۴ زن و مرد که با تشکیل یک باند نوزادان را از خانواده‌های فقیر خریده و در تهران با مبالغ بالایی می‌فروختند از سوی پلیس البرز دستگیر شدند.

به گزارش خراسان، سردار عباسعلی محمدیان فرمانده انتظامی البرز در تشریح فعالیت این باند گفت: از مدتی قبل گزارش‌هایی مبنی بر فعالیت یک باند در زمینه خرید نوزادان از خانواده‌های بی‌بضاعت در استان البرز به پلیس داده شد.

با شروع تحقیقات و با پیگیری‌های پلیس اطلاعات و امنیت این استان مشخص شد که دو زن در نظرآباد البرز بعد از شناسایی خانواده‌های مستمند فرزند آنها را خریده و اقدام به جعل گواهی تولد در بیمارستان کرده و این کودکان را با قیمت بالایی به متقاضیان در تهران می‌فروختند.

وی خاطرنشان کرد: در این زمینه دو خانم به عنوان رابط خریدار، یک جاعل و یک نفر به عنوان سردسته باند در استان‌های البرز و تهران شناسایی شدند که نسبت به دستگیری آنها اقدام شد.

محمدیان با بیان اینکه اعضای این باند تاکنون ۹ نوزاد خریده بودند، گفت: این نوزادان در شهر تهران به فروش رسیده بودند. متهمان تحویل مراجع قانونی و با صدور قرار مناسب راهی زندان شدند.

به گزارش ایران، ۱۲ مرداد امسال زن جوانی با پلیس تماس گرفت و از سرقت خانه‌اش خبر داد. پس از این تماس بلافاصله تحقیقات کارآگاهان اداره پنجم پلیس آگاهی پایتخت آغاز و در تحقیقات اولیه و بازرسی از خانه ویلایی مشخص شد سرقت به شیوه تخریب در ورودی صورت گرفته و ۲۰۰ میلیون تومان طلا به سرقت رفته است.

کارآگاهان در بررسی خانه اثر انگشتی به دست آوردند که در سیستم پلیس نشان می‌داد متعلق به سارق سابقه‌داری به نام ارشیا است. متهمی که چندین‌بار به اتهام سرقت لوازم داخل خودرو بازداشت شده بود.

خالکوبی و رد چاقو

با شناسایی هویت سارق مأموران به سراغ ارشیا رفتند اما متهم مخفیگاهش را تغییر داده بود. در ادامه تحقیقات مرد ورزشکاری با پلیس تماس گرفت و از سرقت ۳۰۰ میلیون تومانی اموال خانه‌اش خبر داد و گفت: من قهرمان سابق بوکس کشور هستم. امروز برای انجام کاری خانه را ترک کرده بودم اما زمانی که به خانه برگشتم با در ورودی خانه که تخریب شده بود مواجه شدم بعد از اینکه داخل خانه رفتم متوجه شدم سارقان حدود ۳۰۰ میلیون تومان طلا سرقت کرده‌اند.

در بازبینی فیلم دوربین‌های مداربسته محل سرقت این بار تصویر سارق به دست آمد.گرچه متهم صورتش را پوشانده بود اما قسمتی از گردن او که تصویر خالکوبی خاصی داشت و اثر زخم چاقو روی گردنش دیده می‌شد‌ در فیلم نمایان بود. با توجه به شیوه و شگرد سرقت، این احتمال مطرح شد که سرقت‌ها توسط ارشیا انجام شده و این فرضیه زمانی تأیید شد که تصویر متهم مورد بررسی قرار گرفت و خالکوبی و رد چاقوی روی گردن ارشیا نیز دیده شد.

بدین‌ترتیب تلاش برای دستگیری سارق ادامه داشت تا اینکه کارآگاهان پلیس موفق شدند او را شناسایی و دستگیر کنند. متهم که ابتدا منکر سرقت‌ها بود زمانی که با مدارک پلیسی مواجه شد به سرقت‌های سریالی خانه‌های غرب تهران با همدستی پسر جوانی اعتراف کرد. با اعتراف ارشیا، به دستور بازپرس شعبه دوم دادسرای ویژه سرقت او در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داده شد. تحقیقات در رابطه با جرایم احتمالی متهم جوان و دستگیری همدستش ادامه دارد.

گفت‌وگو با سارق عنکبوتی

شیوه سرقت‌هایت به چه شکل بود؟

با همدستم در خیابان‌ها پرسه می‌زدیم و خانه‌هایی را که چراغشان خاموش بود انتخاب می‌کردیم. همدستم نقش زاغزن را داشت و من با تخریب قفل در ورودی وارد خانه‌ها شده و سرقت را انجام می‌دادم.

چه وسایلی را سرقت می‌کردی؟

تخصص من سرقت طلاست، به غیر از طلا هیچ چیز دیگری سرقت نمی کردم چون سبک است و راحت حمل می‌شود و بازار خریدش هم بهتر است.

خانه‌های محل سرقت در طبقات بالا بوده چطور به آنجا می‌رفتی؟

من از دیوار راست بالا می‌روم. خودم را از دیوار طبقه پایین مثل عنکبوت به طبقه بالا می‌رساندم و حدود یک یا دو متری را هم می‌توانم بپرم.

مواد هم مصرف می‌کنی؟

اگر مواد مصرف نکنم که نمی توانم سرقت کنم. من قبل از هر سرقت قرص‌های توهم‌زا مصرف می‌کنم، با خوردن قرص‌ها سرعت عملم بیشتر می‌شود. اصلاً بالا رفتن از بالکن‌ها و پریدن مثل عنکبوت به خاطر مصرف این قرص‌ها است که سرعت عمل را زیاد می‌کند.

با طلاهای سرقتی چه می‌کردی؟

سهم همدستم را می‌ دادم و بقیه را می‌فروختم و خرج مواد و لباس می‌کردم. گاهی هم خودروهای لاکچری اجاره می‌کردم و در خیابان با آن می‌گشتم.

سابقه داری؟

چندین بار به خاطر سرقت منزل و لوازم داخل خودرو بازداشت شده‌ام و آخرین بار هم سه ماه قبل بود که از زندان آزاد شدم.

زن و مرد جوانی که از یکسال قبل به اتهام قتل بازداشت شده‌اند گرچه همچنان منکر جنایت هستند اما بازپرس جنایی در تحقیقات بیش از ۳۰ دلیل به دست آورده که نشان می‌‌دهد آنها متهمان اصلی پرونده هستند.

به گزارش ایران، صبح روز پنجشنبه هشتم مهر سال گذشته، جسد مرد جوانی در حاشیه یکی از بزرگراه‌های جنوب تهران کشف شد و موضوع به پلیس و بازپرس محمدتقی شعبانی اعلام شد.

با حضور تیم جنایی، در تحقیقات میدانی خیلی زود هویت مقتول که مردی افغانستانی به نام نظیر بود، برملا شد. تحقیقات نشان می‌‌داد نظیر شب قبل و با ضربات متعدد چاقو به قتل رسیده است.

در نخستین گام کارآگاهان جنایی به سراغ فرح همسر مقتول رفتند که زن جوان مدعی شد: شب قبل یکی از بستگانم به نام حفیظ مهمان خانه ما بود که آخر شب از ما خداحافظی کرد و رفت. همان لحظه تلفن همراه شوهرم زنگ خورد و متوجه شدم پشت خط یک زن است که با شوهرم حرف می‌زند. او ابتدا آرام حرف می‌زد، اما دقایقی بعد صدای شوهرم بلند شد و معلوم بود که با او در حال مشاجره لفظی است.

شوهرم تلفن همراهش را قطع کرد و پشت سر مهمان‌مان از خانه بیرون رفت و دیگر از او خبری نداشتم تا اینکه الان متوجه شدم به قتل رسیده‌ است. شوهرم مدتی بود با زنی به صورت مخفیانه در ارتباط بود که احتمال می‌دهم از طرف بستگان همان زن به قتل رسیده است.

در ادامه مرد جوانی که شب حادثه در خانه مقتول مهمان بود نیز احضار و از وی تحقیق شد. گرچه همسر و مهمان خانه مقتول سعی داشتند که خود را از جنایت بی خبر نشان دهند اما تناقض‌گویی آنها و مدارکی که در تحقیقات به دست آمد، انگشت اتهام را به سمت آنها گرفت و به دستور بازپرس جنایی، آنها به اتهام مشارکت در قتل بازداشت شدند.

دلایلی برای اثبات جرم

از طرفی خانواده مقتول نیز در تحقیقات از عروس‌شان شکایت کرده و مدعی شدند که با پسرشان اختلاف زیادی داشته و این اختلاف به خاطر سوء ظن پسرشان به فرح بوده است.

گرچه متهمان زمانی که در مقابل بازپرس جنایی قرار گرفتند همچنان منکر دخالت در قتل بودند اما بیش از ۳۰ دلیل از سوی بازپرس جنایی به دست آمده که نشان می‌‌دهد این زن و مرد جوان در این جنایت دست داشته‌اند.

به عنوان مثال پسر نوجوان مقتول زمانی که در تحقیقات مقابل بازپرس جنایی قرار گرفت، مدعی شد: شب حادثه مادرم، من و دو خواهرم را به بهانه خرید از خانه بیرون فرستاد. زمانی که برگشتم از پدرم خبری نبود و او در حال شست‌وشوی فرش مقابل آشپزخانه بود که روی آن خون ریخته بود.

با این اظهارات، تیم تشخیص هویت راهی خانه مقتول شده و با محلول آشکارسازی اقدام به نمونه‌برداری از لکه خون‌های روی فرش کردند. لکه خونی‌هایی که در آزمایشات جنایی و تطبیق آزمایش دی ان ای متعلق به مقتول بود.

همچنین فرح در بازداشتگاه برای یکی از متهمان بازداشت شده از قتل همسرش پرده برداشته و به او گفته بود: با شوهرم اختلاف شدید داشتم و او مرا اذیت می‌‌کرد. به همین دلیل به او قرص بیهوشی دادم و زمانی که نیمه هوش شد، حفیظ و دوستانش وارد خانه شدند تا او را با خودشان ببرند. حتی شوهرم با آنها درگیر و زخمی شد.

از دیگر دلایلی که بازپرس جنایی را به دست داشتن این زن و مرد در قتل مطمئن‌تر کرد، این بود که زن جوان مدتی قبل از این قتل به همسرش پیام داده و مدعی شده بود که تو را از زندگی‌ام بیرون می‌‌کنم و بارها عوارض قرص‌های خواب‌آور را در فضای مجازی بررسی کرده بود و آثار قرص‌ها در آزمایشات سم‌شناسی در خون مقتول نیز موجود بود.

با گذشت ۱۳ ماه از بازداشت فرح و مرد مهمان، آخرین دفاع از دو متهم به اتهام مشارکت در قتل صورت گرفت و با کنار هم قرار دادن این مدارک و شواهد، گرچه متهمان منکر قتل هستند، اما ادله‌موجود مهر تأیید بر قاتل بودن آنها می‌‌زند.