از چندین سال پیش چه سهوا و چه عمدا موجی چون سونامی نابودگر توسط برخی با تمام توان و امکانات خویش، سعی در القا و تشکیک افکار عمومی نسبت به عملکرد مسئولان داشته و با برنامه ریزی های مدون و کاملا هدایت شده تلاش می کنند که مسئولان را ناکارآمد جلوه داده و باصطلاح آنها را زمین گیر کنند.
نتیجه چنین برخوردها و تحلیل های سطحی بهای گزافی است که از ذخیره اعتماد عمومی برداشت شده و ضربات هولناکی است که به بدنه اجتماعی وارد می آورد، طبیعی است که در نهایت مردم دچار یأس و ناامیدی و بی انگیزگی شده و سرخوردگی عمومی بازخورد چنین هجمه های برنامه مندی است. جامعه ای که اعتماد و امیدش را از دست دهد نه فقط دولت که قوای قضائیه و مقننه را نیز درخواهد نوردید، کشوری که نسبت به رأی و خواستش نتواند امید جذب کند دیگر انگیزه انسجام و اتحاد ملی اش به تاراج می رود، گاه آنچنان در منجلاب و گرداب سیاست غرق می شویم و به آن آلوده که منافع ملی مان را کلا فراموش می کنیم.اینک با توجه به شرایط منطقه ای و جهانی و فشارهایی که با دلیل و بی دلیل بر مردم وارد می آید کشور مهمتر از نان شب اش داشتن اتحاد و انسجام ملی است، اما متأسفانه شیرینی قدرت و ثروت بادآورده آنچنان انگبین گونه به کام قدرت طلبان سیاست می نشیند که حاضرند به بهای از دست دادن اعتبار و اعتماد عمومی، قدرت را در اختیار گیرند. به خود آیید و با کمی تفکر ببینید که چه بلایی را دارید بر سر این مردم می آورید، دیری نخواهد پایید که زبانه های خشم مردم از این همه توطئه گری های داخلی دامن تان را بگیرد.
درست که پرسش و استیضاح حق نمایندگان است اما نمایندگان حقوق دیگری هم داشتند و دارند، سئوال اینجاست که چرا ورود نمایندگان به مدار تحقیق و تفحص در برخی حوزه ها به بن بست می خورد و مردم هیچ نمی دانند اما … در حال حاضر به چنان شرایطی رسیده ایم که هر روز از هرجایی نغمه ای کوک می شود.
نقد از وظایف هر انسان آزاده و با مسئولیت اجتماعی است اما وقتی نقد تبدیل به تخریب و تهمت و دروغ شد دیگر نقد نیست نامش براندازی است.