اخبار/ کشور را مدیران اداره می‌کنند یا «مافیا» و »سلطان‌ها»؟!

ناقوس جنگ از اوکراین؛ ناتو و مسکو دنبال چه هستند؟

حسن شکوهی‌نسب
 ناقوس جنگ از اوکراین؛ ناتو و مسکو دنبال چه هستند؟

 بزرگ‌ترین صف‌آرایی نظامی روسیه و غرب بعد از جنگ سرد بر سر اوکراین، فرضیه شکست دیپلماسی و آغاز نبرد را تقویت می‌کند؛ نبردی با تمرکز بر «ناتو» که روسیه گسترش این پیمان را به شرق برنمی‌تابد و غرب از بحران مذکور برای تقویت همبستگی و پُرکردن شکاف فراآتلانتیک سود می‌جوید.

بحران اوکراین در شرایط کنونی آمیخته‌ای از «دیپلماسی» و «رزم‌جویی» در جبهه روسیه و غرب است و بسیاری از ناظران بر این باورند که با شکست دیپلماسی و بسته شدن درهای مذاکره، جنگ آغاز می‌شود. حال این پرسش به ذهن می‌رسد که دو طرف در روند دیپلماتیک و نیز صحنه‌آرایی میدان نبرد، تا کجا پیش رفته‌اند؟

کفه سنگین ترازو به سمت میدان رزم

در پیوند با تکاپوی دیپلماتیک، سفر «امانوئل مکرون» رئیس‌جمهوری فرانسه به روسیه و نیز گفت وگوی تلفنی «جو بایدن» و «ولادیمیر پوتین» روسای جمهوری آمریکا و روسیه تنها دو مورد از گفت وگوهای جدی به شمار می‌روند. ضمن اینکه «اولاف شولتس» صدراعظم آلمان هم در روزهای آتی برای دیدار و مذاکره با پوتین راهی مسکو خواهد شد.

به نظر می‌رسد که کفه ترازو به سمت عملیات میدانی سنگینی می‌کند و باوجود تکاپوی دیپلماتیک فی‌مابین در بالاترین سطوح سیاسی، موفقیت چشمگیری در این عرصه حاصل نشده‌است به طوری که آمریکا و چند کشور دیگر از جمله انگلیس، استرالیا، کانادا، کره‌جنوبی و غیره از شهروندانشان خواسته‌اند فورا خاک اوکراین را ترک کنند. شماری از کشورها هم دیپلمات‌های خود را خارج کرده‌اند.

به نظر می‌رسد که کفه ترازو به نفع عملیات میدانی سنگینی می‌کند و باوجود تکاپوی دیپلماتیک فی‌مابین در بالاترین سطوح سیاسی، موفقیت چشمگیری در این عرصه حاصل نشده‌است                ‌                      در زمینه آرایش نیروها لازم به ذکر است که روزانه به آمادگی نظامی دو طرف افروده می‌شود. روسیه در ماه‌های گذشته بیش از ۱۰۰ هزار نیرو در مرزهای مشترک خود با اوکراین مستقر کرده‌است. رزمایش مشترک روسیه و بلاروس از نگاه طرف غربی دلیل دیگری برای آغاز یک نبرد است اگر چه بنا بر اعلام وزارت دفاع روسیه، هدف از این مانور آماده‌سازی نیروهای مسلح بلاروس برای مقابله با  تهاجمات خارجی احتمالی است.

در مقابل شاهد ورود جنگ‌افزارهای غربی و نظامیان پیمان «سازمان آتلانتیک شمالی» (ناتو) به سمت شرق قاره اروپا بودیم به طوری که ناتو در همین ارتباط واحدهای نظامی بیشتری در کشورهای شرق اروپا از جمله لهستان و رومانی مستقر کرده‌است. گفته می‌شود آمریکا به منظور تقویت توان دفاعی اوکراین، محموله‌های تسلیحاتی به ارزش ۲۰۰ میلیون دلار به این کشور فرستاده و شمار نیروهای اعزامی آمریکا به شرق اروپا در هفته‌های اخیر را به ۶ هزار نیرو رسیده‌ است.

در شرایطی که کشورهای غربی به اتهام‌زنی به روسیه درباره قصد حمله به اوکراین ادامه می‌دهند، حمایت نظامی آنها از این کشور افزایش قابل توجهی یافته‌است. به گفته «دیمیتری کوله‌با» وزیر امور خارجه اوکراین، کی‌یف در ماه‌های اخیر ۱.۵ میلیارد دلار از شرکای غربی خود کمک نظامی دریافت کرده‌ است.

 

صدای رسای ناقوس جنگ از اوکراین؛ ناتو و مسکو به دنبال چه هستند؟

 

 سلاح انرژی در دستان دو طرف

در حالی تنش بین روسیه و غرب بر سر اوکراین بالا گرفته که طرف غربی با ابزار انرژی در صدد اعمال فشار بر کاخ کرملین برآمده‌ است؛ موضوعی که همواره مقامات مسکو در این مقطع بارها بر آن تاکید کرده‌اند.

«سرگئی ریابکوف» معاون وزیر امور خارجه روسیه به تازگی با بیان اینکه «اروپا استقلال خود را از دست داده‌است»، گفت: «ایالات متحده و متحدانش مدت‌هاست که خط لوله گاز «نورد استریم۲» را به ابزاری برای اعمال فشار بر مسکو تبدیل کرده‌اند. این انعکاسی از این واقعیت‌ است که دیگر در اروپا، ناتو و اتحادیه اروپا شکل گرفته، جایی که نه تنها استقلال عمل وجود ندارد، بلکه حتی تلاش نمی‌شود تا منافع خودی را به درستی و در بلندمدت را ارزیابی کرد.»

از طرفی، کشورهای اروپایی نیز به گاز وارداتی از روسیه نیاز شدیدی دارند. به عنوان نمونه آلمان به عنوان بزرگترین اقتصاد اروپا از نظر تامین انرژی موردنیاز خود به روسیه وابسته است. آلمان تقریبا یک‌سوم گاز خود را از روسیه دریافت می‌کند و ۲۶ میلیون خانه آلمانی از طریق گازی که از خط لوله «نورد استریم ۱» می‌آید گرم می‌شوند.

وابستگی گازی اتحادیه اروپا به روسیه ۴۷ درصد است. بنابراین اقتصاد روسیه و اروپا درهم‌تنیده است و از نگاه ناظران، در صورت حمله روسیه و وقوع یک جنگ در اوکراین، هم اقتصاد روسیه و هم اقتصادهای اروپایی از چنین حمله‌ای متاثر خواهند شد.در یک نگاه کلی‌تر، آخرین داده‌ها و آمارها هم نشان می‌دهد؛ وابستگی گازی اتحادیه اروپا به روسیه ۴۷ درصد است. بنابراین اقتصاد روسیه و اروپا درهم‌تنیده است و از نگاه ناظران، در صورت حمله روسیه و وقوع یک جنگ در اوکراین، هم اقتصاد روسیه و هم اقتصادهای اروپایی از چنین حمله‌ای متاثر خواهند شد.

طرف غربی اما در پی فرصتی برای جایگزین‌سازی گاز روسیه است. در پی افزایش تنش‌های روسیه با اروپا، موضوع کاهش وابستگی گاز اتحادیه اروپا به روسیه دوباره مطرح شده و گزارش‌های زیادی از مذاکرات غرب با آذربایجان، قطر و دیگر کشورهای صادرکننده گاز برای افزایش صادرات گاز به اروپا منتشر شده‌ است.

در این میان «رجب طیب اردوغان» رئیس‌جمهوری ترکیه که کشور متبوعش در پیمان ناتو عضویت دارد، دست به کار شد تا به قول معروف «از این نمد کلاهی برای خود ببافد» و روز جمعه ۱۵ بهمن‌ماه در آستانه سفر همتای اسرائیلی‌ به آنکارا گفت که همکاری‌های انرژی در دستور کار مذاکرات آنکارا-تل‌آویو قرار دارد و ترکیه آماده همکاری با اسرائیل برای انتقال گاز این کشور به اروپا است.

 

صدای رسای ناقوس جنگ از اوکراین؛ ناتو و مسکو به دنبال چه هستند؟

 

نگرانی روسیه از بندهای ۵ و ۱۰ پبمان ناتو 

مهمترین دلیلی که روسیه را در برابر اوکراین و بازیگران غربی مصمم و جدی به تصویر می‌کشد، تلاش اروپا و آمریکا برای گسترش ناتو به سمت شرق همچون اوکراین است که قبل از فروپاشی شوروی عضوی از این کشور بزرگ به شمار می‌رفتند.

روسیه درصدد گرفتن تضمین و تعهد دائمی از ناتو و آمریکا برآمده تا اوکراین را به عضویت این پیمان نظامی درنیاورده و از استقرار دائمی نیرو و تجهیزات در شرق اروپا و در نزدیکی مرزهای غربی روسیه دست بکشند. این در حالی است که دبیرکل ناتو در واکنش به این تقاضای روسیه گفت: ناتو هرگز درباره پذیرش اعضای جدید از نظر قدرت‌های دیگر پیروی نخواهد کرد.

مهمترین دلیلی که روسیه را در برابر اوکراین و بازیگران غربی مصمم و جدی به تصویر می‌کشد، تلاش اروپا و آمریکا برای گسترش ناتو به سمت شرق همچون اوکراین است که قبل از فروپاشی شوروی عضوی از این کشور بزرگ به شمار می‌رفتند.لازم به ذکر است که این اتحادیه نظامی ۲۹ عضوی که مرکز فرماندهی آن در بروکسل پایتخت بلژیک است ابتدا در سال ۱۹۴۹ یعنی چهار سال بعد از پایان جنگ دوم جهانی با هدف تقابل با پیمان «ورشو» و بلوک شرق ایجاد شد. به رغم فروپاشی شوروی، این سیستم دفاع دسته جمعی همچنان به کار خود ادامه داده‌است.

بند ۵ این پیمان از اهداف آن پرده برمی‌دارد، بندی که تاکید دارد «دولت‌ها توافق دارند که حمله‌ای مسلحانه علیه یک یا چندی از آن‌ها در اروپا و امریکای شمالی به معنای حمله‌ای علیه تمام آن‌ها تلقی خواهد شد». در این بند دفاع دسته جمعی و ضرورت پاسخ مشترک در دوره جنگ سرد احساس می‌شد اما امروز در جهان «چندقطبی» احساس نمی‌شود.

امروز نه تنها بند ۵ بلکه بند ۱۰ اساسنامه ناتو به محل اختلاف تبدیل شده‌ است. در این بند که درهای عضویت را بر روی دیگر کشورها می‌گشاید، آمده‌ است: دولت‌ها ممکن است به اتفاق آراء، از دیگر دولت‌های اروپایی دعوت کنند تا به منظور تقویت اصول این پیمان و همکاری در امنیت منطقه آتلانتیک شمالی به این پیمان ملحق شوند. هر دولتی که بدین نحو دعوت می‌شود، می‌تواند با تسلیم اسناد الحاق به دولت ایالات متحده امریکا به عضویت این پیمان در آید. دولت ایالات متحده امریکا دریافت این چنین سند الحاقی را به اطلاع تمام دولت‌های عضو می‌رساند.

بنابراین ناتو یک «سیاست باز» برای پذیرش و استقبال از اعضای جدید از جمله اوکراین دارد اما تمام اعضا باید به یک مجموعه پیچیده از معیارهای نظامی، اقتصادی و سیاسی پایبند شوند. پیشتر ترامپ در صدد گسترش آن به شرق آسیا و تشکیل «پیمان آتلانتیک – خاورمیانه» (NATO- ME) برآمده‌بود که به دلیل مواضع اعتراضی بازیگران اروپایی از ایده خود عقب نشست.

بحران اوکراین؛ آزمون وحدت ناتو پس از شکاف فراآتلانتیک

آمریکا و اروپا به عنوان دو ستون ناتو در دوره ترامپ از یکدیگر فاصله قابل توجهی گرفتند به طوری که این شکاف هر روز تعمیق می‌شد که البته شکاف دو سوی اقیانوس اطلس بی‎ارتباط با سیاست‌های کاخ الیزه و تکاپوی مکرون برای ایجاد ارتش واحد اروپایی نبود.

در سال‌های اخیر به دنبال ورود رئیس جمهوری جوان فرانسه به کاخ الیزه، تکاپوی اروپا برای دستیابی به سیستم دفاعی- امنیتی مشترک افزایش یافت؛ سیستمی که بدون تکیه بر ناتو، بتواند جوابگوی تامین امنیت و پیشبرد اهداف نظامی قاره سبز باشد.

در شرایط کنونی که ناتو افزون بر اختلافات آشکار داخلی بین اعضا، در جبهه‌های مختلف از جمله افغانستان شکست خورده در پی کسب نمره قبولی در یک آزمون دیگر است؛ آزمونی مانند بحران اوکراین که می‌تواند چشم‌انداز این پیمان نظامی را برای اعضای کنونی و آتی آن روشن کند.مکرون چندی پیش در گفت وگو با نشریه «اکونومیست» به انتقاد از شرایط موجود در ناتو پرداخت و مستقیما سیاست‌های کاخ سفید را به چالش کشید و گفت: «آنچه ما امروز شاهد آن هستیم، مرگ مغزی ناتو است»؛ جمله‌ای که از عمق اختلافات و ناهمسویی داخلی پیمان نظامی مذکور حکایت می‌کرد.

پس از آن موضع‌گیری جنجالی، مکرون در گفت وگو با روزنامه «وال استریت ژورنال» و همچنین «رادیو اروپا یک» تاکید کرد که «ما نمی ‌توانیم از اروپایی‌ها حفاظت کنیم مگر این‌ که یک ارتش اروپایی واقعی داشته باشیم.» بنابراین وی ایده «ارتش واحد اروپایی» را مطرح کرد.

در آن زمان ایده مکرون مبنی بر استقلال نظامی اتحادیه از آمریکا به مذاق ترامپ خوش نیامد و وی همزمان با ورود به پاریس برای شرکت در مراسم صد سالگی پایان جنگ جهانی اول، در یک توئیت از برنامه ۱۰ کشور اروپایی برای طرح دفاع مشترک انتقاد کرد و نوشت: «مکرون رئیس‌جمهوری فرانسه به تازگی پیشنهاد داده که اروپا ارتش خود را تشکیل دهد تا بتواند از خود در مقابل آمریکا، چین و روسیه دفاع کند. بسیار توهین‌آمیز است. بهتر است اروپا ابتدا سهم عادلانه خود در ناتو را بپردازد؛ سهمی که آمریکا آن را به مقدار زیادی تامین می‌کند.»

هزینه‌های ناتو و حق‌السهم هر یک از اعضا، مهمترین اختلاف آمریکا و بازیگران اروپایی در سال‌های اخیر بوده است. در سال ۲۰۱۴ اعضای این سازمان توافق کردند تا سال ۲۰۲۴ سالانه ۲ درصد از تولید ناخالص داخلی خود را به بودجه این سازمان اختصاص دهند؛ توافقی که همواره از سوی اعضای این پیمان نظامی حتی خود فرانسه نادیده گرفته و به اختلاف داخلی بدل می‌شود.

در شرایط کنونی که ناتو افزون بر اختلافات آشکار داخلی بین اعضا، در جبهه‌های مختلف از جمله افغانستان شکست خورده، در پی کسب نمره قبولی در یک آزمون دیگر است؛ آزمونی چون بحران اوکراین که می‌تواند چشم‌انداز این پیمان نظامی را برای اعضای کنونی و آتی آن روشن کند چرا که بسیاری معتقدند عمر ناتو به دلایلی مانند انحلال ائتلاف رقیب (وروشو) و گذر از جهان دوقطبی به سر آمده‌ و در جهان چندقطبی وجود چنین ائتلافی بی‌معنا است.

 

 

 

سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

زهرا چیذری
سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

در حالی که بنا بود روشهایی همچون IVF در خدمت درمان زوج‌های نابارور قرار گیرد حالا مراکز درمان ناباروری از این تکنولوژی برای تعیین جنسیت و یا دوقلوزایی استفاده و خطر سرطان را به مادر تحمیل می کنند!

روزی که علم و تکنولوژی بشری آنقدر پیشرفت کرد تا در دل زوجهای نابارور بذر امید بکارد و با روشهایی همچون IVF آنان را به مادر و پدر شدن و در آغوش کشیدن فرزند خود امیدوار سازد، شاید کمتر کسی فکرش را می‌کرد که این دستاورد علمی رفته رفته به سمت تجاری سازی حرکت کند و مراکز درمان ناباروری برای گسترش مراجعه کنندگان و به تبع آن افزایش درآمدها، طیف گسترده‌ای از خدمات را حتی به زوجهای سالم ارائه کنند! حالا اما اگر سری به فضای مجازی و شبکه‌های اجتماعی بزنید با تبلیغات صریح مراکز درمان ناباروری مواجه می‌شوید. تبلیغاتی که منوی بازی از انتخابها را در برابر زوجهای خواهان فرزند می‌گذارند و پدر مادرها می‌توانند جنسیت یا حتی تعداد فرزندان خود را انتخاب کنند. بدین منظور با قرار گرفتن مادر در پروسه‌ای مشابه با درمان ناباروری به روش IVF، جنسیت و تعداد قل فرزندان پیش از بارداری تعیین می‌شود! این تعیین جنسیت یا دوقلوزایی انتخابی اما به دلیل هورمون‌تراپی انجام شده روی مادر می‌تواند به قیمت افزایش خطر ابتلا به سرطان در وی شود و حتی تبعاتی را بر روی سلامت فرزند یا فرزندان در پی داشته باشد!

سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

زنان قدیمی وقتی باردار می‌شدند تا زمان زایمان از جنسیت فرزندشان اطلاع نداشتند. همه اطرافیان نیز ۹ ماه هیجان خوشایند را تجربه می‌کردند و البته برخی روش ها و برخی حدس و گمانها به تشخیص جنسیت احتمالی جنین کمک می‌کرد؛ حدس و گمانهایی که در نهایت با تولد بچه خیلی هایشان غلط از آب در می‌آمدند. در این میان برخی خانواده‌هایی که به دنبال جنسیتی خاص بودند تلاش می‌کردند از راه‌های مختلف همچون تغذیه و یا حتی توسل به جادو جنبل جنسیت بچه را تغییر دهند! بعدترها با پیدا شدن سر و کله دستگاه‌های سونوگرافی دیگر تشخیص جنسیت جنین به امری رایج تبدیل شد و دیگر نیازی نبود خانمهای باردار و اطرافیانشان برای اطلاع از جنسیت بچه ۹ ماه صبر کنند. حالا چند سالی می‌شود به مدد پیشرفت علم و تکنولوژی و در پی ارتقای روشهای درمان ناباروری خدمات ثانویه ای هم در مراکز درمان ناباروری به زوج های سالم ارائه می‌شود. یکی از این خدمات هم تعیین جنسیت جنین است. در چنین شرایطی برای تشخیص جنسیت جنین حتی دیگر نیازی به سونوگرافی هم نیست! اما این کار مستلزم دریافت مقادری زیادی داروی هورمونی از سوی مادر است که می‌تواند ریسک سرطانهای سینه و رحم را در وی بالا ببرد. از سوی دیگر دست‌کاری در خلقت و تعیین جنسیت جنین معضلی جدی در دنیا ایجاد کرده است و آن چیزی نیست جز به هم خوردن تعادل و توزان جمعیت زنان و مردان!

*** خطرات فرزندان آزمایشگاهی برای مادر و فرزند

تعیین جنسیت از طریق لقاح مصنوعی از سال ۸۲ در کشور ما هم انجام می‌شود. برای این کار از روش‌های PGF و PGD که هر دو برگرفته از روش IVF هستند و حدود ۲۰ سالی در ایران قدمت دارد، استفاده می‌شود. این روش‌ها ابتدا برای درمان زوج‌های نابارور ابداع شده بود، اما استفاده از آن‌ها حتی برای درمان ناباروری هم عوارض و مشکلاتی را برای مادر و نوزاد به همراه دارد. در واقع، بارداری آزمایشگاهی به طور کلی با خطراتی همراه است. داروهای هورمونی که در این روشها برای مادران تجویز می‌شود با عوارضی همچون بزرگ شدن تخمدان‌ها، خونریزی، سقط جنین، دردهای مزمن، حساسیت و چاقی همراه خواهد بود که این علائم، در افراد مختلف متفاوت است.

سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

نتایج برخی پژوهش‌ها نشان می‌دهد استفاده از داروهای هورمونی می‌تواند عاملی برای افزایش احتمال سرطان تخمدان در مادران باشد. علاوه بر این طبق تحقیقاتی منتشر شده، کودکانی که به شکل آزمایشگاهی متولد می‌شوند، با احتمال بالاتری نسبت به کودکانی که به روش طبیعی متولد می‌شوند در معرض خطراتی همچون نقص جسمی یا عارضه قلبی قرار دارند.

***قانونی برای تعیین جنسیت جنین وجود ندارد!

برای دانستن جزئیات بیشتر درباره راهکارهای تعیین جنسیت و یا تعیین دوقلو یا یک قلو بودن جنین و عوارض احتمالی به سرغ دکتر علی صادقی‌تبار، مدیر مرکز درمان ناباروری و سقط مکرر پژوهشگاه ابن‌سینا می‌روم. وی درباره روند کار در تعیین جنسیت جنین اینگونه توضیح می‌دهد: « برای تعیین جنسیت از تکنیک‌های درمان ناباروری استفاده می‌شود به این صورت که بعد از انجام یک مرحله درمان ناباروری، در آزمایشگاه ژنتیک دختر و پسر بودن جنین‌ها تشخیص داده می‌شود تا طبق خواسته زوج برایشان اقدام شود.»

وقتی از او می پرسم؛ آیا قانون خاصی برای پذیرش داوطلبان تعیین جنسیت جنین وجود دارد؟ پاسخ می‌دهد: « نه، قانونی وجود ندارد، اما در مرکز ما توصیه می‌کنیم که برای بارداری اول این کار انجام نشود و از بارداری دوم برای تقاضا با جنس مخالف کار انجام می‌شود.»

سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

صادقی تبار در رابطه با خطرات احتمالی این هورمون تراپی برای مادر می‌گوید:« در درمان ناباروری معمول هم داروها عوارضی دارند. اما عوارض این داروها به گونه‌ای نیست که کاری غیرمجاز و غیراخلاقی باشد.»

از او می پرسم نظر خود شما در این باره چیست؟ آیا چنین کاری را می‌کنید یا به اطرافیان خودتان توصیه می‌کنید که برای تعیین جنسیت فرزندشان اقدام کنند؟ و اینگونه پاسخ می‌دهد :« من توصیه می‌کنم کسی دنبال جنسیت خاص نباشد. متأسفانه در کشور ما اغلب خانواده‌ها به دنبال جنس مذکر هستند و پسر می‌خواهند. من معتقدم هر جنسی خداوند به پدر و مادر عطا می‌کند لطف و نعمت و هدیه خداست.»

صادقی تبار درباره انتخاب دوقلوزایی نیز می‌گوید:« برای افرادی که به صورت طبیعی می‌توانند باردار شوند، راهکارهای دارویی برای کمک به دوقلوزایی وجود دارد. اما توصیه می‌شود فردی که به صورت طبیعی باردار می‌شود برای دوقلوزایی وارد پروسه درمان آی وی اف نشود. فردی که به صورت طبیعی باردار می‌شود باید از مسیر طبیعی پیش برود نه درمان آی وی اف.»

سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

به گفته این پزشک برای دوقلوزایی باید شرایط بالینی مادر به عبارتی وضعیت جسمی، اندازه رحم و قطر لگن بررسی شود و باید دید آیا مادر می‌تواند بچه‌ها را تحمل کند و سالم به دنیا بیاورد یا خیر؟ صادقی‌تبار تاکید می کند:« در حال حاضر سیاست بسیاری از مراکز درمان ناباروری در دنیا به سمت بارداری یک قلو پیش می‌رود و ما توصیه نمی‌کنیم دوقلو یا بیش از دو قلو را ترویج کنیم؛ چراکه این کار می‌تواند برای مادر با عوارضی همراه باشد.»

***افزایش ریسک سرطان مادر برای تعیین جنسیت فرزند

پروفسور داریوش فرهود پدر علم ژنتیک ایران درباره راه‌های تعیین جنسیت می‌گوید:« در حال حاضر برای تعیین جنسیت دو روش رایج وجود دارد که روش اول موسوم به IVF و روش دوم مربوط به سبک زندگی افراد است. در این روش بعد از انجام مشاوره و آزمایش‌های لازم باید ۱۲ تا ۱۷ تخمک در طول یک ماه از مادر و تعدادی اسپرم از پدر گرفته شود که لازمه این موضوع انجام هورمون‌تراپی یا دوپینگ هورمونی مادر است و از آنجا که لازم است بنا به تشخیص پزشک مقداری هورمون به مادر تزریق شود، درصد ابتلا به سرطان سینه، سرطان تخمدان و سرطان رحم در مادر افزایش می‌یابد.»

سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

به گفته وی عمل IVF یک عمل تهاجمی است که می‌تواند بعدها عوارض ناگواری برای مادر ایجاد کند، بنابراین توصیه می‌شود مادران برای باروری از طریق این روش تحت نظر متخصص پس از انجام مشاوره‌های کافی اقدام کنند.
دکتر فرهود از راهکارهای کم‌خطرتر برای تعیین جنسیت فرزند خبر می‌دهد؛ اصلاح سبک زندگی و رعایت مواردی چون تغذیه، ‌زمان انجام لقاح، عادت‌های زندگی، مصرف مواد مخدر و غیره موضوعاتی است که فرد می‌تواند با رعایت این اصول درصد باروری را افزایش دهد و حتی روی جنسیت جنین اثرگذار باشد.

سوءاستفاده تجاری از یک دستاورد پزشکی!

***بر هم خوردن توازن جنسیتی

طبق آمار رسمی سازمان ثبت احوال در کشور ما به ازای تولد هر ۱۰۰ دختر، حدود ۱۰۵ پسر به دنیا می‌آیند اما دستکاری در جنسیت نوزدان علاوه بر تبعاتی که برای مادر و نوزاد در پی دارد می‌تواند توزان جنسیتی کشور را هم به هم بزند. طبق تحقیقاتی که در مجله BMJ Global Health منتشر شده است، از دهه ۱۹۷۰ تاکنون سقط جنین بر پایه جنسیت در کشورهایی مثل چین، هند و ۱۰ کشور دیگر باعث از بین رفتن ۲۳ تا ۴۵ میلیون نوزاد دختر شده است و پیش‌بینی می‌شود تا سال ۲۰۳۰، حدود ۴/۷ میلیون نوزاد دختر دیگر نیز از بین بروند. در چین و هند که تعداد مردان ۷۰ میلیون بیشتر از زنان است این عدم تعادل و مضیقه در ازدواج باعث نگرانی برای تنها ماندن و افزایش خشونت و قاچاق زنان شده است؛ سرنوشتی که با ادامه تجاری سازی درمان های ناباروری ممکن است در انتظار ما هم باشد!

 

 

 

 

کم‌کاری برخی بانک‌ها در اتصال خودپرداز به سامانه صیاد

کم‌کاری برخی بانک‌ها در اتصال خودپرداز به سامانه صیاد

به اعتقاد کارشناسان کم‌کاری برخی بانک‌ها در اتصال خودپردازهایشان به سامانه صیاد می‌تواند موجب افزایش شکایات تحت عنوان چک ثبت نشده در قوه قضائیه شود.

به گزارش خبرنگار مهر، با تصویب قانون جدید چک در سال ۱۳۹۷، بانک‌ها دو سال زمان داشتند تا تمامی زیرساخت‌های لازم جهت اجرای قانون جدید چک را مهیا کنند و از ابتدای سال ۱۴۰۰ نیز قانون جدید چک به صورت رسمی در کشور اجرایی شد. این در حالی است که تا قبل از سال ۱۴۰۰، برخی تکالیف قانون جدید چک از جمله ثبت غیر قابل پرداخت بودن چک در سامانه یکپارچه بانک مرکزی، جلوگیری از صدور دسته چک برای افراد معسر و دارای چک رفع سوءاثرنشده، دریافت کد رهگیری و درج آن در گواهینامه توسط بانک‌ها و پرداخت مبلغ موجود در حساب و صدور گواهینامه عدم پرداخت برای کسری مبلغ اجرایی شد.

همچنین تا قبل از سال ۱۴۰۰، برخی از تکالیف قانون جدید چک به صورت ناقص اجرایی شد؛ از جمله این تکالیف می‌توان به اعمال محدودیت‌ها و محرومیت‌ها برای صادرکنندگان چک‌های برگشتی رفع سو اثر نشده اشاره کرد.

تسهیل ثبت چک با اتصال خودپرداز به سامانه صیاد

یکی دیگر از وظایف شبکه بانکی، تسهیل دسترسی به سامانه صیاد بانک مرکزی است، به گونه‌ای که همه افراد امکان ثبت و تائید چک در سامانه صیاد بانک مرکزی را داشته باشند. با وجود اینکه در حال حاضر امکان ثبت و تائید چک در سامانه صیاد بانک مرکزی از طریق موبایل‌بانک‌ها و اپلیکیشن‌های تجاری فراهم است، اما برخی از افراد به خصوص کسانی که در مناطق محروم صاحب کسب و کاری هستند، چون به گوشی هوشمند یا اینترنت دسترسی ندارند در ثبت چک با مشکل مواجه هستند.

به گفته کارشناسان، شبکه بانکی جهت حل این مشکل باید دستگاه‌های خودپرداز، کارتخوان و سامانه‌های پیامکی را جهت ثبت و تائید چک به سامانه صیاد بانک مرکزی متصل کنند.

کم‌کاری برخی بانک‌ها موجب افزایش شکایات می‌شود

با وجود اینکه قرار بود تا پایان دی ماه تمامی بانک‌ها امکان ثبت و تائید چک در سامانه صیاد را مهیا کنند، اما تاکنون تنها چند بانک این امکان را فراهم کرده‌اند.

در این رابطه یاسر مرادی کارشناس حوزه بانکی، گفت: چون همه مردم به موبایل بانک‌ها یا اپلیکیشن‌های تجاری دسترسی ندارند و برخی از کسبه نیز به صورت سنتی عمل می‌کنند، بنابراین با توجه به اهمیت ثبت و تائید اطلاعات چک در سامانه صیاد، بانک مرکزی در ابتدا شیوه‌ای را در نظر گرفت تا افراد با مراجعه به شعب بانکی بتوانند ثبت و تائید چک را انجام بدهند. بنابراین چون بانک مرکزی مراجعه حضوری به شعب را راه‌اندازی کرده است، از این رو برای اتصال پیامک یا دستگاه خودپرداز به سامانه صیاد جهت ثبت و تائید چک، به کندی عمل می‌کند.

مرادی در ادامه افزود: جهت اجرای کامل قانون جدید چک، چند مرحله از اقدامات اجرایی باقی مانده است. یک مرحله از اجرا، آسان کردن شیوه ثبت و تأیید چک به وسیله ابزارهایی است که دسترسی مردم به آنها راحت‌تر است؛ چرا که بر اساس تبصره ۱ ماده ۲۱ مکرر قانون جدید چک مصوب سال ۱۳۹۷، کارسازی چک‌هایی که در سامانه‌های بانک مرکزی ثبت نشده باشد، صورت نخواهد گرفت.

وی درباره اهمیت انجام این اقدام توسط بانک مرکزی گفت: اگر بانک مرکزی اتصال پیامک یا دستگاه خودپرداز به سامانه صیاد جهت ثبت و تأیید چک را مهیا نکند، ممکن است تعداد چک‌های جدید بنفش رنگ که صادرکننده، چک را در سامانه صیاد ثبت نکرده افزایش یابد و چون از نظر قانونی نیز این برگه‌ها چک حساب نمی‌شوند، در نتیجه از مزایای قانون جدید چک نیز بهره‌مند نخواهند شد و شکایت‌های تحت این عنوان در قوه قضائیه زیاد می‌شود. بنابراین بانک مرکزی باید به قید فوریت این امکان را مهیا کند.

مجلس پیگیر اتصال خودپرداز به سامانه صیاد توسط تمامی بانک‌ها شود

ابوالفضل ابوترابی نماینده مردم نجف آباد، تیران و کرون در مجلس شورای اسلامی، در گفت‌وگو با خبرنگار مهر با اشاره به اینکه ایده اتصال دستگاه خودپرداز به سامانه صیاد، جهت حل مشکل ثبت و تائید چک برای افرادی که در مناطق روستایی صاحب کسب و کاری هستند یا به هر دلیل به گوشی هوشمند دسترسی ندارند، تدارک دیده شده است، افزود: به همین خاطر خیلی مهم است که بانک‌هایی مثل بانک کشاورزی که در مناطق روستایی شعب زیادی دارد یا بانک ملی که بیشترین تعداد دستگاه خودپرداز را در سطح کشور دارد، این امکان را مهیا کرده و مشکل مردمی که صرفاً از طریق مراجعه حضوری به بانک نسبت به ثبت و دریافت چک‌های جدید اقدام می‌کنند را حل کنند.

وی پیش تر نیز گفته بود: علی‌رغم اینکه بایستی همه این موارد از ابتدای سال ۱۴۰۰ اجرایی می‌شد اما در حال حاضر، بانک مرکزی وعده داده که تا پایان دی ماه، خودپردازهای تمامی بانک‌ها به سامانه صیاد وصل خواهند شد. مجلس نیز پیگیر اجرایی شدن این مهم خواهد بود تا تمامی بانک‌ها به موقع به وعده خود عمل کنند.

با توجه به اینکه موعد زمانی ایجاد امکان ثبت و تائید چک در سامانه صیاد به پایان رسیده و همچنان همه بانک‌ها این خدمت را ارائه نکرده‌اند، از این رو لازم است تا نمایندگان مجلس از بانک مرکزی و شبکه بانکی اجرایی شدن این مورد را پیگیری کند.

 

 

سوال‌های پرتعداد برای بدهی ها؛

«وفاداری» به استقلال و پرسپولیس چند میلیارد آب خورد؟

«وفاداری» به استقلال و پرسپولیس چند میلیارد آب خورد؟

واگذاری باشگاه های پرسپولیس و استقلال تهران با وجود اینکه می تواند اتفاق خوبی برای خصوصی سازی آنها محسوب شود اما نیازمند شفافیت در عرضه سهام هر باشگاه است.

به گزارش خبرنگار مهر، حسین قربانزاده رئیس سازمان خصوصی سازی پس از برگزاری جلسه به منظور واگذاری پرسپولیس و استقلال گفت: ارزش نهایی باشگاه پرسپولیس ۳ هزار و ۲۱۰ میلیارد تومان و ارزش نهایی باشگاه استقلال ۲ هزار و ۷۸۰ میلیارد تومان است. این ارزش‌گذاری، از سوی کارشناسان رسمی دادگستری از دارایی‌های این دو باشگاه و به ویژه دارایی نامشهود که برند دو باشگاه بوده انجام شد و به تصویب اعضای هیئت واگذاری رسید.

رئیس سازمان خصوصی سازی اضافه کرد: قرار شد در مجامع دو باشگاه، در رابطه با افزایش سرمایه از نحوه عرضه سهام با سلب حق تقدم دولت صورت بگیرد، مصوبه نهایی ارائه و سپس بار دیگر در هیئت واگذاری، مطرح شود.

وی با اشاره به زمان عرضه سهام دو باشگاه برای افزایش سرمایه گفت: تا پایان بهمن یا نهایت اوایل اسفندماه، این اتفاق رخ خواهد داد و سپس تغییر در ترکیب سهامداری دو باشگاه مورد بررسی قرار خواهد گرفت. در ۶ ماه آینده و اواسط ۱۴۰۱ نیز بلوک‌های مدیریتی دو باشگاه نیز واگذار می‌شود تا هم حکمرانی بهتری در این دو باشگاه داشته باشیم و هم اینکه مشکل آنها در AFC و حذف از آسیا برطرف شود تا دو باشگاه بتوانند با قدرت در لیگ قهرمانان آسیا حضور پیدا کنند.

رئیس سازمان خصوصی سازی در حالی راجع به ارزش کلی سهام هر باشگاه و زمان شروع واگذاری آن صحبت کرد که هیچ جزئیاتی درباره نحوه واگذاری آنها اعلام نکرده است.

رئیس سازمان خصوصی سازی توجه ویژه کارشناسان رسمی دادگستری برای قیمت گذاری را برند دو باشگاه دانسته است. برندهایی که بر خلاف تمام برندهای حقوقی و تجاری داخل کشور اصل مهم وفاداری را به همراه دارند.

اصل وفاداری در صنعت برندینگ را می‌توان با مثال استفاده یک کاربر از تاکسی‌های اینترنتی استفاده کرد. بر فرض اینکه مشتری استفاده از تاکسی‌های اینترنتی با قیمت کمتری روبرو شود سراغ همان قیمت کمتر برای سفر خود می‌رود اما هوادار پرسپولیس اگر با عرضه سهام ارزان‌تر استقلال روبرو شود سراغ آن نخواهد رفت.

باشگاه پرسپولیس در حالی ۳ هزار و ۲۱۰ میلیارد تومان ارزش گذاری شده است که علی اصغر یوسف نژاد نماینده دوره دهم مجلس شورای اسلامی در مصاحبه‌ای که ۲۲ اردیبهشت ماه ۱۳۹۹ داشت میزان بدهی‌های این باشگاه را به شرح زیر اعلام کرد:

* ۱۳۵ میلیارد تومان زیان انباشته دارد
* ۱۹۰ میلیارد تومان بدهی پرسپولیس است
* ۷۵ میلیارد بدهی مالیاتی دارد

«وفاداری» استقلال و پرسپولیس چند میلیارد آب خورد؟

با استناد به صحبت‌های یوسف نژاد این اعداد مربوط به ابتدای سال ۱۳۹۹ است که شامل بدهی‌های پنهان نیز می‌شود. البته در ادامه همین مصاحبه نیز درباره اموال و دارایی‌های فیزیکی پرسپولیس نیز مختصر صحبت شده است که طبق آن دارایی‌های سخت افزاری سرخپوشان نیز به شرح زیر است:

* دفتر مرکزی واقع در میدان پیروزان
* ورزشگاه درفشی فر
* دو آپارتمان در فرمانیه
*ورزشگاه شهید کاظمی با گنجایش ۱۵ هزار نفر

با این تفاسیر می‌توان متوجه شد بخش عمده‌ای از قیمت گذاری بر اساس ارزش معنوی باشگاه پرسپولیس بوده است که به میزان هوادار در سطح جامعه، انتظار استقبال از سهام و … مرتبط می‌شود. البته بدون شک توجه به ارزش قراردادهای داخلی در باشگاه و ارزش قرارداد با اسپانسرها نیز مورد توجه قرار گرفته اما توضیحی در این باره از سوی سازمان خصوصی سازی ارائه نشده است.

این موضوع برای باشگاه استقلال تهران نیز با همین شرایط حاکم است و می‌توان با مراجعه دوباره به صحبت‌های نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی از بدهی و دارایی‌های آن مطلع شد که به شرح زیر است:

دارایی‌های استقلال:
* یک ساختمان در سعادت آباد
* ورزشگاه مرغوبکار
* کمپ ناصر حجازی

بدهی‌های استقلال:
* ۱۵۵ میلیارد تومان زیان انباشته
* ۱۹۰ میلیارد تومان بدهی استقلال
* حدود ۵۰ میلیارد بدهی مالیاتی

«وفاداری» استقلال و پرسپولیس چند میلیارد آب خورد؟

 

با این حال تفاوت حدوداً ۴۳۰ میلیارد تومانی ارزش برند پرسپولیس و استقلال تهران هنوز از سوی سازمان خصوصی سازی نامشخص است که باید منتظر ماند تا زمان عرضه اولیه سهام‌های این دو باشگاه در فرا بورس چه اتفاقی رقم خواهد خورد.

آنچه مشخص است باشگاه پرسپولیس و استقلال در مقایسه با برند باشگاه‌هایی نظیر رئال مادرید و بارسلونا و منچستر یونایتد ارزش بسیار پایین‌تری دارند اما سرخابی‌های پایتخت نسبت به باشگاه‌های با سابقه‌ای همچون لاتزیو ایتالیا، اورتون انگلیس و حتی آ اس رم ایتالیا شرایط قابل قبولی دارند. با این حال باید منتظر ماند تا ارزش گذاری هر سهم مشخص شود جزئیات آن نیز در اختیار عموم قرار بگیرد.

 

 

 

 

سقف دوره بازپرداخت تسهیلات قرض الحسنه ۶۰ ماهه شد

سقف دوره بازپرداخت تسهیلات قرض الحسنه ۶۰ ماهه شد

مدیرکل روابط عمومی بانک مرکزی اعلام کرد: شورای پول و اعتبار با پیشنهاد بانک مرکزی مبنی بر افزایش سقف دوره بازپرداخت تسهیلات قرض الحسنه ضروری از ۳۶ ماه به ۶۰ ماه موافقت کرد.

به گزارش روابط عمومی بانک مرکزی «مصطفی قمری وفا» امروز در صفحه شخصی خود در شبکه اجتماعی توئیتر نوشت: جلسات فشرده در بانک مرکزی برای تهیه و ابلاغ سریع‌تر بسته‌ای از تسهیلات خرد با تضامین سهل‌تر به بانک‌ها متناسب با نظام اعتبار سنجی ادامه دارد.

پرداخت تسهیلات خرد بدون ضامن از نهم بهمن ماه ۱۴۰۰ توسط وزارت اقتصاد به شبکه بانکی ابلاغ شده است تا روش اعطای وام به آحاد جامعه تسهیل شود.

براساس این ابلاغیه شاغلان، بازنشستگان و مستمری بگیران اجرایی دولتی همچون وزارتخانه‌ها، سازمان‌های دولتی، شرکت‌های دولتی و نهادهای عمومی غیر دولتی و شرکت‌های معتبر بخش خصوصی، کارکنان سایر شرکت‌های بخش خصوصی، همچنین کارکنان سایر شرکت‌های بخش خصوصی مشمول این طرح می‌شوند.

همچنین بانک‌های ملت، تجارت، صادرات، ملی، سپه، مسکن، کشاورزی، صنعت و معدن، توسعه صادرات، پست بانک، رفاه کارگران، توسعه تعاون و بانک قرض الحسنه مهر ایران از جمله بانک‌هایی هستند که بخشنامه تسهیلات آسان به آنها ابلاغ شده است. افرادی که حقوقشان به شعب این بانک‌ها در سراسر کشور واریز می‌شود می‌توانند از مزایای این طرح استفاده کنند.

براساس اعلام بانک مرکزی تا پایان امسال بسته تسهیلات خرد با تضامین سهل‌تر تهیه و به شبکه بانکی ابلاغ خواهد شد.

 

 

 

امکان حذف ۴۶ میلیون یارانه‌بگیر!

امکان حذف ۴۶ میلیون یارانه‌بگیر!

با اینکه سال‌ها نبود بانک اطلاعاتی از بهانه‌های دولت برای عدم غربالگری یارانه بگیران بود اما برخی اقدامات و پرداخت‌های تفکیک شده نشان داده است که اتفاقا بانک مناسبی در اختیار داشته و دارد و حتی می‌تواند یکجا ۴۶ میلیون نفر را کنار گذاشته و برای جمعیت محدودتری واریز یارانه انجام دهد.

به گزارش ایسنا، از زمان اجرای قانون هدفمندی یارانه‌ها در سال ۱۳۸۹ تاکنون، با وجود تمامی تحولاتی که در شاخص‌های اقتصادی اتفاق افتاده و تغییرات قیمت سوخت و حتی آمدن یارانه‌های جدید، جریان پرداخت یارانه نقدی ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی تکان نخورده است، این مبلغ به جمعیت حدود ۹۵ درصدی ایران و خلاف قانون هدفمندی یارانه‌ها پرداخت می‌شود و در این سال‌ها هزینه سنگین بیش از ۵۰۰ هزار میلیارد تومان به همراه داشته است.

عدم غربالگری یارانه‌بگیران و خارج کردن افراد غیر نیازمند، مهمترین معضل پرداخت یارانه نقدی بوده و با وجود تکلیف بودجه‌های سنواتی به دولت برای حذف پردرآمدها، هیچ گاه برنامه جدی برای آن وجود نداشت؛ بانک اطلاعاتی از اهم بهانه‌های دولت برای عدم حذف  و چیدن ترکیب جدید یارانه بگیران بوده است.

چطور برای یارانه معیشتی و ۱۰۰ هزار تومانی به راحتی غربالگری شد؟!

اما در چند سال اخیر برخی اقدامات دولت در پرداخت یارانه نشان داده که امکان حذف پردرآمدها از یارانه نقدی را داشته است؛ به طوری که دقیقا در سال‌هایی که تکلیف قانون بودجه برای حذف سه دهک بالا را اجرا نکرد، دست به پرداخت یارانه معیشتی از محل درآمد بنزین زد و از بین ۷۸ میلیون نفر یارانه‌بگیران نقدی، ۶۰ میلیون نفر را انتخاب و مشمول یارانه ۵۰ تا ۲۰۵ هزار تومانی کرد و تعدادی حدود ۱۸ میلیون نفر که سه دهک بالا را در بر می گرفت، کنار گذاشت.

نمونه دیگر تفکیک یارانه‌بگیران، کمک‌های حمایتی در جریان کروناست که گاهی انتخاب گروه هدف سه میلیونی و یا ۳۰ میلیون نفری برای پرداخت ۱۰۰ تا ۱۲۰ هزار تومان بود و یا اخیرا دولت دست به پرداخت یارانه ۱۰۰ هزار تومانی به مناسبت ۲۲ بهمن ماه زد که گفته شد برای چهار دهک پایین بوده و بررسی‌ها نشان داد که به حدود ۳۲ میلیون نفر پرداخت صورت گرفته است.

در شرایطی که دولت‌ها می‌توانستند در مسیر پرداخت یارانه به جمعیت هدف تجدید نظر کنند ولی نکرده‌اند، بررسی آمار و ارقام برای ادامه وضع موجود و یا تغییر   آن برای یارانه نقدی بسیار قابل تامل است.

صرفه جویی ۱۰ هزار میلیاردی با پرداخت به ۷ دهک

دولت در حال حاضر برای یارانه ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی در هر ماه پرداخت حدود ۳۵۰۰ میلیارد تومانی و در سال تا ۴۲ هزار میلیارد تومان دارد، زمانی از این جمعیت ۷۸ میلیون نفری، سه دهک اول حذف شد و هفت دهک برای پرداخت یارانه معیشتی باقی ماند، بنابراین اگر یارانه نقدی را فقط محدود به ۶۰ میلیون نفر یارانه بگیران معیشتی کند، هزینه پرداخت در ماه به حدود ۲۷۰۰ میلیارد تومان و در سال تا ۳۲ هزار میلیارد تومان می‌رسد، در این حالت حداقل ۱۰ هزار میلیارد تومان صرفه جویی خواهد شد.

از ۷ دهک هم ۳ دهک کنار گذاشته شد

اما در پرداخت یارانه اخیر ۱۰۰ هزار تومانی،  چهار دهک پایین هدف قرار گرفت که حدود ۳۲ میلیون نفر بود، به عبارتی از همان هفت دهک معیشتی هم دهک پنج، شش و هفت (حدود ۲۸ میلیون نفر) دیگر مشمول دریافت یارانه نشد. در این حالت عملا یک غربالگری دیگر صورت گرفته و دولت تشخیص داده که از جمعیت ۷۸ میلیون نفری یارانه‌بگیران، حدود ۴۶ میلیون نفر نباید دریافتی داشته باشند و فقط ۳۲ میلیون نفر را محق حمایت به عنوان اقشار آسیب‌پذیر دانسته بود.

امکان هزینه ۲۴ هزار میلیاردی برای ۴ دهک بدون منابع جدید

بر این اساس اگر دولت یارانه‌بگیران ۴۵ هزار و ۵۰۰ تومانی را فقط به چهاردهک پائین محدود کند، هزینه پرداخت آن در ماه به حدود ۱۴۰۰ میلیارد تومان و در سال به ۱۷.۴ هزار میلیارد تومان می‌رسد که در این شرایط صرفه جویی حداقل ۲۴ هزار میلیارد تومانی خواهد داشت و با این تغییرات حتی بدون اینکه منابع جدیدی لازم باشد می‌تواند از محل صرفه جویی انجام شده از محل غربالگری، منابع را به سمت همان چهار دهک پایین ببرد و صرف کالا و خدمات برای آنها کند.

به نظر می‌رسد با وجود سامانه‌های مختلف اطلاعاتی مانند املاک، خدمات بیمه‌ای، تامین اجتماعی، مالیاتی و یا بانکی مانند تسهیلات و چکاوک شناسایی افراد پردرآمد و غیرنیازمند کار سختی نباشد و همان‌طور که دولت‌ها بارها در زمان مورد نیاز دست به تفکیک زده‌اند، بتوانند یکبار به دور از برخی ملاحظات تصمیم جدی برای ساماندهی وضعیت یارانه‌های نقدی گرفته و حجم بالایی از منابع را در مسیر درست هدایت کند، اما چه زمانی این اتفاق رخ دهد در ابهام قرار دارد.

 

 

 

 

 

کشور را مدیران اداره می‌کنند یا «مافیا» و »سلطان‌ها»؟!

هر عقل سلیمی می‌داند که اگر امروز گرانی برنج را به مافیا نسبت بدهی و فردا گوشت، مرغ، سیب‌زمینی، گوجه، خودرو و هر چیزی که روز به روز گران و گران‌تر می‌شود را به پای مافیا بنویسید، معنی آن این می‌شود که کشور توسط کارگزاران نظام اداره نمی‌شود و این سلطان‌ها و اعضای مفهوم مبهمی به اسم «مافیا» هستند که مملکت را اداره می کنند.
«اگر می خواهید با مافیای زعفران مبارزه کنید، آدرس آن را به شما می دهم و کسی است که ۴۷ تن زعفران در انبار خود گذاشته»؛ سلمان اسحاقی، نماینده مردم قائنات در مجلس شورای اسلامی

«تشکیل مافیا در واردات سموم باعث انحصار در این حوزه شده که انتظار این است وزیر جهاد کشاورزی با این موضوع برخورد کند»؛ محسن علیزاده عضو کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی

«مافیای خودرو سال‌هاست ملت ایران را به استثمار کشیده است، کار تا جایی بیخ پیدا کرده که خودروسازان عنان دولت ها در دست دارند؛ نه دولتها ناظر و کنترل کننده خودروسازها»؛

جلال رشیدی کوچی، نماینده مرودشت در مجلس شورای اسلامی

«امروز در کشور با وجود فراوانی کالاهای اساسی، مردم از گرانی‌ها رنج می‌برند. یکسری جریان‌های مافیایی عامل این گرانی‌ها هستند. ان‌شاءالله با پیگیری مجلس و هماهنگی قوه قضائیه و قوه مجریه، این جریان‌های مافیایی از این کشور ریشه‌کن شوند»؛

سید احمد علم‌الهدی، امام جمعه مشهد

این‌ها بخشی از اظهارنظرهایی است که مسئولان ایرانی در یکی دو ماه اخیر بیان کرده‌اند و جست‌وجو در اخبار نشان می‌دهد که این دست اظهارنظرها، فقط به همین یکی دو ماه محدود نمی‌شود و هر گاه قیمت محصولی از دسترس خارج شد یا میزان آن در بازار کاهش پیدا کرد، خیلی سریع پای «مافیا» یا «سلطان» به میدان باز می‌شود.

شکی نیست که این دست اظهارنظرها نتیجه یک مکانیزم دفاعی و در نتیجه بی‌تاثیر بودن اقدامات مقام‌های مسئول است، وگرنه هر عقل سلیمی می‌داند که اگر امروز گرانی برنج را به مافیا نسبت بدهی و فردا گوشت، مرغ، سیب‌زمینی، گوجه، خودرو و هر چیزی که روز به روز گران و گران‌تر می‌شود را به پای مافیا بنویسید، معنی آن این می‌شود که کشور توسط کارگزاران نظام اداره نمی‌شود و این سلطان‌ها و اعضای مفهوم مبهمی به اسم «مافیا» هستند که مملکت را اداره می کنند.

ماجرا بسیار ساده است. شکی نیست که وضعیت کنونی زندگی در ایران، وضعیت سخت و بغرنجی است. افزایش لجام گسیخته قیمت زندگی را بر گروه‌های زیادی از مردم سخت کرده است. وضعیت سخت زندگی مردم چنان آشکار است که برخی چهره‌ها همانند نماینده چابهار در مجلس، از زندگی نیمی از مردم ایران زیر خط فقر سخن می‌گویند. تقریبا هفته‌ای نیست که اعضای یک صنف بابت وضعیت بد معیشتی شان اعتصاب و اعتراض نکنند. در چنین شرایطی اگر شما مسئولی در این مملکت باشید، کدام راه را پیش می‌گیرید؛ گفتار درمانی و زدن حرف‌های تکراری گذشته یا عمل برای بهبود اوضاع؟

پاسخ شما هرچه باشد، گویا پاسخ مسئولان در ایران گفتاردرمانی است. آنها بدون توجه به تصویری که سخنان‌شان می سازد، همه مشکلات را به موجوداتی مبهم و خیالی واگذار می‌کنند؛ اما اگر کمی با خود صادق باشند، می‌فهمند که قرار دادن پازل مافیای برنج، مافیای سموم شیمیایی، مافیای گوشت، مافیای مرغ، مافیای نهاده‌های دائمی و هزاران مافیای دیگر که آنها از آن دم می‌زنند در کنار هم تصویر ترسناکی می‌سازد که امورات کشور در دستان سلاطین و اعضای باندهای مافیایی است که ما هیچ وقت آنها را نمی‌بینیم. اگر تاثیر مافیا در زندگی ما تا این حد زیاد است، پس چه احتیاجی به وزیر و وکیل؟!

چیزی که مسئولان محترم جمهوری اسلامی در این روزها به آن توجه نمی‌کنند، این است که هر یک از این دست اظهارنظرها تا چه میزان بر شهروندان فشار وارد و آنها را از وضعیت ناامیدتر می‌کند. در یک شرایط کم و بیش نرمال، شاید می‌شد نگرانی مردم بابت کیفیت خودرو را به مافیا نسبت داد و از سر باز کرد، ولی حالا و در این وضعیت که بیشتر موارد حیاتی زندگی مردم در حال دور شدن از سفره هاست، نسبت دادن آن به مافیا، به معنی این است که داشتن یا نداشتن کارگزار در مصدر امور ‌معنا ندارد.

 

 

۲۸۳ کشتی کالای اساسی در بنادر ایران تخلیه شد

۲۸۳ کشتی کالای اساسی در بنادر ایران تخلیه شد

 شرکت بازرگانی دولتی ایران اعلام کرد: ۲۸۹ کشتی حامل کالای اساسی تا پایان دی ماه در بنادر شمالی و جنوبی ایران پهلوگیری کرده و محموله ۲۸۳ فروند کشتی تاکنون ترخیص شده است.

به گزارش  شرکت بازرگانی دولتی ایران، ورود کالاهای اساسی برای تامین نیاز مردم ادامه دارد و تا پایان دی‌ماه ۲۸۹ کشتی در بنادر پهلوگیری کرده‌اند که  محموله ۲۸۳ فروند تخلیه، بارگیری و برای ذخیره‌سازی به مراکز و تاسیسات نگهداری حمل شده است.

این کالاها شامل: گندم، برنج، روغن و شکر خام است. میزان کالای وارد شده به ۷.۷ میلیون تن می‌رسد.عملیات ترخیص باقیمانده کشتی‌ها نیز در حال انجام است.
تاکنون ۵.۵ میلیون تن گندم، ۱.۱ میلیون تن روغن خام، ۸۴۳ هزار تن شکر و ۲۵۸ هزار تن انواع برنج وارد کشور شده است.

با برنامه ریزی‌های خوب برای تأمین  این کالاها که از سال گذشته انجام و در سال جاری عملیاتی شده، خرید و ورود  کالا  ادامه دارد و شرایط اطمینان بخشی در موجودی‌ انبارها و مراکز ذخیره‌سازی برقرار است.

 

 

سود نجومی دلالان در بخش کشاورزی

برنج خریداری شده به قیمت ۴۰ هزار تومان از کشاورز با سود ۱۰۰ درصدی به قیمت ۸۰ هزار تومان به مردم فروخته می شود؛ فهرست سودهای میلیونی دلالان در بخش کشاورزی مانند آبزیان، دام زنده و… شوکه تان می کند.

 سود نجومی دلالان، این بار در برنج نمایندگان شهر‌های شمالی در مجلس قیمت خرید برنج از کشاورزان را بین ۳۰ تا ۴۵ هزار تومان اعلام کردند. در چنین شرایطی فروش برنج به دو برابر قیمت به مصرف کننده نهایی، بار دیگر بحث تکراری و تاسف بار جولان دلالان در نظام توزیع به ویژه در بخش کشاورزی و تبعات آن از جمله فشار بر مصرف کننده و زیان تولیدکننده را به دنبال دارد و سود بادآورده نصیب دلالان می‌شود.

رحمت ا… نوروزی، نماینده علی آباد کتول و عضو کمیسیون کشاورزی مجلس در گفتگو با ایسنا درباره گرانی مجدد برنج ایرانی اظهار کرد: برنج ایرانی در شهریور ماه به قیمت ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان خریداری شده است؛ بنابراین سود حاصل از دلالی بازار به جیب شالی‌کار نمی‌رود. همچنین رسول فرخی، نماینده مردم لاهیجان در مجلس در گفتگو با ایسنا تاکید کرد: برنجی که امروز در بازار با نرخ کیلویی ۸۰ هزار تومان عرضه می‌شود حداکثر کیلویی ۴۰ تا ۴۵ هزار تومان از کشاورز خریداری شده است و در این میان دلال‌ها هستند که با بالا بردن قیمت سود بیشتری می‌کنند.

فهرستی از سود نجومی دلالان در بخش کشاورزی

مروری بر اخبار دلالی در بخش توزیع، به ویژه در توزیع محصولات کشاورزی نشان می‌دهد که سال هاست در عرصه توزیع محصولات کشاورزی چنین پدیده‌ای وجود دارد و سهم اصلی منافع اقتصادی در بخش کشاورزی به جیب همین افراد می‌رود. فهرستی از سود دلالان در این بخش را در ادامه می‌خوانید:ارسلان قاسمی، مدیر عامل اتحادیه تکثیر، پرورش و صادرات آبزیان در گفتگو با باشگاه خبرنگاران نابسامانی مشکلات سیستم توزیع و دلالی را علت اصلی اختلاف ۶۰ تا ۷۰ درصدی قیمت ماهی از مزرعه تا بازار دانسته بود.

مجتبی عالی، مدیر عامل اتحادیه دامداران ایران در گفتگو با فارس با بیان چهار عامل گرانی گوشت در بازار گفته بود: دلالان، دام زنده را کیلویی ۵۰ هزار تومان از دامدار خریداری می‌کنند و ۷۵ هزار تومان می‌فروشند. اسماعیل قادری‌فر، مدیر عامل سازمان تعاون روستایی هفته گذشته در نشست خبری درباره تنظیم بازار کالای اساسی اظهار کرد: در برخی از محصولات غذایی حتی تا سود ۷۰۰ درصدی میان قیمت تمام شده تا این که به دست مردم برسد فاصله وجود دارد. محمدشفیع ملک‌زاده، رئیس نظام صنفی کشاورزی و منابع طبیعی کشور نیز در گفتگو با ایرنا خاطرنشان کرده بود: فشار دلالان بر بخش کشاورزی چنان است که گفته می‌شود ۸۵ درصد سود تولید را به جیب می‌زنند و تنها ۱۵ درصد به جیب کشاورز می‌رود تفاوت ۳ تا ۱۰ برابری قیمت از مزرعه تا مصرف کننده هم کاملا گویای این مطلب است.

افزایش ۲ برابری قیمت کالا از کارخانه تا بازار

معضل نظام توزیع و سهم بسیار بالای این بخش از جریان خرید و فروش کالا به گونه‌ای است که نتایج مراکز تحقیقاتی هم موید آن است. محمد صادق مفتح، قائم مقام وزیر صمت چند روز قبل در گفتگو با فارس اظهار کرده بود: بر اساس مطالعه وزارت بازرگانی سابق روی اختلاف قیمت کالا از کارخانه تا بازار مشخص شد که قیمت مصرف کننده نهایی دو برابر قیمت کالا در کارخانه است که اجحاف بزرگی در حق مصرف‌کننده نهایی (مردم) بوده است. در نهایت به نظر می‌رسد نظارت جدی بر بخش توزیع و ایجاد مجموعه‌های شناسنامه دار و برند‌های مشخصی که بر مبنای کشاورزی قراردادی بتوانند زنجیره محصول از تولید تا عرضه به مصرف کننده نهایی را سامان دهند، راهکار اصلی مقابله با دلالی در بخش کشاورزی و سود‌های بادآورده این بخش است.

 

 

 

دختران بی عزت نفس در جستجوی زیبایی‌های گمشده

 تعریف زیبایی و معیار‌های زیبایی شناسی برای همه ما یکسان نیست و در دوره‌های مختلف تاریخ دستخوش تغییرات زیادی شده است.

روانپزشک و دبیر کمیته پیشگیری از خودکشی انجمن علمی روانپزشکی ایران وی در خصوص دلایل گرایش به انجام   عمل‌های زیبایی می‌گوید: تمایل همه مردم دنیا به  جراحی‌های زیبایی در سال‌های اخیر به شدت افزایش یافته است، البته میل انسان به زیبایی امری غریزی است که نمی‌تواند. میل به داشتن ظاهری زیبا را دریغ کرد و نمی‌توان تأثیر زیبایی و زیبایی را در تعامل انسان نادیده گرفت.

همانطور که حتی بسیاری از موسسات خیریه در دنیا هستند که کارشان کمک به کسانی است که به دلایل مختلف ظاهر، شکل و حالت طبیعی خود را از دست می‌دهند و سعی می‌کنند آن‌ها را در جامعه بپذیرند؛ بنابراین نیاز به تایید جامعه امری است که نمی‌توان منکر آن شد.

ظاهر زیبا  بهتر است یا جذابییت درونی؟
زیبایی ظاهر با جذابیت متفاوت است. هر یک از ما ظاهر زیبا را به گونه‌ای تعریف می‌کنیم که ممکن است برخی افراد برای داشتن بینی‌های بلند، لب‌های پف کرده و گونه‌های کشیده مجبور شوند بار‌ها و بار‌ها به تیغ جراحی متوسل شوند. اگر دیگران نمی‌توانند دلیل انجام چنین کار‌هایی را بفهمند.

اما جذابیت درونی چیزی نیست که بتوان آن را به ظاهر زیبا محدود کرد. بخش مهمی از جذابیت افراد به جذابیت درونی آن‌ها برمی گردد که طیف وسیعی از توانایی‌ها از جمله اعتماد به نفس، عزت نفس و دانش و آگاهی را در بر خواهد گرفت.

به گفته معصومی، در عصر جدید، توانایی ایجاد تغییرات و قدرت انتخاب در همه اقشار از جمله تغییر ظاهر در بین افراد گسترش یافته و حتی گاهی آسانتر از رسیدن به جذابیت درونی به نظر می‌رسد. چون زودتر به دست می‌آید، تلاش کمتری برای فرد به همراه خواهد داشت. در واقع ظاهر بخشی از هویت فرد است که افراد می‌توانند در شکل دادن به آن مشارکت کنند.

اما کسب جذابیت درونی معمولاً علاوه بر صرف زمان زیاد، به تلاش بیشتری نیز نیاز دارد. داشتن عزت نفس، اعتماد به نفس و افزایش آگاهی و اطلاعات چیزی نیست که بتوان یک شبه به آن دست یافت.

دختران جذاب درونی

این روانپزشک می‌گوید درباره هویت فردی یا «خود» دیدگاه‌های متفاوتی وجود دارد، از یک منظر «خود» ما در جامعه متولد می‌شود.. یعنی فرد به عنوان یک موضوع خاص آگاهی کسب می‌کند، در ادراک شخص دیگری جایگاهی دارد و مورد قضاوت قرار می‌گیرد.

این موضوع به عنوان یکی از دغدغه‌های روزانه بسیاری از خانم‌ها تعریف شده است که همیشه در معرض ارزیابی و انتخاب دیگران قرار می‌گیرند و بیشتر از آقایان بر اساس ظاهر و هیکلشان قضاوت می‌شوند..

توجه بیش از حد به زیبایی ظاهری
به گفته معصومی، ایرادی ندارد که بخواهیم زیبا باشیم یا بیشتر نگران زیبایی باشیم. اما مشکل از آنجا ناشی می‌شود که دغدغه اصلی مردان و زنان شده است که بار‌ها سلامت خود را برای تغییر ظاهر خود به خطر انداخته اند.

افراط در تلاش برای زیباتر به نظر رسیدن، مانند هر افراطی دیگر، می‌تواند یک بیماری تلقی شود، زیرا در بسیاری از موارد، افراد در واقع مشکلات را در درون خود پنهان می‌کنند. با این هدف که دیگران به ضعف‌ها و ضعف‌های درونی خود پی نبرند.

این روانپزشک می‌گوید تلاش بیش از حد برای جلب توجه دیگران می‌تواند انسان را از زندگی محروم کند و در واقع نوعی اضطراب است. لیپوساکشن، رینوپلاستی، بوتاکس، ماموپلاستی، جراحی‌های مختلف زیبایی، گوش و چشم، لیفت ابرو، تزریق ژل، پروتز لب و چانه و … به نظر نمی‌رسد همه این‌ها باشد. زیرا هر روز با روشی جدیدتر متقاضیان وسوسه می‌شوند که زیباتر شوند. به نظر می‌رسد که هر یک از این جراحی‌ها به عنوان یک مسکن موقت عمل می‌کند و به زودی اثر خود را از دست می‌دهد.

نارضایتی مزمن
به گفته معصومی درصد افرادی که جراحی می‌کنند با وجود یک یا چند عمل جراحی همچنان فکر می‌کنند زیبا نیستند. این نارضایتی می‌تواند منجر به انتظارات غیرواقع بینانه از نتیجه اقدامات آن‌ها شود و همچنین این واقعیت که آن‌ها فکر می‌کنند کیفیت زندگی و روابط بین فردی بهتر بعد از عمل بهبود می‌یابد.

با این حال، در بسیاری از موارد، به دنبال رضایت کوتاه مدت، معمولاً اختلالاتی مانند افسردگی و اضطراب ظاهر می‌شود. البته در مشکلاتی مانند «بیزاری از خود» نمی‌توان به انجام هیچ عمل زیبایی اکتفا کرد.

ناتوانی در پذیرش نشانه‌های بیگانگی
معصومی می‌گوید در حال حاضر به دلیل مشکلات مختلف اجتماعی، فشار و تمایل به ظاهر جوان و زیبا همچنان رو به افزایش است. مخصوصا برای خانم‌هایی که هنوز از روی ظاهرشان قضاوت می‌شود.

ستاره‌های سینما هر روز جوان‌تر، شاداب‌تر و باطراوت‌تر به نظر می‌رسند و رسانه‌های اجتماعی پر از برنامه‌هایی هستند که جراحی زیبایی و مفاهیم را برای تغییر و بهبود ظاهر تشویق می‌کنند.

یکی از نگاه‌های برگشت‌ناپذیر و جبران‌ناپذیر که نوعی خشونت نیز به شمار می‌رود، نگاه جنسیتی و محیطی است که ارزش زن را تنها در زیبایی ظاهرش می‌داند و در نتیجه دیگر ابعاد وجودی او را کاهش می‌دهد و نادیده می‌گیرد. افکار او

به گفته معصومی، تعریفی که زنان در برخی جوامع، مد، رسانه و تبلیغات ارائه می‌کنند، گروهی از آن‌ها را بیشتر به ظاهر خود گرایش می‌دهد. طبق بسیاری از کلیشه ها، زنان موجوداتی زیبا، ظریف، خجالتی و خجالتی هستند که مهمترین بهانه آن‌ها جوانی و زیبایی است.

با گنجاندن چنین ایده‌هایی در لایه‌های ذهنی بسیاری از زنان، آن‌ها نیز می‌خواهند جذاب‌تر و در صورت امکان باقی بمانند؛ بنابراین گاهی اوقات خطرات و مشکلات جراحی‌های مختلف را بدون توجه به نتیجه آن‌ها به خطر می‌اندازند.

این نوع آسیب به جسم و روان، خشونت علیه زنان برای پذیرش بهتر در جامعه کلیشه‌ای تلقی می‌شود.

بتدریج با اعمال جراحی مختلف ظاهر انسان به محصولی ساخته دست بشر تبدیل می‌شود که از الگو‌های زیبایی روز پیروی می‌کند و با این روند «بدن طبیعی» جای خود را به «کالبد اجتماعی» می‌دهد.

شخصیت زیبا
این روانپزشک می‌گوید اگر تعداد افرادی که می‌خواهند با جراحی زیبایی عوارض پیری را کاهش دهند زیاد شود، دوران سالمندی آن‌ها چگونه خواهد بود؟ زیرا به مرور زمان همه چیز شکل طبیعی خود را از دست می‌دهد.

زیبایی بد به نظر نمی‌رسد. اما سوال مهم این است که چگونه و چرا باید مبارزه و چین و چروک‌های نشان دهنده پیری به مرور زمان از بین برود؟

اما توجه به زیبایی شخصیت و توانمندسازی درون، به افراد دید بازتر و قدرت بیشتری می‌دهد تا از اعتماد به نفس و عزت نفس بیشتری برخوردار شوند.

 

 

 

هفته اول اسفند در پیک ششم کرونا قرار خواهیم گرفت

معاون تحقیقات وزارت بهداشت گفت: در اسفند به پیک ششم کرونا خواهیم رسید و همچنان باید شیوه نامه‌های بهداشتی را رعایت کنیم.

یونس پناهی گفت: می‌دانستیم هفته اول اسفند در پیک ششم کرونا قرار خواهیم گرفت.

طبق اعلام مسئولان وزارت بهداشت اکنون عدد مرگ و میر سه رقمی شده است و این روند تا هفته اول فروردین ادامه خواد داشت. طبق بررسی‌ها فروردین، به اوج پیک ششم خواهیم رسید.

او گفت: ۲ هفته پس از وقوع پیک نهایی، مرگ و میر ناشی از همه گیری این ویروس ادامه خواهد داشت. البته همیشه توصیه ما این بوده است که همه شیوه نامه‌های بهداشتی را به صورت کامل رعایت کنند. در کنار واکسیناسیون، باید رعایت شیوه نامه‌های بهداشتی مانند استفاده از ماسک را مهم بدانند؛ چرا که تاثیر زیادی در جلوگیری از ابتلا به این بیماری دارد.

 

 

 

۱۰۰ سال حمایت‌نکردن دولت‌ها از اجاره‌نشین‌ها/ دوره «اجاره‌نشینی خوش‌نشینی» کی بود؟

اجاره‌نشینی مشکلی برای مستأجرها و مشکلی بزرگ‌تر برای شهرها و ملت‌هاست که در ایران هم حدود یک قرن سابقه دارد. سابقه چی؟ سابقه حمایت‌نکردن دولت‌ها از اجاره‌نشین‌ها. و این مشکل همچنان ادامه دارد.

100  سال حمایت‌نکردن دولت‌ها از اجاره‌نشین‌ها/ دوره «اجاره‌نشینی خوش‌نشینی» کی بود؟

گروه تاریخ خبرگزاری فارس ـ امین رحیمی: سال ۱۲۶۳ شمسی که جمعیت دارالخلافه ناصری یعنی همان تهران عهد ناصرالدین قاجار را سرشماری کردند، معلوم شد یک‌سوم جمعیت، اجاره‌نشین‌ هستند. آن‌روزها تهران ۱۰ هزار خانه مسکونی داشت و در هر خانه به‌طور متوسط ۱۵ نفر زندگی می‌کردند؛ خانه‌هایی بزرگ بودند و اتاق‌هایی دورتادور حیاط که هر کدام را به یک خانواده اجاره داده بودند.

باقی خانه‌ها هم خالی نبود و هر خانه‌ای که خالی می‌شد زود برایش مستأجر می‌آوردند و این کار دلیل داشت و «جعفر شهری» مورخ معاصر در کتاب «تاریخ اجتماعی تهران در قرن سیزدهم» نوشته است: «صاحب‌خانه‌ها را این عقیده بود که سرپناه به کسی دادن علاوه بر عملی انسانی، ثواب اخروی را هم همراه می‌دارد و این اعتقاد دیگر که خانه پُر از دشمن باشد، خالی نباشد و چندان که اتاقی از خانه‌شان خالی شده بود به اول کسی که از آنها طلب کرده بود، رضایت می‌دادند، بدون آنکه سوال و جوابی در میان آورند یا مطالبه پیش‌اجاره یا پول پیش و مانند آنی داشته باشند».

نخستین حمایتی که نشد!

وضعیت اجاره‌نشینی در تهران و سایر شهرهای ایران تا اواخر دوره قاجار بدون دردسر پیش می‌رفت؛ تا اینکه در سال ۱۲۹۴ شمسی قرار شد از درآمد اجاره مسکن مالیات بگیرند. همان‌موقع در مجلس شورای ملی گروهی از نمایندگان به‌دلیل ضعف مالی اغلب مستأجران با مالیات بستن روی این نوع درآمد مخالفت کردند و دلیلشان هم این بود که پیش‌بینی می‌کردند مالکان منازل این مبلغ مالیات را بکشند روی اجاره‌بها. البته آن‌موقع به دلیل مشکلات مالی دولت، این قانون در نهایت تصویب و اجرا شد و مالیات را گرفتند.

از اوایل قرن حاضر و در دوره پهلوی اول تهران شهری بزرگ‌تر شد با جمعیت ۴۵ هزار خانواری. در مقابل، تعداد املاک مسکونی حدود ۲۲ هزار خانه بود و این یعنی نیمی از خانوارها اجاره‌نشین بودند و اجاره‌نشینی شد دردسر اقشار ضعیف تهرانی‌ها.

در سال ۱۳۰۷ شمسی نیز یک قانون مدنی جدید در مجلس ایران تصویب شد و قوانین مربوط به اجاره‌نشینی بازتعریف شد ولی مشکلی حل نشد. دوباره در سال ۱۳۱۷ قانونی به تصویب رسید و این بار دولت با هدف تعدیل اجاره‌بهای مسکن به‌طور مستقیم در روابط مالک و مستأجر دخالت کرد ولی باز هم هیچی! فقط این قانون در سال‌های بعدی چند بار بازنگری شد. در سال ۱۳۲۶ شمسی دوباره آیین‌نامه‌ای توسط هیئت دولت به تصویب رسید تا اختیارات مؤجر و مستأجر محدودیت‌های بیشتری داشت و مطابق قانون مدنی باشد و همین.

گذشت تا دوره پهلوی دوم رسید و به‌دلیل بیکاری گسترده در روستاها و شهرستان‌ها جمعیت تهران و شهرهای بزرگ بیشتر و بیشتر شد و کار بیخ پیدا کرد و دوباره در سال ۱۳۳۹ شمسی بر اساس قوانین فرانسه قانونی اختصاصی برای اجاره‌نشینی تصویب شد که البته این هم راه به جایی نبرد و از درد اجاره‌نشین‌ها کم نکرد.

دهه ۵۰ شمسی؛ نخستین شوک قیمتی مسکن

در دهه ۴۰ شمسی وضعیت مسکن در تهران و شهرهای بزرگ خراب بود و قرار شد با بلندمرتبه‌سازی یعنی همان آپارتمان‌سازی مشکل کمبود مسکن حل شود.در اوایل دهه ۵۰ نیز نخستین برج‌های مسکونی تهران به بهره‌برداری رسید ولی این کار نتیجه عکس داد و نخستین شوک قیمت مسکن در تهران ثبت شد؛ کارشناسان می‌گویند این شوک که با افزایش ناگهانی قیمت سیمان همراه بود نتیجه توسعه بی‌برنامه در بخش مسکن بود. از سال ۱۳۵۰ شمسی طی ۵ سال قیمت مسکن در تهران ۶ برابر شد و  اجاره‌ها هم چند برابر شد.

دوران طلایی اجاره‌نشینی!

در دهه ۶۰ شمسی شرایط بهتر شد و شاید دوران طلایی اجاره‌نشینی همان‌موقع بود. آن سال‌ها به‌دلیل شرایط فرهنگی و اجتماعی حاکم بر کشور، مردم هوای یکدیگر را داشتند. نتیجه آن که مالکان مستاجرانشان را از رنج خانه‌به‌دوشی و اسباب‌کشی سالانه نجات دادند و اجاره‌نامه‌های چندساله بسته می‌شد و و مکرر هم تمدید می‌شد. دیگر اینکه به‌دلیل موفقیت دولت در کنترل تورم، خانه هم چندان گران نبود و با چند سال پس‌انداز می‌شد سرپناهی خرید و مالک خانه خود شد.

خیلی‌ها یادشان است در دهه ۶۰ و حتی در دهه ۷۰ رسم بود که تازه عروس‌ها و تازه دامادها اول زندگی‌شان چندسالی اجاره‌نشینی می‌کردند و بعد با پس‌اندازشان و پول پیش خانه‌ای که اجاره کرده بودند و کمی هم قرض‌گرفتن و کمک‌ گرفتن از اطرافیان، خانه‌ای نقلی می‌خریدند و خلاص. این‌طوری بود که برخی صاحب‌خانه‌ها پُز هم می‌دادند که دستشان خوب است و خانه‌شان شگون دارد و هر کسی در خانه‌شان چند سالی اجاره نشسته یکراست رفت خانه خودش!

قیمت رفت هوا!

تا اواخر دهه ۷۰ شمسی همچنان وضعیت اجاره‌نشینی قابل تحمل بود، ولی در دهه ۸۰ شمسی قیمت مسکن رفت هوا و نرخ اجاره هم که بله دیگر، با قیمت مسکن صعود می‌کند. در این دهه خانه‌سازی به یک تجارت پرسود تبدیل شد و بازار مسکن شد بازار دلالی و قیمت‌های هیجانی و همین شرایط نابه‌سامان یکی پس از دیگری شوک‌های قیمتی پدید آورد و دهان‌ها را باز گذاشت از قیمت یک مترمربع آپارتمان در فلان خیابان یا قیمت اجاره یک خانه در فلان محله. معلوم است این وسط دل اجاره‌نشین‌ها خون شد و آمار هم که گرفتند، معلوم شد در تهران که پیشتاز گرانی مسکن در ایران بوده و هست ۳۴ درصد بودجه خانوار صرف هزینه‌های مسکن می‌شود.

شرایط ناجور قیمت مسکن و اجاره‌بها به دهه ۹۰ شمسی هم کشیده شد و تا سال ۹۵ این‌طوری شد که ۴۷ درصد بودجه خانوارهای تهرانی صرف هزینه مسکن می‌شد. از اقدامات دولت‌های اخیر در حمایت از اجاره‌نشین‌ها یکی اینکه همان‌گونه که در اواخر دهه ۸۰ دولت‌ اقدام به تعیین سقف افزایش اجاره‌بها کرد و این طرح شکست خورد. در سال ۹۷ نیز دوباره طرحی برای سقف‌گذاری افزایش مبلغ اجاره حداکثر ۱۰ درصد در سال مطرح شد که این یکی هم شکست خورد.

در این میان موضوع مهم این است که در تهران و همه شهرهای بزرگ ایران خانه خالی هست، ولی اجاره داده نمی‌شود. در همان اواسط دهه ۹۰ شمسی نیز قرار بود سامانه املاک جدیدی راه‌اندازی شود تا با شناسایی خانه‌های خالی حدود ۵۰۰ هزار خانه خالی در تهران و در مجموع حدود ۲.۵ میلیون خانه خالی به بازار فروش یا اجاره مسکن عرضه شود که این سامانه راه‌اندازی نشد.

حالا هم بیش از ۳۰ درصد جمعیت کشور یعنی حدود ۸ میلیون خانوار منتظرند تا با حمایت و همکاری مجلس و دولت وضعیت اجاره‌نشینی بهبود یابد و فرصتی هرچند کوچک برای خانه‌دارشدن‌شان مهیا شود؛ خدا کند که بشود.

 

 

 

خلیفه مسلمانان را به کار واداشتی؟/ جلوه هایی از رفتار امام علی(ع)با خانواده و اطرافیان

در عرب رسم نبود دختر داری. اما علی علیه السلام دخترانش را می‌نشاند روی پایش با آن ها بازی می‌کرد و نازشان را هم می‌خرید. چنان محترم بزرگشان کرده بود که وقتی زینب سلام الله علیها وارد اتاق می‌شد حسین علیه السلام مقابلش بلند می‌شد.

خلیفه مسلمانان را به کار واداشتی؟/ جلوه هایی از رفتار امام علی(ع)با خانواده  و اطرافیان

علی علیه السلام را هنوز نشناخته ایم. هرچه قدر که بگوییم و بنویسیم از او، باز از وجود با عظمت اش که رسول خدا صلی الله علیه و آله را شیفته خود کرده بود. غافلیم! هر برگ و هر سطر از زندگی امیرالمومنین مکتبی است برای آموختن و راه و رسمی است برای زندگی.

هر زمان که می‌شد در خانه کمک زهرایش می‌کرد

عدس ها را پاک کرد. آرد را خمیر کرد. تنور را روشن کرد. نان را پخت. جارو هم کرد.سفره که انداخت لقمه گرفت برای بچه ها. آب از چاه کشید و… کارهای خانه را باید چه کسی انجام دهد!؟ کار برای خدا باشد  هر کس سبقت بگیرد برنده است. هر زمان که می‌شد در خانه کمک زهرایش می‌کرد. «منبع:کافی جلد۵»

علی (ع) شبی به زن بدکاره صد دینار کمک کرده!

سی دینار هدیه دادند به پیامبر. در همان مسجد، رسول خدا صل الله علیه و اله بخشید به علی علیه السلام. از مسجدکه بیرون آمد. زنی را دید که با حالی درمانده درخواست کمک کرد. علی صد دینارش را به زن بخشید. زن لکنت گرفت و در سیاهی شب چشمانش مردی را دید که در انتهای کوچه ناپدید شد.

صبح نشده شایعه پیچید. علی دیشب به زن بدکاره صد دینار کمک کرده. شب بعدی مردی درخواست کمک کرد. علی قدم آهسته کرد و صد دینار دوم را  هم داد به همان مرد. شایعه ادامه داشت: علی دیشب به یک دزد صد دینار داده است.

شب سوم بود و صد دینار سوم را هم به مردی داد که در مسیرش بود و در سکوت نگاه خاصی داشت. دوباره صبح وشایعه!  علی دیشب به یک ثروتمند صد دینار داده است. بیکارها و منافق‌ها ایستاده بودند تا علی هر کاری کند خرابش کنند.

آمد نشست مقابل رسول خدا. پیامبر صلی الله علیه و اله حال علی را می‌دانست. خدا نیت‌های علی را می‌داند و جبرئیل خبر آورده بود که: خداوند صدقه هایت را پذیرفت. زن بدکاره به دعای تو توبه کرد وبا مردی ازدواج کرد. صد دینار شد خرج ازدواجش! مرد دزد توبه کرد و صد دینار شد سرمایه اش! مرد ثروتمند هم اهل خمس و زکات نبود به نیت تو توبه کرد! «منبع: کتاب پدر»

حُسن همراهی

مرد یهودی در بیرون شهر، علی را دید. باهم همراه شدند تا رسیدند سر دوراهی. باید جدا می‌شدند. یهودی دید که او دارد همراش می‌آید. تعجب کرد علی گفت:«این که همراهت می‌آیم، حسن همراهی است.» بدرقه اش کرد. یهودی بعد ها در جستجوی دوست بیابانی اش به شهر رفت. تازه فهمید علی علیه السلام کیست! مسلمان شد. به حسن اخلاق علی مسلمان شد. «منبع: کافی، جلد۲»

خلیفه مسلمانان را به کار واداشتی؟

علی داشت از کنار زن می‌گذشت، دید دارد به زحمت مشک آب را می‌برد و نفرین هم… رفت و گفت:« خانم بدهید من کمکتان کنم.» در مسیر زن به خلیفه ناسزا می‌گفت و علی علیه السلام در سکوت تا کنار خانه قدم برمی‌داشت. از میان حرف ها متوجه شد که همسر شهید است و یتیم دار. رفت و با دست پر آمد. زن دعا به جانش کرد و نفرین به جان علی!

اجازه گرفت داخل خانه شد. زن تشکر کرد و شکایت  از خلیفه! علی تنورشان را روشن کرد، نان پخت برایشان… زن ثنایش گفت و ناسزا به علی علیه السلام! با بچه هایش بازی کرد، برایشان لقمه گرفت. زن همسایه آمد. مرد را دید و شناخت. گفت:«خلیفه مسلمانان را به کار واداشتی؟!»

موقع رفتن علی از زن حلالیت طلبید و زن مبهوت و شرمنده حرف هایی بود که زده بود. علی علیه السلام همانی بود که نان و خرما  هر شب کنار در خانه شان می‌گذاشت و زن همانی بود که نفهمیده بود.

در عرب رسم نبود دخترداری!

در عرب رسم نبود دخترداری. اما علی علیه السلام دخترانش را می‌نشاند روی پایش با آن ها بازی می‌کرد و نازشان را هم می‌خرید. چنان محترم بزرگشان کرده بود که وقتی زینب سلام الله علیها وارد اتاق می‌شد حسین علیه السلام مقابلش بلند می‌شد.

ماهم مثل همه مسلمانان!

عقیل برادر علی علیه السلام بود. فقر و قرض، زندگی را برای عقیل سخت کرده بود. آمد کوفه، به خانه برادرش علی. امام خوشحال از دیدن عقیل به حسن گفت:«برای عمویت پیراهن بیاور.» حسن پیراهن خودش را آورد و قابل عمو گذاشت. روز خوبی بود تا چشم که دو برادر بالای پشت بام نشستند و از قدیم و جدید صحبت کردند.

سفره شام را که انداختند. عقیل چشم به سفره دوخت و گفت:«غذا همین است؟ همه اش؟» علی علیه السلام بسم الله گویان سرسفره نشست و فرمود:«مگر این نعمت خدا نیست؟ شکر می‌کنم من» عقیل کلافه شده بود. با خودش نالید. پس از لذت غذای ناب خبری نیست حاجت خودم را بگویم و بروم. عقیل گفت:«قرض زیاد دارم. دستور بده بپردازند. برادرت را کمک کن.» علی نگاهش کرد و پرسید:«چقدر مقروضی.» امید به دل عقیل راه پیدا کرد زود گفت:«صد هزار درهم.» امام پاسخ داد:« چقدر زیاد. متاسفم برادر جان من این قدر پول ندارم. ولی وقتی سهمم را از بیت المال بگیرم کمکت خواهم کرد. صبرکن.»  عقیل پرسید:«صبر کنم؟ از بیت المال و خزانه که دست توست بردار و بده.» امام دست از غذا کشید. عمیق برادرش را نگاه کرد و فرمود:«تعجب می‌کنم خزانه دولت به من و تو چه ربطی دارد. ماهم مثل همه مسلمانان هستیم. من از حقوق خودم کمکت خواهم کرد.»

عقیل اصرارش زیاد شد.و امام اشاره کردند به بازاری که از بالای بام پیدا بود و یک پیشنهاد داد:«حالا که اصرار می‌کنی ، در پایین صندوق هایی است. بازار خلوت شد برو صندوق ها را بشکن و بردار. پول های امانی بازاریان است.» عقیل تعجب کرد و با ناراحتی گفت:«عجب! پول مردم بیچاره ای که برایش زحمت کشیدند و با توکل به خدا اینجا گذاشتند را بردارم؟» امام از عقیل اعتراف گرفته بود. نفسی کشید و فرمود:«پس چه طور به من پیشنهاد می‌دهی از بیت المال بردارم.»

عقیل کوتاه بیا نبود. امام پیشنهاد دوم را داد:« اگر حاضری شمشیر را بردار و برویم نزدیک کوفه. ثروتمندان و بازرگانان آنجا هستند. شبیخون بزنیم و ثروت زیادی را به دست بیاوری.» چشمان عقیل گرد شد و گفت:« برادر جان من برای دزدی نیامده‌ام. کمی از بیت المالی که در اختیار توست بده تا قرضم را بدهم.»

امام حرفش را که همان اول زده بود دوباره گفت:«اتفاقا مال یک نفر را بدزدی بهتر است از اینکه مال صدها مسلمان را بدزدی.چطور دزدیدن اموال یک نفر با شمشیر دزدی است اما برداشتن مال همه مردم نه!» «منبع: بحارالانوار، جلد ۹»

 

 

 

دیدگاهتان را ثبت کنید

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شدعلامتدارها لازمند *

*