راز سیبیل زشت زنان قاجار بالاخره کشف شد/۵
ایرانیان در دوره قاجار به زن های فربه علاقه بیشتری داشتند و چاقی ملاک زیبایی زنان دوره قاجار بود. ویژگی های زن در دوره قاجار، خاص بوده است. یکی از وظایف مهم زنان، مراقبت از کودکان بوده است. زنان در عهد قاجار، از نظر تولید برای خانواده و امرار معاش در معیشت خانواده نقش مهمی را ایفا می کردند؛ که اثراتی در اقتصاد کشور داشت.
جالب است بدانید از دوران فتحعلی شاه، زنان در دربار قاجار، حضوری جدا پیدا کردند. تعداد زنان فتحعلی شاه بنا به نقل میرزا تقی خان سپهر، حدود هزار زن بودند که صاحب دویست و شصت فرزند شد و از این فرزندان، تنها صد و یک نفرشان زنده ماندند.
سرمایه گذاری با کمترین ریسک: حداقل ۲۵.۶ % سود موثر، اولین روز هرماه
۱. نوع پوشش زنان قاجار
نوع شرایط حقوقی زنان در دوره قاجار در تاریخ ایران، خیلی بد بود بود، بدین دلیل که انها از ارزشی به اندازه دارایی های مردان برخوردار بودند. انها چیزهای زیبا از نظر مردان را در تن زنان می کردند. بانوان به خاطر دوری از اصولی ترین حقوقشان، حق انتخاب در سبک پوشش خود نداشتند.
تقابل فرهنگ سنتی و مدرن از دلایل سیر تغییرات لباس زنان در دوره قاجار بوده است. عواملی که باعث شد فرهنگ غربی به داخل کشور گسترش پیدا کند، علاقه حاکمان قاجاری به ایجاد روابط سیاسی و فرهنگی و انقلاب صنعتی و تحولات فکری در اروپا بود. این نکته را در نظر بگیرید که شاهان قاجاری، تحولات فکری و عقیدتی اروپا را درک نمیکردند و تنها تمرکزشان به ظواهر و نیازهای مادی خود بود. درصورت تدبیر شاهان در این دوره، میتوانستیم تحولات عظیم فرهنگی و اقتصادی را در کشور ببینیم.
زنان از نظر حجاب در دوره قاجار، مذهبی بودند و به شرعیات، اهمیت بسیاری می دادند. در سفرنامه های جهانگردانی ایران، شاهد این مسأله هستیم که زنان عادی، عموما حجابشان را با سر کردن چادر، حفظ می کردند. بنابراین زنان در این عصر برای حفظ حجابشان از لباسهای گشاد و بلند استفاده می کردند. امّا علاوه بر مذهب در تعیین پوشاک، موارد دیگری نظیر وضعیت اقتصادی، فرهنگ و سیاست جامعه قابل توجه بوده است.
۲. اضافه وزن ملاک زیبایی زنان دوره قاجار
احتمالا با دیدن تصاویر زنان دوره قاجار بویژه دوره ناصری، برایتان این سؤال پیش آمده باشد که دلیل چاقی زنان تا این حد چیست. یکی از دلایلش این بوده که مردان به زنان چاق در آن دوره علاقه داشتند!
آخرین سلسه ی ترک تبار که بر ایران حکمرانی میکردند؛ طایفه قاجار بودند که رضا خان پهلوی، حکومتشان را برانداخت. یکی از ملاکهای زیبایی و دلربایی زن در زمان قاجار مثل سایر طوایف ترک زمامدار حکومت ایران، چاقی بود! البته چاقی در زمان قاجار، مرسوم شد و اهمیت مردان قاجار به این موضوع، بیشتر از سلسله های ترک دیگر شد.
چاقی در زمانهای قدیم( پیش از رنسانس) در کشورهای غربی، بیانگر ثروت و مکنت بود؛ به این صورت که افراد چاق به واسطه ثروتمندی، از توانایی هایی نظیر خوب خوردن و چاق شدن برخوردار بودند. این مسأله در میان طبقه اشراف غرب به حدی مهم شد که حکام و ثروتمندان، کل غذای خورده شده را پس از صرف غذا به عمد ( به عنوان مثال با بردن انگشت به حلق) برمیگردانند تا معده ی خود را خالی کنند و مجددا غذا بخورند!
در صورتیکه هیکلهای فقرا، نحیف و لاغر بود؛ به این معنی که آن ها از بضاعت مالی برای صرف غذای مناسب برخوردار نبودند ولی عقیده ی قاجاریان درخصوص زنان چاق این بود که نوعی زیبایی برای زنان محسوب میشود؛ به گونه ای که تعداد زنان چاق در عکسهای آن دوره، بسیار بیشتر از مردان فربه بود. ملاک زیبایی زن در دوران قاجار از نظر ایرانیان، به جای صورت، چاقی او بود و در دربار شاهان قاجار، زنان فربه، بسیار محبوب بودند.
۳. دلیل سیبیل داشتن زنان قاجار چه بود؟
در دوران قاجار، زنان سیبیل نداشتند. در این دوره فقط ناصرالدین شاه، دوربین عکاسی داشت و به زنانی علاقه داشت که چاق و سیبیل دار و ابروهای پیوندی داشتند. به همین علت ناصرالدین شاه برای عکس گرفتن، زنانی را در اولویت قرار می داد که در طبعش خوب باشند و علاوه بر چاق بودن، ابروهای کشیده و سیبیل های مختلف داشتند. معمولاً بعضی از این زنان قاجار برای عکس گرفتن، سیبیل هایی برای خود می کشیدند در حالی که فاقد سیبیل در زندگی واقعیشان بودند.
۴. زنان قاجار در خانه چه وظایفی داشتند؟
یکی از وظایف مهم زنان در دوران قاجار، مراقبت از کودکان بود که غالباً هر زن ایرانی دارای فرزندان بسیاری بود. اغلب زنان به دلیل ازدواج های زودرس در سن سی سالگی به عنوان مادربزرگ محسوب می شدند. در عهد قاجار، وظایف مادری برای مادران به علت ازدواج زودرس فرزندان، چند سال بیشتر نبود؛ به این معنی که مادران میتوانستند از کودکانشان فقط تا سن ۱۱ تا ۱۲ سالگی مراقبت کنند.
زنان در خانواده های معمولی، وظایف دیگری به جز پرورش کودکان داشتند که از آن ها می توان به نظافت منزل، آشپزی، دوخت و دوز لباسهای افراد خانواده و خرید خارج از منزل اشاره کرد. آنان به کارهای دیگری در کنار این مسئولیتها می پرداختند که شامل قالی بافی، پشم ریسی و دیگر هنرهای دستی بود.
۵. تشکیل خانواده و ازدواج زنان قاجار
فاصله ی بین کودکی و ازدواج دختران در دوران عهد قاجار، کم بود. ازدواج اکثر دختران در سنین هفت تا سیزده سالگی صورت می گرفت. از عواملی که در افزایش این ازدواج های زودرس، موثر بود میتوان به دستیابی به استقلال اقتصادی، رشد سریع دختران در آن روز و پائین بودن میانگین عمر به دلیل شیوع بیماری اشاره کرد. دختران و پسران از حق انتخاب برای همسر آینده خود برخوردار نبودند. عقد دایم از رایج ترین شکل ازدواج به شمار می رفت.
ازدواج موقت یا صیغه ی دختران و زنان براساس قرارداد و توافق از دیگر شیوه های رایج ازدواج محسوب می شد. خانواده ها به خاطر فقر مالی، رضایت می دادند تا دخترانشان به صورت موقت ازدواج کنند. صیغه کردن زنان در عرف جامعه کاملا قابل قبول بود و پس از این که دوره ی قرارداد زنان صیغه ای تمام می شد به آسانی با شخص دیگری به صورت دائمی، عقد میکردند. شکل دیگر ازدواج شامل دختران یا زنانی می شد که از طریق جنگ ها و یا دزدیده شدن و یا تجارت برده، اسیر و فروخته می شدند.
زنان در عهد قاجاریه، از روش تولید برای خانواده یا امرار معاش در معیشت خانواده، نقش مهمی داشتند که در اقتصاد کشورهم، اثرگذار بود. زنان از نیروی جسمی خود در تولیدات دامپروری و کشاورزی استفاده می کردند. ازدواج با زنان بیوه در میان قبایل ترکمان، اولویت بیشتری داشت؛ چون که آن ها در زمینه ی قالی بافی و دامپروری تجربه داشتند.
ارزش یک زن را مهارت های تولیدی او مشخص می کرد. هر دختری پس از این که ازدواج می کرد؛ فرش دستبافتش را به خانه شوهرش می برد، تا حوصله و وفاداری اش به همسرش را از طریق دقت و حوصله ای که در فرش به خرج داده، مشخص کند.
خدمت کاری زنان به عنوان یکی از عرصه های اشتغال رایج محسوب میشد که با عناوینی همچون« گیس سفید» و دایه در نزد خاندان های متمول شناخته میشد، به طوریکه در به گردش درآوردن چرخ زندگی خانواده های متمول، نقش مهمی داشتند؛ چراکه زنان چنین خانواده هایی، از پرورش کودکان بمنظور حفظ ظاهر اشرافی خودداری می کردند و بعضی از وظایف دیگر زنان خانه دار ، نظیر آشپزی، خرید از بازار و نظافت منزل را نداشتند.
طبابت سنتی با تکیه بر گیاهان دارویی از دیگر مشاغل زنان، علاوه بر مشاغل خدماتی به شمار می رفت. زنان، اقدام به تشکیل بیمارستان و یا درمانگاه عمومی در یکی از تکایای تهران کرده بودند و مراجعان بانوان را معاینه می کردند. سهم زنان دوره قاجار در مبادلات تجاری و بازار، بسیار کم بود؛ یعنی یا مثل فروشندگان دوره گرد در منازل، پارچه می فروختند و یا به دست فروشی در خیابانها می پرداختند.
فرشهای ناپدیدشدۀ سعدآباد کجاست؟/۶
خروج فرشهای ساختمان «حافظیه» سعدآباد با اطلاعاتی متناقض و مبهم درحالی «تایید شده» که سرنوشت این فرشها همچنان نامعلوم است.
به گزارش ایسنا، ساختمان «حافظیه»، جایی که این فرشها از آن خارج شده است، از جمله ساختمانهای منسوب به نهاد ریاستجمهوری است که در محله سعدآباد و در کنار مجموعه کاخهای سعدآباد در بین سالهای ۱۳۷۴ و ۱۳۷۶ با طراحی «حسین شیخ زینالدین»، در آستانه برگزاری هشتمین اجلاس سران کشورهای اسلامی ساخته شد.
در توضیحات موجود درباره ساختمان حافظیه آمده است: «باغ سعدآباد یکی از باغهای باارزش تهران است که با مجموعه ساختمان مهمانسرای حافظیه در حاشیه جنوبی آن و در زمینهای احداثشده که فاقد درخت بوده و به عنوان زمین ورزشی از آن استفاده میشد. با خرید چند خانه و مدرسه و تخریب بناهای موجود در آنجا، فضای مناسبی در جلو ساختمان ایجاد شد. با آنکه ساختمان در حدود ۲۵هزار متر مربع مساحت دارد، سطح بزرگی از فضای باغ را اشغال نکرده و بسیاری از قسمتها در زیرزمین قرار گرفتهاند.» درحال حاضر کاربری این ساختمان بیشتر برای برگزاری اجلاس و به عنوان مهمانسرای سران کشورها است.
در اسفند سال ۱۳۹۸ از ساختمان حافظیه برای برگزاری جلسات ستاد کرونا استفاده میشد که نقدهایی به این تصمیم وارد شد و رئیس دفتر رئیسجمهور وقت نیز در پاسخ به آن انتقادها، گفته بود: «در مجموعه پاستور سالن مناسبی برای برگزاری جلسات با پروتکلهای خاص تعیینشده از سوی وزارت بهداشت وجود ندارد و ساختمان حافظیه دارای سالن جلسات مناسبی است که میتوانیم با حفظ پروتکلهای تعیینشده از جمله حفظ فاصله میان افراد، جلسات را در این مکان برگزار کنیم. کاخهای سعدآباد در مجموعهای دیگر و در مجاورت ساختمان حافظیه است که رئیسجمهور تنها در یکی از آنها از رؤسای جمهور و مهمانان خارجی استقبال رسمی میکند.»
اما حدود یک هفته پیش یکی از خبرگزاریها گزارشی از ناپدید شدن فرشهای ساختمان حافظیه منتشر کرد و با ارجاع به گزارشی از دولت با عنوان «خروج غیرقانونی اموالی نظیر ۴۸ تخته فرش دستباف نفیس و گرانقیمت از ساختمان حافظیه سعدآباد»، نوشت: «تعدادی تخته فرش نفیس در ساختمان حافظیه نهاد ریاستجمهوری در سعدآباد ناپدید شده است. در دولت سیزدهم تیم ویژهای با همکاری سازمانهای نظارتی تشکیل شده و به بررسی همهجانبه موضوع مفقود شدن فرشهای نفیس در دولت قبل پرداخته شده است.» در این گزارش با استناد به نظر کارشناسان «با توجه به قدمت تاریخی آن فرشها، نوع طراحی، مکتب هنری و خصوصیات فیزیکی ارزش نسبی آنها مبلغی معادل ۱۲۷ میلیارد تومان» اعلام شده است. همچنین اشاره شده است که «این ده تخته فرش ارزشگذاریشده جزء نفیسترین فرشهای نهاد بوده و متعلق به سبکهای مشهدی (عمواوغلی)، اصفهان و تودشک است که یکی از آنها از نظر قدمت به دوره قاجار میرسد. تصاویر برخی از این فرشها در کتاب «گنجینه تار و پود، مجموعه تصاویر دومین کلکسیون بزرگ فرش جهان» در سال ۹۱ منتشر شده است.»
گزارش مذکور همچنین اشاره کرده که «فرشها در بازه سالهای ۱۳۹۲ تا ۱۳۹۵ از ساختمان خارج شده است.»
تا کنون واکنشهای مقامات دولتهای قبل و حال حاضر تایید کرده که این فرشها، که البته در تعداد و سال خروج آنها ابهام مطرح شده، از ساختمان حافظیه خارج شدهاند. اما سوال این است که، اگر آنچنان که در گزارشهای برخی رسانهها اشاره شده این فرشها قدمت و ارزش تاریخی داشته، چرا فهرست آنها تا کنون در اختیار وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی به عنوان متولی حفاظت از اموال تاریخی قرار نگرفته است؟
مطابق ماده ۳ «آییننامه اموال فرهنگی، هنری و تاریخی نهادهای عمومی و دولتی» (مصوب سال ۱۳۸۱ و اصلاح آن در سال ۱۳۸۳)، کلیه اموال فرهنگی تاریخی و هنری دولتی که در اختیار وزارتخانهها و سازمانها و مؤسسات دولتی و عمومی غیردولتی و دستگاهها و مؤسسات آموزش عالی و پژوهشی است، براساس فرمها و دفاتر مندرج در این آییننامه توسط دستگاه دارنده، ثبت و یک نسخه از آنها به سازمان میراث فرهنگی کشور و وزارت امور اقتصادی و دارایی باید ارسال شود. عدم انجام مفاد این ماده، موجب پیگرد قانونی خواهد بود.»
ماده ۶ همین آییننامه تاکید میکند که «حفاظت و حراست از اموال موضوع این آییننامه بر عهده دستگاه دارنده اموال و نگهداری حساب آنها بر عهده وزارت امور اقتصادی و دارایی خواهد بود.»
علاوهبر این، طبق مفاد ماده ۱۷ و ۱۹ این آییننامه، انتقال بلاعوض و امانی اموال و همچنین، حمل و نقل اموال موضوع این آییننامه، تابع دستورالعمل و تحصیل موافقت قبلی از سازمان (وزارت) میراث فرهنگی کشور است.
پیگیریهای ایسنا اما حاکی از این است که فهرست اموال مورد اشاره، از جمله فرشهای ناپدیدشده، که گفته شده «نفیس و دارای ارزش تاریخی» بوده است، تا کنون به وزارت میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی اعلام نشده و مسؤولان مربوطه نیز از جزئیات این اموال بیاطلاع بودهاند.
آنچنان که روابط عمومی مجموعه کاخهای سعدآباد، به محض انتشار چنین گزارشی در توضیحاتی که برای رسانهها فرستاده اعلام کرده است که «ساختمان حافظیه متعلق به نهاد ریاستجمهوری است و حفاظت از آن در حیطه و اختیارات وزارت میراث فرهنگی نیست. مجموعه ۱۸۰ هکتاری سعدآباد مشتمل بر بناها و کاخموزههایی است که برخی از آنها در تملک نهادهایی غیر از میراث فرهنگی است.»
توضیحات و واکنش عزتالله ضرغامی ـ وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی ـ به ناپدید شدن فرشهای ساختمان حافظیه در مجاورت مجموعه سعدآباد نیز چنین بوده است: «در جریان باشید غیر از این اتفاق که به دورههای مختلف مربوط است، خود آن مجموعه (سعدآباد) به طور کامل در اختیار میراث فرهنگی نیست، یعنی بخشی از کاخ سعدآباد در اختیار دستگاههای دیگر است که وظایف قانونیشان را انجام میدهند. درباره فرشهای سعدآباد یک پروندهای مربوط به سالهای ۹۵ – ۹۴ است و با اینکه مربوط به این دوره نبوده، اما دستور بررسی آن را دادهام. حراست بعد از صحبت با نهادهای مختلف، گزارش مقدماتی ارائه کرد که هنوز قابل استناد نیست. من خواستم که اطلاعات آن را استخراج کنند، حتما باید اطلاعات به نظر مردم برسد تا مسأله روشن شود، هم اصل قصه و هم کیفیت و چگونگی آن.»
علیاصغر مونسان، وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع دستی در دولت قبل، که گزارشهای برخی رسانهها خروج این فرشها را همزمان به دوره ریاست او بر میراث فرهنگی نسبت دادهاند، نیز در پاسخ به این پرسش که «آیا فرشهای مفقودشده از ساختمان حافظیه به دلیل ارزش تاریخی که داشتند جزء اموال تحت نظر میراث فرهنگی بودند؟» به رسانهها گفته است: «نه. اینطور نیست که این فرشها تاریخی بوده باشند. آنچه در اختیار میراث بوده خیالتان راحت باشد که سرجایش است. پروتکلهای بسیار سختی هم در مورد این اموال اعمال میشود. من در جریان این مطلبی که مطرح شده نیستم، اما میدانم به موزههای سعدآباد ارتباطی نداشته است. اگر این فرشها تاریخی بود، در اختیار میراث بود و در موزههای ما قرار داشت. اموال ما سر جایش است. امکان ندارد که این فرشها اثر تاریخی بوده باشند و در اختیار نهاد قرار گرفته باشند. هر آنچه تاریخی بوده و اموال میراث فرهنگی بوده سر جایش است. آنچه در موزههای سعدآباد بوده سرجایش است. نمیدانم این فرشها اصلا چه بوده و به ما هم ربطی نداشته است.»
اما سایت منسوب به حسن روحانی ـ رییسجمهور در دولتهای یازدهم و دوازدهم ـ با انتشار مطلبی به نقل از یکی از رسانهها به ناپدید شدن فرشهای ساختمان حافظیه واکنش نشان داده که در بخشی از این مطلب آمده است: «نهاد ریاستجمهوری به محض دریافت نخستین گزارش در این باره در سال ۱۳۹۹ که سابقه امر را به دوره قبل از آغاز کار دولت یازدهم میرساند، رسیدگی لازم را انجام داده و موضوع را فورا به مراجع نظارتی و قضایی ارجاع داده است. آیا طرح رسانهای موضوع، سه سال بعد، بیش از آن که به گذشته و اصل موضوع مربوط باشد، برای انحراف اذهان از آنچه امروز میگذرد نیست؟
انتقال هرگونه سند و دارایی منقول و غیرمنقول در ادارات دولتی از دستورالعملی مشخص تبعیت میکند و هر قدر مراکز دولتی حساستر باشند، این دستورالعملها دقیقتر و حساستر عمل میکند. چطور محمولهای از فرش توسط یک وانت بارگیری شده و بدون مجوز حراست نهاد ریاستجمهوری که زیر نظر وزارت اطلاعات عمل میکند و حفاظت فیزیکی ساختمان حافظیه که تماما توسط سپاه پاسداران انجام میشود، از این ساختمان خارج شده است؟»
از سوی دیگر، واکنش علی بهادری جهرمی ـ سخنگوی دولت سیزدهم ـ در حاشیه جلسه هیأت دولت در روز چهارشنبه سوم خردادماه به فرشهای ناپدیدشده ساختمان حافظیه سعدآباد اینگونه بود که «این موضوع قدیمی بوده است. این دولت چون فسادها را پیگیری میکند، یکی یکی هر کدام از فسادهایی را که روی زمین مانده و پیگیری نشده دنبال میکند، خودش متهم میشود. از رسانهها خواهش میکنم روشن باشند که چه کسی شاکی و چه کسی متهم است؟ دولت شاکی است و تخلفاتی را که چه در گذشته و چه در دوره حاضر رخ دهد باید پیگیری کرد.»
هفت راهحل دولت و مجلس برای ساماندهی بازار اجاره
بار مستاجران سبک میشود؟/۵
مجلس و دولت در قالب طرحی برای کنترل بازار مسکن و اجاره بها هفت راهکار برای ساماندهی این بازار ارایه دادهاند که از جمله آن میتوان به رفع تعارض منافع مشاوران املاک، افزایش وام ودیعه و افزایش ملک استیجاری اشاره کرد.
به گزارش ایسنا، همزمان با سه اقدام دولت برای کنترل بازار اجاره، مجلس نیز طرحی را تحت عنوان «طرح ساماندهی بازار زمین، مسکن و اجاره بها» در دستور کار دارد که چهار مورد آن برای کمک به اقشار اجاره نشین تنظیم شده است.
رفع تعارض منافع مشاوران املاک، افزایش تسهیلات اجارهبها، افزایش عرضه ملک استیجاری از طریق تکمیل سامانههای اطلاعاتی و تغییر ساز وکار مالیات بر درآمد اجاره برای حمایت از مستأجران پیشبینی شده است.
همچنین بنا به گفته علی خضریان ـ نماینده مجلس، تلاش شده تا با قانونگذاری در مواردی چون اخذ عوارض از اراضی معطل مانده، کاهش ریسک و افزایش سهولت معاملات و تکمیل سامانههای اطلاعاتی املاک به صورت غیرمستقیم در طرح ساماندهی بازار زمین، مسکن و اجارهبها، بر نرخ اجاره اثرگذاری مهمی صورت گیرد.
«طرح ساماندهی بازار زمین، مسکن و اجاره بها» حاصل یک کار فشرده ۱۶ ماهه است که با همکاری کمیسیون عمران مجلس، کارشناسان مرکز پژوهشها و وزارت راه و شهرسازی تنظیم شده و هم اکنون برای بررسی و تصویب به صحن علنی مجلس آمده است.
از طرف دیگر دولت سیزدهم سه برنامه شامل تعیین سقف مجاز افزایش اجاره بها در تهران به میزان ۲۵ درصد و سایر شهرها ۲۰ درصد، پرداخت وام تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان و ثبت قرارداد توسط مالکان و مستاجران و دریافت کد رهگیری رایگان اجاره را پیگیری میکند که هر سه برنامه به مرحله اجرا رسیده است.
سال گذشته تکالیف و استثناهایی برای موجران تعیین شد. بنا به گفته مهدی سادات ـ مشاور وزیر راه و شهرسازی، تلاش شد تا قوانینی وضع شود که به نفع مستاجران نیز باشد. سال گذشته هفتاد درصد قرار دادها به نفع مستاجرین تمام شده است.
از حدود دو هفته قبل بازار مسکن در بخش خرید و فروش به آرامش رسیده است. درخصوص بازار اجاره به دلیل انتظارات تورمی و جاماندگی این بخش از رشد قیمت مسکن نوساناتی دیده میشود که نمایندگان مجلس و مسئولان دولتی امیدوارند با تحقق برنامهها بازار اجاره سر و سامان بگیرد.
با توجه به اثرگذاری برخی مشاوران املاک بر قیمت مسکن و اجارهبها لازم است تا این صنف سر و سامان بیشتری پیدا کند. به دلایلی همچون وابستگی قیمت مسکن و اجاره به حقالزحمه بنگاهها و وکالت یک مشاور املاک بر دو طرف معامله که باعث تعارض منافع میشود واسطههای ملکی بعضا از دلایل ایجاد آشفتگی در بازار ملک هستند. در هفتههای اخیر برخوردهایی با مشاوران املاک متخلف و فاقد مجوز در شهرهای تهران و پردیس صورت گرفته است. طرح ساماندهی بازار مسکن و اجاره بها نیز میتواند به قوانین و مقررات مربوط به دفاتر املاک سر و شکل بهتری بدهد.
چرا باید از هوش مصنوعی ترسید/۴
مروری بر شاخصترین نگرانیهای کارشناسان در مورد توسعه سریع و شتابزده هوش مصنوعی و تهدیدات بالقوه این فناوری، نشان می دهد که عواقب این فناوری اعتماد، اخلاق و دموکراسی را نشانه می گیرد.
به گزارش خبرنگار مهر، در بحبوحه شهرت و محبوبیت جهانی هوش مصنوعی مولد و رشد چشمگیر کاربران «ChatGPT»، در ماه فوریه ۲۰۲۳ بازوی تحقیقاتی وزارت دفاع ایالات متحده آمریکا اعلامیهای منتشر کرد که براساس آن «یک ربات هوش مصنوعی با موفقیت یک جنگنده «F16» را در آسمان کالیفرنیای جنوبی به پرواز درآورد. این خبر توجه نسبتاً کمی را به خود جلب کرده و حقیقتی را فاش کرد که در هیاهوی موضوعات مربوط به هوش مصنوعی مولد گم شده است. رقابت بر سر توسعه هوش مصنوعی محدود به حوزههای فناوری، تجاری و بوروکراتیک نمیشود و حوزه مهم نظامی را هم در بر میگیرد. برخی نگرانیها حاکی از آن است که رقابت شدید کشورها بر سر هوش مصنوعی احتمالاً به حوزه نظامی هم کشیده شده و جهان را در معرض مخاطراتی مانند جنگ سرد یا حتی جنگ جهانی قرار خواهد داد.
سوال مهمی که ممکن است برای هر شخص دغدغهمندی پیش بیاید این است که این فناوری جدید چه هشدارهایی را در بطن قابلیتهای شگفتانگیز خود برای جهان انسانها دارد؟
نگرانیهای بسیار در یکی از بسترهای تولد هوش مصنوعی مولد
اخیراً بسیاری از شهروندان آمریکایی پس از ادعاهایی درمورد سوگیری و حمایت «ChatGPT» از دموکراتها و عقاید آنها احساس نگرانی میکنند. جمهوریخواهان در پاسخ به این ادعا چتبات مدافع جناح راست را وارد عرصه سیاست کردند. سازندگان مرورگر «TUSK»، چتباتی عرضه کردهاند که با دیدگاه محافظهکاران آمریکایی همسو است. این هوش مصنوعی مولد که «Gipper» نامیده میشود، عملکردی مشابه «ChatGPT» دارد، با این تفاوت که به نحوی کدگذاری شده که بتواند مانند یک محافظهکار عمل کند. تمامی این اتفاقات موید این موضوع است که هوش مصنوعی مولد که هم اکنون به منبع اطلاعات برای بسیاری تبدیل شده میتواند مواضع گروهی را ترویج کرده و موضعگیریهای خاص خود را داشته باشد. این ابزار فناورانه قابلیت این را دارد که در حوزه رسانه به جنگ عقیدههای مخالف سازندگان آن رفته و بجای منبع اطلاعات نسبتاً بیطرف، به خدمتگزار منافع سیاسی سرمایهگذاران و سازندگان آن تبدیل شود.
چندی پیش، جین ایسترلی، مدیر آژانس امنیت سایبری و امنیت زیر ساخت ایالات متحده آمریکا (CISA)، هشدار داد که هوش مصنوعی ممکن است بهصورت توأمان، «قدرتمندترین قابلیت زمان ما» و «قویترین سلاح زمان ما» باشد.
ایسترلی معتقد است که مزایای هوش مصنوعی نیز همراه با تهدیداتی جدی است. ایسترلی تأکید کرد که هوش مصنوعی با تمام مزایایش ارزش به خطر انداختن امنیت را ندارد و باید تابع مقررات باشد.
او همچنین افزود: «درحالیکه یک نفر از قابلیتهای «ChatGPT» برای برگزاری یک مهمانی استفاده کرده فرد دیگری از قابلیتهای آن برای برنامهریزی یک حمله سایبری یا تروریستی استفاده میکند.»
یکی دیگر از نگرانیهایی که آمریکاییها در مورد هوش مصنوعی دارند، امکان تأثیرگذاری آن در انتخابات ریاستجمهوری ۲۰۲۴ این کشور است. پیت ریتکس سناتور جمهوریخواه آمریکایی هشدار داد که چین میتواند با استفاده از هوش مصنوعی، نقش عمدهای در انتخابات ۲۰۲۴ ایفا کند. او در جلسه کمیته روابط خارجی سنا در مورداستفاده از هوش مصنوعی برای ایجاد تصاویر و ویدئوها جعلی مشابه افراد هشدار داد و راهحل اینگونه بحرانهای احتمالی را آموزش مردم در حوزه رسانه و تقویت تفکر انتقادی دانست.
هوش مصنوعی اخلاق دارد؟
دانشمندانی که در سالهای اخیر، تمامی هم خود را بر توسعه هوش مصنوعی گذاشتهاند، بیشتر در پی ایجاد مخلوقی با تواناییهای فکری انسان بودهاند؛ اما مسئله این است که انسان علاوه بر قدرت تفکر، وجدان هم دارد که باعث تلازم او به اخلاق میشود. رباتهای مولدی مانند «ChatGPT» هنگام پاسخگویی بر مبنای کلاندادهها قائل به خوب و بد پاسخهای خود هستند؟ تعریفی از اخلاق دارند؟ در حال حاضر پاسخ این سؤالها، منفی است.
طراحی سیستمهای هوش مصنوعی اخلاقمدار با اصول اخلاقی مشترک بین انسانها کار بسیار دشواری خواهد بود. کارشناسان اخلاق نگرانیهایی دارند که در صورت تلاش برای اخلاقمدار کردن هوش مصنوعی مولد زبانی، نظامهای اخلاقی چه کسانی باید اعمال شوند؟ چه کسانی این تصمیم را میگیرند؟ چه کسی مسئول نظارت بر اخلاقمدار بودن هوش مصنوعی خواهد بود؟ چه کسی باید این نظامهای اخلاقی را پس از تدوین، اجرا کند؟
واقعیت این است که رقابت ژئوپلیتیک و اقتصادی، محرک اصلی توسعهدهندگانی هوش مصنوعی است، درحالیکه نگرانیهای اخلاقی در جایگاه دوم قرار میگیرد. برخی از کارشناسان معتقدند که توسعهدهندگان هوش مصنوعی و ابزارهای مرتبط با آن در حالت خوشبینانه انگیزه کمی برای طراحی نظامهای اخلاقمدار داشته و در حالت بدبینانه هیچ دغدغهای ندارند!
بعضی دیگر نیز معتقدند تا وقتی مبنای تصمیمات هوش مصنوعی غیرقابلتشخیص باشد نمیتوان مضرات هوش مصنوعی را شناسایی کرده و راهحل مناسبی برای آن یافت. باتوجهبه اینکه پایگاههای دادههای هوش مصنوعی در سیستم فعلی موجود است و مشکلات اخلاقی بسیار نظام حال حاضر، نمیتوان انتظار معجزه و اهمیتدادن به اخلاق از این هوش مصنوعی داشت.
هوش مصنوعی مانند تمامی ابزارها میتواند برای «خوب یا بد» استفاده شود و بشر و سازندگان در نهایت کارکرد اصلی آن را مشخص میکنند. در نهایت هوش مصنوعی امتدادی از خودمان خواهد بود و تا جایی که بتوانیم و بخواهیم جامعهای اخلاقیتر بسازیم هوش مصنوعی اخلاقیتری خواهیم داشت در غیر این صورت هوش مصنوعی پیامدهای بیاخلاقی بشر را با ذرهبین قدرتمند خود چند برابر کرده و سر راه انسان قرار میدهد.
دستکاری ذهن انسان و نابودی دموکراسی
کارشناسان و محققان سر این مسئله که هوش مصنوعی نحوه کار و زندگی ما را تغییر خواهد داد اجماع دارند. همه تغییرات میزانی از ریسک را دارد، اما مقدار و طیف این ریسک بسیار مهم است. برخی معتقدند هوش مصنوعی میتواند تا جایی پیش برود که ذهن انسان را دستکاری کند.
بدبینانهترین شکل ماجرا بهدستآوردن قدرت و نابودی جهان است؛ اما حالت خوشبینانه آن ایجاد تصاویر نادرست، ویدئوهای نادرست است که در نهایت منجر به نابودی اعتماد میشود.
انسان در مواردی نمیتواند مطمئن باشد فلان سیاستمدار واقعاً این حرف را زده یا صدا و تصویر و متن و ویدئو ساخته هوش مصنوعی است. جسیکا سیسیل رئیس سابق دفتر بیبیسی و مؤسس «Trusted News Initiative» که با اطلاعات نادرست مبارزه میکند در مصاحبه با پرایم تایم گفت: «دموکراسی متکی بر این است کهرای دهندگان بتوانند به اطلاعات واقعی دسترسی داشته و طبق بررسی و تحلیل ذهن خود آن را باور کرده یا نکنند و سپس گفتگویی مشترک پیرامون حقایق مورد توافق داشته باشند.» بهعبارتدیگر هوش مصنوعی با ایجاد اطلاعات نادرست اعتماد مردم را از بین میبرد و بدون اینکه افراد بدانند اطلاعاتی واقعی است یا نه نمیتوانند بر اساس آن به فردی که واقعاً مدنظر آنهاست رأی دهند.
خالق هوش مصنوعی هشدار میدهد!
جفری هینتون که اخیراً از سمت خود بهعنوان معاون مهندسی گوگل استعفا داد تا زنگ خطرات هوش مصنوعی را به صدا در آورد، در مصاحبهای که اخیراً از او منتشر شد هشدار داد که جهان باید راهی برای کنترل این فناوری درحالتوسعه پیدا کند!
«پدرخوانده هوش مصنوعی»، در گفتههای خود ضمن تأکید بر تأثیرات مثبت هوش مصنوعی در پزشکی، علم مواد، پیشبینی زلزله و سیل و…، معتقد است که تمام این فواید اگر باعث پیشیگرفتن هوش مصنوعی بر بشر شود، نهتنها بیفایده که ویرانگر خواهد بود.
هینتون همچنین معتقد است بسیاری از همکاران وی که از باهوشترند مانند او نگران هستند. هینتون خاطرنشان کرد که باتوجه به مدلهایی مانند «Chat GPT»، هوش مصنوعی ممکن است کارها را کارآمدتر از مغز انسان انجام دهد. او معتقد است که نمیتوان مطمئن بود که اهداف هوش مصنوعی به نفع انسان و هم راستا با منافع او باشد.
او همچنین تأکید کرد که «ممکن است هیچ راهی برای جلوگیری از یک پایان بد نباشد؛ اما واضح است که انسانهای باهوش و متخصص قادرند راهی برای مقابله با این چالش بیابند؛ اما این اتفاق باید قبل از اینکه هوش مصنوعی خیلی باهوش شود بیفتد!»
داعیهداران هوش مصنوعی
اگر داعیهداران هوش مصنوعی مولد را صاحبان شرکتهای فناوری مانند «OpenAI»، شرکت توسعهدهنده «ChatGPT»، بدانیم، باتوجه به سابقه عملکرد آنها در حوزههای دیگر میتوان تشخیص داد که اولویت این شرکتها منافع اقتصادی و رقابت با سایر شرکتهاست.
جهان در حال حاضر با بسیاری از مشکلات فناوریهایی که این قبیل شرکتها توسعه دادهاند؛ مانند نقض حریم شخصی کاربران، انتشار اخبار جعلی و اطلاعات نادرست و ارائه محتوای نامناسب به کودکان و نوجوانان، در فضای مجازی دستوپنجه نرم میکند و پر واضح است که مدیریت این شرکتها آینده هوش مصنوعی و انسان را به مقصدی نامعلوم، با چالشهایی بهمراتب بزرگتر میبرد.
اما اگر داعیهداران هوش مصنوعی را دولتهایی بدانیم که بستر شرکتهای فناوری هستند میتوانیم باتوجه به عملکرد سابق آنها که مبتنی بر در نظر نگرفتن منافع کشورهای غیر همسو و در برخی از موارد همسو با آنان است، این احتمال را بدهیم که از این ابزار جهت افزایش سلطه خود بر سایر ملتها و دولتها و زیرسؤالبردن حاکمیت آنها استفاده کنند.
آیا جن وجود دارد؟/۵
آیا جن وجود دارد؟ در چه شرایطی جن باعث آزار انسان می شود؟ سوالات رایجی درباره جن ها و روح ها وجود دارد که می خواهیم در این مطلب به این موضوع بپردازیم.
جن چیست؟
جن در لغت به معناى پوشیدگى و پنهانى است. این واژه در موارد متعددی در قرآن ذکر شده است و سورهاى به همین نام در قرآن وجود دارد که در آن برخی از ویژگیهای این موجود پنهان، بیان شده است.
برطبق آیاتی از دیگر سورههای قرآن این موجود از آتش و یا آمیخته اى از آتش آفریده شده است؛ و موجودى است با شعور و اراده که به اقتضاى طبیعتش از حواس بشر پوشیده مىیباشد و در شرایط عادى، قابل درک حسى نیست.
او مانند انسان، مکلف است و در آخرت برانگیخته میشود؛ و در این جهان میتواند مطیع یا عاصى، مؤمن یا مشرک و… باشد. مؤمنین آنها در خدمت ائمه (ع) بوده و انسانهای مؤمن و شیعه را برادر خود میخوانند.
روح چیست؟
همچنین حقیقت و ماهیت روح و نحوه فعالیت آن یکی از پیچیدهترین مسائلی است که تا کنون دانش بشری قادر به درک آن نشده است و همین امر باعث اختلاف رأی اندیشمندان دربارهی آن شده است به گونهای که «به گفته بعضی از دانشمندان در حدود هزار نظریه پیرامون حقیقت روح و دیگر مسائل مربوط به آن اظهار شده است».
قرآن کریم نیز بر عدم قدرت و توانایی انسان نسبت به شناخت روح تأکید میکند: «و از تو درباره “روح” سؤال مىیکنند، بگو: «روح از فرمان پروردگار من است و جز اندکى از دانش، به شما داده نشده است!».
طبق آیات و روایات روح انسان، جوهری است مجرد که زنده و توانا و دانا و مختار است که از آن به نفس ناطقه یا روان هم تعبیر میشود. این موجود محدود و محصور در زمان و مکان نیست. به همین دلیل میتواند پس از مرگ از مسائل دنیا آگاهی پیدا کند.
تعلق روح به بدن تعلق تدبیری است، یعنی؛ روح دارای حیات بالاصاله است و تا به بدن متعلق است بدن نیز از وى کسب حیات میکند و هنگامی که از بدن مفارقت نمود بدن خواص حیات خود را از دست میدهد و تدریجا متلاشى میشود گرچه روح همچنان به حیات خود ادامه میدهد.
تواناییهای جن
آیا جن به انسان ضرر می رساند؟
درباره آزار و اذیت جنیان و ضرر وارد کردن به انسانها، مرحوم شیخ مفید در کتاب «ارشاد» آورده است: «در آثاری از ابن عباس نقل شده: زمانی که پیامبر اسلام (ص) به قصد جنگ با قبیله بنی مصطلق از مدینه خارج شد، هنگام شب به دره وحشتناک و صعب العبوری رسید. اواخر شب جبرئیل بر آن حضرت نازل شد و خبر داد که طایفهای از جن در وسط دره جمع شده و قصد مکر و شر و آزار و اذیت شما و اصحابتان را دارند».
بزرگنمایی انسان ها درباره جنیان
از این قضیه معلوم میشود که حتی افراد مؤمن و نیکوکار ممکن است مورد آزار و اذیت گروهها و افرادی از جن قرار گیرند. آیا جن وجود دارد؟ بلی. البته باید توجه داشت که اگر چه وجود جن امری واقعی است و آنها در نوع خود شرور و صالح دارند و قدرت انجام کارهای بزرگ و فوق العادهای دارند، اما واقعیت آن است که بیش از اندازه در باره این موجودات بزرگنمایی شده است و دروغها و خرافات زیادى در باره این موجود در اذهان مردم وجود دارد مثل اینکه آنها را صرفا موذی و پرآزار، کینه توز و بد رفتار میدانند.
توانایی های روح
درباره قدرت روح باید گفت از آنجا که روح، یک امر مادّی نیست؛ محدودیت ماده را ندارد و به سان اشعه خورشید که از ورای شیشه و ابر به داخل اتاق و منزل میتابد و هیچ کدام از آنها نمیتواند مانع از حضور و حرکت حیات آفرین ذرّات آن شود، میتواند در همه جا حاضر شود.
چنانکه از آیات و روایات استفاده میشود که روح انسانها پس از مرگ میتوانند از مسائل دنیا آگاهی پیدا کنند و ارواح مؤمنان بر حسب قدر و اندازه فضیلت شان کم و بیش خانواده شان را زیارت میکنند. البته طبق روایات این امتیازات، اختصاص به ارواح مؤمنان داشته که با اذن خداوند از آزادی نسبی برخوردارند، اما ارواح کافران و مشرکان و کسانی که اهل پلیدی و ظلمند، در وادی برهوت به بند کشیده شده و در عقاب اعمال خود گرفتارند و نمیتوانند آزادانه رفت و آمد کنند.
در میان انسان ها، ارواح خبیث نداریم
بر این اساس نظریه اذیت و آزار ارواح خبیثه و سرگردان و تأثیر گذاری آنان در موفقیت یا عدم موفقیت انسان در کارها که همان دخالت آنها در تدبیر امور عالم میباشد فرضیهای پوچ و تو خالی و عاری از ادله عقلی، تجربی و نقلی است؛ زیرا پر واضح است که نه ارواح آنقدر بیکارند که بی جهت در کار خلق الله دخالت کنند، و نه چنین قدرت و اجازهای از سوی خداوند دارند؛ زیرا اوست که تنها مؤثر در عالم وجود است.
جلسات احضار روح درواقع احضار جن مزاحم است!
حمیدرضا مظاهری سیف، استاد دانشگاه نوشت: جلسات احضار ارواح که با حرکت اشیا یا دیدن اشباح همراه است. اینها هیچکدام روح نیست. همانطور که در سریال احضار نشان داده شد. این اشباح در حقیقت موجودات دیگری هستند که خودشان را به جای روح درگذشته جا میزنند و اطلاعاتی را که از او دارند، ارائه میدهند.
گاهی ممکن است خود را در خیال کسی متمثل کنند و به شکل مردگان در آیند. جنها این قابلیت را دارند، که خود را به شکلهای گوناگون در آورند. همچنین به جهت سرعت حرکت و نامرئی بودن، میتوانند از اموری اطلاع پیدا کنند، که وقتی بیان مینمایند به نظر میرسد که غیب گویی میکنند. یا اینکه برای افراد بی اطلاع اعتماد میآفرینند، تا باور کنند که آن شبح، روح مردهای است که میخواستند احضارش کنند؛
جن از چه طریقی وارد زندگی انسان ها می شود؟
بنابراین بسیاری از جلسات احضار ارواح، احضار جن است؛ و جنها از این طریق وارد زندگی افراد میشوند. معمولاً افراد بعد از اینکه در جلسه احضار ارواح میروند و خود را در اختیار میگذارند، از آن پس مشکلات ناشناخته و عجیبی برایشان پیش میآید. علت این است که از آن جلسه احضار اجازه دادند که یک جن به ذهن و زندگی آنها راه پیدا کنند. گاهی اتفاقات بدی میافتد. مثلاً یک جن مذکر ممکن است در جلسه احضار به یک خانم که تمایل به ارتباط با روح داشته، علاقهمند شود و از همین جا به او نزدیک شود. این اتفاق منشأ بسیاری از مشکلات بعدی خواهد شد.
ارتباط با ارواح یا آنچه که احضار ارواح گفته میشود، به سبکهایی که در جامعه ما رواج دارد و یک نمونه از آن در سریال احضار نشان داده میشود، قطعاً مشکل دارد و از اساس فریب و گمراهی است. فقها نیز این کارها را حرام میدانند و کسب درآمد از این طریق را نامشروع میدانند.
جن ها به تنهایی اجازه ورود به زندگی انسان را ندارند
جنها در حالت طبیعی اجازه ورود به زندگی ما را ندارند، اما اگر خودمان اجازه دهیم، میتوانند وارد شوند. جلسات احضار رو در واقع نوعی اجازه دادن به آنهاست تا از طریق ذهن ما بر ما تسلط پیدا کنند.
دعا نویسی یا طلسمهای شیطانی؟
گاهی برخی از طلسمهای شیطانی را به عنوان دعا به مراجعه کنندگان میدهند و در اوایل شاید در ظاهر شخص تاثیری در زندگی خود ببیند، اما پس از مدتی با ورود اجنه و شیاطین به زندگی آن شخص مشکلات پیچیده دامن افراد را میگیرد!.
برای حل مشکلات چه کنیم؟
بهترین راه برای حل مشکلات و کسب توفیقات، استفاده از دعاهایی است که از معصومین رسیده و علما بدان توجه کرده اند. کتبی مثل مفاتیح الجنان که بسیار در حل مشکلات تأثیر گذار است. نمازی بسیار پرفضیلت مثل نماز جعفر طیار میتواند نمونهای از همین ادعیه باشد.
سحر و جادو حرام است
لازم به ذکر است که سحر و جادو حرام است و جزء گناهان کبیره محسوب میشود، و اگر دعانویسی به این سمت برود نیز جایز نیست.
ناگفتههای آزادسازی خرمشهر۵-۴
سوم خرداد، سالگرد آزادسازی خرمشهر روزی تاریخی در جنگ تحمیلی است. روزی که رزمندگان ایرانی با سختی و با نقشه کشی دقیق فرماندهان، موفق به فتح خرمشهر شدند. گزارشی که در پی میآید روایتی است از این نبرد دشوار با دشمن بعثی.
ارتش بعثی در تهاجم قوای ایران به خرمشهر غافلگیر نشد و برای از دست ندادن خرمشهر تمام توان و تدابیر خود را به کار گرفت. ارتش عراق مطمئن بود که هدف نهایی عملیات بیت المقدس بازپس گیری خرمشهر است و فرصت لازم برای مستحکم سازی جبهه خرمشهر را در اختیار داشت.
دلیل اهمیت خرمشهر برای صدام
عراق علاوه بر اقدامات نظامی دست به تلاش های زیادی برای بالا بردن روحیه نظامیان خود و نیز افزایش انگیزه آنها برای ماندن در خرمشهر زد.
ارتش عراق روز دوم خرداد ۱۳۶۱ یعنی یک روز پیش از آغاز حمله نهایی رزمندگان ایرانی به بعثیهای مستقر در خرمشهر، اطلاعیه ای را در بین همه نظامیان عراقی که در این شهر و اطراف آن مستقر بودند توزیع کرد و در آن دفاع از خرمشهر و حومه آن را مانند دفاع از بغداد و حومه آن و دفاع از همه شهرهای عراق دانست.
در این اطلاعیه نوشته شده بود که خرمشهر حکم بالشی را دارد که بصره بر آن آرمیده است و در آن تاکید شده بود که اگر خرمشهر به دست نیروهای ایرانی بیفتد دروازه های نکبت به روی عراق باز خواهد شد.
ارتش عراق پل متحرکی را بین جزایر بوارین و ام الرصاص و از آنجا به ساحل جنوبی اروند رود احداث کرده بود که توسط جنگندههای ارتش جمهوری اسلامی منهدم شد و امکان استفاده از آن برای نیروهای عراقی فراهم نشد
صدام حسین هم طی نامه ای به فرمانده سپاه سوم نوشته بود: امنیت و ثبات بصره بدون خرمشهر در تهدید است.
حمله جنگندههای ارتش به پل متحرک عراق
علاوه بر اقدام فوق، ارتش عراق پل متحرکی را بین جزایر بوارین و ام الرصاص و از آنجا به ساحل جنوبی اروند رود احداث کرده بود که توسط جنگندههای ارتش جمهوری اسلامی منهدم شد و امکان استفاده از آن برای نیروهای عراقی فراهم نشد.
بنابراین اصرار دشمن بر حفظ خرمشهر و تقویت نیروهای خود در خرمشهر از یک سو و از طرف دیگر کمبود نیرو در بین رزمندگان اسلام برای بازپس گیری این شهر از دست دشمن، شرایط ویژهای را برای فرماندهان عملیات بیت المقدس پدید آورده بود.
خستگی نیروهای ایرانی
هر چه از آغاز عملیات بیت المقدس می گذشت نیروهای ایرانی درگیر با قوای دشمن خسته تر می شدند و گزارشها حاکی از آن بود که دیگر توان و رمقی برای واحدهای رزمی باقی نمانده است. در چنین شرایطی نیاز به توقف عملیات برای بازسازی و ترمیم یگانها و فراخوان داوطلبین جدید مردمی بود. برخی فرماندهان نظامی معتقد بودند حتی تفنگهای ژ۳ آنها نیاز به تمیز شدن دارد تا بتوان با آن تیراندازی کرد.
فشردگی نبرد در روزهای طولانی اجازه تعمیر و نظافت سلاح ها و جنگ افزارها را برای استفاده مجدد از آنها نمیداد. خستگی و تلفات نیز مزید علت شده بود. اما از سوی دیکر گذشت زمان به نفع دشمن بود. فرماندهان ایرانی معتقد بودند که گرچه شراط سخت است ولی خداوند در سوره انشراح میفرماید «همانا با هر سختی، آسانی است.»
در روزهای آخر عملیات تعداد نیروهای رزمنده هر لحظه کمتر می شد. به دلیل طولانی شدن نبرد، سازماندهی یگانها از هم پاشیده بود و بسیاری از رزمندگان آنها نیز شهید و مجروح شده بودند. در چنین شرایطی سازماندهی واحدهای جدید برای حمله به خرمشهر کار سادهای نبود
اقدامات جدید ایران
برای برون رفت از بن بست پدید آمده در چنین وضعیتی از شرایط عملیات، قرارگاه مرکزی کربلا، پاسگاه تاکتیکی خود را به محلی در اطراف خرمشهر منتقل کرد تا بتواند به سرعت جلساتی را با فرماندهان یگانهای درگیر در خط مقدم برگزار کند.
برای رفع کمبود نیرو برای ادامه عملیات، از قبل تصمیم گرفته شده بود تا قرارگاه فجر به همراه یگانهای تابعه یعنی تیپهای امام سجاد(ع) و ۳۳ المهدی(ع) و یک تیپ از لشکر ۷۷ خراسان، از منطقه عملیاتی فتح المبین در حوالی مرز فکه به منطقه فراخوانده شوند.
از آنجا که قبلا از دژ مرزی به سمت شلمچه، عملیات صورت گرفته و ناموفق مانده بود، این بار تصمیم گرفته شد تا رزمندگان از منطقه بین جاده اهواز- خرمشهر و شلمچه، حمله خود را آغاز کنند تا خرمشهر را به محاصره خود درآورند.
کمبود نیرو در جبهه ایران
در روزهای آخر عملیات تعداد نیروهای رزمنده هر لحظه کمتر می شد. به دلیل طولانی شدن نبرد، سازماندهی یگانها از هم پاشیده بود و بسیاری از رزمندگان آنها نیز شهید و مجروح شده بودند. در چنین شرایطی سازماندهی واحدهای جدید برای حمله به خرمشهر کار سادهای نبود.
برای فائق آمدن بر وضعیت بحرانی فوق، جلسه ای بین فرمانده سپاه و فرمانده نیروی زمینی ارتش برقرار و قرار شد تا از هر یگان حدود دو گردان برای حرکت به سمت خرمشهر سازماندهی شوند و بالاخره ۱۲ گردان پیاده آماده شدند.
کاهش امید برای آزادسازی خرمشهر
از آنجایی که کمبود نیرو امید به آزادی خرمشهر را تا حدی زیادی کاهش داده بود، تصمیم به این گرفته شد تا حداقل با انجام عملیات جدیدی، خرمشهر را محاصره کرده و عقبه دشمن در نهر خیّن بسته شود تا در فرصتی دیگر و با اقدام بعدی این شهر آزاد شود.
بحث در مورد این طرح که بهترین طرح برای آزادسازی خرمشهر تلقی میشد بیش از ۵ دقیقه طول نکشید و فرمانده سپاه و نیروی زمینی ارتش فورا در مورد آن با هم هماهنگ شدند ولی سوال این بود که چگونه این طرح به فرماندهان یگان های عمل کننده ابلاغ شود.
مخالفت برخی فرماندهان سپاه و ارتش با طرح ذکر شده
بعضی از برادران ارتش با این طرح مخالفت می کردند، بعضی از فرماندهان سپاه نظر دیگری داشتند زیرا انتظار داشتند تا در اجرای طرحها مورد مشورت قرار گیرند. سرانجام قرار شد سرهنگ صیاد شیرازی در جلسه ای با حضور فرماندهان لشکرها و تیپهای سپاه و ارتش ، این طرح را ابلاغ کند.
او با قرائت دعای فرج سخن خود را آغاز و طرح را ابلاغ کرد. برخی از فرماندهان سپاه مانند احمد متوسلیان فرمانده تیپ ۲۷ محمد رسوال الله(ص) و حسین خرازی فرمانده تیپ ۱۴ امام حسین(ع) به این طرح اعتراض کردند و آن را متفاوت با بحثهای صورت گرفته قبلی ارزیابی کردند. اما بالاخره و در نهایت حسین خرازی و احمد متوسلیان با توجه به اهمیت تداوم عملیات و لزوم آزادسازی خرمشهر، انجام عملیات را پذیرفتند و گفتند ما تابع دستور و تکلیف هستیم و عملیات را در همان شب آغاز کردند
طرح جدید در تاریخ ۳۰ اردیبهشت ۱۳۶۱ از سوی قرارگاه مرکزی کربلا ابلاغ و قرار شد تا قرارگاه فتح در سمت چپ و قرارگاه فجر در وسط و قرارگاه نصر در سمت راست حمله و نیروهای دشمن را در منطقه منهدم و خرمشهر را محاصره و سپس آن را تامین کنند. به دلیل کمبود نیرو در طول حدود ۱۵ کیلومتر خط لجمن به هر یگان بیش از ۲ کیلومتر خط داده نشد. از خط لجمن تا خرمشهر و جاده شلمچه هم بین ۳ تا ۴ کیلومتر فاصله بود.
آفند جدید ایران
در ساعت ۲۲:۳۰ روز اول خرداد سال ۱۳۶۱ تلاش جدید برای محاصره خرمشهر با رمز بسم الله القاصم الجبارین، یا محمد بن عبدالله(ص) آغاز شد.
البته محاصره کامل این شهر امکان نداشت زیرا از سمت جنوب، خرمشهر در کنار اروند رود قرار داشت که دشمن در آن طرف رودخانه، حضور داشته و همه آتشهای خود از خمپاره گرفته تا توپخانه را برای پشتیبانی از قوای ارتش بعثی در داخل خرمشهر سازماندهی کرده بود. از سوی دیگر حضور نیروهای دشمن درجزایر ام الرصاص و سهیل، امکان پشتیبانی از اشغالگران خرمشهر را فراهم میآورد.
به هر حال سه محور عملیاتی برای محاصره خرمشهر برنامه ریزی شد.
تهدید به اعدام صدام
بالاخره در اواخر روز دوم خرداد و بامداد روز سوم خرداد با آرایش و سازماندهی لازم و با حدود ۱۲ گردان رزمی پیاده، عملیات آزادسازی خرمشهر آغاز شد.
سرعت پیشروی رزمندگان ایرانی به گونه ای بود که بالگرد جنگی دشمن در پرواز صبح زود خود در سوم خرداد، بر فراز این منطقه تصور میکرد که هنوز نیروهای ارتش عراق در آن مستقر هستند و در نتیجه با پرواز در ارتفاع پایین درخرمشهر، مورد اصابت راکت آرپی چی ۷ رزمندگان ایران قرار گرفت و سرنگون شد
در ساعت ۴:۳۰ بامداد نیروهای خودی با در هم کوبیدن مقاومت های دشمن، خود را به حوالی نهر خین رساندند و ارتباط نیروهای دشمن مستقر در خرمشهر، تقریبا با غرب آن یعنی محور شلمچه قطع شد. جاده شلمچه که قطع شد عقبه نیروهای عراقی بسته شد و ارتش عراق به فکر عقب نشینی افتاد.
در این وضعیت، عبور نیروهای دشمن از طریق جاده خاکی صورت میگرفت. هنگامی که خبر محاصره خرمشهر به صدام رسید، وی به فرمانده لشکر ۷ پیاده دستور داد تا محاصره خرمشهر را در هم بشکند و نیروهای خود را در خرمشهر مستقر کند وگرنه او و اعضای ستاد لشکر، همگی اعدام خواهند شد. مشخص بود که با توجه به موازنه قوای موجود و وضعیت روحی نیروها، این خواسته غیرممکن است. لشکر ۷ در دستیبابی به هرگونه پیشروی ناکام ماند و برای اولین بار صدام در اجرای حکم اعدام در صحنه جنگ به خود تردید راه داد.
سرنوشت بالگردی که متوجه فتح خرمشهر نشده بود
از ساعت ۷ صبح روز سوم خرداد، قرارگاه فتح با کمک تیپ ۸ نجف و تیپ ۱۴ امام حسین(ع) با هفتصد رزمنده، حرکت خود را به سمت خرمشهر آغاز و دور جدیدی از تلاش برای آزادسازی خرمشهر را شروع کرد. همزمان پانزده هزار نظامی عراق هنوز در خرمشهر حضور داشتند. با این اقدام دو محور عملیاتی دیگر ایران هم توانستند بر دشمن غلبه یافته و در مسیر رسیدن به خرمشهر بر فعالیت های خود افزودند.
سرعت پیشروی رزمندگان ایرانی به گونه ای بود که بالگرد جنگی دشمن در پرواز صبح زود خود در سوم خرداد، بر فراز این منطقه تصور میکرد که هنوز نیروهای ارتش عراق در آن مستقر هستند و در نتیجه با پرواز در ارتفاع پایین درخرمشهر، مورد اصابت راکت آرپی چی ۷ رزمندگان ایران قرار گرفت و سرنگون شد.
روی مین رفتن فرمانده ارشد نیروهای عراق
در حالی که در خرمشهر، استعداد نیروهای دشمن بیش از یک لشکر یعنی در حدود ۱۵ هزار نفر بود و برای حدود ۲ هفته، مهمات و تجهیزات و مواد غذایی لازم را در اختیار داشتند ولیکن با رعبی که در دل آنها ایجاد شده بود، نظامیانی که در خط مقدم حضور داشتند شروع به تسلیم خود کرده و افرادی که دورتر و در سمت اروند رود بودند خود را به آب زده و فرار را بر قرار ترجیح دادند.
به علت انهدام پل شناور عراق توسط جنگندههای اف ۴ نیروی هوایی نیز، امکان عقب نشینی عراقی ها از این مسیر وجود نداشت. سرهنگ زیدان فرمانده نیروهای عراقی مستقر در خرمشهر نیز با جیپ فرماندهی خود روی مینهای کاشته شده توسط ارتش عراق رفت و کشته شد.
دشمن که مسیر جاده شلمچه را مسدود شده می دید دچار آشفتگی روحی شد و نیروهایش پس از یک ساعت درگیری در صبح روز سوم خرداد دستهایشان را بالا برده و آماده اسارت شدند.
چه کسی گفت خرمشهر را خدا آزاد کرد؟
بدین ترتیب ساعت ۱۰ صبح روز دوشنبه سوم خرداد، رزمندگان تیپ ۸ نجف از طریق شمال غرب وارد خرمشهر شدند. اولین کسی که خبر آزاد سازی خرمشهر را به قرارگاه اعلام کرد، احمدکاظمی فرمانده تیپ نجف بود که اعلام کرد: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
امام را هیچ وقت خوشحالتر از آن لحظه ندیده بودم
پیروزی بزرگ آزاد سازی خرمشهر در اخبار سراسری ساعت ۲ رادیو به اطلاع مردم رسید و فضایی از خوشحالی و شعف را برای مردم ایران به ارمغان آورد. از حاج احمد آقای خمینی نقل شده است که هیچ گاه امام را در طول عمرشان تا این اندازه بشاش و خوشحال ندیده بودند.
گرچه خرمشهر با همت بی نظیر و اراده مصمم رزمندگان اسلام از چنگال ارتش بعثی عراق رهایی یافت ولی به گونه ای دهشت بار منهم شده و زیر ساختهای آن از بین رفته بود.
منبع: تاریخ تحلیلی جنگ ایران و عراق، جلد اول، حسن علایی، نشر مرز و بوم
هشدار درباره وضعیت هامون/اجحاف در حق تاریخی و بینالمللی ایران/۵
تالاب هامون در حال حاضر وضعیت نامناسبی به دلیل مدیریت خصمانه آبی کشور افغانستان دارد و گرد و غبار، مشکل تأمین آب شرب و آسیب به حیات وحش از عمده مشکلات ناشی از آسیب به هامون است.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه: دریاچه و تالاب بینالمللی هامون با نامهای قدیمی دریاچه سیستان و دریاچه زَرَنگ سومین دریاچه بزرگ ایران پس از دریای مازندران و دریاچه ارومیه، هفتمین تالاب بینالمللی جهان و یکی از ذخیرهگاههای زیستکره است.
این دریاچه از سه دریاچه کوچک به نامهای هامون پوزک، هامون صابری و هامون هلمند (هیرمند) تشکیل شده و هامون گود زره هم کمی دورتر از این سه قرار گرفتهاست.
این دریاچهها در زمان فراوانی آب به هم میپیوندند و دریاچه مشترک هامون، میان افغانستان و ایران را تشکیل میدهند.
رودخانه هیرمند شریان اصلی ورود به هامون است و رودخانههای خاشرود، فراه، هاروترود، شوررود، حسینآباد و نهبندان نیز به هامون میریزند.
تالاب هامون نقش مهمی در ارتزاق جامعه بزرگی از صیادان و دامداران محلی ایفا میکرد و آبگیری فصلی این تالاب در طول سالهای گذشته موجب اشتغال جوامع محلی سیستان شده بود.
اما حالا و با نرسیدن حق آبه به این تالاب بینالمللی، هامون خشک شده است و علاوه بر بیکاری جمعیت زیادی از بومیان محلی سبب توسعه و گسترش گرد و غبار و کاهش کیفیت شرایط زندگی در منطقه شده است.
حیات تالاب هامون وابستگی شدیدی به ورودی آب از طریق رودخانه هیرمند دارد که با توجه به کاهش نزولات آسمانی و احداث سدهای انحرافی در مسیر رودخانه هیرمند در کشور افغانستان به عنوان مثال بند کمال خان، ورودی رودخانه هیرمند به کشور و تالاب هامون دچار اختلال و در واقع قطع شده است.
این در حالیست که بر اساس معاهدات و توافق نامههای امضا شده بین کشور ایران و افغانستان حقآبه تالاب هامون مشخص شده و باید سالانه از طریق رودخانه هیرمند به تالاب هامون رها سازی شود.
تالاب بینالمللی هامون در سال ۱۹۷۱ میلادی در کنوانسیون بینالمللی رامسر که اکنون ۱۶۸ کشور جهان در آن عضویت دارند، ثبت شده است.
این کنوانسیون وظیفه داشته بههمراه کشورهای عضو از تالابهایی که اهمیت بینالمللی داشتهاند، حفاظت کند، با وجود این وجود افغانستان که در این کنوانسیون عضویت دارد، نتوانسته در حفظ این عرصه زیستمحیطی موفق عمل کنند.
تالابی که ۳۰ درصد آن در افغانستان قرار گرفته و در مجموع چند هزار هکتار هم از دریاچه ارومیه بزرگتر است.
براساس معاهده آب رودخانه هیرمند در سال ۱۳۱۸، ۵۰ درصد از آورد رودخانه هیرمند سهم ایران بوده که در معاهده بعدی در سال ۱۳۵۱، سهم ایران از آب این رودخانه به کمترین حالت ممکن یعنی ۸۲۰ میلیون مترمکعب کاهش یافت.
جدال بر سر حق آبه از ۱۴۸ سال پیش
البته آسیب به تالاب هامون به تدریج ایجاد شده و ریشه این موضوع را باید از زمان جدا شدن افغانستان از ایران پی بگیریم، یعنی سال ۱۸۷۵ میلادی که نقطه آغاز جدال میان ایران و افغانستان بر سر حقابه هیرمند بود.
افغانستان با ساخت سد روی هیرمند، ورودی آب به ایران را به میزان بسیار بالایی کاهش داد. ادامه این روند باعث شد سران وقت دو کشور پای میز مذاکره بنشینند. اولین مذاکرات بین دو کشور در سال ۱۳۰۹ شمسی انجام شد که بینتیجه ماند.
هشت سال بعد «باقی کاظمی»، سفیرکبیر وقت ایران در کابل، معاهدهای را با «علی محمد»، وزیر امور خارجه دولت پادشاهی افغانستان، به امضا رساند تا سهم ایران از هیرمند مشخص شود. در این معاهده، حجم مشخصی برای سهم ایران در نظر گرفته نشده بود.
این معاهده دوام چندانی نداشت و بین دو طرف اختلافات زیادی بر سر آن ایجاد شد. تا اینکه با پادرمیانی کشورهایی مانند کانادا و شیلی، کمیسیونی مشترک به بررسی موضوع پرداخت که به کمیسیون «دلتا» مشهور شد.
این جدال با گذشت سالها هنوز کم و زیاد وجود دارد و هنوز برطرف نشده است.
دستور رئیس جمهور جهت سرعت در پیگیری مسئله حقابه ایران
یکشنبه ۲۴ اردیبهشت ۱۴۰۲ در حاشیه هیئت دولت ابراهیم رئیسی رئیسجمهور با تاکید بر لزوم احقاق حق مردم به وزیر امور خارجه و وزیر نیرو دستور داد تا به سرعت مسئله حقابه ایران را تا تحویل کامل از سوی حاکمان افغانستان پیگیری کنند.
پس از این دستور رئیس جمهور، وزیر نیرو در قالب مصاحبهای عنوان کرد: پس از دستور رئیسجمهور به منظور تسریع در روند حل مسأله شرق کشور، جلسهای با حضور همه دستگاههای ذیربط با محوریت پیگیری حقآبه قانونی هیرمند برگزار میشود.
دولت طالبان متعهد به عملیاتی کردن معاهده هیرمند
پس از برگزاری این جلسه مهم، وزیر نیرو بار دیگر در بیان تصمیمات اخذ شده در این جلسه گفت: مطابق گزارشهای ارائه شده در این جلسه، دولت طالبان متعهد به عملیاتی کردن معاهده هیرمند و پرداخت حقابه ایران بر اساس این معاهده شده است.
محرابیان تاکید کرد: دولت برای تأمین منابع آب هیرمند گامهای جدی تعریف کرده و بر اساس برنامهریزی انجام شده ما حقابه ایران از رود هیرمند را وصول خواهیم کرد.
اجازه نخواهیم داد حق مردم ما تضییع شود
همچنین سید ابراهیم رئیسی رئیس جمهور در سفر به سیستان و بلوچستان ضمن دادن اخطار به حاکمان افغانستان تاکید کرد: اگر کارشناسان ما کمبود آب را تأیید کنند حرفی نداریم وگرنه اجازه نخواهیم داد حق مردم ما تضییع شود؛ حرف من را جدی بگیرید تا بعداً گلایه نکنید.
طالبان: آب کافی وجود ندارد
طالبان هم در پاسخ به سخنان رئیسجمهور اعلام کرده بود «از اینکه در سالهای اخیر در افغانستان و منطقه خشکسالی رخ داده و سطح آب پایین آمده است، بهشمول دریای هلمند تعداد زیادی از ولایات و مناطق کشور از خشکسالی رنج میبرند و آب کافی وجود ندارد».
در بخش دیگری از این جوابیه آمده است: «اما به شرطی که ذخایر آبی ما به حدی برسد که اگر آن را به ایران رها کنیم، صدها کیلومتر را در رودخانه خشک هیرمند طی میکند و به ایران میرسد. در حال حاضر در سد کمال خان آبی وجود ندارد و اگر آب سد کجکی رها شود به آنجا نخواهد رسید»
اکنون حواشی بر سر این موضوع فزونی یافته و کارشناسان معتقدند که این امر نیازمند پیگیری دستگاه دیپلماسی برای برخورداری حقآبه رودخانه هیرمند است.
هشدار درباره وضعیت نامناسب تالاب هامون
درباره موضوعات زیست محیطی هامون به سراغ داوود میرشکار مدیرکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان رفتیم وی در این زمینه به خبرنگار مهر گفت: رایزنی با افغانستان توسط وزارت امور خارجه و وزارت نیرو و همچنین چند دستگاه نظارتی در رابطه با تالاب هامون در دستور کار قرار گرفته و اقدامات انجام شده است و متأسفانه سازمان محیط زیست جزوه این کارگروه برای انجام رایزنیهای نیست.
تالاب هامون در حال حاضر وضعیت نامناسبی به دلیل مدیریت خصمانه کشور افغانستان دارد جلوی ورود آب به ایران با سدها و بندهای متعدد افغانستان گرفته شده است.
وی با اشاره به اینکه تالاب هامون در حال حاضر وضعیت نامناسبی به دلیل مدیریت خصمانه کشور افغانستان دارد، گفت: جلوی ورود آب به ایران با سدها و بندهای متعدد افغانستان گرفته شده.
بالاترین حجم آب تالاب هامون از هیرمند بود
میرشکار با اشاره به اینکه بالاترین حجم آب تالاب هامون از هیرمند بود که در حال حاضر بند کجکی و ارغنداب همچنین بند کمال خان مانع ورود آب به ایران است، بیان داشت: تصاویر ماهوارهای نشان میدهد که طی ۵ سال گذشته تاکنون حجم زیادی آب در این محدوده قرار داشته ولی متأسفانه به سمت ایران رهاسازی نشده است.
مدیرکل محیط زیست استان سیستان و بلوچستان با تاکید بر اینکه عدم ورود آب به ایران در منطقه تالاب هامون از نظر زیست محیطی فاجعه آفرین بوده است و همچنین افزایش سطح تبخیر را به همراه دارند گفت و گو با ورود آب باید سیستم تالاب هامون را احیا کنیم و متأسفانه این مسئله نه تنها در ایران بلکه در افغانستان هم به مرور مشکل ساز خواهد شد و واقع زیست محیطی به دلیل افزایش سطح تبخیر خواهد داشت.
۸۰ درصد از شغل و امورات زندگی مردم منطقه سیستان و بلوچستان به تالاب هامون وابسته است
میرشکار با بیان اینکه ۸۰ درصد از شغل و امورات زندگی مردم منطقه سیستان و بلوچستان به تالاب هامون وابسته است گفت الان خوب شدن تالاب کشاورزی صیادی و دامداری در حال حذف شدن است و آسیب به مردم و معیشت آنها وارد شده و البته بیشتر جایگزین در دستور کار ارگانهای ملی و استانداری در کنار رایزنی برای ورود آب به تالاب هامون در ایران است.
گرد و غبار، تضعیف پوشش گیاهی، مشکل تأمین آب شرب و آسیب به حیات وحش از عمده مشکلات ناشی از آسیب به هامون است
افزایش گرد و غبار و تضعیف پوشش گیاهی
وی گفت: با عدم وجود آب در هامون پوشش گیاهی منطقه به شدت ضعیف شده و سبب شده بادهای ۱۲۰ روزه گرد و غبار زیادی را در منطقه به همراه داشته باشند و تعداد روزهای ناپاک و ناسالم هم افزایش یافته و این موضوع تبعات بهداشتی برای مردم منطقه دارد.
از مشکل تأمین آب شرب به اهالی سیستان و بلوچستان و زاهدان تا آسیب به حیات وحش
وی بیان داشت: همچنین به غیر از مسئله اشتغال و سلامت مردم موضوع تأمین آب شرب به اهالی سیستان و بلوچستان و زاهدان هم بسیار حائز اهمیت است که با خشک شدن تالاب تحتالشعاع قرار گرفته و باید حتماً اقدامات لازم در جهت رفع این مشکل صورت گیرد از طرفی حیات وحش تالاب هم به شدت تحت فشار است و پرندگان مهاجر و غیر مهاجر زیادی در مرحله صیادی شکارچیان قرار گرفته اند.
حتی برخی از پستانداران هم به دلیل کم آبی در معرض خطر انقراض قرار دارند تنوع آبزی هم در حالی که در گذشته بسیار زیاد بوده و در حال حاضر از بین رفته است و همه این موضوعات نشان میدهد که باید اقدامات گسترده پرده و مهمی در جهت رفع این مشکل صورت گیرد.
تلاش برای پیگیری حق آبه ایران از هیرمند
همچنین سید حسین موسویفر؛ رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیطزیست در این زمینه گفت: سازمان محیطزیست فراتر از تعهدات خود عمل کرده است و اقدامات گستردهای برای پیگیری مسئله حقآبه انجام داده است، به لحاظ قانونی حل و فصل مشکلات حقآبه با دولتهای خارجی همجوار با وزارت نیرو در هماهنگی با وزارت امور خارجه است.
وی ادامه داد: مسؤولیت اولیه پیگیری حقوق رودخانههای مرزی با وزارت نیرو است، دستور اخیر رئیسجمهوری هم به وزارتخانههای نیرو و امور خارجه برای پیگیری بوده است. سازمان حفاظت محیطزیست در موضوع حقآبه یکسری حقوق تاریخی دارد، از جمله حقآبه تالاب هامون و معیشتهایی که تحت تأثیر بیآبی این تالاب در بحران قرار میگیرند.
موسویفر گفت: سازمان حفاظت محیطزیست انواع پیگیری را انجام داده است، از گفتگوی با واسطه با طرفهای افغانستانی، که متأسفانه طرف مقابل هیچ اقدام مثبتی انجام نداد و اصلاً با سازمان حفاظت محیط زیست همکاری نکرد. غیر از این در بخش داخل کشور هم پیگیریهای متعددی از وزارتخانههایی که مسؤول هستند، داشتیم. حتی با آژانسهای بینالمللی که به نوعی با مسأله سیستان درگیر هستند ارتباط گفتیم، ما از هر ابزاری برای برقراری حقآبه استفاده کردیم.
حقآبه، حق قانونی، تاریخی و بینالمللی ایران
رئیس مرکز امور بینالملل و کنوانسیونهای سازمان حفاظت محیطزیست گفت: ما امیدواریم طرف افغانستانی مجاب بشود که این حق قانونی، تاریخی و بینالمللی ایران داده شود. پیگیری مسأله حقآبه در کشور افغانستان را وزارت مربوط به آب و انرژی انجام میدهد که متناظر با وزارت نیرو در ایران است.
خواستار این هستیم که این موضوع به صورت قانونی و طبق یک فرمول مشخص حل و فصل بشود که تاکنون پاسخ مثبتی از این قضیه دریافت نکردهایم. از وزارت امور خارجه خواستهایم که با آژانسهایی که در مورد مسائل مربوط به تالاب و محیطزیست فعالیت میکنند مذاکرات اولیه را انجام دهد.
مسئله ابتدا باید بین این دو وزارتخانه در ایران و افغانستان به نتیجه برسد تا حقآبه محیطزیستی رها سازی شود. ما از این قضیه فراتر رفتیم و برای حل بهتر ماجرا گفتیم حاضریم برای حقآبه محیطزیستی خودمان مذاکره کنیم، در سطوح دو جانبه و بینالمللی؛ که با عدم همکاری طرف مقابل مواجه شدهایم که با دستور رئیس جمهوری امیدواریم این مشکل حل شود.
وی ادامه داد: ما خواستار این هستیم که این موضوع به صورت قانونی و طبق یک فرمول مشخص حل و فصل بشود که تاکنون پاسخ مثبتی از این قضیه دریافت نکردهایم. از وزارت امور خارجه خواستهایم که با آژانسهایی که در مورد مسائل مربوط به تالاب و محیطزیست فعالیت میکنند مذاکرات اولیه را انجام دهد.
موسویفر افزود: اولویت ما در شرایط همسایگی تعامل هست که به عنوان دو کشور همجوار به حقوق تاریخی و فراملی هم احترام بگذاریم، که اگر این اتفاق نیفتد میتوانیم از ابزارهای دیگر هم استفاده کنیم و راههای بینالمللی که تاکنون بررسی میکردیم اجرایی شود.
در مسئله حقآبه کوتاه نخواهیم آمد
وی گفت: با دستور رئیسجمهور امیدواریم به نتیجه مطلوب برسیم و اگر به نتیجه لازم نرسیدیم راهحلهایی که با وزارت امور خارجه مشورت کردیم را اجرایی میکنیم. سازمان حفاظت محیطزیست حداقل هفتهای یک بار موضوع حقآبهها، خصوصاً هامون را از وزارتخانههای مربوط پیگیری میکنیم و اگر نتایجی که باید حاصل نشود از راههای دیگر این مسئله را حل خواهیم کرد.
موسویفر در پایان گفت: به نفع منطقه است که این موضوع دو جانبه و به صورت برادری و با رعایت قانون حل شود، اگر به نتیجه نرسید قطعاً ابزارهایی در سطح بینالملل و سطوح دیگر از منظر محیطزیستی وجود دارد که متفاوت خواهد بود، اما در مسئله حقآبه کوتاه نخواهیم آمد و میخواهیم که این موضوع با برادری، احترام متقابل و حسن همجواری حل شود.
حق حیات مردم را با چیزی تعویض نمیکنیم / امیدواریم افغانستان پیام ما را دریافت کرده باشد
همچنین علی سلاجقه امروز در حاشیه جلسه هیأت دولت در جمع خبرنگاران درباره آخرین وضعیت پیگیری حقابه هیرمند، اظهار کرد: وزارت کشور در این زمینه کار خودش را انجام میدهد. این موضوع در مجامع بینالمللی قابل پیگیری است ولی افغانستان یکی از کشورهای همسایه ما است و ما سعی میکنیم که مراودات در قالب رایزنی طرفین انجام گیرد. آخرین بحث هم در سفر رئیس جمهور به استان سیستان و بلوچستان بود که وی به صورت جدی مطالبه کرد.
وی تاکید کرد: ما حق حیات مردم را با چیزی تعویض نمیکنیم و مدافع حدود و ثغور کشورمان و مردم هستیم و هیأت حاکمیت افغانستان هم امیدوارم این پیام را به خوبی دریافت کرده باشد هرچند این موضوع در بیانیه اول وزیر خارجه خود دادند تا حدودی به صورت مسالمت آمیز مطرح کردند و نشستهایی که میان دو کشور برگزار میشود، انشاءالله رویکرد مناسبی باشد.
دست خالی هامون چگونه پر میشود؟
آلارم خطر برای خشکسالی و آسیب به حیات وحش در تالاب هامون مدتی است روشن شده از طرفی مردم زاهدان و سیستان و بلوچستان هم زندگی، معاش و حتی آب شرب آنها با مشکل مواجه شده و اکنون باید هرچه سریعتر چارهای اندیشیده شود. دولت اعلام کرده که پیگیر این موضوع است و اکنون باید منتظر ماند و دید که دست خالی هامون چگونه برای مردم سیستان و بلوچستان پر میشود.
از مه آفرید تا زنجانی؛ ۹ سال از اعدام مفسد ۳ هزار میلیاردی گذشت/۴
سوم خرداد ماه سالروز بسته شدن پرونده عظیم مه آفرید خسروی اختلاسگر سه هزار میلیارد تومانی است.
خبرگزاری مهر، گروه جامعه؛ سوم خرداد سالروز بسته شدن پرونده یکی از بزرگترین فسادهای نظام بانکی کشور است، پروندهای که از نیمههای سال ۹۰ و با اتهام اختلاس ایجاد شده بود.
ماجرای پرونده از این قرار بود که گروهی موسوم به آریا و به ریاست مه آفرید امیر خسروی سه هزار میلیارد تومان اختلاس در بانک صادرات را انجام دادند، اختلاسی که رئیس وقت سازمان بازرسی کل کشور از آن با عنوان بی سابقهترین پرونده فساد مالی کشور یاد کرد.
به دنبال مطرح شدن این پرونده و انتشار اختلاس از بانک صادرات به دیگر بانکهای دولتی، غلامحسین محسنی اژهای دادستان وقت کل کشور مسئول نظارت بر رسیدگی به این پرونده شد و در رابطه با این اختلاس بزرگ گفت: چیزی که واقع شده جرم و فساد بزرگی است و باید درخور با آن برخورد شود.
محسنی اژهای اظهار کرد: رقم دریافتی کل شرکت امیر منصور آریا ۳ هزار میلیارد تومان بوده است؛ امروز در جامعه این سوال مطرح است که آیا فقط یک شعبه بانک صادرات در اهواز و یک شعبه در کیش میتواند درگیر این موضوع باشند و آیا میتوان قصور را به گردن آنها انداخت، این در شرایطی است که بیش از این دو شعبه درگیر بودهاند.
صدور کیفرخواست برای ۳۲ متهم پرونده اختلاس ۳ هزار میلیاردی
پس از آغاز رسیدگی به پرونده و گذشت سه ماه از بررسیها، از بیش از ۱۰۰ نفر تحقیق به عمل آمد و ۴۸ نفر نیز با قرار بازداشت موقت زندانی شدند و برای ۳۲ نفر از متهمان نیز کیفرخواست صادر شد.
اولین جلسه دادگاه پرونده اختلاس سه هزار میلیارد تومانی به ریاست قاضی سراج در شعبه اول دادگاه انقلاب اسلامی و در تاریخ ۲۹ بهمن سال ۹۰ برگزار شد.
به گفته نماینده دادستان صاحبان اصلی شرکت توسعه سرمایهگذاری آریا ۴ فرزند ذکور شخصی به نام منصور خان در منطقه شهرستان رودبار بودند و این برادران قبل از راهاندازی شرکت آبمعدنی داماش زندگی بسیار معمولی داشتند تا اینکه تصمیم به راهاندازی این شرکت گرفتند.
شرکت توسعه سرمایهگذاری امیر منصور آریا برای رسیدن به اهداف خود از هیچ اقدامی در آلودهسازی افراد و عوامل مؤثر دستگاهها فروگذار نکردهاند و طبق اسناد موجود دهها مورد پرداخت رشوه به کارکنان، مدیران بانکها و افراد و برخی دستگاههای اجرایی تحت عناوین مختلف صورت گرفته است
آنان در همان گام اول برای تسریع در روند اجرایی و پیشبرد اهداف خود، با ارتباطهای ناصحیح با برخی عناصر اجرایی و سیاسی و پرداخت رشوه اولین قدم را برداشتند و ثروتی کسب کردند و این ارتباطهای ناصحیح و پرداخت رشوه و کسب درآمد نامشروع به کام آنان شیرین آمد.
آنان در سال ۱۳۸۵ شرکتی به نام «توسعه سرمایهگذاری امیر منصور آریا» تأسیس کردند و برای رسیدن به اهداف خود از هیچ اقدامی در آلودهسازی افراد و عوامل مؤثر دستگاهها فروگذار نکردهاند و طبق اسناد موجود در پرونده، دهها مورد پرداخت رشوه به برخی از کارکنان، مدیران بانکها و افراد و برخی دستگاههای اجرایی تحت عناوین مختلف صورت گرفته است.
تحصیل ۲۸ تریلیون مال نامشروع توسط مه آفرید خسروی
به گفته نماینده دادستان اتهام متهم ردیف اول این پرونده به نام مه آفرید امیر خسروی افساد فیالارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور از طریق تبانی و فساد در شبکه بانکی کشور و توسل به روشهای متقلبانه و مجرمانه و اخذ میلیاردها تومان وجوه غیرقانونی، با علم به مؤثر بودن موضوع در مقابله و اضرار به نظام و مشارکت در کلاهبرداری کلان و تحصیل مال از طریق نامشروع جمعاً به مبلغ ۲۸ تریلیون و ۵۴۴ میلیارد و ۴۰۰ میلیون ریال با تشکیل و رهبری یک شبکه سازمانیافته برای ارتکاب جرایمی نظیر ارتشاء، اختلاس، کلاهبرداری، جعل و استفاده از اسناد مجعول و صوری، شرکت در پولشویی از طریق مصرف عوائد حاصل از جرم پرداخت بیش از سی فقره رشوه، استفاده از اسناد مجعول متعدد مرتبط با گشایشهای اعتبار اسنادی تنزیل شده و معاونت در جعل اسناد و تسهیل وقوع بزه اعلام کرد.
متهم ردیف اول پرونده به ۳۰ فقره رشوه اعتراف کرده بود که حدود ۱۴ فقره آن مربوط به خاوری مدیرعامل فراری بانک ملی بوده است
به گفته قاضی سراج رئیس دادگاه، متهم ردیف اول پرونده به ۳۰ فقره رشوه اعتراف کرده بود که حدود ۱۴ فقره آن مربوط به خاوری مدیرعامل فراری بانک ملی بوده است.
همچنین پرداخت ۲۴ میلیارد و ۵۰۰ میلیون ریال به رئیس شعبه گروه ملی بانک صادرات اهواز، پرداخت یک میلیارد و ۷۰ میلیون ریال به این فرد برای پرداخت به کارکنان شعبه مرکزی کیش، پرداخت ۹۰ میلیون ریال به متهم ردیف ۹ که یکی از مسئولان وزارت صنعت، معدن و تجارت است، پرداخت ۵۵۰ میلیون ریال به رئیس شعبه بانک پارسیان شعبه پامنار و بانک تات شعبه بازار مبل، پرداخت ۲۶۶ هزار دلار و ۳۵۰ میلیون ریال به یکی از مسئولان وزارت راه، پرداخت چند فقره رشوه به مبالغ ۱۱۳ هزار یورو و ۲۰۲ هزار یورو و ۸۰۰ میلیون ریال به افراد مختلف از جمله یکی از مسئولان وزارت راه و وزارت اقتصاد، پرداخت ۱۶۸ هزار یورو به مدیر کل راه و ترابری یکی از شهرستانها از جمله موارد مطروحه در زمینه پرداخت رشوه از سوی متهم است.
۵۰۰ متهم در پرونده ابر اختلاس بانکی
پس از اعلام عنوان اتهامی متهم ردیف اول، وی برای دفاع از خود اعلام کرد که تمامی اتهامات را قبول ندارد بلکه تنها برخی از آنها را خلاف قانون انجام داده است و اعلام کرد که رشوهها را برای امور خیریه پرداخت کرده است.
پرونده این اختلاس بزرگ از بهمن ماه سال ۹۰ آغاز شد و تا خرداد سال ۱۳۹۳ نیز ادامه داشت به گفته عباس جعفری دولت آبادی دادستان وقت تهران در پرونده ۳ هزار میلیارد تومانی ۵۰۰ نفر به عنوان متهم تخت تعقیب قرار گرفتند و برای ۶۰ متهم کیفرخواست صادر شد و سرانجام نیز با اعدام محکوم اصلی پرونده به پایان رسید.
اعدام پایان کار مه آفرید
سحرگاه روز شنبه سوم خرداد ماه سال ۱۳۹۳ حکم اعدام مه آفرید امیر خسروی از بابت افساد فیالارض از طریق شرکت در اخلال در نظام اقتصادی کشور با تبانی و فساد در شبکه بانکی و توسل به روشهای متقلبانه و مجرمانه و اخذ میلیاردها تومان وجوه غیرقانونی و شرکت در پولشویی و پرداخت رشوه اجرا شد.
کل رد مال پرونده فساد بزرگ بانکی خاتمه یافت
۷ اسفند سال ۹۵ بود که وکیلمدافع خانواده مهآفرید امیرخسروی و نماینده کل سهامداران شرکت توسعه سرمایه گذاری امیرمنصور آریا از خاتمه یافتن کل رد مال پرونده با تنظیم توافقنامهای با حضور معاون دادستان تهران و مجری حکم پرونده موسوم به فساد بانکی، خبر داد.
غلامعلی ریاحی گفت: در روز جاری طبق دستور معاون دادستان محترم تهران و مجری حکم پرونده موسوم به فساد بانکی با حضور مدیران بانک ملی ایران، استاندار خوزستان و مدیریت شرکت توسعه سرمایه گذاری امیرمنصور آیا و وکلای ورثه مه آفرید امیرخسروی، به منظور خاتمه دادن به قسمت رد مال پرونده، جلسهای در دفتر مجری حکم جناب آقای تورک تشکیل شد.
وی ادامه داد: با تهاتر مطالبات بانک ملی ایران بابت رد مال معادل ۱,۰۵۰ میلیارد تومان به صورت فروش و واگذاری وجوه حاصله از فروش شرکتها و انتقال سهام ۷ شرکت زیر مجموعه گروه آریا و واگذاری ۰۹/ ۶۸ درصد سهام شرکت گروه ملی صنعتی فولاد ملی ایران و موافقت با پرداخت ۱۵۰ میلیارد تومان از وجوه متعلق به گروه آریا که در اختیار قوه قضائیه است به مبلغ ۱۵۰ میلیارد تومان، کل رد مال پرونده با تنظیم توافقنامهای که به امضای کلیه حاضرین رسید، خاتمه پذیرفت.
پرونده اختلاسی که هنوز مفتوح هستند
با وجود اینکه ۹ سال از اعدام پرونده اختلاس ۳ هزار میلیارد تومانی میگذرد اما در طول این سالها پرونده اختلاس و فساد به پایان نرسید و دستگاه قضائی طی سالهای گذشته با مفسدان بسیاری برخورد کرده است نمونههایی همچون بابک زنجانی، رسول دانیال زاده، ریخته گران، متهمان بانک سرمایه و بسیاری دیگر از جمله اختلاسهایی بودهاند که طی ۹ سال اخیر رخ داده است و برخی از آنها هنوز مفتوح است.
مافیای معدل پشتپرده آزمون مدارس/۵
تقلب اتفاقی است که بهدلیل تاثیر نمرات آزمون در قبولی دانشگاهها سببساز ظهور و بروز نگرانی میان دانشآموزان شده است.
هر امتحان نهایی پایه دوازدهم یک گام موثر برای قبولی در دانشگاه، اگر سوالی در برگه امتحان بیجواب بماند موجی از رقیب و رفیق تو را پشت سر میگذارند تا خودشان بر صندلی دانشگاه بنشینند، این وضعیت را قوانین جدید ورود به دانشگاه ایجاد کرده است، حالا نمرات امتحانهای نهایی سهم ۴۰ درصدی در آزمون ورودی به دانشگاهها دارد و ۶۰ درصد باقی مانده برای همان کنکور سراسری است، قوانین و قواعدی که اگرچه مخالفان و موافقان زیادی دارد، اما روزهای آزمون و خطای خود را سپری میکند و کسی نمیداند نتیجه این روشِ سنجش و پذیرش چه خواهد شد، هرچه هست اگر تا دیروز دانشآموزان فقط نگران تقلب یا تخلف در کنکور بودند حالا باید بار سنگین این نگرانی را در تک تک امتحانهای نهایی به دوش بگیرند، درست مانند روزهای گذشته که وقتی خبر رسید، سوالات آزمون دینی چند دقیقه بعد از شروع امتحان در فضای مجازی دست به دست میشود، بهگفته علی امرایی، عضو کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت در گفتگو با خبرآنلاین: «برخی سوالهای امتحان نهایی امسال کمتر از ۲۰ دقیقه بعد از آغاز فرآیند آزمون در سطح فضای مجازی منتشر شد.»
مدیریت امنیت آزمونها که با شماست
خبر لو رفتن سوالات امتحان نهایی که در رسانهها منتشر شد کافی بود تا رئیس مرکز ارزشیابی و تضمین کیفیت وزارت آموزش و پرورش را وادار به واکنش کند، محسن زارعی درباره دست به دست شدن سوالهای امتحان در فضای مجازی به رسانهها گفت: «ما هیچ وقت ادعا نکردیم انتشار سوالات را به صفر برسانیم، چراکه مدیریت فضای مجازی دست ما نیست، … ضمن آنکه آزمونها تشریحی هستند و این خیلی کار مشکلی است که [دانشآموزان در جلسه امتحان]پاسخهای سوالات تشریحی را دریافت کنند، … ما خودمان هم اعلام کردیم ساعت ۸ و نیم صبح سوالات را منتشر میکنیم. مسئله ما این است که کسی نتواند داخل حوزه امتحانی پاسخی را دریافت کند.».
اما امرایی در پاسخ به واکنش رئیس مرکز ارزشیابی وزارت آموزش و پرورش میگوید: «مدیریت فضای مجازی در اختیار شما نیست، اما مدیریت امنیت آزمونها که با شما است، اگر امنیت آزمونهای نهایی با وسعتی که دارد، تامین نشود سوالات بهبیرون از جلسه آزمون درز میکند، جالب اینکه آموزش و پرورش میگوید دستگاهی که سوالات را به بیرون از جلسه ارسال میکند، دیگر نمیتواند جوابها را دریافت کند، اما وقتی امکان ارسال سیگنال وجود دارد آیا امکان دریافت سیگنال که جواب سوالها هست، وجود ندارد؟ مگر اینکه فرد و عوامل متخلف حین جلسه شناسایی شوند، جالب اینکه با این وضعیت مسئولان گفتهاند خودشان میخواهند سوالها را ساعت هشت و نیم منتشر کنند، اینکه روش مناسبی نیست، شما که وضعیت را میبینید، با این اقدام امکان تقلب بالا میرود.»
تقلب در ماهیت طرح جدید… / اعتراض احتمالی به نتایج کنکور امسال
جدا از حواشی یکی دو روز اخیر درباره لو رفتن سوالهای کنکور، روش جدید سنجش و پذیرش برای ورود به دانشگاه از همان روزهای اول با چالشی بهنام ظرفیت تقلب و تخلف همراه بود، حتی در یکی دو مورد عضو مجمع تشخیص مصلحت نظام با ارسال نامه به ابراهیم رئیسی، رئیسجمهور این امکان را تذکر داد. احمد توکلی که رئیس هیات مدیده دیدهبان شفافیت و عدالت است در بخشی از نامه بلند خود به رئیسی نوشت: «وزارت آموزش و پرورش با کدام زیرساخت و چگونه میتواند امنیت امتحانات نهایی را ۳۰ بار در سال تضمین کند؟… درصورت اعمال تاثیر نمرات امتحانات نهایی بهشکل قطعی، با سونامی تقلب در امتحانات نهایی رو به رو خواهیم شد.»
شاید حالا خبری از سونامی تقلب در امتحانهای نهایی اخیر نباشد، اما حداقل میشود پذیرفت نشانههایی از آن در آزمون اخیر دیده شد، امرایی دراینباره به خبرآنلاین میگوید: «در یک سال ۳۰ مرتبه آزمون نهایی در مدارس برگزار میشود که تامین امنیت آن برای برگزار کنندههای آزمون سخت است، برای همین هم امروز شاهد لو رفتن سوالهای آزمونهای نهایی هستیم. این درحالیست که آموزش و پرورش خودش درگیر یکسری مشکلات مانند رتبهبندی معلمان و نارضایتی آنها است، لذا اجرای آزمونهای نهایی برای آموزشوپرورش بسیار سخت است و این وزارتخانه زیرساختهای لازم برگزاری آزمون با این درجه اهمیت را ندارد. سیاستگذاران چیزی گردن وزارت آموزشوپرورش انداختند که توان اجرای آن را ندارد. با این روش اتفاق تلخی که رخ میدهد فروپاشی اخلاق میان دانشآموزان است، یعنی تقلب میان آنها افزایش پیدا میکند و نهادینه میشود، چراکه با وضعیت فعلی کسیکه نمره بالاتر بگیرد موفق میشود.»
درهمینباره محمدرضا نیکنژاد، معلم و کارشناس آموزش به خبرآنلاین میگوید: «تقلب در کنکور وجود داشته و چند دهه هست دارد اتفاق میافتد، اما مسئولان برگزاری آن اعلام میکنند چنین چیزی وجود ندارد، درحالیکه در چند سال گذشته مجلس و قوه قضائیه به آن ورود کرده است، وقتی در آزمون سراسری با آن همه دقت خطا و تقلب وجود دارد دیگر چه انتظاری از آموزشوپرورش داریم که هزاران حوزه امتحانی دارد، بنابراین با توجه به گستردگی فضای مجازی حتما تقلب رخ میدهد، اما به نظر میرسد کسانیکه این طرح را مطرح کردند چندان به آن توجه نکردند.»
او ادامه میدهد: «همین ناراضی بودن و اعتراضهای معلمها از مشکلات بزرگ برگزاری آزمون نهایی است، وقتی معلمها از وضعیت خود رضایت نداشته باشند در جلسه آزمون به عنوان ناظر روی آنها اثر میگذارد و دیگر دقت لازم را ندارند. گاهی حقالزحمت معلمها بهعنوان ناظر امتحانات یک سال بعد پرداخت میشود و آنها انگیزهای ندارند در آزمونها ناظر شوند، حتی مدتها قبل شاهد بودم مدیر مدرسهای اسم معلمها را بهعنوان ناظر اعلام میکرد، اما روز برگزاری امتحان نهایی از جای دیگر بهجای معلم دانشجو میآورد تا مراقب جلسه آزمون باشند. دانشجو هم اقتدار یک معلم برای نظارت آزمون را ندارد.»
نیکنژاد به خبرآنلاین میگوید: «مسئله خیلی پیچیده است، دانشآموزانی که قصد تقلب دارند دیگر بچههای ۲۰ سال قبل نیستند آنها انواع ابزارها را در دسترس دارند و میتوانند تقلب کنند، لذا نیاز به فکر اساسی داریم، به نظر میرسد این قوانین جدید برای ورود به دانشگاهها مشکلات جدیدی ایجاد کرده و حرف و حدیثهایی میان دانشآموزان و خانوادهها درباره کنکور بوجود میآورد، طوریکه پیشبینی میشود موقع اعلام نتایج قبولی دانشگاهها شاهد اعتراضات گسترده دانشآموزان و خانوادهها باشیم.»
مافیای معدل و مدارس غیرانتفاعی
اینکه آموزش و پرورش ظرفیت برگزاری آزمونهای متعدد با امنیت بالا را دارد یا ندارد یکسوی کلاف سردرگم قوانین جدید پذیرش دانشجو برای دانشگاه است، اما اینکه این قوانین سبب شدند عدالت آموزشی ظهور و بروز کند یا نه سوی دیگر، امرایی دراینباره به خبرآنلاین میگوید: «مافیای جدیدی در نظام سنجش و پذیرش بوجود آمده تحت عنوان مافیای معدل، قرار بود کمر مافیای کنکور را بشکانیم، اما خودمان شکست خوردیم، یک شاخه دیگر از مافیای معدل مافیای مدارس غیرانتفاعی است.»
او ادامه میدهد: «تاثیر قطعی معدل بهضرر داوطلبان مناطق محروم است و بهعدالت آموزشی کمکی نمیکند، امروز مافیای جدیدی ایجاد شده است، الان دانشآموزان هم برای ۶۰ درصد تاثیرگذاری کنکور کتابهای کمک آموزشی خریداری میکنند چراکه کسی از ۶۰ درصد اثرگذاری غافل نمیشود و هم برای تاثیرگذاری ۴۰ درصدی معدل در قبولی ورود به دانشگاهها کتابهای کمک آموزشی برای امتحانات نهایی را خریداری میکنند. دراین وضعیت داوطلبان مناطق محروم در استانهایی مانند سیستانوبلوچستان یا ایلام تا قبل این شرایط فقط کتاب تست کنکور میخریدند، اما الان باید کتابهای کمکی برای آزمون تشریحی نهایی هم بخرند، با این وضعیت گردش مالی برای ورد به دانشگاهها حداقل سه برابر شده است.»
عضو کمیسیون آموزش دیدهبان شفافیت و عدالت بیان میکند: «نکته دیگر ایجاد مافیای مدارس غیرانتفاعی است، هرکسی در مدرسه بهتری تحصیل کند معدل بیشتری میگیرد، ۶۰ الی ۷۰ میلیون پول میدهند تا آموزش بهتری بگیرند، کسیهم که پول ندارد باید در مدرسه دولتی تحصیل کند، مدرسهای که کلاسهای فوقالعاده برای دانشآموزان ندارد، ولی کسیکه در غیرانتفاعی درس میخواند در امتحان نهایی موفقتر میشود، خواهید دید کسانیکه در مدارس غیرانتفاعی هستند در امتحانات نهایی چهطور خوش بدرخشند، گردش مالی مدارس غیرانتفاعی بسیار بالا است.»
افشای راز نقشه گنج های واقعی در ایران!/۵
در این خبر روایتی از افشای نقشه گنج های ایران گفتهایم.
شاید باور نکنید که از ابتدای هزاره دوم در قسطنطنیه و بغداد گنجنامههای قلابی از سوی گروههای زیرزمینی رواج پیدا کرد که امروزه نمونههای تقلبی این نقشهها در موزهها نگهداری میشود. پژوهشها نشان میدهد برخی از اسناد تاریخی مهم که در گذشتههای دور نگاشته شده است تنها وجود گنجهای تقلبی را آشکار میکنند و تاکنون معلوم نیست که نقشه گنج واقعی در ایران وجود داشته باشد.
دکتر رحیم ولایتی، رئیس موسسه باستان شناسی دانشگاه تهران درباره افسانههای جعلی و گنج نامهها میگوید: نقشه گنج چیزی جز خرافات نیست، ولی متاسفانه به دلیل عدم آگاه سازی و آموزش عمومی در رابطه با غارت اموال باستانی و فرهنگی مردم دچار یک نوع عقب ماندگی، توهم و خرافات شده اند، اما حقیقتا نمیتوان احتمال وجود نقشه گنج واقعی در ایران را قویا رد کرد! به هر حال ممکن است که فردی در گذشته اموالی را دفن کرده و برای آن نقشهای کشیده باشد که مکان آن را فراموش نکند و یا آن را به نسلهای بعدی منتقل کند. همچنین خزانههای پادشاه نیز در مواقع بسیار ضروری تخلیه و به مکانی که تعداد بسیار بسیار کمی از بالاترین مقامات اطلاع داشتند منتقل و دفن میشد و برای آن نقشهای نیز تهیه میکردند که برای خواندن آن اطلاعات بسیاری نیاز بود که فقط همان افراد از آن اطلاع داشتند و در اکثر آنها نیز اطلاعات غلط جای داده میشد.
بسیاری از دارندگان این نوع نقشهها ادعا میکنند که نسخه آنها اصل بوده و هنگامی که از آنها سوال میشود “چرا خود به دنبال گنج نرفتهاند و حاضرند نقشه گنج خود را بفروشند؟ ” بهانههایی ازقبیل نداشتن امکانات، نداشتن دستگاه گنج یاب، عدم توانایی مالی در تامین هزینههای کاوش و … را ذکر میکنند و همان طور که مشخص است این دلایل چیزی جز بهانه برای فروش نقشه گنج نیست، زیرا اگر کسی دارای نقشه گنج واقعی در ایران باشد هر طور که شده برای پیدا کردن آن اقدام میکند و حاضر نیست آن را به فروش برساند. پیشنهاد ما به کسانی که در این وادی هستند این است که به جای گوش دادن به این افراد با خرید دستگاه فلزیاب و همچنین بالا بردن اطلاعات تاریخی و تجربه خود، در مکانهایی که دارای نشانههای گنج هستند اقدام به کاوش کنند.
بررسیهای انجام شده روی نسخههای خطی گنج نامههای مشهور در ایران در اصالت آنها تردید ایجاد میکند. بسیاری از این نسخههای خطی جعلی بوده و قدمت آنها به دوره قاجاریه میرسد.
«فرزندگریزی»؛ علت و علاج/۵
مینا اینانلو
وقتی زن و مرد، برای گذران زندگی با مشکل مواجهاند چگونه میتوانند مسئولیت به دنیا آوردن فرزندی را بپذیرند؟ در برابر این پرسش چنین پاسخی نیز مطرح میشود که نباید فقط از منظر عقلِ محاسبهگر به این مساله نگریست و باید به همه مواهب فرزندآوری توجه کرد.
سالهاست نرخ رشد جمعیت در کشور سیر نزولی به خود گرفته است. پارسال اما شیب سراشیبی فرزندآوری تندتر شد. در سال ۱۴۰۱، روند فرزندآوری به پایینترین نقطه در ۱۱ سال اخیر رسید. براساس آمارهای سازمان ثبت احوال کشور، در ۱۰ ماهه نخست سال گذشته، ۸۹۳ هزار و ۷۸۶ نفر در کشور به دنیا آمدهاند که نسبت به تولد ۹۳۷ هزار و ۷۴۹ نفر در ۱۰ ماهه سال پیش از آن(۱۴۰۰)، کاهش ۴۴ هزار نفری (حدود ۴.۷ درصد کاهش) را نشان داد.
در این پیوند، بسیاری از ناظران و کارشناسان بروز وضعیتی را که نامش میتوان «فرزندگریزی» نهاد و در میان زوجهای جوان نمود بیشتری دارد، عامل اصلی سراشیبی فرزندآوری بیان میکنند.
لزوم توجه به این روند، واکاوی دلایل زمینهساز و پیامدهای آن سبب شد پژوهشگر ایرنا با «امیرمسعود امیرمظاهری» عضو هیات علمی واحد تهران مرکزی دانشگاه آزاد اسلامی و «محسن مسعودیان» جامعهشناس و مدرس دانشگاه گفتوگو کند.
الهیات، سنتها و مساله فرزندآوری
مسعودیان در خصوص دلایلی که به کاهش باروری منجر میشود، میگوید: دنیاگرایی و عقلگراییِ محض مدرنیزاسیون در ایران باعث شده تا نیروهای سنتی و الهیاتی، کمتر در میان اقشار مختلف جامعه نفوذ پیدا کند و در مجموع انسان به سمت خودخواستن و منفعتطلبی بیشتر پیش رود که همین امر باعث توجه کمتر به تاهل و باروری شده است. به عبارتی شهرنشینی مفرط، تجملات، دینگریزی، عدم مسئولیتپذیری و ترس از آینده مبهم اقتصادی، جوانان را بیشتر به سمت مجرد زیستن سوق داده است که اینها در کل باروری را کاهش میدهد.
این دانشآموخته حوزه رفاه اجتماعی در دانشگاه علامه طباطبایی میافزاید: «امیل دورکیم» جامعهشناس فرانسوی معتقد است دین در جوامع سنتی حافظ خانواده گسترده بوده، زیرا دین دستور به وفاداری، فرزندپروری و تولید مثل داده است. اما از بین رفتن خانواده گسترده و تبدیلشدن آن به خانواده هستهای و کنارگذاری تدریجی دین، سببشده فردگرایی افراطی جایگزین وفاداری شود.
مسعودیان: برخی زوجها چون خود را قربانی خواستههای افراطی والدینشان در طول تربیت و پرورش میدانند، حاضر نیستند به سبب القاء خواستهها و تمایلاتشان به فرزند آینده، بارور شوندبه گفته مسعودیان، هر چه باورهای مذهبی کمرنگتر شود، اعتقاد به همبستگی و روح احساس جمعی کمترشده و طلاق و فروپاشی خانوادگی افزایش خواهد یافت؛ اتفاقی که غرب در سدهی اخیر به شدت با آن مواجه است و حتی در برخی از کشورهای اروپایی اشکال جدیدی از خانواده، جایگزین شکلِ سنتی آن شده است و این یعنی باروریها کمتر شده و در عمل فرزندآوری به محاق خواهد رفت.
فرزندآوری در ترازوی سود و زیان مادی
مسعودیان به رشد و گسترش منفعتطلبی در افراد جامعه و تاثیرش بر باروری اشاره کرده و میافزاید: عامل دیگر در زمینه فرزندآوری و رشد جمعیت، رضایتمندی اقتصادی شهروندان است. به سبب منفعتطلبی انسانِ امروزی، خانوادهها برای فرزنددار شدن از عقل محاسباتی سود و زیان استفاده میکنند.
به گفته این جامعهشناس، آنها با خود تحلیل میکنند که آیا فرزندآوری برایشان نفع مادی خواهد داشت یا نه. با این حساب اگر هزینههای فرزندآوری را بالاتر از میزان درآمدشان ارزیابی کنند، حاضرند از آوردن فرزند انصراف دهند. چنین رویکردی فرزند را همچون یک کالای مصرفیِ محض میداند و نسبت به مواهب فرزندآوری و حضور آن بیاطلاع است.
دستاندازهایی از جنس نگرانیهای تربیتی و اخلاقی
این جامعهشناس در ارتباط با برخی باورهای رایج در جامعه و تاثیرش بر باروری ادامه میدهد: رویکرد دیگری که باعث عدم فرزندآوری میشود، ناتوانی در تربیت درستِ فرزندان است. زن و شوهرها گاه چون روند تربیتی خود را شکست خورده میپندارند، از لحاظ تربیت کردن فرزند آینده خود واهمه دارند.
آنها گمان میکنند در تربیت فرزندشان شکست خواهند خورد و در نهایت، فرزند بلای جان خود و جامعهشان خواهد شد. یا اینکه چون خود را قربانی خواستههای افراطی والدینشان در طول تربیت و پرورش میدانند، حاضر نیستند به سبب القاء خواستهها و تمایلاتشان به فرزند آینده، بارور شوند.
از سوی دیگر برخی از متفکران متاخر و معاصر، فرزندآوری را امری غیراخلاقی میدانند. به نظر آنها، به دنیا آوردن انسانی دیگر، اضافهکردن رنجی به رنجهای جهان است. در صورتی که مخاطبان و پیروان چنین اندیشهورزانی، راه عقل را بر خود بسته و کورکورانه تلقیات آنها را به غلط درستترین ایده میدانند و از این ایدهها حمایت و آن را تبلیغ میکنند.
الزامات ترویج فرزندآوری از دریچه «پنجره جمعیتی»
امیرمسعود امیرمظاهری نیز در رابطه با ضرورت ترویج فرزندآوری در جامعه میگوید: یکی از مسائل بسیار مهم در جمعیتشناسی، بحث «پنجره جمعیتی» است؛ به این معنا که هر چه جمعیت جامعهای جوان باشد، آن جامعه فرصتهای رشد اقتصادی بیشتری دارد و هر چه جمعیت جامعهای سالخورده یا رو به سالخوردگی باشد، آن جامعه نیروی جوان و فعال کمتری برای اشتغال و تولید خواهد داشت. بنابراین یکی از بحثهای مهم در جمعیتشناسی به ویژه در سالهای اخیر بالارفتن سن ازدواج در میان مردان و زنان است؛ امری که به جامعه روستایی هم سرایت کرده.
این استاد دانشگاه میافزاید: یکی از الزامات ترویج فرزندآوری، توجه به موضوع برهم خوردن توزیع و ترکیب جمعیتی در کشور به دلیل کاهش ازدواج و باروری است زیرا توزیع باروری با توجه به تغییراتی که به وجود آمده، در مناطق مختلف کشور هم از نظر مکانی و هم از نظر ترکیبات دینی و قومی یکسان نیست. برای مثال نرخ باروری در مناطق حاشیهای که از مرکز دورتر است، بالاتر بوده و این امر خود میتواند فقر یا انحرافهای اجتماعی را به دلیل شرایط زندگی آنها تشدید کند. از طرفی، یکی دیگر از الزامات توجه به بحث فرزندآوری از بُعد غربالگری جمعیتی است که به واسطه آن، تولد فرزندانی که دارای نواقص زیستی و یا ژنتیکی هستند، کنترل شود.
وقتی زوجین، به سختی زندگی روزمره را میگذرانند
به گفته امیرمظاهری، در جامعه مدرن به ویژه در شهرها، سبک زندگی تغییر یافته و این سبک، تمایل به ازدواج و فرزندآوری را دچار مشکل کرده و در نتیجه آن، بُعد خانوار کوچک شده است. برای مثال با خانوادههایی با یک یا دو فرزند روبهرو هستیم که این وضع کاهش ارتباطات اجتماعی را به دنبال داشته است.
از طرفی با توجه به شرایط اقتصادی که زوجین به سختی زندگی روزمره را میگذرانند، آنها از فرزندآوری و متحملشدن هزینههای نگهداری فرزند خودداری میکنند. حتی اگر این افراد دارای مسکن یا اشتغال باشند، باز شرایط دشوار اقتصادی به مانعی برای آنها برای فرزندآوری تبدیل شده است.
به سمت جامعهای میرویم که نه نشاط دارد و نه صندوقهای بازنشستگیِ سرِپا
امیرمظاهری: نمیتوان سیاست و راهبرد یکسان و واحدی را در مناطق مختلف پیشنهاد داد و اجرا کرد. در جاهایی سیاست باید به سمت افزایش جمعیت و در جاهایی سیاستهای جمعیتی باید به سمت حفط تعادل جمعیتی باشدامیرمظاهری با وجود برجسته دانستن بحث دشواریهای اقتصادی در مساله فرزندآوری، به پیامدهای تغییر هرم سنی جمعیت به سمت سالمندی اشاره کرده و میگوید: وجود فرزند به نشاط، شادمانی اجتماعی و همچنین به جوانی جمعیت کمک کند و کاهش باروری، جامعه را از این مواهبت دور میکند.
از طرفی کاهش باروری سبب تغییر در توزیع و ترکیب جمعیتی در مناطق مختلف کشور میشود و افزایش باروری در میان طبقات فقیر جامعه به تشدید فرهنگ فقر منجر شده که میتواند بسیاری از مسائل قومی وانحرافهای اجتماعی را به دنبال داشته باشد.
همچنین، عدم فرزندآوری باعث کاهش ارتباطات اجتماعی میشود؛ به این معنا که تعداد فرزندان کم در خانواده یا تک فرزندی به معنای عدم داشتن عمو، عمه، خاله و دایی در آینده برای فرزنداناین افراد است.
وی ادامه میدهد: تغییر هرم سنی جمعیت به سمت سالمندی سبب میشود تقاضای افراد برای خدمات پزشکی و درمانی بیشتر شود و در نتیجه صندوقهای بازنشستگی نیز با مشکلاتی رو به رو شوند.
چه باید کرد؟
امیرمظاهری درخصوص راهکارهای افزایش جمعیت میگوید: یکی از نکات بسیار مهم که باید همواره به آن توجه داشته باشیم، این است که با توجه به متفاوت بودن شرایط مناطق روستایی و شهری کشور، نمیتوان سیاست و راهبرد یکسانی را در مناطق مختلف پیشنهاد داد و اجرا کرد. در جاهایی سیاست باید به سمت افزایش جمعیت و در جاهایی سیاستهای جمعیتی باید به سمت حفط تعادل جمعیتی باشد.
وی میافزاید: اگرچه مکانیسمهای تشویقی برای فرزندآوری باید وجود داشته باشد اما این روشها نباید به تقویت فرهنگ فقر منجر شود، بلکه باید فرصتهای اشتغال و اجتماعی جدید را در اختیار افراد قرار دهد. یکی از مسائلی که در جامعه شهری کنونی با توجه به تغییرات سبک زندگی به وجود آمده، وجود فاصله مکانی بسیار میان فرزندان ازدواجکرده و والدین است. چنین وضعی سبب میشود بحث مراقبت از فرزندان در هنگام اشتغال زن و مرد با سختی بسیار مواجه شود؛ بنابراین برای رفع چنین مشکلاتی باید مکانهایی برای مراقبت و نگهداری از فرزندان فراهم شود تا کارکنان ادارات و سازمانها با فراغ بال بیشتری به کار خود ادامه دهند و همچنین از فرزندآوری ناامید نشوند.
مسعودیان نیز در این زمینه به راهکارهایی اشاره کرده و میگوید: جمعیت باید تابعی از امکانات و منابع موجود و قابل دسترس کشورها باشد. در ایران باید متناسب با منابع و امکانات موجود هر دهه، میزان جمعیت مطلوب توسط دستگاههای ذیربط و سیاستگذارن جمعیتی اعلام شود.
به گفته این جامعهشناس، از عوامل تشویقی به فرزندآوری میتواند مشوقهای اقتصادی باشد. مشوقهای اقتصادیِ مداوم، انگیزه برای فرزندآوری را بیشتر میکند. وقتی در فیش حقوقی کارکنان و کارگران، سهم حق اولاد قابل توجه باشد، افراد دغدغههای اقتصادیشان کاهش یافته و حتی برای فرزنددار شدن انگیزه پیدا میکنند. یکی دیگر از عوامل تشویقی، قوانین حمایت از مادران شاغل است. از مرخصیهای بلندمدت و یا کار از خانه گرفته یا نزدیکی مهدهای کودک به محل شغل مادران، همگی میتواند تاثیر به سزایی در رونق مادر شدن داشته باشد.
مشوقهای اقتصادیِ مداوم، انگیزه برای فرزندآوری را بیشتر میکندوی ادامه میدهد: به جای حمایتهای فرهنگی و تبلیغی دولتی و حکومتی، باید از نهادهای مدنی برای تبلیغ فرزندآوری و پذیرش اجتماعی کنش فرزندآوری استفاده کرد. نهادهای مدنی و سمنها باید به نقش و عملکرد خانواده و قدرتمندی آن در امور مختلف اشاره کنند و آسیبهای لطمهخوردن به خانواده و عدم فرزنددارشدن را بارها به اطلاع به عموم شهروندان برسانند.
از دید مسعودیان، هر چه جامعه از پویایی و جوانی خالی و تهی باشد، ناامیدی، دلسردی و افسردگی در آن جامعه بیشتر خواهد شد، در نتیجه همبستگیهای اجتماعی متزلزلشده و فردگرایی و منفعت طلبیها افزایش پیدا خواهد کرد.
از حقوق لاکچری اساتید دانشگاه تا یافتن شغل دوم/۵
استادی دانشگاه روزی یکی از شغلهای محبوب جوانان کشور بود، هم به دلیل جایگاه اجتماعی و هم به دلیل حقوقهای لاکچری؛ حالا اما سفره درددل اساتید با موضوع درآمد پایینشان باز شده است و از مسؤولان گلایه دارند که چرا کمتر به بحث حقوق اساتید توجه دارند.
«علم بهتر است یا ثروت؟!» موضوع کلیشهای انشای دوران دبستان است که همگی در پاسخ به آن «علم» را مینوشتیم و هزاران دلیل و برهان میآوردیم که علم به این دلیل و آن دلیل بهتر است از ثروت.
چند سالی است اما برخی ثروت را بهتر از علم میدانند و آنها هم البته هزاران برهان و دلیل میآورند که اگر ثروت داشته باشی میتوانی علم را هم بخری و اینطور و آنطور.
البته که نظر بیشتر افراد فرهیخته این است که علم و ثروت باید مکمل یکدیگر باشند و از علم باید بتوان ثروت هم استخراج کرد.
اما پای صحبت اساتید دانشگاه که نماد علم آموزی در هر جامعهای هستند بنشینیم، این روزها دل پری از سفرههای کوچک شده و مشکلات بزرگ شدهشان دارند.
آنها که روزی حقوقهای ماهانهشان زبانزد بود و همه تلاش میکردند تا استاد دانشگاه شوند تا علاوه بر جایگاه اجتماعی از حقوق خوبی هم برخوردار باشند امروز به اندازهای از حقوقهایشان گلایه دارند که یکی از آنها حقوق خود را با یک کارگر ساده مقایسه میکرد.
یکی دیگر از آنها میگفت: اصلا مسائل مالی به کنار، ما میخواهیم جایگاه اجتماعیمان با این وضعیت حقوقهایمان لطمه نخورد، وقتی من مجبور به مسافرکشی بجز تدریس باشم و اتفاقا مسافرم دانشجویم باشد چه جایگاه اجتماعی برای من استاد دانشگاه باقی میماند.
با استاد دانشگاه علمی کاربردی نیز در این باره صحبت کردیم، وی گفت: مساله مالی و عدم تناسب با تورم مهمترین دغدغه امروز اساتید دانشگاه است، متاسفانه پرداختی دانشگاهها که بر اساس مصوبات وزارت علوم است، اصلا قابل مقایسه با حقوق ساعتی یک کارگر ساده هم نیست.
استاد دیگری که از اساتید حقالتدریس دانشگاه است، گفت: فاصله زیادی بین درآمد یک مدرس حقالتدریسی در دانشگاه با استادی که بهصورت رسمی جذب دانشگاه شده، وجود دارد که البته در بسیاری مواقع حتی دانشگاه آن مقدار بسیار ناچیز را به آن مدرس پرداخت نمیکند؛ مسوولان باید فکری برای رغبت افراد به تدریس و حضور در جایگاه والای استاد در دانشگاه کنند.
مهدی گلشنی استاد دانشگاه صنعتی شریف اما نظر دیگری دارد، گلشنی گفت: جایگاه یک استاد را مردم و دانشجویانش تعیین میکنند نه مسؤولان؛ بنابراین حتی با وجود حقوق کم اساتید اما به جایگاه اجتماعی آنان لطمهای وارد نمیشود زیرا مردم قدر اساتید را میدانند.
وی افزود: البته در سالهای دورتر حقوق اساتید جزء حقوقهای بالای جامعه بود اما به نسبت افزایش تورم حقوق اساتید افزایش نیافت و به همین دلیل در حال حاضر حقوق اساتید خوب نیست.
به گزارش فارس، مسؤوولان البته برای رفع نگرانیهای اساتید دانشگاه برنامهریزیهایی دارند، سید محمد مقیمی رئیس دانشگاه تهران با تاکید بر حفظ کرامت و منزلت اساتید دانشگاه، تصویب لایحه دولت برای ترمیم حقوق اعضای هیأت علمی و جبران کاهشی که در حقوق ایشان اتفاق افتاده بود را نشانهای از اعتماد و اعتقاد عالیترین سطوح سیاستگذاری و تصمیمگیری در کشور نسبت به مرجعیت دانشگاه و البته انتظار ایشان از نهاد علم دانسته است.
محمدعلی زلفیگل وزیر علوم هم معتقد است: نباید برای اعضای هیات علمی بابت حقوق و درآمد سقف تعیین کنیم؛ وی در این باره گفت: انتظار ما از کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی این است که نگاه ویژهای به اساتید و اعضای هیات علمی دانشگاه داشته باشند.
البته که کارشناسان میگویند علم بهتر است از ثروت؛ اما علمی که بتوان از آن ثروت هم استخراج کرد، با آییننامههای تشویقی وزارت علوم، اساتید دانشگاه به سمت تولید فناوری و ثروت زایی نیز سوق داده شدهاند.
افغانیها با مصالح ایرانی سد کجکی را ساخته و مسیر آب را به روی ما بستند/ زندگی ۴۰۰ هزار نفر در مخاطره است/۶
شمارش معکوس بی آبی در سیستان به صدا درآمده و چیزی به پایان آن باقی نمانده است. اگر حق آبه هیرمند(شاهرگ حیاتی) منطقه سیستان از سوی دولت طالبان پرداخت نشود با موجی از مهاجرت ها در نیمه شمالی استان مواجه میشویم و در آینده نزدیک این منطقه به برهوتی خالی از سکنه تبدیل خواهد شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، از شمال تا جنوب و از شرق تا غرب استان سیستان و بلوچستان سرشار از مشکلات است و مردم این خطه از کشور در رنج بیکاری و بی آبی به سر میبرند. کم نیستند مردمانی که جانهایشان در جادههای جنوب استان برای لقمهای نان در میان شعلههای آتش گرفتار میشود و زندگی مناطق شمالی استان که به دلیل کوچ اجباری برای کارگری در حاشیه شهرها به دلیل بی آبی تباه میشود. اما هم اکنون در شمال استان در شهرستان زابل هزاران نفر مجبور به کوچ اجباری شدهاند چرا که حق آبه هیرمند از سوی دولت فعلی افغانستان پرداخت نمیشود و زندگی هزاران نفر در این منطقه که وابسته به کشاورزی و دامداریاند نابود شده و چارهای جز مهاجرت کردن برایشان باقی نمانده است.
یک فعال محیط زیست هم در این باره به خبرنگار ایلنا، گفت: از خشکسالی به وجود آمده در سیستان مردم سالها است که در رنج و عذاب هستند و این مساله باعث کوچ اهالی از اینجا شده و در روستاهای زابل تنها تعدادی افراد مُسن باقی ماندهاند که دیگر توانی برای مهاجرت ندارند.
قادربخش جمشید زهی ادامه داد: در سیستان کشاورزی و دامداری نابود شده و آب که مایه حیات منطقه است و همیشه میبایست جاری باشد از سوی کشور افغانستان به دریاچه هامون بسته شده است. ولی متاسفانه به هر دلیلی هم دولت مردان ما و هم افرادی که در اینجا بومی هستند از جمله نمایندگان مجلس در مورد مردم سیستان کوتاهی کردهاند!
این استان دانشگاه اضافه کرد: مشکل حق آبه هامون به این سادگیها حل شدنی نیست، مگر اینکه به صورت درست و حسابی به آن بپردازند چراکه حق این مردم است و طبق قانون و قرار داد باید این حق آبه به ایران داده شود.
وی گفت: برای راستی آزمایی لازم است که هیات فنی از سوی دولت ایران به افغانستان سفر کنند و در آنجا بررسی کنند و ببینند که ادعای افغانستانیها که اعلام میکنند آبی برای جاری شدن به سوی ایران وجود ندارد صحت دارد یا خیر. شاید هم دولت افغانستان آب را منحرف میکند به مناطق مختلف و اجازه نمیدهند به سوی ایران جاری شود. ممکن است آب را در جاهایی هدر بدهند که اصلا نیازی نباشد ولی چرا این کار را میکنند معلوم نیست.
جمشید زهی افزود: دولت طالبان یادش نرود که ما اولین کشوری بودیم که سفارت افغانستان در ایران را تحویل آنها دادیم و خیلی هم با آنها برخورد خوبی داشتیم اما پاسخ خوبی از سوی آنها دریافت نکریم.
این فعال محیط زیست ادامه داد: اگر وضعیت اینگونه پیش برود کاملا منطقه خالی از سکنه خواهد شد البته هرچند هم اکنون هم تا حدود زیادی خالی شده است. مردم ما دارند آواره میشوند و از محیط زیست تنها طوفان گرد و غبار نصیبشان شده است. حتی تصادفات جادهای ما به دلیل همین گرد و خاک ها افزایش یافته و وضعیت نابسامانی را در منطقه به وجود آورده است.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: البته مشکل آب در همه استان وجود دارد ولی واقعا در شمال استان خیلی مردم در رنج و عذاب هستند. وضعیت ناپایدار است و مردم در بدترین مشکلات گرفتار هستند. امیدوارم این مشکلات در آرامش حل شود و مشکلات دیگری به وجود نیاید.
افغانیها با مصالح ایرانی سد کجکی را ساخته و مسیر آب را به روی ما بستند
در ادامه نیز نماینده سیستان و بلوچستان در شورای عالی استان ها هم به ایلنا در این باره، اظهار داشت: استان از دو بخش سیستان و بلوچستان تشکیل شده که شمال استان که سیستان است با کشور افغانستان هم مرز است و ۵ شهرستان این حوزه منبع تامین آبشان از چاه نیمهها هستند که این چاه نیمه ها از مسیر رودخانه هیرمند آبگیری میشوند. افغانستان در بستر این رودخانه سدی به نام کجکی احداث کرد که این سد باعث شد مسیر آب بسته شود و در افغانستان این آب را ذخیره کنند و این در حالی است که مصالح ساخت این سد هم از کشور ایران به افغانستان صادر میشد.
فاروق اعظمی ادامه داد: دولت طالبان آب را به سمت ایران در شمال استان سیستان و بلوچستان رهاسازی نمیکنند و مدعی هستند منابع آبی شان کم است و با رها سازی به چاه نیمهها نمیرسد که دریاچه هامون دوباره احیاء شود و مردم بتوانند به کار کشاورزی و دامپروری بپردازند.
فقط آب میتواند به منطقه سیستان حیات ببخشد
وی عنوان کرد: فقط آب میتواند به منطقه سیستان حیات ببخشد و اگر آب نباشد بیشتر مردم این منطقه که شغلشان دامپروری و کشاورزی است بیکار میشوند. اما متاسفانه هم اکنون این بی آبی به حدی رسیده است که مردم حتی توان نگهداری از دام شان را هم ندارند و به همین دلیل چاره ای به جز مهاجرت ندارند و به زاهدان، سایر شهرهای استان و حتی استانهای شمالی کشور کوچ خواهند کرد.
کما اینکه در دهه هفتاد که خشکسالی اتفاق افتاد باز هم بسیاری از مردم استان سیستان و بلوچستان به شمال ایران مهاجرت کردند. در خود استان هم به دلیل مهاجرت های زیاد به حاشیه شهرها، جمعیت حاشیه چابهار از ۲۰۰ هزار نفر به ۴۰۰ هزار نفر رسیده یا زاهدان به دلیل همین مهاجرتها جمعیتش چندین برابر شده است آنهم در ۲ سال اخیر و بیشترین مهاجراتها هم از حوزه سیستان اتفاق میافتد.
عضو شورای عالی استانها تصریح کرد: رئیس جمهور در سفری که اخیرا به سیستان و بلوچستان داشتند، درد دل مردم را در حوزه جنوبی استان شنیدند و قرار است از طریق دیپلماسی موضوع و مسئله حق آبه هامون را حل و فصل کنند.
اعظمی عنوان کرد: وضعیت در منطقه بسیار اضطراری است به همین دلیل دوست داریم بازتاب رسانهای بین المللی داشته باشد که فشاری بر دولت طالبان از طریق جوامع بینالملل برای رهاسازی آب وارد شود. زندگی بیش از ۴۰۰ هزار نفر به دلیل تصمیم نادرست و خودخواهانه طالبان به مخاطره افتاده است.
تنها راه خارج شدن از این وضعیت شیرین سازی آب دریا است
وی افزود: به دلیل مشکل کم آبی در همه استان تنها راه خارج شدن از این وضعیت شیرین سازی آب دریای عمان است که بتوان از کم آبی و تنش آبی که سال ها است مردم را دچار مشکل کرده نجات داد. البته این کار را از دههها قبل میتوانستند بکنند که نه تنها سیستان و بلوچستان بلکه به سایر استانهای خشک و کویری که دچار تنش آبی هستند آبرسانی کنند.
نماینده سیستان در شورای عالی استان ها گفت: در دهه هفتاد چون خشکسالی بود ۷ سال مردم بی آبی را تحمل کردند اما هم اکنون دلیل عدم تحمل مردم این است که آبی که قرار بوده از رودخانه هیرمند وارد چاه نیمه ها شود در بالادست توسط دولت افغانستان بسته شده و امیدی به رها سازی این حق آبه ندارند و به همین دلیل تصمیم به مهاجرت می گیرند.
اعظمی افزود: مردم حدودا ۳ سال است فریاد میزدند بجنبید آب را افغانها در بالادست بستهاند اما متاسفانه جدی گرفته نشد و هشدارها به حالت اضطرار در آمد و دیگر آبی وجود ندارد.
عوارض باورنکردنی مصرف بیش از اندازه شکر/۵
شکر پرمصرف ترین و در عین حال مضرترین مادهای است که در رژیم غذایی وجود دارد. اگر از عوارض جبران ناپذیر شکر آگاه شوید حتما در مصرف آن صرفه نظر میکنید.
گروه ایرنا زندگی – شکر یکی از مواد بسیار مضر در رژیم غذایی انسانها است که تاثیر مخربی به روی سوخت و ساز و همچنین سلامت اعضای بدن دارد. مصرف این ماده غذایی باعث بروز بیماریهای مختلف میشود اما امروزه شاهد استفاده زیاد آن در میان مردم هستیم چرا که ذائقه بسیاری از انسانها به مواد غذایی شیرین عادت داشته و اجتناب از آن کمی دشوار است.
در این بخش برخی از عوارض مصرف شکر که تاثیر بسیار بدی در سلامت بدن دارد را ارائه کردیم تا با آگاهی از آن در مصرف این ماده غذایی تجدید نظر کنید.
حمله قلبی
محققان دریافتهاند افرادی که شکر زیادی مصرف میکنند، نسبت به افرادی که در مصرف آن دقت دارند بیشتر دچار مرگ ناشی از بیماری قلبی میشوند.
زوال عقل
محققان میان رژیمهای غذایی حاوی قند و آلزایمر اولیه یک ارتباط مولکولی پیدا کردند. گلوکز با تاثیر بر ساختار سلولها و آسیب به آنزیمها تاثیر زیادی در کاهش تجمع پروتئین غیرطبیعی در مغز دارد.
آسیب کبدی
فروکتوز به طور طبیعی در میوهها وجود دارد و برخلاف سایر اشکال قند در کبد تجزیه میشود. تمایل بیش از حد افراد به غذاهای حاوی شیرین کننده مصنوعی منجر به افزایش بیماری کبد چرب میشود.
کبد فروکتوز اضافه را به گلبولهای چربی تجزیه میکند که از طریق جریان خون حرکت میکنند و در اطراف قسمت میانی و اندامهای داخلی شما قرار میگیرند در نتیجه مانند آسیب کبدی ناشی از الکل، باعث التهاب و زخم میشود.
تکثیر سلولهای سرطانی
تحقیقات جدید ارتباط بین مصرف قند و بیماری سرطان را نشان میدهد به همین دلیل باید در مصرف قند و شکر و مشتقات آن بیشتر دقت کنید.
پیری زودرس
مصرف روزانه یک نوشیدنی ۵۹۱ میلی لیتری حاوی قند، شما را ۴.۶ سال پیرتر میکند که تقریبا اثر آن برابر با استعمال سیگار است.
شب بیداری
مطالعات نشان میدهد مصرف قند زیاد (همراه با فیبر کمتر و چربی اشباعشده بیشتر) باعث خواب سبک و اختلال آن میشود.
افزایش کلسترول
در یک مطالعه نشان داده شده است که با افزایش مصرف قند، سطح کلسترول خوب کاهش و خطر ابتلا به بیماریهای قلبی عروقی افزایش مییابد. همچنین زنانی که قند بیشتری مصرف میکنند، کلسترول خونشان بالاتر میرود.
اضافه وزن
افرادی که قند زیادی مصرف میکنند، ۵۴ درصد بیشتر در معرض اضافه وزن قرار میگیرند یعنی شاخص توده بدنی بالای ۲۵ دارند.
مشکلات تنفسی
دانشمندان دریافتهاند میان مصرف نوشیدنیهای شیرین و بیماری آسم ارتباطی وجود دارد زیرا افراد بزرگسال که روزانه حداقل دو عدد از این نوشیدنیها را مصرف میکنند، بیشتر در معرض مشکلات تنفسی قرار میگیرند.
فشار خون بالا
رژیم غذایی حاوی فروکتوز بالا میتواند فشار خون شما را از آستانه ۱۲۰/۸۰ که بالاترین حد طبیعی در نظر گرفته میشود، بالا ببرد. متخصصان در بررسیهای خود بیان کردند تاثیر قند بر فشار خون میتواند برای سلامت قلب مضرتر از مصرف سدیم باشد.
افسردگی
زنان یائسه که رژیم غذایی سرشار از قندهای افزوده و غلات تصفیهشده دارند بیشتر در معرض خطر ابتلا به افسردگی قرار میگیرند در حالی که این خطر در افرادی که فیبر رژیمی، غلات کامل، سبزیجات بیشتری مصرف میکنند کمتر است.
خون ریزی لثهها
رژیم غذایی حاوی قند بالا، باعث ایجاد التهاب در لثههای شما شده و خطر ابتلا به بیماری پریودنتال را افزایش میدهد. علائم بیماری پریودنتال شامل بوی بد دهان، خونریزی لثه و دندانهای حساس است.
خرابی دندان ها
شکر باعث پوسیدگی دندان میشود زیرا باکتریهای موجود در دهان از شکر برای رشد و تکثیر خود استفاده میکنند. زمانی که میکروارگانیسمها تکثیر میشوند لایهای از پلاک روی سطح دندانها ایجاد میکنند و این پلاک اسیدی، مواد معدنی تشکیل دهنده سطح سخت دندان را از بین میبرند. باقی ماندن طولانی مدت پلاکها بر روی دندان، باعث ایجاد حفره به روی دندانها میشود.
اعتیاد پیدا کردن
به گزارش وب گاه نمناک، اگرچه برخی از محققان با این ایده که شکر اعتیادآور است مخالفت میکنند اما، مواد شیرین سطوح انتقالدهنده عصبی دوپامین را که بخش کلیدی از مراکز پاداش و لذت مغز را تشکیل میدهد، افزایش میدهد. این اتفاق به طرز قابل توجهی شبیه به اثرات تنباکو و مورفین است.
آمار نگران کننده از وضعیت دانشآموزان در مدارس دولتی/۴
بر اساس آمارهای موجود بیشترین تعداد نیروی مراقب سلامت مدارس مورد نیاز برای استان تهران با ۱۹۳۳ نفر و کمترین تعداد مورد نیاز به استان کهگیلویه و بویراحمد با ۱۳۷ نفر مراقب سلامت است.
مدارس دولتی عادی در کشور با کمبودها و چالشهای مختلفی مواجه هستند که بر فعالیت با کیفیت آنها تأثیر منفی دارد به عنوان مثال یکی از جدیترین مشکلات در مدارس دولتی عادی جمعیت بالای دانشآموزان در کلاسهای درس است که این موضوع باعث میشود، معلم نتواند وقت کافی به آموزش دانشآموزان اختصاص دهد از سوی دیگر خانوادهها بابت حضور فرزندشان در کلاسهای درس ۴۰ نفره نگران هستند، تمام این مشکلات در شرایطی است که طبق مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش، کلاسهای درس دوره ابتدایی در هیچ شرایطی نباید بیشتر از ۲۶ نفر باشد.
یا موضوع مهمتر دیگر از نگاه خانوادهها، عدم امکان مطالبهگری از مدارس دولتی عادی و مورد توجه نبودن حقوق دانشآموزان و والدین در این مدارس است.
در آمارهایی که توسط “مرکز پژوهشهای مجلس” منتشر شده است، روی دیگری از محرومیتهای مدارس دولتی آشکار شده است.
براساس آمار ارائه شده توسط وزارت آموزش و پرورش در سال ۱۴۰۱، از مجموع ۱۰۶.۴۹۱ مدرسه دولتی در کل کشور ۹۱.۲۹۲ مدرسه فاقد پایگاه تغذیه سالم هستند.
همچنین از مجموع ۱۰۶.۴۹۱ مدرسه دولتی در کل کشور:
۷۰۱۷ مدرسه (۱۱.۱۹ درصد) فاقد آب آشامیدنی لولهکشی شهری یا روستایی.
۱۵۲۶۵ مدرسه (۲۴.۳۵ درصد) فاقد آبخوری مجزا از روشویی.
۵۲۶۸ مدرسه (۸.۴ درصد) فاقد چشمه توالت.
۱۱۸۵۷ مدرسه (۱۸.۹۱ درصد) فاقد سیستم دفع بهداشتی فاضلاب.
۱۰۳۶۱ مدرسه (۱۷.۹۴ درصد) فاقد دستشویی/ روشویی.
۱۸۰۹۴ مدرسه (۲۸.۸۶ درصد) فاقد لولهکشی صابون مایع.
۵۲۴۷۲ مدرسه (۸۳.۶۹ درصد) فاقد اتاق بهداشت مجزا شده.
همچنین بر اساس گزارش وزارت آموزش و پرورش از وضعیت اضافه وزن و چاقی دانشآموزان، در سال ۹۸ در بین کل دانشآموزان دختر در همان سال حدود ۲۶.۲ درصد اضافه وزن داشته و دچار چاقی هستند، (۶۸ درصد وزن طبیعی و ۵.۷ درصد لاغر و خیلی لاغر).
این شاخص اضافه وزن و چاقی در میان کل دانشآموزان پسر ۳۴ درصد بوده است (۵۹.۷ درصد وزن طبیعی و ۶.۲ درصد لاغر و خیلی لاغر) همچنین در این بررسی، استان سیستان و بلوچستان بالاترین درصد خیلی لاغری، هرمزگان بالاترین درصد لاغری، چهارمحال و بختیاری بالاترین درصد وزن طبیعی و شهر تهران بالاترین درصد اضافه وزن و گیلان بالاترین درصد چاقی را در کل کشور در اختیار دارند.
جزئیات لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب اعلام شد/۶
اواخر هفته گذشته لایحه پیشنهادی قوه قضائیه درباره عفاف و حجاب به مجلس شورای اسلامی ارسال شد که در این لایحه علاوه بر توجه به اقدامات پیشگیرانه، تشدید برخورد با سلبریتیها مورد توجه است
به گزارش خبرگزاری مهر، به نقل از قوه قضائیه، حجتالاسلام والمسلمین محسنی اژهای در نشست شورای عالی دستگاه قضا، با اشاره به اقدامات مجدانه دستگاه قضائی و معاونت حقوقی قوه قضائیه در راستای تدوین لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب اظهارداشت: با تلاشها و اقدامات مجدانه صورتگرفته در معاونت حقوقی قوه قضائیه، لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب تدوین شد و نقطهنظرات سایر سران قوا نیز در این خصوص اخذ و هفته گذشته به هیأت دولت ارسال شد.
وی افزود: امیدواریم این لایحه مراحل تصویب خود را در دولت و مجلس طی کند و پس از جلب نظر شورای نگهبان، به قانون تبدیل شود.
اواخر هفته گذشته (چهارشنبه، بیست و هفتم اردیبهشت ماه سال جاری) سخنگوی دولت اعلام کرد که لایحه پیشنهادی قوه قضائیه درباره عفاف و حجاب در هیأت دولت مورد بررسی و موافقت قرار گرفت و به مجلس شورای اسلامی ارسال شد.
اکنون لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب به ایستگاه مجلس شورای اسلامی رسیده که جزئیات جدید این لایحه به شرح ذیل است:
از تذکر تا توقیف خودرو
در لایحه حمایت از فرهنگ عفاف و حجاب که رویکردی اجتماعی و پیشگیرانه دارد و به صورت هوشمند و با استفاده از فناوریهای نوین اعمال خواهد شد، کشف حجاب سر توسط بانوان، برهنگی بدن و پوشیدن لباسهای نازک بدننما جرم انگاری شده و مرتکبین این جرم پس از شناسایی از طریق سامانههای هوشمند تا ۳ بار مورد تذکر و جریمههای نقدی قرار گرفته و در صورت تکرار جرم برای بار چهارم به مرجع قضائی معرفی خواهند شد.
همچنین در این لایحه پیشبینی شده چنانچه جرم کشف حجاب در خودرو انجام شود، پس از ۲ بار تذکر و جریمه مالی در مرتبه سوم علاوه بر جریمه، وسیله نقلیه به مدت ۷ روز به صورت الکترونیک توقیف شود.
تذکر به مالکان خودروهایی که در آنها جرم کشف حجاب صورت گیرد توسط فراجا و از طریق سامانههای هوشمند انجام میشود.
در یکی از تبصرههای مربوط به این بخش که رویکردهای پیشگیرانه لایحه را تقویت میکند آمده: «چنانچه مرتکب پس از ابلاغ تذکر یا جریمه در مهلت اعتراض و یا رسیدگی به آن ظرف یک هفته پس از ابلاغ نتیجه اعتراض از طریق سامانه، متعهد به عدم تکرار تخلف شود، فقط برای یک بار، تذکر و جریمه ابلاغی منتفی و از اقدامات مذکور در این مرحله رفع اثر خواهد شد».
لایحه پیشنهادی از سوی قوه قضائیه نظارت بر وضعیت حجاب در اماکن دولتی، عمومی و غیردولتی را به عنوان یکی از نقاط ثقل تقویت فرهنگ عفاف در جامعه در نظر گرفته و به همین منظور، سازوکارهای قانونی خاصی را پیشبینی کرده است.
جرم کشف حجاب توسط کارمندان دستگاههای دولتی
بر این اساس جرم کشف حجاب توسط کارمندان دستگاههای دولتی تا ۳ مرتبه از طریق سازوکارهای نظارتی دستگاه مربوطه مورد پیگیری و پیگرد قرار خواهد گرفت و متخلف در مرتبه چهارم به مراجع قضائی معرفی خواهد شد.
همچنین مراجعهکنندگان به دستگاههای دولتی و عمومی نیز چنانچه مرتکب جرم کشف حجاب شوند از دریافت خدمات اداری آن دستگاه محروم خواهند شد.
تبصره یک ماده ۳ این لایحه تصریح میکند: «رعایت حجاب برای مراجعان به دستگاههای مذکور الزامی است و ارائه خدمات اداری به آنان حسب مورد در دستگاههای مذکور منوط به رعایت مقررات این قانون خواهد بود».
در این لایجه جهت نظارت بر وضعیت فرهنگ عفاف و حجاب در اماکن غیردولتی مانند فروشگاهها، رستورانها، سینماها و اماکن ورزشی، تفریحی و هنری نیز تمهیداتی پیشبینی شده است.
در صورت انجام جرم کشف حجاب در این اماکن در مرتبه اول اخطار تعطیلی به آنان داده خواهد شد و در مرتبه دوم تا یک هفته و در مرتبه سوم تا ۲ هفته اماکن یا واحدهای مربوطه توسط ضابطین فراجا و یا حسب مقررات صنفی توسط مرجع ذیصلاح تعطیل خواهند شد.
در بخش دیگری از این لایحه تاکیدشده، صاحبان و مدیران واحدهای مذکور مکلف هستند به منظور پیشگیری از جرم کشف حجاب توسط مراجعان و مشتریان خود، اقدامات لازم را از قبیل نصب تابلو و تذکر انجام دهند و چنانچه از این کار خودداری کرده و موجب تردد یا تجمع افرادی شوند که حجاب را رعایت نمیکنند مشمول جرایم و مجازاتهایی که به آنها اشاره شد خواهند شد.
تشدید مجازات برای افراد مشهور و تأثیرگذار
وضعیت عفاف و حجاب افراد مشهور و تأثیرگذار یکی دیگر از محورهای لایحه پیشنهادی به مجلس است.
در این خصوص در لایحه مذکور آمده است: «هرگاه اشخاصی که به واسطه فعالیتهای اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، هنری یا ورزشی دارای شهرت و تأثیرگذاری اجتماعی هستند، مرتکب جرم کشف حجاب شوند مجازات آنان حسب مورد یک درجه تشدید شده و نیز به محرومیت از فعالیت حرفهای به مدت ۳ ماه تا یک سال توسط مراجع مربوط محکوم میشوند».
در ماده ۴ لایحه پیشنهادی نیز تصریحشده اشخاصی که در فضایمجازی مبادرت به تبلیغ علیه حجاب کنند فراجا در مرتبه اول علاوه بر حذف صفحه یا صفحات وبگاه یا پایگاه اطلاعرسانی به آنان تذکر میدهد و چنانچه مرتکب به فعالیت خود ادامه دهد در مرتبه دوم علاوه بر حذف صفحه یا صفحات وبگاه یا پایگاه اطلاعرسانی و محرومیت از دریافت خدمات اینترنتی به مدت ۳ ماه تا ۶ ماه به حداکثر جریمه نقدی درجه ۸ نیز محکوم میشود و در مرتبه سوم مرتکب به مراجع قضائی معرفی خواهد شد.
اهانت و نقض حریمخصوصی بانوانی که حجاب را رعایت نمیکنند، ممنوع
لایحه پیشنهادی از سمت قوه قضائیه که تذکر، جریمههای نقدی و برخی محرومیتها از خدمات اجتماعی را برای مرتکبین جرم کشف حجاب در نظر گرفته از سوی دیگر در ماده ۶ خود تاکید کرده هیچکس حق اهانت به این افراد را ندارد.
در این ماده آمده: «هیچ کس حق ندارد تحت عنوان امربهمعروف و یا نهیازمنکر نسبت به بانوانی که حجاب شرعی را رعایت نکردهاند مرتکب اعمال مجرمانه از قبیل توهین، افترا، تهدید و یا ضربوجرح و یا نقض حریمخصوصی آنان شوند و در صورت اقدام به مجازات مقرر در قانون محکوم خواهد شد».
در بخشهای دیگری از این لایحه اقدامات سازمانیافته خلاف فرهنگ عفاف در کشور مورد توجه جدی قرار گرفته و برای آن مجازاتهایی در نظر گرفته شده است.
لایحه پیشنهادی همچنین به موضوعاتی همچون واردات، تولید و توزیع لباسهای منافی عفت عمومی نیز توجه کرده و برای مرتکبین این گونه جرایم نیز مجازاتهایی پیشبینی کرده است.
گرانی جوجه یک روزه و نبود نظارت/ بیثباتی بلای جان مرغداران/۵
افزایش هزینههای معیشت، مرغ را به عضو اساسی سبد غذایی خانوادهها تبدیل کرده که هر از گاهی بازار این محصول مهم با نوسانهایی همراه است و مصرفکنندگان را دچار نگرانی میکند.
خبرگزاری مهر، گروه استانها – علی اکبر ملکی: سال جدید در حالی آغاز شد که بازار مرغ با نوسانات شدیدی در قیمت و کمبود آن در بازار همراه بود که بسیاری از کارشناسان علت آن را کاهش جوجهریزی مرغداران در اواخر سال گذشته به دلیل نوسانات ارزی شدید و نرسیدن به موقع نهادههای دامی بیان میکنند.
سیام فروردینماه سال جاری بود که معاون امور دامی جهاد کشاورزی خراسان رضوی از کاهش ۳۵ درصدی جوجهریزی طی اسفند ماه سال گذشته خبر داد و گفت: علت کاهش عرضه مرغ گرم و افزایش قیمت آن در خراسان رضوی، کاهش جوجهریزی بوده است.
مجید جعفری در رابطه با این موضوع گفته بود: میزان جوجهریزی در استان خراسان رضوی به تبع سراسر کشور در ماه پایانی پارسال کاهش داشته است، البته باید توجه داشت که افزایش چشمگیر هزینههای تولید نیز در افزایش قیمت این قلم پروتئینی تأثیر بسزایی دارد.
بررسی وضعیت تولید مرغ در سراسر خراسان رضوی، نتیجهای مشابه را نمایان میکند؛ مدیر دفتر طیور، زنبور عسل و کرم ابریشم در سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی نیز در ۱۸ اردیبهشت ماه جاری، با اشاره به کاهش تولید مرغ در ماههای اخیر، از جبران کاهش تولید مرغ در پایان سال ۱۴۰۱ طی اردیبهشت ماه جاری ابراز امیدواری میکند
با این وجود، نوسانات ارزی، مشکل در تأمین نهادههای دامی و بیثباتی در عرضه و تقاضا سبب بروز برخی تخلفات در حوزه تولید و توزیع مرغ در استان شده است؛ چندی پیش، خبر کشف ۳۶ هزار قطعه مرغ احتکار شده از یکی از مرغداریهای شهرستان خوشاب سبزوار منتشر شد که با توجه به افزایش قیمت مصوب مرغ در بازار و همچنین کاهش عرضه این محصول اصلی سبد غذایی، مشکلات پرورش مرغ را دوباره مطرح کرد.
این اتفاق سبب شد تا برای درک بهتر وضعیت تولید طیور، به سراغ مرغداران فعال در استان برویم.
گرانی جوجه یک روزه و نبود نظارت
عباسعلی یزدانمهر مرغدار خوشابی در گفتوگو با خبرنگار مهر با اشاره به مشکلات خود برای جوجهیزی و پرورش مرغ، اظهار کرد: چندین مرغداری در سبزوار و خوشاب دارم که به دلیل گرانی جوجه یک روزه و به موقع نرسیدن نهادههای دامی، با ۵۰ درصد ظرفیت، جوجهریزی انجام دادهام
وی در خصوص قیمت مصوب جوجه یک روزه دولتی که حدود ۱۷ هزار تومان اعلام شده است، ادامه داد: قیمت جوجه یک روزه در حال حاضر با احتساب کرایه و بیمه آن برای یک مرغدار حدود ۲۷ هزار تومان تمام میشود ولی با این وجود، دولت هیچ نظارتی بر این بازار ندارد.
وی با بیان اینکه یک مرغداری ۵۰ هزار قطعهای در حال حاضر به پنج میلیارد تومان سرمایه نیاز دارد، افزود: یکی دیگر از مشکلات مرغداران، به موقع نرسیدن نهادههای دامی است و مرغداری که جوجهریزی کرده، نمیتواند مرغها را گرسنه نگه دارد تا روزی نهادههای دولتی از راه برسد.
یزدانمهر ابراز کرد: وقتی نهاده دولتی به موقع به دست مرغدار نرسد، مجبور میشود نهاده مورد نیاز خود را به قیمت آزاد تهیه کند که این امر سبب میشود قیمت تمام شده برای مرغداران نیز گرانتر شود.
تزلزل در تصمیمگیری مسئولان
وی گفت: در حالی که دولت و جهاد کشاورزی این حوزه را رها کردهاند و خبری از نظارت درست نیست، با تعیین قیمت ثابت و مصوب، هر روز مسئله جدیدی برای مرغدار ایجاد میکنند.
این مرغدار با اشاره به قیمت مصوب ۵۲ هزار تومانی دولت برای مرغ زنده جهت ارائه به بازار، خاطرنشان کرد: در حالی که در گذشته زمان عرضه مرغ به بازار از سوی مرغداران در بازه زمانی ۵۰ تا ۶۰ روزه و با رسیدن به وزن حدود ۲ کیلوگرم تعیین شده بود، دولت از ابتدای سال ۱۴۰۲ برای کنترل بازار، کنترل خروجی تولید را بر عهده دامپزشکی گذاشته است.
وی ادامه داد: ابتدا مصوب کردند هیچ مرغداری حق ندارد زیر ۵۰ روز مرغش را به بازار عرضه کند، بعد از حدود یک ماه و بر خلاف مصوبه قبلی، مصوب کردند «هیچ مرغداری حق ندارد بالای ۴۳ روز مرغش را نگه دارد» و باید مرغ را به بازار عرضه کند که در هر دو صورت، مرغدار را به تعزیرات معرفی و جریمه میکردند.
یزدانمهر با گلایه از مسئولان برای عدم ثبات در تصمیمگیریهایشان و متضرر شدن مرغداریها، گفت: این تصمیمگیریهای متزلزل باعث شده با ترس و با نیمی از ظرفیت فعالیت کنم.
در ادامه به سراغ یکی دیگر از مرغداران فعال در غرب شهرستان خوشاب رفتیم، خسرو نایبی در گفتوگو با خبرنگار مهر با گلایه از کنترل نکردن قیمت جوجه یک روزه که قیمت آن به حدود ۳۰ هزار تومان رسیده است، گفت: یکی دیگر از مشکلات مرغداران، بالا رفتن سرمایه اولیه برای تولید در کشور است، هرچه قیمت نهادهها و جوجه یک روزه بالاتر میرود، مرغداران به نقدینگی و سرمایه بیشتری برای تولید نیاز دارند.
به جای مجوز جدید از مرغداران فعال حمایت کنید
وی با انتقاد از ادامه صدور پروانههای جدید برای راهاندازی مرغداری در کشور، افزود: به اندازه کافی در کشور مرغداری داریم و نیاز نیست این همه سرمایه کشور را هدار بدهند و مرغداران دیگری را بدبخت کنند، دولت کمک کند مرغداریهای موجود با ظرفیت تمام فعالیت کنند.
نایبی با بیان اینکه ۳۰ سال در کار پرورش مرغ گوشتی است، اضافه کرد: وقتی بازار نهادههای دامی و قیمت جوجه یک روزه ثبات نداشته باشد و از طرفی، دولت برای مرغ تولیدی قیمت ثابتی تعیین کند، مرغداران رغبتی به جوجهریزی ندارند.
وی با اشاره به متضرر شدن مرغداران در اواخر سال گذشته که مجبور به فروش مرغ زنده به قیمت ۳۰ هزار تومان شدند، افزود: دولت با رساندن به موقع نهادههای دامی، با مرغداران قرار داد خرید تضمینی ببندد تا تولید کننده با صرف میلیاردها تومان سرمایه، متضرر نشود.
برای پیگیری مشکلات مرغداران به سراغ مسئولان شهرستان خوشاب میرویم. «محمود ترخاصی»، رئیس شبکه دامپزشکی خوشاب در گفتوگو با خبرنگار مهر، با اشاره به اینکه شهرستان خوشاب دارای ۳۰ مرغداری است که در هر دوره ظرفیت ۷۰۰ هزار قطعه جوجهریزی دارند، گفت: در حال حاضر برای تنظیم بازار مطابق دستورالعملهای صادر شده از استان، مرغداران موظفند بین ۵۰ تا ۶۰ روز تولید خودشان را به بازار عرضه کنند.
وی با اشاره به تولید و بارگیری نزدیک به دو میلیون قطعه مرغ تولیدی از مرغداریهای خوشاب در سال گذشته، اضافه کرد: یکی از مرغداریهای این شهرستان که در فروردین ماه باید مرغ تولیدی را به بازار عرضه میکرد تعلل و کوتاهی کرده است که مطابق قانون برخورد شد.
کاهش تولید مرغ در سال گذشته
رئیس شبکه دامپزشکی خوشاب با بیان اینکه تولید مرغ گوشتی در سال ۱۴۰۰ در این شهرستان، دو میلیون ۵۰۰ هزار قطعه مرغ بوده است، افزود: در سال ۱۴۰۱ تولید مرغ گوشتی شهرستان با کاهش حدود ۱۴۰۰ تن، به حدود یک میلیون و ۷۸۴ هزار قطعه مرغ رسیده است.
ترخاصی اضافه کرد: بیشترین کاهش تولید مرغ در بهمن و اسفند ۱۴۰۱ به علت مشکلات رخ داده برای مرغداران در کشور به وقوع پیوست که شهرستان خوشاب را نیز تحت تأثیر قرار داد.
تصویب افزایش قیمت مرغ و حل شکلات مرغداران
برای پیگیری علل کاهش جوجهریزی در سال گذشته و تأثیر آن در بازار اوایل سال جدید، به سراغ مسئولان جهاد کشاورزی میرویم که در همین رابطه، ابراهیم رودسرابی، مدیر جهاد کشاورزی شهرستان خوشاب درباره علت کاهش جوجهریزی مرغداران در بهمن و اسفند سال گذشته به خبرنگار مهر گفت: یکی از علل گرانی قیمت مرغ و کاهش جوجهریزی در مرغداریها در اواخر سال گذشته، افزایش قیمت جوجه یک روزه به ۲۵ هزار تومان و همچنین حذف ارز ۴۲۰۰ بود که باعث آزاد شدن قیمت نهادهها و ثابت ماندن قیمت مرغ در ۶۳ هزار تومان مصوب دولت بود.
وی با بیان اینکه در همان زمان برخی از دلسوزان نظام مشکلات سال جاری را برای بازار مرغ پیشبینی کرده و هشدارهای لازم را در این زمینه دادند، خاطرنشان کرد: در حال حاضر قیمت جوجه یک روزه به حدود ۱۶ هزار تومانرسیده و قیمت مرغ نیز به ۷۳ هزار تومان رسیده است که مرغداران در حال جوجهریزی هستند و بازار به حالت عادی خودش بازمیگردد.
بررسی خبرنگار مهر نشان میدهد هنوز مشکلات مرغداران توسط دستگاههای متولی به طور کامل حل نشده که عامل مؤثری در کاهش جوجهریزی است و نتیجه آن به زودی در کاهش تولید، افزایش تقاضا و به دنبال آن افزایش قیمت مرغ خود را نشان میدهد.
افزایش ۹۰ درصدی مصرف سیگار زنان/ عوارض مرگبار محصولات دخانی نوپدید/۴
رییس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت با بیان اینکه مصرف دخانیات در سال های ۹۵ تا ۱۴۰۰ در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال در مردان ۳۴ درصد و در زنان ۹۰ درصد افزایش داشته، گفت: مصرف روزانه سیگار در بین زنان حدود ۱۹۰ درصد و در بین مردان ۴۶ درصد و در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال نیز در مردان ۱۹.۶ و در زنان ۹۰.۸۸ درصد افزایش داشته است.
به گزارش گروه سلامت خبرگزاری فارس، جعفر جندقی در نشست خبری روز جهانی و هفته ملی بدون دخانیات، شعار سال ۱۴۰۲ این مناسبت را «حفظ سلامت مردم با ممنوعیت جامع تبلیغات دخانیات» عنوان کرد و افزود: ۳۱ ماه می مصادف با ۱۰ خردادماه، روز جهانی بدون دخانیات نامگذاری شده که در کشورمان به دلیل اهمیت این موضوع، یک هفته به منظور اطلاع رسانی و آگاهی بخشی، اختصاص یافته است.
وی، روزشمار هفته ملی بدون دخانیات(۴ تا ۱۰ خرداد) را برشمرد و گفت: ۴ خرداد با عنوان کاهش مصرف دخانیات با قوانین حامی سلامت، ۵ خرداد با عنوان نقش آموزه های دین در کاهش مصرف دخانیات، ۶ خرداد با عنوان ترفندهای صنایع و سوداگران دخانیات برای افزایش مصرف و قاچاق دخانیات، ۷ خرداد با عنوان هنر و فیلم بدون دخانیات، حامی سلامت جوانان، ۸ خرداد با عنوان نظام سلامت، حامی ترک دخانیات، ۹ خرداد با عنوان دخانیات تهدیدکننده سلامت باروری، نوزاد و جوانی جمعیت و ۱۰ خرداد با عنوان جایگزینی کشت توتون با محصولات کشاورزی، ضامن امنیت غذایی، نامگذاری شده است.
جندقی تصریح کرد: سازمان جهانی بهداشت به دولت ها و سیاستگذاران در مورد کنترل دخانیات پیشنهاداتی داده که از جمله آن می توان به برگزاری پویش های فرهنگی و آموزشی با موضوع کنترل دخانیات، آموزش افراد جامعه در مورد مضرات استعمال دخانیات، حمایت از برنامه ها و سیاست های مشاوره و درمان، خلق محیط های سالم تر و حفظ و توسعه اماکن بدون دخانیات، وضع سیاست های پیشگیرانه از توسعه مزارع با هدف جلوگیری از جنگل زدایی و انتشار دی اکسید کربن و تغییرات آب و هوایی، حمایت از افزایش عوارض و مالیات بر صنعت دخانیات و محصولات آنها و افزایش آگاهی مردم نسبت به ترفندهای صنایع دخانی، اشاره کرد.
یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان دخانیات مصرف می کنند
رییس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت درخصوص بیماری و مرگ ناشی از مصرف دخانیات در جهان، گفت: در حال حاضر یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون نفر از جمعیت جهان دخانیات مصرف می کنند.
مرگ سالانه ۸ میلیون نفر در جهان
وی افزود: سالانه ۸ میلیون نفر در جهان جان خود بر اثر استعمال دخانیات از دست می دهند که ۱.۲ میلیون نفر آنها در معرض مواجهه با دود حاصل از مصرف دخانیات توسط دیگران، بوده اند.
جندقی با بیان اینکه هر ۴ ثانیه یک نفر جان خود را بر اثر مصرف دخانیات از دست می دهد، خاطرنشان کرد: سازمان جهانی بهداشت پیش بینی کرده که در صورتی که اقدامی عاجل جهت کنترل مصرف دخانیات انجام نشود تا پایان قرن ۲۱، حدودا یک میلیارد نفر از مردم جهان قربانی این اپیدمی مرگبار خواهند شد.
وی با اشاره به وضعیت مصرف دخانیات در منطقه مدیترانه شرقی سازمان جهانی بهداشت، با بیان اینکه وضعیت شیوع مصرف دخانیات در منطقه مدیترانه شرقی به ویژ در بین جوانان بسیار نگران کننده است، گفت: تا سال ۲۰۲۵، برخلاف روند کاهشی مصرف دخانیات در سایر مناطق جهان، شیوع استعمال دخانیات در منطقه مدیترانه شرقی افزایشی است که به اپیدمی روزافزون بیماری ریوی منجر می شود.
وی ادامه داد: در این منطقه، حدود ۳۸ درصد مردان و ۲۹ درصد زنان دخانیات مصرف می کنند که این آمار در برخی کشورها به ۵۷ درصد در مردان و ۲۹ درصد در زنان نیز می رسد.
وی گفت: در منطقه، شیوع مصرف دخانیات در پسران ۴۲ و در دختران ۳۱ درصد (گروه سنی ۱۳ تا ۱۵ سال) است و دلیل اصلی بالا بودن شیوع مصرف در بین جوانان و نوجوانان نیز ترویج و تمایل آنها به مصرف قلیان است.
مرگ سالانه ۶۰ هزار نفر به دلیل مصرف دخانیات در منطقه
جندقی با بیان اینکه سالانه ۶۰ هزار نفر در منطقه به دلیل مصرف دخانیات جان خود را از دست می دهند، گفت: سالانه به طور متوسط بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان در اثر استعمال دخانیات دود می شود و سالانه بیش از ۶۰ هزار ملیلیارد تومان صرف هزینه های بهداشتی و درمانی ناشی از مصرف دخانیات می شود.
وی افزود: سایز هزینه های ناشی از مصرف دخانیات، از جمله ناتوانی، مرگ زودهنگام و خسارات زیست محیطی در کشور بیش از ۱۱۰ هزار میلیارد تومان برآورد شده است.
جندقی خاطرنشان کرد: براساس مطالعات استپس، وضعیت شیوع مصرف دخانیات در کشورمان در سال ۱۴۰۰، در مردان ۲۵.۸۸ و در زنان ۴.۴۴ و در مجموع، روند مصرف دخانیات طی سال های ۹۵ تا ۱۴۰۰ در گروه سنی بالای ۱۸ سال در کشور افزایشی بوده است.
رییس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت با بیان اینکه مصرف دخانیات در سال های ۹۵ تا ۱۴۰۰ در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال در مردان ۳۴ درصد و در زنان ۹۰ درصد افزایش داشته، تصریح کرد: مصرف روزانه سیگار در بین زنان حدود ۱۹۰ درصد و در بین مردان ۴۶ درصد و در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال نیز در مردان ۱۹.۶ و در زنان ۹۰.۸۸ درصد افزایش داشته است. از سوی دیگر مصرف دخانیات در گروه سنی ۱۳ تا ۱۵ در کشورمان نیز ۱۳ درصد و مصرف سیگار در دختران نوجوان، ۱۳۳ درصد افزایش یافته است.
رییس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت اظهار کرد: یکی از ترفندهای دخانی، معرفی محصولات دخانی جدید مانند سیگارهای الکترونیک، سیستم های ایجاد بخار(ویپ) و سیستم های گرم کننده تنباکو به عنوان محصولات بی خطر است. جوانانی که با گمراهی و ترفندهای صنایع دخانی برای اولین بار مواد دخانی را تجربه می کنند، به راحتی در آنها وابستگی به نیکوتین ایجاد شده و به یک مصرف کننده دائمی مواد دخانی تبدیل می شوند.
وی افزود: یکی از مهمترین راهکارهای حفاظت جوانان از آسیب ها و صدمات ناشی از مصرف دخانیات، ممنوعیت کامل تبلیغات است. صنایع دخانی از طرق مختلف از جمله تولید محصولات دخانی، جوانان و نوجوانان را به دام انداخته و نیمی از مصرف کنندگان این محصولات در نهایت به کام مرگ می روند.
جندقی با بیان اینکه صنایع دخانی هر ساله ده ها میلیارد دلار در سراسر دنیا برای تبلیغ و بازار فروش محصولات مرگ بارشان هزینه می کنند و فعالیت ها و اقدامات بازاریابی آنها با هدف جذب جوانان و مصرف کنندگان جدید است، افزود: استفاده از طعم دهنده های جذاب و اسانس های خاص که برای استفاده جوانان در تنباکو و محصولات نیکوتین به کار می رود، عاملی برای ترغیب جوانان به شروع مصرف این محصولات است.
وی گفت: تبلیغ محصولات جایگزین به عنوان کم خطر و کم آسیب به جای سیگارهای معمولی، ترفندی دیگر از صنایع دخانی است. وجود گلیسیرین در محلول سیگار الکترونیک با آسیب به کیسه های هوایی ریه، خطر ابتلا به سرطان ریه را افزایش می دهد. درواقع، هیچ نوع تنباکوی بدون دودی، جایگزین ایمنی برای سیگار نیست.
جندقی ادامه داد: استفاده از محصولات دخانی نوپدید، نظیر سیگار و قلیان الکترونیک، ویپ و محصولات گرم کننده سیگار بدون دود موجب بیماری ابتلا به بیماری های قلبی عروقی و ریوی و همچنین سرطان های دهان، زبان، لثه، مری و لوزالمعده می شود. زیرا این محصولات حاوی نیکوتین هستند که بسیار اعتیارآور است.
وی درخصوص خسارات زیست محیطی دخانیات هشدار داد و گفت: مواد شیمیایی سمی و میکروپلاستیک های موجود در ته سیگار و پسماندهای سیگار الکترونیک موجب آلودگی محیط زیست می شود.
رییس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در ادامه بیان کرد: طبق مستندات جهانی، یکی از مهمترین راهکارهای پیشگیری و کاهش شیوع استعمال محصولات دخانی به عنوان کالای آسیب رسان سلامت، افزایش قیمت محصولات دخانی از طریق مالیات است. هر ۱۰ درصد افزایش قیمت سیگار، می تواند مصرف دخانیات را به میزان ۵ درصد کاهش دهد.
من مجازی؛ من واقعی / شخصیتها در رسانههای اجتماعی/۵
زینب سادات فخرایی
ایجاد یک شخصیت رسانه اجتماعی در دنیای امروزی لازم است و در آینده احتمالاً بخش جداناپذیر انسانها میشوند. ساخت یک شخصیت آنلاین به ما این فرصت را میدهد یک زندگی کاملاً مجازی برای خودمان بسازیم.
شبکههای اجتماعی به بخش عمدهای از زرندگی روزمرهی ما تبدیل شدهاند و ما را با دوستان،خانواده، کسانی که نمیشناسیم و حتی موقعیتهای شغلی مرتبط میکنند. این شبکهها به ما امکان میدهند افکار، تجربیات، احساسات و روزمرگی خود را با دیگران به اشتراک بگذاریم. در حالی که رسانههای اجتماعی میتوانند منبع خوبی برای سرگرمی و ارتباط باشند، میتوانند بر سلامت روان ما تأثیرات منفی هم بگذارند؛ به ویژه وقتی از رشد شخصیت رسانههای اجتماعی صحبت میشود.
شخصیت رسانههای اجتماعی چیست؟
شخصیت یک فرد مجموعهای از خصوصیاتی است که باعث گرایشاتی در رفتار فرد میشود. این گرایش در طول زمان و موقعیت تغییر نمیکند. شخصیت رسانههای اجتماعی، بر خلاف شخصیت حقیقی فرد، یک شخصیت آنلاین است که افراد از آن برای ابراز خود و تعامل با دیگران در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مانند فیسبوک، توئیتر و یوتیوب استفاده میکنند. این شخصیت ممکن است با واقعیت در تضاد باشد؛ اما برای کسانی که در این حیطه فعالیت میکنند مهم است که بتوانند دیده شوند.
برخی از ویژگیهای کلیدی برای موفقیت شخصیت رسانههای اجتماعی شامل خلاقیت، کاریزما، شوخ طبعی و اصالت است. اگر به نمونههایی که میشناسید فکر کنید میتوانید این ویژگیها را در اکثر بلاگران و فعالان فضای مجازی پیدا کنید. اغلب آنها شخصیتی کاریزماتیک دارند که حرف و نظرشان بر مخاطبانشان بسیار کارگر است.
چرا شخصیت رسانههای اجتماعی مهم است؟
ایجاد یک شخصیت رسانه اجتماعی در دنیای امروزی لازم است و در آینده احتمالاً بخش جداناپذیر زندگی انسانها میشود. ساخت یک شخصیت آنلاین به ما فرصت میدهد بدون توجه به جغرافیا بتوانیم با دیگران ارتباط بگیریم و یک زندگی کاملاً مجازی برای خودمان بسازیم. شبکههای اجتماعی ممکن است برای ما کاربردی شخصی یا حرفهای داشته باشند. داشتن یک شخصیت خوب در این فضا به ما کمک میکند از دیگران متمایز شویم و به روشهای مختلفی آن اثری که میخواهیم و احتمالاً در دنیای حقیقی نداریم، را بر دیگران بگذاریم. علاوه بر این، داشتن یک شخصیت معتبر و جذاب در رسانههای اجتماعی میتواند به افزایش اعتماد به نفس منجر شود و حتی در خیلی از مواقع یک منبع درآمدی خوب باشد.
ویژگیهای شخصیت رسانههای اجتماعی، بسته به موقعیت، هدف و ترجیحات فرد میتواند متفاوت باشد. مجموع این ویژگیها؛ مانند شوخ طبعی، کاریزما، اعتبار و خلاقیت و… ۱۲ تایپ شخصیتی در فضای مجازی ایجاد میکند. به احتمال زیاد ما در فضای مجازی با بیشتر این شخصیتها برخورد داشتهایم و یا حتی ممکن است خودمان هم در یکی از این گروهها قرار بگیریم. پیش از پرداختن به تایپهای شخصیتی در فضای مجازی لازم است این نکته را یادآوری کنیم که همهی افراد فعال در رسانههای اجتماعی محدود به این ۱۲ مدل نمیشوند؛ اما آنها رایجترین انواع شخصیت در فضای مجازی هستند.
انواع شخصیتهای رسانههای اجتماعی
۱. تماشاچیها
تماشاچیها دستهی بزرگی از کاربران شبکههای اجتماعی هستند که ترجیح میدهند همه چیز را از دور نظاره کنند. اینها افراد زیادی را در شبکههای اجتماعی دنبال میکنند و اغلب از همه چیز اطلاع دارند؛ اما فعالیت خودشان بسیار محدود است. با اینکه تماشاچیها حسابهای کاربری شخصی دارند؛ اما چون عکس یا ویدئویی از خودشان به اشتراک نمیگذارند کسی جز اسمشان چیزی از آنها نمیداند. مثلاً اگر یک تماشاچی توئیتر داشته باشد، فقط توئیت دیگران را ریتوئیت میکند و هیچ محتوایی را خودش تولید نمیکند.
۲. انکارگران
دستهی دیگری از کاربران فضای مجازی، انکارگران یا منکران هستند. آنها در واقعیت به شدت مخالف فضای مجازی هستند و معمولاً به دیگران میگویند هیچ حساب کاربری ندارند؛ چرا که فکر میکنند اعتراف به حضور در فضای مجازی به معنای اعتراف به اعتبار فضای مجازی است. ولی اتفاقاً بیشتر از بقیه فعال هستند، از تک تک فعالیت اطرافیانشان مطلعاند ولی کسی از فعالیت آنها خبر ندارد. انکارگران به شدت منکر این هستند که پست، استوری و پروفایل دیگران را چک میکنند؛ ولی بدانید که آنها هیچ چیز را برای رصد کردن از دست نمیدهند.
۳. افراطیها
این گروه در فضای مجازی به شدت مشهور هستند و بیشترین تعداد فالوئر را در شبکههای اجتماعی مختلف مانند توئیتر و اینستاگرام دارند. آنها در همه چیز افراط میکنند. حسابهای کاربری بیانتهایی در همهی شبکههای اجتماعی دارند، با افراد بیشماری که نمیشناسند ارتباط میگیرند و بارزترین ویژگی آنها اظهار نظر دربارهی همه چیز است. افراطیها از مسائل سیاسی جنوب غرب آسیا تا مسائل مربوط به آموزش و پرورش ژاپن و آتش سوزی در استرالیا را کامل پوشش میدهند و معتقدند نظرشان هم قطعاً درست است. اگر چنین کسی را میشناسید چه در فضای مجازی و چه در زندگی حقیقی با سرعت از او دور شوید.
۴. ذهن بستهها
از عنوان گروهشان مشخص است که درباره چه کسانی صحبت میکنیم. این گروه از رسانههای اجتماعی استفاده میکنند؛ ولی نه بلدند با آنها چه کار کنند و نه فضای رسانههای اجتماعی را میشناسند. به راحتی به هرکسی اعتماد میکنند و هر مطللبی که بخوانند را باور میکنند. این گروه بسیار مناسب کلاهبرداران فضای مجازی هستند.
۵. کاربران خاموش
این دسته از کاربران بسیار جالب هستند؛ هیچ وابستگی به شبکههای مجازی ندارند و اصلاً وقتی برای استفاده و یادگیری آنها نمیگذارند. از شبکههای اجتماعی جدید هم مطلع نیستند. فقط به دلیل حفظ ارتباط با افرادی که در فیسبوک یا اینستاگرام با آنها در ارتباطاند و یا به ضرورت یک حساب کاربری خاک گرفته در شبکههای اجتماعی دارند.
۶. طاووسها
همهی ما با این گروه برخورد داشتهایم. گروهی که فقط دوست دارند خودنمایی کنند. آنها از تمام لحظات زندگیشان عکس و فیلم پست میکنند. برای گرفتن این عکسها هم مدتها برنامه ریزی میکنند که مثلاً یک عکس خاص از باشگاه یا تولدشان با دیگران به اشتراک بگذارند. هویت این گروه در شبکههای اجتماعی تصویر محور مانند اینستاگرام یا یوتیوب تعریف میشود و بدون این زیست غیرواقعی مجازیشان نمیتوانند زندگی کنند. اصلاً لازم به توضیح بیشتری نیست، شما همین الان هم یک لیست بزرگ از این افراد را در ذهن دارید.
۷. یاوهگویان
گلام سفرهای گالیور را میشناسید؟ همان آدم کوچولویی که تمام مدت میگفت: «من میدونستم… کارمون تمومه…» یاوهگویان فضای مجازی هم به شدت شبیه گلام هستند. البته اگر گلام فقط انرژی منفی میداد، این گروه علاوه بر این اهل توهین هم هستند. خیلی رندم اگر یک پست در اینستاگرام را باز کنید احتمالاً با کامنت یکی از آنها مواجه شوید. مهم نیست محتوای پست چه چیزی باشد، یک یاوهگو حتماً موردی برای اهانت یا ایراد گرفتن و یا تزریق انرژی منفی پیدا میکند. آنها هرچیزی که برخلاف خواستههای خودشان باشد را بد میدانند و به خودشان این اجازه را میدهند که به همین خاطر به دیگران توهین کنند.
۸. چند شخصیتیها
این گروه هم حسابهای کاربری زیادی با نامهای مختلفی دارند. علت این کارشان این است که گروههای دوستی و علاقهمندیهای مختلف و بعضاً بیربط بهم دارند و نمیخواهند که دوستانشان از سایر ارتباطات و علاقههایشان مطلع شوند. مهمترین ویژگی آنها ترس از رانده شدن است و به همین دلیل نمیتوانند آنچه که واقعا هستند را بپذیرند و به دیگران نشان دهند.
۹. ارواح
ممکن است ارواح شبیه به کاربران خاموش به نظر بیایند؛ ولی تفاوتهایی با آنها دارند. شبکههای اجتماعی برای ارواح یک ابزار است و سبک زندگی نیست. آنها حتی برای ارتباط با دوستانشان هم از فیسبوک یا اینستاگرام استفاده نمیکنند. شبکههای اجتماعی را دارند؛ چون همه مردم آنها را دارند و نه چون احساس نیاز میکنند. اهل خرید آنلاین یا ارتباط گرفتن با دیگران نیستند و ترجیح میدهند در فضای واقعی زندگی کنند. اغلب افراد این گروه افراد مسنی هستند که اگر پستهای اینستاگرامی فامیل یا دوستان را نشانشان دهید، خوششان میآید؛ ولی تمایلی به فعالیت کردن ندارند.
۱۰. خبررسانها
تنها دلیل حضورشان در فضای مجازی، کسب اطلاعات و رساندن آنها به دیگران است. برخی از فراد این گروه مایلاند اطلاعاتی از دوستان و آشنایان پیدا کنند و به دیگران بگویند و برخی خبرهایی از آب شدن یخهای قطبی و پیروزی فلان کاندیدای انتخابات ریاست جمهوری یکی از کشورهای آمریکای لاتین را با دیگران به اشتراک میگذارند.
۱۱. کوئیزرها
این گروه بیشتر شامل نوجوانها میشود. آنها بسیار مشتاقاند تا تستهای خودشناسی بدهند یا سؤالاتی را پاسخ دهند تا بدانند شبیه به کدام شخصیت انیمهی محبوبشان هستند و یا اگر در یک کتاب زندگی میکردند، چه ویژگیهایی داشتند. بعضی از افراد این گروه هم دوست دارند سؤالات دانستی یا هوش را پاسخ دهند.
۱۲. تأییدجویان
جویندگان تأیید حتی از دور هم قابل شناسایی هستند. نظر فالوئرها برای آنها بسیار اهمیت دارد. اگر کسی از آنها ایراد بگیرد بسیار ناراحت میشوند و هر لایک برایشان مهم است. آنها از هشتگهای ترند استفاده میکنند تا تأیید آدمهای بیشتری را بگیرند؛ تمام روز و شب را فقط به فضای مجازی و تأیید دیگران فکر میکنند.
ممکن است شخصیت شما ترکیبی از چند شخصیت نام برده در بالا باشد. در فضای امروز جامعه ما نمیتوانیم زندگی بدون رسانههای اجتماعی را متصور شویم؛ حتی اگر در گروه ارواح باشیم. ساخت یک شخصیت مثبت و اثرگذار در فضای مجازی بسیار مثبت و اثرگذار است و به راحتی نمیتوانیم آن را بسازیم. ولی خواه ناخواه همه ما یک شخصیت مجازی مجزا از شخصیت حقیقیمان داریم.
اجرای ناقص قانون جمعیت/ گلهمندی مجلس از سازمان برنامه/۶
حدود یک سال و نیم از تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت میگذرد و نمایندگان مجلس از عملکرد برخی از دستگاهها به ویژه سازمان برنامه و بودجه در اجرای این قانون گلهمند هستند.
به گزارش مهر۳۰ اردیبهشت ۹۳ بود که سیاستهای کلی جمعیت از سوی مقام معظم رهبری ابلاغ و در آن ابلاغیه تاکید شده بود «با عنایت به اهمیت مقوله جمعیت در اقتدار ملی و با توجه به پویندگی، بالندگی و جوانی جمعیت کنونی کشور به عنوان یک فرصت و امتیاز و در جهت جبران کاهش نرخ رشد جمعیت و نرخ باروری در سالهای گذشته، سیاستهای کلی جمعیت ابلاغ میگردد. با در نظر داشتن نقش ایجابی عامل جمعیت در پیشرفت کشور، لازم است برنامهریزیهای جامع برای رشد اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشور متناسب با سیاستهای جمعیتی انجام گیرد. همچنین ضروری است با هماهنگی و تقسیم کار بین ارکان نظام و دستگاههای ذیربط در این زمینه، اقدامات لازم با دقت، سرعت و قوت صورت گیرد و نتایج رصد مستمر اجرای سیاستها گزارش شود.»
ضرورت توجه به مسئله فرزندآوری
در این سالها هر یک از دستگاهها به نوعی اقداماتی را برای عمل به سیاستهای کلی جمعیت انجام دادند، اما این اقدامات از نظر رهبر انقلاب کافی نبوده است، به گونهای که مقام معظم رهبری ۲۲ تیر ماه ۹۹ در اولین دیدار نمایندگان مجلس یازدهم با ایشان به مقوله فرزندآوری تاکید و فرمودند: «مسئله فرزندآوری و مسئله نسل بسیار مهم است؛ این موضوعی است که بنده بارها (۳) در این چند سال اخیر تکیه کردهام و تأکید کردهام، [ولی] متأسفانه حالا که انسان نتایج را نگاه میکند، معلوم میشود که خیلی این تأکیدها تأثیر زیادی نداشته. اینها احتیاج دارد به قانون، احتیاج دارد به دنبالگیری جدی دستگاههای اجرایی و بایستی به جد مسئله فرزندآوری را مهم دانست و از پیری جمعیت ترسید. حالا خارجیها را کار نداریم؛ دشمن، دشمن است؛ اما بعضی کجسلیقگیها را متأسفانه آدم در داخل مشاهده میکند -یک جایی خواندم- که میگویند «آقا! پیری جمعیت اشکالی ندارد»! چطور اشکالی ندارد؟ یکی از پرفایدهترین ثروتهای یک کشور، جمعیت جوان در یک کشور است که ما بحمدالله از اوایل انقلاب تا امروز برخوردار بودهایم و اگر بنا باشد بعداً برخوردار نباشیم، یقیناً عقب خواهیم ماند.»
لبیک مجلس به فرمان رهبری
پیرو فرمایش رهبر معظم انقلاب، در اولین روزهای کاری مجلس یازدهم طرحی که بعداً با عنوان «حمایت از خانواده و جوانی جمعیت» نامگذاری شد، با امضای ۱۰۰ نفر از نمایندگان در جلسه علنی اعلام وصول شد. این طرح با محتوای محدودتری، ۱۰ سال قبل در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب و به توصیه مقام معظم رهبری برای پیگیری و نظارت قویتر به مجلس آمده، اما در دو دوره پیشین مجلس به سرانجام نرسیده بود. پس از امر و تأکید مجدد ایشان در اولین دیدار با نمایندگان دوره یازدهم مجلس شورای اسلامی در تیر ماه ۹۹، مجلس با جدیت بیشتری این طرح را دنبال کرد.
هیئت رئیسه مجلس، طرح اولیه را به کمیسیون فرهنگی ارجاع داد که در آنجا با استفاده از مطالعات آماری و پژوهشهای سیاستگذاری و علمی در حوزه جمعیت و با بررسی اسناد بالادستی مانند سیاستهای کلی جمعیت و خانواده و نقشه مهندسی فرهنگی کشور، استفاده از ظرفیت کارشناسی شورای عالی انقلاب فرهنگی، مرکز پژوهشها و مرکز تحقیقات اسلامی مجلس و دعوت از دستگاههای اجرایی مرتبط و برگزاری جلسات کارشناسی متعدد از سوی دیگر، طرحی جامع تدوین شد. در نهایت طرحی با ۹۰ ماده آماده بررسی در صحن مجلس شد که با توجه به اینکه یکسری طرحهای معیشتی و لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ در دستورکار و اولویت بررسی در صحن مجلس بود، نمایندگان مجلس در آبان ماه ۹۹ با بررسی و تصویب نهایی این طرح در کمیسیون مشترک مجلس بر اساس ظرفیت اصل ۸۵ موافقت کردند تا طرحی پخته و جامع در کمیسیون مشترک بررسی و تصویب شود.
حمایت مجلس از خانواده
کمیسیون مشترک بررسی طرح حمایت از خانواده و جوانی جمعیت طی فعالیت خود تا بهمن ماه سال ۱۳۹۹ به طرحی با ۷۳ ماده دست یافت که مخاطبان مختلف و موضوعات مرتبط را به طور جامع و دقیقی در برمیگرفت و نهایتاً قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در تاریخ ۱۴۰۰/۷/۲۴ در کمیسیون مذکور به تصویب رسید و محمدباقر قالیباف پس از تأیید این قانون از سوی شورای نگهبان، گفت: «مفتخریم قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در مجلس یازدهم به سرانجام رسید.»
رئیس مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه با تصویب قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت منافع خانوادهها در اولویت قرار گرفته، اظهار داشت: «در این قانون خانوادهها در اولویت تسهیلات مسکن، مشوقهای اقتصادی، تسهیلات آموزشی و تسهیلات شغلی قرار میگیرند و در یک جمع بندی میتوان گفت حمایت از خانواده و مادران در سیاستگذاریهای فرهنگی و اجتماعی کشور در اولویت خواهد بود. تلاش مجلس بر این است که در سیاستگذاری و قانونگذاری طوری تدبیر شود که جامعه بیش از دهههای اخیر دوستدار فرزندآوری و تشکیل خانواده باشد و خانواده کماکان محوریت خود را به عنوان مهمترین جز تشکیل دهنده جامعه ایرانی و اسلامی حفظ کند.»
دستور رئیسجمهور برای اجرای قانون جوانی جمعیت
همچنین حجتالاسلام سید ابراهیم رئیسی در جلسه ستاد ملی جمعیت، موضوع جمعیت را از جمله موضوعات کلیدی و محوری کشور عنوان کرد و با اشاره به فرصت بسیار کوتاه برای عبور از بروز مشکل جمعیتی، بر ضرورت توجه و اقدام جدی دستگاههای مسئول نسبت به وظایف خود در این باره تأکید کرد.
وی به اهمیت فرهنگسازی در موضوع جمعیت اشاره کرد و دستور داد کارگروه ویژهای در زیرمجموعه ستاد ملی جمعیت و متشکل از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، سازمان صدا و سیما، سازمان تبلیغات اسلامی و دیگر دستگاههای فرهنگی برای تولید محتوای فرهنگی درباره جمعیت تشکیل شود.
رئیس جمهور همچنین بر پیگیری جدی اجرای مصوبات ستاد و قانون جوانی جمعیت از سوی دبیرخانه ستاد ملی جمعیت تأکید کرد و گفت: «اگر دستگاههای اجرایی در حین اجرای این قانون با نواقصی مواجه شدند، پیشنهادات اصلاحی خود را به دبیرخانه ارائه کنند تا پس از بررسی و تصویب برای تصویب نهایی به مجلس شورای اسلامی ارجاع داده شود.»
سازوکار مجلس برای افزایش جمعیت
نگاهی به قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نشان میدهد که مجلس برای جوانان در آستانه ازدواج تسهیلاتی نظیر اعطای وام با ضمانتهای آسان، افزایش ۷.۵ برابری حق عائلهمندی به مدت ۵ سال، اختصاص وام ودیعه مسکن، افزایش محدوده سنی در استخدام جدید یک سال به ازای تأهل، تأسیس مراکز مشاوره مبتنی بر سبک زندگی ایرانی اسلامی در مراکز آموزش عالی و فرهنگسازی در خصوص ازدواج را در نظر گرفته است.
علاوه بر این، یکی از مشکلات زوجین نابارور هزینههای گزافی است که باید برای درمان بپردازند که مجلس در این قانون در مورد درمان زوجین نابارور و پیشگیری از ناباروری اقدامات مؤثری چون تحت پوشش بیمهای قرار گرفتن درمان تمامی زوجهای نابارور، تجهیز و راهاندازی یک مرکز تخصصی ناباروری سطح ۲ در دانشگاه علوم پزشکی و سطح ۳ در هر استان و حمایت از شرکت دانشبنیان تولید اقلام و تجهیزات درمان ناباروری را در راستای درمان ناباروری و کمک به زوجین علاقهمند به فرزندآوری مورد توجه قرار داد.
مجلس برای حمایتهای دوران بارداری و شیردهی هم تسهیلاتی مانند پوشش بیمهای آزمایشهای مادر و جنین بر اساس ضوابط قانونی، تحت پوشش کامل قرار دادن کلیه مادران در دوران بارداری و شیردهی تا پایان ۵ سالگی کودکان بر اساس آزمون وسع، ارائه رایگان سبد تغذیه و بسته بهداشتی مادران باردار، شیرده و دارای کودک زیر ۵ سال، کاهش هزینههای روحی و روانی و اقتصادی دوران بارداری و جلوگیری از القای هر گونه ترس و هراس نسبت به بارداری، اصلاح روشهای غربالگری و استانداردسازی مقادیر مثبت و منفی کاذب نتایج آزمایشها در نظر گرفت.
تسهیلات مسکن هم به خوبی در قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده آمده است، به گونهای که تأمین زمین یا واحد مسکونی حداکثر ۲۰۰ متری به قیمت تمام شده با ۲ سال تنفس و ۸ سال قسطبندی پس از تولد فرزند سوم تا اختصاص ۷۰% ظرفیت منازل مسکونی سازمانی به کارکنان فاقد مسکن با حداقل ۳ فرزند در این قانون دیده شده است و اختصاص حداقل ۱۰% بودجه برنامههای تولیدی و فیلم برای تولید محتوا با محوریت جوانی جمعیت، اهدای جایزه سالیانه ملی جوانی جمعیت بر اساس شاخص اثرگذاری بر رشد ازدواج و فرزندآوری در جامعه مخاطب، تدوین برنامههای تلویزیونی مطالبهگری اجرای قانون جوانی جمعیت و اختصاص یک سوم ظرفیت تبلیغات محیطی به موضوع فرزندآوری و جمعیت هم از جمله اقدامات فرهنگی است که در این قانون به صورت ویژه به آنها توجه شده است.
عملکرد دولت زیر ذرهبین مجلس
مجلس در اواخر آذر سال ۱۴۰۱ در یکی از جلسات نظارتی خود گزارش مشترک کمیسیونهای فرهنگی، اجتماعی و بهداشت و درمان در مورد نحوه عملکرد دستگاههای مسئول در اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را در صحن مجلس شورای اسلامی بررسی کرد که بر اساس این گزارش وزارت بهداشت با تصویب ۷ فقره مقرره از ۸ مقررهای که تصویب آنها را به عهده داشته و اجرای ۳۸ حکم و در حال اجرا بودن ۱۶ حکم اجرایی دیگر، دارای بهترین عملکرد بوده است. وزارت راه و شهرسازی، وزارت آموزش و پرورش و وزارت ورزش و جوانان از دیگر دستگاههایی هستند که میتوان عملکرد آنها را مثبت ارزیابی کرد و دستگاههایی مانند ستاد ملی جمعیت، سازمان برنامه و بودجه، سازمان صدا و سیما و وزارت کشور عملکرد مورد انتظار را نداشتند.
در این گزارش نظارتی مجلس تاکید شد که علت اجرا نشدن برخی از احکام قانون، عدم تأمین بودجه اعلام شده است، در حالی که باید اعتبارات ظرف سه ماه پس از ابلاغ این قانون توسط سازمان برنامه و بودجه تهیه و به تصویب ستاد ملی جمعیت میرسید.
استنکاف سازمان برنامه و بودجه از اجرای قانون
امیرحسین بانکیپور، رئیس کمیسیون قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در گفتگو با خبرنگار مهر با انتقاد از عدم تخصیص بودجه مصوب قانون جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۱ به دستگاههای مربوطه، میگوید: «سازمان برنامه و بودجه هیچ اعتباری برای اجرای این قانون به وزارتخانه و دستگاههای ذیربط تخصیص نداده است.»
این نماینده مجلس تاکید کرد: «مقام معظم رهبری در سیاستهای برنامه هفتم توسعه نیز بر موضوع جوانی جمعیت تاکید فرمودند، اما متأسفانه سازمان برنامه و بودجه به این موضوع اهمیتی نمیدهد و طبق ادعای آنان شش هزار میلیارد تومان از بودجه بخش جمعیت صرف پرداخت حقوق و دستمزد شده و این کارها نشاندهنده آن است که سازمان برنامه و بودجه به صورت کلی توجهی به مقوله فرهنگ ندارد.»
بیتوجهی به بحران پیری جمعیت
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی ادامه داد: «۱۱ هزار میلیارد تومان بودجه جمعیت برای سال جاری بوده که بین وزارتخانههای مختلف توزیع شده و طبق قانون بودجه ۱۴۰۱ جدول تقسیم بودجه را سازمان برنامه و بودجه و ستاد ملی جمعیت مشخص میکند، این اعتبار در ستاد ملی جوانی جمعیت هم مصوب شد و رئیسجمهور هم تاکید داشت اما سازمان برنامه تاکنون از پرداخت آن استنکاف کرده است.»
بانکیپور با بیان اینکه مسیر سازمان برنامه و بودجه تغییری نکرده و مانند گذشته در بر همان پاشنه میچرخد، اظهار داشت: «هنوز بحران پیری جمعیت را جدی نگرفتهاند و باید به ملت و آیندگان پاسخگو باشند. فرصت اندکی داریم تا بحران پیری جمعیت را جبران کنیم و سازمان برنامه که باید بیش از همه حمایت و پیگیری کند، نسبت با این موضوع بیتفاوت است.
وی به این نکته هم اشاره کرد که با وجود رشد ۴۲ درصدی بودجه کل کشور در سال ۱۴۰۲، هر کدام از ردیفهای بودجه ۲۰ تا ۵۰ درصد رشد داشته اما بودجه جوانی جمعیت را ۳۷ درصد کم کردهاند که این موضوع به خوبی بیانگر بیتفاوتی و رویکرد ناصواب سازمان برنامه و بودجه نسبت به بحران پیری جمعیت است.
تقریباً هیچ!
همچنین زهره سادات لاجوردی، عضو هیئت رئیسه کمیسیون فرهنگی مجلس در گفتگو با خبرنگار مهر، میگوید: «تا پایان سال ۱۴۰۱، از ۱۰ هزار میلیارد تومان (همت) بودجه مربوط به قانون جوانی جمعیت، هیچ بودجهای برای اجرای این قانون تخصیص نیافت.»
نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی گفت: «سیاست فرزند کمتر با کار فرهنگی سنگین و مستمر شروع شد و با نرخ رو به رشد کار فرهنگی تداوم یافت و به نتیجه مطلوب آن زمان رسید، اما متأسفانه در بحث افزایش جمعیت نقش مؤلفههای فرهنگی آن طور که باید و شاید شناخته و ارج نهاده نشده در حالی که باید حداقل پس از یک سال از تصویب قانون، پیوستهای فرهنگی برای خانوادههای دارای شرایط مختلف اقتصادی، فرهنگی و اجتماعی تهیه میشد.»
همچنین اخیراً حجتالاسلام علیرضا سلیمی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی از عدم اجرای کامل قانون جوانی جمعیت انتقاد کرد و گفت: «ما در حال ورود به سیاهچاله جمعیتی هستیم. قانون جمعیت که ۷۳ ماده داشته و ۲۳۶ الزام و تکلیف را متوجه دستگاهها میکند، مصوبه مجلس است اما بسیاری در اجرای این قانون کم کارند.»
مأموریت قالیباف به وزیر کشور
محمدباقر قالیباف، رئیس مجلس شورای اسلامی نیز در جلسه نظارتی مجلس درباره نحوه اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت گفت: «متاسفانه هنوز بخشی از آئیننامههای این قانون تکمیل نشده است.»
رئیس مجلس به وزیر کشور مأموریت بررسی و پایش اجرای این قانون در سطح کشور را داد و تاکید کرد: «موضوع جوانی و حمایت از خانواده به همه جغرافیای کشور مربوط میشود و از کارهایی است که حتماً تقسیم کار ملی و استانی نیاز دارد. البته بعضی از نمایندگان اعلام کردند که دغدغه استانداران اجرای قانون جوانی جمعیت نیست. در حالی که در حوزه استانی این امر لازم است و باید وزیر کشور به این موضوع توجه کند.»
بانکها سختگیری میکنند
حسینعلی حاجیدلیگانی، عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی نیز در گفتگو با خبرنگار مهر، بر این نکته تاکید کرد که از آنجایی که برخی از مردم هنوز مطمئن نیستند دولت به قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به درستی عمل میکند یا خیر، به نظر میرسد هنوز گفتمان و وفاق جمعی در کشور برای این موضوع ایجاد نشده است.
وی به تسهیلاتی که در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت پیشبینی شده اشاره کرد و گفت: «موانعی در ارائه تسهیلات ازدواج و فرزندآوری وجود دارد که باید مرتفع شود، چرا که بانکها برای اعطای وام ازدواج و فرزندآوری سختگیری میکنند و خواستار معرفی چند ضامن کارمند رسمی از متقاضیان هستند.»
کُمیتمان لنگ میزند!
همچنین سید جلیل میرمحمدی، نایب رئیس کمیسیون بهداشت و درمان مجلس شورای اسلامی در گفتگو مهر، درباره میزان اجرای قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت، گفت: «قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت در صورتی میتواند مؤثر باشد که به خوبی اجرا شود و بر اجرای آن هم به خوبی نظارت شود.»
وی تاکید کرد: «برخی از موارد قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت به خوبی اجرا شده اما در یکسری از موارد کُمیت ما در اجرای این قانون لنگ میزند و نیاز است که نظارت جدیتری از طرف مجلس برای اجرای دقیق این قانون انجام شود و دستگاههای دولتی هم باید با اهتمام بیشتر و بهتری نسبت به اجرایی کردن این قانون اقدام کنند.»
با همه این تفاسیر و با توجه به تأکیدات مؤکد رهبر معظم انقلاب برای توجه به مقوله جمعیت، لازم است همه دستگاههایی که به روشنی در قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت مشخص شدند، به وظایف قانونی خود عمل کنند و مجلس شورای اسلامی هم باید در جلسات نظارتی خود باز هم نحوه اجرای این قانون را مورد ارزیابی قرار دهد. همچنین ضرورت دارد راهکارهای اجرای دقیق این قانون و اعتبارات لازم برای آن در برنامه هفتم توسعه که به زودی قرار است در مجلس مورد بررسی قرار گیرد، مورد عنایت ویژه قرار گیرد.
آمار عجیب میانسالان در ایران/۵
پیشبینیهای جمعیتشناسان از آن حکایت دارد که در سال ۱۴۲۰ و شاید زودتر نرخ رشد جمعیت ایران صفر میشود.
به گزارش تابنتاک به نقل از ایسنا، بنا بر اظهارات جمعیت شناسان در حال حاضر ایران در مرحله سوم انتقالی جمعیت قرار دارد که در این مرحله باروری و مرگ و میر رو به کاهش می رود. درواقع می توان گفت رشد طبیعی جمعیت ایران، در حال حرکت به سمت صفر است و از سوی دیگر پیشبینیها حکایت از این دارد که در سال ۱۴۲۰ و شاید زودتر نرخ رشد جمعیت صفر شود.
ورود ایران به پنجره جمعیتی از سال ۱۳۸۵
در این میان کشورهایی که بیش از دو سوم جمعیتشان بین ۱۵ تا ۶۴ سال باشند، در «پنجره جمعیتی» یا «پنجره فرصت جمعیتی» قرار دارند چراکه بالاترین سهم جمعیت شان در سن فعالیت است. در چنین شرایطی کشورهایی که جمعیت در سن فعالیت آنها در اشتغال تام هستند می توانند از این فرصت پنجره جمعیتی استفاده کرده و به بهره وری کامل برسند.
نرخ رشد جمعیت ایران در این سال صفر میشود | عامل تلخ توقف رشد جمعیت در کشور | تسهیلات فرزندآوری زوجین را به بچهدار شدن ترغیب نمیکند
جمعیت جدید ایران اعلام شد | نسبت جمعیت جوان ایران به میانسالان و سالمندان | آهنگ رشد جمعیت ایران به زیر یک درصد رسید
ایران نیز از سال ۱۳۸۵ وارد مرحله پنجره جمعیتی شده و به طور طبیعی باید ۳۰ تا ۴۰ سال در این مرحله پنجره جمعیتی بماند و سپس وارد مرحله سالخوردگی شود.
جمعیت میانسال کشور
از سوی دیگر به گفته کارشناسان ۲، ۳ دههای می شود که ایران از مرحله پنجره جمعیتی عبور کرده و گرچه جمعیتش از مرز ۸۵ میلیون نفر گذشته است اما در حال حاضر ۴۴ درصد از جمعیت کشور را میانسالان تشکیل می دهند.
دکتر علیاکبر محزون مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و اقتصاد خانوار مرکز آمار ایران در برنامهای رادیویی با بیان اینکه سایت مرکز آمار ایران در چند روز گذشته نشان داد جمعیت ایران از مرز ۸۵ میلیون نفر عبور کرده، در عین حال اعلام کرده است: حدود ۲۴ درصد از جمعیت کشور را کودکان و نوجوانان زیر ۱۵ سال تشکیل میدهند، ۲۵ درصد از جمعیت کشور شامل جوانان ۱۵ تا ۲۹ساله و ۴۴ درصد میانسال و مابقی هم سالمندان بالای ۶۵ سال هستند که این نشان میدهد ساختار غالب جمعیتی کشورمان را ساختار میانسالی تشکیل میدهد.
بیشتر شدن جمعیت مصرفکننده نسبت به جمعیت مولد
به گفته وی، آهنگ رشد جمعیت از دهه ۶۰ شروع شد و تا آخرین سرشماری که در سال ۱۳۹۵ انجام گرفت به ۱/۲۴ درصد رسید اما از آن سال تاکنون همان روند کاهشی ادامه پیدا کرده بهطوریکه الان به زیر یک درصد حدود ۰.۷۷ صدم درصد رسیده است.
محزون با اذعان به تأثیر مثبت رشد جمعیت بر رشد و توسعه اقتصادی اظهار کرده است: بیشتر بودن جمعیت مولد کشور نسبت به جمعیت مصرفکننده تحت عنوان «پنجره جمعیتی» تعریف میشود که ما الان از ۲، ۳ دهه آن عبور کردیم و حدود ۲ دهه دیگر باقیمانده و روند کنونی آهنگ جمعیت نشان میدهد که به صفر و حتی منفی هم خواهد رسید.
روند کاهشی ازدواج در کل کشور به جز یک استان | میانگین سن زنان و مردان ایرانی در فرزندآوری | در دو سال اول ازدواج بچه دار شوید
همچنین بنا بر اظهارات این کارشناس، سیاستهای تشویقی تنها یک بخش از سیاستهای جمعیتی است و توانمندسازی جمعیتِ در سن کار و مشاوره، آموزش و ترویج فرزندآوری نیز از مواردی است که باید اجرایی شود.
میانگین سن ازدواج زنان و مردان در ایران
از سوی دیگر مدیرکل دفتر جمعیت، نیروی کار و اقتصاد خانوار مرکز آمار ایران در صحبت های خود این نکته را نیز عنوان کرده است که با تشکیل ستاد ملی جمعیت از سال گذشته تا الان، آمار موالید در برخی مناطق افزایش و در مناطقی هم کاهش پیدا کرده است و در حالی میانگین سن ازدواج ۲۴ سال برای آقایان و ۲۳ سال برای خانمهاست که سن ازدواج در برخی کلانشهرها که نسبت به دیگر مناطق کشور رفاه بیشتری دارند، متأسفانه بالاتر از میانگین کشوری است.
با توجه به شرایط جمعیتی یاد شده و مضیقه زمانی ایران برای افزایش جمعیت، نمایندگان مجلس در سال ۱۴۰۰ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت را به تصویب رساندند.
حمایت از جوانان در آستانه ازدواج یا زوجین جوان، زوجین نابارور و پیشگیری از ناباروری، حمایت از مادران برای دوران بارداری و زایمان و شیردهی، حمایت از خانوادههای دارای سه فرزند و بیشتر، دریافت خودرو توسط مادر بهازای تولد فرزند دوم به بعد به شکل دولتی و بدون قرعه کشی، دریافت زمین به ازای تولد فرزند سوم، حمایتهای مالی برای تولد چندقلوها و به طور کلی ارائه تسهیلات اقتصادی و اجتماعی به خانوادهها مهمترین مولفههایی است که این قانون ۷۳ مادهای دنبال میکند.
با این وجود همانطور که علی اکبر محزون در مصاحبه خود عنوان کرده بود، از سال گذشته تا کنون و با تشکیل ستاد ملی جمعیت آمار موالید در برخی مناطق رو به افزایش و در مناطق رو به کاهش رفته است و این امر نشان می دهد همچنان مشوقهای قانون جوانی جمعیت به درستی اجرا نمیشود.
فقط ۲۰ درصد خودروی مادران برای تولد فرزند محقق شد
کما اینکه فاطمه محمدبیگی رئیس فراکسیون جمعیت و حمایت از خانواده مجلس شورای اسلامی نیز طی مصاحبهای رادیویی به موانع اجرایی بر سر راه قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت نیز اشاره کرده و گفته است: در ماده خودروی مادران بهصراحت ذکر شده بهازای تولد فرزند دوم به بعد مادر میتواند یک نوبت به شکل دولتی خودرو بگیرد که قرار بود بدون قرعهکشی و ۵۰ درصد ظرفیت خودروی تولیدی به این قانون اختصاص داده شود اما بیش از ۲۰ درصد هم محقق نشد.
محمدبیگی همچنین با اشاره به اینکه از ۴۱۱ هزار نفر واجد شرایط ثبتنام خودرو ۸۹ هزار و ۵۰۰ مادر خودروی خود را تحویل گرفتند، اظهار کرده است: انتظار داریم مابقی افراد در لیست انتظار نیز خودروی خود را تحویل بگیرند.
از سوی دیگر به گفته وی، نزدیک به ۸۷ هزار نفر برای مسکن ۳ فرزندی ثبتنام کردند اما کمتر از ۱۰۰ فقره تحویل شده و دلیلش هم این بود که آییننامه این قانون خیلی دیر در وزارت راه و شهرسازی تصویب شد.
در عین حال نمی توان تاثیر عوامل فرهنگی در تغییر نگرش افراد برای فرزندآوری را نیز کتمان کرد. گواه این گزاره نیز سخن رئیس فراکسیون جمعیت و حمایت از خانواده مجلس است.
فرزندآوری در ایران موضوعی اقتصادی است، نه فرهنگی
به گفته محمد بیگی، طبق آمارها منطقه شمال تهران و ۷ استان برخوردار کشور کمترین میزان تولد را دارند و این یعنی عوامل نگرشی و ترویج فرهنگ غرب بیشتر از عامل اقتصاد بر این موضوع تأثیر گذاشته است.
به تصریح رئیس فراکسیون جمعیت و حمایت از خانواده مجلس، تمایل به فرزندآوری در دنیا یک موضوع فرهنگی و نگرشی است اما در ایران هنوز یک موضوع صرفاً اقتصادی محسوب میشود.
وی در این راستا تاکید کرده است: بدون توجه به آیات قرآن و روایات دینی، متأسفانه والدین از رزق و روزی فرزندان میترسند و بعضاً شاهد سقطجنین هستیم که گناهی نابخشودنی است.
وی افزود: ما باید به رزاقیت خداوند اعتماد داشته باشیم چون اقتصاد عامل اولیه برای فرزندآوری نیست و مطالعات اقتصادی و اجتماعی نیز همین مطلب را نشان میدهد.
محمدبیگی معتقد است که گرچه زیرساخت مسکن و اشتغال جوانان نیز میتواند یک مشوق باشد اما طبق آمارها در منطقه شمال تهران کمترین میزان تولد را داریم و ۷ استان برخوردار کشور نیز کمترین میزان تولد را دارند و این نشان میدهد که عوامل نگرشی و ترویج فرهنگ غرب بیشتر از عامل اقتصاد بر این موضوع تأثیر گذاشته است.
روند افزایشی مصرف دخانیات در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ ساله/ قلیان مهمترین عامل افزایش تمایل به مصرف/۴
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت با اشاره به افزایش مصرف دخانیات در نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله، گفت: دلیل اصلی افزایش شیوع مصرف دخانیات در گروه نوجوانان و جوانان ترویج و تمایل به مصرف قلیان است.
به گزارش ایسنا، دکتر جعفر جندقی، رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت در نشست خبری به مناسبت هفته ملی بدون دخانیات، گفت: حدود ۳۸ درصد مردان و ۴ درصد زنان در منطقه مدیترانه شرقی دخانیات مصرف میکنند و در برخی از کشورها ۵۷ درصد مردان و ۲۹ درصد زنان مصرف کننده دخانیات هستند. در منطقه مدیترانه شرقی شیوع مصرف دخانیات در پسران ۴۲ درصد و در دختران ۳۱ درصد در گروه سنی ۱۳ تا ۱۵ سال گزارش میشود و این یک زنگ خطر جدی است که در آینده مصرف کنندگان مواد دخانی افزایش خواهد یافت.
وی افزود: دلیل اصلی افزایش شیوع مصرف دخانیات در گروه نوجوانان و جوانان، ترویج و تمایل به مصرف قلیان است.
هزینه مصرف دخانیات برای کشور بیش از ۱۱۰ هزار میلیارد تومان
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت درخصوص وضعیت شیوع مصرف دخانیات در جمهوری اسلامی ایران، اظهار کرد: حدود ۶۰ هزارنفر به دلیل مصرف دخانیات جان خود را از دست میدهند. سالانه میانگین بیش از ۴۰ هزار میلیارد تومان در اثر استعمال دخانیات در کشور از بین میرود و بیش از ۶۰ هزار میلیارد تومان صرف هزینههای بهداشتی و درمانی ناشی از مصرف دخانیات میشود و این جدا از ناتوانیها، از کارافتادگیها و…. است که با احتساب آنها هزینه مصرف دخانیات برای کشور بیش از ۱۱۰ هزار میلیارد تومان است.
روند رو به افزایش مصرف دخانیات بین نوجوانان، جوانان و بانوان
او تاکید کرد: بر اساس مطالعات صورت گرفته در سال ۱۴۰۰ در افراد بالای ۱۸ سال در کل ۱۴.۰۱ ، میزان شیوع مصرف دخانیات در کشور است که در زنان ۴.۴۴ درصد و در مردان ۲۵.۸۸ درصد بوده است. اگر چه روند مصرف دخانیات نسبت به گذشته در کل کندتر شده است اما هنوز هم رشد دارد ولی این مهم است بدانیم این روند در نوجوانان و جوانان و بانوان افزایشی است و یا روند مصرف قلیان افزایشی است و این زنگ خطر را به صدا در میآورد که در گروههای تاثیر گذار در آینده مصرف دخانیات افزایشی میشود.
روند افزایشی مصرف دخانیات در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال؛ در زنان ۹۰ درصد و در بین مردان ۳۴ درصد
جندقی ادامه داد: روند افزایشی مصرف دخانیات در سال های ۱۳۹۵ تا ۱۴۰۰ در گروه سنی ۱۸ تا ۲۴ سال اتفاق افتاده است که در زنان ۹۰ درصد و در بین مردان ۳۴ درصد افزایش یافته است که این خطرناک است. یا روند افزایش مصرف دخانیات در همین سالها در گروه سنی ۲۵ تا ۳۴ سال را هم شاهد هستیم که در بین مردان ۱۵.۰۶ درصد و در بین زنان ۹۰.۸۸ درصد افزایش یافته است.
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت، درباره وضعیت مصرف سیگار بین نوجوانان ۱۳ تا ۱۵ ساله در بین سالهای ۱۳۸۶ تا ۱۳۹۵، بیان کرد: در پسران ما حدود ۵.۸۸ درصد کاهش مصرف و در دختران ۱۳۳ درصد افزایش مصرف دخانیات طی این سالها را داشتیم، در مجموع در سال ۱۳۸۶ در بین این گروه سنی ۳ درصد مصرف دخانیات داشتیم که در سال ۱۳۹۵ به ۳.۴ درصد رسیده است. در صدد هستیم این تحقیقات را امسال هم انجام دهیم تا روند به درستی بررسی شود.
نگرانی از مصرف دخانیات با اشکال جدید
به گزارش ایسنا، جندقی تاکید کرد: درحال حاضر یکی از نگرانیهای عمده ما مصرف دخانیات با اشکال جدید مانند سیگارهای الکترونیک، ویپ و یا افزودن عطر و طعم به دخانیات و توتون و تنباکو است. به نظر ما همه اینها خطرناک هستند هرچند تلاش میشود خطرات آن نشان داده نشود.
وی افزود: در سال ۱۳۸۴به کنوانسیون کاهش مصرف دخانیات پیوستیم و سال ۱۳۸۵ قانون جامع مقابله با دخانیات را داشتیم و از نظر قانونی مواد قانونی قوی داریم ولی در زمینه کاهش دسترسی هم باید فعال باشیم. دسترسی به مواد دخانی بر دو نوع است؛ اول دسترسی مکانی و دوم دسترسی مالی است که در نوع دوم باید قیمت سیگار به گونهای باشد که به راحتی به آن دسترسی نداشته باشند. یکی از راهکارهای اصلی کاهش مصرف دخانیات در دنیا نیز افزایش قیمت این محصولات از طریق اعمال مالیات سنگین است. برای هر دو مورد دسترسی قوانین حامی وجود دارد.
جندقی تاکید کرد: در قوانین ذکر شده است که فروش نخی سیگار و همچنین فروش به افراد زیر ۱۸ سال ممنوع است و هر جایی هم مجوز فروش دخانیات را ندارد و باید مجوز مربوطه فروش را کسب کنند که متاسفانه در سنوات گذشته برخی این موضوع را رعایت نکردند. اعمال قوانین باید توسط وزارت صمت و وزارت بهداشت اعمال شود که ما از طریق مرکز سلامت محیط و کار با حدود ۶۰۰۰ بازرس ویژه سعی میکنیم وظیفه خود را ایفا کنیم ولی متاسفانه قانون شکنی هم اتفاق میافتد.
مهلت دکههای مطبوعاتی برای رعایت قوانین فروش دخانیات تا خردادماه
تاثیر افزایش قیمت دخانیات بر کاهش مصرف آن
رئیس مرکز سلامت محیط و کار وزارت بهداشت افزود: به دکههای مطبوعاتی هم یک فرصت یکساله از سال گذشته تا خرداد ماه ۱۴۰۲ دادهایم که اگر بتوانند قوانین فروش دخانیات را رعایت کنند، طبق ماده ۷ قانون جزو صنوف مجاز فروش حساب شوند.
جندقی با اشاره به تاثیر افزایش قیمت دخانیات بر کاهش مصرف آن، توضیح داد: در قانون بودجه سال جاری ۱۰ هزار میلیارد تومان پیشبینی شده است که افزایش مالیات از محل فروش مواد دخانی داشته باشیم که ۲ هزار میلیارد آن باید به وزارت بهداشت برسد و بخشی از آن برای کاهش مصرف دخانیات هزینه شود و ۱۵۰۰ میلیارد تومان هم برای خرید آمبولانسهای پیش بیمارستانی از این محل هزینه شود.
تجویز نسخههای اشتباه برای ساماندهی بازار مسکن/۵
با وجود اینکه بسیاری از کارشناسان راهکار ساماندهی بازار مسکن را تکمیل سامانه املاک و اسکان میدانند؛ اما بسیاری از دستگاهها وظایف خود را در این راستا انجام نداده اند.
به گزارش خبرنگار مهر، بازار اجاره مسکن در هفتههای اخیر وارد فاز نابسامانی شده و مستأجران تحتفشار مضاعفی قرار گرفتهاند. در این شرایط برخی از مسئولان و دستگاههای اجرایی بهجای آنکه تکالیف قانونی خود را در زمینه ساماندهی بازار مسکن انجام دهند به مردم توصیه میکنند که بیشازپیش هوای مستأجران را داشته باشند.
بنا بر نظر برخی از کارشناسان حوزه مسکن، موضوعی که میتواند به ساماندهی بازار کمک کند، تکمیل و راهاندازی سامانه اطلاعات املاک و اسکان است؛ اما اجراییشدن این قانون در سالهای اخیر و از زمان دولت دوازدهم تا کنون موردتوجه قرار نگرفته است و این سامانه که قرار بود از سال ۱۳۹۴ عملیاتی شود، اجرایی نشد.
برخی وزارتخانهها بر خلاف دستور رئیسجمهور عمل میکنند
البته در جلسه اخیر شورایعالی مسکن به ریاست رئیسجمهور مسائل عمده بازار مسکن از جمله اجرای قانون مالیات بر خانههای خالی پیگیری شد. بنا بر نظر ابراهیم رئیسی برای تسریع در اجرای این قانون، تبادل اطلاعات بین دستگاههای مختلف مؤثر است؛ اما بررسی شواهد موجود نشان میدهد که بسیاری از دستگاههای اجرایی عزمی برای تکمیل بستر اجرایی این طرح نداشته و حتی بر خلاف مسیر حرکت میکنند.
از طرف دیگر برخی از دستگاه بهجای آنکه تلاش خود را برای تکمیل سامانه املاک و اسکان به کار گیرند، اقداماتی را آغاز میکنند که شکست آنها از نظر کارشناسان حوزه مسکن قطعی است؛ به طور مثال در هفتههای اخیر این موضوع مطرح شد که برای شناسایی خانههای خالی «گشتهای شناسایی» ایجاد شود و خانههای خالی بهصورت حضوری مورد شناسایی قرار گیرد.
بنا بر اعلام مشاور وزیر راه و شهرسازی در رابطه با سرعت بخشی به کشف خانههای خالی بر پایه قانون مالیات بر خانههای خالی بهزودی گشتهایی متشکل از وزارت راه و شهرسازی، شهرداری، سازمان امور مالیاتی برای شناسایی میدانی خانههای خالی در مناطق مختلف شهری که خانههای خالی در آن مناطق هستند برقرار خواهد شد.
این در حالی است که شناسایی خانههای خالی طبق قانون میبایست بهصورت سیستمی و کاملاً هوشمند صورت پذیرد و استفاده از روشهای سنتی و قدیمی تنها میتواند منابع دستگاههای اجرایی را حیفومیل کند.
بر اساس تبصره ۷ ماده ۱۶۹ مکرر قانون مالیاتهای مستقیم، وزارت راه و شهرسازی متولی سامانه املاک و اسکان است و تمام دستگاههای دیگر اعم از سازمان ثبتاسناد و املاک کشور و شهرداریها میبایست اطلاعات خود را جهت بهرهبرداری از سامانه در اختیار وزارت راه و شهرسازی قرار دهند.
نصرالله پژمان فر رئیس کمیسیون اصل ۹۰ مجلس شورای اسلامی در این زمینه گفته است: متولی اصلی سامانه املاک و اسکان وزارت راه شهرسازی است و همه دستگاهها ملزم به همکاری با این وزارتخانه جهت تکمیل این سامانه هستند. یک عدم همکاری در بین دستگاهها در رابطه با موضوع سامانه املاک و اسکان وجود دارد که بخشی از آن به تعارض منافعی که برخی از این دستگاهها دارند باز میگردد. مسئله بعدی این است که وزارت راه و شهرسازی باید کار را از دستگاههایی که بهنتیجهرسیدن آن راحت بود، آغاز میکرد.
برخی از وزارتخانهها و نهادهای دولتی سامانه املاک و اسکان را به رسمیت نمیشناسند!
با وجود تأکید قانون بر تکمیل و راهاندازی این سامانه، برخی از دستگاههای اجرایی مانند آموزشوپرورش و بانک مرکزی عملاً الزامی برای همکاری با سامانه املاک و اسکان ندارند. بهعنوانمثال تختایی معاون مرکز ملی فناوری اطلاعات وزارت آموزشوپرورش در خصوص نحوه احراز محل سکونت دانشآموزان توسط آموزشوپرورش گفته است: ملاک ما برای استعلام سکونت افراد سامانه ثبتاحوال کشور است. در واقع مرجع احراز محل سکونت برای آموزشوپرورش سامانه ثبتاحوال است و ما فقط از این سامانه استعلام دریافت میکنیم.
از طرف دیگر محمدحسین دهقان مدیرکل مبارزه با پولشویی بانک مرکزی در خصوص اینکه آیا بانکها به سامانه املاک و اسکان پیوستهاند یا خیر، گفت: ما چند قانون داریم که ابهاماتی دارد. در برخی موارد ارائه بعضی خدمات به سامانه املاک و اسکان منوط شده است، اما در چند قانون ارائه خدمات منوط به اطلاعات ثبت شده در ثبتاحوال منوط شده و این موضوع باعث سردرگمی شده است.
خود اظهاری مردم بدون ارسال اطلاعات توسط دستگاههای دولتی فایدهای ندارد
در همین راستا علی خضریان سخنگوی کمیسیون اصل نود مجلس گفته است: تاکنون سازوکار خوداظهاری دستگاهها در راستای تکمیل سامانه املاک و اسکان نتیجهبخش نبوده و باید نسبت به تقاطعگیری اطلاعات دستگاههای مختلف دخیل در موضوع اقدام شود.
بنا بر نظر این نماینده مجلس چنانچه تکمیل سامانه املاک و اسکان از سالهای قبل آغاز شده بود امروزه میتوانستیم از آن بهرهبرداری و استفاده کنیم؛ اما عمده اتفاقی که تاکنون در جهت تکمیل سامانه صورتگرفته، خوداظهاری صاحبخانهها بوده البته مشارکت بالایی در آن هم شکل نگرفته است.
خضریان با انتقاد از عدم همکاری برخی نهادها برای تکمیل سامانه املاک و اسکان افزود: متأسفانه در کشور ما دستگاهها بهسختی به یکدیگر اطلاعات میدهند و بهطورکلی در تبادل داده با یکدیگر مشکل دارند؛ زیرا معمولاً با این اقدام دستگاهها احساس میکنند عامل قدرت خود را از دست میدهند و این یک کار اضافی است که هیچ نفعی برایشان ندارد.
فعالیت ناهماهنگ؛ آفت عدم همکاری دستگاهها در دولت سیزدهم
بنا بر نظر فرشید ایلاتی، کارشناس بازار مسکن، باوجوداینکه ۸ سال از زمان مصوبه راهاندازی سامانه املاک و اسکان میگذرد، این سامانه هنوز راهاندازی نشده است. ترک فعلها در این زمینه نباید فقط اعلام شود؛ بلکه باید برخورد صورت گیرد و مردم در جریان برخوردها قرار گیرند. سامانه املاک و اسکان در واقع سامانه زیرساختی بازار مسکن است که باید بهسرعت راهاندازی شود.
ایلاتی ضمن اشاره به نقش مهم رئیسجمهور در ایجاد هماهنگی بین دستگاههای اجرایی گفته است: از جناب آقای رئیسجمهور تقاضا داریم که جلسات شورایعالی مسکن را بهصورت منظم و ماهانه با حضور خود تشکیل دهند تا اگر هر دستگاهی که در تکمیل اطلاعات سامانه املاک و اسکان تعلل میکند، برخورد شود چرا که این تعللها منجر به گرانی مسکن، افزایش اجارهبها و به دنبال آن بالارفتن سن ازدواج میشود.
به گزارش مهر، باوجوداینکه در ماههای اخیر اکثر کارشناسان بر تکمیل هرچه سریعتر سامانه املاک و اسکان تأکید کردند و حتی شخص رئیسجمهور دستور پیگیری مسائل بازار اجاره را داده است؛ اما هنوز هم برخی از دستگاههای اجرایی از انجام وظایف قانونی خود شانه خالی کرده و تبعات آن تنها متوجه مستأجران و اقشار ضعیف جامعه میشود.
ولاگری؛ پدیدهای نو پس از بلاگری!/۶
تا همین چند سال پیش راههای مختلفی برای شناخت نوجوانان از جهان بیرون وجود داشت؛ تلویزیون، روزنامه و… اما حالا خیلی وقت است که شبکههای اجتماعی همه چیز ماست و مهمترین ابزار ارتباطی شناخته میشوند.
ایسنا پلاس: احتمالا در این مدت در اینستاگرام و یوتیوب کاربران زیادی را دیدهاید که محتوای تصویری با عنوان «ولاگ» تولید میکنند. ولاگهایی که عمدتا محتوای آنها جزئیات یک سفر، جمع کردن کیف مدرسه، جزئیات یک جشن تولد و… است و اغلب هم توسط نوجوانان تولید می شود؛ اما ولاگ و ولاگری چیست و دقیقا چه کاربردی دارد؟
«ولاگ» چیست و «ولاگر» چه کسی است؟
«ولاگ» که به عنوان وبلاگ ویدئویی نیز شناخته میشود، به این منظور تولید می شود که کاربران بتوانند لحظههای شاد و هیجانانگیز خود را با یکدیگر به اشتراک بگذارند. معمولا لایو اینستاگرام و یوتیوب، مکان مناسبی برای تولید و انتشار اینگونه ویدئوهاست. ولاگر هم در حقیقت کسی است که اقدام به ساخت و ضبط محتوایی ویدئویی و انتشار آن در پلتفرمهای مختلف میکند. البته ولاگرها هم انواع متفاوتی دارند. برخی از آنها اقدام به تولید محتوای فنی میکنند و برخی دیگر خودشان نیز در جلو دوربین حضور دارند و مطالبی که دوست دارند را بیان میکنند.
ولاگها در واقع نسخه به روز شده ویدئوهایی هستند که مردم با دوربینهای خانگی که در دهه ۱۹۸۰ میلادی محبوب شده بود، تکتک لحظاتشان را ثبت میکردند با این تفاوت که مردم این روزها دوست دارند، همه لحظاتشان را به سرعت با دیگران به اشتراک بگذارند و معمولا در آرشیو شخصی نگه داشته نمیشوند.
چرا نوجوانان «ولاگ» را دوست دارند؟
یک محقق چینی پس از اینکه متوجه علاقه نوجوانان دنیا به ولاگ کردن شد، پژوهشی را در یک دبیرستان ترتیب داد و با چند نوجوان ۱۶ تا ۱۸ ساله مصاحبه کرد. او ۶ سوال ساده طراحی کرده بود؛ مثل اینکه آیا میدانید ولاگ کردن به چه معناست و یا اینکه معمولا چگونه ولاگهایی را تماشا میکنید؟ نتیجه این شد که ۳۵ درصد از این نوجوانان، زمان قابل توجهی از روز خود را صرفا به تماشا کردن ولاگهایی با محتوای سرگرمی میپردازند و دلیلشان هم این بود که این کار برای گذران زمان فوقالعاده است!
یکی دیگر از نتایج این پژوهش این بود که خیلی از نوجوانان برای این تماشای ولاگ را دوست دارند که حس کنجکاویشان ارضا شود. آنها دوست دارند، بدانند یک آدم ثروتمند چه میخورد و یا چه تفریحاتی دارد؟ از طرفی محقق متوجه شد که این نوجوانان به تماشای ولاگ معتاد شدند و ولاگ برایشان یک ماده مخدر است که به آنها لذت میدهد. حتی نوجوانی گفته بود که تماشای زندگی افراد ثروتمند به او احساس لذت میدهد و فضای خیالپردازی را برای او فراهم میکند.
در این پژوهش تماشای ولاگ سفر، ولاگ مد و ولاگ سبک زندگی به ترتیب بیشترین محبوبیت را میان نوجوانان داشته است.
اعتیاد به «ولاگ» با نوجوانان چکار میکند؟
شاید با خودتان فکر کنید که تماشای ولاگ های کوتاه و چند دقیقه ای زمان زیادی از آدم نمیگیرد و فقط یک تفریح خوشایند است اما پژوهشگران معتقدند که نباید پیامدهای این سرگرمی فستفودی را نادیده گرفت؛ اما این پیامدها چیست؟
ولاگبینی نه تنها برای تولیدکننده آن اعتیادآور است بلکه شما با تماشای ولاگ اطلاعاتی را به دست میآورید که به سرعت آنها را فراموش خواهید کرد. این در حالی است که میتوانید، وقت خود را صرف کاری کنید که بازدهی بلندمدتی داشته باشد. در واقع شما با تماشای ولاگ چیزی یاد نمیگیرد و اگر این زمان را صرف کتاب خواندن کنید، یادگیری و بازدهی بیشتری خواهید داشت.
همچنین تولید ولاگ و وایرال شدن آن میتواند به شکل ویروسی در جمعهای نوجوانانه در مدارس محبوب شود و رقابتی بر سر بازدید گرفتن بینشان به وجود بیاورد به گونهای که فضا از رقابت و حتی مشارکتهای درسی و دانش آموزی به سمت دیگری کشیده شود که منجر به افت تحصیلی جدی در آنها شود.
نکته دیگر اینجاست که تماشای مداوم ولاگها هیچ کمکی در راستاد خودشناسی نمیکند و تغییر مثبت چندانی در زندگی فرد ایجاد نمیکند. البته نباید این موضوع را هم نادیده گرفت که ولاگینگ باعث آشنایی بیشتر با فرهنگهای مختلف میشود. از طریق ولاگ ها، مردم میتوانند فرهنگ کشورهای مختلف را درک کنند و این یکی از اهداف ولاگ است. به نظر می رسد شوکهای فرهنگی یا موانع فرهنگی در مقایسه با زمانی که هیچ ولاگ وجود ندارد، کمتر است.
وقتی یک ولاگر، روزانه کار ولاگ را انجام می دهد و سبک زندگی خود و اینکه در چه کشوری زندگی میکند را به نمایش میگذارد، مردم سایر کشورها میتوانند به راحتی فرهنگ کشور آن ولاگر را درک کنند. این امر به درک دیگران و درک اخلاق و روحیات آنها کمک میکند.
حضور در فضایی بدون حد و مرز
حضور و تولید محتوا در فضای شبکه اجتماعی بدون نظارت بزرگترها آن هم برا نوجوانانی که قصد دارند از روزانههایشان تولید محتوا کنند ممکن است مخاطره آمیز نیز باشد. آنها در معرض هر نوع کامنت و پیامی هستند این در حالیست که ممکن است آمادگی شنیدن هر پیام، نقد و حتی کامنتی را درباره خودشان نداشته باشند. مثل تایید گرفتن و یا نقد درباره ظاهرشان. شنیدن فحشهای رکیک. تشویق به انجام یک عمل یا رفتار قبحآمیز توسط مخاطب و حتی شکلگیری ارتباطات ناامن با مخاطبان غیرمشخص.
ولاگ دغدغه این روزهای نوجوانان ایرانی
اگر کمی با دقتتر صفحات اینستاگرامی فارسی را دنبال کنید متوجه میشوید نوجوانهای زیادی تصمیم گرفتهاند با تولید ولاگهای روزانه برای خودشان مخاطبهای زیادی دست و پا کنند و حتی ویدیوهایشان به گواه عدد اینستاگرام چندصدهزارتایی شود. نکته جالب توجه درباره این ویدیوها این است که محتوای خاصی ندارد و اغلب محتوای آن پیرامون مسائل روزمره دانش آموزان مثل مو شانه کردن، حاضر شدن برای مدرسه و یا مهمانی و حتی دعواها و اتفاقات روزانه با همکلاسیهایشان میگذرد. نکته جالب توجه این است که ولاگر نوجوان تلاش میکند در هر ویدیو لباس متفاوتی بپوشد و به شکل تازهای برای مخاطبانش جلب توجه کند. به خصوص آنکه می داند میتواند در ادامه با همین جذب مخاطب در همین سن برای خودش درآمدزایی داشته باشد.
«ولاگ» و ایجاد یک جامعه همفکر
از مزایای ولاگینگ این است که به محض شروع تولید محتوا، جامعهای از افراد همفکر را شکل میدهند. آن دسته از افرادی که به موضوعات مشابه علاقهمند هستند و محوری خاص را دوست دارند، دور هم جمع میشوند و از شخص ولاگر پشتیبانی میکنند. در نهایت ایجاد این جامعه از افراد همفکر، فضای شگفتانگیزی را ایجاد میکند. این نظرات به ارتباط افراد با یکدیگر کمک میکند و همچنین فرد ولاگر نظرات، لایکها و پیامهای مخاطبان را ارزیابی میکند. پس یکی از اهداف ولاگ، جمع کردن جامعه همفکر است.
طرح شکست خورده فروش متری مسکن در بورس/۵
فروش متری مسکن در بورس یکی از راهکارها برای خانه دار کردن مردم بوده است اما این پروژه در سال های گذشته با شکست رو به رو شده بود.
به گزارش خبرنگار مهر، دولت سیزدهم تلاش کرده است که تا با فروش متری مسکن در بورس حداقل مردم را خانه دار کند و سرمایهها را به سمت ساخت و ساز هدایت کند.
با توجه به اینکه هر چهار تا پنج سال قیمت مسکن تحت تأثیر تورم و رشد بازارهای موازی به یکباره دچار جهش میشود به همین دلیل به نظر میرسد باید راهکار اساسی برای خانه دار کردن مردم از سوی دولت برنامه ریزی شود.
آیا بورس میتواند قیمت خانه را کنترل کند؟
با توجه به رشدهای ادواری بازار مسکن، معمولاً تعدادی از متقاضیان از خرید خانه جا میمانند. در دهههای اخیر معمولاً چهار تا پنج سال یک بار این اتفاق میافتد که قیمت مسکن تحت تأثیر تورم و رشد بازارهای موازی به یکباره دچار جهش میشود و ارزش روز دارایی مردم در مقایسه با رشد قیمت خانه دچار افت میشود.
طرح بورس املاک در سالهای اخیر مدنظر سازمان بورس، شورای عالی بورس، وزارت راه و شهرسازی و… بوده است و حتی سازو کار اجرایی آن در مقاطعی تهیه شده است اما شکل اجرایی آن به صورت جدی گرفته نشداست. این طرخ از سال ۱۳۹۹ مطرح شده است و بورس مسکن نیز میتواند ارزش سرمایه مردم را برابر تورم حفظ کند.
با توجه به اینکه بازار مسکن براساس تورم رشد میکند از سوی دیگر برخی افراد سرمایه کافی برای خرید خانه ندارند که در بورس مسکن میتوانند به متراژ مشخصی سهام خریداری کنند و سرمایه گذاری در بورس مسکن میتواند با کمترین سرمایه انجام شود.
به گزارش مهر؛ از سوی دیگر سال ۱۳۹۹ موضوع بورس مسکن تحت عنوان صندوقهای زمین و ساختمان مطرح شد که به دلیل یک مشکل آئیننامهای، سالها متوقف بود. اصلاح آئیننامه در کمیسیون تخصصی دولت وقت انجام شد اما به سرانجام نرسید.
دو سال قبل اوراق سلف بازار مسکن طی همکاری وزارت راه و شهرسازی و بورس کالا طراحی و اعلام شد که به زودی در یک پروژه عملیاتی میشود. بر اساس این ایده ارزش تمام شده ساخت یک واحد یا یک پروژه تبدیل به ورقههای کوچک بهادار میشود و در بازار توسط انبوهساز عرضه میشود. بورس مسکن یکی از روشهای کاهش وابستگی بازار مسکن به سیستم بانکی عنوان میشود.
طرح شکست خورده فروش متری مسکن در بورس
فرهاد بیضایی، کارشناس مسکن در خصوص طرح فروش متری مسکن به مهر گفت: فروش مسکن آن هم متری در بورس امکان پذیر نیست، بورس کالاهای همگن در آن عرضه میشود و مسکن جزو کالاهای همگن نیست و قیمت واحدی ندارد.
وی در ادامه بیان کرد: قیمت خانه بر اساس طبقات، جنوبی و شمالی بودن، مکان جغرافیایی تعیین میشود و نمیتوان با یک قیمت واحد آن را بفروش رساند مگر اینکه به صورت اوراق بهادر و سهام در بورس عرضه و به فروش برسد.
این کارشناس مسکن در پایان افزود: در گذشته نیز این اتفاق در قالب صندوق زمین و ساختمان نتوانسته افکار عمومی را جلب کند و عرضه مسکن در بورس هم نمیتواند افکار عمومی را جلب کند باید در انتظار بود دید چه برنامهای برای عرضه در بورس دارند.
به گزارش خبرنگار مهر، فروش متری مسکن از طریق بورس در چند سال اخیر مطرح شده اما مجال اجرا پیدا نکرده است. نرمافزار بورس مسکن آماده شده است و باید مسیر پیوستگی آن با بازار سرمایه فراهم شود تا مشکل فروش متری خانه برطرف شود.
مزایا و فواید بچه داشتن برای سلامت جسم و روان/۵
زمانی که بچهدار میشوید تغییرات زیادی در زندگی شما رخ میدهد. این تغییرات و چیزهای مهم در زندگی والدین را بدانید.
افزایش سن و تخمک گذاری در زنان با هم ارتباط دارند و با بالا رفتن سن تخمکگذاری کاهش مییابد به همین دلیل بارداری بالای ۳۵ سال با برخی از خطرات و عوارضی مانند فشار خون بالا، دیابت یا ناهنجاریهای کروموزومی مانند سندرم داون کودک همراه است، پس همیشه بهتر است با پزشک مشورت کنید تا مطمئن شوید که برای زندگی و سلامت خود انتخاب درستی دارید.
در حالی که بیماری روانی اغلب در زنان در هر سنی حین و بعد از بارداری تشخیص داده میشود، بیش از نیمی (۵۲٪) از زنان بالای ۴۰ سال از افسردگی و اضطراب در دوران بارداری رنج میبرند.
مادران بالای ۴۰ سال در مقایسه با زنان ۳۰ تا ۳۵ ساله سه برابر بیشتر دچار افسردگی میشوند، اما صرف نظر از همه اینها، داشتن فرزند فواید زیادی دارد که در ادامه این بخش به آن میپردازیم.
کاهش فشار خون
مطالعات نشان میدهد فرزندان میتوانند به کاهش فشار خون شما کمک کنند. محققان در این بررسی فشار خون ۲۰۰ زن و مرد متاهل را به مدت ۲۴ ساعت کنترل کردند و دریافتند زوجهای دارای فرزند فشار خون پایینتری دارند. اگرچه مراقبت از کودکان ممکن است دردسرهای روزمره را داشته باشد، اما داشتن فرزند سبب کاهش استرس و امید به زندگی بیشتر میشود و کاهش استرس با سلامت ما ارتباط دارد.
افزایش سلامت روحی
برخلاف تصور عموم، کودکان همیشه والدین خود را مورد آزار قرار نمیدهند. در حقیقت، حتی ممکن است والدین را از لحاظ روانی سالمتر نگهدارند. در طی مصاحبه اخیر با ۱۰۸۴ نفر از شهروندان سالخورده که به طور تصادفی انتخاب شده بودند، افراد مسن و بدون فرزند سلامت روان کمتری نسبت به افراد مسن دارای فرزند داشتند. همچنین افراد دارای فرزند بیشتر خوشحالند و از رضایت و عاطفه بیشتری برخوردارند.
فعال شدن کودک درون
فرزند داشتن سبب افزایش شادی در زندگی میشود و برای شما شادیهای کوچک، اما عمیق و تاثیرگذار به ارمغان میآورد و باعث میشود با روحیه بهتری در محل کارتان حاضر شوید و یا بهتر به امور زندگیتان بپردازید، زیرا با بچهدار شدن احساس سبک بودن و یا کودک بودن به شما دست میدهد.
پیشرفت دانش
همه افراد دارای فرزند میدانند کودکان سوالات زیادی میپرسند و ممکن است والدین پاسخ همه اینها را نداشته باشند به همین دلیل به دنبال افزایش کسب دانش و مهارت میروند.
بهبود عزت نفس
در برخی مواقع کودکان به والدین خود میگویند: “بهترین پدر یا مادر در کل جهان” هستید. این نوع اظهارات مثبت میتواند تأثیر عمیقی در عزت نفس شما داشته باشد و به شما این امکان را میدهد که وظایفی را که قبلاً غیرممکن میدانستید، انجام دهید.
شادتر زیستن
به تصور والدین فرزندان در خوشبختی و شادی آنها نقش دارند و مطالعات نشان میدهد که رابطه مستقیمی بین فرزندان و خوشبختی والدین بالای ۴۰ سال وجود دارد. محققان در سالهای ۱۹۸۱ تا ۲۰۰۵ بیست هزار والدین را در ۸۶ کشور مورد بررسی قرار دادند و دریافتند که از ۴۰ سالگی به بعد، والدین دارای یک تا سه فرزند نسبت به زوجهای بدون فرزند شادتر هستند، زیرا بیشتر کودکان با بزرگ شدن از آنها مراقبت میکنند. کودکان ممکن است یک سرمایهگذاری بلند مدت برای شادتر زیستن باشند.
افزایش روابط و حمایتهای اجتماعی
گاهی با وجود کودک شرکت در محافل برای شما مشکل میشود، اما در اغلب اوقات بچهدار شدن سبب میشود تا شما دوستان جدیدی پیدا کنید که شاید بتوانند دوستان خانوادگی خوبی برای شما شوند. همچنین وجود کودک سبب میشود هم خانواده همسرتان و هم خانواده خود شما بیشتر به شما توجه کرده و سعی کنند در امور مختلف شما را یاری دهند پس حمایت اجتماعی بیشتری دریافت خواهید کرد.
افزایش مزایای مالی
زوجهای جوان به پس انداز برای آینده خود اهمیتی نمیدهند، اما با بچه دار شدن، اوضاع تغییر میکند. یکی از بزرگترین مزایای مالی داشتن فرزندان این است که آنها شما را مجبور به ساختن آیندهای با ثبات اقتصادی میکنند، در این صورت فرزندان شما درمانده نخواهند شد و تقریباً در همه سالهای اول زندگی کاملاً به شما اعتماد میکنند وقتی این را درک کردید، ممکن است امور مالی را جدی بگیرید.
تشویقی برای پس انداز
بچهدار شدن و آرزوی آینده درخشان، لطف بزرگی به شما و فرزندانتان میکند اگر پس اندازی ندارید، کودکان میتوانند انگیزه شما را برای بازگشت به مسیر درست ایجاد کنند.
افزایش احساس همدلی و درک
شما زمانی که مجرد هستید، به ندرت میتوانید دیگران و والدین خود را درک کنید، اما با فرزند دار شدن بهتر میتوانید دیگر مادرها و پدرها از جمله والدین خود را درک کنید. با بچهدار شدن شما احساس محبت و همدلی خواهید داشت و دیگر از گریه کردن کودک در تاکسی احساس خشم نخواهید نمود.
بهبود سلامت جسمی
چشم پوشی از بیماریهای جزئی و افزایش وزن کار سادهای است و نادیده گرفتن این عوامل میتواند به یک مشکل عمده سلامت تبدیل شود. والدین میخواهند با گذشت زمان در کنار فرزندانشان باشند و این میتواند به تغییرات عمدهای در سلامت منجر شود و بیماریها را در طول زندگی کاهش دهد. متأسفانه هزینههای درمان هر ساله گران میشوند اگرچه ممکن است درمان بیماریهای جزئی هزینه زیادی نداشته باشد، اما به مرور زمان افزایش مییابد.
تداوم حیات خانواده
یکی از فواید فرزند داشتن حفظ تداوم حیات خانواده است، زیرا عدم حضور فرزند در محیط خانواده به دلایل مختلف یکی از عوامل ناپایداری در زندگی مشترک است. بیفرزندی در خانوادهها سبب به وجود آمدن یک فضای خالی و باعث تضاد و بیعلاقگی به زندگی مشترک میشود. فرزند در تحکیم روابط خانوادگی و همسری، تأثیر مثبت خواهند داشت، زیرا والدین با داشتن فرزند کمتر او را با اختلاف یاطلاق، آزرده میسازند.
پر کردن وقت
بچهدار شدن و رسیدگی به کودک وقت شما را پر میکند. اگر در گذشته نمیدانستید وقت خود را چگونه پر کنید، با بچهدار شدن اوقات زندگی شما با شادی و احساس زیبای مادر و پدر بودن پر میشود.
تقویت قدرت مغز
بچهدار شدن در اواخر زندگی و با افزایش سن میتواند موجب ذهنی فعالتر شود، زیرا ارتباطی بین داشتن بچه در سنین بالاتر و قدرت مغزی وجود دارد. والدینی که در ۳۵سالگی آخرین فرزند خود را دارند از شناخت و حافظه کلامی تیزتری برخوردارند و زنانی که پس از ۲۴ سالگی اولین فرزند خود را دارند در حل مسئله بهتر از هم سن و سالان خود هستند.
آمادگی بیشتر از نظر احساسی
تحقیقات نشان میدهد که بلوغ در فرزندپروری نقش دارد. رشد روانی اجتماعی دو گروه از کودکان در سنین ۷، ۱۱ و ۱۵ سال را بررسی کردند. گروهی از مادران بالاتر از ۳۱ سال و گروه دیگر از مادران کوچکتر از ۳۱ سال متولد شدهاند. مادران مسن کمتر بچههای خود را سرزنش یا تنبیه بدنی میکنند و به این ترتیب از نظر اجتماعی و عاطفی سالم بودند.
مزایا و فواید بچه داشتن برای سلامت جسم و روان
کاهش خطر آسیب دیدگی
والدین بدون توجه به سن، به بهترین وجه میتوانند از کودک محافظت کنند با این حال، مطالعات به این واقعیت اشاره دارند که خطر کودک در مواجهه با آسیب غیرعمدی که نیاز به مراقبت پزشکی دارد با افزایش سن مادر کاهش مییابد. اگرچه دلایل دقیق صدمات کمتر مشخص نیست، اما روشن است که یکی از فواید فرزند پروری در مادران بزرگتر کاهش احتمال تجربه آسیبدیدگی غیرعمدی است.
عمر طولانی
برخی افراد تصور میکنند که بچهدار شدن در اواخر زندگی و در سنین بالا موجب میشود که انرژی لازم برای پرورش کودک را نخواهند داشت یا بدتر از آن در رویدادهای مهم زندگی آنها مانند ازدواج یا نوه دار شدن حضور نخواهند داشت. در حقیقت، مطالعات نشان داد زنانی که پس از ۳۳ سالگی بچهدار میشوند، دو برابر بیشتر از زنانی که آخرین فرزند خود را قبل از ۳۰ سالگی به دنیا میآورند زندگی میکنند و این نکته قابل تأمل است.