فرهنگ یک کلمه با دوسیلاب اما به گستره جهانی بزرگ مفهوم و معنا دارد ، برخی از آن تعابیر و تعاریف زیادی کرده اند اما تمامی آن تعاریف به نوعی در ذات خود نقصی دارند که نمیتوان آن را چون نسخه ای به کل مردم دنیا ارائه داد..فرهنگ عامه دراصل فرایند پیچیده ای دارد که در تمامی جوامع بشری بایکدیگر گاه متضادند و گاه نزدیک به هم هستند …یکی از پایه ها و اصول دموکراسی و شاخص های توسعه ، فرهنگمداری مردم در تمامی امور زندگی وکشورداری است، حکمرانی خوب یعنی زایش فرهنگی که توان پرش به اوج را به مردم القا کند و آنان را بر ریلی نشاند که بدانند قانون یعنی چه تا رابطه دولت ملت را به شکل باورپذیری برقرار نماید ..
فرهنگسازی امری است بسیار مشکل ولی اگر ساخته شد و در ذهن مردم رسوب کرد دیگر نمی توان آن را بازتولید نمود چرا که تبدیل به یک باور شده است…فرهنگسازی بادکنک نیست که بادش کنیم و برسرچوبی بیاویزیم و با آن و بنا به سلیقه خودمان بازی کنیم، این نوع فرهنگ سازی با برخورد به ابزاری تیز و یا حتی فشردن یک سوزن می ترکد و فقط صدایی از خود در می آورد و تمام…فرهنگسازی نیازمند بستری است مناسب با ابزار تخصص و شعور و مطالعه وپژوهش و سرمایه گذاری های بسیار هنگفت و نیروهای زبده ای که کاربلد باشند و ضدشعار و کاملا پای کار همراه با تدوین برنامه هایی دقیق و علمی…با چندسال هزینه کردنهای بی حاصل و بدون پشتوانه های علمی و تحقیقاتی نمی توان فرهنگسازی کرد، مگر در مدارس کم درمورد مختلف طرح و برنامه اجرا کردیم؟ نتیجه را بهتراست از مرکز پژوهشهای مجلس وحتی خوددانش آموزان بپرسید وببینید تا به این فهم و درک از واقعیت برسیم که فرهنگسازی را نمیشود باشعار و پروپاگاندا سرپا کرد و نتایج درخشان از آن گرفت…وقتی فرهنگسازی در سطح وحبابی شکل میگیرد ، در زمستانی سخت دچار بحران مصرف میشویم و کارخانجات و کلاسها و ادارات را به تعطیلی میکشانیم تا گاز منازل قطع نشود که این اتفاق نیز افتاده است ، ما داریم به تعطیلی عادت میکنیم گاه با آلودگی هوا ، گاه سرما ، گاه گردوغبار وگاه…سرمای اروپا گریبان مردم کشوری راگرفت که دومین مخازن بزرگگاز جهان را دارد…!!!