خودکشی بعد از شلیک به خانم دکتر
به گزارش «ایران»، ساعت ۱۵:۳۵ پنجشنبه ۱۲ خرداد، مأموران کلانتری ۱۲۵ یوسفآباد در تماس با بازپرس میثم حسینپور از کشف جسد یک زن و مرد در یک کلینیک زیبایی خبر دادند.
بهدنبال این گزارش، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم راهی محل حادثه که طبقه دوم یک کلینیک حوالی میدان ونک بود، شدند. با ورود به مطب پوست و زیبایی جسد خونین زنی ۴۵ ساله، روی زمین افتاده بود و چند قدم آن طرفتر، جسد مرد جوانی قرار داشت. معاینات اولیه متخصصان پزشکی قانونی نشان میداد که ابتدا زن جوان که پزشک متخصص زیبایی بود، با شلیک سه گلوله به قتل رسیده و لحظاتی بعد، عامل جنایت که جسدش در چند قدمی جسد خانم دکتر قرار داشت، با شلیک گلوله به سرش خودکشی کرده است.
در تحقیقات میدانی مشخص شد مقتول چند سال قبل به خاطر اختلاف خانوادگی از همسر اولش جدا شده و دو فرزند داشته است اما حدود یک سال قبل در میهمانی با قاتل آشنا شده و بعد از مدتی این آشنایی به ازدواج موقت ختم شده بود.
عامل جنایت به نام حمید، به خانم دکتر گفته بود که مردی ثروتمند است و شغل ودرآمد مناسبی دارد. اما در ادامه خانم دکتر پی میبرد که حمید به او دروغ گفته و نه تنها تحصیلکرده و پولدار نیست بلکه در یک صافکاری کارگر بوده و بعد از آن نیز بیکار شده و مدتی قبل از شهرستان به تهران آمده است. زمانی که خانم دکتر متوجه شد که تمام حرفهای حمید دروغ بوده و او را فریب داده است ارتباطش را با او قطع کرد اما از همان زمان تهدیدها و مزاحمتهای مرد جوان شروع شد. طبق اظهارات دوستان و آشنایان، حمید چند بار نیز با قمه به مقابل مطب خانم دکتر رفته اما با حضور پلیس از محل متواری شده بود. حتی یکبار هم تهدید کرده بود که ابتدا تو را میکشم و بعد خودم را میکشم.
تا اینکه روز حادثه پس از تهیه سلاح، به مطب خانم دکتر رفت و وقتی خانم دکتر با منشیاش در مطب تنها بود مرد جوان وارد شده و اسلحه را از جیبش بیرون آورده و سه گلوله به خانم دکتر شلیک کرد و سپس با شلیک به سرش به زندگی خودش نیز پایان داد.
اتهام قتل در پرونده سارقان مسلح
به گزارش ایران، روز سهشنبه گذشته، دو سارق مسلح نقابدار که صورتهایشان را پوشانده بودند از موتورسیکلتی پیاده شدند. یکی از آنها وارد طلافروشی در خانیآباد نو شد و با پتک به شیشه طلافروشی کوبید و دیگری در حالی که اسلحه کلاشنیکفی بهدست داشت، به انتظار همدستش ایستاد.
لحظاتی بعد و پس از سرقت ۶ کیلو طلا، سارق از طلافروشی بیرون آمد و سوار موتور همدستش شد تا فرار کند اما رهگذران و کسبه که متوجه سرقت از طلافروشی شده بودند سعی کردند راه را بر سارقان ببندند. مرد مسلح که خود را در محاصره مردم می دید شروع به شلیک کرد که منجر به زخمی شدن سه نفر از حاضران شد. با این حال مردم توانستند سارقان را دستگیر کنند و تحویل پلیس دهند.
دو متهم جوان اعتراف کردند که سوابق متعدد کیفری در پرونده خود داشته و اسفند سال گذشته نیز یک طلا فروشی در پرند را به همین شیوه و شگرد مورد سرقت قرار داده و ۳ کیلو طلا سرقت کردهاند. در حالی که تحقیقات از سارقان طلافروشیها ادامه داشت، ساعت ۶ صبح شنبه ۱۳ خرداد، یکی از مصدومان حادثه به نام بهزاد صحرایی در بیمارستان فوت کرد. با قتل مرد جوان پرونده این سرقت مسلحانه برای تحقیقات به اداره دهم پلیس آگاهی پایتخت ارجاع خواهد شد. برادر مقتول به خبرنگار «ایران» گفت: برادرم بهزاد ۴۷ سال داشت او ۲ دختر و یک پسر دارد که دختر بزرگش ۱۰ ساله است و پسرش ۷ ساله و دختر کوچکش ۱ سال دارد. او با موتور کار می کرد و عصر روز حادثه برای تعمیر تلفن همراهش به مغازه موبایل فروشی مقابل طلافروشی رفته بود که سارقان وارد طلافروشی شدند، برادرم و صاحب مغازه موبایل فروشی با دیدن سارقان از مغازه بیرون آمده بودند اما در این میان، سارقان به سمت صاحب موبایل فروشی تیراندازی کردند که هر دو پای او مجروح شد. برادرم سعی کرد که از پشت به آنها نزدیک شود تا سارقان را غافلگیر کند اما سارقان به پایش تیر شلیک کردند. با این حال باز هم برادرم مقاومت کرد و خودش را به روی موتورسیکلت سارقان انداخت. این کار باعث شد که سارقان تعادلشان را از دست داده و با زمین برخورد کنند با این حال به سمت برادرم تیر دوم را شلیک کردند که گلوله به کتف برادرم اصابت کرد و او را به بیمارستان منتقل کردند حدود ساعت ۱۰ و نیم شب بود که من خودم را به بیمارستان رساندم. برادرم به قدری درد داشت که نمی توانست صحبت کند. اما صاحب مغازه موبایل فروشی گفت که اگر برادرم نبود سارقان به سمت پسر جوان او شلیک می کردند و معلوم نبود چه بلایی سرش بیاید. برادرم ۳ روز در آیسییو بستری بود و تحت عمل جراحی قرار گرفت اما متأسفانه فوت کرد.
آدم کشی «جراح» در دوئل عشقی پارک نشینها
دوستی خیابانی یک دختر ۱۶ ساله با چند جوان پارک نشین، آتش نزاع خونینی را شعله ور کرد که یک نفر به دست «جراح» کشته شد و یک نفر هم در بیمارستان تحت درمان قرار گرفت.
این درحالی بود که دختر نوجوان مدام تماسهای طرف مقابلش را بی پاسخ میگذاشت. دو نوجوان پارک نشین که از این ماجرا به شدت برافروخته بودند و خشم و عصبانیت وجودشان را فرا گرفته بود، در یک لحظه گوشی «پارمیدا» را گرفتند و به جوانی که در آن سوی خط بود به شدت تاختند. بحث و جدل به فحاشی و کلمات توهین آمیز کشید تا جایی که کری خوانیها ریشه دواند و این شاخ و شانه کشیدنها به قرار خیابانی برای نزاع انجامید.
در حالی که بعد از این کل کلهای تلفنی، دختر ۱۶ ساله پارک مروارید را ترک کرده بود ناگهان سرنشینان یک دستگاه سمند به خیابان فرهنگ ۲۱ آمدند و با رفتارهایی «مست گونه» فحاشی را آغاز کردند. «رامین» یکی از دو جوان مذکور به سمت آنها رفت، ولی هدف ضربه چاقو قرار گرفت و دست چپش به شدت زخمی شد.
«جراح»
در همین حال عرفان نوجوان دیگر هم به یاری دوستش رفت و با جوانان غریبه درگیر شد که او نیز هدف ضربات چاقو قرار گرفت و خون آلود بر زمین افتاد؛ بنابراین گزارش، دقایقی بعد دو مجروح این حادثه به بیمارستان فارابی مشهد انتقال یافتند، اما «عرفان» نوجوان ۱۷ ساله بر اثر ضربات مهلک چاقو جان خود را از دست داد و دست «رامین» نیز مورد مداوا قرار گرفت.
با گزارش این ماجرای تکان دهنده به قاضی ویژه قتل عمد، طولی نکشید که قاضی دکتر صادق صفری شبانه عازم بیمارستان شد و بدین ترتیب تحقیقات قضایی برای شناسایی عامل یا عاملان این نزاع مرگبار ادامه یافت.
دقایقی بعد با صدور دستورات محرمانهای از سوی مقام قضایی، نیروهای انتظامی دختر ۱۶ ساله را با ترفندهای پلیسی به کلانتری فراخواندند. او با بیان این که هنگام درگیری در محل حضور نداشته است، به قاضی شعبه ۲۰۸ ویژه جنایی مشهد گفت: من در پارک مروارید در کنار دو تن از دوستانم بودم که «آرمین»، دوست دیگرم مدام زنگ میزد. آنها از تماسهای «آرمین» ناراحت شدند و گوشی مرا گرفتند که کارشان به درگیری کشید و قرار دعوا گذاشتند!
در پی اظهارات این دختر نوجوان، دستور بازداشت «آرمین» و همدست او در حالی از سوی قاضی صفری صادر شد که سه جوان پارک نشین دیگر نیز به ماجرای دوئل عشقی اشاره کردند و مشخص شد که فردی معروف به «جراح» در این درگیری نقش مهمی داشته است.
هنوز تلاشهای کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی برای دستگیری عوامل مرتبط با این پرونده جنایی ادامه داشت که «محمد – الف» معروف به «جراح» خود را به کلانتری شهید هاشمی نژاد مشهد معرفی کرد و در حالی که باز هم سعی داشت با رفتارهایش خود را «مست» نشان دهد به وارد آوردن ضربات چاقو به نوجوانی در پارک مروارید اعتراف کرد.
این جوان ۲۷ ساله نیز بلافاصله به مقر انتظامی انتقال یافت و در حضور مقام قضایی جزئیات این چاقوکشی مرگبار را در حالی شرح داد که آثار خودزنی عمیق و خالکوبیهای زیادی بر اندامش نمایان بود.
بررسیهای بیشتر درباره این جنایت وحشتناک که به خاطر دوئل عشقی در پی دوستیهای خیابانی رخ داد، همچنان ادامه دارد.