دروغگو دشمن خداست…!!

ضرب المثلی که ازکوچکی در گوشمان خواندند تا در ضمیر ناخودآگاه مان رسوب کند که چه کار بدی است و هرکه به آن آلوده شود سنگ می شود…بعدترها که  استخوان ترکاندیم وبزرگ ترشدیم فهمیدیم وبه ما فهماندند که اگر دروغ مصلحتی گفتی ایرادی ندارد ،همین تبصره من درآوردی شد سکوی پرش به دنیایی که دیگر نه راستش معلوم بود ونه دروغش…باز خیلی بعدترها که دروغ مصلحتی هم کفایت زندگی را نکرد اصلی دیگر را به ما عرضه داشتند بنام تقیه…این دیگر کلکسیون دستیابی به یک زندگی آرمانی را کاملا تکمیل کرد وشد کلید طلایی موفقیت وکامیابی چون هلویی پوست کنده برای قورت دادن…قسم خوردن برای اثبات دروغ های مان را بهتر از حفظ کردن جدول ضرب یاد گرفتیم…شهادت های ضابطه مند با طعم دروغ و پیش غذای تقیه برای قضای قاضی شد عادتی پسندیده و کاملا عرفی…بعدها دیدیم که بادروغ گفتن سنگ که نشدیم هیچ ، بلکه مجعزه میکند برای رسیدن به اهداف وآرمانهایی که از کودکی در ذهنمان مزمزه اش میکردیم..بزرگانمان باسکوتشان چراغ سبز نشان دادند به کاروان پرترافیک کوچندگان به سرزمین دروغ های بزرگتر و اغوا کننده تر…دروغ که جایگاهش را محکم کرد ، حامله شد و فرزندی به دنیا آورد که همگان نام ریا بر او نهادند و چه فرزندخلفی شد این ریا که روزبه روز قدکشید وبرومندتر , خود شد همزاد دروغ ،شدخر دجال پیشرفت و مال اندوزی و رسیدن به مقام وجاهی که تعبیرش شد رسیدن به اوج در طرفتالعینی…دیگر تشخیص اصل از تقلب شد غیرممکن… این دو موجود دروغ وریا شدند باتلاقی که هرکه درآن غوطه خورد بیشتر فرورفت. اما هیچکس را یارای قبول واقعیتش نیست چون نیک میداند که شاید خودیکی از باتلاقیونی باشد که دارد بیخود دست وپا میزند…!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*