تحلیل مراسم روز خبرنگاراز زاویه حقیقت تشنگان چالش، نگهبانان توسعه

امروز خراسان جنوبی- محمدراعی فرد

این گزارش هم میدانی و هم تحلیلی است، میدانی از این باب که حضوری کامل و درعین حال کم تأثیری داشتیم و هم این که به داده هایی دست یافتیم که تاکنون شاهد آن نبودیم …این گزارشی است به مردم و تمامی همکاران خبرنگار و روزنامه نگاری که آمدند تا دریک دورهمی دوستانه آنچه را که نتوانستند در طول زمانی یک ساله بیان کنند و بنویسند حجاب از رُخ قلم برداشته و در راه راستی آزمایی شعارهای داده شده متناوب و متداول قدم زنند، اما نشد که بشود، حرف ها و درد و دل ها و نقدها در گلوها ماسیدند و رؤیای مصاحبت با مسئولان حبابش ترکید و بسنده شد به مراسمی تقریبا خنثی و انباشته از سخنرانی های پایان ناپذیر و در نهایت سیخ کبابی و نوشابه ای…روز خبرنگار در عین حال که پر بود از دید و بازدیدهای مسئولان با ارباب جراید و دادن گزارشات وآمارهای رنگارنگ، میدانی بود برای آشنایی با کسانی که شاید کمتر شرایطی پیش می آید تا از نزدیک با آنان محشور شوی…مدیران کل آمدند و رفتند و بازهم خواهند آمد و خواهند رفت، آنچه و آنکه می ماند استان خراسان جنوبی است با دنیایی از ناداشته هایش و عدم توسعه یافتگی اش، می ماند خبرنگاران و روزنامه نگارانش که در حال ذوب شدن و کم حجم شدن اند، می ماند روزنامه های بخش خصوصی که دیگر نای ماندن در برابر دولتی ها راندارند، می ماند روزنامه ای که رتبه اول کشوری را به دست آورده اما تعداد زیادی از نشریاتش را بسته و چهارقفله کرده و با اندک بضاعت مالی که دارد سعی می کند که نفس بکشد، می ماند کوهی از قول های مسئولان که در روز خبرنگار چون نقل و نبات تعارف می شود و کمتر نتیجه ای را به دنبال دارد…روز خبرنگار یک روز معمولی نیست که با شاخه ای گل و جعبه ای شیرینی سروته اش را به هم آورد، روز خبرنگار دراصل روز مردم است، روز زبان و چشم و گوش آنان، حرمت این روز را شهید صارمی وشهید ناصری مهرزده اند و از همه مهمتر و برجسته تر قسم خداوند است به قلم…روز خبرنگار روز عجیبی است، ۳۶۴ روز از سال تنش و چالشی بزرگ است بین خبرنگاران و مسئولان در کل کشور و فقط روز ۳۶۵ است که ناگهان این قشر فرهیخته و در اصل گوشت دم توپ تبدیل به عناصری فاخر و فرهیخته شده و در لایه ای از قداست کادو می شوند…در مراسم روز خبرنگار دنیایی از بی‌برنامگی و بی نظمی حاشیه های بزرگی را به وجود آورد که فقط خبرنگاران آنها را دیدند و رصد کردند، در سالنی که هیچ سنخیتی با آن تعداد خبرنگار که شاید عدد قابل توجهی از آنان اصولا خبرنگار نبودند و نوع چینش و مبلمان سالن دهن کجی بزرگی بود بر این مراسمی که می توانست بسیار ارزشمندتر و زیبنده تر و فاخرتر از آنی که شاهد بودیم باشد.آنچه بیشتر و برجسته تر از همه نمود داشت در اصل روز مسئولان بود تا روز خبرنگار، همه ازهم تعریف کردند وگزارش دادند وآمار برشمردند و ساعت ها گذشت بدون آن که بسیاری از خبرنگاران با سابقه میکروفن در دست گیرند و سخنی گوید… قرا نبود و نیست که خبرنگاران شنونده آمار و تعاریف دوستان از یکدیگر باشند و مهر سکوت بر لب نشانند ..این روز، روز بازشدن گره های خفته در گلو بود تا بسیاری از سوءتفاهم ها رفع شود وفضای دوستانه تر و صمیمانه تری بین مطبوعات استان با مسئولان‌شان فراهم آید، آنچه را که آمارهای گفته شده در مراسم این روز فراهم آورد شاید هیچ ارتباط طولی و عرضی با خبرنگاران وروزنامه نگاران موجود در جلسه نداشتند و این مدیران ومسئولان خبرگزاری ها بودند که از زبان خبرنگاران حرف زدند و از سوی آنان سخن راندند…آیا کسی متوجه شد که نام خبرنگار فردوس و قائن و نهبندان و بشرویه و طبس و…، چه بود و آنان چه خواسته‌ها و نگاه هایی به استان و شهرشان داشتند؟ آیا بهتر نبود که یکان یکان همکاران خبرنگارو روزنامه نگارمان خویش را معرفی و حداقل های خواست منطقه شان را بر زبان می راندند؟ روزخبرنگار را بسیار بدون برنامه ریزی کردند و بدتر ادامه و به پایانش رساندند …باور کنید که مجموعه خبرنگاران تشنه و گرسنه حرف زدن و به چالش کشیدن واقعیات استان شان بودند تا نوشابه‌ای و سیخ کبابی…!!!یکی از تخته های پرش بزرگ استان به سمت و سوی توسعه یافتگی استفاده بهینه از تجربه و ترشحات قلمی فرهیختگان واقعی استان یعنی خبرنگاران و روزنامه نگاران است، این زاویه نگاه به آنان نه اینکه نمی تواند استان را بر ریل حرکت روبه جلو قرار دهد بلکه بدنه نحیف و ضعیف رسانه های مکتوب استان را به سوی اضمحلال و از هم گسیختگی و تعطیلی محتوم رسانه های مکتوب استان خواهد کشاند…!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*