سرمقاله/ فقیرتر شدیم…!!!

امروز خراسان جنوبی – محمدی
وقتی کارد به استخوان می رسد ومی شکندش ، وقتی ظرف صبر بااین همه صبوری لبریز میشود ، وقتی نمی فهمیم درد را ، وقتی قانون جایش را به دستور می دهد ، وقتی شعارت باعمل ات و آنچه که درباطن داری همخوانی نمیکند ، وقتی ضعفهای کلان افسار می گسلد ، وقتی چشم بر واقعیتهای تلخ تلمبارشده می بندی ، وقتی باتعصبات ولجبا زی های کور همچنان برهمان طبل می نوازی ،‌آنگاه آتشفشان خشم لایه های مختلف فوران میکند ، آنگاه میرسیم به نقطه ای که میگویند بترسید ازکسانی که دیگر چیزی برای ازدست دادن ندارند…
مانسبت به اسفند سال ۱۴۰۰ وطی ۶ ماه بسیار فقیر تر شده ایم، چرا تصورمیکنیم که هرچه مامیگوییم وحی منزل است ودیگران  به اندازه ما نمی فهمند ؟! با دادن یارانه ای که دیگر ارزش چند ماه قبل را ندارد ، با دادن انواع وامهای عجیب وغریب با اسامی عجیب تر وبا بهره های باورنکردنی وبازپرداخت های کمرشکن ، چرا متوجه نمی شویم که ظرف صبر مردمی چنین شریف روزی با شعارهای غیرعملی مان ، سرهم بندی های تمام ناشدنی مان سرریز خواهد شد …
چرا دائم درحال توجیه می گردیم ؟ چرا دائم توپ را درزمین این و آن می غلطانیم؟ چرا ازپاسخگویی فرار می کنیم ؟ چرا شفافیت برای برخی تبدیل به کابوس شده است ؟ چرا ….
برخی بازهم با خونسردی کامل که نشان از بی دردی میتواند باشد نمی خواهید قبول کنید که درصدبالایی از خانوارهای کشورمان زیر خط فقر دارند جان می دهند و ما در بند نقش ایوانیم…؟!!!

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*