به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از تیر سال ۹۸ با گزارش یک درگیری مرگبار خانوادگی در شرق تهران آغاز شد.
زن میانسال که با پلیس تماس گرفته بود، گفت: پسرم نادر با پدرش درگیر شده و با ضربات چاقو او را مجروح کرده است. با این گزارش، مأموران بلافاصله به محل درگیری اعزام شدند و مشخص شد مرد ۷۰ ساله بر اثر شدت جراحات وارده و خونریزی شدید جان باخته و پسر ۳۰ سالهاش پس از درگیری متواری شده است.
در ادامه جسد مقتول با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال داده شد و مأموران ردیابی و بازداشت نادر را در دستور کارشان قرار دادند و موفق شدند خیلی زود وی را دستگیر کنند.
نادر پس از انتقال به اداره آگاهی در ابتدا منکر قتل پدرش شد و سعی داشت با گمراه کردن مأموران خودش را تبرئه کند اما وقتی دید مدارک و شهادت مادرش اتهام او را اثبات میکند ناچار به اعتراف شد و گفت: چند سالی بود با پدرم درگیر بودم. او مدام تحقیرم میکرد. به خاطر اینکه با اعتقادات فرقه ای او مخالف بودم همیشه به من توهین میکرد و پیش دوست و فامیل و آشنا مرا بیاعتبار میکرد حتی یک بار قصد داشت خفهام کند و جانم را بگیرد.
در حالی که متهم انگیزه خود را از قتل پدرش بدرفتاری و تحقیر کردن عنوان کرده بود در مراحل بعدی بازجویی گفت: روز حادثه دوباره با هم بحث کردیم. او اصرار داشت باید مطابق فرقه انحرافی او رفتار کنم و من هم چون میدانستم اساس آن فرقه دروغ و ناراستی است زیر بار نرفتم. بارها گفته بودم نمی خواهم معتقد به فرقه انحرافی او باشم و می خواهم مسلمان شوم اما پدرم مخالفت جدی میکرد و روبهرویم میایستاد تا اینکه بحثمان به درگیری کشید و من هم از شدت عصبانیت چند ضربه چاقو به او زدم و از خانه بیرون رفتم.
از آنجایی که متهم در اظهاراتش به موضوعات مختلفی اشاره کرده بود و مأموران احتمال میدادند او در اعترافاتش ضد و نقیض گویی دارد با دستور قضایی وی را برای معاینات روانی به پزشکی قانونی معرفی کردند و کارشناسان این سازمان هم پس از معاینات لازم در گزارشی اعلام کردند: «نادر به اختلالات روانی مبتلا است و بررسی پزشکان نشان میدهد او در حین ارتکاب جرم مسئول اعمال خود نبوده است.»
پس از اعلام این گزارش، اولیایدم به آن اعتراض کردند و متهم برای انجام آزمایشهای دقیقتر به کمیسیون ۵ نفره پزشکی قانونی معرفی شد و اعضای این کمیسیون پس از بررسیهای لازم اعلام کردند: «نادر به بیماری روانی مبتلا است و برای مداوا باید در بیمارستان روانی بستری شود و تحت مداوا قرار گیرد.»
بدینترتیب وی تحت درمان قرار گرفت و چند ماه بعد پزشکان بیمارستان اعلام کردند متهم به بهبودی نسبی رسیده و میتواند ترخیص شود. به این ترتیب پرونده تکمیل و برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
در ابتدای جلسه وکیل اولیایدم از طرف دو دختر مقتول به جایگاه رفت و عنوان کرد: موکلان من درخواست قصاص برادرشان را دارند و حاضر به مصالحه نیستند.
بعد از آن مادر متهم به جایگاه رفت و گفت: همسرم مشکلات روانی داشت و رفتارش با فرزندانم خوب نبود و نادر درست میگوید پدرش با او بدرفتاری میکرد.
در ادامه متهم به جایگاه رفت و با تکرار اظهاراتش گفت: من در زمان بازجویی هم گفتم. میخواستم مسلمان شوم و پدرم اجازه نمیداد. آنقدر با خواسته قلبی من مخالفت کرد تا درگیری همیشگی ما منجر به ضرب و جرح و در نهایت قتل او شد. باور کنید قصدی برای کشتن پدرم نداشتم، آن روز حالم خوب نبود به همین خاطر چیزی به خاطر نمیآورم. حتی نمیدانم چند ضربه چاقو زدم و محل اصابت چاقو کجا بود.
نادر در جواب این پرسش که چرا در اظهاراتت دو انگیزه را برای قتل مطرح کردی گفت: همانطور که گفتم هم بدرفتاری میکرد و هم اختلافات دینی داشتیم.
قاضی پرسید: حالا که اینقدر تمایل به مسلمان شدن داشتی میتوانی نماز بخوانی؟
متهم جواب داد: آن زمان بلد نبودم اما حالا بلدم و در زندان هم همیشه در نماز جماعت شرکت میکنم.
نادر در جواب این پرسش قاضی که آیا مشکل روانی داری گفت: خیر. آن زمان هم گفتم که مشکلی ندارم اما با اصرار پزشکان به بیمارستان روانی منتقل شدم و در آنجا هم داروهایی به من میدادند که اصلاً حال خوبی نداشتم اما حالا حالم بهتر شده است. در این چند ماه که حالم بهتر شده خیلی سعی کردم با خواهرانم تماس بگیرم و رضایتشان را جلب کنم اما موفق نشدم.
پس از اظهارات متهم، وکیل او به جایگاه رفت و گفت: با توجه به مدارک پزشکی موکلم که خلاصهای از آن را طی صورتجلسهای به هیأت قضایی دادهام، از ۶ سال قبل مبتلا به بیماری روانی بوده است بنابراین از شما میخواهم هنگام صدور حکم این موضوع را در نظر داشته باشید. ضمن اینکه در گزارش پزشکی قانونی هم به صراحت آمده که موکلم در زمان ارتکاب جرم مسئول اعمال خود نبوده است. پس از پایان اظهارات وکیل متهم، قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
سرهنگ بهادر رزمجویی فرمانده انتظامی مهر در تشریح این خبر گفت: بیستم مهر امسال خبر قتل پیرزنی در خانهاش واقع در بخش اسیر شهرستان مهر به پلیس اعلام شد و بلافاصله موضوع بهصورت ویژه در دستور کارمأموران پلیس آگاهی قرار گرفت.
مأموران در نخستین تحقیقات دریافتند که فردی ناشناس از طریق دیوار وارد منزل پیرزن شده و پس از سرقت طلاها ضمن وارد کردن چند ضربه با سلاح سرد به دستان او، مقتول را با دست خفه کرده و متواری شده است.
فرمانده انتظامی مهر ادامه داد: تحقیقات تخصصی پلیس برای شناسایی عامل یا عاملان قتل بهصورت ویژه آغاز و سرانجام مشخص شد قاتل به یکی از شهرستانهای استان خراسان رضوی متواری شده است. مأموران با دریافت نیابت قضایی به محل اختفای متهم (شهرستان قوچان) عزیمت و با همکاری مأموران پلیس آگاهی آن شهرستان طی یک عملیات ضربتی قاتل ۵۴ ساله را دستگیر کردند.
فرمانده انتظامی مهر با اشاره به اینکه در تحقیقات تکمیلی متهم به جرم خود اعتراف و علت و انگیزه قتل را سرقت طلاهای مقتول عنوان کرد، افزود: در بازرسی از مخفیگاه قاتل ۱۱۰ گرم طلای مسروقه متعلق به مقتول کشف شد.
مرد خلافکار قاتل همسرش بود
مرد تبهکار که در اقدامی هولناک همسرش را در برازجان به قتل رسانده بود، در کمتر از ۲۴ ساعت دستگیر شد.
سرهنگ فرهاد آراوند فرمانده انتظامی شهرستان دشتستان اظهار کرد: در پی وقوع قتل عمد خانم ۳۸ سالهای در شهر برازجان، بررسی موضوع در دستور کار پلیس قرار گرفت و کارشناسان جنایی پلیس آگاهی درباره موضوع، تحقیقات گستردهای را شروع کردند.
کارآگاهان پلیس آگاهی با تحقیقات فنی و بررسی صحنه جرم، قاتل را که شوهر مقتول و از متهمان سابقهدار و حرفهای شهرستان است، شناسایی کردند.
فرمانده انتظامی شهرستان دشتستان گفت: با توجه به احتمال فرار متهم و خروج وی از استان و کشور با شناسایی مخفیگاه وی، با اشرافیت اطلاعاتی طی عملیاتی ضربتی و غافلگیرانه متهم دستگیر شد. در بازجوییهای صورت گرفته از متهم، وی علت درگیری و قتل را اختلافات و درگیریهای خانوادگی اعلام کرده است.
اغفال دختران با پول و خانه و ماشین
چهارمین جلسه دادگاه میلاد حاتمی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب به ریاست قاضی صلواتی برگزار شد.
به گزارش قوه قضائیه، صبح شنبه ۳۰ مهرماه چهارمین جلسه دادگاه متهم میلاد حاتمآبادی فراهانی معروف به «میلاد حاتمی» از گردانندگان سایتهای قمار و شرط بندی در خارج از کشور به ریاست قاضی صلواتی در شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی با حضور مستشار دادگاه، وکیل مدافع و نماینده دادستان برگزار شد.
ابتدای جلسه قاضی صلواتی خطاب به متهم بیان کرد: اتهامات شما (میلاد حاتمی) براساس کیفرخواست صادره افساد فیالارض از طریق اشاعه فساد بهصورت گسترده، اخلال در نظام پولی و ارزی از طریق خروج مبالغی از سیستم پولی کشور به مراکز قمار و تبدیل آن به ارز به خارج از کشور، دایر کردن مرکز قمار، تشویق به فساد با توجه به اقدامات مخرب در فضای مجازی و گسترش بیبندوباری، اقدامات ضد اخلاقی و ضدانسانی است.
در این جلسه دادگاه، به دستور قاضی صلواتی فیلمهایی منتشر شد که مضمون آن فعالیتهای مجرمانه و غیراخلاقی متهم در خارج از کشور بود که از اقداماتش فیلم تهیه و در صفحه مجازی اینستاگرام خود به اشتراک گذاشته بود. همچنین تصاویری از چالشهای غیر اخلاقی متهم در اینستاگرام، کلیپهای خودنمایی وی با استفاده از الفاظ رکیک و تشویق جوانان و نوجوانان به ثبتنام در سایتهای قمار به نمایش در آمد.
متهم در جلسه دادگاه گفت: تمامی موارد را قبول دارم و توضیحی ندارم.
در جلسه دادگاه، همچنین فیلمی منتشر شد که خانمی در آن عنوان کرد که میلاد، دختران را اغفال کرده و به بهانه دادن پول و خانه و ماشین از آنها میخواست تا به ترکیه بیایند.
این خانم گفت که میلاد به دایرکت (پیام خصوصی) خواهرم آمد و قصد داشت او را با وعده امکانات، پول و … فریب دهد که من خواهرم را از رفتن به ترکیه منصرف کردم.
در پایان چهارمین جلسه دادگاه، قاضی صلواتی اعلام کرد: تاریخ جلسه بعدی دادگاه اعلام خواهد شد.
آدم ربایی و سرقت به خاطر اجرای شرط پدرزن
به گزارش ایران، چند روز قبل یک پدر و پسر به اتهام ربودن یک پزشک جراح دستگیر شدند. صبح دیروز این پزشک که در اداره آگاهی به عنوان شاکی حضور داشت گفت: اواسط مرداد امسال سوار بر خودرو در حال تردد در منطقه سعادتآباد بودم که موتورسیکلتی با دو راکب راهم را سد کردند.
آنها لباس نظامی به تن داشته و مدارک ماشین را از من خواستند. بعد هم مدعی شدند که باید به همراه آنها به دایره هفتم اداره آگاهی بروم، چرا که از من شکایت شده است و برای یک سری تحقیقات باید به آنجا بروم.
او ادامه داد: مرد میانسال که لباس سرگردی به تن داشت، همراه من پشت فرمان خودروام نشست و بعد اسلحه را روی سرم گذاشت و دست و پا و دهانم را بست. سعی کرد با دستمالی که آغشته به داروی بیهوشی بود مرا بیهوش کند، اما من چون پزشک هستم میدانستم چه کار کنم که بیهوش نشوم و خودم را به بیهوشی زدم. آنها راهی خانهای در جنوب تهران شدند، حدود ساعت ۱۱ بود که به خانه رفتیم. ابتدا مرا به داخل یک انباری بردند و شروع به تهدید کردند.
سه ساعت بعد مرا با چشمهای بسته به یک آپارتمان بردند و داخل حمام انداختند. سه روز با چشم و دست و پای و بسته همانجا بودم. از من کارتهای بانکی و کلید خانهام را گرفتند. وسایل داخل خانهام را سرقت کرده و از کارتهای بانکیام نیز پول برداشت کردند.
او در خصوص رهاییاش از دست آدمربایان گفت: من تنها زندگی میکنم اما با ناپدید شدنم، مادرم با پلیس تماس گرفته بود و روز سوم ظاهراً متهمان تلفن همراه مرا روشن کرده بودند که از کلانتری با تلفن من تماس گرفتند. متهمان وقتی فهمیدند پلیس به دنبال من است، ترسیدند و مرا سوار بر خودروام، در نزدیکی خانهام رها کردند اما ماشینم را با خودشان بردند.
سرهنگ علی ولیپور گودرزی رئیس پلیس آگاهی پایتخت در خصوص این خبر گفت: با اعلام این خبر، به دستور بازپرس عظیم سهرابی، تحقیقات از سوی کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی آغاز شد. در نهایت موفق شدیم پدر و پسر را در دو عملیات همزمان در تهران و شمال، دستگیر کنیم. در بررسیهای صورت گرفته، راز آدمربایی دیگری در دو سال قبل نیز از سوی همین افراد برملا شد و تحقیقات در این زمینه ادامه دارد.
تأمین مخارج سنگین عروسی
پدر و پسر پس از دستگیری و زمانی که در مقابل افسر پروندهشان در اداره پنجم پلیس آگاهی قرار گرفتند، به آدمربایی دیگری در سال ۹۹ اعتراف کردند. پسر ۳۲ ساله که طراح و عامل اصلی این آدمربایی است و فوقلیسانس آی تی دارد درباره انگیزهاش از این جرایم گفت: وقتی با دختر مورد علاقهام نامزد کردم، پدرش گفت باید خانه بگیری و ۸ قلم جهیزیه را هم بخری. من اشتباه بزرگی که کردم این بود که ۲۰۰ میلیون تومان نزول گرفتم. باید هر سه ماه ۱۷ میلیون تومان بهره پول میدادم و بعد از ۶ ماه هم اصل پول را پرداخت میکردم. در کنار این پول ۱۰۰ میلیون تومان هم وام گرفتم که مشکل را بیشتر کرد. پول نزول بدبختم کرده بود و من باید این بدهیها را میدادم.
نقشه آدمربایی را از کی طراحی کردی؟
مدتی قبل یک فیلم در اینستاگرام دیدم که پدر و پسری با همین شیوه اخاذی میکردند، من هم از آن یاد گرفتم و لباس درجه سرگردی برای پدرم خریدم و سوار بر موتورسیکلت در خیابانها پرسه میزدیم. تا اینکه دکتر از یک ساندویچی بیرون آمد و سوار بر خودروی گرانقیمتش شد.
میدانستی شاکی، دکتر است؟
زمانی که خودمان را به عنوان مأمور معرفی کردیم و کارت شناساییاش را گرفتیم متوجه شدیم دکتر است.
از اینکه به خاطر آدمربایی دستگیر شوید، هراس نداشتید؟
دیگر برای من هیچ چیز مهم نبود. حدود ۳۰۰ میلیون تومان بدهی داشتم و باید آن را پرداخت میکردم. نزدیک ۲۰۰ میلیون تومان را موفق شدیم با ربودن دکتر به دست بیاوریم.
چرا شرط پدرزنت را پذیرفتی؟
من عاشق همسرم بودم به من گفتند اگر شروط ما را انجام ندهی به تو دختر نمیدهیم. من هم مجبور شدم بپذیرم.
در سالن غذاخوری دانشگاه شریف چه گذشت؟
هیئت رئیسه دانشگاه صنعتی شریف از کمیته انضباطی این دانشگاه درخواست کرد از تمام ظرفیتهای قانونی برای جلوگیری از تکرار رفتارهای دور از شأن دانشگاه استفاده کند.
به گزارش همشهریآنلاین، هیئت رئیسه دانشگاه صنعتی شریف با صدور اطلاعیهای به اتفاقات روز گذشته این دانشگاه واکنش نشان داد.
در این اطلاعیه آمده است:
ضمن تشکر از دانشجویان فهیم دانشگاه، که همراهی و همیاری بسیار خوبی در حفظ نظم و امنیت دانشگاه دارند، به استحضار میرساند، با توجه به اتفاقات ناشایست رخداده در روز یکشنبه اول آبان ۱۴۰۱ در دانشگاه صنعتی شریف، که عدهای دانشجوی قانونشکن به تخریب و هنجارشکنی در دانشگاه پرداختند، هیئت رئیسه دانشگاه رفتارهای دور از شأن محیط دانشگاه را قویاً محکوم میکند و بهمنظور استمرار فعالیتهای آموزشی و پژوهشی، تصمیمات زیر را اعلام مینماید:
۱.با توجه به صدمات وارده به سالن غذاخوری البرز متأسفانه امکان صرف غذا در داخل سالن وجود ندارد و تا زمان انجام و اتمام تعمیرات و اطمینان از فراهم شدن فضای آرامش، غذا بهصورت بستهبندیشده در ضلع جنوبی سلف تحویل دانشجویان خواهد شد.
۲. چنانچه مشخص شود افرادی به ضربوشتم و یا فحاشی پرداخته و موجب جراحت دیگران شدهاند، موقتاً ورود آنها به دانشگاه ممنوع شده و در اولین فرصت به کمیته انضباطی معرفی خواهند شد.
۳. بهمنظور ایجاد و حفظ آرامش در دانشگاه، دانشجویانی که در ارزیابی اولیه انجامشده، نقش کلیدی در ایجاد ناآرامی داشتهاند تا اطلاع ثانوی اجازه ورود به دانشگاه را نخواهند داشت.
هیئت رئیسه دانشگاه ضمن تأکید بر حفظ آرامش و استقبال از فعالیتهای قانونمند و برگزاری برنامههای دارای مجوز، تکرار هرگونه رفتارهای دور از شأن دانشگاه را مردود دانسته و از کمیته انضباطی میخواهد که از تمام ظرفیتهای قانونی خود همچون تعلیق، اخراج و… برای برخورد با این موارد استفاده کند.