توسعه ، با حرف وشعار همخوانی ندارد…!!!

توسعه یافتگی و یا پیشرفت ، ابزار و پیش شرطهایی دارد که درآن حرف درمانی وشعار پیشگی نه اینکه جایگاهی ندارد بلکه ازعوامل مخرب و پیشگیرانه آن است.جوامع توسعه یافته ویا باصطلاح جهان اولی با ممارست و فداکاری و گردن نهادن به قانون که درآنها نهادینه شده است به این مرحله از پیشرفت رسیده اند که در جهان چندقطبی این روزها حرفی برای گفتن وتاثیری برای ماندن دارند .اولین پایه وبستر لازم برای رسیدن به جامعه ای توسعه یافته همه برای قانون و قانون برای همه است ، اینگونه نیست که در این جوامع گروه یا عده ای خاص دربرابر قانون حصاری آهنین داشته باشند ، دراین کشورها بالاترین مقامات چنانچه از قدرت خود سو استفاده کنند و پاسخگوی افکارعمومی واحزاب نباشند ازطریق روشهای پیش بینی شده در قانون ازعرش به فرش نشانده میشوند. احزاب قوی و واقعی وسندیکاهای کارگری و کارمندی قدرتمند یکی دیگراز پایه های مهم توسعه یافتگی به حساب می آید …تفکیک قوا دراین جوامع ازابتدایی ترین ودرعین حال حیاتی ترین عامل پیشرفت به حساب می آید… سیستمهای نظارتی بسیار قدرتمند که موازماست میکشند اجازه انحراف دربرنامه هیچ یک از وزارتخانه ها را نمی دهند وباسخت ترین و محکم ترین ابزار قانونی برخورد کرده و راه رانت خواری و پولشویی وفرار مالیاتی واختلاس را با اجرای قوانینی سخت میگیرند..بااجرای قوانین متقن ،عدالت اجتماعی تا حدممکن اجرا و جایگاهی برای فسادهای اداری وفرهنگی وسیاسی و اقتصادی باقی نمی ماند…پاسخگویی وشفافیت در تمامی امور وگردش آزاد اطلاعات نیز ازابزارها وروشهایی است که جوامع توسعه یافته ازآن بهره مندند..اینکه تصورکنیم که این کشورها بهشت برین هستند ومدینه فاضله که درآنها هیچگونه مشکلی وجودندارد امری غیر منطقی است ، دران جوامع نیز مافیاهایی وجوددارند اما فضای قانونی و هوشیاری افکارعمومی و احزاب دایره انبساطی عملکردآنان را به شدت کوچک و منقبض میکند…برای پیشرفت وتوسعه باید چندین نسل در آزمایشاتی بزرگ و سنگین بهای آن را بپردازند تا شاهد تولد کشوری با قدرت اقتصادی بزرگ‌و تاثیرگذار جهانی ومنطقه ای و قدرت نظامی درخور باشند ، دوعامل اقتصاد و نظامی گری با کاتالیزور دموکراسی یعنی رسیدن به جامعه وکشوری توسعه یافته که هیچ یک ازعوامل گفته شده به تنهایی امکان رسیدن به توسعه پذیری را فراهم نمی کنند…!!