حتی تبلیغ کردن هم نیاز به سواد و مطالعه وتخصص دارد ، تبلیغی که کارشناسی شده نباشد تبدیل به ضدتبلیغ میشود ، این روزها شرایط اجتماعی بسیار کدر و پراز مه ودود است ، هرروز اتفاقات غیرقابل باوری درحال رخ دادن است ومردم و امانده اند که اولویت برخی مسائل چیست و چرا باید اولویتهای زندگی عادی مردم به دست فراموشی نهاده شود ؟! آنچنان تبلیغاتی در برخی مسائل رخ داده که انگاری مردم دارند در یک کشور بی دین وبی ریشه و بی آبرویی زندگی میکنند !!آنقدر که به برخی مسائل زوم شده بر اَبَر بحرانهای کشور درپوشی بزرگ نهاده شده است ، انگار بی احترامی و بی حرمتی و …تبدیل به فضیلتی بزرگشده است، کمی از اَبَر بحرانهای کشور بگوییم که برخی بحرانها دربرابرآن چیزی به حساب نمی آید !!! چگونه صدای ابر بحران آب ، ابربحران بانکها ، ابربحران صندوقهای بازنشستگی ، ابربحران محیط زیست ، ابربحران ابرتورم ، ابربحران انرژی وابربحران سرمایه گذاری را نشنید وبرنیاشفت ؟!!تبلیغی که درآن صداقت و یکرنگی و تخصص وجودنداشته باشد چون حبابی میترکد و فقط صدایی ازآن باقی می ماند ، تا واقعیات جامعه را برنتابیم ، تا حرف مردم ومتخصصان وفرهیختگان را نفهمیم ، تا خودرا تافته جدا بافته بپنداریم ، بر شاخه نشسته و بُن می بُریم…چرا برای رانت خواری وشفافیت در تمامی امورکشور دست به تبلیغات وسیع وهمه جانبه نمی زنیم ؟ چرا برای اوضاع اسفباربانکی و تورم وگرانی تابلوهای رنگارنگ برنمی افرازیم ؟ چرا برای جلوگیری از ریا و ربا سکوتی وهمناک پیشه کرده ایم ، نمیشود که تبلیغات فقط به موی دیده ونادیده زنان ودختران مردم معطوف شود ؟ این چرا ها سوالی بزرگ را درذهن افکارعمومی زنده کرده است که این روش تبلیغ وتبیین راه فراری است برای عدم پاسخگویی به مردم …!!