کشتار ۴۳ یوز در ۲۸ سال
امیرحسین غلامزاده نطنزی
در ۲۸ سال گذشته، ۴۳ فرد یوزپلنگ در ایران کشته شدند که بهطور میانگین هر دو سال، سه یوزپلنگ ایرانی تلف شدهاند؛ و با در نظر داشتن میزان پایین زاد و ولد یوزپلنگ، تلف شدن یک و نیم یوزپلنگ در سال، به معنای قرار گرفتن در مسیر انقراض کامل است.
خبر تولد سه توله یوزآسیایی در خطر انقراض ایران در ۱۱ اردیبهشت سال ۱۴۰۱ خبری مسرتبخش برای دوستداران محیطزیست بود و این خبر زمانی مسرتبخشتر شد که هر سه این توله از جنس «ماده» اعلام شدند. اما کمتر از یک هفته از این ماجرای خشنود کننده نگذشته بود که نخستین توله یوز تلف شد.
درست در زمانیکه طرفداران این گربهسان ارزشمند دلخوش به دو توله دیگر بودند، خبر ماده بودن این تولهها هم تکذیب و اعلام شد که هر سه آنها «نر» بودهاند. هرچند که این خبر را نمیتوان ناامید کننده دانست، چرا که این دو توله همچنان به عنوان ذخایر ارزشمند ژنتیکی شناخته میشدند، اما خبر تلف شدن توله دوم آب سردی بر سر همه دوستداران و دستاندرکاران پروژه حفاظت از یوز ایرانی ریخت.
وضعیت توله سوم هم باوجود اعلام وضعیت مطلوب که زیر نظر دامپزشکان قرار دارد، همچنان در حالهای از ابهام قرار دارد. گرچه احتمالات پیشبینیناپذیر در این پروژه بزرگ انکارناپذیر است، اما مساله از آن جا آغاز میشود که با رویکردی دیگر مورد واکاوی قرار بگیرد.
اولین زمزمههای حفاظت از یوز ایرانی
یوزپلنگ آسیایی یکی از زیرگونههای یوز است که بین ۳۲ تا ۶۷ هزار سال قبل از نوع آفریقایی جدا شد. این گربهسان که شباهت زیادی به پلنگ دارد اما تفاوتهای جدی هم با این پسرعموی بزرگ جثه خود را دارد. یوزآسیایی دست و پاهایی بلندتر از پلنگ داشته، خالهای روی پوست آن سیاه و توپر و به لحاظ جثه سر و بدن از پلنگ کوچکتر است. این حیوان روزگاری از «شبهجزیره عربستان» تا «هند»، «بیابانهای قزلقوم» و نواحی «خزری و قفقاز جنوبی»، زیستگاه بزرگ خود را داشت که متاسفانه طی قرن بیستم به شدت از این نواحی ناپدید و تنها به بیابانهای دورافتاده ایران در کویر مرکزی مانند توران(استان سمنان)، نایبندان(استان خراسان جنوبی) و کویر درانجیر(استان یزد) محدود شد. وضعیت این جانوران بهگونهای است که در فهرست جانوران در آستانه انقراض اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت قرار دارد. ایران هم به عنوان آخرین زیستگاه یوزآسیایی از دهه ۱۹۷۰ شناخته میشود و از سال ۱۳۹۰ به این سو پروژه حفاظت از یوزپلنگ آسیایی شروع شده است. هرچند این اقدام قدری دیر رخ داد اما به هر تقدیر نقطه امیدی برای افزایش تعداد یوزهای آسیایی بود.
چه تعداد از جمعیت یوز در مدت ۸۰ سال کاسته شد؟
در رابطه با تعداد یوزهای آسیایی آمار دقیقی در دسترس نیست که این امر یکی از بزرگترین مشکلات در پروژه حفاظت است
در رابطه با تعداد یوزهای آسیایی آمار دقیقی در دسترس نیست که این امر یکی از بزرگترین مشکلات در پروژه حفاظت است. بنابراین بیشتر آمارهای اعلامی هم بر مبنای حدس و گمانهای کارشناسان است. گمانهزنیها در رابطه با تعداد یوزها از دهه ۱۳۲۰ نزدیک به ۴۰۰ فرد بوده که به تقریب در تمام مناطق استپی و بیابانی نیمه شرقی ایران و بخشهایی از نواحی غربی کشور نزدیک مرز عراق دیده میشد. پس از جنگ جهانی دوم بهعلت ورود خودروهای جیپ به ایران و سهولت دسترسی شکارچیان به زیستگاههای یوز و شکار طعمههای یوز، جمعیت آنها کاهش یافت. در اواسط دهه ۱۳۵۰، جمعیت یوزپلنگ در ایران ۳۰۰ –۲۰۰ فرد تخمین زده میشد.(۱)
در سال ۱۳۹۴ این تعداد ۷۰ فرد(۲) و در سال ۱۳۹۷ این تعداد ۴۷ فرد تخمین زده شد.(۳)
این آمار در سال ۱۳۹۸ به کمتر از ۴۰ فرد رسید(۴) وآخرین گمانهزنیهای تخمینی در سال ۱۴۰۰ هم به گفته «حسن اکبری» معاون سازمان محیطزیست وضعیت یوزپلنگهای ایران «فوق بحرانی» است و تعداد کل یوزپلنگها به ۱۲ فرد رسیده که تنها سه فرد از آنها ماده بالغ هستند که وضعیت به شدت نگران کنندهای را نشان میدهد.
این در حالی است که تا ۱۲ سال پیش شمار یوزپلنگهای ایران بالغ بر۱۰۰ فرد بود.(۵)
باید در نظر داشت که این آمار تنها مربوط به یوزپلنگهایی است که کاملا شناسایی شده و دارای شناسنامه تایید شده بوده که در سالهای ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ دارای تصویر قابل شناسایی و مستند هستند. این تعداد همانهایی هستند که از مادر مستقل شده و به عنوان عضوی از جمعیت امکان شرکت در زادآوری مستقل را دارند. از منظر علمی، تولهها مادامی که از مادر با موفقیت جدا نشدهاند، عضوی از جمعیت محاسبه نمیشوند.(۶)
از سال ۱۳۸۱ تا ۱۳۹۵ فقط ۲۱ فرد به دست چوپانان کشته شدند که در ۷۵ درصد موارد، علاوه بر یوزها، پلنگها و گرگها هم توسط چوپانان و خرس قهوهای توسط باغداران و زمینداران به صورت عمدی و توسط شلیک گلوله کشته شدهاند و حتی سگهای صاحبدار دستآموز و نگهبان گله و مزارع نیز مستقیما عامل منجر به مرگ نبودهاند.
براساس گزارش سازمان محیط زیست، تنها از بهمن ماه ۱۳۵۸ تا بهمن ماه ۱۳۹۹ تعداد ۳۹۹ درگیری منجر به مرگ ۴۴۳ گوشتخوار ثبت شده که نشان میدهد سالانه نزدیک به ۱۰ گوشتخوار بزرگ در ایران کشته شدهاند. بر اساس همین آمار خرس قهوهای با وقوع ۳۰ درصد و پس از آن کفتار راه راه با ۲۴ درصد و پلنگ ایرانی با ۱۷ درصد بیشترین آمار مرگ و میر را داشتند که مرگ تمامی آنها بهدلیل تعارضات با انسان در دامداری، باغداری و کشاورزی رخ داده است.
در خصوص یوز ایرانی که در فهرست سرخ «اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت» قرار دارد و بهشدت در معرض خطر است، بیشترین میزان آسیب و میزان مرگ و میر را به ترتیب از چوپانان، تصادفات جادهای و شکار غیرمجاز داشته است
در خصوص یوز ایرانی که در فهرست سرخ «اتحادیه بینالمللی حفاظت از طبیعت» (IUCN) قرار دارد و به شدت در معرض خطر است، بیشترین میزان آسیب و میزان مرگ و میر را به ترتیب از چوپانان، تصادفات جادهای و شکار غیرمجاز داشته است.
این در حالی است که هیچ اطلاعات و آمار قابل اعتمادی در خصوص حمله یوز به دامها در دسترس نیست و این گمان میرود که علت شلیک چوپانان به یوزها، بهدلیل اشتباه گرفتن آنها با پلنگ بهدلیل شباهتهای ظاهری آنها بوده است.
همچنین از سال۱۳۸۳ تا ۱۳۹۵ یعنی طی ۱۲ سال(۲۰۰۴ تا ۲۰۱۶) تعداد ۱۴ فرد یوز نیز بر اثر تصادفات جادهای تلف شدهاند که آخرین مورد آن نیز در تاریخ ۱۵ مرداد ۱۴۰۱ بوده است. این آمار نشان میدهد که این حیوان بهطور میانگین سالانه بیش از یک فرد در ایران و به دست انسان تلف شده است.(۷)
از این تعداد هم هرساله به دلیل شکار طعمههای یوز مانند جبیر، آهو، کل و بز و قوچ و میش وحشی، توسط انسان کاسته شد. در دوران بعد از انقلاب و با شروع جنگ تحمیلی هم مساله حفاظت از محیط زیست بنابر شرایط جنگی، کاملا به حاشیه رفت و به تبع آن اقدام مهمی در جهت حفاظت از محیط زیست و بهطور خاص یوز ایرانی صورت نگرفت. پس از دوران جنگ تحمیلی هم که بیشتر تمرکز دولت و حاکمیت برای بازسازی کشور بود. تاجاییکه در سال ۱۳۷۳، و در روستایی از توابع «بافق» استان یزد ۲ فرد توله یوز به دست مردم کشته شدند.
جدول ذیل آمار یوزهای تلفشده را طبق گزارشهای رسانهای نشان میدهد.
ردیف | استان | تعداد | سال |
۱ | یزد | ۲ | ۱۳۷۳ |
۲ | نامشخص(کوه بافق و پناهگاه حیات وحش دره انجیر و …) | ۲۸ | ۱۳۸۰-۱۳۹۰ |
۳ | یزد(کالمند) | ۶ | ۱۳۹۱ |
۴ | سمنان | ۱ | ۱۳۹۱ |
۵ | سمنان(گزارشی وجود ندارد و گزارش مربوط به یوزپلنگ ماده دلدار که در سال ۹۴ منتشر شده، مربوط به سال ۱۳۹۲ بوده است) | — | ۱۳۹۲و۱۳۹۳ |
۶ | سمنان | ۱ | ۱۳۹۴ |
۷ | سمنان | ۱ | ۱۳۹۵ |
۸ | گزارشی در دسترس نیست | — | ۱۳۹۶ |
۹ | سمنان | ۱ | ۱۳۹۷ |
۱۰ | گزارشی در دسترس نیست | — | ۱۳۹۸ |
۱۱ | گزارشی در دسترس نیست | — | ۱۳۹۹ |
۱۲ | گزارشی در دسترس نیست | — | ۱۴۰۰ |
۱۳ | سمنان(تولههای تازه متولد شده ایران) | ۲ | ۱۴۰۱ |
سمنان | ۱ | ۱۴۰۱ | |
جمع کل | ۴۳ | ۱۳۷۳-۱۴۰۱ |
اطلاعات جدول فوق نشان میدهد که در مدت ۲۸ سال گذشته، ۴۳ فرد یوزپلنگ در ایران کشته شدند که بهطور میانگین هر دو سال، سه یوزپلنگ ایرانی تلف شدهاند؛ و با در نظر داشتن اینکه از هر ۲۰ فرد در هر ۱۸ ماه(بلوغ کامل) -به دلیل وجود دشمنان طبیعی- تنها یک توله بالغ میشود، تلف شدن یک و نیم یوزپلنگ در سال به معنای قرار گرفتن در مسیر انقراض کامل است.
در ۲۸ سال گذشته، ۴۲ فرد یوزپلنگ در ایران کشته شدند که بهطور میانگین هر دو سال، سه یوزپلنگ ایرانی تلف شدهاند؛ و با در نظر داشتن اینکه از هر ۲۰ فرد در هر ۱۸ ماه(بلوغ کامل) -به دلیل وجود دشمنان طبیعی- تنها یک توله بالغ میشود، تلف شدن یک و نیم یوزپلنگ در سال به معنای قرار گرفتن در مسیر انقراض کامل است
یوزها گرفتار مدیریت
اما فارغ از تعداد یوزهای کشته شده در ایران به دست انسان، آنچه که در دوران کنونی بیش از هر چیز دیگر نگرانیها را بابت حفظ این گونه ارزشمند زیاد کرده، نوع مدیریت و رویکرد دولتی است که تعداد زیادی از دوستداران محیط زیست را به شدت نگران کرده است.
از سال۱۳۹۰ که پروژه حفاظت از یوز ایرانی رقم خورد، یکبار دو یوزپلنگ به نام «کوشکی» و «دلبر» و باری دیگر، «ایران» و «فیروز» برای تکثیر در شرایط نیمه اسارت در این پروژه بزرگ درگیر شدند که تلاشها برای تکثیر از جانب یک جفت نخست بینتیجه بود.
اما بهمن سال ۱۴۰۰ خبر جفتگیری جفت دوم یعنی ایران و فیروز که در شرایط اسارت بسیار بعید به نظر میرسید دوستداران این حیوان را به شدت شگفت زده کرد. این پروژه درست در زمان مدیریت «امیر عبدوس»، مدیرکل حفاظت از محیط زیست استان سمنان و تیم او که ارتباطات بسیار خوبی را با متخصصان حفاظت از یوز در آفریقا برقرار کرده بود، رخ داد.
این پروژه به خوبی در حال پیشروی بود که در ۱۴۰۱ به یکباره تیم مربوطه عوض شده و گروهی سرپرستی آن را بر عهده گرفت که سابقه کشته شدن ۵ گورخر ایرانی را در انتقال از «توران» به «پارک ملی کویر» در کارنامه خود داشت.
از همان زمان تولد این تولهها شرایط نگهداری و نحوه شیردهی به تولهها به شدت مورد انتقاد کارشناسان بود تا این که درست ۴ روز بعد از تولد، نخستین توله تلف شد. علت مرگ گرچه چسبندگی مادرزادی ریه عنوان شد اما، دلیل اصلی ورود شیر به نای حیوان بود.(۸)
توله دوم نیز بعد از گذشت ۱۷ روز و به دلیل شرایط نامساعد فیزیکی و انتقال سریع به تهران در راه تلف شد و تنها یک توله باقیمانده هم در تهران در حال نگهداری است.
به استناد تحقیقات به عمل آمده شانس بقای این حیوان در آفریقا تا سن ۱۸ ماهگی از هر ۲۰ توله تنها ۱مورد است(۹) که با توجه به شرایط بسیار حساس ایران، این تعداد احتمالا بسیار کمتر خواهد بود و از اینرو اهمال در شرایط اسارت و به دست انسان و به نوعی تلف شدن یوز در چنین شرایطی بسیار ناگوار است.
گونههای گوشتخوار و بزرگ جثه به عنوان گونههای پرچم به شمار میروند که در راس هرم غذایی و زنجیرهای اکوسیستم قرار دارند. وقتی این گونهها در معرض تهدید و خطر انقراض قرار گیرند بدین معناست که تمامی اجزای آن هرم با مشکل جدی در تامین زنجیره غذایی مواجه شدهاند.
تاکنون در طبیعت ایران، دو گونه جانوری مهم «شیر» و «ببر» منقرض شده و برای همیشه از طبیعت ایران حذف شدهاند. از میان گربهسانان گوشتخوار ساکن در خاک ایران نیز پلنگها و یوزپلنگها باقی ماندهاند که یوزها به سرعت به سمت انقراض پیش میروند و متاسفانه پیشبینیهایی که در سال ۱۳۹۷ از انقراض این حیوان تا پایان دهه ۹۰ شمسی خبر میداد، بیش از هر زمان دیگر به واقعیت نزدیک است.(۱۰)
با فرزندی که دروغ میگوید چگونه رفتار کنیم؟
برخی مواقع، کودکان به والدین خود دروغ میگویند. در بسیاری از شرایط این دروغها بیضرر هستند. اما برخی دیگر از کودکان خیلی بیشتر از بقیه دروغ میگویند. صداقت صفتی است که بزرگسالان آن را بسیار ارزشمند میدانند، بنابراین وقتی کودکان دروغ میگویند، این امر باعث نگرانی واقعی والدین میشود.
به گزارش ایرنا با این حال کاملا طبیعی است که ندانید با کودکی که دروغ میگوید چگونه رفتار کنید. گرچه شنیدن دروغ صریح فرزندانتان ناامید کننده است اما مهم است قبل از اینکه کاری بکنید دلیل عدم صداقت کودکتان را پیدا کنید. در این مقاله به ریشهیابی علت دروغ در کودکان و ترک آن میپردازیم.
علت دروغگویی کودکان چیست؟
هنگام بررسی این مشکل رایج، والدین باید سن کودک، شرایط و دلایل دروغگویی و دفعات آن را در نظر بگیرند. به عنوان مثال بسیاری از کودکان زیر ۶ سال نمیتوانند بین خیال و واقعیت تمایز قائل شوند و دلیل دروغ گفتن آنها ممکن است تنها بیان تصوراتشان باشد. گاهی اوقات یک کودک ۴ ساله کاملا قادر است عمدا دروغ بگوید تا دچار مشکل نشود یا چیزی را که میخواهد بدست آورد. برخی از علل دروغ گفتن کودکان در سن مدرسه عبارتاند از:
ترس از تنبیه شده در صورت گفتن واقعیت
تمایل به دوست پیدا کردن در مدرسه و تحت تاثیر قرار دادن آنها
گاهی برای اینکه نمیخواهند کاری را انجام دهند دروغ میگویند. (مانند تمیز کردن اتاق)
گاهی اوقات برای اینکه نمیخواهند والدینشان را ناامید کنند دروغ میگویند.
ناراحت بودن از چیزی که در زندگیشان رخ داده است.
تلاش برای جلب توجه
دلایل دروغگویی کودکان
معمولا کودکان از سنین دو سالگی صحبت کردن را میآموزند، از سن چهار سالگی به بعد میتوانند واقعیت را از دروغ تشخیص بدهند. کودکان به دلیل عدم آگاهی و شناخت کامل شرایط، ممکن است گاهی دروغ بگویند. این دروغ گفتن میتواند در رابطه با هر موضوعی باشد، البته دروغگویی کودکان والدین را به شدت عصبانی میکند. اگر نتوانند آن را کنترل کنند میتواند عواقب بسیار سختی در انتظار کودک باشد. بسیاری از پزشکان بر این باورند که دروغگویی در این دوران طبیعی بوده و ناشی از پروسه رشد کودک میباشد.
اما چه دلایلی میتواند منجر به دروغگویی در کودکان شود؟ برای اینکه بتوانید آن را درمان کنید، ابتدا باید دلیل و ریشه اصلی آن را بیابید.
کودکان بازه توجه و تمرکز بسیار کمتری نسبت به بزرگسالان دارند، پس از این رو نباید توقع داشته باشید که وقایع اتفاق افتاده روزهای گذشته را با دقت به یاد بیاورند. البته بسیاری از کودکان در به یادآوری وقایع چهار یا پنج روز گذشته کمی ضعیف هستند. این عامل نشان دهنده ضعف حافظه کودکان در برابر بزرگسالان است.
در بسیاری از مواقع کودکان برای جلب توجه دروغ میگویند. کودکانی که مورد توجه خانواده قرار نمیگیرند برای اینکه خود را مرکز توجه خانواده قرار دهند، اقدام به دروغگویی میکنند.
بسیاری از کودکان بزرگسالان را الگوی خود قرار میدهند. از این رو با دروغ گفتن بزرگسالان، کودکان هم یاد میگیرند که برای رسیدن به چنین جایگاهی باید دروغ بگویند. به عنوان مثال، کسی به منزل شما زنگ میزند و شما برای پاسخ ندادن به آن تماس به کودک خود میگویید که بگوید شما منزل نیستید.
گاهی اوقات والدین برای اینکه بتوانند حقیقت را آشکار کنند، کودک را تحت فشار قرار میدهند و به هر نحوی از آن میخواهند که حقیقت را عنوان کند. در این مواقع کودکان بیشتر از گفتن حقیقت فرار میکنند.
ترس از تنبیه و سرزنش کردن والدین، کودکان را وادار به دروغگویی میکند. این راه یکی از اشتباهترین راههای تربیت کودک است که والدین میخواهند با ترساندن و تنبیه کردن از حقیقت آگاه شوند. مطالعات و تحقیقات نشان داده است که کودکانی که والدین سختگیرتری دارند، دروغگو هستند.
کمبود محبت در کودکان یکی از مهمترین دلایلی است که میتواند موجب دروغگویی شود. البته کمبود محبت تنها دروغگویی کودک را به همراه ندارد، بلکه به مرور زمان باعث مشکلات بیشتری چون شب ادراری، عدم اعتماد به نفس، مشکلات رفتاری و… میشود.
کودکان دو تا ۶ سال که هنوز مغز کاملی ندارند و به درستی نمیتوانند صحبت کنند، دوست خیالی دارند. این دوست خیالی به مرور زمان میتواند برای کودکان دردسرساز باشد. به عنوان مثال ممکن است کاری انجام دهند و اشتباه خود را گردن دوست خیالی بیندازند.
بسیاری از کودکان نمیتوانند واقعیت را از خیال تشخیص دهند و این عامل هم تنها به رشد مغز آنها بستگی دارد. عدم تشخیص این دو مرز در سنین دو تا ۶ سالگی بیشتر خود را نمایان میکند.
با بچهای که دروغ میگوید چگونه رفتار کنیم؟
در سنین ۵ تا ۸ سالگی، کودکان به طور معمول بیشتر دروغ میگویند. به خصوص دروغهایی در رابطه با مدرسه و تکالیف مربوط به مدرسه. به دلیل فشار و مقررات زیادی که در این سن به کودکان تحمیل میشود کودکان ممکن است دروغ بگویند. در نتیجه کودکان برای مقابله با این فشارها به دروغ گفتن روی میآورند. اما خوشبختانه اکثر دروغها در این سن قابل تشخیص هستند. سعی کنید با فرزند خود به طور صریح رفتار کنید. همچنین زمانی که کودک به طور صادقانه با شما صحبت میکند او را تشویق کنید و به او بازخورد مثبت بدهید. از همه مهمتر کودکان در این سن بسیار تحت تاثیر قرار میگیرند و همه چیز را به درستی مشاهده میکنند پس سعی کنید برای آنها الگوی خوبی باشید.
دروغگویی کودکان دبستانی
والدین باید تا زمان ورود به دبستان این مشکل را در کودک خود حل کنند. اگر مشکل دروغگویی فرد حل نشود با کودک عجین شده و میتواند تا زمان بزرگسالی همراه او باشد. هرچه این مشکل برای مدت زمان بیشتری در فرد باشد سختتر درمان خواهد شد. اما پزشکان برای مقابله با این شرایط، راهحلهایی را در اختیار والدین قرار دادهاند:
کودک خود را برای جبران کار اشتباهی که انجام داده است راهنمایی کنید.
به جای پیدا کردن مقصر به دنبال حل مشکل باشید.
به هیچ عنوان با تنبیه و فریاد با کودک خود صحبت نکنید.
اگر کودک شما تقصیر کار اشتباه خود را گردن دیگری انداخته است، عواقب آن را گوشزد کنید.
چه زمانی دروغگویی کودکان خطرناک است؟
معمولا اگر دروغگویی کودک بیش از سن پنج یا ۶ سالگی باشد، میتواند به یک عارضه خطرناک تبدیل شود. پس بهتر است در این زمان نسبت به درمان این عارضه در کودکان اقدام کنید. در بیشتر مواقع کودکان در سنین ۶ تا ۷ سالگی متوجه اشتباه خود میشوند و دست از دروغگویی برمیدارند، اما در صورتی که این دروغگویی تبدیل به یک عادت شود ممکن است تا دوران بزرگسالی هم ادامه داشته باشد.
درمان دروغگویی کودکان چیست؟
برای اینکه بتوانید با این بحران به درستترین شیوه روبهرو شوید؛ باید به راههایی که در ادامه عنوان میکنیم توجه داشته باشید:
با کودک خود در رابطه با راستگویی صحبت کنید. اجازه دهید یاد بگیرد که در صورت راستگویی میتواند هدیهای از جانب شما دریافت کند.
آگاهی کودک خود را در رابطه با دروغگویی و ابراز احساسات تقویت کنید. سعی کنید کودک خود را به گونهای تربیت کنید که خود بتواند راستگویی را به دروغگویی ترجیح دهد.
کمی از سطح توقعات خود بکاهید، کودکان نمیتوانند تمام خواستههای شما را انجام دهند.
سعی کنید در رفتار با کودک خود انعطافپذیری بالایی داشته باشید. از طرفی همواره محبت به کودک خود را فراموش نکنید.
برای پیشگیری از دروغگویی کودکان باید چه اقداماتی را انجام داد؟
زمانی که متوجه دروغگویی کودک خود شدید به هیچ عنوان واکنش تند و خشن نشان ندهید. مسئله دروغگویی کودکان بسیار سادهتر از آنچه شما فکر میکنید است، پس سعی کنید در زمان مواجهه با آن به بهترین شکل ممکن مشکل ایجاد شده را برطرف کنید. اما برای اینکه بتوانید از دروغگویی کودکان جلوگیری کنید لازم است که به چند نکته توجه داشته باشید:
علت دروغگویی و سن کودک خود را در نظر داشته باشید. معمولا دروغگویی در سنین پایین به دلیل نداشتن آگاهی کامل نمیتواند برای والدین دردسرساز باشد.
سعی کنید عواقب دروغگویی را از نظر اخلاقی به کودکان خود بیاموزید.
در طرز صحبت کردن خود باید به جملاتی که به کودکتان میگویید توجه داشته باشید. به جای اینکه بگویید غذات و خوردی؟ بهتره بگویید چرا غذات و نخوردی؟ در واقع شما با جمله اول زمینه را برای دروغگویی کودکان مهیا میکنید.
سعی کنید از دروغگویی کودک خود به راحتی نگذرید، حتما واکنش و عکسالعملی نسبت به دروغگویی کودکان نشان دهید.
به هیچ عنوان اجازه ندهید که کودک شما از دروغی که گفته سود ببرد و تنبیه نشود. این عمل باعث میشود تا کودک نسبت به دروغ گفتن احساس بهتری داشته باشد.
راهکارهایی برای مواجه شدن با دروغگویی کودکان
علت دروغگویی در کودکان را ریشهیابی کنید
آیا کودک شما به عنوان بخشی از بازی فانتزی و خیال پردازی دروغ میگویند؟ آیا او قصد دارد شما را گمراه کند تا مبادا شما او را تنبیل کنید؟ اگر دلیل دروغ گفتن کودک شما از تخیلات او نشات میگیرد، سعی کنید بدون اینکه او را از این تخیلات دلسرد کنید تمایز میان واقعیت و تخیل را به او نشان دهید. از طرف دیگر اگر کودک به شما گفت که دوست خیالیاش به عنوان مثال گلدان را شکسته نه او، اول از همه این اطمینان را به او دهید که اگر واقعیت را به شما بگوید مورد تنبیه قرار نمیگیرد. و به او بگویید که راستگویی و صداقت بهترین کاری است که در این موقعیت میتواند انجام دهد.
طوری با کودک رفتار نکنید که موقعی که دروغ میگوید نتواند به شما مراجعه کند
اگر کودک از شما بترسد و نگران عصبانیت شما باشد ممکن است سعی کند به هر قیمتی از گفتن حقیقت به شما جلوگیری کند. نکته مهم این است که سعی کنید به کودک خود کمک کنید تا امنیت و حمایت را از جانب شما دریافت کند. در این صورت او میتواند بدون نگرانی از اینکه راستگویی ممکن است علاقه شما را نسبت به او از بین ببرد واقعیت را برای شما توضیح دهد. در حقیقت، تحقیقات نشان میدهد وقتی کودکان را به جرم دروغ گفتن به تنبیه تهدید میکنید، کمتر حقیقت را بیان میکنند. برای فرزندتان توضیح دهید که اگر او حقیقت را به شما بگوید، عصبانی نخواهید شد و حقیقت بیش از هر چیز دیگری برای شما مهم است. سپس با خونسردی کامل به حرف او گوش کنید و به جای اینکه او را سرزنش کنید راجع به کار نادرستش به او تذکر دهید و عواقب کارش را برایش توضیح دهید.
به جای تنبیه از عواقب کار نادرست با کودک صحبت کنید
ممکن است بپرسید که تفاوت میان تنبیه و عواقب کار چیست؟ در پاسخ باید گفت تنبیه همراه با خشم و عصبانیت است در حالیکه عواقب بر روی اصلاح رفتار نادرست تمرکز دارد. به عنوان مثال، اگر کودک شما در مورد انجام کارهایش دروغ میگوید، با او در مورد عواقب آن صحبت کنید. او را در انجام کارهایش برای جبران آن یاری کنید.
کودک خود را “دروغگو” صدا نزنید
برچسب زدن به کودک میتواند عواقب جبران ناپذیری داشته باشد. این عواقب میتوانند دائمی باشند. و دیدگاه کودک را نسبت به خود تحت تاثیر قرار دهند. اگر کودک را دروغگو خطاب کنید ممکن است خود را یک دروغگو بداند و واقعا مانند آن رفتار کند.
در مورد انتظارات صریح باشید
به فرزند خود به طور صریحانه بگویید که دروغ را در خانه خود نمیخواهید. به او بگویید که راستگویی درست همانند سایر رفتارهای درستی که از او انتظار دارید (مانند با احترام صحبت کردن و دعوا نکردن با خواهر و برادر) مسئله مهمی است.
وقتی صحبت از گفتن حقیقت است رفتار خود را بسنجید
آیا خود شما وقتی میخواهید از قضاوت شدن جلوگیری کنید و یا به هدف خود برسید دروغ میگویید؟ به عنوان مثال وقتی دروغی میگویید آیا کودک شما در آنجا حضور دارد؟ اگر حضور داشته باشد این پیام به فرزند شما منتقل میشود که دروغ گفتن برای بزرگترها کار راحتی است.
با فرزند خود درباره تاثیراتی که دروغ گفتن میتواند داشته باشد صحبت کنید
به فرزند خود توضیح دهید که دروغ گفتن میتواند اعتماد را میان کسانی که همدیگر را دوست دارند از بین ببرد. به کودک خود بگویید که اگر شما درباره مسئلهای به او دروغ بگویید آیا باعث نمیشود که اعتمادش نسبت به شما از بین برود!؟
در نهایت اگر تمام این راهکارها را امتحان کردید و کودک شما هنوز هم به طور مکرر دروغ میگوید وقت آن رسیده است که به یک روانشناس کودک مراجعه کنید و درباره این مشکل با او صحبت کنید.
سخن آخر پزشک خوب
همه کودکان گهگاهی دروغ میگویند. این دروغگویی و عدم صداقت میتواند دلایل متفاوتی داشته باشد. یکی از این دلایل ترس از تنبیه شدن توسط والدین است. وظیفه شما به عنوان یک پدر یا مادر این است که به کودک خود احساس امنیت و اعتماد را بدهید تا آنها در مواقع این چنینی به جای دروغ گفتن بتوانند به طور کامل به شما اعتماد کنند و از شما نترسند. سعی کنید از این رفتار از همان بچگی جلوگیری کنید چرا که با بزرگتر شده کودکان دروغهایشان هم میتواند بزرگتر شود و دردسرهای عظیمی را هم برای خانواده هم برای خود کودک بوجود آورد.
یکسالگی فرار آمریکا از افغانستان؛ اذعان صریح وزیر دفاع انگلیس به شکست غرب/
در آستانه نخستین سالگرد خروج غیرمسئولانه و مفتضحانه آمریکا و متحدانش از افغانستان بعد از ۲۰ سال اشغال نظامی و جنگ در این کشور، بن والاس وزیر دفاع انگلیس به صراحت اذعان کرد که ۲۰ سال اشغالگری نظامی غرب در افغانستان، با شکست همراه بوده است.
به گزارش دیلی میل، این وزیر کابینه دولت انگلیس همچنین ابراز نگرانی کرده است والدین و اعضای خانواده های سربازانی که در افغانستان کشته شدند، احساس کنند که فرزندانشان را بیهوده و برای هیچ در این جنگ از دست داده اند.
در همین حال جیم ریش Jim Risch عضو کمیته روابط خارجی سنای آمریکا در مطلبی با اشاره به خروج آشفته نیروهای آمریکایی از افغانستان در زمان دولت بایدن، به صراحت عنوان کرده است که آمریکا دیگر متحد قابل اعتماد دیده نمیشود.
جیم ریش تصریح کرده دولت بایدن هیچ اقدامی برای جلب مجدد اعتماد متحدان و شرکای جهانیاش انجام نداده است.
همزمان با یکسالگی خروج آمریکا از افغانستان، والاس در مصاحبه اختصاصی که نشریه دیلی میل با وی انجام داد، احساسات خود را اینگونه توصیف کرد که “همه آنچه نظامیان انگلیسی برایش جنگیدند و جان باختند، در مقابل چشمان ما فرو ریخت.”
وی همچنین گفت که چطور بازدید از یک بنای یادبود جنگ، او را به این ترس انداخته است که خانواده ۴۵۷ نظامی انگلیسی کشته شده در جنگ افغانستان اینگونه تصور کنند که دختران و پسرانشان به خاطر هیچ چیز جان خود را از دست داده اند.
وی به مناسبت اولین سالگرد بزرگترین ماموریت خروج نیروهای انگلیسی از کشوری دیگر از زمان جنگ جهانی دوم با دیلی میل گفت و گو می کرد.
والاس که به شکست آمریکا و متحدانش در جنگ افغانستان به صراحت اذعان کرده است، در عین حال ادعا کرد: ما به دلایل درست به آنجا (افغانستان) رفته بودیم و به مدت ۲۰ سال آنجا ماندیم. امنیت، توسعه اقتصادی و آموزش را انجام دادیم اما شکست خوردیم و تاریخ به ما گفت وقتی غرب کشوری را ترک کرد، قرار بود به حالت قبل برگردد. ما مردم را پشت سر گذاشتیم و این کشور را به طالبان واگذار کردیم، زیرا غرب واقعا نمی خواست بماند. و اگر آنها نمی خواستند بمانند، اصلا چرا به آنجا رفتند؟
والاس تاکید کرد که هیچ کس نمی توانست چنین فروپاشی سریع دولت افغانستان را پیش بینی کند.
کاشف مقبره کوروش چه کسی بود؟
«سر رابرت کر پورتر» نقاش انگلیسی که در سال ۱۸۱۸ میلادی از پاسارگاد بازدید کرد، اولین کسی است که پی برد بنایی که تا آن روز به نام «مشهد مادر سلیمان» معروف بود، همان آرامگاه کوروش کبیر است.
به گزارش خبرنگار فرهنگی ایرنا، سر رابرت کر پورتر (Sir Robert Ker Porter) هنرمند، نویسنده، دیپلمات و جهانگرد اسکاتلندی، برادر داستاننویسان نامدار آنا ماریا پورتر و جین پورتر بود. او که در خانوادهای هنرپرور و نویسنده چشم به جهان گشود، مادرش او را به لندن برد تا در آکادمی شاهی زیر نظر بنجامین وست هنر نقاشی بیاموزد. وی تحصیلات هنری خود را در آکادمی سلطنتی هنری لندن به پایان رساند و از نخستین نقاشان سبک خاصی از منظره در انگلستان بود که به پانوراما معروف شد. وی در سال ۱۸۰۴ میلادی پس از سفر به روسیه به عنوان نقاش تزار الکساندر اول منصوب شد.
وی که به عنوان نقاش درباری تزار روسیه منصوب شده بود، عمده شهرت خود را به دلیل سفر به ایران و نقاشی از پاسارگاد کسب کرد. سفر طولانی او به ایران از ۱۸۱۷ میلادی آغاز شده و او از طریق قفقاز وارد ایران شد و پس از عبور از تهران و اصفهان به تخت جمشید و پاسارگارد رفت و نقاشی تاریخی و معروفی نیز از آرامگاه کوروش از خود به یادگار گذاشته است.
پیش از سفر رابرت، همگان آرامگاه کنونی کوروش را متعلق به مادر سلیمان می دانستند و این بنا به مشهد مادر سلیمان شناخته می شد. رابرت نخستین فردی بود که متوجه شد این آرامگاه به کوروش بزرگ پادشاه هخامنشی تعلق دارد.
وی با شاهزاده روسی که پسر عموی الکسی نیکولاویچ اولین رئیس آکادمی هنرهای زیبای روسیه بود ازدواج کرد و ماموریت یافت تا از تخت جمشید و سایر مکانهای ایران برای آکادمی هنرهای زیبای روسیه (۲۰-۱۸۱۷) نقاشی کند. وی در زمان حضور خود در ایران پرتره فتحعلی شاه قاجار را نقاشی کرد و به خاطر این اثر، نشان شیر و خورشید را دریافت کرد.
آلبوم های نقاشی های او از گرجستان، آسیا، ارمنستان و بابل باستان که در طول سال های ۱۸۱۷، ۱۸۱۸، ۱۸۱۹ و ۱۸۲۰ کشیده شده است در کتابخانه انگلستان و موزه هرمیتاژ سنت پترزبورگ نگهداری می شود.
سفر بلندمدت وی به ایران که از ۱۸۱۷ میلادی آغاز شده بود، از سوی قفقاز به درون کشور و سپس پس از گذر از تهران و اصفهان به تختجمشید و پاسارگاد انجام پذیرفت. او نگاره تاریخی و نامداری از آرامگاه کوروش بزرگ از خود به یادگار گذاشته و در حقیقت بزرگترین انگیزه آوازهاش نگارههایش از پاسارگاد است.
از او سفرنامهای با نام سفرنامه کرپورتر بازمانده که دربردارنده نقاشیهای او از آثار باستانی است.
رابرت به مناطق و کشورهای مختلفی سفر می کرد و از مناظر نقاشی می کشید. رابرت در سال ۱۸۱۳ به انگلستان بازگشت و مقام شوالیه را دریافت کرد. رابرت در سال ۱۸۴۲ میلادی درگذشت و در شهر سن پترزبورگ روسیه دفن شد. یادمانی نیز از او در کلیسای جامع بریستول در انگلستان ساخته شده است.
لغو مالیات بر سود سپرده اشخاص حقوقی به نفع کیست؟
اخیراً لایحهای از سوی دولت به مجلس ارائه شده است که در آن بیان میکند که مالیات بر سود سپرده اشخاص حقوقی لغو میشود.
به گزارش خبرگزاری مهر اخیراً لایحهای از سوی دولت به مجلس ارائه شده است که در آن بیان میکند که مالیات بر سود سپرده اشخاص حقوقی لغو میشود. به این ترتیب دولت قصد دارد از ظرفیت درآمد مالیاتی ناشی از سود سپرده اشخاص حقوقی که بیش از ۲۰ هزار میلیارد تومان برآورد میشود صرف نظر کند.
طبق بند (ر) تبصره (۶) قانون بودجه ۱۴۰۱، سود حاصل از سپردههای بانکی همهی اشخاص حقوقی بجز صندوق توسعه ملی، صندوق نوآوری و شکوفایی، بیمه مرکزی ایران، شرکتهای بیمه بازرگانی، صندوق بیمه همگانی حوادث طبیعی ساختمان، صندوق بیمه محصولات کشاورزی، صندوقهای بازنشستگی و صندوق تأمین خسارتهای بدنی، از پرداخت مالیات معاف شدهاند.
در عوض، این بند قانون بودجه با استناد به بند (۲) ماده ۱۴۵ قانون مالیاتهای مستقیم، بیان میکند که تمام اشخاص حقوقی باید بخشی از سود سپردههای خود در بانکها را به عنوان مالیات به دولت بپردازند. این اقدام از یک سو موجب خروج پول از حسابهای بانکی و کاهش قدرت خلق پول بانکها شده و از سوی دیگر، موجب هدایت جریان نقدینگی به سمت بازارهای دیگر همچون بورس و اوراق بهادار خواهد شد.
حرکت پولهای خوابیده در حسابهای بانکی به سمت بورس
تعیین مالیات بر سود سپرده اشخاص حقوقی اگرچه موجب ناراحتی و نگرانی بانکها شده، اما طبق حکم ماده ۱۴۳ قانون مالیاتهای مستقیم و به دلیل معافیت صندوقهای سرمایهگذاری از پرداخت مالیات، سرمایهگذاران را تا حد زیادی به بهبود شرایط بازار سرمایه امیدوار کرده است؛ چراکه این اقدام دولت باعث خواهد شد سپردههای بلند مدت بانکی مسیر خود را به سمت صندوقهای سرمایهگذاری تغییر دهند و به این ترتیب منابع تازه به بازارهای مختلف از جمله بورس و اوراق بهادار دولتی تزریق خواهد شد.
بررسیها نشان میدهد از ابتدای سال ۱۴۰۱ بیش از ۱۰۰ هزار میلیارد تومان از سپردههای بانکی به صندوقهای سرمایهگذاری با درآمد ثابت منتقل شده است. همچنین برخی صندوقهای سرمایهگذاری برای جذب سپردههای بانکی اشخاص حقوقی طی چند ماه ابتدایی سال اقدام به افزایش چند باره سقف داراییهای خود کردهاند که این اقدام باعث رونق و عمق بخشیدن به بازار سرمایه خواهد شد. این صندوقها، سبد سرمایهگذاری خود را به خرید سهام، اوراق دولتی و سپرده بانکی اختصاص میدهند که سود ناشی از آن معاف از مالیات است؛ بنابراین سپردهگذاران بانکی میتوانند ضمن برخورداری از معافیتهای مالیاتی سودهای تضمینشده نیز دریافت کنند.
درصورتی که این حکم بودجه با ابتکار عمل دولت مثل تسهیل تأسیس صندوقهای سرمایهگذاری و تسریع فرایند افزایش سقف دارایی این صندوقها همراه میشد، انتظار میرفت که بخش بزرگتری از سپردههای بانکی اشخاص حقوقی به سمت بازار سرمایه و اوراق بدهی دولت سرازیر شود تا به این ترتیب هم مشکل نقدینگی لازم برای تقویت بازار بورس مرتفع گردد و هم ظرفیت تازه برای فروش اوراق دولتی مهیا شود.
لایحه دولت در تضاد با اقدامات مثبت قبلی خودش است
با این وجود به نظر میرسد دولت قصد دارد به شایعات رنگ و بوی حقیقت بدهد و مصوبه خود در بند (ر) تبصره (۶) قانون بودجه را به دست خودش لغو کند؛ چرا که دولت در ماده (۲) لایحه اصلاح قانون بودجه، که در تاریخ ۲ مرداد ۱۴۰۱ به مجلس ارائه شده، خواهان حذف این بند از قانون بودجه شده است.
این در حالی است که بر اساس بررسی انجام شده در وزارت امور اقتصادی و دارایی، از ۸۴ کشور مورد بررسی، تنها در سه کشور سود سپرده اشخاص حقوقی و در ۱۴ کشور سود سپرده اشخاص حقیقی از پرداخت مالیات معاف است و در ایران به همین دلیل معافیت سود سپردههای بانکی از دریافت مالیات، سود سپردههای بانکی به یکی از رقبای تولید تبدیل شده و ارقام آن برای شرکتهای بزرگ بسیار عجیب و غریب است؛ برای نمونه طی سال گذشته پتروشیمی نوری ۱,۹۲۲ میلیارد تومان سود از سپردههای بانکی خود دریافت کرده است.
با تصویب این لایحه کسری بودجه تشدید خواهد شد
بررسیها نشان میدهد بار مالی حذف بند (ر) تبصره (۶) از قانون بودجه ۱۴۰۱، دستکم ۲۰ هزار میلیارد تومان خواهد بود که در شرایط بحران جهانی و تحریمهای ظالمانه آمریکا، کسری تراز عملیاتی بودجه را تشدید خواهد کرد. از این رو انتظار میرود دولت با انصراف از لایحه خود ضمن جلوگیری از تشدید کسری بودجه، به رونق بازار سرمایه نیز کمک نماید.
زیر ۱۸ سالهها با خیال راحت سیگار میخرند!
قرار بود از سال ۸۷ فروش سیگار حتی به صورت نخی به زیر ۱۸ سالهها ممنوع باشد اما با گذشت ۱۴ سال از تصویب این قانون همچنان شاهد فروش سیگار به این افراد هستیم چرا که هیچ نظارتی بر این فعل نیست.
به گزارش مهر به رغم آنکه ماده ۹ لایحه قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات، صراحتاً فروش مواد دخانی توسط و به افراد زیر ۱۸ سال را ممنوع میداند اما کماکان نظارت و دخالتی در این با ره توسط مراجع و مراکز دولتی اعمال نمیشود.
قرار بود این قانون از بهمن ماه سال ۸۷ اجرا شود اما مشاهدات خبرنگار مهر نشان میدهد اجرای این قانون به دست فراموشی سپرده شده است و این در حالی است که مصرف مواد دخانی در کشور مدام رو به افزایش است و کارشناسان حوزه سلامت از این وضعیت به عنوان زنگ هشدار یاد میکنند.
اپلیکیشنهای فروش اقلام سوپرمارکتی؛ تسهیل کننده فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال
فروش اینترنتی و آنلاین محصولات سوپرمارکتی و نبود نظارت به این اپلیکیشنها و بسترهای خرید و فروش سبب شده است تا در کنار اقلام سوپرمارکتی بتوان به راحتی سیگار خریداری کرد و قانون منع فروش دخانیات به افراد زیر ۱۸ سال را به سخره گرفت؛ این در حالی است که ماده ۲ قانون جامع کنترل دخانیات، تبلیغات محصولات دخانی را ممنوع اعلام کرده و در صورت وجود این تبلیغات دستگاههای قضائی باید با آنها برخورد کنند و البته مسئولیت رسیدگی به تبلیغات اینترنتی بر عهده پلیس فتا است.
حسن آذری پور که در سال ۹۶ عضو کمیته کشوری کنترل دخانیات بود با عنوان این مطلب که «سیگار تنها ماده اعتیادآوری است که به طور قانونی در دسترس همگان قرار دارد» گفت: در دسترس بودن و قیمت ارزان آن، یکی از مهمترین فاکتورهایی است که باعث تسهیل در مصرف سیگار میشود.
ممنوعیت فروش سیگار در شعاع ۱۰۰ متری مدارس به فراموشی سپرده شده است
ممنوعیت فروش سیگار در شعاع ۱۰۰ متری مدارس از دیگر بندهای قانون جامع کنترل و مبارزه ملی با دخانیات است که این موضوع نیز همچون ممنوعیت فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال فعلاً قابلیت اجرایی نیافته و مسئولان وزارت بهداشت نتوانسته اند اقدام عاجلی در این زمینه به عمل آورند. هر چند اجرای این قوانین باید با همکاری دستگاههای قضائی، انتظامی کل کشور و… اجرا شود اما نکته قابل توجه این است که وزارت بهداشت متولی اصلی در بحث مبارزه با مصرف دخانیات محسوب میشود.
سردار مهدی حاجیان در گفت و گو با خبرنگار مهر در پاسخ به سوالی مبنی بر اینکه چرا پلیس نظارتی بر فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال ندارد، گفت: در قانون ذکر شده است که اتحادیهها مسئول نظارت بر اصناف خودشان هستند و ماده ۲۷ و ۲۸ قانون نظام صنفی هم این تکلیف را صراحتاً مشخص کرده است.
اتحادیه باید کتباً از پلیس درخواست کند تا پلیس بر فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال ورود کند
وی با اشاره به اینکه پلیس بنا به درخواست و نامه کتبی اتحادیه به موضوع فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال ورود میکند، گفت: البته ما مانعی برای نظارت نداریم اما باید بگویم که وظبفه نظارت بر فروش مواد دخانی به افراد زیر ۱۸ سال بر عهده اتحادیهها است نه پلیس.
در هر حال ممنوعیت فروش سیگار به افراد زیر ۱۸ سال و ممنوعیت عرضه سیگار در شعاع ۱۰۰ متری مدارس به همراه موضوع جمع آوری قلیانها از قهوه خانهها و سفره خانهها، از جمله موضوعاتی هستند که فعلاً هیچ خبری از اجرای آنها نیست.
البته که مشکلات به دلیل نبود قوانین و آئیننامه نیست ولی آن کس که باید نظارت، اجرا و پیگیری کند، وجود ندارد و یا سهلانگاری میکند.
چرا نباید حجاب استایلها را دنبال کنیم؟!
صفحات رنگی حجاب استایلها این روزها زندگی بسیاری از افراد را سیاه کرده است. آنها علاوه بر اینکه اصل حجاب و عفاف را به حاشیه کشاندهاند.آثار مخربی بر روی روان مخاطب و جامعه میگذارند. در این رابطه با حجتالاسلام برمایی به گفتگو نشستهایم.
صفحات رنگی حجاب استایلها این روزها زندگی بسیاری از افراد را سیاه کرده است. آنها علاوه بر اینکه اصل حجاب و عفاف را به حاشیه کشاندهاند. آثار مخربی بر روی روان مخاطب و جامعه میگذارند. شاید در نگاه اول یک صفحه رنگی و جذاب ببینید که مبلغ حجاب است اما همین صفحه رفته رفته باورهای شما را تغییر میدهد. زندگیتان را به چالش میکشد و اعتماد به نفستان را میگیرد تا جایی که شاید همیشه در حسرت زندگیای باشید که خانم حجاباستایل به نمایش گذاشته! به همین منظور مخاطبان فارس من کمپینی را با عنوان حجاب استایلها چه آثاری در فرهنگسازی حجاب دارند؟ ثبت کردند. بعد از انتشار چندین گزارش به سراغ حجتالسلام برمایی کارشناس خانواده رفتهایم تا در گفتگو با ایشان به برخی از آثار مخرب حجاب استایلها بر زندگی مخاطبانشان بپردازیم.
میگویم حجاباستایلها به طور ناخودآگاه روی زندگیما تاثیر میگذارند. طوری که شاید خودمان متوجه تاثیر و آثار آنها بر زندگیمان نباشیم اما بعد از مدتی شاهد این هستیم که زندگیمان رنگ و بوی عکسهایی را گرفته که خانم حجاباستایل به نمایش گذاشته است. همانطور که شاید چندین سال پیش پوشیدن عبا در بین افراد محجبه آنقدر مرسوم نبود و ترجیح میدادند چادر سر کنند اما رفته رفته عبا جایگزین چادر شد. آن هم بخاطر سبک پوششی بود که حجاباستایلها به ما القا کردند. برخی مخاطبین از این تأثیرپذیری سهم بیشتری دارند و تمام زندگیشان تحت تاثیر صفحات حجاباستایلها قرار گرفته. وقتی به آنها توصیه میشود که برای سلامت زندگیشان این صفحهها را دنبال نکنند قانع نمیشوند و میگویند اتفاقا این صفحات به بهبود زندگی شان کمک کرده. درحالی که واقعیت چیز دیگری است و آنها ظاهر زندگیحجاباستایلها را با باطن زندگی خودشان مقایسه میکنند. حالا میخواهیم از زبان شما بشنویم چرا نباید برخی صفحات حجاباستایلها را دنبال کنیم؟! حجاباستایلها چه تاثیری بر زندگی ما دارند؟! حجتالسلام برمایی در پاسخ به این سوالات میگوید:«حجاب استایل ها به طور آگاهانه و یا غیر آگاهانه سه آسیب اجتماعی مهم به جامعه وارد میکنند. اولین آسیب به سلیقه انسان ها است. حجاب استایل ها به سلیقه فردی افراد تجاوز میکنند و آنها را دچار یک خود کم بینی از زندگی و داشته هایشان میکنند. وقتی من بدون در نظر گرفتن شرایط جامعه هر روز با یک رنگ و یک لباس مقابل دوربین بیایم. بدون در نظر گرفتن شرایط اقتصادی، آسیب های اجتماعی و آرزوها شکل مرفهی از زندگی را به نمایش بگذارم مخاطبین ام را دچار خودکم بینی میکنم.
حجاب استایل ها سلیقه افراد را تغییر میدهند. به آنها پوشش و استایل معرفی میکنند و رسما میگویند چه بپوش و چه نپوش! این خوشگلات میکند و این بدگلات میکند. این رنگ به این رنگ میآید ولی به این یکی نه! اینجوری عکس بگیری بهتر است و…
حجاب استایلها دغدغه انسان ها را تغییر میدهند و ست کردن را برایشان خیلی مهم جلوه میدهند طوری که حتی مذهبی های ما که تا دیروز به دنبال این بودند که با یک لباس آراسته حفظ حریم و حجاب کنند حالا برایشان اهمیت دارد که رنگ جوراب و روسری شان با هم هماهنگ باشد. درواقع آنقدر جزئیات زندگی برای افراد اهمیت پیدا کرده و سلیقه هایشان متنوع شده که سه اتفاق بسیار ساده اما مهم در روان شان در حال وقوع است. یک، به شدت خودکم بین شدند و از داشته هایشان لذت نمیبرند. دو، اعتماد به نفس شان در انتخاب هایشان پایین آمده و سوم اینکه رضایت و لذت از زندگی ندارند.»
لایکی که ارزش ندارد!
حجتالاسلام برمایی خطاب به حجاب استایلها میگوید:«من می دانم وقتی تو از فضای کافه و قهوه ای که سفارش دادی عکس میگذاری در واقع یک صحنه از زندگی ات را به نمایش گذاشتی و در کنار آن ساق دست و انگشتر ست شده ات را نشان میدهی اما من به عنوان مخاطب تو ، بعد از این از چای تلخ خودم هم که هیچ از چای عسل خودم هم لذت نمی برم! فقط بخاطر این که عکسی که میگذاری به هیچ عنوان کپشن ارزشی ندارد. اگر هم داشته باشد مخاطب دچار تعارض مفهومی و تصویری میشود. مهم تر از همه خسارت این رفتار به شما نمیخورد بلکه به مخاطب وارد میشود و من مخاطب از احساس عقب ماندگی لایک میکنم. این لایک ارزشی ندارد. به عنوان یک حجاب استایل باید بدانید مخاطبانی دارید که با حسرت و غبطه لایک تان میکنند و چشم برخی از افراد از حسرت دنبال شما است نه صرفا برای ایده گرفتن! پس باید به روان انسان ها هم توجه کنید و باعث خودکم بینی افراد نشوید.»
ضربهای که حجاباستایلها به مخاطب میزنند!
این کارشناس خانواده با اشاره به آسیبهای دیگری که از سوی حجاب استایل ها بر جامعه وارد میشود میگوید:«آسیب و موضوع دوم خطاهای شناختی است. خطای شناختی که صفحه شما به مخاطبین تان میدهد بسیار موضوع عمیق و جذابی است جذاب به این خاطر که شما از آن خبر ندارید.
آدمهایی که هیچ وقت دیگر لحظه خوشی نداشته باشند و معتاد به صفحه شما شده باشند دچار خطای شناختی هستند. آدمهایی که فقط با حسرت به صفحه شما نگاه کنند دچار خطای شناختی هستند و این خطای شناختی به مخاطب ضربه میزند. اینکه شما با حجاب فعالیت میکنید موضوع هیجان انگیزی نیست. مهم این است که چقدر اثرگذاری دارید و چه باوری به دختر نوجوان جامعه میدهید. دختر ۱۳یا ۱۴ سالهای که اتفاقا از رنگ و لعاب خوشش میآید.
شما برای اینکه لکهای صورتتان را بپوشانید از فیلتر استفاده میکنید برای اینکه رنگ شال تان بیشتر جلوه کند از فیلتر استفاده میکنید اما همین فیلتر دروغ است. غش در معامله است. تا به حال پرسیدید چند درصد از کسانی که از شما خرید میکنند از رضایت بالایی برخوردارند؟!چرا از شما خرید میکنند فقط به خاطر اینکه حجاب دارید؟! اگر واقعا به عنوان یک حجاب استایل این جسارت و جرائت را در خودتان میبینید. در صفحات تان به صورت خودجوش و هماهنگ با سوال های مشخص که اعتبارسنجی و روان سنجی شده باشد مخاطبانتان را ارزیابی کنید. از آنها بپرسید پست های شما چه تاثیری بر رفتارشان گذاشته؟! چه باوری در درون آنها ایجاد کرده و نتیجه این رفتارها باعث رضایت و لذت بوده یا باعث سرخوردگی و خودکم بینی؟! شما نسبت به باوری که به مخاطبین تان می دهید مسئول هستید.»
شاید یکی از خطاهای شناختی ای که این روزها شاهدش هستیم همین الگو گرفتن از پوشش حجاباستایلها است. پوششی که در قالب حجاب به مخاطب عرضه میشود اما در بیشتر مواقع با فلسفه حجاب سازگاری ندارد. همان حجاب پر رنگ و لعابی که به گفته حجتالسلام برمایی برای دخترهای نوجوان بسیار جذاب است و آنها را ترغیب به الگو گرفتن از حجاباستایلها میکند.
خانواده؛ بزرگترین قربانی صفحات رنگی حجاباستایلها
حجتالسلام برمایی میگوید:«آسیب سوم که بسیار اهمیت دارد این است که حجاباستایل ها در مسئله خانواده ایرانی تاثیر بسیار بالایی دارند.» میگویم گاهی مخاطبین ما در فارس من میگویند همسرشان تصویر یک حجاباستایل را نشان داده و از آنها خواسته از این پس مثل این خانم لباس بپوشند، حرف بزنند و خودشان را آراسته کنند. یا برخی آقایان میگویند بعد از اینکه فلان خانم حجاباستایل تنهایی به خارج از کشور سفر کرده. همسرشان اصرار دارد تنهایی به خارج از کشور برود و مثل آن حجاب استایل استقلال داشته باشد گاهی این اختلافات و چالشها، خانوادهها را تا پای طلاق هم کشانده. حجتاسلام برمایی سری به نشانه تایید تکان میدهد و میگوید:«همانطور که گفتم حجاب استایل تأثیرگذاری بسیاری در خانواده ایرانی دارد اما باید تلاش کند این تاثیر در جهت مثبت باشد نه منفی! من در بین پسران مجرد وقتی در رابطه با این صحبت میکنم که چه دختری را برای زندگی انتخاب میکنید؟! باید دارای چه معیارهایی باشد؟!ظاهر این دختر چه شکلی باشد؟! جذابیت های شخصیتی و اجتماعی که دنبالش هستید چیست؟!مشخصه رفتاری او چگونه باشد؟! خیلی جالب است که ریشه بسیاری از سلیقه ها، معیارها و مدل انتخاب خانواده ها و پسرهای مجرد بسیار نزدیک به صفحه شما و آن چیزی است که به مخاطب نشان میدهید. مثلا یکی از این پسرها به من میگفت آقای برمایی من دختر به روز میخواهم نه خیلی مذهبی باشد نه کم حجاب!گاهی چادر داشته باشد گاهی هم نه! وقتی از این پسر مصداق خواستم تلفن همراهش را برداشت و حدود ۱۰ تا صفحه حجاب استایل نشانم داد! حجاب استایل بخاطر تنوع بالا، عکس و نوع پوشش در ناخودآگاه مخاطب تصویر سازی ایجاد میکند و این تصویر ملاک انتخاب افراد میشود. یا برای مثال دختری میگفت من خواستگار جدی ندارم. پسرها درک درستی از زنانگی ندارند. وقتی در جلسات مشاوره با این دختر درباره زنانگی حرف میزدم متوجه شدم که این توهمات واهی را از یک صفحه خاص و یک خانم خاص برداشته! وقتی صفحه آن خانم را بررسی کردم متوجه شدم این فرد چندین بار شکست خورده و خودش زندگی موفقی نداشته.»
این کارشناس مذهبی در پایین خطاب به حجاب استایلها میگوید:«مراقب این ماجراها باشید چون شما حجاب استایل هستید یادتان نرود استایل شما را زمانی قبول کردیم که شما با مفهوم حجاب فعالیت کردید. حواستان باشد این ارزشها را قربانی اقتصادتان نکنید!»
تکنیکهای صحیح «پول توجیبی دادن» به بچهها
زهره سعیدی
«پول تو جیبی دادن» به بچهها در سنین مختلف آداب و روشهای متفاوتی دارد که اگر والدین ندانند بچهها ممکن است در آینده مصرفکننده و ولخرج شوند،اما اگر روشهای صحیح آن را بدانند، بچهها مقتصد، صرفه جو و کارآفرین میشوند. با هم این روش ها را بیاموزیم.
از دوران بچگی که یادم میآید، پدربزرگ و مادربزرگ همیشه به من پول توجیبی میدادند، پدر و مادرم اعتراض میکردند که «بچه پولکی بار میآید» و دقیقا همین جمله را تکرار میکردند، اما آنها از عملکرد خودشان دفاع میکردند و توضیح میدادند که اگر میزان پول توجیبی مشخص باشد، بچه اقتصادی و صرفه جو میشود و همین هم شد ، چون من پول هایم را جمع میکردم تا کتاب بخرم یا خوراکیهایی که دوست دارم را تهیه کنم حتی گاهی اوقات به پدرم پول هم قرض میدادم.
یکی از دوستانم اما خاطره چندان خوبی از این پول توجیبیها نداشت، میگفت مادرش مجبورشان میکرده همه را پس انداز کنند در حالیکه بچه ها دوست داشتند مبلغی از پول هایشان را هم خرج کنند. به خاطر همین گاهی پول هایشان را یواشکی خرج میکردند و بعد هم کتک مفصلی از مادرشان میخوردند.
برخی از خانواده ها معتقد هستند که پول توجیبی در زمانی که بچه عقل رس شده باشد، لازم است و برخی دیگر میگویند که خیر! بچه را بد تربیت میکند در حالیکه به گفته روان شناسان پول توجیبی دادن به بچه ها خوب است به شریطی که زیاد و نجومی نباشد و بچه ها را ولخرج نکند که این هم تکنیکهای خاص خودش را دارد.
زارعی، پدر یک خانواده چهار نفری در این باره میگوید: «تجربه من در زندگی میگوید که بزرگترین اشتباه پدر و مادر دادن پول مفت به بچه ها است ، به نظرم باید پول در ازای یک کار یا فعالیت داخل یا خارج از منزل به بچه ها داده شود تا آنها قدر پولشان را بدانند. مثلا درباره خودم بگویم که من هر پولی به فرزندم می دادم، به طور مستقیم یا غیر مستقیم در قبال یک کاری بود که انجام می داد مثلا تابستان ها پسر دوازده ـ سیزده ساله ام را تشویق می کردم که به مرکز آموزش فنی و حرفه ای برود و هزینه راهش را هم میدادم، او برای اینکه اندوختهای برای خود داشته باشد بخشی از مسیر را پیاده می رفت یا اینکه گاهی با من از منزل خارج می شد تا بخشی از پولش را پس انداز کند.حال که هجده سال دارد و در دانشگاه قبول شده عملا از نظر مالی استقلال پیدا کرده است».
جوادی نیز در این باره میگوید: «خیلی از پدر و مادرها خودشان مدیریت مالی بلد نیستند ، بنابراین نمی توانند به بچه هایشان نیز یاد دهند. اول باید خود پدر و مادر در این زمینه چگونگی رفتار با پول و سرمایه را یاد بگیرند».
*بهترین سن پول تو جیبی دادن
طبق گفته روانشناسان بهترین سن پول توجیبی دادن به بچه ها سنین مدرسه است چرا که بچه ها هم با پول و شمارش آشنا می شوند و هم می توانند مدیریت آن را یاد بگیرند.
*تکنیک های طلایی پول توجیبی دادن به بچه ها
۱-به فرزندتان قدرت انتخاب بدهید
«مارال رحیم زاده»، روانشناس در این باره میگوید: «پدر و مادری که تشخیص دادند زمان مناسب پول توجیبی دادن به فرزندشان فرا رسیده ، بهتر است به بچه ها قدرت انتخاب بدهند مثلا به او بگویند که می توانی پولت را خرج کنی یا اینکه پس انداز کنی برای روزی که به آن نیاز داشتی و می خواستی چیز مورد علاقه ات را بخری مثل یک کتاب یا اسباب بازی و هر چیز دیگری.»
۲-پول توجیبیتان مبلغ معینی باشد
پدر و مادرهایی که پول تو جیبی دادن به بچه هایشان بی نظم و قاعده است و هر زمان که بچه اراده میکند ، میتواند از آنها به هر هدفی پول دریافت کند، آینده بچه ها را خراب میکنند . به جای تربیت یک بچه اقتصادی یک مصرف کننده بزرگ میکنند که به درد خود و جامعه اش نخواهد خورد.
رحیم زاده می افزاید: «برای پولی که به کودک میدهید زمان و اندازه معین مشخص کنید و بدان پایبند باشید تا بچه هم بداند که همه چیز نظم و تربیت دارد و نمی تواند هر زمان که اراده کند برای هرخریدی پول دریافت کند و برنامه ریزی نداشته باشد.مبلغ پول براساس عرف و نیاز بچه باشد نه اینکه اگر وضع مالی تان خوب هم هست، زیاد پول تو جیبی بدهید. مثلا اگر کودک دبستانی است اندازه یک خوراکی خریدن در روز پول بگیرد یا اگر تاکسی واتوبوس سوار می شود آنها را لحاظ کنید.»
طبق تحقیقات بچه هایی که بیش از نیاز پول دریافت می کنند به سمت مصارف تصنعی می روند و بدون فکر پول خرج میکنند.
۳-پول تو جیبی دادن را شرطی نکنید
همانطور که در صحبتهای یکی از مردم در این گزارش دیدیم، اینطور مطرح شد که در ازای انجام کار به فرزندش پول می دهد در حالیکه این یک روش تربیتی اشتباه است و بچه را شرطی میکند تا همیشه کاری که می کند، انتظار جبران داشته باشد و توقعاتش بالا می رود. رحیم زاده تأکید میکند که بچه ها باید بدانند برخی کارها جزو وظایفشان در زندگی است و مسئولیت هایی برعهده دارند، مثلا اینکه در امور منزل کمک کنند یا خریدهای خانه را گاهی انجام دهندد و در ازاء این کارها نباید پول دریافت کنند.
۴-هدایای غیرنقدی به بچه ها بدهید
همیشه نباید هدیه دادن به پول و پول توجیبی ختم شود، گاهی برای بچه ها کتاب تهیه کنید یا وسایل مورد نیازشان را خریداری کنید مثلا اگر کفش ورزشی لازم دارند و قدری هم پول جمع کرده اند، شما هم کمکشان کنید و از پس اندازشان هم استفاده کنید و اینطور نباشد که پول توجیبی یک اهرم فشار یا یک تشویق برای بچه ها شود.
۵-پول توجیبی برای کارآفرینی نه کارمندی!
خیلی از مسائل تربیتی در خانواده ها به ما میگوید که ما بچه هایمان را برای کارمند شدن تربیت میکنیم نه کارآفرین شدن. برای کارآفرینی قدری هم پس انداز و استقبال مالی برای بچه ها لازم است. کمکشان کنید تا صاحب کار باشند و تولید کنند و ازین پول های شخصی شان نیز استفاده کنند این خود انگیزه و انرژی زیادی به بچه ها می دهد هر چند که کاری کوچک انجام دهند و این کار یک فعالیت خیریه و کمک به فقرا باشد.
رحیم زاده میگوید: «گاه پیش می آید که پول توجیبی بچه ها را غیر مستقل تربیت می کند، اینکه هر ماه منتظر یک پرداخت مشخصی باشند ممکن است روحیه کارآفرینی آنها را ضعیف کند. در این راستا می توانید کارهایی چون فعالیت های خیریه و ارزشی را هم به بچه ها یاد دهید مثلا اینکه اگر پولی پس انداز می کنند بخشی از پولشان برای کار خیر پس انداز شود.
۶-دخالتی در نحوه خرج کردن پول توجیبی بچه ها نداشته باشید
برخی والدین پول توجیبی می دهند اما بچه ها را زور میکنند که حتما به این مصرف برسانند یا اینکه حتما پس انداز کنند این روش درستی نیست اجازه دهید بچه ها استقبال داشته باشند اگر روششان اشتباه بود، طی آزمون و خطا یاد میگیرند که در آینده چطور پول خرج کنند یا چه میزان پس انداز کنند فقط کافی است شما روش های مختلف را به آنها آموزش دهید و بعد خودشان انتخاب کنند که چطور پولشان را خرج یا پس انداز کنند.
رحیم زاده می گوید:« بچه ها شاید ابتدا نحوه صحیح هزینه کردن پول توجیبی شان را بلد نباشند مثلا همه را در ابتدا خرج شکلات و بستنی و توپ و ازاین دست وسایل کنند، بهتر است والدین صبور باشند و در کنارشان راهنمایی کنند تا نه به اضطراب بیافتند و نه اینکه راه اشتباه را چندین بار بروند. کم کم بچه ها یاد میگیرند که مدیریت مالی داشته باشند.
یکی از مزایای پول توجیبی دادن به بچه ها آموزش صرفه جویی است که بخشی از خودشان و بخشی والدین صورت میگیرد و بچه ها یاد میگیرند که بخشی از پولشان را همیشه نگه دارند تا در مواقع لزوم خرج کنند.
شما برای آموزش پول توجیبی دادن به بچه هایتان چطور عمل می کنید. برایمان بنویسید.
تهران- ایرنا- آمارهای صندوق بینالمللی پول از شیب تند هزینههای دولت قبل در ایران به سمت بالا حکایت دارد و این دولت را ولخرجترین دولت ایران از سال ۱۹۹۰ به اینسو معرفی میکند.
به گزارش ایرنا، بررسی آمار منتشر شده توسط صندوق بینالمللی پول از میزان هزینه کرد دولتهای ایران طی سالهای ۱۹۹۰ تا ۲۰۲۱ نشان میدهد دولت قبل به لحاظ ریالی ولخرجترین دولت ایران طی این سالها بوده و هزینه کرد دولتهای یازدهم و دوازدهم طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۲۱ با شیب تندی افزایشیافته است.
در حالی هزینههای دولت ایران در سال پیش از آغاز فعالیت دولت یازدهم ۱۴۱ هزار میلیارد تومان بوده است این رقم در سال پایانی فعالیت دولت دوازدهم به ۷۶۱ هزار میلیارد تومان میرسد. یعنی طی هشت سال هزینه کرد دولت در ایران حدود ۵.۵ برابر شده است.
بر اساس آمار صندوق بینالمللی پول، طی سالهای ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۹ شاهد روند افزایشی نسبتاً منظمی در هزینههای دولت قبل بودهایم اما در دو سال پایانی فعالیت این دولت جهش قابلملاحظهای در رقم هزینههای دولت ثبت شده است.
بر اساس این گزارش در سال ۲۰۲۰ هزینههای دولت ایران با رشد ۳۵ درصدی نسبت به سال قبل از آن مواجه میشود و به ۵۱۳ هزار میلیارد تومان میرسد. در سال ۲۰۱۹ هزینههای دولت ایران ۳۷۹ هزار میلیارد تومان اعلام شده بود.
به رغم رشد قابل توجه ۳۵ درصدی هزینههای دولت دوازدهم در سال ۲۰۲۰، میزان هزینههای این دولت در سال ۲۰۲۱ نیز رشد قابل توجه ۴۸ درصدی را تجربه میکند و به ۷۶۱ هزار میلیارد تومان میرسد.
میزان هزینههای دولت ایران در سال ۲۰۱۴، ۱۷۳ هزار میلیارد تومان، در سال ۲۰۱۵، ۱۹۷ هزار میلیارد تومان، در سال ۲۰۱۶، ۲۴۵ هزار میلیارد تومان، در سال ۲۰۱۷، ۲۸۶ هزار میلیارد تومان، و در سال ۲۰۱۸ نیز ۳۲۹ هزار میلیارد تومان اعلام شده است.