سرمقاله / استان خراسان جنوبی ، شاید وقتی دیگر…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمدی
استان خراسان جنوبی را بار ها حلاجی اش کردیم و بار ها در مورد داشته ها و ناداشته هایش نوشتیم و آب در هاون کوبیدیم، آنقدر قلم زدیم و بی اثری آن را دیدیم که دیگر جایی و مکانی برای گفتن و نوشتن باقی نمانده. شاید متهم به بدانگاری و بد گفتاری شویم و سیاه نمایی را بر ما عرضه کنند اما اگر کمی و فقط کمی در راستای اطلاعات اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی و سیاسی ته مانده سواد و مطالعه ای داشته باشید آنگاه در خواهید یافت که این استان  بسیار بسیار از وادی توسعه پایدار عقب افتاده و تغییرات آرام وبدون نتیجه عملی از مختصات عمیق آن است، اینکه نسل جوان این دیار با وسعت فراوان اش از بسیاری امکانات اولیه محروم اند و نسل گذشته نیز همه چیز دنیا را با همین مختصات فقط در درون این استان می‌جویند و می بینند و سطح خواسته های آنان به طرز غیر قابل باوری محدود و بسته است، نسلی که بتواند تغییرات و سیعی در این استان را کلید بزند متاسفانه از دایره تصمیم گیری ها و تصمیم سازی ها خارج است و در اولین فرصت این استان را برای دستیابی به خواسته های کوچک اما آرزو شده شان ترک می‌کند، آماری که در اصل نوعی پروپاگاندای استان به حساب می آید در مقابل اعداد و ارقام بسیاری از استان ها بیشتر به طنزی تلخ می ماند. درهم ریختگی برنامه های بدون اولویت، استان را به روز مرگی بدی فرو غلطانده، بسیاری از نیروهای متخصص استان اصولا در آن حضور و وجود خارجی ندارند و در سایر استان ها و خصوصا پایتخت درحال خدمات دهی هستند، فرهنگ و هنر این استان در حد حرف و حدیثی بی عمل باقی مانده و هر از گاهی با تبلیغات فراوان از نمایشگاهی و یا احتمالا گردهمایی خبری در نشریات استان درز می کند، هنوز جنگ پادگان و شهر بیرجند ادامه دارد و پر از خطوط قرمز است، هنوز پس از ۱۵ سال یک استان و مسئولاین ذیربط اش نتوانسته اند ۹۰ کیلومتر راه دوسویه را افتتاح کنند، هنوز کسی دراستان از انرژی پاک و استفاده عظیم از انرژی خورشیدی نه اینکه حرفی نزده که اصولا اهمیتی هم به آن نمی دهند، انرژی و تولید برقی که می تواند استان را زیر ورو کند، هنوز دلخوشی استان و تبلیغاتش درهمان دو یاسه کارخانه ای است که سالها درحال کار اند اما حتی یک درصد هم نمی توانند استان را به لحاظ صنعتی شدن شهره عام و خاص کنند، هر مسئولی که می آید تنها مکان صنعتی استان که در همان چند کارخانه خلاصه می‌شود را بازدید می کنند و به به چهچه به راه می‌افتد، استان را در چاله ای بنام فرهنگ این دیار غرق کرده ایم بدون آنکه بدانیم فرهنگ می تواند موتور پیشران این دیارباشد.حرف فراوان است و گفتن واقعیات این استان مثنوی هفتاد من کاغذ اما با توجه به شرایط و تعریف اقتصاد و فرهنگ و سیاست، تا تغییرات ماهوی رُخ ندهد این استان همچنان در حالت تعلیق به سر خواهد برد، چه خوب می شد که شرایطی فراهم ‌می شد تا در مناظره‌ای رو در رو با مسئولان استان اجازه واکاوی و طرح واقعیات استان را در اختیار افکار عمومی می‌گذاشتیم، لذا نگارنده متن فوق آمادگی خود را برای چنین اتفاق مبارکی اعلام می دارد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*