جهان در سراشیبی پیری؛ چشمانداز ۲۰۵۰ چگونه به نظر میرسد؟
سیدهمریم سیدان
آمارهای سازمان ملل نشان میدهد: در سال ۲۰۵۰، افراد مسن ۳۵ درصد از جمعیت اروپا، ۲۸ درصد آمریکای شمالی، ۲۵ درصد آمریکای لاتین و حوزه کارائیب، ۲۴ درصد آسیا، ۲۳ درصد اقیانوسیه و نیز ۹ درصد آفریقا را تشکیل دهند؛ روندی که در ایران نیز ایجاد شده و نیازمند تدبیر است.
یکی از عوامل اصلی تاثیرگذار بر جایگاه هر کشور در جهان، جمعیت آن است. بنابراین در زمینه بررسی میزان قدرت یک کشور، عامل جمعیت در کنار شاخصههایی همچون منابع، موقعیت راهبردی، وسعت جغرافیایی، توان نظامی و غیره حائز اهمیت است.
افزون بر آن، میزان قدرت و امنیت ملی هر کشوری به مسائل جمعیتی پیوند میخورد. امنیت ملی به شاخههای مختلفی نظیر امنیت نظامی، اقتصادی، امنیت محیطی و موضوعاتی از این دست دستهبندی میشود. عوامل اجتماعی به خصوص جمعیت، در بین عوامل قدرت ملی، مهمترین نقش را در بخش امنیت ملی ایفا میکند. به عبارت دقیقتر، روندهای رشد جمعیت بر قدرت و امنیت ملی تاثیرگذار است.
سالهاست که در مورد تبعات سالخوردگی جمعیت جهان مقالات زیادی نوشته و هشدارهای جدی داده میشود اما طبق آمار هر روز بر سرعت این قطار افزوده میشود.
براساس اطلاعات سازمان ملل، جمعیت جهان به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ زاد و ولد بیشتر در حال پیر شدن است. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۴۷ میلیون نفر در سراسر جهان بین ۸۰ تا ۹۹ سال سن داشتند که ۱.۹ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدادندبراساس اطلاعات سازمان ملل، جمعیت جهان به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ زاد و ولد بیشتر در حال پیر شدن است. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۴۷ میلیون نفر در سراسر جهان بین ۸۰ تا ۹۹ سال سن داشتند که ۱.۹ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدادند.
سازمان ملل از جمله نهادهایی است که تحقیقات وسیع و مسترمی در این زمینه ارائه میدهد که آمار ذیل در مورد ترکیب سنی جمعیت جهان در سال ۲۰۲۰ از آن جمله به شمار میرود و بر اساس تازهترین اطلاعات این نهاد بینالمللی است.
این آمار نشان میدهد که جمعیت زیر ۲۰ سال که در سال ۱۹۵۰ حدود ۴۴ درصد تخمین زده میشد در سال ۲۰۲۰ به ۳۳ درصد تنزل یافته است. همچنین نزدیک به ۲۵ درصد از مردم آمریکا ۶۰ سال یا بیشتر سن دارند.
بر پایه این آمار، جمعیت جهان به دلیل افزایش امید به زندگی و کاهش نرخ زاد و ولد بیشتر در حال پیر شدن است. در سال ۲۰۲۰، بیش از ۱۴۷ میلیون نفر در سراسر جهان بین ۸۰ تا ۹۹ سال سن داشتند که ۱.۹ درصد از جمعیت جهان را تشکیل میدادند.
براساس آمار سازمان ملل بیشترین گروه سنی در جهان در سال ۲۰۲۰ شامل رده سنی ۲۰ تا ۳۹ سال است که تعداد ۲ میلیارد و ۳۰۰ میلیون یا به عبارتی ۲۹.۹ درصد از جمعیت جهان را به خود اختصاص داده بود.
در نمودار زیر که درصد جمعیت سالمند در جهان را طی سالهای ۱۹۵۰ و ۲۰۵۰ نشان میدهد به خوبی روند پیری جمعیت به تصویر کشیده است.
در سطح جهانی، تعداد افراد مسنتر بیشتر از افراد در تمام گروههای سنی جوانتر در حال افزایش هستند. در سال ۱۹۸۰، تعداد کودکان ۰-۹ ساله به میزان قابل توجهی از افراد ۶۰ ساله یا ۶۰ سال به بالا بیشتر بود. بیش از (۱.۱ میلیارد در مقابل ۰.۴ میلیارد) اما انتظار میرود تا سال ۲۰۳۰ جمعیت جهانی افراد مسن از کودکان زیر ۱۰ سال (۱.۴۱ میلیارد در مقابل ۱.۳۵ میلیارد) فراتر رود.
پیشبینی کارشناسان سازمان ملل حاکی است: در سال ۲۰۵۰ تعداد افراد مسن ۶۰ سال یا بالاتر از تعداد نوجوانان و جوانان در سنین ۱۰ تا ۲۴ سال بیشتر خواهد بود (۲.۱ میلیارد در مقابل ۲.۰ میلیارد). همچنین در سال ۲۰۵۰، پیشبینی میشود که از هر پنج نفر یک نفر در سراسر جهان از سالمندان تشکیل شود.
انتظار می رود در سال ۲۰۵۰، افراد مسن ۳۵ درصد از جمعیت اروپا، ۲۸ درصد آمریکای شمالی، ۲۵ درصد آمریکای لاتین و حوزه کارائیب، ۲۴ درصد آسیا، ۲۳ درصد اقیانوسیه و نیز ۹ درصد آفریقا را تشکیل دهند.
در سال ۱۹۸۰، از هر ۱۰ نفر افراد مسن در جهان، یک نفر آن در اروپا بود و سهم جمعیت ۶۰ ساله یا بالاتر در هیچ کشور یا منطقهای هنوز به ۲۵ درصد نمیرسید. در سال ۲۰۱۷، سهم افراد مسن در هر ۱۰ کشور با جمعیت سالمند از ۲۵ درصد فراتر رفت و در سال ۲۰۵۰، سالمندان بیش از ۳۹ درصد از جمعیت هر یک از ۱۰ کشور یا منطقه سالمند را تشکیل خواهند داد.
لازم به ذکر است که ژاپن در سال ۲۰۱۷ مسنترین جمعیت جهان بود (۳۳ درصد ۶۰ سال یا بیشتر) و پیشبینی میشود که این کشور در بحران پیری جمعیت باقی بماند و تا سال ۲۰۵۰ (۴۲ درصد ۶۰ سال یا بیشتر) مردم این کشور را تشکیل دهند. همچنین انتظار می رود که اروپا در سال ۲۰۵۰ عضو ۵ کشور از ۱۰ کشور یا منطقه مسن جهان باشد.
جمعیت ایران حدود ۱۰ سال پیرتر شده است
در سالهای اول انقلاب، نرخ رشد جمعیت کشور حدود سه درصد بود؛ به این معنا که جمعیت سالانه حدود سه درصد نسبت به سال قبل افزایش مییافت، اما از اواخر دهه ۶۰ از این درصد کاسته شد و این رقم در ابتدای ورود به دهه ۸۰ به حدود ۱.۵ درصد رسید و در سال ۱۳۹۸ رشد جمعیت کشور برای اولین بار به کمتر از یک درصد تنزل یافت. نرخ رشد جمعیت در سال ۹۹ به ۶ دهم درصد رسید و این امر حاکی از آن بود که ایران در حال افول جمعیتی قرار دارد.
بر اساس آمارهای رسمی در سال ۱۳۹۸ در کشور ۱۷۰ هزار نوزاد کمتر از سال ۱۳۹۷ به دنیا آمده و در سال ۹۹ هم نسبت به ۹۸، حدود ۸۰ هزار نوزاد کمتر متولد شد. همچنین «نرخ باروری کلی» (TFR) در کشورمان در سال ۹۸ حدود ۱.۶ اعلام شد و در ۹۹ نیز به میزان پایینتری رسید؛ این مقدار نزدیک به ۶۵ درصد نرخ باروری مورد نیاز برای حفظ جمعیت کشور است که نشان میدهد به طور حتم شاهد تغییرات جدی در ساختار جمعیتی خواهیم بود.
بسیاری از صاحبنظران با تکیه بر مستندات عملی و آمار رسمی انتشار یافته به این نتیجه رسیدهاند که سالمندی در ۲۰ سال آینده به ۲ برابر میرسد که جای بسی تامل و تدبیر دارد. بنابراین ایران که از سال ۱۳۹۵ بیشتر پای به سنین سالخوردگی گذاشته، شوربختانه برآورد میشود که تا سال ۱۴۳۰ سالخورده و پیر شود.
از نگاه ناظران، مؤلفهها و ویژگیهای ساختار جمعیتی کشور در حال تغییر است و چند سالی است که روند پیر شدن جمعیت ایران آغاز شده و با سرعت به این سمت درحرکت است. از این رو درواقع در حال از دست دادن جوانیِ جمعیت هستیم.
در سال ۱۳۳۵ میانه سنی جمعیت ۲۰.۲ سال بوده و در سال ۹۵، میانه سنی حدود ۳۰ سال محاسبه شده که نشان میدهد جمعیت ایران قریب به ۱۰ سال پیرتر شدهاست.
با توجه به نرخ رشد جمعیت در ایران و کاهش نرخ زاد و ولد، کارشناسان معتقدند تا دو دهه آینده، پیری جمعیت ایران به صورت کاملا ملموس رخ نشان خواهد داد. طبق آمار، جمعیت ایران در پایان چشم انداز ۲۰ ساله کشور، ۱۰۷ میلیون نفر خواهد بود که از این تعداد، بیش از ۱۵ میلیون و پانصد هزار نفر (۱۴/۷ درصد) سالمندان خواهند بود. یعنی جمعیت سالمند کشور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۵ نزدیک سه برابر خواهد شد.
اکنون بیش از دو سوم جمعیت در سن کار و فعالیت هستند. جوانی جمعیت از اواخر دهه ۱۳۸۰ در ایران شروع می شود و در دهه ۱۴۲۰ پایان مییابد. طبق آمار، در سالهای ۱۳۹۰ تا ۱۴۲۰ افراد در سن کار بیشترین سهم را در جمعیت کشور دارند اما پس از ۱۴۲۰ رشد سریع سالمندی در کشور سبب میشود فقط حدود نیمی از جمعیت کشور در سن کار و فعالیت باشند؛ در حالی که ۳۲ درصد افراد جامعه را سالمندان تشکیل میدهند.
جمعیت ایران در پایان چشم انداز ۲۰ ساله کشور، ۱۰۷ میلیون نفر خواهد بود که از این تعداد، بیش از ۱۵ میلیون و پانصد هزار نفر (۱۴/۷ درصد) سالمندان خواهند بود. یعنی جمعیت سالمند کشور از سال ۱۳۸۵ تا ۱۴۰۵ نزدیک سه برابر خواهد شد
تبعات و پیامدهای پیری جمعیت
این پرسش به ذهن میرسد که پیری جمعیت ایران چه پیامدهایی دارد؟ آن گونه که پیشتر اشاره شد، میتوان اثرات و نتایج حاصل از پیری جمعیت ایران را در پنج دسته اصلی اقتصادی، اجتماعی، دفاعی-امنیتی، سیاسی و جمعیتی مطرح کرد که در ادامه شرح داده شده است. همه این عوامل و شاخصها بر سطح اقتدار و امنیت ملی تاثیر میگذارند.
اقتصادی: کاهش نیروی کار، کاهش سطح درآمد خانوار، کاهش سطح نوآوری، کاهش سطح تولید، افزایش بار مالی، کاهش سرعت توسعه، افزایش سلطه اقتصادی، کاهش سطح تولید و نیازمندی به داروهای خاص.
اجتماعی: تغییر سن کار، کاهش تعداد جمعیت نخبگان، کاهش نیروی کار فعال جامعه، نیاز به نگهداری و مراقبت، نیازمندی به خدمات بهداشتی و سلامت در سطح بالا، فشار زیاد به بیمههای اجتماعی، تغییر سبک زندگی خانوارها.
دفاعی – امنیتی: کاهش تعداد افراد در محدوده سنی مشمول سربازی، افزایش زمان خدمت سربازی، کاهش نشاط و پویایی نیروهای نظامی، کاهش نخبگان نظامی، ضعیف شدن بنیه دفاعی کشور، کاهش تولیدات نظامی، کاهش سطح خودکفایی تولیدات نظامی، مجبور به استفاده از نیروهای امنیتی اجارهای.
سیاسی: کاهش توان اقتصادی بینالمللی، کاهش قدرت بینالمللی، کاهش رابطه و همکاری با کشورهای همسایه، کاهش قدرت چانهزنی خارجی.
جمعیتی: ایجاد شکاف نسلی، بالا رفتن سن ازدواج، تغییر نظام تربیتی خانوار.
جمع بندی
علت روند پیری جمعیت ایران را میتوان به سیاستهای انقباضی کنترل جمعیت در دهه ۷۰ ارتباط داد یا همان شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر». از طرفی سن ازدواج در کشور به دلایلی نظیر اوضاع اقتصادی، بیکاری، کاهش درآمد و افزایش هزینهها و تغییر الگوی زندگی بالا رفته است. در نتیجه باید از برنامهریزیها و اقدامات مناسب برای تعادل بخشیدن به این پدیده استقبال شود زیرا با افزایش تعداد سالمندان، تعداد نیروی کار جوان و نیز نخبگان کاهش مییابد که موجب ضربه به رشد اقتصادی کشور خواهد شد.
علت روند پیری جمعیت ایران را میتوان به سیاستهای انقباضی کنترل جمعیت در دهه ۷۰ ارتباط داد یا همان شعار معروف «فرزند کمتر، زندگی بهتر»افزون بر آن، با افزایش روند سالخوردگی و سالمندی، جمعیت کشور نیاز به مراقبت و صرف هزینههای بیشتری دارد و باید برنامههای اساسی برای حمایت از جمعیت سالمندان در کشور نیز در نظر گرفت. ذکر این نکته لازم است که هنگامی که جامعه به سمت تک فرزندی پیش میرود،خانههای سالمندان بیشتر افزایش مییابد. علاوه براین نگهداری از سالمندان مستلزم برخورداری از خدمات دارویی و بهداشتی، هزینه، زمان و نیروی کار است که خود به خود بخشی از نیروی کار موجود در چرخه تولید را به این سمت سوق میدهد.
با پیژامهپوشهای اولِ مهری چه کنیم؟
یک ماه دیگر، زنگ اول مهر نواخته میشود و پیژامهپوشها و لقمه به دستهایی که چیز حدود دو سال و نیم پشت مانیتور و تبلت به معلم و تخته کلاس خیره میشدند،حالا خیلی جدی باید بروند مدرسه!
به گزارش ایسنا نظام آموزش آنلاین همزمان با آغاز پاندمی در ایران روی روال افتاد. روندی که آزمون و خطای زیادی داشت و والدین را به شدت درگیر درس و بحث کرد. معلمهایی که شاید در ابتدای امر به روال آموزش آنلاین آگاه نبودند و بعد از آن هم وارد چالشهای متفاوتی شدند. این روزها در فضای مجازی از کلاس سومیها و چهارمیهایی صحبت میشود که اولین بار است قرار است به مدرسه بروند و خیلیها معتقدند از سواد کافی برخوردار نیست. اما آیا درس و مشق تنها چالشی است که اول مهر امسال با آن مواجه هستیم؟ قطعا که نه! به احتمال زیادی با کودکانی مواجه هستیم که مهارتهای اجتماعی پایینی دارند.
فصل مشترک آموزش مجازی؛ آسیب و باز هم آسیب
خانم شکوفه غیوری، معلم کلاس پنجم یک دبستان پسرانه در تهران است و معتقد است: «آنچه که فصل مشترک آموزش مجازی محسوب میشود، آسیب و باز هم آسیب است و واقعا معلوم نیست بتوان تا چند سال آینده آن را جبران کرد؛ اما اگر بخواهم به طور مشخص درباره تجربه خودم صحبت کنم، این است که از اوایل آبان سال گذشته ما هفتهای دو یا سه روز مدرسه میرفتیم و بعد از عید نوروز هم دیگر روال مدرسه رفتن عادی شد. آنچه ابتدای امر مشهود بود، شکل ارتباط گرفتن بچهها با یکدیگر و نحوه ارتباط با معلمان بود. حالا شانسی که من داشتم، این بود که معلم کلاس پنجم بودم و دانشآموزانم کلاس اول و دوم را حضوری گذرانده بودند و بعد از چندوقت مشکلاتشان حل شد اما فکرش را بکنید، یک بچه کلاس اول یا دومی که اصلا روی مدرسه را ندیده و محدود بوده به یک ماه و نیم مدرسه آمدن پس از نوروز امسال، چه آسیبهای رفتاری میتواند داشته باشد.»
او ادامه میدهد: «ما مهرماه امسال با کلاس سومیهایی مواجه هستیم که در واقع کلاس اولی هستند و تازه میخواهند با فضای مدرسه آشنا شوند. این بچهها امسال تازه باید مهارت روی نیمکت نشستن، دستشویی رفتن و یا در حیاط بازی کردن را یاد بگیرند و ما هم پذیرفتیم که مهارتهای اجتماعی این بچهها بسیار پایین است.»
خانم غیوری اضافه میکند: «آنچه که در این دوسال و نیم برای منِ معلم ثابت شد این بود که کارکرد نظام آموزشی در همه دنیا زیر سوال رفت! چون به زعم بنده کارکرد آموزش در قالب فضای آنلاین نمیگنجد. آموزش، یک پدیده چشم در چشم و رو در روست. کرونا کاری کرد که بهترین اساتید و بهترین دانشجویان هم از رویکرد اصلی خودشان دور شدند. کارکرد مدرسه فقط آموزش و درس و مشق نیست. یک بچه در مدرسه مهارت اجتماعی یاد میگیرد، دوست پیدا میکند، آداب اجتماعی یاد میگیرد، تشویق و تنبیه میشود، بازی میکند، اردو میرود، زنگ ورزش دارد و… «درس» فقط یکی از چیزهایی است که دانشآموز در مدرسه یاد میگیرد اما در این پروسهی تحصیل از راه دور، فقط خود «درس» باقی مانده و سایر جنبههای آموزشی حذف شده است.»
این معلم میگوید: «به نظر من کرونا بیشترین آسیب را در سطح آموزش ایجاد کرد و فکر نمیکنم این آسیب به این زودیها جبران شود. مخصوصا در بچههای کمسن که از همه چیز دور شدند و خانوادهها در این مدت فقط ضعفهای آموزش را برای فرزندانشان لحاظ کردند. یادمان نرود، ما از ابتدای سال تحصیلی امسال با بچههای درسزدهای مواجهیم که هراس از درس و کتاب دارند. چون در دو سال گذشته جنبه شیرین آموزش را ندیدند.»
وقتی بچهها از آب گلآلود ماهی گرفتند!
دکتر مرجان علیقارداشی (روانشناس بالینی) اما روند آموزش آنلاین در ایران را یک رویکرد بدون زیرساخت میداند: «رویه آموزش آنلاین در ایران بدون اینترنت مناسب و بدون معلم و والدینی آگاه آغاز شد. اولین اتفاق بد در این شرایط چالش میان کادر آموزشی و والدین بود. کادر آموزش درخواستهایی از والدین در راستای آموزش بچهها داشت که این چالشها خودش باعث ایجاد شکاف شد. اگر بخواهم مثال ملموسی بزنم این است که فکر کنید پدر و مادری در یک خانواده دچار اختلاف عقیده و تضاد باشند و طبیعی است که بچهها در این شرایط سوء استفاده کنند. بچهها در این مدت چیزهایی را میدیدند که نباید ببینند و در این بلبشو از آب گلآلود ماهی میگرفتند. »
او معتقد است: «در این دو سال قدرت کادر آموزش زیر سوال رفت. به جای اینکه دانشآموزش خودش با کادر آموزش درگیر باشد، شاهد چالش والدینش با کادر آموزشی بود. من مراجعهکننده نوجوانی داشتم که میگفت: «معلم من حرف بیمنطق میزند! و من چرا باید به حرف بیمنطق گوش دهم؟» حالا قصه چه بود؟ مادرش در چالشی با معلم داشته به او گفته بود، شما حرف بیمنطق میزنید.»
آموزش آنلاین اجازه نداد که بچهها نظام مدرسه را جدی بگیرند
یکی از چالشهای دانشآموزان در دو سال و نیم پاندمی یاد نگرفتن نظم و انضباط بود که دکتر علیقارداشی در این باره میگوید: «بچهها پیش از دوران پاندمی در قالب نظام آموزش، نظم و انضباط یاد میگرفتند. هرچقدر هم که پدر و مادر این نظم را رعایت میکردند اما باز هم مدرسه جایی بود که قواعد، زمانبندی و پوشش مشخصی داشت. مدرسه جایی بود که بچه یاید میگرفت باید به قواعد اجتماعی احترام بگذارد؛ مثلا در صف میایستاد و آیین صبحگاهی انجام میداد اما در دوران پاندمی عملا این حذف شد و بچههای این دوره احترام به نظام آموزشی را یاد نگرفتند. مادرها به من شکایت میکنند که فرزندشان دیگر از هیچکس حساب نمیبرد! خب؛ این طبیعی است. برای اینکه او در یک فضای فیزیکی و جدی، ناظم و معلم را ندیده و با رفتار قهری آنها مواجه نشده است. آموزش آنلاین اجازه نداد که بچهها نظام مدرسه را جدی بگیرند. در این دوره درگیری والدین و فرزندانشان برای درس خواندن هم شدت گرفت. والدین ایرانی در شرایط عادی هم در این مورد والدین سختگیری بودند و حالا با پاندمی شرایط پیچیدهتر هم شده بود و شکاف والدین و بچهها هم زیاد شد.ـ»
بچههایی که فقط برد ـ برد بازی میکنند
او درباره ضعف ارتباطی و مهارت اجتماعی بچهها توضیح میدهد: «در زمان قدیم، بچهها در خانوادههایی زندگی میکردند که همسالانی برای وقتگذرانی داشتند اما الان مثل گذشته نیست و بچهها تقریبا تنها هستند. بچهها در گذشته قاعده برد و باخت را در همین بازیهای کودکانه یاد میگرفتند اما الان بچهها فقط «برد، برد» بازی میکنند؛ چرا؟ چون با بزرگتر از خود بازی میکنند و بزرگتر معمولا از خودش میگذرد تا کودک لذت بردن را بچشد. این در حالی است که کودک در بازی با همسالان خودش جنگیدن برای هدف را یاد میگیرد و از آن حاشیه امن بیرون میآید. بچهها حدود دو سال و نیم در خانه بزرگ شدند و یکسری از روابط که میتوانستند در مدرسه یاد بگیرند را یاد نگرفتند. بچهها در مدرسه با هم بازی میکنند، دعوا میکنند، آشتی میکنند و همه اینها برایش لازم است. ما بچههایی داریم که وقتی کلاس چهارم و پنجم بودند، دوران پاندمی آغاز شد و اینها دوران نوجوانی را تنهایی در خانه گذراندند. آنها ارتباط باهمسال را از دست دادند و این خیلی موضوع مهمی است. من مراجعهکننده نوجوانی داشتم که افسرده بود، چون در دوران کرونا اجازه نداشت از خانه بیرون رود و یا با دوستانش تفریح کند و این خودش موجب اختلال اضطراب و افسردگی شده بود. من مراجعین اینچنینی زیاد داشتم چون در این مدت کسی را نداشتند که بتوانند احساساتشان را به اشتراک بگذارند.»
او همچنین تاکید میکند: «در یک شرایط ایدهآل، کودک باید قواعد اجتماعی را یاد بگیرد. رابطه رو در رو خیلی مهم است اما بچههای ما پشت قاب مانیتور و تلفن همراه را این را ندیدند. آموزش والدین خیلی مهم است اما قرار گرفتن در محیط اجتماعی همه چیز را عوض میکند. نقش مدارس واقعا مهمتر از نقش والدین آموزش ندیده است. سه ماه اول امسال، دانشآموزانی خواهیم داشت که نمیدانند مدرسه چیست؟ به زعم بنده مدارس، سه ماه اول سال تحصیلی امسال را به آموزش قوانین اجتماعی بپردازند. ما اول مهر امسال، کلاس سومیهایی داریم که بار اولشان است به مدرسه میآیند، مثل یک کلاس اولی که روز اول مدرسه گریه میکند و مادرش را میخواهد. »
اخبار جعلی را بشناسید/ اگر کلیک کنید زندگیتان عوض میشود!
از آفتهای دنیای رسانه و خبر «خبرهای جعلی» هستند. خبرهایی که تلاش میکنند هر طور شده نظر مخاطب را به خودشان جلب کنند تا محتوایشان را به خوردش بدهند. اگر هنوز نمیتوانید خبر جعلی و خبر واقعی را از هم تشخیص دهید این گزارش را بخوانید.
به گزارش ایسنا اصطلاح اخبار جعلی به معنای «مقالات خبری که همه یا بخش قابل ملاحظه ای از آنها غلط است» و برای دستکاری درک مردم از حقایق، رویدادها و اظهارات واقعی طراحی شدهاند، یا هیچ نگاهی جدیدی در آنها نیست. پخش اطلاعات غلط برای گمراه کردن عموم و همراه کردن آنها با جریان هایی که سود برخی در آن نهفته است، به اندازه سیاست و قدرت، تاریخ دارد. اما چیزی که باعث شده در سالهای اخیر این اصطلاح بیشتر و بیشتر شنیده شود، موبایل و اطلاعرسانی مویرگی در شبکههای اجتماعی است.
نباید نقش دیکتاتورهایی مانند دونالد ترامپ را در رواج بیشتر این عبارت نادیده گرفت. در واقع یکی از دلایلی که این روزها عبارت اخبار جعلی بیشتر شنیده میشود همین است که عدهای از هر اطلاعاتی که خوش ندارند به عنوان اخبار جعلی یاد میکنند. به نظر اوضاع آشفته میآید نه؟ البته آشفته هم است.
اگر اخبار جعلی وجود دارد؛ چرا اخبار را دنبال میکنیم؟
خیلیها در واکنش به این شرایط تصمیم گرفتند دنبال کردن خبر را تعطیل کنند، اگر نتوان تشخیص داد که چه کسی راست میگوید و چه کسی از روی عمد اطلاعات غلط منتشر میکند، پس چرا اصلا باید اخبار را دنبال کرد؟ اما اگر این تصمیم را بگیریم، پس چطور در مورد باقی مسائل زندگیمان که به اخبار وابسته است تصمیم گیری کنیم؟ چطور از وضع هوا و اطلاعات مربوط به بهداشت عمومی و ثبت نام مدرسهها با خبر شویم؟ به نظر میرسد خبر چنان جای مهمی در زندگی ما پیدا کرده که عملا نمیتوان از آن فرار کرد، ولی آلودگی اخبار جعلی چی؟ شاید برای تشخیص این که چه چیزی جعلی و چه چیزی واقعی است راههایی وجود داشته باشد، مثلا میشود از پاسخ به این سوال که چه چیزی خبر جعلی ست شروع کرد.
«خبر جعلی» چطور خبری است؟
به هر اطلاعات غلطی که در شبکههای اجتماعی منتشر میشود اخبار جعلی نمیگویم، اخبار جعلی «اطلاعات ساختگی است که سر و شکل آن شبیه محتوای رسانههای خبری است، اما … فاقد هنجارها و فرآیندهای ویرایشی رسانه خبری است». اخبار جعلی می تواند با misinformation و disinformation یکی باشد یا با آنها فرق داشته باشد. misinformation به اطلاعات نادرستی گفته میشود که بخشی از واقعیت را پوشش میدهد و میتواند عمدا یا از روی اشتباه تهیه کننده آن غلط باشد اما disinformation اطلاعاتی است که بخش بزرگتری از آن غلط است و با قصد انحراف افکار خوانندگان آن تولید و پخش شده است.
باید در نظر بگیریم که اشتباه در پوشش یک خبر یا جمع بندی در مورد یک موضوع « اخبار جعلی» نیست، اخبار جعلی اطلاعاتی است که تولید کننده و ناشر اولیه آن از دروغ بودندش اطمینان دارد و با این وجود آن را به شکل محتوای رسانهای منتشر میکند تا دیگران را گمراه کند. طنز و شوخی، تفسیر خبر، نظر، شایعه، تئوری توطئه و مانند آن اخبار جعلی نیستند.
خبر جعلی و ترامپ!
یکی از متهمان همیشگی انتشار اخبار جعلی رسانهها هستند، بانی این وضعیت تنها نظریه پردازان تئوری نیستند، دونالد ترامپ، رئیس جمهور سابق آمریکا، تعریف خاص خود را از اخبار جعلی داشت و هر رسانه و روزنامه نگاری که در جهت مخالف حرف های او گام بر میداشت و در مورد تاثیر او در جهان نظر منفی میداد را متهم به انتشار اخبار جعلی میکرد؛ این رویه در مورد بسیاری دیگر از رهبران سیاسی راست و چپ افراطی هم صادق است.
یکی از مهم ترین دلایل برای نوشتن اخبار جعلی، گرفتن بازدید سایت و صفحات اینترنتی است، تیتر « زن این بازیگر مشهور در استخر دیده شد» میتواند توجه بسیار زیادی را جلب کند و شما را وادار کند که روی لینک صفحه کلیک کنید، حتی اگر صفحهای که باز میشود برای سرقت اطلاعات شما ساخته نشده باشد، باز هم همین کلیک کردن شما روی لینک میتواند به افزایش ترافیک سایت و ارتقای آن کمک کند. پس تا اینجا باید مراقب باشید که روی هر تیتری که ظاهرش حتی شبیه خبر است و موضوعی را مطرح میکند که با عقل جور در نمیآید کلیک نکنید. اما این همه داستان نیست.
خبر جعلی چطور گولتان میزند؟
یکی از راههایی که اخبار جعلی از طریق آن منتشر میشود، ایجاد « شکاف کنجکاوی» است، شکاف کنجکاوی زمانی به وجود می آید که تیتر صفحه به شما میگوید که چیزی را نمیدانید و با کلیک کردن روی لینک گزارش میتوانید از آن سر در بیاورید، از شایعترین نمونههای این نوع اخبار جعلی گزارشهایی در مورد نحوه استفاده از وسایل معمولی یا اطلاعاتی در مورد سلامتی است، تیتری مثل « تمام عمر در نوشابه را اشتباه باز کردید» و « ده نکته که در مورد بزرگتر بودن انگشت شست دست راست از انگشت شست دست چپ نمیدانید»، شما را به باز کردن صفحهای تشویق میکند که اطلاعات آن جعلی ست، و هدفش افزایش ترافیک سایت است، شکاف کنجکاوی از رایجترین شکافهای شناختی است که برای تبلیغات از آن استفاده میشود، اما در گسترش اخبار جعلی هم کاربرد بسیار وسیعی دارد.
علاوه بر کنجکاوی، خشم هم از چیزهایی است که شما را تحریک میکند تا روی یک لینک اخبار جعلی کلیک کنید و آن را برای دیگران هم بفرستید، « این سناتور دموکرات علاقهمند به خودن گوشت انسان هاست» و « در این پارتی زیر زمینی سگ ها را کباب کرده و خوردند» احتمالا شما را تحریک میکند که روی لینک کلیک کنید، اما به خاطر داشته باشید که در اغلب موارد، هدف نویسندگان اخبار جعلی اصلا این نیست که خبری را به شما اطلاع دهند، تبلیغات سیاسی، misinformation و disinformation هر چند شبه اخبار جعلی هستند اما از آنجا که با هدفی غیر از اهداف صرفا سیاسی تولید می شوند باید در فرصتی دیگر بررسی شوند.
چه بازیهایی برای چه بچههایی؟
والدینی که تمایل دارند فرزندانشان در بزرگسالی به راحتی و با کمترین بحران بتوانند مشکلاتشان را حل کنند و با هر مسئلهای ساختار زندگی و ذهنیشان از هم نپاشد، کافی است در کودکی با بچهها بازی کنند. بازی کردن مهارت حل مسئله را در بچهها تقویت میکند. اما چه بازیهایی در این راستا کارساز است. این گزارش را بخوانید.
به گزارش فارس در یک مهمانی خانوادگی دور هم جمع شده بودیم. بچهها سخت مشغول بازی بودند. اما یکی از مادرها مدام فرزندش را امر و نهی میکرد و اجازه نمیداد از جایش تکان بخورد و حتی با بچهها بازی کند. بیشتر دقت کردم، مادر مرتب زیرلب به کودکش تذکر میداد :«دست به چیزی نزن .خودت چیزی برندار .هر وقت برایت میوه پوست کندم، بخور. سر جایت بنشین .»
به محض اینکه با مادر جوان تنها شدم علت این رفتارها را با کودکش پرسیدم ، او که ظاهرا خیلی آشفته و به هم ریخته به نظر می رسید، شروع به گلایه کرد:« این بچه خیلی اذیت داره، مدام باید کنترلش کنم. ازش که غافل میشم یک خرابکاری میکنه » او را به آرامش دعوت کردم : « به جز این امر و نهیها و بکن نکن ها، کار دیگری هم در خانه انجام میدهی؟» مثل اینکه تند رفته بودم.گیج نگاهم کرد و گفت: «منظورت چیه؟ من مدام در حال رسیدگی به غذا و خواب و خوراکش هستم، دیگر چه کار باید بکنم که نکردم؟»
«بازی، با او بازی میکنی؟ بچه هم از بیکاری خسته میشود، نق میزند و شما را هم خسته میکند . حتی شما در این میهمانی هم اجازه نمیدهید فرزندت با بچه ها بازی کند؟ چرا او را آزاد نمیگذاری؟»
برایش توضیح دادم که بازی کردن مادر و پدر با فرزند هر چقدر هم که ساده و پیش پا افتاده به نظر برسد، در رشد طبیعی ، هوش شناختی و مهارت حل مسئله بچهها بسیار اثرگذار است و او با این رفتارش باعث خجالتی شدن بچه و مشکلات بسیار در بزرگسالی برایش میشود.
والدین باید بدانند که کودکان هم در عالم کودکی خود با چالش ها و مشکلات زیادی روبه رو میشوند که بازی میتواند مهارت های آنها را افزایش دهد. کودکی که خجالتی است و نمی توانددر جمع عرض اندام کند، کودکی که مشکل هیجانی، مهرورزی یا بحران حل مسئله در عملکردهای تحصیلی ، ورزشی و ارتباط با همکلاس هایش دارد ، همان بزرگسالی است که بعدها با همسر، خانواده و در محیط کار مشکلات زیادی خواهد داشت.
بنابراین پدر و مادری که از دوران کودکی کمک میکنند تا مغز کودک به خوبی و فارغ از استرس ها و فشارها رشد کند، کودک احساس تنهایی نکند و مهارت های مختلف را یاد بگیرد، وظیفه خود را به خوبی به انجام رسانده اند. طبق گفته روان شناسان، خانه برای کودک باید یک محیط دوستانه، امن و پر از اکتشاف برای بچه باشد ، خانه ای که مدام در آن از «بکن نکن» یا «دست به وسایل خانه نزن» و «از اینها دور شو» استفاده بشود، نمیتواند حس اکتشاف و استقلال بچه ها را شکوفا کند و طبیعتا چالش های شما هم با این بچهای که مدام با او در کشمکش بوده اید، بیشتر خواهد بود.
*توجه والدین به بازی بچه ها
نخستین نکته آگاهی والدین از اهمیت توجه به بازی بچه ها در خانه است. «سپیده بشول» مشاور کودک و نوجوان در اینباره میگوید: «کودک باید در خانه آزاد باشد تا بازی کند و حین این بازی ها خود و هویتش را کشف کند بنابراین والدینش بهتر است با او همکاری کنند، اگر هم فرصتش را ندارند، طوری وانمود کنند که به بازی بچه توجه نشان میدهند، مثلا هراز گاهی او را تشویق کنند تا بچه حس کند در معرض توجه والدین است. بچه ها زمانی که حس کنند والدین به آنها توجه میکنند، حوصله شان از بازی سر نمی رود و آن را ادامه میدهند».
نکته دیگر اینکه در بازی با بچه ها اگر سن و سال کمی دارند، قواعد آنها را رعایت کنید اما اگر قدرت درکشان بالا رفته، قواعد بازی را درست رعایت کنید منتها نشان ندهید که شما داناتر و با مهارت تر هستید، با او همفکر شوید و سعی بر کنترل کودک نداشته باشید تا بازی برای هر دو طرف لذت بخش باشد».
*فواید بازی بچه ها
بچه ها با بازی کردن تمرکز، توجه، حافظه و مهارت های خود را افزایش میدهند. هویت کسب میکنند و میتوانند در قالب نقش های مختلف بروند، مهارت های فیزیکی و تخیلی شان افزایش پیدا میکند و بهترین آموزش ها را دریافت میکنند، در کنارش می توانند ارتباط خود با دیگران را هم محکم تر کنند و صبر و همکاری را یاد بگیرند. پس خیلی چیزهایی که پدر و مادر تلاش می کنند زبانی به بچه یاد دهند، در بازی بچه ها می توانند بدون صحبت مستقیم فرا بگیرند. بنابراین نکته اینجاست والدین عزیز با بازی هر چه که می خواهید را می توانید به بچه هایتان آموزش دهید.
* معرفی چند بازی برای تقویت مهارت حل مسئله
با چند بازی خیلی ساده مادر و پدرها در خانه می توانند مهارت های حل مسئله بچه ها را افزایش دهند و البته برخی از این بازیهای برای بچه های سنین مدرسه و برخی نیز برای سنین پایینتر کاربرد دارد.
۱-پازل
بشول در این باره می گوید: «پازل ها یکی از بازی های ساده اما مهارتی و فکری برای بچهها هستند که البته کودک باید به سن مناسب درک جایگذاری تکه های پازل رسیده باشد. حتی خودتان در منزل میتوانید پازل های ساده درست کنید برای بچه های سنین پایینتر از دو سال به بالا ، چند تکه مقوا بردارید، شکل بکشید و نقاشی کنید و بعد در اشکال مختلف برش بزنید و از فرزندتان بخواهید تا تکه ها را درست سر جایش قرار دهد. این هم یک مدل پازل است.»
۲-پیدا کردن اشیاء
این بازی مورد علاقه همه سنین است از سنی که بچه متوجه گم شدن و پیدا شدن اجسام میشود یعنی یک سال به بالا ، شما می توانید اجسامی را در نقاط مختلف خانه مخفی کنید و از فرزندتان بخواهید که آنها را پیدا کند. اما برای بچه های سنین بالاتر می تواند چند سرنخ و نشانه هم در نقاط مختلف مخفی کرد و با پیدا کردن آنها یک شی هم به عنوان گنج مخفی کنید که با داشتن سرنخ ها آن را بیاید. این بازی میتواند گروهی وبا حضور چندین کودک انجام شود و حسابی آنها را سرگرم کند.
بشول میافزاید: «بچه ها با این بازی مهارت حل مسئله شان تقویت میشود به طوریکه بعدها هم به راحتی می توانند مشکلات خود را رفع کنند و برای حل آنها دچار بحران نمیشوند».
۳-پاتو زمین نزار
بازی «پاتو زمین نزار» هم ساده اما مفرح است. شما در خانه مسیری را مشخص میکنید و کودک باید از نقاط مختلف این مسیر که شما مشخص کردید، عبور کند اما نباید پایش به زمین اصابت کند، یعنی هر چیزی زیر پایش بگذارد تا زمین را لمس نکند. حتی میتوان گروهی این بازی را با جعبه، صندلی یا هر وسیله دیگری انجام داد. این بازی هم مهارت فیزیکی و هم فکری را ارتقا میدهد.
۴-ساخت موشک، قایق کاغذی یا خمیری
بشول درباره این بازی توضیح میدهد: «کودکی های هم نسلی های خودمان بیشتر یادشان است که از فرفره تا قایق و موشک کاغذی درست میکردیم و برای خود یادگاری نگه میداشتیم، اما نسل الان این بازی ها را بلد نیست. پدر و مادر میتوانند این کاردستی را به بچه ها یاد دهند و حتی آن را رقابتی کنند، مثلا هر که موشکش دور تر هوا برود یا قایقش زیباتر باشد، برنده می شود. حتی برای بچه های کوچکتر «خمیر بازی» حکم یک بازی فکری را دارد که بچه ها به هر شکلی و هر شمایلی می توانند آن را در بیاورند.»
۵-نقطه بازی
بچههایی که خواندن و نوشتن را یاد گرفته اند و یا با کاغذ و مداد آشنا شدند را میتوان با نقطه بازی سرگرم کرد. روی یک کاغذ نقاط زیادی با نظم و ترتیب میکشید و از بچه ها میخواهید مربع ها به هم وصل کنند و هر کس بیشتر این کار را انجام دهد، برنده است. حتی «اسم فامیل» هم یکی از بازی هایی است که برای بچه های مدرسه ای کاربرد زیادی دارد و قدیمترها بیشتر بین دوستان و اعضای فامیل که دور هم جمع میشدند، کاربرد داشت و همه را از کوچک تا بزرگ سرگرم میکرد.
۶-برج بلند بسازید
والدین با یک سری ابزار یا وسیله آشپزخانه، کتاب یا کارتون به راحتی می توانند این بازی را راه بیاندازند. به این شکل که از بچهها میخواهید یک برج بلند مثلا با جعبه ها بسازند که نریزد یا مثلا با سبدهای پلاستیکی و نشکن که خطری ندارد، برج بسازند . الان هم بازی مکعبهای چوبی به راحتی میتواند جایگزین این کار شود منتها این مکعبها برای سنین پنج ـ شش سال به بالاتر کاربرد دارد.
در نهایت این همه بازیهایی نیست که به درد بچهها برای کشف خلاقیت و تقویت مهارت های بچه ها می توان انجام داد، قطعا با هر بازی، ده ها نوع بازی دیگر نیز می تواند به ذهن خلاق هر والدی برسد ، حتی اگر خیلی مسخره به نظر برسد، می تواند مورد توجه و لذت یک کودک شود. بازی هایی مثل «قایم موشک»، «شعبده بازی و پانتومیم»، «مجسمه سازی»، «جمله سازی» و هزاران بازی دیگر که با آن آشنا هستید. شما چه کارهایی برای بازی با بچه ها انجام می دهید؟
انتهای پیام/