اگربیان آزادنباشد چگونه مردم فکرخودرا به پویش درآورند ؟ذهن برای بارور شدن احتیاج به مهمیزهای گوناگون دارد ، یکی ازآنها روبروشدن بااندیشه معارض است که تنها دریک اجتماع زبان دار تحقق می یابد…آزادی بیان وتضارب آرا واندیشه ها ونحله های گوناگون و تکثر یافته فکری است که توان پویایی و نمایش عقلانیت براحساس را فراهم میاورد ، آزادی بیان منت و متاعی نیست که حکومتها به مردم شان بدهند بلکه حق طبیعی و اولیه هرانسان باهر طرز تفکر وبرداشت ذهنی ازیافته هایش است که خداوند به اوبخشیده و از ارکان اساسی وحیاتی انسانی است وکسی حق تهدید وتحدید آن را ندارد.آزادی بیان یعنی هرفرد در هر طبقه اجتماعی وباهراندیشه ای این قدرت را داشته باشد که بی لکنت زبان وترس از عواقب سنگین آن نیازها وآمالش را به مدیران ومسئولین بالادستی وفوق آن به راحتی ابرازکند وپاسخ در خور دریافت دارد…به قول یکی از بزرگان ، واقعیت این است که ما آزادی بیان داریم اما آزادی پس ازبیان را کم داریم ، واین جمله طنز گونه تلخی واقعیت بزرگی را در خود دارد.اینکه تو به عنوان یک فرد وشهروند این دیار نتوانی برخلاف آنچه که خواست وگفتار برخی مسئولان است حرفی وتحلیلی بیان کنی ودر گرداب سخت خودسانسوری برای فرار از عواقب آن در پیله سکوت وتقیه و مصلحت گرایی فرو روی نتیجه اش این میشود که تبدیل به نظاره گری میشوی که فقط باید اخبار را مرور کنی ودم برنیاوری ، دراین شرایط تاب آوری اجتماعی به صفر تنزل خواهد کرد و خشم عمومی تبدیل به آتش زیر خاکستر خواهد شد…سوال این است که چرا برخی مسئولان سطح تحمل انتقاد وحرف غیراز آنچه که تصورمیکنند درست است را ندارند و هرسخن وحرفی را برضد مصالح تعبیر وتاویل میکنند ؟!!چرا دگراندیشی جرمی است خطرناک و پرهزینه ؟ چرا از تکثر می هراسیم ؟ چرا اندیشه های نوین را برنمی تابیم …رنسانس اجتماعی و فرهنگی وسیاسی و اقتصادی که ازنیازهای ضروری است میسر نمیشود جز با آزادی بیان وتضمین شنیداری آن وپاسخگویی به وقت ، بگذاریم وبگذارید همه فرهیختگان ومتخصصین چه درحوزه اجتماعی ویا دین شناسی واقتصاددانان و متفکرین علوم انسانی جوانه بزنند ورشد کنند تا بر بستری از منطق وعقل ودر درازمدت محافلی عظیم از فلاسفه و متفکرین علوم مختلف را شاهدباشیم تا مردم و مدیران پرورش یافته ازآن بدانند که مفهوم تعامل وتعادل یعنی چه و جهان بینی مادی ومعنوی چه تفاوتها واصول مشترکی میتوانند باهم داشته باشند…کجاست کرسی های آزاد اندیشی ؟لطفا آدرسش را به ماهم بدهید ، اگرقرارباشد این کرسی ها تایید افکار وگزینه های رسمی باشد که دیگر نامش کرسی آزاد اندیشی نیست …هست ؟!!اگر نتوانیم این اصل مهم انسانی وحرمت کرامت آزادی بیان را حفظ وبازتولیدکنیم دیریازود در درون بن بست تاریک فروپاشی اعتماد اجتماعی وریزش اعتقادی مردم قرار خواهیم گرفت ، تعصبات و پافشاری بر شعارهایی که اینک تبدیل به ضد خود گردیده سرنوشت تلخ ومحتومی را به بارخواهدآورد.