۲۹ فروردین چرا و چگونه روز ارتش شد؟
عفو «گناهان صغیره» ارتشیان دورۀ شاه
امام خمینی در حالی که هنوز قانون اساسی جدید تدوین نشده بود تا مشخص شود فرماندهی کل قوا با کدام مقام است، روز سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۵۸ با صدور اطلاعیهای بر بخشودگی «گناهان صغیره» ارتشیها تأکید کردند و با اعلام روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ به عنوان روز ارتش بر نمایش عمومی سازوبرگ نظامی و اعلام پیوند با مردم تأکید کردند.
به گزارش ایسنا، در یادداشتی در عصر ایران نوشته مهرداد خدیر آمده است: «امروز ۲۹ فروردین به عنوان روز ارتش جمهوری اسلامی ایران شناخته میشود و پس از دو سال (۱۳۹۹ و ۱۴۰۰) که به خاطر شیوع ویروس کووید-۱۹ مراسم رژه برگزار نشد، شاهد آیینهای ویژه هم بودیم.
نامگذاری روزها مناسبتی دارد و طبعا دربارۀ روز ارتش این پرسش شاید شکل بگیرد که مناسبت آن چیست؟
تصاویر تیمسار قرنی، اولین رییس ستاد ارتش بعد از انقلاب، که قربانی ترور گروه فرقان شد و سپهبد صیاد شیرازی، فرماندۀ شهید نیروی زمینی در دوران جنگ، این تصور را ایجاد کرده که به این دو مناسبت است. حال آن که این گونه نیست و ماجرا را باید تاریخی دید و روایت کرد.
با پیروزی انقلاب اسلامی در ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ وضعیت ارتش به عنوان یکی از مهمترین ارکان حکومت شاهنشاهی در هالهای از ابهام قرار گرفت. نخستین گروه اعدامیها در ۲۶ بهمن ۱۳۵۷ نیز چهار ژنرال ارتش بودند: ارتشبد نعمتالله نصیری (سومین رییس ساواک)، سپهبد رحیمی (فرماندار نظامی تهران)، سرلشگر خسروداد (فرمانده هوانیروز) و سرلشگر ناجی (فرماندار نظامی اصفهان).
یک دیدگاه ارتش را غیر قابل اعتماد میدانست و خواستار انحلال و برچیدن آن و تأسیس یک ارتش جدید بود. این دیدگاه را مسعود رجوی رسماً در اولین میتینگ سازمان مجاهدین خلق در دانشگاه تهران یک ماه بعد از پیروزی انقلاب اعلام کرد و تیتر نخست روزنامۀ کیهان هم شد.
دیدگاه دوم به تصفیۀ ارتش و بهادادن به نیروهای میانی و در عین حال تأسیس یک نهاد جدید برای مقابله با احتمال کودتا و جلوگیری از تکرار ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ باور داشت. دولت موقت به دیدگاه دوم باور داشت و بر همین اساس سرلشگر ولی قرنی که طراح کودتایی نافرجام در حکومت پهلوی بود، به عنوان رییس ستاد ارتش انتخاب شد. پس از تیمسار ریاحی، رییس ستاد ارتش دولت ملی دکتر مصدق که در دولت بازرگان وزیر دفاع شد، دکتر مصطفی چمران در این جایگاه قرار گرفت. در آن زمان وزارت دفاع نقش صرفا پشتیبانی و تدارکاتی نداشت و وزیر جدید از پاکسازی ارتش خبر داد.
شورای انقلاب و شخص امام نیز همین نظر را داشتند. در همین زمان تحرکاتی در غرب کشور صورت پذیرفت و خصوصاً شهرستان نقده به کانون درگیری تبدیل شد. با اعزام نیرو به نقده اعتماد نیروهای انقلابی به ارتش بیش از پیش جلب شد و امام خمینی در حالی که هنوز قانون اساسی جدید تدوین نشده بود تا مشخص شود فرماندهی کل قوا با کدام مقام است، روز سهشنبه ۲۸ فروردین ۱۳۵۸ با صدور اطلاعیهای بر بخشودگی «گناهان صغیره» ارتشیها تأکید کردند و با اعلام روز چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ به عنوان روز ارتش بر نمایش عمومی سازوبرگ نظامی و اعلام پیوند با مردم تأکید کردند. این در حالی بود که سرلشگر قرنی از ریاست ستاد ارتش برکنار و سرلشگر ناصر فربد به جای او رشتۀ کار را در دست گرفته بود.
از این رو این تصور که مناسبت روز ارتش سالروز ترور و شهادت سرلشگر قرنی است، درست نیست زیرا چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ روز ارتش برگزار شد اما قرنی – که به اشتباه به صورت «قرهنی» هم نوشته میشود – روز دوشنبه سوم اردیبهشت و کمتر از یک هفتۀ بعد ترور شد؛ در حالی که دیگر رییس ارتش هم نبود. ترور سرلشگر صیاد شیرازی هم اگر چه در اواخر فروردین بود اما قریب ۲۰ سال بعد از اعلام ۲۹ فروردین به عنوان روز ارتش.
قاعدتاً ۱۹ بهمن که روز همبستگی همافرهای نیروهای هوایی با انقلاب و حضور آنان در مدرسۀ رفاه بود، برای نامگذاری به عنوان روز ارتش مناسبتر بود اما رهبری انقلاب نمیخواست تا ۱۹ بهمن صبر کند و تصمیم داشت در همان فروردین تکلیف ارتش روشن شود و پس از آن ۱۹ بهمن اختصاصا روز نیروی هوایی شد.
اعلام ۲۹ فروردین به عنوان روز ارتش و نمایش سازوبرگ نظامی حاوی و حامل سه پیام بود:
نخست این که اعدام و مجازات سران و فرماندهان ارشد ارتش شاهنشاهی به منزلۀ تسری به تمام لایهها نیست؛ خاصه این که بهصراحت در پیام مکتوب بر عفو گناهان صغیره یا خطاهای کوچک نیروهای ارتش تأکید شده بود. منظور از «گناهان صغیره» هم همکاریهای ارتشیها در حدی بود که در چارچوب امنیت کشور قابل توجیه باشد و نه همکاری با ساواک یا شهربانی در سرکوب مردم. دوم این که قرار نیست ارتش منحل شود و خواست گروههایی مانند سازمان مجاهدین خلق رسماً رد شد.
پیام سوم هم این بود که دشمنان خارجی و گروههای داخلی گمان نبرند ارتش ضعیف شده و سازوبرگی در اختیار ندارد و به خیال حمله بیفتند. چون هر گاه دولت مرکزی و ارتش در ایران تضعیف شده، تلاش برای جداکردن شکل گرفته و طبعا این نگرانی وجود داشت. (کما این که برخی به کودتای نوژه هم با این دید نگاه میکنند که هدف اصلی از کار انداختن ارتش برای حملۀ عراق بود و این که ارتش را از چشم انقلابیون بیندازد و اعدامها به رابطۀ ارتش با حکومت جدید آسیب وارد کند.)
۲۹ فروردین ۱۳۵۸ بر حضور ارتش در خیابانها تأکید شد و در قم از مقابل خانۀ امام خمینی گذشتند و رهبری انقلاب هم در جمع آنان حاضر شدند و عملا سان دیدند و در واقع در جایگاه فرماندۀ کل قوا ظاهر شدند و تصور خلأ قدرت و فرماندهی کل در ارتش زدوده شد.
در تهران و دیگر شهرها هم مردم استقبال گرمی به عمل آوردند و شعار خودجوش «ارتش فدای ملت» همه جا سر داده شد و گاه این گونه پاسخ میگرفت: «ملت، فدای ارتش» و انگار نه انگار این همان ارتشی است که دهها سال برای اطاعت از شخص پادشاه تربیت و تجهیز و تسلیح شده بود و سوگند وفاداری به سلطنت یاد کرده بود و با سقوط سلطنت، فرماندهان ارشد آن یکبهیک در برابر جوخۀ آتش قرار میگرفتند.
از آن زمان به بعد هر سال ۲۹ فروردین به عنوان روز ارتش گرامی داشته میشود.
شمار شهدای ارتش در جنگ هشت ساله ۴۸ هزار نفر اعلام شده است و هر چند با کشف کودتای نوژه در تابستان ۱۳۵۹ زمزمۀ انحلال ارتش دوباره شنیده شد اما اندک زمانی پس از آن و با شروع جنگ هچ تردیدی بر ضرورت وجود ارتش وجود نداشت.
هر چند که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی هم که از ابتدای پیروزی انقلاب شکل گرفته بود و تصور میشد تنها نهادی برای مقابله با خطر کودتا باشد، به سرعت تقویت شد و نقش بارزی در جنگ ایفا کرد و در گذار زمان به یکی از کلیدیترین نهادهای جمهوری اسلامی بدل شده است؛ تا جایی که در معادلات منطقهای هم نقش ایفا میکند.
مناسبت ۲۹ فروردین در واقع سالروز پیام عفو «گناهان صغیره» نیروهای ارتش شاهنشاهی و فعالیت جدید آنان با عنوان «ارتش جمهوری اسلامی ایران» است.
۴۳ سال پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ البته عملا از نیروهای سابق ارتش دیگر چندان باقی نماندهاند و بیشتر در میان بازنشستگان میتوان از نظامیان کهنهکار یافت و اکنون فرمانده کل ارتش کسی است که چند ماه بعد از اعلام ۲۹ فروردین ۱۳۵۸ به عنوان روز ارتش جذب دانشکدۀ افسری شد و با طی سلسله مراتب به فرماندهی کل رسیده و هیچ پیشینهای در رژیم گذشته ندارد.
با این حال در این واقعیت تردیدی نیست که ارتش در جمهوری اسلامی نقشی کاملا متفاوت با ارتش در حکومت سابق ایفا میکند و به جز دوران جنگ و مواقع امدادرسانی در حوادث خاص، از ارتش کمتر میشنویم و مطالبات معیشتی پرسنل آن هم چندان پژواکی ندارد و در رسانهها حضور پررنگی ندارند. در نوروز امسال البته گفتوگوی جذابی با فرمانده کل ارتش از تلویزیون و از شبکه افق پخش شد که اجرای آن را فرهاد جم (بازیگر) بر عهده داشت. فرماندهی که یک سال پس از پیروزی انقلاب از محلۀ فقیرنشینی در قم وارد ارتش شد؛ حال آن که تا سالها فرماندهان ارتش پیشینهای در حکومت گذشته داشتند و اگر نه در حد فرماندهی بالا ولی با طی دورههای آموزشی و حضور در ارکان آن.»
تهران- ایرنا- جهانی که گفته میشود در آن اقتصاد، تجارت آزاد، دیپلماسی و انواع فناوری حرف اول و آخر را میزند، در سال ۲۰۲۲ شاهد بحرانی بود که در آن سربازان تبدیل به بازیگران انکارناپذیر میدان شدند.
پس از گذشت هفت سال از تهاجم ائتلاف سعودی به یمن و شروع درگیری که در آن بسیاری از معادلات و محاسبات نظامی به هم ریخت، کیلومترها دورتر از خلیج عدن و دریای سرخ یعنی در شرق اروپا آتش جنگی دیگر شعلهور شد.
کشتهشدن نظامیان و غیرنظامیان در درگیریهای گسترده نظامی میان روسیه و اوکراین، هر چند وجه اشتراک دردناک این جدال نظامی با جنگ یمن بود اما تفاوتهایی آشکار و بزرگ را نیز به تصویر کشید.
جدا از شیوه انعکاس کاملا متفاوت فجایع انسانی، نحوه تصمیمگیریها در کرملین و کییف در آغاز و ادامه جنگ، بر خلاف تحولات یمن به نحوی بود که بسیاری از گزارهها و پیشفرضهای بینالمللی را زیر سئوال برد.
برخلاف سعودیها که از دید بسیاری از ناظران، تحرکات میدانیشان در یمن طی سالهای اخیر ارتباطی مستقیم با فشارهای بینالمللی و مقولهای مانند تحریم داشته، روسها به رهبری «ولادیمیر پوتین» به قیمت مواجهه با هزاران تحریم ریز و درشت تصمیم گرفتند جنگ را در اوکراین برای سد کردن راه نفوذ ناتو پیش ببرند.
در تاریخ معاصر جهان، قدمت سربازگیری به سالهای بعد از انقلاب سال ۱۷۸۹ فرانسه برمیگردد یعنی زمانی که این کشور در برابر هجوم دولتهای محافظهکار اروپایی مجبور شد از نیروهای مردمی برای حفاظت از مرزهای انقلابش استفاده کند
از سوی دیگر، اوکراینیها با وجود تقابل با یکی از بزرگترین نیروهای نظامی جهان و البته به پشتوانه حمایتهای تسلیحاتی کشورهای غربی تاکنون از تسلیم مقابل روسیه خودداری کردهاند.
در این میان، واقعیتی مهم به صورت آشکار مقابل جهانیان نمایان شد و در عصر ارتباطات و مبادلات چندجانبه اقتصادی میان واحدهای ملی که به عنوان بازدارندهای اساسی برابر هرگونه تنازع نظامی انگاشته میشد جنگی تمامعیار در همسایگی اروپاییها درگرفت؛ تحولی که با هدایت سیاستمداران، نظامیان و به عبارت دیگر سربازان تبدیل به بازیگران اصلی آن شدند.
در این صحنه و در کشوری چون اوکراین که زمانی رهبرانش مقدمات لغو سربازی اجباری را میچیدند، نیروهای ذخیره و سربازان سالیان گذشته برای سد کردن راه روسها فراخوانده شدند و به نوعی همه مردان اوکراینی و حتی غیراوکراینیهای ساکن در این کشور موظف شدند سلاح به دست بگیرند.
در تازهترین رخداد مربوط به فراخوانی نیروهای ذخیره پس از تحولات اوکراین نیز نهم فروردینماه اراضی اشغالی شاهد عملیاتی استشهادی بود که بیش از ۱۰ صهیونیست در منطقه «بنی براک» واقع در شرق تلآویو کشته و زخمی شدند تا رهبران رژیم صهیونیستی به سرعت دستور فراخوان نیروهای ذخیره صادر کنند.
جدای از این تحولات، در کشور ما هم در زمان بررسی لایحه بودجه سال ۱۴۰۱، در کمیسیون تلفیق مباحثی مطرح شد که نگاهها را به سمت مقوله سربازی و قوانین مربوط به آن دوخت.
با وجود تعیین تکلیف مساله معافیتها و بستهشدن پرونده خرید خدمت وظیفه عمومی، در رسانهها موضوعاتی گوناگون از پیشنهاد سربازی رفتن زنان تا افزایش چندبرابری حقوق سربازان مطرح شد تا نشان دهد مساله سربازی به هر نحو و هر از چندگاه به یکی از کانونها توجه عمومی مبدل میشود.
سربازی اجباری و شروع آن در تاریخ معاصر
نظرها درباره موضوع سربازی در ایران، برخی نگاهها را به سمت ریشههای سربازگیری میبرد. در ایران خدمت وظیفه که زمانی به آن «اجباری» گفته و در ساختاری چون «اداره نظام اجباری» اجرا میشد، به ابتدای قرن ۱۴ خورشیدی بازمیگردد و قدمتی حدود ۱۰۰ ساله دارد.
کشورهای آمریکا، روسیه، هند و چین که از نظر تجهیزات یا نیروی انسانی در جایگاههای نخست جهانی ایستادهاند، همچنان از سربازان غیرحرفهای در ساختار نظامی خود استفاده میکنند
در تاریخ معاصر جهان البته قدمت سربازگیری بیشتر است و به سالهای بعد از انقلاب سال ۱۷۸۹ فرانسه برمیگردد یعنی زمانی که این کشور در برابر هجوم دولتهای محافظهکار اروپایی موسوم به «کنسرت اروپا» مجبور شد از نیروهای مردمی برای حفاظت از مرزهای انقلابش استفاده کند.
با گذشت صدها سال از آن زمان و بروز دو جنگ جهانی، خدمت وظیفه عمومی در دولت-ملتها شکل و شمایلی متفاوت با قبل یافته است که در ادامه به آن پرداخته میشود.
سربازان وظیفه در ارتشهای بزرگ جهان
کشورهای ایالات متحده آمریکا، روسیه، هند و چین که از نظر تجهیزات یا نیروی انسانی در جایگاههای نخست جهانی ایستادهاند، همچنان از سربازان غیرحرفهای در ساختار نظامی خود استفاده میکنند.
به گزارش «گلوبال سکیوریتی» (global security)، هندیها که در جنگ جهانی دوم یکی از عظیمترین ارتشهای داوطلب جهان را در اختیار داشتند با اتکا به جمعیت فراوان خود توانستهاند این وضعیت را حفظ کنند، چنانکه در کنار ارتش یک میلیون و چهارصد هزار نفری خود نزدیک به ۲میلیون نیروی ذخیره دارند. به این ترتیب، هند دارای دومین ارتش بزرگ جهان از لحاظ تعداد نفرات است.
در شرق هند یعنی چین که در مرزهایشان اختلافات زیادی وجود دارد، اولین ارتش بزرگ جهان از لحاظ شمار نیروی انسانی (بیش از ۲.۳ میلیارد نفر) استقرار دارد. در ابتدای کار جمهوری خلق چین، خدمت وظیفه عمومی برای مردان به مدت ۲۴ ماه و برای برخی زنان اجباری بود تا اینکه در سال ۲۰۰۸ مشروط به نامنویسی تعدادِ کافی افراد داوطلب، طول دوره آن به یک سال کاهش یافت. واقعیت خدمت وظیفه در چین این است که مانند هند به دلیل شمار بالای داوطلبان، اجباری برای رفتن به سربازی وجود ندارد.
اما ارتش روسیه که بر اساس ردهبنده مراکز تحقیقاتی نظامی مانند «گلوبال فایر پاور» (Global fire power) در رده دومین نیروی نظامی قدرتمند جهان بعد از آمریکا قرار گرفته، وضعیتی متفاوت با ۲ قدرت شرقی دیگر دارد.
همه ساله بیش از ۲۵۰ هزار مرد روس بین ۱۸ تا ۲۷ سالگی به خدمت اعزام می شوند. خودداری از رفتن به خدمت سربازی، جرم محسوب می شود و ممکن است تا ۲سال زندان محکومیت به بار آورد.
به گزارش تارنمای شبکه BFBS (رسانه اختصاصی نیروهای مسلح بریتانیا که از ۱۹۴۳ فعال است) در سال ۲۰۰۷، خدمت سربازی روسها از ۲ سال به یک سال کاهش یافت. با این حال، برای بسیاری از جوانان روس جالب نیست یک سال از عمر خود را و طبق برخی گزارشات، چند سال را در نیروهای مسلح بگذرانند و نیمی از مشمولان سعی میکنند از راههای مختلف از خدمت خارج شوند. از سوی دیگر برخی فرماندهان ارتش روسیه هم ورود اجباری جوانانی با مشکلات اعتیاد و سابقه جرایم مختلف به نیروهای مسلح را آفتی برای ارتش میدانند که باید فکری به حال آن کرد.
چند دهه بعد از انگلیس که در دهه ۶۰ میلادی خدمت وظیفه عمومی را لغو کرد، دو قدرت دیگر اروپایی یعنی آلمان و فرانسه به سمت ارتش کاملا حرفهای حرکت کردند
هر چند ارتش روسیه به پرسنل سربازان وظیفه وابسته است اما در طول ۲۰ سال گذشته، تلاشهای گستردهای برای پایان دادن به وابستگی به خدمت اجباری انجام شده است.
در آمریکا که خود را قدرت اول نظامی جهان معرفی میکند، از سال ۱۹۴۰ همه مردان سالم ۱۸ تا ۲۵ ساله موظف به ثبتنام برای نظام وظیفه عمومی شدهاند، به این معنی که در صورت لزوم به خدمت سربازی فراخوانده میشوند. با این حال، ایالات متحده از سال ۱۹۷۳ اجباری برای سربازگیری نداشته و ورود به نیروهای مسلح به صورت داوطلبانه انجام میشود.
اروپاییها چطور به سربازی میروند؟
انگلیس یکی از اولین قدرتهای نظامی اروپا بود که خدمت نظام وظیفه اجباری را در سال ۱۹۶۰ لغو کرد و آخرین سرباز وظیفه انگلیسی در سال ۱۹۶۳ خدمت خود را پایان داد.
دو قدرت دیگر اروپایی یعنی آلمان و فرانسه نیز پس از چند دهه تاخیر به سمت ارتش کاملا حرفهای حرکت کردند. در ادامه، کشوری مانند ایتالیا نیز از سال ۲۰۰۴، قانون خدمت وظیفه عمومی را تعلیق کرد تا زنان و مردان ایتالیایی تنها به صورت داوطلبانه وارد نیروهای مسلح شوند.
نکته قابل تامل اینکه در کشورهای شمال اروپا وضعیتی متفاوت درباره خدمت نظام وظیفه عمومی وجود دارد. در گزارشی که BFBS درباره اوضاع خدمت وظیفه عمومی در کشورهای اروپایی منتشر ساخته آمده است: از میان ۴۴ کشور اروپایی، در ۱۵ کشور سربازی به معنای واقعی وجود دارد.
در کشورهای اروپایی مانند دانمارک، سوئیس و اتریش، سربازی اجباری است و در همهپرسیهایی که در سالهای اخیر درباره ادامه خدمت وظیفه اجباری برگزار شده، بیش از نیمی از مردم این کشورها به آن رای مثبت دادهاندبر اساس این گزارش، کشورهای اسکاندیناوی شامل سوئد، نروژ و فنلاند به نوعی خدمت اجباری دارند. سوئد از سال ۱۹۰۱ خدمت سربازی اجباری برای مردان داشته است.
در سال ۲۰۱۰ به طور موقت قانون مربوط به آن لغو و در سال ۲۰۱۷ در جریان افزایش تهدیدات علیه امنیت ملی این کشور دوباره احیا شد. کسانی که در سوئد به خدمت سربازی میروند بین ۹ تا ۱۲ ماه خدمت میکنند.
در نروژ که نیروی مسلحش مدعی است بر اساس الگوی جنگجویان دریایی باستانی سربازگیری میکند مدت خدمت به طور معمول ۱۲ ماه است اما میتواند بین ۶ یا ۱۹ ماه متغییر باشد. سربازان وظیفه از ۱۸ سالگی به خدمت فراخوانده می شوند و تا ۴۴ سالگی آماده به خدمتند. البته در صورت بروز جنگ، سن آمادگی برای خدمت به ۵۵ سال افزایش می یابد.
در فنلاند به دلیل اینکه این کشور جزو ائتلافی نظامی نیست و خود باید از امنیتش دفاع کند هر مرد ۱۸ تا ۶۰ ساله باید خدمت نظامی داشته باشد و پس از پایان دوره آموزشی به عنوان نیروی احتیاط به حساب میآید. مشمولان در ردههای مختلف ارتش به مدت ۱۶۵ روز آموزش میبینند و ادامه آموزشها برای مهارتهای خاص ۲۵۵ روز طول می کشد.
در دیگر کشورهای اروپایی مانند دانمارک، سوئیس و اتریش هم خدمت نظام وظیفه اجباری است و در همهپرسیهایی که طی سالهای اخیر درباره ادامه خدمت وظیفه اجباری برگزار شده، بیش از نیمی از مردم این کشورها به آن رای مثبت دادهاند.
در اتریش پنجاه در صد نیروهای مسلح را سربازان وظیفه تشکیل میدهند که ۶ماه خدمت میکنند. در سوئیس که خدمت اصلی ۲۱ هفته است و در سالهای بعدی تکمیل میشود، خدمت در ارتش بخشی ازهویت ملی محسوب و خودداری از خدمات نظامی یا غیرنظامی جرم تلقی میشود که البته پروندههای مربوط به آن اندک است.
در کشوری مانند هلند هر چند سربازی اجباری اعمال نمیشود اما مانند کشورهای یادشده در شمال اروپا، برای زنان هم در راستای توسعه برابری اجتماعی امکان خدمت داوطلبانه وجود دارد.
در کنار آنچه گفته شد باید به این نکته اشاره کرد که در قانون اکثر کشورهای اروپایی امکانی موسوم به «قانونشکنی وجدانی» برای کسانی که از مسائل و خدمات نظامی گریزانند تعبیه شده که در ازای آن میتوانند در بخشهای غیرنظامی خدمت کنند.
بروز جنگ در اوکراین نشان داد بسیاری از ارتشهای جهان بینیاز از نیروهای داوطلب یا سربازان وظیفه و ذخیره نیستند
بحرانهایی که باعث بازگشت خدمت اجباری میشود
همچنان که در ابتدای گزارش اشاره شد، بروز جنگ در اوکراین نشان داد بسیاری از ارتشهای جهان بینیاز از نیروهای داوطلب یا سربازان وظیفه و ذخیره نیستند. پیش از بروز جنگ در شرق اوکراین در سال ۲۰۱۴، این کشور قصد داشت خدمت اجباری را لغو کند اما پس از افزایش تنش با روسیه، خدمت اجباری دوباره برقرار شد.
در دیگر کشور همسایه روسیه یعنی لیتوانی سربازی اجباری در سال ۲۰۰۸ لغو شد اما در سال ۲۰۱۶ پس از تنش با مسکو دوباره خدمت سربازی از سر گرفته شد. در لیتوانی مردان ۱۸ تا ۲۳ ساله به مدت ۹ ماه به خدمت فراخوانده می شوند.
ارتباط امنیت کشورها با خدمت وظیفه عمومی
با نگاهی به جغرافیای تنش و تهدیدات امنیتی میتوان دریافت که بسیاری از کشورها برای دفاع از خود روی سربازان وظیفه حساب ویژهای باز کردهاند.
در جهان بیش از ۱۰۰ کشور خدمت وظیفه عمومی به شکل اجباری ندارند و برخی دولتها هم در سالهای اخیر خدمت را به صورت داوطلبانه درآوردهاند اما به گزارش BFBS، شماری مانند صربستان و رومانی به دنبال بازگرداندن آن در آینده نزدیک هستنددر شبهجزیره کره، کشور کره جنوبی با ارتش بیش از ۵۰۰ هزار نفری قوانین بسیار سختگیرانهای در زمینه خدمت نظام وظیفه عمومی دارد و جوانان این کشور حداقل ۲ سال باید به سربازی بروند. در غیر این صورت با مجازاتهای سختی روبرو خواهند شد.
صرفنظر از ارتشهای کشورهای حاشیه جنوبی خلیج فارس که برخی وابستگی بالایی به نیروهای مزدور از سایر کشورها دارند، ترکیه، سوریه و ایران دارای قوانین دیرپای خدمت وظیفه عمومی هستند. در اراضی اشغالی هم سالانه نزدیک به ۶۰ هزار مرد و ۶۰ هزار زن وارد ارتش رژیم صهیونیستی میشوند، به طور معمول و به ترتیب ۳ و ۲ سال خدمت میکنند و تا ۴۰ سالگی سالانه برنامههای آموزش نظامی دارند.
در جهان بیش از ۱۰۰ کشور خدمت وظیفه عمومی به شکل اجباری ندارند و برخی دولتها هم در سالهای اخیر خدمت را به صورت داوطلبانه درآوردهاند اما به گزارش BFBS، شماری مانند صربستان و رومانی به دنبال بازگرداندن آن در آینده نزدیک هستند.
مراکش یکی از کشورهایی است که خدمت اجباری را به مدت ۲ سال به دلیل همهگیری کووید۱۹ متوقف کرده و قرار است در سال ۲۰۲۲ نیروهای تازهنفس جذب کند. بعضی کشورها هم مانند آرژانتین، برنامههایی برای بازگرداندن خدمت اجباری سربازی برای زمان جنگ دارند.
شماره شناسنامه ۲۱۷ متعلق به کیست؟
تاریخ تولدش در سجل هویتیاش در عصر پهلوی ۲۴ تیر ۱۳۱۸ ثبت شد اما خودش تاریخ دقیق را ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ یعنی دو سال قبل از اخراج رضا شاه پهلوی به دست انگلیسیها از ایران اعلام کرد.
به گزارش ایسنا، امروز ۲۹ فروردین ماه هشتاد و سومین سالروز تولد آیتالله سیدعلی حسینی خامنهای در سال ۱۳۱۸ است.
شماره شناسنامه سیدروحالله موسوی خمینی، بنیانگذار و اولین رهبر انقلاب اسلامی براساس اسناد سجلی کشور ۲۷۴۴ و شماره شناسنامه سیدعلی حسینی خامنهای، دومین رهبر و سکاندار انقلاب اسلامی ایران طی ۳۳ ساله گذشته، بر اساس همان اسناد سجلی ۲۱۷ شمارهگذاری شده است.
سیدعلی کیست؟
چهارشنبه ۲۹ فروردین ۱۳۱۸ از سیده خدیجه نجفآبادی میردامادی در مشهد متولد شد و پدرش سیدجواد حسینی نجفی خامنهای سه سال و نیم بعد از پسر اول، صاحب دومین فرزند پسر شد. جد اعلای خدیجه، محمد دیباج فرزند امام جعفر صادق (ع) بود.
جد اعلای سید علی، سیدمحمد حسینی تفرشینسب است که در شمار سادات افطسی است. شجره خانوادگی سیدمحمد به سلطانالعلماء احمد ملقب به سلطان سیداحمد میرسد که با پنج واسطه به امام سجاد (ع) میرسد.
پدرِ سیدعلی، خود پسرِ آیتالله سیدحسین نجفی خامنهای از فقهای سرشناس نجفاشرف بود که در کودکی همراه پدر و خانواده به شهر خامنه مهاجرت کرد و در این شهر سکونت گزید.
سیدحسین در خامنه و تبریز محل رجوع مردم بود و چند سالی در مسجد جامع تبریز، پیشنماز بود و به همین دلیل به سیدحسینِ پیشنماز معروف بود. این عالم دینی قبل از هجرت به مشهد، در سال ۱۲۹۷ از علمای طرفدار مشروطه شد و با برخی روحانیون مشروطهچی آشنا شد و این آشنایی زمینهای شد برای وصلت شیخ محمد تبریزی معروف به شیخ محمد خیابانی با سیده خیرالنساء خامنهای، دخترِ سیدحسین و عمه سیدعلی.
بازی سیدعلی در کودکی «گرگم به هوا» و محل بازیهایش، کوچههای خاکی بود. ورزش مورد علاقهاش از نوجوانی تا میانسالی «والیبال» بود و کوهگردی هم تفریح همیشگیش از دوران جوانی بوده است.
از چهار سالگی همراه برادر بزرگش سید محمد، به مکتب رفت تا نزد ملا مکتبی قرآن بیاموزد. حدود ۶-۷ سالگی به مدرسه غیردولتیِ دارالتعلیم دیانتی فرستاده شد. همزمان با تحصیل در کلاس پنجم دبستان، تحصیلات مقدماتی حوزوی را با کتاب «جامعالمقدمات» توسط معلمی طلبه، آموزش دید. با پایان دبستان، از ۱۲ سالگی به تحصیل علوم دینی پرداخت. مدرسه سلیمانخان و نواب صفوی از مدارس علوم دینی بودند که سیدعلی دروس طلبگی را در آنجا آموخت. او دوره دبیرستان را شبانه خواند.
در کل دوران مدرسه به دلیل ضعیف بودن چشمهایش، تخته سیاه و صورت معلم را به خوبی نمیدید. این وضعیت تا حدود ۱۳ سالگی ادامه داشت تا بعد از فهمیدن این نقص، پدر و مادر را در جریان گذاشت تا برایش عینک خریدند.
بخشی از مقدمات را نزد پدر و دوره سطح را در مدرسه نواب صفوی آموخت. او معالمالاصول را نزد آیتالله سیدجلیل حسینی سیستانی و شرح لمعه را نزد پدر و میرزا احمد مدرس یزدی آموزش دید. رسائل، مکاسب و کفایه را نیز نزد پدر و آیتالله حاج شیخ هاشم قزوینی آموخت و در سال ۱۳۳۴ درس خارج فقه را نزد آیتالله سید محمدهادی میلانی در حوزه علمیه مشهد آموخت.
به دلیل مانوس بودن مادر با دیوان حافظ، تبع شعر پیدا کرد و سالها بعد اشعار مختلفی سرود. علاوه بر پدر و مادر با دو شخصیت دینی و سیاسی هم عصر خود، سیدمجتبی و سیدروحالله مانوس شد.
در سال ۱۳۳۶ در سفری کوتاه به نجف اشرف پای درس آیات عظام سید محسن حکیم، سید ابوالقاسم خویی، سید محمود شاهرودی، میرزا باقر زنجانی و میرزا حسن بجنوردی حضور یافت اما به دلیل مخالفت پدر برای اقامت در نجف به مشهد برگشت و یک سال دیگر در درس آیتالله میلانی حضور یافت و در سال ۱۳۳۷ به شوق ادامه تحصیل، عازم حوزه علمیهی قم شد. در قم نیز نزد اساتیدی چون آیات حاجآقا حسین بروجردی، سیدروحالله موسوی خمینی، حاج شیخ مرتضی حائری یزدی، سیدمحمد محقق داماد و علامه سیدمحمدحسین طباطبایی درس آموخت.
سیدعلی ۲۵ ساله در سال ۱۳۴۳ به دلیل ضعف بینایی پدر به اجبار از قم به مشهد برگشت و تا سال ۱۳۴۹ در جلسات درس آیتالله سید محمدهادی میلانی شرکت کرد. او از ابتدای حضور در مشهد، به تدریس سطوح عالی فقه و اصول از جمله رسائل، مکاسب و کفایه و برگزاری جلسات تفسیر برای عموم مردم پرداخت.
در سال ۱۳۴۷ جلسات عمومی و تخصصی تفسیر قرآن را برگزار کرد و استنباطش از اندیشه اسلامی را از آیات قرآن استخراج و در سخنرانیهای انقلابی شرح داد همچنین به تبیین بنیانهای اندیشه مبارزه علیه حکومت پهلوی پرداخت. تفسیر تخصصی قرآن کریم تا سال ۱۳۵۶ و تا قبل از تبعید به ایرانشهر ادامه داشت.
حاصل عمر او چهار پسر به نامهای مصطفی، مجتبی، مسعود و میثم است.
سیدعلیِ سیاسی
از ۱۵ سالگی با سیدمجتبی میرلوحی معروف به نواب صفوی آشنا شد و تحت تاثیر دیدگاههای فکری، دینی و سیاسی او قرار گرفت. بعد از اعدام نواب صفوی و یارانش که به دنبال ترور نافرجام حسین علاء توسط رژیم پهلوی دستگیر، محاکمه و اعدام شدند، شیفته شخصیت سیدروحالله موسوی خمینی شد.
نحوه آشناییاش با سیدروحالله را اینگونه تعریف کرد: «من قبل از آنکه به قم بیایم و قبل از شروع مبارزات، نام امام را شنیده بودم و بدون اینکه ایشان را دیده باشم، به ایشان علاقه و ارادت داشتم. علت هم این بود که در حوزهی قم، همهی جوانان به درس ایشان رغبت داشتند؛ درس جوانپسندی داشتند. من هم که به قم رفتم، تردید نکردم که به درس ایشان بروم. از اول در درس ایشان حاضر میشدم و تا آخر که در قم بودم، به یک درس ایشان مستمرا میرفتم. ایشان هم روی من خیلی اثر داشتند.»
نخستین دیدار سیدعلی جوان با امام خمینی (ره) در سال ۱۳۳۶ انجام شد. در جریان مخالفت سیدروح الله خمینی با لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی که به پیروزی ایشان در برابر اسدالله عَلَم منجر شد، سیدعلی ۲۳ ساله با وجوه سیاسی، الهی و شخصیتی رهبر نهضت اسلامی بیشتر آشنا شد. با برگزاری همهپرسی لایحه انجمنهای ایالتی و ولایتی از سوی رژیم پهلوی به همراه برادر بزرگش مامور رساندن نظر مردم متدین مشهد در قالب نامه مفصلِ آیتالله سید محمدهادی میلانی، رییس وقت حوزه علمیه مشهد به امام خمینی شدند.
اولین بازداشت
رهبر نهضت در محرم سال ۱۳۴۲ سیدعلی را مامور رساندن پیامهایی به آیتالله سید محمدهادی میلانی و سایر علما و هیاتهای مذهبی خراسان در جهت آگاهسازی مردم نسبت به تبلیغات دروغین رژیم پهلوی کرد. امام خمینی در این پیامها خطمشی مبارزه را ترسیم کرده بودند و از علمای سراسر کشور خواستند اقدام هتاکانه رژیم پهلوی در حمله به علمای قم و طلاب حوزه علمیه فیضیه را از روز هفتم محرم در منابر به اطلاع مردم برسانند.
سید علی خامنهای خود راهی شهر بیرجند شد و در مساجد و هیاتهای مذهبی آن دیار به تبیین و تشریح جنایت فیضیه و سلطه رژیم صهیونیستی در کشورهای اسلامی پرداخت. در پی این سخنرانیها در تاریخ ۱۲ خرداد ۱۳۴۲ همزمان با هفتم محرم برای اولین بار دستگیر و در مشهد زندانی شد. اندکی پس از آزادی به حوزه علمیه قم رفت و با همکاری روحانیون مبارز به سازماندهی فعالیتهای سیاسی از طریق جلسات مشورتی و تبلیغاتی پرداخت.
بازداشت دوم و سوم و …
سید علی در بهمن ۱۳۴۲ که همزمان با ماه مبارک رمضان بود برای تبیین اهداف نهضت راهی شهر زاهدان شده بود در مساجد شهر زاهدان علیه رژیم دست به افشاگری زد و همین مسئله موجب دستگیری و انتقال ایشان به زندان قزل قلعه تهران، محل نگهداری زندانیان سیاسی و امنیتی شد. رژیم بعد از بررسی پرونده سیدعلی در ۱۴ اسفند ۱۳۴۲ قرار بازداشت او را به قرار التزام به عدم خروج از حوزه قضایی شهر تهران تبدیل و او را از زندان آزاد کرد. او از این تاریخ تا ۱۲ بهمن ۱۳۵۷ زیر نظر نامحسوس ماموران ساواک قرار داشت.
اواخر سال ۱۳۴۳ گروه ۱۱ نفرهای برای اصلاح و تقویت جنبه مبارزاتی حوزه علمیه قم متشکل از روحانیون جوانی چون سیدعلی خامنهای، اکبر هاشمی رفسنجانی، سید محمد خامنهای، حسینعلی منتظری، ابراهیم امینی، احمد آذری قمی، علی قدوسی، محمدتقی مصباح یزدی، عبدالرحیم ربانی شیرازی، علی فیض مشکینی و مهدی حائری تهرانی تشکیل شد. این گروه در دوره تبعید ۱۴ ساله امام، برنامهریزی مبارزات را بر عهده داشت.
فعالیت این گروه در اواخر سال ۱۳۴۵ توسط ساواک کشف شد. در پی این کشف برخی اعضا دستگیر و برخی دیگر متواری شدند که ساواک روحانیون فراری از جمله سید علی جوان را به شش ماه حبس محکوم و به دلیل فراری بودن، تحت تعقیب قرار داد.
سخنرانی ضد رژیم آیتالله سید حسن قمی در فروردین ۱۳۴۶ در مسجد گوهرشاد مشهد موجب دستگیری و تبعید ایشان و درخواست سید علی جوان از رییس حوزه علمیه مشهد برای واکنش نسبت به این اقدام شد. ماموران ساواک با پی بردن به حضور خامنهای جوان در مشهد و در مراسم تشییع پیکر آیتالله شیخ مجتبی قزوینی او را دستگیر ، اما سه ماه بعد در تاریخ ۲۶ تیر ۱۳۴۶ آزاد کردند.
به دنبال به قتل رسیدن آیتالله سید محمدرضا سعیدی در ۲۰ خرداد ۱۳۴۹ توسط ساواک، به تحریک خامنهایِ جوان عدهای از طلاب علوم دینی با تهیه و انتشار اعلامیههایی به حمایت از نهضت امام و انتقاد از رژیم پهلوی و عملکرد ساواک پرداختند که این اقدام موجب گسترش دامنه مبارزات و اعتراضات مردمی و به دنبال آن بازداشت سیدعلی توسط سازمان اطلاعات و امنیت مشهد در تاریخ دوم مهر ۱۳۴۹ شد وی برای چند روز در زندان لشکر خراسان بازداشت بود.
سیدعلی در مرداد، آبان و آذر ۱۳۵۰ به بهانه پیشگیری ساواک از فعالیت روحانیون در تحریم جشنهای ۲۵۰۰ ساله و به اتهام اقدام بر ضد امنیت داخلی از چند روز تا ۹۰ روز بازداشت و در زندان لشکر خراسان محبوس شد.
او پس از آزادی در اواخر اسفند ۱۳۵۰ فعالیتهای سیاسی ـ اجتماعیش را گسترش داد و بارها در جلسات هیات انصارالحسین و مسجد نارمک تهران حضور یافت و سخنرانیهای متعددی در موضوعات دینی و سیاسی ایراد کرد. جلسات درس و تفسیر خامنهای جوان در مدرسه میرزاجعفر و مساجد امام حسن (ع) و قبله و نیز در منزلش در مشهد استمرار یافت.
سیدعلی خامنهای در فروردین ۱۳۵۲ برای تبلیغ عازم نیشابور شد و در مساجد آن شهر سلسله جلسات درس اصول و عقاید که هفتهای یک بار تشکیل میشد را برگزار کرد. ساواک مشهد خرداد همان سال جلسات تفسیر سیدعلی در مسجد امام حسن (ع) و منزلش را تعطیل کرد. او در آذر ۱۳۵۲ محل اقامه نماز جماعت و جلسات تفسیر خود را به دعوت بانی و واقف مسجد کرامت به آن مسجد انتقال داد و آنجا را به کانون فعالیت دانشجویان و طلاب جوان تبدیل کرد. ساواک مشهد در واکنش به فعالیتهای سیاسی گسترده سیدعلی مانع برگزاری نماز جماعت در مسجد کرامت شد.
سیدعلی خامنهای از آبان ۱۳۵۳ تا شهریور ۱۳۵۴ به مدت ۱۰ ماه به علت سخنرانی او در جلسهای خصوصی درباره ضرورت ایجاد جمعیتی برای ساماندهی مبارزه و استفاده از فرصتها برای پیشبرد اهداف نهضت اسلامی در مشهد بازداشت شد و به زندان کمیته مشترک ضد خرابکاری تهران منتقل شد که در این مدت زندانی به گفته خودش سختترین وضعیت حبس در دوران مبارزه را تجربه کرد به نحوی که اجازه هرگونه ملاقات از او سلب شد و از محل زندانیش هیچ اطلاعی به خانواده ایشان داده نشد.
ماجرای زندانی ۸ ماهه آیتالله سخنرانیهای او در مسجد جاوید تهران واقع در خیابان جمهوری اسلامی بود. او به دعوت آیتالله محمد مفتح، امام جماعت مسجد که در آبان ۱۳۵۳ ممنوعالمنبر شده بود، به تهران آمد و در آن مسجد سخنرانیهای آتشینی داشت که به شعلهور شدن آتش خشم مردم زجر کشیده تهران منجر شد.
به دنبال سلسله سخنرانیهای ایشان در مسجد جاوید ماموران ساواک آیتالله مفتح را دستگیر و مسجد جاوید را تعطیل کرد و آیتالله خامنهای را از دی ۱۳۵۳ تا دوم شهریور ۱۳۵۴ برای ششمین بار دستگیر و زندانی کرد.
در پی درگذشت مرموز و مبهم آیتالله سید مصطفی خمینی در عراق و تاثیر این درگذشت بر شدت گرفتن سیر تحولات سیاسی و اجتماعی انقلاب اسلامی، نهضت امام وارد مرحله تازهای شد و موج سنگینی از دستگیری مبارزان مشهدی توسط کمیسیون امنیت اجتماعی خراسان رقم خورد. در سلسله بازداشتهای کمیسیون امنیت مشهد، آیتالله در ۲۳ آبان ۱۳۵۶ دستگیر و به سه سال تبعید به ایرانشهر محکوم شد اما آیتالله ساکت نشد و به دلیل ارتباطات خوب با اهل سنت استان سیستان و بلوچستان موج انقلاب اسلامی را قویتر از قبل به ایرانشهر و سایر شهرهای این استان منتقل کرد.
سخنرانیهای او در مسجد آلرسول ایرانشهر و رفت و آمد علما و روحانیون مبارز، نیروهای انقلابی و اقشار مختلف مردم به منزل ایشان، عوامل امنیتی را بر آن داشت تا فعالیتهای سید علی را محدود و از رفت و آمد مردم به منزل او جلوگیری کنند به این منظور در مرداد ۱۳۵۷ محل تبعید ایشان را از ایرانشهر به جیرفت تغییر دادند.
زلزله ویرانگر جنوب استان خراسان در ۹ شهریور ۱۳۴۷، سیل خرداد ۱۳۵۵ قوچان و سیل تیر ۱۳۵۷ ایرانشهر سه حادثه طبیعیِ بزرگی بود که با وجود خسارتهای جانی و مالی فراوان و جان باختن دهها نفر از شهروندان استانهای شرقی و جنوب شرق کشور موجب تقویت ارتباط آیتالله سیدعلی خامنهای با مردم محروم، مظلوم و زجر کشیده شرق کشور و رسیدن موج انقلاب اسلامی به مناطق دور افتاده شرق و جنوب شرق کشور شد.
با گسترش مبارزات عمومی و ناتوانی رژیم پهلوی در مهار روند فزاینده انقلاب، آیتالله خامنهای در اول مهر ۱۳۵۷ از جیرفت به مشهد برگشت و ساماندهی امور انقلابیون را مستقیما برعهده گرفت.
ارتباط آیتالله خامنهای با بیت امام از طریق شخصیتهای سیاسی و دینی همراه امام در پاریس از پاییز ۱۳۵۷ بیشتر و بیشتر شد و به دنبال همین رابطه بود که سید احمد خمینی در تماسی از نوفل لوشاتو با آیتالله صدوقی در تاریخ ۱۰ آبان ۱۳۵۷ از تمایل امام خمینی برای ملاقات با ایشان و آیتالله خامنهای سخن گفت.
آیتالله خامنهای پس از تاسوعا و عاشورای عظیم در آبان ۱۳۵۷ مشهد، غائله خونبار بیمارستان شاهرضای مشهد در ۲۴ آذر و فاجعه خونین ۱۰ دی ۱۳۵۷ مشهد در تاریخ ۲۲ دی ۱۳۵۷ همزمان با صدور فرمان تشکیل شورای انقلاب اسلامی از سوی بنیانگذار انقلاب اسلامی به عضویت این شورا درآمد و ادامه فعالیتهای انقلابی خود در پایتخت را دنبال کرد.
بر بال ارتقاء
آیتالله سیدعلی خامنهای در طول دوران خدمتش در نظام جمهوری اسلامی ایران مسوولیتهای متعددی را بر عهده داشته است از جمله معاونت امور انقلاب وزارت دفاع، عضویت در کمیسیون وزرای امنیتی که سرپرستی امور انتظامی، نظامی و امنیتی از جمله بحران گنبد، کردستان و خوزستان و مقابله با اقدامات گروههای ضدانقلاب را بر عهده داشت، مسؤولیت مرکز اسناد، نماینده شورای انقلاب در جلسات سپاه پاسداران، سرپرستی سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، دبیرکلی حزب جمهوری اسلامی، ریاست جمهوری، اولین امام جمعه تهران، نماینده مردم تهران در اولین دوره مجلس شورای اسلامی، رییس کمیسیون امور دفاعی مجلس، نمایندگی امام خمینی در جبهه حق علیه باطل، نمایندگی امام در شورای عالی دفاع، رییس شورای عالی پشتیبانی جنگ، اولین رییس مجمع تشخیص مصحلت نظام، تمشیت امور ارتش و سپاه، پیگیری مطالبات ایران از امریکا و سایر کشورها به فرمان امام و انتخاب توسط مجلس خبرگان رهبری به عنوان دومین رهبر انقلاب اسلامی ایران.
ایشان از ۱۴ خرداد ۱۳۶۸ با رای اکثریت نمایندگان مجلس خبرگان رهبری به عنوان دومین رهبر انقلاب اسلامی سکاندار نظام جمهوری اسلامی ایران شدند.
عضو ستاد تحقیقاتی کشوری کرونا پاسخ داد:
چقدر باید نگران سویه XE باشیم
ایسنا/فارس عضو ستاد تحقیقاتی کشوری کرونا و استاد دانشگاه علوم پزشکی شیراز با اشاره به اینکه تحقیقات در مورد سویههای جدید کووید۱۹ در حال انجام است، پیرامون میزان مخاطره آمیز بودن و علائم سویه XE توضیحاتی داد.
دکتر اورنگ ایلامی در گفتوگو با ایسنا با اشاره به ویژگیهای رفتاری جدیدترین جهش ویروس کرونا تحت عنوان omicron XE، بیان کرد: XE به عنوان “نوترکیب” شناخته میشود؛ نوعی از گونهای که میتواند زمانی رخ دهد که یک فرد به طور همزمان با دو یا چند گونه آلوده شود و در نتیجه مواد ژنتیکی آنها در بدن بیمار مخلوط شود.
او افزود: در مورد XE، ترکیبی از سویه قبلاً بسیار عفونی Omicron BA.۱ که در اواخر سال ۲۰۲۱ پدیدار شد و نوع جدیدتر BA.۲ “Stealth” که در حال حاضر نوع غالب بریتانیا است، است.
عضو ستاد تحقیقاتی کشوری کرونا ادامه داد: چنین نوترکیبیهایی غیرمعمول نیستند، زیرا چندین بار در طول همهگیری ویروس کرونا رخ دادهاند.با این حال، کارشناسان بهداشت میگویند هنوز برای نتیجه گیری در مورد شدت یا توانایی واکسنهای فرعی جدید خیلی زود است.
چقدر باید نگران باشیم؟
ایلامی خاطرنشان کرد: تخمینهای اولیه نشان میدهد که XE ممکن است نسبت به سویههای قبلی قابل انتقالتر باشد، زیرا تاکنون نرخ رشد کمی بالاتر از نسل قبلی خود را نشان داده است.
او اضافه کرد: همچنین دادههای UKHSA نشان میدهد که XE دارای نرخ رشد ۹.۸ درصدی بالاتر از BA.۲ است، در حالی که سازمان بهداشت جهانی تاکنون این رقم را ۱۰ درصد اعلام کرده است.
عضو ستاد تحقیقاتی کشوری کرونا عنوان کرد: با این حال، کارشناسان میگویند انتظار دارند که شدت آن کاهش یابد، حتی اگر راحت تر گسترش یابد. XE تاکنون به عنوان یک نوع نگران کننده اعلام نشده است.
علائم متفاوت از امیکرون
ایلامی همچنین با بیان اینکه از نظر بالینی، هرگز نمیتوان بین هیچ یک از انواع مختلف تمایز قائل شد، گفت: به نظر میرسد که نوع جدید XE همه علائم امیکرون را به اشتراک میگذارد. به طور کلی خفیف تر است و خیلی شدید نیست. باید در نظر داشته باشیم که نسخه XE حدود سه ماه است که عرضه شده و مانند امیکرون در سراسر جهان پخش نشده است. بنابراین یک شکل متمایز نیست و بلکه شبیه به امیکرون است
او تصریح کرد: هنوز شواهدی وجود ندارد که نشان دهد ویروسهای نوترکیب بیش از هر گونه دیگر تهدیدی برای سلامت عمومی هستند. اما نوترکیبها باید به دقت بررسی شوند تا بتوانیم متوجه شویم که آیا آنها تغییراتی در قابلیت انتقال ویروس، شدت بیماری یا توانایی فرار از محافظت ایمنی ناشی از واکسن ایجاد میکنند یا خیر.
عضو ستاد تحقیقاتی کشوری کرونا افزود: در این مرحله، نیازی به نگرانی بیش از حد در مورد XE نیست. اما ما باید به نظارت بر SARS-CoV-۲ در مقیاس جهانی ادامه دهیم تا انواع جدید را شناسایی کرده و خطراتی که ممکن است ایجاد کنند را درک کنیم.
ایلامی گفت: بهترین رویکرد ما برای محدود کردن نرخ نوترکیبهای جدید یا سایر گونههای در حال ظهور، محدود کردن گسترش ویروس است. علیرغم پذیرش گسترده در سراسر جهان مبنی بر اینکه SARS-CoV-۲ در آینده قابل پیشبینی با ما خواهد بود، ما همچنان میتوانیم از اقدامات حفاظتی برای کاهش و سرکوب ویروس استفاده کنیم.
این فوق تخصص بیماریهای عفونی اظهار کرد: اینها شامل آزمایش منظم، ایزوله کردن در هنگام عفونت، پوشیدن ماسک با کیفیت خوب و تهویه بهتر است.همه این اقدامات احتمال ابتلای همزمان و تبدیل شدن به میزبان یک نوترکیب جدید را کاهش میدهد.
اختلاف نظر بر سر افزایش تعرفه پزشکان/ هزینههای درمان چقدر گران میشود؟
هرچند هنوز قیمت تمام شده تعرفه خدمات درمانی مشخص نشده است اما دست به دست شدن قیمتهای پیشنهادی سازمان نظام پزشکی در فضای مجازی شائبه افزایش چندبرابری نرخ خدمات درمان را قویتر میکند.
خبرگزاری فارس – گروه سلامت: زمزمههای افزایش ۶۰ درصدی تعرفههای خدمات پزشکی و شنیدن خبرهای متفاوت از قیمت ویزیت پزشکان عمومی و متخصص، بسیاری از مردم را کنجکاو کرده که در صورت بیمار شدن درمانشان چقدر آب میخورد؟ هرچند هنوز قیمت تمام شده تعرفه خدمات درمانی مشخص نشده است اما دست به دست شدن قیمتهای پیشنهادی سازمان نظام پزشکی در فضای مجازی شائبه افزایش چندبرابری نرخ خدمات درمان را قویتر میکند.
با اینکه شورای عالی بیمه از بالا رفتن سهم بیمهها در جریان افزایش نرخ خدمات پزشکی سخن میگوید اما در مقابل وزارت بهداشت و سازمان نظام پزشکی به عنوان فروشندگان خدمات درمانی و پزشکی، دلیل پیشنهاد افزایش ۶۰ درصدی نرخ خدمات، بویژه در بخش خصوصی را میزان تورم عنوان میکنند. استدلال فروشندگان خدمات درمانی این است که وقتی میانگین تورم بر اساس آمارهای بانک مرکزی تا آخر اسفندماه ۴۸ درصد برآورد شده است، برای حفظ تابآوری نظام سلامت بویژه در حوزه مراجعات سرپایی و سرپا نگه داشتن مطبها باید تعرفههای خدمات پزشکی نیز همسو با تورم افزایش پیدا کند.
اما هنوز این ۴۸ درصد تا ۶۰ درصد فاصله دارد و میگویند علاوه بر این باید برای تقویت انگیزه پزشکان بخصوص پزشکان عمومی برای کار در مطبها تفاوت میزان درآمد در بخش مراجعات سرپایی و ارائه خدمات زیبایی و تزریق ژل و بوتاکس را کاهش داد که راهحل کاهش این تفاوت افزایش نرخ خدمات پزشکان عمومی در بخش خصوصی است. در واقع دلیل این افزایش ۶۰ درصدی گویا این است که پزشک عمومی یا متخصص سمت راههای کسب درآمد بیشتر مثل خدمات زیبایی که این روزها بسیار فراوان شده است، نرود.
البته در حالی افزایش تعرفه ۶۰ درصدی پزشکان مطرح شده است که در واقع نتایج رایزنیهای وزارت بهداشت، ســازمانهای بیمهگر، سازمان نظام پزشکی و شورای عالی بیمه افزایش ۲۸/۵ درصدی قیمت خدمات پزشکی است و این افزایش نیز هنوز ملاک نیست و نرخ خدمات پزشکی پس از تصویب در شورای عالی پزشکی در نهایت پس از بررسی در سازمان برنامه و بودجه برای تصویب نهایی به هیأت دولت واگذار میشود. یعنی هنوز هیچ رقمی برای تعرفه پزشکی تصویب نشده است.
*سهم پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت حدود ۶۰ درصد است
پیشنهاد افزایش ۶۰ درصدی تعرفه پزشکان درحالی مطرح میشود که روز گذشته مهدی رضایی درباره سهم فعلی مردم در پرداخت هزینههای سلامت، گفت: بر اساس استنادات قطعی و آخرین آماری که بر اساس حساب ملی سلامت در سال ۱۳۹۷ منتشر شده است، پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت حدود ۴۲ تا ۴۵ درصد ذکر شده است و سهم بیمهها و دولت هم حدود ۵۵ درصد ذکر شده است و پس از آن آمار رسمی دیگری منتشر نشده است.
وی در عین حال افزود: اما بر اساس اطلاعات غیر رسمی وزارت بهداشت که ما هم با بررسیهای میدانی و بررسی آمارنامههای دارویی در سامانههای خود تا حد زیادی آن را قبول داریم، در حال حاضر سهم پرداختی از جیب مردم در هزینههای سلامت حدود ۶۰ درصد است.
وی با اشاره به اینکه این آمار نگرانکننده است، اظهار کرد: با این حساب مجموع سهم دولت و بیمهها در پرداخت این هزینهها ۴۰ درصد است. این درحالی است که طبق قانون برنامه ششم توسعه کشور، هدفگذاری شده بود تا در هزینههای سلامت سهم مردم به ۲۵ درصد و سهم دولت و بیمهها به ۷۵ درصد برسد؛ اما عکس این موضوع در حال حاضر رخ داده است. در مورد آمار رسمی هم فکر میکنیم قطعا عدد ۴۲ درصد سهم مردم در پرداختیها با توجه به گذشت حدودا ۳ سال زمان، تغییر کرده است. متاسفانه متناسب با رشد تورم، بیمهها و دولت سهم بیشتری در حوزه سلامت نداشتند؛ بنابراین این مابهالتفاوت از جیب مردم پرداخت شده است.
*اختلاف نظر بر سر افزایش تعرفهها
از سوی دیگر، تعرفههای پزشکی که باید براساس قانون، قبل از آغاز سال جدید تعیین و ابلاغ میشد به دلیل اختلاف نظرهای وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی و شورای عالی بیمه هنوز در صف انتظار ابلاغ رسمی به مردم ایستاده است. برخلاف گمانهزنیهایی که از سوی کاربران شبکههای اجتماعی درباره سناریوی افزایش ۶۰ درصدی تعرفههای خدمات پزشکی از سوی سازمان نظام پزشکی کشور اعلام میشود، نه تنها این سناریو در شورای عالی بیمه رأی نیاورده و پیشنهاد شورای عالی بیمه افزایش ۲۸ و نیم درصدی تعرفههای خدمات پزشکی در سال ۱۴۰۱ است.
*افزایش ۲۸ درصدی تعرفههای پزشکی
اظهارات سعید کریمی معاون درمان وزارت بهداشت حکایت از افزایش ۲۸ درصدی تعرفههای پزشکی برای سال جدید دارد. وی درباره وضعیت تعرفههای پزشکی سال ۱۴۰۱، گفته است: در شورای عالی بیمه عددهای مربوط به تعرفههای پزشکی سال جاری مصوب شده، اما از آنجایی که هنوز ابلاغ نشده، نمیتوانم اعداد و ارقام مربوط به آن را ذکر کنم. در عین حال مصوبات به سازمان برنامه و بودجه ارسال شده تا نهایی شده و برای هیات دولت ارسال شود. طبق قولی که به ما دادهاند، طی هفته جاری یا هفته آینده بحث تعرفهها در هیات دولت مطرح شده و تصمیمگیری میشود.
به گفته وی، پیشنهادات وزارت بهداشت هم درباره تعرفهها متفاوت بوده است. البته ترکیب شورای عالی بیمه متشکل از نماینده وزارت بهداشت، سازمان نظام پزشکی، دبیر شورای عالی بیمه، نمایندگان بیمهها و … است و در آنجا بحث افزایش تعرفه چکشکاری میشود. فعلا عدد افزایش تعرفهها قطعی نیست و نمیتوان درباره آن اظهار نظر کرد.
کریمی معتقد است، اعداد نزدیک به افزایش ۲۸.۵ و ۳۰ درصد مطرح شده که البته هنوز قطعی نیست و باید منتظر تصمیم هیات دولت بود. البته باید توجه کرد که با توجه به افزایش بالای حقوق و دستمزد، بار بیمارستانها بالا میرود. در نتیجه پیشنهاد افزایش تعرفهها در حد ۲۸.۵ و ۳۰ درصد بوده است که البته همانطور که اعلام کردم، قطعی نیست و مصوب نشده است و تصمیم نهایی با هیات دولت است.
*تعرفه ۱۴۰۱ هنوز اعلام نشده است
از سوی دیگر محمد مهدی ناصحی مدیرعامل سازمان بیمه سلامت ایران درباره اظهارات ضد و نقیض درباره افزایش تعرفههای پزشکی توضیح داد: تعرفه ۱۴۰۱ هنوز اعلام نشده است و دولت و نظام پزشکی درحال تامین اعتبار هستند تا بار هزینههای مردم و پرداختی از جیب مردم افزایش نیابد و امیدواریم نتیجه آن طی هفتههای آتی اعلام شود.
سجاد رضوی، دبیر شورای عالی بیمه نیز درباره مبنای تعرفهگذاری خدمـــــات پزشـــــکی و گلایههــــا و نگرانیهای مردم نسبت به پرداخت هزینههای سلامت گفت: تعرفه دو قسمت دارد؛ «جزء حرفهای و «جزء فنی». جزء فنی مربوط به مطب و ساختمان و منشی و دستگاه و تجهیزات و اجاره آب و برق و گاز است و جزء حرفهای مربوط به پزشک است که تابعی از حقوق کارگر و کارمند در بخش دولتی است. نظام پزشکی بهدلیل محدودیت منابع کشور روی جزء حرفهای پزشک بحثی ندارد و در نتیجه نمیتوان به تعرفه واقعی در این مورد رسید بلکه جزء فنی باید نزدیک به واقعیت باشد چرا که تأمین میز و صندلی و تجهیزات پزشکی قیمت واقعی خودش را دارد. کسی برای خرید تخت و تجهیزات پزشکی به پزشک یارانه نمیدهد.
وی افزود: ملاک ما برای تعرفهگذاری تورمی است که بانک مرکزی اعلام میکند. آن موقع که تعرفهها را تدوین میکردیم تورم ۴۱/۳ درصد بود. البته تورم در حوزه سلامت همیشه بیشتر از میانگین بانک مرکزی است چون قیمت لوازم لوازم و تجهیزات متأثر از ارز و تورم است. ملاک ما بانک مرکزی است و نمیتوان عدد واقعی تورم را برای حوزه سلامت در نظر گرفت. با این حساب میانگین نسبت حرفهای و فنی خدمات حدود ۲۸/۵ درصد است که همسو با تورم و حقوق و مزایای کارمند و کارگر است.
ادامه سال تحصیلی و چگونگی جبران عقبماندگیها
دکتر محمدرضا رئیسی*
تهران- ایرنا- ۲ هفته از بازگشایی مدارس به شکل حضوری میگذرد؛ بعد از نزدیک به ۲ سال و نیم برگزاری کلاسهای آموزش مجازی، از ۱۴ فروردینماه درهای آموزشگاههای کشور بازگشایی شد و با حضور معلمان و دانشآموزان، جریان عادی تحصیل در محیطهای واقعی درسی آغاز شد.
خوشبختانه برخی از اندک پیشبینیها درباره موج بازگشت همهگیری کرونا تاکنون رخ نداده که به طور قطع محصول واکسیناسیون گسترده بعد از تابستان سیاه گذشته است و شواهد نشان میدهد در حال حاضر خبری از رشد ابتلا و بستری یا مرگ نیست؛ هرچند باید همچنان محتاط بود و تا زمان اعلام قطعی و همیشگی متخصصان، همه شیوهنامههای بهداشتی را با شدت تمام مراعات کرد.
بر اساس مشاهدههای میدانی و شنیدهها باوجود برخی مخالفتهای اولیه از سوی خانوادهها، حضور دانشآموزان در مدارس به مرور افزایش یافته و به جز اندکی که به دلیل علائم اولیه و یا داشتن بیماریهای زمینهای هنوز فرصت حضور در کلاسهای درس را نداشتهاند، بیشتر دانشآموزان از نعمت آموزش حضوری در محیطهای فیزیکی برخوردار شدهاند. با توجه به این تجربه موفق ۲ هفتهای و با نظرداشت ماهها آموزش آنلاین و آسیب گستردهای که به آموزش و سواد و نیز روحیه دانشآموزان وارد آمده، نکات و پیشنهادهایی برای ادامه سال تحصیلی و فرصت تابستان پیش رو مطرح میشود؛ با این امید که بتوان تا پیش از آغاز سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱ در آن تامل و احیانا اجرا کرد:
۱. شرایط ناپایدار کرونایی
باید توجه کرد که شرایط کنونی هنوز شکننده است و با توجه به رفتار نامعلوم ویروس کرونا و سویههایش، باید منتظر هر پیشامدی بود و اصرار به آموزش حضوری به هر قیمت آنهم در شرایطی که خیز بیماری احساس شود، نه تنها منطقی نیست بلکه بازی با جان و سلامت جامعه چند میلیونی دانشآموزان و معلمان خواهد بود؛ از این رو لازم است همه شیوهنامهها به ویژه استفاده از ماسک و فاصلهگذاری تا حد ممکن اجرا شود و در کنار آن، شرایط را برای غیبت افرادی که نشانههای احتمالی بیماری را بروز میدهند، تسهیل کرد.
تجربه ۲ هفته اخیر از آن رو ستودنی است که ماشین حجیم و تنبل آموزشوپرورش، ماهها در سراب تحصیل «کامل مجازی» آرمیده بود و هرگونه تغییر و حرکت آن دشوار به نظر میآمد؛ در این زمینه باید از پایداری مسئولان ستاد ملی مقابله با کرونا و همراهی آموزشوپرورش تقدیر کرد که با هر زحمتی بود آموزش میلیونها دانشآموز را از وضعیت آسیبزای گذشته رهانیدند و زمینه را برای ادامه آموزش حضوری برای امسال و به ویژه برای مهرماه آینده فراهم کردند.
ماهها نشستن در خانه و یا حضور آنلاین در کلاس به صورت خوابیده یا درازکش، وضعیتی را به شکل «عادت» شکل داده که تغییر آن زمان میبرد؛ از این رو فشار فراوان برای تغییر این عادت در کلاس حضوری، موجب خستگی و دلزدگی دانشآموران خواهد شد.۲. تغییر عادت زمانبر است
ماهها نشستن در خانه و یا حضور آنلاین در کلاس به صورت خوابیده یا درازکش(!) وضعیتی را به شکل «عادت» شکل داده است که تغییر آن زمان میبرد؛ از این رو فشار فراوان برای تغییر این عادت در کلاس حضوری، موجب خستگی و دلزدگی دانشآموران خواهد شد؛ میتوان اندکی در کلاس درس آسان گرفت و با اجازه به استراحتهای پنج دقیقهای کوتاه و یا افزایش زنگهای تفریح، اندک اندک شرایط را برای بازگشت کامل به شرایط پیش از کرونا فراهم آورد؛ بهویژه برخی دانشآموزان روزهدار هستند و مجبورند در همه ساعات حضور در کلاس، ماسک و فاصلهگذاری را رعایت کنند.
۳. شرایط خاص دبستانیها
در این ۱۵ روز بسیاری از دانشآموزان اول تا سوم ابتدایی برای نخستینبار مدرسه، زنگ تفریح، مراسم صبحگاهی و ارتباط با معلم و همکلاسیها را تجربه کردند و بخشی از کارکرد مهم غیردرسی مدارس جریان گرفت؛ کارکردهایی همچون ارتباط کلامی و غیرکلامی، تجربه زودبرخاستن از خواب، بازی و نشاط در محیط واقعی، ارتباط فردی با معلم و …؛ این وجه از کارکرد تربیتی-اجتماعی مدارس لازم است همچنان محور فعالیتهای دبستانها باشد و منطقا نمیتوان همه عقبماندگیها را در کوتاهمدت جبران کرد؛ آنهم به قیمت تلخکردن خاطره حضور در مدرسه، ایجاد ترس و استرس مضاعف در ذهن بچهها و … .
در برخی گزارشها آمده شماری از معلمان دلسوز تلاش داشتهاند عقبماندگی سه سال اخیر را به سرعت جبران کنند؛ این روش و رویکرد، به طور قطع ناموفق، نامناسب و آسیبزاست. بنابراین بهترین کار در روزهای باقیمانده سال تحصیلی، ادامه تدریس به اندازهای معقول و تکیه بیشتر به مباحث تربیتی، ارتباطی، تفریحی، اجتماعی و روانشناختی حضور در محیط مدرسه است.
۴. درباره دانشآموزان دبیرستانی
در سطح متوسطه اول و دوم نیز برخی دانشآموزان در حالی وارد مقطع بالاتر شدهاند که فرصت ارتباط و زیست جمعی در مقطع جدید و مقتضیات آن را نداشتهاند؛ به ویژه دانشآموزانی که در این فاصله، به سن بلوغ رسیده و نگاه آنان به مدرسه و محیطهای جمعی (و چه بسا به جهان) متحول شده است؛ چگونگی برخورد با این تغییرات روانی و احتیاط در روشهای تربیتی، یکی از مواردی است که نیاز است به طور ویژه از سوی کادر مدارس رعایت شود.
همچنین برخی دانشآموزان درسهای جدیدی را (مانند زبان انگلیسی یا عربی) نسبت به زمان پیش از کرونا تجربه میکنند که نیازمند تمرکز بیشتر معلمان و مماشات با آنها برای یادگیری است؛ در فرصت ماههای آینده و با عادیشدن کامل وضعیت آموزش، میتوان بدون آسیب روانی و دلزدگی، عقبماندگیها را جبران کرد؛ از جمله با نکاتی که در ادامه همین نوشتار خواهد آمد.
۵. رسیدگی ویژه به دانشآموزان محروم
برخی از دانشآموزان به هر دلیلی (از جمله نداشتن وسایل الکترونیکی یا دسترسی به اینترنت، آشفتگی یا غفلت خانوادگی و …)، ماهها از آموزش دور بوده و به احتمال زیاد بیشترین آسیب علمی، تربیتی و روانی به آنها وارد آمده است. بنابراین بهتر است در برنامهای منسجم و منعطف، این دسته از دانشآموزان را شناسایی و برنامهای ویژه را برای جبران ضعف پیشآمده تدارک دید؛ به طور نمونه یک ساعت تدریس اضافه بعد از تعطیلی مدارس یا استفاده مدیریتشده از تعطیلات آخر هفته.
همچنین اینگونه دانشآموزان بیشتر از دیگران، آسیبهای روانی و رفتاری دیدهاند زیرا غم دوری از همکلاسیها را با مقایسه خود با دیگران، تشدید کردهاند و به احتمال زیاد، آسیبهای خانوادگی متعددی داشتهاند؛ اینجا نقش مشاوران مدارس بسیار مهم است و میتوانند کمک موثری به کاهش یا جبران لطمهها و ضربههای روانی وارد آمده داشته باشند.
۶. نقش مشاوران مدارس
کارکرد مشاوران مدارس محدود به مورد بالا نیست؛ برابر با آمارهای رسمی و غیررسمی، حجم آسیبهای روانی در خانوادهها و دانشآموزان (و حتی معلمان) در سه سال اخیر افزایش یافته و نیاز به ترمیم و رسیدگی اصولی و علمی است؛ مشاوران مدراس میتوانند با شناسایی آسیبهای موجود، به بررسی اولیه و ارجاع آنان به متخصصان بپردازند.
حجم آسیبهای روانی در خانوادهها و دانشآموزان (و حتی معلمان) در سه سال اخیر افزایش یافته و نیاز به ترمیم و رسیدگی اصولی و علمی است؛ مشاوران مدراس میتوانند با شناسایی آسیبهای موجود، به بررسی اولیه و ارجاع آنان به متخصصان بپردازند.۷. یک پیشنهاد بینابینی
امکان افزایش سال تحصیلی به مدت یک ماه، پیشنهادی بود که گفته شده مورد موافقت قرار نگرفته است؛ از طرفی با گرمشدن هوا در بیشتر مناطق کشور و فقر تجهیزاتی مدارس، شرایط دشوار و کلافهکنندهای برای ادامه سال تحصیلی (در تیر ماه) خواهد آفرید. از این رو به جای این گزینه پیشنهادی، از فرصت یک ماه اردیبهشت و ۲۰ روز نخست خردادماه استفاده و امتحانات پایان سال را در دهه سوم خرداد برگزار کرد. همچنان که اشاره شد، میتوان از تعطیلات آخر هفته نیز برای جبران بخشی از ضعفهای دانشآموزان بهره برد.
از آنجا که جبران ۲ سال و نیم آسیب به سواد و معلومات دانشآموران در فرصت یکی دو ماهه اخیر، ممکن نیست، علاوه بر مورد یادشده میتوان برنامه آموزش آنلاین را در تابستان بهگونهای ادامه داد که به جای کلاسهای رسمی، فرصت رفع اشکال یا مرور درسهای دو سال پیش فراهم شود؛ به این ترتیب نه به دانشآموز فشار میآید نه معلمی که در ۲۷ ماه گذشته، مجبور به استفاده از شبکه پراشکال «شاد» بوده است.
تفاوت کودکان بیشفعال و بازیگوش چیست؟
هدیسادات پاکنهاد
در حالیکه برخی از بچهها ساعتها رنگآمیزی میکنند یا نیمی از روز را بهآرامی با بلوکهای خانهسازی بازی میکنند دسته دیگری از کودکان هستند که نمیتوانند برای دو دقیقه هم بیحرکت بنشینند. بیشتر اوقات بیقرارند و به معنای واقعی کلمه از درودیوار بالا میروند. خیلی از ما بی اطلاع برچسب بیش فعالی به این کودکان می دهیم اما هر شیطنتی به معنای بیش فعالی است؟ دلیل این انرژی بالا در بعضی بچهها چیست و چطور میتوان آنها را کنترل کرد؟
گروه ایرنا زندگی – چهها از همان سنین کودکی علاقه زیادی به کشف همهچیز دارند و مدام در حال بازی و شیطنت هستند اما گاهی والدین از سروصدای زیاد و انرژی فوقالعاده کودکشان گلایه میکنند و این مسئله باعث میشود صبر و تحملشان تمام شود و شروع به تنبیه کودک کنند .خیلی وقت ها تکرار و ادامه این شیطنت ها والدین را دو به شک می کند که نکند کودک شان مبتلا به بیش فعالی باشد. به همین دلیل درباره تفاوت ها و مرزبندی های این دو ویژگی با دکتر ناهید محمدی روانشناس کودک گفتگو کردیم.
*** بیش فعالی یک اختلال رشدی است
طبق نظر مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری در آمریکا (CDC)، تقریباً ۹ درصد از کودکان دارای ADHD(بیش فعالی) هستند اما مسئله اینجاست که مشاهده هرگونه تحرک و جنبوجوشی به معنای بیش فعالی نیست.
دکتر ناهید محمدی دراینباره میگوید: «بیش فعالی در کودکان یک اختلال رشدی محسوب میشود و ما زمانی میتوانیم شیطنت کودک را نشانه بیش فعالی بدانیم که کودک دارای تعدادی علائم باشد. یکی از علائم بیش فعالی، جنبوجوش مفرط است؛ طوری که کودک تا لحظه خوابیدن مدام در تحرک است و گاهی حتی در حالت خواب هم میغلتد.»
محمدی به تمایز دیگر شیطنت و بیش فعالی میپردازد و میگوید: «کودکانی که بیشفعال هستند در بیش از دو محیط جنبوجوش دارند و کنترلی روی جنبوجوش خود ندارند؛ درواقع، این کودکان علاوه بر اینکه در خانه خودشان پرتحرک هستند، در مهمانی، مدرسه، مطلب پزشک و هرجای دیگری جنبوجوش دارند. این در حالی است که کودکان پرانرژی، وابسته به محیط عمل میکنند و اغلب تنها در خانه خودشان پرتحرک هستند.»
این روانشناس کودک با اشاره به علائم دیگر بیش فعالی میگوید: «کنکاش با وسایل، عدم تمرکز، پریدن وسط صحبت دیگران، گم کردن وسایل بهطور مکرر، بینظمی و بیشازاندازه صحبت کردن از دیگر علائم بیش فعالی است که این علائم در کودک پرتحرک قابلمشاهده نیست؛ بنابراین، صرف پر جنبوجوشی نمیتواند نشانه بیشفعالی باشد.»
*** دلیل انرژی بالا در بعضی بچهها چیست؟
دکتر محمدی در پاسخ به این سؤال میگوید: « ژنتیک در شیطنت کودکان بیتأثیر نیست. شیطنت کودکان حتی از دوران نوزادی قابلفهم است. بد شیر خوردن، سخت خوابیدن، واکنش نشان دادن با کوچکترین محرک و…نشانه پرتحرکی کودک در دروان نوزادی است.»
این روانشناس کودک ادامه می دهد: «سیستمهای پردازش حسی نیز در انرژی بالا کودک تأثیرگذار است. ما ۷ حس اصلی داریم؛ حس بویایی، چشایی، بینایی، لامسه، شنوایی، عمق و دهلیز. حس عمق نیاز ما به حرکت و فشار است که بعضی از بچهها نیازشان به حرکت بیشتر است و بعضی از بچهها نیازشان کمتر. حس دهلیزی هم نیاز ما به جنبوجوش و تعادل است که در برخی از بچهها بهم خوردن تعادل، لذتبخش است. بچههایی که نیازشان به حس عمق و برهم خوردن تعادل بیشتر است، معمولاً بچههای پرتحرک و پرانرژی هستند و باید فضاهای مناسبی برای فعالیت و تخلیه انرژی این بچهها در نظر گرفته شود.»
کنجکاوی نیز از دیگر علل پرتحرکی در بعضی کودکان است: «کجکاوی گاهی باعث میشود تا کودک نتواند یکجا بنشیند؛ در اینصورت جهت دادن به حس کنجکاوی کودک میتواند باعث شود تا رفتارهای آزارگرانه ناخواسته در این بچهها کاهش یابد.»
*** عوامل تحریککننده شیطنت در کودکان
اگرچه سطح بالای انرژی در کودکان نشانه بیش فعالی نیست اما گاهی میبینیم که میزان شیطنت در کودک بهصورت مقطعی بیشازاندازه میشود تاجاییکه کودک حتی در رفتار شبیه کودکان بیشفعال عمل میکند؛ دکتر محمدی در این رابطه میگوید: «تعدادی از عوامل میتواند باعث تحریک شیطنت در کودکان شود. بهعنوانمثال، غذاهایی که کافیین، شیرینی و کالری بالاتری دارند، میتوانند جنبوجوش در کودکان را زیادتر کند.»
علاوه بر این، تحقیقات نشان داده که یکسری عوامل دیگر میتواند زمینهساز تحرک بالا در کودکان شود که این عوامل عبارتاند از:
استرس کنترل نشده
کودکان اغلب زمانی که یک اتفاق استرسزا را در زندگی تجربه میکنند، بیشفعال میشوند. حتی تغییرات مثبت مانند رفتن سفر یا نقلمکان به محله دیگر میتواند استرس زیادی برای کودک ایجاد کند؛ لذا قبل از اینکه تصمیمی بگیرید یا کاری انجام دهید، هرگز کودکتان را در جریان مسائل قرار ندهید.
به یاد داشته باشید که استرس والدین نیز به کودکان منتقل میشود؛ بنابراین، اگر استرس دارید بهاحتمالزیاد فرزندتان دچار استرس میشود. در چنین مواردی، به کودکتان حس اطمینان و حمایت بیشتری دهید.
عدم تخلیه انرژی
بچهها اغلب انرژی زیادی برای سوزاندن دارند. آنها دائماً به فعالیت بدنی مانند دوچرخهسواری، پریدن، دویدن یا بازی در بیرون از خانه نیاز دارند. بنابراین، زمانی که دیدید کودک در زمان خوابیدن مقاومت نشان میدهد و بیقرار و فعال است، این نشانه آن است که او باید با بازی و فعالیت، انرژیاش را بسوزاند.
برای تخلیه انرژی کودک به دنبال فعالیتهایی باشید که به کودک شما اجازه میدهد بدود، بپرد یا حرکت کند. بهجای ثبتنام کودک در کلاس نقاشی، کودکتان را به کلاسهای پرتحرک مثل شنا یا ژیمناستیک بفرستید تا انرژیاش را تخلیه کند. همچنین فعالیتهای حسی مانند خمیربازی یا بازی با ماسه میتوانند بسیار آرامبخش باشند.
کمبود خواب
درحالیکه بزرگسالان هنگام خستگی خیلی تنبل و بیحوصله هستند، کودکان اغلب بیشفعال میشوند. اغلب میبینیم که برخی از والدین تعجب میکنند که چطور باوجوداینکه کودکشان صبح زود از خواب بلند شده و ظهر استراحت کافی نداشته اما ۱۲ شب همچنان پرانرژی است؟!
وقتی کودک بهاندازه کافی استراحت نمیکند، بدن او با تولید کورتیزول و آدرنالین بیشتر پاسخ میدهد تا بتواند بیدار بماند؛ درنتیجه انرژی بیشتری خواهند داشت. بنابراین برای کنترل شیطنت کودک، زمان استراحت و خواب کودکتان را تنظیم کنید و مطمئن شوید که کودک شما بهاندازه کافی میخوابد.
*** نحوه کنترل و مدیریت کودکان پرانرژی
«دکترمحمدی» مهمترین راه کنترل شیطنت در کودک را شناسایی دلیل آن دانست و اظهار کرد: «والدین ابتدا باید متوجه شوند که دلیل جنبوجوش زیاد در فرزندشان چیست. آیا در فرزندشان علائم بیش فعالی را مشاهده میکنند یا خیر، آیا فرزندشان تنها در محیط خانه پرتحرک است یا همهجا اینگونه است. چنانچه متوجه علائم بیش فعالی در فرزندتان شدید لازم است به پزشک اطفال مراجعه کنید. این اختلال با مصرف دارو و یا حتی گاهی بدون دارو قابل کنترل است.»
چنانچه شیطنت کودک به دلیل عوامل ژنتیکی و یا مشکل سیستم پردازش حسی بود در این صورت والدین باید به دنبال فعالیتهایی مثل بازی در محیطهای باز، شرکت در ورزشهای مختلف و جنبوجوش در فضاهای ایمن باشند تا کودک انرژیاش را تخلیه کند:« اگر شیطنت کودک مبتنی بر کنجکاوی است، والدین باید با فراهم کردن امکان ارضای کنجکاوی به شکل صحیح، رفتار شیطنتآمیز کودکشان را مدیریت کنند.»
هفت فرمان اسلام برای افزایش محبت میان همسران و کاهش طلاق عاطفی
بعضی از زنها شاکی هستند که گرفتاری همسرانشان مانع توجه به شرایط روحی آنان میشود و عدهای از مردان نیز معترضند که همسرانشان به گرفتاریهای آنها توجه نمیکنند.
به گزارش گروه دیگر رسانههای خبرگزاری فارس، این جمله نگرانکننده را بارها از زبان مسئولان شنیدهایم که: «آمار طلاق در کشور بالاست.»، اما آماری که بهصورت رسمی یا غیررسمی اعلام میشود مربوط است به مواردی که ثبت محضری شدهاند، اگر آمار طلاقهای عاطفی را هم به آن اضافه کنیم، باید بیش از اینها نگران باشیم.
آنطور که کارشناسان تأکید دارند آسیبهای فردی و اجتماعی ناشی از طلاق عاطفی بهمراتب بیشتر از طلاق رسمی است و باید جلوی این فاجعه را در خانوادهها گرفت. کارشناسان برای حل این معضل راهکارهای بسیاری ارائه میدهند که اگر بخواهیم آنها را دستهبندی کنیم، به قوانین اسلامی میرسیم؛ دستوراتی که در آخرین کتاب آسمانی و سیره ائمه معصوم علیهم السلام برای داشتن رابطه صحیح، به زن و شوهر توصیه شده است.
خبرگزاری ما در گفتگو با ملیحهسادات موسوی و مریم حاجعبدالباقی بهعنوان اساتید دانشگاه و کارشناسان در زمینه اسلامی به راهکارهایی برای افزایش انس و مودت میان همسران در زندگی مشترک دست یافته است.
۱. دلجویی از همسر و توجه به مشکلات او
اگر فلشبک بزنیم و به چند سال قبل بازگردیم، حتماً بهخاطر میآوریم که در چند دهه پیش بسیاری از زنان، خانهداری را دغدغه بزرگ زندگی خود میدانستند و هر روز مردان خود را بدرقه میکردند و به استقبال آنها میشتافتند.
ملیحهسادات موسوی در این باره به ماجرای مستندی اشاره کرد و گفت: روایت است مردی به محضر حضرت پیامبر صلی الله علیه و آله آمد و گفت: «یارسولالله، همسری دارم که هر زمان وارد خانه میشوم به استقبالم میآید و، چون میخواهم از منزل بیرون بروم، مرا بدرقه میکند، هرگاه مرا اندوهگین ببیند میگوید “چهچیز تو را اندوهگین کرده است؟ اگر برای مخارج زندگی ناراحتی، مطمئن باش که خداوند عهدهدار آن است و با داشتن چنین ضامن معتبری که روزی تو را تضمین کرده است، نباید اندوهگین باشی و اگر برای آخرت غصه میخوری، خداوند اندوهت را زیاد کند، چون باید چنین باشی. “»
پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله فرمودند: «خداوند روی زمین کارگزارانی دارد که زن تو یکی از آنهاست و برای او نصف پاداش شهید در نظر گرفته شده است.»
کارشناس اسلامی از این روایت اینطور نتیجهگیری میکند که: از این روایت متوجه میشویم که دلجویی از همسر و توجه به مسائل و مشکلات او، به ایجاد عشق و محبت میانجامد، این در حالی است که بعضی از زنها شاکی هستند که گرفتاری همسرانشان مانع توجه به شرایط روحی آنان میشود و عدهای از مردان نیز معترضند که همسرانشان به گرفتاریهای آنها توجه نمیکنند.
۲. به یکدیگر احترام بگذارید
عشق و علاقه بین زن و مرد معمولاً از مرحله خواستگاری ایجاد میشود؛ البته خواستگاریهایی که به نتیجه برسند و خانم و آقا تصمیم بگیرند کنار هم زندگی مشترکی را آغاز کنند.
دکتر عبدالباقی، کارشناس اسلامی، معتقد است که وقتی نیمه دیگر فرد پیدا شود، خودبهخود عشق بهوجود میآید و زن و مرد برای هم احترام قائل میشوند و این احترام یعنی افزایش مهر و محبت بین زن و شوهر.
این کارشناس دینی راه دیگر افزایش دوستیها را ابراز علاقه بهصورت کلامی عنوان میکند و ادامه میدهد: بهترین گواه، سخنان امیرالمؤمنین علیه السلام درباره حضرت زهرا سلام الله علیها است. روایت است شخصی از حضرت علی علیه السلام درباره حضرت زهرا سلام الله علیها پرسید. حضرت همسرشان را این گونه توصیف کردند: «نعم العون الی طاعه الله؛ او در مسیر طاعت خدا یاوری نیکو برایم بود.»
۳. تواضع داشته باشید
خداوند متعال مهر و محبت همسران نسبت به یکدیگر را در وجود آنان قرار داده است. محبت بین زن و مرد با آغاز زندگی مشترک زوجین ایجاد میشود و با ادامه زندگی، استحکام پیدا میکند. همان طور که در آیات قرآن آمده است، خداوند زنان و مردان را برای آرامش یکدیگر آفریده است.
موسوی در این زمینه به آیه ۲۱ سوره روم اشاره میکند که خدای متعال در این خصوص فرموده است: «و من آیاته ان خلق لکم من انفسکم ازواجاً لتسکنوا الیها و جعل بینکم موده و رحمه انّ فی ذلک لایاتٍ لقوم یتفکّرون؛ از نشانههای الهی آن است که برای شما جفتی از جنس خودتان آفرید که کنار او آرامش بیابید و با هم انس گیرید و میان شما رأفت و مهربانی برقرار شود، همانا در این امور نیز برای مردم خردمند، ادله علم و حکمت حق آشکار است.»
موسوی ادامه میدهد: متأسفانه در جوامع کنونی، مهر و محبت میان زوجین با تعابیر نامتعارفی بیان میشود، گاهی وقتی به خانمی گفته میشود “به همسرت عشق بورز و محبت داشته باش”، میگوید ” «پررو» میشود” و معتقد است زنانی که محبت خود را به شوهرانشان نشان میدهند «مردذلیل» هستند.
البته عکس این موضوع هم صادق است و وقتی به مردی گفته میشود “با همسرت مهربان باش و به حرفهای او توجه کن”، این کار را «زنذلیلی» میداند! مگر چه عیبی دارد که همه ما زنذلیل و مردذلیل باشیم؟ فرهنگ اسلامی و ایرانی ما هم این گونه رفتارها را تأیید میکند؛ تا آنجا که پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «قول الرجل للمرأه انّی احبک لایذهب من قلبها ابداً؛ گفتار مرد به همسرش که من تو را دوست دارم هرگز از قلب او محو نمیشود.»
۴. با زیباترین القاب همسرتان را صدا کنید
عبدالباقی تصریح میکند: باید بهگونهای همسرتان را صدا کنید که دلتان میخواهد او نیز شما را صدا کند. اگر همسرتان را محترمانه صدا کنید، به او اعتماد به نفس میبخشید و این اقدام، شخصیت او را تکامل میدهد.
او ادامه میدهد: بر اساس روایات، دوستی و نزدیکی مثالزدنیای میان حضرت فاطمه سلام الله علیها و امیرالمؤمنین علی علیه السلام وجود داشته که تا قبل از آن بین کسی نبوده و بعد از آنها هم بین کسی وجود ندارد.
نکته جالب توجه این است که طبق روایات، حضرت امیرالمؤمنین علیه السلام از کلماتی مانند «حبیبه من»، «صفیه من»، «زهراجان» و… خطاب به یادگار پیامبر صلی الله علیه و آله استفاده میکردند، در حالی که امروزه برخی فکر میکنند اگر از چنین کلماتی نسبت به همسرشان استفاده کنند، پردههای حیا پاره میشود. دلایل غیرموجه دیگری نیز هست که محبت بین زوجین را کم میکند.
۵. به مسائل توجه کنید
اهمیت توجه به مسائل جنسی در ایجاد عشق و محبت میان همسران بهاندازهای است که آیات و روایات بسیاری درباره زمان برقراری رابطه بین زن و شوهر نقل شده است. اسلام ازدواج را قرار داده است تا زن و مرد علاوه بر ارضای روحی، از لحاظ جنسی نیز ارضا شوند.
موسوی به حدیثی اشاره میکند که بنا بر آن، امام صادق علیه السلام میفرمایند: «هیچ لذتی برای مرد بیشتر از لذتی که از همسر خود میبرد، نیست.» متأسفانه بررسیها نشان میدهد دلیل اصلی طلاقهای عاطفی بهویژه در میان زوجهای جوان، بیتوجهی به مسائل زناشویی است که میتوان به کمک مشاوران اسلامی خانواده برای آن راهکار مناسبی پیدا کرد.
البته آموزش مسائل جنسی ممکن است در یک یا دو جلسه امکانپذیر باشد، اما آموزش مسائل روانی جنسی به زمان بیشتری نیاز دارد، چون بسیاری از مشکلات روانی جنسی، ملکه ذهنی افراد میشود و باید برای درمان آن مدتی تلاش کرد.
۶. در همه امور شریک باشید
در جوامع سنتی، وظایف زن و مرد کاملاً مشخص بود، اما در زندگیهای مدرن، شرایط بهگونهای است که نمیتوان مانند گذشته عمل کرد. به هر حال این روزها فعالیتهای اجتماعی خانمها بیشتر شده و برخی از آنها دوش به دوش همسران خود برای تأمین مخارج زندگی تلاش میکنند، در حالی که از وظایف سنتیشان چیزی کم نشده است و پس از مراجعه به خانه باید کارهای منزل و رسیدگی به فرزندان را انجام دهند.
کارشناسان معتقدند توجه مردان به مشارکت در امور خانه، میتواند زمینهساز عشق و محبت میان همسران باشد. موسوی در این باره توضیح میدهد: در زندگی حضرت فاطمه سلام الله علیها و امام علی علیه السلام این همکاری فراوان یافت میشود؛ تا جایی که نقل میکنند روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به خانه امیرالمؤمنین علی علیه السلام رفتند و دیدند آن دو بزرگوار هر دو مشغول کار هستند، فرمودند: «کدامیک از شما خستهتر است؟» امیرالمؤمنین علیه السلام پاسخ دادند: «فاطمه خستهتر است.»، پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: «فاطمهجان برخیز، من کارهایت را انجام میدهم.»
همه کارهای حضرت فاطمه سلام الله علیها و امام علی علیه السلام با هم بود، یعنی با هم کار میکردند، با هم درددل میکردند و با هم مشورت میکردند. وقتی حسنین علیهما السلام بیمار میشوند، با هم برای شفای آنان روزه میگرفتند، همه اینها نشان از صمیمت این خانواده است. درست است که آنها معصوم بودند و رفتارشان الهی بود، اما رفتار غیربشری نداشتند؛ از این رو باید الگوی ما باشند.
موسوی تصریح میکند: این بزرگواران با رفتارشان به ما یاد دادند که مردان وقتی به خانه میآیند، خودشان را درگیر کار خانه کنند و همسرشان را تنها نگذارند، خانمها هم باید به آقایان کمک کنند، در واقع باید نسبت به یکدیگر بیتفاوت نباشند و از زیر بار مسئولیت شانه خالی نکنند.
امام باقر علیه السلام میفرمایند: «حضرت فاطمه سلام الله علیها کارهای منزل را با حضرت علی علیه السلام این گونه تقسیم میکرد: خمیر کردن آرد، نان پختن، تمیز کردن و جارو کردن خانه بهعهده ایشان بود و کارهای بیرون منزل مانند جمعآوری هیزم، تهیه مواد غذایی و… را امام علی علیه السلام انجام میدادند.»
۷. هدیه بدهید
یکی از سنتهای خوب اسلامی، هدیه دادن است. شکی نیست که هدیه دادن به همسر، از سر صدق و صفای دل برای نشان دادن محبت و دوستی از بارزترین مصادیق مهر و محبت است. هدیه دادن تلخیها را شیرین و دلها را به هم نزدیک میکند و باعث میشود محبت جای کینهها را بگیرد.
دکتر عبدالباقی میگوید: در خصوص هدیه دادن به همسر نیز دستورات بسیاری از ائمه اطهار علیهم السلام روایت شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله میفرمایند: «مردی که به سفر میرود، هنگامی که نزد خانواده خود برمیگردد، باید بهاندازه استطاعت و تواناییاش هدیهای برای آنها تهیه کند.»، وقتی مرد برای همسرش سوغاتی میآورد، درواقع به او نشان میدهد که در سفر هم به فکر او بوده است.
زن نیز از برخورد شایسته شوهرش احساس خوشحالی و سرور میکند و کانون گرم خانواده مملو از محبت، عشق، نشاط، شادابی و لذت معنوی میشود، البته این قضیه در مورد خانمها هم صدق میکند و آنها هم باید با هدیه دادن به همسران خود نشان دهند که به آنها علاقه دارند.