سرمقاله/روابط عمومی حلقه مفقوده مدیران…!!

شاید نوشتن از اهداف و عملکرد روابط عمومی ها در آشفته بازار و جنگ و گریزهای منطقه ای و افشاگری ها و جنگ زرگری های داخلی علیه طرفین دعوا و چالش های مدیریتی، کار عبث و بیهوده ای به نظر آید، اما جالب است که بدانیم همین روابط عمومی های ادارات عریض و طویل مان که نمایندگان میلیون ها نفر از حقوق بگیران دولتی هستند که روز به روز در حال فربه تر و کندتر شدن هم هستند، چنانچه بر مدار تخصص و علم حرکت کنند می توانند نقش بسیار مهم و حیاتی در ارتقای عملکرد ادارات و گام برداشتن در بستر توسعه متوازن ایفا کنند.متأسفانه در پست روابط عمومی ها در کشور ما به دلیل عدم اشراف در چشم انداز وظایف آن توسط برخی مدیران کلان و متوسط و کوچک افرادی را به کار می گمارند که اصولا نه تخصصی در این زمینه دارند و نه انگیزه و مطالعه ای، ادعای فوق در اکثر قریب به اتفاق ادارات صدق میکند جز معدود و محدود مؤسسات و اداراتی که می دانند روابط عمومی مفهوم و معنا و اثرگذاری اش چگونه است.چنانچه در زنجیره تعاریف و اهداف سازمان یا اداره ای بتوان پل یا رابط بلافصلی را برای دستیابی به اهداف اسناد بالا دستی کلان تعریف کرد، همانا روابط عمومی آن اداره یا سازمان می باشد.به همین دلیل عقلی است روابط عمومی را هنر هشتم نامیده اند، هنر و تخصصی که هرکسی را توان اداره آن نیست، همانگونه که گفته شد به دلیل عدم آشنایی برخی مدیران ما با این امر مهم معمولا این پست به کسانی محول می شود که اصولا توان مدیریت در روابط خصوصی بین سازمانی را هم ندارند چه رسد به روابط عمومی!!روابط عمومی حلقه مفقوده مدیران ماست، در اصل روابط عمومی ها نقش قلب و خون رسان اطلاعات سازمان را بازی می کنند، رابط بین سازمان و افکار عمومی، رابط بین اهداف سازمانی و شفاف سازی این اهداف، رابط بین عقلانیت و اقناع مردم.متأسفانه برخی روابط عمومی ها آنقدر قدرت اجرایی ندارند که توان ورود به اعتمادسازی اجتماعی را به عهده گیرند، به همین دلیل با کمترین قدرت ریسک و مانور فقط دستورات رؤسایشان را باید مو به مو اجرا کنند.در کشورهای توسعه یافته روابط عمومی ها نقش پمپاژ و تزریق اهداف سازمانی را به افکار عمومی بازی می کنند و مردم را به شکلی دقیق در جریان امور مربوطه قرار می دهند و بسیار شفاف در مورد طرح ها و سرمایه گذاری ها و چگونگی هزینه کرد سازمان و میزان سرمایه های مصروفه به مردم اطلاعات می دهند و به این وسیله همپوشانی اجتماعی و هم افزایی اعتماد را فراهم می آورند و بدین سان توان جذب افکار عمومی و جذب سرمایه های بخش خصوصی را فراهم می آورند.روابط عمومی می تواند با انتشار مرتب اخبار و اطلاعات مردم را در عملکرد سازمان خویش سهیم کرده و با شفاف سازی عملکرد سازمان متبوعه نقش حیاتی را در اعتمادسازی اجتماعی و چرخش آزاد اطلاعات ایفا کند، به همین دلیل است که مدیران و مسئولین روابط عمومی می بایست از نخبگان و باسوادان از این حیطه انتخاب شوند تا بدانند که این مسئولیت، آمیزه ایست از هنر، خلاقیت و مدیریت.این که برخی روابط عمومی ها را در سطح سخیف و حقیر نصاب تراکت های تبلیغاتی و مناسبتی و تهیه کیک و ساندیس گردهمایی ها ساقط کنیم نتیجه اش همانی می شود که اینک در برخی ادارات شاهدیم، شاهد انفکاک و جدایی مردم از ادارات و سازمان ها و سوءظنی که همواره به عملکرد آنان دارند، شاهد ریزش انسجام اجتماعی، شاهد سوءمدیریت ها و فسادهای زنجیره ای اقتصادی و اداری هستیم، شاهد ریزش اعتماد عمومی به سخنرانی های تکراری با شعارهای تمام ناشدنی بسیاری از مدیران کشور هستیم. مدیر روابط عمومی بدون داشتن اختیارات فقط در سطح نازل دادن آدرس اتاق ها به مراجعه کنندگان باقی خواهد ماند. تا ندانیم که مفهوم روابط عمومی یعنی هنر هشتم چیست، همان بهتر که این پست حذف شود چراکه کارهای روتین و روزمره روابط عمومی ها را هرکسی هم می تواند به راحتی انجام دهند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*