حوادث

فرار ناکام ۲ دختر نوجوان برای سفر به تــــرکیه

پسر جوان که دو دختر فراری را به خانه دوستش برده بود تا مورد آزار و اذیت قرار دهد وقتی با مخالفت و هشدار دوستش درباره عاقبت شوم این کار روبه‌رو شد طلاهایشان را سرقت و خودشان را در پارک رها کرد.
به گزارش «ایران»، سه‌شنبه هفته گذشته، مرد جوانی به پلیس رفت و از ناپدید شدن دختر ۱۳ ساله‌اش خبر داد و گفت: در یکی از شهرستان‌های اطراف تهران زندگی می‌کنیم، دیروز دختر ۱۳ ساله‌ام به نام پگاه برای رفتن به خانه دوستش شیوا خانه را ترک کرد اما دیگر برنگشت. نگران شدم و به خانه دوستش رفتم اما او هم خانه نبود. به همراه خانواده شیوا هرجا فکر می‌کردیم بچه‌ها رفته باشند سرزدیم. اما هیچ ردی از آنها بدست نیاوردیم. تا اینکه متوجه شدیم پول و طلاهای داخل خانه را هم با خودش برده است. دنبال بچه‌ها بودیم که یکی از دوستانشان که نگرانی ما را دید گفت بچه‌ها از شهر خارج شده‌اند و به تهران رفته‌اند حالا به اینجا آمدیم تا دخترانمان را پیدا کنید.درگیری در پارک
بدنبال این شکایت، تحقیقات به دستور بازپرس محمد امین تقویان آغاز شد و در حالی که تحقیقات برای یافتن دخترهای نوجوان ادامه داشت، مرد میانسالی در حال عبور از یک پارک در پایتخت متوجه درگیری و نزاع بین سه نوجوان شد. دو دختر نوجوان با پسر نوجوانی درگیر شده و با فریاد از رهگذران کمک می‌خواستند. مرد میانسال با دیدن این صحنه به کمک دخترها رفت و پسر نوجوان که خود را بازنده میدان می‌دید اقدام به فرار کرد.
گزارش این درگیری به پلیس اعلام شد و با بررسی هویت دختران مشخص شد آنها همان دختران فراری هستند.

۴۸ ساعت حبس
پگاه دختر ۱۳ ساله در تحقیقات گفت: شیوا، دوستم ۱۶ ساله است اما به رسم خانواده‌اش که افغانستانی بودند، قرار بود ازدواج کند. خودش دلش می‌خواست درس بخواند اماخانواده‌اش او را اجبار کرده بودند که ازدواج کند. همین مسأله باعث شد که فکر فرار به ذهنش برسد بعد به من پیشنهاد فرار داد.
او ادامه داد: ابتدا مخالفت کردم اما درنهایت خام حرف‌های شیوا شدم و با این رؤیا که به ترکیه برویم و زندگی ایده آلی برای خودمان فراهم کنیم همراهش شدم. برای این کار نیاز به پول داشتیم به پیشنهاد شیوا طلاها و پول‌هایی که در خانه مان بود سرقت کردیم. با کلی طلا و پول که از خانواده‌مان دزدیده بودیم راهی تهران شدیم، صبح اول وقت بود که به پایتخت رسیدیم و چون مغازه‌ها هنوز باز نبود در پارکی به انتظار ماندیم. یک دفعه چند پسر به ما نزدیک شده و برایمان ایجاد مزاحمت کردند. ما هم شروع به سر و صدا کردیم و در این میان پسری به نام مهران از راه رسید و ما را از دست پسران مزاحم نجات داد.
دختر نوجوان ادامه داد: با رفتن آنها من و شیوا روی نیمکت نشسته و از برنامه سفرمان به ترکیه حرف می‌زدیم غافل از اینکه مهران پشت شمشادها مخفی شده و راز ما را فهمیده است. نیم ساعت بعد بود که دوباره به سراغمان آمد و گفت یک طلافروشی آشنا دارد که می‌توانیم طلاهایمان را به قیمت خوب بفروشیم و یک قاچاق بر هم می‌شناسد که می‌توانیم بدون مشکل از ایران خارج شویم. ما هم خام حرف‌های او شده و با او همراه شدیم. دختر نوجوان گفت: وقتی به خانه یکی از دوستان مهران رفتیم در آنجا نقشه‌ای را که در سر داشت برملا کرد. او و دوستش ما را کتک زده و داخل اتاقی انداخته و پول و طلاهایمان را سرقت کردند. آنها حتی قصد آزار و اذیت ما را داشتند اما نمی‌دانم چه اتفاقی افتاد که منصرف شدند. بعد از دو روز هم ما را به یک پارک برده و همانجا رها کردند در پارک با او درگیر شدیم که مردی به کمک ما آمد و مهران هم فرار کرد.

وسوسه‌های شیطانی
با شکایت دو دختر نوجوان، مهران شناسایی و بازداشت شد و در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و گفت: وقتی متوجه شدم پگاه و شیوا دختر فراری هستند و کلی پول و طلا همراهشان است نقشه سرقت را کشیدم و آنها را به بهانه داشتن قاچاق بر آشنا به خانه دوستم کشاندم. می‌خواستم آنها را مورد آزار و اذیت قرار دهم اما دوستم اجازه نداد. او گفت در روزنامه‌ها خوانده است کسانی که این کار را می‌کنند مجازاتشان اعدام است او حقوق هم خوانده بود و درنهایت ترس از دستگیری و اعدام و صحبت‌های دوستم باعث شد از تصمیمی که داشتم منصرف شوم. بعد از دو روز حبس تصمیم گرفتم آنها را رها کنم، اما وقتی دخترها متوجه نقشه‌ام شدند شروع به سر و صدا کردند.
با اعتراف پسر نوجوان تحقیقات به دستور بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران ادامه دارد.

به خاطر جلب رضایت همسر اولم قاتـل شدم

مرد جوانی که به خاطر خوشحال کردن همسر اولش سناریوی قتل همسر صیغه‌ای خود را اجرا کرده بود، در دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد.
به گزارش «ایران»، رسیدگی به این پرونده از اسفند سال ۹۷ با کشف جسد زن جوانی در محدوده شهرک اندیشه آغاز شد. در ادامه مأموران کلانتری شهرک اندیشه به محل اعزام شدند و مشخص شد مقتول پیش از انتقال به این محل، با طناب خفه شده است. پس از آن جسد مقتول با دستور قضایی به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای شناسایی عامل یا عاملان قتل در دستور کار مأموران جنایی قرار گرفت. در جریان تحقیقات مشخص شد  مقتول زنی به نام نسرین بوده که چند سال قبل از همسرش جدا شده و با پسر کوچکش زندگی می‌‌کرده است.
با شناسایی هویت مقتول، کارآگاهان به سراغ خانواده وی رفتند. مادر مقتول به مأموران گفت: پس از جدایی دخترم از همسرش، او با نوه‌ام در خانه‌ای زندگی می‌‌کردند تا اینکه یک روز پس از خروج‌شان از خانه دیگر خبری از آنها نداشتم و تلفن همراهش هم خاموش بود تا اینکه پلیس من را در جریان قتل دخترم قرار داد و از سرنوشت نوه‌ام هم بی‌خبرم.
بررسی ریز مکالمات تلفنی قربانی اولین سرنخ این ماجرا را به مأموران داد و آنها متوجه شدند نسرین از مدت‌ها قبل با مرد جوانی به نام مازیار در ارتباط بوده است.
بررسی‌ها نشان می‌‌داد مازیار مردی متأهل است که با همسر و فرزندش زندگی می‌‌کند. به این ترتیب او بازداشت شد و مورد بازجویی قرار گرفت و در همان بازجویی اولیه به ازدواج  پنهانی با نسرین اعتراف کرد.
متهم در ادامه گفت: چند ماه قبل با نسرین آشنا و به او علاقه‌مند شدم به همین خاطر او را صیغه کردم. رابطه ما خیلی خوب بود تا اینکه همسرم متوجه این ارتباط شد و می‌‌خواست خودکشی کند، اما نجات پیدا کرد و بعد از آن درخواست طلاق داد.
من هم به خاطر اینکه زندگی‌ام را دوست داشتم، تصمیم گرفتم کاری کنم همسرم مطمئن شود من دیگر با نسرین رابطه‌ای ندارم به همین خاطر به این فکر افتادم با صحنه‌سازی، فیلمی را به همسرم نشان دهم که او فکر کند من آنقدر دوستش دارم که به خاطر او نسرین را به قتل رسانده‌ام. پس از آن نسرین را در جریان قرار دادم و او هم پذیرفت تا در اجرا کردن نقشه با من همکاری کند.
وی افزود: برای اجرای نقشه و تهیه فیلم به کارگاه دوستم رفتیم و من تلفن همراهم را در حالت ضبط تصویر گذاشتم و دست و پاهای نسرین را بستم و او را به سمت طناب دار بردم و آن را دور گردنش انداختم. قرار بود او لحظه‌ای نشان دهد که در حال خفه شدن است بعد هم خودش را به مردن بزند اما به یکباره سطل زیر پایش افتاد و او واقعاً خفه شد و من هرکاری کردم که بتوانم او را نجات بدهم، نشد.
پس از آن جسد نسرین را داخل ماشینم گذاشتم و در حوالی شهرک اندیشه  بیرون انداختم. بعد هم از دوستم که صاحب کارگاه بود خواستم پسر نسرین را به حوالی ترمینال جنوب ببرد و به‌عنوان بچه گمشده به مأموران کلانتری تحویل دهد.
متهم پس از اعتراف، به بازسازی صحنه جرم پرداخت و برای او قرار بازداشت صادر شد البته دو سال پس از آن با قرار وثیقه آزاد شد.با اعترافات متهم و پیگیری مأموران مشخص شد پسر مقتول به بهزیستی سپرده شده است که با هماهنگی‌های لازم، پسربچه به پدرش تحویل داده شد.در دادگاه
با پایان تحقیقات، متهم  در شعبه دوم دادگاه کیفری یک استان تهران محاکمه شد. در ابتدای جلسه همسر سابق مقتول به‌عنوان قیم پسرش درخواست قصاص کرد.وی در ادامه گفت: این مرد  پس از قتل همسر سابقم پسرم را  در خیابان رها کرد که من شش ماه به دنبالش بودم تا اینکه او را در بهزیستی پیدا کردم. فقط نمی‌دانم چرا این فرد باید با وثیقه آزاد باشد.
بعد از آن متهم به جایگاه رفت و در دفاع از خودش گفت: من نسرین را به قتل نرساندم و نصاب در و پنجره هستم و زندگی خوبی با همسرم داشتم، اما از وقتی همسرم متوجه رابطه پنهانی من و نسرین شد، زندگی‌ام خراب شد. من قصد داشتم با تهیه یک فیلم ساختگی نسرین را از زندگی‌ام حذف کنم.
آن روز مشغول ضبط فیلم بودم که همسرم تماس گرفت و وقتی جواب تماس او را دادم و به داخل کارگاه برگشتم، دیدم سطل از زیر پای نسرین  در رفته و خفه شده است. شاید نسرین در یک لحظه تصمیم به خودکشی گرفته یا سطل سهواً افتاده اما من نقشی در قتل او نداشتم.
قاضی دوباره سؤال کرد: اما در بازجویی‌ها به صراحت قتل را پذیرفتی. چرا بعد از قتل سیمکارتت را عوض کردی؟
متهم جواب داد: آنجا تحت فشار روحی و روانی اعتراف کردم، اما حالا واقعیت را می‌‌گویم. من نسرین را به اندازه همسر خودم دوست داشتم. سیمکارتم هم گم شد و مجبور شدم سیمکارت جدیدی بگیرم.
در ادامه قاضی به متهم گفت: اگر قصدتان صحنه‌سازی بوده، چرا آثار ضرب و جرح روی بدن نسرین دیده شده به طوری که پزشکی قانونی آن را تأیید کرده و مشخص است شما پیش از قتل با هم درگیر شده بودید.
متهم گفت: من با او درگیر نشدم و ممکن است آثار جراحت مربوط به زمانی باشد که او را به داخل ماشینم منتقل می‌‌کردم.
با پایان دفاعیات متهم، قضات دستور بازداشت  وی را صادر کردند و برای صدور حکم وارد شور شدند.

جریمه ۱۰ میلیاردی برای قطع هر درخت در تهران

 

رئیس کمیسیون خدمات شهری شورای شهر تهران با بیان اینکه از سال گذشته مبلغ جریمه قطع درختان به شدت افزایش پیدا کرده است گفت: جریمه تقریبی قطع درختان خیابان ولیعصر بیش از ۱۰ میلیارد تومان است.

مهدی پیرهادی رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران گفت: در سال گذشته مبلغ جریمه قطع درختان به شدت افزایش پیدا کرده است و برای مالکان دیگر صرف نمی‌کند که بخواهند درختان را خشک یا قطع کنند برای مثال جریمه تقریبی خشک شدن همین درختان خیابان ولیعصر بیش از ۱۰ میلیارد تومان است.

رئیس کمیسیون سلامت، محیط زیست و خدمات شهری شورای شهر تهران ادامه داد: علاوه بر جریمه، بحث‌های حقوقی و تبعات قضائی که در این رابطه وجود دارد متوجه مالک خواهد بود و همین موارد منجر به این می‌شود تا افراد سودجو دیگر اقدام به قطع کردن درختان نکنند.

وی با اشاره به محل صرف جریمه‌های کسب شده اظهار کرد: تمامی مبالغ جریمه دریافتی از متخلفان برای توسعه فضای سبز شهر تهران ، تملک باغ‌ها و تبدیل آنها به پارک‌های عمومی استفاده می‌شود و این مبالغ در موارد دیگری خرج نمی‌شود.

پیرهادی با تاکید بر اینکه درختان خیابان ولیعصر متعلق به تمامی شهروندان هستند، گفت : قطع درختان در یک معبر عمومی و با قدمت بالا رخ داده است و به راحتی قابل گذشت نیست و شورای شهر از قوه قضائیه تقاضا دارد تا این موضوع را به صورت ویژه پیگیری کند.

 

 

 

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*