بنده هستم “خودرویِ ملّی”، یکی یکدانه ام!!
“نازک و نارنجی ام”، فرزندِ لوسِ خانه ام….!!
“انحصاری” هستم و همواره هستم بی رقیب
بی تعالِی، بی ترقّی، بی فراز و پُر نشیب!!…
فارغ از “کیفیّت و کمیّت” و “شرع و ثواب”…
“خدمتِ بعد از فروش” و از سوال و از جواب!!
از همان اوّل که من را می خَرَد یک “مُشتری”…
گَر چه دارم “ظاهری زیبا”، همانندِ “پَری”!…
کم کم اما نقص هایِ فنُی ام رو می شود!!…
“صاحبِ من” در پیِ درمان و دارو می شود!!
صاحبِ بیچاره من، با دو صد افسوس و آه…
بنده را هُل می دهد تا دربِ یک تعمیرگاه!!…
“خدمتِ بعد از فروشِ من” بُوَد “رویایِ او”!“
خرجِ رفعِ نقص هایِ بنده” باشد “پایِ او”!!
با چنین کیفیّتی، نِرخَم نجومی گشته است!
چون دو شرکت، عاملِ تولیدِ بومی گشته است
این دو شرکت، هرچه می سازند مردم میخرند!
در دل اما، “خواستارِ خودروهایِ بهترند”…
گَر چه پولِ انحصارِ خویشتن را خورده ام...
“حقِّ سنگینِ خریداران”، بُوَد بَر گُرده ام!…
“مالِ بَد” در “بیخِ ریشِ مردمِ کشور شدم
“!!“آشِ کَشکِ خاله ایشان” و “تاجِ سر” شدم!!
من هم از این مردم آزاری، بسی ناراضیَم....
خسته از این مافیا و حَصرِ خودروسازی ام!
می شود از “واردات خودرو”، اکنون گفتگو…
می رسد از “ژاپن”و از “چین” برایِ من هَوو!!
از برایِ بنده می آید “رقیبِ بَد بَدَن”!!..
تا مرا از “یکّه تازی” باز دارد، وایِ من!!…
من رقیبِ “خودروهایِ وارداتی” نیستم!!…
من “پژو” هستم، “پرایدم”، “مازراتی” نیستم!!
دردِ بی کیفیّتی، من را حقیر و خوار کرد…
“وارداتِ خودرو” را رویِ سَرَم آوار کرد!…
مشتری از کم محلّی، زار و غمگین می شود…
مشتری راضی نباشد، عاقبت این می شود…
دوستانِ شرکتی! همواره حق با مُشتریست…
شَانِ شرکتهایِ تولیدی به جز این امر چیست؟
این تحوّل، “باعثِ بهبودِ کیفی” در من است
خودرویِ با کیفیت، رویایِ هر مرد و زن است
امروز خراسان جنوبی- حسین رضازاده