مرد معتاد که همسرش را با شلیک گلوله به قتل رسانده بود، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش ایران، رسیدگی به این پرونده از اواخر فروردین امسال با گزارش قتل زن جوانی به نام نسترن آغاز شد. به دنبال این خبر، بلافاصله مأموران به محل جنایت که خانهای سه طبقه در جنوب تهران بود اعزام شدند و پس از بررسیهای اولیه پی بردند که مردی ۳۸ ساله به نام شهرام در جریان اختلافات خانوادگی، همسر ۳۵ سالهاش را با شلیک گلوله به قتل رسانده و پس از آن به تبریز گریخته است.
بررسی مأموران نشان میداد شهرام از مدتها قبل به خاطر مصرف مواد مخدر با همسرش اختلاف و درگیری داشته است.
سرنخ دستگیری متهم در خودروی مسروقه
چند روز پس از این ماجرا مردی تبریزی در تماس با پلیس اعلام کرد خودروی پرایدی مقابل پارکینگ یک هتل راه را سد کرده است. وقتی مأموران پلیس تبریز شماره پلاک را استعلام کردند، دریافتند خودروی پراید چند روز قبل از تهران سرقت شده است. به این ترتیب مأموران به هتل مراجعه کرده و در بازرسی از داخل خودرو نیز یک قبضه سلاح کلت کشف و متهم بازداشت شد. شهرام پس از دستگیری به قتل همسرش و سرقت خودرو اعتراف کرد و گفت: چند ماهی است که به مواد مخدر شیشه معتاد شدهام و تحتتأثیر این مواد دست به قتل همسرم زدم و بعد هم برای فرار از تهران به ناچار خودروی پرایدی را سرقت کردم. با تکمیل تحقیقات، پرونده برای رسیدگی به شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در دادگاه چه گذشت
در ابتدای جلسه پدر قربانی ضمن درخواست قصاص برای دامادش عنوان کرد: دختر من ۴ سال اعتیاد شهرام را تحمل کرد و بارها خواست از او جدا شود، اما شهرام دخترم را طلاق نمیداد. جناب قاضی، او برای قتل نسترن از قبل نقشه کشیده بود چراکه یک هفته قبل از جنایتش در جمع خانوادگی گفت این آخرین باری است که دور هم جمع میشویم. ما فکر کردیم شوخی میکند، اما او تصمیمش را گرفته بود.
بعد از آن پسر بزرگ مقتول به جایگاه رفت و گفت: من قبل از دادگاه درخواستم قصاص بود، اما حالا از درخواستم صرفنظر میکنم و بدون دریافت دیه حاضر به گذشت هستم و نمیخواهم پدرم را از دست بدهم. سپس پدر متهم که قیم ۲ فرزند خردسال مقتول بود نیز اعلام گذشت کرد.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و گفت: روز حادثه بعد از اینکه دختر و پسرم به مدرسه رفتند بازهم سر مصرف مواد با همسرم درگیر شدیم. نسترن قصد داشت از خانه خارج شود، اما اسلحهای که به تازگی خریده بودم را نشانش دادم تا بترسد، اما ناخواسته گلولهای شلیک شد و به سرش خورد.
قاضی پرسید: چگونه خودرو را سرقت کردی؟
متهم گفت: بعد از قتل زنم، سوار خودروی مسافرکشی شدم و در میانه راه با اسلحه او را تهدید و پیاده کردم و بعد هم به تبریز رفتم.
متهم در پایان جلسه تصریح کرد: من پشیمانم، نسترن زن خوبی بود. هیچگاه فکر نمیکردم قاتل او شوم. من دوستش داشتم.
پس از آن بار دیگر پدر مقتول به جایگاه رفت و گفت: من حاضر به مصالحه نیستم.
در پایان جلسه قضات برای صدور رأی وارد شور شدند.