فرقی نمیکند تیمملی ایران در رقابتهای جامجهانی چه نتیجهای خواهد گرفت. همین تصویر اتحاد آنها و همدلی مردم در حمایت از تیم ملیکشور، خود پیروزی است بر رسانههای معاند که امپراتوری دروغ را به دست گرفتهاند. نتیجه، هرچه که باشد و هرچه که شود از عشق مردم به تیم ملی کشورشان کم نخواهد شد. مهم آن است که دست لیدران اغتشاشات و رسانههای معاند بار دیگر برای مردم رو شد.
جنگروانی علیه تیمملی ایران از یک ماه پیش از جامجهانی شروع شد. همان روزهایی که هشتگها به جز «زن، زندگی، آزادی» و «مهسا امینی» حول محور تحریم تیمملی فوتبال ایران و حذف آن از جامجهانی میگذشت. لیدران اغتشاشات با هرچه در توان داشتند سعی کردند فیفا را متقاعد کنند که ایران را از لیست جامجهانی خط بزند و فوتبال ایران را تحریم کنند.
اما سرانجام این تلاشها به بنبست رسید و تیمملی ایران راهی قطر شد تا در مسابقات جامجهانی شرکت کند گرچه این خبر برای مردم ایران مسرت بخش بود اما عدهای میخواستند هر طور شده نشان دهند که تیم ملی ایران حامیای ندارد. اینجا بود که مثل همیشه رسانههای ضدایرانی دست به کار شدند تا با دروغهایشان خاطر مردم را نسبت به تیمملی مکدر کنند. هواداران ایرانیای که برای تشویق تیمملی راهی قطر شدهبودند را کارگران بنگلادشی و نیروهای حکومتی خواندند و مدعی شدند جمهوری اسلامی هزینه بالایی برای اعزام و اسکان آنها متحمل شده است. با شایعهسازی علیه ملیپوشان آنها را متهم به بیبندوباری اخلاقی کردند و با هر ابرازی سعی کردند بین تیم ملی و مردم فاصله بیندازند. حتی شادی گسترده هواداران تیمملی ایران را پس از برد ولز شادی نیروهای حکومتی خواندند و مردم را از این جمع مستثنی کردند. اما این همه خصومت علیه تیم ملی ایران از سوی رسانههای معاند برای چیست؟! چرا لیدران اغتشاشات و رسانههای معاند حالا تیمملی ایران را نشانه گرفتهاند؟
*میلیونها دلار خرج کردند که پرچم ایران را پایین بکشند اما چه شد؟!
پرچم بهعنوان یک نماد ملی در جهان امروز از اهمیت خاص خود برخوردار است. هر کشور با ترکیبی از رنگهای مختلف، نمادی منحصر به فرد برای خود و مردمش ساخته است که به عنوان هویت آن کشور به شمار میرود. در پس هر کدام از این رنگها و نمادها هم مفهومی با ارزش گنجانده شده است. احترام به پرچم و نمادهای ملی در همه کشورها مورد توجه است. لیدران اغتشاشات اما میلیونها دلار خرج کردند تا عروسکهای تربیتشدهشان پرچم ایران را به آتش بکشند، به آن بیاحترامی کنند و این هویت ملی را هتک حرمت کنند. رسانههای های ضدایرانی هم ذوقزده از ایجاد این تصاویر آنها را به طور گسترده پخش کردند و اعتراض مردمی خواندند. هر چند اگر به تعریف اعتراض بازگردیم، هیچ کس برای اعتراض به مسئلهای در کشورش پرچم و هویت خود و ملتش را به آتش نمیکشد. مردم هیچ کشوری هویت خود را زیر سؤال نمیبرند. اما اغتشاش گران و رسانههای معاند سعی داشتند این کارهای قبیح را در پرونده اعمال مردم ایران ثبت کنند تا قدم به قدم به آرزوی دیرینهشان برای بیهویتی ایران دست پیدا کنند.
طبیعی است که حالا از خودنمایی پرچم ایران در میادین جهانی و جامجهانی دلچرکین باشند. طبیعی است که تمامتلاششان را به کار گیرند تا مانع دیدهشدن پرچم ایران و تیمملی متحد آن در جامجهانی شوند. طبیعی است که پس از برد ایران از اهتزاز پرچم در هر کوچه و خیابانی بر روی دستان مردم خشمگین شدهباشند. لیدران اغتشاشات به دنبال بیهویتی مردم ایران هستند. از همان روزهای اول با بیحرمتی به پرچم ایران چهره واقعیشان را نشان همه دادند حالا واضح است که از اهتزاز پرچم ما آن هم به بهانه پیروزی اینقدر خشمگین شوند!
*رسانههایی که چشم دیدن شادی ایران را ندارند
ایران از دریچه نگاه رسانههای معاند همیشه کشوری با مشکلات فراوان بوده. تصویری که این رسانهها به مخاطبانشان از ایران نشان میدهند چیزی جز سیاهی نیست! تا ناامیدی را بر پیکر زندگی مردم ایران تزریق کنند. با اینکه شعارشان روایت صادقانه و مردمی است اما اقتدار ایران و دستاوردها و موفقیتهایش همیشه از لیست اخبار این رسانهها جا میماند و هر اتفاق کوچکی در ایران تبدیل به دستآویزی میشود تا موج سواری کنند و کینه و خصومتشان از ایران را به نمایش بکشند. پس از فوت مهسا امینی این رسانهها دست در دست لیدران اغتشاشات بیش از پیش این احساس سیاهی و ناامیدی را به کشور و مردمش القا کردند. ویدئوها و عکسهایی که مربوط به کشورهای دیگر بود را به اسم ایران منتشر کردند تا بگویند مردم در فقر و جنگ دست و پا میزنند.
با شایعه و کشتهسازیهایشان سعی داشتند نشان دهند جریان اغتشاشات در ایران زنده است و برای اینکار، گاهی دست به دامن فیلمهای آرشیوی و جعلی میشدند و گاهی یک فیلم از تجمع انگشت شماری را به تاریخهای مختلف و شهرهای مختلف نسبت میدادند تا هرطور شده بگویند ایران آرام نیست. مردم ناراضیاند و کشور آشفته است.
وقتی تیمملی ایران آن طور متحد و قوی مقابل ولز بازی کرد. وقتی مردم هر شهر و دیاری به خاطر برد تیم ملی از کوچک تا بزرگ به خیابانها آمدند و جشن گرفتند. نقشههای این رسانهها هم نقش برآب شد. آن همه تلاش برای نشان دادن وضعیتی غیر واقعی از ایران از سوی رسانههای معاند به یکباره توسط مردم بیاثر شد. رسانههایی که این مدت در تلاش بودند تا ایران را ناآرام بخوانند حالا با تصاویری مواجه شدند که اکثریت مردم دست در دست هم و متحد در خیابان شادی میکنند و به کشورشان افتخار!
در این وضعیت مثل همیشه چارهای جز انکار نمیبینند. بیبیسی فارسی در گزارشهای خود حضور مردم در شادی پیروزی تیم ملی را انکار میکند و هودارانی که به خیابانها آمدند را حکومتی میخواند تا همچنان بگویند اغتشاشات در ایران جریان دارد و این مردم نیستند که دست در دست هم فارغ از هر سلیقه وپوششی پشت کشورشان و تیم ملیاش ایستادهاند. حق دارند حضور تیم ملی در جامجهانی به مذاقشان خوش نیاید وقتی با یک پیروزی اینطور نقشههایشان نقش برآب میشود.
*آزادی برای اغتشاشگران یعنی حمله به هر چه که مخالفشان فکر میکند!
اینکه چرا رسانههای معاند این مدت هرچه از دستشان برآمد برای تخریب تیم ملی انجام دادند مسئله پیچیدهای نیست. چرا که به خوبی نشان دادند هرکس و هرچه که مثل آنها فکر نمیکند مورد حمله شدید از سوی آنها واقع میشود. آرمان را یادتان میآید؟ آرمانی که حاضر نشد زیر فشار اغتشاش گران به مقدساتش توهین کند و زیر شکنجههایشان به شهادت رسید؟! آن خانم چادری را چه! همانی که چون چادر سرش بود و به او حملهور شدند؟! اغتشاش گران و رسانههای معاند هرکه در این جریان دروغین و رذل با آنها همراه نشود زیر مشت و لگد می گیرند. حالا فرقی نمی کند، کودک معصومی باشد یا شهروند خانمی که چادر به سر دارد! حتی گاهی به خودشان هم رحم ندارند.
فرقی نمیکند تیمملی ایران در رقابتهای جامجهانی چه نتیجهای خواهد گرفت. همین تصویر اتحاد آنها و همدلی مردم در حمایت از تیم ملیکشور، خود پیروزی است بر رسانههای معاند که امپراتوری دروغ را به دست گرفتهاند. نتیجه هرچه که باشد و هرچه که شود از عشق مردم به تیم ملی کم نخواهد شد. مهم آن است که دست لیدران اغتشاشات و رسانههای معاند بار دیگر برای مردم رو شد.