آخرین خبر :

حوادث/ ربودن دختر جوان برای ازدواج اجباری/بازداشت رمال ۶ میلیارد تومانی/چالش‌های مجازی زندگی زوج جوان را به جدایی رساند/

ربودن دختر جوان برای ازدواج اجباری

عشق جنجالی مرد افغانستانی به دختری جوان باعث شد تا او نقشه ربودن وی برای ازدواج اجباری را طراحی کند. اما راز این آدم‌ربایی زمانی که دختر جوان پای سفره عقد نشسته بود، برملا شد.

به گزارش «ایران»؛ چند روز قبل خودروی پژویی مقابل یکی از کلانتری‌های پایتخت توقف کرد و سرنشینان خودرو که چند مرد میانسال بودند، مردی جوان را از خودرو بیرون کشیده و به کلانتری بردند.
یکی از مردان میانسال در تحقیقات گفت: ساعاتی قبل دخترم هراسان با من تماس گرفت، او در حالی که به آرامی صحبت می‌کرد به من گفت مرد جوانی او را ربوده و به خانه‌ای ویلایی در رباط کریم انتقال داده است. این مرد قصد داشت او را به زور به عقد خودش دربیاورد. دخترم وقتی متوجه ماجرا شده با این ازدواج مخالفت کرده اما بعد به بهانه پوشیدن لباس عروسی، وارد اتاق دیگری شده و با من مخفیانه تماس گرفته بود.
رهایی پای سفره عقد
مرد میانسال ادامه داد: دخترم موقعیت جغرافیایی خانه را هم برایم فرستاد. من هم بلافاصله با چند نفر از دوستان و اقوام راهی آدرس موردنظر شدم. وقتی وارد خانه ویلایی شدم، دخترم پای سفره عقد بود و می‌خواستند او را به اجبار به عقد مرد جوان در بیاورند که بموقع رسیدیم و مرد افغانستانی را دستگیر کردیم و به کلانتری آوردیم. با شکایت مرد میانسال، موضوع به بازپرس حبیب‌الله صادقی اعلام شد و بازپرس جنایی به تحقیق از متهم پرداخت.
عشق جنجالی
متهم در تحقیقات گفت: من متأهل هستم و دو فرزند هم دارم. دو سال قبل با فرنوش، دختری که او را ربوده بودم در اینستاگرام آشنا شدم. من متأهل هستم اما از این موضوع به فرنوش حرفی نزدم و اوایل فقط به فکر دوستی بودم اما بعد از مدتی به این دختر علاقه‌مند شدم.
او ادامه داد: هر روز علاقه‌ام به او بیشتر می‌شد تا اینکه تصمیم به ازدواج با او گرفتم. خانواده فرنوش وضع مالی خوبی داشتند و بعید می‌دانستم با این ازدواج موافقت کنند. از طرفی اگر از وضعیت تأهل من باخبر می‌شدند، با این ازدواج موافقت نمی‌کردند و این در حالی بود که دیر یا زود راز این ازدواج برملا می‌شد.
مرد ۲۶ ساله ادامه داد: فرنوش مدتی از مادربزرگ بیمارش که در بیمارستان بستری شده بود مراقبت می‌کرد.
به این بهانه که در این چند وقت خسته شدی و نیاز به تفریح و استراحت داری، سراغ او رفته و همراه یکی از اقواممان او را سوار خودرو کردم. بعد به سمت رباط کریم رفتم و زمانی که از شهر خارج شدیم او متوجه شد و از من خواست برگردم، اما قبول نکرده و با تهدید او را به خانه ویلایی بردم.
از قبل هم شناسنامه جعلی به نام فرنوش تهیه کرده و از سویی یک عاقد خبر کرده بودم تا او را به عقدم دربیاورد. زمانی که وارد خانه شدیم فرنوش از ماجرا باخبر شد ابتدا شروع به داد و فریاد کرد، اما بعد از اینکه با او صحبت کردم و از عشقم گفتم، قبول کرد تا با من ازدواج کند. البته بعداً متوجه شدم که این موضوع ترفندی بوده تا فرصت پیدا کند و موضوع را به خانواده‌اش خبر دهد.
فرنوش به بهانه پوشیدن لباس عروس وارد اتاق دیگر شد و در این میان به خانواده‌اش خبر داد. ساعتی بعد خانواده‌اش وارد خانه شده و مرا به زور سمت کوره‌پزخانه برده و شکنجه کرده و بعد هم تحویل پلیس تهران دادند.
سقوط مرموز همسر
در حالی که مرد جوان چنین ادعایی را مطرح کرده بود، در تحقیقات صورت گرفته از سوی بازپرس جنایی مشخص شد که همسر این مرد چند روز قبل به طرز مرموزی از طبقه دوم خانه‌اش به پایین سقوط کرده و در بیمارستان بستری است.
متهم به آدم‌ربایی در این رابطه گفت: برادر همسرم به‌تازگی به آلمان پناهنده شده است و همسرم مدام اصرار می‌کرد که ما هم باید به آلمان برویم. اما من با این موضوع مخالف بودم. روز حادثه با همسرم سر این موضوع دعوایم شد و او که خیلی عصبانی شده بود خودش را از بالکن به پایین انداخت. این در حالی است که در تحقیقات صورت گرفته از سوی مأموران پلیس، همسایه‌ها اعلام کردند این مرد خودش همسرش را به پایین پرت کرده است.
بدین ترتیب بازپرس شعبه هشتم دادسرای امور جنایی تهران دستور بازداشت متهم و تحقیق از همسر او پس از بهبودی را صادر کرد و بررسی‌های تکمیلی در خصوص ربودن دختر ۲۲ ساله ادامه دارد.

دستگیری دکتر قلابی با ۱۴ شاکی

پزشک قلابی که با جعل ۱۷ مدرک پزشکی اقدام به ویزیت بیماران می‌‌کرد در استان البرز دستگیر شد.
سرهنگ محمد نادربیگی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز در این باره گفت: مرد جوانی هفته گذشته با مراجعه به اداره پلیس آگاهی استان البرز از یک پزشک زیبایی شکایت کرد.
وقتی این شاکی در اداره پلیس حضور یافت کارآگاهان اقدام به استعلام مدارک او کرده و متوجه شدند که همه مدارک پزشکی این  فرد جعلی است.
با پیگیری این ماجرا بود که مشخص شد افراد دیگری نیز از این پزشک قلابی شکایت کرده‌اند و این مرد شیاد تاکنون ۱۴ شاکی دارد. همچنین در ادامه مشخص شد، وی با جعل مدارک پزشک متخصص زیبایی و راه‌اندازی مطب و تبلیغ در اینستاگرام اقدام به جذب مشتری کرده و هزینه‌های هنگفتی بابت ویزیت و عمل‌های زیبایی از مشتریانش دریافت کرده است.
نادربیگی افزود: مأموران پس از شناسایی مخفیگاه متهم، با هماهنگی مقام قضایی وی را دستگیر و به پلیس آگاهی منتقل کردند.
وی خاطرنشان کرد: از مطب متهم ۱۷ مدرک پزشکی جعلی کشف شد و او در اعترافات خود عنوان کرد، با جعل مدرک پزشکی زیبایی برای خود و همدستش با تبلیغ در فضای مجازی اقدام به جذب مشتری می‌‌کرد. متهم همراه پرونده تشکیل شده تحویل مراجع قضایی شد.گ

بازداشت رمال ۶ میلیارد تومانی

 مردی که در شبکه‌ اجتماعی اینستاگرام اقدام به کلاهبرداری ۶ میلیاردی از طریق رمالی کرده بود شناسایی و دستگیر شد.
به گزارش  «ایران»، در پی شکایت تعدادی از شهروندان مبنی بر کلاهبرداری با ترفند فالگیری و رمالی در شبکه اجتماعی اینستاگرام، بررسی موضوع به ‌صورت ویژه در دستور کار کارشناسان پلیس فتا قرار گرفت.
شاکی‌ها در توضیح بیشتر ماجرا به مأموران گفتند: در اینستاگرام با یک آگهی تحت عنوان رمال و دعانویس برخورد کرده‌اند و ضمن برقراری تماس با فرد تبلیغ کننده مبلغی وجه به حساب وی انتقال داده‌اند و پس از آن فرد به ظاهر دعانویس دیگر پاسخگوی تماس ما نبود.
سرهنگ حشمت سلیمانی، رئیس پلیس فتا استان فارس در این باره گفت: پس از تحقیقات اولیه از مالباختگان، کارشناسان پلیس فتا با اقدامات فنی مطلع شدند که متهم در استان البرز زندگی می کند و مأموران با اخذ نیابت قضایی به کرج اعزام و با همکاری پلیس استان البرز موفق شدند وی را در یکی از محله‌ها شناسایی و دستگیر کنند.
در بازرسی از منزل متهم ۹۷ هزار دلار، ۴۰ سکه و مقدار زیادی طلا و جواهرات که وی از طریق کلاهبرداری به دست آورده بود، کشف شد.
بنا به نظر کارشناسان ارزش اموال مکشوفه بیش از ۶ میلیارد تومان برآورد شده است.

چالش‌های مجازی زندگی زوج جوان را به جدایی رساند

زوج جوان  کنار اتاق عریضه‌نویسی ایستاده بودند و با گوشی  در حال فیلم گرفتن از خود بودند این مسأله توجه مرا جلب کرد چرا که رفتار این زوج با دیگر زوج‌های حاضر در دادگاه خانواده متفاوت بود دختر جوان  در حال صحبت آنلاین با دوستانش  بود و پسر جوان  با افسوس به او نگاه می‌کرد و زیر لب می‌گفت سر هیچ و پوچ زندگی‌مان خراب شد.
برگه ابلاغیه‌اش را به من نشان داد و گفت می‌‌دانید این شعبه کجاست؟ با هم راهی طبقه سوم شعبه ۵۴ مجتمع خانواده شدیم چند دقیقه‌ای طول کشید تا به شعبه رسیدیم و دم در شعبه ایستاده بودیم که همسرش هم آمد. مدیر دفتر قاضی  با صدای بلند گفت پرونده ساعت ۱۰ و نیم  اعلام حضور کنند. وقتی وارد شعبه شدیم  قاضی نگاهی به زوج جوان انداخت و گفت:  پسرم چرا دادخواست طلاق دادی برایم تعریف کن ببینم ماجرای شما چیست؟
نیکان گفت: جناب قاضی چی بگم من و هدیه تو فضای مجازی با هم آشنا شدیم یک چالش بود که باید به یکی از فالوئرهای خودت می‌گفتی دوستت دارم یک شوخی و چالش مرا اسیر هدیه کرد. اما خیلی زود این چالش به واقعیت تبدیل شد و ما سه ماه بعد ازدواج کردیم.
هفته‌های اول خوش بودیم و همان زندگی رؤیایی که انتظارش را داشتم برایم اتفاق افتاده بود طرفدارانمان در فضای مجازی روز به روز زیادتر می‌‌شد و می‌‌توانستیم در اینستاگرام تبلیغات بگذاریم و پول در بیاوریم اما همسرم به گذاشتن چالش‌ها ادامه داد. چالش‌های خطرناک اینستاگرام که برخی را تا حد سکته می‌‌رساند. کم کم به او تذکر دادم اما به من می‌‌گفت تو بی‌جنبه هستی.
من صبح می‌روم سر کار پیش پدرم که مغازه لباس‌فروشی دارد شب که برمی‌گردم   می‌بینم یا هنوز نیامده یا در حال چالش گرفتن و لایو گذاشتن است انگار نه انگار که زندگی مشترکی هم دارد. تمام فکر و ذهنش شده فضای مجازی من نمی‌خواهم او را محدود کنم یا مانع استفاده او از فضای مجازی شوم اما می‌گویم باید مرا هم درک کند. من دوست ندارم با بعضی از این دوستانی که اطرافش هستند معاشرت کند اما تا این‌ها را می‌‌گویم به من می‌گوید تو بدبین هستی.
حاج آقا همین چند روز پیش قبل از اینکه دادخواست طلاق  بدهم این خانم با دوستانش رفته بودند روی ماشین یکی از همسایه‌ها رنگ ریخته بودند. آخر این چه چالش‌های زشت و زننده‌ای است. من مخالف چالش و فضای مجازی نیستم اما رفتار‌های هدیه و دوستانش بیشتر شبیه مردم‌آزاری است. در همین موقع هدیه دستش را بالا آورد و به نشانه اعتراض گفت:
نیکان مراقب حرف زدنت باش. هر توهینی دلت خواست به من و دوستانم کردی. من تصورم از ازدواج  با تو چیز دیگه‌ای بود اما الان می‌بینم واقعاً اشتباه کردم. دیگر حاضر به زندگی با تو نیستم. اصلاً من تو را  دوست نداشتم. من می‌خواستم تو اینستاگرام فالوئر جمع کنم. با این کار توانستیم فالوئر بگیریم. حالا هم مطمئن باش ازت طلاق می‌گیرم و ۸۰۰  سکه مهریه‌ام را هم  می‌گیرم.
نیکان گفت: تو مرا فریب دادی  با حرف‌های قشنگ و وعده‌های توخالی من را عاشق خودت کردی و حالا هم قیافه آدم‌های مظلوم را به خودت گرفتی. واقعاً متاسفم برات اگر یک درصد دیگر به این رابطه و زندگی امید داشتم که خوب شود با این حرف‌ها دیگر اصلاً امکان ندارد با تو حتی یک لحظه هم زندگی کنم. تو چهره واقعی خودت را نشان دادی.  هدیه با ناراحتی و گریه بدون توجه به حرف قاضی جلسه را ترک کرد و قاضی رو به نیکان کرد و گفت به این زودی حکم طلاق را صادر نمی‌کنم. با همسرت که آرام شد صحبت‌ کن و دو ماه مستمر به واحد مشاوره بروید. اگر مشکل‌تان حل نشد آن وقت حکم طلاق را صادر می‌کنم. فعلاً بیا این صورت جلسه را امضا کن تا وقت بعدی را منشی به شما ابلاغ کند.
امیرحسین صفدری کارشناس حوزه خانواده
نبود آشنایی صحیح، سن کم، نبود صداقت و  برنامه‌ریزی و هدف در زندگی مشترک از دلایل اصلی جدایی زوج‌های جوان در ماه‌های اول ازدواجشان است.
متاسفانه این زوج جوان بدون شناخت کافی و با یک انتخاب هیجانی و احساسی با هم ازدواج کرده اند این اصلی‌ترین دلیل ایجاد مشکلاتشان است و از طرف دیگر، سن کم آنها و تأثیرپذیری زیاد از دوستان و الگوبرداری غلط از فضای مجازی باعث شده از زندگی حقیقی و واقعی خودشان دور شوند و همه زندگی را در فضای مجازی ببینند.
با این حال اگر این زوج جوان بتوانند وابستگی شدید خود به فضای مجازی را کنترل کنند و واقعیت و حقیقت زندگی مشترک خودشان را ببینند می‌توانند از این بحران عبور کنند و زندگی خوبی هم داشته باشند.

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*