عدد راههای رسیدن به یک نخوداب خوشمزه، به عدد نفوس ابناء بشر است! یعنی هرکسی آن را یک جور میپزد و فصل مشترک همه این دستورها، وجود نخود و آب و پیاز و نمک است. شرط اول قدم آن است که نخود خیسانده شود.
گروه زندگی- مژده پورمحمدی: در خانهتان روزه اولی دارید؟ خوش به حالتان! حتی روزه دومی و روزه سومی هم قبول است. کلا وقتی بچه یا نوجوان مکلف در خانه باشد، ماه رمضان خانواده، طراوت دیگری میگیرد. گویی یک نفر تازه مسلمان هست که احکام روزه را با او مرور میکنید. برای قرآن خواندنش برنامهریزی میکند. تلفظ صحیح کلمات عربی را از شما میپرسد. هر افطار، مفاتیح باز میکند تا آداب باز کردن روزه را از روی آن بخواند و عمل کند و … . خلاصه که گویی همراه با او و سوالها و دغدغههایش، خودتان از نو مسلمان میشوید.
البته که سختی هم دارد. سختی تحمل گرسنگی برای بچهای که عادت به روزه گرفتن ندارد، بیحالی و بیحوصلگی عصرها و خوابآلودگی سحرها، هوس کردن خوراکی هایی که بچههای کوچکتر خانه میخورند و … .
برای سبک کردن این سختیها، میتوان دست به خلاقیتهای کوچکی زد و حال و هوای خانه و روزهدار کوچک خانواده را، خوش کرد. یک پیشنهاد تجربهشده این است که به فرزندتان بگویید او «رئیس سفره افطار» است و میتواند غذایی که در طول روز هوس کرده را به شما بگوید تا به عنوان افطاری تهیه کنید. نگران نباشید، حواسش هست که چیزی از شما بخواهد که در توانتان باشد. اگر هم نبود، با مهربانی سراغ گزینههای بعدی را از او بگیرید تا به یک غذای مطلوب برسید. بالاخره قرار است ۳۰ روز، گرسنگی و تشنگی را تحمل کند، یک ماه با دلش راه بیایید، جای دوری نمیرود!
علاوه بر تهیه کردن سفارشات رئیس سفره، حواس شما باید به تقویت روزهگیران خانواده، خصوصا روزه اولی عزیز هم باشد. و برای تقویت جسم، چه غذایی بهتر از نخوداب؟ لطفا اخمهایتان را درهم نکشید و از روی اسمش قضاوت نکنید! اگر قلق این غذا دستتان بیاید و آن را با ذایقه خانواده تطبیق بدهید، میتواند به یکی از گزینههای لذیذ شام و ناهارتان در سایر ایام سال هم تبدیل شود.
عدد راههای رسیدن به یک نخوداب خوشمزه، به عدد نفوس ابناء بشر است! یعنی هرکسی آن را یک جور میپزد و فصل مشترک همه این دستورها، وجود نخود و آب و پیاز و نمک است. شرط اول قدم آن است که نخود خیسانده شود. از ۴ ساعت در توصیهها گفته شده تا ۲۴ ساعت و بلکه بیشتر! خلاصه که اگر میخواهید برای ۴ نفر نخوداب بپزید، ۲ پیمانه نخود را بخیسانید، در آن نمک بریزید و هر از چندی آب نخودها را عوض کنید.
پس از آنکه به قدر میسور نخودها خیس خوردند، بروید سراغ پخت و پز. یک پیاز بزرگ را خرد کنید و بگذارید تفت بخورد و سبک شود. اگر در زمره پیازدوستان روزگار هستید، میتوانید تعداد پیاز را بیشتر کنید و حالش را ببرید! پیاز که سبک شد، به یکی از لحظات نقطه عطف میرسید. «میخواهید نخودابتان گوشت داشته باشد یا بدون گوشت باشد؟» توصیه ما این است که برای بار اول، تکه کوچکی گوشت یا قلم به پیازها اضافه کنید و تفت بدهید تا طعم نخوداب به آبگوشت نزدیک باشد و بتوانید با آن انس و الفت برقرار کنید!
گوشت یا قلم را اندکی به همراه پیازها تفت دهید و بعد زردچوبه را اضافه کنید. زردچوبه هم طبیعتاً باید تفت بخورد. کلا تفت خوردن در زندگی مسأله مهمی است! حالا می رسیم به افزودن نخودها به قابلمه. حتی نخودها هم میتوانند با سایر مواد، قدری تفت بخورند! گفتم که، تفت مهم است! حالا نوبت افزودن آب است.
شما زیرهدوست هستید یا زیرهگریز؟ اگر آبتنی کردن دانههای زیره در حوضچه نخوداب را دوست دارید، که اندکی زیره درسته به قابلمه اضافه کنید. اگر طعم و عطرش را دوست دارید اما با گردش و چرخش دانههایش در غذا میانه خوبی ندارید، پودر زیره اضافه کنید. اگر کلا با زیره پدرکشتگی دارید، قیدش را بزنید. مهرتان حلال، جانتان آزاد! میخواستیم با زیره، نفخ غذا کمتر شود و خوشمزهتر گردد، حالا که زیره دوست ندارید، خوب زور که نیست، نریزید! خلاص!
باز هم میرسیم به یک دوراهی. میتوانید در این لحظه دو سه قاشق بلغور گندم به غذا اضافه کنید تا لعاب بدهد و غذا انسجام بیشتری پیدا کند. میتوانید هم بگذارید اواخر پخت، دو قاشق آرد یا سویق به قابلمه اضافه کنید. میتوانید هم هیچ کدامش را نریزید و خودتان را درگیر مسایل کماهمیتی همچون انسجام غذا نکنید. کلا راحت باشید.
خوب حالا میگذاریم مواد به حال خودشان باشند و بپزند. اگر آنها را راهی دیگ زودپز کردهاید، که بین یک تا یک و نیم ساعت بعد، بروید سراغشان. اگر هم توی قابلمهاند، سه ساعتی زمان لازم است تا نخودها مغزپخت شوند.
وقتی در دیگ زودپز را باز کردید و دیگ را روی شعله گذاشتید تا چند قل ریز بخورد و مواد به اصطلاح دست به دست هم بدهند، هنگامه افزودن ادویهجات است. اگر هم موادتان در قابلمه هستند، نیم ساعت آخر بروید سراغشان.
و اما افزودنیهای مختلفی که شما به سلیقه خودتان میتوانید آنها را به نخودابتان بیفزایید، از این قرارند: اولی نمک است، کم و زیاد دارد اما سوخت و سوز ندارد! دومی زعفران است. میتوانید کمی زعفران دمکرده را به بزم معنوی نخودها اعزام کنید. سومی فلفل. چهارمی پودر آویشن. پنجمی لیمو عمانی. ششمی هر ادویه یا سبزی خشکی که دل تنگ و گرسنه شما بخواهد!
این را هم بگویم که بعضیها اولش با پیاز شروع نمیکنند. نخودها را میپزند و در اواخر پخت، پیازداغ زردچوبهای را با نخودهای پخته قاطی میکنند. کلا این غذا سمبل دموکراسی و احترام به سلایق و علایق انسانهاست!
خوب حالا نخوداب انرژیزا آماده ارایه بر سر سفره است.
بهتر است بلافاصله بعد از افطار، غذای سنگین نخورید. چند دانه خرما و یک لیوان آبجوش که عسل درونش ریختهاید، شروع خوبی است. با آرامش نمازتان را بخوانید. خدا را با «یا علی و یا عظیم» صدا کنید. «اللهم ادخل» بخوانید و همه انسانها را مشمول دعای خیرتان کنید. بعد کمکم بروید سراغ سفره افطار و نخوداب عزیز. این طوری که باشد، معده و سیستم گوارشتان، از شما راضیتر است. نوجوان تازه مکلف خانه هم، با یک شروع طوفانی و سهمگین در لحظه افطار، دچار دلدرد پس از حادثه نمیشود!
در لحظات افطار و سحرتان، ما را هم دعا کنید. به روزهاولی جدیدالعهدتان سفارش ما را بکنید که در گفتگوهایش با خدا، اشارهای هم به ما بکند. دل خوشی ما، همین دعاهاست.