افزایش مبلغ وام خرید مسکن به ۹۶۰ میلیون با سود بیش از ۱.۸ میلیارد تومان / چه کسی توان بازپرداخت اقساط ۱۹ میلیون تومانی را دارد؟/۶
در شرایطی که چند ماهی است، خبری از انتشار آمار رسمی تورم مسکن شهر تهران از سوی بانک مرکزی و مرکز آمار نیست، روز گذشته شورای پول و اعتبار با دو برابر شدن مبلغ تسهیلات خرید خانه موافقت کرد.
به گزارش تابناک اقتصادی؛ روز گذشته با اعلام رئیس کل بانک مرکزی، ️سقف تسهیلات خرید و ساخت مسکن از محل اوراق گواهی حق تقدم دو برابر شد. محمدرضا فرزین در پایان جلسه شورای پول و اعتبار با اعلام این خبر گفت: سقف این تسهیلات پیش از این در تهران، انفرادی ۲۰۰ میلیون تومان و برای زوجین ۴۰۰ میلیون تومان بود که بر اساس مصوبه جدید شورای پول و اعتبار، سقف تسهیلات در تهران انفرادی به ۴۰۰ میلیون تومان و برای زوجین به ۸۰۰ میلیون تومان افزایش یافت.
وی در خصوص شهرهای بالای ۲۰۰ هزار تن گفت: برای شهرهای بالای ۲۰۰ هزار تن نیز سقف این تسهیلات پیش از این ۱۶۰ میلیون تومان به صورت انفرادی و ۳۲۰ میلیون تومان برای زوجین بود که با مصوبه جدید سقف این تسهیلات به ترتیب به ۳۲۰ و ۶۴۰ میلیون تومان افزایش یافت.
رئیس شورای پول و اعتبار خاطرنشان کرد: سقف تسهیلات یاد شده در مناطق شهری نیز انفرادی ۱۲۰ میلیون تومان و برای زوجین ۲۴۰ میلیون تومان بود که به ترتیب به صورت انفرادی به ۲۴۰ و برای زوجین به ۴۸۰ میلیون تومان افزایش یافت.
وی یادآور شد: سقف تسهیلات پوشش هزینه تعمیر و نوسازی واحدهای مسکونی (جعاله) نیز که پیش از این ۸۰ میلیون تومان بود به ۱۶۰ میلیون تومان افزایش یافت.
به گفته رئیس کل بانک مرکزی پیش از این اوراق گواهی حق تقدم (تسه) در اختیار بانک مسکن و بانکهای تجاری بود، اما با مصوبه جدید همه بانکها میتوانند از این امکان استفاده کنند.
به این ترتیب با در نظر گرفتن وام ۸۰۰ میلیونی و ۱۶۰ میلیونی جعاله، سقف وام خرید در تهران برای زوجین از ۴۸۰ میلیون تومان به ۹۶۰ میلیون تومان افزایش مییابد.
این در شرایطی است که بررسیها نشان میدهد پیش از این در شهریورماه سال ۱۴۰۰ بانک مرکزی طی مکاتبهای با بانک مسکن، مبلغ وامهای مذکور را دو برابر کرده بود و از رقم ۲۰۰ میلیون تومان زوجین به مبلغ ۴۰۰ میلیون تومان افزایش داده بود. در نتیجه با تصمیم روز گذشته شورای پول و اعتبار، مبلغ وام مسکن زوجین از ۲۰۰ میلیون تومان دو سال قبل به ۸۰۰ میلیون تومان افزایش یافته است.
روایت مرکز پژوهشهای مجلس از جهش قیمت مسکن
اما آیا رقم جدید ۹۶۰ میلیونی (۸۰۰ میلیون و به اضافه ۱۶۰ میلیون جعاله) در قدرت خرید یک زوج در تهران برای خرید خانه تاثیر چشمگیری دارد؟ پاسخ منفی است. زیرا با وجود عدم انتشار آمار تحولات مسکن از سوی بانک مرکزی در چند ماه اخیر، مشاهدات از بازار مسکن نشان از جهش قیمتها از زمستان سال گذشته تا به امروز دارد. این در حالی است که آخرین باری که بانک مرکزی آمار تورم و قیمت مسکن را اعلام کرده بود، خبر از رسیدن میانگین نرخ یک متر خانه در شهر تهران به بیش ۴۸ میلیون تومان داشت. رقمی که در یکی از گزارشهای رسمی مرکز پژوهشهای مجلس نیز به آن اشاره و گفته شده است: «طبق آمار منتشرشده بانک مرکزی، متوسط قیمت هر مترمربع واحد مسکونی در مناطق بیست و دوگانه تهران، طی ۵ سال یعنی از آذرماه سال ۱۳۹۶ تا آذرماه سال ۱۴۰۱ از ۵ میلیون و ۸۸ هزار تومان به ۴۸ میلیون و ۷۳ هزار تومان رسیده است؛ رشدی حدود ۹۵۰ درصد. این درحالی است که حداقل دستمزد در این بازه زمانی در حدود ۶۰۰ درصد افزایش داشته است: از یک میلیون و ۱۲۵ هزار تومان در سال ۱۳۹۶ به ۶ میلیون و ۷۲۵ هزار تومان در سال ۱۴۰۱»
متوسط قیمت فروش یک مترمربع زیربنای مسکونی در شهر تهران از زمستان سال ۱۳۹۲ تا زمستان سال ۱۴۰۰
سود و اقساط وام مسکن چقدر است؟
محاسبه بازپرداخت اقساط وام جدید (۹۶۰ میلیون تومانی) نشان میدهد اقساط ماهانه آن ۱۹.۳ میلیون تومان است. با توجه به اعلام بانک مسکن در سایت رسمی، نرخ سود این وام ۲۲.۵ درصد و مدت بازپرداخت نیز ۱۲ ساله است که دو روش ساده و پلکانی امکان بازپرداخت وجود دارد. به گونهای که به عنوان نمونه در روش ساده، کل بازپرداخت وام بیش از ۲ میلیارد و ۷۸۰ میلیون تومان و کل سود وام نیز بیش از ۱.۸ میلیارد تومان است. لازم به ذکر است باید مبلغ خرید اوراق حق تقدم را به هزینههای وام خرید اضافه کرد. از سوی دیگر در روش ساده، مبلغ قسط ماهیانه حدود ۱۹ میلیون و ۳۰۰ هزار تومان است. حال این سوال برای بسیاری از مردم مطرح است که با توجه به شرایط اقتصادی و فشار معیشتی، کدام گروه از متقاضیان خرید مسکن، امکان بازپرداخت اقساط نزدیک به ۲۰ میلیون تومان را دارند؟ سوالی که پاسخش را باید بانک مرکزی و شورای پول و اعتبار بدهد؟!
با کارتان ازدواج کردهاید یا همسرتان؟/۴
عموم مردان یا زنانی که بیش از زندگی شخصی به شغلشان اهمیت میدهند، در بزنگاههای حساس زندگی مثل بیماری یا موفقیتهای تحصیلی فرزندان و بحرانهای خاص اعضای خانواده غایباند.
برخی از افراد متأسفانه نمیتوانند بین جوانب مختلف زندگیشان یک تعادل معقول برقرار کنند، مثلا روی شغلشان چنان تمرکز میکنند که از خانه و خانواده، همسر و … غافل میشوند، یعنی به جنبه شغلی زندگیشان چنان وابسته میشوند که به صورت افراطی برای آن وقت میگذارند، همین باعث میشود که بخش خانوادگی و ازدواجشان کمرنگ شده و ارتباط همسر و فرزندان با آنها کاهش پیدا کند که نتیجه چنین عدم تعادلی هم پیامدهای منفی زیاد در زندگی خانوادگیشان است.
خانمهایی هستند که همیشه از همسرانشان برای نبودن در زندگی گلایه میکنند، این خانمها خیلی برایشان پول و مادیات اهمیت ندارد، ولی همسرانشان مدام برای تأمین مالی خانواده از فرصت بودن با آنها کم میگذارند، ارتباطات زناشویی و خانوادگیشان خراب میشود و عدم تعادل زندگی را به جای نامناسبی میرساند. تحقیقات نشان داده عمده اینکه همسران کارشان را در اولویت زیاد قرار میدهند، اعتیاد به کار است چرا که آنها مدام درگیر هستند و تعادل ذهنیشان از دست رفته است. شما از کدام دسته افراد هستید، آنهایی که وقتی ازدواج کردند، همسرشان هووی شغلشان است یا اینکه ابتدا برایشان اولویت زندگی مشترک و سپس کار است. به اندازه به کار میپردازند و به اندازه نیز به خانواده و فرزندان و همسر توجه میکنند؟
پس از ازدواج تعادل مناسب بین شغل و زندگی مشترک اهمیت دارد
رهبر معظم انقلاب میفرمایند: «ما همیشه به مردها سفارش میکنیم که وقتی کار دارند، اشتغال دارند از خانه زندگی قهر نکنند، بلکه یک جمع درست بین کار و زندگی داشته باشند، بعضیها صبح اول وقت میروند بیرون تا ساعت ۱۰ شب! ما معمولا به کسانی که برایشان ممکن است، سفارش میکنیم حتی ظهرها را بروند با زن و بچهشان باشند. در محیط خانوادگی، غذایشان را بخورند. یک ساعتی با هم باشند، بعد بیایند دنبال کارشان باز حتما در زمان مناسب اول شب بروند، بچهها را ببینند. ملاقات خانوادگی حقیقی داشته باشند».
عوارض ازدواج پدر و مادر با مشاغلشان!
براساس آیه ۱۸۷ سوره بقره زن و شوهر لباس یکدیگر و پوشاننده هم هستند: «هُنَّ لِباسٌ لَکُم وَأَنتُم لِباسٌ لَهُنَّ». از آنجا که زنان عاطفیتر و با محبتترند، در روایات به مردان سفارش شده که به همسرانشان اظهار محبت کنند، همانطور که رسولخدا (ص) فرمودند: «سخن مرد به همسرش که «من تو را دوست دارم» هیچگاه از قلبش بیرون نمیرود». منتها اسلام دین اعتدال است در هر چیزی باید اعتدال به خرج داد، در امور مربوط به کار، منزل و زندگی مشترک.
«دکتر نسیم نوری»، روانشناس خانواده معتقد است که از عوارض عدم تعادل بین کار و زندگی خانوادگی این است که سایر اعضاء خانواده اعم از زن و فرزندان یا مرد و فرزندان همیشه احساس کمبود محبت دارند، وقتی با دیگران برخورد میکنند این کمبود در نگاهشان مشخص است، زمانی که بچهها بزرگ میشوند، حس میکنند که تنها یک دستگاه چاپ پول به جای پدر یا مادر کنارشان بوده، نه کسی که واقعا با آنها همراه و همدل باشد و خیلی از این بچهها در نوجوانی و جوانی دچار بزهها و مشکلات روحی و روانی میشوند چرا که هیچگاه یک پدر یا مادری نداشتند که با او درددل کنند و با تمام وجود با هم دوست باشند، قطعا این بچهها در بزرگسالی هم نمیتوانند خودشان پدران و مادران موفقی باشند، چون الگوهای صحیحی نداشته اند.»
با لبخند وارد منزل شوید
دکتر نوری در این باره میگوید: «زنان و مردان باید بدانند که درست است تأمین مخارج زندگی دشوار است و باید در این زمینه جدی بود، اما اولویت نیازهای عاطفی خانواده هم نباید فراموش شود. پدر یا مادر پس از ورود به خانه باید مشکلاتشان را پشت درب بگذارند و با لبخند وارد شوند، مسائل شغلی را به داخل خانه نیاورند، چرا که کسی قادر به حل آنها در خانه نیست و فقط استرس سایرین را زیاد میکند؛ بنابراین با لبخند وارد خانه شوید و دیگر زمانی پس از آن برای گوشی همراه و لب تاب و پروژه و پرونده نگذارید، بلکه تنها وقتتان برای خانواده باشد.
برخی از مردان و زنان به دلیل شرایط چند سال اخیر بخشی از کارهایشان را در خانه به صورت دورکاری انجام میدهند، این هم مشکلی ندارد، میتواند به لحاظ زمانی قابل مدیریت باشد، مثلا چند ساعت کار در یک اتاق مجزا و سپس توجه به بچهها و همسر که میتواند به صورت یک تفریح مشترک، صرف یک شام کنار هم یا یک پیاده روی ساده با فرزندان و همسر باشد. برخی از مردان و زنان آنقدر در کارشان غرق میشوند که فراموش میکنند خانواده در کنارشان فریاد میکشد، فریاد یک دست نوازش، یک حضور معمولی، یک همدلی و گپ و گفت ساده که میتواند لبخند را به لب آنها بیاورد.»
نقش همسران در گرم کردن کانون خانواده چیست؟
گاه دیده میشود که یکی از همسران در نقش زناشویی خود و یا حضور گرم در خانه کمرنگ ظاهر میشود حال به دلیل مشغلههای شغلی یا هر چیز دیگری، در این راستا نقش همسر دیگر پر رنگ است که بتواند دیگری را به راه بیاورد.
دکتر نوری روانشناس خانواده در همین راستا تأکید میکند که پیش از بحرانی شدن شرایط بهتر است که در این زمینه با همسرتان صحبت کنید و اگر هم موفق به این کار نمیشوید، وقت مشاوره زوجی با یک روانشناس خانواده بگیرید تا او بتواند در این زمینه کمک کند، خیلی اوقات همسران مشکلاتی زیرپوستی با هم دارند که این امر باعث میشود مردان یا زنان به کار و شغل بیرون از منزل بیشتر پناه ببرند، اگر این مشکلات در جلسات مشاوره مطرح شود، آنها نیز به کانون خانواده باز میگردند. همچنین غر زدن دائمی برای نبودن همسر، مقایسه او با سایر مردان یا زنان فامیل یا دوستان، لجبازی کردن و غفلت از فرزندان و زندگی تنها شرایط را بحرانیتر میکند»
اولویت اول افراد در زندگی زناشویی باید خانواده باشد، پس از آن مسائل شغلی مطرح است، درست است که بدون پول و بدون کار نمیتوان یک زندگی خانوادگی را چرخاند، اما با برقرار کردن یک تعامل ساده مثل وقت گذاشتن برای اعضا، کم کردن ساعتهایی که فوق برنامه در محل کار حضور دارید، قرار دادن تفریحات مناسب با اعضای خانواده در روزهای تعطیل، گردهماییهای خانوادگی شب هنگام در کنار هم، حل کردن مشکلات ارتباطی بین زن و شوهر، بهبود ارتباط و ترمیم زندگی و کم کردن توقعات، این تعامل را میتوانید برقرار کنید.
نگاهی به علاقه به متفاوت بودن در نسل زد و معایب آن
خود خاص پنداری نوجوانها!/۵
احتمالا شما بیشتر یادتان است؛ اما من باید به فیلمهای تلویزیونی و عکسهای قدیمی رجوع کنم تا توصیف مانتوهای اپلدار و شلوار مردانههای دمپا را بهتر بفهمم. تا همین یکی دو دهه پیش تمرکز روی مد چه صرف پوشش و چه در رفتار و سبک زندگی بسیار بیشتر از حالا دیده میشد و جامعه سعی میکرد در جزء به جزء کنشهای خود از الگوهای تعریف شدهای استفاده کند.
یادمان میآید یک زمانی پشت مانتوهای پشت ویترین، محتوایی با مضمون «من ملکه هستم»، همه گیر شده بود، یا حتی در گرایشهای تحصیلی رشته تجربی نه تنها یک امتیاز مثبت از حیث درآمدی بلکه حتی در مواقعی مد محسوب میشد.
البته مد یک اصطلاح کلی در زمینه هنر طراحی پوشاک است که تحت تأثیر اوضاع فرهنگی و اجتماعی جامعه در یک دوره زمانی مشخص انجام میگیرد ولی لااقل در جامعه ما خیلی اوقات پایش را فراتر گذاشته و به ابعاد دیگر سبک زندگی آدمها هم نفوذ میکند. در این خصوص رفتهایم سراغ حسین شکیب راد، پژوهشگر حوزه نوجوان و مدیر فرهنگسرای رازی(نوجوان).
باید بپذیریم که چند سالی است که جامعه در قشر سنی جوان و از آن بیشتر، نوجوان از مد و الگوی خاصی حتی در نوع رفتار پیروی نمیکند. شکیب راد در تایید آن میگوید: «در واقع نه تنها تمرکز روی الگوها از مد افتاده است بلکه ذائقه جامعه در سبک زندگی هم روی پاشنه «نظر هیچکس مهم نیست و من شیوه خاص زندگی خود را دارم» میچرخد. در حقیقت معنای مد و مدگرایی با ذهنیتی که پیش از این ما نسبت به این کلمه داشتیم در حال حاضر کاملا متفاوت است. با یک توییتر گردی مختصر و سرچ عبارت «نظر نامحبوب» متوجه میشوید غالب کسانی که مخالف یک علاقه و نظر عمومی توییت زدهاند، یا فکتهای پربازدید و فراگیر اینستاگرامی با این مضمون که: «من اعتقادات خودم را دارم» نوشته شده است، نوجوانند.»
شکیب راد در ادامه، این ویژگی در نوجوان امروز را یکی از خصوصیات تعریف شده در نسل زد مینامد و میگوید: «یکی از شاخصههای مهم در نسل زد یا همان زومرها، علاقه به خاص بودن یا در اصطلاح «uniqueness» بودنشان است. اساسا هر قدر جوامع در گذشته درگیر مد و علاقهمند به پیروی از الگووارههای تعریف شده بودند، امروزه نوجوان علاقه دارد حتی در بین هم نسلانش هم متفاوت بنظر برسد. او مولفههای هویتی خود را از رشته تحصیلی، علائق و گرایش به حرفه خاص تا مصرف انواع محصولات رسانهای و شاخههای ورزشی و… موشکافانه انتخاب کرده و محتاطانه خود را معرفی میکند و تمایل به مقبولیت زیادی دارد. ریشه این علاقمندی به متفاوت بودن را در یک روحیه دیگر میشود یافت. اینکه نوجوان دوست دارد خلاف جهت آب شنا کند. شاید به همین خاطر هم هست که به راحتی زیر بار قوانین نمیرود و بعضا با چیزهایی ارتباط حسی برقرار می کند که اختلاف سلیقه عجیبی بانسلهای گذشته دارد. همین روحیه به نوعی معنای متفاوتی از مد را بین این گروه سنی جا انداخته است.»
درباره گرایش بعضی نوجوانان به چیزهای منفی و مد بودن علاقه به منفی بودن درآنها حسین شکیب راد میگوید: «هر قدر در نسلهای گذشته مرز ارزش و ضد ارزش پررنگ تر بود و جوان و نوجوان برای گرایشاتش دقیق تر دست به انتخاب میزد و بیشتر با خانواده و سنت و عرف همراه بود حالا در نسل زد، ضد ارزشها دیگر مثل گذشته سیاه و خاکستری نیستند و اینطور به نظر میرسد که حتی خاص بودن و در راستای آن به اتمّ معنا منفی شدن، مد شده است. شاید اگر میبینیم یک رفتار ضد ارزش از دید ما، به راحتی بین تعداد زیادی ازاین قشر رواج پیدا میکند و به اصطلاح عام مد میشود؛ دلیلش همین است که در نگاه آنها اولا ارزشها تغییر کردهاند و ثانیا میشود گفت اساسا متفاوت بودن را حتی به قیمت زیر پا گذاشتن ارزش های جامعه؛ دوست دارند.»
لایحه ویژه برای مقابله با فرونشست/ هشدار درباره وضعیت ۶۰۲ دشت/۵
بنابر اعلام سازمان مدیریت بحران ۶۰۲ دشت کشور در معرض فرونشست قرار دارد، خطر این پدیده توسط کارشناسان هشدار داده شده و رئیس سازمان محیط زیست میگوید راهکار، اجرای لایحه جامع آبخیزداری است.
به گزارش مهر محمدحسن نامی رئیس سازمان مدیریت بحران کشور به تازگی اعلام کرد؛ ۶۰۲ دشت کشور در معرض فرونشست است و گروههای متخصص در دشتهای مختلف جهت تحقیق مستقر شده و اقدامات خود را با همکاری دستگاههای مختلف آغاز کردهاند؛ بهطور مثال با کمک سازمان نقشهبرداری و با بهرهبرداری از تجهیزات مختلف همچون GPS پیشرفته وضعیت این دشتها را رصد میکنند.
معاون وزیر کشور و رئیس سازمان مدیریت بحران کشور تصریح کرد: وزیر کشور دستور دادهاند که علاوه بر استفاده از ظرفیت دانشمندان و متخصصان داخلی و زبده کشور در حوزه زمینشناختی، از ظرفیت و تجارب چند گروه متخصص خارج از کشور هم در این زمینه استفاده شود چرا که معتقد هستیم برای مقابله با این فرونشستها باید از راهکارهای کاملاً علمی استفاده شود.
وی یادآور شد: یکی از راههای مقابله با فرونشست دشت، آبخیزداری است و تاکنون ۳۳ میلیون هکتار از زمینهای کشور بحث آبخیزداری انجام شده و ۹۰ تا ۹۳ میلیون هکتار دیگر باقی مانده است. وزیر کشور معتقد هستند که اگر بخواهد با همین روند پیش برود سالها طول خواهد کشید و در همین راستا به این نتیجه رسیدیم بهصورت جداگانه برای مقابله با فرونشست در هر استان بهصورت مستقل موضوع آبخیزداری را شروع بکنیم. وزارت نیرو در حال بررسی راهکاری است که برداشت آب در چاههای حفرشده در کشور (چاههای مجاز و غیرمجاز) برای مدت زمان مشخصی (مثلاً یک یا دو سال) متوقف شود.
عوامل فرونشست زمین
به گفته کارشناسان فرونشست زمین یکی از اتفاقاتی است که در چند سال اخیر بسیاری از نقاط ایران را تهدید میکند. این پدیده عوامل متعددی دارد از جمله برداشت و استخراج مواد معدنی، ریزش سازههای زیرزمینی مانند تونلها، ایجاد حفره در اثر انحلال، برداشت بیرویه از منابع آب زیرزمینی، نفت و گاز میتواند از عوامل مؤثر در ایجاد این پدیده باشد، اما در ایران، برداشت بیش از حد مجاز از منابع آب زیرزمینی (آبخوان)، عامل اصلی ایجاد فرونشست در بیشتر دشتها است. بنا به تعریف یونسکو، فرونشست عبارت است از فرو ریزش و یا نشست سطح زمین که به علتهای متفاوتی در مقیاس بزرگ روی میدهد. به طور معمول این اصطلاح به حرکت قائم رو به پایین سطح زمین گفتهمیشود. عوامل متعددی باعث ایجاد این پدیده میشود.
به گفته کارشناسان فرونشست زمین بیشتر بر روی شرایط کشاورزی و محیط زیست تأثیرگذار است. نشست زمین مثلاً در تهران سبب آسیب به حاصلخیزی خاک میشود و باعث خواهد شد در آینده دورتر بخشهایی از دشت تهران تبدیل به بیابان شود و این جدیترین خطر فرونشست است. با این روند فرونشست، ۴۰ تا ۵۰ سال دیگر در تهران و حوالی آن بیابانهایی خواهیم داشت که مردم را در تأمین آب، مواد کشاورزی و کیفیت زندگی دچار مشکل میکند. بنابراین پیشگیری و مقابله با فرونشست زمین حتماً حائز اهمیت است و همه دستگاههای مربوطه باید با همکاری هم اقدامات لازم را در این راستا انجام دهند.
راهکار اجرای لایحه جامع آبخیزداری است
علی سلاجقه، رئیس سازمان حفاظت محیط زیست درباره موضوع فرونشست به خبرنگار مهر گفت: در مبحث فرونشست موضوعات مختلف دخیل است در این راستا چاهها باید به اندازه کافی مورد بررسی قرار گیرد و در برخی بخشها تزریق آب و یا جایگزینی آب زیرزمینی صورت گیرد.
وی با اشاره به اینکه وضعیت بارشها در کشور مناسب نیست، گفت: متأسفانه در برخی نقاط کشور هم که بارندگی داریم آب هدر میرود و رئیس جمهور هم بر همین مبنا تصویب و اجرای لایحه جامع آبخیزداری را تاکید و پیگیری کرد. نجات اصلی کشور در بحث فرونشست و تغذیه سفره آب زیرزمینی استفاده از علوم جدید آبخیزداری است.
کسری آبخوان موجب افزایش فرونشست میشود
البته حسن وحید معاون آبخیزداری منابع طبیعی و آبخیزداری در اسفند ۱۴۰۱ گفت: لایحه آبخیزداری به مراحل خوبی رسیده، کلیات آن در کمیسیون زیربنایی دولت مصوب شده است که موضوع مهم آن تاکید بر آمایش سرزمین حوزهای است.
وی با اشاره به اینکه یک هزار و ۶۰۰ بار سیل فقط در دهه اخیر در کشور رخ داده گفت: سیلابهای ویرانگر و تعدد آنها بویژه در دهه اخیر افزایش یافته و اکنون ۴۵۰ شهر و هشت هزار و ۶۵۰ روستا در معرض سیل قرار دارند. این در حالی است که همزمان ۱۴۰ میلیارد مترمکعب کسری آبخوان داریم که موجب افزایش فرونشست میشود و نمیدانیم چطور میخواهند آن را جبران کنند.
به گفته این مسئول ۶۰۹ دشت در کشور داریم که ۴۱۰ دشت ممنوعه و تقریباً بیلان آبی در کل کشور منفی است. با فرسایش خاک، افت آبهای زیرزمینی و ریزگرد مواجه بودیم و اکنون با فرونشست سرزمین نیز مواجه شدهایم
به گفته کارشناسان خطر فرونشست بیش از زلزله است، زیرا وقتی در شهری زمین لرزه رخ دهد بعد از چند سال بالاخره بازسازی میشود، اما شهری که در اثر فرونشست از بین برود و آبخوانش تخلیه شود دیگر با هیچ انرژی و سرمایهگذاری بازسازی نمیشود. حالا باید منتظر ماند و دید برنامه دولت برای مقابله با این پدیده چیست و سرانجام لایحه جامع آبخیزداری چه خواهد شد.
افزایش متقاضیان فرزندپذیری با تعدیل قوانین بهزیستی/۵
صبا صحاف
پیدا شدن نوزاد چند روزه در سطل زبالهای در نازی آباد اتفاق ناگواری بود اما تلخی این اتفاق خیلی زود جایش را به شیرینی خبری داد که سازمان بهزیستی آن را رسانهای کرد. ۱۷ هزار خانواده برای به سرپرستی گرفتن این نوزاد اعلام آمادگی کردند. بعد از این خبر شیرین بود که کارشناسان آسیبهای اجتماعی در حوزه فرزندخواندگی اعلام کردند که انقلابی فرهنگی در این زمینه رخ داده است.
پیدا شدن نوزاد چند روزه در سطل زبالهای در نازی آباد اتفاق ناگواری بود اما تلخی این اتفاق خیلی زود جایش را به شیرینی خبری داد که سازمان بهزیستی آن را رسانهای کرد. ۱۷ هزار خانواده برای به سرپرستی گرفتن این نوزاد اعلام آمادگی کردند. بعد از این خبر شیرین بود که کارشناسان آسیبهای اجتماعی در حوزه فرزندخواندگی اعلام کردند که انقلابی فرهنگی در این زمینه رخ داده است.
پیش از این و در دهههای گذشته نگاه فرهنگی چندان درستی به این مقوله وجود نداشت اما حالا با اظهارات سخنگوی سازمان بهزیستی در استقبال از این ماجرا، پذیرش فرزند خوانده معلول، پذیرش فرزندخوانده بد سرپرست و در نوبت ماندن برای فرزند جنس دختر میشود به درستی این ادعا گواهی داد.
مشهدیها پیشگام پذیرش فرزند خوانده معلول شدند
تعارف چرا؟ در دهههای گذشته اگر پای کودک معلولی به بهزیستی باز میشد، حتی کارکنان آن مراکز هم هیچ امیدی به خانوادهدار شدن او نداشتند. بیشتر این بچهها پس از رسیدن به سن قانونی نیز نیاز به حمایت داشتند و مدت زمان بیشتری در مراکز بهزیستی زندگی میکردند اما حالا این ورق به روی خوش برگشته است. متولیان سازمان بهزیستی اعلام کردهاند که فرزندخواندگی معلولان ۳۰ درصد افزایش داشته است.
در طول ۴ سال گذشته ۶۰۲ کودک بیسرپرست معلول و ۷۹۷ کودک دارای بیماریهای خاص صاحب خانواده شدهاند. مهری سادات موسوی سرپرست معاونت امور اجتماعی سازمان بهزیستی میگوید که مردم خراسان رضوی و استان تهران بیشترین کودک معلول را به فرزندخواندگی پذیرفتهاند: «بسیاری از این خانوادهها پیشتر صاحب فرزند بودهاند و برخی از آن ها نیز که فرزندی ندارند با دید معنوی که دارند این کودکان را انتخاب کردهاند.نگاه به مقوله فرزند پذیری تغییر کرده و اولیت با جنسیت و ظاهر خاص یا سلامتی کودک نیست و این جای تقدیر دارد.»
آنها که فرزند دختر میخواهند بیشتر منتظر میمانند
با راه اندازی سامانه ملی فرزند خواندگی آمار دقیقتری از این فرهنگ پسندیده خواهیم داشت. اکنون ۱۰ هزار کودک بی سرپرست در مراکز بهزیستی نگهداری میشوند. بر اساس قانون تغییر در رویه فرزندپذیری طبق قانون اکنون فرزند خواندگی کودکان بدسرپرست نیز برای خانوادههای واجد شرایط امکان پذیر شده است.
سعید بابایی مدیر کل امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی میگوید که تقاضا برای فرزندخواندگی دختران بیشتر است و این خانوادهها بیشتر در انتظار میمانند: «تقاضا برای فرزند خواندگی دختران بیشتر از پسران است.به طوری که اکنون طبق آمار ۵۶ درصد متقاضیان خواستار کودک دختر و ۲۱ درصد متقاضی پسر هستند .این میان ۲۳ درصد از این خانوادهها انتخاب فرزندشان را به عهده بهزیستی گذاشتهاند.»
وی توضیح میدهد:«سال گذشته ۲ هزار و ۳۰۰ خانواده متقاضی از طریق فرزند خواندگی یا شرایط ویژه با حکم امین موقت صاحب فرزند شدهاند. در سال ۱۴۰۰ نیز شاهد رشد تقاضا برای فرزند خواندگی بودیم اما در سال ۱۴۰۱ این تقاضا افزایش ۵ درصدی داشته است. استانهای خراسان رضوی و تهران و بعد از آن اصفهان بیشترین متقاضیان فرزندخواندگی را دارند.»
قوانین جدید، فرزندپذیری را سادهتر کردند
در دهههای گذشته موانعی بر سر راه متقاضیان فرزندپذیر قرار میگرفت که بسیاری از آنها را از ادامه این مسیر دلسرد میکرد اما اکنون برخی از این قوانین تعدیل شدهاند و برای تعداد دیگری از آنها این قاضی است که تصمیمگیری میکند. «سحر متین آهاری» کارشناس امور کودکان و نوجوانان سازمان بهزیستی در این باره میگوید: «در سال های گذشته تنها خانوادههایی که به هر دلیل صاحب فرزند نمیشدند در اولویت قرار میگرفتند اما اکنون به متقاضیان صاحب فرزند نیز فرزند خوانده تعلق می گیرد. در قانون پیشین متقاضی باید بخشی از املاک خود را به نام فرزند خوانده میکرد اما اکنون صلاحدید این موضوع به قاضی سپرده شده است.»
این کارشناس امور فرزند خواندگی در سازمان بهزیستی به سن کودکان پذیرش شده توسط خانوادهها اشاره میکند و میگوید: «تا کنون کودکان مراکز بهزیستی تنها تا سن ۱۲ سال مجاز به فرزند خوانده شدن بودند اما اکنون این قانون تغییر پیدا کرده و خانواده میتوانند نوجوانان ۱۶ ساله را نیز به فرزندی بپذیرند.»
متین آهاری تاکید میکند که در زمینه نداشتن سوءپیشینه همچنان سخت گیریهای به جایی صورت میگیرد و ناظرانی از سوی سازمان به طور مرتب وضعیت فرزند خواندهها در خانوادهها را پیگیری و در باره آن گزارش تهیه میکنند: «در قوانین جدید همچنان به موضوع نداشتن سوءپیشینه تاکید زیادی میشود. در کنار این موضوع شاخصهایی مانند سن کم والدین، داشتن تمکین مالی، خوشرفتاری و صلاحیت اخلاقی و همچنین داشتن تحصیلات متقاضیان را در اولویت فرزندپذیری از سازمان بهزیستی قرار میدهد.»
در سال گذشته ۱۰۰ زن مجرد مادر شدند
بر اساس قانون فرزندخواندگی، اولویت با زوجهای فاقد فرزند است. پس از آن این اولویت به زنان مجرد بالای ۳۰ سال میرسد. در سال گذشته بیش از ۹۰ خانم مجرد بالای ۳۰ سال با انتخاب فرزند پذیری مادر شدن را تجربه کردهاند. این روند سیر صعودی دارد و تقاضا برای پذیرفتن فرزند دختر توسط زنان مجرد بالای ۳۰ سال بیشتر از سال قبل شده است.
«سحر متین آهاری » در این ارتباط میگوید: «تجربه و نظارتهای دقیق نشان میدهد که این دسته از بانوان والد خوبی برای فرزند خواندهشان هستند و به اندازه یک خانواده کامل میتوانند به این بچهها حس امنیت بدهند. این خانمها شاغل و مستقل هستند و صلاحیت آنها در چند مرحله برای سازمان بهزیستی محرز میشود. البته این بانوان در بحث فرزندپذیری میتوانند کودکان دختر بالای ۷ سال را به فرزندی بپذیرند و این روند خوشبختانه افزایش چشمگیری داشته است.»
تفاوت زوجهای دیروز با امروز در فرزندآوری/۴
مینا اینانلو
عوامل ساختاری، اقتصادی و اجتماعی متعدد در کنار ناپایداری و مستقیم بودن مداخلات سیاستی در جهت رفع موانع فرزندآوری در کشور ما زمینهساز تداوم کاهش باروری است.
حرکت هرم سنی جمعیت به سمت سالمندی، امروز به یکی از مسائل مهم کشورها تبدیل شده است. سازمان ملل پیشبینی کرده است که به دلیل کاهش نرخ باروری، رشد جمعیت کند شده و حتی ممکن است تا سال ۲۱۰۰ میلادی به طور کامل متوقف شود.
وضعیت کاهش باروری و رشد ناکافی جمعیت نیازمند اتخاذ اقدامات ویژهای است و تجارب کشورهای مختلف، حاکی از تلاش آنها برای مواجهه موثر با این چالش است. برای مثال در بسیاری از کشورهای غربی از طرحهای تشویقی و ارائه تسهیلات ویژه برای افزایش تمایل والدین به بچهدار شدن استفاده میکنند.
در نروژ بچهدارها در اولویت دریافت خدمات قرار دارند. در انگلیس برای مادران سه سال مرخصی با حقوق در نظر گرفته میشود و این مرخصی در آلمان ۱۴ ماه است. همچنین پرداخت هزینههای دوران حاملگی تا نوزادی و در نظر گرفتن سبد کالا با کمکهای مالی ماهیانه به خانوادهها از دیگر راههای افزایش نرخ باروری است.
در ایران نیز اگر چه در سالهای اخیر طرحهایی مانند طرح جوانی جمعیت تدبیر شده اما هنوز تا رسیدن به نتیجه دلخواه فاصله بسیاری وجود دارد و باید بازنگریهای جدیتر حول این طرح و شرایط تاثیرگذار صورت پذیرد تا زمینه برای افزایش جمعیت فراهم شود.
به منظور واکاوی این چالش با «حجیه بی بی رازقی نصرآباد» عضو هیات علمی موسسه مطالعات و مدیریت جامع و تخصصی جمعیت کشور و «حمیدرضا حاجی هاشمی» جمعیتشناس و مدرس دانشگاه گفتوگوهایی صورت گرفته که شرح آن را در ادامه میخوانید؛
بی بی رازقی: انتظار میرود از سال ۱۴۲۰ به بعد وارد مرحلهای از گذار سنی شویم که با عنوان سالخوردگی جمعیت از آن یاد میشود. این فرایند ناشی از کاهش سطح باروری و افزایش امید به زندگی است
واکاوی سیر تحولات جمعیتی ایران به سمت سالمندی
بیبی رازقی در خصوص نرخ باروری و تاثیرش روی هرم سنی جمعیت میگوید: در حال حاضر باروری در ایران به سطوح پایینتر از سطح جانشینی تنزل یافته است و میزان باروری کل مطابق با آخرین برآوردها در سال ۱۴۰۱ برابر با ۱.۷۴ فرزند است.
کاهش تعداد فرزندان متولدشده نسبت به گذشته باعث کاهش حجم و ساختار سنی جمعیت در سنین پایین شده است. بهعبارت دیگر قاعده هرم سنی ما کوچکتر از گذشته شده که این امر میتواند نسبت جمعیت را در گروههای مختلف سنی به نفع سایرگروه های سنی تغییر دهد.
در فرایند گذار جمعیتی معمولا نخست مرگ و میر شروع به کاهش میکند و پس از چند دهه باروری کاهش مییابد. کاهش اولیه در میزانهای مرگ و میر منجر به بیشزایی موالید میشود، زیرا افراد بیشتری نسبت به نسلهای گذشته زنده میمانند. پس از مدتی، میزان باروری نیز شروع به کاهش میکند. ولی در ساختار سنی یک برآمدگی ایجاد میکند که ناشی از کاهش ناهمزمان مرگ و میر و باروری است. این برآمدگی در طول زمان پیش میرود و در دورهای برآمدگی سنین جوانی و در یک دوره میانسالی و در یک مرحله نیز سالخوردگی جمعیت را موجب میشود. متولدین دوره بیشزایی موالید یا خیز موالید، زمانی که به سنین فعالیت میرسند، تورم جمعیت را در سنین فعالیت به وجود میآورند و پدیده پنجره جمعیتی را ایجاد میکنند. زمانی که این نسل به سنین سالمندی میرسند نیز پدیده تورم جمعیت یا سالخوردگی را در سنین ۶۵ سالگی به بالا به وجود میآورند.
در حال حاضر با رشد جمعیت میانسال روبهرو هستیم. در واقع متولدین دهه ۵۰ و ۶۰ که نسل خیز موالید یا بیشزایی موالید به شمار میروند در سنین ۴۹-۳۰ سال هستند و سهم قابل توجهی از رشد جمعیت را به خود اختصاص دادهاند. زمانی که این گروه به سنین سالمندی میرسند، مرحلهای از تحولات جمعیتی یعنی مرحله سالخوردگی را به وجود میآورند. بنابراین تغییر ساختار سنی و سالخوردگی جمعیت یکی از پیامدهای باروری پایین است.
بر اساس آخرین آماری که مربوط به سال ۹۵ است، بر مبنای سن ۶۰ سال، حدود ۹.۳درصد و بر مبنای سن ۶۵ سال حدود ۶ درصد از جمعیت کشور را سالمندان تشکیل میدهند. انتظار میرود از سال ۱۴۲۰ به بعد وارد مرحله دیگری از گذار سنی جمعیت شویم که با عنوان سالخوردگی جمعیت از آن یاد میشود. این فرایند همانطور که گفته شد ناشی از کاهش سطح باروری از یک سو و افزایش امید به زندگی است. در واقع در گذشته که امید به زندگی ناچیز بود، کمتر از ده درصد به سنین سالمندی میرسیدند، اما در حال حاضر که امید به زندگی در بدو تولد حدود ۷۵ است، بیش از دو سوم از جمعیت به سنین سالمندی میرسند و تا سالهای طولانی به زندگی خود ادامه میدهند.
تبعات سالخوردگی جمعیت چیست؟ از هزینههای اقتصادی تا آسیبهای فردی
حاجی هاشمی: تهدید کاهش جمعیت، زمانی جدیتر میشود که نسلهای پرجمعیت بدون آنکه کمکی به افزایش باروری کرده باشند، به طور کامل از سنین فرزندآوری خارج شوند
بی بی رازقی نصرآباد در پاسخ به این سوال که سالخوردگی جمعیت با چه پیامدهایی همراه است، بیان میدارد: علاوه بر کاهش مداوم در باروری، افزایش طول عمر و شکاف گسترده بین امید به زندگی مردان و زنان باعث افزایش نسبت بستگی در سنین پیری و زنانه شدن سالخوردگی جمعیت میشود که هر کدام از این شرایط میتواند پیامدهای اجتماعی -اقتصادی متعددی به بار آورد که متخصصان اقتصادی بدانها به کرات اشاره کردهاند.
کاهش باروری در صورتی که ادامه داشته باشد میتواند به کاهش سریع جمعیت و تداوم باروری پایین منجر شود و چنین امری ممکن است در درازمدت به وضعیتی برسد که کاهش باروری، خود تقویتکننده کاهش بیشتر باشد و باروری را در سطح پایین نگه دارد و امیدی به افزایش نباشد. بنابراین تداوم کاهش باروری یکی از چالشهای جمعیتی بسیاری از کشورها از جمله کشور ما است و باروری زیر سطح جایگزینی مستلزم برنامهریزیهای موثر جهت پیشگیری از کاهش بیشتر و در صورت امکان افزایش باروری است و به جرات میتوان گفت اکنون مهمترین مساله جمعیتی کشور باروری پایین است.
حاجی هاشمی نیز در این باره میگوید: پیامد اصلی کاهش باروری، کاهش جمعیت است که در بلندمدت میتواند به عنوان خطر بزرگی شناخته شود. در حال حاضر نسلهایی که به ویژه در سالهای اولیه بعد از انقلاب به دنیا آمدند و باعث شدند که میزان باروری بالایی برای کشور رقم بخورد، همچنان در سنین فرزندآوری قرار دارند و در حقیقت پتانسیل اصلی برای افزایش باروری محسوب میشوند. تهدید کاهش جمعیت، زمانی جدیتر میشود که نسلهای پرجمعیت بدون آنکه کمکی به افزایش باروری کرده باشند، به طور کامل از سنین فرزندآوری خارج شوند.
به گفته این جمعیتشناس، مهمترین پیامد کاهش باروری در بُعد اقتصادی خودنمایی میکند. زیرا کاهش باروری به مرور باعث کاهش جمعیت فعال و نیروی کار میشود و خود این پیامد دارای تبعات مختلف دیگری است. برای مثال با کاهش بخش فعال جمعیت از سهم جمعیت تولیدکننده کاسته شده و به سهم جمعیت مصرف کننده افزوده میشود و این زمینه را برای کاهش رشد اقتصادی فراهم میکند. پیامد اقتصادی دیگر، کاهش جذب سرمایهگذاریهای خارجی است. کشورهایی که بر اثر کاهش باروری به تدریج با کاهش جمعیت فعال و کاهش جمعیت رو بهرو میشوند، اگر در جذب مهاجران خارجی هم موفق نباشند، مطلوبیتی برای سرمایهگذاریهای خارجی نخواهند داشت. البته شاید این مورد با توجه به شرایط و مناسبات اقتصادی کنونی ایران در اقتصاد جهانی، خیلی موضوعیتی برای کشور پیدا نکند اما به هر حال موضوع مهمی برای اقتصاد کلان محسوب میشود.
در مورد تبعات اجتماعی هم بحث تامین اجتماعی سالمندان مطرح است که سالخورده شدن ساختار جمعیت و فشارهای مالی بیشتر به صندوقهای بازنشستگی و تامین اجتماعی میتواند کیفیت زندگی سالمندان را تحت تاثیر قرار دهد. از نظر فردی نیز نسلهایی که فرزندآوری کمتری دارند در دوران سالمندی با مسائلی مانند انزوای بیشتر و حمایت کمتر از سوی خانواده و فرزندان مواجه میشوند.
همچنین در خانوادههای کوچکتر به فراخور کاهش باروری، فرزندان با تضعیف روابط خانوادگی رو به رو میشوند. کودکانی که روابط خواهر و یا برادری را تجربه نمیکنند و در واقع از یکی از پایدارترین روابط بین فردی برای همیشه محروم میمانند. همچنین فرزندانی که بر اثر تاخیرهای طولانی مدت باروری، در اواخر دوره سنی باروری به دنیا میآیند، نمیتوانند ارتباط عمیق و موثری با والدین سالمند خود داشته باشند.
بی بی رازقی: اکثریت افراد فرزندآوری را مسالهای شخصی میدانند، از این رو سیاستها باید غیراجباری و تشویقی باشد و مردم نباید احساس کنند این سیاستها و قوانین، موضوع فرزندآوری آنها را بهعنوان موضوع شخصی تحتتاثیر قرار میدهد
فرزندآوری و حلاجی سیاستگذاریهای جمعیتی
بی بی رازقی درباره سیاستگذاریها در زمینه فرزندآوری میگوید: در جامعه ما عمومیت ازدواج بالا است. باروری ایدهآل هم بالای دو فرزند است. تشکیل خانواده و فرزندآوری برای جامعه ما مهم است، اما ترکیبی از عوامل به هم پیوسته نهادی مانع آن شده است. ابلاغ سیاستهای کلی جمعیت از سوی مقام معظم رهبری در سال ۱۳۹۳ و همچنین تصویب قانون جوانی جمعیت در سال ۱۴۰۰ نشان می دهد موضوع کاهش باروری مورد توجه سیاستگذاران و قانونگذاران است و این اتفاق مثبت و مبارکی است. با این حال نسبت به بسیاری از جوامعی که سیاستهای تشویقی را به کار میگیرند، در جامعه ما حمایتهای اجتماعی کمتری از خانوادهها و فرزندآوری صورت میگیرد و بار حمایتها بیشتر به دوش خانوادهها است، اگر این شرایط ادامه داشته باشد کاهش بیشتر باروری محتمل است.
در حال حاضر نگرش زوجین و زنان در مورد فرزندآوری عمدتا ناشی از برداشتها، شرایط و سیاستهای جمعیتی کاهشی گذشته است. زوجین امروزی با نسلهای پیشین متفاوتند. آنها با ابزارهای کنترل باروری آشنا هستند و از سطح سواد بالاتری برخوردارند، اکثریت شهرنشین هستند و سبک زندگی متفاوتی را تجربه کردهاند. از طرف دیگر چالشهای اقتصادی کشور از جمله کاهش نرخ رشد اقتصادی، افزایش نرخ تورم، چشم انداز نامعلوم بازار کار و افزایش میزان بیکاری به ویژه بیکاری فارغ التحصیلان، افزایش تحریمهای اقتصادی بینالمللی، چشمانداز زوجین و به ویژه جوانان برای آینده را تحت تاثیر قرار داده است.
با این حال، برای صحبت کردن از موفق یا ناموفق بودن سیاستها و برنامهها هنوز زود است و کمتر از دو سال از تصویب قانون میگذرد. از سویی ارزیابی سیاستها نیازمند مطالعه، تحقیق و رصد است. با این حال مهم است که بدانیم سیاستهای تشویقی چطور باید اجرا و مطرح شود. در این زمینه میتوان به مواردی چون مداخلات سیاستی مستقیم اشاره کرد که در کنار داشتن اثراتی، لزوما موفقیتآمیز نیستند. از اینرو دولت میتواند در قالب سیاستهای رفاهی و غیرمستقیم و پایدار این سیاستها را دنبال کند. همچنین، ملاحظات اخلاقی را در نظر بگیرد.
با وجود سیاستهایی که از آن یاد شد، اکثریت افراد فرزندآوری را مسالهای شخصی میدانند، از این رو سیاستها باید غیراجباری و تشویقی باشند و مردم نباید احساس کنند این سیاستها و قوانین موضوع فرزندآوری آنها را بهعنوان موضوع شخصی تحتتاثیر قرار میدهد. حمایت از حقوق سلامت باروری افراد، تکریم مادری و حمایت از زنان و خانواده و بازنگری در سیاستهای فرهنگی و آموزشی از قبیل محتوای کتابهای درسی و سایر محصولات فرهنگی از جمله موارد دیگری هستند که میتوان در این زمینه برشمرد.
راهکار چیست؟
بیبی رازقی نصرآباد به راهکارهایی در این زمینه اشاره کرده و میگوید: برای یافتن راه حل افزایش باروری، شناسایی علل کاهش اهمیت دارد. علل کاهش باروری متعدد است. در کشور ما عوامل ساختاری، اقتصادی، اجتماعی متعدد در کنار عدم مداخلات سیاستی پایدار برای رفع موانع فرزندآوری باعث تداوم کاهش باروری شده است. به همین خاطر، افزایش باروری نیز پیچیده و نیازمند همراهی مجموعهای از عوامل و نهادها است.
حاجی هاشمی: مهمترین پیامد کاهش باروری در بُعد اقتصادی خودنمایی میکند چون به مرور باعث کاهش جمعیت فعال و نیروی کار میشود
حمایت از گروههای مختلف میتواند زمینههای انگیزشی را برای جوانانی که به تازگی تشکیل خانواده دادهاند فراهم کند. من معتقدم مشوقهایی که جامعه برای فرزندآوری ارائه میدهد، هم میتواند مهم شدن نقش پدر و مادری و فرزندآوری را تداعی کند و هم احساس ارزشمندی، احساس تعلق و مسئولیت اجتماعی را به دنبال آورد.
با توجه به شرایط کنونی و ضرورت افزایش باروری، خانوادهها باید حمایتها، اقدامات و سیاستهای موثر دولت را لمس کنند تا بتوانند به آینده امیدوار باشند و تصمیمات زندگی و همین طور تصمیمات باروری را در زمان مناسبی عملی کنند. در کنار این موارد ارائه پیامهای مثبت از طریق رسانهها در مورد ارزش تشکیل خانواده و فرزندآوری نقش تاثیرگذاری در افزایش سطح باروری خواهد داشت.
در حال حاضر مادر شدن و فرزندآوری تاوان سنگینی دارد. باید ببینیم در بستر سیاستهای افزایش باروری، ساختارهای اداری و محیطهای شغلی چقدر با مادران شاغل همراه هستند؟ تحقیقاتی که در سالهای اخیر در سازمانهای مختلف انجام شده است، نشان میدهد محیطهای شغلی عمدتا ضدفرزندآوری هستند در حالی که با توجه به شرایط کنونی و قشر تحصیل کرده زنان، نیازمند این هستیم که نقش مادری زنان شاغل را بپذیریم. از فرصتهای دورکاری، کار پاره وقت و افزایش فرصتهای شغلی مناسب با زنان، ایجاد و توسعه مراکز مراقبت از کودک حمایت کنیم. در بخش دولتی نیز که نیازمند کارهای تخصصی و کارشناسی است با فراهم آوردن فرصتهای فوق، میتوانیم از زنان تحصیل کرده که سرمایه عظیمی هستند، بیشتر بهره ببریم.
گزارشی از یک پژوهش درباره دلایل فرسایش اعتماد اجتماعی
اعتمادِ یک خط در میان/۴
اعتماد یکی از ارکان مهم روابط انسانی و زمینهساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است. بر اساس یافتههای یک پژوهش، آن چه بیش از هر چیز اعتماد اجتماعی را میفرساید بیاعتمادی مردم به نهادها و همچنین سازمانها و نهادها به یکدیگر است.
شهروندی یک وضعیت دوجانبه و یک ایده اجتماعی است و ابعاد حقوقی آن به شکلی تعریف میشود که تعهدهایی را به سایر شهروندان برقرار میسازد. برای تحقق این حقوق به مکانیسمی از تکالیف و وظایف شهروندی نیاز است. بر همین اساس، مسئولیتگریزیهای شهروندی فرار یا دور زدنهای تکالیف محوله است،که ما آنها را در برخی رفتارهای شهروندان در امور شهری و مشارکتپذیریهای ضعیف شده امروزی مشاهده میکنیم. مقاله «بررسی رابطه میان بیاعتمادی اجتماعی و مسئولیتگریزی شهروندی» [۱] از جمله پژوهشها در این حوزه است. نویسندگان در این مقاله به بررسی رابطه میان میزان بیاعتمادی اجتماعی و مسئولیتگریزی شهروندی در بین شهروندان تهرانی پرداختهاند. پیمایش و جمعآوری دادهها در این پژوهش با تکنیک پرسشنامه ساختیافته (به تعداد ۳۵۶ پرسشنامه) و با استفاده از نمونهگیری خوشهای بین شهروندان تهرانی بالای ۱۸ سال انجام پذیرفته است. در ادامه نگاهی به مهمترین نتایج این پژوهش میاندازیم؛
آمارهایی تاملبرانگیز درباره وضعیت عمومی اعتماد در جامعه
عدم توجه به اعتماد سـبب تـاخیر در کارهـا و هزینه برشدن آنها، خلل در روابط، تعاملات و ایجاد مشکلاتی در مشارکت اجتماعی، نظم اجتماعی، سلامت اجتماعی و به طورکلی عدم توسـعه همـه جانبـه خواهـد شـد. همچنین بیاعتمادی اجتماعی موجب نزول هنجارهـای اخلاقـی نیـز شده اسـت. در چنـین شـرایطی افـراد بـرای رسـیدن به هدفهای خود به هر وسیلهای دست میزنند. برای نمونه در یک پژوهش میدانی بیش از ۷۵ درصـد از مـردم پول و پارتی را برای احقاق حق خودشان ضروری دانسته و تنها ۲۵ درصد از آنها به اجرای مسـاوی قانون اعتقاد داشتند. از این نظر میتوان چنین برداشت کرد که شاخصهایی چـون امیـد بـه آینـده، قابل اعتماد بودن یا منصف بودن افراد و تکیه بر انصاف اجتماعی در وضعیت مطلـوبی قـرار نـدارد.
همچنین مواردی مانند کاهش اعتماد مردم به بازار بـورس در سـالهـای اخیـر و ضـرر بـیش از ۵۰ درصدی سرمایهگذاران در کنار وقایع و رخدادهای مختلف دیگر وضعیتی را به وجود آورده است که اطمینان به رسانههای جمعی، نهادهای کارگری، موسسات تجاری و کـارگزاران دولتی به شدت کاهش یافته و نوعی سوءظن در روابط شهروندان با این نهادها به وجـود آمـده اسـت.
همچنان که نظرسنجی ایسپا در اسـفند۱۴۰۰ بـا عنـوان سنجش برخی ابعاد اعتماد اجتماعی در ایران نشان میدهـد، ۳۰.۲% مـردم از نگاه پرسششوندگان قابـل اعتمـاد هسـتند و میزان عدم اعتماد مردم به یکدیگر به ۶۸.۲% رسیده است. این یعنی بیش از نیمـی از مـردم ایـران به همدیگر اعتماد ندارند و این زنگ خطر شاید از تمامی زنگ خطـرهـای دیگـر موجـود در جامعه ما شنیدنیتر است.
اعتماد مدنی چیست، چگونه به دست میآید و چه متغیرهایی در آن دخیل است؟
اعتماد یکی از ارکان مهم روابط انسانی و زمینهساز مشارکت و همکاری میان اعضای جامعه است. در واقع اعتماد بازگوی حُسن ظن افراد نسبت به افراد جامعه است.
میزان برخورداری از حقوق شهروندی و تحصیلات به طور مستقیم بر مسئولیتگریزی شهروندی موثرند و در این زمینه بیاعتمادی اجتماعی به طور مستقیم تاثیر ندارد
بیاعتمادی افراد به یکدیگر و همچنین بیاعتمادی به ساختار و نهادهای اجرایی جامعه، باعث بروز نارضایتیها، سوءاستفادههای مختلف و قانونگریزی میشود. در بررسی انحرافها و مسائل اجتماعی ریشه بسیاری از آسیبها را در بیاعتمادی افراد به یکدیگر میتوان جست وجو کرد؛ همچنان که رابرت پاتنام (نظریهپرداز آمریکایی و استاد دانشگاه هاروارد) معتقد است نوعی تحلیل تعادلی بین سه عنصر مهم سرمایه اجتماعی برقرار است. منظور وی از این سه عنصر اعتماد اجتماعی، هنجارهای معامله متقابل و شبکههای مدنی است که هر یک باعث تقویت دیگری میشود.
بین بُعد بیاعتمادی بینفردی و مسئولیتگریزی شهروندی رابطه معناداری وجود ندارد ولی بین بیاعتمادی سازمانی و مسئولیتگریزی شهروندی در سطح ۹۰% ارتباط معنادار و هم جهتی وجود دارد. به عبارتی هرچه میزان بیاعتمادی سازمانی (اعم از بیاعتمادی مردم به سازمان/ نهادها یا سازمانها به یکدیگر) افزایش یابد مسئولیتگریزی شهروندی افزایش مییابد.
هرچه میزان برخورداری از حقوق شهروندی افزایش یابد، مسئولیتگریزی شهروندی کاهش مییابد و به عکس.
در بررسی متغیرهای زمینهای پاسخگویان نظرسنجیها، رابطه معناداری بین سن و درآمد افراد با میزان مسئولیتگریزی شهروندی وجود ندارد. در حالی که سطح تحصیلات با میزان مسئولیتگریزی شهروندی رابطه معناداری دارد. به عبارتی هرچه سطح تحصیلات افراد افزایش یابد، مسئولیتگریزی شهروندی آنها کاهش مییابد. همچنین میزان مسئولیتگریزی شهروندی بین زنان و مردان تفاوت معناداری وجود ندارد.
میزان برخورداری از حقوق شهروندی و تحصیلات به طور مستقیم بر مسئولیتگریزی شهروندی موثرند و بیاعتمادی اجتماعی به طور مستقیم تاثیر ندارد.
بیاعتمادی اجتماعی به صورت غیرمستقیم (ورود متغیر برخورداری از حقوق شهروندی) مجموعاً با ضریب ۰.۷۲% بر مسئولیتگریزی شهروندی تاثیرگذار است.
یافتههای پژوهش
میزان مسئولیتگریزی شهروندی در بین پاسخگویان، از حد متوسط بالاتر و نزدیک به زیاد است. میزان بیاعتمادی اجتماعی نیز از سطح متوسط به بالا است که بیشتر بُعد بیاعتمادی سازمانی را شامل میشود
۱- مسئولیتگریزی اگر به موقع مورد بررسی و توجه قرار نگیرد، علاوه بر آسیبی که بر حیات نظام اجتماعی وارد میکند، مسائل و آسیبهای اجتماعی متنوع و حتی نوظهوری را به وجود خواهد آورد. همچنین بر اساس مطالعات انجام شده، گسترش بیاعتمادی در جامعه، تحمل رفتار فاسد را افزایش میدهد و در نتیجه با ایجاد انتظار رفتار فاسد، مشارکت در عمل فاسد آسانتر میشود.
۲- یافتههای تحقیق حاضر نشان داد که میزان مسئولیتگریزی شهروندی در بین پاسخگویان، از حد متوسط بالاتر و نزدیک به زیاد است. میزان بیاعتمادی اجتماعی نیز از سطح متوسط به بالا است که بیشتر بُعد بیاعتمادی سازمانی را شامل میشود.
۳- در بررسی نتایج رابطه بین بیاعتمادی اجتماعی، برخورداری از حقوق شهروندی و تحصیلات با میزان مسئولیتگریزی شهروندی معنادار است. ضرایب تاثیر متغیرها درکنار یکدیگر به ترتیب میزان برخورداری از حقوق شهروندی، ۲۹% میزان تحصیلات ۱۶% و بیاعتمادی اجتماعی ۰.۷۲% (به طورغیرمستقیم) برمسئولیتگریزی شهروندی به دست آمد.
۴- اثرگذارترین عامل بیاعتمادی اجتماعی، بیاعتمادی مردم به سازمان/ نهادها و همچنین سازمان و نهادها به یکدیگر است.
۵- اگر مردم بیاعتماد باشند، از دستورها یا پیشنهادهای جدید نیز پیروی نخواهند کرد و ما شاهد رشد مسئولیتگریزیهای بیشتری خواهیم بود.
پیشنهادات
پیشنهاد میشود با توجه به سهم اعتماد در بسیاری از فرآیندهای جامعه مانند عقد قراردادها، انجام مذاکرات و نظارت مستمر برعملکرد واحدها و همچنین مشارکت و تعهد شهروندان در مدیریت شهری تلاش در جهت افزایش اعتمادسازی در بین گروهها و واحدهای مختلف سازمانها و نهادهای جامعه و همچنین بین مردم و مسئولان از مهمترین وظایف مدیران در نظر گرفته شود. در یک پژوهش میدانی بیش از ۷۵ درصـد از مـردم پول و پارتی را برای احقاق حق خودشان ضروری دانسته و تنها ۲۵ درصد از آنها به اجرای مسـاوی قانون اعتقاد داشتند.
در حوزههای اجرایی دستگاههای پاسخگو و کارآمد، تامین عدالت اجتماعی، ترویج ارزش تعهدات و مسئولیت اجتماعی و شهروندی توسط رسانهها و وسایل ارتباط جمعی، آموزش کارامد و مستمر در خصوص وظایف شهرداری و شهروندان، آگاه سازی حقوق شهروندی و مطالبهگری از جمله موارد ضروری و دارای اولویت در توسعه شهری و مسئولیت شهروندی قرار گیرد.
از آنجا که موضوع مسئولیتگریزی چند وجهی از عوامل تاریخی، اجتماعی-اقتصادی، روانشناختی و حتی فرهنگی به شمار میرود، پیشنهاد میشود این موضوع از منظر سایر متخصصان حوزههای علوم انسانی و اجتماعی نیز مورد پژوهش قرار گیرد.
پیامدهای خانوادگی و اجتماعی مصرف مشروبات الکلی/ چه باید کرد؟/۶
مینا اینانلو
برخی از کارشناسان بر این باورند، مصرف مشروبات الکلی به دلیل پیامدهای متفاوتی که دارد، نه یک مساله شخصی بلکه یک مساله اجتماعی و چند بعدی است.
مصرف مشروبات الکلی امروزه یکی از مهمترین دلایل افزایش مرگ و میر در جهان است. برای مثال با تاثیرگذاری مصرف مشروبات الکلی بر بیماریهای قلبی، بینظمیهای رفتاری و ذهنی، تصادفهای جادهای و حتی با تاثیرگذاری بر خودکشی نرخ مرگومیر در جوامع افزایش یافتهاست.
۱۴.۸۵ درصد از مرگومیرها در جهان ناشی از مصرف مشروبات الکلی استسازمان جهانی بهداشت در سال ۲۰۱۸ در گزارشی اعلام کرد ۱۳.۵ درصد از مرگومیرهای افراد بین ۲۰ تا ۳۹ سال به دلیل مصرف مشروبات الکلی است، همچنین گزارش سایت «مرکز ملی آمار سوء مصرف مواد مخدر» National Center for Drug Abuse Statistic در ایالات متحده آمریکا در سال ۲۰۲۲ نشان میدهد ۷.۴۵ درصد از مرگومیرها ناشی از تصادفهای جادهای، ۷.۸۶ درصد از قتلها، ۱۰.۴۴ درصد از خودکشیها، ۹.۱۸ درصد از بیماریهای قلبی، ۵.۳۷ درصد از بیماریهای عصبی، ۳۱.۰۸ درصد از بیماریهای کبدی و ۸.۰۵ درصد ناشی از سایر علل مزمنی است که بر اثر مصرف مشروبات الکلی ایجاد میشوند.
علاوه بر این موارد، مسمومیت ناشی از مصرف مشروبات الکلی نیز موضوع مهمی است که در این گزارش نیز به آن اشاره شده ۱۴.۸۵ درصد از مرگومیرها ناشی از این امر است.
در ایران نیز هرازچندگاهی شاهد اخباری مبنی بر مرگ افراد در اثر مسمومیت مصرف مشروبات الکلی هستیم؛ که جدیدترین خبر آن فوت ۱۵ نفر و مسمومیت ۱۷۵ نفر به دلیل مصرف الکل صنعتی(متانول) در استان البرز است. علاوه بر این باید مرگهای ناشی از تصادفهای جادهای که در اثر استعمال مشروبات الکلی اتفاق میافتد را هم به آن اضافه کنیم؛ زیرا استفاده از مشروبات الکلی و روان گردانها، خطر ریسکپذیری وقوع تصادف را افزایش میدهد ودر این شرایط، اعتماد به نفس کاذبی را به راننده میدهد.
از هم پاشیدگی خانواده، طلاق، افزایش نزاع و خشونت در سطح جامعه، قتل و خودکشی از پیامدهای مصرف مشروبات الکلی استاین پیامدها با هزینههای اقتصادی و اجتماعی دیگر نیز همراه است. برای مثال هزینه بیمارستان و درمان شخص که از یک سو بر دوش خانواده فرد و از طرف دیگر بر دوش دولت است و مسایلی دیگر همچون از هم پاشیدگی خانواده، طلاق، افزایش نزاع و خشونت در سطح جامعه، قتل و خودکشی از پیامدهای مصرف مشروبات الکلی است.
برای مثال «محمود عظیمی رستا و مهرناز عابدزاده نوبریان» در تحقیقی با عنوان «بررسی عوامل موثر بر بروز طلاق عاطفی میان زوجین در خانواده» در سال ۱۳۹۲ به این نتیجه رسیدند که بین سطح تحصیلات زوجین، میزان پایبندی زوج به اعتقادات دینی، میزان دخالت خانواده زوج، اعتیاد زوج به مواد مخدر و مشروبات الکلی و میزان تماشای شبکههای ماهوارهای توسط زوج با طلاق عاطفی، رابطه معناداری مشاهده میشود.
همچنین باید مصرف مشروبات الکلی را با بحرانهایی همچون کرونا در ارتباط قرار داد؛ بهگونهای که گزارش بسیاری از کشورها از جمله ایران، افزایش خشونت خانگی، کودک آزاری و سالمندآزاری در دوران کرونا را نشان داد که این مساله با مصرف مشروبات الکلی بیارتباط نیست. در این زمینه «رضا جعفری» مدیر اسبق دفتر آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی سال گذشته در گفتوگویی اعلام کرده بود کودک آزاری، همسر آزاری، سالمند آزاری و معلول آزاری به ترتیب بیشترین خشونتهای خانگی کشور هستند.
تعطیلی مشاغل، رکود اقتصادی و هزینههای سرسامآور در کنار قرنطینههای طولانی و وجود این باور که که مصرف مشروبات الکلی به درمان کرونا کمک میکند، سبب شده بود افراد به مصرف مشروبات الکلی روی آورند که نتیجهاش تشدید خشونتهای خانگی بود. همچنین در این زمینه سایت «ساینس دیلی Science Daily» به نتایج پیمایش ملی که در آمریکا در طول دوره کووید_۱۹ انجام شده بود، اشاره کرد، مبنی بر اینکه در این مدت، میزان مصرف مشروبات الکلی حدود ۲۱ درصد افزایش یافته است.
همچنین براساس این گزارش، افزایش مصرف مشروبات الکلی در طول دوره کرونا، منجر به بیش از ۸ هزار مرگ ناشی از بیماری کبدی مرتبط با الکل، ۱۸ هزار و ۷۰۰ مورد نارسایی کبد و ۱۰۰۰ مورد سرطان کبد تا سال ۲۰۴۰ خواهد شد. به علاوه، انتظار میرود تغییرات مصرف الکل به دلیل کووید-۱۹ تا سال ۲۰۲۳ سبب ۱۰۰ مرگ بیشتر و ۲۸۰۰ مورد دیگر نارسایی کبدی شود.
توجه به این پیامدها بیانگر این نکته است که مصرف مشروبات الکلی نه یک مساله شخصی و فردی بلکه یک مساله اجتماعی و چند بعدی است که ابعاد مختلف اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی را با خود به همراه دارد. توجه به این نکات میطلبد که سیاستگذاری درست، دقیق و جامعی به منظور جلوگیری و پیشگیری از آن انجام شود.
لزوم توجه به پیامدهای مصرف مشروبات الکلی به عنوان یک مساله چند بعدی سبب شد پژوهشگر ایرنا با «راضیه عاشوری» روانشناس و «محمدمهدی لبیبی»، پژوهشگر اجتماعی و عضو هیات علمی دانشگاه آزاد اسلامی گفتوگو کند.
مصرف مشروبات الکلی و افزایش نزاع و درگیری در جامعه
عاشوری پیرامون پیامدهای روانشناختی مصرف مشروبات الکلی میگوید: مصرف مشروبات الکلی موضوعی است که تاریخ چند هزار ساله در جهان دارد اما امروزه به دلیل گرایش بسیار زیاد جوانان به مصرف الکل، آن به یک معضل جهانی تبدیل شدهاست.
وی میگوید: مصرف الکل پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی بسیاری دارد. از نظر روانشناختی، افرادی که به مصرف مشروبات الکلی روی میآورند به درستی نمیتوانند خشم و عصبانیت خود را کنترل کنند و حتی متوجه پیامدهای رفتاری خود نیستند.
به گفته این روانشناس، مصرفکنندگان مشروبات الکلی استرس بسیاری را تجربه میکنند و به دلیل همین استرس دچار عدم کنترل عصبانیت و خشم میشوند. افرادی که مشروبات الکلی مصرف میکنند استرس بسیاری را تجربه میکنند و به دلیل همین استرس دچار عدم کنترل عصبانیت و خشم میشوندنتیجه چنین وضعیتی افزایش خشونتها، نزاع و درگیریهای اجتماعی است.
لبیبی نیز در این زمینه به پژوهشگر ایرنا میگوید: مصرف مشروبات الکلی موضوعی است که هم به مسائل جسمی و هم به مسائل روانی مربوط میشود. در مورد مسایل جسمی، پزشکان و بهویژه پزشکانی که با دستگاه گوارش سروکار دارند، تحقیقات زیادی را در کشورهای مختلف انجام داده و به این نتیجه رسیدهاند که مصرف مشروبات الکلی برای برخی اعضای بدن مانند معده و کبد مضر است و هر چه مصرف میزان مصرف بیشتر شود، تاثیرات مضر آن نیز افزایش مییابد. این مضرات سببشده در بسیاری از کشورها با وجود آزاد بودن فروش مشروبات الکلی، افراد از خرید آن اجتناب کرده و به جای آن از نوشیدنیهایی بدون الکل استفاده کنند.
بالارفتن هزینههای اجتماعی، نتیجه مصرف مشروبات الکلی
عاشوری درخصوص بالارفتن هزینههای اجتماعی در اثر مصرف مشروبات الکلی میگوید: احتمال ابتلا به برخی بیماریها در اثر سوء مصرف مشروبات الکلی وجود دارد. این بیماریها از آنجایی که هزینههای بسیاری را بر گردن خانوارها میاندازند، بنابراین از نظر اقتصادی مشکلآفرین هستند. از طرفی بیکاری و تصادفهای جادهای ناشی از مصرف مشروبات الکلی هزینههای بسیاری را برای فرد و جامعه به دنبال دارد.
این روانشناس میافزاید: از طرفی مصرف مشروبات الکلی پیامدهای خانوادگی بسیاری را هم به دنبال میآورد؛ زیرا این نوشیدنی باعث استرس زیاد و عدم کنترل بر خشونت و عصبانیت و بیثباتیهای رفتار میشود. همچنین نه تنها احتمال الکلی شدن فرزندان در خانوادههایی که سابقه الکل دارند، بیشتر است بلکه احتمال متولد شدن فرزندانی با نواقص و مشکلات جسمی و روانی هم بیشتر میشود.
لبیبی نیز در این باره میگوید: در برخی مشاغل مانند رانندگی بویژه خودروهایی بزرگ همچون اتوبوس، مصرف مشروبات الکلی نه فقط فرد را درگیر میکند بلکه دیگران (سرنشینان) را نیز با خطر مواجه میسازد و این موضوع از این جنبه میطلبد که آن را یک مساله اجتماعی و نه فردی قلمداد کنیم.
به گفته وی، مصرف مشروبات الکلی ممکن است در کوتاهمدت برای فرد یک حس سرخوشی ایجاد کند اما بعد از اینکه این حس از بین رفت، دچار سرگیجه و سردرد میشود و در نتیجه ممکن است متوجه کارهایی که انجام میدهد، نباشد و دست به اقدامات خطرناک بزند که حتی به مرگ خود و یا دیگران منجر شود.
وی ادامه میدهد: در این حالت فرد ممکن است دست به خشونتهایی بزند که در مواقع عادی هیچگاه چنین کارهایی را انجام نمیداد. این آزار و اذیت میتواند متوجه همسر یا فرزندان و یا دیگر اعضای خانواده هم شود و حتی ممکن است برای آنها عواقبی ایجاد کند که قابل جبران هم نباشد. ضرباتی که ممکن است فرد به دیگران وارد کند، مشکلاتی ایجاد کند که به هیچ عنوان حتی با مراجعه به پزشک و بیمارستان نتوانند کاری برای این موضوع انجام دهند. بنابراین مصرف مشروبات الکلی در خانواده دقیقا مانند یک سم خطرناک عمل میکند که همه اعضای خانواده را تهدید میکند.
عوامل تاثیرگذار بر مصرف مشروبات الکلی
عاشوری درباره عوامل تاثیرگذار بر گرایش به مصرف مشروبات الکلی میگوید: از نظر عوامل ژنتیکی، روانی، محیطی و خانوادگی میتوان دلایل متعددی برشمرد. یکی از عواملی که میتواند از دلایل گرایش به الکل باشد، جنسیت و سن است. دیده شده که مصرف الکل بیشتر در نوجوانی اتفاق میافتد و با برخی اختلالها مانند نقص توجه، بیش فعالی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی ارتباط دارد و این موارد، استعداد فرد را در مصرف الکل بالا میبرد.
عاشوری میگوید: از جمله عوامل دیگر، آشفتگیهای خانوادگی و ترس اعضای خانواده از برخورد با یکدیگر است. گاهی افراد برای کاهش اضطراب و نگرانیها و همچنین به دلیل رهایی از احساس تنهایی و محرومیت، به مصرف الکل روی میآورند. البته دوستان و همسالان نیز میتوانند دیگران را به مصرف الکل ترغیب کنند. از نظر روانی نیاز به استقلالطلبی و کنجکاوی در مورد الکل و تاثیراتش بر بدن و همچنین باورهای نادرست که در مورد مصرف الکل وجود دارد، از جمله عوامل افزایشدهنده مصرف الکل است.
مصرف الکل بیشتر در نوجوانی اتفاق میافتد و با برخی اختلالها مانند نقص توجه، بیش فعالی و اختلال شخصیت ضد اجتماعی ارتباط دارد و این موارد، استعداد فرد را در مصرف الکل بالا میبردلبیبی نیز در این باره میگوید: عامل اصلی، تصور نادرست و باطلی است که در میان مردم رواج دارد و آن ناشی از بیاطلاعی از پیامدهای مصرف مشروبات الکلی است.در ابتدا مصرف سیگار و مواد مخدر میتواند باعث آرامش شود. بنابراین فردی که دچار خشم یا ناراحتی ناگهانی میشود، ممکن است فکر کند روی آوردن به مشروبات الکلی میتواند به عنوان یک تسکیندهنده عمل کند؛ یعنی او را برای مدتی از فضای درد و رنج رها سازد و شرایط خوبی را به ارمغان آورد. به همین دلیل شروع به مصرف مشروبات الکلی میکند و یا اگر شروع کرده، به نوشیدن آن ادامه میدهد؛ زیرا در لحظاتی کوتاه فکر میکنند اتفاقات خوبی افتاده در حالی که میدانیم آن لحظه کوتاهمدت و پیامدهایش بلندمدت و خطرناک است.
این استاد دانشگاه ادامه میدهد: خوشبختانه در جامعه ما مانند بسیاری از کشورهای اروپایی فروش مشروبات الکلی به صورت علنی مهیا نیست و این یک حسن است؛ البته در این میان افراد سودجو از این فرصت استفاده کرده و به تهیه و توزیع مشروبات تقلبی که بسیار بسیار خطرناک است، میپردازند. گاهی میزان الکل صنعتی استفاده شده در این مشروبات آنقدر بالاست که ممکن است مسمومیتها و صدمات جبرانناپذیری برای فرد به دنبال داشته باشد.
مصرف مشروبات الکلی در میان انواع گروههای جمعیتی
لبیبی در خصوص مصرف مشروبات الکلی در میان گروههای جمعیتی مختلف میگوید: اگر چه چنین فرض شده که مصرف مشروبات الکلی در میان مردان بیشتر از زنان است اما با این حال میزان مصرف آن در میان گروههای دیگر جمعیتی نیز متفاوت است. برای مثال نوجوانان و جوانان گروههایی هستند که به دلایل مختلف مانند دوستان، بیشتر در معرض مصرف مشروبات الکلی هستند.
راهکار چیست؟
عاشوری میگوید: به نظر میرسد آموزش به افراد درباره مضرات مصرف الکل و اصلاح باورهای ناکارآمد و اشتباه درباره مصرف الکل و آگاهیدادن به آنها از پیامدهای اجتناب ناپذیر فردی، اجتماعی و اقتصادی مصرف الکل و فرهنگسازی در این زمینه میتواند به کاهش در مصرف منجر شود.
لبیبی نیز به راهکارهایی در این زمینه اشاره کرده و میگوید: شاید مهمترین کار اطلاعرسانی مفید، موثر، جذاب و به موقع از طریق رسانههای مختلف دیداری و شنیداری باشد.مهمترین کار برای مقابله با مصرف مشروبات الکلی اطلاعرسانی مفید، موثر، جذاب و به موقع از طریق رسانههای مختلف دیداری و شنیداری است نمایش فیلمهای مستند در این زمینه میتواند بسیار موثر باشد. برای مثال نمایش فیلمها و مستندهایی از تصادفهای جادهای که در اثر مصرف مشروبات الکلی اتفاق افتاده و یا متزلزل شدن کیان و بنیان خانواده در اثر مصرف مشروبات الکلی میتواند برای دیگران آموزنده باشد.
وی ادامه داد: همچنین اعمال مجازات سنگین برای کسانی که به خریدوفروش مشروبات الکلی میپردازند هم میتوند افراد سودجو را به دام بیندازد.
این استاد دانشگاه یادآور میشود: نقش خانوادهها نیز در کنترل و پیشگیری از مصرف مشروبات الکلی پر رنگ است، زیرا جوانان در سنین خاصی تمایلاتی همچون امتحان و مصرف موادی را پیدا میکنند که اگر خانوادهها در این زمینه هوشیاری لازم را داشته و آگاه به پیامدها و تاثیراتش باشند، مانع از سوء مصرف آن در میان جوانان میشوند.
والدین میتوانند به صورت دلسوزانه و با زبان بسیار ملایم و با لحن بسیار خوب در این زمینه با فرزندانشان صحبت کنند و آگاهی لازم را در خصوص پیامدهای مصرف مشروبات الکلی و سایر مواد اعتیادزا دهند.
به گفته وی، به طور قطع اگر اینگونه عمل شود و اطلاعرسانیها نیز از طریق خانوادهها و رسانهها داده شود، شاهد کنترل مصرف مشروبات الکلی در کشور خواهیم بود. همه این موارد نیز در گرو توانمندسازی مفید، جذاب و اثربخش است. هر چه این موارد پررنگتر باشد، تاثیرگذاری هم بیشتر خواهد بود.