تقسیم وظایف زن و شوهر علاوه بر این که مانع از فرسودگی ذهنی و روانی زوجین میشود، میزان صمیمیت و همدلی بین آنها را افزایش میدهد. در این مطلب شما را با نحوه تقسیم وظایف زن و شوهر و وظایف آن آشنا میکنیم.
گروه ایرنا زندگی – براساس پژوهشهای انجام شده اگر یکی از زوجین در زندگی مسئولیت پذیر نباشد و وظایف مربوط به خودش را انجام ندهد ، همسرش را به سمت فرسودگی روانی و ذهنی یا خستگی بیش از حد پیش میبرد. زندگی مشترک فقط یک واژه نیست و کسی نمیتواند به تنهایی از پس مشکلاتش بر بیاید و فقط به صورت اشتراکی قابل پیشرفت است.
در گذشته وظایف زن و شوهر به صورت جنسیتی تفکیک میشد و مردان کارهای بیرون از خانه را انجام میدادند و زنان کارهایی داخل خانه را و تقسیم وظایف معنای خاصی نداشت ولی امروزه با گسترش حضور زنان در اجتماع در صورتی که خانوادهها به مسئله تقسیم وظایف نگاه سنتی داشته باشند و مردان توقع داشته باشند همسرشان علاوه بر انجام کارهای بیرون از خانه تمام وظایف خانهداری و بچهداری را به تنهایی به دوش بکشد با مشکلات زیادی روبرو خواهند شد.
تفکر سنتی، کار خانه را وظیفه زن میداند و کار بیرون از خانه را وظیفه مرد زمانی که به این نقشها به چشم وظایف نگاه کنیم به مرور رابطه به تلخی میگراید بنابراین توصیه میشود قبل از ازدواج درباره تقسیم وظایف زن و شوهر در زندگی مشترک به توافقی نسبی برسید.
مردان باید خانه داری بلد باشند
زندگی در خوابگاه دانشجویی، داشتن خانه مستقل یا سربازی میتواند به مردان کمک کند تا حدودی از مسئولیتهای خانهداری آگاه شوند. بزرگترین اشتباه مردان، این است که کار خانه را وظیفه زن میدانند و از کار خانه فراریاند که علت اصلی آن تربیت خانوادگی و ایجاد تفکیک وظایف مادر بین دختر و پسر است. مادران باید گاهی از دختر، خرید کردن و از پسر شستن ظروف یا کارهای خانه را بخواهند تا فرزندانشان در این زمینه با تبعیض جنسیتی رشد نکنند. مردی که خانه داری بلد باشد میتواند در موارد لازم به همسرش کمک کند و باری از روی دوش او بردارد و رابطه بین خود و همسرش را با این روش تقویت نماید.
احساس ارزشمندی به همسرتان بدهید
شاید تصور کنید که کار خانه، وظیفه یک زن خانهدار است ولی اشتباه میکنید. بر اساس منطق زمانی که مرد ۸ ساعت بیرون از منزل کار میکند و تامین هزینههای زندگی بر دوش اوست به همان اندازه و شاید هم بیشتر همسرش در خانه کار میکند و هزینههای زیادی از این طریق صرفه جویی میشود. از جمله نظافت خانه، شستن ظروف، پخت و پز، نگهداری از بچهها و غیره که تقریبا یک کار ۲۴ ساعته بدون مرخصی، حقوق و پاداش است.
یکی از مهمترین نکتهها در رابطه زن و شوهری این است که به خاطر لطفهایی که در حق هم میکنند، از یکدیگر تشکر کنند. مردان و زنان نیاز دارند که زحمات و کارهایشان دیده شود به این ترتیب مرد از تلاش بیرو از خانه رضایت پیدا میکند و زن خانهدار از کارش در منزل لذت میبرد و هر دو نفر برای پیشرفت زندگی و رابطه شان تلاش میکنند.
زمانی که زن و شوهر احساس خوبی در مورد کارهایشان داشته باشند، اعتماد به نفس و حس ارزشمندیشان افزایش پیدا کرده و ارتباط بهتری با همسرشان خواهند داشت.
زن و شوهر باید به هم کمک کنند
زمانی که زنی شاغل است و در تامین هزینههای زندگی به مرد کمک میکند در مقابل مردان هم باید در منزل به همسرشان کمک کنند. ازدواج باید براساس مشارکت و همدلی و صمیمیت باشد و اگر قرار باشد زن و شوهر در انجام امور زندگی حد و مرزهای دقیق مشخص کند هیچوقت نمیتوانند صمیمتی بینشان ایجاد کنند.
زن و شوهر باید به گونهای برنامهریزی کنند که سختی کارها بر دوش یک نفر سنگینی نکند و همراهی همسرشان را در همه امور زندگی به وضوح ببینند. اگر همه کارهای خانه بر دوش یک نفر باشد احساس خدمتکار بودن، بی ارزش بدن و مورد سو استفاده قرار گرفتن پیدا خواهد کرد که میتواند زندگی مشترک را با بحران خشم فروخورده روبرو کند.
اگر زنی هستید که همیشه کارهای خانه را انجام میدهید هفتهای یک روز به خودتان استراحت بدهید و همه کارها را به شوهرتان بسپارید بدون این که خودتان را در خرابکاریهایش دخیل کنید مسلما ممکن است شوهرتان کارها را به سرعت و تمیزی شما انجام ندهد ولی به مرور بهتر خواهد شد.
تقسیم وظایف زن و شوهر در زندگی مشترک
به گزارش وب گاه بیتوته، زن و شوهر باید بپذیرند که کارهای منزل برای هر دو آنها است و لیستی از کارهای منزل تهیه کنند سپس هر کدام کاری را که بیشتر نسبت به آن تمایل دارند یا در انجام آن کار بهتر هستند را مشخص کنند.
مثلا مردی ممکن است آشپزی را دوست نداشته باشد ولی استاد پختن کباب و جوجه باشد یا به کار با باربیکیو علاقه داشته باشد در این صورت میتوانید روزهای جمعه یا تعطیلات از دستپخت آقا لذت ببرید و سایر روزها خانم آشپزی کند. یا اگر مردی شستن ظرف را دوست ندارد یا به درستی نمیتواند این کار را انجام دهد، خانم این وظیفه را بر عهده میگیرد یا اگر زنی شستن حمام و سرویس بهداشتی برایش سخت است میتواند این وظیفه را به شوهرش بسپارد. در مورد کارهای باقیمانده هم بر اساس رعایت انصاف و رفاقتی به توافق برسید.
برای انجام وظایف خانه داری بهتر است نکات زیر را رعایت کنید:
• سر قول و قرارتان بمانید و در صورت سستی همسرتان با احترام از او بخواهید وظایفش را انجام دهد.
• از کار همسر و فرزندتان ایراد نگیرید و در کارش دخالت نکنید و اجازه دهید وظیفهاش را انجام دهد ولی اگر از اشتباه بودن کارش مطمئن بودید به او کمک کنید تا کارش را با موفقیت به پایان برساند.
• به دلیل تنبلی یا ترس از نتوانستن از زیر وظایف در نروید همه میتوانند هر کاری را به مرور به خوبی یاد بگیرند و انجام دهند.
۵ ترفند موثر برای تقسیم وظایف خانه
• با شریک زندگیتان صحبت کنید: گفتگوی صریح درباره تقسیم کار، روش خوبی برای شروع تغییرات است. هر چه زودتر این کار را انجام دهید بهتر است. این صحبتها در حالت ایدهآل باید قبل از تصمیم برای فرزندآوری انجام شود و در این موارد توافق کنید.
• لیست تهیه کنید: شاید نوشتن لیست وظایف خانه برایتان مهم نباشد ولی اگر میخواهید هر کسی نقشش را به درستی ایفا کند باید یک لیست مرتب داشته باشید تا زمان انجام کارها و شخصی که قرار است آن کار را انجام دهد مشخص باشند و این لیست را در آخر هر ماه یا آخر هر هفته مورد بازبینی و اصلاح قرار دهید.
زمان انجام وظایف را بر اساس خواسته فرد و به گونه ای که برایش راحت تر باشد تنظیم کنید. مثلا اگر همسرتان بعد از ورود به منزل تا یک ساعت استراحت میکند نمیتوانید اصرار کنید که بلافاصله بعد از ورود به منزل دوباره برای خرید به بیرون برود. برای پیشگیری از بروز اختلافات زناشویی هنگام تقسیم وظایف باید لیست تهیه شده و زمان انجام آنها را بر اساس خصوصیات و خواسته های طرفین تنظیم کنید.
• برون سپاری کارها: اگر زن و شوهر هر دو شاغلند میتوانند برای کاهش کارهای خانه از برون سپاری برخی از کارها استفاده کنند. مثلا اگر بودجهتان اجازه میدهد هفتهای یک بار نظافت چی استخدام کنید یا فرزندتان را برای مدتی کوتاه به یکی از اعضای خانواده بسپارید. یا برای رساندن بچه به کلاس با همسایه هماهنگ کنید و نوبتی بچهها را به کلاسشان ببرید یا حتی هفتهای یک شب از بچههای هم مراقبت کنید.
• کنترل و محدود سازی را کنار بگذارید: اگر به بهانه این که همسرتان کارش را به درستی انجام نمیدهد انجام برخی از کارهای را برای او محدود کردهاید، دست از این کار بردارید. مثلا اگر نمیگذارید شوهرتان به ماشین لباسشویی دست بزند یا اجازه نمیدهید لباس تن بچه ها کند، کاملا در اشتباهید و صرفا کار شما باعث افزایش فشار کاری و روانی روی خودتان خواهد شد.
• اولویت هایتان را مشخص کنید: اگر اولویت های مهم زندگی را برای همسرتان توضیح ندهید ، نمیتوانید از او انتظار داشته باشید که باب میل شما رفتار کند و تغییرات مثبتی داشته باشد مثلا اگر از بینظمی و بیمسئولیتی همسرتان ناراحتید به جای این که روی تغییر شخصیتش تمرکز کنید ، اولویتها و خواستههایتان را به صورت گام به گام به او گوشزد کنید تا احتمال اجرایی شدنشان افزایش پیدا کند و به مرور تغییرات پایداری ایجاد شود.
وابستگی به گوشیهای هوشمند امروزه در اکثر افراد دیده میشود. طوری که نمیتوانند حتی یک دقیقه از موبایل شان دور باشند. اما راهکارهای سادهای برای ترک این وابستگی وجود دارد.
گروه ایرنا زندگی – اعتیاد و وابستگی به موبایل یکی از معضلات جدید زندگی در عصر ارتباطات است که گریبانگیر بسیاری از افراد در ردههای سنی مختلف شده است. وابستگی به گوشی در برخی افراد به گونهای است که زندگی عادی و روزمره آنان را به طور کامل مختل کرده و کنار گذاشتن آن کار سادهای نیست. استفاده از گوشی هوشمند و فضای مجازی با همه خوبیهای خود در صورتی که از حد متعادل خارج شود، زیانهای فراوانی دارد.
صرف ساعتهای بسیار در اینستاگرام و شبکههای مجازی نه تنها ساعتهای مفید زندگی شما را به هدر میدهد بلکه با ایجاد مقایسه موجب ناراحتی افسردگی در فرد میشود. اگر نمیدانید به گوشی هوشمند وابسته هستید یا خیر، این بخش را مطالعه نمایید و با رعایت نکات زیر در ۲۱ روز استفاده از گوشی هوشمند را به حداقل برسانید.
علایم وابستگی به گوشی
علائم و نشانههای اعتیاد به گوشی و شبکههای اجتماعی عبارتند از:
۱- چک کردن شبکههای اجتماعی در زمان بیرون بودن با دوستان
۲- استفاده از گوشی در شب و قبل از خواب
۳- تلاش برای چک کردن پیام حین حرکت
۴- مورد سرزنش قرار گرفتن توسط دیگران به خاطر استفاده از گوشی
۵- عدم تحمل چند روزی بدون گوشی و اینترنت
۶- پیامک فرستادن حتی به افراد داخل خانه
۷- بردن تلفن همراه حتی به سرویس بهداشتی
۸- به یاد نیاوردن شماره تلفن دوستان خود
۹- چک کردن دائم لایک و کامنتهای خود در فضای مجازی
۱۰- استرس گرفتن هنگام دوری از گوشی
۱۱- بردن گوشی و چک کردن آن در جلسات و مهمانیها
۱۲- عدم توجه به فیلم مورد علاقه و تنها غرق در گوشی بودن
۱۳- بازی با گوشی و چک کردن شبکههای اجتماعی حتی در محل کار
۱۴- کم خوابیهای شبانه به دلیل غرق شدن در شبکههای اجتماعی
عوارض وابستگی به تلفن همراه
مهمترین عوارض وابستگی به تلفن همراه شامل:
۱- نگاه کردن طولانی مدت به صفحه موبایل میتواند باعث خشکی چشمها و حتی تاری دید شود.
۲- استفاده از تلفن هوشمند در رختخواب و نور ناشی از آن باعث میشود که ترشح ملاتونین (هورمون خواب) در بدن دچار اختلال شود.
۳- استفاده از تلفن همراه در زمان رانندگی احتمال تصادفات را افزایش میدهد.
۴- پایین انداختن سر هنگام غرق شدن در دنیای مجازی و استفاده از گوشی به مدت طولانی به مرور زمان باعث تخریب مهرههای گردن شده و حتی نیاز به عمل جراحی پیدا میکند.
۵- کار با گوشی همراه و تایپ کردن زیاد فشار زیادی به مشت و ساعد وارد میکند و درد در مچ و انگشتان و ساعد ایجاد میشود.
۶- افرادی که مدت زمان طولانی با تلفن خود مشغول هستند، فعالیت بدنی کمتری دارند و چاقتر از سایر افرادند.
چند راهکار ساده برای کاهش وابستگی به تلفن همراه
استفاده از گوشیهای هوشمند بد نیست و در این زمانه نمیتوان بدون فناوریهای ارتباطی نوین زندگی و کسب و کار سالمی داشت اما اگر استفاده از گوشی و شبکه اجتماعی باعث اخلال در زندگی شخصی و حتی تغییر در ساختار مغز و ایجاد وابستگی بیشتر در شما شده است، برای کاهش وابستگی به گوشی و کاهش زمان تلف شده در طول روز برای شما پیشنهادهایی داریم تا بتوانید اختیار زندگی خود را بیشتر در دست داشته باشید.
گوشی همراهتان را به اتاق خواب نیاورید
هرگز گوشی همراه خود را به اتاق خواب نبرید و آن را برای شارژ در اتاقهای دیگر مثل پذیرایی یا آشپزخانه به برق بزنید و به کنار تختخواب نیاورید. پیش از خواب گوشیتان را به شارژ بزنید، قبل از رسیدن به شارژ کامل آن را از برق جدا کرده تا باتری آسیب نبیند و صبح مجددا از آن استفاده کنید.
یک ساعت زنگ دار تهیه کنید
آیا به بهانه گذاشتن گوشی روی ساعت برای بیدارشدن صبح گوشی خود را به اتاق خواب برده و ساعتها قبل از خواب در فضای مجازی غرق میشوید. اگر اینگونه است، راحتترین روش برای ترک استفاده از گوشی هراه قبل از خواب تهیه یک ساعت زنگ دار ارزان قیمت و پر سروصدا است که شما را بیدار کند و هم بهانهای برای کار کردن با گوشی پیش از خواب به شما ندهد.
با وسوسه چک کردن گوشی همراه مقابله کنید
مطمئنا اگر به گوشی و فضای مجازی معتاد باشید، تنها شبها از گوشی استفاده نمیکنید بلکه روز را نیز با چک کردن گوشیهای هوشمند آغاز میکنید. چنانچه اشاره شده است سعی کنید با وسوسه چک کردن گوشی همراه مقابله کنید و کارهای روزمره صبحگاهی را بدون نگاه کردن به گوشی هوشمند انجام دهید.
زمانهای مشخصی برای استفاده از گوشی همراه تعیین کنید
برای مقابله با اعتیاد به گوشی و کنترل زمان استفاده از گوشی، زمانهای مشخصی تعیین کنید و سعی کنید در زمان تعیین شده از گوشی استفاده نمایید. میتوانید گوشی خود را برای بازههای زمانی مشخص، سرکار یا در محل تحصیل در حالت Mute یا Do Not Disturb قرار دهید.
از صبحانه لذت ببرید
به جای اینکه در هر وعده غذایی گوشی خود را کنارتان قرار دهید و از آخرین اخبار جهانی و آخرین پیامهای دوستان اطلاع یابید، به خودتان زمان بدهید و از خوردن صبحانه در کنار خانواده لذت ببرید و پیش از شروع طوفان ایمیلها، نوتیفیکیشنها، پستهای اینستاگرام و استوریهای نه چندان دیدنی، زمانی را در آرامش بگذرانید.
گوشیتان را خارج از دسترس قرار دهید
در بازههای زمانی معین که تعیین نمودهاید از گوشی استفاده نکنید، گوشی خود را در محلی دورتر و خارج از دسترس – مثل داخل کیف، کمد، یک اتاق دیگر – نگهداری کنید. اگر گوشی در محدوده دید شما نباشد، ذهن خود را برای کارهای دیگر بازتر و فعالتر عمل میکند و تمرکزتان برای انجام کارهای دیگر بیشتر میشود.
قوانینی برای استفاده از گوشی در خانه وضع کنید
می توانید با وضع قوانین ساده محدودیت استفاده از تلفن همراه در خانه و رعایت این قوانین به صورت خانوادگی عادت استفاده از گوشی همراه را کمتر کنید. در صورتی که عادت کنید در ساعتهای مشخصی از روز گوشی را همراه نداشته باشید، به مرور راحتتر میتوانید در سایر ساعتهای روز توجهتان را به آن کمتر کنید و بیشتر به کارهای مفید بپردازید.
برنامه طولانی مدت داشته باشید
شما نمیتوانید اعتیاد به گوشی را یک شبه ترک کنید پس برای تغییر عادتهای تان عزم جدی و برنامه طولانی مدت داشته باشید. ابتدا ساعت استفاده نکردن از گوشی کمتر و به تدریج این ساعات را اضافه کنید. شروع کار با تغییرات کوچک ولی مستمری باعث تغییر رفتار شما در دراز مدت میشوند.
از برنامههای خود گوشی کمک بگیرید
برای ترک وابستگی به گوشی، برنامههای محدود کننده را روی گوشی خود نصب نمایید. برخی از بهترین برنامههای محدود کننده عبارتند از:
Checky
با استفاده از این برنامه میتوانید بدانید چند بار در روز قفل گوشی تان را باز کردهاید و چقدر از گوشیتان استفاده میکنید.
AppDetox
این برنامه به شما اجازه میدهد زمان استفاده از هر اپلیکیشن را به صورت جدا تعیین کنید. روش دیگر هم انتخاب تعداد دفعاتی است که در هر روز میتوانید یک اپلیکیشن را اجرا کنید.
Onward
با این برنامه میتوانید ببینید از خود گوشی و هر یک از اپلیکیشنها چقدر استفاده میکنید و برای آنها محدودیت تعیین کنید.
Flipd
این برنامه هم مثل AppDetox، دسترسی شما را به برنامههای خاص در بازههای زمانی مشخص شده محدود میکند.
ایمیل، پیامک و نوتیفیکیشن شبکههای اجتماعی را بی صدا کنید
اگر با رسیدن هر ایمیل، پیامک و نوتیفیکیشن شبکههای اجتماعی گوشیتان سروصدا کند، تمام روزتان را باید برای آن اختصاص میدهید پس ایمیل، پیامک و نوتیفیکیشن شبکههای اجتماعی را بیصدا کنید. میتوانید گوشیتان را برای زمانهای مشخصی خاموش کنید، روی حالت هواپیما قرار داده یا آن را کاملا Mute کنید.
با تنظیم گوشی روی حالت «Do Not Disturb» در بازههای مشخص زمانی در طول روز، میتوانید نوتیفیکیشنها را دریافت کنید اما گوشی هیچ صدا یا لرزشی که بخواهد حواس شما را پرت کند ایجاد نکند.
همچنین میتوانید در بخش تنظیمات سیستم عامل گوشی برخی برنامهها را به طور کلی از نمایش نوتیفیکیشن محروم کنید. کافی است وارد قسمت Apps & Notifications اندروید یا Notifications در iOS شده و برنامههایی را که میخواهید حواستان را پرت نکنند، انتخاب کنید.
تمهای غیر جذاب استفاده کنید
از تمهای کمتر رنگی و غیر جذاب استفاده کنید تا دائم گوشی خود را بررسی نکنید زیرا استفاده از تمهای جذاب باعث میشود خواه ناخواه مرتب به گوشی خود سر بزنید.
برنامههای متعدد و غیر ضروری را پاک کنید
کاربران معتاد به استفاده از گوشی، اغلب تنها از چند اپلیکیشن مخصوص به طور مکرر استفاده میکنند. میتوانید این برنامهها را پاک کنید و با پاک کردن اپلیکیشن، کمی اختیار روزتان را در دست بگیرید یا اپلیکیشنهای دارای استفاده فراوان را در محلی دور از دسترس درون رابط کاربری قرار دهید.
بازی نصب نکنید
برای ترک عادت وابستگی به گوشی بازی نصب نکنید و بازیهای موجود را هم پاک کنید. بسیاری از افراد وابسته به موبایل خود، زمان زیادی را در بازیهای استراتژیک غرق میشوند و در نتیجه کنترل زمان را از دست میدهند.
ترک کامل وابستگی به گوشی در ۲۱ روز
در بخش انتهایی توصیه میکنیم با رعایت نکات زیر در ۲۱ روز استفاده از گوشی هوشمند را به حداقل برسانید و ترک کنید.
هفته اول:
فضاهایی از منزل را به مناطق دور از دسترس تکنولوژی اختصاص دهید.
پس از بیدار شدن تا نیم ساعت به موبایل خود دست نزنید و به فعالیتهای دیگری بپردازید.
هنگام غذا خوردن گوشی خود را دور از خود قرار دهید و از هم صحبتی با اعضای خانواده لذت ببرید.
قبل از خواب به سراغ گوشی نروید و با کمی مطالعه روز خود را تمام کنید.
برای خود ساعتی مشخص کنید که پس از آن استفاده از گوشی ممنوع باشد.
هفته دوم:
در تمام طول روز تا زمانی که کار ضروری نداشته باشید به سراغ گوشی نروید.
بهترست که هشدار دهنده و نوتیفیکیشنهای گوشی خود را غیر فعال کنید تا فقط تلفن و پیامهای شما مهم باشد.
در مترو، اتوبوس و وسایل نقلیه عمومی که تا رسیدن به مقصد فرصت دارید از گوشی خود استفاده نکنید.
ساعتی از روز را که تا قبل از این صرف گشت و گذار در اینستاگرام و دنبال کردن دیگران میکردید را به فعالیتهایی همچون مطالعه و ورزش اختصاص دهید.
هفته سوم:
اگر برای خوردن قرص، تماس تلفنی مهم، یادآوری تاریخهای مهم، در گوشی خود آلارم تنظیم کردهاید، تمام آنها را غیر فعال کنید.
برخی از نرم افزارها میزان استفاده از گوشی را بررسی میکنند. این نرم افزارها توانایی این را دارند که برای هر برنامه تعداد دفعات و زمان مشخصی را تعیین کنید.
به گزارش وب گاه نمناک، از تلفن همراه خود استفاده مفید کنید. به طور مثال در حین انجام کارهای منزل مانند آشپزی، شستن ظروف و … به کتابهای صوتی گوش کنید. همچنین هنگام ورزش و پیاده روی از برنامههای سلامتی استفاده کنید.
برای شبی که بهتر از هزار ماه است چه کردهایم؟
امشب به عنوان نخستین شب برای درک فضیلت شب قدر است، همان شبی که برخی بزرگان و عارفان به امید درک آن، هر شب تا یک سال به شب زنده داری و احیا میپرداختند تا پاداش هزار ماه عبادت و بندگی یعنی بیش از ۸۳ سال در پروندهشان ثبت شود.
مرحوم آیت الله میرزا جواد ملکی تبریزی در کتاب المراقبات آورده است که از امور مهم در ماه رمضان، شب قدر است؛ شبی که از هزار ماه بهتر است و روایاتی داریم مبنی بر اینکه از هزار ماه جهاد و هزار ماه سلطنت نیز بهتر است. شب قدر، شب شریفی است که روزی بندگان، اجل های آنان و سایر امور مردم از خوب و بد در آن مقدر می گردد و شبی است که قرآن در آن نازل شد.
این شب به نص قرآن، مبارک است و در روایات آمده است که فرشتگان در شب قدر فرود آمده و در زمین پخش می شوند؛ بر مجالس مومنین عبور کرده و بر آنان سلام می کنند و برای دعاهای آنها آمین می گویند تا آنگاه که سپیده دم طلوع کند و در روایتی دیگر آمده است که در این شب دعای کسی رد نمی شود مگر دعای عاق والدین، قطع کننده رحم نزدیک، کسی که شراب بنوشد و کسی که دشمنی مومنی در دلش باشد.
مرحوم شیخ عباس قمی در مفاتیح الجنان ضمن تقسیم بندی اعمال شب های قدر یعنی شب های ۱۹، ۲۱ و ۲۳ ماه مبارک رمضان به اعمال مشترک هر سه شب و اعمال اختصاصی این شب ها می نویسد: اعمال مشترک این سه شب شامل غسل، نماز دو رکعتی با هفت مرتبه توحید و هفتاد مرتبه استغفرالله و اتوب الیه، قرآن به سر گرفتن، زیارت امام حسین (ع)، خواندن نماز صد رکعتی و احیا داشتن است.
اما اعمال مخصوص شب نوزدهم عبارتند از گفتن صد مرتبه اَستَغفُرِاللهَ رَبی وَ اَتوبُ اِلَیه، صد مرتبه اَللّهُمَّ العَن قَتَلَهَ اَمیرَالمومنینَ، خواندن دعای یا ذَا الَّذی کانَ قَبْلَ کُلِّ شَیْءٍ ثُمَّ خَلَقَ کُلَّ شَیْءٍ… و همچنین خواندن این دعا: اللَّهُمَّ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ مِنَ الْأَمْرِ الْمَحْتُومِ وَ فِیمَا تَفْرُقُ مِنَ الْأَمْرِ الْحَکِیمِ فِی لَیْلَهِ الْقَدْرِ وَ فِی الْقَضَاءِ الَّذِی لا یُرَدُّ وَ لا یُبَدَّلُ أَنْ تَکْتُبَنِی مِنْ حُجَّاجِ بَیْتِکَ الْحَرَامِ الْمَبْرُورِ حَجُّهُمْ الْمَشْکُورِ سَعْیُهُمْ الْمَغْفُورِ ذُنُوبُهُمْ الْمُکَفَّرِ عَنْهُمْ سَیِّئَاتُهُمْ وَ اجْعَلْ فِیمَا تَقْضِی وَ تُقَدِّرُ أَنْ تُطِیلَ عُمْرِی وَ تُوَسِّعَ عَلَیَّ فِی رِزْقِی وَ تَفْعَلَ بِی کَذَا وَ کَذَا.
برخی از اساتید اخلاق معتقدند پر کشیدن در شب قدر ممکن می شود. آیت الله عبدالله جوادی آملی گفت: در شب قدر، سخن از لَیلَه القَدرِ خِیر مِنْ ألفِ شَهر است که انسان یک شبه ره ۸۰ ساله میرود، این راه دشوار نیست. اگر دشوار بود ما را امر نمیکردند، دعوت نمیکردند. دشواری مال کسی است که کوله بار خود را بر دوش دارد. اگر بار خودبینی را به زمین بگذارد، سبک میشود. وقتی سبک شد، پروازش آسان است! این پرکشیدن با سنگین بال و سنگین بار بودن ممکن نیست.
این مفسر قرآن کریم افزود: اگر قرآن به سر میگذاریم، هدف تنها این نباشد که خدا گناهان ما را بیامرزد، ما را به جهنم نبرد، ما را به بهشت ببرد. اینها ریخت و پاش سفره شب قدر است. وقتی یک دوستی سفرهای پهن میکند، مائده الهی میچیند، مهمانهای خود را به بهترین وجه پذیرایی میکند. وقتی مهمانها برخاستند، سفره برچیده میشود، آن ریزههای سفره را میریزند؛ مرغها آن ریزههای سفره را میچینند.
وی اضافه کرد: ریزه سفره شب قدر این است که کسی نسوزد، به جهنم نرود. اینها شب قدر نیست. شب قدر آن است که انسان طیّار گونه دست هزارها نفر را بگیرد و به بهشت ببرد. در دنیا رفتار او، گفتار او، سیرت او، سریرت او، سنّت او آموزنده باشد. هزارها نفر را زنده کند و در آخرت هم هزارها نفر را به همراه خود به بهشت ببرد. اگر ما بتوانیم در کنار سفره الهی و دولت قرآن بنشینیم، چرا در ته صفوف قرار بگیریم به دنبال آن ریزههای سفره تکانها باشیم که از سفره تکانده شده چیزی به ما برسد؟!
جوادی آملی تاکید کرد: به ما گفتند هر کسی به اندازه قدر خود شب قدر را درک میکند و قدر هر کسی هم به اندازه قدر همت اوست. اگر ما به اندازه همت مان دولت قرآن را و دولت قدر را میتوانیم ادراک کنیم، چرا همت نطلبیم ما قبل از اینکه از خدا مظروف بخواهیم، ظرف و ظرفیت هم طلب بکنیم. هرگز نمیتوان گفت: چون ما ظرفیتمان اینقدر بود، خدا به ما اینقدر داد. این سخن نیمی از ثواب است، نه هر ثوابی و همه ثواب.
هرچند شب نوزدهم نخستین شب برای احیاست و در روایات بر احیای شب های بیست و یکم و بیست و سوم تاکید بیشتری شده ولی به این روایت امام صادق (ع) هم توجه کنیم که فرمود: مقدّرات، در شب نوزدهم تعیین، در شب بیست و یکم تایید و در شب بیست و سوم امضا می شود.
واکاوی واکنشهای مجازی به فیلم برادران لیلا
مناقشهبرانگیزترین فیلم سال
محمد تقیزاده
تهران- ایرنا- «برادران لیلا» سومین فیلم «سعید روستایی» به دلیل مضامین تند سیاسی و اجتماعی و نمایش غیرقانونی در سایتهای دانلود فیلم، از پرحاشیهترین و مناقشهبرانگیزترین فیلمهای سینمایی در اواخر پارسال و آغاز سال ۱۴۰۲ بوده است.
سومین فیلم سعید روستایی در جایگاه کارگردان، در آخرین روزهای سال ۱۴۰۱ به طور غیرقانونی در سایتهای دانلود فیلم توزیع شد و از زمان پخش با واکنشهای متفاوتی همراه شده است. فیلم در سال ۱۴۰۰ ساخته و اردیبهشتماه سال گذشته در جشنواره کن به نمایش درآمد و در روزهای آخر پارسال به دلیل توزیع در سایتهای فرانسه (ویاودیها) در ایران نیز به طور قاچاق پخش شد. فیلم برادران لیلا در جشنواره کن ۲۰۲۲ موفق به کسب جایزه فدراسیون بینالمللی منتقدان فیلم در بخش غیراصلی شد و از بازی پورصمیمی نیز تقدیر به عمل آمد.
این فیلم پیش از نمایش در جشنوارهٔ کن، پروانه نمایش دریافت نکرده بود و ۳۰ خرداد ۱۴۰۱، سازمان سینمایی آن را توقیف کرد. این سازمان همچنان اعلام کرد فیلم «حتی یک مورد» از اصلاحات را رعایت نکرده است. در ۲۵ اسفند ۱۴۰۱ برخی منابع از انتشار نسخه دیجیتال و اکران آنلاین برادران لیلا در فرانسه خبر دادند. همزمان با اعلام این خبر، نسخه غیرقانونی فیلم در ایران منتشر شد. نوروزبیگی تهیهکننده فیلم، تماشای نسخهٔ غیرقانونی فیلم را «غیراخلاقی» دانست و گفت فیلم بهصورت مینیسریال دوباره پخش خواهد شد.
با اینکه به نظر میرسید «برادران لیلا» به جشنواره فیلم فجر سال ۱۴۰۰ خواهد رسید، نوروزبیگی ۹ دیماه همان سال اعلام کرد این فیلم بهدلیل ادامه فیلمبرداری نمیتواند در چهلمین دوره جشنواره فیلم فجر حضور یابد. همزمان با ادامه فیلمبرداری، روستایی نخستین تصویر از فیلم را در صفحه اینستاگرامش منتشر کرد که عکسی از ترانه علیدوستی و سعید پورصمیمی هنگام فیلمبرداری بود و اعلام شد علیدوستی نقشآفرینی لیلا که کاراکتر اصلی زن داستان است را برعهده دارد. فرهاد اصلانی و نوید محمدزاده نیز دیگر بازیگران این فیلم هستند.
سعید روستایی با فیلم «ابد و یک روز» گونه جدیدی در سینمای ایران خلق کرد که توجه ویژهای به موضوع فقر و طبقههای ضعیف جامعه داشت. معضلی که سبب گرایش به برخی مشکلات دیگر از جمله اعتیاد میشود که در ابد و یک روز و «متری شش و نیم» به خوبی شاهد این نمود نمایشی و محتوایی بودهایم. از سوی دیگر، این گرایش و پرداخت سینمایی در دیگر آثار سینمای ایران در دهه ۹۰ بازتاب پیدا کرد و شاهد نوعی جریانسازی از سوی روستایی در سینمای ایران بودیم به گونهای که او در کنار «محمدحسین مهدویان» از موثرترین و قابلتوجهترین فیلمسازان نسل نوی سینمای ایران لقب گرفتند.
نمایش برادران لیلا در ایران، جدا از حواشی و موفقیتهای خارجی، مناقشههایی را در ابعاد مختلف به وجود آورد؛ به گونهای که برخی عنوان «مناقشهبرانگیزترین و سیاسیترین فیلم سال» را به این فیلم نسبت دادند. در ادامه مهمترین ابعاد چالشبرانگیز فیلم مورد بررسی و تحلیل قرار گرفته است.
برخی این فیلم را سیاهنما، اغراقشده و در راستای تخریب نظام دانسته و آن را متناسب میل جشنوارههای خارجی قلمداد و جوایز جشنوارهای فیلم را در این راستا تعبیر کردهاند
ابعاد سیاسی و اجتماعی: پیشگویانه و تاویلپذیر
شاید بیشترین حجم تحلیل و تفسیرها پیرامون فیلم برادران لیلا، نه مربوط به جنبه هنری آن، بلکه مرتبط با جنبه سیاسی آن باشد؛ جایی که از سویی برخی فیلم را سیاهنما، اغراقشده و در راستای تخریب نظام دانسته و آن را متناسب میل جشنوارههای خارجی قلمداد و جوایز جشنوارهای فیلم را در این راستا تعبیر کردهاند. در سوی مقابل، برخی نیز فیلم را آیینه تمامنمای جامعه ایران در ابعاد اجتماعی، سیاسی و اقتصادی دانسته و دلیل توفیق فیلم را در همین راستا بیان و نمایش فیلم را در امتداد خواستهها و آمال و حسرتهای مردم ایران ارزیابی کردهاند.
تاویلهای سیاسی و نمادپنداری فیلم از دیگر وجوه جالب و قابل تامل فیلم بوده است؛ به طوریکه برای نمونه برخی از مخالفان فیلم، روسریِ قرمز کاراکتر لیلا با بازی ترانه علیدوستی را به گروهک رجوی و منافقین نسبت داده و این شباهت فرمی را تعمد فیلمساز در راستای اهداف براندازانه توصیف کردهاند.
تعابیر سیاسی و نمادگراییهای فیلم به این سطح ختم نمیشود و تعدادی از کاربران مجازی، سکانس آخر فیلم را مبنای آن و همانند حرف اصلی و بنیادی برادران لیلا دانستند؛ جایی که مرگ پدرِ خانواده و رقص و پایکوبی دختران خانه را تداعی جنبش «زن، زندگی، آزادی» دانستند، این در حالی است که تولید فیلم یک سال پیش از ناآرامیهای سال ۱۴۰۱ اتفاق افتاده و در بهترین حالت این سکانس میتوانسته روایتی پیشگویانه از تداوم و افزایش حضور زنان در جامعه آینده ایران باشد.
بُعد هنری و زیباییشناسی: سمبلیک و مضمونگرا
برادران لیلا دو مضمون اجتماعی و فردی را در درام داستانی خود دنبال می کند: مضمون فردیِ حرص و طمع که در پدر خانواده با بازی درخشان «سعید پورصمیمی» تبلور یافته، از مهمترین بخشهای داستان فیلم است که فیلمساز در آن توانسته علاوه بر دراماتیک کردن این بخش، تلخی و گزندگی آن را نیز به خوبی منتقل کند.
طبقه فرودست و فقیر جامعه از نظر اجتماعی و سینمایی طبقه مورد علاقه روستایی است و تمایل بیشتری برای پرداختن به آن داردمضمون اجتماعی که فیلم به آن میپردازد، درباره شرایط ملتهب اقتصادی کشور است؛ جایی که از یک سو بیکاری و تفاوت طبقاتی همچنان از مهمترین معضلات جامعه است و از سوی دیگر نوسانهای لحظهای ارز باعث برهم زدن آرامش و افزایش نگرانی طیفهای مختلف جامعه شده که جدا از اهداف سوداگرانه، تلاش دارند پیشرفتی در زندگیشان داشته باشند و نابسامانیهای اقتصادی نه فقط سبب پیشرفت آنها نمیشود، بلکه زمینه سقوط آنها را فراهم میکند.
به طور کلی، طبقه فرودست و فقیر جامعه از نظر اجتماعی و سینمایی طبقه مورد علاقه روستایی است و تمایل بیشتری برای پرداختن به آن دارد زیرا به ظاهر از یک سو آشنایی و اُنس بیشتری با این طبقه دارد و طبق گفتههایش سالها با آنها زندگی و زیست کرده و از سوی دیگر طبقه فرودست و فقیر از نظر سینمایی، میتواند همدلی برانگیزتر باشد و سمپاتی بیشتری ایجاد کند. از این رو پرداخت به این بخش از جامعه در عمده کارهای روستایی نه بر اساس اتفاق، بلکه بر پایه هوش و انتخاب فیلمساز صورت گرفته است.
بیاحترامی به والدین که اوج آن در صحنه سیلیزدن لیلا به پدرش نمود پیدا کرده، اصلیترین دلیل مخالفان فیلم درباره غیراخلاقی بودن برادران لیلاستبُعد اخلاقی و دینی: بیاحترامی به والدین تا مرز تخریب جایگاه خانواده؟
یکی از تندترین انتقادها به این فیلم از سوی مخالفان به این بخش اختصاص دارد؛ به گونهایکه گروهی از کاربران مجازی، دیدن فیلم را به دلیل مخالفت علنی و صریح با تعالیم دینی و اخلاقی تحریم کردند. بیاحترامی به والدین که اوج آن در صحنه سیلیزدن لیلا به پدرش نمود پیدا کرده، اصلیترین دلیل مخالفان فیلم درباره غیراخلاقی بودن برادران لیلاست. این کاربران با بیان توصیه قرآن به احترام به پدر و مادر، فیلم جدید روستایی را هنجارشکن و غیردینی قلمداد کردهاند.
برخی کاربران نیز با توجه به غیرقانونی بودن نسخه منتشرشده از سوی سایتهای مجازی، تماشای فیلم را غیراخلاقی و مخالف شرع دانستند و از این رو، بدون تماشای کامل فیلم درباره بخشهای تقطیعشده فیلم در فضای مجازی پرداختند.
توصیههایی برای اثرگذاری دینی شبهای قدر بر کودکان
هدی سادات پاک نهاد
به گفته یک متخصص روانشناس تربیتی، بردن کودکان به مراسم عزاداری شبهای قدر مستلزم رعایت نکاتی است که والدین باید به آنها توجه داشته باشند؛ در غیر این صورت شبهای قدر میتواند خاطرات تلخی را برای کودک رقم بزند و در ذهن و روح کودک نیز تأثیر منفی بگذارد.
شب قدر از چنان اهمیت ویژهای برخوردار است که خداوند نام یک سوره قرآن را به آن اختصاص داده است و سرنوشت یک سال ما در این شب رقم خواهد خورد. این شبِ مهم تنها مختص بزرگسالان نیست و تمام آثار و برکات بیدار ماندن شب قدر شامل حال کودکان هم میشود و مقدرات آنها نیز در این شب رقم میخورد اما متأسفانه برخی والدین به بهانه کوچک بودن کودک، عدم درک و فهم او از شب قدر یا جثه ضعیف او برای بیدار ماندن، به کودک اجازه شبزندهداری نمیدهند؛ این در حالی است که در خصوص احیا گرفتن کودکان در شب قدر توصیههایی از ائمه معصوم (ع) وجود دارد. همانگونه که حضرت زهرا (س) در شبهای قدر غذای سنگین به بچهها نمیدادند تا خوابشان سنگین نشود، بعد با نوازش و پاشیدن چند قطره آب به صورتشان آنها را بیدار میکردند و میفرمودند: «محروم کسی است که شب قدر را درک نکند.» (مستدرک الوسائل و مستنبط المسائل، ج۷، ص ۴۷۰)
در مقابلِ غفلت برخی والدین از احیا گرفتن کودکان در شبهای قدر، برخی دیگر از والدین بهمنظور اثرگذاری تربیتی شبهای قدر بر فرزندشان به هر نحوی تلاش میکنند تا آنها را بیدار نگهداشته و پا بهپایخود آنها را در مراسمهای عزاداری همراه کنند؛ اما این روش هم به عقیده کارشناسان و روانشناسان تربیتی میتواند تأثیرات منفی در روحیات کودک داشته باشد. پس راهحل درست چیست؟
دکتر زهره نصیری، روانشناس تربیتی در گفتوگو با خبرنگار ایرنا زندگی ضمن پاسخ به این سؤال، معتقد است که بردن کودکان به مراسم عزاداری شبهای قدر مستلزم رعایت نکاتی است که والدین باید به آنها توجه داشته باشند؛ در غیر این صورت شبهای قدر میتواند خاطرات تلخی را برای کودک رقم بزند و در ذهن و روح کودک نیز تأثیر منفی بگذارد.
حضور در برخی مراسمهای عزاداری برای کودکان اضطرابآور است
دکتر نصیری میگوید: «با توجه به اینکه روش یادگیری کودکان عینی-عملیاتی است، مشاهده و حضور در مراسم مذهبی میتواند تأثیر تربیتی مثبتی در آنها داشته باشد اما باید توجه داشت که حضور کودکان در برخی مراسمهای عزاداری میتواند باعث رعب و وحشت و اضطراب در آنها شود. لذا مراسمهای عزاداری طولانی، روضههای باز و مکشوف و همچنین بیقراری و گریه فراوان والدین در این مراسمها میتواند منجر به اضطراب و دلبستگی ناایمن در کودکان شود.»
درک و فهم کودکان از مراسم عزاداری با بزرگسالان متفاوت است
نصیری در خصوص نحوه آشنایی کودکان با اهلبیت (ع) و مناسک و سنتهای مختلف اعم از میلاد تا شهادتها و ایامی چون شبهای قدر میگوید: «باید توجه داشت که درک و فهم کودکان با بزرگسالان متفاوت است لذا مواجه کردن کودکان با مسجد و عزاداری با بزرگسالان تفاوت دارد؛ بنابراین، مراسم عزاداری که کودکان در آن حضور پیدا میکنند باید متفاوت از مراسم بزرگسالان باشد. مثلاً مراسم نوجوانان هرچقدر هیجانیتر باشد، تأثیرگذاری بیشتری دارد اما برای درک و فهم یکچیز به کودک باید با مثبت شروع و با مثبت تمام کنیم لذا اتفاقات و وقایع در مراسمهای عزاداری، برای کودکان زیر هفت سال باید غیرمستقیم و مثبت بیان شود.»
او ادامه میدهد: «والدین در مراسم عزاداری ازجمله شبهای قدر باید سعی کنند از شجاعت، دلاوری و فداکاری ائمه بگویند نه از درد و غم و بیماری و کشته شدن؛ چراکه کودکان به دلیل ظرفیت ذهنی بالا میتوانند هر آنچه میشنوند را تصویرسازی کنند لذا عنوان کردن این مسائل برای کودکان میتوان آسیب روحی شدیدی به آنها وارد کند.»
این روانشناس تربیتی گریه والدین در مراسم عزاداری را برای کودکان آسیبزا میداند و میگوید: «اگرچه لازم است کودک ناکامیهایی را در دنیا تجربه کند اما والدین باید توجه داشته باشند که گریه زیاد آنها در مراسم عزاداری باعث زدگی کودک از این مراسمها شده و از طرفی دیگر باعث حس ناامنی، اضطراب و غم در او میشود.»
شب قدر متفاوتی برای کودکتان رقم بزنید
به عقیده نصیری، شبهای قدری که با حضور کودکان برگزار میشود باید متفاوت باشد. مثلاً در مراسم عزاداری ازجمله مراسم شبهای قدر لازم است از مشارکت کودکان در قرآنخوانی و پذیرایی استفاده شود. همچنین در این شبها میتوان با آموزش سورههای کوتاه قرآن به کودکان، آنها را با هدیههای جذاب تشویق به حفظ آن سورهها کرد. ایجاد محیطهای سرگرمکننده همراه با آموزشهای دینی از دیگر روشهای جذب کودکان به مراسم شبهای قدر است.
ازآنجاییکه متأسفانه کمتر مراسمهایی پیدا میشود که متناسب با اقتضای سنی کودکان باشد، نصیری میگوید: «والدین از بین سه شب قدر، به حضور در یک مراسم احیا اکتفا کنند و دو شب باقیمانده را خودشان در خانه متناسب باعلاقه و روحیات کودکشان برگزار کنند. مثلاً در قالب داستان کودکتان را با امام علی (ع) و شخصیت ایشان آشنا کنید، خوراکیهایی که کودکتان دوست دارد را برایش تهیه کنید، به زبانی ساده و قابلفهم برای او از نزول قرآن و برآورده شدن حاجات در این شب بگویید، او را مجبور به گوش کردن سخنرانی و عزاداری نکنید بلکه از او بخواهید تنها در مراسم قرآن سر گرفتن شرکت کند و آرزوهایش را از خداوند بخواهد، درنهایت بعد از مراسم احیا به کودکتان هدیهای دهید و به او بگویید این جایزه حضور تو در مراسم عزاداری از طرف امام علی (ع) است. تمام این کارها در نگرش مثبت کودک به مسائل معنوی و جذب او به شبزندهداری شبهای قدر تأثیرگذار است.»
اعتقادات، زیربنای تربیت دینی کودکان است
نصیری بابیان اینکه والدین باید با کودکان مسامحه کنند، افزود: «سعی کنید در مسیر آموزشهای دینی، معیارهای سرسختانه را کنار گذاشته و بیش از آداب و اعمال بر روی اعتقادات تمرکز کنید. متأسفانه در تربیت دینی کودکان، نگاهها بیشتر به سمت مسائل عبادی و شاخصههای رفتاری مثل نمازخواندن، روزه گرفتن، عزاداری کردن و… معطوف است، درصورتیکه زیربنای رفتارهای دینی به اعتقادات برمیگردد.»
این روانشناس تربیتی با اشاره به روایتی از امیرالمؤمنین (ع) میفرماید: «ریشه سستی در نماز، ضعف در ایمان است؛ بنابراین، برای تربیت فرزندانی باایمان، ابتدا باید اعتقادات دینی را در آنها تقویت کنیم. بچهای که اعتقادات دینی داشته باشد، خودش به دنبال آداب و اعمال دینی خواهد رفت اما آنکسی که اعتقادات دینی را نداند کمکم آدابی را هم که میداند، کنار میگذارد.»
این کارشناس تربیتی در خصوص نحوه تقویت اعتقادات دینی در کودکان میگوید: «کودکان چون هنوز تفکر انتزاعی ندارند، ایمان آنها از جنبههای محسوس پدر و مادرشان شکل میگیرد، مثل عبادت و رفتارهای دینی؛ بنابراین والدین باید سعی کنند جنبههای تقلیدی ایمان را از راه شنوایی، بینایی و گویایی در کودکان تقویت کنند.»
کاری کنید تا کودکان الگوهای دینی را سرمشق قرار دهند
به گفته نصیری، الگوهای دینی ازجمله چهارده معصوم باید در غالب داستانهای کودکانه به کودکان آموزش داده شود. او میگوید: «الگوهای دینی باید بهگونهای برای کودکان تعریف شود که آنها الگوبرداری از آن شخصیتها را دور از ذهن و دستنیافتنی ندانند. اگر دقت کنید کودکان خیلی سریع از شخصیتهای کارتونی تقلید کرده و همذات پنداری میکنند اما ما در معرفی الگوهای دینی گاهی آنقدر آنها را دور از خودمان میدانیم که بچهها حتی نمیتوانند تصورش را هم کنند که مانند آنها باشند.»
این کارشناس تربیتی برای اثرگذاری الگوهای دینی در کودکان توصیه میکند: «در معرفی الگوهای دینی به کودکان، ابتدا از مقامهای پایینتر مانند صحابه که مثل خودمان هستند، شروع کنید و سپس از امامان و پیامبران بگویید. همچنین در معرفی امامان و پیامبران نیز سعی کنید از دوران کودکی آنها مثل بازیهایشان و رفتارهایشان با والدینشان تعریف کنید تا این داستانها بهدلیل نزدیکی با ذهن کودک در او اثرگذار باشد.»
اتحاد شرقی در پکن / اثرات توافق بزرگ در منطقه
پنجشنبه ۱۷ فروردین روابط رسمی ایران و عربستان در پکن با دیدار وزرای خارجه دو کشور آغاز شد، توافقی که حاصل ٢٠ ماه مذاکره چالشی بین هیأتهای ایرانی و سعودی در بغداد و پکن بود.
خبرگزاری مهر – گروه سیاست: با دیدار امیرعبداللهیان و فیصل بن فرحان وزرای خارجه ایران و عربستان روابط تهران – ریاض به طور رسمی بعد از ۷ سال قطع روابط دیپلماتیک در پکن از سر گرفته شد. روابطی که بهدنبال سفر بهمنماه سیدابراهیم رئیسی، رئیس جمهور به پکن و توافق ۱۹ اسفند دریابان علی شمخانی دبیر شورای عالی امنیت ملی و همتای سعودیاش در این شهر حاصل شد.
توافقهای ۱۷ فروردین
در نتیجه این دیدار بیانیه مشترکی بین دو کشور به امضا رسید که دو طرف بر اهمیت گفتگو پیرامون راههای گسترش روابط دوجانبه و فعالسازی موافقتنامه همکاریهای امنیتی بین دو کشور که در تاریخ ۲۸ فروردین ۱۳۸۰ و موافقتنامه عمومی همکاری در زمینه اقتصاد، تجارت، سرمایهگذاری، فناوری، علوم، فرهنگ، ورزش و جوانان که در تاریخ ۶ خرداد ۱۳۷۷ به امضا رسیده است، تاکید کردند و مقرر شد این توافقات مجدداً با پیگیریهای دو کشور از سر گرفته شود.
همچنین دو طرف توافق کردند تا هماهنگیهای لازم را میان هیئتهای فنی برای بررسی راههای گسترش همکاری میان دو کشور از جمله از سرگیری پروازها و سفرهای متقابل هیئتهای رسمی و بخش خصوصی، تسهیل اعطای روادید برای شهروندان دو کشور از جمله روادید عمره، ادامه دهند. همچنین، فیصل بن فرحان آل سعود وزیر امور خارجه عربستان سعودی از وزیر خارجه جمهوری اسلامی ایران برای سفر به عربستان سعودی و برگزاری نشست دو جانبه در ریاض دعوت نمود.
نتایج یک توافق بزرگ
دیدار اخیر وزیران خارجه ایران و عربستان در پکن نشان میدهد که دو کشور به طور جدی در صدد از سرگیری همکاری مشترک در حوزههای امنیتی، سیاسی و اقتصادی هستند. توافقی بزرگ و دیداری تاریخی که نتایج آن نه تنها بر تهران و ریاض بلکه در کل منطقه اثرگذار است و به دلیل جایگاه عربستان در دو حوزه جهان اسلام و جهان عرب، پیشبینی میشود برخی از کشورهای عرب منطقه مانند مصر، اردن و بحرین نیز در آینده نزدیک سطح مناسبات خود با تهران را ارتقا بخشند.
همچنین، توافق تهران و ریاض میتواند بر همگرائی منطقهای و اسلامی تأثیرگذار باشد چراکه دو کشور ایران و عربستان از نفوذ منطقهای بالایی برخوردارند و میتوانند تنشهای منطقهای را مهار کنند و به حل بسیاری از بحرانهای منطقهای کمک خواهد کرد.
از سوی دیگر بعد از توافق ایران عربستان و حل و فصل اختلافات فی مابین بدون نقش آفرینی غرب شاهد یک اتحاد شرقی هستیم که بیانگر یک نظم نوین جهانی است، نظمی که نقش کشورهای شرقی در معادلات جهانی را پررنگتر خواهد کرد و غرب نمیتواند با رویکرد دستوری و استعماری به دنبال تأمین منافع خود در نقاط مختلف دنیا بدون توجه به منافع دیگر کشورها باشد.
روزنامه الاخبار در همین رابطه نوشت: «منطق زورگویی و سلطهطلبی که بر سیاستهای آمریکا حاکم بود از تأمین شروط ثبات عاجز است. به نظر میرسد کشورهای منطقه به این نتیجه رسیدهاند که منطق شراکت به صورت برابر که چین نیز از آن دفاع میکند آنها را به این هدف میرساند.»
همچنانکه از ۱۹ اسفندماه که توافق صلح میان ایران و عربستان حاصل شده است، شاهد افزایش قیمت نفت، کاهش تولید اوپک، استمرار تورم در آمریکا و اروپا و تلاش برای بازگرداندن سوریه به جمع کشورهای عربی را شاهد بودیم.
چرخش عربستان به شرق
همچنین در این مدت تغییر رویکرد سیاست خارجی عربستان سعودی و نزدیک شدن هرچه بیشتر ریاض به روسیه و چین بسیار محسوس است تا جایی که با تفاهمهای صورت گرفته میان ریاض و مسکو، تولید نفت اوپک باز هم کاهش پیدا کرده است که این افزایش قیمت نفت با همکاری عربستان موجب افزایش تورم در آمریکا و اروپا خواهد شد و میتواند روسیه را نیز از فشار تحریمهای اروپایی نجات دهد.
اما نکته قابل توجه در این دیدار و توافق، محل برگزاری آن بود. انتخاب مجدد چین به عنوان محل برگزاری دیدار وزرای خارجه ایران و عربستان به این دلیل بوده که پکن در دستیابی به توافق ریاض-تهران، نقش مثبتی داشته و تسهیل کننده تماس بین دو کشور بوده است. نقشی که مورد تحلیل و بررسی توسط رسانههای غربی قرار گرفته است و از آن به قدرت جایگزین آمریکا یاد کردهاند.
پیروزی دیپلماتیک چین
در همین راستا خبرگزاری آسوشیتدپرس در پی توافقات جدید میان دو کشور ایران و عربستان نوشت که این توافق نشاندهنده پیروزی دیپلماتیک دیگر برای چین است زیرا کشورهای عربی حوزه خلیجفارس تصور میکنند که آمریکا به آرامی در حال خروج از منطقه است. این رسانه پیشتر در تحلیلی نوشته بود: «توافق با ایران، این فرصت را در اختیار محمد بنسلمان قرار داد تا به آمریکا نشان دهد که کسان دیگری هم میتوانند به سیاستهای خاورمیانه شکل دهند.»
اما همزمان با سفر امیرعبداللهیان، امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه هم که در پکن حضور داشت در دیدار با شیء جین پینگ، از ابتکار چین که موجب ملحق شدن عربستان سعودی و ایران به یکدیگر شد، استقبال کرد.
در ادامه این گزارش در گفتگو با محمد کشاورز زاده سفیر ایران در پکن به بررسی نقش چین در توافق تهران و ریاض و هدف این کشور از میانجیگری بین این دو کشور مهم غرب آسیا پرداختیم.
سفیر ایران در پکن: سیاست چین؛ سیاست عدم مداخله در امور کشورهاست
کشاورز زاده در گفتگو با خبرنگار مهر در پاسخ به این سوال که چین با چه هدفی نقش میانجی را میان ایران و عربستان بازی کرده است. آیا چین قصد دارد علاوه بر بازیگری اقتصادی، به یک بازیگر سیاسی در منطقه غرب آسیا تبدیل شود؟ اظهارداشت: آقای چین گانگ وزیر خارجه چین در دیدار آقای امیرعبداللهیان و وزیر خارجه عربستان تاکید کرد که «ما برای اینکه بتوانیم بین ایران و عربستان میانجیگری کنیم، میزبان شدیم و این کار برای منافع شخصی خودمان نبوده است. ما دو کشور مهم در منطقه را آوردیم با هم نشستند و صحبت کردند تا زمینه صلح و ثبات بیشتر در منطقه خاورمیانه فراهم بشود.»
وی افزود: چین هم نسبت به روابطش با ایران بسیار توجه دارد و هم به عربستان که یکی از شرکای مهم این کشور است. هم اکنون تعداد زیادی از کشورها، حتی کشورهایی که رابطه نزدیکی با آمریکا دارند شریک اول تجاریشان چین است. چین به عنوان یک قدرت اقتصادی برتر در دنیا امکانات بسیار زیادی دارد که همه کشورها ترجیح میدهند از این فرصت استفاده بکنند.
چین به دنبال هژمونی در جهان نیست
سفیر ایران در پکن، با بیان اینکه چین دنبال این نیست که بخواهد هژمونی خود را در جهان و یا منطقه ایجاد کند، ادامه داد: چین طبق آن طرحهایی که دارد مانند «ابتکار امنیت جهانی» یا «ابتکار توسعه جهانی»، اعتقادشان بر این است که همه میتوانند از دنیا منتفع بشوند و میشود برای همه یک زمین برد- برد را فراهم کرد. در سخنان و سیاستهایشان دائماً این موضوع مطرح میشود که ما به دنبال این نیستیم که بخواهیم کشوری را تحت نفوذ خودمان قرار بدهیم یا بخواهیم از آن سوءاستفاده بکنیم و به همین دلیل هم سیاستهایی که در پیش گرفتند سیاستهای عدم مداخله در امور داخلی کشورهاست.
وی همچنین با اشاره به توافق ایران و عربستان به عنوان دو کشور آسیایی بدون دخالت کشورهای غربی گفت: این توافق تجربه خوبی برای کشورهای منطقه بود و به قول وزیر خارجه چین میتواندالگوی خوبی برای سایر کشورها باشد که با گفتگو میشود برخی از مسائل را حل کرد و واقعاً چینیها در این زمینه حسن نیت نشان دادند.
روابط تهران و پکن یک رابطه رو به جلو است
کشاورز زاده همچنین در ادامه این گفتگو با اشاره به روابط ایران و چین گفت: روابط تهران و پکن همیشه یک رابطه رو به جلو و رو به توسعه بوده است و روابط ما از زمانی که آقای شیء جین پینگ در سال ۲۰۱۶ به ایران سفر کرد به مشارکت جامع راه بردی ارتقا پیدا کرد و متعاقب آن برنامه بیست پنج ساله همکاریهای مشترک با چین را شاهد بودیم.
وی تاکید کرد: چین خریدار نفت ایران هست و بخش اعظمی از نیازهای داخلی کشورمان از چین تأمین میشود.همین طور دیدار سران و مقامات عالی دو کشور در طول این سالها برقرار بوده، بخصوص در دولت سیزدهم که جناب آقای رئیسی سفری به چین داشتند.
سفیر ایران در پکن، با اشاره به همکاری اقتصادی چینیها با ایران ادامه داد: چینیها در مواردی که ما نیاز به کمک داشتیم به کمک ما شتافتند و اگر خاطرتان باشد در دوران کرونا و شرایط سختی که کشور ما داشت تأمین صد و بیست میلیون دوز واکسن برای ایران نکته بسیار مهمی بود که چینیها در این زمینه به ما کمک کردند.
وی اظهارداشت: چین به صورت متعارف و غیرمتعارف از ایران نفت میخرد و یکسری از کالاهای اساسی ما از این کشور تأمین میشود. در سفر اخیری هم که آقای رئیسجمهور به چین داشتند روابط شتاب خوبی گرفته است و انشاالله در آینده نزدیک روابط تجاریمان بیش از پیش توسعه پیدا خواهد کرد.
پول بلوکه شده در چین نداریم
کشاورززاده همچنین در پاسخ به این سوال که آیا ایران پولهای بلوکهای در چین دارد؟ گفت: خیر؛ ما پول بلوکه شده در چین نداریم. خیلی از پروژهها در ایران امروز توسط چینیها انجام میشود و برخی از پروژهها نیز در دست اقدام است. همچنین آمریکاییها شرکتهای زیادی از چینی را تحریم کردند و شرکتهای چینی متضرر شدند اما با این حال شرکتهای چینی هنوز در ایران حضور دارند.
این دیپلمات کشورمان در ادامه با اشاره به تبلیغات منفی رسانههای غربی علیه چین گفت: این تبلیغات بیشتر نشأت گرفته از حسادت آنها نسبت به پیشرفتهای است که چین دارد. به عنوان مثال امروز شاهد تورم در کشورهای غربی بخصوص آمریکا هستیم اما تورم چین نزدیک یک درصد است. طبق آمارهایی که کشورهای غربی منتشر کردهاند زندگی مردم چین ظرف چهل سال گذشته کاملاً متحول شده است و این نکته قابل توجه است که این ثروتی که چینیها به دست آوردند با استعمار کشورهای دیگر نبوده است. چین مانند کشورهای غربی نبود که بروند آفریقا یا آمریکای لاتین یا آسیا را استعمار و ثروت آنها را چپاول کنند.
زبان باستانی تمدن مصر تنها به دلیل وجود سنگ روزتا قابل رمزگشایی بود، اما زبانهای باستانی مرموز دیگری وجود دارند که هنوز جزو معماهای حلنشده هستند.
سنگ روزتا که در روز ۲۸ تیر ماه سال ۱۱۷۸ توسط ارتش فرانسه در مصر کشف شد، به دلیل اینکه متن مشخصی را به دو زبان یونانی و مصری بر روی خود داشت زبان شناسان را در پردهبرداری از معانی هیروگلیفهای مصری یاری نمود؛ با این وجود، پنج زبان باستانی که در ادامه به بررسی آنها خواهیم پرداخت هنوز رمزگشایی نشدهاند و سالهاست که ذهن دانشمندان را به خود مشغول کردهاند.
۱. متون مروئیتی
همانطور که در مقالهای از رئیس تیم باستان شناسان فرانسوی در سودان، کلود ریلی (Claude Rilly)، در دانشنامه مصر شناسی دانشگاه کالیفرنیا (UCLA) ذکر شده است، پادشاهی کوش از سال ۳۰۰ قبل از میلاد تا سال ۳۵۰ بعد از میلاد به مرکزیت شهر مرواه (Meroe)، در آفریقا فرمانروایی میکرد؛ مردم ساکن این شهر در زمان فرمانروایی کوش هم از زبان مروئیتی (Meroitic) برای نگارش متون استفاده میکردند.
هماکنون دو متن به زبان باستانی مروئیتی وجود دارد که یکی از آنها به صورت هیروگلیف و دیگری به صورت پیوسته نوشته شده است و در عین حال که این نوشتهها بین سالهای ۱۲۸۶ تا ۱۲۹۰ شمسی تا حدی توسط مصر شناس انگلیسی فرانسیس لووِلِن گریفیت (Francis Llewellyn Griffith) رمزگشایی شدهاند، دانش کلی و اطلاعات کلیدی در مورد زبان باستانی استفادهشده در نگارش متون وجود ندارد؛ به همین دلیل ترجمه کامل و دقیق زبان مروئیتی امکانپذیر نیست.
ریلی در ادامه مقاله خود اشاره کرده است که وابستگیهای زبان شناسی نوشتههای مروئیتی به تازگی کشف شدهاند؛ این نوشتههای باستانی به یکی از شاخههای سودانی زبانهای نیلیصحرایی (Nilo-Saharan) که گروهی از زبانهای وابسته به هم هستند، تعلق دارد. در همین رابطه، میتوان اطمینان داشت که رمزگشایی زبان باستانی مروئیتی به صورت کامل و دقیق، نیازمند تحقیقات گسترده و مقایسهای خواهد بود که بر اساس کشفیات جدید دانشمند انجام شوند.
۲. زبان دره ایندوس
تمدن دره ایندوس (Indus Valley) که با نام تمدن هاراپان (Harappan) هم شناخته میشود، در حدود ۴ هزار سال پیش در مکان کنونی پاکستان، هند، افغانستان و ایران شکوفا شد و به دلیل وقوع تغییراتی عظیم در آب و هوا، از بین رفت. مردمانی که در بینالنهرین زندگی میکردند هم با این تمدن تبادل تجاری داشتند و در برخی از نوشتههای خود از مردمان آن با نام ملوهایی (Meluhhans) یاد کردهاند.
زبان باستانی مورداستفاده مردم دره ایندوس متشکل از علامتهای مخصوصی است که هنوز رمزگشایی نشدهاند؛ دانشمندان هم امیدوارند که با یافتن متنی نگارش شده به زبان تمدنهای ایندوس و بینالنهرین بتوانند از رمز و رازهای زبان این مردم پردهبرداری کنند. اگر چنین متنی وجود داشته باشد، احتمال یافتن آن در عراق کنونی و یا سواحل عربستان که محل تبادلهای تجاری بین این دو تمدن بوده، بسیار است.
۳. نوشتههای خطی A
خطی A یا همان “Linear A” یک سیستم نگارشی مرموز است که توسط مینوسیهای باستان بین سالهای ۲۵۰۰ تا ۱۴۵۰ قبل از میلاد در بزرگترین جزیره یونان، کرت (Crete)، مورداستفاده بوده است. باستان شناسی مشهور به نام آرتور ایوانز (Arthur Evans) اولین کسی بود که صد سال پیش در حین حفاری در شهر مینوسیِ کنوسوس (Knossos) این زبان باستانی را کشف کرد.
پس از نابودی تمدن مینوسی به دلیل فوران آتشفشانی ثِرا در حدود ۳۵۰۰ سال پیش، گروهی که دانشمندان آنها را به نام میسنیها (Mycenaeans) میشناسند، در کرت به قدرت رسیدند و از زبان باستانی رمزگشایی شدهای با نام خطی B برای نگارش استفاده کردند.
۴. زبان پیش ایلامی
سیستم نوشتاری که باستان شناسان آن را به نام پیش ایلامی (Proto Elamite) میشناسند در حدود ۵ هزار سال پیش در ایران کنونی رایج بوده است. این زبان باستانی که جزو اولین اصول نگارشی مورداستفاده توسط بشر بوده، هنوز رمزگشایی نشده است.
تمامی متون نگارش شده به زبان پیش ایلامی هماکنون در موزه لوور (Louvre Museum) فرانسه نگهداری میشوند و بر اساس توافقهای صورت گرفته در سال ۱۳۹۱ بین این موزه و کتابخانه دیجیتالی بینالمللی CDLI، برنامه ریزیهایی برای تهیه نسخهای دیجیتالی از تمامی نوشتههای پیش ایلامی موجود در موزه انجام شده است. محققان امیدوارند که با تهیه چنین فایلهایی، دسترسی به متون تمدن آن زمان برای دانشمندان سراسر جهان راحتتر شود.
۵. زبان قبرس-مینوسی
در بین اواخر قرن ۱۶ تا اوایل قرن ۱۱ قبل از میلاد، در جزیره قبرس (Cyprus) سیستم نگارشی با نام قبرس-مینوسی (Cypro Minoan) به طور گسترده مورداستفاده بوده است. نیکول هیرشفیلد (Nicolle Hirschfeld)، از اساتید دانشگاه ترینیتی (Trinity University) در تگزاس آمریکا در مقالهای اظهار کرده است که تنها ۲۰۰ متن به زبان باستانی قبرس-مینوسی وجود دارد و اکثر این متنها هم بسیار کوتاه و مختصر هستند؛ به همین دلیل رمزگشایی زبان مردم جزیره قبرس بسیار سخت است. هیرشفیلد معتقد است که در صورت نبود منابع بیشتر برای بررسی و یا متنی دوزبانه مانند نوشتههای سنگ روزتا، رمزگشایی زبان باستانی قبرس-مینوسی غیرممکن خواهد بود.
عیدی معلولان پَر!/ مقصران واقعی را اعلام کنید
هرساله سازمان بهزیستی هزینه ای را به عنوان عیدانه معلولان به حساب آنها واریز میکرد اما امسال نه تنها این هزینه واریز نشده بلکه هیچ مقام مسئولی نه درباره چرایی عدم واریز پاسخ داده و نه به این ترک فعل اعتراضی کرده است.
به گزارش خبرنگار گروه آسیبهای اجتماعی خبرگزاری فارس، هرساله سازمان بهزیستی هزینه ای معادل یک ماه مستمری را به عنوان عیدانه معلولان به حساب آنها واریز میکرد اما امسال نه تنها این هزینه واریز نشده بلکه هیچ مقام مسئولی هم نه درباره چرایی عدم واریز پاسخ داده و نه اعتراضی به این ترک فعل!
با این حال مددجویان پس از گذشت نیمی از فروردین ماه سال ۱۴۰۲ چشم انتظار عیدی ناچیزی هستند که قرار بود سازمان بهزیستی به حساب آنها واریز کند تا بتواند مرحمی اندک بر زخمهای کهنه آنها باشد.
رسانهها پیش از فرا رسیدن نوروز ۱۴۰۲ در گزارشهایی به واریز عیدی مستمری بگیران سازمان بهزیستی پرداختند، کمپینهای متعددی در سامانه مردمی خبرگزاری فارس به جریان افتاد تا جویانی زمان دقیق واریز عیدی معلولان باشند اما غافل از آنها که قرار نیست نوروز ۱۴۰۲ عیدی به معلولان پرداخت شود.
باید اعتبار عیدی معلولان را میدادند
طبعاً باید سازمان برنامه و بودجه اعتبارات لازم برای پرداخت عیدی به مددجویان بهزیستی در اختیار این سازمان قرار میداد اما این که چرا این منابع اختصاص نیافته، موضوعی است که سازمان برنامه و بودجه باید پاسخگوی آن باشند و بهزیستی نیز به عنوان متولی امر معلولان از آن سازمان مذکور مطالبه کند که چنین مطالبه ای هنوز یا صورت نگرفته است و یا جزئیاتی از آن در اختیار رسانهها قرار نگرفته است.
سازمان برنامه و بودجه صدای جامعه معلولان را نمیشنود
این بی برنامهگی و عدم پاسخگویی سازمانهای متولی تا آنجا پیش رفت که ماجرای عدم پرداخت عیدی معلولان به مجلس کشیده شد، آن طور که عباس مقتدایی نماینده مردم اصفهان و نایب رئیس کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس در نامه ای به رئیس جمهور از عدم پرداخت عیدی به مددجویان سازمان بهزیستی انتقاد کرد.
عباس مقتدایی نماینده مردم اصفهان در مجلس در نامهای به رئیس جمهور از عدم پرداخت عیدی به مددجویان سازمان بهزیستی انتقاد کرد.
مقتدایی در این نامه نوشت:« پیگیری های مکرر اینجانب نشان می دهد که تا روز ۲۸ اسفندماه ، برخلاف تکالیف قانونی، صرفا ۶۱ درصد از منابع سازمان بهزیستی توسط سازمان برنامه و بودجه تخصیص پیدا کرده است.» وی در ادامه این نامه تأکید کرد که «سازمان برنامه و بودجه صدای جامعه معلولان را نمی شنود، لذا مستدعی است دستور فرمایید با قید فوریت بررسی و اقدام لازم بعمل آید و اینجانب را نیز از نتیجه اقدامات انجام شده مطلع نمایند.»
چشم انتظار عیدی
واکنشها به عدم پرداخت عیدی معلولان ادامه داشته، خبرنگار ما با کامران عاروان، مدیر عامل جامعه معلولین ایران درباره چرایی عدم واریز عیدی معلولان گفتوگو کرده است، عاروان در این باره به فارس گفت: براساس روال سالهای پیشین، مستمری یک ماه معلولان به عنوان عیدی باید در نوروز ۱۴۰۲ به حساب آنها واریز می شد که تاکنون این امر محقق نشده است.
وی افزود: در پرداخت عیدی به بعد خانوار توجه میشود و در واقع به هر نفر عیدی باید داده می شد که امسال جامعه معلولان از آن محروم ماندند.
مدیر عامل جامعه معلولین ایران درباره نتایج پیگیری ها از مسئولان گفت: وقتی از مسئولان پیگیری میکنیم پاسخ میدهند سازمان برنامه و بودجه اعتباری را به این امر اختصاص نداده است. امسال متأسفانه بخش اعظمی از بودجه بهزیستی را ندادند و حاصل چنین اقداماتی عدم پرداخت عیدی مددجویان است.
اگر نمیتوانید بروید!
وی تأکید کرد: در ماجرای معلمان دید که چه شد؟ باید بگوییم اگر کسی نمیتواند مسئولیتی را قبول کند باید کنار برود. معلولان و خانواده های آنها روی این عیدی ناچیز برای شب عید حساب ویژه ای باز کرده بودند اما متأسفانه پرداخت نشد.
اگر کسی نمیتواند مسئولیتی را قبول کند باید کنار برود. معلولان روی این عیدی برای شب عید حساب ویژه ای باز کرده بودند.
مدیر عامل جامعه معلولین ایران با اشاره به سکوت سازمان بهزیستی دربرابر عدم واریز عیدی معلولان،تصریح کرد: شاید بهزیستی تلاشهایی کرده باشد اما ما شاهد انفعال در سازمان بهزیستی هستیم، باید این سازمان در برابر عدم پرداخت عیدی سکوت نمیکرد، شما سایت این سازمان را ببینید آیا یک نوشته ای برای مطالبه عیدی ها میبینید؟ این یعنی همان انفعال و نباید در برابر حق معلولان سکوت کرد.
وی همچنین درباره عدم پرداخت شهریه دانشگاه معلولان نیز انتقاد کرد و گفت: بهزیستی تاکنون شهریه دانشگاه معلولان را نیز پرداخت نکرده و بعضاً مجبور شده اند از جیب خودشان پرداخت کنند، مگر این بزرگواران چقدر درآمد دارند؟
عاروان تأکید کرد: عدم پرداخت عیدی معلولان خلاف قانون است و ترک فعل، باید مسئولان در این رابطه پاسخگو باشند و بگویند چرا این عیدی ها را پرداخت نکرده اند؟
فراکسیون حمایت از معلولان بدون واکنش
قانون حمایت از افراد دارای معلولیت همواره بر حمایت از افراد دارای معلولیت تأکید ویژهای دارد، یکی از محورهای مورد توجه این قانون، توجه نمایندگان مجلس به جامعه معلولان است این در حالی است که نمایندگان مجلس نیز درباره تشکیل فراکسیون حمایت از معلولان کوتاهی کردهاند.
پیشتر برخی از نمایندگان مجلس در گفتوگوهایی با خبرنگاران فارس از تشکیل فراکسیون حمایت از افراد دارای معلولیت و حتی کمیتههایی در حمایت از معلولان خبر داده اند اما در واقع در میدان عمل میبینیم معلولان در مجلس هم متولی و حامی جدی ندارند.
سال گذشته محمدعلی محسنی بندپی، رئیس فراکسیون سلامت سالمندی مجلس شورای اسلامی درباره تشکیل فراکسیون حمایت از افراد دارای معلولیت به فارس گفت: فراکسیون حمایت از معلولان با یکسال تأخیر تشکیل شده است، رئیس این فراکسیون نیز آقای فرشادان نماینده مردم کردستان در مجلس شورای اسلامی است و اقدامات مربوطه را پیگیری میکند.
وی درباره فعالیت این فراکسیون اظهار کرد: تا جایی که بنده اطلاع دادم چندین جلسه از سوی این فراکسیون تشکیل شده است، اما به واسطه اینکه مشکلی در فراکسیون معلولان وجود داشت،کمیتهای به نام کمیته بهزیستی و توانبخشی را ذیل کمیسیون بهداشت و درمان مجلس تشکیل دادیم و منتظر نماندیم تا فراکسیون اقداماتی داشته باشد.
با این حال در عمل دیدیم چه در ماجرای حذف ردیف بودجه قانون معلولان در بودجه۱۴۰۲ و چه عیدی و برخی مطالبات افراد دارای معلولیت، هیچ کدام از اعضای فراکسیون معلولان و کمیته بهزیستی و توانبخشی معلولان واکنشی نشان ندادند.
بی شک، افراد دارای معلولیت در شرایط کنونی، دارای مشکلات عدیده اقتصادی هستند و قانون میتواند حامی آنها باشد، نمایندگان مجلس به عنوان نمایندگان مردم باید حمایتهای جدی از معلولان داشته باشند و اجرای کامل قانون حمایت از معلولان را در دستور کار خود قرار دهند و با ناقضان قانون برخورد کنند.
تکرار سناریوی دستور دولت به ثبات قیمت خودرو/ بیداد ناهماهنگی!
در حالی معاون اول رئیس جمهور دیروز در نامه ای خواستار عدم تغییر قیمت خودرو شد که همین سناریو در آبان ۱۴۰۰ نیز تکرار شده و رئیس جمهوری دستور به بازگشت قیمتهای مصوب ستاد تنظیم بازار داده بود.
به گزارش خبرنگار مهر، شورای رقابت که پاییز ۱۴۰۰ با مصوبه شورای هماهنگی سران قوا از صنعت خودرو کنار گذاشته شده بود، در زمستان ۱۴۰۱ با دستور نهادهای نظارتی همچون سازمان بازرسی و درخواست برخی از نمایندگان مجلس و البته وظیفه ذاتی خود، مجدد به صنعت خودروسازی کشور بازگشت.
البته شورا این بار برخلاف دورههای قبلی اعلام کرد که صرفاً دستورالعمل نحوه محاسبه قیمت خودرو و سود تمام شده را اعلام میکند و سازمان متولی قیمت گذاری یعنی سازمان حمایت مسئول تعیین قیمت خواهد بود. پس از تعیین قیمت در سازمان حمایت و تصویب در شورا، در آن صورت قیمت خودرو تغییر خواهد کرد.
روال نیز بر همین اساس پیش رفت و بعد از چند ماه برگزاری جلسات تخصصی در کارگروه خودرو، نهایتاً روز سه شنبه ۱۵ فروردین ماه شورای رقابت رسماً اعلام کرد که قیمتهای محاسبه شده از سوی سازمان حمایت که بر اساس صورتهای مالی نیمه نخست سال ۱۴۰۱ خودروسازان است، در صحن این شورا تصویب و مصوبه به وزارت صمت جهت اجرا ابلاغ شده است.
پاسکاری وزارت صمت و شورای رقابت
در همین نقطه بود که پاسکاری ها و طعنههای دو طرف ماجرا یعنی شورای رقابت و وزارت صمت به یکدیرگ شروع شد؛ هر دو نهاد بر موضع خود پافشاری کرده و تاکید میکردند که طرف دیگر باید جزئیات مصوبه افزایش قیمت خودرو را اعلام کند؛ به شکلی که به نظر میرسید هیچیک از طرفین جرأت اعلام قیمتها را ندارند.
اختلاف نظرات و پاسکاری ها بین دو نهاد تا جایی پیش رفت که محمد مخبر معاون اول رئیس جمهوری عصر پنجشنبه ۱۷ فروردین ماه در نامهای به شورای رقابت صراحتاً خواستار تجدیدنظر در قیمت گذاری خودرو در شرایط فعلی شد و تاکید کرد که قیمتهای پایهای (کارخانهای) ارائه شده در جلسه اخیر شورای رقابت افزایشی غیرمتعارف داشته که آثار تورمی به دنبال دارد.
تکرار سناریوی دستور دولت به ثبات قیمت
مخبر در این نامه از شورای رقابت خواسته که تا در تعامل با وزارت صنعت، معدن و تجارت به فوریت نسبت به تجدیدنظر در قیمت گذاری مذکور اقدام کند.
با این حال شورای رقابت کوتاه نیامد و اسماعیل شجاعی سخنگوی این نهاد در گفت و گویی با مهر تاکید کرد که تصمیم شورای رقابت در مورد افزایش قیمت خودرو اولاً عمل به وظیفه ذاتی این شورا بوده و ثانیاً این شورا یک نهاد فراقوه ای است که هیچکس نمیتواند مصوبات آن را لغو کند. از سویی دیگر نیز تصمیم شورای رقابت برای افزایش قیمت خودرو به منظور حمایت از تولید و جلوگیری از توقف تولید خودرو به دلیل زیان تحمیل شده به این صنعت بوده است.
وی همچنین تاکید کرد که وزارت صمت میتواند درصدهای افزایش قیمت خودرو را پایینتر از چیزی که شورای رقابت مصوب کرده، اعمال کند و مابه التفاوت قیمت تکلیفی و هزینه تمامشده را از محل اعتبارات و منابع دولتی پرداخت کند؛ به عنوان مثال اگر خودرویی ۷۰ درصد افزایش قیمت خورده اما وزارت صمت در نظر دارد که این خودرو را ۳۰ درصد گران کند، مجوز این کار را دارد.
ورود مخبر به ماجرای قیمت خودرو، یادآور دستور یک شبه رئیس جمهور در آبان ماه سال ۱۴۰۰ است، جایی که قرار بود با مصوبه ستاد تنظیم بازار قیمت خودرو افزایش یابد، اما شخص رئیس جمهوری با دستور یک شبه تاکید کرد که نباید قیمت خودرو تغییر کند و قیمتهایی هم که تغییر کردهاند باید به قبل برگردند! با این حال در ۱۸ آذر ماه همان سال نهایتاً قیمت خودرو ۱۵ تا ۱۸ درصدی افزایش یافت.(جزئیات بیشتر)
مصوبه شورای رقابت با هماهنگی وزارت صمت بود
نکته قابل توجه آنکه مخبر در حالی دستور به توقف افزایش قیمت داده که جلسات کارگروه خودروی شورای رقابت با حضور نمایندگان وزارت صمت و سازمان حمایت که مقام دولتی محسوب میشوند، برگزار شد و به گفته شجاعی «تصمیم شورا کاملاً با هماهنگی وزارتخانه اخذ شد و نمیتوانند الان بگویند که ما نبودیم و مخالف هستیم.»
بنابراین وقتی تصمیمات شورای رقابت با هماهنگی وزارت صمت و سازمان حمایت اخذ شده، معاون اول رئیس جمهوری چگونه در جریان این جلسات و تصمیم جمعی برای افزایش قیمت خودرو نبوده است؟ اگر قرار به عدم تغییر قیمت بود، بهتر نبود از همان بهمن ۱۴۰۱ که شورای رقابت به صورت رسمی اعلام کرد قصد تغییر قیمتها را دارد، دولت به ماجرا ورود کرده و نظر خود را مبنی بر عدم تغییر قیمت صراحتاً اعلام میکرد؟
وزارت صمت خواهان تغییر مصوبه خودرویی شورای رقابت شد
حال نیز وزارت صمت با انتشار اطلاعیهای تاکید کرده که «با توجه به نامه معاون اول رئیسجمهور، وزارت صمت آماده است در اسرع وقت با برگزاری جلسات فوری با شورای رقابت، بر مبنای صیانت توأمان از حقوق تولیدکنندگان و مصرفکنندگان خودرو و با لحاظ پرهیز از اتخاذ تصمیمات تورمزا، فرآیند قیمتگذاری خودرو به گونهای تعیین شود که هم فاقد اثرگذاری نامطلوب بر بازار باشد؛ هم تقاضاهای سوداگرانه در بازار را کاهش دهد و به افزایش تولید و عرضه خودرو نیز منتهی شود تا صرفه و صلاح مصرفکنندگان واقعی خودرو نیز لحاظ شود.
ناهماهنگیها به اوج رسیده است
به گزارش مهر، مهمترین نکته که در این چند روز به صورت عیان خودنمایی میکند شدت ناهماهنگی میان دستگاههای مختلف کشور است؛ باید توجه شود که این ناهماهنگی و اخذ تصمیمات یک شبه در حالیست که وزارت صمت از اسفند ماه شروع به ثبت نام از متقاضیان برای فروش خودرو کرد و این افراد ۱۰۰ میلیون تومان در حساب وکالتی به نام سازمان حمایت بلوکه کردهاند و با توجه به اینکه قرار است خودروها با قیمت روز تحویل متقاضیان شوند، در حال حاضر این افراد در یک بلاتکلیفی به سر میبرند.
تعدادی از متقاضیان در تماس با خبرگزاری مهر میگویند که نمیدانستند قرار است با قیمت روز خودرو بخرند بنابراین در این چند روز که زمزمه افزایش قیمت خودرو بلند شد، منتظر تصمیم وزارت صمت هستند تا پول بلوکه شده خود را آزاد کنند.
همچنین تعدادی دیگر نیز میگویند که در حال گرفتن وام و قرض هستند تا مابقی پول خرید خودرو را کسب کنند، با این حال به دلیل این بلاتکلیفی نمیدانند دقیقاً باید چه اقدامی انجام دهند.
از سویی دیگر نیز معاملات در بازار خودرو از روز سه شنبه به حالت تعلیق درآمده تا تکلیف قیمتها مشخص شود.
به گزارش مهر، بر خلاف تأکیدات دولتمردان مبنی بر لزوم پیشبینیپذیر شدن اقتصاد ایران، اما این تصمیمات یک شبه نه تنها کمکی به پیشبینیپذیر شدن اقتصاد نمیکند بلکه بیش از پیش موانع بر سر تولید میگذارد.
۱۵ سال غفلت تاریخی در نظام اعتبارسنجی و تسهیلاتدهی
با وجود تورم بالا و کاهش قدرت خرید مردم در سالهای اخیر، همچنان اکثریت مردم بخصوص طبقات ضعیفتر جامعه، از تسهیلات شبکه بانکی بیبهره هستند.
به گزارش خبرنگار مهر با وجود تورم ۴۰ درصدی و کاهش قدرت خرید مردم در سالهای اخیر، همچنان اکثریت مردم بخصوص طبقات ضعیفتر جامعه، از تسهیلات شبکه بانکی بیبهره هستند و به همین علت، بار تورم را بیش از گذشته بر دوش خود حس میکنند. فقدان نظام اعتبارسنجی جامع و دقیق، موجب بیبهره ماندن افراد واجد شرایط از وام بانکی جهت جبران قدرت خریدشان شده است.
با وجود گذشت سالها از تدوین قوانین مربوط به اعتبارسنجی و پیشگیری از مطالبات غیرجاری بانکی به منظور کاهش ریسک نکول و عمل به تسهیلات و تعهدات بانکی، هنوز آئیننامهها و دستورالعملهای مرتبط با آن، یا تدوین نشدهاند یا در صورت تدوین و تصویب، به یکدیگر اتصال و سرویسدهی ندارند یا به دلیل تعلل در اجرای مفاد آن، فاصله زیادی با ایجاد سیستم اعتبارسنجی مدرن برای بهبود سیستم اعطای تسهیلات، بهویژه وامها و اعتبارات خرد دارند.
از سنجش اعتبار ۱۵ سال گذشت
در حال حاضر، ۱۵ سال از تصویب «آئیننامه نظام سنجش اعتبار» میگذرد. اسفندماه ۱۳۸۶، هیئت وزیران بر اساس مواد ۵ و ۸ قانون «تسهیل اعطای تسهیلات بانکی و کاهش هزینههای طرح و تسریع در اجرای طرحهای تولیدی و افزایش منابع مالی و کارآیی بانکها»، این آئیننامه را تصویب کرد. طبق ماده ۲ آئیننامه، تأسیس شرکت سنجش اعتبار برای گردآوری، نگهداری و پردازش دادههای اعتباری اشخاص (حقیقی و حقوقی) پیشبینیشده تا در قبال دریافت هزینهی معین، اطلاعات لازم را برای بهرهبرداری در اختیار استفادهکنندگان مجاز یا اشخاص قرار دهد. البته این آئیننامه به دلیل نیاز به قواعد جدیدتر و دقیقتر در عملیات اعتبارسنجی و بهبود کیفیت خدمات گزارشگری اعتباری، در سال ۱۳۹۸ با اصلاحاتی مواجه شد.
با گذشت یکدهه و نیم از این قانون، گزارشها و اخبار منتشرشده همچنان از ریسک نکول بالا خصوصاً در وضعیت اقتصادی کنونی به دلیل نبود سیستم اعتبارسنجی جامع و دقیق و نیز مشکلات ارائه تسهیلات خرد بدون وثیقه و بر مبنای گزارش اعتباری و رتبه اعتبارسنجی افراد حکایت دارد و حتی خود دولت نیز به این امر معترف است. در همین رابطه، وزیر امور اقتصادی و دارایی، فروردینماه ۱۴۰۱، از تمرکز بر رفع مشکلات اعتبارسنجی برای پرداخت تسهیلات خرد بانکی بدون ضامن خبر داده بود. احسان خاندوزی برای تحقق این امر، برنامهها و راهکارهایی شامل مدرنسازی صنعت اعتبارسنجی، شکلگیری نهادها، قرار گرفتن اطلاعات جمعیت ۸۰ میلیون نفری در نهادهای اعتبارسنجی، بهروزرسانی آن و ملاک قرار نگرفتن اعتبارسنجی ۱۰ سال پیش را اعلام کرد اما وضعیت موجود نشان میدهد چالشهای قبلی همچنان پابرجاست.
چالشهای سنجش اعتبار
نداشتن رتبه اعتباری در شرکت مشاوره رتبهبندی اعتباری ایرانیان، توسط بخش عمدهای از ایرانیان خصوصاً کسانی که تا کنون وام نگرفتهاند، عدم جامعیت اطلاعات و بهروز نبودن اعتبارسنجی مشتریان، مانند کسانی که قبلاً ریسک نکول بالا داشتهاند اما اکنون خوشحساب شدهاند ولی همچنان رتبه اعتباری پایین دارند، تنها بخشی از این چالشهاست. این ایرادات موجب شده که بسیاری از افراد خصوصاً در این شرایط دشوار اقتصادی، به دلیل بوروکراسیهای پیچیدهی بانکی و مشکلات اعتباری بانکها از دریافت تسهیلات خرد بدون نیاز به وثیقه یا ضامن، محروم بمانند.
وضعیت موجود و اظهارات دولتمردان نشان میدهد که شرکت مشاوره رتبهبندی اعتباری ایرانیان که آبانماه ۱۳۸۵، با حمایت وزارت اقتصاد، نظارت بانک مرکزی، مشارکت بانکهای کشور و برخی شرکتهای بزرگ بیمه و لیزینگ تأسیس شده، به عنوان یک شرکت سنجش اعتبار، به هدف خود یعنی مدیریت ریسک سیستم اعتباری از طریق ارائه خدمات رتبهبندی اعتباری و اعتبارسنجی نائل نشده است. این در حالی است که شرکت مذکور، تنها نهاد اعتبارسنجی دارای مجوز از بانک مرکزی است و عملاً فضای رقابتی برای صدور مجوز به سایر مؤسسات و شرکتهای فعال در حوزه اعتبارسنجی وجود ندارد. با این همه، تحقیقات معتبر نیز موید ناکارآمدی سیستم اعتبارسنجی در کشور برای ارائه تسهیلات خصوصاً اعتبارات خرد است.
سهم بانکها در تسهیلات: ۵۰ درصد، ذهنیت منفی ۸۳ درصد!
طبق گزارش منتشرشده شرکت معتبر مشاوره مدیریت ایلیا در تابستان ۱۴۰۱، حدود ۸۳ درصد مردم ذهنیت خوبی از شرایط وام و اعتبار در کشور ندارند. مهمترین چالش متقاضیان، فرایند سختگیرانه وام، تأمین وثیقههای سنگین، ضامن معتبر و مبالغ پایین وام با کارمزد بالاست. همچنین حدود یکسوم شهروندان تاکنون یا وام نگرفتهاند و یا بعد از گرفتن آن، پشیمان شدهاند! نکته حائز اهمیت دیگر، نقش ۵۰ درصدی بانکها و مؤسسات مالی اعتباری در ارائه تسهیلات و وام به متقاضیان است. این امر، بیانگر سهم بالای بازیگران مالی جدید مانند فینتکها یا مؤسسات فناوری مالی و نیز قرضالحسنههای خانوادگی بعد از بانکها، در زمینه ارائه تسهیلات خرد به مردم است.
بهبود شرایط اعتبارسنجی، در حال حاضر که بسیاری از بانکها به دلیل کمبود اعتبارات، توجیهات منطقی یا بهانههای واهی، از ارائه تسهیلات خرد به مردم خودداری میکنند، نمود بیشتری دارد و بسیاری از متقاضیان دریافت وام را به سمت لندتکها (واسطههای مالی بین وامدهنده و وامگیرنده در بستر پلتفرمهای اینترنتی) سوق داده است؛ پلتفرمهایی که اگرچه نرخ سود تسهیلات آنها اغلب بالاتر از بانکهاست، اما به دلیل تسهیل فرایند اعطای تسهیلات و غیرحضوری بودن آن، مردم بهویژه دهکهای پایین اقتصادی جامعه برای دریافت تسهیلات خرد به سوی این بازیگران مالی مهاجرت کردهاند.
سامانههای پیشگیری از انباشت مطالبات، ۴ سال گذشت
علاوه بر آئیننامه نظام سنجش اعتبار که با توجه به اظهارات دولتمردان، نتایج مؤسسات پژوهشی و گزارشهای رسانهای درباره گلایههای متقاضیان از نحوه دریافت تسهیلات و فقدان سیستم اعتبارسنجی مناسب، هنوز در اجرا توفیق لازم را پیدا نکرده، «آییننامه پیشگیری از انباشت مطالبات غیرجاری بانکی»، چهار سال قبل، یعنی اواخر اسفندماه ۱۳۹۷ تصویب شد.
بر اساس این آئیننامه، رتبهبندی اعتباری شاخصی است که توسط شرکتهای فعال در این حوزه تعیین میشود و بیانگر احتمال ایفای بهموقع تعهدات اشخاص یا تعهدات ناشی از انتشار اوراق بهادار یا تعهد مالی خاص دیگر در موعد مقرر است. این موضوع از طریق بررسی نظاممند تواناییها و تمایل به ایفای تعهدات افراد صورت میگیرد. نکته حائز اهمیت در این آئیننامه، راهاندازی یا بهروزرسانی هشت سامانه زیر توسط دستگاههای متولی، به منظور ساماندهی وضعیت نابسامان مطالبات غیرجاری بانکها و بهبود سیستم اعتبارسنجی، طبق ماده ۲ است:
- بانک مرکزی: سامانه نظام هویتسنجی الکترونیک بانکی (نهاب)، سامانه شناسایی روابط اشخاص (ذینفع واحد و اشخاص مرتبط)، سامانه ملی اعتبارسنجی، سامانه متمرکز اطلاعات تسهیلات و تعهدات (سمات)
- وزارت اقتصاد: سامانه جامع صورتهای مالی (جام)
- سازمان ثبت اسناد و املاک: سامانه ثبت الکترونیک اسناد رسمی، سامانه تعهدات رسمی، ضمانتها و اموال مقیدشده اشخاص
- وزارت صمت: سامانه جامع ثبت معاملات
مأموریت مهم بانک مرکزی و سامانه سمات
واگذاری مسئولیت ایجاد و بروزرسانی چهار سامانه در آئیننامه یادشده به بانک مرکزی به عنوان نهاد ناظر بر خدمات مالی و بانکداری، بیانگر سهم ویژهی این نهاد برای کاهش ریسک نکول ناشی از تسهیلات اعطایی از طریق اعتبارسنجی ملی در سطح کلان است. همچنین در بین سامانههای هشتگانهی یادشده، مأموریت سمات یعنی سامانه متمرکز اطلاعات تسهیلات و تعهدات، بسیار ویژه است. هدف این سامانه، دریافت اطلاعات از هفت سامانه دیگر به منظور پیشبینی اعمال قوانین و نظارت بر تسهیلاتدهی و ایجاد تعهدات بانکهاست.
در این رابطه، طبق ماده ۲ آئیننامه نظام سنجش اعتبار (۱۳۹۸)، شورای سنجش اعتبار به ریاست قائممقام بانک مرکزی تشکیل شده و هدف آن، نظارت بر حسن اجرای مفاد آئیننامه، سیاستگذاری، هماهنگی و راهبری نظام اعتبارسنجی در کشور است.
با وجود پیشرفتها و اصلاحات انجامشده از نظر قانونگذاری طی یک دهه گذشته، بهویژه سالهای اخیر، سیستم اعتبارسنجی کشور هنوز با ایرادات و چالشهای زیادی در حوزه تدوین مقررات، دستوپنجه نرم میکند. در این زمینه، حداقل دو مانع اصلی در مسیر آنچه که وزیر اقتصاد از آن به عنوان «اعتبارسنجی مدرن» نام برده، مشاهده میشود.
ایرادات دوگانه، از فقدان دستورالعمل تا عدم اتصال سامانهها
ایراد اول نقص در تدوین کامل دستورالعملهای آئیننامه نظام سنجش اعتبار (۱۳۹۸) است. آخرین وضعیت دستورالعملهای مرتبط با این آئیننامه نشان میدهد هنوز دستورالعملهای مرتبط با حفظ محرمانگی اطلاعات اشخاص و امنیت اطلاعات سامانههای اعتبارسنجی موجود نیست و بانک مرکزی به عنوان متولی و راهبر نظام اعتبارسنجی در این زمینه، بعد از گذشت سه سال تعلل ورزیده است. همچنین، هرچند دستورالعملهای مربوط به نظارت بر عملکرد شرکت اعتبارسنجی، احراز صلاحیت حرفهای هیئتمدیره شرکت اعتبارسنجی، رسیدگی به اعتراض اشخاص نسبت به گزارش اعتبارسنجی و نحوه ارائه اطلاعات، تشویقات و تنبیهات تأمینکنندگان تدوین شده اما هنوز نشانههایی از اجرای مفاد این دستورالعملها مشاهد نمیشود.
ایراد دوم، عدم اتصال کامل سامانههای مرتبط با آئیننامه پیشگیری از انباشت مطالبات غیرجاری بانکی به همدیگر خصوصاً به سامانه سمات است. فارغ از مزایا و معایب سامانههای متعدد و مرتبط با اعتبارسنجی و تسهیلات، زیرنظر دستگاههای مختلف اجرایی که فینفسه چالشبرانگیز است، هنوز پنج سامانه شامل سامانه ملی اعتبارسنجی، سامانه شناسایی روابط اشخاص، سامانه جامع صورتهای مالی، سامانه ثبت الکترونیک اسناد رسمی، سامانه تعهدات رسمی، ضمانتها و اموال مقیدشده اشخاص، هنوز به سامانه سمات متصل نشدهاند و سامانه جامع ثبت معاملات توسط وزارت صمت، هنوز ایجاد نشده است!
اهمیت اتصال و سرویسدهی این سامانهها به سمات، در این است که این سامانه، وظیفه نظارت بر تسهیلات و تعهدات بانکها را برعهده دارد. این ایراد بزرگ سامانهها، خصوصاً عدم اتصال و عدم سرویسدهی سامانه ملی اعتبارسنجی به سمات، عملاً خط بطلانی بر بهبود وضعیت اعتبارسنجی میکشد و رفع مشکلات این حوزه را با چالش و عقبماندگی بیشتر مواجه میسازد.
قوانین روی کاغذ، اعتبارسنجی و تسهیلات روی هوا!
علاوه بر چالشهای قانونی یادشده در آئیننامه نظام سنجش اعتبار، آئیننامه پیشگیری از انباشت مطالبات غیرجاری بانکی و نیز مشکلات ناشی از اشتراکگذاری دادهها در کشور، حتی هنگامی که قوانینِ اصلاحشده، بهروز و منسجم در حوزه اعتبارسنجی تدوین شده، باز هم موضوعاتی مانند عدم اجرای الزامات قانونی با کیفیت مناسب و نیز تعلل در اجرای مقررات، موجب غفلت تاریخی در حوزه اعتبارسنجی و اعطای تسهیلات شده است.
همچنین نگاه انحصاری بانک مرکزی مبنی بر صدور مجوز صرفاً برای شرکت مشاوره رتبهبندی اعتباری ایرانیان و جلوگیری از فضای رقابتی برای سایر فعالان این عرصه از نظر ارائه مجوز، موجب شده که با وجود گذشت حدود دو دهه از تدوین مقررات اولیه در حوزه اعتبارسنجی و تأسیس شرکت یادشده، همچنان شاهد ناکارآمدی در سیستم اعتبارسنجی کشور باشیم.
سخن باریکتر از مو اینجاست که قوانین، صرفاً برای نگارش روی کاغذ نیستند، باید قابلیت اجرایی داشته باشند و اجرا شوند؛ قبل از آنکه زود، دیر شود!
هر شخصی صلاحیت نهی از منکر ندارد/ در خشونت هیچ خیری نیست
لیلا اصلانی
در روزهای گذشته بحث چگونگی اجرای تذکر لسانی در جامعه بالا گرفته است. ماجرای نهی از منکر با سطل ماست، تجمعهای اعتراضی در مقابل فرمانداریها و بیت امام جمعه در برخی شهرها و تقاضای ورود آتش به اختیاران برای کنترل وضعیت حجاب در جامعه از ویدئوهایی بودند که در فضای مجازی فراگیر و بحث برانگیز شدند. اما آیا از دیدگاه قرآن و ائمه اطهار(ع) هر شخصی با هر ویژگی میتواند نهی از منکر کند؟ در این زمینه با استاد اخلاق «حجت الاسلام و المسلمین محمد حسن الهی فر» گفتگو کردیم.
گروه ایرنا زندگی – پیش از هر چیز آب پاکی را روی دست مان میریزد. مثل همیشه با آوردن مصداقهای به روز و با بیانی ساده پیش دستی میکند و میگوید: «داشتن غیرتمندی از ویژگیهای مومن است. غیرت از علاقه به احکام الهی ناشی میشود اما گاهی رفتاری از ما سر میزند که این خلق نیکو تبدیل به منکر میشود. چطور؟ وقتی ندانیم آن را کجا و چگونه و با چه آدابی خرج کنیم. خیلی وقتها هست که ما میخواهیم یک منکر را از میان برداریم اما خودمان با رفتار غلطی که داریم و با روش اشتباهی که انتخاب میکنیم ۱۰ منکر دیگر در کنارش انجام میدهیم.»
استاد الهی به همین جا بسنده نمیکند و در ادامه میگوید: «از آنجایی که این فرد به عنوان نماینده دین وارد ماجرا شده اشکال او کمتر از کسی که منکری انجام میدهد نیست، چرا که ضربه زدن به اصل دین تبعاتی جبران ناپذیرتر از انجام یک منکر در جامعه دارد.»
حجت الاسلام الهیفر اکنون سال هاست که به عنوان استاد اخلاق در حوزه و رسانههای مختلف شناخته میشود. ایشان در طول دوره تحصیل از محضرعلما و اساتید بنام حوزه همچون آیات عظام تبریزی، آیت الله بهجت، آیت الله فاضل لنکرانی، آیت الله زنجانی، آیت الله وحید خراسانی ،آیت الله بهاءالدینی و آیت الله خوشوقت تلمذ کرده و مدت ۲۱ سال در محضر آیت الله بهجت و آقا فخر تهرانی حضور داشته است.
استاد الهی فر میگوید در محضر همین اساتید و ناظر به آیات صریح قرآن کریم و احادیث و روایات ائمه اطهار (ع) آداب تذکر لسانی را فراگرفته و در این گفتگو به شرح این آموختهها می پردازد.
استاد تا آنجا که میدانیم تذکر لسانی در مسئله امر به معروف و نهی از منکر نقش کلیدی را ایفا میکند. آیا در قرآن کریم به طور ویژه و صریح به این موضوع و چگونگی انجام آن اشاره شده است؟
بله، دین اسلام کاملترین دین است. مگر میشود که درباره مسئله به این مهمی آدابی ذکر نشده باشد. همان طور که میدانید تمام پیامبران الهی به همین دلیل برگزیده شدند تا به سمت جامعه خودشان بروند و با همین تذکرها و یادآوریها و با زبانی که آکنده از الفت و دلسوزی و مهربانی است امر به معروف و نهی از منکر کنند. پس حتما در این زمینه دستوراتی وجود دارد و جالب اینجاست که در قرآن کریم این دستورات ابتدا به پیامبر خدا آموزش داده میشود. یعنی این آداب به اندازهای مهم هستند که خداوند آن را خطاب به پیامبر خودش هم آموزش میدهد.
این آیات در کدام سوره قرآن و خطاب به چه پیامبری آورده شده است؟
خداوند در سوره طه و خطاب به حضرت موسی (ع) مرحله به مرحله این آداب را بیان کرده است.در ابتدای این آیات خداوند از عصیان فرعون میگوید. همان طور که میدانید فرعون ادعای خدایی داشت و سر تا به پا شرک و غرور و گناه و ظلم بود. خودش به تنهایی نمادی از طاغوت بود اما با این حال خداوند به پیامبرش چه سفارشی میکند.در این آیات میفرماید به سوی فرعون بروید چرا که او طغیان کرده است و سپس بلافاصله در آیه بعدی میفرماید با او به آرامی صحبت کنید که متذکر شود یا از خدا بترسد. عبارتی که در قرآن به کار برده شده (قول لین ) است. مفسران از این عبارت با عنوان زبانی همراه با مهر و عطوفت یاد کردهاند. توجه داشته باشید پس دستور صریح خداوند این است که حتی اگر میخواهید بنده ظالم و گناهکار و طغیانگری به مانند فرعون را هم به راه راست هدایت کنید وظیفه شما این است که این کار را با زبانی نرم و مهربان انجام دهید.
چه ویژگیهایی در این عبارت (قول لین) که سفارش موکد خداوند در قرآن کریم است وجود دارد؟
ببینید درسهای زیادی در این سفارش وجود دارد. نخست این که بدانیم که باید طبق دستور و تکلیف عمل کنیم. این به چه معناست؟ یعنی این که اگر عقبه ما دین است و به خاطر دین و احکام الهی غیرتمند شدهایم و میخواهیم نهی از منکر کنیم از طرف خودمان حق انجام کاری نداریم. طبق دستور دین باید عمل کنیم، تنها آن وقت است که میتوانیم این ادعا را داشته باشیم که پشت ما به دین گرم است و به عنوان یک فرد دیندار شناخته میشویم. دین ما باید ناظر بر قرآن، احکام الهی و سیره اهل بیت (ع) باشد. در این عبارت (قول لین) جان دین نهفته شده است. این عبارت با الفت قرین شده است. الفت تعبیر بسیار مهمی است. دین به دلیل الفت و دلسوزی انسان را به راه راست هدایت میکند. هیچ دلیل دیگری وجود ندارد. ما در روایات داریم که اهل بیت (ع) ده ها برابر از مادر به ما دلسوزتر هستند. این نشان میدهد که هر چه جز این به عنوان دین شناسانده میشود، اشکال دارد. عدهای تلاش کردند از صدر اسلام تا کنون که آن را در مقابل دین امیرالمومنین (ع) قرار دهند اما دین و سیره امیرالمومنین سیره الفت و دلسوزی و رحم و شفقت است. پس بنا براین اولین سفارش این است که اگر شما احساس دلسوزی ندارید شخص کاملی برای نهی از منکر نیستید.
آیا آداب تذکر لسانی صرفا محدود به بیان همراه با مهربانی میشود؟
نه این طور نیست. توجه داشته باشید که در اینجا منظور از زبان محدود به این تکه گوشتی که ما در دهانمان داریم، نمیشود. این زبان روح دارد. یعنی باید با جانی آکنده از الفت از آن استفاده کنیم. حضرت فرمود با بدن خود مهربانی کنید. اکنون در روانشناسی مدرن این بسیار رایج شده است. مدام درباره زبان بدن تذکر میدهند. این به آن معناست که از تمام ظرفیتمان باید استفاده کنیم اما مهمتر از همه اینها ویژگیهایی است که اگر آنها را نداشته باشیم همین زبان مهربان هم به کار نمیآید.
یعنی در زمینه تذکر لسانی فقدان ویژگیهایی در فرد تذکر دهنده باعث میشود این نهی از منکر به بیراهه کشیده شود؟
بله؛ توجه داشته باشید که پیش از هر نهی از منکری باید در خود دقیق شویم. باید از خود بپرسیم آیا ما صلاحیت این کار را داریم؟ روایت است که پیامبر اکرم به طفلی که مادرش توصیه کرده بود از خرما خوردن نهی شود تذکری ندادند و آن را موکول به روز دیگری کردند، وقتی سوال شد حضرت فرمود خودم در همان روز خرما خورده بودم. رسول خدا (ص) که هرگز دچار منکری نمیشدند و از این امر بری بودند؛ اما از همین موضوع میخواستند درسی ابدی به ما بدهند. پس این مهم است که فرد تذکر دهنده خودش دچار منکری نباشد. شاید شما بگویید که ممکن است در مسئله رعایت حجاب فردی که تذکر میدهد خانمی با حجاب کامل باشد یا آقایی باشد که به این امر حساس شده باشد، اما خود این کافی نیست. این خانم و آقا باید ببیند آیا ظرفیت تذکر دادن را دارد یا نه.
این ظرفیت داشتن در مقوله تذکر لسانی و نهی از منکر در جامعه امروزی ما شامل چه مواردی می شود؟
ویژگیهای متعددی وجود دارد که باعث میشود نهی از منکر اثر گذار باشد. فقدان این موارد همان طور که اشاره شد حتی میتواند خود مسبب ایجاد منکرهای بیشماری شود و حتی به اصل دین در جامعه و تصور افراد از آن آسیب بزند. این ظرفیت داشتن شامل موارد متعددی میشود. نخستین مورد این است که فرد تذکر دهنده از منکر بری باشد. مسئله بعدی که جامعیت زیادی دارد حدیثی از جانب رسول خدا حضرت محمد مصطفی (ص) است. ایشان در حدیثی فرمودهاند: «ما پیغمبران ماموریم که با مردم به اندازه عقل شان سخن بگوییم.» وقتی تذکر دهندهای دغدغه دین داشته باشد و عقبهاش دین و این احادیث باشد از این گفتار درس میگیرد. توصیه شده با کودکان مانند کودکان صحبت کنید. اگر به دیدار عالمی میروید در شان او گفتار کنید، یعنی باید با هر کسی در سطح عقل و درایتی که دارد وارد گفتگو شویم. جاهل نبودن از اصلی ترین این ویژگی هاست. فردی که خودش جاهل است یا قرائت اشتباهی از آیات و روایات دارد فرد مناسبی برای نهی از منکر کردن نیست.
پرهیز از خشونت در هنگام تذکر لسانی چه جایگاهی دارد؟
توجه داشته باشید این از همان ویژگیهایی است که عرض کردم خودش به تنهایی میتواند ده ها منکر دیگر به بار بیاورد. کدام پیامبر یا امام معصومی را میشناسید که با خشونت و عصبانیت و خشم مردم را از گناه نهی کرده باشد. هر چه از آیات و روایات و محضر علما و اساتید به ما رسیده بیانگر این است که در این راه فقط الفت و شفقت و دلسوزی جواب میدهد. هر گاه قومی بدکار پیامبری را استهزا میکرد، پیامبر به گوشهای میرفت و خلوت میکرد و در حق آن مردم دعا میکرد. افراد زیادی بودند که به امامان ما و اجداد مطهرشان دشنام میدادند در این لحظات امامان فقط با مهربانی و سکوت و دعا کردن در حق آن فرد با این رفتارها برخورد میکردند. در ماجرای مالک اشتر هم همین است. فردی در کوچهای او را نشناخت و به او دشنام داد. مالک شیعه و پیرو علی بن ابی طالب (ع) است. چه میکند؟ همان کاری را میکند که امامش به او توصیه کرده است. به مسجد میرود و قامت میبندد و برای هدایت آن فرد نماز میخواند. همه اینها درس دین و زندگی است. اگر فردی ذاتا عصبی و پرخاشگر است و به اصطلاح امروزیها زود جوش میآورد هر گز سمت امر به معروف و نهی از منکر نرود. از عصبانیت ممکن است گناهان دیگری ایجاد شود. با زور و خشونت هیچ کس را به راهی دعوت نمیکنند. فرمودهاند از دل برآید و بر دل بنشیند. یعنی فردی که نهی میکند ابتدا باید در دلش نسبت به فرد خطاکار رحم و شفقت داشته باشد و از دل برای او بخواهد کاری انجام دهد. تنها در این صورت است که نهی از منکر به بار مینشیند.
استاد، بسیاری از افراد گزارش دادهاند که بارها با صبر و حوصله و مهربانی درباره منکری مانند بی حجابی تذکر دادهاند و اهانت دیدهاند. در این موارد چه توصیهای به آمران به معروف و نهی از منکر شده است؟
دستور به قدری روشن است که نیازی به تفسیر ندارد. در قرآن کریم بارها به پیامبران که تکلیف اصلی آن ها امر به معروف و نهی از منکر است سفارش شده که از این اهانتها دلگیر نشوند چرا که خداوند دانا و علیم است. وظیفه و تکلیف ماست که در این زمینه تذکر بدهیم؛ اما اگر فردی آن را نپذیرفت باید به خود برگردیم. این به چه معناست؟ یعنی خودمان حجاب و عفاف را رعایت کنیم. این مسئله زن و مرد هم ندارد. یعنی همه باید حیا و عفاف را سرلوحه اعمال مان قرار دهیم. در حق این افراد که سخن را نمیپذیرند دعا کنیم و سعی کنیم با خودسازی جامعه بهتری بسازیم. اگر خود ما درست شویم جامعه هم درست میشود.
در پایان چه توصیه ای برای افرادی که دغدغه نهی از منکر دارند و می خواهند در جامعهای سالمتر زندگی کنند، دارید؟
بنده بسیار خوشحالم که جامعه امروزی ما نسبت به آداب تذکر لسانی حساس شده است. اما باید این را بدانیم که با توجه به مواردی که بیان شد نهی از منکر در این سطح کاری تخصصی است. تخصص این امر هم نزد علمای دین ماست. باید از آنها مدد بگیریم. رسانهها باید از محضر این علما بهره ببرند و صحبت آنها را به گوش مردم برسانند. برخورد قهری در این زمینه جوابگو نیست. توصیه اکید بنده و استادانم که همه از علمای بزرگ شیعه بودند پر هیز از خشونت است. در خشونت هیچ خیری نیست. ما باید افرادی تربیت کنیم که این تذکر لسانی را با شیوه و سیره اهل بیت در جامعه رواج دهند و تنها از این راه میتوانیم شاهد اجرای احکام الهی در جامعهای سالم و با شفقت باشیم.
حال معلم خوب باشد، حال آموزش و پرورش خوب است
تقسیم بندی معلمان در رتبههای ۵گانه و تحقق اهداف اصلی آن یعنی ارتقای صلاحیت معلمان، تثبیت مرجعیت آنان و ارتقای کیفیت تعلیموتربیت از اهداف اصلی قانون رتبه بندی معلمان است.
به گزارش خبرنگار مهر، سند تحول بنیادین در اموزش و پرورش را میتوان بزرگترین سند بالادستی در نظام آموزش و پرورش کشور دانست؛ اگر چه سالها از تدوین و ابلاغ این سند گذشته است؛ اما روند تحقق و اجرایی شدن آن بسیار کند سپری شده است.
احمد عابدینی از کارشناسان تعلیم و تربیت در این یادداشت که به خبرگزاری مهر ارسال کرده است؛ در خصوص ابعاد این سند نوشت:
بیش از ۲۰ سال از آغاز تولید، ۱۱ سال از رونمایی و ۶ سال از زمان بازنگری سند تحول بنیادین میگذرد. در طول ۱۰ سال گذشته، یعنی پس از رونمایی رسمی از این سند، اقدامات و فعالیتهای، مربوط و نامربوطِ بسیاری در سطح خرد و کلان برای اجرایی و عملیاتی کردن آن انجام شده است که برخی از آنها نه تنها هیچ نسبتی با سند تحول بنیادین نداشته است، بلکه خود بزرگترین مانع اجرا و نهادینه شدن راهکارهای آن محسوب میشود.
سند تحول آموزش و پرورش نیز مثل بسیاری از کارهای مشابه، نقاط ضعف فراوان و نقطه قوتهایی هم دارد که به امید خدا در آیندهای نزدیک، به برخی از مهمترین آنها خواهم پرداخت و امیدوارم در بازنگری آن مورد توجه متولیان اصلی، به ویژه اعضای محترم شورایعالی آموزشوپرورش، قرار گیرد.
به زعم من، اگر این سند یک مجموعه کامل و بی غیب و نقصی هم بود، در واقعیت و عرصه عمل، در خوش بینانهترین شرایط، ممکن بود ۱۰ الی ۱۵ درصد از راهکارهای آن اجرایی و عملیاتی میشد، در حالی که در بدبینانهترین حالت حدود ۲۰ درصد راهکارها و برنامههای تحولی در آن یافت میشود. یکی از این راهکارها و برنامههای تحولی که در حقیقت از شاهبیتهای آن نیز محسوب میشود، «نظام سنجش صلاحیت و رتبهبندی معلمان» است.
مهمترین و اولیترین شاخص ارزیابی کارآمدی هر نظام منابع انسانی آن و در آموزش و پرورش معلم، است. اگر حال معلم خوب باشد، حال آموزش و پرورش خوب استرتبهبندی معلمان میتوانست و الان هم با کمی تدبیر و نگاه کارشناسی میتواند محور، مبنا و سرآغاز تحول اساسی در بسیاری از امور آموزشوپرورش باشد، ولی اگر بنا به هر دلیلی این راهکار تحولی هم، مثل بسیاری از برنامهها و راهکارهایی اجرا شده با شتاب و بدون پشتوانه پژوهشی و کارشناسی انجام شود یا درست و دقیق اجرا نشود، در حقیقت آخرین میخ بر تابوت سند تحول در آموزشو پرورش و حتی تحولخواهی خواهد بود.
به نظر من مهمترین و اولیترین شاخص ارزیابی کارآمدی هر نظام منابعانسانی آن و در آموزشوپرورش معلم، است. اگر حال معلم خوب باشد، یعنی حال آموزشوپرورش خوب است و امیدی به توسعه و تعالی آن وجود دارد، در غیر این صورت، صحبت از تحول و توسعه فرهنگ بیهوده و بینتیجه خواهد بود.
بیتردید قلههای تحول در آموزشوپرورش جز با اراده، باور قلبی و گامهای استوار معلمان فتح شدنی نیست و کشتی تحول جز با عبور از تنگه «مدیریت منابع انسانی» به ساحل آرامش و مقصد نهایی نخواهد رسید.
در حقیقت و به عبارت دقیقتر، منابعانسانی، بهویژه معلم را باید نقطه آغاز و انجام هر نوع تحول سازمانی یا به تعبیر بهتر «صلاه» آموزشوپرورش دانست، زیرا هیچ شاخصی بالاتر، بهتر و اولاتر از منابعانسانی برای تشخیص کارآمدی یا ناکارآمدی نظام وجود ندارد؛ به گونهای که شاید با اِعمال این شاخص اصلاً نیازی به استفاده از سایر شاخصها برای ارزیابی نظام آموزشوپرورش نباشد.
ضربالمثل جالبی هست به این مضمون که «سپردن کارهای بزرگ و مهم به دست آدمهای کوچک و برعکس، یعنی واگذاری کارهای کوچک به آدمهای بزرگ»، به تنهایی میتواند مقدمات سقوط و انحطاط یک حکومت و مملکت را فراهم آورد. شاید کوچک و بیاهمیت شمردن کارهای بزرگ و مهم نیز چنین نتایج روشن و سرنوشت محتومی داشته باشد. اصول و سیاستهای اجرای رتبه بندی اشاره به اصول تدوین و اجرای رتبهبندی از این جهت مفید و ضروری است که میتوان با بهرهگیری از این شاخصها نقاط ضعف و قوت آئین نامه اجرایی و حتی قانون تدوین شده را سنجید و ارزیابی کرد. همچنان که برای سنجش صلاحیت معلمان به ملاکها، شاخصها و معیارهای دقیقی نیازمندیم.
برای ارزیابی اسناد تولید شده هم به ابزارها و شیوههای سنجش و ارزیابی نیاز داریم که به برخی از این اصول مهم و اساسی اشاره میکنم:
۱. تلاش برای تدوین برنامههای عملیاتی و ارائه راهکارهای اجرایی
۲. تأکید مضاعف بر توانمندسازی و ارتقای صلاحیتهای حرفهای معلمان
۳. توجه به همه ابعاد و مؤلفههای مربوط به نظام سنجش صلاحیت و رتبهبندی
۴. واسپاری مسئولیت اجرا به خود معلمان واجدصلاحیت، یا نمایندگان آنان
۵. اصلاح مسیر شغلی و زمینهسازی برای ارتقای صلاحیتها و افزایش انگیزه و نظام پرداختها
۶. توجه دقیق به محورهای اساسی رتبه بندی، یعنی ملاکها، شاخصها، عناوین رتبهها و ساختار اجرایی آن
۷. اصلاح فرایند سنجش و به ویژه سنجش کنندهها
۸. استفاده حداکثری از همه ظرفیتها، توانمندیها و منابع درون و برون سازمانی در اجرا و نهادینه سازی آن
۹. بهرهمندی مطلوب و حداکثری از تجارب کارشناسی و یافتههای پژوهشی موجود.
جهت گیریها و استلزامات اجرایی اشاره به رویکردها و استلزامات اجرایی از این جهت مهم و تعیین کننده است که با فهم آن میتوان مسیرهای درست حرکت را شناسایی و از انحراف احتمالی جلوگیری کنیم و همچنین این هشدار را به قانون گذاران و متولیان اجرا داد که بدون فراهم کردن زمینهها، امکان اجرای موفقیت آمیز قانون وجود نخواهد داشت:
۱. استقرار نظام و ساختار عملیاتی و اجرایی، یعنی نظام سنجش صلاحیت
۲. اجرای مرحلهای، فازی و تدریجی رتبهبندی
۳. بهرهگیری حداکثری از فناوریها و بکارگیری شاخصهای عینی و دقیق
۴. برقراری ارتباط منطقی بین رتبهبندی و سایر نظامها، به ویژه نظامهای مالی، ارتقا و ارزشیابی
۵. تمرکز و تأکید بر توانمندسازی و ارتقای صلاحیتهای تخصصی معلمان
۶. تأکید برخودآموزی و خود ارتقایی مستمر و معلمان
۷. پایش و ارزیابی مستمر و بازنگری در شیوهها و مراحل سنجش
۸. مشارکت مؤثر و فعال معلمان خود معلمان در اجرا
۹. کاهش تمرکز و تفویض اختیار به استانها
۱۰. فرهنگ سازی وایجاد فضای عمومی و عزم ملی در جامعه
۱۱. تغییر مسیر شغلی و نظام پرداختها
۱۲. تدوین نظام حقوق دستمزد ویژه معلمان، با رویکر امتیازی.
پرسشهایی که در زمینه سند تحول بنیادین در جامعه مطرح است
پرسشهای تعیین کننده در رتبهبندی و ویژگی اصلی شاخصها و معیارها برای ارزیابی نظام رتبهبندی معلمان و آئیننامه تدوین شده توجه ویژه به موارد زیر و پاسخ به سوالهای مطرح شده، به عنوان شاخصهای ارزیابی از فرآیند رتبهبندی واقعی میتواند بسیار تعیین کننده باشد:
۱. ملاکها، شاخصها و معیارها تا چه میزان دقیق، عینی و قابل سنجشاند؟
۲. آیا نظام سنجش و فرآیند ارزیابیها طراحی و مستقر شده است؟ بهعبارت دیگر ساختار و نظام اجرایی آن کدام است؟
۳. سنجش کنندهها چه کسانی هستند، چه ویژگیها و صلاحیتهایی دارند، کجا، کی و چه آموزشهایی برای اجرای صحیح آن دیدهاند یا باید چگونه آموزش ببینند؟
۴. جایگاه معلمان پس از کسب رتبهها جگونه و کجا خواهد بود؟
۵. مزایا، تسهیلات و منافع حاصل از کسب هر یک از رتبهها، پس از مراحل سخت رتبهبند چه خواهد بود و به چه میزان میتواند برای معلمان انگیزاننده و برای ارتقای تعلیموتربیت مفید و مؤثر باشد؟
برای پاسخ به برخی از پرسشهای بالا، شاخصهای رتبهبندی را میتوان در سه مقوله اصلی دستهبندی کرد:
۱. شاخصها و معیارهای مربوط شایستگیها و صلاحیتهای کسب شده
۲. شاخصهای مربوط به نتایج عملکرد رقابتی
۳. شاخصهای مرتبط با فعالیتهای سرآمد که باید بهصورت موردی و فوقالعاده اعمال شود.
در حقیقت روح حاکم بر فرآیند رتبهبندی و لازمه آن «سنجش صلاحیت» است که انجام صحیح این کار خود مستلزم قابل سنجش بودن شاخصهاست. در حقیقت در غرفه رتبهبندی واقعی، در یک کفه ترازو (نظام سنجش صلاحیت) دانش، تجربه و عملکرد معلم و در کفه دیگر آن اوزان یا وزنهها، یعنی شاخصها و مهمتر از آن، معیارهای مربوط قرار دارند، یعنی هر دو (نظام سنجش صلاحیت و نتایج عملکرد) لازم و مللزوم یکدیگرند، لذا بدون هر یک از آنان، امکان اجرای رتبهبندی واقعی و تعیین مراتب علمی هر یک از معلمان غیر ممکن خواهد بود.
عامل تعیین کننده و غیرقابل چشم پوش دیگری که در فرآیند رتبهبندی باید مورد توجه ویژه قرار گیرد، شخص یا اشخاص توانمند و واجد صلاحیتی (علمی، اخلاقی و جسمانی) است که باید این سنجش را با دقت و امانتداری انجام دهد. چه فرد یا افرادی میتوانند صلاحیت معلمان را ارزیابی کنند؟
شاید با پاسخ به این چند پرسش اساسی بشود درک دقیقتری از واقعیت و ماهیت رتبهبندی حقیقی پیدا کرد:
۱. چه چیزی باید مورد سنجش قرار گیرد؟: دانش و عملکرد
۲. عملکرد و صلاحیت چهکسی باید سنجش و رتبهبندی شود؟: معلم و پیرامعلم
۳. ابزارها یا وسایل سنجش کدامند یا با چه چیزی باید سنجش و رتبهبندی صورت گیرد؟: ملاکها، شاخصها و معیارها
۴. چهزمانی باید این سنجش و رتبهبندی انجام پذیرد؟: مستمر و دورهای، نه مقطعی و لحظهای
۵. فرایند سنجش کدام است یا با چه شیوهای باید این سنجش صورن پذیرد؟: فازی و مرحلهای؛ یعنی با اولویت منطقی در طول ۵ سال، نه به صورت فلهای، در یک تاریخ مشخص و برای همه معلمان.
۶. استلزامات اصلی سنجش صلاحیت کدامند؟: تدوین و استقرار نظام سنجش صلاحیت و ساختار مستقل رتبهبندی و پیش بینی گروه متخصص و واجدصلاحیت برای سنجش صلاحیت و اختصاص اعتبارات لازم.
۷. نتایج یا پیامدهای این سنجش کدامند؟: تقسیم بندی معلمان در رتبههای ۵ گانه و تحقق اهداف اصلی آن یعنی ارتقای صلاحیت معلمان، تثبیت مرجعیت آنان و ارتقای کیفیت تعلیموتربیت و بهرهمندی آنان از مزایای حداکثری، با قرار گرفتن در رتبههای تعیین شده. یکی از ویژگیهای اصلی شاخصها «عینی و قابل سنجش» بودن آنهاست. شاخصهای رتبهبندی باید مستند و نتایج آن قابل اثبات باشد و با کمترین مداخله و تأثیرگذاری افراد سنجیده و ارزیابی شود، اینکه ما سرنوشت این کار عظیم را به دست فردی یا افرادی بسپاریم که شیوه انتخاب آنان را همگان میدانیم و از میزان صلاحیتشان با خبریم، خطای راهبردی و گناه نابخشودنی است. این کار مصداق بارز کوچک شمردن کارهای بزرگ و سپردن آن به دست افراد ناتوان و ناشایست است.