سرقت هویت برای ثبت شرکت
«به من گفتند رئیس هیأتمدیره یک شرکت بازرگانی هستی و باید حدود ۵میلیارد تومان بدهی مالیاتی پرداخت کنی! هرآنچه داشتم توقیف شد. امسال حساب یارانه و سیمکارتم را هم مسدود کردند. هنوز به خاطر آسیبهای قلبی و مشکلات اعصاب ناشی از این اتفاق، دارو مصرف میکنم.»
این قربانی که خود را سیاوش کرمنژاد معرفی کرد درباره جزئیات ماجرا گفت: «بدون اینکه اطلاع داشته باشم بهعنوان رئیس هیأتمدیره یک شرکت صوری معرفی شده بودم. حالا هم تمام سرمایه و داراییام از دستم رفت. ماجرا از سال ۱۳۹۵ شروع شد؛ من یک خودروی پراید مدل ۷۲ داشتم که آن را فروختم. پس از مدتی با شکایت خریدار مواجه شدم. ظاهراً خریدار در هنگام تعویض پلاک متوجه شده بود که خودرو حکم توقیف دارد. بعد از پسدادن پول و جبران ضرر و زیان، با مصیبت از دست خریدار خلاص شدم. من ماندم و ماشینی که چند وقت بعد در ورودی شهر توقیفش کردند و تا امروز در پارکینگ است. با پیگیری بیشتر متوجه شدم که اداره امور مالیاتی اموالم را توقیف کرده است.»
داستان از کجا شروع شد؟
کرمنژاد توضیح داد: «در عراق مشغول کار بودم. برای مرخصی به ارومیه برگشته بودم که درگیر این مشکلات شدم. تکنیسین فنی نصب تجهیزات نیروگاه هستم و هیچوقت در زندگیام ارتباطی با کار صادرات و واردات نداشتم. اما وقتی به اداره دارایی رفتم به من گفتند رئیس هیأتمدیره یک شرکت بازرگانی هستی و باید حدود ۵میلیارد تومان بدهی مالیاتی این شرکت را پرداخت کنی! آیا اداره دارایی نمیداند کسی که تمام اموالش یک پراید مدل ۷۲ است نمیتواند رئیس هیأتمدیره یک شرکت چند میلیاردی باشد؟» این شهروند در ادامه توضیح داد: «برای گرفتن پروانه کارهای فنی نیاز به دو نفر است. کپی کارتملی و شناسنامهام را به شریکم داده بودم تا برایمان پروانه کارگاه رنگ کورهای بگیرد. ظاهراً با همین کپیها بهراحتی میشود شرکت ثبت کرد. بدون اطلاعم امضایم را جعل کرده و مرا عضو هیأتمدیره یک شرکت کرده بود که این بلاها سرم آمد. من بیشتر از همه اداره ثبت شرکتها را مقصر میدانم.»
کرمنژاد درباره شکایتش به دستگاه قضا گفت: «کارشناس خط تأیید کرد که خط و امضای صورتجلسات هیچ شباهتی به خط و امضای من ندارد اما شکایتم در مراحل مختلف رد شد. تا دیوان عالی کشور پیش رفتم اما به جایی نرسیدم. به هرجایی که توانستم شکایت کردم. به استانداری و سازمان بازرسی کل کشور هم رفتم اما از کسی جواب نگرفتم. این شرکت هنوز هم فعالیت میکند و هنوز هم اسم من از اعضای هیأتمدیره خارج نشده و اداره دارایی، مالیاتش را از من میخواهد.»
وی راجعبه وضعیت خود در ۵سال گذشته گفت: «فشار عصبی آن روزها باعث شد مشکل قلبی پیدا کنم. ۱۰ روز در سیسییو بستری شدم و ۶ماه تحت درمان بودم. خانهنشین شدم؛ شغلم را از دست دادم و بدهی بالا آوردم. اینکه الان زنده هستم شانس آوردهام. چیزی برای از دست دادن ندارم. دارایی زیادی نداشتم اما هرآنچه داشتم توقیف شد. حسابهایم مسدود شده و کارت بانکی نیز به نام خودم ندارم. امسال حساب یارانه و سیمکارتم را هم مسدود کردند. هنوز به خاطر همان آسیبهای قلب و عارضه اعصاب دارو مصرف میکنم.» با پرسوجو از وکلا و مشاورین حقوقی متوجه شدیم این فرد فقط یکی از قربانیان پروندههای جعل شده در ادارات ثبت شرکتها است و تعداد این پروندهها در سالهای اخیر کم نبوده است.
خلأ قانونی برای صحتسنجی امضا
برای پیگیری این پرونده با اداره کل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری تماس گرفتیم. یکی از کارمندان در پاسخ به این سؤال که چطور عدهای بهراحتی میتوانند هویت و امضای دیگران را جعل کنند اینگونه پاسخ داد: «این اداره راهی برای پیشگیری از جعل امضا ندارد. اگر چنین جرایمی اتفاق بیفتد فرد باید برود شکایت کند.»
حامد حسنی، کارشناس مسائل حقوقی و قضایی درباره علل وقوع این نوع کلاهبرداریها چنین توضیح داد: «با توجه به مواد ۱۹۸ و ۲۱۱ قانون مالیاتهای مستقیم اگر عضو هیأتمدیره یک شرکت باشید نسبت به پرداخت بدهی مالیاتی آن شرکت در سالهایی که عضو هیأتمدیره بودید ضامن هستید. اگر شرکت مالیاتش را پرداخت نکند اداره امور مالیاتی از طریق توقیف اموال شما اقدام به دریافت بدهی خود خواهد کرد.»
حسنی با بیان اینکه فرایند ثبت صورتجلسات شرکتها اشکالاتی اساسی دارد، گفت: «درحال حاضر امکان سوءاستفاده از کپی کارت ملی و شناسنامه دیگران در ادارات ثبت شرکتها بهراحتی فراهم است. افراد سودجو میتوانند با جعل امضای مردم آنها را عضو هیأتمدیره یک شرکت کرده و از این طریق اقدام به فرار مالیاتی یا سوءاستفاده از اعتبار آنان کنند. همچنین با همین روش امکان خارج کردن سهامداران از شرکتهای سهامی خاص بدون اطلاع آنان نیز وجود دارد.»
راهکاری ساده برای پیشگیری از جعل
وی درباره راهحل مشکل جعل در ادارات ثبت شرکتها توضیح داد: «این مشکل با راهکار سادهای به نام تصدیق الکترونیکی قابل پیشگیری است. تصدیق الکترونیکی یا همان احراز هویت الکترونیکی سازوکاری است که بدون اینکه خللی در سرعت ثبت صورتجلسات و تأسیس شرکتها وارد کند میتواند از بسیاری سوءاستفادهها جلوگیری کند.» این پژوهشگر درخصوص جزئیات احراز هویت الکترونیکی ادامه داد: «در این سازوکار هنگام عملیات ثبت، پیامکی حاوی کد تأیید به تلفن همراه تمامی اعضای هیأتمدیره ارسال میشود. تا زمانی که کد تأیید همه اعضا در سامانه ثبت نشود ادامه عملیات ثبت شرکت و صورتجلسات تغییرات اتفاق نخواهد افتاد. پس از اتمام عملیات نیز مراتب ثبت یا تغییرات شرکت به تمام اعضا ابلاغ میشود. در واقع اداره ثبت شرکتها با یک سازوکار کمهزینه میتواند جلوی قربانیشدن مردم را بگیرد.»
همانطور که پیشتر هم اشاره شد، هر ساله پروندههای جدیدی در این خصوص در محاکم قضایی به جریان میافتد. با این اوصاف باید پرسید آیا سازمان ثبت اسناد و املاک کشور و اداره کل ثبت شرکتها و مؤسسات غیرتجاری ارادهای برای پایان دادن به جرایم جعل در ادارات خود دارند یا نه؟
کلاهبرداری ۷ میلیاردی با کپی کارت بانکی
به گزارش «ایران»، این کلاهبردار با استفاده از دستگاه اسکیمر و کپی کردن کارت شهروندان، حساب بیش از ۵۰۰ نفر را خالی کرده بود. متهم در بازجوییها ضمن اعتراف عنوان کرد که با تهیه و طراحی دو سری دستگاه کپی کارت بانکی و نصب روی دستگاه خودپرداز بانک در شهرهای رشت، تهران، آمل، بابل، نوشهر، چالوس، کلارآباد، سلمانشهر و عباسآباد اقدام به تهیه و صدورکارت جدید بانکی و کارت ملی منطبق با صاحب حساب میکرد.
سردار مرتضی میرزایی فرمانده انتظامی مازندران در این باره گفت: این کلاهبردار در یک فقره ۵۰ میلیون تومان از حساب بانکی یکی از شهروندان برداشت کرده بود. در تحقیقات اولیه مأموران مشخص شد که کارتهای بانکی مالباختگان به وسیله دستگاه اسکیمر نصب شده روی خود پردازهای بانکی کپیبرداری میشد و متهم با استفاده از کارت کپی شده حساب شهروندان را خالی و طی چندین مرحله وجوه را در کارتهای بانکی مختلف منتقل میکرد و سرانجام با کارت ملی جعلی صاحبان کارتهای کپی شده، از فروشگاههای جواهری شهرهای مختلف کشور، طلا، سکه، جواهر و ارز دیجیتال میخرید.
وی در ادامه افزود: مأموران پس از شناسایی متهم با هماهنگی قضایی مجرم را دستگیر کردند و از وی یک دستگاه کپی کارتهای بانکی، لپ تاپ، دستگاه جت پرینتر، دوربین طراحی شده برای سرقت رمز عبور کارتهای بانکی، قطعات الکترونیکی قابل نصب در دهانه کارت خودپرداز و تعدادی فلش مموری و رم کشف کردند.
متهم با تکمیل پرونده برای سیر مراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی و با قرار مناسب روانه زندان شد.
افزایش کشت مواد مخدر در جنوب افغانستان/۴
گفته می شود مواد مخدر در چند بخش استان های قندهار و هلمند به گونه آزادانه خرید و فروش می شود.
به گزارش شفقنا افغانستان؛ برخی رسانه ها به نقل از کشاورزان افغانستانی اعلام کردند که در ماههای اخیر کشت خشخاش در استان های قندهار و هلمند افزایش یافته است.
استان های هلمند و قندهار از گذشته نیز بیشترین تولید مواد مخدر در افغانستان را داشته اند.
مواد مخدر در سال های اخیر یکی از منابع درآمد گروه طالبان محسوب می شد.
دستگیری ۳قاچاقچی در سربیشه/
جانشین فرمانده انتظامی استان گفت: مأموران فرماندهی انتظامی”سربیشه” در بازرسی از یک سواری پژو، ۱۲۶ کیلو و ۴۵۰ گرم تریاک کشف کردند.
به گزارش خبرنگار پایگاه خبری پلیس، سرهنگ”حسن شجاعی نسب” اظهار داشت: مأموران انتظامی شهرستان سربیشه اخباری مبنی بر حمل و جا به جایی مواد مخدر توسط سوداگران مرگ و انتقال آن به شهرهای مرکزی کشور را دریافت کردند که پیگیری موضوع و دستگیری متهمان را در دستور کار خود قرار دادند.
وی افزود: مأموران هنگام کنترل محورهای فرعی این شهرستان سواری پژو ۴۰۵ قاچاقچیان مواد مخدر را که با سرعت بالایی در حال حرکت بود شناسایی کردند و به راننده آن با علائم هشدار دهنده دستور ایست دادند.
جانشین فرمانده انتظامی استان خراسان جنوبی بیان داشت: راننده به محض مشاهده پلیس از محل متواری شد که مأموران خودرو را تعقیب و با اقدامی منسجم و هماهنگ سواری پژو را متوقف و در بازرسی از آن ۱۲۶ کیلو و ۴۵۰ گرم تریاک کشف کردند.
ازدواج؛ شروع یک تولد دوباره/ ۷ قدم تاثیرگذار در انتخاب همسر
شاید باورتان نشود همه نکتههای روانشناسی در دوران نامزدی یا آشنایی، در چند جمله خردمندانه ریشسفیدها خلاصهشده است که «قبل از ازدواج چشمانت را بازکن و بعدازآن ببند». منتهی بازهم به قول قدیمیها؛ شنونده خودش باید عاقل باشد تا بتواند نکتههای این چند جمله را پیدا کند.
گروه زندگی: سودابه رنجبر: بارها و بارها از کسانی که چند پیراهن بیشتر از بقیه پاره کردهاند و در مراسم خواستگاری، نامزدی یا بله بوران ریشسفیدی کردهاند شنیدهایم: «دختر جان، پسر جان در دوران آشنایی یا نامزدی چشمانتان را بازکنید تا همه اختلافها و تفاوتها را خوب ببینید، اما وقتی زیر یک سقف زندگیتان را شروع کردید چشمانتان را ببندید و تفاوتها را نبینید و به شباهتها دقت کنید.»
روانشناسان هم میگویند: «در تصمیمگیری قبل از ازدواج باید به تفاوتها و بعد از ازدواج بیشتر به شباهتها اهمیت بدهید، زیرا توجه به تفاوتها، به انتخاب عاقلانه کمک میکند و اهمیت دادن به شباهتها بعد از ازدواج، موجب محکم شدن ارتباط و صمیمیت بین زن و شوهر میشود».
شاید باورتان نشود همه نکتههای روانشناسی در دوان نامزدی، در همین چند جمله خردمندانه ریشسفیدها خلاصهشده است. منتهی بازهم به قول قدیمیها؛ شنونده خودش باید عاقل باشد تا بتواند نکتههای این چند جمله را پیدا کند؛ نه اینکه در دوران نامزدی و آشنایی بهقدری احساسات غلیان کند که متوجه هیچ اختلافسلیقه و تفاوتی نشد و بعد از گذشت یک سال از زندگی، وقتی زوجها برای هم عادی شدند تفاوتها برایشان پررنگ و پررنگتر شود. در همه دوران آشنایی، دو جوان باید درک کنند که زندگی کردن زیر یک سقف یک واقعیت است و باشخصیتهای واقعی زن و شوهر سروکار دارند و زندگی واقعی جایی برای رؤیاپردازی و بروز احساسات مطلق نیست.
برای تولد دوباره چه تدارکی دیدهاید؟
با این مقدمه کوتاه میتوان نتیجه گرفت یکی از پایههای مهم یک زندگی موفق یک آشنایی موفق است. که به آن دوران نامزدی هم میگویند. دوران نامزدی زمان مناسب برای معاشرت دختر و پسر و خانوادههایشان است تا بتوانند با شناخت بیشتر، بررسی موشکافانهتری نسبت به هم داشته باشند و با شناخت واقعی نسبت به هم بپذیرند که با همه داشتهها و نداشته هایشان تصمیم گرفتهاند در کنار هم زندگی کنند.
اما متأسفانه این روند در بین افراد جوان در آستانه ازدواج و افراد متأهل برعکس شده است؛ یعنی فرد قبل از ازدواج در دریایی از احساسات و دلباختگی غرق میشود و بعد از ازدواج خود را در بین ناکامیها و تفاوتهای بسیار، ناامید و خسته میبیند.
دانستن این نکته ضرورت دارد که ازدواج تولدی دوباره است. شما به اختیار خود تصمیم به تشکیل زندگی مشترک میگیرید. راستی برای این تولد دوباره چه تدارکی چیدهاید؟ در این گزارش کمی؛ فقط کمی از مسیر پیدا کردن زوج مناسب و دوران آشنایی را به شما نشان میدهیم. قدمبهقدم با ما همراه باشید.
۷ قدم تأثیرگذار
قدم اول: مهمترین قدم در انتخاب همسر و سپری کردن دوران آشنایی برای رسیدن به ازدواج موفق، رسیدن به خودآگاهی و طی کردن مراحل خودشناسی است. فرد باید قبل از هر انتخابی، نقاط ضعف و قوت خود را بهطور کامل بشناسد، هدف و ارزشهای زندگیاش را مشخص کند. با شناسایی ملاکهای یک انتخاب موفق دست به انتخابی شایسته بزند. ابتدا باید از خودمان سؤال کنیم آیا ازنظر منطقی، ما آمادگی ازدواج داریم؟ میتوانیم فرد مقابلمان را در فرایند بررسی برای انتخاب قرار دهیم؟
قدم دوم: بهرهمندی از تجربه دیگران و یا مشاوره با متخصصان برای شما چقدر اهمیت دارد؟ روانشناسان معتقدند فردی میتواند انتخاب شود و دست به انتخاب بزند که مراحل پنجگانه بلوغ رشد جسمانی، عقلانی، اجتماعی، اخلاقی، عاطفی و روانی را گذرانده باشد. البته نمیتوان این موضوع را نادیده گرفت که هیچ انسانی کامل نیست و باید فردی را انتخاب کنیم که تا حد ممکن به ایده آلهای ما نزدیک باشد و هیچ صددرصدی وجود ندارد.
قدم سوم: گفتوشنود چهره به چهره در دوران آشنایی بسیار مهم است. مهمتر اینکه این صحبتها باید در مکانهای متفاوتی باشد. در این شرایط به ردوبدل کردن اطلاعات و باخبر شدن از روحیات یکدیگر میگذرد. چند جلسه هم میتواند با مکالمه تلفنی همراه باشد، اما در نظر داشته باشد فرستادن پیامک و بهاصطلاح چت کردن به این دلیل که تأثیر لحن و زبان بدن کاملاً قطع میشود درست نیست. زیرا ممکن است طرف مقابل را دچار سوءبرداشت کند و در همین سوءبرداشتها اطلاعات ناقص و چالش زایی را در اختیارتان قرار دهد.
قدم چهارم: گفتوشنود کاملاً شفاف، عینی و ملموس باشد مثلاً وقتی پسر میگوید: من همسر باحجاب و یا همسر خوشرو میخواهم. ممکن است تعریف از حجاب یا خوشرویی برای دختر معانی متفاوتی داشته باشد. اینجا باید سؤال شود منظورتان از خوشرویی چیست؟ یا ازنظر شما حجاب چطور تعریف میشود؟ چون طرف مقابل ما، ذهنخوانی ندارد که بتواند منظور ما را صفت و مفهوم کاملاً متوجه شود.
قدم پنجم: فردی که دوران آشنایی را میگذارند و قصد ازدواج دارد باید حدومرز ارتباط را بداند. بااینکه سبک زندگی و روابط تغییر کرده است، اما باید بدانند برای رسیدن به یک ازدواج خردمندانه، فرهنگ و عرف جامعهای که در آن زندگی میکنیم را بشناسند و برای موفقیت بیشتر به سنتها و آداب زندگی اسلامی و دینی خود پایدار باشند.
قدم ششم: هوشیارانه عمل کنید. با توجه به سبک زندگی، شناخت خانوادهها هم میتواند در انتخاب همسر مناسب در دوران آشنایی به شما کمک کند به همین علت بسیار مهم است که با شخصی که در ارتباط هستید رابطهاش را با شما از خانوادهاش مخفی نکند.
قدم هفتم: طول زمان آشنایی، بر اساس استانداردها و بنا به تجربه بین ۳ تا ۶ ماه است و در موارد خاصی این زمان کموزیاد میشود. درواقع کسی که قصد ازدواج دارد دوران آشنایی را بیشازاندازه طولانی نمیکند و به بهانههای مختلف، ازدواج را به تعویق نمیاندازد.
و اما…
آشنایی به معنای تبادل اطلاعات و احساسات برای شناخت بیشتر بین دختر، پسر و خانوادههاست. دراینبین تبادل اطلاعات مقدم بر احساسات است. اگر به هر دلیلی تبادل احساسات مقدم شد یا اینکه در دوران آشنایی احساسات بر شناخت واقعی مسلط شد. مطمئن باشید این دوران بهخوبی سپری نشده شد.
نکته آخر
مشاور ازدواج هیچوقت به شما نمیگوید که با این شخص ازدواج کنید یا خیر! بلکه شرایط را برای شناخت بیشتر شما هموار میکند. وظیفه مشاور خانواده آگاه کردن هر دو طرف است همین و بس.
انتهای پیام/
تکلیف مسافران نوروزی را مشخص کنید!/ بالاخره نیاز به ثبت پلاک خودرو هست یا خیر؟
سفرهای نوروزی در چند روز آینده شروع خواهد شد، اما اظهارات ضد و نقیض مسئولان مقابله با کرونا در خصوص ضرورت درج یا عدم درج اطلاعات خودروهای مسافران نوروزی در سامانه «ایران من» مردم را دچار سردرگمی کرده است.
گروه سلامت خبرگزاری فارس-محمد تاجیک:دومینسال کرونایی نیز با همه فرازو نشیبهای آن رو به پایان است. امسال بنا بر اعلام ستاد ملی مقابله با کرونا مردم برای مسافرتهای نوروزی دستشان باز تر و محدودیتها کمتر است؛ البته انجام مسافرت نوروزی توسط مردم مستلزم رعایت دستورالعملهای بهداشتی به ویژه تزریق دُز سوم واکسن کرونا توسط افراد است.
به طوری که عباس شیراوژن، سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا در گفتوگو با خبرنگار سلامت خبرگزاری فارس درباره اینکه «در ایام نوروز چگونه واکسیناسیون مسافران کنترل خواهد شد؟» بیان داشت: مردم باید واکسیناسیون خود را انجام دهند.هنگام خرید بلیط برای مسافرت نیز در سامانه «ایران من» این موضوع کنترل خواهد شد. و تردد بین شهری کنترل را انجام میدهد.
وی در تشریح چگونگی کنترل وضعیت واکسیناسیون مسافران نوروزی، ادامه داد: موقعی که افراد میخواهند بلیط قطار، اتوبوس و هواپیما دریافت کنند به صورت مدیریت هوشمند موضوع انجام واکسیناسیون درخواست کنندگان بلیط از طریق سامانه ایران من کنترل خواهد شد و اعلام میشود که فرد مجوز دریافت بلیط را دارد.
سخنگوی ستاد ملی مقابله با کرونا گفت:کد ملی صاحب پلاک خودروهای شخصی در سامانه «ایران من» بوده و از این طرق مشخص میشود آیا فرد واکسن تزریق کرده یا مبتلا به بیماری است.
شیراوژن درباره «فعالیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی»، بیان داشت: فعالیت دانشگاهها و مراکز آموزش عالی از زمان ابلاغ باید حضوری باشد و فعالیت مدارس نیز بر اساس تصمیم ستاد کرونای استانها و با توجه به رنگ بندی منطقه است.
در این میان اظهارات ضد ونقیض مسئولان مقابله با کرونا باعث ایجاد بلاتکلیفی و سردرگمی مردم شده است؛ چرا که بنا به گفته علیرضا زالی فرمانده ستاد مقابله با کرونا استان تهران در جلسه امروز ستاد مبارزه با کرونا استان، لازم است مسافران نوروزی پلاک خودروی خود را در سامانه ایران من ثبت کنند.
وی با اشاره به این که برای سفرهای نوروزی لازم است پلاک مسافران نوروزی در سامانه ایران من ثبت شود، اظهار کرد: تهران به عنوان اکثر مبدا سفرهای نوروزی و مرکز اختلاط سویههای مختلف کرونا لازم است، محدودیتهای بیشتری در شروع و پایان سفر درنظر گرفته شود.
زالی به لزوم استفاده ۸۰ درصدی از ماسک تاکید کرد و گفت: گرچه آمار مراجعان سرپایی تهران نزولی است، اما پوشش حدود ۴۰ درصدی تزریق دز سوم واکسن کافی نیست و باید این آمار برای ایمنی کامل به ۸۰ درصد برسد.
فرمانده ستاد مبارزه با کرونا استان تهران گفت: نانوایی، باشگاههای ورزشی، پاساژها و سوپرمارکتها چهار مرکزی است که نسبت به سایر مکانها خطرناکتر هستند.
زالی به خدمات در ایام عید تاکید کرد و افزود: دانشگاههای علوم پزشکی در ایام عید آمادگی لازم را برای بیماریابی و ارائه خدمات را دارد.
وی به لزوم رعایت بیشتر پروتکلهای بهداشتی از جانب اصناف اشاره کرد و گفت: پس از اصفهان، تهران بیشترین ثبت کد بهداشتی اصناف را داشته است، اما لازم است در ثبتهای جدید مشخصههایی مانند تزریق دز سوم و نظارت میدانی مورد توجه قرار گیرد.
سردار سید تیمور حسینی جانشین پلیس راهور ناجا در گفتوگو با انتظامی خبرگزاری فارس در خصوص چگونگی سفرهای نوروزی اظهار داشت: برابر مصوبات ستاد ملی مقابله با کرونا افرادی که سه دوز واکسن کرونا را تزریق کرده باشند برای سفر به دیگر شهرها در نوروز هیچ محدودیتی ندارند؛ حتی اگر شهرها در شرایط قرمز کرونایی باشند.
جانشین پلیس راهور ناجا تصریح کرد: بر اساس همین مصوبه افرادیکه سه دز واکسن را تزریق نکرده باشند با محدودیت تردد مواجه هستند.
وی در پاسخ به این سوال که «آیا باید پلاک خودروی شخصی برای سفر نوروزی در سامانه ای ثبت شود یانه»، گفت: افرادی که دزهای واکسن کرونا را تزریق کرده و میخواهند برای نوروز عازم شهرهای دیگر شوند، نیازی نیست مشخصات خود یا پلاک خودروی شخصی را در سامانه ای ثبت کنند.
سردار حسینی خاطرنشان کرد: دوربینهای هوشمند جادهای شماره پلاک خودروها را ثبت کرده و اگر مالک خودرو ۳ دز واکسن را تزریق نکرده باشد تردد و سفرش غیر مجاز تلقی شده و روزانه یک میلیون تومان جریمه خواهند شد.
به هرحال، وجود تناقض در تصمیم گیریها و اعلام موضع ستاد ملی مقابله با کرونا و ستادهای وابسته به آن باعث بلاتکلیفی مردم شده و در آستانه نوروز باعث تشویق ذهن و برهم خوردن آرامش روحی -روانی مردم خواهد شد؛ در نتیجه ضرورت تصمیم واحد و حساب شده و اعلام رسمی آن از طریق مرجعی واحد به خوبی احساس میشود.
انتقاد از کمکاری و برگهفروشی برخی ناظران ساختمانی/ نظام مهندسی باید موظف به ارائه گزارشهای مرحلهای از روند ساختوساز شود
عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران گفت: مهندس ناظر ساختمان باید مرحله به مرحله بر ساخت و ساز نظارت داشته باشد، چرا که در حال حاضر در زمینه نظارت کم میگذارند و به جای چند بار تنها یک بار به ساختمان سر میزنند و این بر کیفیت ساخت و ساز تاثیر میگذارد.
«محمد آقامیری» عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در پاسخ به سوالی درباره اقدامات شهرداری در کارگروه مسکن اظهار کرد: شهرداری صحبتی در این زمینه داشته است، اما هنوز برنامهای را به شورای شهر ارائه نکرده است. هرچند درصدد برنامه ریزی هستند که بتوانند در نهضت جهش تولید مسکن اقدام خوبی انجام دهند.
او ادامه داد: اینکه تسریع در صدور پروانه، نوسازی بافت فرسوده و مواردی از این دست بخشهای ابتدایی است که شهرداری میتواند به راحتی انجام دهد اما در حال برنامه ریزی هستند و انشالله به زودی این برنامه را اعلام میکنند.
آقامیری درباره اختصاص زمینهای ذخیره شهری و زمینهای واقع در منطقه ۱۸ و ۱۹ بمنظور تهیه مسکن اظهار داشت: اینکه در اختیار قرار بگیرد چند بحث مطرح است و باید در فرایندی باشد که منافع شهر و شهرداری نیز تامین شود، اما این موارد در شرف برنامه ریزی هستند و هنوز قطعی نشده است هرچند که شهرداری در صدد است که این اقدام انجام شود.
عضو کمیسیون عمران و حمل و نقل شورای شهر تهران در پاسخ به سوال دیگری درباره اظهارات برخی تولیدکنندگان مبنی بر اینکه گرانی و شرایط اقتصادی به گونهای است که برخی سازندگان مصالح و ابزار با کیفیت را در ساخت و سازها به کار نبرند، شهرداری تهران در این زمینه چه نظارتی میتواند داشته باشد، اظهار کرد: این مساله ربطی به شهرداری ندارد و نظارت بر این مساله با سازمان نظام مهندسی است. شهرداری زیر نظر کارشناسهای نظام مهندسی بر ساختمانها نظارت میکند و زیر نظر همین کارشناسان نظام مهندسی پایان کار ساختمان را صادر میکند.
او ادامه داد: شهرداری تهران اقدامات مربوط به گردش کار اداری را برعهده دارد و برای مثال وقتی میخواهد تاییدیه آسانسور را بدهد، با حضور نماینده نظام مهندسی است و با دادن تاییدیه نظام مهندسی شهرداری موظف است پایان کار را صادر کند.
آقامیری با تاکید بر اینکه نظام مهندسی بازوی فنی و مهندسی برای شهرداری تهران است، گفت: بحثهای فنی این موارد به نظام مهندسی باز میگردد و شهرداری مستقیما نمیتواند روی کیفیت کار و انجام کار و ساخت و ساز براساس نقشه نظر بدهد.
او با اشاره به برگزاری جلساتی با هیات مدیره نظام مهندسی گفت: با هیات مدیره سازمان نظام مهندسی جلسه داشتیم و روی مسائل مختلف طرح موضوع شده است. یکی از این موضوعات نظارت است و باید نظارت درست و مطابق با قانون در زمینه ساختمانها انجام شود که شهرداری خیالش راحت باشد. چرا که نظام مهندسی بازوی مهندسی شهرداری است و باید در مساله نظارت به نظم مناسبی برسیم.
عضو شورای شهر تهران افزود: نباید اینگونه باشد که برگه فروشی شود و مهندس ناظر ساختمان را ندیده باشد و صرفا برگه پروانه کار را برای ساخت و ساز در اختیار بگذارد و روند ساخت را تایید کند. اینها باید مرحله به مرحله در مراحل ساخت مهندس ناظر نظام مهندسی بازدید فنی داشته باشد و در مورد نوع مصالح، کیفیت آنها و شیوه ساخت براساس نقشه نظر بدهد و نظارت شهرداری از این طریق میتواند باشد تا در نظام مهندسی کار را به درستی انجام دهند.
او درباره برگه فروشی توسط مهندسین ناظر گفت: مسائلی است که شنیده شده و بازرسان سر زدند و مشخص شد مالک و مجری ساختمان اصلا پای خود را هم در ساختمان نگذاشتهاند و ساختمان در حال تکمیل است. مواردی از این دست بوده البته که نظام مهندسی نیز برخورد میکند اما بعضا این موارد هنوز وجود دارد و در واقع شاهد کم کاری هستیم.
آقامیری افزود: اینکه مهندس ناظر مرحله به مرحله بر ساخت و ساز نظارت داشته باشد باید تقویت شود، چرا که در حال حاضر مراحل نظارت را کم میگذارند و به جای چند بار تنها یک بار به ساختمان سر میزنند و این بر کیفیت ساخت و ساز تاثیر میگذارد.
او با تاکید بر اینکه نظارت دقیق و مستمر منجر به ارائه کیفیت بهتر ساختمانها میشود، گفت: اگر نظارت به صورت مستمر و دقیق و براساس ضوابط قانونی باشد قطعا کیفیت به مراتب بهتر از وضع موجود در میآید و مواردی از قبیل برگه فروشی نیز در جامعه شایع نمیشود.
آقامیری گفت: شهرداری دائم در حال رصد است و بازرسانی هم دارد اما بیشتر در قالب توصیه به سازمان نظام مهندسی است که کارها را درست انجام دهند.
او در پایان گفت: شهرداری باید اعضای سازمان نظام مهندسی را موظف کنند که مرحله به مرحله گزارش کتبی را بیاورند و اجازه ندهند گزارش دهی هر چند مرحله یک بار باشد و هر مرحلهای که کار ساختمان انجام میشود بلافاصله گزارش آن به شهرداری ارسال شود تا شهرداری به روز بتواند وضعیت ساختمان را رصد کند.
تشریح چرایی افزایش طلاق توافقی/ پایان دادن به ازدواجهای طولانی مدت شتاب گرفته است/ روند افزایشی سازش با بهرهمندی از مراکز مشاوره
رییس اداره پیشگیری از آسیب های خانواده معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه با اشاره به اقداماتی که در مراکز مشاوره در دادگاههای خانواده انجام میشود، درباره تبعات سختتر شدن طلاق توافقی در کشور هشدار داد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در سالهای اخیر شاهد این بودهایم که نرخ طلاق در کشورمان روند رو به رشدی داشته است. بیشتر طلاقها در ۵ سال اول زندگی رخ میدهد. از همینرو قوه قضاییه برای کاهش آمار طلاق و برای اینکه زوجین تصمیم عاقلانه و درستی در خصوص ادامه یا عدم ادامه زندگی مشترکشان بگیرند، اقدام به راهاندازی مراکز مشاوره در کنار دادگاههای خانواده کرده است. این مراکز از سال ۱۳۹۳ براساس تبصره ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده در حال ارائه خدمات هستند. سیده “زینب جلالی” رییس اداره پیشگیری از آسیب های خانواده معاونت پیشگیری از وقوع جرم قوه قضاییه درباره اقداماتی که در این مرکز انجام میشود و همچنین آمار طلاق در کشور به ایلنا توضیح داد.
مراکز مشاوره در دادگاههای خانواده چه خدماتی را ارائه میدهند؟
قانون حمایت از خانواده در اواخر سال ۱۳۹۱ تصویب و ابلاغ شد و آیین نامه اجرایی آن نیز در سال ۱۳۹۳ ابلاغ شد تا زمانی که دستورالعمل اجرایی این قانون ابلاغ شود، یک خلاء در این زمینه وجود داشت. معاونت پیشگیری از وقوع جرم در سال ۱۳۹۳ براساس تبصره ماده ۱۶ نسبت به فعال بودن مراکز مشاوره در کنار دادگاههای خانواده اقدام کرد. ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده اعلام میکند که قوه قضاییه مکلف است در کنار دادگاههای خانواده مراکز مشاوره نیز ایجاد کنند و تمامی پروندههای طلاق در ابتدا در این مراکز مشاوره بررسی شوند و نتیجه این مراکز مشاوره به دادگاه اعلام شود و در صورت عدم سازش دستور طلاق صادر شود.
با کمک سازمان بهزیستی کشور تعدادی از مراکز مشاورهای را که تحت نظارت سازمان بهزیستی بود، شناسایی و صلاحیت این مراکز را براساس پروتکلهایی که وجود دارد مورد سنجش قرار دادیم و از این مراکز برای همکاری در معیت دادگاهها استفاده شده، در همین راستا نیز شیوه نامهای توسط معاونت پیشگیری از وقوع جرم تهیه و فرآیند مراجعه متقاضیان طلاق به مراکز مشاوره از این طریق اعلام شد.
براساس شیوهنامه ابلاغی افراد چگونه میتوانند برای طلاق درخواست کنند و آیا از خدمات مراکز مشاوره بهرهمند میشوند؟
براساس این شیوهنامه افراد میتوانند به ۴ صورت برای درخواست طلاق اقدام کنند؛ اولین روش برای درخواست طلاق این است که به صورت مستقیم به دادگاه مراجعه و از طریق دادگاه به مراکز مشاوره ارجاع داده شوند. همچنین میتوانند با مراجعه به دفاتر قضایی و ثبت درخواست طلاق به مراکز مشاوره ارجاع داده شوند. همچنین خودشان می توانند به مراکز مشاوره تحت نظارت بهزیستی که مورد تایید قوه قضاییه است مراجعه کرده و خدمات مشاوره را دریافت کنند و پس از آن که مشاوره دریافت کردند، سازش یا عدم سازش زوجین مشخص شده و از طریق دفاتر قضاییه به دادگاه ارجاع داده می شدند. همچنین با همکاری سازمان بهزیستی سامانه تصمیم راهاندازی شد و افراد میتوانند با مراجعه به سایت زمان درخواست طلاق کرده و با دریافت کد پیگیری به مراکز مشاوره مراجعه کنند.
در طلاق به درخواست زوج یا زوجه صلح و سازش راحتتر است
چند نوع درخواست طلاق داریم و آیا ارائه خدمات مشاوره برای همه این طلاقها الزامی است؟
سه نوع درخواست طلاق داریم که شامل طلاق توافقی، طلاق به درخواست زوج و طلاق به درخواست زوجه است. براساس ماده ۱۶ قانون حمایت از خانواده فقط طلاقهای توافقی باید به مراکز مشاوره خانواده ارجاع داده میشدند و طلاق به درخواست زوج و زوجه براساس ماده ۲۷ و ۲۸ قانون حمایت از خانواده داوری ارجاع داده میشد و به دادگاه مراجعه می کردند. طی جلساتی که با روسای دادگستری کل استان و معاونان اجتماعی و پیشگیری از وقوع جرم داشتیم درخواست کردیم طلاقهایی که به درخواست زوج یا زوجه انجام میشود هم به مراکز مشاوره ارجاع داده شوند. وقتی طلاق به درخواست زوج یا زوجه باشد صلح و سازش راحتتر از طلاقهای توافقی است. چراکه در طلاق توافقی به سختی میشود دو نفر را که برای طلاق به توافق رسیدهاند را در کنار هم نگه داشت و به آنها خدمات مشاوره ارائه کرد.
تاکنون چند مرکز مشاوره راهاندازی شده است و آیا قرار است بر تعداد این مراکز افزوده شود؟
از سال ۹۴ تا ۱۴۰۰ حدود ۵۸۵ مرکز مشاوره خصوصی با دادگستریهای استان همکار می کنند، همچنین ۹ مورد هم مرکز مشاوره دولتی داریم که همان مراکز تحت پوشش بهزیستی هستند و ۶۳۰ مرکز غربالگری که این مراکز تقریبا دولتی هستند.
براساس پروندههای دعاوی در دادگاه از استانها خواسته شده است به ازای هر ١٢٠ تا ٢٠٠ پرونده در استان، مراکز مورد نیاز خود را اعلام کنند. معاونت اجتماعی تلاش کرده با مشارکت بهزیستی مراکز مشاوره را در شهرستانهای بیش از ۵۰ هزار نفر به همکاری بپذیرد. در مراکز کمتر از ۵۰ هزار نفر هنوز مراکز مشاوره ایجاد نشده است و از ظرفیتهای داخل بهزیستی استفاده میکنند بر اساس قانون دو نوع مرکز مشاوره را میتوانیم تعریف کنیم. اول مراکزی که در صدر ماده ۱۶ هستند و دوم مراکزی که مشمول تبصره همان ماده هستند. براساس تبصره ماده ۱۶ در شهرستانهایی که مراکز مشاوره وجود ندارد دادگاهها میتوانند از مراکزی که تحت نظارت بهزیستی استان یا شهر یا شهرستان هستند استفاده کنند.
در حال حاضر ما مراکز تبصره ماده ۱۶ را تعریف کردهایم که در حال خدمت رسانی هستند. از سوی دیگر قوه قضاییه هم در این مدت دو آزمون برگزار کرده و افرادی هم که صاحب امتیاز دفاتر مشاوره هستند در این آزمون شرکت کردهاند و در حال حاضر افرادی که در سال ۱۳۹۸ در آزمون قبول شدهاند مراسم تحلیفشان انجام شده است و گواهی و مجوز راهاندازی مرکز را دریافت کردهاند و در برخی از استان ها نیز شروع به کار کردهاند. زمانی که قوه قضاییه در این زمینه به حد اشباع برسد که البته هنوز هم نرسیده است مراکز تبصرهای به امورات دیگری میپردازند.
در صورتی که مراکز مشاوره قوه قضاییه به طور کامل راهاندازی شوند آیا همچنان از خدمات مراکز مشاوره تبصرهای استفاده میشود؟
در حال حاضر طی ۹ سال ۱۵.۳۷ درصد سازش در پروندههای متقاضی طلاق صورت گرفته است اما باید توجه داشته باشیم که سازش موقت است و سازش پایدار نیست. سازش پایدار را زمانی داریم که افرادی که از چرخه طلاق خارج شدهاند به مدت مشخصی مراقبت و رصد شوند و مددکاری برای این افراد انجام شود تا سازش این خانواده سازش قطعی و پایدار شود. ما نیز به دنبال سازش قطعی هستیم مراکز ماده ۱۶ که همان مراکز تبصرهای هستند به این بخش منتقل میشوند مراقبتهای بعد از سازش و همچنین مراقبتهای بعد از طلاق را انجام میدهند، چراکه افراد بعد از طلاق هم نیازمند مراقبت هستند و نباید رها شوند و نحوه رفتار این افراد با جامعه، فرزندان و خانواده نیاز به آموزش و مهارت دارد. همچنین برخی از زنان بعد از طلاق سرپرست خانواده می شوند و نیاز به شغل دارند از همین رو نیاز به مددکار دارند و این فعالیتها باید از طریق این مراکز مشاوره ارائه شود. ما پیگیر هستیم تا این برنامه ها را نیز فعال کنیم و زنجیره کاملی را در این خصوص داشته باشیم.
در بحث پیشگیری از طلاق باید سه مرحله مدنظر قرار گیرد. اولین مرحله، مرحله قبل از ازدواج است و باید دورههای آموزشی و مهارتی به افراد ارائه شود. یک سری از مهارتها نیز زمانی باید آموزش داده شود که زوجین به زندگی وارد میشوند، همچنین با تولد هر فرزند مرزبندی در خانواده تغییر میکند و رفتار و نوع مراوده زن و شوهر با تولد هر فرزند تغییر میکند این رفتارها نیز نیازمند مهارت است و باید آموزش داده شود. آخرین مرحله هم که به طلاق منجر می شود مراحل حین طلاق است یعنی زمانی که افراد پس از پایان دعواهایشان به دادگاه رسیده تا حق و حقوق خود را دریافت کنند. بخش آخر این قسمت نیز زمانی است که یا زوجین سازش کردهاند و یا از هم طلاق گرفتهاند و یا با وضعیت موجود ادامه میدهند که این بخش نیز نیاز به مراقبتهای لازم و خاص خود را دارد.
قوه قضاییه مدخل حین طلاق است یعنی برنامهریزیهای قبل و بعد از طلاق متوجه دستگاههای حمایتی است و هرچه دستگاههای حمایتی در اقدامات و فعالیتهای خودشان قویتر عمل کنند خود به خود بخشی از این چرخه که به سمت دادگستری است کمتر خواهد شد.
چه تعداد زوج متقاضی طلاق به مراکز مشاوره ارجاع داده شدهاند؟
در سال ۱۴۰۰، طبق آمار دریافتی از سامانه ارجاع، ۱۴۶ هزار و ۷۴۱ زوج به مراکز مشاوره مراجعه کردهاند که از این تعداد ۱۵.۳۷ درصد در ۹ ماهه سال ۱۴۰۰ نیز صلح و سازش بین این افراد برقرار شده است. همچنین در سال ۱۳۹۹ ، ۱۱۸ هزار و ۵۲۳ زوج به مراکز مشاوره مراجعه کردهاند که ۱۵.۱۸ درصد منجر به صلح و سازش شده است و با توجه به مقایسه این آمارها در ۹ ماهه سال ۱۴۰۰ روند صلح و سازش افزایشی بوده است و امیدواریم تا پایان سال ۱۴۰۰ پروندههای بیشتری منجر به صلح و سازش شوند.
کدام استانها دارای بیشترین مراکز مشاوره هستند و صلح و سازش در بین پروندههای متقاضی طلاق زوجین در کدام استانها بیشتر بوده است؟
بر اساس ارجاعات انجام شده، استانهای اصفهان، خوزستان، کرمان و فارس بیشترین مراکز مشاوره را در کنار دادگاههای خانواده ایجاد کردهاند. بیشترین مراجعه کنندگان به مراکز مشاوره در سال ۱۳۹۹ و ۱۴۰۰ در استان خراسان رضوی بوده و استان تهران و مازندران در رتبههای بعدی بودهاند و کرمان، اصفهان و فارس نیز پس از این استانها بیشترین مراجعه کننده به مراکز مشاوره را داشتهاند.
بالاترین میزان صلح و سازش براساس تعداد مراکز، مربوط به استانهای خراسان رضوی با ۱۶.۳۴ درصد صلح و سازش در سال ۹۹ و ۲۰.۴ درصد در سال ۱۴۰۰ و پس از آن تهران با ۱۲.۱۴ درصد صلح و سازش در سال ۹۹ و ۱۲.۶۵ درصد در سال ۱۴۰۰ بوده است.
تهرانیها بیشترین متقاضیان درخواست طلاق توافقی
در کدام استانها درخواست برای طلاق توافقی بیشتر بوده است؟
درخواست طلاق توافقی در استان تهران بیشترین آمار را دارد، گرچه در سالهای ۹۹ و ۱۴۰۰، به ترتیب ۱۲.۶۵ و ۱۲.۱۴ درصد زوجین متقاضی طلاق به صلح و سازش رسیدهاند. از سوی دیگر در استان کهگیلویه و بویراحمد پایینترین درخواست برای طلاق توافقی را داشتهاست.
در کدام استان ها بالاترین میزان طلاق گزارش شده است؟
بر اساس آمار ثبت رسمی کشور به طور کلی وضعیت طلاق در کشور ۱۱.۴۱- درصد در هشت ماهه سال ۱۴۰۰ نسبت به مدت مشابه سال قبل کاهش داشته است.استانهایی که افزایش داشتهاند به ترتیب شامل لرستان، کرمان، هرمزگان، اردبیل، سیستان و بلوچستان، بوشهر و یزد هستند.
هشدار درباره سختتر شدن شرایط طلاق توافقی
اگر شرایط طلاق توافقی سختتر شود چه تبعاتی را میتواند به همراه داشته باشد؟
سختتر شدن شرایط طلاق توافقی باعث افزایش درخواست طلاق به درخواست زوجه خواهد شد. لطمات روحی و روانی زیادی به اعضای خانواده وارد می شود و آینده فرزندان به خطر میافتد.
علت افزایش طلاق به درخواست زوجه چیست؟
در طلاق توافقی چون زوجین موظف هستند به مراکز مشاوره مراجعه کنند بعد از دریافت خدمات ۴ جلسه اجباری که ۳ ماه نیز طول میکشد، میتوانند طلاق بگیرند. حال به دلیل اینکه این دوره کم شود وکلا به زوجین پیشنهاد میدهند برای اینکه زودتر به نتیجه برسند. پرونده طلاق به درخواست زوجه به دادگاه تقدیم شود و در حین فرآیند رسیدگی دوباره به درخواست طلاق توافقی بر میگردند و بدون دریافت خدمات مشاوره مسیر طلاق را به اتمام میرسانند و روند طلاق را از این طریق کوتاه میکنند از همین رو این یکی از دلایلی است که تعداد طلاق به درخواست زوجه افزایش پیدا کرده است.
یکی دیگر از مواردی که شاید دلیل افزایش طلاق به درخواست زوجه میتواند باشد این است که طلاق به درخواست زوج، زمانی صورت میگیرد که درخواست از سوی مرد باشد و مرد باید در چنین طلاقی نصف دارایی خود را که در حین زندگی زناشویی کسب کرده باید به خانم بدهد و از همین رو معمولا مردها برای طلاق کمتر مراجعه میکنند و برای اینکه مفری از این قانون داشته باشند، شرایط را به زوجه سخت میکنند تا زوجه درخواست طلاق دهد البته علل دیگری نیز میتواند داشته باشد.
طلاق در بین زوجینِ با بیش از ۱۵ سال زندگی مشترک
بیشتر طلاقها در چه مقطعی از زندگی مشترک صورت میگیرد؟
در سال اول و پنج سال اول ازدواج به طور معمول طلاق زیاد است اما در حال حاضر شاهد هستیم که طلاق در زندگیهایی که بیش از ۱۵ سال است نیز به چرخه طلاق اضافه می شوند. حتی زوجینی که ۳۰ سال زندگی کردهاند از هم جدا میشوند. البته تعداد این افراد زیاد نیست اما نسبت به سالهای گذشته این نوع طلاقها شتاب بیشتری داشته است و نگرانیهایی را ایجاد کردهاست و هشدارهایی را به ما میدهد که نیازمند مداخلات سازمان های حمایتی است که باید انجام شود.
مهمترین علل طلاق در جامعه چیست؟
طبق اظهارات متقاضیان طلاق و تشخیص مشاوران خانواده علت اول طلاق عدم مسئولیت پذیری است. خشونت خانگی دومین مورد علل شایع در طلاق و اعتیاد سومین علت طلاق است. چهارمین علت فقر اقتصادی و بیکاری است که به بحث طلاق دامن می زند دخالت اطرافیان نیز از مواردی است که باعث بروز طلاق در زوجین می شود. خیانت هم یکی از عوامل اصلی در طلاق است. انحرافات فردی نیز باعث بروز طلاق می شود. اگر بخواهیم در بخش کاهش طلاق برنامه خوبی داشته باشیم باید همه سطوح متناظر آن دیده شده و برای آن برنامه ریزی شود. در حال حاضر بیشتر به بعد فردی و روان شناختی در طلاق توجه میشود در حالیکه باتوجه به علل طلاق بعد اجتماعی در درخواست طلاق اهمیت بیشتری دارد.
تهران- ایرنا- تحول در نامگذاری نوزادان در دهههای اخیر یکی از ویژگیهای مشترک جوامع بشری بوده است و والدین به جای اسامی محبوب و رایج، در پی نامگذاری فرزندان خود با اسامی خاص، منحصر بهفرد و متمایزند؛ تحولی عمیق که از نگاه کارشناسان ریشه در مسائل گوناگون سیاسی، اجتماعی و حتی اقتصادی دارد.
این روزها در اکثر کشورهای جهان، والدین درصددند تا نامهایی خاص و ویژه برای نوزادان خود انتخاب کنند؛ اسامی منحصر بهفرد که آنها را از دیگران متمایز کند. این در حالی است که طی دهههای اخیر مردم بیشتر به دنبال اسامی محبوب و پرطرفدار برای کودکان خود بودند.
نشریه «آتلانتیک» در گزارشی با عنوان «عصر انتخاب نام منحصر بهفرد برای کودکان» به واکاوی این تحولات در غرب پرداخت و نوشت: این روزها، اگر با نوزادی مواجه شوید که والدین او نامهایی را که در گذشته طرفداران زیادی داشت برایش انتخاب کردهاند، ممکناست فکر کنید که این کودک با نامی که در زمان خود طرفداران زیادی داشت، به مشکل خواهد خورد و شاید حس خوبی نداشتهباشد که اسم خود را در مدرسه به همکلاسیها بگوید.
البته این موضوع در گذشته یک مشکل نبوده است به عنوان مثال، نام «ماریا» برای تمام سالهای ۱۸۸۰ تا ۱۹۶۱ میلادی به جز ۶ سال از این دوره، یکی از محبوبترین اسمهای دخترانه در آمریکا و بسیاری از کشورهای غربی بود. «لورا واتنبرگ» بنیانگذار «نامرولوژی» (Namerology) سایت مربوط به گرایشهای نامگذاری در ین زمینه گفت: اگر با افراد نسلهای گذشته صحبت کنید، خواهند گفت که شاید در کلاس آنها پنج دانشآموز با نام ماریا وجود داشت اما وجود این تعداد از نامهای مشابه برای افراد مهم نبود و نگرانیهای امروزی وجود نداشت.
تغییرات اسامی در آمریکا در ۶ دهه اخیر
در حدود ۶۰ سال گذشته، رویکرد والدین در اکثر کشورها برای نامگذاری فرزندانشان دستخوش تغییری عمیق شده است. امروزه، بسیاری از والدین به دنبال نامهای کمتر شناختهشده هستند تا فرزندانشان نامی منحصر به فرد داشته باشد. در گذشته اما والدین بیشتر نامهای متداول را به صورت آگاهانه یا ناآگاهانه، انتخاب میکردند تا فرزندانشان با آنها وفق پیدا کنند.
بر اساس محاسبات «مارتین ام واتنبرگ» دانشمند آمریکایی، نام حدود ۳۲ درصد از نوزادان متولد شده در سال ۱۸۸۰ از میان ۱۰ نام پرطرفدار انتخاب شده بود. در سال ۱۹۵۰ این میزان به حدود ۲۸ درصد کاهش یافت و در سال ۲۰۲۰ به پایینترین حد تاریخی خود یعنی ۷ درصد سقوط کرد.
بر اساس محاسبات «مارتین ام واتنبرگ» دانشمند آمریکایی، نام حدود ۳۲ درصد از نوزادان متولد شده در سال ۱۸۸۰ میلادی از میان ۱۰ نام پرطرفدار انتخاب شده بود. در سال ۱۹۵۰ این میزان به حدود ۲۸ درصد کاهش یافت و در سال ۲۰۲۰ به پایینترین حد تاریخی خود یعنی ۷ درصد سقوط کرد.
واتنبرگ گفت: ما در عصر نامگذاری با نامهای خاص و منحصر بهفرد قرار گرفتهایم؛ عصری که والدین تصور میکنند که داشتن نامی متمایز و منحصربهفرد یک حُسن محسوب میشود.
در گذشته، بسیاری از مردم نام فرزندان خود را از روی شخصیتهای مطرح انتخاب میکردند؛ موضوعی که به حفظ نام این افرد برجسته برای مدت طولانی کمک کرد. این امر به ویژه در مورد نوزادان پسر صادق بود، زیرا از نظر تاریخی تنوع کمتری نسبت به نوزادان دختر در انتخاب اسم داشتهاند و همچنین نام خانوادگی را به ارث میبردند. به عنوان مثال، در شهر «رالی» در ایالت کارولینای شمالی، تقریبا از هر دو پسر یک پسر به نامهای «جان»، «ویلیام» یا «توماس» وجود داشت. این سه نام از دهه ۱۸۸۰ تا دهه ۱۹۶۰ میلادی در بین ۱۰ نام برتر یا نزدیک به آن باقی ماندند.
البته برخی از نامهای دورههای قبل همچنان ایستادگی کرده و برجسته بودند. نامهای مذهبی مانند «پیشنتس»، «تمپرنس» و «استندفست» وزن اخلاقی صریح داشت. مهاجران با استفاده از اسامی کشورهای خود، تنوعی را به ین نامها تزریق کردند اما گاهی اوقات نامهایی که بیشتر سفیدپوستان استفاده میکردند، برمیگزیدند به این امید که بتوانند با آنها سازگار شوند. در این زمان تنوع منطقهای جذابی وجود داشت. اوکلاهاما در آمریکا در اوایل قرن بیستم نامهایی مانند «اوونوال» و «آدلن» را تولید کرد. در جنوب آپالاشیا، بچههایی به نامهای «میک»، «بنت»، «وایلد»، «وتستون»، «اسپید» و «سندان» نام گرفتند.
گرایش والدین به انتخاب نامهای یکسان در دهههای ۴۰ و ۵۰ ممکن است، به دلیل ایجاد نوعی وحدت در رخداد «رکود بزرگ» و «جنگ جهانی دوم» مرتبط باشد.
دهههای آخر نامگذاری نسبتا یکسان، دهههای ۱۹۴۰ و ۱۹۵۰ بود. به عنوان مثال به گفته واتنبرگ، در سال ۱۹۵۵ نیمی از نوزادان آمریکایی متولد شده با یکی از ۷۸ نام متداول نامگذاری شده بودند. در حالی که در سال ۲۰۱۹ حدود ۵۲۰ نام متداول ایجاد شده بود. گرایش والدین به انتخاب نامهای یکسان در دهههای ۴۰ و ۵۰ ممکن است، به دلیل ایجاد نوعی وحدت در رخداد «رکود بزرگ» و «جنگ جهانی دوم» مرتبط باشد.
«کلیولند ایوانز» استاد بازنشسته روانشناسی در دانشگاه بلیو و کارشناس روند نامگذری، معتقد است که این رویدادها «احساس همبستگی با فرهنگ کل کشور را به مردم داد». در زمانی که مسیر موفقیت مشترک به نظر میرسید، شبیه بودن به دیگران چیز بدی تلقی نمیشد.
با این حال، نشانههایی حاکی از آن بود که مردم از نامهای بیش از حد متداول خسته شدهاند. آهنگی در سال ۱۹۵۳ با عنوان «جان، جان، جان» (هرکسی با اسم تام، دیک و هری به نام جان شناخته میشود) خوانده شد. محتوای این موزیک میگوید: «آیا نمیتوانیم به این پسر کوچک استراحت بدهیم و او را به نام جدیدی صدا کنیم؟».
این آهنگ نشان دهنده شروع جریانی برای تغییر در آینده و حرکت به سمت نامی جدید و متمایز است که در دهه ۱۹۶۰ شکل گرفت. این به دلیل تغییرات گستردهتری در زندگی روزمره بود. همانطور که «فیلیپ کوهن» جامعه شناس آمریکایی و استاد جامعه شناسی در دانشگاه مریلند نوشته است؛ با کوچک شدن تعداد خانوادهها و توقف کار کودکان، آمریکاییها شروع به تمرکز بر منحصر به فرد بودن هر کودک کردند و تمایز ویژگیهای فردی به عنوان یک پروژه با نامگذاریهای متفاوت آغاز شد. در این میان، جامعه صمیمیتر میشد و به تدریج مردم بیشتر یکدیگر را با نام کوچک خطاب میکردند.
با کوچک شدن تعداد خانوادهها و توقف کار کودکان، آمریکاییها شروع به تمرکز بر منحصر به فرد بودن هر کودک کردند و تمایز ویژگیهای فردی به عنوان یک پروژه با نامگذاریهای متفاوت آغاز شد.
به گفته ایوانز، همین امر باعث میشود که نام کوچک خود را از دیگران متمایز کنید. استاد بازنشسته روانشناسی در دانشگاه بلیو، میگوید: یکی دیگر از تغییرات مهم این است که در دهه ۱۹۶۰، والدین شروع به دسترسی به اطلاعات در مورد روند نامگذاری نوزاد کردند. کتابها به والدین اطلاعات لازم را درباره اینکه کدام نامها پرطرفدار و متداول هستند، میداد، در نتیجه، این امر موجب میشد برخی از خانوادهها بخواهند از نامهایی که بیش از حد استفاده میشوند، اجتناب کنند. ایوانز استدلال میکند که وقتی این اطلاعات به طور گستردهتر در دسترس قرار گرفت، والدین فشار اجتماعی بیشتری را احساس کردند که نامی مشابه دیگران را انتخاب نکنند، زیرا میترسیدند جدیدترین نامها را از دست بدهند.
روند نامگذاری در آمریکا اکنون در مرحلهای است که متمایز بودن یک حُسن محسوب میشود. امروز، شما نه با تطبیق نام، بلکه با متمایز بودن مطرح میشوید.
واتنبرگ در این زمینه میگوید: «والدین در مورد نامگذاری فرزندانشان بیشتر از شرکتها برای نامگذاری محصولات فکر میکنند؛ در حالی که شرکتها نوعی بازار رقابتی هستند و در آن باید بتوانید برای موفقیت توجه مشتریان را جلب کنید.» در هر صورت امروزه والدین نام فرزندان خود را با توجه به اطلاعات موجود در گوگل انتخاب میکنند.
در دنیای امروز موتورهای جستجو و رسانههای اجتماعی مطمئنا طرز فکر خانوادهها را در مورد ارزشِ داشتن نامی متفاوت از اسم سایر کاربران اینترنت تغییر دادهاند. همه اینها ما را به دورهای از نامهای بسیار متنوع آورده است که به نوعی نشاندهنده انطباق خاص خود است: تلاش برای اینکه شبیه دیگران نباشید، شما را مانند دیگران میسازد.[۱]
این تغییر و تحولات تنها به کشور و پهنه جغرافیایی خاصی محدود نمیشود و در ایران نیز طی دهههای اخیر شاهد تحولاتی از این دست بودیم.
در ایران دامنه تغییرات در اسامی به چه شکل بود؟
طی دهههای اخیر در ایرن نیز شاهد روندی مشابه بودیم به عنوان نمونه، بر اساس اطلاعات اداره ثبت احوال درباره نامگذاری نوزادان طی دهههای گذشته، طی دهه ۸۰ پرطرفدارترین نامهای نوزادان ایرانی را اسامی مذهبی تشکیل دادند.
در میان نامهای دخترانه طی دهه ۸۰ همواره نامهای «فاطمه» و «زهرا» رتبه اول و دوم و «مریم» و «زینت» در سالهای ۸۰ تا ۸۲ رتبه سوم و چهارم بیشترین نامگذاری دخترانه را داشتهاند اما از سال ۸۳ تا ۸۶ «مبینا» رتبه سوم را داشت. درسال های ۸۸ و ۸۹ پس از نامهای «فاطمه» و «زهرا» که همواره رتبههای اول و دوم نامهای دخترانه را در دهه ۸۰ داشتهاند، «ستایش» به عنوان یک اسم فارسی رده سوم جدول فراوانی نامگذاری دخترانه را به خود اختصاص داد.
در نامگذاری نوزادان پسر ایران طی دهه ۸۰ دامنه تغییرات گستردهتر از نامهای دختران بودهاست بهگونهای که در سال ۸۰ نامهای «علی»، «محمد» و «امیرحسین» به ترتیب بیشترین فراوانی نامگذاری نوزدان پسر را به خود اختصاص دادهاست.
نکته قابل توجهی که در فرهنگ نامگذاری پسران در ایران وجود دارد، استفاده از نامهای ترکیبی و دو بخشی است بهگونهای که بیش از نیمی از ۲۰ نام اول پسرانه، ترکیبی است مانند «امیرعلی»، «امیرحسین»، «امیرمحمد»، «محمد مهدی»، «محمدرضا» و «محمدحسین».نکته قابل توجهی که در فرهنگ نامگذاری پسران در ایران وجود دارد، استفاده از نامهای ترکیبی و دو بخشی است بهگونهای که بیش از نیمی از ۲۰ نام اول پسرانه، ترکیبی است مانند «امیرعلی»، «امیرحسین»، «امیرمحمد»، «محمد مهدی»، «محمدرضا» و «محمدحسین».
«امیر میرزایی» مدرس مردمشناسی عوامل مختلفی را در انتخاب نام موثر میداند و معتقد است: در میان عوامل تاثیرگذار در نامگذاری، دین و مذهب و شخصیتهای مذهبی، نامهای تاریخی، مشاهیر و نامآوران علمی و حماسی و برخی مظاهر طبیعت مانند گلها در میان بانوان بیشترین سهم را در انتخاب نام برای نوزادان دارد.
میرزایی حرکت به سمت انتخاب نامهای خاص را از مواردی دانست که در سالهای اخیر در برخی خانوادهها مورد توجه قرار گرفته است. وی اسامی پسرانه «عرشیا»، «ماهان»، «امیرحافظ» و «پرهام» و نامهای دخترانه «آتنا»، «الینا»، «رها»، «کیانا» و «هلیا» را از جمله نامهایی دانست که در دهههای گذشته کمتر رایج بوده و در دهه ۸۰ در زمره ۵۰ نام پرفراونی کشور قرار گرفته است.[۲]
لاغری تضمینی با اعتیاد!
نرگس خانعلیزاده
دوره کاسب هایی که مکاسب میخواندند گذشته است. پر کردن دخل دیگر به شرط جوانمردی نیست. این روزها پای اجناس تقلبی به عطاریها هم باز شده است. در برخی از این حجرهها که قرار بود محلی برای فروش گیاهیترین داروها باشد حالا متآمفتامین معامله میشود. یک سر این بده بستان هم مشتری از همه جا بی خبری است که سودای لاغری به سر دارد.
گروه زندگی – خیلی وقت است که تقلب، دیگر موضوع عجیب و تازهای برایمان نیست؛ آنقدر که در هر حرفه و شاخهای، میتوان با پدیدههای تقلبی روبرو شد که به اسم اصل و کاربردی بودن، فقط به دنبال جذب مشتری هستند، آنهم بدون در نظر گرفتن عواقب احتمالیاش برای مشتری. از فروش کالاهای فیکی که به قیمت گزاف و به عنوان اصل فروخته میشود و یک هزارم کاربرد، خاصیت و کیفیت کالای اصلیاش را ندارد تا برخی از دفترهای مهاجرتی که با وعده مهاجرت آسان، مشتریهایی موقتی جذب میکنند و بدون رسیدن به نتیجه، دفتر را تعطیل و بار خود را در همان مدت کوتاه میبندند. اما انگار تازهترین این تقلبیها، سلامت جسم و روح افراد را نشانه گرفته است؛ این روزها تب لاغرشدن در کمترین زمان ممکن بالا گرفته و خبرهایی از قرصهای لاغری به گوش میرسد که در عرض یک هفته انباشت چربی را از بدن تان حذف می کنند. قرصهایی که واقعا لاغر میکنند اما چطور و چگونهاش بماند!
چیزی به نام لاغری سریع نداریم
همه میخواهند لاغر شوند؛ هدفی که ممکن است به خاطر آن، حرف هر کسی که از راه برسد را قبول کنند:« ده روز فقط سبزیجات بخور؛ ببین چند کیلو کم میکنی!» این تنها یکی از نمونه توصیههایی است که برای لاغری از طرف دوست و آشنا تجویز میشود؛ توصیهای که البته در لابهلای همه روشهای غلط، قابل اعتناتر از بقیه آنها است اما چه کسی است که نداند، نرسیدن مواد مغذی و متنوع به بدن چه کارهایی دست ما می دهد. کارشناسان تغذیه معتقدند که لاغری و تناسب اندام خوب است اما نه به شرط به خطر انداختن سلامت دیگر اعضای بدن: « این کار راه دارد؛ روش دارد! روشهایی که تجربه خودشان را پس دادهاند و البته به کمی زمان نیاز دارند.» این را «محمد علی باقری»، کارشناس سلامت و حوزه تغذیه میگوید که معتقد است که هیچ لاغری و تناسب اندامی، بدون گذر زمان و به صورت تدریجی محقق نخواهد شد، مگر اینکه دست به دامن روشهایی شویم که ممکن است که خانه آخرش ممکن است ایست قلبی باشد!
این شوخی رگههایی از واقعیت دارد
شوخیاش هم نگران کننده است. گاهی دوستانی بعد مدتی همدیگر را میبینند. یکی از آن ها سخت لاغرتر از گذشته شده است. بین شوخیها و خندهها یک نفر در میآید و میگوید چطور این قدر لاغر شدی، اعتیاد داری؟ این شوخی رگههایی از واقعیت دارد و اعتیاد و مصرف مواد مخدر، میتواند فرد را لاغر و بیجان کند. اتفاقی که گاهی به واسطه گرفتار شدن در دام اعتیاد برای فرد رخ میدهد و گاهی برعکس؛ یعنی برخی از افراد صرفا به دنبال لاغری و تناسب اندام هستند و آنقدر خودشان را به هر روشی برای رسیدن به این هدف میسپارند که ممکن است واقعا معتاد شده باشند. اما این ماده مخدر از چه نوعی است؟ این روزها همه قرص های لاغری و چربی سوزی که در عطاری ها دست به دست میشوند مجوزی از وزارت بهداشت و سازمان غذا و دارو ندارند و در ترکیبات بسیاری از آن ها مت آمفتامین یا همان شیشه که به شدت اعتیاد زاست یافت میشود.
جوانتر ها مشتری این قرصها هستند
«تازه فهمیدی؟ خیلی وقته که اصلا خود مردم به هوای همین قرصها، سراغ بعضی از عطاریهای آشنا میروند و این درخواست را دارند.» این را یکی از مشتریهای همیشگی داروهای گیاهی میگوید که رفت و آمد زیادی به عطاریها دارد و به دفعات دیده است که برخی از مشتریها، به خصوص دختران و پسران جوان، درخواست چنین قرصهایی را دارند؛ این قرصها دو نوع مشتری دارند: «بعضیها به هوای همین خاصیت اعتیادآور سراغش را میگیرن و بعضیها هم وقتی درخواست دارویی برای لاغری میکنند که سریع هم جواب بدهد، با این پیشنهاد روبرو میشوند! مورد داشتهایم که عروس خانمی چند روزی قبل مراسم از این قرصها سفارش داده است. بعضی از آن ها از عوارض این قرصهای اعتیاد آور خبر دارند اما ظرف چند روز لاغر شدن آن ها را به این راه میکشاند.»
از پرخاشگری تا خستگی مفرط همیشگی
پیش از مصرف هر داروی چربی سوزی باید از خودمان بپرسیم به چه قیمت مشتری این ماده ظاهرا گیاهی شدهایم. واقعیت این است که برخی از این دست قرصها، ترکیباتی مانند آمفتامین دارند؛ ماده مخدری که بارزترین ویژگیهایش توهم، پرخاشگری، خستگی مفرط و کاهش اشتها است و همین کاهش اشتها، میتواند حواسها را از دیگر ویژگیهایش که بیخوابی و وابستگی مفرط به آن است، پرت کند. چنین قرص هایی باعث کاهش وزن میشوند؛ اما این نوع چربیسوزی و کاهش اشتها، جزوی از عوارض منفی آنها است نه خاصیت خوبی که بشود آن را دلیلی برای سلامت این قرصها دانست.
مجوزی که حرف اول را میزند
عطاریها، محل مناسب و قابل اطمینانی برای عرضه دارو نیستند؛ واقعیتی که البته خیلی از آدمها به آن توجه نمیکنند و برای هر درمانی، اولین مقصدشان، همین فروشگاه ها هستند:« داروهای لاغری چه به صورت گیاهی باشند چه تشکیل شده از مواد شیمیایی، باید حتما مجوز وزارت بهداشت داشته باشند.» این را «دکتر امیرحسین جمشیدی»، رئیس دانشکده طب ایرانی میگوید که معتقد است که حتی داروهای مجوزدار را هم نباید از عطاری خرید؛ بلکه عطاریها، مراکزی هستند که فقط میتوانند برخی گیاهان خشک را به صورت باز و فلهای و البته آن هم در شرایط کاملا بهداشتی عرضه کنند. همین و بس.
لاغری به قسمت بیماری
واقعیت این است که افراد بسیار زیادی، تمایل به استفاده از داروهای شیمیایی ندارند؛ کسانی که با افتخار، از مصرف همیشگیشان برای درمان هر مشکلی، از داروهای گیاهی میگویند و به انتخاب خودشان میبالند. اما واقعا داروهای گیاهی هیچ عارضهای ندارد؟ موضوعی که حقیقت ندارد و برخی از داروهای گیاهی که به هدف خاصی مانند لاغری از طرف عطار و فروشنده تجویز میشود، میتواند عوارض جبرانناپذیری داشته باشد.
«محمد علی باقری»، کارشناس سلامت و حوزه تغذیه معتقد است که هر مادهای که بتواند در کوتاهمدت، تاثیری بر عملکرد بدن بگذارد، یعنی فیزیولوژی فرد را نشانه گرفته و آن را از حالت طبیعی خارج کرده است: «فارغ از داروهایی که تجویز پزشکان متخصص هستند و مجوز وزارت بهداشت دارند، هر داروی دیگری که بتواند موجب پیامدهایی مانند کاهش وزن شود، یعنی فیزیولوژی اختصاص بدن فرد را از حالت طبیعی خارج کرده است؛ اتفاقی که بدون شک آسیبزننده است.» او از واکنشهای بافتهای مختلف بدن میگوید که ممکن است در برابر چنین موادی، واکنشهای متفاوتی نشان بدهند؛ از جمله ایست قلبی و بروز سرطان. یعنی دستیابی به لاغری، گاهی زندگی فرد را به نابودی میکشد.
ورود این دست ساز ها به داروخانهها ممنوع است
چرا داروخانه این داروهای لاغری را ندارند؟ چون دستساز هستند و مجوز ندارند؛ بنابراین اجازه فروش چنین دارویی در داروخانه وجود ندارد. عوضش تا دلتان بخواهد در باشگاههای ورزشی برای ورزشکارانی که به دنبال تناسب اندام هستند، در آرایشگاهها برای کسانی که دلشان میخواهد زیباتر شوند و در عطاریها و برای کسانی که میخواهند سالمتر باشند عرضه میشوند. این حکایت داروهایی است که مثلا فرد را لاغر یا چاق میکنند و او را به اندام دلخواهش میرسانند اما نهایتش این است که احساس میکنند یک چیزی در حال و روزشان، سرجای خودش نیست: «لاغر شدم ولی ضربان قلبم تند میزنه» این را یکی از کسانی میگوید که از مراجعه به عطاری و خرید قرصی تحت عنوان لاغری خیلی راضی بوده تا اینکه ناگهان ورق سلامتی و حال خوبش برگشته است. کافی است برای مدتی، دارویی را حاوی آمفتامین مصرف کنید؛ دارویی که به موازات اینکه فرد را لاغر میکند، او را معتاد به مصرف این ماده و در عین حال عصبی و پرخاشگر خواهد کرد. این تجربه افراد بسیاری است که معتقدند از لاغریشان خوشحال بودند اما ناگهان به خودشان آمدند و دیدند که چقدر بیحوصله، عصبی و پرخاشگر شدهاند.
تجارتی به نام قرص
هر کانالی از شبکههای ماهوارهای را که باز میکنی، با تبلیغی از قرصهای چاقی و لاغری روبرو میشوی! قرصهایی که با تبلغیات گسترده، بازار را به دست گرفتهاند و طرفداران زیادی دارند اما چه کسی میداند که در پس این کاهش و یا اضافه کردن وزن، چه راهکاری پنهان شده است؟ راهکاری که میتواند فرد را به هدف اولیهاش برساند اما در مدت زمان کوتاهی او را راهی بیمارستان خواهد کرد. بیاشتهایی در فرد، یکی از اساسیترین ویژگیهایی است که این قرصها برای لاغری دارند؛ از طرف دیگر تورم در بدن یا همان چاقی کاذب هم حاصل کورتونی است که برخی از این قرصها برای افراد ایجاد میکنند. مشتری ها این را نمی دانند فقط فکر می کنند معجزه شده است و به هدف شان رسیدهاند.
به دنبال معجزه نباش
«محمدعلی باقری» مثل همه متخصصان حوزه تغذیه معتقد است که در اولین قدم، باید بدن و نیازهای بدن خود را بشناسیم و متناسب با آن، عمل کنیم: «لاغری نیاز به گذر زمان و رژیم اصولی متناسب با بدن هر فرد دارد. حتی سن و سال هم روی این رژیم تاثیرگذار است و برای همه نمیتوانیم یک تجویز داشته باشیم. اما راهکارهای کلی در این رابطه وجود دارند که مضر نیست، بلکه برای بدن مفید است. روی آوردن به استفاده از موادی که فیبر بالایی دارند، میتوانند سوخت و ساز بدن را به تعادل برسانند و ما را به هدفمان نزدیک کنند. استفاده از پروتئین های سالم و مصرف بیشتر سبزیجات و صرف نظر کردن از غذاهای پر چرب و فست فود ها هم توصیه همیشگی متخصصان است.» اما همین رویه هم باید با گذر زمان منتج به چربی زدایی از بدن شود.هر زمان با این تبلیغات رو به رو شدید که ظرف یک هفته به اندام ایدهآل تان برسید راهتان را کج کنید و از مسیری دیگر به سمت هدف تان حرکت کنید. این قرصها لاغرتان میکنند اما بعد از آن ها شما را تبدیل به یک معتاد تمام عیار به مت آمفتامین کردند.
قطع عضو ضایعهای جبرانناپذیر است، با احتیاط و پرهیز از رفتارهای پر خطر در چهارشنبه سوری، زندگی را برای خود و دیگران تلخ نکنیم.
به گزارش خبرگزاری مهر، قطع عضو ضایعهای جبران ناپذیر است، با احتیاط و پرهیز از رفتارهای پر خطر، زندگی را برای خود و دیگران تلخ نکنیم.
با ایجاد سر و صدای ناهنجار و مهیب، شادکامی را به تلخی تبدیل نکنیم.
اصابت ترکشهای ناشی از انفجار مواد محترقه به چشم، باعث بروز آسیبهایی در ناحیه پلک و چشم میشود و گاهی حتی به نابینایی میانجامد.
از قرار دادن لوازم کهنه و اضافی در سطلهای مکانیزه جمع آوری زباله در روزهای آخر سال و نزدیک چهارشنبه سوری خودداری کنیم.
در صورت وجود، حتیالامکان برای روشن کردن آتش از محلهای تعیین شده توسط شهرداری منطقه استفاده کنیم.
در چهارشنبه سوری فرزندانمان را با خطر تنها نگذاریم.
حضور والدین شاغل در روز چهارشنبه سوری، زودتر از زمان همیشگی در جهت کنترل و نظارت بر فرزندان توصیه میشود.
در برگزاری آئین باستانی چهارشنبه سوری، با فرزندانمان مشارکت کنیم.
از نزدیک شدن به افرادی که مسائل ایمنی را در روز چهارشنبه سوری، رعایت نمیکنند جدا بپرهیزیم.
مراقب رفتارهای خطرناک و ناهنجار باشیم و در صورت لزوم مراتب را به پلیس ۱۱۰ اطلاع دهیم.
از پریدن روی آتش به خصوص با چادر، مانتو و یا لباسهای گشاد اجتناب کنیم.
کبریت و مواد آتشزا مانند بنزین، الکل و مانند آن را به خصوص در روزهای آخر سال و چهارشنبه سوری از دسترس کودکان و افراد نابالغ دور کنیم.
کودکان اغلب کبریت و ترقه و مواد آتشزا را در نقاط غیر قابل دید مثل انباری، داخل کمد و وسایل شخصی خود مخفی میکنند. توصیه میکنیم در این ایام، حتیالامکان این محلها را مورد بازرسی قرار دهید.
داخل خانه و فضای بیرون خانه (حیاط، حیاط خلوت، انبار، پارکینگ، پشت بام) را وارسی کنیم تا اگر کودکان مواد محترقه در آنجا پنهان کردهاند، آنها را پیدا کنیم.
ترقهها و فشفشهها و دیگر اسباب آتش بازی را از فروشندههای مجاز و معتبر تهیه کنیم. به برچسب آنها توجه کرده و از بی خطر بودن آن اطمینان حاصل کنیم.
از نگهداری مواد محترقه و وسایل آتش بازی (حتی وسایل و مواد استاندارد) در نزدیکی وسایل حرارتی و برقی خودداری کنیم.
از مواد محترقه و منفجره، ترقه و فشفشه دست ساز استفاده نکنیم.
هرگز مواد محترقه را در جای گرم به خصوص داخل یا در مجاورت موتورخانه انبار نکنیم.
به هیچ عنوان، مواد محترقه را در ظروف شیشهای یا فلزی قرار ندهیم.
در نزدیک محل ایجاد آتش، از وجود آب یا دیگر مواد خاموش کننده آتش مطمئن شویم.
از پرتاب کردن مواد آتشزا مثل فشفشه، بالن، دارت و … بر روی درختان، پشت بامها و منابع سوخت جدا خودداری کنیم.
از پرتاب ترقه و مواد آتشزا از پنجره آپارتمان، پشت بام و بالکن به خیابان جدا خودداری کنیم.
از نگهداری مواد محترقه، تهیه و ساخت وسایل آتش بازی در منزل، زیر زمین، محل کار و … خودداری کنیم.
از حمل مواد محترقه و آتش گیر و انفجاری حتی به مقادیر بسیار کم، در جیب لباس و کیف جدا خودداری کنیم.
مواد آتش بازی (منفجره و محترقه) را به طرف افراد دیگر پرت نکنیم.
از پرتاب نارنجک و مواد محترقه به ساختمانها که موجب آسیب رساندن و بد منظره کردن آنها و نمای شهرمان میشود، خودداری کنیم.
از آتش زدن لاستیک، هیزم، کارتن خالی و امثال آن در واحدهای مسکونی و پارکینگ خودداری کنیم.
از ریختن مواد سریع الاشتعال مانند نفت، بنزین و … بر روی آتش روشن جدا خودداری کنیم.
هنگام استفاده از فشفشه، دستمان را باز نگهداشته و از جلوی صورتمان دور نگهداریم تا دچار سوختگی نشویم.
تماشاچیان معمولاً در خطر اصابت ترکشهای ترقهها و مواد منفجره هستند، سعی کنیم در تیررس ترکشها نباشیم.
فقط در فضای باز از فشفشه و ترقه استفاده کنیم.
از انداختن مواد تحت فشار (مانند کپسولها، اسپری حشره کش و..)، وسایل شیشهای مانند آمپول و قوطیهای فلزی مانند اسپری و کنسرو به درون آتش جدا بپرهیزیم.
در صورت روشن کردن آتش توصیه میشود که آتش در حجم کم باشد و از ریختن مواد سریع الاشتعال مانند بنزین، نفت و الکل جدا خودداری کنیم.
برای روشن کردن آتش از محلهایی استفاده کنیم که امکان سرایت به جاهای دیگر را نداشته باشد.
در نزدیکی پمپ بنزینها و وسایل نقلیه که حامل بنزین و مواد سوختنی است آتش بازی نکنیم.
با مشاهده خرید و فروش مواد محترقه غیر استاندارد به هر شکل، سریع مأمورین نیروی انتظامی یا پلیس ۱۱۰ را در جریان قرار دهیم.
از برپایی آتش در معابر باریک و در نزدیکی پستهای برق یا ایستگاههای تقلیل فشار گاز و پارکینگهای عمومی پرهیز کنیم.
از پارک اتومبیل در کوچهها و معابر تنگ خودداری کنیم، آتش بازی در نزدیکی آنها این وسایل را مبدل به بمبی میگرداند که چاشنی انفجار آن کشیده شده است.
وجود یک کپسول آتش نشانی و جعبه کمکهای اولیه در نزدیک محوطه آتش ضروری است.
در هر زمان فقط یکی از مواد محترقه و منفجره را روشن کنیم و همزمان تعداد زیادی از آنها را باهم آتش نزنیم.
ترقهها و فشفشههای عمل نکرده را مجدداً روشن نکنیم.
در پایان شب چهارشنبه سوری، بقایای مواد آتش بازی را به سرعت جمع نکنیم، لااقل ۱۵ تا ۲۰ دقیقه صبر کنیم و بعد بر روی آن یک سطل آب بریزیم و قبل از ترک محل، حتماً از خاموش شدن آتش مطمئن شویم.
محل سوختگی فرد مصدوم را با آب سرد و تمیز، حداقل به مدت ۱۰ دقیقه بشوییم و کمربند و زیورآلات و وسایل تنگ و فشارنده را خارج کنیم.
درصورت مواجهه با افرادی که دچارسوختگی شده، ضمن حفظ خونسردی ازمالیدن مواد غیر بهداشتی مثل خمیردندان، سیب زمینی، روغن و گذاشتن یخ بر روی محل سوختگی خودداری کنیم.
فردی که دچار سوختگی شده را هرچه سریعتر به مرکز درمانی منتقل کنیم و در صورت شدت مصدومیت با اورژانس ۱۱۵ تماس بگیریم.
اگر لباس مصدوم روی عضو سوخته را پوشانده، آن را از بدنش خارج کنیم و اگر لباسش به پوست ناحیه سوخته چسبیده است، دورتادور آن را تا محل چسبیده به بدن قیچی کنیم.
در صورتی که چشم در اثر اصابت ترکشهای ناشی از انفجار مواد محترقه آسیب دیده است، از قراردادن دستمال، پنبه یا گاز روی چشم خودداری کنیم.
اگر دچار سوختگی شدیم، از دویدن خودداری کنیم و بلافاصله بر روی زمین بغلتیم.
از پتو برای خاموش کردن فردی که لباسش آتش گرفته است، استفاده کنیم و هرگز از کپسول آتش نشانی برای خاموش کردن او، استفاده نکنیم.
در صورت بروز هرگونه حریق یا حادثهای، ضمن حفظ خونسردی، در اسرع وقت با سازمان آتش نشانی (۱۲۵) تماس بگیریم و نوع حادثه و نشانی دقیق محل حادثه را اطلاع دهیم.
قبوض گاز تغییر کرد
سخنگوی شرکت ملی گاز از صدور قبوض جدید گاز خبر داد و گفت: قبض گاز ۴ درصد مشترکان پرمصرف چهار برابر شده است.
محمد عسگری در گفتوگو با ایسنا، با بیان اینکه هیئت وزیران در نشستی به پیشنهاد مشترک وزارتخانههای نفت و نیرو و به استناد بند (ی) تبصره ۸ ماده واحده قانون بودجه ۱۴۰۰ کل کشور، آییننامه اجرایی بند یادشده در بخش گاز را تصویب کرد، گفت: طبق این آییننامه مشترکان گاز طبیعی بخش خانگی که مصرف گاز آنها در دوره زمانی۱۶ آبانماه تا ۱۵ اسفندماه هر سال، نسبت به دوره مشابه سال پیش کاهش یابد، به ازای هر یک واحد درصد کاهش، مشمول تخفیف (پاداش صرفهجویی) معادل سه واحد درصد و تا سقف ۴۵ درصد در گازبهای صورتحساب دوره خواهند شد.
وی افزود: ٢۵ درصد مشترکان صنعت گاز پرمصرف هستند و تعرفه آنها افزایش یافته است.
سخنگوی شرکت ملی گاز با بیان اینکه این طرح به منظور مدیریت مصرف از ماه جاری اجرایی خواهد شد و برای آن نیز دستورالعمل هایی تعریف شده است، ادامه داد: قیمت گاز بهصورت پلکانی و در ۱۲ پله برای مشترکان محاسبه میشود، مشترکانی که در سه پله نخست هستند همان قیمت گاز پارسال محاسبه میشود و هیچ افزایش قیمتی داده نخواهد شد، اما مشترکان پر مصرف و خارج از الگوی مصرف به صورت پلکانی شامل افزایش تعرفه میشوند.
عسگری با بیان اینکه بیشترین یارانه انرژی را مشترکان پرمصرف دریافت میکنند، گفت: با این حال مبنای افزایش تعرفه گاز مشترکان پرمصرف، قیمت گاز صادراتی نیست و خیلی پایینتر از آن است و بهصوت پلکانی محاسبه میشود.
وی با اشاره به آخرین وضعیت مصرف گاز در کشور تاکید کرد: میانگین مصرف خانگی، تجاری در بهمن ماه ۵۸۷ میلیون مترمکعب در روز بوده است که نسبت به سال گذشته حدود ۶۰ میلیون متر مکعب در روز افزایش داشته است.
سخنگوی شرکت ملی گاز با اشاره به اقداماتی که موجب کاهش مصرف می شود، گفت: لازم است مشترکان با انجام اقدامهای سادهای مانند تنظیم دمای رفاه ۱۸ تا ۲۱ درجه سانتیگراد، پوشیدن لباسهای گرم، محدود کردن فضای گرمایشی در منازل، خاموش کردن وسایل گرمایشی زمان ترک منازل و اماکن دولتی و اجتماعی، ما را در بخش مصرف همراهی کنند تا بتوانیم بیدغدغه زمستان امسال را هم پشت سر بگذاریم.
به گفته عسگری این اقدامات میتواند تا ۱۰ درصد ذخیره انرژی را بهدنبال داشته باشد و به ما این امکان را میدهد تا در تأمین گاز نیروگاهها و بخش خانگی و تجاری در فصل سرد، مشکل خاصی نداشته باشیم.
وی با اشاره به برنامه شرکت گاز برای تشویق مشترکان خوش مصرف گفت: شرکت ملی گاز ایران مکلف شده است ضمن دریافت اطلاعات خانوارهای محروم تحت پوشش کمیته امداد امام خمینی (ره) و سازمان بهزیستی کشور، تعرفه مشترکان را از ابتدای سال به نرخ صفر محاسبه کند.
اولین قربانی باغ وحش در تهران چه کسی بود؟
حدود یکصد و پنجاه سال پیش قفسی برای نگهداری پرندگان در باغ لالهزار، باغی بیرون دروازه دولت ساخته شد و اولین باغ وحش یا به تعبیر آن روزگار «مجمع الوحوش تهران» متولد شد.
مجمع عمومی سازمان ملل متحد در ۲۰ دسامبر ۲۰۱۳، روز سوم مارس (۱۲ اسفند) را روز تصویب کنوانسیون منع تجارت گونههای نادر گیاهی و جانوری به عنوان روز جهانی حیات وحش اعلام کرد.
هدف از تعیین این روز، ایجاد فرصتی برای بزرگداشت و ارتقای آگاهیهای عمومی در خصوص گونههای گیاهی و جانوری جهان است. به همین مناسبت تاریخچه اولین باغ وحش و قربانی آن در تهران را مرور میکنیم.
یک سال بعد از در نظر گرفتن قفسی برای پرندگان، قفس دیگری نزدیک آن برای بعضی از حیوانات وحشی تعبیه کردند و محمد حسن خان اعتمادالسلطنه را برای نظارت بر این کار انتخاب کردند. اعتماد السلطنه، نخستین مدیر باغ وحش تهران مینویسد: «در دولتهای متمدنه دنیا برای معرفت اصناف حیوان و تکمیل این شعبه از حکمت طبیعی، از هر جنس جانور جفتی یا بیشتر مسخر ساخته، در باغی نگاه میدارند و عیناً از خواص و طبایع آنها آگاه میگردند. «هرودوت هلیکار ناسی» مورخ معروف یونانی که معاصر سلاطین کیانی بود در ضمن تاریخ این سلاله مینویسد که ملوک ایران در شهرهای مشهور که مصرهای جامع و سوادهای اعظم بود، از قبیل بابل و سوز و اصطخر و اکباتان و غیره باغ وحش داشتهاند. معلوم میشود اصل این اختراع را سایر دول دنیا از اهالی ایران اقتباس کردهاند. در این دولت نیز بسیاری از جانوران ضواری و جانوران جنگل و جبال و صحاری و الوان طیور و انواع وحوش در حرزهای حصین و قفسهای آهنین تغذیه و تربیت میگردند و تواله و تناسل مینمایند و بنده نگارنده قیم امور آن جمله چرنده و درنده و پرنده است …»
در سال ۱۲۸۱ هجری قمری، این باغ وحش نخستین قربانی خود را گرفت و یکی از دو ببر باغ وحش، محافظ خودش را کشت. روزنامه دولت علّیهی ایران شماره ۵۷۲ مورخ پنجشنبه سیزدهم محرم الحرام ۱۲۸۲ هجری قمری درباره این موضوع مینویسد: «در روزنامههای سابق ایران تاکنون از احوالات باغ وحوشی که در حوالی تهران مقرر شده است ننوشتهایم ولی چون این اوقات چیزی عجیب در باغ وحش رخ نمود لازم است شمههایی از حال مجمع الوحوش از برای اطلاع مردم خاصه طالبان علم طبیعی و عالمان علوم حیوانشناسی ایندفعه نوشته شود. در بیرون دروازه دولت باغی مشهور به لالهزار، قفسه بزرگی در میان آن باغ ساختند و اولاً از هر جنس طیور در میان آن رها کردند و برای سیر و تماشای عموم ناس آن باغ و قفس باز است و کسی را از سیر آن منع نیست. سه سال قبل علاوه بر قفسی که برای طیور ساخته شده است، قفسی دیگر نزدیک آن برای بعضی از وحوش تعبیه کردند و این قفس که مسکن سباع است هشت ذرع طول و پنج ذرع عرض آن است و سطح آن سخت و صلب است. جانداران نگذاشتهاند که زیر آنها را علفهای خشک یا تر بریزند. حیواناتی را که در این قفس گذاشتند به هیچ نوع قید و زنجیری نیست بلکه در نهایت آزادی و به اختیار خود حرکت میکنند و ارتفاع این قفس ۷ تا ۸ ذرع میشود و بعضی روزنها در بالای آن مقرر شده که روشنایی بدهد و گاهی به هوای روشنایی که از آن رخنهها پدیده است، جانداران از زمین جسته و پنجه به سقف زدهاند. غذای این وحوش گوشت خام گوسفند است که در شبانهروزی دو نوبت، دو نفر موکل مخصوص که مراقب حیواناتند و از آنها به ایشان تاکنون آسیبی نرسیده، در قفس را باز کرده در کمال جرأت و اطمینان داخل قفس شده طعمه هر یک از حیوانات را به اندازه خود روی خاک به پیشش میاندازند. حیوانات نیز هر یک قسمت خود را برداشته به گوشه رفته و میخورند. بعد از اتمام غذا، دو محافظ زیر پای جانوران را جارو کرده و بیرون میآیند و هرگز صدمه از حیوانات به آنها نرسیده مگر سال گذشته که یک محافظ جدید به نام «حسن» که مبتلا به مرض غش بود عادت به احوال درندگان نداشت و روزی که درِ قفس را برای دادن طعمه باز کرده بود ببری غفلت کرده از در بیرون آمده حسن را گرفته و به زمین انداخت و قصد جان او را کرد. سایر محافظان به زحمت زیاد او را از دست ببر خلاص کردند ولی چون زخم زیاد از پنجههای ببر به او رسیده بود پس از ۲۰ روز مُرد. در این قفس دو ببر است که هر یک سه سال دارند و یک شیر سه ساله و یک پلنگ سه ساله هر دو ببر ماده و از جنس ببرهای مازندران هستند. شیر هم ماده و از جنس شیرهای شوشتر و دزفول است در این میان تنها پلنگ نر است. محافظان در این اواخر جفتشدن شیر و پلنگ را دیده بودند. بتدریج شیر آبستن شد و در این اوقات که آخر بهار بود شیر در همان قفس دو بچه زایید. پدر این بچهها پلنگ است و مادرشان شیر است و تا حال شیربچهها شبیه به پلنگ هستند یعنی در جلد آنها خالهاست. پس از زاییدن شیر دو ببر و پلنگ را از این قفس بیرون برده به قفس دیگر جا دادند و قفس را منحصر به وجود شیر و بچههایش کرده و مشغول تربیت آنها هستند چون وقوع این حادثه خالی از غرابت نبود ذکر شد.»
سیروس سعدوندیان در کتاب «اولینهای تهران» نوشته است: «در عصر ناصری و پس از ساختهشدن قصر سلطنتی دوشان، این باغ وحش تعطیل و حیوانات آن به باغ قصر مزبور انتقال یافتند. به این ترتیب دوشانتپه نخستین قصر سلطنتی تهران بود که برای درندگان و حیواناتی از قبیل شیر، ببر، پلنگ و گرگ، باغ وحشی هم در خود داشت.»
شرح بنای این قصر و باغ وحش را به نقل از افضل التواریخ اثر غلامحسین خان افضلالملک میخوانیم: «دوشان به لسان ترکی اسم خرگوش است و چون در این تپه و کوه کوچک خرگوش زیاد دیده شده آن را دوشان تپه نامیدهاند. عمارت، باغ و خیابانهای آنجا در عهد سلطنت ناصرالدین شاه قاجار ساخته شده است و آن تپه، دره و ماهور محل شکار و تفرج واقع شده است. در سمت شرقی دارالخلافه به مسافت کمتر از یک فرسنگی، این تپه بسیار بزرگ از وسط صحرا بیرون آمده که به رشته کوه البرز ابدا اتصالی ندارد. در سنه ۱۲۶۹ هجری رای آن سلطان تعلق یافت که در بالای تپه بلند عمارتی دلپسند ساخته شود که گاهی محل تفرج شاهان شود. مرحوم حاج علی خان اعتمادالسلطنه که در آن وقت ملقب به حاجب الدوله بود و فراشباشیگری دربار اعظم سلطنتی را داشت مقرر شد که این خدمت را به انجام رساند و آن مرحوم در بالای تپه عمارتی ساخت و سال به سال به امر دولت اثری بر بنای اول افزوده شد. انواع بنایی، غنایی، حجاری، نجاری، نقاشی، کاشیکاری و گچبری در آنجا به کار رفت. نیمچه شهری در بالای تپه به دست آمد که مشتمل بر قصور و عمارات بیرونی اندرونی و حیاطهای دیوانخانه و حرمخانه، حمام و منازل خدام و پاسبانان و حجاب و آبدارخانه و قهوهخانه و آشپزخانه گردید. در اطراف آن تپه منازل و عمارات عدیده نیز برای خواص خدام و ملتزمین رکاب سلطنت بنا شد. و بسی سالها به کوه بریدن و رد و رفع احجار، راههای وسیعه به طور خیابان که طرفین آنها محدود به محجرههای مزین و دیوارهای مشبک است، ترتیب شد و در محوطه زمینی که دور آن تپه است و هرگز آب ندیده بود، چندین رشته قنات جاری کردند که حال متجاوز از شش فرسنگ آب در باغ و اراضی آنجا جریان دارد. در طرف جنوب این تپه و عمارات، باغی وسیع به قدر ۲۰۰ هزار ذرع مربع است که در آن اشجار بارور غرس کرده، در سایه چنارها و سفیدارها و صنوبرها واقع شده است. خیابانهای راست و موزون که موشح به ریاحین و گلهای گوناگون است در آنجا دیده میشود. نهرها و کوزه گلها و حوضهای فوارهدار آنجا از هر حزین غم میزداید و وجد و طرب میافزاید. سردرهای عالی دارد. در سمت شرقی باغ عمارتی مشتمل بر تحتانی و فوقانی است. تالارها و اتاقهای دو روی دلکش که مزین به نقوش دلفریب است، در آن عمارت برپاست و حوضخانه ظریف که در صنعت مقرنسکاری و و آینه از ابنیه بدیعه به شمار میآید، در آن عمارت ساخته شده است. در جانب شرقی این عمارت و حوضخانه، حوض مدور و وسیع و یک مرتبه بالاتر از آن، استخر دریاچه عظیمی است که با قایق و کرجی در روی استخر سیر و تفرج میشود. در اطراف این استخر خیابانها و چمنزارها و اشجار بید و غیره است. در جنب جنوبی این دریاچه، باغ وحشی با اتاقها و رواقهای گوناگون است که نهر آب از میان آنها جاری است. برای درندگان از قبیل شیر، ببر، پلنگ، گرگ و سایر وحوش که به وضع ابنیه باغ وحش فرنگی است، ساختهاند. صداهای مختلف از آنجا شنیده میشود و شیران و درندگان فریادها دارد و هر روز به اینها طعمه داده میشود و از جانب دیگر، بروج و ابنیه مخصوص برای طیور ساختهاند که انواع و اقسام طیور و وحوش، چه از داخله ایران و چه از خارجه، آورده و در آن را جمع کردهاند. پیشترها، باغ وحش در خود شهر نزدیک دروازه شمیران بود. دوشان تپه که ساخته شد و این باغ که بنا گردید باغ وحش که در تهران بود خانه و عمارت شد و وحوش و طیور و جانوران را به باغ دوشان تپه آوردهاند.»
مالیات حقوق سال آینده به نفع پردرآمدها
کاهش مالیات حقوق افرادی که سال آینده ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان حقوق میگیرند موجب تبعیض و در نهایت ایجاد شکاف حقوق و مزایای کارکنان دولت میشود.
به گزارش خبرنگار اقتصادی خبرگزاری فارس معمولاً در پایان هر سال وقتی که صحبت از بررسی و تأیید بودجه سال بعد میشود، بحث افزایش حقوق و دستمزد کارکنان دولت هم داغ میشود؛ تبصره ۱۲ لایحه بودجه یکی از چالش برانگیزترین قسمتهای بودجه است که در رفت و آمد بین دولت و کمیسیون تلفیق دچار تغییرات زیادی میشود. با افزایش میزان تورم در سالهای اخیر، این موضوع به مسئله جدیتر و حائز اهمیتی برای کارمندان و حقوق بگیران دولتی تبدیل شده است. مردم نگران هستند که آیا درصد افزایش حقوق آنها به قدری هست که بتواند اثر تورم را خنثی کرده و قدرت خرید آنها را بازگرداند یا نه. دولت هم نگران است از اینکه آیا منابع بودجه دولت کفاف این همه هزینه را میدهد یا ممکن است در تأمین این هزینهها با کمبود جدی منابع مواجه شود.
کارشناسان اقتصادی معتقدند که افزایش حقوق کارمندان بدون افزایش درآمدهای دولت، صرفاً هزینههای دولت را افزایش داده و دولت را با کسری بودجه مواجه خواهد کرد و ایجاد کسری بودجه در این شرایط موجب افزایش خلق نقدینگی شده و افزایش تورم را در پیش خواهد داشت. این در حالی است که تنها بخشی از مردم از دولت حقوق میگیرند و با افزایش حقوق آنها تا حدی اثر تورم ایجاد شده بر آنها کم میشود. اما فشار تورمی وارد بر قشر ضعیف و آسیب پذیر که حقوق بگیر دولت نیستند، مضاعف میشود.
علاوه بر این موضوع هر سال با فرا رسیدن زمان بررسی بودجه در کمیسیون تلفیق مجلس، لابی برخی از اقشار مانند اعضای هیاتهای علمی دانشگاه ها، قضات، مدیران عملیاتی شرکت های زیر مجموعه وزارت نفت و پزشکان برای معاف شدن از پرداخت مالیات و همچنین برداشت سقف دریافت حقوق شروع می شود که نتیجه آن در بودجه منعکس میشود.
*وضعیت ضریب حقوقها برای سال آینده
دولت هنگام تدوین لایحه بودجه ۱۴۰۱ تصمیم گرفت برای اینکه هم فشار ناشی از تورم را بر قشر ضعیف کمتر کند و هم در راستای تحقق عدالت اجتماعی گام بردارد، درصد افزایش حقوق در پلکان های پایین بیشتر و در پلکان های با درآمد بالا را کمتر در نظر بگیرد. به همین خاطر در بند ۱ تبصره ۱۲ لایحه بودجه ۱۴۰۱ درصد افزایش حقوق را به صورت پلکان معکوس از ۲۹ تا ۵ درصد درنظر گرفت. به طوری که میانگین درصد افزایش حقوق در همه گروهها ۱۰ درصد شود. همچنین در این لایحه، دولت حداقل دستمزد را ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان درنظر گرفت.
در این میان کمیسیون تلفیق مجلس، این بند از لایحه بودجه را تغییر داد. به این صورت که روش پلکانی نزولی افزایش حقوق لایحه بودجه را به افزایش مقدار ثابت ۱۰ درصد برای تمامی گروههای حقوق بگیر تغییر داد. همچنین مبلغ حداقل حقوق دریافتی کارمندان را ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان و بازنشستگان را ۵ میلیون تومان اعلام کرد. با این تغییر، میزان افزایش حقوق در پلههای بالایی، خیلی بیشتر از افزایش حقوق پلههای پایین خواهد بود.
اگر این مصوبه تلفیق به تصویب صحن علنی مجلس هم برسد، در سال آینده کارکنانی که حقوق بیشتری دریافت میکند، شامل افزایش حقوق بیشتری هم میشود. موضوعی که بر خلاف عدالت و نقطه مقابل منطق افزایش حقوق به صورت پلکانی معکوس است.
* پلکانهایی به نفع پردرآمدها
نمایندگان مجلس در جریان رسیدگی به لایحه بودجه ۱۴۰۱ علاوه بر تغییر پلکان افزایش حقوق، پلکان های مالیاتی را نیز که در بند ۵ تبصره ۱۲ بود، تغییر دادند. بر این اساس در حالی که دولت در لایحه پیشنهادی تا ۵ میلیون تومان در ماه را معاف از مالیات در نظر گرفته بود و به ازای افزایش از ۵ تا ۱۰ میلیون تومان ۱۰ درصد، از ۱۰ تا ۲۰ میلیون تومان ۱۵ درصد و دریافتی بالای ۲۰ میلیون تومان در ماه ۲۰ درصد مالیات در نظر گرفته بود، کمیسیون تلفیق در مصوبات خود پلکان های مالیاتی را هم تغییر داد. در پله اول تا مبلغ ۵ میلیون و ۶۰۰ هزار تومان در ماه را معاف از مالیات اعلام کرد. سپس به ازای افزایش تا ۱۵ میلیون تومان ۱۰ درصد، از ۱۵ تا ۲۵ میلیون تومان ۱۵ درصد، از ۲۵ تا ۳۵ میلیون تومان ۲۰ درصد و به ازای مبالغ بالاتر از ۳۵ میلیون تومان ۳۰ درصد در نظر گرفت.
در نتیجه زیاد کردن فاصله پلکان ها اگر فردی بین ۲۰ تا ۲۵ میلیون تومان در ماه حقوق بگیرد طبق لایحه دولت باید به صورت پلکانی تا ۲۰ درصد مالیات بپردازد. اما همین فرد طبق مصوبه کمیسیون تلفیق تنها ۱۵ درصد مالیات پرداخت میکند.
* جدول محاسبات حقوق و مالیات
تغییر پلکان مالیاتی و ثابت شدن درصد افزایش حقوق به میزان میزان ۱۰ درصد برای همه پلکان های درآمدی، موجب میشود تا میزان نرخ رشد حقوق دریافتی پس ازکسر مالیات در سال ۱۴۰۱، برای پلکان های بالا بیش از پلکان های پایین دریافت کننده حقوق باشد موضوعی که ناشی از تغییر پلکانهای مالیاتی و میزان ثابت افزایش ۱۰ درصد برای همه است.
علاوه بر موارد قبل کمیسیون تلفیق در جزء الحاقی ۱ به بند ۵، پزشکان عمومی، متخصص و فوق تخصص و فرهنگیان شاغل در مناطق محروم و کمتر توسعه یافته از پرداخت مالیات تا سقف درآمد ماهانه ۲۰ میلیون تومان معاف هستند، موضوعی که ضمن کاهش درآمدهای دولت موجب خواهد شد تا انتظار معافیت مالیاتی در سایر اقشار و اصناف هم شکل بگیرد.
در همین راستا کمیسیون تلفیق بند جدیدی به تبصره ۱۲ لایحه بودجه هم اضافه کرده است که در آن آمده است حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه ها و مؤسسات وابسته به وزارت علوم و سایر دستگاه ها با حقوق اعضای هیئت علمی دانشگاه های وابسته به وزارت بهداشت همسان سازی شود. موضوعی که اگر محقق شود تقویت کننده دومینوی افزایش حقوق ها و تشدید کننده اوضاع تورمی خواهد بود.
* وضعیت مطلوب چیست؟
پلکان پرداخت حقوق و دستمزد و پلکان پرداخت مالیات باید به گونهای باشد که خالص دریافتی پلکانهای پایین بیشتر از پلکان های بالا باشد، در حالی که لایحه بودجه فعلی هیچ کدام از شرایط را ندارد. علاوه بر این معافیت های اقشار و اصناف خاص باید حذف شود. همچنین همسان سازی های حقوق و دستمزد باید به صورت کامل حذف شود در غیر این صورت موجب افزایش انتظارت سایر گروه ها هم می شود.
در اینباره ضرورت دارد مواردی در دستور کار باشد که شامل مقایسه افزایش حقوق پلکان های پایین و بالای کارکنان دولت مقایسه میزان افزایش حقوق بالاترین پلکان با کل حقوق پایین ترین پلکان برجسته کردن ضرورت تحقق عدالت در پرداخت حقوق و دستمزد در بخش دولتی با رویکرد نزدیک کردن سقف و کف پرداخت ها پرهیز از دادن امتیازات خاص مثل برداشت سقف دریافتی به برخی از اقشار همچون پزشکان حذف همسان سازی ها از لایحه بودجه ۱۴۰۱ است.