جزئیات مرگ خانم بازیگر در آپارتمان قلهک
همزمان با مرگ بازیگر زن جوان سینما و تلویزیون کارشناسان پزشکیقانونی علت اولیه مرگ وی را مسمومیت دارویی بر اثر خوردن بیش از یکصد قرص آرامبخش اعلام کردند اما تحقیقات به دستور بازپرس جنایی در این باره ادامه دارد.
به گزارش «ایران»، شامگاه سهشنبه ۱۰ اسفند مأموران کلانتری ۱۲۴ قلهک، در تماس با بازپرس محمدرضا صاحبجمعی، از مرگ مشکوک زهره فکورصبور بازیگر سینما و تلویزیون در خانهاش خبر دادند.
با اعلام این خبر، بازپرس جنایی و تیم بررسی صحنه جرم، راهی طبقه چهارم ساختمانی در یکی از محلههای قلهک شدند. با ورود به این آپارتمان ۶۵ متری، جسد خانم بازیگر در حالی که لباسهای خانه به تن داشت، داخل اتاقخواب روی زمین افتاده بود. این در حالی بود که همسر خانم بازیگر و امدادگران اورژانس نیز در محل حضور داشتند.
امدادگران اعلام کردند که بهدنبال تماس همسرش، راهی محل شده و با جسد این زن ۴۳ ساله مواجه شدهاند. با اینکه زن جوان علائم حیاتی نداشت اما عملیات احیا از سوی امدادگران صورت میگیرد که تلاشهای آنها بینتیجه مانده و مرگ زن جوان اعلام میشود.
کشف قرص کنار جسد
در بازرسی از خانه، دستنوشتهای پیدا نشد، همچنین علائمی از درگیری و بهمریختگی به چشم نمیخورد. در کنار جسد خانم بازیگر بیش از ۱۰ ورق قرص که نشان میداد حدود ۱۰۰ قرص آرامبخش خورده شده بود، کشف شد. مهران، همسر زهره که یکی از تهیهکنندگان معروف صداوسیما است و چند سال قبل با او ازدواج کرده جسد را پیدا کرده و موضوع را به اورژانس اطلاع داده بود.
در تحقیقات اولیه مشخص شد که ساعت ۲ بعدازظهر همان روز، زهره با مادرش تماس گرفته و با او صحبت کرده بود در حالی که وضعیت روحی خوبی نداشته و صدای بغضآلود او حکایت از گریه و ناراحتی داشته است. بعد از این تماس، دوباره مادر خانم بازیگر با او تماس میگیرد، اما پاسخی به تلفنهایش داده نمیشود و همین مسأله نگرانی مادر را رقم میزند. مادر زهره که نگران بود، با شوهر وی تماس گرفته و از او میخواهد به سراغ زهره برود.
بهدنبال این تماس همسر او که حدود دو روز قبل او را دیده و روز قبل از این حادثه نیز با وی تلفنی صحبت کرده بود، با زهره تماس میگیرد اما تماسهای او نیز بینتیجه میماند و مرد میانسال راهی خانه همسرش میشود.
وی چندین بار زنگ آپارتمان زهره را به صدا در می آورد و از آنجا که خبری از او نمیشود، به همراه سرایدار وارد خانه شده و با جسد زهره در اتاق خواب مواجه میشود و بلافاصله با اورژانس تماس میگیرد اما امدادگران مرگ او را تأیید میکنند.
همسر خانم بازیگر در تحقیقات اولیه به تیم جنایی گفت: با همسرم هیچ اختلافی نداشتم و رابطه خوبی باهم داشتیم. او افسردگی نداشت و فقط چون شبها بهراحتی نمیتوانست بخوابد، قرصهای آرامبخش مصرف میکرد.
مسمومیت دارویی
متخصصان پزشکیقانونی، زمان مرگ را چندین ساعت قبل از کشف جسد اعلام کردند. هیچ آثار و علائمی روی جسد که نشان از ضرب و جرح، شیار گردنی و آسیب بدنی باشد نیز دیده نمیشد. در بررسیهای اولیه، آنها علت مرگ را مسمومیت دارویی اعلام کردند. جسد به دستور بازپرس شعبه ششم دادسرای امور جنایی پایتخت برای مشخص شدن علت اصلی مرگ و آزمایشات سمشناسی به پزشکی قانونی منتقل شد.
همچنین بازپرس جنایی دستور بازرسی بیشتر خانه خانم بازیگر و تحقیقات از خانواده و همسر او در رابطه با این حادثه را صادر کرد.
آخرین پست
این در حالی است که خانم بازیگر حدود ساعت ۲ بعدازظهر سهشنبه و احتمالاً دقایقی قبل از مرگ در صفحه اینستاگرامش، پستی را منتشر کرده که مربوط به بخشی از برنامه «زندهرود» و حضور وی دراین برنامه است و کامنتی برای این پست گذاشته و آرزویش این بود که خداوند هوای دل تکتک دوستانش را داشته باشد.
دستبرد ۱۷ میلیاردی به گاوصندوق خانه پدر
به گزارش «ایران»، بیست و پنجم دی ماه امسال پروندهای مبنی بر سرقت از یک خانه در کلانتری تجریش تشکیل شد و برای پیگیری و شناسایی سارق یا سارقان پرونده به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران فرستاده شد.
مرد میانسال در تشریح ماجرا گفت: چند ساعتی به اتفاق خانوادهام از خانه بیرون رفتیم و پس از بازگشت متوجه شدم در گاوصندوقم باز شده و طلاهای داخل آن که حدود ۱۷ میلیارد تومان بود به سرقت رفته است.
در ادامه تحقیقات، مأموران به یکی از اقوام شاکی ظنین شدند. وی پس از حضور در پلیس آگاهی به سرقت طلاها با همدستی دختر خانواده اعتراف کرد.
سردار مسعود مصدق، معاون هماهنگ کننده پلیس تهران بزرگ در این باره گفت: پس از هماهنگی قضایی دختر شاکی دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل شد اما در بازجوییها گفت حدود ۶ میلیارد تومان طلا داشته که آن را به پدرش داده بود تا در گاوصندوقش نگه دارد اما پدرش دیگر حاضر به پس دادن طلاها نبوده و او هم با یکی از بستگانش سناریوی سرقت طلاها از گاوصندوق را اجرا کرده است.
هر ۲ متهم در تحقیقات پلیسی به جرم ارتکابی اعتراف و با دستور قضایی روانه زندان شدند. همچنین طلاهای سرقتی کشف و به شاکی برگردانده شد.
هدیه ولنتاین زوج جوان را به دادگاه خانواده کشاند
زوج جوان با سلام وارد شعبه دادگاه شدند و قاضی میانسال در حالی که پرونده را مطالعه میکرد، از بالای عینکش نگاهی به زوج جوان کرد، سلامشان را پاسخ داد.چند دقیقهای سکوت بر فضای دادگاه حاکم شد و پس از آن قاضی در حالی که عینکش را از روی چشمهایش برداشت به سحر گفت خب بفرمایید؟سحر پاسخ داد: من همه چیز را در دادخواستم نوشتم الان چه چیزی را توضیح بدهم؟
اردلان نگاهی به همسرش کرد و گفت اجازه بده من بگویم. آقای قاضی یک سال پیش با سحر آشنا شدم و پس از مدتی احساس کردم دوستش دارم و کم کم به این نتیجه رسیدیم که میتوانیم باهم ازدواج کنیم. بعد از تصمیممان همه چیز سرعت گرفت و ما خانوادههایمان را در جریان قرار دادیم. پس از موافقت آنها عقد کردیم اما به خاطر شرایط کرونا میهمانی مختصری گرفتیم و مستقل شدیم. زندگیمان خیلی خوب بود احساس میکردیم که خوشبختیم، اما همه چیز به یکباره با یک مناسبت خاص خراب شد. روز ولنتاین یا به اصطلاح «روز عشاق»،من خرس کوچکی برای سحر خریدم و شاخه گلی هم گرفتم و وقتی از سر کار به خانه برگشتم به او هدیه دادم که ای کاش این کار را نمیکردم. از آن شب رفتار سحر به یک باره عوض شد و با دعوا و بهانه مدام سر ناسازگاری گذاشت.
سحر حرفهای اردلان را قطع کرد و گفت: اگر من را اینطور شناختی که اصلاً در تصمیمم برای طلاق تردیدی ندارم. جناب قاضی من فکر میکردم ما زندگی عاشقانهای را شروع کردیم و همسرم روز عشق برایم سنگ تمام میگذارد. همسران دوستانم برای نشان دادن عشقشان هر کاری که میتوانستند انجام دادند. از سفر خارج گرفته تا خرید خودرو و عطر و لباسهای با ارزش ،اما اردلان خیلی خوب خودش را نشان داد فکر میکنم بیشتر از ۲۰ هزار تومان برایم هزینه نکرده ،همین خرسی که به زیپ کیفم وصل کردم و یک شاخه گل از یک دستفروش همه عشقی بوده که به من داشت. امسال اولین سالی بود که ولنتاین با هم بودیم کاش لااقل سال بعد این هدیه را میخرید که پیش خودم بگویم برایش عادی شدم ولی آقای قاضی ما هنوز ۶ ماه از ازدواجمان نگذشته و من با کار همسرم سنگ روی یخ شدم.اردلان در جواب سحر گفت: من با تو احساس راحتی کردم و برایت این هدیهها را گرفتم.
سحر جواب داد: قرار بود برایم قصر بسازی ،اما یک کلبه کوچک هم نساختی. جناب قاضی برای خرید کردن همیشه باید دلهره داشته باشم که زیاد هزینه نکنم.او اصلاً احساس مسئولیت نمیکند اما وقتی قرار به گشت و گذار با دوستانش باشد با خیال راحت هزینه میکند. حالا به من که رسید شد احساس راحتی! اصلاً به این نتیجه رسیدم که اشتباه کردم و در همین مدت از رفتارهای همسرم خسته شدم. ای کاش براحتی بله نمیگفتم و حالا حداقل در خانه پدرم اینگونه به من بیاحترامی نمیشد.
اردلان مبهوت به سحر نگاه کرد و گفت: برای یک هدیه داری کل عشق و زندگیمان را نابود میکنی؟! خب من پول نداشتم که برایت کادوی بهتری بگیرم. مشکل تو اینجاست که نمیخواهی واقعیت را بپذیری. تو که از اول میدونستی من در مغازه یکی از دوستانم کار میکنم .چرا از من انتظار زیادی داشتی؟! مگه قبل از ازدواج به من نمیگفتی اشکالی نداره که پول نداری و من حاضرم با تو روی حصیرم زندگی کنم. حالا که روی حصیرم نیستی ،اما چرا اینجوری میکنی؟ واقعاً اگه فکر میکنی عشق و علاقه ما در حد چهار تا کادوی گرانقیمت است و من نمیتوانم نیازت را برآورده کنم حرفی ندارم طلاقت میدهم.
سحر با صدای بلندتر گفت: یادت نرفته که میگفتی الان پول ندارم اما وقتی تو کنارم باشی تلاش میکنم و یه روزی پولدار می شیم و بهترینهارو برات میگیرم. من نمیخواستم کادوی میلیونی بگیری اما من لایق ۲۰ هزار تومانم؟ واقعاً زندگی با تو نه ارزشی داره و نه فایدهای کاش حرف پدرم را گوش میکردم که میگفت عجله نکن و بیشتر فکر کن اما من خام حرفهای تو شدم و… .
در این لحظه قاضی حرف سحر را قطع کرد و گفت: به اشتباه یا درست حالا شما همسر یکدیگر هستید. سن شما هم زیاد نیست و در مجموع به ۵۰ سال هم نمیرسید. خامی در کلامتان هویداست. حالا دیگر نباید زندگیتان را خرابتر کنید. من فکر میکنم هر دو شما درگیر تصمیم احساسی شده اید و بدون فکر حرف میزنید. بهتر است دو ماه به مشاوره بروید و پس از آن باز شما را ببینم. من فکر میکنم پس از مشاوره ارتباطتان بهتر شود و دیگر مترصد جدایی نباشید.
امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده
آنچه در این پرونده مشهود است نبود درک متقابل میان این زوج جوان است. متأسفانه سحر واقعیت و حقیقت زندگی مشترک خودش را با ظاهر زندگی مشترک دوستانش مقایسه میکند و باعث تنشهای روحی و روانی در زندگیشان شده است.
از طرف دیگر اردلان هم در آغاز آشنایی با وعدههای توخالی باعث توقع زیاد در همسرش شده است.
با این حال این زوج جوان با کمی درک متقابل، مسئولیت پذیری، ازخودگذشتگی، تفکر صحیح و… میتوانند از این بحرانها عبور کنند.
کلاهبرداری با فروش اینستاگرامی مبلمان
به گزارش «ایران»، چندی قبل یک پرونده کلاهبرداری از طریق پیج اینستاگرامی فروش مبلمان به پلیس فتای شهرستان ساوجبلاغ اعلام و بررسی موضوع بهصورت ویژه در دستورکار مأموران قرار گرفت. بررسیهای اولیه حاکی از این بود که مالباخته از طریق اینستاگرام یک پیج جعلی فروش مبلمان با قیمت مناسب را شناسایی و بهعنوان بیعانه مبلغ ۴۰ میلیون ریال برای خرید مبل به حساب اعلامی از سوی گرداننده صفحه پرداخت کرده بود اما فرد کلاهبردار پس از دریافت پول حساب کاربری شاکی را مسدود کرده و دیگر پاسخگوی وی نبوده است.
سرهنگ «بیژن جنتی» معاون هماهنگ کننده فرمانده انتظامی استان البرز با اعلام این خبر بیان داشت: مأموران با انجام اقدامات پلیسی موفق به شناسایی هویت متهم شده و با بکارگیری اقدامات اطلاعاتی مخفیگاه او را در یکی از استانهای همجوار شناسایی کردند.
این مقام انتظامی با بیان اینکه مأموران پس از دریافت نیابت قضایی به مخفیگاه متهم اعزام و در یک عملیات غافلگیرانه او را دستگیر کردند، گفت: در بررسیهای اولیه متهم به انجام ۱۰ فقره کلاهبرداری به ارزش ۷۰۰ میلیون ریال با همین شیوه اقرار کرد. تلاش مأموران برای کشف سایر کلاهبرداریهای صورت گرفته از سوی این متهم ادامه دارد.
معاون هماهنگ کننده فرمانده انتظامی استان البرز در پایان از کاربران فضای مجازی درخواست کرد که در خریدهای مجازی از سایتهای غیرمعتبر، قبل از دریافت کالا به هیچ وجه وجوهی بهعنوان بیعانه پرداخت نکنند.
ادویه با طعم کاه و یونجه
به گزارش «ایران»، در جریان طرح ساماندهی نظارت بر واحدهای صنفی، تیم مشترک کلانتری خاورشهر و بازرسی اصناف شهرستان ری موفق شدند یک کارگاه تولیدی را در محدوده عباسآباد که با استفاده از کاه و یونجه به تولید ادویههای غیربهداشتی میپرداخت، شناسایی کردند.
پس از بررسی بیشتر مشخص شد که مالک این کارگاه با ترکیب یونجه و کاه و پوست انار و رنگهای غیرمجاز موادی را شبیه زردچوبه، فلفل قرمز و… تولید و در بازار عرضه میکرد.
سردارحمید هداوند جانشین فرمانده انتظامی تهران بزرگ در تشریح این پرونده گفت: در این رابطه ۴ تن اقلام اولیه به همراه تجهیزات کارگاهی کشف و کارشناسان ارزش اموال کشف شده را ۷۰۰ میلیون تومان ارزیابی کردند. در ادامه رسیدگی به این پرونده کارگاه مذکور پلمب شد.