دعا فی نفسه امری است استحبابی و رابطه قلبی بین پروردگار و انسان ، اما زندگی و تنوع و کیفیت آن تعریف دیگری هم دارد که تنها در چارچوبه های دعا وتوسل نمی توان برآن راه حلی متصور شد ، جامعه ای که نیازهای ضروری و اولیه ای را میطلبد تا به یک آرامش نسبی برسد و از این آرامش کرامتی را کسب کند را نمی توان تنها با توسل به دعا رتق وفتق کرد …مادرشرایط خاص و ویژه و در عین حال پر تلاطمی قرارداریم که سه اصل مهم سیاست وفرهنگ و اقتصاد از آن متاثرند و به شدت با آن دچار چالشهای بزرگی هستند…لذا برای حصول یک نتیجه حیاتی نیازمند ابزارهایی هستیم که دراصطلاح جامعه شناسی به آن تخصص ، تعهد ، قانونمندی ، عدالت محوری ، برنامه راه ، همبستگی ملی ، ادغام دولت وملت ، شفافیت در تصمیمات و گزارش دهی به مردم ، اطلاع رسانی صحیح وسریع و روشن ازاتفاقات مهمی که مردم وخانواده ها با آن درگیرند ، دوری محض از شعارزدگی و تلطیف فضای عمومی کشور بدون لجبازی و اصرار بر برنامه هایی که پاسخ نمیدهد ، اعتمادسازی که بسیار جدی وحیاتی است ، برخوردقاطع با هر شخص یاسازمان و گروهی که خود را بزرگتر و فهیم تر از مردم می پندارد و باتصمیمات وعملکرد بی وجه دربرابر خواست عمومی دهن کجی میکند و…مشکلات اقتصادی مدیریت علمی و هنر برنامه ریزی را میطلبد که جایی برای نصیحت کردن ودستوردادن و فرافکنی ندارد ، این هنر به شفافیت برای اعتمادسازی باوردارد وبه دنبال ابزارهای لازم جهت برآوردن حداقلهای زندگی مردم است ، این هنر توجیه را نمی پذیرد و از سیستم نظارتی بسیار قوی وهوشمندی برخورداراست که برایش نامها ودرجات ارزشی ندارد وکشور و مردم و انقلاب راشاخصه میداند و نه احکام و میزها وصندلی ها و مناصب رفتنی را …