حوادث/ درخواست طلاق به خاطر نیمرو/قتل در حمام /افسر پلیس راهور قربانی مسافران جنایتکار / ادعای خانم دکتر در دادسرا : همسر یکی از بیمارانم مرا ربود/

درخواست طلاق به خاطر نیمرو

زن جوان که انگار از هوای گرم و فضای سنگین و پرتنش حاکم بر مجتمع خانواده کلافه شده بود با بی‌حوصلگی این طرف و آن طرف را نگاه می‌کرد و هر چند دقیقه نیز به داخل اتاق شعبه ۳۴ می‌رفت و از مدیر دفتر سؤال می‌کرد که آیا وقت رسیدگی‌شان شروع نشده است؟ سرانجام منشی  با خواندن شماره پرونده آنها این زوج جوان را به داخل اتاق قاضی فراخواند.
به محض ورود به شعبه همسر این زن که انگار از او بی‌حوصله‌تر بود رو به قاضی گفت: حاج آقا بیچاره شدم، بدبخت شدم. از زندگی ۲۷ ساله‌ام هیچ خیری ندیدم، فکر کردم ازدواج کنم زندگی‌ام خوب می‌شود اما اشتباه کردم این خانم حتی بلد نیست یک غذای ساده درست کند یا شاید هم بلد است و عمداً برای من درست نمی‌کند. دیگر خسته و کلافه شده‌ام ۷ماه از عروسی مان می گذرد، اما یک‌بار هم غذا درست نکرده است. از بس نیمرو خورده‌ام دیگر حالم حتی از اسم این غذا هم به هم می‌خورد.
قاضی عینک خود را از چشم برداشت و با اشاره به زن جوان گفت: دخترم حرف‌هایی که همسرت زد را قبول داری؟
وی با کمی مکث گفت: نه آقای قاضی اینها همه بهانه است. من خوب می‌دانم مشکل کجا است. همسرم با زنان دیگری ارتباط دارد و می‌خواهد با این بهانه مرا بد جلوه دهد و مجبور به طلاق کند.
قاضی گفت: یعنی شما در خانه غذا درست می‌کنی؟
– بله جناب قاضی البته شاید بعضی از غذاها را نتوانم درست کنم اما این طبیعی است. همه خانم‌ها که بلد نیستند همه غذاها را درست کنند.
شوهرش با کنایه گفت: تو فقط نیمرو بلدی درست کنی.
زن جوان با لحن تندی رو به شوهرش گفت: آره تو درست میگی اون دخترایی که باهاشون کافه میری اونا خوبن اونا خوب بلدن غذا درست کنند بدبختی و نداری و بیچارگی تو برای من است کافه و سینما رفتن برای آنها واقعاً متأسفم.
قاضی با شنیدن این حرف‌ها گفت: پسرم شغل شما چیست؟
– من یک بازاریاب هستم برای قرارهای کاری با مشتریانم به کافه می‌روم، نه برای خوشگذرانی اما همسرم فکر می‌کند من برای تفریح به آنجا می‌روم. کسی در زندگی من نیست ولی این خانم با توهماتش زندگی را برای من جهنم کرده، حسرت یک وعده غذای گرم و خوشمزه به دلم مانده است. من مرد سختگیری نیستم اما بعد از ۷ماه زندگی مشترک این انتظار زیادی از همسرم نیست.
جناب قاضی باور کنید حق با من است، او اصلاً توجهی به زندگی مشترک ما ندارد یا مدام خانه مادرش است یا با دوستانش بیرون است من هم که از سر کار می‌آیم نه چای آماده است نه غذایی درست کرده و نه محبتی از سمت او می‌بینم.
من همش غذا را بیرون می‌خورم یا در شرکت یا خانه خواهر و برادرم هستم. خانواده‌ام دیگر متوجه شده‌اند و مدام می‌گویند مگر زنت بلد نیست غذا درست کند واقعاً خسته شده ام بهتر است طلاق بگیریم.
زن جوان که بغض گلویش را گرفته بود کمی آب خورد و گفت: این تو هستی که اصلاً توجهی به من نداری، خسته شد‌ه‌ام دیگر نمی‌توانم به این زندگی ادامه دهم اما تا آخرین ریال مهریه‌ام را از تو می‌گیرم. باید تمام ۶۰۰ تا سکه مهریه‌ام را بدهی.
قاضی پرونده که می‌خواست جدال لفظی این زوج را کنترل کند بین حرف آنها پرید و گفت: به این زودی حکم طلاق را صادر نمی‌کنم باید یک ماه به کلاس‌های مشاوره بروید اگر مشکلتان حل نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم. فعلاً بیایید این صورت‌جلسه را امضا کنید نوبت رسیدگی بعدی است.

امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده
نبود شناخت کافی، مسئولیت‌پذیری، بی‌توجهی به زندگی مشترک و تفکیک قائل نشدن بین زندگی متأهلی و مجردی، این روزها باعث شده زوج‌های جوان زیادی مثل این دو زن و شوهر جوان در کوتاه‌ترین زمان ممکن دچار مشکلات زیادی شوند و طلاق را برای خود راه‌حل مناسبی بدانند.
زوج‌های جوان باید بدانند در زناشویی همه زوج ها مشکلات وجود دارد و آنها باید با تفکر، گفت‌و‌گو و از خودگذشتگی راه‌حلی برای مسائل خود پیدا کنند نه اینکه با بحث، توهین و قضاوت‌های بیجا مشکلات را پیچیده‌تر نمایند.
غذا درست کردن آنقدر موضوع بزرگی نیست که زن و شوهر بخواهند به خاطر آن درخواست طلاق بدهند. زوج‌های جوان اگر می‌خواهند زندگی خوبی داشته باشند باید از این مسائل حاشیه‌ای فاصله بگیرند و واقعیت زندگی مشترک را ببینند و ماهیت آن را به‌درستی درک کنند و با عشق و صداقت زندگی خود را بسازند.

افسر پلیس راهور قربانی مسافران جنایتکار

افسر پلیس راهور که در مسیر بازگشت به خانه سه مرد جوان را به‌عنوان مسافر سوار خودرو کرده بود با شلیک گلوله آنها به قتل رسید اما مردان جنایتکار پس از واژگونی خودروی مسروقه دستگیر شدند.
سردار احمد طاهری، فرمانده انتظامی سیستان و بلوچستان در تشریح این حادثه اظهار داشت: ساعت ۲۲:۱۴ پانزدهم تیرماه خبر قتل یکی از مأموران جان برکف پلیس راهور استان توسط چند سارق مسلح در «بلوار معلم» زاهدان اعلام شد و بلافاصله تیمی از کارآگاهان پلیس آگاهی استان در صحنه حاضر شدند.
در تحقیقات اولیه کارآگاهان پلیس مشخص شد این افسر پلیس با خودروی شخصی خود در مسیر برگشت به منزلش بوده که با نیتی انسان دوستانه سه جوان را که کنار خیابان منتظر خودرو بودند برای رساندن به مقصدشان سوار می‌کند. اما بین راه مردان مسلح با تهدید کلت کمری قصد سرقت خودروی این مأمور را داشتند که با مقاومت وی رو به رو شده و با شلیک دو گلوله او را به قتل رساندند سپس جسد وی را کنار خیابان رها و خودرویش را سرقت کردند .
لحظاتی پس از این سرقت متهمان با خودروی مسروقه در مسیر یکی از روستا‌های اطراف زاهدان در حرکت بودند که خودرو واژگون شد و متهمان پای پیاده از صحنه متواری شدند.
سردار طاهری بیان کرد: بلافاصله تیمی متشکل از کارآگاهان زبده پلیس آگاهی استان مأمور شناسایی و دستگیری سریع قاتلان شدند و در نهایت هر سه عامل این جنایت که ۲۱، ۲۲ و ۲۵ ساله بودند شناسایی و در عملیاتی ضربتی و غافلگیرانه داخل مخفیگاه شان در یکی از محلات حاشیه شهرستان زاهدان دستگیر شدند. متهمان ضمن اقرار به جنایت ارتکابی در تحقیقات تکمیلی پلیس تاکنون به پنج فقره سرقت مسلحانه خودرو، تلفن همراه و اموال شهروندان در سطح معابر عمومی شهرستان زاهدان اقرار کرده‌اند.
سردار سید کمال هادیانفر؛ رئیس پلیس راهور فراجا با بیان اینکه شهید ستوان یکم محمد مرتضوی در زمان فراغت خود برای کمک به مخارج زندگی اقدام به مسافرکشی می‌کرده است، گفت: ۳ مرد جوان به‌ عنوان مسافر، سوار بر خودروی شهید مرتضوی شدند و در ادامه مسیر با انگیزه سرقت با سلاح جنگی این مأمور پلیس را از ناحیه کتف هدف شلیک گلوله قرار دادند!
متهمان پس از تصاحب خودرو، یک گلوله دیگر به سمت شهید مرتضوی شلیک کردند و وی را به روی آسفالت خیابان انداختند و در ادامه با خودرو متواری شدند.
وی با بیان اینکه متهمان هنگام فرار با خودروی مورد‌نظر دچار حادثه شدند، گفت: مأموران پلیس پس از دریافت این اطلاعات مهم، هویت عاملان جنایت را شناسایی و در یک عملیات منسجم متهمان را در یک روستا دستگیر کردند. همچنین خودرو شهید نیز کشف شده است‌ و تحقیقات از متهمان درخصوص این پرونده توسط کارآگاهان پلیس آگاهی ادامه دارد.

قتل در حمام

  کارشناسان پزشکی قانونی راز قتل زن جوان در حمام خانه‌اش را فاش کردند.
به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چند روز قبل، مرد جوانی در تماس با پلیس از مرگ همسرش در حمام خبر داد و گفت: نیم ساعتی از رفتن همسرم به حمام گذشته بود که دختر کوچک‌مان شروع به گریه و بی‌قراری کرد، همسرم را صدا کردم که زودتر بیرون بیاید اما جوابی نداد نگران شدم و وقتی در حمام را باز کردم با جسد همسرم رو به رو شدم.باتوجه به مرگ مشکوک زن ۲۲ ساله، مأموران کلانتری ۱۶۱ ابوذر موضوع را به بازپرس محمد تقی شعبانی اعلام کردند. در تحقیقات اولیه، بازپرس جنایی دستور انتقال جسد به پزشکی قانونی برای معاینه جسد را صادر کرد.
قتل زن جوان
متخصصان پزشکی قانونی پس از انجام کالبدشکافی و آزمایشات، اعلام کردند روی گردن جسد، آثار کبودی و خون مردگی‌های پراکنده زیر پوست مشاهده شده است که وجود خون مردگی و کبودی حکایت از قتل بر اثر خفگی داشت.با اعلام نظریه پزشکی قانونی درخصوص قتل، حدود ۲۴ ساعت پس از انتقال جسد به پزشکی قانونی، بازپرس شعبه دهم دادسرای جنایی و کارآگاهان اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت راهی خانه زن جوان شدند.در بررسی‌ها، تیم جنایی به همسر مقتول مشکوک شده اما مرد جوان مدعی شد: چند سال قبل ازدواج کردیم و حاصل این ازدواج دختری یک‌ساله است. با همسرم مشکلی نداشتم و رابطه خوبی باهم داشتیم. روزی که این اتفاق افتاد مادرم، خواهرم و دامادمان نیز خانه بودند.بدین ترتیب بازپرس جنایی دستور بازداشت مرد جوان و تحقیقات از افرادی که مرد جوان مدعی بود در زمان حادثه در محل حضور داشتند را صادر کرد.

ادعای خانم دکتر در دادسرا :

همسر یکی از بیمارانم مرا ربود

زن جوانی که به رفتار همسرش مشکوک شده بود، داخل خودروی او ردیاب و ضبط صوت جاساز کرد اما اکنون با اتهام آدم‌ربایی رو‌به‌رو شده است.
به گزارش  «ایران»، چند روز قبل زن جوانی به پلیس مراجعه کرد و از ربوده شدنش توسط همسر یکی از بیمارانش خبر داد و گفت: من پزشک هستم و به درخواست بیماران برای انجام تست کرونا و ارائه خدمات پزشکی به خانه‌هایشان می‌‌روم. مدتی قبل برای کارهای درمانی و انجام تست کرونا به خانه مرد جوانی به نام بهروز رفتم و این رفت‌وآمدها باعث آشنایی ما شد.
یک روز که سوار خودرو‌ام بودم، ناگهان یک خودرو با چند سرنشین راهم را سد کرد و زن جوانی از آن بیرون آمد و با تهدید مرا سوار خودرواش کرد. آنها ۲۰دقیقه مرا ربودند و زن جوان مرا تهدید کرد که دست از سر شوهرش بردارم. او می‌‌گفت بهروز همسرش است و من زندگی‌اش را از هم پاشیده‌ام. من از زن جوان و سرنشینان خودرو شکایت دارم.
با اظهارات خانم دکتر، بازپرس حمیدرضا رستمی دستور تحقیقات را صادر کرد و زن جوانی که خانم دکتر مدعی بود او را ربوده است، بازداشت شد و در تحقیقات گفت: اصلاً آدم‌ربایی در کار نبوده و این اتهام را قبول ندارم. مدتی بود به رفتارهای شوهرم شک کرده بودم به همین دلیل ردیابی که قابلیت ضبط صدا را دارد داخل خودروی شوهرم جاساز کردم.  بعد از چند روز با بررسی محل‌های تردد شوهرم و شنیدن فایل‌های صوتی متوجه شدم او با خانم دکتری رابطه پنهانی برقرار کرده است.  روز حادثه به همراه مادرشوهرم که عمه‌ام است و یکی از اقوام به سراغ خانم دکتر رفتم و از او خواستم دست از سر شوهرم بردارد، حتی فرزند دو ساله‌ام نیز داخل خودرو بود، چطور می‌‌توانم با وجود یک بچه آدم‌ربایی کنم؟
بازپرس شعبه یازدهم دادسرای امور جنایی تهران دستور تحقیق در این پرونده را صادر کرد.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*