جنــایت پایان یک رابطه پنهانی
به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از تابستان سال گذشته با گزارش ناپدید شدن دختر جوانی به نام سولماز آغاز شد. وقتی مأموران به تحقیق از مادر این دختر که گزارش ناپدید شدن او را داده بود پرداختند وی در حالی که بسیار نگران حال دخترش بود در تشریح ماجرا به مأموران گفت: سولماز ۳۳ سال دارد. او ۴ سال قبل پس از طلاق آپارتمانی را در محدوده خیابان دماوند اجاره کرده بود و به تنهایی زندگی میکرد. من تقریباً هر روز با دخترم در تماس بودم و سعی میکردم هفتهای چند بار به او سر بزنم. اما چند روزی است که تلفن همراهش خاموش شده و وقتی هم به خانهاش رفتم در را باز نکرد. از همسایهها سراغش را گرفتم همه عنوان کردند که چند روزی است او را ندیدهاند. به همین خاطر نگرانم که برایش اتفاقی افتاده باشد.
پس از اظهارات زن میانسال مأموران با حکم قضایی وارد خانه سولماز شدند و در همان بدو ورود با جسد خونین او که با ضربههای متعدد چاقو به قتل رسیده بود مواجه شدند. بررسیهای اولیه نشان میداد وی از سوی فردی آشنا به قتل رسیده است و آثار درگیری و به همریختگی یا ورود فردی غریبه دیده نشد. بدین ترتیب جسد زن جوان به پزشکی قانونی منتقل شد و مأموران شناسایی عامل قتل را در دستور کارشان قرار دادند.
بررسی مکالمههای سولماز و آخرین تماسهای او نخستین مرحله از تحقیقات مأموران بود که پلیس را به چند قدمی قاتل رساند. به طوریکه مشخص شد سولماز مدتی با مرد متأهلی به نام اردلان در ارتباط بوده است. در ادامه مأموران اردلان را شناسایی و او را دستگیر کردند که وی در همان مراحل اولیه بازجویی به قتل سولماز اعتراف کرد و درباره انگیزهاش از قتل گفت: من و سولماز چند ماهی بود که باهم در ارتباط بودیم. روز حادثه به خانهاش رفته بودم که سر پول با هم بحثمان شد و درگیر شدیم و من هم از شدت عصبانیت به او چند ضربه چاقو زدم و از خانهاش فرار کردم.
پس از اعترافات صریح متهم، بازسازی صحنه جرم، گزارش پزشکی قانونی و تکمیل تحقیقات توسط پلیس و صدور کیفرخواست قتل عمد، پرونده برای رسیدگی به شعبه دهم دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد.
انکار قتل در دادگاه
در ابتدای جلسه محاکمه اولیایدم برای متهم درخواست قصاص کردند.
پس از آن متهم به جایگاه رفت و با انکار قتل گفت: چند سال قبل ازدواج کردم اما هیچگاه رابطه خوبی با همسرم نداشتم تا اینکه چند ماه پیش از فوت سولماز با او آشنا شدم و ارتباط مان خوب بود اما همیشه در خیابان همدیگر را ملاقات میکردیم.
بارها سولماز از من خواسته بود که به خانهاش بروم اما من تمایلی نداشتم تا اینکه روز آخر باهم بیرون رفتیم و او بازهم اصرار کرد که به خانهاش برویم و در نهایت به خاطر اصرارهای او قبول کردم و رفتم اما وقتی خواستم از خانهاش بیرون بیایم از من خواست تا مبلغی پول به او بدهم.
وی افزود: چون پول زیادی میخواست
گفتم که نمیتوانم پرداخت کنم.
حتی گفتم در حسابم هم پولی ندارم که پرداخت کنم ولی به یکباره سولماز عصبانی شد و تهدیدم کرد که اگر پول را ندهم فریاد میزند و آبرویم را میبرد و همسایهها را به خانهاش میکشاند.
من سعی کردم او را آرام کنم ولی سولماز دست بردار نبود و بازهم تهدیداتش را بیشتر کرد و گفت به همسرت میگویم که با من در ارتباط بودی. وقتی فکر کردم که اگر همسرم بفهمد چه اتفاقی میافتد به یکباره عصبانی شدم و کنترلم را از دست دادم و در همین حین چشمم به کارد میوهخوری که روی میز بود افتاد . آن را برداشتم و دو ضربه به صورت و بدنش زدم و بسرعت از خانهاش بیرون آمدم.
متهم در پاسخ به سؤال قاضی که اگر شما تنها دو ضربه به او زدی چرا در گزارش پزشکی قانونی ذکر شده که مقتول به دلیل ضربات متعدد جسم نوک تیز و خونریزی ناشی از آن فوت کرده، گفت: من غیر از دو ضربه که به صورت و کتف سولماز زدم ضربه دیگری نزدم و تعجب میکنم که چرا در گزارش عنوان شده که ضربات متعدد بوده است. من حتی زمانی که از خانه سولماز خارج میشدم او نفس میکشید. بنابراین اتهام قتل را قبول ندارم. شاید بعد از خروج من فرد دیگری وارد خانه سولماز شده و او را کشته است.
پس از اظهارات متهم و وکیل وی قضات برای صدور حکم وارد شور شدند.
نقش رمزآلود یک زن در باند تبهکاران!
اعضای یک باند حرفه ای سرقت که با شگردی خاص به خودروهای شهروندان دستبرد می زدند در حالی با تلاش کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد دستگیر شدند که نقش رمزآلود یک زن در باند تبهکاران، تحقیقات این پرونده را وارد مرحله جدیدی کرده است.
به گزارش خراسان، ماجرای دزدان حرفه ای که بخشی از شهر را به هم ریخته بودند، هنگامی در مشهد لو رفت که تماس های مال باختگان با پلیس ۱۱۰، مبنی بر دستبرد به محتویات و قطعات خودروهای پارک شده در منطقه کوهسنگی رو به فزونی گذاشت. روند صعودی سرقت ها که گاهی به چند ساعت می رسید، موجب ورود فرمانده انتظامی مشهد به ماجرای مذکور شد و بدین ترتیب با صدور دستورات ویژه ای از سوی سرهنگ احمد نگهبان، گروهی از نیروهای کلانتری جهاد، ماموریت یافتند تا تحقیقات گسترده ای را در این باره آغاز کنند. با این فرمان انتظامی، نیروهای گشت نامحسوس وارد عمل شدند و مناطق احتمالی تردد سارقان را زیر چتر اطلاعاتی گرفتند.
حدود ساعت ۹ صبح اول شهریور بود که تماس یک مال باخته دیگر در اطراف کوهسنگی مشهد با پلیس ۱۱۰، نیروهای گشت را به تکاپو انداخت و آن ها بی درنگ خیابان های اطراف را به قرق خود درآوردند و هر گونه خودروی مشکوکی را زیر نظر گرفتند چرا که بررسی های مقدماتی و کارشناسی های پلیسی نشان می داد که دزدان حرفه ای از خودروهایی با پلاک جعلی برای دستبرد به اموال مردم استفاده می کنند. طولی نکشید که عبور یک دستگاه پژو پارس سفیدرنگ با شماره پلاک هایی مشکوک، از مقابل چشمان تیزبین نیروهای گشت، آن ها را وارد عملیاتی حساس کرد. استعلام شماره پلاک از مرکز فرماندهی پلیس، هنگام تعقیب نامحسوس خودرو، حکایت از آن داشت که خودروی مذکور سرقتی است.
بنابراین عملیات «شکار تبهکاران» رنگ آشکار به خود گرفت و نیروهای انتظامی به راننده پژو پارس فرمان «ایست» دادند اما دو سرنشین دیگر، راننده را ترغیب به فرار کردند. چند لحظه بعد، راننده تبهکاران پدال گاز را فشرد و این گونه تعقیب و گریز در خیابان های اطراف کوهسنگی ادامه یافت اما نیروهای انتظامی برای حفظ جان شهروندان از هر گونه شلیکی خودداری کردند تا این که بالاخره پس از طی مسافت طولانی، پژوسواران در محاصره قرار گرفتند و بدین ترتیب مسیرهای فرار بسته شد.
در این لحظه سرنشینان پژو با رها کردن خودرو، با پای پیاده به کوچه پس کوچه های منطقه گریختند اما یکی از آنان با چند حرکت دفاع شخصی زمین گیر شد و حلقه های قانون بر دستانش گره خورد.
با انتقال این جوان ۳۴ ساله به مقر انتظامی، خودروی پژو پارس سرقتی نیز بازرسی شد که تعدادی باتری، کامپیوتر(ایی سی یو) و همچنین پلاک های مربوط به خودروهای دیگر کشف و ضبط شد. این در حالی بود که «محسن» (متهم دستگیر شده) هر گونه نقش خود در سرقت محتویات خودروها را انکار می کرد.
با توجه به اهمیت ماجرا، رسیدگی قضایی این پرونده در شعبه ۲۱۶ دادسرای عمومی و انقلاب مشهد در حالی آغاز شد که قاضی «جواد آسیان یزد» دستورات محرمانه ای را برای کنکاش های تخصصی و فنی صادر کرد و این گونه پیگیری پرونده اعضای باند تبهکاران به کارآگاهان پلیس آگاهی مشهد سپرده شد.
متهم ۳۴ ساله که دیگر همه راه های انکار را بسته می دید، در بازجویی های فنی دو همدست فراری خود را لو داد و اعتراف کرد که از مدتی قبل به اتفاق دوستان معتادش سرقت محتویات و قطعات خودروها را آغاز کرده اند. از سوی دیگر تحقیقات معکوس کارآگاهان درباره چگونگی سرقت خودروی پژو پارس، رد پای مرموز یک زن در پرونده دزدان حرفه ای را آشکار کرد که نقش عجیبی در این ماجرا دارد.
به همین دلیل گروه تخصصی از کارآگاهان به سرپرستی ستوان یکم حسینی (افسر پرونده) و با نظارت مستقیم رئیس پلیس آگاهی مشهد، به ریشه یابی پرونده یغماگران اموال مردم پرداختند و با بهره گیری از تجربیات و راهنمایی های مقام قضایی، دامنه رصدهای اطلاعاتی را به منطقه پنجتن مشهد کشاندند.
بررسی ها بیانگر آن بود که دزدان خودرو با طعمه قرار دادن یک زن جوان، موفق شده اند، خودرویی را در نیمه دوم مرداد سرقت کنند و با استفاده از آن خودرو، سرقت های دیگر را در مناطق شهری و به ویژه منطقه کوهسنگی انجام دهند.
کارآگاهان پس از چند روز ردزنی های اطلاعاتی به هویت این زن دست یافتند و او را در حالی دستگیر کردند که تحقیقات نشان داد، هفدهم مرداد، مالک پژو پارس طعمه زن جوان شده و او با ترفندی ماهرانه وی را به داخل منزلی در منطقه پنجتن کشانده است و از سوی دیگر نیز اعضای باند خودرو را به سرقت برده و پلاک های آن را تغییر داده اند.
با لو رفتن این ماجرا، گروه عملیاتی کارآگاهان با کسب مجوزهای قضایی، به ردزنی «محمد – ب» (متهم ۳۶ ساله فراری) پرداختند و مخفیگاه های احتمالی او را در مناطق خواجه ربیع و بولوار مسلم زیر نظر گرفتند ولی او که پلیس را در یک قدمی خود دید، دیگر به این مخفیگاه ها مراجعه نکرد. بالاخره کارآگاهان با استفاده از تجهیزات و فناوری های نوین پلیسی، موفق شدند مخفیگاه وی را در خیابان آیت ا… عبادی شناسایی و عملیات تعقیب را با پوشش مبدل آغاز کنند.
پایان عملیات تعقیب زمانی فرا رسید که متهم فراری مذکور حدود ساعت ۲ بعدازظهر بیست و سوم شهریور وارد یک بنگاه املاک شد که ناگهان خود را در محاصره پلیس دید و حتی نتوانست به راه های گریز بیندیشد.
با انتقال این جوان ۳۶ ساله به پلیس آگاهی جنوب مشهد، تحقیقات فنی از آنان در حالی ادامه یافت که تلاش ها برای دستگیری عضو فراری باند و همچنین دیگر اعضای مرتبط با آن ها وارد مرحله جدیدی شده است.
تاکنون حدود ۳۰ تن از مال باختگان به پلیس آگاهی مشهد مراجعه کرده اند و تحقیقات همچنان با دستورات ویژه قضایی برای کشف زوایای پنهان از نقش رمزآلود زن جوان در باند تبهکاران ادامه دارد.
قتل پشت فرمان خودرو
به گزارش ایران، ساعت ۹ صبح سهشنبه ۱۹ مهر رهگذرانی که از خیابانی در منطقه تهرانپارس عبور می کردند با مشاهده یک خودروی پژو ۲۰۷ که کنار خیابان روشن متوقف بود اما راننده اش خونین روی صندلی افتاده بود موضوع را به پلیس خبر دادند. گزارش کشف جسد مرد جوان به بازپرس محمد رضا صاحب جمعی اعلام شد. بهدنبال این خبر بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه شدند.
با حضور در محل ، آنها با جسد مرد جوان پشت فرمان خودروی پژو ۲۰۷ در حالی مواجه شدند که با شلیک یک گلوله به قتل رسیده بود. نخستین بررسی ها نشان می داد وی با شلیک گلوله به سرش جان باخته است و حدود ۲۰ ساعت از مرگ وی گذشته همچنین مشخص شد شلیک نیز از بیرون خودرو رخ داده است.
به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی تهران، جسد به پزشکی قانونی منتقل شد و تحقیقات برای دستگیری متهم ادامه دارد.
کدام خیریهها قابلاعتمادند؟
هدیسادات پاکنهاد
در طی سالهای اخیر تعداد مؤسسات خیریه افزایشیافته و همه این مؤسسات با ادعای کمک به نیازمند و قشر آسیبدیده اقدام به فعالیت میکنند؛ در میان اینهمه خیریهای که در شبکههای اجتماعی وجود دارد یا حتی با تماس درخواست کمک میکنند، گاهی گیج میشویم که به کدام خیریهها باید اعتماد کنیم؟ در ادامه به این سؤال پاسخ میدهیم.
این روزها با تغییر سبک زندگی و توسعه و پیشرفت فضای مجازی، بیاعتنایی اجتماعی در میان اقشار مختلف جامعه رواج یافته است. شاید یکی از دلایل افزایش نیازمندان و بهتبع افزایش مؤسسات خیریه نیز همین امر باشد. درگذشته همسایه و دوست و فامیل آنقدر باهم در ارتباط بودند که این ارتباطات خود بستر کمک به نیازمندان را فراهم میکرد اما در دنیای امروز اغلب با این جمله که “همه مشکل مالی دارند و یکی باید به خودمان کمک کند!” خودمان را از انجام کار خیر معاف میکنیم؛ درحالیکه درآیات و روایات اسلامی توجه ویژهای به گرهگشایی و کمک به نیازمندان شده است. در اهمیت کار خیر و خدمت به دیگران همین بس که پیامبر گرامی اسلام (ص) آن را معیار و ملاک مسلمانی دانسته و فرموده است: «کسی که صبح کند و به مسائل مسلمانان همت نگمارد، مسلمان نیست.» (بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۳۳۷)
در این میان، گاهی برحسب وظیفه اخلاقی و شرعی تصمیم گرفتیم با کمک مالی قدمی درراه خیر برداریم اما بسیاری از مواقع با توجه به تجارب ناخوشایندی که درباره سوءاستفاده مؤسسات خیریه یا افراد بهظاهر خیّر شنیدهایم، دچار تردید شده و حتی گاهی شک کردهایم که آیا کمکهای مالی که به خیریهها داده میشود به دست مستحق واقعی میرسد یا خیر؟!
حسین صمدیان، مدیرعامل مؤسسه خیریه حضرت رقیه (س) بهمنظور رفع اینگونه ابهامات و روشهای اعتمادسازی مردم بر مؤسسات خیریه در گفتوگو با خبرنگار ایرنا زندگی میگوید: «متأسفانه وضعیت آشفته نظارت بر مؤسسات خیریه در کشور باعث شده تا بعضی افراد سودجو به دلیل فرار مالیاتی و محدودیت در جابهجایی پول، به نام خیریه و کمکرسانی و نیکوکاری وارد این فضا شوند و دست به اقدمت خلاف قانون بزنند؛ همین مسئله موجب شده تا اعتبار خیریههای خوشنام و خیّرینی که در راستای خدمترسانی به جامعه گامهای مثبت برمیدارند نیز لکهدار شده و تحت شعاع اقدامات آنها قرار گیرد.»
نظارت دقیقی بر خیریهها صورت نمیگیرد
صدمیان با بیان اینکه مؤسسات خیریه برای فعالیت و دریافت کمکهای مردمی ملزم به اخذ مجوز از وزارت کشور یا نیروی انتظامی هستند، میگوید: «مؤسسات خیریه تحت نظارت قرار دارند و این مؤسسات در شهرستانها از طریق فرمانداری و در استان تهران توسط استانداری مورد نظارت قرار میگیرند. علاوه بر این، حسابهای مالی خیریهها زیر نظر وزارت امور مالیاتی و دارایی مرتباً نظارت میشود اما مسئلهای که وجود دارد این است که متأسفانه این نظارتها دقیق نیست.»
صمدیان بهعنوان کسی که بیش از ۵ سال است درزمینهٔ همکاری با خیریه ها فعالیت میکند، میگوید: «خوشبختانه فعالیتها و گردشهای مالی ما در بنیاد خیریه حضرت رقیه (س) با شفافیت انجام میشود و گاهی حتی خود ما در این زمینه سختگیری میکنیم اما این مسئله قابل کتمان نیست که متأسفانه به دلیل عدم نظارت کافی اگر کسی بخواهد در این فضا تخلف کند، بهراحتی میتواند این کار را انجام دهد.»
بیشتر خیریهها قابل اعتمادند
صمدیان با تأکید بر اینکه خیریهها بازوی اجرایی نهادهای حمایتی هستند، افزود: «اگرچه برخی افراد سودجو به دلیل فرار از مالیات، پولشویی و کلاهبرداری اقدام به تأسیس خیریه میکنند اما این را باید در نظر داشت که اکثر خیریههای دارای مجوز، با دغدغه فعالیتهای خیرخواهانه و رفع فقر و تبعیض در این مسیر گام برمیدارند.»
او ادامه میدهد: «خیریههایی که خوشناماند و گزارشهای کاری شفافی دارند، معمولاً فعالیتهایشان را با مردم و نهادهای نظارتی به اشتراک میگذارند و این خیریهها از اعتبار بالایی برخوردارند.»
به مجوز خیریهها توجه کنید
صمدیان در خصوص شناخت خیریههای معتبر میگوید: «همانطور که اشاره کردم تمام خیریهها در همان ابتدای کار از سوی وزارت کشور یا نیروی انتظامی مجوز کسب میکنند؛ به همین دلیل، برای شناخت خیریه معتبر میتوانید از مدیر مؤسسه خیریه بخواهید مجوز را به شما نشان دهد. چنانچه مدیر مؤسسه حاضر به انجام این کار نشد، شما میتواند با مراجعه به سامانه وزارت کشور اطلاع دهید که خیریه موردنظر بدون مجوز فعالیت میکند و قطعاً با آنها برخورد خواهد شد.»
فعالیتهای مؤسسه خیریه را دنبال و پیگیری کنید
صمدیان اصلیترین راه شناخت خیریه معتبر را بررسی فعالیتها و گزارشهای مالی مؤسسه خیریه دانست و افزود: «برای آنکه متوجه شوید خیریه واقعاً کار خیر انجام میدهد و پول را به دست مستحق واقعی میرساند، گزارشها و عملکرد خیریه را از طریق شبکههای اجتماعی و سایت آنها دنبال و پیگیری کنید و همزمان دیدگاه سایر مخاطبان را موردبررسی قرار دهید. بهعنوانمثال، خیریه حضرت رقیه (س) در صفحات اجتماعی گزارشهای مکتوبی از واریزیها به نام شخص یا مجموعهای که پولی را واریز کردهاند، ارائه میدهد؛ همچنین عملکرد و فعالیت انجامشده با مبلغ واریزی اعلام میشود و مردم میتوانند بهصورت حضوری از صحتوسقم کار انجامگرفته مطمئن شوند. طبیعتاً با چنین اقداماتی، اعتمادسازی از طرف مردم و نهادهای نظارتی شکل میگیرد.»
خیریهها با ارائه گزارش باید اعتماد مردم را جلب کنند
صمدیان درباره جلب اعتماد مردم به مؤسسات خیریه اظهار میکند: «اگر هر خیریهای خودش را موظف کند که هر سه ماه یکبار گزارش مالی و کاری شفافی به مردم و نهادهای نظارتی ارائه دهد، این بهترین عملکرد برای اعتمادسازی مردم خواهد بود چون معمولاً کسانی که در این فضا به دنبال پولشویی، فرارهای مالیاتی و… هستند، غالباً گزارشی به مردم ارائه نمیدهند.»
مراقب تماس خیریه ها باشید
صمدیان میگوید تماس برخی از خیریهها با مردم و درخواست کمک مالی، از موضوعات مهمی است که مردم باید مراقب باشند:«توجه کنید که خیریهها معمولاً با کسی تماس نمیگیرند؛ تنها یک خیریه هست که مرتباً در سطح شهر با مردم تماس میگیرد که اگرچه این کار تخلف بهحساب نمیآید اما کار درستی هم نیست. مردم باید توجه داشته باشند که با تماس برخی افراد به اسم کمک به خیریه سریع تحت تأثیر قرار نگیرند و پس از بررسیهای لازم به روشهای گفتهشده، اقدام به کمک مالی نمایند.»