گوش هایی که باید برای زنگ خطر تیز باشند/والدین، جوانانتان را دریابید!
خودش در نامه هایش نوشته که بارها به حساب تهدید یا هر چیز دیگری به والدینش گفته ، «خودش را می کشد». برای اینکه بیشتر به او توجه کنند، اما نه تنها بیشتر توجه نکردند، بلکه تهدید به خودکشی اش را نیز جدی نگرفتند. این گزارش غم انگیز را بخوانید.
گروه زندگی ـ زهره سعیدی: (اپیزود اول) وقتی تلاش میکرد کلمات را تبدیل به جمله کرده و با آنها منظورش را برساند، جانش انگاری به لبانش رسید. برای اینکه آرامش پیدا کند، لیوانی آب به دستش دادم، تشکر کرد و یک ورق قرص از کیفش در آورد و با آب خورد. چشمانش را چندین بار باز و بسته کرد، نفس عمیق کشید تا بتواند کلمات را درست ادا کند، انگار یک مرتبه دایره لغاتش ته کشیده بود، آواها به زور از گلویش بیرون می آمدند. صحبتهایش را اینطور شروع کرد: «آخرین باری که یادم است با مامان و بابا درگیر شدم، به خاطر دیر به منزل آمدن و درس نخواندنم بود. کتک مفصلی از پدرم خوردم، به آنها گفته بودم که اگر یک بار دیگه اذیتم کنن، قرص می خورم و خودمو راحت میکنم… این کار را کردم… اما بعد خودم ترسیدم». به او گفتم: «از چه ترسیدی؟». گفت: «از مرگ».
باورم نمی شد این حرف ها را کسی میزند که مثل جانم دوستش داشتم، خواهر کوچکترم که مدتی بود با پدر و مادرم به اختلاف خورده و نمیتوانستند همدیگر را درک کنند، انگار دنیاهایشان واقعا با هم تفاوت میکرد. در هر حال خواهرم نوجوان بود، مدرسه میرفت و درسخوان بود اما سختگیری های پدر و مادرم و رفتارهای خشنشان نه تنها او را از درس انداخته بود، بلکه باعث لجبازی و عکس العمل های تند او شده بود، تا اینجا که برای تهدید والدینم دست به خودکشی زده بود. تصمیم گرفتم او را با خود به یک روانشناس ببرم تا دیگر دست به چنین رفتار پرخطری نزند.
پس از آن فهمیدم که قضیه بیخ بیشتری دارد و خیلی از هم کلاسیهای برای اینکه حرفشان را جلو ببرند، پدر و مادرشان را وادار به رسیدن به خواسته هایشان بکنند، آزادی عمل بیشتری داشته باشند یا خانواده را تهدید کنند، دست به چنین رفتارهای پرخطری می زنند و البته که درست است خیلی از این اقدام به خودکشی ها به مرگ ختم نمی شود، اما باعث می شود که روابط در خانواده سختتر شده و قبح این مسئله برایشان ریخته شود.
*اپیزود دوم
خودش در نامههایش نوشته بود که برای توجه بیشتر پدر و مادرم آنها را به دفعات تهدید کردم که خودم را میکشم، اما نه تنها توجهشان بیشتر نشد و مدام سرشان در کار و بدو بدوهای روزانه خودشان بود، بلکه تهدیداتش را هم جدی نگرفتند و فقط می خندیدند. اما او دیگر خسته شده بود. از رایانه و لب تاب و انواع و اقسام امکاناتش که بدون مهر و محبت مادری و پدری بود. او پدر و مادرش را در کنار خودش میخواست. پس تصمیم به یک کار پرخطر گرفت، مثل اینکه قرص بخورد و از این طریق محبت والدینش را جلب کند.
متاسفانه قرص برنج را انتخاب کرد که بازگشتی پس از ساعاتی برایش نداشت، هرچند که خودش ترسید و به خانواده اش اطلاع داد، اما تا آنها خودشان را از جلساتشان بیرون برسانند و بحران را جدی بگیرند، دیگر کار از کار گذشته بود.
بر اساس آمار رئیس سازمان امور اجتماعی کشور، دستکم ۲۰ برابر بیش از تعداد مرگ هایی که هر سال بر اثر خودکشی می بینیم، اقدام به این کار بین اقشار مردم وجود دارد. به همین خاطر هم هست که در برخی بیمارستان ها اگر قدمی بزنیم، می بینیم افرادی که اقدام به خودکشی کرده اند اما ترس از مرگ باعث شده که به خانواده هایشان اطلاع دهند و آنها را به مراکز درمان برسانند، کم نیستند. بخش اعظم این افراد میتوانند جان سالم به در ببرند، اما خیلی های دیگر که روش های متفاوتی برای خودکشی را در نظر گرفته اند، نیز جای بازگشت نخواهند داشت.
نوزدهم شهریور ماه برابر روز جهانی پیشگیری از خودکشی است، طبق تخمین سازمان بهداشت جهانی هر ساله حدود یک میلیون نفر بر اثر خودکشی میمیرند. خودکشی می تواند مسری باشد. اگر نشانه های آن را بشناسیم، می توانیم از مرگ اطرافیانمان جلوگیری کنیم و قطعا امیدبخشی می تواند در این زمینه موثر باشد.
*آیا خودکشی قابل پیشگیری است
خیلی از افراد اعتقاد دارند که نمی توان جلوی افکار مربوط به خودکشی را گرفت، در حالیکه روانشناسان معتقد هستند که اگر عوامل فکری که باعث تفکر خودکشی در افراد می شود را بشناسیم و یا حتی به خیلی از افراد نگاه بیمار داشته باشیم، می توانیم باعث پیشگیری از اقدام به خودکشی شویم. درهر حال طبق تحقیقات در طول روز هزاران فکر ناخواسته که خیلی از آنها منفی هم هستند، به ذهن افراد می رسد، خیلی ها به خاطر عدم تحمل و ظرفیت لازم و عدم توان حل مسئله آنقدر خود را تحت فشار می بینند که تصور می کنند پاک کردن صورت مسئله، راحتتر از حل آن است.
«مریم رحیم زاده»، روانشناس در گفت وگو با فارس عنوان می کند: «فکر و اقدام به خودکشی طبق تحقیقات بین جوانان و نوجوانان شایع است، هر چند که ممکن است پس از آن از کارشان پشیمان شوند و یا قبل تا بعدش تردید هم داشته باشند، اما آنها تلاش میکنند تا به رنج و غم خود پایان بدهند که از نظر خودشان تمام نشدنی و حل ناشدنی است.»
*اطرافیان زنگ خطرها را دریابند
هر صبحت و تهدیدی مبنی بر خودکشی باید توسط اطرافیان افراد مورد توجه قرار بگیرد . خیلی از خانواده ها این موارد را به شوخی برگزار کرده و فراموش می کنند، در حالیکه صحبت درباره خودکشی قطعا مدت ها توسط فرد در ذهنش برنامه ریزی شده است، مخصوصا اگر در خانواده اختلاف یا فشار روانی هم وجود داشته باشد. بنابراین اطرافیان باید نسبت به هشدارها جدی باشند، حتی اگر در موقعیت های غیرجدی مطرح شود. رحیم زاده دراین باره میگوید: «اگر خانواده ای مشاهده کردند که فرزندشان بارها درباره خودکشی حتی به شوخی صحبت می کند، لازم است که او را نزد یک کارشناس سلامت روان یا مشاور خانواده ببرند تا بررسی جدی شود تا خیالشان از سلامت او راحت شود. خیلی از افراد دارای فرزند یا عضو افسرده یا دارای یک اختلال روانی دیگر در خانه هستند که اینها نیاز به مراقبت بیشتری دارند. طبق آمار بیش از ۵۰ درصد جامعه از بروز اختلال سلامت روان خود مطلع نیستند ، اینها ممکن است افسردگی یا مشکلات دیگر رفتاری یا حتی خواب داشته باشند و سرخود دارو هم مصرف بکنند، اما عوارض آن جای دیگری خودش را نشان بدهد.»
*چرا نوجوانان به خودکشی فکر می کنند
شاید برای عده ای عجیب باشد، نوجوانی با این همه شور و امید، چرا باید نوجوان به این افکار منفی هم فکر و حتی اقدام کند. رحیم زاده در این باره می گوید که نوجوانان به خاطر غلبه هیجانات و حتی شرایط محیط ممکن است دست به رفتارهای پرخطر مثل خودکشی بزنند از سر کنجکاوی یا جلب توجه ، اعتیاد یا هر بحران دیگری در زندگی شان.
البته خیلی از نوجوان ها حتی اطلاعی هم از خودکشی ندارند و نمی دانند که چیست ، بنابراین توصیه می شود که در حضور آنها صحبتی از خودکشی نشود، چرا که ممکن است با یک اتفاق ساده نوجوان دست به خودکشی بزند. هر چند بیشتر نوجوانان در این سنین تنها به خودکشی فکر می کنند و کارشان به اقدام نمی رسد، اما اگر نوجوانی در حضور شما صحبت از خودکشی کرد ، حتما نامحسوس شرایط او را در نظر بگیرید ، از لحاظ افسردگی ، اضطراب یا مسائل دیگر کمک کنید تا بحران هایش رفع شود و در صورت نیاز او را به روانشناس ارجاع دهید.
رحیم زاده می افزاید: «والدینی که در خانه با تحقیر، سرزنش، مقایسه یا رفتار بد با نوجوان و جوانشان برخورد میکنند، دعواهای خانوادگی سخت دارند، ممکن است فرزندشان را به سمت رفتارهای خودجرحی سوق دهند. بنابراین والدین باید خیلی آگاه باشند، دست به تنبیه یا تحقیر بچه ها نزنند، دوستان، تغییرات خلقی و وضعیت تحصیلی نوجوانان را مدنظر داشته باشند و مدام به طور غیرمستقیم فرزندانشان را تحت مراقب قرار دهند تا نسبت به این رفتارها حساس باشند.»
*افسردگی کلیدی برای رفتارهای خودجرحی
یکی از مهمترین عللی که باعث تمایل به خودکشی به ویژه در سنین نوجوانی و جوانی می شود، افسردگی است. نوجوانی که مدتی است پرخاشگر شده، ارتباط با خانواده برقرار نمیکند، خوابش خیلی کم یا زیاد شده، مدام در فضای مجازی است و تمایلی به درس خواندن نشان نمیدهد، ممکن است افسرده شده باشد. والدین باید نسبت به این نشانه ها حساب باشند و تنها بیرون رفتن یا نرفتن بچه ها را دلیل برافسردگی ندانند.
طبق تحقیقات انجمن روانشناسی بالینی کودک و نوجوان، شنیدن و برجسته کردن اخبار خودکشی، احتمال خودکشی را بین نوجوانان بالا میبرد، علت چنین چیزی هم تقلید در دوره نوجوانی، کنجکاوی و عدم توجه به آینده و مرگ است. حتی در این سنین خودکشی بدون دلیل هم دیده شده است که تنها به خاطر تقلید از دیگران صورت گرفته است. به همین دلیل هم والدین باید نسبت به الگوگیریهای نوجوانشان در این سنین حساس باشند.
*واکنش نسبت به صحبت نوجوان از خودکشی چه باید باشد
رحیم زاده می گوید: «برخی از خانواده ها تصور می کنند ، اگر صحبت های نوجوانشان درباره خودکشی را نادیده بگیرند، او دست از این حرف ها برمی دارد، یا اینکه مدام او را نصحیت کنند، اثر مثبت دارد، در حالیکه اینطور نیست.والدین برای اینکه بتوانند اثر مثبت در این زمینه داشته باشند، نخست باید نگاهی به روابط خود بیاندازند و خلاءهای روابط خود و فرزندشان را پیدا کنند و سپس به طور غیرمستقیم به رفتارهای نوجوان و جوانشان نظارت داشته باشند. نوجوانی که حتی یک بار اقدام به خودکشی کرده است را نباید با افکار منفی اش تنها گذاشت. مراقبت از او باید همیشگی باشد تا به هر علتی دو مرتبه کارش را تکرار نکند و حتما تحت نظر یک روانپزشک و مشاور خانواده قرار داشته باشد.
مسئله دیگر برقراری ارتباط مثبت خانواده و نوجوان است. هر صحبتی بدون توهین و تهدید و هیجانات منفی باشد. صحبت نوجوان درباره خودکشی را نباید شوخی گرفت و اگر والدین علائمی در این رابطه دیدند که به او مشکوک شدند، مثل گوشه گیری و کناره گیری از خانواده و پرخاشگری زیاد و یا برعکس مهربان شدن و عذرخواهی مدام از خانواده، سریع او را چک کنند و ابزاری که ممکن است باعث خودجرحی او شود را از جلوی دستش خارج کنند و حتما با یک مشاور صحبت کنند.
در نهایت با توجه به اینکه عموما خودکشی زمانی سراغ نوجوان می آید که او احساس کند هیچ هدف و امیدی ندارد یا اینکه نمی تواند مشکلات و بحران هایش را حل کند و یا دچار افسردگی شده باشد، والدین خیلی باید نسبت به تغییرات نوجوانشان حساس و مراقب باشند و در مقابلش زمینه های امیدزا در خانه و شرایط زندگی او ایجاد کنند، تفریح و وقت گذاشتن با او را بیشتر کرده و در نهایت هم او را به لحاظ اینکه تفکرش نسبت به خودکشی تغییر کرده یا نه، خود یا یک مشاور خانواده مورد آزمون قرار دهند.
اعتیاد به مواد مخدر یا الکل معمولاً در بین مردان بیشتر از زنان است. با این حال، امروزه این شکاف جنسیتی به ویژه در نوجوانان همچنان در حال کاهش است.
گروه ایرنا زندگی- بسیاری از مردم می پرسند، آیا اعتیاد به مواد مخدر یک بیماری است؟ هر تعریفی از اعتیاد به مواد مخدر، بیان می کند که اعتیاد به مواد مخدر یا الکل یک بیماری مزمن است. توجه ویژه به کلمه مزمن مهم است. معنی آن این است که اعتیاد به مواد مخدر یک بیماری مغزی عود کننده است. مشخصه آن جستجوی اجباری یا مداوم و مصرف مواد مخدر بدون توجه به پیامدهای مضر آن است.
مواد مخدر و الکل باعث تغییراتی در مغز می شود. آنها با ایجاد لذت کار می کنند و سیستم پاداش مغز را فعال می کنند، بنابراین جریان عادی پیام ها و ارتباطات را قطع می کنند.دوپامین، یکی از انتقال دهنده های عصبی در مغز، می تواند در برخی از مناطق مسئول احساس لذت، شناخت، انگیزه، احساسات و حرکت یافت شود. هنگامی که افراد مواد مخدر استفاده می کنند، سیستم پاداش آنها معمولاً از تجمع بیش از حد دوپامین تحریک می شود.
این موضوع به نوبه خود باعث ایجاد احساس عجله در معتادان در هنگام استفاده از مواد می شود. در نهایت، مغز خود را دوباره تنظیم می کند تا به طور مداوم به دنبال این راه جایگزین برای تولید احساسات پاداش باشد. مردم باید این را درک کنند تا متوجه شوند که اعتیاد به مواد مخدر یک انتخاب نیست.
در حالی که مصرف یک ماده مخدر خاص برای اولین بار، یک انتخاب است اما ادامه این سوء مصرف چیزی نیست که بتواند به اکثر معتادان کمک کنند. حتی معتادان بهبودیافته یک عمر را صرف مبارزه با اعتیاد خود می کنند.
علائم اعتیاد را بشناسید
تغییرات رفتاری یکی از بزرگترین نشانههایی است که نشان میدهد پسر شما ممکن است از اعتیاد رنج ببرد و نیاز جدی به درمان اعتیاد دارد.
در اینجا برخی از علائم رفتاری و فیزیکی وجود دارد که باید در افرادی که از اعتیاد به مواد مخدر یا الکل رنج می برند، جستجو کنید:
– مشکل مالی دارند و همیشه در طلب پول هستند
– انجام کارهای خارج از شخصیت، مانند دزدی
– عدم انجام تعهدات کاری یا سایر مسئولیت ها
– کنار گذاشتن سرگرمی ها یا فعالیت های دیگر
– رازداری، انزوا و تنهایی
– مشکل خواب
– داشتن چالش در ارتباطات و رفتار
– پیدا کردن مشکلات حقوقی
– تغییرات در ظاهر
– پیدا کردن مشکل در مدرسه
– تغییر در دوستان یا حلقه اجتماعی
این نوجوانان به گذراندن زمان تنهایی در اتاق خود یا تغییر دایره دوستان می پردازند تا آنجا که ممکن است احساس کنید دیگر پسر خود را نمی شناسید؛ در این موارد به غریزه والدی خود توجه کنید.
اگر پسر شما رفتارهای فوق الذکر را از خود نشان می دهد، به کمک حرفه ای نیاز دارد. مهم نیست که او چه میگوید یا به شما چه میگوید، در ارائه کمکی که نیاز دارد به او دریغ نکنید. از آنجایی که اعتیاد یک بیماری است، او نمیتواند به تنهایی با آن مبارزه کند، و بر عهده والدین است که این کار را برای فرزند خود انجام دهند.
شناسایی علائم جسمی و روانی
علائم جسمی و روحی مختلفی وجود دارد که می تواند نشان دهد فرزند شما اعتیاد دارد. این علائم از ماده ای به ماده دیگر و از فردی به فرد دیگر متفاوت است.
با این حال، شاخص های زیادی وجود دارد که باید به آنها توجه کرد:
– مشکل در تفکر واضح یا تمرکز
– از دست دادن کنترل عضلانی
– پارانویا
– تحریک پذیری یا تغییر در خلق و خو
– مشکلات حافظه یا از دست دادن حافظه
– لرزش غیر ارادی (لرزش)
– سقوط یا تصادف
– سرگیجه
– مردمک های گشاد شده
– لرز و عرق کردن
خودتان را سرزنش نکنید
هیچ پدر و مادری کامل نیست، با این حال ۷۵ درصد از والدین احساس می کنند که از طرف خانواده، دوستان و رسانه های اجتماعی تحت فشار قرار می گیرند که کامل باشند. همه والدین اشتباهاتی مرتکب می شوند اما راهی برای بازگشت به عقب و درست کردن کاری که انجام شده، وجود ندارد. به همین دلیل سرزنش کردن خود برای اعتیاد فرزندتان نیز فایدهای ندارد.
بهترین کاری که می توانید برای فرزند و خانواده تان انجام دهید این است که به جلو حرکت کنید و کمکی را که فرزندتان نیاز دارد و سزاوار آن است، دریافت کنید. سرزنش کردن خود تنها هر دوی شما را عقب می اندازد و به مبارزه با اعتیاد فرزندتان کمکی نمی کند. بعلاوه، شما باید از نظر عاطفی پایدار و قوی باشید تا بتوانید از فرزند خود به نحوی که او نیاز دارد حمایت کنید.
شما نمی توانید فرزندتان را نجات دهید
باید متوجه باشید که شما نمی توانید فرزندتان را از اعتیاد نجات دهید. اعتیاد یک بیماری مزمن است و مسیر بهبودی آن مستلزم بهره بردن از درمان تخصصی است. به عبارت ساده، نجات فرزند توسط والدین کار نمی کند. اگر سعی دارید که خودتان فرزندتان را نجات دهید ، وی به احتمال زیاد در مقابل شما مقاومت کرده و از شما رنجیده خواهد شد. او ممکن است احساس کند که مورد قضاوت قرار می گیرد و حتی از شما بیشتر دور می شود.
یک معتاد باید با کمک متخصصانی که برای درمان اعتیاد دوره دیده اند، مسیر خود را برای تغییر ایجاد کند و خود در این زمینه تصمیم بگیرد. در حالی که کمک به یک معتاد برای رسیدن به نتایج خاصی در مورد عادات، انتخابها و زندگی اش میتواند وسوسهانگیز باشد، اما این کار کمکی به او نمیکند مگر اینکه خودش به این نتایج برسد. آنها ممکن است نخواهند تغییر کنند یا آماده تغییر نباشند، به همین دلیل است که به کمک حرفه ای نیاز دارند.
بهانه ای برای اعتیاد فرزندنتان درست نکنید یا یک توانمندساز نباشید
به طور معمول، در خانواده هایی که معتاد دارند، همواره ممکن است یکی از اعضای خانواده به فرد معتاد کمک کند. گاهی اوقات این شخص، خواهر و برادر فرد معتاد است که حاضرند همه چیز را بپوشاند یا پول را تحویل دهد.در بسیاری از موارد، فعال کننده یکی از والدین است. فعال کردن برای فرآیند بازیابی مضر است. اغلب اوقات، توانمندساز در حال انکار چیزی است که درست در مقابلش قرار دارد. آنها می خواهند از فرزند یا عزیزشان محافظت کنند و برای همیشه آنها را نگه دارند.
این افراد آنقدر در مسیر انکار یا بهانه تراشی گیر می کنند که با نادیده گرفتن واقعیات، معتاد را به خطر می اندازند. در مورد فرزندتان که گرفتار اعتیاد شده پیش دوستان و خانواده هم بهانه نیاورید، به خصوص زمانی که فرزندتان حرف های شما را می شوند. چه باور داشته باشید چه نداشته باشید، قبول اینکه فرزندتان اعتیاد دارد بسیار قدرتمندتر از تلاش برای پوشاندن این موضوع کمک می کند.
معتادان از کسی که در کنارشان است قدردانی می کنند و تشخیص می دهند که این بیماری تا چه حد آنها را مبتلا می کند. بهانه تراشی برای اعتیاد یا سرپوش گذاشتن بر رفتار و اعمال فرزند معتاد تنها به احساس شرم و انزوای او کمک می کند.
ارتباط با فرزند معتاد را قطع نکنید
برقراری ارتباط شفاف و صادقانه میان شما و فرزندتان هر روز باید تشویق و تمرین شود؛ این ارتباط باید هم در مورد مسائل کوچک و هم در مورد مسائل بزرگ باشد. اگرچه برقراری این ارتباط در ابتدا ممکن است دشوار باشد، اما شیوههای ارتباطی عالی به شما کمک میکند فرزندتان را بهتر بسنجید تا هر گونه علائم و مشکلات را زود تشخیص دهید و سپس به روشی مناسب واکنش نشان دهید.
از فرزندتان سوال بپرسید و گوش دادن فعال به پاسخ او را به طور منظم تمرین کنید. سوالات باز و بدون قضاوت بهترین سوالاتی هستند که می توانید بپرسید. به سؤالات باز نمی توان با یک کلمه پاسخ داد و امکان افزایش ارتباط بین طرفین را فراهم می کند.به علاوه، این سوال ها در را به روی شما باز می کنند تا در مورد مبارزات، امیدها، احساسات و نگرانی های فرزندتان بیشتر مطلع شوید.
اجرای «کند» برنامه «پیشگیری از خودکشی» در ایران/ کرونا چطور آمار خودکشی را تغییر داد؟
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، با بیان اینکه آمار خودکشی به صورت تعداد مرگ در هر ۱۰۰ هزار نفر جمعیت گزارش میشود، گفت: در حال حاضر برنامه ملی پیشگیری از خودکشی در کشور ما وجود دارد و طبق آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت ایران جزو یکی از ۳۲ کشوری است که برنامه ملی برای خودکشی دارد.
دکتر امیر حسین جلالی ندوشن در گفتوگو با ایسنا، درباره نرخ خودکشی در ایران اظهار کرد: در چند سال گذشته حدودا ۴۲۰۰ مرگ سالانه بر اثر خودکشی به ازای جمعیت کشور داشتهایم که عدد متوسط آن ۶.۲ در ۱۰۰ هزار نفر جمعیت را شامل میشود.
وی همچنین به تاثیر پاندمی کووید ۱۹ بر نرخ خودکشی در جهان و ایران اشاره و تصریح کرد: در ابتدای پاندمی کووید ۱۹ در ایران و در بسیاری از کشورهای جهان میزان خودکشی برای چند ماه کاهش یافت و البته قابل انتظار نیز بود چراکه در آغاز بحرانهای بزرگ با افزایش همبستگی اجتماعی مواردی مثل خودکشی کاهش مییابد.
کرونا چطور آمار خودکشی را تغییر داد؟
وی در عین حال ادامه داد: اما آنچنان که انتظار میرود خودکشی پس از بحران بزرگی نظیر پاندمی کووید ۱۹ میتواند رو به افزایش برود. این افزایش مورد انتظار با توجه به آمار برخی کشورها مشاهده است اما در ایران به دلیل اینکه آمار رسمی هنوز برای سال ۱۴۰۰ منتشر نشده، در حد گمانه است.
به گفته جلالی، در دنیا معمولا احتمال مرگ در اثر خودکشی در دو رده سنی نوجوانان که در ابتدای جوانی هستند و نیز سالمندان، بالاتر از سایر ردههای سنی است.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، درباره بیشترین رده سنی افرادی که خودکشی کردهاند، خاطر نشان کرد: در کشور ما ابتدا گروههای سنی ۳۰ تا ۳۹ سال، سپس گروه سنی زیر ۳۰ سال و بعد از آن رده سنی بالای ۴۰ سال به ترتیب بیشترین آمار اول تا سوم مرگ در اثر خودکشی را به خود اختصاص دادهاند. این آمار نشان می دهد متاسفانه مرگ در اثر خودکشی در سنینی که می توانیم بالاترین میزان باروری، خلاقیت، کارآفرینی، کوشش، تلاش شخصی و اجتماعی را از افراد انتظار داشته باشیم، اتفاق میافتد.
وی همچنین این را هم گفت که در سالهای گذشته نمونههایی از مرتکبین به خودکشی وجود داشت که نشان میدهد سن خودکشی در مرتکبین در حال کاهش است و البته این امر هنوز به معنای پدیدآمدن یک تِرِند (رویه) آماری جدید نیست.
چرا برخی به خودکشی فکر می کنند؟
این روانپزشک با بیان اینکه عموما اقدام به خودکشی در بین «زنان» بیشتر از «مردان» است، درباره تفاوت اشکال خودکشی در بین زنان و مردان، توضیح داد: از حیث تفاوت اشکال خودکشی، معمولا در دنیا مردها به روشهای خطرناکتر و کشندهتری مثل استفاده از اسلحه، حلق آویز کردن خود و پرتاب کردن خود از ارتفاعات بلند اقدام به خودکشی می کنند و خانمها بیشتر با استفاده از دارو و یا روشهایی مثل استفاده از سم اقدام به خودکشی میکنند. با این حال تفاوتی بین ایران و سایر کشورها وجود دارد که آن روش بسیار دردناک و خطرناک خودکشی مثل «خودسوزی» است که در بین زنان برخی نواحی به عنوان یک شیوه خودکشی مورد استفاده قرار میگیرد، نهایتا یا منجر به مرگ می شود و یا ناتوانی بسیار جدی را در طول عمر رقم میزند.
جلالی در پاسخ به این سوال که عموما افراد به چه مرحله روانی می رسند که به فکر اقدام به خودکشی میافتند؟، یادآور شد: مطابق با برخی نظریات رایج در خودکشی مثل نظریه “کُنش”، زمانی که فرد احساس میکند چیزی در زندگی خود ندارد تا به آن دست بیاندازد، هدفی ندارد و هر آنچه میتواند زندگی او را معنا بخشد به دلایلی از بین رفته است، اقدام به خودکشی میکند. مطابق با نظریه “بین فردی” نیز زمانی که فرد تمام تعلقات خود به جامعه و اجتماعی که در آن زندگی میکند را از دست دهد، احتمالا فکر خودکشی در او ایجاد و یا تقویت میشود و به سمت عمل به خودکشی میرود.
این من بودم که خودکشی کردم؟
وی همچنین در پاسخ به اینکه چه تغییری در مغز افراد حین عمل به خودکشی رخ میدهد که نهایتا نیستی را ممکن میکند؟، افزود: باید گفت وضعیتی “شبه تجزیهای” رخ می دهد. یعنی وضعیتی که در آن فرد به خوبی نسبت به کاری که انجام می دهد و پیامد آن کار آگاه نیست. بعضا افراد وقتی تجربه خودشان را جلوی دوربین بیان میکنند و بعدها به آن گوش میکنند، دچار این سوال می شوند که “آیا این من بودم که این کار را انجام دادم؟”.
این روانپزشک، خودکشی را عملی عمدی به قصد پایان دادن به زندگی تعریف کرد و در عین حال تاکید کرد که این امر به آن معنا نیست که تمام انگیزه فردی که می خواهد خود را بکشد، “مرگ” است، چراکه در رفتار خود کشی نظیر بسیاری دیگر از رفتارها شاهد “دو سو گرایی” هستیم.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، “دو سو گرایی” در خودکشی را اینطور توضیح داد: یعنی فرد در عین حالی که چند قدم به سمت مرگ میرود، یک قدم از آن دور شده و قدمی به سمت زندگی بر می دارد و همین نقطه است که امکان کمک به آن فرد و مداخله را فراهم میکند. درواقع دوسوگرایی همواره به ما فضایی میدهد که با تقویت شک در یک سو، از سوی دیگر فاصله بگیریم و از این رو خیلی از اوقات اگر به موقع دستمان به فردی که میخواهد خودکشی کند برسد، شاید بتوانیم او را به نحوی نجات دهیم.
نرخ خودکشی ایران در قیاس با سایر کشورها
وی نرخ خودکشی در ایران را ۶.۲ در ۱۰۰ هزار جمعیت عنوان کرد و در عین حال گفت: طبعا این نرخ اکنون بالاتر رفته است اما در قیاس با برخی کشورها که آمارهای بالای ۱۰ در ۱۰۰ هزار جمعیت دارند؛ نرخ ما در “میانه” قرار دارد. البته باید گفت در برخی استانهای ایران شاهد خودکشی های بیشتر و یا کمتر هستیم ولی در مجموعا نرخ خودکشی ۶.۲ است. در سیستان و بلوچستان این نرخ ۳ یا حدود ۳ در ۱۰۰ هزار جمعیت است.
به گفته جلالی، طی ۱۰ سال گذشته یعنی از سال ۸۸ تا ۹۸، شیب موارد خودکشی در ایران رو به بالا بوده است و گرچه یکی از دلایل آن را می توان معطوف به بهبود نظام ثبت موارد خودکشی در ایران دانست اما نمیتوان تمام علت این شیب افزایشی را به این امر نسبت داد.
تصویب برنامه جامع پیشگیری از خودکشی در وزارت کشور
این روانپزشک در بخش دیگر سخنان خود به تصویب برنامه جامع پیشگیری از خودکشی در وزارت کشور نیز اشاره و بیان کرد: خودکشی در ایران رو به افزایش است و از این رو مانند بسیاری از کشورها به مساله سلامت عمومی تبدیل شده است. در حال حاضر برنامه ملی پیشگیری از خودکشی در کشور ما وجود دارد و طبق آخرین گزارش سازمان جهانی بهداشت ایران جزو یکی از ۳۲ کشوری است که برنامه ملی برای خودکشی دارد. باید این برنامه ملی اجرا شود. با این وجود ظاهرا در اجرای این برنامه ملی مثل بسیاری از دیگر برنامههای ملی، آن همدلی و همکاری لازم وجود ندارد و احتمالا تغییر مدیران باعث کندی روند اجرای این برنامه ملی شده است.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، ادامه داد: عمر طولانی از تدوین این برنامه علمی نمی گذرد. گرچه نزدیک به یک سال و نیم است که تدوین شده است اما اگر این برنامه که مسئولیت دستگاهها و شیوههای اجماع شده برای پیشگیری از خودکشی در کشور در آن درج شده است به درستی اجرا شود میتواند به میزان زیادی از افزایش خودکشی جلوگیری کند، در غیر این صورت در سالهای بعد باید شاهد بغرنجتر شدن شرایط باشیم.
وی با اشاره به دستورالعمل سازمان جهانی بهداشت برای پیشگیری از خودکشی، عنوان کرد: در ابتدا باید آگاهی را افزایش و انگ را کاهش دهیم. همچنین باید زمینه را برای اجرای دستورالعملها و شیوه نامههای علمی در هر جامعه ارتقاء داده و این امر را امکان پذیر کنیم. برای مثال اگر مشخص شده است در منطقهای دسترسی به ابزاری خاص نظیر علف کشها یا قرص های برنج در نواحی کشاورزی مثل گیلان، دسترسی به سلاح در مناطق غربی و جنوب غربی کشور و یا دسترسی به برخی داروها در بین کادر درمان و… میتواند منجر به خودکشی شود؛ طبعا محدود کردن این دسترسیها میتواند استراتژی درستی باشد. در برخی مناطق جغرافیایی نیز شاید اقدام اصلی ما برای پیشگیری از خودکشی بر مبنای افزایش سواد سلامت عمومی باشد. حتی بعضا ممکن است در برخی مناطق نیز گفتوگو و تماس با رسانهها برای بهبود بخشیدن شرایط انتشار اخبار خودکشی در رسانهها راهگشا باشد.
ناپایداریهای اجتماعی و اقتصادی احتمال خودکشی را افزایش میدهد
جلالی شرایط اجتماعی ناپایدار، کاهش جدی سرمایه اجتماعی، نزول وضعیت همبستگی اجتماعی، وجود مواردی نظیر فقر و بیکاری در حضور تبعیض ها را از جمله بسترهایی عنوان کرد که امکان خودکشی افراد در آن وجود دارد، افزود: برای مثال وقتی شهروندی با زمینههای نظیر افسردگی و کمبود توانایی های لازم برای نگهداشت حجم بالایی از احساس ناکامی و خشم، خبری را مبنی بر اینکه “یک شهروند باید ۷۰ سال کار کند تا بتواند در تهران مالک یک واحد یک خوابه آپارتمان باشد” را بخواند، احساس خواهد کرد حمایتی ندارد، نمی تواند بر سرنوشت خود اثر مشخصی بگذارد چراکه آینده ای برای او وجود ندارد و اگر هم وجود دارد چشم اندازی در این آینده نیست. این تجربه جهانی است که همیشه در ناپایداریهای اجتماعی و اقتصادی احتمال خودکشی افزایش پیدا میکند. این نکته حائز اهمیت است که همواره باید در سطح کلان اجتماعی و ملی به این عوامل توجه کرد. در عین حال انجمنهای کوچکتر و خود شهروندان نیز باید مراقبتهای لازم از دوستان و آشنایانی که ممکن است در شرایط نا مطلوب بوده زمینههای خودکشی داشته باشند را انجام دهند.
هشدار جدی خودکشی در کودکان؛ چرا و چگونه؟
این روانپزشک در پاسخ به این سوال که در سالهای اخیر بعضا شاهد خودکشی در کودکان بودیم و از منظر روانشناختی چه می شود که یک کودک تصمیم بر نیستی میگیرد؟، تاکید کرد: خودکشی همواره در نوجوانان وجود داشته است اما اینکه خودکشی در سنین پیش از نوجوانی رخ دهد نکته هشدار دهندهای است که باید حتما جدی گرفته شود. نمونههایی از اینگونه موارد خودکشی باید مورد بررسی از حیث مطالعه بر روی خانواده، محیط خانواده، احتمال خطر در دیگران و پیشگیری از خطر در دیگران قرار گیرد و در تکنیکی که اصطلاحا به آن “کالبد گشایی روانشناختی” میگویند با استناد به اطلاعاتی که از خانواده و محیط و پیرامون جمع میشود، مشخص شود احتمالا این خودکشی در چه فضایی و در دل چه عوامل و علتهایی انجام شده است.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، معتقد است که گرچه بعضا یک عامل به عنوان عامل خودکشی افراد در رسانه ها معرفی می شود اما خودکشی معمولا علتهای پیچیدهای دارد و چند عاملی است.
وی توضیح داد: گرچه خودکشی در فضایی رخ می دهد که ممکن است علت اصلی آن را یک عامل برداشت کرد اما معمولا آنچه میبینیم و آن را به عنوان علت اصلی خودکشی فرض میکنیم، حلقه آخر زنجیری است که به خودکشی منجر شده است.
به گفته جلالی، خودکشی در نوجوانان می تواند با دلایلی نظیر کمالگرایی و انتظاراتی نظیر کسب نمره بالا و یا رتبه برتر در کنکور و شکل گیری ویژگیهای کمال گرایانه و صفر و یکی انجام شود.
گفتار پیشگیرانه از خودکشی
این روانپزشک همچنین توصیه کرد که در گفتار پیشگیری از خودکشی باید از کلماتی نظیر سرزنش کردن و مقصر دانستن فرد پرهیز کرد.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، همچنین این را هم گفت که خودکشی در ساختار و با رفتار پیچیدهای رخ می دهد و از این رو می توان گفت راه طبیبانه پیشگیری از آن کنار گذاشتن گفتار “مقصر یابانه” است.
وی افزود: باید تلاش کنیم توانمندی خانوادهها را افزایش دهیم، حیطههایی که میتواند باعث آسیب به سلامت روان کودک و نوجوان شود را به والدین یادآوری کنیم و از سوی دیگر زمانی که خودکشی در یک خانواده انجام شد باید حواسمان به سایر اعضای خانواده باشد و مداخلات جدی را بر روی آنها انجام دهیم.
تکرار خودکشی را جدی بگیریم
جلالی همچنین به سوالی درباره امکان تکرار خودکشی در افرادی که پیش تر اقدام به آن کرده و ناموفق بودهاند، پاسخ داد: عموما خودکشی تکرار میشود و حتی ممکن است اقدامات بعدی، مرگبارتر نیز باشد. اغلب تصور نسبت به افرادی که ناگهانی خودکشی میکنند این است که خودکشی آنها “نمایشی” است، حال آنکه ممکن است درصد بالایی از این افراد نهایتا در اثر خودکشی فوت کنند. کسانی که یک بار خودکشی میکنند، بیشترین احتمال خودکشی مجدد را دارند و اصولا اقدام به خودکشی مهم ترین پیش بینی کننده خودکشی و نیز عامل خطر تکرار خودکشی است.
این روانپزشک در عین حال تاکید کرد که خودکشی پیشگیری پذیر است و ادامه داد: این شعاری است که هم انجمن جهانی پیشگیری از خودکشی و هم سازمان جهانی بهداشت دارند و برای آن راهکارهایی را ارائه دادهاند. باید گفت گرچه خودکشی تکرار پذیر است اما در عین حال پیشگیری پذیر نیز هست.
رئیس کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکان ایران، در پایان سخنان خود با بیان اینکه باید مشکلات سلامت روان فردی که یک بار خودکشی کرده است بررسی و درمان شود تا بتوان از احتمال خودکشیهای بعدی او پیشگیری کرد، افزود: اگر فرد دچار اختلال دو قطبی، افسردگی، اضطراب یا اختلال خواب است باید این موارد را درمان کند. گاهی نیاز است فرد از برنامههای تدوین شده در راستای پیشگیری از خودکشی استفاده کند. از سوی دیگر ایجاد محیطی در خانواده که اگر فرد به خودکشی فکر کرد بتواند این فکر را به اعضای خانواده بیان کند از هر چیزی مهم تر است چراکه گرچه صحبت کردن درباره خودکشی دشوار است، اما بسیار کارساز میتواند باشد.
انتهای پیام