مصاحبه تاج رییس فدراسیون فعلی فوتبال کشورمان را با دو تن از مجریان کشورمان دیدیم و شنیدیم ولذت بردیم از دُرفشانی های ایشان چراکه تاییدی بود برسالها تاکیدمان درگفته ها ونوشته های مان که درد عظیم ما بحران مدیریت است، درد بی قانونی ونقص دراجرای آن است ، نقص در آوردن آدمهایی برسر مصادر مهمی است که اصولا لباس گشاد آن مسئولیت برتن شان زار میزند، درد استفاده مداوم از چهره هایی است که دیگر فرتوت شده اند و دچار فریز فکری و عملیاتی شده اند، جوانان جایگزین هم به دلیل نداشتن تجربه و ساختار ذهنی و مطالب فرو شده در ذهنشان آنچنان رسوب گرفته که عملا از آنان وبا توجه به شرایط کشور کاری جز به هم ریخته ترکردن شرایط کاری بر نمی آید ، همچنان که شاهدیم…تاج نمونه روشن وبی بدیل و کاملا شفاف مدیریتی است ، نگاهی ازبالا به پایین دارد وحتی نوع نشستن و فیگورگرفتن و زبان بدنش در صندلی نشان از بی سوادی و لمپنیسم سیاسی دارد، به راحتی به تمسخر میگیرد و در نهایت هم از همه عالم و آدم طلبکار میشود و نوع قرار داد با ویلموتس را که کشورمان درنزد افکارعمومی خجالت زده کرد را برای خود پیروزی و دست آوردی می داند، اوبا بیماری قلبی و در اوج آبروریزی قرارداد با ویلموتس به صورت خود جوش دچار عارض قلبی شد و استعفا کرد اما دوباره باقلبی سالم و کاملا احیاشده سروکله اش پیداشد و همچنان با تبختر بر صندلی ریاست فدراسیون و با لابی های گردن کلفت تکیه زد وجالب اینکه با داشتن چند پرونده باز مالی تاییدیه مقامات را همگرفت و نتیجه اش را در آبروریزی جام جهانی وهمراه با کیروش که غلام خانه زاد کشورمان شده بوضوح دیدیم… اینکه جامعه ما وتصمیمات ما بدون پشتوانه علمی ومردمی است و دچار فوبیای تناقضات فراوان شده در آن شکی نداریم و گرنه با لبخند قبول دلار ۴۰ هزار تومانی و سکه بیست میلیون تومانی وبورس درحال ذوب شدن و گرانی های شک برانگیز و تورم مرگبار را قطار پیشرفت نمی پنداشتیم… بنظر میرسد که هیچ چییزی سرجای خودش نیست ، می آیند و می روند و تغییر نفر میشود اما دریغ ازکوچکترین تغییر در زندگی مردم ، مردم ما تشنه امنیت اقتصادی هستند، آنان امنیت غذایی وقضایی، امنیت شغلی و امنیت خانوادگی را طلب میکنند و دربه در با هرروشی میخواهند به برخی مدیران شان بفهمانند که به دنبال زندگی خوب و فارغ از اما و اگر و ولی و آزادی مشروع قانونی هستند. آیا این میزان خواستن برای آنان حرام است…؟!!!