کودک ربایی برای جبران ضرر ۱۴ میلیاردی در بازار رمز ارز
کودکربایی در راه مدرسه
مادر مجتبی توان صحبت ندارد. پدرش که در کار ساخت و ساز است، درباره ماجرای ربوده شدن پسرش میگوید: دوشنبه ۲۵ مهر ماه، پسرم برای رفتن به مدرسه خانه را ترک کرد. دو کوچه پایینتر از خانهمان، مدرسه پسرم بود. معمولاً مجتبی ساعت ۵ عصر به خانه برمیگشت اما نیامد. پسر بزرگم را به دنبال او فرستادم گفت مدرسه نیست و مسئولان مدرسه هم گفتهاند که او اصلاً به مدرسه نیامده است. همان موقع موضوع را به پلیس خبر دادیم و در تحقیقات، دوستانش گفتند که دو مرد که سوار خودروی سفیدی بودند، مجتبی را با زور سوار خودروشان کردهاند.
او ادامه داد: حدود ۲۴ ساعت بعد از ناپدید شدن پسرم با ما تماس گرفتند. ۷ بار در این ۱۰روز زنگ زدند و دو بار هم موفق شدم با مجتبی صحبت کنم. بعد هم صدای گفتوگویش با مجتبی را برایم پخش میکند که پسر ۱۰ ساله میگوید دلش برای پدر و مادرش تنگ شده و پدر و مادر با صدایی لرزان به او اطمینان میدهند که بزودی به خانه برمیگردد و جایش در خانه خالی است.
مرد جوان گفت: ابتدا به ما گفتند برای آزادی فرزندتان پول به تومان پرداخت کنید اما بعد نظرشان عوض شد و قرار شد پولها را به «مونرو» برایشان واریز کنیم. البته در این مدت با چانهزنی و آموزشهایی که دیدیم، ۱۰ میلیارد پول درخواستی را به حدود دو میلیارد تومان رساندیم.زوج جوان در استرس و نگرانی هستند که ناگهان در اتاق پلیس باز میشود و مجتبی درحالی که دست در دست فرمانده انتظامی تهران دارد، مقابل در ظاهر میشود. مادر چنان به سوی او میدود که گویی پرواز میکند؛ او را در آغوش میگیرد و پدر سجده شکر به جا میآورد.
مجتبی، گریه میکند و درآغوش پدر و مادر آرام میگیرد. پسرک در رابطه با ۱۰ روز اسارتش میگوید: میخواستم بروم مدرسه که یک نفر با ماسک مرا گرفت و برد داخل ماشین یک نفر دیگر هم داخل ماشین بود به من گفتند ساکت باش وگرنه شوکر میزنیم و چشمانت را میبندیم. چند بار چشمانم را باز کردم و دیدم در جاده هستم.
او با لحن کودکانهاش ادامه میدهد: شبها در یک اتاق کنار گروگانگیران میخوابیدیم و در این ۱۰ روز چند وعده غذا مانند نان و پنیر بیشتر به من ندادند. حمام هم که نرفتم چون حمام آب نداشت. دلم خیلی برای مادر و پدرم تنگ شده بود و از پلیس تشکر میکنم که مرا نجات داد تا زودتر به خانه برگردم و دوباره مثل روال قبل بتوانم به مدرسه بروم و درس بخوانم.
او در پاسخ به این سؤال که فکر میکردی پلیس تو را نجات دهد میگوید: منتظر پلیسها بودم و میدانستم که مرا نجات میدهند. وقتی آنها را دیدم، حس خوبی بهم دست داد.
فوت روزانه ۵۵ نفر در تصادفات رانندگی/
رییس اداره تصادفات پلیس راهور تهران بزرگ گفت:در مهرماه روزانه ۵۵ نفر مصدوم حوادث رانندگی و ۲۰۰ نقطه کروکی خسارتی گزارش شده است.
وی افزود: بیشترین ساعات وقوع تصادف موتورسیکلت سواران ۱۲ تا ۱۴ ظهر بوده یعنی در این ساعت خستگی روزانه و ضعفجسمانی داشتند پ بیشترین تصادفات هم در محور شهید خرازی، شهید بابایی و شهید صیاد شیرازی اتفاق افتاده است.
سرهنگ مومنی تاکید کرد: نیمی از تصادفات موتورسیکلت سواران در محورهای بزرگراهی بوده است.
وی گفت: در مهرماه روزانه ۵۵ نفر مصدوم حوادث رانندگی داشتیم و ۲۰۰ فقطه کروکی خسارتی گزارش شده است اما خوشبختانه درمهرماه امسال با کاهش تصادفات جرحی و خسارتی روبرو بودیم.