بخشیدن مهریه برای نجات برادر از قصاص
به گزارش «ایران»، پاییز سال ۹۱ گزارش قتل مرد جوانی در یکی از محلههای پایتخت به تیم جنایی اعلام شد. با حضور تیم تحقیق آنها با جسد مرد جوان در حالی مواجه شدند که با ضربه چاقو به گردنش به قتل رسیده بود. گرچه در بررسیهای اولیه به نظر میرسید که مرگ مرد جوان خودزنی است اما در معاینات صورت گرفته مشخص شد که او به قتل رسیده است و عامل یا عاملان جنایت قصد تغییر مسیر تحقیقات را دارند.
در تحقیقات میدانی از همسایههای مقتول، مشخص شد که مقتول با همسرش اختلاف داشته و صدای درگیری و مشاجره آنها مدام به گوش میرسیده است. اختلاف زن جوان و همسرش، میتوانست انگیزهای برای جنایت باشد. به دستور بازپرس جنایی زن جوان بازداشت شد، گرچه وی ابتدا منکر اطلاع از این جنایت بود اما چند روز بعد لب به اعتراف گشود و گفت: با همسرم اختلاف داشتم او مرا کتک میزد. یک روز برای برادرم محسن درد دل کردم و او زمانی که از ماجرا باخبر شد نقشه قتل همسرم را کشید.
زن جوان ادامه داد: روز حادثه برادرم به همراه دوستش به سراغ همسرم رفته و دوست محسن پاهای او را گرفت و برادرم نیز با ضربه چاقو به گردنش زد. میخواستند قتل را خودکشی جلوه دهند اما راز این جنایت برملا شد.
با اعتراف زن جوان، محسن و دوستش بازداشت شده و با تکمیل تحقیقات، سه متهم این پرونده در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه رفتند. به درخواست اولیای دم، محسن به قصاص و همسر مقتول و دوست محسن به زندان محکوم شدند. پس از چند سال زن جوان آزاد شد و با گذشت ۱۰ سال از این جنایت، در حالی که پرونده متهم اصلی به شعبه دوم اجرای احکام دادسرای امور جنایی تهران ارجاع شده بود، تلاش برای گرفتن رضایت از اولیای دم آغاز شد. در نهایت مادر مقتول از قصاص قاتل فرزندش گذشت کرد. با گذشت او، تنها ولی دم پرونده پسر نوجوان مقتول بود که در زمان قتل پدرش فقط یک سال داشت.
باتوجه به اینکه فرزند مقتول به سن قانونی نرسیده، پرونده برای تصمیمگیری به دفتر رئیس قوه قضائیه ارسال شد و در نهایت حکم بر پرداخت دیه به فرزند مقتول صادر شد. با صدور حکم، همسر مقتول، مهریهاش را از خانواده شوهرش طلب کرد و قرار شد این مهریه را به عنوان سهمی از دیه به پسرش که ولی دم پدرش بود، پرداخت کند. در ادامه بقیه دیه قانونی نیز با کمک خیرین جمعآوری و پرداخت شد. با پرداخت دیه و از آنجایی که محسن حدود ۱۰ سال در زندان به سر برده بود، حکم آزادی او صادر شد.
درخواست طلاق از همسری که با کارش ازدواج کرده بود
چند دقیقهای که ایستاد و در میان جمعیت چشم گرداند وارد دادگاه شد و به سمت طبقه اول رفت و سپس وارد شعبه ۲۱۳ شد. منشی دادگاه با دیدن دختر جوان گفت: جلسه شما ساعت ۱۰ و نیم شروع میشد الان ۵ دقیقه گذشته چرا دیر کردید؟ دختر عذرخواهی کرد و وارد اتاق قاضی شد.
قاضی که مرد خوش رو و میانسالی بود وقتی عذر خواهی دختر جوان را شنید گفت: اشکالی ندارد بیا بنشین. همسرت کجاست؟
در همین لحظه در اتاق قاضی باز شد و پسر جوانی با عجله داخل اتاق آمد و گفت: سلام جناب قاضی اجازه هست؟
قاضی گفت: شما؟
مرد جوان خودش را سامان معرفی کرد و گفت: من همسر این خانم هستم.
قاضی نگاهی کرد و گفت: چرا دیر کردی؟ الان یک ربع است که جلسه شروع شده.
سامان گفت: ببخشید درگیر کارم بودم جناب قاضی برای همین دیر شد.
دختر جوان با شنیدن این حرف گفت: میبینید حاج آقا ایشون با کارش ازدواج کرده و من و زندگی مشترک و حتی خانواده هیچ جایی در زندگی او نداریم. همین موضوع باعث شده که من الان اینجا باشم.
وقتی قاضی از او خواست درباره علت درخواست طلاقش بیشتر توضیح دهد، گفت: شوهر خواهرم مغازه لوازم خانگی دارد یک روز که به آنجا رفته بودم سامان من را دید .او دوست شوهر خواهرم بود. از همان جا با هم آشنا شدیم و چند روز بعد هم به شوهر خواهرم گفته بود که از من خوشش آمده و قصد دارد با من ازدواج کند، من هم که فهمیدم هدف سامان ازدواج است گفتم باید با او بیشتر آشنا شوم. کار سامان هم خرید و فروش لوازم خانگی بود. او چند مغازه لوازم خانگی دارد و مدام در حال کار و سفر و خرید و فروش است. اوایل چندان به این موضوع توجهی نکرده بودم، البته او هم بیشتر برای من وقت میگذاشت اما وقتی بعد از چند ماه آشنایی عقد کردیم و یک مراسم عروسی گرفتیم و رفتیم سر خانه زندگیمان، کم کم سامان هم حضورش کمرنگتر شد. حدود یک سال و نیم است که ما ازدواج کرده ایم و زیر یک سقف زندگی میکنیم اما در این مدت ۱۰ بار هم شام را با هم نخورده ایم ،چون آنقدر شب ها دیر میآید که یا من خوابم یا از گرسنگی مجبورم تنها غذا بخورم.
جناب قاضی هر وقت جایی دعوت بودیم دیر رسیدیم. هر وقت میخواستم خرید بروم باید تنها می رفتم ،هر وقت میخواستم دکتر بروم تنها رفتم ،تفریح و میهمانی و سفر و همه چی تنهایی بوده ،حتی مسافرت هم با پدر و مادرم میرفتم ،چون ایشون درگیر کارش بوده است؛ هم صحبتی و دیدارمان هم محدود به چند دقیقه در شبانه روز شده است.
حاج آقا همین چند هفته پیش سالگرد ازدواجمان بود پدر مادر خودم و پدر مادر او را دعوت کرده بودم که سورپرایز شود، آنقدر آن شب دیر آمد که خانواده خودش هم اعتراض کردند. من دیگر خسته شدم و نمیتوانم به این زندگی ادامه بدهم ،حداقل طلاق بگیرم تکلیفم با زندگیم معلوم می شود. شاید من آدم حساس و سختگیری هستم اما از تنهایی خسته شدهام و با این وضعیت نمیتوانم دیگر ادامه دهم.
قاضی با شنیدن این حرفها تعجب کرد و گفت: پسرم حرفهای همسرت را تأیید میکنی؟
سامان با کمی مکث در حالی که به ساعتش نگاه میکرد گفت: آقای قاضی من همه تلاشم برای ساختن یک زندگی مرفه و آینده خوب برای همسر و فرزندانمان است. من اگر عاشق همسرم نبودم که آنقدربرای آسایش او تلاش نمیکردم. خودش هم میداند چقدر او را دوست دارم ؛از صبح تا شب بدو بدو میکنم که برای او یک زندگی خوب بسازم. باور کنید من دنبال تفریح و سرگرمی نیستم، فقط کار می کنم ،کجای این کار گناه است و اشکال دارد؟ اگر حواسم به کارم نباشد ضرر می کنم.
همسرش با بغض گفت: من هم آدمم ،ازدواج کردم که تنها نباشم و با شوهرم از زندگی لذت ببرم ،نه اینکه همه جا تنها بروم. آقای قاضی من نیاز به همدم دارم .او نه اجازه میدهد که من در کار کمکش کنم و بیشتر کنارش باشم ،نه خودش به من توجه میکند، حتی پیشنهاد دادم اجازه بدهد در یکی از مغازههایش کار کنم ،اما نمیگذارد.
سامان حرفش را قطع کرد و گفت: نمیشود این کار مردانه است .من دلم نمیخواهد همسرم در این کار باشد، ضمن اینکه تو نیازی به کار کردن نداری. همه زنها آرزوی این زندگی را دارند اما تو ناشکری میکنی. قاضی پرونده که فرد با تجربهای بود گفت دیگر کافی است، آنچه که باید بدانم از پرونده شما می دانم، دیگر نیازی به گفتن نیست ،بس کنید شما باید دو ماه مستمر به واحد مشاوره مراجعه کنید و اگر مشکلتان حل نشد آن وقت حکم طلاق را صادر میکنم.امیرحسین صفدری، کارشناس حوزه خانواده
– نبود اولویتبندی در زندگی مشترک، تفکیک قائل نشدن بین زندگی متأهلی و مجردی، نبود درک متقابل، شناخت کافی و… از عواملی است که هر زوج جوان را دچار مشکلات زیادی میکند تا جایی که سبب شود آنها به طلاق و جدایی روی بیاورند. در این پرونده سامان تمام فکرش فقط کار است و هیچ توجهی به نیازهای همسرش ندارد. او فکر میکند با کار زیاد میتواند همه نیازهای همسرش را تأمین کند، اما این یک تصور اشتباه است. سامان باید بداند تأمین نشدن نیازهای روحی و عاطفی همسرش باعث میشود آنها دچار طلاق عاطفی شوند و این مسأله باعث دور شدن آنها از همدیگر و در نهایت باعث جدایی میشود. اگر سامان بتواند بین کار و زندگی مشترک خود تعادل ایجاد کند، اولویتهای خودش را تغییر دهد و به نیازهای اصلی و اساسی همسرش پاسخ درست بدهد قطعاً میتواند این بحران را پشت سر بگذارد.
ردپای زن آشنا در قتل مهندس میانسال
به گزارش «ایران»، ساعت ۸:۳۰ صبح ۹ اسفندماه ۹۶، مأموران کلانتری ۱۱۸ ستارخان در تماس با بازپرس کشیک قتل گزارش جنایت هولناکی را در طبقه دوم ساختمانی هشت طبقه واقع در منطقه صادقیه اعلام کردند.
به دنبال این گزارش، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل شدند. باجناق مقتول که در محل حضور داشت به مأموران گفت: بهنام، مهندس ساختمان بود و از زمانی که همسر و دخترش برای زندگی به امریکا رفته بودند تنها زندگی میکرد. صبح امروز خواهرزنم تماس گرفت و گفت از بهنام خبری نیست و نگران شده بود از من خواست که سراغ بهنام بروم. من هم طبق خواسته او راهی خانه بهنام شدم اما جسد او را داخل اتاق خواب پیدا کردم.
با توجه به سالم بودن در ورودی آپارتمان، احتمال جنایت از سوی فردی آشنا قوت گرفته و این احتمال مطرح شد که مقتول خودش در را برای عامل یا عاملان این جنایت باز کرده یا اینکه با کلید وارد خانه شدهاند. در بازرسی از خانه لباس زنانهای که لکههای خون روی آن ریخته بود نیز کشف شد. لکههای خونی که متخصصان پزشکی قانونی اعلام کردند متعلق به مقتول نیست. همین مسأله این فرضیه را مطرح کرد که در صحنه قتل یک زن هم حضور داشته است.
جسد مهندس میانسال که دو روز از مرگ او گذشته بود به دستور بازپرس جنایی به پزشکی قانونی منتقل شد. در ادامه بررسیها، تیم تحقیق ابتدا به زن همسایه مشکوک شدند. زن جوانی که همسرش به خاطر جرایمی که مرتکب شده بود در زندان بود و خودش نیز سابقه خوبی نداشت اما وقتی دستور بازداشت زن جوان صادر شد از او آزمایش خون گرفتند و مشخص شد که گروه خونی وی با گروه خونی کشف شده روی لباس مطابقت ندارد. بدین ترتیب زن جوان آزاد شد.
در ادامه رسیدگی به این پرونده، مرد جوانی که با مقتول معاملات دلاری داشت مورد ظن کارآگاهان قرار گرفت و دستور بازداشت او نیز صادر شد، اما در تحقیقات صورت گرفته مشخص شد که وی در زمان قتل جای دیگری بوده و بدین ترتیب او نیز آزاد شد.بازداشت سومین مظنون
در ادامه بررسیها و در حالی که بیش از ۵ سال از این جنایت گذشته و هنوز گره کور این معمای جنایی باز نشده بود این بار مأموران به خواهر زن مقتول به نام سهیلا مشکوک شدند. آنها سرنخهایی به دست آوردند که احتمال حضور او در صحنه قتل را پررنگ کرد. طبق مدارک و شواهدی که مأموران به دست آوردند، سهیلا، ساعاتی قبل از جنایت با مرد ناشناسی در نزدیکی محل حادثه دیده شده بود. از سویی صبح روزی که جنایت رخ داده او تماسهای مشکوکی با فردی ناشناس برقرار کرده بود، این در حالی بود که سهیلا منکر ماجرا شده و مدعی بود روز حادثه به خانه مقتول نرفته است.
با کنار هم قرار دادن این مدارک سهیلا بازداشت شد، اما زن جوان منکر جنایت بود و گفت: با همسرم هر چند روز یکبار به مهندس سر میزدیم و حتی برای او غذا هم میبردیم. من با او اختلافی نداشتم که بخواهم او را به قتل برسانم.
به دستور بازپرس محمد وهابی، زن جوان در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار گرفت تا با انجام آزمایشات مشخص شود خون بهدست آمده در صحنه قتل با خون وی مطابقت دارد یا خیر.
فساد۹۲ هزار میلیارد تومانی برای افکار عمومی چقدر تمام میشود؟
چطور با فسادسازی به اعصاب مردم حمله کنیم!
گزارش تحقیق و تفحص از شرکت فولاد مبارکه که روز شنبه منتشر شده بیشتر از همه بابت رقم ادعایی « فساد ۹۲ هزار میلیارد تومانی» مورد توجه قرار گرفته است، بسیاری این طرف و آن طرف این گزارش را با پرونده فساد سه هزار میلیارد تومانی مقایسه کردند، خیلیها دست به ماشین حساب شده و نوشتند با این پول چند تا شرکت ایلان ماسک و چند تا ابزارک از مجموعه ابزارکهای گوگل و چند تا پالایشگاه عظیم مثل بیدبلند میشد ساخت.
ایسنا پلاس- فاطمه کریمخان:در شرایطی که بیشتر از این که در شش جهت دلیل برای امیدواری وجود داشته باشد، بر کوس ناامیدی زده میشود، این گزارش تحقیق و تفحص آتش زیر خاکستر لشکریان « ما خیلی بدبختیم» را دوباره روشن کرد. اصولگرایان صفحات گزارش تحقیق و تفحص را زیر و رو کردند تا نامی از رقیب پیدا کنند و اصلاح طلبان نیز جداول را شخم زدند تا مقابله به مثل کنند. اما برای قضاوت در مورد این که آیا واقعا به اندازه پول ساخت دو پالایشگاه «بیدبلند» در فولاد مبارکه تخلف شده است یا نه، باید نگاهی به متن گزارش تحقیق و تفحص انداخت.
پرداخت پول بازیکنان کمبازده باشگاه فولادمبارکه سپاهان در ردیف تخلفات!
بندهای اول این گزارش همانطور تصور میشد، بیشتر به بیانه شبیه است، اما آن چیزی که میتواند محل بحث قرار بگیرد دقت در جزییاتی است که به انتشار رقم ۹۲ هزار میلیارد تومان « فساد مالی» ختم شده است. در جداول این گزارش مثلا میخوانیم که «پرداخت پول بازیکنان باشگاه فوتبال فولاد مبارکه» به دلیل زمان کمی که در زمین برای این تیم توپ زده اند در ردیف تخلفات آمده است، سرمایه گذاری فولاد مبارکه برای ساخت بیمارستان جزو تخلفات نوشته شده، ناتوانی شرکت از تسویه حساب معاملات خارجی که احتمالا به دلیل محدودیتهای بانکی بعد از تحریمها ست، در شمار پولهایی که در شرکت فولاد خورده و برده شده نوشته شده است. جریمه تیم فولاد به دلیل فسخ قرارداد با سرمربی این تیم در فصل ۹۸-۹۹، در ردیف « فساد» نوشته شده است. پرداختهای شرکت به رسانهها از جمله پرداخت ۲۲ میلیارد تومانی به صدا و سیما برای «تبلیغات»، در ردیف هدیه و حاتم بخشی آمده است.
وقتی مطالبات ارزی تخلف نوشتهشدهاست!
از جمله ردیفهای دیگری که در این گزارش مالی به عنوان تخلف به آنها اشاره شده « خرید ساختمان در تهران برای شرکت فولاد خوزستان» است، نمایندگانی که تحقیق و تفحص را انجام دادهاند، این خرید را «بدون توجیه» ارزیابی کرده و رقم آن را در شمار تخلفات مالی شرکت ثبت کردهاند. کاهش تولید و کاهش صادرات شرکتهای فولاد در بازه زمانی ۹۷ تا ۹۹ که احتمالا به دلیل محدودیتهای صادراتی و کاهش رقم تولید ناخالص داخلی است جزو تخلفات فولاد نوشته شده. مطالبات ارزی شرکت فولاد هرمزگان در این گزارش در ردیف تخلف ثبت شده است و البته، به خرید ملک از یک نهاد امنیتی، و همین طور برخی پرداختها به دفاتر ائمه جمعه و موضوعاتی مانند این هم اشاره شده است. با چنین حساب و کتابی است که در انتهای این گزارش به عنوان تخلف مالی نوشته شده حدود ۹۲ هزار میلیارد تومان جمع خوردهاست.
صلاحیت تشخیص جرم با قوه قضاییه است نه جای دیگر!
نمانیدگان مجری تحقیق و تفحص در پیشانی گزارش ۲۶۰ صفحهای خود که هنوز به صورت رسمی و کامل منتشر نشده و حتی مجلس ازنحوه انتشار متن کامل گزارش تحقیق و تفحص ابراز بی اطلاعی میکند و آن را تایید نکردهاست، دفتر رییس جمهوری در دوران ریاست جمهوری روحانی را متهم به دخالت و تعیین تکلیف برای فولاد مبارکه کردهاند و از این هم پیشتر رفته، با استفاده از کلماتی مانند «شبکه پیچیده عنکبوتی»، جرائمی از جمله «پول شویی»، «خیانت در امانت» و «رانت و رشوه» را به مدیران فولاد و همینطور مدیران صنعتی دولت قبل نسبت دادهاند، بدون در نظر گرفتن این که صلاحیت تشخیص این که آیا جرمی در جایی رخ داده است یا نه، با قوه قضاییه است نه مجلس؛ مجلس صرفا می تواند موارد به دست امده از وظایف نظارتی را به قوه قضاییه ارسال کند تا مرجع ذی صلاح صحت آن را بررسی کند.
نمونهای از محتواهایی که در روزهای اخیر در رابطه با فساد ۹۲ هزارمیلیاردی در فضای مجازی دیده ایم
تکذیب پشت تکذیب!
در چند روز گذشته بسیاری از کسانی که نامشان به دلایل مختلف در تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه به عنوان متخلف ذکر شده ارتباط خود با این شرکت، و معرفی اشخاص برای برقراری رابطه کاری با این شرکت را تکذیب کرده اند، دفتر محمود واعظی ادعاهایی که این گزارش در مورد دفتر حسن روحانی مطرح کرده بود را صراحتا تکذیب کرده و عباس آخوندی نیز در تکذیبیه خود در مورد این گزارش نوشته از دیدن اسم خودش به عنوان معرف کسانی که آنها را نمی شناسد تعجب کرده است؛ روابط عمومی صدا و سیما مجموع قراردادهای خود با شرکت فولاد مبارکه را منتشر کرده و اعلام کرده که حق شکایت از اتهامات وارده در این گزارش را برای خود محفوظ میداند. به نظر نمیآید که اینها تنها و آخرین نمونههای واکنش و تکذیب این گزارش باشد.
گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه تعهد و التزام به واقعیت ندارد
با این حال مساله اصلی در مورد گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه قصاص قبل از جنایت و طرح ادعاهای سیاسی در مورد این و آن نیست، مساله حتی اعلام جرم از طرف کسانی که صلاحیت اعلام جرم ندارند هم نیست، آنچه در انتشار این گزارش و تاکید بیش از حد بر رقم نادرست « فساد ۹۲ هزار میلیارد تومانی» نادیده گرفته شده تاثیر آن بر افکار عمومی است. درست است که عدد هرچه بزرگتر باشد بیشتر جلب نظر میکند و درست است که باید از آزادی بیان برای اعلام جرم و تخلف و فساد حمایت کرد، اما همه اینها باید در شرایط «تعهد و التزام به واقعیت» رخ دهد، نه بر اساس بدفهمی و رای شخصی و تعیین تکلیف در مورد لازم بودن یا نبودن خریدن ساختمان برای شرکتی در ابعداد فولاد مبارکه، محاسبه عدم نفع به عنوان فساد و تخلف مالی در شرایط تحریم و سقوط نرخ تولید ناخالص داخلی، یا بر اساس ندیده گرفتن شرایط تسویه حسابهای ارزی شرکتهای تحت تحریم.
بله، البته که گزارش تحقیق و تفحص از فولاد مبارکه توانسته موج بزرگی در افکار عمومی به راه بیاندازد و اعضای هر دو جبهه سیاسی را هم درگیر خودش کند، بنایی برای تاختن به برخی چهرههای شناخته شده در عرصه عمومی و رسانهها فراهم کرده است و بسیاری را به صرافت اعلام انزجار از این و آن انداخته است، اما اینها همه تبعاتی است که تا فاصله نوک دماغ قابل دیدن است، یک وجب آن طرفتر، واکنش به این گزارش، سر تکان دادن و متهم کردن دیگران نیست بلکه زیر سوال بردن تمام آن چیزهایی است که کشور بر آن استوار شده است.
رقابت تلخ رسانهها برای جذب مخاطب از یک گزارش تایید نشده!
روزنامهها و رسانههای هر دوجریان بدون توجه به دقت و کیفیت گزارش و صرفا بر اساس جذب کلیک و تخریب رقبا تیترهای بزرگتر از این گزارش استخراج می کنند اما دو صباح دیگر اگر قوه قضاییه برای بررسی این گزارش اقدام کند، حساب رسی که در این گزارش انجام شده را بررسی کند و در مورد جرائمی که گزارش مدعی رخ دادن آنهاست تحقیق کند، به احتمال زیاد بخش زیادی از این گزارش زیر سوال خواهد رفت، البته آبرویی که در این روزها ریخته شده را نمیتوان برگرداند و از همه مهمتر اینکه عبارت خیالی « فساد ۹۲ هزار میلیارد تومانی» هم در کنار شایعههای دیگری مانند حقوق مادام العمر نمایندگان مجلس از باب نمایدگی برای سالها دستمایه دامن زدن به نارضایتی باقی خواهد ماند و هر صدایی که برای کشف حقیقت و نقد این عددسازیهای خیالی بلند شود را با برچسب دفاع از فساد محکوم میکنند.
در یک پژوهش داخلی بررسی شد
نقش مصرف مواد مخدر در نوجوانی بر فرزندان آینده
محققان کشور در یک تحقیق مروری جدید، نقش سوء مصرف داروها و مواد مخدر در نوجوانی والدین را بر رفتارهای ناهنجار فرزندان آنها شرح دادهاند.
به گزارش ایسنا، استفاده از داروهای اعتیادآور در نوجوانان یک نگرانی فزاینده است. نوجوانی مرحلهای از زندگی بین کودکی و بزرگسالی است. این مرحله از نظر تکاملی به دورههای مختلفی تقسیم میشود. در انسان، نوجوانی به سه دوره اولیه یعنی حدود ۱۰ تا ۱۴ سالگی، دوره میانی یعنی ۱۵ تا ۱۷ سالگی و دوره انتهایی یا شروع بزرگسالی یعنی ۱۸ تا ۲۵ سالگی تقسیم میشود و در هر دوره، تغییرات فیزیکی، رفتاری و هورمونی مشخصی روی میدهد. در طول دهه گذشته، بسیاری از مطالعات نشان دادهاند که نوجوانی یک مرحله حساس و حیاتی برای تکامل و بلوغ مغز است. به دلیل عدم بلوغ کافی سیستم عصبی مرکزی در این دوره، مغز نوجوان به میزان زیادی به مصرف حاد و مزمن داروها ازجمله اوپیوئید، کوکایین، نیکوتین، کانابینوئید و الکل آسیبپذیر است.
به گفته متخصصان، تغییرات رفتاری در طول دوره نوجوانی بهصورت موازی با تکامل مدارهای مغزی اتفاق میافتند. بهعنوان مثال، در طی دوره نوجوانی، حجم ماده خاکستری کاهش مییابد و ارتباطات نورونی اضافی در طول نوجوانی از بین میروند. این تغییرات به ترتیب با افزایش ظرفیت شناختی و کاهش تراکم سیناپسی همراه هستند. اما برخلاف آن، ماده سفید مغزی در نوجوانی با میلینه شدن ساختارهای داخل قشری افزایش مییابد. مطالعات نشان دادهاند که افزایش ماده سفید با تقویت ارتباط بین نیمکرههای مغزی، کنترل مهاری، حافظه کاری و هوش مرتبط است. تکامل ساختاری در نواحی زیر قشری مغز نیز در طول نوجوانی اتفاق میافتد.
اهمیت این موضوعات باعث شده گروهی از محققان کشورمان از دانشگاه تربیت مدرس در رابطه با مصرف داروهای مخدر در دوره حساس نوجوانی و تأثیرات بین نسلی چنین اتفاقی، یک پژوهش مروری را انجام دهند. در این تحقیق اثرات سوءمصرف داروها در دوره نوجوانی و تأثیر آن بر رفتار و جنبههای شناختی فرزندان حاصل از آنان بررسی شده است.
بر اساس این پژوهش، نوجوانان اصولاً کمتر از بزرگسالان احساس لذت و خوشحالی میکنند و در مقابل، به محرکهای استرسزا پاسخ بیشتری نشان میدهند. همین موضوع، سبب گرایش آنها به سمت مواد مخدر میشود.
به گفته حسین عزیزی، پژوهشگر گروه فیزیولوژی دانشکده علوم پزشکی دانشگاه تربیت مدرس و همکارانش، «نوجوانی یک دوره حساس و حیاتی برای تکامل و بلوغ مغز است و به همین دلیل، مغز نوجوان به میزان زیادی نسبت به داروهای با مصرف حاد و مزمن آسیبپذیر است. با توجه به اینکه گیرندههای مواد مخدر در سلولهای جنسی نیز وجود دارند، این آسیبها میتوانند از طریق مکانیسمهای اپی ژنتیک به نسل بعد هم انتقال یابند».
آنها میافزایند: «بررسی تحقیقات مختلف بر روی حیوانات آزمایشگاهی و همچنین انسانها نشان داده است که در معرض مواد مخدر بودن والدین در نوجوانی، سبب اختلالات رفتاری و شناختی در فرزندان میشود. گرچه نیاز به تحقیقات بیشتری برای درمانهای پزشکی چنین اختلالاتی در زادهها حس میشود».
در این تحقیق اشاره شده است که در مطالعات آینده در این خصوص، لازم است مدلهایی با هدف بررسی مکانیسمهای سلولی و مولکولی در زادهها طراحی شود. این مدلها، برای یافتن درمانهای جدید که بهطور مستقیم و مؤثر، مغز فرزند را هدف قرار میدهند، ضروری بوده و سبب جلوگیری یا معکوس کردن تغییرات طولانیمدت در عملکرد مغز آنها میشوند.
از تحقیق فوق، یک مقاله علمی مروری تهیه شده که در «مجله فیزیولوژی و فارماکولوژی ایران» وابسته به انجمنی با همین نام منتشر شده است.
یارانه پنهانی که در پوست هندوانه از کشور خارج میشود!
با وجود مصرف حدود ۲۶۰ لیتر آب برای تولید هر کیلو هندوانه، صادرات این محصول نه تنها سودی ندارد، بلکه مبلغی به عنوان یارانهپنهان را وارد جیب خارجیها میکند.
براساس آمارهای گمرک ایران، پنج قلم کالای عمده صادراتی بخش کشاورزی کشور در سه ماه نخست سال شامل هندوانه با ۱۳۳ میلیون دلار ارزآوری، گوجه فرنگی با ۱۱۰ میلیون دلار ، پسته ۶۶.۴ میلیون دلار ، سیب درختی ۳۴.۶ میلیون دلار و سیب زمینی با ۳۲.۲ میلیون دلار ارزآوری می شود.
با توجه به شرایط اقلیمی کشور، وزارت جهاد کشاورزی محدودیت صادرات محصولات آب بر و توسعه کشت محصولات راهبردی را در سال زراعی جدید در دستور کار قرار داده است.
آقای ساداتی نژاد وزیر جهاد کشاورزی می گوید نگاه کلی ما این است که محصولات آب بر با کشت فراسرزمینی تولید و وارد کشور شود و در داخل تمرکز بر کشت محصولات راهبردی و کم آب باشد.
ساداتی نژاد کاهش جذابیت اقتصادی صادرات محصولات آب را یکی از راهکارهای توسعه الگوی کشت اعلام کرد.
با وجود آنکه سیاست وزارت جهاد کشاورزی افزایش عوارض صادراتی محصولات آب بر همچون هندوانه است تا صادرات این محصولات بشدت کاهش یابد، اما چندی پیش آقای علیرضا مهاجر معاونت امور زراعت گفت: به طور کلی ۲ نوع محصول تولید می کنیم که یکنوع محصول خشک و دیگری تر است. تولید ماده خشک به سبب آنکه زمان زیادی می برد، درنتیجه آب بیشتری مصرف می کند، درحالیکه هندوانه جزو محصولاتی است که کمترین آب را به سبب مدت زمان کوتاه کاشت تا برداشت مصرف می کند و در مقایسه با میزان مصرف آب ماده خشک همچون کلزا بسیار بسیار کمتر است.
طبق گفته مهاجر، ۱۰۰ درصد کشاورزی توسط بخش خصوصی است که با این وجود این مردم هستند که تصمیم می گیرند چه محصولی کشت کنند، ضمن آنکه هندوانه یکی از محصولات میوه ای است که مردم فقیر مصرف می کنند که بدلیل آفتاب خوب ایران و شرایط جنوب کشور اقدام به صادرات هندوانه می کنند.
معاون امور زراعت گفت: اگر مردم هندوانه نکارند، خیار یا گوجه فرنگی کشت می کنند که از نظر ما در بین محصولات فرقی وجود ندارد، ضمن آنکه ما نمی توانیم مردم را مجبور به کشت یکمحصول کنیم و این اجازه و قدرت همنداریم، لذا کار ما سیاست گذاری است تا بتوانیم به سبب قیمت تضمینی که برای محصولات اساسی گذاشتیم، مردم را به این سمت هدایت کنیم.
پرداخت یارانه پنهان به خارجی ها با صادرات هندوانه به آن سوی مرزها
آقای رضا نورانی رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی گفت: بنابر سیاست وزیر جهاد کشاورزی صادرات محصولات کم آب باید جایگزین صادرات محصولات آب بر شود چرا که اگر هزینه آب بری یک کیلو هندوانه را حساب کنیم، بیش از ارزش صادرات آن است که براین اساس یارانه پنهان به مصرف کننده خارج پرداخت کردیم.
به گفته او، بارها اعلام کرده ایم که جلوی صادرات و تولید محصولات آب بر همچون هندوانه باید گرفته شود، اما تازمانیکه سیاست عوارض از کل محصولات کشاورزی و میوه و تره بار به عنوان آب مجازی گرفته شود، به جایی نمی رسیم.
نورانی می گوید: در بحث واردات محصولاتی همچون گندم، جو و برنج وارد می شود که به جز برنج، مابقی کم آب هستند؛ از این رو در سیاست های تولید و صادرات باید تجدید نظر صورت گیرد.
رئیس اتحادیه ملی محصولات کشاورزی گفت: در سیاست های تولید و صادرات باید تجدید نظر صورت گیرد تا برای کشور ما که با کم آبی مواجه است، برنامه های کشت منظم انجام شود تا آب کشور هدر نرود. به عنوان مثال امروز ترکیه جلوی تولید محصولات آب بر همچون هندوانه را گرفته و در مقابل واردات را آزاد کرده است که با این وجود نه تنها پولی پرداخت نکرده، بلکه از تولیدکننده ایرانی یا هر کشور دیگر یارانه پنهان دریافت می کند.
با وجود آنکه کم آبی و خشکسالی هر دو کشور ما را تهدید میکند، لذا مسئولان با اجرای برنامه الگوی کشت و حمایت از کشت قراردادی محصولات راهبردی باید از هدررفت آب جلوگیری کنند.
متوسط آب مصرفی هر کیلو هندوانه ۲۵۰ تا ۲۶۰ لیتر
آقای قاسم پیشه ور رئیس نظام صنفی کشاورزی گفت: با وجود قیمت پایین محصولات استراتژیک در مقایسه با صیفی و کشت ۲ تا ۳ بار صیفی جات در طول سال، افزایش کشت محصولات استراتژیک و حمایت ویژه از کشت قراردادی باید صورت گیرد تا قیمت این محصولات بر صیفی ارجحیت داشته باشد.
به گفته او، هندوانه به عنوان یکی از محصولات آب بر در استان های شمالی با آب طبیعی کشت می شود و حتی در زمین های شور هم که امکان کشت محصول دیگر وجود ندارد، هندوانه کشت می شود.
پیشه ور می گوید: دولت در بحث کشت قراردادی باید هزینه های کاشت را پرداخت کرده و قیمت منطقی متناسب با هزینه های تولید پرداخت کند تا کشاورزان دیگر رغبتی به کشت محصولات صیفی نداشته باشند.
رئیس نظام صنفی کشاورزی گفت: به طور متوسط برای تولید هر کیلو هندوانه ۲۵۰ تا ۲۶۰ لیتر آب مصرف می شود، اما برای برنج هر کیلو ۴۵۰۰ تا ۵۵۰۰ لیتر و در برخی استان ها تا ۵ لیتر آب هم مورد استفاده قرار می گیرد.
دولت با توسعه کشت قراردادی محصولات راهبردی و افزایش عوارض صادراتی محصولات آب بر باید به حفظ منابع آب کمک کند به طوریکه پول کشت قراردادی محصولات را در زمان تحویل پرداخت کند تا کشاورزان نسبت به تولید رغبت داشته باشند و به سراغ کشت محصولات صیفی نروند که صادرات آن نه تنها سودی ندارد، بلکه مبلغی به عنوان یارانهپنهان وارد جیب خارجی ها شود.
تولید هندوانه بیش از ۳ برابر نیاز کشور است
آقای مجتبی شادلو نایب رئیس اتحادیه باغداران تهران گفت: با وجود محدودیت آب و خاک، انتقادات زیادی به توسعه کشت هندوانه طی ۴ سال اخیر وارد است و رسانه ها و دولت به نوعی پیگیر هستند که به رغم آب بر بودن هندوانه، علت توسعه کشت و بی توجهی به هشدارها چیست؟
به گفته او، در مقطعی صادرات هندوانه از منظر اقتصادی ایده آل بود، اما برای چندمین سال متوالی است که صادرات به جهت آب بری بالا صرفه اقتصادی ندارد. این درحالی است که برخی افراد تصور می کنند با کاهش کشت محصول در یک سال، کالا در سال بعد اقتصادی می شود که متاسفانه طی سال های اخیر حتی در شب یلدا هندوانه نوبرانه با قیمت مناسبی در بازار عرضه شده است.
شادلو می گوید: بنابر اظهارات کارشناسان آب و خاک، کشت هندوانه به سبب آب بری بالا، قیمت تمام شده آن با مصارف آب و خاک به صلاح نیست؛ بنابراین تولید محصولات استراتژیک غلات و دانه های روغنی، ضرورت دامداری ها و امنیت غذایی کشور است.
نایب رئیس اتحادیه باغداران تهران گفت: تولید کنونی هندوانه بیش از ۳ برابر نیاز کشور است که با اتخاذ محدودیت کشت محصولات آب بر نمی خواهیم سفره ها را محدود کنیم، بلکه بدنبال محدودیت صادرات آب مجازی هستیم چرا که به رغم متوسط مصرف ۱۵۰ تا ۲۰۰ لیتر آب برای تولید هر کیلو محصول، صادرات هندوانه با کیلویی ۲ تا ۳ هزار تومان همان رایگان است.
با وجود آنکه ترکیه جلوی کشتمحصولات آب بر همچون هندوانه را گرفته، واردات آن از دیگر کشورها را آزاد کرده است که براین اساس تجار ترکیه از تهران تا شمال غرب با کمترین قیمت هندوانه را خریداری می کنند که با این وجود نه تنها پولی پرداخت نمی کنند، بلکه از تولیدکننده ایرانی یا هر کشور دیگری یارانه پنهان دریافت می کنند.
پیادهروی اربعین را چه کسی جهانی کرد؟
پیادهروی برای زیارت کربلا قدمتی بهاندازه تاریخ شیعه دارد. اما در دوره معاصر با افزایش خودروها و گسترش راهها، زیارت با پای پیاده کمتر شد تا اینکه یک نفر همت کرد و قدم در راه گذاشت و پیادهروی اربعین رویدادی جهانی شد. چه کسی؟
گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: در تاریخ شیعه تا پیش از دوره معاصر وضعیت پیادهروی اربعین اینگونه بود: «نخستینبار زینبکبری (س) و امام سجاد (ع) و جابر بن عبدالله انصاری بههمراه جمعی از بنیهاشم چهل روز پس از شهادت امام حسین (ع) بر مزارش رفتند و سالهای بعد ائمه و پیشوایان شیعه و پیروانشان همین سنت را اجرا کردند. طی قرنها نیز پیادهروی اربعین بهویژه از نجف تا کربلا رواج داشت و بزرگان تشیع به ترویج این نوع زیارت پرداختند و خود همراه دوستداران اهلبیت (ع) به زیارت پیاده حرم امام حسین (ع) شتافتند. در ایران در دوره حکومتهای آلبویه و صفویه زیارت کربلا با پای پیاده توسط علما ترویجشده است و در میان متأخرین نیز بزرگانی نظیر شیخ انصاری، آخوند خراسانی، محدث نوری و… به همراه یاران و شاگردانشان به پیادهروی اربعین میرفتهاند. در این میان محدث نوری هرسال و در مناسبتهای مختلف به همراه شاگردانش پیاده به زیارت میرفت و در ترویج زیارت اربعین نقشی ویژه داشت».
در دوران معاصر با افزایش تعداد خودروها و گسترش شبکه راهها پیادهروی اربعین و در کل زیارت با پای پیاده کمتر شد ولی بعد اینطوری شد و پیاده روی اربعین بزرگترین گردهمایی سالانه جهان شد: «آیتالله سید محمود شاهرودی (۱۲۶۲ ـ۱۳۵۳ شمسی) هر سال به همراه شاگردانش پیاده به زیارت حرم کربلا میرفت و با اقدام وی جریانی جدید آغاز شد… آیتالله شاهرودی احیاگر پیادهروی کربلا و مؤسس نخستین بعثه در مکه و مدینه است… تا دهه ۵۰ شمسی پیاده روی اربعین به مراسمی بزرگ تبدیل شده بود و در منابع مکتوب آمده است که زائران از قومیتها و ملیتهای مختلف بودهاند ولی در میانشان گروههایی که نوحهها و شعارهای عربی و فارسی و ترکی و اردو میخواندند بیش از سایرین بودهاند».
بعد هم که معلوم است؛ از سال ۱۳۸۲ پیادهروی اربعین میلیونی شد و از اوایل دهه ۹۰ این مراسم با جمعیتی بین ۱۵ تا ۲۶ میلیون نفر برگزار میشود.
پزشک خانواده از اولویت تا واقعیت/ خانوادهها نیاز به طبیب ـ مشاور دارند
طرح پزشک خانواده بیش از دو دهه است که از سوی نظام سلامت ارائه شده و در برخی شهر وروستاها نیز به صورت پایلوت اجرا شده اما هنوز عمومی نشده است. خانوادههای ایرانی این روزها بیش از هر زمانی نیاز به مراقبتهای رایگان پزشکی در زمینههای مراقبتی، مشاوره و ارجاع به متخصصان دارند تا در وقت وهزینههایشان صرفه جویی شود. به مناسبت روز پزشک این گزارش را بخوانید.
گروه زندگی: چندین سال پیش با شنیدن اصطلاح پزشک خانواده که برخی رسانهها موضوعش را داغ کردند مرتب به این فکر می کردم که قرار است پزشک خانواده برای ما چه کار کند که پزشک عمومی نمی تواند انجام دهد؟
واقعا پزشک خانواده چه اهمیتی میتواند در پیشگیری از بیماریهای پیشرونده اعضای خانواده داشته باشد؟ به عقب که برمی گردم خاطرم است قدیمترها که در هر منطقه پزشکهای محلی وجود داشتند، مردم خیلی راحتتر میتوانستند به آنها دسترسی داشته باشند تا الان که انواع و اقسام پزشکان متخصص را برای یک درد خاص ناحیهای از بدن باید در نوبتهای طولانی بروند و در نهایت متوجه شوند که مشکل چیست و اینها همه چقدر هزینه اضافه بر خانواده تحمیل می کند
در ایران سلامت ، بهداشت و درمان از حقوق عامه مردم محسوب میشود. براساس اصل ۱۵۶ قانون اساسی احیای حقوق عامه نیز وظیفه قوه قضائیه است. دو دهه از طرح پزشک خانواده در نظام سلامت کشور گذشته اما این برنامه هنوز به نتیجه دلخواه نرسیده و محقق نشده است. حال به مناسبت روز پزشک، (اول شهریور ماه) به سراغ موضوع با اهمیت پزشک خانواده رفتهایم و امید داریم که بتوان برای خانوادههای ایرانی پزشک خانواده را در شهرها و روستاها مستقر کرد.
*محاسن اجرایی شدن طرح پزشک خانواده
طبق تحقیقات کشورهای زیادی چون آمریکا، کانادا، آلمان، انگلستان و ایتالیا بیش از نیم قرن است که این تجربه را از سر گذراندهاند و در شصت کشور دیگر چون چین، ژاپن، عربستان و … نیز در حال اجراست.
دکتر «رضا مردادی» پزشک عمومی در گفت وگو با خبرنگار گروه زندگی فارس درباره اهمیت و ضرورت راه اندازی طرح پزشک خانواده میگوید: «خانوادههای ایرانی براساس این طرح تحت پوشش یک خدمات رایگان قرار گرفته و توسط یک پزشک در منطقه خود مورد بررسی و معاینه قرار میگیرند. از مهمترین محاسن این طرح این است که مراجعه به متخصص و فوق تخصص تنها با نظر پزشک خانواده صورت میگیرد و مراجعههای بی مورد به پزشکان رده بالا کاسته شده ، هزینههای خانواده و دولت نیز کم میشود و در کنارش بیماران هم بین همه پزشکان عادلانه تقسیم میشوند.
در حال حاضر نبود پزشک خانواده جزو نقاط ضعف رشته پزشکی محسوب میشود .در خیلی شهرهای بزرگ مثل تهران هنوز پزشک خانواده نداریم یا خیلی مناطق اصلا به گوششان چنین چیزی نخورده است. درهرحال همه درمانهایی که الان صورت میگیرد به صورت علامتی است، یعنی مریض یک علامتی دارد مثل اسهال، استفراغ یا تب و هرچیز دیگری ، به پزشک مراجعه میکند و مشخص میشود که ویروس ساده یا مسمومیت غذایی گرفته یا اینکه خدایی ناکرده به سرطان روده مبتلا شده است.
بسیاری از بیماریهای خاص و مخفی مثل انواع سرطانها و بیماریهای خودایمنی که شاید علائمی هم نداشته باشند، با راه اندازی طرح پزشک خانواده دسترسی سریعی به آنها ایجاد شده و خیلی راحتتر درمان میشوند.»
*پزشک خانواده چه پزشکی است؟
مردادی درباره ویژگیهای پزشک خانواده میگوید: «پزشک خانواده یک پزشک عمومی است که اطلاعات پزشکی جامع درباره علائم خطر و بیماریها را دارد. یکی از وظایف اصلی او ارجاع بیمار به متخصص است. در بسیاری از کشورهایی که این طرح اجرا شده، دیگر کسی توسط پزشک متخصص ویزیت نمیشود، حتما پزشک خانواده باید ارجاع بدهد و تشخیص بگذارد که این هم همانطور که مطرح شد مزیتهای زیادی دارد. هم بار شبکه درمان کم شده و هم در وقت مریض و هزینههایش صرفه جویی میشود.
در ایران ممکن است یکی مشکل اعصاب داشته باشد اما چشمش عیب پیدا کند و بعد از مدتها پزشک چشم و عمومی و تخصصهای دیگر تازه بفهمند که مشکل اعصابش بوده، در حالیکه اگر یک پزشک عمومی راهنمایی لازم را بکند، در هزینه و وقت مریض صرفه جویی میشود.»
«ابراهیم نوری گوشکی»، متخصص پزشکی خانواده نیز در این باره میگوید: «پزشک خانواده یک پزشک سلامت نگر است که مستقیم با خانوادهها در ارتباط و تماس است و مراقب اولیه بهداشتی محسوب میشود. این پزشکان در صورت مشکل ، بیماری یا حوادث ناگوار با خانوادهها در ارتباطند و تاریخچه بیماران را میدانند. پزشک خانواده در واقع یک مشاور امین محسوب میشود که خانوادهها را به لحاظ روانی و جسمانی مورد توجه قرار میدهد.
از مهمترین ویژگیهای پزشک خانواده انجام معاینات دورهای و پیگیری وضعیت سلامت مردم، دسترسی آسان به خدمات سطح اول و مراقبتهای اولیه و جلوگیری از مراجعه مکرر مردم به پزشکان است. در کشور ما طراحی و اجرای برنامه پزشک خانواده روستایی از سال ۸۴ با تأمین دسترسی به خدمات ۲۸ میلیون جمعیت ساکن در مناطق روستایی و عشایری و جانمایی هفت هزار پزشک عمومی و پنج هزار ماما اجرا شده است.
*چرا این طرح به سرانجام نمیرسد؟
طبق گفته پزشکان، این طرح در چند روستا و شهر به اجرا در آمده و دو استان و چندین روستا تحت پوشش قرار گرفته اما منطقه وسیعی نیست و علل مختلفی هم برای آن مطرح شده ؛ از جمله کمبود پزشکان عمومی و عدم تشویق آنها برای همکاری در این طرح، عدم همکاری بیمهها و نبود بودجه مناسب.
دکتر «کاظمی نیا» مدیر درمان تامین اجتماعی مازندران درباره اجرای طرح پزشک خانواده در کشور میگوید: «در حال حاضر در استانهای فارس و مازندران این طرح اجرا شده اما هنوز ارزیابی درستی از این طرح پایلوت نشده و همچنان ادامهاش در هالهای از ابهام است. سازمان تأمین اجتماعی هم باید جهتگیری خود را در ارتباط با اجرای این طرح مشخص کند.
در ارتباط با اجرای این طرح دو نظر وجود دارد؛ یکی افرادی که این طرح را ناجی نظام سلامت میدانند و برخی آن را ناکارآمد و غیر اثربخش تلقی میکنند. به نظر من اجرای این طرح در مسیر خود دو نوع مقاومت در پیش دارد، نخست مقاومت فرهنگی و دوم ساختاری. فرهنگ تخصص گرایی جامعه تمایل دارد که خدمات را از گروه پزشکان متخصص و فوق تخصص بگیرد و تمایلی به پزشک عمومی ندارد و از این رو زمانبر بودن رفع مقاومت فرهنگی و ضعف ساختار سلامت باعث میشود که اجرای طرح در کوتاه مدت با موفقیت صورت نگیرد.»
در صورتی که این طرح بخواهد به سرانجام مقصود برسد، نیاز به منابع مالی پایدار ، پزشکان عمومی مضاعف در شهرها و استانها، رفع مشکلات زیرساختهای نظارتی و ساختار الکترونیک و تبعیض بیمه شدگان در دریافت رایگان درمان مستقیم دارد. امید داریم در آینده نزدیک براساس بازخوردهای مثبت طرح پایلوت در شهرهای مختلف، این طرح به طور همگانی در کل ایران به اجرا برسد.