزمینی اهمیت بیشتری پیدا میکنند.
در گزارشهای رسانهای ذکر شده است: عربستان سعودی نیز از دیگر کشورهای این منطقه است که به دلیل قرارگیری در منطقه گرم و خشک و نیاز به آب، دست به دامان آبهای زیرزمینی شده و با برداشت بسیار زیاد از آبهای عمیق(آب فسیلی) مشکلات تشدید شده است.
کمیسیون اقتصادی و اجتماعی سازمان ملل متحد برای غرب آسیا یا ESCWA در گزارشی در سال ۲۰۲۰ اعلام کرد ،برخی از آب های زیرزمینی در خاورمیانه طی هزاران سال در زیر زمین جمع شدهاند که «آبهای زیرزمینی فسیلی» نامیده میشود و دوباره پر کردن آن دشوار است. کارشناسان میگویند، مانند نفت در زمین، یک منبع یکبار مصرف است.این منابع آب زیرزمینی در اعماق زیاد یافت میشوند و به سختی یا اصلاً قابل تجدید نیستند. اما در دهههای اخیر، این سفرهها به طور فزایندهای مورد بهرهبرداری قرار گرفتهاند.
طبق این گزارش، «برخی منابع آب زیرزمینی بهطور مرتب به دلیل باران تجدید میشوند. با این حال، حتی زمانی که منابع آب زیرزمینی تجدیدپذیر هستند، هر استفادهکنندهای باید مراقب حفظ تعادل باشد تا بیش از آنچه که وارد میشود، آب خارج نشود.»
نکته قابل تاملی که در این وضعیت وجود دارد این است که ایران هم در منطقه خاورمیانه قرار گرفته و این بحران خواه ناخواه تاثیرات خود را بر کشور نیز خواهد داشت.
تجارب کشورهای منطقه
با نگاهی به نقشه جهان و درنظر گرفتن موقعیت عربستان در جهان در خواهیم یافت که این کشور به دلیل قرارگیری در بین دو مدار ۱۵ و ۳۰ درجه شمالی و عبور مدار راسالسرطان از میانه آن،به یکی از گرم و خشکترین مناطق دنیا تبدیل شده است. تا جایی که این کشور فاقد هرگونه روانآب سطحی و یا رودخانه دائمی است.
بدین ترتیب تنها منبع آب مورد نیاز در داخل این کشور از طریق آبهای زیرزمینی تجدیدپذیر تامین شده است. آب تجدیدپذیر هم آبی است که از طریق آب باران و روانآبهای سطحی جایگزین میشود.
اما نکته دیگری که در این زمینه از اهمیت زیادی برخوردار است استفاده عربستان از آبهای تجدیدناپذیر است. بدین معنی که بسیاری از منابع آبی که در اعماق بیش از هزارمتری قرار دارند، به دلیل این که تجدید آنها بیشتر از طول متوسط عمر یک انسان است، تجدیدناپذیر نامیده میشود.
این کشور تا دهه هفتاد میلادی گندم مورد نیاز خودش را وارد میکرد اما در پی سیاستهای خودکفایی تولید گندم در دهه هشتاد میلادی تصمیم به تولید گندم با استفاده از آبهای استراتژیک عمیق گرفت به گونهای که تا سال ۱۹۸۴ به عنوان صادرکننده گندم شناخته شده و در سال ۱۹۹۱ با تولید ۴ میلیون تن گندم به اندازه بیش از ۴ برابر نیاز کشور خود گندم مازاد تولید کرد.
اما این روند بعد از این سال به تدریج کاهش پیدا کرد تا این که در سال ۲۰۱۳تولید این محصول در عربستان به ۸۰۰ هزار تن رسید، در حالی که نیاز گندم مردم عربستان در همان سال برابر با ۳.۲ میلیون تن بوده است. این روند تا جایی پیش رفت که از سال ۲۰۱۶ میلادی با توجه به اتمام این آبهای فسیلی عربستان دیگر هیچ تولید کشاورزی نداشته و به وارد کننده صرف گندم تبدیل شده است.
بررسی روند تولید گندم و استفاده از آبهای عمیق در کشورهای منطقه نشان میدهد که این تولیدکنندگان در ابتدا موفقیت چشمگیری به دست آوردند اما در ادامه و به دلیل عدم تطابق سیاستهای تولید گندم با اقلیم منطقه، در مدت کوتاهی این برنامهها با شکست مواجه شد زیرا از ذخایر استراتژیک آبهای زیرزمینی استفاده شده بود.
از سال ۲۰۱۶ میلادی با توجه به اتمام آبهای فسیلی، عربستان به وارد کننده گندم تبدیل شده استتجربه منطقه راهنمای ایران
شاید قیاس ایران با کشورهای منطقه در نگاه نخست چندان درست به نظر نرسد، اما میتوان گفت وقوع این اتفاق در کشور ما دور از انتظار نیست. به استناد گزارشهای رسانهای و به گفته «احد وظیفه» رئیس مرکز ملی اقلیم و مدیریت بحران خشکسالی، تداوم گرمایش زمین و خشکسالی موجب کاهش بارش و ماندگاری برف شده و اکنون تقریبا هیچ برفی در ارتفاعات کشور باقی نمانده است. در تهران در گذشته برف در ارتفاع ۲ هزار متری بود ولی اکنون خط برف ۵۰۰ تا ۱۰۰۰ متر بالاتر رفته است.
اگرچه کشور ما در مقایسه با برخی کشورهای منطقه در عرضهای شمالیتر قرار گرفته و دارای رشتهکوههای مرتفع زاگرس با جهت شمالغرب به جنوبشرق و قرارگیری در مسیر بادهای بارانآور غرب، ارتفاعات البرز در شمال کشور، ارتفاعات شمالغرب، شمالشرق است. همچنین موقعیت جنوبشرق کشور به گونهای بوده که در معرض جریانهای سرد اقیانوس هند و بارانهای موسمی این اقیانوس قرار داد و به همین دلیل شاهد رودخانههای بزرگ و کوچک متعدد در همه جای کشور هستیم، اما مساله کمآبی در سطح و اعماق زمین همچنان برای کشور یک چالش بسیار مهم و جدی است.
به غیر از روانآبها و رودخانههای کشور و شیوه سنتی قنات که راه درست استفاده از منابع آب کشور است چهار منبع دیگر برای تامین منابع آبی در کشور وجود دارد. این چهار منبع عبارتند از:
۱. آب تجدیدپذیر (میزان آب سطحی و زیرزمینی که سالانه و توسط بارش باران، به میزان زیادی جایگزین میشود)
۲. آب تجدیدناپذیر (آن بخش از منابع آب زیرزمینی که زمان مورد نیاز برای تجدید دوباره آن بسیار طولانی بوده و نسبت به عمر انسان، تجدیدناپذیر به حساب میآید)
۳. شیرینسازی آب شور
۴. پساب تصفیه شده (بازچرخانی آب)
از میان این چهار روش دو روش سوم و چهارم اکنون هم در بخشهایی از کشور در حال استفاده است، اما به دلیل اثرات نامطلوب محیطزیست همچنان با انتقاداتی روبروست. به همین دلیل استفاده از آب تجدیدپذیر و رودخانهها در کشور بسیار بالاست. سیاستهای نادرست کشاورزی و مدیریت نامناسب منابع آب از جدیترین مشکلاتی هستند که دامنگیر شرایط کشور شده است.
باید پذیرفت که نه تنها ایران بلکه کل خاورمیانه با مشکل کم آبی در سطح و عمق زمین روبه روست و باید از تجارب دیگر کشورهای منطقه در این زمینه درس گرفتاین هشدار بسیار جدی است و شاید اقدام همین امروز هم برای نجات دشتها و منابع ایران کمی دیر باشد، اما میتوان برای جبران مافات اقدام کرد. انتقال صنایع بزرگ مانند فولاد و ذوب آهن به سواحل جنوبی که به تبع آن نیاز به منابع آب پشت سدها را کم کرده و احیای تالابها و دریاچههای داخلی را شتاب میبخشد و یا اتخاذ سیاستهای درست بخش کشاورزی و تولید محصولات متناسب با اقلیم کشور، مهمترین راه جلوگیری از فرونشست دشتهای کشور هستند. .
جمع بندی
طبق گزارشها، «تاکنون ۳۰ استان کشور با پدیده فرونشست زمین مواجه شده است. فروچالههایی که در ایران و برخی مناطق خشک جهان رخ میدهند، محصول فرونشستهای شدید هستند. درپی وقوع تغییرات اقلیمی که در ایران همراه با بحران خشکسالی ۳۰ساله شده، تمایل مردم در استفاده از منابع آبی افزایش مییابد؛ بهطوریکه گاهی بیش از ۸۰درصد منابع آبی استفاده میشود که این روند کشور را بهسمت نابودی پیش میبرد و سبب آسیب رساندن به آبخوانها میشود. با وجود اینکه منابع آبی کشور محدود است، اما چاههای زیادی بهصورت قانونی یا غیرقانونی حفر میشود.
علاوه براین رکورد فرونشست زمین در برخی مناطق کشور تا ۱۰۰ برابر بیشتر از استانداردهای جهانی رسیده و شرایط در بسیاری از استانها از جمله یزد، بحرانی است.
سازمان زمینشناسی کشور پیشبینی کرده است که تا ۴۰سال آینده درجه حرارت کشور ۲.۶درجه سانتیگراد افزایش پیدا میکند که این موضوع نیاز کشور به منابع آبی جدید را افزایش میدهد. برداشت بیرویه از منابع آبی نیز علت فرونشستها و فروچالههای آینده بهویژه در مناطق خشک و نیمهخشک کشور خواهد بود که به نابودی بیشتر زمین، مرتع، خاک و ایجاد بحران غذایی منجر خواهد شد. بدینترتیب باید برنامه دقیق و کارشناسی برای تامین منابع آبی کشور در سالهای پیشرو پیریزی شود.»
کارشناسان میگویند«به طور کلی، وقتی افراد رودخانهای را ببینند که سطح آن به شدت کاهش یافته، به آن واکنش نشان میدهند. اما آبهای زیرزمینی قابلیت مشاهده سطحی را ندارد و به همین دلیل تغییرات در مورد کاهش یا افزایش آن نادیدنی است و کمبود این منابع عمدتا زمانی مورد توجه قرار میگیرد که ممکن است سطوح آن کاهش یافته یا از دست رفته باشد.
بنابراین با درک این موضوع که سراسر خاورمیانه با مشکل کمبود منابع آب در سطح و اعماق زمین روبه رو بوده و فرونشستهای متعدد در منطقه وقوع شده است، باید از تجارب کشورهای دیگر منطقه خاورمیانه که شاهد کاهش شدید منابع آبهای زیرزمینی بودهاند، درس گرفت، زیرا این واقعیت ممکن است به ایران و سایر بخشهای منطقه نیز سرایت کند و در چنین شرایطی باید مانع از بروز شرایط وخیم ناشی از کمبود منابع آب غیرتجدیدپذیر در ژرفای فلات ایران شد.
گزارشی درباره سفرهای تابستانی ۱۴۰۲
رنگ گرانی سفرهای تابستانی/تسهیلات سفر به کجا رسید؟/۵
سفرهای تابستانی امسال اگرچه رنگ کرونا ندارد اما گرانی و نبود بلیت موجب شده تا در سبک سفرها تغییرات زیادی به وجود بیاید و مردم به جای سفرهای طولانی و گروهی به سفرهای کوتاه و ارزان بروند.
به گزارش مهر؛ ۶۲ روز از اول تابستان گذشته است اما سفرهای تابستانی از حداقل یک ماه قبل تر شروع شد. یعنی وقتی مدارس زودتر، تعطیل شدند و فصل امتحانات هم به پایان رسید. از نیمههای خرداد تقریباً سفرهای تابستانی آغاز شده بود و تا کنون نیز ادامه دارد. اما وضعی این سفرها چگونه است؟
اکنون دو سالی است که سفرهای تابستانی نسبت به دوره کرونا بیشتر شده است اما براساس گفته مدیران دفاتر خدمات مسافرتی؛ هنوز این آمار سفرها به دوران قبل از کرونا یعنی به تابستان ۹۸ و قبلتر برنگشته است.
گرانی و نبود بلیت
رسول واحدی از آژانسدارانی است که در حوزه تورهای داخلی فعالیت میکند. وی با بیان اینکه فرهنگ سفر مردم بعد از کرونا در تابستان امسال تغییر کرده است گفت: امسال سفرهای تابستانی تحت تأثیر نرخ بلیت قرار دارد. بلیت هواپیما بسیار گران است. نرخ بلیت اتوبوس و قطار نیز افزایش قیمت زیادی داشته است. از طرفی حتی اگر مردم قدرت خرید بلیت هواپیما را داشته باشند پیدا نمیکنند. بلیت قطار هم همین مشکل را دارد. پس باید با اتوبوس بروند.
وی افزود: بلیت قطار سهمیه بندی شده و هر زمان که برای دو هفته بازه خرید اعلام میکنند در مدت چند دقیقه خیلی از بلیتها فروخته میشود و مسافر نمیتواند مانند قبل، بلیتی برای هر زمانی که خواست، بخرد مگر اینکه هزینه بیشتری به آژانس داده و از دفاتر به قیمت بیشتری بلیت بگیرد. این تنها مشکل مردم نیست خیلی از آژانسداران هم بلیت پیدا نمیکنند. با این وجود چطور تور برگزار کنند؟
واحدی به عامل گرانی اقلام اشاره کرد و گفت: سبد خانوار گران شده است. طبیعتاً سفر که جزو آخرین گزینههای مردم است تحت تأثیر قرار میگیرد. مردم تلاش میکنند اگر هم به سفری میروند، کم هزینه باشد بنابراین از سفرهای طبیعتگردی و کمپ و کوتاه مدت استقبال کرده اند.
رجوع از هتل به کمپ
عطیه رازدار نیز از مدیران فنی یک آژانس مسافرتی معتقد است: در طول دو ماه اخیر میتوان گفت سفرهای شخصی بیشتر شده است. ما آژانسداران از قبال سفرهای داخلی سودی نکرده ایم بنابراین نمیتوانیم بگوییم مردم به سفر نرفتند. شاید با تور نمیروند چون احساس میکنند سفر با تور گرانتر است.
وی ادامه داد: از خرداد تا کنون شاهد سفرهای کوتاه مدت هستیم. چون اگر مردم با تور هم به سفر بروند، دنبال سفرهای کوتاه هستند که هزینه کمتری دارد. من درباره گروههای متوسط رو به پایین صحبت میکنم وگرنه بخش کمی از جامعه که پولدار محسوب میشوند همیشه به سفر میروند و تغییری در سبک زندگی شأن ایجاد نمیشود. ولی مردم عادی از هتل به کمپ رجوع کرده اند.
وام سفر راهکاری بود که اجرا نشد
داوود معینی از پیشکسوتان برگزاری تورهای فرهنگی است که معتقد است: مبدا بسیاری از سفرها در کشور تهران است. ما برای شهروندان تهرانی هم تسهیلات سفر نگذاشته ایم که حداقل این بخش از مسافران را از دست ندهیم. بارها درباره تسهیلات سفر وعدههایی داده اند چند باری حرف از کارت سفر، وام سفر و تسهیلات شد اما در عمل میبینیم که هیچ کدام اجرایی نشده است. درحالیکه میتوانست کمکی برای سفرهای مردم طبقه متوسط باشد و به رونق سفر بعد از کرونا کمک کند.
سیامک عزیز عضو هیأت مدیره انجمن صنفی دفاتر خدمات مسافرت هوایی و جهانگردی ایران در گفتگو با خبرنگار مهر بیان کرد: نسبت به قبل از کرونا که مسافران زیادی داشتیم الان این آمار بسیار کمتر شده است اما نسبت به بعد از کرونا یعنی در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰ که بیماری کرونا اجازه سفر نمیداد، میتوان گفت که مسافران بیشتری در تابستان ۱۴۰۲ به سفر میروند.
وی افزود: سفرهای خارج از کشور کمتر از گذشته شده است. چون مردم تورهایی که میتوانستند تا ده میلیون تومان بخرند را باید الان صد میلیون تومان هزینه کنند. در سفرهای داخلی هم مردم ترجیح میدهند سفر شخصی بروند. یا چادر بزنند. بنابراین سفر رسمی که از طریق دفاتر مسافرتی انجام شود، رو به نزول بوده است.
کم شدن نیروهای آژانس به دلیل نبود مسافر
وی به مقایسه سفرهای تابستانی امسال با سالهای گذشته پرداخت و گفت: اگر بخواهیم میزان سفرهای تابستانی در قبل و بعد از کرونا را مقایسه کنیم تفاوت خیلی زیاد است. به همین دلیل ما در آژانسها از ۳۰ کارمندی که تا قبل از کرونا داشتیم و در دوران کرونا به یک نفر تقلیل دادیم به چهار نفر در سال ۱۴۰۲ رسیدیم. این نشان میدهد که مراجعه کننده زیادی نداریم که بابت آن پرسنل هم نگه داریم. چون آژانسها ورشکسته هستند.
عزیز راهکار رونق سفر را تثبیت نرخها دانست و گفت: عدهای در کشور هستند که همیشه پای ثابت سفرهای خارجی بوده و هستند. برای آنها فرقی نمیکند دلار چقدر باشد چون به دلار درآمد دارند. الان هم همانها هستند که به سفر خارجی میروند.
عوامل بازگشت به مواد مخدر پس از ترک اعتیاد
تهران-ایرنا- نتایج برخی مطالعات اعتیادپژوهی حاکی از این است که عوامل متعددی در عود مجدد به سوءمصرف مواد مخدر و اعتیاد نقش دارند که میتوان با شناسایی آنها در محیطها، فرهنگها و جوامع مختلف اقدامات پیشگیرانه را تنظیم و تدوین و زمینه آگاهی عمومی را ایجاد کرد.
اعتیاد، بیماری روانی بازگشتپذیر، عودکننده و مزمنی است که به اختلالهای انگیزشی شدید زیانبار و فقدان تسلط رفتاری منجر میشود. در واقع فرد معتاد به مرور زمان در اثر مصرف مستمر، کنترل و تسلط رفتاری خود را به طور کامل از دست میدهد و فقط وجود مواد اعتیادآور در سیستم عصبی مغز میتواند تعادل جسمی و روانی او را حفظ کند.
اعتیاد،بیماری روانی بازگشتپذیر، عودکننده و مزمنی است که به اختلالهای انگیزشی شدید زیانبار و فقدان تسلط رفتاری منجر میشود. در واقع فرد معتاد به مرور زمان در اثر مصرف مستمر، کنترل و تسلط رفتاری خود را به طور کامل از دست میدهدهر چند در ایران آمار دقیق و موثقی از این که چند درصد از افراد ترک کرده و بهبود یافته و مجددا به سوی مواد مخدر بازگشتهاند، وجود ندارد؛ اما آمار افزایش مصرفکنندگان مواد مخدر و سوءمصرف مواد میتواند بیانگر این واقعیت باشد که روشهای درمانی مختلف و راهکارهای صورت گرفته تاکنون موفقیتآمیز یا جامع نبوده و نتوانسته از عود و بازگشت، پیشگری کند و مانعی برای مصرف مجدد باشد.
به همین دلیل است که شناسایی عواملی که دراین زمینه تاثیرگذار هستند، میتواند در اتخاذ رویکرد بهتر و روش درمانی بهتر کمک نماید.
در این زمینه، «فاطمه نعمتی سوگلی تپه و محمد خالدیان» در «مطالعه کیفی عوامل موثر بر عود مجدد به سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد با رویکرد گراندد تئوری» به این عوامل و راهکارها توجه کردهاند که گزیدهای از آن در ذیل به آنها اشاره میشود.
عوامل زمینهساز در عود و بازگشت به اعتیاد
عوامل زمینهساز در عود و بازگشت به اعتیاد در سه دسته عوامل فردی، روانی و بین فردی جای میگیرند:
۱- عوامل فردی تاثیرگذار
از جمله عوامل فردی که میتواند در عود و بازگشت مجدد به سوء مصرف مواد مخدر و اعتیاد نقش داشته باشد، عبارتند از: صفات شخصیتی، تفکرات غیرمنطقی و باورهای غلط، استعداد ارثی، خودشفقتورزی پایین، درد و بیماری جسمی، نارضایتی بدنی، عدم دانش و آگاهی لازم، مسئولیتپذیری پایین، آزادی، عدم خود کنترلی رفتاری، هوش هیجانی پایین، هوش معنوی پایین، فرار از مشکلات، کسب آرامش و لذت، مقاومت در برابر تغییر.
۲- عوامل روانی تاثیرگذار
از جمله عوامل روانی تاثیرگذاربر بازگشت به اعتیاد میتوان به نگرش و باورهای منفی، احساس نیاز به مواد مخدر، فشار روانی زیاد، استرس و اضطراب شدید، افسردگی، عرت نفس پایین، اعتماد به نفس پایین، ناامیدی، هویت سردرگم، خود فراموشی، شخصت ضد اجتماعی، پرخاشگری، لجبازی، تحریکپذیری، وابستگی روانی، شاکاف عمیق بین من واقعی و من ایدهال و عدم خود باوری اشاره کرد.
۳- عوامل بین فردی
از جمله عوامل بین فردی تاثیرگذار بر عودمصرف مواد مخدر عبارتند از دوستان مصرفکننده، منزوی شدن از جمع دوستان، عدم پذیرش دوستان، طرد، همانندسازی افراطی با سایر افراد معتاد، فقدان مهارتهای ارتباطی لازم، فشار اطرافیان، فقدان مهارت حل مساله، فقدان مهارت کنترل خشم، جلب توجه دیگران، نداشتن مهارت نه گفتن و تحمل کم
عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر عود و بازگشت به اعتیاد
همچنین از جمله عوامل خانوادگی تاثیرگذار بر بازگشت به اعتیاد میتوان به کارکرد ضعیف خانواده، رابطه عاطفی نامناسب، جبر، سلطهگری و خشونت در خانواده، عدم حمایتگری در خانواده، عدم هدایتگری در خانواده، کمبود محبت در خانواده، احساس بیپناهی، احساس تنهایی، اجبار خانواده در زمان ترک، عدم نظارت خانواده، فقدان احساس مسئولیت در خانواده، بیقیدی خانواده، تنش و آشوب در خانواده، سبک دلبستگی ناایمن و مشکلات زناشویی اشاره کرد.
عوامل تدوام بخش
اما برخی عوامل هم در تداوم مصرف مواد مخدر نقش دارند که از جمله آنها عوامل اجتماعی، فرهنگی و محیطی است:
دسترسی آسان به مواد، پایین بودن قیمت مواد نسبت به داروهای نگهدارنده، طرد اجتماعی،مشکلات مالی، همانندسازی افراطی، بیکاری، ساعات کاری زیاد، استرس شغلی، فشار کار، نبود حمایت اجتماعی و آموزش ناکافی از علل اجتماعی مصرف مواد مخدر و همچنین بازگشت یا عود اعتیاد پس از ترک آن استعوامل اجتماعی
از جمله عوامل اجتماعی میتوان به دسترسی آسان به مواد، پایین بودن قیمت مواد نسبت به داروهای نگهدارنده، پذیرش نداشتن در جمع دوستان، طرد اجتماعی، مشکلات مالی، همانندسازی افراطی، بیکاری، ساعات کاری زیاد، استرس شغلی، فشار کار، نبود حمایت اجتماعی و آموزش ناکافی در اجتماع اشاره کرد.
عوامل فرهنگی
از جمله عوامل فرهنگی که در تداوم مصرف مواد نقش دارند عبارتند ار: مصرف مواد به عنوان هنجار اجتماعی در مراسم و مهمانیها، اعتقادات مذهبی ضعیف، دوری از معنویت، مصرف مواد به عنوان داروی ضد درد و پیشگیری، نگرش مثبت نسبت به مواد، نبود سیستمهای خدماتی و مشاورهای، کمبود امکانات فرهنگی و انتظار خوشی و لذت از زندگی.
عوامل محیطی
عوامل محیطی نیز در بازگشت به مواد نقش دارند که از آن جمله میتوان به محل سکونت و شیوع مصرف در محل سکونت، مهاجرت، حاشیه نشینی، کمبود امکانات تفریحی- ورزشی، ارتباط با محیطهای مستعد، نبود سیستم حمایتی، احساس تبعیض و اجبار در درمان اشاره کرد.
عوامل درمانی تشدید کننده عود مصرف مواد
همچنین محققان به عوامل درمانی تشدیدکننده عود مصرف مواد هم توجه کردهاند که عدم پایبندی و تعهد به درمان، درمانهای غیرعلمی و سلیقهای، نبود پروتل درمانی جامع و واحد، عدم پیگیری لازم، مقاومت در برابر تغییر، عدم مهارت لازم در زمانهای وسوسه، طول مدت درمان، عدم بکارگیری اصول بهداشت عمومی در درمان و روشهای ناکارآمد در درمان است.
راهکارهای تاثیرگذار در پیشگیری از عود و بازگشت مجدد به سوء مصرف مواد مخدر
در سطح عوامل فردی میتوان راهکارهایی از قبیل افزایش خودآگاهی، خودشناسی، افزایش خویشتنداری در زمان درمان، شناسایی نقاط ضعف و قوت، ایجاد انگیزه برای رسیدن به اهدافف تقویت قدرت تفکر، شناخت عواطف و احساسات شخصی و توانایی ادراک خوشتن را پیشنهاد داد.
در سطح خانوادگی میتوان به پذیرش و احترام به تفاوتهای فردی، احترام به استقلال فرزندان، سبک فرزندپروری دموکراتیک، ارتباطات عاطفی بین اعضا، بهبود و ارتقا مهارتهای ارتباطی موثر بین اعضا، تقویت هویتیابی و تلاش برای کسب هویت، تقویت ابراز وجود و ایفای نقش، تعدیل انتظارات، برخورد منطقی والدین، عدم تبعیض و دادن مسئولیت به فرزندان با درنظر گرفتن توانمندی متناسب با سن اشاره کرد.
در مورد عوامل درمانی بازگشت اعتیاد میتوان درمانهای علمی، استفاده از پروتکلهای درمانی جامع و واحد، استفاده از تجربه کشورهای موفق در درمان، استفاده توامان درمانهای روانشناختی و سیستمی و دارو درمانی و بهره گیری از تجارب افراد موفق ترک کرده در درمان را پیشنهاد کرددر خصوص عوامل محیطی میتوان مواردی از قبیل آموزش مهارتهای زندگی، آموزش مهارت جرات ورزی و حل مساله، آموزش مقابله با استرس، آموزش مهارتهای ارتباطی موثر، آموزش راهبردهای مقابلهای مساله مدار، افزایش تابآوری، ایجاد فرصتهای شغلی برابر و مناسب و نظارت بیشتر بر محیطهای مستعد را پیشنهاد داد.
در زمینه عوامل فرهنگی میتوان به اموری نظیر افزایش امکانات و فضاهای فرهنگی، ورزشی و تفریحی، تقیت معنویت، اگاهی دان از طرق رسانه، مدرسه و دانشگاه، پخش برنامه تلویزیونی آموزنده و اهمیت دادن به نظر افراد مجرب اشاره کرد.
در خصوص عوامل بین فردی نیز میتوان به راهکارهای از قبیل شناخت احساسات خود و دیگران، آموزش ارتقا هوش هیجانی، آموزش مهارت نه گفتن، راهبرد و سبک مقابلهای مساله مدار، حفظ ارتباطهای موثر با دیگران، قدرت تنظیم احساسات، توانایی خویشتن داری عاطفی در مقابل وسوسه، مهارتهای ارتباطی موثر با دیگران و مشورت و همفکری اشاره کرد.
در نهایت درخصوص عوامل درمانی نیز میتوان استمرار درمان و پیگیری در درمان، استفاده از درمانهای علمی، استفاده از پروتکلهای درمانی جامع و واحد، استفاده از تجربه کشورهای موفق در درمان، استفاده توامان درمانهای روانشناختی و سیستمی و دارو درمانی استفاده از تجارب افراد موفق ترک کرده در درمان و الگو سازی پیشنهاد کرد.
سلبریتی از کجا و چگونه هوادار به تور میاندازد؟
مینا اینانلو
تهران- ایرنا- پس از ناآرامیهایی که از میانه سال گذشته کشور را در برگرفت و به دنبال آن بحث و نظرهای فراوان و گسترده درباره حجاب و بیحجابی، نقش و شیوه عمل سلبریتیها و پیامد فعالیتشان، بسیار پررنگتر از گذشته مورد توجه قرار گرفت.
رسانهها از سده گذشته با تحولات فراگیر و روزافزون خود، نقش مهمی در تولید و دوام فرهنگ سلبریتی در جهان داشتهاند؛ فرهنگی که به تدریج از کشورهای غربی به ویژه آمریکا شکل گرفت و کم کم جای خود را در دیگر کشورها از جمله ایران نیز باز کرد.
با افزایش مدت زمان حضور در شبکههای اجتماعی مجازی، صفحات و پستهای افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان میشود
سالهاست در جامعه ایرانی رسانههای تصویری برخی چهرههای هنری و ورزشی را بدل به سلبریتیهایی با هواداران پرشمار کردهاند و به دنبال آن ظهور و گسترش شبکههای اجتماعی مجازی به فضای عمومی، موجب ایجاد فضای رسانهای غیررسمی و افزایش قدرت مخاطبان شده و فرصت قابل توجهی برای رشد فرهنگ سلبریتی ایجاد کرده است.
در این زمینه، اینستاگرام نقش قابل توجهی داشته است. در اینستاگرام سلبریتیها خودشان را به دیگران معرفی و با مخاطبان و دنبالکنندگانشان ارتباط مستقیمی برقرار میکنند. همچنین آنها تصاویر و مطالب خود را منتشر و درخصوص مسائل مختلف اظهارنظر میکنند.
اهمیت سلبریتیها تنها از این روی نیست که نزد تعداد زیادی از مردم شناختهشدهاند، بلکه از آن جهت دارای اهمیت هستند که اقدامات سلبریتیها پیامدهای عاطفی قابل توجهی بر تعدادی از مردم به جای میگذارد. بنابراین با توجه به راه یافتن شبکههای اجتماعی به زندگی روزمره مردم و تاثیرات قابل توجه آنها، مطالعه و شناخت چیستی و ابعاد پدیده هواداری مجازی ضروری به نظر میرسد.
همین ضرورت سبب شده مطالعات مختلفی پیرامون فرهنگ سلبریتی صورت بگیرد که از جمله آنها مطالعه حسن اسدزاده شهیر و همکارانش با عنوان «تبیین فرهنگ هواداری مجازی در شبکه اجتماعی اینستاگرام» است. این محققان با بهرهگیری از روش کیفی از طریق استخراج مقولاتی سعی کردهاند به دلایل و زمینههای تاثیرگذار بر هواداری مجازی از چهرههای مشهور در شبکه اجتماعی اینستاگرام بپردازند که در ادامه بخشهایی از آن را میخوانید:
فعالیت سلبریتیها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفیشدن جامعه است
سلبریتی کیست و طرفدارانش چه کسانی هستند؟
از نظر لغوی، سلبریتی یعنی شخصی که در رشته یا فعالیت خود برتر بوده و به عنوان سخنگو در تبلیغات شناخته شده و برای ترویج محصول/خدمت استفاده میشود. سلبریتی در واقع فردی است که عملکردی شناخته شده در انظار عمومی دارد؛ علاقه مخاطبان و رسانهها را به خود جلب کردهاست و میتواند شامل افرادی همچون موسیقیدانان، ورزشکاران، روزنامهنگاران، بازیگران، سیاستمداران، مذهبیون، نویسندگان و افراد مشهور در شبکههای اجتماعی مجازی باشد. بنابراین سلبریتی میتواند هر کسی در هر جایگاه و حوزهای باشد به شرط آنکه از سوی رسانههای جمعی به شکل متمایزی بازنمایی شود.
یکی از مهمترین مشخصههای فرهنگ سلبریتی مخاطبان یا هواداران هستند. واژه fan به معنای مشوق و مختصرشده کلمه Fanatic یعنی متعصب است. هواداران به طور جدی از کردارهای سلبریتیها به عنوان فعالیتهای معنادار و با اهمیت دفاع میکنند. اما باید این را نیز لحاظ کرد که هواداران فرهنگ رسانهای با هواداران افراد مشهور در اشکال سنتی شهرت متفاوت هستند. در فرهنگ سلبریتی، عواطف دو سویه عموما بدون تعاملات فیزیکی ایجاد میشوند. به عبارتی شکل عمومی تعامل بین هوادار و سلبریتی در قالب مصرفکنندهای شکل میگیرد که تصاویر واسطهگری شده را جذب میکند.
علتهای تمایل به فرهنگ هواداری در فضای مجازی
سلبریتیگری به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهتدهی ارزشهای فرهنگی میپردازد. همین مساله موجب میشود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن به شدت افزایش یابداکنون فضای مجازی و شبکههای اجتماعی به عرصه جولان سلبریتیها و امواج هواداری آنان تبدیل شده است. برخی دلایل این وضعیت عبارتند از؛
دیجیتالی شدن زندگی جوانان
در سبک زندگی دیجیتال، شبکههای اجتماعی موبایل محور، منبع همه چیز شدهاند. همچنین این سبک زندگی موجب افزایش دسترسیها و کاهش محدودیتهای کاربران شده، زمان و مکان را برای آنها منعطف ساخته و با استفاده از قدرت ارتباطات، اطلاعات و قابلیتهای شبکههای اجتماعی، آنها را توانمندتر و قدرتمندتر کردهاست.
به علاوه این شبکهها با تبدیل شدن به وسیلهای برای گذران اوقات فراغت موجبات اتلاف وقت و کاهش تمرکز نیز شدهاند. در واقع، سبک زندگی دیجیتال موجبات درگیری شدید افراد با شبکههای اجتماعی مجازی شده و آنها اوقات خود را در این فضای مجازی سپری میکنند. این در حالی است که با افزایش مدت زمان حضور در شبکههای اجتماعی مجازی، صفحات و پستهای افراد مشهور تبدیل به خوراک افراد برای گذران زمان میشود.
مصرفی شدن جامعه
برخی مصرفیشدن جامعه را از شرایط علّی تاثیرگذار بر گرایش هواداران به دنبال کردن سلبریتیها دانستهاند. آنها معتقدند فعالیت سلبریتیها در فضاهای مجازی هم عامل و هم معلول مصرفیشدن جامعه است. به عبارتی مصرف متظاهرانه مصرفی است که برای تحت تأثیر قرار دادن دیگران از طریق به دست آوردن و نمایش چیزهای گران قیمت تعریف میشود.
سلبریتیزهشدن جامعه
سلبریتیزه شدن جامعه فرایندی است که در آن سلبریتی جایگاهی فراتر از صرف جلب توجه و مصرف پیدا کرده و خود را به عنوان یک «گروه منزلتی» در جامعه مطرح میکند. این گروه جدید به عنوان نمای فرهنگی جامعه مدرن مورد توجه و تحسین قرار گرفته و به جهتدهی ارزشهای فرهنگی میپردازد.
همین مساله موجب میشود که اشتیاق نسل جدید به خودبیانگری و مورد تحسین و توجه قرار گرفتن افزایش یابد و جایگاه شهرت به عنوان یک ارزش غایی و مستقل برجستهتر از هر زمان دیگری در تاریخ اجتماعی حیات انسان شود.
از سویی سانسور در برنامههای رسانههای داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیتها و وارونه نشان دادن آنها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانهها باشند
نقش آفرینی رسانههای عصر اول
یکی از عوامل موثر بر تمایل به هواداری از سلبریتیها در فضای اینستاگرام تاثیر رسانههای عصر اول همچون رادیو و تلویزیون است. در واقع، بسیاری از افراد مشهوری که به عنوان سلبریتی در اینستاگرام شناخته میشوند، اولین بار در برنامههای رسانه داخلی چهره شدهاند و امروزه با حضور در اینستاگرام بر میزان محبوبیت و شهرتشان افزوده شده است.
فرسایش اعتماد نهادی
فرسایش یا کاهش اعتماد نهادی که متشکل از بیاعتمادی افراد به عملکرد برخی از مسئولان و سوءکارکردهای رسانههای داخلی است نیز از جمله عواملی است که منجر به فرهنگ هواداری مجازی از سلبریتیها شده است. در واقع، از سویی سانسور در برنامههای رسانههای داخلی و عدم پوشش برخی از واقعیتها و وارونه نشان دادن آنها در رسانه ملی و از سوی دیگر، کوتاهی برخی از نهادهای دولتی و حاکمیتی در انجام وظایف خود، باعث شده عموم افراد دنبال جایگزینی برای این نهادها و رسانهها باشند. این در حالی است که سلبریتیها با استفاده از قابلیتهای اینستاگرام نظیر سرعت انتشار اطلاعات و اخبار توانستهاند نقش ارزندهای در افزایش فرهنگ هواداری مجازی داشته باشند.
شرایط زمینهای تاثیرگذار بر شکلگیری فرهنگ هواخواهی مجازی
دلایلی که از آن یاد شد بر بستر زمینههایی نقشآفرینی میکنند که به آنها اشارهای گذرا میشود؛
تغییر در الگوهای اوقات فراغت
یکی از شرایط زمینهای تاثیرگذار بر شکلگیری فرهنگ هواخواهی مجازی، تغییر در الگوهای اوقات فراغت جوانان است. امروزه از کارکردهای مهم شبکههای اجتماعی پرکردن اوقات فراغت انسانها است. در واقع، در عصر حاضر رشد و گسترش فناوریهای نوین اطلاعاتی ارتباطی، بر الگوپذیری جوانان برای انتخاب سرگرمی و تفریح تاثیر گذاشته است. این تحولات تکنولوژیک گذران اوقات فراغت آنها را نیز تحت تاثیر قرار داده است. بطوریکه اوقات فراغت بیش از پیش رسآنهای شده و افراد به ویژه جوانان و نوجوانان اوقات فراغت خود را با گوشیهای هوشمند و شبکههای اجتماعی مجازی سپری میکنند.
سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتیها به مدد شبکههای اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. همچنین فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد میدهد
استحاله شهرت
در گذشته شهرت افراد به سه شیوه انتسابی، اکتسابی و اعطایی به دست میآمد. اما شهرت سلبریتیها از نوع دیگری است و ویژگیهای خاص خود را از طریق واسطههای فرهنگی همچون رسانههای ارتباط جمعی، شبکههای اجتماعی مجازی، سینما و …. به دست میآورند.
همچنین شهرت سلبریتیها وابسته به تصدیق یا بازشناسی هواداران یا کاربران است و سلبریتیها تا زمانی معروف هستند که هواداران به آنها علاقه داشته باشند. علاوه بر این، سرعت رسیدن به شهرت به شیوه سلبریتیها به مدد شبکههای اجتماعی بسیار بالاتر از اشکال سنتی رسیدن به شهرت است. افزون بر این، شهرت متکثر شده و فقط محدود به برخی از خاندانهای سلطنتی و برخی از افراد در اجتماع محلی نیست. در واقع، امروزه فقط سوپراستارهای سینما سلبریتی نیستند، بلکه یک سیاستمدار، استاد دانشگاه و یا فردی که زندگی معمولی دارد، مثل یک جهانگرد نیز میتواند به سلبریتی تبدیل شود.
وجود نابرابری در جامعه
در جوامعی که در آنها نابرابریهای اجتماعی، اقتصادی و سیاسی زیاد است، راههای دستیابی به موفقیتهای مادی و اجتماعی دشوار و محدود هستند. این در حالی است که فرهنگ سلبریتی توهم سریع رسیدن به موفقیت و کسب پول را به افراد یاد میدهد. در واقع، در این نوع جوامع، سلبریتیها همچون یک ایدئولوژی توهمزا عمل میکنند، به نحوی که به این افراد تلقین میکنند که تحرک عمودی در جامعه امکانپذیر است و نمونه بارز آن سلبریتیها هستند که خیلی سریع به موفقیت، درآمد، منزلت و پرستیژ دست پیدا کردهاند.
رواج مدرنیزاسیون و یا نوسازی
مدرنیزاسیون یکی از عوامل زمینهای مهم در ظهور فرهنگ هواخواهی مجازی است. این مقوله متشکل از فردگرایی، رشد نگرشهای لیبرالیستی، عرفی شدن باورهای دینی و بازاندیشی است. فردگرایی و سلبریتی در قلب فرهنگ غرب قرار دارند و بنیانهای ایدئولوزیک آن را تشکیل میدهند. با رشد افراطگونه فردگرایی، تمام پیوندهای اجتماعی در جامعه، از هم گسیخته و افراد مستعد پذیرش اسطورههای جدید (سلبریتی) میشوند. از منظر نگرش لیبرالیستی نیز، رواج فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتیها به منطق بازار و تولید رسانه بازمیگردد و فضای دموکراتیک معاصر اجازه میدهد تا هر فردی، رسانه و مخاطبان خود را داشته و بتواند شعارها، سبک زندگی و سلیقه خود را به مخاطبان عرضه کند.
یکی از مهمترین عوامل شکلگیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتیها، تضعیف باورها و ارزشهای مذهبی و دینی در جامعه است
همچنین یکی از مهمترین عوامل شکلگیری فرهنگ هواخواهی مجازی از سلبریتیها، تضعیف باورها و ارزشهای مذهبی و دینی در جامعه است. از یک منظر تاریخی-جامعهشناسانه افول جامعه درباری در قرنهای هفدهم و هجدهم منجر به تفویض سرمایه فرهنگی به زنان و مردان خودساخته شد و به میزانی که جامعه توسعه یافت، سلبریتیها خلا ایجاد شده در نتیجه افول باور عامه به حق الهی پادشاهان و مرگ خدا را پر کردند. به زعم او در عصر جدید،سلبریتیها به عنوان نمادهای جدید «شناخت و تعلق»، جایگزین نظامهای سلطنتی شدهاند و با افول ایمان به خدا به جاودانگی دست یافتهاند.
راههای کنترل فعالیت سلبریتیها در شبکههای اجتماعی
برای کنترل حدود فعالیت سلبریتیها پیشنهاد میشود برنامهسازان تلویزیونی و رادیویی استفاده بیشتری از نخبههای فرهنگی، روشنفکران و فعالان عرصه مدنی در برنامههایشان داشته باشند.
همچنین با توجه به اینکه سلبریتیها در مورد همه چیز نظر میدهند،و از این طریق هواداران خود را تحت تاثیر قرار میدهند، لازم است که برنامهسازان رسانه ملی، تلاش بیشتری برای افزایش سواد رسانهای و تفکر انتقادی مخاطبان در مواجهه با سلبریتیها داشته باشند. در واقع، ارتقای دانش تشخیص جایگاه، حوزه فعالیت و میزان اعتماد یا بیاعتمادی به سلبریتیها و اینکه در مواجهه با آنها چه حد و حدودی از تاثیرپذیری را باید رعایت نمود یا یک سلبریتی در چه حوزههایی میتواند اظهارنظر تخصصی کند، از جمله وظایف رسانه ملی در ارتباط با مخاطبان است.
سرگردانی ۳۷۲ هزار استاد، کارمند و دانشجو با واگذاری دانشگاه پیام نور در سکوت رسانهای
رئیس دانشگاه پیام نور از واگذاری دانشگاه پیام نور به دانشگاههای دیگر در سکوت رسانهای خبر داد و حواشی مربوط به طرح ادغام دانشگاه پیام نور با دانشگاههای دیگر را تشریح کرد.
گروه دانشگاه خبرگزاری فارس؛ چند وقتی است که بحث ادغام چند دانشگاه در قالب اجرای طرح آمایش آموزش عالی مطرح میشود، دانشگاه پیام نور یکی از این دانشگاهها بوده که زمزمه ادغام این دانشگاه با دانشگاههای دیگر به گوش میرسید به طوریکه محمدعلی زلفیگل وزیر علوم، تحقیقات و فناوری از واگذاری برخی واحدهای کم کار دانشگاه پیام نور در برخی شهرها به دانشگاه فنی و حرفهای خبر داده و گفته بود: در شهری که دانشجوی پیام نور زیاد نداریم یا خیلی استقبال نمیشود، با مسؤولان شهر و استان هماهنگ شده و برنامه ریزی کرده ایم تا ساختمان و امکانات دانشگاه پیام نور را در اختیار دانشگاه فنی و حرفهای قرار دهند تا به آموزشکده فنی و حرفهای تبدیل شود یا در برخی استانها دانشگاههای دولتی به فضای آموزشی نیاز دارند از این رو با هماهنگی که با رئیس دانشگاه پیام نور صورت گرفته است؛ امکانات، پرسنل و اعضای هیأت علمی این دانشگاه به دانشگاه دولتی آن منطقه منتقل میشود و تجمیع صورت میگیرد.
درباره این موضوع و به طور کلی درباره مأموریتهای دانشگاه پیام نور با ابراهیم تقیزاده رئیس این دانشگاه که به مناسبت روز خبرنگار به خبرگزاری فارس آمده بود، گفتوگو کردیم.
متن گفتوگوی خبرنگار گروه دانشگاه خبرگزاری فارس با ابراهیم تقیزاده را در زیر میخوانید:
* ظرفیت دانشگاه پیام نور تکمیل است
فارس: درباره عملکرد و مأموریتهای دانشگاه پیام نور توضیحاتی را بفرمایید.
تقیزاده: ما در حال حاضر در دانشگاه پیام نور در سراسر کشور حدود ۳۶۰ هزار نفر دانشجو داریم که این تعداد به نسبت دانشجویانی که در تمام زیرنظامها اعم از دانشگاههای وزارت علوم، دانشگاه آزاد، دانشگاه غیرانتفاعی و غیره مشغول به تحصیل هستند تعداد خوبی است.
میدانید که کاهش رشد دانشجویی را در تمام دانشگاهها به اقتضای کاهش جمعیت جوان کشور شاهد هستیم اما در دانشگاه پیام نور در این چند سال رشد جمعیت دانشگاهی هم داشتیم و کاهش دانشجو و وضعیت نزولی در تعداد دانشجویان نداشتیم.
فارس: یعنی دانشگاه پیام نور صندلی خالی ندارد؟
تقیزاده: صندلی خالی در دانشگاه پیام نور به تعداد کم و فقط در برخی رشتهها وجود دارد، عمدتا ظرفیت دانشگاه پیام نور پر میشود.
میزان ظرفیتی که وزارت علوم در مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد برای دانشگاه پیام نور اعلام میکند محدود است، ما حدود ۱۰ درصد رشد دانشجو هم نسبت به سال قبل و سال قبل نسبت به سال قبلتر داشتیم.
این مسأله برمیگردد به اینکه در برخی مناطق دورافتاده و محرومتر، خانوادهها حاضر نیستند فرزندشان را به دانشگاهی با بعد مسافت طولانی بفرستند بلکه میخواهند فرزندشان در کنار خودشان تحصیل کند.
ما حتی رتبه پذیرش دانشجو در رشته دندانپزشکی دانشگاه تهران را داشتیم اما به دلیل موقعیت خانوادگی در رشته روانشناسی دانشگاه پیام نور شهر خودش مشغول به تحصیل است، از این موارد بسیار در دانشگاه پیام نور مشغول به تحصیل هستند.
بخش زیادی از شاغلان، دانشگاه پیام نور را برای ادامه تحصیل انتخاب میکنند و این به دلیل نظام آموزشی ترکیبی و غیرحضوری این دانشگاه است؛ در دانشگاه پیام نور دانشجو ملزم به حضور نیست، آزمونها به صورت متمرکز برگزار میشود
نسبت پذیرش دانشجوی ما در مقطع کارشناسی ارشد، دکتری و آزمونهای رقابتی بسیار خوب است، میزان شهریه تحصیلی ما نسبت به سایر دانشگاهها کمتر است؛ بخشی از این شهریه وابسته به بودجه دولت و بخش دیگر مربوط به شهریهها و درآمدهای استانی است و به طور کلی دانشگاه پیام نور فضایی را ایجاد کرده که با وجود ورودیهای اغلب کف کنکوری اما بهترین خروجیها را دارد که با رتبه خوب در مقاطع بالاتر ورود میکنند.
ما در ۱۶ استان مرزی کشور پذیرش دانشجو داریم، خدمات آموزشی و نوع نظام آموزشی ما به گونهای است که سعی میشود نوعی رضایتمندی فراهم شود و دانشجو برای حضور در آزمونهای آینده و مجدد آماده باشد.
در برخی شهرستانها دانشگاه پیام نور تنها واحد آموزشی آن شهرستان است، یعنی در آن شهرستانها دانشگاه آزاد نیست، دانشگاه دولتی نیست، دانشگاه غیرانتفاعی نیست و تنها نماینده آموزش عالی دانشگاه پیام نور است.
* مهارتی کردن محتوای دروس بخشی از مأموریت دانشگاه پیام نور
دانشگاه پیام نور بخشی از مأموریت خود را کمک کرد و به جهت فرمانهای سال انجام داد تا بتواند مراکز رشد و شرکتهای دانش بنیان و خانههای خلاق راهاندازی کند.
مهارتی کردن محتوای دروس هم به عنوان بخشی از مأموریت دانشگاه پیام نور مورد توجه قرار گرفت.
حتی حوزه معاونت آموزشی در حال برنامهریزی برای ارائه محتوای دروس به صورت الکترونیکی است، تولید محتوای الکترونیکی برای دانشجویان سبب میشود تا دانشجو در کنار محتواهای خودخوان، محتواهای دیگری هم برای فهم و ادراک بهتر داشته باشد؛ کارهای عملی در دروس آزمایشگاهی و دروس کارگاهی هم مورد توجه قرار گرفته است.
دانشگاه پیام نور در دورههای دکتری چندان ورود نکرده، بیشترین مأموریت ما در مقطع کارشناسی است چرا که دانشگاه پیام نور ورود چندانی به مقاطع بالاتر نداشته به طوریکه حدود ۱۰ درصد از دانشجویان ما در مقطع کارشناسی ارشد مشغول به تحصیل هستند و کمتر از سه دهم درصد دانشجوی دکتری داریم یعنی حدود ۹۰۰ نفر دانشجوی دکتری داریم.
عمده مأموریت دانشگاه پیام نور در رشتههای علوم انسانی است به طوریکه ۸۵ درصد دانشجویان این دانشگاه در رشتههای علوم انسانی مشغول به تحصیل هستند
* توسعه رشتههای علوم انسانی در دانشگاه پیام نور
تنها ۱۵ درصد دانشجویان دانشگاه پیام نور در سایر رشتهها مانند فنی و مهندسی، هنر، کشاورزی و غیره بجز رشتههای علوم انسانی تحصیل میکنند، توسعه رشتههای ما هم در علوم انسانی است و در مقاطع دکتری و بعضا کارشناسی ارشد با توجه به نیاز پذیرش دانشجو داریم.
دانشگاه پیام نور ظرفیت خوبی را هم در استانهای مختلف ایجاد کرده تا به تحصیل همه داوطلبان کمک کند.
سعی شده است تا منابع درسی ارتقا یافته و به روز و بازنگری شود.
تفاهمنامههایی نیز با معاونت پژوهشی وزیر علوم منعقد کردیم تا بتوانیم ظرفیتی برای ایجاد خانههای خلاق داشته باشیم.
* حذف ۴۰۰ رشتهمحل در سال ۱۴۰۲
در راهاندازی رشتهها سعی میشود رشتههایی متناسب با رفع نیاز هر منطقه ایجاد شود، امسال احساس نیاز کردیم که ممکن است دانشجو در برخی رشتهمحلها پس از فارغالتحصیلی بیکار شود و به همین دلیل تلاش کردیم که آن رشتهها حذف و رشتههای کاربردیتر جایگزین شود. ما ۴۰۰ رشته محل در سال ۱۴۰۲ حذف کردیم، رشتههایی که احساس کردیم ممکن است افرادی را به سیل بیکاران اضافه کنند، حذف شدند.
حتی پیشنهاد دادیم مأموریت دانشگاه به شکلی شود که دانشگاه پیام نور به عنوان دانشگاه باز عمل کند، همانطور که به طور معمول در هر کشوری یک دانشگاه باز وجود دارد اما ما دانشگاه باز در کشور نداریم.
* پیشنهاد تبدیل دانشگاه پیام نور به دانشگاه باز
فارس: دانشگاه باز به چه معناست؟
تقیزاده: دانشگاه پیام نور به جهت قدرت نرمافزاری که دارد در دوره کرونا هم خودش را نشان داد و توانست به سایر دانشگاهها هم کمک کند، تجربه برگزاری دورههای مجازی را دانشگاه پیام نور از قبل کرونا داشت و در دوره کرونا هم با سایر دانشگاهها همکاری و همراهی کرد. اما ما یک دانشگاه صرفا مجازی نیستیم، در حال حاضر دانشگاههای مختلف کشور مانند دانشگاه تهران، دانشگاه صنعتی شریف و غیره هم برخی دروس را به صورت مجازی ارائه میدهند.اما ما به عنوان یک دانشگاه صرفا مجازی نیستیم، ما معتقدیم اگر صرفا دانشگاه مجازی باشد ممکن است سبب کاهش کیفیت آموزشی شود و در داخل یا خارج کشور ممکن است نسبت به پذیرش دانشجویان دورههای صرفا مجازی اقدام نشود و میگویند ما این مدرک را قبول نداریم.
تقریبا در تمام کشورها یک دانشگاه به عنوان دانشگاه باز است یعنی اولا بتواند تمام رشتههایی که امکانش وجود دارد را چند وقت یکبار بازنگری کند و متناسب با شرایط خودش این رشتهها را ایجاد کند.
البته دانشگاههای باز در کشورهای مختلف دنیا در تمام رشتهها و گروهها فعال هستند، این دانشگاه به شکلی است که شیوه آموزشی در این دانشگاه باز تعریف میشود یعنی با توجه به شرایط دانشگاه و دانشجو، شیوه آموزشی انعطاف پذیر است و تعداد ترمها در یک سال محدود نیست ممکن است تعداد ترمها افزایش یابد، دانشجو ممکن است بگوید من آمادگی امتحان ریاضی یک را دارم و قبلا آن را تمرین کردم بنابراین منتظر تقویم آموزشی چند ماه آینده نمیشود بلکه در همان زمان اعلام آمادگی، آزمون برای او برگزار میشود.
ما بر برگزاری آزمونهای متمرکز در سطح کشور تأکید داریم و این مورد جزء ممیزات دانشگاه است، منابع درسی را هم خود دانشگاه تعریف میکند و دانشجو باید همان منبع درسی را امتحان دهد.
* بهترین داوطلبان مقاطع تحصیلات تکمیلی از خروجیهای دانشگاه پیام نور است
آقای پورعباس رئیس سازمان سنجش هم اذعان داشتند که میزان پذیرش دانشجویان در برخی رشتهها و دانشگاههای بزرگ در مقاطع کارشناسی ارشد و دکتری از فارغالتحصیلان دانشگاه پیام نور بالاست، ما این مسأله را مطرح کردیم که نظام مأموریت دانشگاه پیام نور به شکل دانشگاه باز، از راه دور و ترکیبی باشد.
یعنی ما بتوانیم در شیوه آموزشی خودمان برخی دروس را به صورت مجازی و برخی دیگر را حضوری ارائه کنیم و همچنین دانشگاه بتواند مأموریت آموزشی از راه دور و ترکیبی را داشته باشد و هم اینکه به عنوان تنها دانشگاه باز کشور با طرحی که داریم و با الگویی که در تمام کشورهای دنیا وجود دارد زمینه تحصیل را برای شهرستانهایی که دانشگاه ندارند هم ایجاد کنیم یعنی نمیتوانند تمام جلسات را به صورت حضوری به کلاس بیایند یا در شهر دیگری تحصیل کنند.
* به نظر میرسد مرجعیت متمرکز برای تصمیمگیری در حوزه آموزشی وجود ندارد
در این شرایط که مدلهای آموزشی خودمان را تعریف کردیم و ارائه دادیم و جلسات متعددی برگزار کردیم، دانشگاه پیام نور تحت استرس و فشارهای متعددی قرار دارد به شکلی که تمرکز لازم را در تصمیمگیری از نظر مدیریتی دانشگاه تحت تاثیر قرار داده است، اولا به نظر میرسد که مرجعیت متمرکز برای تصمیمگیری در حوزه آموزشی وجود ندارد.
فارس: این جمله به چه معنی است؟ در این باره بیشتر توضیح دهید.
تقیزاده: از این نظر عرض میکنم که چه حوزهای متولی تعیین مأموریت آموزشی است، از باب اینکه ما مواجه با تصمیمسازی و تعریف مأموریت برای دانشگاه در حوزههای مختلف هستیم.
از مدتها قبل اعلام شد که وزارت علوم براساس مأموریتی که محول شده است بتواند نسبت به آمایش مجموعههای آموزشی اقدام کند.
فارس: این مسأله از کجا ابلاغ شد؟
تقیزاده: حوزه معاونت آموزشی وزیر علوم.
مبنی براینکه حوزه معاونت آموزشی وزارت علوم متولی آمایش است و اصل این است که ما بیش از ۲ هزار موسسه آموزشی در سطح کشور داریم که باید این میزان موسسه آموزش عالی در کشور به ۴۰۰ موسسه کاهش یابد.
اصل آمایش موضوع خوبی است که دانشگاهها بتوانند با شرایط جدید انطباق پیدا کنند و میطلبد که چه در ارتباط با رشتهها و چه خود موسسات آموزش عالی آمایش صورت بگیرد، ممکن است تعداد موسسات آموزشی در جایی بیشتر از نیاز باشد و در جایی کمتر باشد، اصل ماهیت آمایش این است.
ما هم جلسات متعددی را برگزار کردیم که در کجاها میتواند آمایش صورت بگیرد، ما قریب به ۳ هزار و ۶۰۰ عضو هیأت علمی در سطح کشور داریم، حدود ۹ هزار نفر هم کارمند داریم.
البته در سال گذشته حدود ۴۰۰ نفر از کارمندان ما بازنشسته شدند و ما نتوانستیم جذب داشته باشیم.
برای اینکه نسبت دانشجویی به هیأت علمی و کارمندی ما متناسب باشد، جذب را متوقف کردیم و سعی هم کردیم که بستر و شرایطی هم برای کارمندان و هیات علمی ایجاد کنیم که تسهیلات لازم در چارچوب همان سیاستهای آمایش آموزش عالی داشته باشیم.
حدود ۷۰۰ نفر خروجی کارمندان داشتیم ۴۰۰ نفر بازنشست شدند و ۳۰۰ نفر هم انتقال کارمندان ما به وزارت علوم بوده است.
براین اساس موضوع آمایش را بر حسب ضرورت انجام دادیم اما مدیریت آمایش باید به خود دانشگاهها محول شود تا با درنظر گرفتن وضعیتی که در استانها هست پیشنهادات لازم را به وزارت علوم بدهیم، اصل این موضوع اصل قابل قبولی است و ما هم معتقدیم که در حال حاضر نیاز است در رابطه با رشتهها و موسسات آموزشی بازنگری صورت بگیرد.
فارس: در حال حاضر این مسؤولیت برعهده کدام نهاد است؟
تقیزاده: جلساتی برگزار شده مبنی بر اینکه ما پیشنهادات را ارائه دهیم تا در چرخه قرار گیرد.
فارس: یعنی الان در وزارت علوم معاونت آموزش این کار را انجام میدهد یا به طور کلی خارج از فضای وزارت علوم است؟
تقیزاده: در مرحله اول از سوی معاونت آموزشی وزارت علوم انجام میشود اما گاها ما ملاحظه میکنیم که اولا خارج از فرایند اعلام میشود که فلان دانشگاه پیام نور با فلان دانشگاه ادغام شد یا باید ادغام شود، یعنی مستقیم در شورای گسترش وزارت علوم بدون اینکه پیشنهادی از طرف دانشگاه ارائه شده باشد این کار انجام میشود.
* ادغام دانشگاه پیام نور با دانشگاههای دیگر بدون اطلاعرسانی
فارس: یعنی یک دفعه شما با یک خبری مواجه میشوید که هیچ اطلاعی هم از آن نداشتید، مثلا دانشگاه پیام نور لرستان با دانشگاه لرستان ادغام شده است؟
تقیزاده: بله، البته نه درباره دانشگاه لرستان اما دانشگاه پیام نور اردکان با دانشگاه اردکان، دانشگاه پیام نور نیشابور با دانشگاه نیشابور، دانشگاه پیام نور کاشان در دانشگاه کاشان، دانشگاه پیام نور تربت حیدریه در دانشگاه تربت حیدریه.
فارس: از این دست موارد چه تعداد تاکنون اتفاق افتاده است؟
تقیزاده: تا الان حدود ۶-۷ مورد.
متوجه شدهام که موارد دیگری هم به همین ترتیب صورت گرفته است.
فارس: که هنوز اطلاعرسانی نشده است؟
تقیزاده: نخیر اطلاعرسانی نشده است.
آن تعداد که اعلام میشود به این صورت است که حوزه معاونت آموزشی وزارت علوم اعلام میکند که دانشگاه پیام نور غیر از مراکز استان در دانشگاه دولتی ادغام شود، هیأت علمیها و کارمندان هم منتقل شوند.
فارس: شرایط کارمندان و دانشجویان به چه صورت میشود؟
تقیزاده: کارمندان به دانشگاه مادر منتقل میشوند، اعضای هیات علمی هم همینطور. فضاهای دانشگاه هم در اختیار آن دانشگاه قرار میگیرد.
فارس: خب اینها ساختار آموزشیشان با یکدیگر متفاوت است؟
تقیزاده: یا پردیس باشد یا دانشگاه پیام نور با دانشگاه پیام نور مرکزی استان به صورت مجازی مسیر خودش را ادامه دهد یعنی در هر استان یک دانشگاه پیام نور داشته باشیم، سایر دانشجویان دانشگاههای پیام نور به عنوان دانشجوی پیام نور مرکز استان پذیرش میشوند و پذیرش به صورت مجازی است.
* تقویت یک مجموعه نباید سبب تضعیف یک مجموعه دیگر شود
فارس: یعنی به عبارتی آن هفت جلسه کلاس حضوری دانشگاه پیام نور یا دورههای آموزش حضوری دانشگاه پیام نور کاملا منتفی میشود.
تقیزاده: بله، آنها منتفی میشود و فضاها هم در اختیار دانشگاه دولتی قرار میگیرد.
ما در برخی استانها دانشگاه دولتی هم نداریم و دانشگاه پیام نور در آنجا باشد.
یعنی دانشگاهی که برای دانشگاه پیام نور از نظر مالی هزینه دارد را حفظ کنیم اما دانشگاههایی که فضا به اندازه کافی داریم تقدیم کنیم و آن ظرفیتی که میشد برای تقویت آموزش الکترونیکی استفاده شود را باید تقدیم کنیم.
در برخی از اینها دانشگاه پیام نور ما چندین برابر آن مجتمع آموزش عالی دارای اعضای هیات علمی، دانشجو و کارمند است مثلا ما دانشگاهی داریم با ۳۰۰ دانشجو و دانشگاه پیام نور داریم با ۲ هزار دانشجو. ما باید دانشگاه را به دانشگاهی که ۳۰۰ دانشجو دارد تحویل دهیم.
یک دانشگاه پیام نور چند هزار میلیاردی با امکانات و حداقل هزار یا دو هزار دانشجو باید تحویل شود.
فارس: این مباحث خیلی غیرمنطقی است، استدلالشان چیست؟
تقیزاده: من هم همین را عرض میکنم، از طرفی گاهی از مسؤولان دانشگاه دعوت صورت میگیرد که بخشی از فضا و خود دانشگاه را تحویل دهد، درست است که ما در برخی جاها کمبود و نیازمندی داریم اما ما نباید تقویت یک مجموعه را فقط در گرو تضعیف یک مجموعه دیگر ببینیم.
آن مأموریتها هم خوب است و من وارد بحث ضرورت آن دانشگاهها نمیشوم اما نباید تقویت آنجا سبب تضعیف جاهای دیگر شود.
الان وضعیت به صورتی شده که رؤسای تمام دانشگاههای کشور به وزیر علوم نامه مینویسند که ما کمبود فضا داریم، دانشگاه پیام نور را به ما بدهید و اینها در چرخه هیأت امنا و معاونت آموزشی میرود و گاهی در چرخه شورای گسترش هم قرار میگیرد و تمرکز مدیریتی برای برنامهریزی آینده دانشگاه پیام نور سلب میشود، اخیرا متوجه شدیم برنامهای پیشنهاد شده در تبصره ۳ ماده ۹۵ برنامه هفتم که دانشگاه پیام نور را در مراکز استان به دانشگاه فرهنگیان بدهید و در غیر از مراکز استان به دانشگاههای دیگر و دانشگاه فنی و حرفهای بدهید.
* حرکت به سمت جمع شدن دانشگاه پیام نور شروع شده است
فارس: این مباحث به معنای تعطیلی دانشگاه پیام نور است.
تقیزاده: بله، بر این اساس فقط دانشگاه پیام نور در خود تهران میماند با آموزشهای مجازی و خودخوان.
من عرض کردم که واژه مجازی یک واژه دارای ایراد است و اینکه دانشگاه پیام نور فقط در تهران بماند، هیأت علمیها و کارمندان هم دچار مشکل میشوند. این برنامه یعنی حرکتی به سمت جمع شدن دانشگاه پیام نور شروع شده که نیاز به کار کارشناسی بیشتری دارد.
ما به کمیسیونهای مختلف مجلس شورای اسلامی رفتیم، در حوزه آموزشی عرض کردم که به یکباره شورای گسترش موضوعی را تصویب کرده و اعلام میکند بدون اینکه از ما دعوت شود تا صحبتهای خود را ارائه دهیم.
فارس: الان در این بحث دو مسأله مطرح است، یکی معاونت آموزش وزارت علوم و شورای گسترش است و دیگری مجلس و برنامه هفتم توسعه.
تقیزاده: آقای رئیس جمهور در نشست رؤسای دانشگاهها فرمودند که از ظرفیت دانشگاه پیام نور برای سایر دانشگاهها استفاده شود و دستورالعمل ابلاغ شد که دانشگاه پیام نور در سایر دانشگاهها ساماندهی شود.
متعاقب آن نامههایی از مدیرکل پیگیریهای ویژه حوزه ریاست جمهوری داشتیم که شما چه برنامهای دارید ما هم برنامههای آمایش خودمان را ارسال کردیم، معاونت حقوقی ریاست جمهوری هم ورود کردند که شما در رابطه با تامین فضاهای مورد نیاز دانشگاه فرهنگیان چه کردهاید؟
آیا صرفا دانشگاه پیام نور باید تامین فضا را انجام دهد؟ من اعضای هیات علمی و کارمندان را چه کنم؟ تقریبا شرایط به گونهای است که یک مرجعیت واحدی نیست که مثلا مجلس بگوید که من متولی هستم و از رئیس دانشگاه یا وزیر دعوت می کنم یا معاونت حقوقی ریاست جمهوری بگوید من متولی هستم یا معاونت آموزشی وزارت علوم بگوید من متولی هستم.
ما تقریبا هر چند مدت مواجه هستیم با اخذ توضیح از دانشگاه پیام نور که ممکن است سلایق و دیدگاههایی را داشته باشند، این عدم تمرکز و شرایط متعدد به شکلی شده که ما نمیدانیم که در هفته آینده از چه قسمتی چه پیامی داریم.
وزارت علوم میگوید دانشگاههای پیام نور را به فنی و حرفهای و سایر دانشگاهها بدهید. حوزه دیگر میگوید که پیام نور را به فرهنگیان و دانشگاههای دولتی در مراکز استان بدهید.
تکلیف دانشگاه پیام نور را مشخص نمیکنند که این دانشگاه مورد نیاز جامعه هست یا خیر، اگر هست که با این شکل و وضع، کار برای ما سخت میشود و مدیریت به این صورت مشکل میشود.
اگر هم احساس میشود که این دانشگاه مورد نیاز نیست یک تصمیم واحد صورت بگیرد و مراتب را به شکلی تعیین تکلیف کنند چرا که در حال حاضر ما در مجموعه دانشگاه پیام نور در شرایط متزلزل و غیرایستا هستیم، استرس و بار روانی در مجموعه ما افزایش یافته و کارکنان دچار بی انگیزگی شدهاند، اساتید هم تکلیف خود را نمیدانند. به این شکل هم نیست که دانشگاههای دیگر به راحتی اعضای هیات علمی ما را جذب کنند، ضمن اینکه برخی از اینها محل زندگیشان شهر دیگری است، این نگرانیها در مجموعه وجود دارد.
اگر قرار است که ۴۰۰ واحد سراسر کشور در این برنامه آمایش قرار بگیرند به هر حال غیر از دانشگاه پیام نور دانشگاههای دیگر هم هستند، این بسته باید توأم با یک کار کارشناسی و برای تمام دانشگاههای کشور باشد.
فارس: دستور آقای رئیس جمهور بر چه اساسی بود؟ شما میدانید که منشأ آن کجا بود؟ شما میگویید ظرفیت خالی ندارید پس دلیل این دستور چه بوده است؟
تقیزاده: آنچه معمولا منعکس میشود این است که ما مشکل فضای آموزشی در سراسر کشور داریم و تأمین کننده فضا هم دانشگاه پیام نور است، آنها فضای فیزیکی دانشگاه را مطرح میکنند. در دانشگاههای دیگر بحث کمبود اعضای هیأت علمی مطرح نیست و بیشتر بحث فضا را مطرح میکنند.
دانشگاه فرهنگیان که قادر نیست سه هزار عضو هیات علمی ما را بگیرد، آنها هم ممیزی خودشان را دارند اما آنچه وجود دارد تامین فضاهای دانشگاه پیام نور است.
کارنامه نهایی داوطلبان کنکور جمعه منتشر میشود/ اسامی نفرات برتر کنکور ۱۴۰۲ اعلام شد/ جای خالی خراسان جنوبی در بین برترینهای کنکور
رئیس سازمان سنجش گفت: دفترچه انتخاب رشته تا ۲۹ مرداد برای داوطلبان مجاز به انتخاب رشته روی سایت سنجش قرار می گیرد.
عبد الرسول پورعباس، رئیس سازمان سنجش آموزش کشور گفت: سعی داریم نتایج نهایی آزمون سراسری نوبت دوم ۱۴۰۲ تا روز جمعه اعلام شود. این آزمون پیچیدگیهایی داشت و با تغییرات عمدهای همراه بود.
رئیس سازمان سنجش کشور با بیان این که نتایج اولیه آزمون سراسری سال ۱۴۰۲ در دو مرحله اعلام شده است، گفت: مرحله اول شامل کارنامه داوطلبان شرکت کننده در نوبت دوم آزمون سراسری (تیر) حاوی نمرات خام دروس گروههای آزمایشی که شرکت کرده بودند، بیشترین نمرهکل آزمون اختصاصی (کنکور) مربوط به نوبت اول و دوم (ملاک عمل در نمرهکل نهایی) و نمره کل سابقه تحصیلی دریافتی از وزارت آموزش و پرورش است که با ورود به سامانه جامع آزمون سراسری، قابل مشاهده خواهد بود.
وی افزود: کارنامه نهایی برای انتخاب رشته حاوی نمره کل نهایی، رتبه در سهمیه، رتبه کشوری، سهمیه، استان بومی و وضعیت مجاز یا غیر مجاز به انتخاب رشته، جمعه ۲۷ مرداد در سامانه جامع آزمون سراسری منتشر خواهد شد.
معاون وزیر علوم، تحقیقات و فناوری افزود: اطلاعات داوطلبان در سامانه جامع آزمون سراسری به آدرس https://my.sanjesh.org قابل مشاهده است.
پور عباس ادامه داد: در آزمون سراسری نوبت دوم یک میلیون و ۱۱۹ هزار و ۴۳۶ نفر ثبت نام کرده اند که ۶۸۷ هزار و ۴۲۰ داوطلب شرکت کننده زن و ۴۳۲ هزار و ۱۶ نفر مرد هستند. ۶۱ درصد از شرکت کنندگان زن و ۳۹ درصد نیز آقا هستند.
او افزود: در گروه آزمایشی ریاضیفیزیک، ۱۳۶۸۵۱ نفر،در گروه آزمایشی علوم تجربی ۴۸۵۰۳۵ نفر ،در گروه آزمایشی علوم انسانی ۳۴۳۵۵۱ نفر، در گروه آزمایشی هنر ۶۱۷۰۲ نفر و در گروه آزمایشی زبان ۹۲ هزار و ۲۹۷ نفر ثبت نام کرده بودند.
او گفت: کارنامه اولیه ای که در اختیار داوطلبان قرار گرفته است شامل نمره تراز کنکور بود و داوطلبان باید تا دیروز اولویت نوبت آزمون خود را در صورتی که در دو رشته متفاوت شرکت کرده بودند، انتخاب می کردند. نیمه اول مهر نتایج نهایی اعلام خواهد شد.
رئیس سازمان سنجش گفت: دفترچه انتخاب رشته برای داوطلبان مجاز به انتخاب رشته تا ۲۹ مرداد روی سایت قرار میگیرد. انتخاب رشته از ۳۱ مرداد تا دوم شهریور انجام خواهد شد.
رئیس سازمان سنجش ادامه داد: مجموع ظرفیت رشته پزشکی و دندان پزشکی ۱۳۱۶۱ نفر و ظرفیت فرهنگیان ۳۰ هزار نفر خواهد بود.
پور عباس با اشاره به رای دیوان عدالت اداری در خصوص بازگشت به تحصیل داوطلبان شبهه دار گفت: دولت و قوه قضائیه محکم امانت دار مردم هستند و اتفاق نظر دارند تا هیچ فردی از مسیر تقلب به دانشگاه وارد نشود. نمایندگان مجلس و دولت بر این مصر هستند تا در چهارچوب قانون برخورد شود.
او افزود: از سال ۸۴ موضوع تقلب در کنکور مطرح بوده است. در آزمون دی ۱۴۰۱ از ۶۹ نفر و در تیر امسال از ۳۰۵ نفر تجهیزات تقلب به جلسه آزمون آورده بودند و تجهیزات از این داوطلبان گرفته شد.
پورعباس ادامه داد: قانون برای ما تعیین تکلیف خواهد کرد. اطلاعات آماده و بارگذاری شده اند. هیچ فردی با رتبه صد هزار در رشته پزشکی قبول نشده است.
او بیان کرد: در سال گذشته طبق قانون نباید اجازه می دادیم کسانی که شبهه دار هستند، وارد دانشگاه شوند. در همین راستا، ۱۳۵ نفر در آزمون رفع شبهه شرکت کرده و موفق شدند به دانشگاه راه پیدا کنند.
پورعباس ادامه داد: در آزمون ۱۴۰۳، تاثیر سوابق تحصیلی ۵۰ درصد خواهد بود. ۱۱۱۰۱ نفر افزایش ظرفیت پزشکی را در دفترچه امسال داشتیم.
اسامی نفرات برتر کنکور ۱۴۰۲ اعلام شد
گروه ریاضی
رتبه ۱: علی رضایی
رتبه ۲: باقری تنها
رتبه ۳ : علی منصوریان
رتبه ۴ : معین یوسفی نیا
رتبه ۵ : امیرمحمد شربتی
گروه زبانهای خارجی
رتبه ۱: مهرداد اولیائی
رتبه ۲:علیرضا کرمی
رتبه ۳: فریما صانعی
رتبه ۴:مانی رضازاده نیا
رتبه ۵: امید کتاب اللهی
گروه هنر
رتبه ۱: پویان جمیلی
رتبه ۲: فرزاد دهقان بنادکی
رتبه ۳: فاطمه جعفری ندوشن
رتبه ۴: مبینا طلائی پور
رتبه ۵: هما دادگر
گروه علوم تجربی
رتبه ۱: پرهام مصطفوی
رتبه دو: محمد قانع
رتبه ۳ : آوا شهریاری
رتبه ۴ : نیلگون سپاس
رتبه ۵ : آرمین امامی
گروه علوم انسانی
رتبه ۱: مهدی نیکوکار
رتبه ۲: علیرضا بابائی
رتبه۳: ملیکا حاجیلو
رتبه۴: علی اکبر افتخاری
رتبه۵: حنانه سادات صالحی بایگی
سهم مناطق مختلف کشور از نفرات برتر کنکور
از شعار «آمادگی برای واردات میلیونها خودرو» تا شایعه «توقف ثبت سفارش خودرو»/ بیش از ۳۰ هزار متقاضی، نه میدانند چه خودرویی ثبت نام کرده اند و نه میدانند موعد تحویل چه زمانی است؟/۵
روند لاک پشتی واردات خودرو به گونهای است که به نظر میرسد، مسئولان عجلهای برای واردات ندارند و یا شاید با توجه به مشکلات ارزی، دست به عصا شده اند. این در حالی است که تا چند روز دیگر، آیین نامه ورود خودروهای کارکرده نیز نهایی و ابلاغ خواهد شد.
به گزارش تابناک اقتصادی؛ این روزها تیتر یک اخبار خودرویی، موضوع واردات خودروهای کارکرده است؛ قانونی که بالاخره پس از ماهها کش و قوس و ایرادات مختلف از سوی حامیان صنعت خودرویی داخلی، از سوی رئیس جمهور به وزیر صمت ابلاغ و قرار شده تا پایان این ماه، آیین نامه آن تهیه و نهایی شود.
اما این سکه خودرویی، روی دیگری نیز دارد و آن موضوع واردات خودروهای صفر کیلومتری است که بیش از پنج ماه است که قرار است به زودی وارد کشور شود؛ وعدهای که از اسفندماه سال گذشته همزمان با آغاز ثبت نام دهها هزار نفر و مسدودسازی ۵۰۰ میلیون تومان در حساب بانکی متقاضیان کلید خورد و چند هفته بعد در اتفاقی عجیب، تنها حدود ۳۴ هزار نفر از ۱۲۰ هزار متقاضی، تایید شدند.
مسئولان وقت در وزارت صمت و به طور مشخص مدیر طرح واردات خودروی این وزارتخانه، مقصر این رویداد را افراد و بانکها در وکالتی کردن حسابها معرفی کرد و قرار شد تا متقاضیان رد شده برای دریافت ۵۰۰ میلیون تومان خود راهی شعب بانکها شوند. هرچند ناگفته نماند که این فرآیند نیز به تلخی مردودی از فرآیند نام نویسی خودروهای وارداتی افزود و مردم چندین هفته چشم انتظار آزادسازی منابع ریالی شان در شبکه بانکی بودند.
سرانجام با گذشت چندین ماه از مشخص شدن حدود ۳۴ هزار متقاضی خوش شانس، انتظار میرفت تا فرآیند واردات خودرو و ترخیص آن سرعت بگیرد تا متقاضیان به خودروهای خود برسند. اما در کمال ناباوری آنچه در عمل رخ داد، مشخص نبودن خودروی ثبت نامی و ابهام در زمان ورود و تحویل خودروها بود. به بیان دیگر؛ این افرادی که برای واردات خودرو ثبت نام کرده اند هنوز نمی دانند، چه خودرویی ثبت نام کرده اند و موعد تحویل کی هست؟
به گونهای که در روزهای اخیر، رئیس کل گمرک در جمع خبرنگاران در خصوص آخرین وضعیت واردات خودرو اظهار داشت: در سال جاری تا به امروز ۱۶۲۱ دستگاه خودرو وارد گمرک شده است و از این تعداد ۹۲۸ دستگاه به گمرک اظهار و ۶۹۳ دستگاه نیز از گمرک ترخیص شده که شامل برندهای اروپایی و چینی بوده است.
این سخنان مقام گمرکی نشان میدهد که وعده ورود ۲۰۰ هزار خودروی خارجی از آغاز زمستان ۱۴۰۱ تا پایان بهار ۱۴۰۲ که پیشتر از سوی سخنگوی وقت وزارت صمت مطرح شده بود، محقق نشده است. روندی که میتوان از آن به عنوان ورود قطره چکانی خودرو یاد کرد.
آشفتگی در عمل به وعده واردات خودرو در بدنه وزارت صمت به اینجا ختم نشده است. چراکه برخی اخبار غیررسمی از توقف ثبت سفارش خودرو حکایت دارد. در این باره دنیای اقتصاد نوشت: «گفته میشود سازمان توسعه تجارت تا تعیینتکلیف ثبت سفارشات قبلی، اجازه ثبت سفارش محصولات جدید توسط واردکنندگان را نمیدهد.» ادعا و شایعهای که باید سازمان توسعه تجارت درباره آن، توضیح دهد.
مروری بر وعدههای خودرویی وزیر سابق صمت که همیشه بر این عبارت تاکید داشت پدر آینده نزدیک خودروهای خارجی وارد کشور خواهند شد، نشان میدهد این روزها کجای روند واردات قرار داریم و چه کسانی باید پاسخگوی عملکردشان باشند. حتی سیدرضا فاطمیامین، چندین بار اعلام کرد که خودروهای وارداتی از «هفته آینده» یا «دو هفته آینده» وارد کشور میشوند. با این وجود نه تنها هفتههای بعد بلکه ماههای بعد نیز پشت سر گذاشته شد، اما خیابانهای کشور میزبان خودروهای خارجی نشدند.
تابناک اقتصادی در گزارشهای قبلی به مانع مهمی در مسیر ورود خودرو به کشور اشاره داشت. مانعی به نام تامین ارز؛ هرچند مسئولان بانک مرکزی و وزارت صمت و سازمان توسعه تجارت، به صراحت از مشکلات ارزی برای ورود خودرو به کشور سخن نمیگویند، شنیدهها حکایت از این دارد که سیاست گذار ارز نگران بهم خوردن ثبات بازار ارز است. این در شرایطی است که سال گذشته با رونمایی از آیین نامه واردات خودروی نو به کشور، تاکید شده بود که بانک مرکزی یک میلیارد یورو برای واردات خودرو تامین ارز میکند. حتی صالح آبادی رئیس کل وقت بانک مرکزی گفته بود، این بانک هیچ مشکلی برای تامین ارز واردات خودرو ندارد. حتی در هفتههای اخیر رئیس سازمان استاندارد گفته بود “این سازمان برای شکستن بازار انحصاری خودرو تلاش خود را انجام داده و بر اساس تسهیلگری واردات میلیونها خودرو میتواند به کشور انجام شود. “، اما با همه این اوصاف حال و روز بازار وارداتیها چنگی به دل نمیزند و تنها تعدادی چانگان قرار است طی روزهای آینده به دست خریداران برسد که آن هم با حاشیه افزایش نرخ حقوق ورودی و انتقاد مشتریان سایپا همراه شده است.
به نظر میرسد در روزهایی که قرار است برای کارکرده ها، آیین نامه و دستورالعمل نوشته شود، بد نیست متولیان این بخش، برای سرعت بخشی به واردات خودروهایی که قرار بود تا پایان خرداد وارد کشور شوند و نشدند، کاری کنند.
حاضران و غایبان مرحله «پیش ثبت نام» انتخابات مجلس چه کسانی بودند؟ / برای هر صندلی بهارستان چند متقاضی وجود دارد؟/۶
بنا بر قانون جدید انتخابات مجلس شورای اسلامی، وزارت کشور موظف شده ۷۰ تا ۱۱۰ روز پیش از ثبتنام اصلی ـ که از ۲۷ مهرماه تا ۳ آبانماه برگزار خواهد شد ـ مرحله پیشثبتنام را برگزار کرد.مجلس شورای اسلامی دارای ۲۹۰ کرسی نمایندگی است که با این حساب، برای هر یکی از صندلیهای خانه ملت ۱۶۸ نفر اسم نوشتهاند.
بنا بر قانون جدید انتخابات مجلس شورای اسلامی، وزارت کشور موظف شده ۷۰ تا ۱۱۰ روز پیش از ثبتنام اصلی ـ که از ۲۷ مهرماه تا ۳ آبانماه برگزار خواهد شد ـ مرحله پیشثبتنام را برگزار کرد.مجلس شورای اسلامی دارای ۲۹۰ کرسی نمایندگی است که با این حساب، برای هر یکی از صندلیهای خانه ملت ۱۶۸ نفر اسم نوشتهاند.
بهگفتهی سخنگوی ستاد انتخابات کشور، همه اطلاعات هویتی بارگذاری شده متقاضیان به شش دستگاه ثبت احوال، فراجا، دادستانی، وزارت امور خارجه، سازمان امور استخدامی و وزارت علوم (وزارت علوم، وزارت بهداشت، دانشگاه آزاد اسلامی و مرکز مدیریت حوزه علمیه) ارسال میشود. این شش دستگاه، یکماه مهلت دارند گزارش خود را در قالب «تأیید» و یا «عدم تأیید» به ستاد انتخابات کشور انعکاس دهند؛ مثلا اگر مشکلی در کارت پایان خدمت متقاضی باشد، فراجا تأیید و یا عدمتأیید اعلام میکند، ثبت احوال به بررسی شناسنامه و سن افراد میپردازد، دادستانی درباره سوءپیشینیه قضایی و کیفری اعلام نظر خواهد کرد و وزارتخارجه تابعیت فرد متقاضی را بررسی میکند که فرد حتماً تابعیت ذاتیِ ایرانی را داشته باشد.
اگر نواقصی در مدارک داوطلبین دیده شود، به صورت پیامک به متقاضیان اطلاع داده میشود که میتوانند اطلاعات خود را تکمیل کنند؛ متقاضیانی که نسبت به پاسخهای دادهشده اعتراض دارند، میتوانند تا ۲۴ ساعت قبل از ثبتنام نهایی (نهایتاً تا ۲۶ مهرماه) به تکمیل مدارک خود اقدام کنند.
سخنگوی شورای نگهبان درباره این مرحله گفته است: فلسفه پیشثبتنام این بود که یکسری از شرایط عینی و اولیه و شکلی داوطلبان شرکت در انتخابات ابتدا بررسی شود و صرفاً افرادی که حائز شرایط اولیه هستند، بتوانند در مرحله نهایی ثبتنام شرکت کنند. بررسی صلاحیت داوطلبان بعد از ثبتنام نهایی آغاز خواهد شد و هیات اجرایی، هیات نظارت و در نهایت شورای نگهبان پس از احراز شرایط اولیه افراد که از سوی دستگاههای اجرایی مورد استعلام قرار گرفته شده، صلاحیت داوطلبان را مورد بررسی قرار خواهند داد.
نامنویسی سه برابری در انتخابات مجلس نسبت به دوره قبل/ ۱۶۸ داوطلب بهازای هر کرسی نمایندگی
آخرین از مرحله پیشثبتنام برای انتخابات مجلس دوازدهم در حالی به پایان رسید که ۴۸۸۴۷ تن برای راهیابی به خانه ملت نامنویسی کردند. این میزان نامنویسی بیش از سه برابرِ آمار مجلس یازدهم است. استقبال از این پیشثبتنام که الکترونیکی صورت گرفت، به حدی بود که بهطور متوسط روزانه حدود ۶۰۰ نفر برای حضور در مجلس آینده و مشارکت در روند قانونگذاری کشور اعلام آمادگی کردند.
بر اساس اعلام ستاد انتخابات کشور، در مجموع ۴۸۸۴۷ نفر در این دوره برای ورود به ساختمان بهارستان نامنویسی داشتند. نگاه به جزئیات ثبتنامها طی روزهای این مرحله نیز قابل تأمل است؛ روز اول ۷۷۰۰ نفر، روز دوم ۶۲۴۷ نفر، ۵۲۰۱ نفر در روز سوم، ۴۳۴۹ نفر برای روز چهارم، ۴۲۶۵ نفر روز پنجم، ۷۸۸۲ نفر در روز ششم و ۱۳۲۳۴ نفر در آخرین روز مدارک هویتی خود را در سامانه وزارت کشور بارگزاری کردند.
رشد نامنویسیها در این دوره تا حدی قابل پیشبینی بود، ولی این میزان از استقبال که بخش زیادی از آن را جوانان شامل میشوند، فراتر از پیشبینیهای برخی مراکز آماری بوده است. آماری که با نامنویسی ۴۸۸۴۷ نفر، بیش از سه برابرِ آمار نامنویسی مجلس یازدهم با ۱۶۰۳۳ ثبتنامکننده است.بر اساس این گزارش، مجلس شورای اسلامی دارای ۲۹۰ کرسی نمایندگی است که با این حساب، برای هر یک از صندلیهای خانه ملت ۱۶۸ نفر اسم نوشتهاند.
تعداد ثبتنام داوطلبان در یازده دوره قبلی هم به این شرح است: مجلس اول: ۳ هزار و ۷۴۸ نفر، مجلس دوم: یکهزار و ۵۹۰ نفر، مجلس سوم: یکهزار و ۹۹۴ نفر، مجلس چهارم: یکهزار و ۲۷۶ نفر، مجلس پنجم: ۵ هزار و ۳۶۱، ششمین دوره مجلس: ۶ هزار و ۸۵۲، مجلس هفتم: ۸ هزار و ۱۶۷ نفر، مجلس هشتم: ۷ هزار و ۵۹۵ نفر، نهمین مجلس: ۵ هزار و ۳۸۲، دهمین دوره مجلس: ۱۲ هزار و ۱۲۳ نفر و مجلس یازدهم: ۱۶ هزار و ۰۳۳ نفر نامنویسی کرده بودند.
آمار تفکیکی افراد داوطلبین نمایندگی مجلس نیز عبارت از این است که ۸۶ درصد آقایان و ۱۴ درصد خانمها برای راهیابی به خانه ملت، متقاضی هستند.
کدام نمایندگان مجلس یازدهم در انتخابات ثبتنام کردند؟
روز گذشته، مرحله پیش ثبتنام انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی به پایان رسید و مجموعا ۴۸۸۴۷ متقاضی در این مرحله پیشثبتنام خود را نهایی کردند. به گفته مسئولان وزارت کشور، حدود ۲۵۰ تن از نمایندگان مجلس یازدهم در پیش ثبتنام شرکت کردند. گفته می شود مصطفی نخعی نماینده نهبندان، سلمان اسحاقی نماینده قائنات و مجید نصیرایی نماینده طبس نیز ثبت نام کرده اند.
چهره هایی که قانون جدید آنها را از ثبت نام در انتخابات محروم کرد
تصویب قانون جدید انتخابات و قید شاخص سن برای نامزدهای انتخابات، برخی از چهرههای سیاسی و نمایندگان ادوار مجلس را که سن شناسنامهای آنها بیشتر از ۷۵ سال است، از نشستن بر صندلیهای سبز بهارستان منع کرد.
پیش ثبت نام انتخابات دوازدهمین دوره مجلس شورای اسلامی ۲۲ مرداد پایان یافت؛ فارغ از افرادی که برای حضور در میدان رقابت ۱۱ اسفند ماه ثبت نام کردند، باید گفت که قانون جدید انتخابات مجلس محدودیت هایی را هم برای متقاضیان در نظر گرفته که مهمترین آن تعیین سن نمایندگی است.
مجلس شورای اسلامی در جریان اصلاح قانون انتخابات مجلس شورای اسلامی، تصمیم گرفت حداقل سن نامزدی برای نمایندگی مجلس را ۳۰ و حداکثر آن برای داوطلبان ورود به مجلس را ۷۵ سال تعیین کند. این قانون نمایندگان اسبق و سابق را که در گمانهزنیهای انتخاباتی همواره در فهرست پیشبینیها برای حضور هستند، از گردونه این گمانهزنیها حذف می کند.
اگر چه با پایان یافتن مهلت پیش ثبت نام، گمانه زنی بر سر متقاضیان حضور در گردونه رقابت های انتخاباتی در فضای سیاسی و رسانه ای کشور بالا گرفت اما اینکه کدام چهرهها به دلیل محدودیت سنی از این گردونه حذف می شوند، جالب توجه است.
ثبت نام چهرههای مطرح در انتخابات مجلس دوازدهم
اما چهره های مطرحی هم هستند که بر اساس اطلاعات منتشره در فضای مجازی توانسته اند در مرحله پیش ثبت نام شرکت کرده و برای حضور در انتخابات مجلس اعلام آمادگی نمایند که مهترین آنها افراد زیر هستند؛
محمود علوی، وزیر اطلاعات دولت روحانی
محسن علوی، پسر وزیر اطلاعات دولت روحانی – نماینده سابق لامرد
محمدباقر نوبخت، رئیس برنامه و بودجه دولت روحانی
جمشید انصاری، رئیس سازمان امور اداری و استخدامی دولت روحانی
علی مطهری
مهدی کوچکزاده
حسن قشقاوی، معاون سابق کنسولی وزارت خارجه
علاءالدین بروجردی، رئیس سابق کمیسیون امنیت ملی
علی عباسپور طهرانی از نزدیکان جاسبی و مرحوم هاشمی رفسنجانی
فریده اولادقبا، نماینده اصلاحطلب مجلس پیشین
حمیدرضا فولادگر، نماینده سابق اصفهان
مسعود پزشکیان، نماینده اصلاحطلب فعلی مجلس
سید حسین نقوی حسینی، نماینده سابق ورامین
حسین مظفر، وزیر آموزش و پرورش در دولت اصلاحات – نماینده مجلس نهم
علی اسلامی پناه، استاد دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه تهران – نماینده سابق جیرفت
ضرغام صادقی، نماینده مجلس نهم – قائم مقام وزارت کار در دولت سیزدهم
حمید رسایی، نماینده مجلس نهم
حسین طلا، نماینده مجلس نهم
لاله افتخاری، عضو حزب موتلفه اسلامی
غلامرضا تاجگردون، نماینده سابق گچساران
محسن کوهکن، نماینده سابق لنجان
عزتالله یوسفیان ملا، نماینده سابق آمل
محمد مهدی افتخاری، عضو فراکسیون امید مجلس دهم
قدرتعلی حشمتیان، رئیس سابق خانه احزاب ایران
منصور حقیقتپور، مشاور رئیس سابق مجلس
اسماعیل دوستی عضو سابق شورای شهر تهران – نماینده مجلس پنجم
سکینه الماسی، عضو فراکسیون امید مجلس دهم
علی عباسپور طهرانی، نماینده مجلس هشتم
کمال پیرموذن، نماینده مجلس نهم
علی وقفچی، عضو فراکسیون امید مجلس دهم
غلامرضا کاتب، نماینده سابق گرمسار
فریده اولادقباد، عضو فراکسیون امید مجلس دهم – اصلاحطلب و نزدیک به علی لاریجانی
محمدرضا باهنر دبیرکل جامعه اسلامی مهندسین و رییس جبهه پیروان خط امام و رهبری