محمد علوی
ارزشها وباورها که به تعداد بسیاری وجود داشته و تعریف میشود را به کناری بگذاریم، آنگاه بار بسیاربزرگی از چهره و مرام و معرفت اکثرانسانها بر داشته شده و واقعیت آنانی که این دو ارزش سنگین و وزین را برگردن داشتند اظهر من االشمس میشود، آنجاست که معلوم و واضح خواهد شد که آیا این دو عامل نقابی بودند بر چهره ها و یا واقعا آنی بودند که ادعا میکردند ، میگویند روز حسابرسی هم اینگونه اتفاقی می افتد ، ذات اصلی انسانها شفاف چون بلور نمایان میگردد ، نه پیراهنی داری که دکمه اش را تاآخر و درحد خفقان ببندی ونه اثر داغ مهر برپیشانی ، نه تسبیحی که دائم بچرخانی و نام خدا و پیامبر را زمزمه کنی و نه لباسهای بی اطو و زانو انداخته و کفشهای پاشنه خوابیده وپراز خاک و گل که تو را آدمی افتاده و بری از مال دنیا معرفی کند، هرچه به دنبال میز عریض وطویل و درجه ها و لباسها و ماشین ضدگلوله و محافظین ات سربر میگردانی انگاری همه آب شده اند و رفته اند زیر زمین ، چشم به این سو و آنسو میچرخانی که دوستی دکتری ، مهندسی ، یک لابی قوی بیابی تا تو را به دستگاه قضای الهی و عدالت محور او بشناساند هیچ خبری نیست ، کنارت ممکن است کسی نشسته باشد که اصولا او را آدم حساب نمی کردی ولی چهره بشاش او نشان از خاطرجمع او از حساب و کتابش دارد، از پیش فنگ و پافنگ خبری نیست ،حسابهای بانگی و راههای رسیدن به اعداد نجومی اش محو شده اند ، قدرت توجیح و زمان رابه زمین چسباندن از تو سلب گردیده است باورکنید می شود دراین دنیا هم قیامتی بپا کرد و مردم را ازشر خبائث نجات داد ، اما چه کسی و با چه ابزاری ؟ ما نیازمند یک پاکسازی و باز تولیدی هستیم که عقب انداختن یک روز آن مملکت را دهها سال به درجازدن وامیدارد ، دراین کشور نباید حصرآهنین دربرابرقانون وجود داشته باشد ، گذر از ۴۴سال یعنی مشقهارا دوباره نویسی کردن وپاک کردن غلطها توسط معلمین خبره وپاک دست وپاک نیت وپاک طینت و پاکزبان و بدون بخشش غلط نویسان…!!