پیدا شدن نوزاد پسر با بندناف در کیسه زباله/ نوزاد زنده است
فرد زباله گردی در محله نازی آباد پلاستیک مشکی رنگی را پیدا کرده است که پس از باز کردن آن متوجه نوزاد پسری با بند ناف میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، روز گذشته حوالی ساعت ۱۸ فرد زباله گرد در محله نازی آباد پلاستیک مشکی رنگ را پیدا کرده است که پس از باز کردن آن متوجه وجود نوزاد پسر با بند ناف میشود.
بر اساس این خبر، دو شهروند خانم سریعاً نوزاد را به بیمارستان امیرالمومنین انتقال میدهند و بر اساس اعلام مسئولان هم اکنون این نوزاد زنده است.
خودسوزی در اداره دخانیات گلستان
یکی از کارکنان شرکت دخانیات استان گلستان با ریختن بنزین روی خودش اقدام به خودسوزی کرد.
به گزارش ایسنا، محمدجواد مقسمی، رئیس اورژانس پیش بیمارستانی و مدیریت حوادث و فوریتهای پزشکی گلستان در این باره گفت: ساعت ۹ و ۲۳ دقیقه صبح یکشنبه خبر خودسوزی مردی در یکی از ادارات دخانیات استان گلستان به ما اعلام شد که بلافاصله همکاران ما به محل مورد نظر اعزام شدند.
نخستین بررسیها نشان میداد یک مرد ۵۰ ساله به نام حمید با استفاده از بنزین اقدام به خودسوزی کرده و درصد سوختگی این فرد ۶۰ درصد از نوع عمیق بوده است. بلافاصله وی به بیمارستان منتقل شد و حال عمومی وی خوب بود و هوشیاری کامل داشت و تحت درمان قرار دارد.
یوسف مهقانی، مدیر روابط عمومی شرکت دخانیات گلستان ضمن تأیید خودسوزی یکی از کارکنان شرکت دخانیات درخصوص آخرین جزئیات این حادثه به ایسنا گفت: این فرد به موضوع انتقال خویش معترض بوده است .مدیر براساس صلاحدید خود این نیرو را به کارخانه دخانیات قرق منتقل کرد. انتقال و جابه جایی نیروها در بخشهای مختلف امری طبیعی است اما ایشان حاضر به پذیرش این مسأله نشد.
وی با بیان اینکه علت این حادثه اخراج یا عدم پرداخت حقوق نبوده است، تأکید کرد: ایشان از نیروهای اصلی ما بوده و سالها است که در ستاد مجتمع دخانیات گرگان مشغول کار هستند و انسان خوش اخلاقی بودند اما در چه شرایط روحی و روانی قرار داشتند که دست به چنین اقدامی زدند مشخص نیست.
یکی از همکاران حمید به ایلنا گفت: وی راننده خاور بود و به خاطر یک حادثه تصادف چند روز در بیمارستان بستری شد اما وقتی دیروز به محل کار خود آمد، متوجه شد بابت حادثه تصادف به کمیته انضباطی معرفی شده است. این موضوع باعث ناراحتی وی و اقدام به خودسوزی شد.
توله یوز را بدون دستکش لمس کردم، چون دستکش استریل نداشتم! / تیمارگر در شیردهی اشتباه کرد، اما موجب مرگ نشد
مگر دستکش استریل در سایت تکثیر یوز وجود نداشت که دامپزشک مجبور به لمس یوز با دست شده؟ پاسخ اکرامی به این سوال به شدت تامل برانگیز است، چون به تاکید وی، در مجموعهای که قرار است یوز ایرانی تکثیر و ذخیره ژنتیکی آن تا حدی حفظ شده و به نجات این گونه منحصر به فرد از انقراض منجر شود، تنها دستکشهای لاتکس معمولی موجود بوده و دستکش استریل وجود نداشته است!
به فاصله چند روز از انتشار خبر مرگ دومین توله یوز ایرانی متولد شده در توران، هنوز بر ابعاد فاجعه بار این ماجرا افزوده و نکاتی منتشر میشود که جای تاسف بسیار دارد!
مالک و پیمانکار متروپل آبادان کشته شد
دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان از فوت مالک و پیمانکار اصلی ساختمان متروپل در محل حادثه خبر داد.
به گزارش میزان، صادق جعفری چگنی دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان خوزستان در مورد جزییات ریزش ساختمان ۱۰ طبقه اداری -تجاری متروپل آبادان اظهار کرد: بازداشت شدگان این حادثه ۱۰ نفر شامل شهردار فعلی آبادان و دو شهردار سابق و نیز تعدادی از کارکنان شهرداری و ناظران این پروژه هستند و در جهت برخورد با سایر متخلفان، دستور بازداشت تعداد دیگری نیز صادر شده است.
وی افزود: مالک و پیمانکار اصلی ساختمان که از متهمان بوده و دستور بازداشت وی نیز صادر شده بود در جریان ریزش ساختمان در محل حضور داشت و جان خود را از دست داد.
دادستان عمومی و انقلاب مرکز خوزستان گفت: همه اجساد جهت تعیین هویت به پزشکی قانونی منتقل شدهاند.
جعفری چگنی تصریح کرد: با دستور دادستان کل کشور مبنی بر نظارت مستقیم بر موضوع، بلافاصله در محل حاضر و اکنون به همراه دادستان شهرستان آبادان در محل حاضر هستیم.
وی افزود: عملیات آواربرداری از ساختمان ادامه دارد و امنیت عمومی جهت حفاظت از اموال مردم در محل و فروشگاههای اطراف تامین شده است.
قاتل شدن پسر جوان در آستانه عروسی
متهم گفت: وقتی مقتول روی زمین افتاد، ترسیدم و فرار کردم. شبانه وسایلم را جمع کردم و به زادگاه پدریام در یکی از شهرهای استان گلستان رفتم و با اجاره کردن یک کلبه در وسط جنگل در آنجا مخفی شدم تا اینکه پلیس مرا دستگیر کرد.
به گزارش همشهری، پسر جوان فقط ۲۰ روز مانده به جشن عروسیاش مرتکب جنایت شد و به جنگل گریخت.
شامگاه ششم اردیبهشت امسال به قاضی ساسان غلامی بازپرس جنایی تهران خبر رسید که پسری جوان در جریان یک درگیری به قتل رسیده است. محل حادثه جنوب تهران بود و تحقیقات نشان میداد که درگیری میان ۳جوان مقابل سوپرمارکتی رخ داده است.
آنطور که شاهدان میگفتند قاتل بههمراه یکی از دوستانش بود و مقتول نیز در حال گذر از آن منطقه بود که با قاتل چشم در چشم شد و پس از آن درگیری میان آنها آغاز شد. قاتل که جوانی ۲۷ساله بود با چاقو به سمت مقتول هجوم برد و ضرباتی به او زد و همراه دوستش پا به فرار گذاشت. پسر مجروح نیز به بیمارستان منتقل شد، اما جانش را از دست داد.
با این اطلاعات قاتل و دوستش تحت تعقیب قرار گرفتند تا اینکه دوست وی دستگیر شد. او گفت: روز حادثه دوستم مهران (متهم به قتل) بهدنبال من آمد تا با هم در محل چرخی بزنیم. در حال قدم زدن بودیم که مقابل سوپرمارکت محل با مقتول مواجه شدیم. مقتول از بچههای محل بود و تا جایی که میدانم او و مهران از مدتها قبل برای یکدیگر کری میخواندند. اختلاف آنها خیلی جدی نبود، اما وقتی برای خرید سیگار به داخل مغازه سوپرمارکت رفتم، ظاهرا آنها درگیر شده بودند. وقتی بیرون آمدم و دیدیم مقتول غرق در خون روی زمین افتاده از ترس به همراه مهران فرار کردم.
تیمی از مأموران اداره دهم پلیس آگاهی تهران تحقیقات خود را برای بازداشت قاتل فراری که پس از جنایت از محل سکونت خود متواری شده بود ادامه دادند تا اینکه متوجه شدند او به یکی از شهرهای استان گلستان فرار کرده و در کلبهای در جنگل مخفی شده است.
با این سرنخ مأموران راهی استان گلستان شدند و قاتل را در مخفیگاهش دستگیر کردند. او پس از انتقال به دادسرای جنایی تهران و اعتراف به قتل با قرار قانونی بازداشت شد و گفت: اختلاف من و مقتول خیلی جدی نبود؛ در حد یک کریخوانی. اما روز حادثه دعوای ما بهخاطر تنهزدن شروع شد. آن روز به همراه دوستم قصد رفتن به بنگاه املاک را داشتم. ۲۰روز مانده بود به جشن عروسی من و دختر موردعلاقهام و میخواستم یک خانه کوچک اجاره کنم. همان موقع مقتول را دیدم و با هم چشم در چشم شدیم. توجهی نکردم و دوستم به مغازه رفت تا سیگار بخرد.
وی ادامه داد: من هم میخواستم به داخل بنگاهی که کنار سوپرمارکت قرار داشت بروم که شانههایم با شانههای مقتول برخورد کرد و وقتی هردو به هم اعتراض کردیم دعوا شروع شد. ما به خاطر تنه زدن درگیر شدیم و اصلا نمیدانم چه شد که چاقو به او برخورد کرد. راستش چاقو همراه او بود که ابتدا با چاقو شیشه ساعتم را شکست و من درحالیکه میخواستم چاقو را از دستش بگیرم نمیدانم چه شد که به او برخورد کرد و به قیمت جانش تمام شد.
متهم گفت: وقتی مقتول روی زمین افتاد، ترسیدم و فرار کردم. شبانه وسایلم را جمع کردم و به زادگاه پدریام در یکی از شهرهای استان گلستان رفتم و با اجاره کردن یک کلبه در وسط جنگل در آنجا مخفی شدم تا اینکه پلیس مرا دستگیر کرد. پس از اعترافات قاتل، برای او قرار بازداشت صادر شد و تحقیقات در این پرونده ادامه دارد.
سقوط یک فروند جت آموزشی در منطقه انارک اصفهان
-صبح امروز یک فروند جت آموزشی F7 هنگام پرواز آموزشی در منطقه انارک اصفهان سقوط کرد.
به گزارش شفقنا؛ در این حادثه که صبح امروز رخ داد دو خلبان این هواپیما جان باختند.این هواپیما متعلق به ارتش است و از پایگاه هشتم شکاری اصفهان برای اجرای عملیات آموزشی در منطقه انارک اصفهان به پرواز درآمده بود که هنگام عملیات دچار نقص فنی شده و سقوط کرد.