حوادث/ خودســوزی پسر جان مادرش و یک کارگر را گرفت/ تلاش خانواده یک زندانی برای آزادی هم سلولی / ۲ سانحه رانندگی مرگبار برای خانم دکتر و پرستار جوان/

خودســوزی پسر جان مادرش و یک کارگر را گرفت

گروه حوادث: مرد جوانی که بعد از درگیری با برادرش اقدام به خودسوزی کرده بود باعث مرگ مادرش و یک کارگر گچکار شد.
به گزارش ایلنا، حدود یک هفته قبل مردی ۳۷ ساله در تالش که با برادرش اختلاف خانوادگی داشت با او درگیر شد و سپس در اقدامی هولناک وارد حمام خانه شد و با ریختن بنزین خودسوزی کرد.
در همین هنگام مادرش که شاهد ماجرا بود شروع به داد و فریاد کرد و در حالی که از کارگری ۳۱ ساله که در منزلشان گچکاری می‌کرد کمک می‌خواست، همراه کارگر برای کمک به پسرش وارد حمام شدند اما ناگهان آبگرمکنی که در حمام بود منفجر شد و مادر و کارگر گچکار هم دچار سوختگی شدید شدند.
با اعلام موضوع به آتش‌نشانی و اورژانس هر ۳ نفر به سرعت با آمبولانس بخش اورژانس بیمارستان نورانی تالش به بیمارستان تخصصی سوانح و سوختگی ولایت رشت منتقل شدند تا تحت درمان قرار بگیرند اما مرد جوان که اقدام به خودسوزی کرده بود صبح روز بعد از حادثه جان خود را از دست داد. مادر وی و مرد گچکار نیز که دچار سوختگی ۹۲ درصدی شده بودند با وجود تلاش پزشکان یک هفته بعد از حادثه جان خود را از دست دادند.
کارگر گچکار، پدر یک دختر۹ ساله و یک پسر ۱۴ ساله بود که برای کمک به این خانواده جان خود را از دست داد.

 

 

 

۲ سانحه رانندگی مرگبار برای خانم دکتر و پرستار جوان

همزمان با فوت خانم دکتر متخصص جراحی عمومی و یک خانم پرستار در ۲ پرونده جداگانه در حالی که رسانه های معاند علت فوت آنها را کشته شدن در اغتشاشات اعلام کرده بودند اما بررسی ها نشان داد آنها در سانحه رانندگی جان باخته اند.
مرگ خانم دکتر در تصادف
همزمان با مرگ یک خانم پزشک، مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور علت مرگ را سانحه رانندگی اعلام کرد.
دکتر رضا لاری پور، مدیر روابط عمومی سازمان نظام پزشکی کل کشور در این باره گفت: دکتر پریسا بهمنی متخصص جراحی عمومی بر اثر تصادف جان باخته است و خبر کشته شدن وی توسط مأموران امنیتی صحت ندارد. دکتر بهمنی عضو سازمان نظام پزشکی زنجان بود و بر اساس اظهارات سازمان نظام پزشکی شعبه زنجان، وی در سانحه رانندگی جان خود را از دست داده و مراسم خاکسپاری این مرحومه نیز برگزار شد.
وی تأکید کرد: البته پزشکی قانونی در حال بررسی مرگ دکتر بهمنی است و بزودی نتیجه آن در رسانه‌ها نیز اعلام می‌شود.
لاری‌پور، برخی شایعات در مورد اینکه دکتر بهمنی روز چهارم آبان در تجمع پزشکان در مقابل ساختمان نظام پزشکی تهران و در حمله مأموران حکومت تیر خورده و در نتیجه کشته شده است، کذب دانست و آن را تأیید نکرد.
علت فوت پرستار گیلانی
از سوی دیگر دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان گیلان علت مرگ پرستار گیلانی را تصادف رانندگی اعلام کرد.
سید مهدی فلاح میری، دادستان عمومی وانقلاب مرکز استان گیلان درمورد فوت مائده جوانفر در شهرستان رشت، اظهار کرد: این خانم پرستار شاغل در گیلان بوده که در اثر تصادف در اتوبان رشت به قزوین جان خود را از دست داده است و فوت وی هیچ ارتباطی با تجمعات و اغتشاشات اخیر ندارد و شایعه کشته شدن وی مانور دشمن برای انحراف اذهان عمومی و فضا‌سازی منفی است.همچنین، طبق گزارش پلیس راهور افسر کارشناس علت فوت را ناتوانی در کنترل وسیله نقلیه ناشی از تخطی از سرعت مطمئنه برابر ماده ۱۲۹ آیین نامه راهور تشخیص داده که مصدوم پس از انتقال به بیمارستان شهید رجایی قزوین به علت شدت جراحات وارده فوت کرد.
این در حالی است که رسانه‌های ضد انقلاب مدعی شده‌اند، دختر پرستاری به نام مائده جوانفر در اغتشاشات کشته شده است.
اسماعیل جوانفر پدر مائده نیز گفت: دخترم در حادثه رانندگی جان باخت نه در اغتشاشات اخیر رشت که رسانه‌های بیگانه آن را اعلام می‌کنند. او پرستار بیمارستانی در رشت بود و به‌صورت اورژانسی کار می‌کرد و قبل از این اتفاق حتی به شهر لاهیجان برای احیای بیماری رفته بود و روز حادثه در گردنه کوهین استان قزوین به رشت به‌دلیل خستگی تصادف کرد که بعد از انتقال وی به بیمارستان قزوین فوت شد.
وی خبرهای فضای مجازی که مرگ او را به خاطر درگیری با مأموران در رشت بیان می‌کنند تکذیب کرد و گفت: دخترم مائده در درگیری‌های اخیر به هیچ عنوان حاضر نشد و ایشان جزو پرستارانی محسوب می‌شد که در دوران کرونا فعالیت‌های فداکارانه‌ای داشتند.
پدر مائده در ادامه گفت: حتی در مراسم خاکسپاری دخترم، یک جوان ناشناس عکسی از ایشان را که شخصی و در‌شأن دخترم نبود از رشت به همراه خود آورده بود و به‌دنبال برهم زدن مراسم بود که همسرم، (مادر مائده) با ناراحتی عکس دخترم را از ایشان گرفت.
وی تصریح کرد: در مراسم خاکسپاری دخترم یک دختر جوان ناشناس نیزشروع به دادن شعار کرد که با برخورد از سوی خانواده، محل خاکسپاری را ترک کرد.

تلاش خانواده یک زندانی برای آزادی هم سلولی

 دانشجوی دکترا که به اتهام قتل دوستش به زندان افتاده بود زمانی که متوجه شد هم سلولی‌اش می‌تواند با پرداخت ۲۳۳ میلیون تومان از زندان آزاد شود، از مادرش خواست تا با تهیه این پول مقدمات آزادی او را فراهم کند.
به گزارش «ایران»، زن جوانی هفته گذشته در حالی که برگه‌ای به‌دست داشت وارد شعبه سوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران شد و در مقابل دادیار حسین گودرزی قرار گرفت. این اولین باری نبود که به دادسرا می‌آمد، اما این بار با دفعات قبل فرق داشت. آمده بود تا با پرداخت دیه هم سلولی پسرش را آزاد کند. پسرش سامان، دانشجوی نخبه مقطع دکترای یکی از دانشگاه‌های دولتی ایران بوده که خرداد سال ۹۹ به اتهام قتل دوستش بازداشت شد. پسر جوان به بازپرس جنایی گفته بود از دوران دبیرستان زیاد به آزمایشگاه می‌رفته و محلول‌های شیمیایی را با هم ترکیب می‌کرده بعد از مدت‌ها با ترکیب مواد به یک محلول شیمیایی رسیده که اعتیادآور بود و خودش از آن استفاده می‌کرد. آخرین‌بار هم آن را با آبمیوه مخلوط کرده و در یخچال خانه گذاشته بود اما دوستش شهاب که مهمان خانه‌اش بوده ناغافل آن را سر کشیده و حالش بد شده و سپس فوت کرده است.
سامان به اتهام قتل عمدی محاکمه شد اما قضات دادگاه با توجه به مدارک موجود در پرونده او را از اتهام قتل عمدی تبرئه و به‌دلیل قتل شبه‌عمد به پرداخت دیه محکوم کردند.
با صدور رأی از سوی دادگاه کیفری یک استان تهران، اولیای دم به حکم اعتراض داده و پرونده به دیوان عالی کشور ارسال شد. قضات دیوان عالی با اعتراض اولیای دم، با اعلام نقص در حکم پرونده را برای رسیدگی دوباره به دادگاه بازگرداندند. در ادامه بررسی‌ها، این بار قضات دادگاه حکم بر قتل عمد سامان دادند. اما او به رأی اعتراض کرد و پرونده باردیگر به دیوان عالی کشور رفت. در این مدت، سامان که در زندان رجایی شهر به سر می‌برد با مرد ۵۱ ساله‌ای به نام خسرو که چوپان بود آشنا شد. خسرو هم سلولی سامان بود که از ۹ دی سال ۸۹ به زندان افتاده است. خسرو تعریف کرده بود که دخترش به خاطر اختلاف با همسرش به خانه وی رفته بود اما از سویی داماد خسرو به نام میثم و خانواده‌اش مدام او را تهدید می‌کردند که باید دخترش را به خانه آنها برگرداند و جواب خسرو این بود که از راه قانونی وارد عمل شوید.
دفاع مشروع
در این میان اما یک شب دو برادر میثم در حالی که چوب و چاقو به‌دست داشتند راهی خانه خسرو در آبسرد دماوند شدند. آنها قبل از ورود به خانه برق را قطع کردند و با خسرو درگیر شدند. مرد میانسال هم در این درگیری برای دفاع از خود و خانواده‌اش دست به چاقو شد. این درگیری با مرگ یکی از برادران میثم و قطع نخاع برادر دیگرش پایان یافت.
مرد چوپان بلافاصله بازداشت شد اما قضات دادگاه کیفری باتوجه به مدارک موجود در صحنه؛ قطع شدن برق توسط مقتول و برادرش، دفاع خسرو از خانواده‌اش، حکم را دفاع مشروع اعلام کردند. بدین ترتیب مرد میانسال به پرداخت دیه مقتول و ۱۰ سال حبس و به یک میلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان (به مبلغ دیه امسال) و ۵ سال حبس در حق برادر میثم که قطع نخاع شده بود، محکوم شد.
کمک برای نجات هم سلولی
پس از چند سال همسر و دختر مقتول از سهم دیه خود گذشت کردند اما مادر مقتول همچنان خواهان دریافت سهم دیه خود بود. سهمی که طبق محاسبات سالانه ۱۳۳ میلیون تومان بود. از طرفی خسرو در مورد پرداخت دیه مردی که دچار قطع نخاع شده بود درخواست اعسار داد و دادگاه این مبلغ را تقسیط کرده اما خسرو باید ۱۰۰ میلیون تومان در ابتدا پرداخت می‌کرد. بدین ترتیب با گذشت بیش از ۱۰ سال از جنایت و تحمل سال‌های حبسی که دادگاه برای خسرو در نظر گرفته بود، مرد میانسال باید از زندان آزاد می‌شد. اما چون توانایی پرداخت ۲۳۳ میلیون تومان، مبلغ دیه مادرمقتول و مردی را که قطع نخاع شده بود نداشت، همچنان در زندان به سر می‌برد.سامان وقتی از داستان زندگی هم سلولی‌اش با خبر شد و شرط آزادی او از زندان پس از ۱۲ سال را ۲۳۳ میلیون تومان می‌دید، ماجرا را با مادرش در میان گذاشت تا برای مرد زندانی کاری انجام دهد. زن میانسال نیز با کمک نیکوکاران، این مبلغ را فراهم کرده و با پرداخت آن، مقدمات آزادی هم سلولی پسرش را فراهم کرد.
آزادی بعد از ۱۲ سال
زن میانسال به خبرنگار «ایران» گفت: زمانی که پسرم با من تماس گرفت و از من خواست اگر می‌توانم این مبلغ را فراهم کنم، ماجرا را به دوست و آشنا گفتم. من دو پسر دارم و پسر دیگرم هم مثل سامان نخبه است و در یک شرکت کار می‌کند. با کمک او این مبلغ را فراهم کردیم و حالا اینجا آمده‌ام تا فیش‌های واریزی را بدهم تا خسرو آزاد شود.
او ادامه داد: فقط برای رضای خدا این کار را انجام دادم و امیدوارم خداوند به پسر خودم هم کمک کند تا آزاد شود. به من اجازه دیدن خسرو را نمی‌دهند، اما دوست دارم بعد از آزادی او را ببینم. دوست دارم خوشحالی را در چهره انسان‌ها ببینم. ما بعد از آزادی هم خسرو را رها نمی‌کنیم. چون مدت زیادی است که در زندان بوده است، پولی د ر اختیارش قرار می‌دهیم تا کمک خرجش باشد. شوهرم نیز قرار است او را به شرکتش ببرد تا در آنجا مشغول به کار شود. امیدوارم خداوند دل مرا هم شاد کند و پسرم آزاد شود.بدین ترتیب با پرداخت دیه از سوی زن میانسال، خسرو بعد از ۱۲ سال حبس روز پنجشنبه گذشته از زندان آزاد شد.

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*