راز تلخ تازه عروسی که دو جنسی بود
بعد از آن که از نامزدم طلاق گرفتم، از سوی خانواده ام نیز طرد شدم چرا که آن ها انتظار نداشتند من بعد از دو ماه نامزدی، حقیقت تلخی را برای نامزدم فاش کنم و…
در این میان من شرایط متفاوتی داشتم. با آن که پدر و مادرم نام لیلا را بر من گذاشته بودند اما من از همان دوران کودکی رفتار پسرانه داشتم و همواره با کودکان فامیل بازی های پسرانه انجام می دادم. سال ها در مدرسه دخترانه تحصیل کردم ولی نمی توانستم مانند آن ها رفتار کنم. وقتی بزرگ تر شدم پزشکان تشخیص دادند که من «ترنس» (دوجنسی) هستم اما پدر و مادرم به خاطر حفظ آبروی خودشان اهمیتی نمی دادند و این موضوع را به شدت پنهان می کردند تا این که بالاخره در ۱۷ سالگی یکی از بستگان پدرم به خواستگاری ام آمد.
تردیدی عجیب سراسر وجودم را فرا گرفته بود و نمی دانستم چه تصمیمی بگیرم. در دو راهی وحشتناکی گیر افتاده بودم که هر مسیر آن به جاده تباهی می رسید. بالاخره سکوت کردم و با اصرار پدرم با انوشیروان ازدواج کردم. مراسم عقدکنان برگزار شد اما من احساس خوبی نداشتم.
خلاصه هنوز دو ماه بیشتر از برگزاری مراسم عقدکنان نگذشته بود که مهر طلاق بر سند ازدواجم خودنمایی کرد و من از انوشیروان جدا شدم چرا که در همان هفته اول دوران نامزدی، همسرم متوجه شد که من دوجنسی هستم.
از سوی دیگر من شخصیتی مردانه داشتم و نمی توانستم برای او مانند یک زن رفتار کنم. این ماجرا موجب شد تا نامزدم در همان هفته اول دوران نامزدی ارتباطش را با خانواده ما قطع کند ولی به خاطر نسبت فامیلی قصد نداشت آبروریزی به پا کند، این بود که بی سروصدا از انوشیروان جدا شدم ولی این ماجرا باعث شد تا خانواده ام نیز مرا طرد کنند چرا که در همین روزها تصمیم گرفتم با مراجعه به پزشکان تغییر جنسیت بدهم و از این وضعیت رها شوم اما این کار ساده ای نبود.
خانواده ام نیز به شدت با این تغییر جنسیت مخالف بودند، به همین دلیل شبانه از شهرستان به مشهد آمدم و قصد داشتم در یکی از مراکز تجاری مشهد به شغل فروشندگی مشغول شوم ولی در همین اثنا صاحب مغازه از من کارت شناسایی خواست و من هم به ناچار حقیقت ماجرا را فاش کردم ولی هیچ گاه قصد سوء استفاده نداشتم و… .
با دستور سرگرد جعفر عامری (رئیس کلانتری سپاد) اقدامات مشاوره ای و بررسی های قانونی درباره ماجرای این دختر جوان در دایره مددکاری اجتماعی آغاز شد.
دستگیری خواهر و برادر سارق با سرقت ۵۰ میلیاردی
جانشنین فرماندهی انتظامی تهران بزرگ از دستگیری برادر و خواهری که ۵۰ میلیارد ریال از منازل شمال تهران سرقت کرده بودند خبر داد و گفت: متهمان به ۵ فقره سرقت منزل اعتراف کردند.
به گزارش برنا، سردار حمید هداوند بیان داشت: سی ام خرداد ماه پروندهای با موضوع سرقت منزل در کلانتری ۱۰۳ گاندی تشکیل و با دستور قضائی مبنی بر شناسایی و دستگیری متهمان به پایگاه سوم پلیس آگاهی این فرماندهی ارجاع شد و تیمی از کارآگاهان زبده این پلیس مسئولیت پرونده را برعهده گرفتند.
وی عنوان کرد: بررسیهای کارآگاهان نشان از این داشت، مال باخته برای مدت کوتاهی از منزل خارج شده است و زن و مردی موتورسوار با استفاده از پنجره ساختمان وارد منزل مسکونی شاکی شدهاند و تعدادی اموال با ارزش از قبیل طلا و جواهر به ارزش ۲۰ میلیارد ریال سرقت و قبل از رسیدن مال باخته به منزلش از محل متواری شدهاند.
این ارشد مقام انتظامی تصریح کرد: با تلاش مستمر همکارانم در پایگاه سوم پلیس آگاهی مالک موتورسیکلت که از متهمان سابقه دار بوده و به دفعات مختلف تحت تعقیب و کیفر بوده است، شناسایی شد.
جانشین فرماندهی انتظامی تهران ابراز داشت: با جمع بندی اطلاعات به دست آمده و شناسایی مخفیگاه متهم پس از هماهنگیهای قضائی این برادر و خواهر در یک عملیات پلیسی در مخفیگاهشان در محدوده خیابان “مدنی” دستگیر و به پایگاه سوم پلیس آگاهی منتقل شدند.
سردار هداوند با اشاره به اینکه در بررسیهای بیشتر از مخفیگاه متهمان تعدادی اموال مسروقه از قبیل چند تخته فرش و طلا و جواهر کشف شد افزود: با شناسایی مالکان این اموال پرده از ۵ فقره سرقت مشابه برداشته شد و متهمان که چارهای جز به اعتراف نداشتند به سرقتهای ارتکابی اعتراف کردند.
جانشین پلیس تهران در پایان گفت: در ادامه پی جوئی های انتظامی، هر ۵ مال باخته شناسایی شد و کارشناسان ارزش ریالی اموال به سرقت رفته را ۵۰ میلیارد ریال برآورد کردهاند.
به گفته این مقام ارشد پلیسی، متهمان برای کشف جزئیات پرونده و شناسایی سایر جرایم احتمالی در اختیار پلیس آگاهی قرار دارند.
تاجر قلابی؛ شکارچی زنان مطلقه
مرد شیاد با شناسایی زنان مطلقه و بیوه با چربزبانی و وعده ازدواج آنان را اغفال میکرد.
تشکیل پروندههایی در مراکز انتظامیمشهد، از فعالیتهای مجرمانه مرد میانسالی پرده برداشت که خود را اهل تبریز معرفی میکرد و بدین ترتیب ماجرای کلاهبرداری از زنان بیوه و مطلقه با وعده واهی ازدواج در دستور کار پلیس قرار گرفت. با توجه به اهمیت و حساسیت این موضوع که زنان زیادی، قربانی تبهکاریهای «کژدم حیله گر» شده بودند، سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی، گروهی تخصصی از کارآگاهان زبده اداره عملیات ویژه را مامور رسیدگی به این پرونده کرد. به همین دلیل مطالعه گزارشهای مالباختگان و زنانی که توسط این تبهکار حیله گر اغفال شده بودند،آغاز و مشخص شد که در برخی از موارد او با تهیه فیلم و عکس از ارتباط شیطانی خود با طعمههایش چندین سال از آنان اخاذی کرده است ولی بسیاری از قربانیان «کژدم حیله گر» به دلیل جلوگیری از آبروریزی، نتوانسته اند از او شکایت کنند.
طولی نکشید که جلسات تخصصی و کارشناسی این ماجرا زیر نظر سرهنگ محمدرضا افتخاری (رئیس اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی) برگزار شد و کارآگاهان با استفاده از شگردهای پلیسی به ردزنی کلاهبردار مذکور پرداختند اما نتایج تحقیقات نشان میداد که متهم مذکور بسیار زیرک و حرفهای است و هنگام ارتباط با هرکدام از طعمههای خود از خطهای تلفن مجزایی بهره میگیرد. این در حالی بود که ریشه یابی خطوط تلفنی وی نیز به سرانجامی نرسید چرا که همه این خطهای تلفنی به نام افراد بیسواد و تنگدستی در استانهای شرقی کشور ثبت شده بود. با وجود این تلاشهای شبانه روزی کارآگاهان به تهیه تصویری از این تبهکار حرفهای انجامید که مال باختگان و زنان مطلقه آن را تایید کردند.
با شناسایی هویت «ناصر – ب» و آخرین تصویر وی، مشخص شد که او مرد ۵۸ سالهای اهل و ساکن تبریز است اما بررسی بانکهای اطلاعاتی و استعلامهای پلیس از مراکز برون سازمانی نشان میداد که وی ۱۰ روز قبل از مشهد خارج شده و به تهران و کرج رفته است. بنابراین گزارش، حالا دیگر مردی که بین مالباختگان به «کژدم حیله گر» معروف بود زیر چتر اطلاعاتی کارآگاهان اداره عملیات ویژه آگاهی قرار گرفت و در تور پلیس افتاد. قبل از آن که کارآگاهان برای دستگیری وی و با هماهنگی قاضی خدابنده (معاون دادستان مرکز خراسان رضوی) عازم تهران شوند، اطلاعاتی رسید که حکایت از بازگشت متهم در آینده نزدیک به مشهد داشت. به همین دلیل گروه عملیاتی کارآگاهان به سرپرستی سرهنگ خداوردی نژاد، اقدامات فنی و اطلاعاتی را با گزارش محرمانه مشخصات متهم تحت تعقیب به مراکز زیرمجموعه پلیس اماکن عمومیآغاز کردند و منابع دیگری مانند اجاره دهندگان سوئیتها را نیز به کار گرفتند.
چند روز بعد زنگ یک تلفن محرمانه، کارآگاهان اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی را به تکاپو انداخت و آنها بلافاصله سلاحهای سازمانی را برداشتند و با خودروهای پوششی به طرف مرکز شهر حرکت کردند در جایی که متهم سوئیتی را در آن با مشخصات سجلی جعلی اجاره کرده بود. کارآگاهان با رعایت اصل غافلگیری و با دستور قاضی کیانی (بازپرس پرونده) وارد عملیات شدند و «ناصر- ب» را در حالی دستگیر کردند که او همچنان مات و مبهوت به کارآگاهان لباس شخصی خیره شده بود. در بازرسی از محل اقامت «کژدم حیله گر» تعدادی فلش و مموری به دست آمد که تصاویر برخی شاکیان و شیوههای فعالیتهای مجرمانه وی در آن وجود داشت.
با انتقال این متهم ۵۸ ساله به پلیس آگاهی، تحقیقات از وی با حضور ۷ تن از زنان مالباخته ادامه یافت و او به فروش طلاهای شاکیان به طلافروشانی در خیابان شهید مفتح کوی طلاب مشهد اعتراف کرد. به همین خاطر و با راهنماییهای سرهنگ شفیع زاده، کارآگاهان، طلافروشان مالخر را نیز دستگیر کردند که طلاها را بدون فاکتور خریده بودند. در همین حال یکی از شاکیان این پرونده به سروان مهربان (افسر پرونده) گفت: ۷ سال قبل در یکی از بیمارستانهای مشهد با «کژدم حیله گر» آشنا شدم. آن زمان به تازگی از شوهرم طلاق گرفته بودم و اوضاع روحی مناسبی نداشتم. وقتی این تبهکار حیلهگر با چرب زبانی وارد زندگیام شد و وعده ازدواج داد من هم خیلی زود به او اعتماد کردم و این گونه روابط ما ادامه یافت ولی هنوز دو هفته بیشتر از این ارتباط اغفال گونه نمیگذشت که روزی از زندان تهران با من تماس گرفت و گفت: به جرم کلاهبرداری و سرقت به زندان افتاده است و سپس از من خواست تا ۳۰۰ میلیون تومان به حساب برادرش واریز کنم که از شاکیان خودش رضایت بگیرد در غیر این صورت عکسها و فیلمهایی را که از یک رابطه فریبکارانه تهیه کرده بود در فضای مجازی منتشر میکند. من هم که از آبروی خودم میترسیدم با هر بدبختی بود این پول را فراهم کردم و به او دادم ولی او بعد از آزادی از زندان مرا رها نکرد و همچنان با همین تصاویر از من اخاذی کرد تا این که وقتی فهمیدم کارآگاهان پلیس آگاهی او را دستگیر کرده اند نفس راحتی کشیدم وهمه استرسها و نگرانیهایم پایان یافت.
یکی دیگر از مالباختگان این پرونده گفت: شهریور سال گذشته مقابل مطب دندان پزشکی درون خودرو نشسته بودم که مردی خوش تیپ و شیک پوش، با من وارد گفت و گو شد و با چرب زبانی چنان فریبم داد که خودم نیز نفهمیدم چگونه به همین راحتی در دام یک کلاهبردار افتادم. او مدعی شد در بولوار سجاد مشهد طلافروشی بزرگی دارد و سپس از من خواست به خاطر این که خودروی بنزآخرین مدل خود را به دلیل ترافیک بیرون نیاورده، او را چند خیابان بالاتر برسانم من هم که محو خوش زبانیهای او شده بودم، تقاضایش را پذیرفتم او در بین راه پرسید چرا طلاهایت را سرمایه گذاری نمیکنی؟ و ادامه داد: من با نگهداری امانت طلاها سود خوبی به شما میدهم. او طوری با اعتماد تمام دروغهایش را حقیقت جلوه میداد که نه تنها من بلکه هیچ کس دیگری هم به او مشکوک نمیشد. به همین خاطر هم من دستبند و گردنبندم را بیرون آوردم و به او دادم ولی چند دقیقه بعد با شگرد عجیبی از خودرو پیاده شد و گریخت که من هنوز هم باورم نمیشود به همین راحتی فریب خورده ام و …
همچنین یکی دیگر از طعمههای این تبهکار حرفهای که زنی مطلقه و مسافرکش شهری بود درباره شکایت خود به پلیس گفت: من برای هتلهای هسته مرکزی شهر مسافر جابه جا میکنم و از این طریق روزگارم را میگذرانم. روزی مقابل یکی از هتلهای بزرگ نشسته بودم که مسافری خوش تیپ و قیافه به من گفت: خودروی دربستی میخواهم و نشانی خیابان بابک در منطقه بالاشهر را داد. من هم پذیرفتم و در طول مسیر به او گفتم شغل من مسافرکشی نیست! اما شما را به خاطر شخصیت جذاب تان سوار کردم چون قرار است برای تمدید رهن خانه، طلاهایم را بفروشم! و قرار بود به یک طلافروشی بروم! آن مرد خیلی با طمأنینه و آرام پاسخ داد:لازم نیست طلاهایت را بفروشی! من خودم تاجر طلا هستم آنها را نزد من امانت بگذار و ماهانه مبلغ اجاره منزلت را بگیر و بیشتر از آن سود خوبی هم میدهم! به گونه ای که دیگر فعالیت در تاکسی اینترنتی را رها کنید و زندگی خوبی داشته باشید! با شنیدن این حرفها خیلی دلگرم شدم و طلاهایم را از درون جعبه جواهرات بیرون آوردم او آنها را دانه دانه در یک کیسه عینک گذاشت و درون جیبش قرار داد. بعد از چند دقیقه هم به بهانه شارژ تلفن مقابل یک مرکز خرید از خودرو پیاده شد و از من خواست منتظرش بمانم اما وقتی مدت زمان زیادی گذشت و از پاساژ بیرون نیامد از خودرو بیرون آمدم و فهمیدم که از طرف دیگر مرکز خرید فرار کرده است و من قربانی یک کلاهبردار حیله گر شده ام!…
در همین حال یکی دیگر از قربانیان «کژدم حیله گر» به افسر پرونده گفت: من با خودرو مسافرکشی میکردم که او را در مسیر فرودگاه سوار کردم در همین شرایط دخترم تماس گرفت و من مشغول گفت وگوی تلفنی شدم به دخترم گفتم نگران نباشد با فروش طلاهایم پول اجاره خانه را تهیه میکنم! در این هنگام مسافر میان سال گفت: شما نظر کرده هستید!
چون من دیشب خواب دیدم که باید به فردی کمک کنم! حالا هم فهمیدم این خواب تعبیر خوبی داشته است. آن مرد سپس خود را طلافروش پولداری در بولوار سجاد معرفی کرد و از من خواست تا طلاهایم را امانت به او بسپارم و به همان مبلغ پول بگیرم و بعد با بازگرداندن وجوه دریافتی، طلاهایم را بازپس بگیرم اما آن مرد که خود را فردی معتقد جلوه میداد با ترفندی از خودرو پیاده شد و گریخت.
تحقیقات بیشتر درباره اقدامات مجرمانه دیگر این تبهکار حرفهای در حالی ادامه دارد که یک مقام آگاه در پلیس آگاهی خراسان رضوی از شهروندان خواست چنان چه با این شیوه و شگرد متقلبانه در دام این مرد کلاهبردار افتاده یا اغفال شده اند برای اعلام شکایت و شناسایی او به اداره عملیات ویژه پلیس آگاهی خراسان رضوی مراجعه کنند و یقین بدانند که هویت آنان و همچنین ماجراهای اغفال با وعده و وعید واهی ازدواج به طور محرمانه در پلیس و دستگاه قضایی باقی خواهد ماند.
کلاهبرداری از دوستان خانوادگی در پوشش رمــــال
به گزارش «ایران»، چندی قبل مردی با مراجعه به پلیس فتا استان آذربایجان شرقی از یک رمال شکایت کرد و گفت: مدتی است که همسرم به دلیل داشتن مشکلات روحی و افسردگی، در یکی از صفحات اینستاگرامی با یک فالگیر و رمال آشنا شده که با دادن وعده اینکه مشکل شما را با ترفندهایی حل خواهم کرد، از وی اقدام به کلاهبرداری میکند.
سرهنگ «محسن محمودی» رئیس پلیس فتا استان آذربایجان شرقی در این باره گفت: پس از این شکایت و تشکیل پرونده مبنی بر کلاهبرداری با ترفند رمالی در شبکه اجتماعی اینستاگرام ، پلیس رسیدگی به موضوع را در دستور کار قرار داد و کارشناسان پلیس فتا در بررسیهای اولیه دریافتند که رمال کلاهبردار با فریب دادن اعضای این خانواده و با بیان مطالب کذب و دروغ که شما طلسم شدهاید، جمعاً مبلغ ۲۶۰ میلیون تومان طی چندین فقره در بازه های زمانی مختلف برای رفع طلسم دروغین دریافت کرده است.رئیس پلیس فتا استان آذربایجان شرقی گفت: با اقدامات فنی و تخصصی صورت گرفته توسط افسران سایبری فرد کلاهبردار شناسایی و برای پاسخگو بودن به اعمال خود در قبال قانون به پلیس فتا فراخوانده شد. پس از حضور متهم در مقر پلیس و در ادامه تحقیقات پیرامون موضوع پرونده مشخص شد این رمال کلاهبردار از آشنایان نزدیک یکی از اعضای خانواده شاکی بوده که علت و انگیزه خود از این کار را مشکلات مالی عنوان کرد و با دادن تعهد مبنی بر جبران خسارات و بازگرداندن تمامی مبالغ دریافتی، وی به همراه پرونده برای سیر مراحل قضایی به دادسرا معرفی شد.
رای پرونده ویلموتس شکسته شد / ۲۰۰ میلیارد با مربی بنجل بلژیکی به یغما رفت!
دادگاه CAS حکم پرونده ویلموتس را صادر و فدراسیون ایران را به پرداخت سه میلیون و ۳۲۵ هزار یورو محکوم کرد که البته نصف رای فیفاست. این بلژیکی قبلا حدود ۲میلیون یورو هم گرفته بود! همسر ویلموتس وکیل او بود…
به گزارش تابناک ورزشی؛ دادگاه عالی یا همان حکمیت ورزش دنیا، سرانجام حکم فرجام خواهی فوتبال ایران در پرونده مارک ویلموتس را صادر کرد و فدراسیون کشورمان باید بیش از سه میلیون یورو به این مربی بی کیفیت بلژیکی پرداخت کند.
دادگاه CAS حکم شکایت مارک ویلموتس، سرمربی بلژیکی پیشین تیم ملی را صادر و ایران را به پرداخت مبلغ سه میلیون و ۳۲۵ هزار یورو محکوم کرد که البته نصف محکومیت سنگین قبلی است و در مجموع فدراسیون ایران نزدیک به پنج و نیم میلیون یورو، به مربی که حدود یکماه در کشورمان به سر برد، بازنده شده است.
قراردادی عبرت آموز و تاریخی که لزوم استفاده از مدیران مجرب و کارشناسان حرفهای در انتخاب مربیان و عقد قراردادها را گوشزد میکند؛ بدتر آنکه به این مبلغ سالیانه پنج درصد سود اضافه میشود.
فدراسیون فوتبال در حالی محکوم به پرداخت این مبلغ شده که ویلموتس در مدت زمان کوتاهی که سرمربی ایران بود عملکرد بسیار ضعیفی داشت و تیم پرستاره ایران صدرنشین رنکینگ قاره آسیا را تا لبه پرتگاه حذف از مقدماتی جام جهانی پیش برد.
ویلموتس بعد از شکست های پیاپی و کاهش شدید امید ایران به صعود از مرحله پیش مقدماتی مقابل حریفانی چون عراق و بحرین، از بازگشت به تهران به بهانه عدم دریافت حق و حقوقش سر باز زد و دست تیم ملی را هم در مسابقات رسمی، در حنا گذاشت.
گران ترین مربی تاریخ ورزش ایران، که یک ماه بیشتر در ایران نبود، با راهنمایی همسرش که وکیل زبده و معروفی در فوتبال دنیاست، فدراسیون ایران را فریب داد و با قراردادی بحث برانگیز و بسیار مشکوک، به همه مقاصد مالی خود رسید.
در پایان هم با تکیه بر عدم دریافت مطالبات، شکایت کرد و در مجموع حدود ۲۰۰میلیارد از بیت المال و حساب فدراسیون فوتبال کشور به یغما برد.
پشتوانه «ریال» ایران در زمان قاجار چه بود؟
آیا یک قطعه الماس میتواند پشتوانه پول یک کشور بزرگ باشد؟ بله، بهشرطی که «دریای نور» باشد! بزرگترین الماس صورتی جهان و گل سرسبد جواهرات ملی ایرانیان آنقدر منحصربهفرد است که تا به حال کسی به خودش جرأت نداده بر آن قیمتی بگذارد.
به گزارش فارس «دریای نور» ۱۸۲ قیراط یعنی حدود ۳۶ گرم وزن دارد و ابعادی در حدود ۴ در ۳ در ۱ سانتیمتر دارد و با همین ابعاد، بزرگترین الماس صورتی جهان است. این گوهری است که در زمان فتح هند توسط نادرشاه افشار به ایران آمد و احتمال میدهند در هند کشف یا استخراج شده باشد. با این حال در روایتهای ایرانی قدمت این گوهر به ادوار گذشته تاریخ میرسد و ناصرالدین قاجار معتقد بود که دریای نور از گوهرهای تاج کوروش بوده است. البته قدمت این گوهر از تاریخ فراتر هم میرود و به اسطورهها میرسد و نقل شده است: «این الماس صورتیرنگ بر دسته شمشیر افراسیاب نصب بوده و رستم آن را در جنگ با تورانیان تصاحب کرده و بعدها در جنگها غارت شده و به هند رفته است».
هر چه هست این گوهر زیبا همیشه دلربایی کرده است و چشمها از دیدنش حیرت کرده است و «ادوین استریتر» جواهرشناس مشهور ۱۴۰ سال پیش در کتاب «الماسهای بزرگ جهان» دربارهاش نوشته است: «دریای نور سنگی باشکوه از پاکترین آبها است و درخشش تقریبا بینظیری دارد و کاملا شایسته نام دریا یا رودخانه نور است».
قدمت «دریای نور» در نظر ایرانیان از تاریخ فراتر میرود و به اسطورهها میرسد
در ادامه روایتی کوتاه و سرراست بخوانید از تاریخچه گوهری یکتا که مشهور است از سال ۱۳۰۸ شمسی که ریال واحد پول ایران شد پشتوانه ریال بوده است:
الماس دریای نور تا سالها در اختیار نادرشاه بود و بعد از او به نوهاش شاهرخمیرزا، آخرین پادشاه افشار رسید. این الماس بعدها بین افرادی چون محمد حسن قاجار، لطفعلیخان زند، آقا محمدخان قاجار و فتحعلیخان قاجار دست بهدست شد. همه سطوح دریای نور صاف و یکنواخت است به جز یک سمت آن که با حکشدن عبارت «سلطان صاحبقران فتحعلیشاه قاجار ۱۲۴۴» متفاوت شده است…
شاهان ایران دریای نور را به بازو میبستند ولی در عهد ناصری استفاده از بازوبند منسوخ شده بود و ناصرالدین قاجار آن را به کلاه و گاهی به سینهاش نصب میکرد. برای نگهداری از آن نیز منصب خاصی به وجود آورده بود و افتخار نگهداری از این گوهر قیمتی را فقط به اعیان و بزرگان میداد. بعدها این الماس را در قابی زرین با شیر و خورشید و تاج مرصع به ۴۵۷ قطعه برلیان ریز و عالی و چهار قطعه یاقوت بهصورت پیشکلاه درآوردند….
نکته جالب اینکه «تاورنیه»، جواهرشناس معروف فرانسوی در کتاب خود از الماس صورتی رنگی به وزن ۲۴۲ قیراط سخن میگوید که در سال ۱۶۴۲ میلادی آن را در شرق دیده است. او در کتابش شکل و اندازه این الماس منحصر به فرد را شرح داده و آن را «لوح بزرگ» مینامد. بعدها جواهرشناسان با بررسی این موضوع به این نتیجه رسیدند که الماس دریای نور و «نورالعین» در اصل یک قطعه الماس بوده و بعدها آن را به دو تکه قسمت کردهاند که تکه بزرگ آن همچنان با نام دریای نور شناخته شده و تکه کوچک آن که ۶۰ قیراط وزن دارد، «نورالعین» نامیده شده است. الماس نورالعین اکنون روی نیمتاجی با همین نام قرار دارد و مانند دریای نور در موزه جواهرات ملی ایران نگهداری میشود.
الماس «دریای نور» روی کلاه مظفرالدین قاجار
انتهای پیام/
چگونه قبل از ازدواج امکان طلاق را به حداقل برسانیم؟
هدیسادات پاکنهاد
هنگام انتخاب همسر و تصمیم به ازدواج، کمتر کسی پیدا میشود که به نتیجه احتمالی آن یعنی طلاق فکر کند. هیچکس بهقصد طلاق ازدواج نمیکند اما متأسفانه طلاق بخشی واقعی از بخشی روابط است که اغلب درنتیجه شناخت ناکافی قبل از ازدواج حاصل میشود اما سؤال مهم این است که افراد قبل از ازدواج در چه زمینههایی باید شناخت پیدا کنند تا احتمال طلاق کاهش یابد؟
به عقیده بسیاری از روانشناسان و مشاوران ازدواج، حداقل نیمی از خوشبختی افراد به انتخاب همسر بستگی دارد. اگر فرد انتخاب درستی داشته باشد لحظهبهلحظه زندگیاش شاد خواهد بود و اگر انتخاب اشتباهی داشته باشد آینده، سلامت روان خود و خانوادهاش را به خطر میاندازد وزندگی برایش جهنم خواهد شد اما انتخاب درست تا حدی زیادی به شناخت درست قبل از ازدواج بستگی دارد؛ بنابراین، اینکه بدانید شناخت در چه مرحلهای، چطور و در چه زمینههایی باید حاصل شود، از موارد بسیار مهمی است که دکتر سجاد کریمانمجد روانشناس و مشاور تخصصی خانواده و ازدواج در گفتوگو با ایرنا درباره آنها توضیح میدهد.
شناخت قبل از ازدواج را جدی بگیرید
دکتر کریمانمجد میگوید: «هر تصمیم مهمی که انسان در زندگی خود میگیرد حتماً نیاز به آگاهی و شناخت درباره آن موضوع دارد. اگر قرار باشد فردی چند میلیارد تومان پول را با کسی شریک شود، حتماً برای آنکه بتواند آن فرد را بشناسد پیگیری کرده و صورتحساب شریک مالیاش را بررسی میکند زیرا قرار است مبلغ قابلتوجهی را با آن فرد شریک شود؛ ازدواج بهمراتب مسئله مهمتر و سرنوشتسازتری خواهد بود. برای آنکه ما زندگی، روح و روان، آینده و حتی خانواده خودمان را با یک فردی شریک شویم، یقیناً به شناخت نیاز داریم.»
شناختهای لازم برای تشکیل زندگی مشترک
وقتی دو نفر میخواهند با یکدیگر زندگی کنند و زیر یک سقف بروند باید از همدیگر شناخت پیدا کنند اما شناخت تنها به شناخت علایق و سلیقههای یکدیگر محدود نمیشود بلکه منظور از شناخت به گفته کریمان مجد، شناخت از سلامت روان، تناسب شخصیت و تناسب و ارزیابی جنسی طرف مقابل است. ما باید بتوانیم کفویت، پختگی و بلوغهای لازم برای ازدواج را موردبررسی قرار دهیم. همچنین توجه به اهداف، نگرشها و باورهای عمومی طرف مقابل از مسائل مهمی دیگری است که باید به آنها توجه کرد.
مهمترین موردی که در شناخت قبل از ازدواج نباید از آن غافل شد، مسئله سلامت روان و تناسب شخصیت است: «ما معتقدیم اگر دو فرد باهم تناسب شخصیت داشته باشند و روان هر دو فرد به لحاظ سلامت نرمال باشد، احتمال موفقیت در زندگی بالا است البته بهشرط آنکه مهارتهای زندگی را هم آموزش ببینند و چارچوب اولیه یک مهارت لازم برای زندگی را داشته باشند.»
روشهای شناخت طرف مقابل
کریمان مجد چهار روش برای مسئله شناخت در ازدواج را مطرح میکند: «گفتوگو، جستوجو و بررسی و تحقیق، رفتوآمد و معاشرت و درنهایت مشاوره پیش از ازدواج.»
او میگوید: «روشهای اول، دوم و سوم میتوانند بهطور همزمان باهم انجام شوند و بهتر این است که روش چهارم (مشاوره پیش از ازدواج) بعد از اتمام روشهای اول تا سوم اتفاق بیفتد.»
در ازدواج هیچگاه شناخت کامل حاصل نمیشود
مجد معتقد است: «شناخت از افراد کار آسانی نیست که در مدتزمان کوتاه محقق شود؛ مرحله شناخت بهمرورزمان اتفاق میافتد. اگر چهار روش شناخت قبل از ازدواج با رعایت تمام جوانب بهدرستی انجام شود؛ بهعبارتیدیگر اگر جلسات گفتوگوی کارآمد و کاربردی داشته باشید، بهدرستی تحقیق کنید، روشهای درست رفتوآمد و معاشرت را بهدرستی انجام دهید و قبل از ازدواج به بهترین مشاوره ازدواج مراجعه کنید نهایتاً ۵۰ الی ۶۰ درصد شناخت حاصل میشود لذا تازمان یکه با فردی زیر یک سقف زندگی نکنید، نمیتوانید شناخت کامل پیدا کنید.»
این مشاوره خانواده ادامه میدهد: «افرادی که بدون طی کردن این مراحل اقدام به ازدواج میکنند، با این کار سلامت روان خود و خانوادهشان را با یک ریسک بالا و بدون بررسیهای چهارگانه به خطر میاندازند.»
مجد میگوید مرحله شناخت تنها به دوران خواستگاری محدود نمیشود: «ادامه شناخت زوجین، بعد از محرمیت و عقد اتفاق میافتد. برای شناخت بیشتر در دوران عقد نیز به زمان نیاز است که بهتناسب وضعیت فرهنگی افراد، مدت عقد میتواند متغیر باشد.»
به گفته کریمان مجد، ۲۰-۳۰ درصد دیگر شناخت در دروان عقد اتفاق میافتد و بازهم تا زمانی که دو نفر زیر یک سقف زندگی نکنند، ما نمیتوانیم به شناخت جامع و مورداطمینانی دست پیدا کنیم.
مدتزمان لازم برای شناخت طرفین
این مشاور ازدواج معتقد است که حداقل دو تا سه ماه زمان برای شناخت قبل از ازدواج لازم است؛ البته این مدتزمان میتواند طولانیتر هم باشد اما ۹- ۱۰ ماه زمان زیادی برای شناخت است که ممکن است به دلیل ایجاد وابستگی عاطفی آسیبزا باشد.
نشانههای خطرناک در دوران نامزدی
گاهی برخی افراد در دوران خواستگاری با تمرکز بر روی مسائل مهم بهمنظور شناخت دقیق و درست، از برخی مسائل جزئی غافل میشوند. این در حالی است که برخی نشانهها در این دوران خطرناک بوده و در صورت مشاهده آنها باید به خواستگاری پایان داد. کریمان مجد درباره این نشانههای خطرناک توضیح میدهد: «در دوران خواستگاری برخورد کردن با مواردی مثل تقاضای رابطه جنسی یا رابطه عاطفی بیشتر، نگرانکننده است زیرا امکان دارد که فرایند لازم برای شکلگیری پختگی قبل از ازدواج رقم نخورده باشد و نیتی که پشت خواستگاری پنهانشده، نیت صحیحی نبوده باشد.»
کریمان مجد یکی دیگر از نشانههای خطرناک را دعواهای زیاد و عصبانیت طرف مقابل میداند و میگوید: «اگر ما در فرایند خواستگاری و آشنایی متوجه دعواهای زیادی شدیم، بهگونهای که سر مسائلی که با گفتوگو قابلحل است، فرد مقابل عصبی میشود و به خودش اجازه توهین میدهد و بلافاصله عذرخواهی و محبت میکند، این مورد یکی دیگر از موارد نگرانکنندهای است که در صورت مشاهده چنین مسئلهای خواستگاری را باید متوقف کرد.»
این مشاور ازدواج ادامه میدهد: «پرسیدن و استفاده مکرر طرف مقابل از جملاتی مثلاینکه “منو دوست داری؟!”، “من برات مهم هستم؟!” و… میتواند نشاندهنده وجود آسیبهای عاطفی در فرد باشد که در اینجا هم باید خواستگاری را متوقف کنیم.»
او میگوید باید بررسی کنید که فرد چقدر از ویژگیهای منفی پدر و مادرتان را دارد: «ببینید در چه مواردی با پدر و مادرتان مشکل داشتید؛ مثلاً اگر پدرتان همیشه دیر به خانه میآمده و شما را تنها میگذاشته یا حامی خوبی برایتان نبوده، باید بررسی کنید که طرف مقابلتان رفتارهای اینچنینی در تقسیمبندی زمانهای زندگی نداشته باشد. این خصیصه، یک ویژگی مشترک منفی است و اگر چنین ویژگیهای مشترکی را در دوران خواستگاری و آشنایی پیدا کردید، باید فضای خواستگاری را به اتمام برسانید.»
کریمان مجد میگوید در طول فرایند خواستگاری دلنشینی طرف مقابل باید اتفاق بیفتد: «دلنشینی با زیبا بودن چهره فرد متفاوت است؛ یک نفر ممکن است چهره زیبایی نداشته باشد اما دلنشین باشد که این دلنشین بودن باید رقم بخورد. در جلسات اول یا دوم کمی زیادهخواهی است که ما اطمینان از دلنشین بودن یک فرد داشته باشیم؛ باید جلسات بیشتری بگذرد تا دلنشینی فرصت ایجاد پیدا کند. چنانچه از جلسات سوم به بعد احساس کردید دلنشینی اتفاق نیفتاده، بهتر است فکر ازدواج با این فرد را از ذهنتان دور کنید.»
این روانشناس با اشاره به یکی دیگر از نشانههای خطرناک خواستگاری افزود: «اگر طرف مقابل خط قرمزهای ما را رد کرده و به آنها پایبندی ندارد یا متوجه هرگونه اعتیادی در فرد شدیم، اینها هم مسائلی خطرناکی است که در آینده میتواند به جریان زندگی آسیب بزند لذا در صورت مشاهده این موارد هم باید ادامه روند خواستگاری را متوقف کرد.»
اهمیت مشاوره قبل از ازدواج
به گفته کریمان مجد، زمانی که ما سه مرحله ابتدایی شناخت (گفتوگو، بررسی و تحقیق و رفتوآمد) را انجام میدهیم، به اطلاعاتی دسترسی پیدا میکنیم که آن اطلاعات میتواند صلاحیت فرد را بهطور نسبی برای ما روشن سازد. اینکه میگویم بهصورت نسبی به این دلیل است که اطلاعاتی که از طرف ذهن ما موردبررسی قرار میگیرد، میتواند جامعیت کامل برای تصمیمگیری را نداشته باشد زیرا ازیکطرف، ذهن ما به لحاظ عاطفی درگیر شده و از طرف دیگر، ما توانمند در متوجه شدن تمام آن موارد مهم بررسی برای ازدواج نیستم؛ مثلاً سلامت روان، تناسب شخصیت، تناسب جنسی فرد مواردی هستند که خود فرد قادر به تشخیص آنها نیست بلکه تشخیص این موارد بهطور تخصصی نیاز به مشاوره پیش از ازدواج دارد.
این روانشناس در پایان تأکید میکند: «انتخاب همسر از روی ظاهر میتواند زندگی شما را به خطر بیندازد. اگر شما با مشاهده ویژگیهای اخلاقی مثبت مثل شاد و پرانرژی بودن، دستودل بازی، احساساتی بودن و… پروسه انتخاب را جلو ببرید، این به ضرر شما تمام خواهد شد زیرا احتمال اختلالاتی مثل اختلال شخصیت روانی یا اختلال دوقطبی وجود دارد. شما از کجا میدانید شاید فرد در طول دوران خواستگاری در فاز مانیک اختلال دوقطبی قرار داشته باشد و به همین دلیل هم رفتارهایی از خود نشان داده که توجه شما را جلب کرده است. چنین فردی دو- سه ماه بعد ممکن است در فاز افسردگی قرار بگیرد و شما احساس درویی و دروغ کنید درحالیکه فاز فرد به دلیل اختلال دوقطبی تغییر کرده است؛ بنابراین، خیلی مهم است که ما در مشاوره پیش از ازدواج اولاً از زاویه یک فرد آگاه مسائلی که خودمان دریافت کردیم را با مشاور به مشورت بگذاریم ثانیاً مسائلی مثل تناسب شخصیت، سلامت روان و تناسب جنسی را بررسی کنیم و ببینیم آیا مسائل و مشکلات آسیبزایی وجود دارد یا خیر.»
دوز تردید
وقتی تفاوتی بین کسی که واکسن میزند با کسی که اعتقادی به واکسن ندارد، نیست و این فرد میتواند بهراحتی همه ما را مبتلا کند من و خیلیهای دیگر برای تزریق دوز چهارم دچار تردید میشویم.
به گزارش ایسنا، «مثل خیلیها برای تزریق دوز یادآور تردید دارد. میگوید برای چی باید دوز چهارم واکسن را تزریق کنم؟ یکی از دوستانش را نشان میدهد و میگوید: «فقط یک دوز تزریق کرد و حاضر نشد بقیه دوزها را بزند. اصلاً هم مبتلا نشد. وقتی دوز دوم و سوم را تزریق کردم میخندید و میگفت با واکسن یا بدون واکسن بالاخره کرونا میگیریم.»
آمارهای وزارت بهداشت حکایت از این واقعیت تلخ دارد که فقط ۲۸ میلیون نفر دوز سوم واکسن کرونا را تزریق کردهاند. این در حالی است که ۶۴ میلیون نفر دوز اول و ۵۸ میلیون نفر هم دوز دوم را تزریق کردهاند. این یعنی ۳۰ میلیون نفر دوز سوم را تزریق نکردهاند و آمار دقیقی هم از تزریق دوز چهارم اعلام نشده است. مشاهدات میدانی در مراکز تزریق واکسن حکایت از این دارد که خیلی از مردم علاقهای به تزریق دوز چهارم ندارند. انگار بالارفتن آمار مبتلایان و فوتیهای کرونا برای مردم عادی شده است. برخی هم معتقدند اطرافشان کسانی هستند که واکسن نزده و مبتلا نشدهاند و دولت هم هیچ محدودیتی برای آنها قائل نشده است.
مریم یکی از کسانی است که برای تزریق دوز چهارم تردید دارد. میگوید هنوز هم برای خیلی از سؤالهایش پاسخ مناسبی پیدا نکرده است: «چرا به این سرعت واکسن کرونا ساخته شد؛ در حالی که بر اساس تحقیقات علمی ساخت واکسن و مطالعات مربوط به آن نیاز به زمان زیادی دارد. البته در پیکهای قبلی که شرایط کشور بحرانی بود و نوع دلتا هر روز قربانیان زیادی میگرفت برای اینکه ناقل این ویروس مرگبار نباشم، واکسن زدم. همه پروتکلهای بهداشتی را هم رعایت میکنم اما وقتی میبینم کسانی حتی یک دوز واکسن هم تزریق نکردهاند و تا امروز جان سالم به در بردهاند برای تزریق دوز چهارم دچار تردید میشوم. خیلی از این افراد ضد واکسن با واکنشهایشان در فضای مجازی یا نصحیتکردن روی مخ آدم میروند. وقتی هم ما را میبینند پوزخند میزنند و معتقدند ما موش آزمایشگاهی شدهایم. حتی پا را از این هم فراتر میگذارند و میگویند منتظریم ببینیم این واکسنها چه اثراتی روی شما میگذارد بعد تصمیم میگیریم که بزنیم یا نه. متأسفانه آنها به صحبتهای متخصصان و حتی کسانی که با همین واکسن از مرگ نجات پیدا کردهاند توجهی نمیکنند و همچنان بر طبل مخالفت با واکسن میکوبند.
از طرف دیگر تا امروز هیچ سازوکار درستی برای جریمه کسانی که واکسن نمیزنند اعمال نشده است. در بسیاری از کشورها کسانی که واکسن نمیزنند از حقوق اجتماعی محروم میشوند و اجازه ورود در بسیاری از اماکن و حتی وسایل حمل و نقل عمومی به آنها داده نمیشود، اما در کشور ما با اینکه بارها اعلام کردند کسانی که واکسن نمیزنند جریمه میشوند یا محرومیتهایی در انتظار آنهاست ولی هیچ اقدامی نشد و حتی در مسافرتها ممنوعیتی برای آنها در نظر نگرفتند. وقتی تفاوتی بین کسی که واکسن میزند با کسی که اعتقادی به واکسن ندارد، نیست و این فرد میتواند بهراحتی همه ما را مبتلا کند من و خیلیهای دیگر برای تزریق دوز چهارم دچار تردید میشویم.»
کنار مغازهاش ایستاده و پک عمیقی به سیگارش میزند. ماسک را زیر چانهاش کشیده و با آمدن مشتری داخل مغازه آن را بالا میبرد. فرشاد ترس از عوارض واکسن و مبتلا شدن دوباره به کرونا را دلیل واکسننزدن عنوان میکند و میگوید: «از روز اول نمیخواستم واکسن بزنم ولی همسرم اصرار کرد و از آنجا که مغازه دار هستم و هر روز با مشتری سر و کار دارم، قبول کردم. دو دوز هم زدم ولی چند هفته بعد از دوز دوم مبتلا شدم. دو هفته تب و لرز داشتم و نمیتوانستم سر کار بیایم. روزهای سختی بود و با خودم میگفتم من که واکسن زدهام پس چرا مبتلا شدهام. البته پزشک معالجم میگفت اگر واکسن نزده بودی شرایطی بدتر از این داشتی. نمیخواهم حرفهای او را رد کنم، اما میترسم باز هم واکسن بزنم و دوباره مبتلا شوم. انگار ویروس در بدن من همیشه هست و منتظر بهانهای است که مرا زمین بزند. شاید این جمله برای خیلیها خندهدار باشد اما وقتی واکسن میزنم کرونا میگیرم.»
زن دست دخترش را محکم گرفته و کفشهای پشت ویترین را نشانش میدهد. هر چند لحظه یک بار هم ماسک او را بالا میکشد و میگوید آن را پایین ندهد. سارا مثل خیلی از مادران دیگر نگران فرزندش است: «اگر کرونا دوباره اوج بگیرد و مدارس آنلاین شود نمیدانم چکار کنم؟ من و همسرم سه دوز واکسن زدهایم ولی دخترم نه. با اینکه اعلام شد بچههای بالای هفت سال واکسن بزنند اما نگران عوارضش هستیم و ترجیح دادیم فعلاً نزند. به نظر من رعایت پروتکلهای بهداشتی مهمتر از واکسن است. سال قبل همین موقعها خیلی از مردم رعایت میکردند. ماسک میزدند و دورهمی نداشتند. وقتی واکسیناسیون شروع شد خیلی از مردم ساعتها در صف میایستادند تا واکسن بزنند. مراکز تزریق واکسن هم خیلی زیاد بود اما الان انگار برای مسئولان وزارت بهداشت هم تزریق دوز سوم یا چهارم اهمیت زیادی ندارد. به همین دلیل من و همسرم هم دچار تردید شدیم و برای تزریق دوز چهارم هنوز تصمیم نگرفتهایم. به نظرم کسانی که دوز سوم را تزریق نکردهاند باید هرچه زودتر واکسن بزنند. یک نفر ناقل این ویروس در تجمعات میتواند خیلیها را مبتلا کند. خیلی از اطرافیان من شش ماه از تزریق دوز سوم واکسنشان گذشته ولی نمیخواهند دوز چهارم را تزریق کنند. انگار منتظر هستند اگر وضعیت به مرز فاجعه رسید بعد بزنند. رسانهها هم مثل گذشته درباره تزریق دوز یادآور تأکید نمیکنند و همه چیز عادی شده است. همین عادیانگاری میتواند باعث افزایش تعداد مبتلایان و فوتیها شود.»
زن با واکر به سختی شیب کنار پلههای خانه بهداشت را بالا میرود. مرد کیف مادرش را در دست گرفته و با دست دیگر مراقب است تا واکر سر نخورد. برای تزریق دوز سوم واکسن آمدهاند و پرستار بعد از ثبت مشخصات واکسن دوز سوم را به زن تزریق میکند: «شما نمیخواهید واکسن بزنید؟» این را پرستار از پسر جوان میپرسد. «من دو دوز زدهام و یک بار هم کرونا گرفتهام. فکر میکنم کافی باشد. سال قبل که پیک چهارم کرونا بود و فوتیها هر روز بیشتر میشد به خاطر مادر پیرم واکسن زدم. مادرم تنهاست و هر روز به او سر میزنم. ترسیدم ناقل باشم و او را مبتلا کنم. سعی کردم مادرم همه نوبتهای واکسنش را تزریق کند. امروز هم دوز سوم را زد. ورزشکار هستم و نگرانم این واکسنها اثر بدی داشته باشند. یک بار هم کرونا گرفتم. فکر میکنم در باشگاه ورزشی مبتلا شدم. دو هفته قرنطینه بودم و ریهام کمی درگیر شد. احساس میکنم مردم بعد از تزریق دو دوز واکسن دیگر علاقهای به تزریق دوزهای یادآور ندارند. هر کسی هم برای خودش بهانهای دارد. من هم ترجیح میدهم مادرم واکسن بزند و خودم نزنم. میگویند افراد مسن و کسانی که بیماری خاص دارند در اولویت تزریق هستند. البته شرایط این روزها خوب نیست و تعداد مبتلایان هر روز زیادتر میشود.
از طرف دیگر من هم مثل خیلی از مردم خسته شدهام. دو سال ماسک زدیم و مهمانی و جشن نرفتیم. فقط در همین چند ماه گذشته که اوضاع بهتر شد و فوتیها به صفر رسید خیالمان کمی راحت شد. الان هم هر کسی علائم کرونا دارد میگوید سرما خوردهام یا زیر باد کولر خوابیدهام. انگار کسی نمیخواهد باور کند کرونا گرفته است. با این شرایط اگر فقط تعداد کمی از مردم واکسن یادآور تزریق کنند فایدهای ندارد. علت صفرشدن تعداد فوتیها این بود که همه دوز اول و دوم را تزریق کردند.»
دیگر در پیادهرو خیابانهای اصلی خبری از دستفروشهایی که ماسک و مواد ضدعفونیکننده میفروختند، نیست. در ایستگاه متروی میدان ولیعصر(عج) مأموران مترو مانع از تردد افراد بدون ماسک نمیشوند. یکی از آنها در حالی که مسافران را برای سوارشدن به قطار مترو راهنمایی میکند، میگوید: «ما بیشتر از بقیه در خطر هستیم. فضای اینجا بسته است و هر روز هزاران نفر تردد میکنند. پیک چهارم و پنجم کرونا به ما دستور دادند اجازه ندهیم کسی بدون ماسک وارد قطار شود. روزهای خیلی سختی بود. هر روز با مسافران زیادی درگیر میشدیم. تعدادی ضد واکسن بودند و قبول نمیکردند ماسک بزنند. میگفتند کرونا دروغ است و باید با آنها بحث میکردیم و با خواهش و التماس میخواستیم تا ماسک بزنند. حتی حاضر نمیشدند ماسک بخرند و ماگاه حتی از جیب خودمان برایشان ماسک میخریدیم. خود من تا امروز سه بار مبتلا شدهام و فکر میکنم به دلیل واکسنهایی که زدهام زنده ماندهام. البته آن روزها خیلی از مردم رعایت میکردند و ماسک میزدند ولی مخالفان ماسک و واکسن هم کم نبودند. من دوز چهارم را هفته پیش تزریق کردم ولی خیلی از مردم تزریق نمیکنند. تعداد کسانی که ماسک میزدند کمتر شده و ما هم دیگر تذکر نمیدهیم. به هر حال هر کس باید نگران خودش باشد. صلاح مملکت خویش خسروان دانند.»
همه چیز درباره مالیات از اجاره املاک/ نکاتی که هر موجر و مستاجری باید بداند
براساس قانون مالیاتهای مستقیم، درآمد حاصل از اجاره برخی املاک مشمول مالیات میشود که طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، برای مالیات بر اجاره املاک در سال۱۴۰۰ معادل ۱۱۰۰میلیارد تومان درآمد حاصل شده است.
به گزارش فارس براساس قانون مالیاتهای مستقیم، درآمد حاصل از اجاره برخی املاک مشمول مالیات میشود که طبق اعلام سازمان امور مالیاتی، برای مالیات بر اجاره املاک در سال۱۴۰۰ معادل ۱۱۰۰میلیارد تومان درآمد حاصل شده است.
مالیات بر درآمد املاک از انواع مالیات مستقیم است که انواع درآمدهای حاصل از ملک را شامل میشود و مالیات بر اجاره املاک یکی از سه نوع مالیات بر درآمد املاک است که به درآمد حاصلشده اشخاص حقیقی و حقوقی بابت اجاره املاک و مستغلات در ایران تعلق میگیرد.
درآمد مشمول مالیات املاکی که به اجاره گذاشته میشوند، عبارت است از کل مالالاجاره اعم از نقدی و غیرنقدی پس از کسر ۲۵درصد بابت هزینهها و استهلاکات و تعهدات مالک نسبت به مورد اجاره؛ بنابراین ۷۵درصد درآمد اجاره املاک مشمول مالیات بوده و ۲۵درصد آن معاف از مالیات است.
همچنین، ملکی که کسب درآمد از اجاره آن مشمول مالیات اجاره میشود، میتواند ملک مسکونی، اداری یا تجاری باشد. البته، کاربری ملک در شمول آن نسبت به قوانین مربوط به مالیات بر درآمد اجاره ملک، بیتاثیر است و این مالیات فقط به مبلغ اجاره تعلق میگیرد. مالیات بر درآمد اجاره مربوط به صاحبان املاک است و ارتباطی به مستاجر ندارد. در این بین، براساس اعلام سازمان امور مالیاتی، کلیه اشخاصی که ملک یا املاک خود را به اجاره واگذار کردهاند و درآمدی از آن دارند، مشمول مالیات بوده و تا پایان اول مردادماه سال جاری فرصت داشتند با مراجعه به سامانه my.tax.gov.ir نسبت به تسلیم اظهارنامه مالیات بر درآمد اجاره املاک عملکرد سال ۱۴۰۰ خود اقدام کنند. البته، هر مؤدی مشمول در اظهارنامه الکترونیکی مالیات بر درآمد اجاره املاک باید به ازای تمام املاک مورد اجاره در کل کشور یک اظهارنامه ارائه کند.
در این زمینه، براساس اعلام سازمان امور مالیاتی، صاحبان املاک اجاری در سال ۱۳۹۹ معادل ۸۸۰هزار اظهارنامه پر کردند که به میزان ۸۰۰میلیارد تومان درآمد مالیاتی از این محل حاصل شده است. همچنین، برای عملکرد سال ۱۴۰۰ مالیات بر اجاره املاک مالیات ابرازی ۸۰۰هزار ملک معادل ۱۱۰۰میلیارد تومان بوده است.
لازم به ذکر است که در نوع مالیات بر اجاره املاک، دو نوع محاسبه مالیات دستاول و دستدوم وجود دارد و تفاوت این دو محاسبه در آن است که ماخذ مالیات بر اجاره دستاول ۷۵درصد اجارهبهای سالانه بوده، درحالیکه این ماخذ برای اجاره دستدوم توسط مستاجر، تفاوت اجارهبهای پرداختی توسط او به مالک و اجارهبهای دریافتی توسط او از مستاجر دوم است.
از سوی دیگر، مطابق تبصره ماده ۱۳۱ قانون مالیاتهای مستقیم، به ازای هر ۱۰درصد افزایش درآمد ابرازی مشمول مالیات اشخاص موضوع این ماده نسبت به درآمد ابرازی مشمول مالیات سال گذشته آنها، یک واحد درصد و حداکثر تا پنج واحد درصد از نرخهای مذکور کاسته میشود که شرط برخورداری از این تخفیف، تسویه بدهی مالیاتی سال قبل و تسلیم اظهارنامه مالیاتی مربوط در مهلت اعلامشده از سوی سازمان امور مالیاتی است.
موارد معافیت از مالیات بر درآمد اجاره ملک ۱۴۰۰
۱. املاکی که مورد سکونت پدر یا مادر یا همسر یا فرزند یا اجداد یا افراد تحت تکفل مالک است.
۲. املاک مورد اجاره، در تهران تا ۱۵۰ مترمربع و در سایر نقاط تا ۲۰۰ مترمربع.
۳. مالکان مجتمعهای مسکونی دارای بیش از سه واحد استیجاری که با رعایت الگوی مصرف مسکن بنا به اعلام وزارت مسکن ساخته شده یا میشوند در طول مدت اجاره از صددرصد مالیات بر درآمد املاک اجاری معاف است.
۴. اگر شخص مالک هیچ درآمدی بهغیراز اجاره ملک خود ندارد تا میزان معافیت مالیاتی که هرساله اعلام میشود از پرداخت مالیات معاف است که سقف و کف معافیت مالیاتی توسط سازمان امور مالیاتی اعلام میشود.