یادداشت/

آسیب اجتماعی در خانواده 

آسیب­ های اجتماعی خانواده شامل آسیب­ های تهدیدکننده زندگی و یا وقایع خشونت­ آمیزی است که برای یکی از اعضای خانواده یا تمام اعضاء اتفاق می­ افتد و عملکرد بهینه خانواده را مختل می­کند و با واکنش­ های ناشی از استرس همراه است. همچنین به دلیل وجود موقعیت­ های ناامن برای خانواده باعث ایجاد صدمات زیاد به خانواده و کاهش ثبات آن می­ شود.
خانواده­ ها آسیب­ های متفاوتی را تجربه می ­کنند که بسته به قومیت، فرهنگ و سن فرزندان، و همچنین نحوه مقابله با آسیب و بازیابی خود متفاوت است. با این حال برای برخی خانواده­ ها استرس و فشار بیش از حد موجب ایجاد حس تنهایی و توانایی محدود در حفظ عملکردهای حیاتی می­ شود. همچنین اعضای خانواده نیز واکنش ­های متفاوتی در مواجه با آسیب­ های خانواده نشان می­ دهند که بسته به سن، سطح و نوع آسیب، پیش زمینه روحی و همچنین نوع تعاملات و ارتباط با دیگر اعضاء خانواده، متفاوت است. تحقیقات نشان می­ دهد که آسیب در تمام سطوح خانواده تأثیرگذار است:

روابط والدین و فرزندان: در معرض آسیب قرار گرفتن، نقش بسیار مهمی در تنظیم روابط والدین و فرزندان دارد. واکنش ­های مراقبتی و موثر والدین در چنین شرایطی می­تواند بسیار موثر باشد اما از سویی ممکن است در چنین شرایطی استرس والدین، انزوا و خشم آنها که ناشی از آسیب­های به وجود آمده است باعث شود تا والدین وقت کمتری را به مراقبت از کودکان اختصاص دهند که باعث کاهش بهبود اوضاع خواهد شد.

کودکان، نوجوانان و والدین: هر یک به شکلی ممکن است تحت تأثیر استرس ­های پس از سانحه قرار گیرند. ممکن است این افراد در مواجه با آسیب­های خانواده پس از مدتی قدرتمند شوند و با تاب­ آوری و تمرین­ های مداوم از استرس ­های موجود گذر کنند اما در شرایطی دیگر امکان دارد که این افراد در مواجه با آسیب­های ناشی از مسائل خانواده توانمندی­ های خود را از دست داده و در مشکلات روحی و روانی بیشتری غرق شوند.

روابط خواهر و برادری: در حالی که روابط خواهر و برادری در بسیاری از آسیب­ها می ­تواند به عنوان یک اهرم محافظتی به کودکان و نوجوانان کمک کند اما گاهی به علت عدم وجود احساسات عمیق و یا وجود تاثیرات منفی ناشی از آسیب اجتماعی در خانواده، درگیری بین خواهران و برادرها شدت می­ یابد. همچنین اگر خواهر و برادری در یک خانواده تحت تاثیر مستقیم یک آسیب نباشند، ممکن است دچار اختلال آسیب­ زای ثاویه قرار گیرند که نه تنها روابط آنها با یکدیگر را تحت تأثیر قرار می­دهد بلکه مشکلاتی را برای آنها در خانه و مدرسه به وجود خواهد آورد.

روابط صمیمی بزرگسالان: این روابط در یک خانواده می­ تواند منبع موثر و قدرتمندی برای مواجه با آسیب­ها باشد اما در عین حال بسیاری از افراد به ویژه والدین در شرایط آسیب­ زا و وجود استرس­ های ناشی از آسیب در خانواده از ابراز احساسات خود پرهیز می­ کنند و یا مهارتهای لازم برای حل مسئله را ندارند که این مسئله باعث به وجود آمدن سطوحی از درگیری و خشونت در خانواده می­ گردد.

روابط خانوادگی گسترده: این نوع روابط می­ تواند منابع پایداری را در قالب آداب و رسوم خانوادگی، حمایت عاطفی، و مراقبت­های ویژه ارائه دهد. اما در برخی خانواده­ ها که دچار آسیب­های اجتماعی شده ­اند ممکن است موضوع به شکل­ دیگری پیش رود. ممکن است برخی اثرات آسیب­های اجتماعی به ویژه آسیب­های نسلی، در روابط گسترده خانوادگی منتقل گردد و اثرات آن بر نسل­های بعدی خسارات زیادی داشته باشد.
توجه داشته باشید که موارد مذکور همچنین بر یکدیگر تأثیرگذار هستند و در مجموع مُدلی از آسیب خانواده را تشکیل می­ دهند که به طور مثال آسیب زمینه­ ای در خانواده منجر به تاثیر بر واکنش ­های کودکان و نوجوانان می­ گردد و همین واکنش­ها روابط خواهر و برادری را مورد آسیب و تاثیر قرار خواهد داد. روابط ایمن در خانوده و حفاظت و مراقبت می­ تواند به خانواده ­ها در حفظ عملکرد و یا بهبود آنها در آسیب­ها کمک کند. عوامل آسیب­ زا و مواجه با آنها ممکن است تعاملات تعارض­ آمیز و یا اعمال خشونت در خانواده را به همراه داشته باشد و توانایی خانواده­ ها در سازگاری و به دست آوردن احساس امنیت، ثبات و بهزیستی را به خطر بیاندازد.
افزایش آگاهی از تأثیر آسیب­های اجتماعی بر خانواده­ ها و همچنین نقش مهمی که خانواده­ ها در کمک به کودکان در بهبودی و گذار از دوران پس از آسیب دارند، باعث می­شود تا خانواده و آموزش تاب­ آوری به آنها را در مرکز خدمات ناشی از آسیب مددکاران اجتماعی قرار دهیم. وقتی خانواده­ ها در استرس­ ها و بحران­های ناشی از آسیب­ اجتماعی قرار می­ گیرند، در صورت وجود مهارت­ های لازم در استفاده بهینه از آداب و رسوم، تعاملات، احساسات مثبت و مهارت هایی نظیر حل مسئله و تاب­ آوری، مدیریت استرس و برنامه­ ریزی برای حل مشکلات اتفاق خواهد افتاد.

 مینا دشتبالی

 

 

 

راهکارهای تقویت همدلی در خانواده

شنونده خوب بودن : در ارتباط با همسر و فرزندان به آن‌ها فرصت دهید تا احساس‌های خود را به‌راحتی بیان کنند, در واقع اصل مهم همدلی شنونده خوب بودن است. به سخنان طرف مقابل کاملاً گوش داده و به او اطمینان دهید که سعی دارید مانند او به مشکل نگاه کنید.
بیان احساس: هنگام بروز مشکل، احساس‌های خود را با همسر در میان بگذارید. هنگام همدلی، احساس‌های خود را شمرده بیان کنید تا طرف مقابل احساس آرامش بیشتری بنماید.
خودآگاهی و خودشناسی بیشتر: چون همدلی بر پایه خودآگاهی و خودشناسی است، هر چه بیشتر نسبت به احساس‌های خودمان آگاهی داشته باشید بهتر می توانید احساس‌های افراد دیگر خانواده را درک نمایید.
تقویت روابط سایر افراد خانواده با هم: اطرافیان خود را به خاطر رفتارهای همدلانه‌شان تشویق کنید. برای اینکه همدلی اعضای خانواده را تقویت شود, بهتر است به ارتباط‌های عاطفی سایر افراد خانواده با هم بیشتر توجه شود. با برقراری روابط صمیمانه در خانواده، روحیه همدلی اعضای خانواده را تقویت کنید.
پایداری در همدلی: در ابتدای شروع همدلی ممکن است قدری مقاومت به‌ ویژه از سوی نوجوانان وجود داشته باشد, به‌ ویژه هنگامی که روابط دلسرد کننده و بدون احساس بوده است. در برابر افرادی که موجب دلسردی می شوند و یا احساس‌های همدلانه‌ را جدی نمی گیرند، مقاومت کنید. ممکن است قدری زمان لازم باشد تا طرف مقابل روابط نامناسب قبلی را کنار بزند و بتواند وارد یک رابطه همدلانه شود.
توجه همدلان به نوجوانان: به اواخر دوران کودکی که پیشرفته‌ترین سطوح همدلی پدیدار می شود، بیشتر توجه کنید. در اواخر نوجوانی و اوایل نوجوانی به دلیل حساسیت عاطفی نوجوانان آنان احتیاج به رفتار همدلانه بیشتری دارند. سعی کنید در کنار آموزش‌های لازم در برخورد با شرایط مختلف اجتماعی و خانوادگی رفتاری همدلانه داشته باشید.
استفاده از تجربه‌های قبلی: تجارب مشابه گذشته کمک می کند تا موقعیت و احساس‌های طرف مقابل را بهتر درک کنید. با یادآوری تجارب مشابهی که داشته‌اید، در درک احساس‌های همدلانه همسر موفق‌تر عمل خواهید کرد.
صادق بودن: تظاهر به همدلی نکنید و به احساس‌های همسر لطمه نزنید. نقش بازی کردن یا استفاده ابزاری برای رسیدن به هدف‌های خود از رفتار همدلانه موجب دلسردی و بی اعتمادی می شود هرگز از همدلی برای این مقاصد استفاده نکنید.
توجه و درک زبان بدن: به غیر روابط کلامی ما انسان‌ها با زبان تن نیز با هم ارتباط برقرار می کنیم. این زبان که با انواع و اقسام حرکت‌های بدنی و چهره‌ای همراه است می‌تواند پیام‌های را انتقال دهد. در زمان همدلی به حالت‌های چهره و حرکات طرف مقابل (زبان بدن) توجه کنید.
احترام گذاردن: با درک احساس‌های طرف مقابل به او بفهمانید که برایش اهمیت و ارزش و احترام قایل هستید.
قرار دادن خود به‌جای او: در ارتباط با همسر، قبل از اقدام به هر عملی، لحظه‌ای هم که شده خود را به جای او قرار دهید. هر قدر حس همدلی را در خود تقویت کنید، به همان میزان اصول اخلاقی را رعایت نموده‌اید.
روشن کردن مرزهای همدلی: متوجه باشید که همدلی از سوی دوستان دارای حد و اندازه‌ای است، افراط در آن امکان سوء استفاده را فراهم کند.
پرهیز از مقایسه: در همدلی با همسر از مقایسه کردن خودداری کنید، چون ممکن است به احساس‌های پر امید آن‌ها لطمه وارد شود.
پرهیز از بهتر بودن: دستور دادن، قضاوت کردن، نصیحت کردن و سرزنش کردن که نشان دهنده و القاء کننده وضعیت بالاتر و اندیشه بهتر شما نسبت به همسر و سایر افراد خانواده است, احساس همدلی را از بین می برد، به‌طور جدی از این موارد پرهیز کنید.
در همدلی همسر و فرزندان، آن‌ها را مقصر ندانید و سرزنش نکنید: برای مثال (نگویید تقصیر خودت است همیشه از این نوع مشکل‌ها را داری . . . ).
سعی کنید در همدلی راه حل ارایه ندهید : چون طرف مقابل دلش می خواهد فقط ناراحتی خود را با کسی در میان بگذارد و از جانب او درک شود. برای مثال : (نگویید : برو به . . . بگو دیگر نمی خواهی با او رابطه داشته باشی . . .).
در همدلی برای طرف مقابل دلسوزی یا ترحم نکنید: برای مثال: (نگویید : وای بیچاره تو چه‌قدر مصیبت کشیدی . . . و یا فکر نمی‌کردم چنین مشکل بزرگی داشته باشی . . .).
مشکل‌های همسر را کوچک و بی ارزش ندانید: برای مثال :(نگویید ای بابا خجالت بکش این که مشکلی نیست . . . پس اگر جای من بودی چه‌کار می کردی؟ . . .) .
مشکل‌های همسر را بیش از حد بزرگ جلوه ندهید: برای مثال :(نگویید : عجب مکافات بزرگی! با این وجود می خواهی چه بکنی ؟ . . .) .
در همدلی احساس‌ها و حالت‌های روانی همسر را درک کنید: برای مثال : (بگویید : من می فهمم که چقدر برای تو سخت بوده . . . و یا مشکل کاری تو را درک می کنم . . . ).

 

 

 آثار همدلی از منظر قرآن و روایات 

در قرآن و روایات برای همدلی آثاری بیان شده که از جمله آنها می توان به موارد زیر اشاره کرد:
برطرف شدن حزن و اندوه: وقتی کسی با دیگری همدلی می کند، از نظر عاطفی حزن و اندوهش کاهش می یابد؛ زیرا کسی را می یابد که او را درک می کند و می تواند به یاری و کمک او در حل مسئله و مشکل تکیه کند. وقتی انسان احساس کند که خدایی است که او را همه جا و همه حال همراهی می کند و همه هستی را بسیج می کند تا مشکل او را برطرف کند، دیگر حزن و اندوهی به دل راه نخواهد داد.(نگاه کنید: قصص، آیات ۷ تا ۱۰)
برطرف شدن ترس و خوف: همان طوری که از دست دادن چیزی موجب اندوه و حزن است؛ ترس و خوف از دست دادن نیز خود مشکلی را در آدمی ایجاد می کند و دلش به کار نمی رود. در این حالت همدلی می تواند موجب ثبات قدم شخص شود و او را برای انجام کار و تلاش تشویق و تقویت کند. در آیه ۱۰۲ سوره صافات بیان می شود که چگونه همدلی حضرت اسماعیل(ع) با پدرش حضرت ابراهیم(ع) موجب می شود تا ترس و خوف او پایان یابد و به کاری که مامور بوده اقدام کند.
خداوند در آیات بسیاری از قرآن به همدلی و آثار آن اشاره کرده است. (نگاه کنید: توبه، آیه ۴۰ سوره توبه؛ ابراهیم، آیات ۱۳ و ۱۴؛ طه، آیات ۴۳ تا ۴۶؛ و ۶۶ تا ۶۹)
ایجاد آرامش و اطمینان: همدلی موجب آرامش و اطمینان در شخصی می شود که احساس ناخوشایندی در او وجود دارد. همدلی حضرت یوسف(ع) موجب آرامش برادرش می شود(یوسف، آیه ۶۹)همچنین همدلی حضرت موسی(ع) با مردم موجب آرامش آنان و اطمینان از فرار می شود(شعراء، آیات ۶۱ و ۶۲) چنان که همدلی آن حضرت(ع) موجب آرامش خاطر همسرش شده است. (نمل، آیه ۷)
ترحم و دلسوزی: از دیگر آثار همدلی ، ترحم و دلسوزی است. این گونه است که دیگر تنها به خودش توجه نمی کند بلکه با حس همدلی بر آن است تا دیگری را نیز نجات بخشد و دعاها ونیایش هایش نیز رنگ و رویی دیگر می یابد و نه تنها در فکر نجات و رهایی خود از مشکلات است بلکه برای دیگران نیز دعا و نیایش می کند. هر چه حس همدلی گسترده تر باشد دامنه ترحم و دلسوزی و دعا و نیایش نیز بیشتر می شود. در دعاهای ماه مبارک رمضان این همدلی تا جایی گسترش می یابد که شخص برای هر گرسنه و تشنه و برهنه ای درخواست غذا و آب و لباس می کند و برای رهایی از گرفتاری همه انسان ها در زمین دعا می کند. این نحوه نگاه به زندگی خود و دیگران موجب می شود تا برای رهایی دیگران نیز تلاش کند و راهکارهایی را ارائه دهد. در آیات قرآن مثلا از باب ترحم و دلسوزی این دعا نقل شده است: قال رب اغفر لی ولاخی وادخلنا فی رحمتک وانت ارحم الراحمین ؛ گفت: ای پروردگار من ، مرا و برادرم را بیامرز و ما را در رحمت خویش داخل کن که تو مهربان ترین مهربانانی(اعراف، آیه ۱۵۶)
بهره مندی از همدلی دیگران: کسی که نسبت به دیگران همدلی می کند به طور طبیعی خودش نیز از همدلی و همدردی دیگران نیز بهره مند خواهد شد؛ امیرالمومنین علی (ع)به نوف بکالی فرمود: ای نوف! به مخلوقات خدا رحم و دلسوزی کن تا مورد رحم واقع شوی و مورد شفقت و مهربانی دیگران قرار گیری (بحار، ج ۷۴- ۳۹۶؛ یا نوف، ارحم ترحم).
در بعضی از روایات حضرت علی (ع) از پیامبر خدا(صلی الله علیه و آله) نقل کرده که آن بزرگوار فرمود: خداوند به مخلوقات و بندگان خویش شفیق و مهربان است و کسانی که دلشان برای آنان می سوزد مورد توجه خدا قرار گرفته و ایشان را دوست می دارد(بحار، ج ۷۴، ص ۳۹۴، حدیث ۱۶؛ ان الله عزوجل رحیم یحب کل رحیم).
از فضیل بن عثمان منقول است که گفت: از حضرت صادق (ع)شنیدم فرمود: هر که واجد نرم خویی و ملایمت بوده و با مردم خوش رفتاری کند، هر هدفی که داشته باشد می تواند به دست آورد. (کافی ، ج ۲، ص ۱۲۰؛ من کان رفیقا فی امره نال ما یرید من الناس)
محبوب دل ها: کسی که همدلی می کند خودش محبوب می شود؛ چنان که درباره پیامبر(ص) خداوند می فرماید بسیار نسبت به دیگران خودش را به رنج می افکند (کهف، آیه ۶؛ شعراء، آیه ۳) و این گونه با دیگران همدلی می کرد؛ از همین روست که محبوب مردم شد. خداوند متعال درباره خاتم پیامبران(ص) می فرماید: اگر تندخو و بی رحم و سنگدل بودی ، از پیرامونت پراکنده می شدند
(آل عمران ، آیه ۱۵۹). مهر و محبت آن بزرگوار مخصوص مسلمین نبود، بلکه همه مردم از دلسوزی های او برخوردار بودند. زیرا حضرت احدیت ، آن سرور کائنات و پیامبر رحمت و انسانیت را برای هدایت و دست گیری همه جهانیان فرستاده بود(انبیاء، آیه ۱۰۷).ایده بگیریم
فیلم کوتاه زیر توسط یکی از اولیا علاقه مند و عضو شورای انجمن اولیا ومربیان استان گلستان برایمان ارسال شده است .
ایشان با توجه به تخصصی که دارند زمینه ظهور و بروز استعداد دانش آموزان مدرسه را به وجود آ‌ورده اند.

 

 

 

 

وقتی والدین رها می‌شوند و فرزندان گرفتار!

طلاق تأثیر قابل توجهی بر زندگی هر فرد و همچنین تأثیر قابل تأملی بر وضعیت مالی و اجتماعی خانواده‌ها دارد. طبق تحقیقات، طلاق در خانواده‌هایی که وضعیت اجتماعی و اقتصادی پایین‌تری دارند و همچنین در خانواده‌هایی که پریشانی روانی بالا و اختلال دارند، شیوع بیشتری دارد.
طلاق که در کشورهای غربی رایج‌تر است، تقریباً نیمی از ازدواج‌ها را خاتمه داده و زندگی‌ها را با فروپاشی روبه‌رو می‌سازد. معمولاً هم با جدایی عاطفی یا روانی پیش می‌آید و سپس با جدایی قانونی خاتمه می‌یابد. طلاق هرگز یک رویه آماده نیست، بلکه نتیجه طی مراحل عاطفی تا قانونی است. گاهی در هر رابطه منتج شده به جدایی، یک معترض وجود دارد که خواهان طلاق است، در حالی که طرف دیگر رابطه طلاق نمی‌خواهد. همیشه و در همه حال مشکلات زناشویی به درک نادرست و باورهای غیرمنطقی یکی از زوجین مربوط می‌شود. بسیار مهم است که در نظر داشته باشیم جدایی تقصیر یکی از طرفین نیست بلکه نیاز به طی روند طولانی مدت طلاق دارد. اما در این میان فرزندان از طلاق والدین آسیب زیادی می‌بینند؛ آسیب‌های بیشماری که برخی از مهم‌ترین آن‌ها را در ادامه می‌خوانیم.
تضعیف عملکرد تحصیلی فرزندان
طلاق برای همه اعضای خانواده سخت است. برای کودکان، تلاش برای درک پویایی در حال تغییر خانواده ممکن است آن‌ها را منحرف و گیج کند. این وقفه در تمرکز روزانه آن‌ها می‌تواند به این معنی باشد که یکی از اثرات طلاق بر فرزندان در عملکرد تحصیلی آن‌ها و تضعیف آن دیده می‌شود. هرچه کودکان حواس‌شان پرت‌تر باشد، احتمال اینکه نتوانند روی درس‌ها و کارهای مربوط به مدرسه تمرکز کنند، بیشتر است. البته از دست دادن علاقه به فعالیت‌های اجتماعی را نیز نباید از قلم انداخت.
اخلال در تعاملات و ارتباطات اجتماعی
تحقیقات حاکی از آن است که طلاق می‌تواند بر تعاملات اجتماعی فرزندان نیز تأثیر بگذارد. کودکانی که خانواده آن‌ها طلاق را پشت سر می‌گذارند، ممکن است مشکل بیشتری در برقراری ارتباط با دیگران داشته باشند. به طوری که تمایل دارند تماس‌ها و ارتباطات اجتماعی کمتری داشته باشند. گاهی اوقات بچه‌ها احساس ناامنی و فکر می‌کنند که آیا خانواده آن‌ها تنها خانواده‌ای است که طلاق گرفته است؟ به واسطه دشواری انطباق با تغییر در پی طلاق، کودکان می‌توانند تحت تأثیر قرار گیرند و مجبورند یاد بگیرند خود را با تغییرات، بیشتر و بیشتر وفق دهند.
احساس غرق‌شدن و حساسیت عاطفی
طلاق می‌تواند انواع مختلفی از احساسات منفی را برای خانواده به ارمغان بیاورد. احساس از دست دادن، خشم، سردرگمی، اضطراب و بسیاری موارد دیگر، همه و همه ممکن است از این انتقال ناشی شوند. طلاق می‌تواند باعث شود کودکان احساس غرق شدن و حساسیت عاطفی کنند. کودکان نیاز به خروجی برای احساسات خود دارند، نیاز به کسی که با او صحبت کند، کسی که به او گوش دهد و…. کودکان ممکن است از طریق نحوه پردازش احساسات خود اثرات طلاق را احساس کنند. شایان ذکر است که رویدادهای جدید خانواده، خانه یا وضعیت زندگی جدید، مدارس، دوستان و موارد دیگر، همگی ممکن است تأثیر داشته باشند و به تبع آن، کودکان از منظر عاطفی نیز حساس‌تر می‌شوند.
عصبانیت و تحریک‌پذیری
عصبانیت و تحریک‌پذیری نیز از آثار طلاق است. در برخی موارد، جایی که کودکان احساس می‌کنند تحت تأثیر قرار می‌گیرند و نمی‌دانند چگونه به تأثیراتی که در طول طلاق احساس می‌کنند پاسخ دهند، ممکن است عصبانی یا تحریک پذیر شوند. خشم آن‌ها ممکن است به طیف وسیعی از علل درک‌شده هدایت شود. کودکانی که طلاق را پردازش می‌کنند ممکن است خشم خود را نسبت به والدین، خود، دوستانشان و دیگران نشان دهند. در حالی که برای بسیاری از کودکان این عصبانیت پس از چند هفته از بین می‌رود. اگر ادامه یابد، باید توجه داشت که این ممکن است یک اثر طولانی مدت طلاق روی فرزندان باشد.
احساس گناه در کودکان
یکی از دیگر آسیب‌های متارکه والدین، بروز احساس گناه در وجود کودکان است. بچه‌ها اغلب تعجب می‌کنند که چرا طلاق در خانواده آن‌ها اتفاق می‌افتد. آن‌ها به دنبال دلایلی می‌گردند و به این فکر می‌کنند که آیا والدین‌شان دیگر آنان را دوست ندارند یا مبادا خودشان کار اشتباهی انجام داده‌اند. این احساس گناه یکی از تأثیرات رایج طلاق روی فرزندان است، اما می‌تواند به بسیاری از مسائل دیگر نیز منجر شود. احساس گناه فشار روانی را افزایش می‌دهد و می‌تواند منجر به افسردگی، استرس و سایر مشکلات مربوط به سلامتی شود. ارائه راهکار و مشاوره برای کودک به منظور درک نقش خود در طلاق می‌تواند به کاهش این احساس گناه کمک کند.
گرایش به بزه و رفتارهای مخرب
وقتی والدین بچه‌ها طلاق می‌گیرند، تعارضات حل نشده ممکن است منجر به خطرات غیرمنتظره آینده شود. تحقیقات نشان داده است کودکانی که در ۲۰ سال گذشته طلاق را تجربه کرده اند،بیشتر احتمال دارد در بزهکاری‌ها شرکت کنند و از طریق رفتارهای مخربی که به سلامت کودک آسیب می‌رساند، سرکشی کنند و به سیگار کشیدن گرایش پیدا کنند. افزایش مشکلات سلامتی از دیگر مسائل پیش روی فرزندان طلاق است. روند طلاق و اثرات آن بر فرزندان می‌تواند استرس‌زا باشد. رویارویی با این مسائل می‌تواند عوارض خود را داشته باشد، از جمله مشکلات فیزیکی. کودکانی که طلاق را تجربه کرده اند، درک بالاتری نسبت به بیماری دارند که می‌تواند ناشی از عوامل زیادی از جمله مشکل در خوابیدن باشد. همچنین، علائم افسردگی می‌تواند در آن‌ها ظاهر شود و این احساس، از دست دادن بهزیستی را تشدید و علائم سلامتی را بدتر می‌کند.
از دست دادن امید به زندگی و آینده
از دست دادن ایمان به کانون گرم خانواده و امید به ازدواج برای فرزندان طلاق، از دیگر آسیب‌های پایان یک زندگی زناشویی توسط زن و مرد خانه است. پژوهش‌های اندیشمندان و متفکران نشان داده است کودکانی که طلاق والدین را تجربه کرده‌اند، در روابط خود نیز در آینده دچار مشکل می‌شوند و احتمال طلاق در زندگی مشترک آن‌ها نیز بالاست. برخی تحقیقات نشان می‌دهد که این تمایل به طلاق ممکن است دو تا سه برابر کودکانی باشد که از خانواده‌های غیرطلاق گرفته هستند. با این حال، در حالی که این‌ها برخی از تأثیرات حتمی طلاق بر فرزندان است، خانواده‌ها بیشتر و بیشتر درک می‌کنند که طلاق چقدر برای فرزندانشان و همچنین خودشان استرس‌زا است. برخی خانواده‌ها هم شروع به روی آوردن به خدمات مشاوره‌ای کرده‌اند و به دنبال کمک برای یافتن راهی مسالمت‌آمیز به جای طلاق هستند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*