آخرین خبر :

حوادث/ماجرای دستبرد ۳۰۰ میلیون تومانی به حساب دوست/کلاهبرداری میلیاردی به بهانه پذیرش دانشجو در ترکیه/ زن همسرکش جسد شوهرش را پخت/ ۱۰هزارتومان از داشبوردت برداشتم، حلالم کن!/

ماجرای دستبرد ۳۰۰ میلیون تومانی به حساب دوست

رئیس پلیس فتای استان کرمان بیان کرد: مشخص شد متهم قبلا با شاکی رابطه دوستی داشته است که در زمانی مناسب و پس از دسترسی به اطلاعات گوشی تلفن همراه او، همراه بانک شاکی را روی گوشی خود نصب و از آن طریق اقدام به برداشت سه میلیارد ریال کرده است.

                                                   ماجرای دستبرد ۳۰۰ میلیون تومانی به حساب دوست                                       به گزارش تابناک فردی که سه میلیارد ریال از حساب بانکی دوستش برداشت کرده بود، به چنگ قانون افتاد.

رئیس پلیس فتای استان کرمان بیان کرد: شهروندی با مراجعه حضوری به پلیس فتای قلعه گنج با طرح شکایتی مدعی شد از حساب بانکی‌اش مبالغی برداشت شده است که این موضوع بلافاصله در دستور کار پلیس قرار گرفت.

سرهنگ محمدرضا رضایی ادامه داد: در تحقیقات تخصصی کارشناسان پلیس فتا مشخص شد، فردی از طریق دسترسی به همراه بانک مال باخته طی چند مرحله اقدام به برداشت از حساب او کرده است.

وی تصریح کرد: با انجام اقدامات خاص پلیسی، متهم شناسایی و دستگیر شد که در مقر پلیس در ابتدا منکر هرگونه جرمی شد، اما در مواجهه با مستندات و مدارک موجود به عمل مجرمانه خود اعتراف کرد.

این مقام پلیس گفت: در ادامه مشخص شد متهم قبلا با شاکی رابطه دوستی داشته است که در زمانی مناسب و پس از دسترسی به اطلاعات گوشی تلفن همراه او، همراه بانک شاکی را روی گوشی خود نصب و از آن طریق اقدام به برداشت سه میلیارد ریال کرده است.

رئیس پلیس فتای استان کرمان در پایان توصیه کرد: گوشی تلفن همراه، کارت بانکی، رمز‌ها و دیگر اطلاعات محرمانه خود را تحت هیچ شرایطی در اختیار دیگران قرار ندهید و با فعال کردن سامانه پیامکی حساب بانکی خود، از تراکنش‌های بانکی خود آگاه شوید.

 

 

۱۰هزارتومان از داشبوردت برداشتم، حلالم کن!

ساعت ۵ بعدازظهر بیستم مرداد جوان ۱۹ ساله ای وارد یک میوه فروشی در بولوار معلم مشهد شد و از فروشنده خواست به خاطر این که اینترنت ندارد و دچار مشکل شده است با خط تلفن خودش برای او تاکسی اینترنتی بگیرد ولی میوه فروش با بهانه‌ای از تماس با تاکسی اینترنتی خودداری کرد.

                                                   ۱۰هزارتومان از داشبوردت برداشتم، حلالم کن!                                       به گزارش تابناک «امیر» که ناامید شده بود از میوه فروشی بیرون آمد و در خیابان معلم ۶۳ به درون مغازه خواربار فروشی رفت و همین تقاضا را تکرار کرد. متصدی خواربارفروشی هم که دلش به حال این جوان سوخته بود به خاطر انسان دوستی و بدون تفکر به فرجام تقاضای این جوان ناشناس، گوشی را برداشت و با تاکسی اینترنتی تماس گرفت اما «امیر» وقتی متوجه شد که قرار است راننده ای با خودرو «پراید» او را مقصد برساند، از متصدی فروشگاه خواست سفر را لغو کند! چرا که او قصد داشت سوار یک دستگاه خودرو پژو ۲۰۶ یا ۲۰۷ شود! به همین خاطر متصدی خواربارفروشی چندین بار «لغو سفر» زد تا این که بالاخره مشخص شد این بار راننده‌ای با خودرو ۲۰۶ در حال نزدیک شدن به محل مذکور است.

وقتی راننده جوان وارد خیابان معلم ۶۳ شد امیر در صندلی عقب نشست و از راننده خواست به طرف بولوار سید رضی برود تا یکی از دوستانش را هم سوار کند. زمانی که آنها به بولوار سید رضی رسیدند، راننده در حاشیه خیابان توقف کرد و منتظر دوست مسافرش ماند. در این هنگام «امیر» با گوشی تلفن شماره‌ای را گرفت و به فردی در آن سوی خط گفت: اگر نمی‌آیی که من بروم! بیشتر از این نمی‌توانم منتظر بمانم!

دقایقی بعد در حالی که «امیر» اسلحه کلت را از کمرش بیرون کشیده بود از راننده جوان پژو ۲۰۶ خواست تا به طرف بولوار امامت حرکت کند. زمانی که خودروبه داخل امامت ۱۱ پیچید و در گوشه خیابان توقف کرد ناگهان «امیر» لوله اسلحه را روی شقیقه راننده گذاشت و از او خواست هیچ حرکت اضافه ای نکند.

راننده جوان که با دیدن لوله اسلحه دچار شوک شده بود، وحشت‌زده از مسافرش خواست او را رها کند. ولی جوان ۱۹ ساله که با دست دیگرش گوشی تلفن را گرفته و مشغول فیلم برداری از صحنه‌های وحشتناک سرقت مسلحانه بود، از وی خواست بدون سروصدا از خودرو پیاده شود. راننده که به شدت ترسیده بود، هراسان به مسافر جوان التماس می‌کرد که مادرش بیمار است و اجازه بدهد که برود! ولی جوان ۱۹ ساله همچنان او را تهدید می‌کرد تا این که بالاخره راننده خودرو برای حفظ جانش پیاده شد و «امیر» از لای صندلی‌های جلو عبور کرد و پشت فرمان نشست.

او در حالی که از راننده می‌خواست بدون فریاد از محل دور شود، پدال گاز را فشرد و در کوچه پس کوچه‌های اطراف گم شد. لحظاتی بعد راننده جوان که هنوز آثار وحشت در چهره‌اش نمایان بود، ماجرای سرقت مسلحانه را به پلیس ۱۱۰ گزارش داد و بدین ترتیب پلیس آگاهی خراسان رضوی وارد عمل شد.

تحقیقات کارآگاهان درباره شماره تلفنی که با تاکسی اینترنتی تماس گرفته بود، آنها را به یک خواربارفروشی رساند جایی که مسافر راننده جوان در همان نزدیکی منتظر تاکسی بود. مالک خط تلفن به کارآگاهان گفت: من دیدم جوانی مستاصل مانده و نمی‌تواند تاکسی اینترنتی بگیرد دلم به حالش سوخت و برایش تاکسی گرفتم اما فکر نمی کردم که او سارق مسلح باشد! در همین حال کارآگاهان با بازبینی دوربین‌های مدار بسته اطراف محل وقوع سرقت، به تصاویری از لحظه سوار شدن جوان ۱۹ ساله به خودروی پژو دست یافتند و بلافاصله عملیات چهره‌زنی را آغاز کردند. طولی نکشید که چهره مسافرنمای مسلح ترسیم شد و تلاش ها برای شناسایی هویت وی ادامه یافت.

حدود نیمه‌شب بود که سارق مسلح پیام عذرخواهی برای راننده جوان فرستاد و ضمن حلالیت طلبی به او گفت: خودرواش را در حاشیه خیابان سیدرضی رها کرده است. او همچنین پیام‌های دیگری نیز ارسال کرد مبنی بر این که ۱۰ هزار تومان از داشبورد خودرو برداشته و ۲۰ هزار تومان هم کرایه او را نداده است!

بنابراین گزارش، درحالی که صبح روز بعد خودرو ۲۰۶ در بولوار سیدرضی کشف شد، کارآگاهان نیز به ردیابی شماره تلفنی پرداختند که سارق مسلح در نیمه شب برای مال باخته ارسال کرده بود اما آن شماره تلفن نیز مربوط به یک معتاد ضایعات جمع کن در منطقه گلشهر مشهد بود.

سرانجام کارآگاهان موفق شدند هویت جوان ۱۹ ساله را شناسایی و محل سکونت وی را در منطقه سیدرضی پیدا کنند. ساعتی بعد کارآگاهان وارد عملیات شدند و با توجه به مسلح بودن «امیر» و با رعایت تدابیر امنیتی، وی را در یک عملیات ضربتی در حالی به دام انداختند که با کشف سلاح مذکور مشخص شد، اسلحه مورد استفاده وی قلابی است.

با انتقال متهم به پلیس آگاهی، بازجویی‌های تخصصی از وی شروع شد و متهم در همان مراحل اولیه تحقیقات گفت: من نزد دوستانم بلوف زدم که خودرو پژو ۲۰۶ دارم و آنها هم قصد داشتند تا خودروی مرا ببینند! از سوی دیگر هم می‌خواستم یک فیلم دوربین مخفی تهیه کنم تا آن را برای دوستانم بفرستم به همین خاطر نقشه سرقت مسلحانه با سلاح قلابی را طرح کردم و آن را به اجرا گذاشتم.

 

 

یک نماینده مجلس به دو سال حبس محکوم شد

نماینده مردم گرمسار و آرادان در مجلس با حکم قطعی دادگاه، به دو سال حبس تعزیری محکوم شد.

                                                   یک نماینده مجلس به دو سال حبس محکوم شد

به گزارش فارس از سمنان، با رأی شعبه ۶۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، اردشیر مطهری، نماینده مردم گرمسار و آرادان در مجلس، گرداننده اصلی یک کانال تلگرامی با تعداد زیادی شاکی شناخته شد.

شعبه ۶۷ دادگاه تجدیدنظر استان تهران، رأی قطعی پرونده کانال موسوم به «حساب‌کشی» را صادر کرد و طبق آن، اردشیر مطهری، نماینده گرمسار و آرادان در مجلس به همراه یک نفر دیگر، گرداننده اصلی این کانال تشخیص داده شده است.

پیش از دادگاه تجدیدنظر، شعبه ۱۰۵۷ دادگاه کیفری دو مجتمع قضایی کارکنان دولت تهران در دادنامه صادره آورده بود: «نظر به شرایط خاص و زمان و فعالیت کانال که در راستای تشویش در اذهان طی انتشار کذب بوده است، … در خصوص اتهامات متهمان مبنی بر مشارکت در نشر اکاذیب و توهین به نحوی که در مقدمه رأی آمده و گسترش و تشریح آن موجب اشاعه فساد و ناهنجاری اجتماعی و ایضاً اختلال در روابط اشخاص و اعتماد عمومی به حاکمیت می‌گردد، از منظر این دادگاه ضمن احراز دخالت و مشارکت متهمان مارالذکر در تحقق رفتار‌های مجرمانه اعم از نشر اکاذیب و توهین با فرض تعداد بیش از چهار فقره، هر یک از متهمان فوق‌الذکر را از باب نشر اکاذیب به تحمل دو سال حبس تعزیری و جهت توهین به پرداخت ۸۰ میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت جمهوری اسلامی ایران محکوم می‌نماید.

دادگاه با توجه به تأسیسات حقوقی قضایی مندرج در قانون مجازات اسلامی با عنایت به فقدان سابقه کیفری متهمان و شرایط شغلی و اجتماعی متهمان و پیش‌بینی اصلاح آنان به استناد مواد ۴۰، ۴۶، ۴۷، ۴۸، ۵۲ و ۵۴ قانون مجازات اسلامی، اجرای ۱۵ ماه از محکومیت حبس آقای اردشیر مطهری و ۱۲ ماه از حبس آقای مهدی خالقی را به مدت سه سال معلق می‌نماید تا در صورت عدم ارتکاب جرائم عمدی موجب حد، قصاص، دیه، تعزیر تا درجه هفت، محکومیت تعلیقی بلااثر گردد».

بنابراین، نماینده مردم گرمسار و آرادان در مجلس به اتهام مشارکت در نشر اکاذیب به تحمل دو سال حبس تعزیری و از بابت توهین به پرداخت ۸۰ میلیون ریال جزای نقدی در حق دولت محکوم شده است.

در دادنامه صادره در پرونده کانال حساب‌کشی در دادگاه تجدیدنظر نیز آمده است: «.. محرز گردیده، گرداننده اصلی کانال حساب‌کشی و ادمین آن، آقای اردشیر مطهری می‌باشد؛ فلذا با رد تجدیدنظرخواهی تجدیدنظرخواهان مستند به بند الف ماده ۴۵۵ قانون فوق، چون آقایان اردشیر مطهری و مهدی خالقی فاقد سابقه محکومیت مؤثر کیفری هستند، با رعایت بند ث ماده ۳۸ و مواد ۴۰، ۴۶، ۵۰، ۵۱، ۵۲، ۵۳ و ۵۴ از قانون مجازات اسلامی مصوب ۱۳۹۲ قرار تعلیق باقیمانده مدت حبس مندرج در دادنامه تجدیدنظر خواسته را به مدت سه سال صادر و اعلام می‌نماید چنانچه تا پایان مدت تعلیق، مرتکب جرم عمدی موجب حد، قصاص، دیه یا تعزیر تا درجه هفت نشوند، محکومیت تعلیقی آنان لغو و بی‌اثر خواهد گردید. دادنامه، تجدیدنظر خواسته را با تعلیق اعمال شده تایید می‌نماید. این رأی طبق ماده ۴۴۳ قانون آیین دادرسی کیفری مصوب ۱۳۹۲ قطعی است».

 

 

 

زن همسرکش جسد شوهرش را پخت

زن جوان تبعه افغانستان که از خیانت‌های شوهرش خسته شده بود، او را با ضربه چاقو کشت و جسدش را تکه تکه کرد. متهم به قتل قصد داشت با پختن جسد در دیگی، آن را ازبین‌ببرد که ناکام ماند. متهم به قتل ۲۲ساله با دستور قضایی در بازداشت به‌سر می‌برد و امیدوار است بتواند با پرداخت دیه رضایت اولیای‌دم را جلب کند و نزد دختر پنج‌ساله‌اش برگردد.

رسیدگی به این پرونده از چندی قبل و با تماس زنی با پلیس اسلامشهر آغاز شد. این زن با حالتی هراسان اعلام کرد، امروز متوجه بوی بدی از خانه همسایه‌مان شدم که به مشام می‌رسید. به موضوع مشکوک شده و به مقابل خانه‌شان رفتم. زن همسایه وقتی مرا دید، شروع به گریه کرد و راز هولناکی را فاش نمود. او شوهرش را کشته و بعد از تکه‌تکه کردن جسدش، در حال پختن آن در دیگی بود اما عذاب‌وجدان باعث شد از من بخواهد با پلیس تماس بگیرم.

زن همسرکش جسد شوهرش را پخت

سرهنگ علی آقاکارخانه، رئیس پلیس اسلامشهر با تایید این خبر به جام‌جم گفت: «پس از گزارش این قتل، همکارانم در محل حاضر و متوجه شدند جسد مردی حدود ۳۸ساله در خانه‌اش تکه تکه شده است. متهم در ابتدا اظهارات متناقضی داشت اما سپس به تشریح جزئیات این قتل پرداخت و مدعی شد همسرش را به دلیل ارتباطات نامتعارف با زن دیگری کشته و بعد از قتل با مثله‌کردن جسد قصد انتقال آن به خارج از خانه را داشت که ناکام ماند.»

 توصیه پلیس

وی در ادامه به خانواده‌ها توصیه کرد از اقدامات خودسرانه خودداری کنند و افزود: «در کلانتری‌های غرب استان تهران مراکز مشاوره فعال است و مشاوران خانم در این مراکز حضور دارند که هموطنان می‌توانند درصورت بروز مشکلات خانوادگی، اخلاقی و حتی سوءظن به این مراکز مراجعه کرده و از مشاوران خبره پلیس کمک و راهنمایی بگیرند. اگر متهم این پرونده هم به‌جای قتل همسرش از مشاوران کمک می‌گرفت این اتفاق تلخ برایش رقم نمی‌خورد.»

فکر می‌کردم همه مردها خیانت می‌کنند

زن جوان با جثه‌ای کوچک در حاشیه طرح پلیس غرب استان تهران برای دستگیری مجرمان، جدا از بقیه متهمان نشسته است. سراغش می‌روم، ۱۰دقیقه‌ای درباره زندگی‌اش، قتل و شرایط زندان صحبت می‌کند. می‌گوید: «کسی را در ایران ندارم که بتواند پیگیر کارم باشد. اگر با پدرشوهرم صحبت کنند احتمال دارد رضایت بدهد. دلم برای دخترم تنگ شده و در این مدتی که بازداشت هستم نگران او هستم.»

چند سال داری؟

۲۲ سال.

 چرا همسرت را کشتی؟

جلوی چشمم به من خیانت می‌کرد. من و دخترمان را کتک می‌زد و خرجی نمی‌داد.

 چطور با همسرت آشنا شدی؟

او پسرعمویم بود و زمانی که ۱۵سال داشتم، ما را به عقد هم درآوردند. بعد از عروسی فهمیدم همسرم هیچ علاقه‌ای به من ندارد و به اجبار فامیل ازدواج کرده است. شب اول عروسی، زل زد در چشم‌هایم و رک گفت هیچ علاقه‌ای به من ندارد و با زنان دیگری ارتباط داشته است. من آن زمان بچه بودم و چیزی از حرف‌هایش نمی‌فهمیدم. فکر می‌کردم همه مردها همین کار را می‌کنند و این طبیعی است. وقتی بچه‌دار شدیم، فکر کردم اوضاع بهتر می‌شود اما نشد. او هم خیانت می‌کرد و هم من و دخترمان را کتک می‌زد.

 تو شوهرت را دوست داشتی؟

اگر دوست نداشتم که به ارتباط او با دختران حسادت نمی‌کردم. البته از وقتی دخترمان را کتک می‌زد علاقه‌ام به او کم شد.

 چند وقت است به ایران آمدید؟

حدود یک سال و سه ماه قبل آمدیم. فکر کردم اگر به ایران بیاییم به ارتباطش با زن‌های دیگر پایان می‌دهد اما در اینجا هم با دخترهای افغان ارتباط داشت.

 روز قتل چه اتفاقی افتاد؟

در خانه بودیم که دختر موردعلاقه‌اش به خانه آمد و جلوی من، او را در آغوش گرفت. وقتی آن دختر رفت چاقو آوردم و گفتم اگر بخواهی مرا بکشی چطور می‌کشی؟ گفت با چاقو به شکمت می‌زنم. بعد او پرسید تو چطور می‌کشی؟ که جواب دادم با چاقو به گردنت می‌زنم و همین‌طور چاقو به گردنش خورد و روی زمین افتاد.

 چطور به فکر تکه‌تکه‌کردن جسد افتادی؟

خیلی ترسیده بودم و با آن دختری که همسرم با او ارتباط داشت تماس گرفتم. او از من خواست برای ازبین‌بردن جسد، آن را تکه‌تکه کرده و در دیگ بگذارم تا ازبین‌برود. من هم خام حرف‌هایش شدم و این کار را کردم.

 چرا سر شوهرت پیدا نشد؟

آن را در میان پتو پیچیده و در سطل زباله قرار دادم.

 حرف آخر.

باور کنید پشیمان هستم و خودم موضوع را لو دادم. اگر کسی باشد دنبال کارم برود و رضایت بگیرد، قول می‌دهم در یک اتاق کوچک کنار دخترم زندگی سالمی داشته باشم. نگران دخترم هستم، او بیمار است. از عمویم می‌خواهم مرا ببخشد. کسی را در ایران ندارم که دنبال کارم باشد. آن دختر از سادگی من استفاده کرد و مجبورم کرد این کارها را انجام دهم و حالا خودش فرار کرده است.

 

 

کلاهبرداری میلیاردی به بهانه پذیرش دانشجو در ترکیه

مرد تحصیلکرده که با راه‌اندازی صفحه مجازی و با وعده پذیرش دانشجو در دانشگاه‌های ترکیه میلیون‌ها دلار از متقاضیان کلاهبرداری کرده بود در حالی بازداشت شد که تحقیقات برای دستگیری همدستان دیگر وی در ایران و ترکیه از سوی کارآگاهان اداره سیزدهم پلیس آگاهی تهران ادامه دارد.
به گزارش «ایران»، راز کلاهبرداری‌های چندین میلیون دلاری اعضای این باند با شکایت ۵ خانواده به پلیس فاش شد. یکی از شاکی‌ها گفت: در اینستاگرام با صفحه‌ یک کالج اعزام دانشجو به ترکیه  آشنا شدیم که ۵۱هزار دنبال کننده داشت و با شعار «ما مشاور شما هستیم و راهنمای راهتان اما این مسیر را شما باید طی کنید» تبلیغ تحصیل در ترکیه و پذیرش در دانشگاه‌های این کشور را کرده بودند. آنها ۳ صفحه داشتند که نوجوانان را به تحصیل رشته‌های پزشکی و پیراپزشکی در ترکیه ترغیب می‌‌کرد. با این ترفند که مجوز دانشجویی برای دانشگاه‌های دولتی و غیر دولتی ترکیه را فراهم می‌‌کنند، مردم را به این مؤسسه می‌‌کشاندند و پس از پرداخت مبالغی از ۲۰ هزار دلار تا ۵۰ هزار دلار به صورت قسطی قرار بود فرزندان‌مان را برای تحصیل به ترکیه بفرستند. اما این صفحه و مؤسسه‌ای که جلسات معارفه و معرفی صندلی‌های دانشگاه را به عهده داشت، هیچ کدام اعتبار نداشته و در هیچ مرکزی سندیت نداشت.
افراد این باند هتلی را در ترکیه اجاره و سردر آن تابلویی به نام این  کالج نصب کرده بودند و در این مکان برای متقاضیان کلاس درسی برگزار می کردند  تا برای ورود به دانشگاه آماده شوند و خوابگاهی نیز برای دانشجویان در نظر گرفته بودند، اما در واقع دانشجویان سال‌های بالاتر آموزش آنها را به عهده می‌‌گرفتند و از اساتید معتبر دانشگاهی خبری نبود. بعد از مدتی هم اعضای باند با خانواده‌ها تماس گرفته و به این بهانه که فرزندان شما نمره قبولی را برای ورود به دانشگاه کسب نکرده‌اند اما می‌‌توانیم برایشان صندلی دانشگاه خریداری کنیم، در ازای این صندلی ۵۰ هزار دلار دیگر از خانواده‌ها دریافت می‌‌کردند.
به دنبال این شکایات بود که بلافاصله پرونده‌ای در اداره سیزدهم پلیس آگاهی پایتخت تشکیل شد و کارآگاهان وارد عمل شدند. در تحقیقات اولیه صاحب اصلی این کالج به اداره پلیس احضار اما در تحقیقات مشخص شد وی در این پرونده نقشی نداشته و افرادی با سوء استفاده از نام این کالج به صورت غیرقانونی و بدون مجوز کلاهبرداری کرده‌اند.
در ادامه مشخص شد که مردی به نام وحید در ترکیه با سوء استفاده از نام این کالج کلاهبرداری می‌‌کند و جرایم متعددی نیز در پرونده خود دارد، بنابراین دستور بازداشت او با هماهنگی پلیس بین‌الملل از سوی بازپرس شعبه هفتم دادسرای ناحیه ۳۳ صادر شد. همزمان کارآگاهان اداره سیزدهم وارد عمل شده و نفر دوم این باند را که در ایران وظیفه برگزاری جلسات و هماهنگی‌ها را به عهده داشت، بازداشت کردند.
در تحقیقات پلیسی ۱۰ شاکی دیگر این پرونده نیز شناسایی شدند، این در حالی است که طبق اظهارات شاکی‌ها، فردی از ترکیه به آنها پیام‌های تهدیدآمیز ارسال کرده تا شکایت خود را پس بگیرند.
تعداد زیادی از شاکی‌ها روز گذشته در اداره سیزدهم پلیس آگاهی جمع شده بودند و در چند قدمی آنها متهم ایستاده بود. متهمی که به گفته شاکی‌ها با چرب زبانی چنان آنها را فریب داده بود که نه تنها بچه‌هایشان بلکه خودشان هم ترغیب می‌‌شدند که به دانشگاه بروند و ادامه تحصیل بدهند.
یکی از شاکی‌ها به خبرنگار ما گفت: ۲۲ هزار دلار پرداخت کردم اما بعد فهمیدم نه دانشگاهی وجود دارد و نه اقامتی، قبولی در هیچ دانشگاهی هم در کار نیست. بچه‌ام مریض شده است و حال و روز خوبی ندارد. خسارت‌هایی که از نظر روحی و روانی به ما وارد شده، به مراتب از خسارت مالی برایمان بیشتر بود.
او ادامه داد: اصل کار این باند این گونه بود که در فضای مجازی با استفاده از شاخ‌های اینستاگرامی و چهره‌های مشهور و رسانه‌ای به صورت گسترده تبلیغ می‌‌کنند. در صفحه اینستاگرام با صفحه آنها آشنا شدم و بعد هم پیامکی برایم ارسال و از من خواسته شد که به دفترشان بروم. بعد از آن این متهم بارها و بارها زنگ زد و به قدری جلسه گذاشت و فیلم‌هایی برای ما نشان می‌‌داد که از زندگی در ویلا و استخر و رفاه کامل بچه‌ها در ترکیه خبر می‌‌داد. بعد مقابل ما به فلان دانشجویی که مثلاً در دانشگاه ترکیه نشسته زنگ می‌‌زد و شاهد می‌‌آورد که ما او را فرستاده‌ایم و ببینید ما درست می‌‌گوییم و به این شیوه ما را فریب دادند و بعد هم ما ۲۰ هزار دلار به صورت اقساط دادیم و پسرم را به ترکیه فرستادیم.
او گفت: اما بعد از مدتی به ما گفتند پسرتان نتوانسته نمره قبولی بیاورد و چنانچه بخواهید، می توانید برایش صندلی در دانشگاه بخرید .وقتی شرایط را این طور دیدم، خواستم که پسرم را برگردانند اما به من گفتند اگر پول ندهی پسرت را بیرون می‌‌کنیم. من چطور می‌‌توانستم تحمل کنم که بچه‌ام در یک کشور غریب بدون جا و مکان بماند به همین خاطر به آنها پول پرداخت کردم. اما بعد فهمیدم که پسرم در بدترین شرایط در خانه‌ای به شکل گروهی با بقیه بچه‌ها زندگی می‌‌کرده است.

گفت‌وگو با متهم
متهم ۴۷ ساله ادعا می‌‌کند، دانش آموخته کارشناسی ارشد روانشناسی و دانشجوی دکترا و مهندسی مکانیک از یکی از معتبرترین دانشگاه‌های ایران و بدون سابقه کیفری است.
به چه جرمی دستگیر شدی؟
هنوز تفهیم اتهام نشده ام اما می‌‌گویند تعدادی از دانشجویانی که رفته اند به خارج کشور درس بخوانند از شما شاکی هستند. می‌‌گویند ۲۰۰ شاکی دارم. در قرارداد آنها ما اصلاً راجع به دانشگاه صحبت نکرده‌ایم. ما کنکور برگزار می‌‌کنیم و بچه‌ها هزینه‌هایی که می‌‌پردازند برای زندگی در ترکیه است و بند به بند قراردادشان را انجام داده‌ایم. از غذا گرفته تا اقامت و مدرسان به عهده ما است و باید آماده شوند برای آزمون این کالج که مثل کنکور ایران است و بنا به سوادشان یک جای مشخصی قبول می‌‌شوند. به هر حال در همه آموزش‌ها همه موفق نمی‌شوند و در ایران هم هستند.
برای رفتن به ترکیه چقدر می‌‌گیرید؟
هزینه‌ها برای هر رشته‌ای متفاوت است، دانشگاه‌های ترکیه معمولاً هزینه‌اش از سالی ۵۰ میلیون تومان تا ۴۰۰ میلیون تومان است.
برای یک سال زندگی در ترکیه تقریباً ۵۰۰ تا ۶۰۰ میلیون تومان لازم است. ما ۷ ساختمان داشتیم که یکی ساختمان آموزش بود و سه تا از آنها برای دختر خانم‌ها و سه تا دیگر برای آقایان بود.
جذب دانشجویان به چه صورت بود؟
فضای مجازی و صفحه این کالج که سایت هم داریم. سایت اما زیر نظر هیچ ارگانی نیست و خودمان آن را درست کردیم.
چه مدت است که این کار را انجام می‌‌دهید؟
سه سال است که سال اول برای کسی کار می‌‌کردم و مشاور آنجا بودم و دو سال بعد را برای خودم کار می‌‌کردم.
مجوز داشتید؟
مجوز وزارت علوم نگرفتم، داخل ایران مجوزی نداشتیم اما درخواست مجوز وزارت علوم را داده بودیم و در این مدت بدون مجوز کار می‌‌کردم.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*