به گزارش خبرنگار حوادث «ایران»، چندی قبل تعدادی از شهروندان به پلیس فتا پایتخت مراجعه کرده و با طرح شکایتی اظهار داشتند از طریق یک صفحه فروش آنلاین لباس در اینستاگرام مورد کلاهبرداری قرار گرفتهاند. شاکیها در توضیح بیشتر عنوان کردند: پس از مشاهده صفحهای با عنوان فروش لباس، اقدام به پرداخت وجه کردیم و پس از آن دیگر کسی پاسخگوی ما نبود و متوجه شدیم که از ما کلاهبرداری شده است.
سرهنگ داوود معظمی گودرزی رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران در این باره گفت: پس از این شکایتها کارشناسان پلیس فتا تحقیقات خود را آغاز کردند و در ابتدا مشخص شد که گردانندگان این صفحات تاکنون بیش از ۸۰۰ میلیون تومان کلاهبرداری کردهاند. در ادامه مأموران موفق شدند ادمین و گردانندگان این صفحات را که ۲ نفر بودند شناسایی و پس از تشریفات قضایی متهمان را در یکی از مناطق غربی تهران دستگیر و به پلیس فتا منتقل کردند.
متهمان پس از حضور در پلیس فتا به راهاندازی بیش از ۱۵ صفحه اینستاگرامی تحت عنوان شعبات مختلف یک برند پوشاک با قیمت بسیار مناسب برای کلاهبرداری از شهروندان اعتراف کردند.
رئیس پلیس فضای تولید و تبادل اطلاعات تهران در پایان توصیه کرد: کاربران فضای مجازی نباید فریب ظاهر زیبا و پررنگ و لعاب صفحات اینستاگرامی را بخورند و خریدهای خود را فقط از فروشگاههای معتبر و دارای مجوز و یا سایت و بسترهای رسمی آنها در فضای مجازی انجام دهند زیرا افراد سودجو این فضا را مکانی مناسب برای انجام اعمال مجرمانه خود میدانند و از سادهلوحی برخی از کاربران پلی میسازند برای رسیدن به مقاصد مالی نامشروع خود، شهروندان همچنین میتوانند در صورت مشاهده موارد مشکوک، موضوع را از طریق ۱۱۰ یا سایت پلیس فتا به آدرس www.cyberpolice.ir بخش ارتباطات مردمی گزارش کنند.
سال ها درباره تختی به مردم دروغ گفتند!
احمد عرب، پیشکسوت کشتی ایران:بعد از المپیک ملبورن به نفرات اول جایزه پنجاه هزارتومانی دادند و به نفرات دوم جایزه ۳۰ هزارتومانی.در خاطراتی که روایت شده و من خوانده ام آمده که او یک خانه از دکتر حسابی خرید و یک مرسدس بنز.اما چیزی من از جمع خانوادگی شنیده ام این است که از آن جمع هشت نفره که به ملبورن رفتند ۴ نفر پاداش نگرفتند.یک روز تختی همه را جمع می کند در رستوران شمشیری در سبزه میدان. رستورانی که هنوز هم هست.خود آقای شمشیری از پیروان جبهه ملی بود و فعالیت سیاسی مشترکی با تختی داشت.حتی محل دفن تختی هم در مقبره شمشیری در ابن بابویه تهران است.تختی آن ۴ نفری که مدال نگرفته بودند را در این رستوران جمع می کند. ۱۰ هزارتومان خودش برمی دارد و نفری ۱۰ هزارتومان به بقیه می دهد.یکی از آن ۴ نفر با ۱۰ هزارتومان یک خانه ۱۲۰ متری در امیریه می خرد! شما حسابش را بکنید که تختی می توانست برای خودش ۵ تا از این خانه ها بخرد و نخرید. شاید روایت خرید خانه ها این باشد که خیلی ها تعریفش را می کنند.
دستاورد رضاخانی که به حصر زنان در پستوی خانهها کشید/ «کشف حجاب» و امنیتزدایی از خانواده
آن دستاوردی که رضاخان مدعی شد در زمینه حقوق زنان به آنها اعطا کرده است، زمینه حصر بیشتر زنان در پستوی خانهها را فراهم کرد چرا که بستر فعالیت زنان از امنیت را تهی کرد. برداشتن روسری از سر زنان و توهین به زنان محجبه در قاموس کشف حجاب، بانوان متعلق به خانوادههای مذهبی را خانهنشین کرد.
گروه خانواده : در دوره سلطنت رضاشاه پهلوی در ایران ، وی در راستای اصلاحات خود و القای فرهنگ غربی و دین زدایی از جامعه ایران، دست به کشف حجاب از زنان ایرانی زد. آغاز این عمل شبه مدرنیستی او هفدهم دی ماه ۱۳۱۴ بود که پیامدهای منفی زیادی برای جامعه ایران داشت و مردم شهرهای مختلف مخالفت خود را به دلیل تعارض این قانون با دین و سنت مذهبی و ایرانی به کرات و مدل های مختلف به حکومت نشان دادند اما همه اینها تبعاتی جز ضرب و شتم و آزار و اذیت برایشان نداشت.
قانون کشف حجاب امنیت خانواده ایرانی را به خطر انداخته بود براساس این قانون به طور رسمی استفاده از چادر، چارقد یا سرپوش به جز کلاه های فرنگی برای بانوان ایرانی ممنوع شد، به طوریکه معترضان در ملاعام چادر یا چارقدشان توسط ماموران شهربانی از سر کشیده و با فحش و خشونت زیاد پاره پاره میشد.
در کتاب خاطرات آیت الله سیدعلی اکبر قرشی آمده است: « این حادثه ننگین دوره رضاخان خبیث، در دی ماه ۱۳۱۴ به زور، تزویر، تهدید و به دست عوامل خود فروخته و بیدین آن شخص ملعون، در سرتاسر ایران تا حدّی که برایشان ممکن بود، صورت پذیرفت. البته این اقدام با مخالفت علمای بزرگ در آذربایجان، خراسان، اصفهان، قم، تهران و … مواجه و حتّی قیام خونین مردم مسلمان در مسجد گوهرشاد به رهبری عالمان دینی، در تاریخ ایران مشهور و برای همگان معلوم است و در اینجا لزومی نمیبینم که به آن بپردازم. امّا خودم با اینکه بچهای هشت ساله بودم، حادثهای را در بناب دیدم که همیشه در خاطرم مانده و در اینجا نقل میکنم.
در بناب زنها چارقدهای بلندی را بر سرشان میانداختند که نیمی از بدنشان را میپوشاند. البته تدین مردم هم شدید بود؛ بنابراین حکومت خیلی سخت نمیگرفت. با این حال حکم رضاخان طوری بود که پاسبانها نمیتوانستند به آن بیاعتنا بمانند. گاهی اگر زنی را در کوچه و خیابان تنها میدیدند، سعی میکردند چارقد از سرش بکشند و حتی در مواردی زنان عفیفه را که مقاومت کرده و چارقد و روسری خود را نینداخته بودند، مورد ضرب و شتم قرار میدادند.
یک روز من به چشم خود دیدم که زنی با چارقدی بلند در کوچه راه میرفت، پاسبانی پستفطرت، او را دید و حمله کرد تا چارقد از سرش بکشد! ولی آن زن باحیا، زرنگ و جلد بود و زود متوجه شد، بلافاصله دوید، وارد خانه شد و در را پشت سر خود محکم بست! پاسبان فرومایه که دستش به او نرسید، چند بار مکرر و با صدای بلندی گفت: «حیف که دستم به تو نرسید، حیف! وگرنه …».
مراسم جشن کشف حجاب در کرمان با حضور جمعی از زنان مقامات و مردم محلی در اوایل دوره پهلوی
رضاخان با این ادعا که برای زنان آزادی وحقوق بیشتر می آورد، حق انتخاب را با زور و اجبار از آنها گرفت و از همان ابتدا با ارزش های جامعه ایرانی درافتاد به طوریکه از نهاد خانواده امنیت زدایی کرده و آن را آماج تهدید قرار داد.
در ابتدای اجرای این سیاست برای افزودن اهانت و بدتر کردن وضع زنان چادری، مطرح کرد که زنان بدکاره حق بی حجاب شدن نداشته باشند مگر در بهار که بتوانند شوهر کنند. در واقع تلاش کرد نماد عفت را به نماد بی عفتی تبدیل کند. شاهد این ماجرا نیز انتظار مقالاتی بود که از سوی مجله شهربانی در این زمینه منتشر می شد و آمار جرم و جنایت چادری ها را مطرح می کرد. همین امر حمله مستقیم به ارزش های اصیل خانواده و جامعه بود.
یکی از دستاوردهای این قانون خروج بسیاری از ایرانیان از مرزها و مهاجرت بود، به خصوص عشایر راه افغانستان و عراق را درپیش گرفته و مهاجرت کردند. پس آنچه رضاخان از دستاورد حقوق زنان مطرح می کرد زمینه حصر آنها را در پستوی خانه ها ایجاد کرد چرا که بستر فعالیت اجتماعی و امنیت آنها را به خطر انداخت و از بین برد. ماموران شهربانی از برداشتن برقع و روسری از سرزنان محجبه و توهین به آنها از هیچ چیز فروگذار نمی کردند . بسیاری از این زنان به خانواده های مذهبی تعلق داشتند به همین دلیل از خانه هایشان خارج نمی شدند چون نمی توانستند حجاب داشته باشند.
کار به جایی رسیده بود که امنیت زنان تا حدی از بین رفته بود که به طور مثال در شهر خوی و در یکی از جشن های کشف حجاب سرهنگ زالتاش از دو خانم سرشناس خواست که در طرفین او بنشینند اما خانم ها که دوست نداشتند، حرف او را گوش ندادند ، این دو خانم خود همسران دو حکومتی بودند باز هم به سرهنگ بی اعتنا شدند و سرهنگ هم داد و فریاد راه انداخت و مجلس را به هم ریخت و فورا به فرمانده لشگر تلگراف داد که این دوخانم علیه قشون تبلیغات سوء می کنند.
دولت برای اجرای قانون کشف حجاب همه جا دوربین کار گذاشته بود، مقامات محلی هم دستور داشتندبه ویژه روحانیون معترض را بازداشت و مجازات کنند ، مانع از ورود زنان با حجاب به فروشگاه ها، سینماها و گرمابه ها ، سوار شدن به درشکه، اتومبیل و درمان در درمانگاه ها شوند. حتی در منابع آمده که ماموران مخفی در مدخل حمام ها می ایستادند تا ناظر اجرای این قانون باشند. حال این کجا و حقوق سیاسی زنان کجا؟
جشن وزارت معارف در قم، پس از کشف حجاب (سال ۱۳۱۴)
نخستین واکنش روحانیت به حجاب زدایی از شیراز شروع شد در جریان جشنی که با حضور علی اصغر حکمت، وزیر معارف در مدرسه شاهپور شیراز منعقد شد. «عدهای از دختران جوان بر روی سن ظاهر گشته بهناگاه برقع از روی برگرفتند و با چهرهای باز و گیسوانی نمایان پایکوبی را آغاز کردند» انتشار این خبر فردای آن روز در مسجد وکیل شیراز قائله ای برپا کرد و روحانی مبارزی به نام سیدحسام الدین فال اسیری به پا خواست و سخنرانی علیه رژیم شاه کرد به دنبال این سخنرانی دستگیر و محبوس شد و پس از آن هم واقعه مسجد گوهرشاد اتفاق افتاد.
کانون بانوان در آن دوره از جمله مراکزی بود که به کشف حجاب دامن می زد و اصلا نطفه این قانون بین همین زنان و رضاخان بسته شده بود. دختران پیشاهنگ به ریاست شمس پهلوی در همین راستا برای تغییر فرهنگ بومی زنان ایرانی تلاش می کردند. علاوه بر ممنوعیت چادر و روبنده، تغییر سبک لباس های سنتی مردان ، استفاده از دامن ای کوتاه، شلوارهای تنگ و آرایش صورت به همراه ورود زنان به مشاغل کارخانه ها ، خانواده ایرانی را دچار چالش کرد.
حتی پس از مدتی جشن هایی هم برای گرامیداشت بی حجابی در کشور برگزار شد و در جراید چاپ شد. این جشن ها همه از اصلاحات سخن می گفتند اما در واقع درباره آنها نوشته شده که: «منظره مشترک بسیاری از جشنها زنان و مردانی بودند که در اتاقها روبهروی هم نشسته بودند و زنان از خجالت صورتهای خود را با دست یا با یقه کتهایشان میپوشاندند»
نمود دیگر این کشف حجاب اقداماتی بود که در راستای امنیت زدایی ازساحت نمادین جامعه انجام می شد مثل رفتارهای پرخاشگرانه و حبس کردن زنان در خانه ها و ترساندنشان،همه باعث ناامنی و تنفر از حکومت می شد. زنان سعی می کردند رفت وآمد به بیرون نداشته باشند و جز در موارد ضروری از خانه ها خارج نشوند، خانواده های متدین حتی در خانه هایشان حمام ساختند تا زنان مجبور نشوند در این حد هم از خانه خارج شوند.
اسناد تاریخی نشان میدهد در فاصله ششسال اجرای کشف حجاب تا شهریور ۱۳۲۰، بیشتر مردم و متدینین با وجود فشارهای روانی سعی در دور زدن این قانون داشتند. به طور مثال مردان با دادن رشوه به ماموران حجاب همسران خود را حفظ می کردند و حتی گاه با ماموران درگیر می شدند. خیلی ها در اعتراضات به شهادت رسیدند. گاهی رفتارهای خشن ماموران دولتی باعث می شد اهالی یک محله با ماموری که مواجه شوند، او را کتک بزنندو فرار کنند.
در نهایت قانون تغییر لباس و سیاست کشف حجاب، دو برنامه رضاخان در راستای وضعیتی بود که برای توسعه و ترقی در پیش گرفته بود اما آنچه پیش آمد تغییری ظاهری، سطحی و سرکوبی مردم بود، سیاستی که تنها با واکنش منفی بخش عمده جامعه مواجه شد.
پشت پرده حمایت عزیزی خادم از قرارداد با شرکت اسرائیلی چیست؟
رئیس فدراسیون فوتبال در مصاحبههای اخیر خود با اشاره به ماجرای VAR تلویحا حمایت خود را از پروژه شرکت اسرائیلی برای ورود این سیستم به ایران اعلام می کند که جای تعجب دارد.
به گزارش خبرنگار ورزشی خبرگزاری فارس، چندی پیش فدراسیون فوتبال با یک شرکت برای ورود سیستم VAR به فوتبال ایران مذاکره کرد اما بعد از مدتی این مذاکرات متوقف شد. البته دلایل توقف مذاکرات به وابسته بودن شرکت مورد نظر به رژیم صهیونیستی ارتباط داشت اما ظاهرا مسئولان فدراسیون و علی الخصوص عزیزی خادم، بابت این اتفاق بسیار ناراحت شده و حتی با کنایه در این مورد صحبت میکردند.
عزیزی خادم در نشست هم اندیشی هیاتهای استانی در اصفهان با کنایه به این موضوع که فدراسیون در ماجرای ورود VAR به موقع عمل کرد، گفته بود: ما همه کار انجام دادیم اما یکسری ایراد گرفتند. برخی ها فقط میخواهند یک لک بیندازند و بروند. (اینجا ببینید)
البته این تنها اظهار نظر غیرمتعارف رئیس فدراسیون در این باره نبود زیرا شب گذشته هم مدعی شد: «در گذشته اقدامات موثری برای VAR انجام دادیم و این سیستم را به ایران هم آوردیم. ابایی از گفتن این حرف ندارم و میگویم هنوز ماندهایم به چه دلیل این اتفاق نیفتاد و اجازه راه اندازی اش را ندادند. هنوز در پی پاسخ هستیم اما امیدواریم همه یاد بگیریم اغراض شخصی را کنار گذاشته و آینده فوتبال کشورمان، منافع جمعی و منافع ملی را ببینیم».
واقعا باید سوال کرد در فدراسیون فوتبالِ عزیزی خادم چه خبر است؟ این همه انتقاد به روند مذاکرات برای ورود VAR از طریق یک شرکت اسرائیلی به گوش رئیس فدراسیون نرسیده که به جای پذیرش اشتباهش، به آنهایی که انتقاد کردند کنایه هم میاندازد؟ جالب است مشابه چنین رفتاری چندی قبل در یکی از بازیهای دوستانه مربوط به فیفا و اتفاقات عجیب در حاشیه آن هم اتفاق افتاد و فدراسیون در این زمینه سیاست سکوت در پیش گرفت.
سوال اینجا است که پشت پرده ورود سیستم VAR از طریق شرکت اسرائیلی چیست که مدام از این پروژه دفاع میشود؟ دلیل اصرار برای عقد قرارداد با شرکت مورد نظر چیست که عزیزی خادم به آن تاکید دارد و در اظهارات خود به دلایل این موضوع اشاره نمیکند؟ شاید بهتر است رئیس فدراسیون فوتبال ابتدا در مورد دلایل عقد قرارداد با این شرکت و مسائل پشت پرده ورود VAR صحبت کند و بعد منافع ملی را در نظر بگیرد.
در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا
کمبودی در زمینه واکسن کرونا نداریم/ کلاسهای درس و امتحانات حضوری شود/همه دُز سوم را بزنند
رییسجمهور با تأکید بر اینکه هیچ کمبودی در تأمین واکسنهای داخلی و وارداتی وجود ندارد، از همه مردم خواست برای حفظ سلامت جامعه، دُز سوم واکسن را تزریق کنند.
به گزارش پایگاه اطلاعرسانی ریاست جمهوری، آیتالله سید ابراهیم رئیسی صبح امروز شنبه، در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با قدردانی از تلاشهای همه دستاندرکاران بخش بهداشت و سلامت کشور گفت: با وجود کاهش موارد بیماری و فوتی همه باید شیوهنامهها و اصول بهداشتی را به دقت رعایت کنند تا زنجیره سویه جدید بیماری کرونا نیز قطع شود.
رییسجمهور با بیان اینکه کارکنان ادارات و دستگاههای دولتی باید بیش از دیگران در رعایت دستورالعملهای بهداشتی کوشا باشند، افزود: طبق گزارشهای ارائه شده در کشور هیچ کمبودی در زمینه واکسن، چه واکسنهای ساخت داخل و چه واکسنهای وارداتی وجود ندارد و از همه دعوت میکنم نسبت به تزریق دز سوم واکسن اقدام کنند تا به شکل مؤثرتری از سلامت جامعه صیانت کنیم.
آیتالله رئیسی از اقدامات انجام شده برای کنترل تردد از مرزهای کشور قدردانی کرد و اظهار داشت: از همه مسئولان مربوطه و از جمله استانداران میخواهم که همچنان با حساسیت از تردد در مرزهای کشور مراقبت کنند و بهویژه ورود افراد را بهطور دقیق کنترل کنند تا با ورود افراد مبتلا به کرونا دچار مشکل نشویم.
رییسجمهور ادامه داد: تصمیمگیری درباره محدودیتهای وضع شده برای ورود اتباع برخی کشورهایی که سویه اُمیکرون در آنها فراگیر شده به ایران، به وزارت کشور و قرارگاه مربوطه واگذار میشود تا حسب وضعیت نسبت به ادامه یا رفع این محدودیتها تصمیمگیریهای مقتضی انجام شود.
وی همچنین از بررسیهای علمی انجام شده درباره واکسیناسیون کودکان در برابر ویروس کرونا قدردانی و تصریح کرد: گزارش خوبی ارائه شد اما با توجه به سوالات و مخالفتهایی که همچنان نسبت به این موضوع مطرح است، لازم است کار کارشناسی در این زمینه ادامه یابد.
رییسجمهور با اشاره تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا برای بازگشایی مدارس و دانشگاهها با توجه به وضعیت فعلی شیوع بیماری کرونا خاطرنشان کرد: با توجه به کاهش آمار ابتلا و فوتی با واکسیناسیون گسترده، ستاد ملی مقابله با کرونا به عنوان مرجع تصمیمگیری، بازگشایی مدارس و دانشگاهها را بلامانع دانسته است.
آیتالله رئیسی افزود: هر زمان که وضعیت شیوع بیماری تغییر کند، ستاد ملی مقابله با کرونا با حساسیت و دقت نسبت به وضعیت جدید تصمیمگیری و اقدام خواهد کرد.
وی با اشاره به اینکه تعطیلی مدارس و دانشگاهها و آموزش غیرحضوری اقتضای وضعیت زمان شدت یافتن شیوع کرونا بود، اما باعث اُفت تحصیلی دانشآموزان و دانشجویان شد، اظهار داشت: در وضعیت فعلی با توجه به کاهش چشمگیر موارد ابتلا و فوتی، ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم گرفت که کلاسهای درس و امتحانات مدارس و دانشگاهها به شکل حضوری برگزار شود که باید دستگاههای مسئول اجرای آن را پیگیری کنند.
رییسجمهور در بخش دیگری از سخنانش درباره اجرای قانون نسخهنویسی الکترونیکی اظهار داشت: خوشبختانه امروز در قریب به ۹۵ درصد موارد و در برخی استانها تا ۱۰۰ درصد، این قانون با موفقیت اجرا میشود، اما برای برخی از مناطق کشور که با مشکلاتی در زمینه پایداری اینترنت مواجه هستند، این اجازه داده شده است که تا زمان تکمیل زیرساختها و رفع مشکل در دوره زمانی تعیین شده، برای جلوگیری از ایجاد مشکل برای مردم و جلوگیری از ابتلای به کرونا نسخههای دستی موقتاً تا اول اردیبهشت ارائه شود.
رئیس جمهور اظهار داشت: با توجه به کاهش چشمگیر موارد ابتلا و فوتی، ستاد ملی مقابله با کرونا تصمیم گرفت که کلاسهای درس و امتحانات مدارس و دانشگاهها به شکل حضوری برگزار شود که باید دستگاههای مسئول اجرای آن را پیگیری کنند.
به گزارش فارس، آیتالله سید ابراهیم رئیسی صبح روز امروز شنبه (۱۸ دی ماه) در جلسه ستاد ملی مقابله با کرونا با قدردانی از تلاشهای همه دستاندرکاران بخش بهداشت و سلامت کشور، گفت: با وجود کاهش موارد بیماری و فوتی همه باید شیوهنامهها و اصول بهداشتی را به دقت رعایت کنند تا زنجیره سویه جدید بیماری کرونا نیز قطع شود.
رئیس جمهور با بیان اینکه کارکنان ادارات و دستگاههای دولتی باید بیش از دیگران در رعایت دستورالعملهای بهداشتی کوشا باشند، افزود: طبق گزارشهای ارائه شده در کشور هیچ کمبودی در زمینه واکسن، چه واکسنهای ساخت داخل و چه واکسنهای وارداتی وجود ندارد و از همه دعوت میکنم نسبت به تزریق دز سوم واکسن اقدام کنند تا به شکل موثرتری از سلامت جامعه صیانت کنیم.
رئیسی از اقدامات انجام شده برای کنترل تردد از مرزهای کشور تشکر کرد و اظهار داشت: از همه مسئولان مربوطه و از جمله استانداران میخواهم که همچنان با حساسیت از تردد در مرزهای کشور مراقبت کنند و به ویژه ورود افراد را به طور دقیق کنترل کنند تا با ورود افراد مبتلا به کرونا دچار مشکل نشویم.
رئیس جمهور ادامه داد: تصمیم گیری درباره محدودیتهای وضع شده برای ورود اتباع برخی کشورهایی که سویه اُمیکرون در آنها فراگیر شده به ایران به وزارت کشور و قرارگاه مربوطه واگذار میشود تا حسب وضعیت نسبت به ادامه یا رفع این محدودیتها تصمیمگیریهای مقتضی انجام شود.
رئیسی همچنین از بررسیهای علمی انجام شده درباره واکسیناسیون کودکان در برابر ویروس کرونا قدردانی و تصریح کرد: گزارش خوبی ارائه شد اما با توجه به سوالات و مخالفتهایی که همچنان نسبت به این موضوع مطرح است، لازم است کار کارشناسی در این زمینه ادامه یابد.
رئیس جمهور با اشاره تصمیم ستاد ملی مقابله با کرونا برای بازگشایی مدارس و دانشگاهها با توجه به وضعیت فعلی شیوع بیماری کرونا خاطرنشان کرد: با توجه به کاهش آمار ابتلا و فوتی با واکسیناسیون گسترده، ستاد ملی مقابله با کرونا به عنوان مرجع تصمیمگیری، بازگشایی مدارس و دانشگاهها را بلامانع دانسته است.
رئیسی افزود: هر زمان که وضعیت شیوع بیماری تغییری کند ستاد ملی مقابله با کرونا با حساسیت و دقت نسبت به وضعیت جدید تصمیمگیری و اقدام خواهد کرد.
وی در بخش دیگری از سخنانش درباره اجرای قانون نسخهنویسی الکترونیکی اظهار داشت: خوشبختانه امروز در قریب به ۹۵ درصد موارد و در برخی استانها تا ۱۰۰ درصد، این قانون با موفقیت اجرا میشود، اما برای برخی از مناطق کشور که با مشکلاتی در زمینه پایداری اینترنت مواجه هستند، این اجازه داده شده است که تا زمان تکمیل زیرساختها و رفع مشکل در دوره زمانی تعیین شده، برای جلوگیری از ایجاد مشکل برای مردم و جلوگیری از ابتلای به کرونا نسخههای دستی موقتاً تا اول اردیبهشت ارائه شود.
۴.۵ میلیون زوج بچهدار نمیشوند
مدیر عامل سازمان بیمه سلامت ایران گفت: هزینههای درمان ناباروری تا ۳ نوبت درسال پرداخت می شود.
وی با اشاره به اینکه هزینه های درمان ناباروری تا ۳ نوبت درسال پرداخت می شود تصریح کرد: بیمه سلامت تا پایان سال جاری تمام هزینه ها را پرداخت می کند و زوجین می توانند با ارایه فاکتور نسبت به دریافت هزینه های پرداختی از ابتدای سال نیز اقدام کنند.
ناصحی تاکید کرد: اطلاع رسانی کافی در این زمینه انجام شده و این فرصت برای همکاری مراکز درمانی دولتی و خصوصی با سازمان بیمه سلامت در درمان ناباروری فراهم است، از این رو هیچ نگرانی وجود نداشته و بیمه سلامت از تمام ظرفیت خود برای ارایه خدمات با کیفیت به زوجین نابارور استفاده می کند.
مدیر عامل سازمان بیمه سلامت ایران اظهار داشت: بر اساس آمار ۴.۵ میلیون زوج نابارور در کشور زندگی می کنند که عمده این افراد در تهران خدمات را دریافت می کنند، بیمه سلامت و سازمان تامین اجتماعی با توجه به استانداردهای تعریف شده خدمات را ارایه می دهند.
نماینده مجلس: ۱۰ میلیون خانوار زیر خط فقر داریم
نکته دوم اینکه بحث حذف ارز ترجیحی در شرایط فعلی کاملا خطاست، با توجه به تورم انتظاری موجود و عدم استقرار کامل دولت در تمام حوزهها، این اقدام کاری است که ممکن است افسار مدیریت را از دست دولت خارج کند.
به گزارش ایلنا، نماینده تهران در مجلس، گفت: معتقدم این بودجه باید با یک رویکرد عدالتمحور نوشته شود، مطلقاً فشار به اقشار ضعیف نیاید، هزینههای سبد خانوار ضعیف را افزایش ندهد و خط فقر را گسترش ندهد.
روحالله ایزدخواه عضو کمیسیون صنایع و معادن مجلس شورای اسلامی، در رابطه با لایحه بودجه سال ۱۴۰۱ که نخستین لایحه بودجه دولت سیزدهم به ریاست سید ابراهیم رئیسی است، گفت: لایحه بودجه ۱۴۰۱ با رویکرد عدالت اجتماعی نوشته نشده است و دوستان با همان نگاه تامین هزینههای دولت، نگاه پولی و جبران کسری بودجه و به صورت تعجب برانگیزی هم با نگاه رشدمحور بودجه را نوشتهاند؛ یعنی رویکرد نظری بودجه محل ایراد است. در شرایطی که الان کشور دچار انحصارات، رانتها و ناکارآمدیهاست؛ این نگاه، نگاه خوشبینانهای است و به نوعی اولویتبندی را از دست داده است.
وی ادامه داد: نکته دوم اینکه بحث حذف ارز ترجیحی در شرایط فعلی کاملا خطاست، با توجه به تورم انتظاری موجود و عدم استقرار کامل دولت در تمام حوزهها، این اقدام کاری است که ممکن است افسار مدیریت را از دست دولت خارج کند.
نماینده مردم تهران در مجلس همچنین ابراز داشت: من روز سهشنبه گذشته هم نطق کردم و گفتم که راهکارهای دیگری وجود دارد که با رویکرد اصلاح ساختاری میشود دنبال کرد، قبل از اینکه بخواهیم ارز ترجیحی را حذف کنیم. اساساً رویکرد اصلی، مساله تقویت ارزش پول ملی است که در این بودجه خبری از این موضوع نیست.
وی اضافه کرد: بحث بعدی این است که بودجه به نوعی «نظارتگریز» نوشته شده است، یعنی با این لایحهای که آمده است، مجلس امکان نظارت کامل و کافی بر همه ابعاد بودجه را نخواهد داشت. یکی از بحثها تجمیع ردیفهاست و یک جاهایی هم در واقع سقف گذاشته نشده است؛ مثلا در فروش اوراق یک جا گفته ۸۸ هزار میلیارد تومان اما سقفی گذاشته نشده و چند جای دیگر دست دولت را باز گذاشته است. از سوی دیگر علیرغم اینکه دوستان میگویند بودجه انقباضی است اما همچنان ما شاهد رشد هزینهها هستیم و نسبت به سقف امسال ۴۶ درصد رشد داشتیم.
عضو کمیسیون صنایع و معادن با اشاره به مساله رشد درآمدهای مالیاتی در لایحه بودجه، عنوان کرد: در بحث مالیات هم درست است که باید نظام مالیاتی اصلاح شود، اما قاعده مشخصی داده نشده و ما نگران این هستیم که دوباره فشار به تولیدکنندگان بیاید و ممیزهای مالیاتی موظف شوند که به هر طریقی مالیات را از تولیدکنندگان و مؤدیان فعلی بگیرند؛ علیرغم اینکه دولت میگوید ما بنا داریم سراغ فرارهای مالیاتی برویم.
ایزدخواه با تاکید بر اهمیت رعایت عدالتمحوری و عدم تحمیل فشار بر اقشار ضعیف، تصریح کرد: من معتقدم این بودجه باید با یک رویکرد عدالتمحور نوشته شود، مطلقاً فشار به اقشار ضعیف نیاید، هزینههای سبد خانوار ضعیف را افزایش ندهد و خط فقر را گسترش ندهد. ما الان ۱۰ میلیون خانوار زیر خط فقر داریم و مطمئنیم که با اجرای حذف ارز ترجیحی به این تعداد افزوده خواهد شد. یارانههای مستقیم جبرانکننده نیست، در توزیع دچار انحراف میشود، همیشه تورم از یارانه جلو میزند و ما نمیتوانیم با یارانه مستقیم جلوی افسارگسیختگی تورم را بگیریم؛ در این شرایط دولت مجبور است با بازار چکشی برخورد کند که باز این هم دوباره لطمه میزند و فضای امن را از بین میبرد.
وی اضافه کرد: رویکرد جایگزین باید اصلاحات ساختاری میبود و دولت باید به خودش یک سال فرصت میداد که کاملا مستقر شود، فعلا دست به ساختار هزینههای دولت نمیزد و یک سال را صرف میکرد و زمینه را فراهم میکرد مانند شعارهایی که آقای رئیسی هنگام انتخابات داد، از جمله اینه گفت من بانکها را به خط میکنم. جلوی خلق نقدینگی را میگرفت و بحث اصلاح نظام بازار، اصلاح سامانههای اقتصادی و یکپارچهسازی سامانهها را در اولویت میگذاشت؛ بعد از آن که مطمئن میشد بر تمام جوانب اقتصادی مسلط است، در آن شرایط به حذف ارز ترجیحی اقدام میکرد.
نماینده مردم تهران در مجلس در پاسخ به این سوال که «دولت بر حمایت از محرومان تاکید دارد، اما حذف ارز ترجیحی، افزایش قیمتهای جهانی، شائبه تغییر روش توزیع بنزین و افزایش ۶۲ درصدی مالیاتها در بودجه؛ چه اثرات تورمی بر اقتصاد سال بعدی دارد؟»، عنوان کرد: ما این رویکردی که الان در لایحه بودجه دیده میشود را در دوره آقای هاشمی تجربه کردیم، نگاه رشد محور و نگاه تعدیل و تثبیت را در آن دوران تجربه کردیم. این لایحه بودجه در همان مسیر دارد حرکت میکند. آن تجربه، تجربه موفقی نبود، فشار سنگینی به اقشار ضعیف وارد شد، تورم افسارگسیخته در سال ۷۴ داشتیم و شکاف طبقاتی هم تشدید شد. ما این وضعیت را یکبار تجربه کردیم، من نمیدانم چرا دوباره همان رویکرد و همان الگوی بودجهریزی دارد تکرار میشود؛ قطعا باید تیم تئوریسین و ایدئولوگ بودجه عوض شود؛ این تیم با آن نگاه نمیتواند شعارهای خوب آقای رئیسی را عملیاتی کند.
وی ادامه داد: باید تئوریسینهای پشت صحنه بودجهریزی تغییر کنند، نگاه باید نگاه اقتصاد اسلامی و عدالت اجتماعی باشد و نوک پیکان را از تامین هزینههای دولت به سمت اصلاح ساختاری اقتصاد، استقرار عدالت ساختاری و مهار بانکها ببریم؛ با این نگاه اگر بودجهریزی میشد قطعا این چیزی نبود که اکنون به مجلس ارائه شده است.
ایزدخواه در پاسخ به این سوال که «علیرغم انتصابهایی که از فارغالتحصیلان اقتصادی دانشگاه امام صادق در دولت انجام شد، بازهم احساس میکنید رویکرد ایدئولوژی پشت بودجه هنوز با نگاه دولت همراه نیست؟»، بیان کرد: ببینید وقتی صحبت از الگوهای برنامهریزی و بودجهریزی میشود، ربطی به این دانشگاه و آن دانشگاه ندارد. نظریاتی که به اسم اقتصاد نئوکلاسیک، اقتصاد کینزی و مکتب پولی در ایران هم رواج زیادی یافته در دانشکدههای مختلف اقتصادی و بعد در لایه سیاستگذاری تبدیل به یک الگو شده و سال های سال طی بیش از ۳۰ است که ما داریم این الگو را تکرار می کنیم.
وی در پایان اظهار داشت: انتظار ما از آقای رئیسی این بود که ابتدا به ساکن این پارادایم حاکم را تغییر دهد و این طرز برنامهریزی و بودجهریزی را با تغییر تیم ایدئولوگ برنامهریزی تغییر دهد؛ که آقای رئیسی این کار را نکرد، به هر حال از آن تیم ادامه همین سی سال بر میآید که در این لایحه هم دیده میشود.
خود وزارت بهداشت هم این نقشه را باور ندارد که اگر داشت، از انتشار رسمی آن ابایی نمیداشت و این گونه رفتار نمیکرد که گویی نگران است انتشار رسمی نقشه رنگ بندی کرونایی کشور گریبان گیرش شود و شرایط را به گونهای تدارک دیده که در صورت لزوم، بتواند بروزرسانی نقشه را کتمان کند!
رسوایی و تقلب در فوتبال
سرانجام پس از چند هفته رایزنی و بازی با افکار عمومی از سوی مدیران فوتبال و ورزش ایران، کنفدراسیون فوتبال آسیا، سه تیم از ایران را به صورت قطعی از شرکت در مسابقات لیگ قهرمانان قاره محروم کرد. جرایم دیگری هم در راه است.
سایت کنفدراسیون فوتبال آسیا با انتشار بیانیهای، از قطعی شدن محرومیت سه باشگاه استقلال، پرسپولیس و گلگهرسیرجان از لیگ قهرمانان آسیا ۲۰۲۲ خبر داد.
به این ترتیب، به بیش از دو دهه سندسازی غیرواقعی و فریب بازرسان کنفدراسیون فوتبال آسیا و فیفا پایان داده شد و فوتبال ایران بالاخره با کابوسی که سالها پیش باید با آن روبه رو میشد، مواجه شد.
مدیران ارشد ورزش و فوتبال ایران در کنار مسئولان کمیته بدوی و استیناف مجوز حرفهای فوتبال کشورمان، طی دو هفته اخیر که نامه کنفدراسیون آسیا به فدراسیون ایران ابلاغ شده بود، در تلاش بودند با خبرسازی غیرواقعی و فریب افکار عمومی، قطعی شدن اخراج سرخابیها را به تعویق بیندازند و با افکارعمومی و رسانهها بازی کنند؛ اما این حذف از همان دو هفته قبل، قطعی بود و قرار نبود هیچ معجزه خاصی رخ بدهد.
اقداماتی تکراری نظیر نامه وزیر ورزش به ای اف سی، سفر رئیس فدراسیون فوتبال به کوالالامپور برای دیدار مستقیم با شیخ سلمان و قولهای کتبی و شفاهی و وعدههای غیرعملی برای فرار از این واقعیت، هیچ تاثیری نداشت و اتفاقی که چند سال قبل باید میافتاد، سرانجام رقم خورد تا فوتبال آماتور ایران به خودش بیاید.
این همه شکایت و پرونده مطالباتی از باشگاههای ایرانی بخصوص پرسپولیس و استقلال، ارائه اسناد دروغین حق پخش تلویزیونی، مالکیتهای مشترک و دولتی ۹۰درصد تیمهای لیگ برتری، نداشتن امکانات اختصاصی و زمین تمرین استاندارد و مالکیت مادی و معنوی بر حقوق حرفهای هر باشگاه، مجموعهای از دلایل مدیران کنفدراسیون فوتبال آسیا برای این تصمیم بوده است.
در بیانیه AFC آمده است: کمیته مستقل کنترل کنفدراسیون فوتبال آسیا تصمیم به لغو مجوز حضور سه باشگاه پرسپولیس، استقلال و گلگهر سیرجان (هر سه باشگاه از ایران) به دلیل نداشتن مجوز حرفهای مطابق بندهای ۱۴.۴ و ۱۴.۵ اساسنامه صدور مجوز حرفهای برای باشگاههای، گرفته است.
کمیته مستقل کنترل AFC اعلام کرده که این سه باشگاه نتوانستهاند معیارهای ضروری (مطابق بندهای ۳.۱ و ۳.۲ اساسنامه صدور مجوز برای باشگاه در AFC) را فراهم کنند و مطابق آن نباید اجازه ورود به لیگ قهرمانان آسیا در سال ۲۰۲۲ را داشته باشند. به علاوه این کمیته اعلام کرده که مدارک اضافی ارائه شده از سوی باشگاه گل گهرسیرجان را هم رد کرده است.
پرونده این سه باشگاه به دبیرخانه کمیته انضباطی و اخلاق کنفدراسیون فوتبال برای بررسی و اقدام ارجاع داده شد.
بدین ترتیب سپاهان اصفهان و فولاد خوزستان، نمایندگان ایران در لیگ قهرمانان ۲۰۲۲ خواهند بود. پرسپولیس و استقلال دیگر نمایندگان کشورمان در این رقابتها بودند که حذف شدند و گلگهر سیرجان نیز با اینکه سهمیه نداشت، با توجه به اقدام برای کسب مجوز حرفهای، میتوانست جای پرسپولیس و استقلال به لیگ قهرمانان برود که ایراد در مدارک ارسالی و نقص مدارک، زمینهساز حذف این تیم نیز شد.
جریمههای نقدی استقلال و پرسپولیس در کمیته انضباطی کنفدراسیون فوتبال آسیا قطعی است و باید منتظر غرامت سنگین مالی این دو تیم دولتی ماند؛ زیان تازهای که مدیریت نوع دولتی در کاسه ورزش و آبروی فوتبال ایران گذاشته است.
حالا باید دید آیا فوتبال و ورزش ایران به خودش خواهد آمد و از این اقدام قانونی ایافسی به نفع اصلاح خود بهره خواهد جست یا اینکه به فریبکاری و فرافکنی ادامه خواهد داد و در به همین پاشنه خواهد چرخید؟
نویسنده: پژمان حسینزاده
کادوی همسر کشتیگیر آمریکایی برای غلامرضا تختی
تختی یک بار یک کشتی مقابل حریف آمریکایی در ترکیه گرفت و از آنجا که میدانست دست راست حریف ضرب دیده است در طول مبارزه سعی کرد به هیچ وجه به آن دست آسیب نرساند.
به گزارشباشگاه خبرنگاران جوان، تختی یک بار یک کشتی مقابل حریف آمریکایی در ترکیه گرفت و از آنجا که میدانست دست راست حریف ضرب دیده است در طول مبارزه سعی کرد به هیچ وجه به آن دست آسیب نرساند. به گونهای که کسی هم متوجه این موضوع نشود، اما حریف او به خوبی این را متوجه شده بود و در حالی که چند امتیاز از تختی عقب بود حاضر به ادامه کشتی نشد. بعدها همسر این کشتیگیر آمریکایی وقتی ماجرای این مبارزه را از شوهرش شنیده بود از آمریکا برای تختی یک هدیه فرستاد و از مرام او تمجید کرد. خارجیها واقعا تختی را دوست داشتند مخصوصا ترکها.
همیشه بعد از تمرین کشتی رسم بر این بود که در جایی جمع میشدیم و مهمانی میگرفتیم. معمولا تابستانها بعد از تمرین به شمیران میرفتیم. حسین عرب که دوست خیلی صمیمی تختی بود و خدابیامرز شد، جواد زاده که او هم به رحمت خدا رفت، عبدالکریمی که رفیق تختی بود و کار آزاد انجام میداد، روحالله خان قناد که او هم دوست تختی بود و در میدان انقلاب کاسبی داشت، به همراه من و برادرم به رستورانی در خیابان جعفرآباد شمیران به نام رویال تهران رفتیم. وقتی بساط شام را پهن کردند به یکباره تختی به من اشاره کرد و گفت حواست به آن جوانی باشد که کنار دخل ایستاده ببین به او غذا میدهند یا نه! من آن جوان را زیر نظر گرفتم و دیدم کسی به او غذا نداد. آمدم و به تختی گفتم. او هم گفت یک قابلمه پر غذا بگیر و به آن جوان بده. این کار را کردم و پسر جوان هم خوشحال شد و رفت، اما تختی به من گفت دنبالش برو طوری که متوجه نشود ببین خانهشان کجاست. دنبالش رفتم و پس از طی کردن کوچه پس کوچههای باریک دیدم که به یک خانه رسید که به سمت پایین چند پله میخورد و آن جوان وارد آن خانه شد.
پرویز عرب از دوستان بسیار نزدیک تختی، سپس آهی میکشد و ادامه میدهد:” وقتی برگشتم تختی گفت خانه را یاد گرفتی که من هم گفتم بله. موقع برگشت با ماشین به جلوی خانه رفتیم و آن خانه را نشانش دادم. به تختی گفتم برای چه میخواستی که او هم در جواب گفت به نظرم آن فرد آشنا آمد. این موضوع گذشت و کسی از قصد و نیت تختی باخبر نشد تا اینکه پس از فوت تختی و در مراسم شب هفت او در ابن بابویه حضور داشتیم که یک سری دانشجویان که شعار میدادند نیز در حمایت از تختی و برای سوگواری به آنجا آمدند. از میان آنان یک جوان دانشجو پیش من آمد و گفت آیا من را میشناسی؟ گفتم نه بجا نمیآورم. او گفت من همانی هستم که سه سال پیش در رستوران رویال تهران شما را دیدم و برای من غذا خریدید. از همان موقع آقاتختی هزینه تحصیل من را میدهد و هوای خودم و خانوادهام را دارد! ”
تختی محبوب همه بود
پرویز عرب با یادآوری خاطره دیگری از تختی، میگوید: “حسین شمشادی که او هم به رحمت خدا رفت و یکی از دوستان نزدیک تختی بود از کاسبهایی بود که هیچوقت تختی را رها نکرد. تختی بیشتر با او، جوادزاده و دو سه نفر دیگر بود که همیشه با آنها راه میرفت. یک روز تختی به ما گفت ناهار دعوتمان کردند شما هم بیایید برویم. من یک ماشین پژو ۴۰۳ داشتم از آنهایی که چراغ آن حالت کشیده داشت تختی گفت با ماشین پرویز عرب برویم. ۵ نفر بودیم که به گلندواک در فشم که محله پولدارها بود و به هر کسی زمین نمیدادند رفتیم. وقتی وارد آنجا شدیم یک باغ بسیار بزرگ و زیبا بود که در فصل پاییز زیبایی دوچندان گرفته بود به قدری که مانند بهشت بود. در آنجا یک سالن بزرگ آیینهکاری شده هم قرار داشت. من دم در ایوان وقتی سرم را تو کردم دیدم ۳۰-۴۰ جفت کفش آنجاست. آنجا بود که فهمیدم افراد زیادی داخل هستند. شاهحسینی را دم در دیدیم و با هم ماچ و بوسه و احوالپرسی کردیم. ”
“گویا شاهحسینی به داخل خبر داده بود که آقاتختی تشریف آوردند. تختی هم مدام تعارف میکرد که دیگران جلوتر از او داخل بروند که آخر ما او را هول دادیم که به داخل برود! پس از آن هم جوادزاده و دیگران داخل شدیم. من به افراد داخل سالن که نگاه کردم دیدم همه بزرگان جبهه ملی مثل دکتر سجادی و دیگران با ورود تختی به نشان احترام همگی سرپا ایستادند و بی نهایت به او احترام گذاشتند. همان جا بود که پی به ابهت تختی بردم. البته این موضوع را میدانستم، اما تا این حد نه. فهمیدم او شخصیت بزرگی است که علاوه بر مردم کوچه و بازار اهل سیاست هم او را دوست دارند و برایش احترام زیادی قائلند. در همان مجلس برای تختی در بالای مجلس جا خالی کردند و او رفت نشست. تختی آنجا مرتب میرفت، اما آن روز هم ما را با خود برده بود. این آدمهای سرشناس سیاسی همیشه جمعهها دور هم جمع میشدند و ناهار میخوردند که فهمیدیم تختی هم مرتب در جلساتشان حضور داشت. افرادی مثل شاهحسینی که از افراد سرشناس جبهه ملی بود نیز در بین آنها بود. حتی در مراسم ختم تختی در مسجد فخرالدوله که توسط جبهه ملیها برگزار شد دکتر شایگان و یک نفر دیگر از افراد شاخص این جبهه جلوی در ایستاده بودند و از مردم استقبال میکردند. ”
ماجرای کادوی همسر کشتی گیر آمریکایی برای تختی
پرویز عرب در ادامه گفتگوی قدیمی خود از محبوبیت تختی بیرون از مرزهای ایران میگوید:” تختی یک بار یک کشتی مقابل حریف آمریکایی در ترکیه گرفت و از آنجا که میدانست دست راست حریف ضرب دیده است در طول مبارزه سعی کرد به هیچ وجه به آن دست آسیب نرساند. به گونهای که کسی هم متوجه این موضوع نشود، اما حریف او به خوبی این را متوجه شده بود و در حالی که چند امتیاز از تختی عقب بود حاضر به ادامه کشتی نشد. بعدها همسر این کشتیگیر آمریکایی وقتی ماجرای این مبارزه را از شوهرش شنیده بود از آمریکا برای تختی یک هدیه فرستاد و از این مرام او تمجید کرد. خارجیها واقعا تختی را دوست داشتند مخصوصا ترکها. ”
خرید ماشین از کویت
عرب در بخش دیگری از مصاحبه خود از برخی کسب و کارهای تختی میگوید: “تختی در کویت یک دوستی داشت به نام محمود آقا که در این کشور زورخانه داشت و فردی گردن کلفت و بانفوذ بود. من به همراه منصورخان و آقاتختی به کویت رفتیم. تختی برای گذران امور زندگی همیشه معاملات ملک و ماشین میکرد. او هر پولی که از کشتی یا کارش در میآورد به مردم میداد و خودش با سود اینجور کارها درآمدزایی داشت. آنجا محمود آقا تختی را یک شب به زورخانهاش دعوت کرد. تختی گفت من و عرب و منصورخان میخواهیم ماشین بخریم. او گفت برویم زورخانه شب شام میخوریم و میخوابیم صبح فردا سه ماشین برایتان پیدا میکنم. وقتی به زورخانه رفتیم تختی لخت شد و به میان گود رفت، اما من از آنجا که ورزش باستانی بلد نبودم و نمیتوانستم زیر نظر تختی در گود کار کنم به شکلی از زیر آن در رفتم. خلاصه تمام شد و شب به رستوران رفتیم و شام خوردیم. وقتی خوابیدیم صبح که بیرون آمدیم دیدیم سه ماشین صفر کیلومتر شورلت آمریکایی جلوی در است. تختی قیمتها را پرسید و پولها را به آنها دادیم. هر سه ماشین هم رنگ آبی آسمانی داشتند. فردای آن روز به سمت ایران راه افتادیم. ماشینها را با کشتی به خرمشهر آوردیم و از خرمشهر خودمان پشت فرمان نشستیم تا به تهران بیاییم. ”
فردین، توفیق، زندی، بلور، تختی
“چند ساعتی که آمدیم هوا تاریک شد و جاده هم وضعیت خوبی نداشت. من به تختی گفتم که به خاطر این شرایط بهتر است جایی توقف کنیم و چند ساعتی استراحت کنیم او هم موافقت کرد و گفت هیچ عجلهای نداریم و یک جای خوب نگه میداریم و داخل ماشین استراحت میکنیم. خلاصه جلوتر که رفتیم یک جایی گیر آوردیم و ماشین هم، چون جا دار بود گفتیم دو سه ساعت داخل ماشین میخوابیم. یک ساعتی که خوابیده بودیم یک دفعه دیدم تختی به شیشه ماشین من میزند. بلند شدم گفتم چه شده که او در جواب گفت بخاری ماشین را میتوانی روشن کنی؟! من هم با اعتماد گفتم آره اینکه کاری ندارد، اما وقتی رفتم هر کاری کردم نشد. همان موقع یک راننده کامیون کنار جاده توقف کرده بود و مشغول رسیدگی به ماشینش بود. از او پرسیدیم میتوانی بخاری ماشین را روشن کنی. وقتی آمد، نگاه کرد و به ما گفت مرد حسابی این ماشینها که بخاری ندارند، فقط کولر دارند. ما گفتیم یعنی به ما ماشین را انداختهاند؟ گفت نه به همین شکل است باید بروید تهران و به نمایندگی درخواست نصب بخاری را بدهید. البته ما اگر این موضوع را میدانستیم در همان کویت میتوانستیم درخواست نصب بخاری ماشین را بدهیم. خلاصه خیلی هوا سرد بود و ما مجبور شدیم همان طور سر کنیم. ماشینها را آوردیم تهران، یک روز هم پیش ما نماند و ماشینها را روی دست بردند! ”
” تختی کار پرورش گل هم داشت و در آن بسیار وارد بود. باغ بزرگی داشت که در آن گل لاله میکاشت و گلها را فقط به گلفروشی امیل که در خیابان فلسطین نبش انقلاب بود میفروخت. البته این گلفروشی پاتوق تختی هم بود و یادم میآید هر وقت تختی آنجا بود مردم برای دیدنش میآمدند. ”
مهندس پرویز عرب
“تختی چندوقتی بود مدام سوالاتی را درباره خودکشی مطرح میکرد، مثلا روز ختم مادر دری که در کیهان ورزشی کار میکرد، من و ابوالملوکی، تختی و عبدالکریمی در مجلس ختم در یوسف آباد نشسته بودیم که تختی به یکباره یک فشنگ بلند از جیبش درآورد و به جوادزاده نشان داد، از او پرسید آیا این آدم را میکشد که من گفتم آقاتختی آدم که هیچی، فیل را هم از پا درمیآورد! ”
غلامرضا تختی پنجم شهریور ۱۳۰۹ در محله خانی آباد در جنوب تهران، چشم به جهان گشود؛ به سختی روزگار گذراند، قد کشید، پنجه در پنجه حریفان انداخت، از سکوهای جهان و المپیک بالا رفت و سرانجام، ۱۷ دی ۱۳۴۶ در ۳۷ سالگی در اتاق ۲۳ هتل آتلانتیک، غریبانه چشم از جهان فرو بست.
تختی یک مدال طلا، دو نقره و یک مقام چهارمی المپیک، ۲ طلا و ۲ نقره جهان به همراه یک طلای بازیهای آسیایی را برای مردم ایران به ارمغان آورد، اما این ویترین زرین و پرافتخار، کمترین نقش را در محبوبیت و جاودانگی او داشت؛ ایستادن پای مردم، سادگی و بی ریا بودن، مردمداری و دستگیری از نیازمندان، رمز و راز جاودانگی پهلوان اسطورهای ایران شد؛ پهلوانی که پس از کسب مدال، برای پاداش و پول پشت به مردم نکرد و پای هر سفرهای ننشست!
براستی صفت “جهان پهلوان” فقط برازنده تختی است. روحش شاد و یادش گرامی
پشت پرده جنجال برگشت محصولات کشاورزی؛از رقابت تجاری تاشیطنت سیاسی
برگشت محصولات کشاورزی طی هفته های اخیر سر و صدای زیادی به پا کرده در صورتی که میزان بازگشت محصولات کشاورزی نسبت به حجم صادرات آن اصلا قابل ملاحظه نیست.
به گزارش خبرنگار مهر، برگشت خوردن برخی از محصولات کشاورزی صادراتی کشور طی هفتههای اخیر سر و صدای زیادی به پا کرده این محمولهها که شامل فلفل دلمهای صادراتی به روسیه، سیب زمینی صادراتی به ازبکستان و کیوی صادراتی به هندوستان بوده که عودت آنها منجر به گمانه زنیهای فراوان درباره سلامت محصولات کشاورزی تولیدی ایران شده است. همچنین برخی این اتفاقات را به مسائل سیاسی ربط میدهند اگر چه به اعتقاد کارشناسان با توجه به حجم محصولات کشاورزی صادراتی درباره محصولات برگشت خورده بزرگنمایی شده است. به طوری که حجم محصولات صادر شده بسیار بیشتر از محصولات برگشت داده شده است.
جنجال فلفل دلمههای صادراتی به روسیه که خوراک گوسفندان شدند
در آذر ماه امسال خبر برگشت فلفل دلمهای های ایرانی از روسیه و ممنوعیت واردات این محصولات از سوی روسها خبرساز شد، این مسأله منجر به گمانه زنیهای فراوان درباره آلودگی فلفلهای ایرانی شد. به دنبال این اتفاق قیمت فلفل دلمه به شدت افت کرد و کشاورزان دچار خسارتهای فراوان شدند ضمن اینکه اخیراً فیلمهای منتشر شده در فضای مجازی نشان میدهد که این فلفلها روی دست تولیدکننده مانده و خوراک گوسفندان شدهاند.
شاهپور علایی مقدم، رئیس سازمان حفظ نباتات کشور اخیراً در مصاحبهای درباره دلایل این اتفاق گفته است: روسیه نامهای فرستاد که ۴ سم آفت و علفکشی که در کشور ما بین باغداران و کشاورزان استفاده میشود در آنجا ثبت نشده است و این دلیل برگشت خوردن فلفلهای صادراتی بوده و هیچگونه باقیمانده سمی وجود نداشته است.
شاهپور علایی مقدم افزود: این سموم در اتحادیه اروپا هم استفاده میشود برای اینکه ماده موثره خوبی دارد و هزینههای تولید را پایین میآورد و به جای اینکه کشاورز سه بار برای کنترل بیماری سمپاشی کند یکبار سمپاشی میکند.
رئیس سازمان حفظ نباتات کشور گفت: ۴ بار وبینار با مقامات روسی برگزار کردیم و مسائل را توضیح دادیم و هیئتی هم برای مذاکره به این کشور رفت و قرار است یک هیئت روسیه هم به ایران بیاید تا از گلخانهها نمونهبرداری کند که با اطمینان کامل صادرات انجام شود.
به گفته این مسئول ۱۳ درصد فلفلهای صادراتی ایران به مقصد روسیه است و بیش از ۴.۵ میلیون تن انواع صیفی و سبزی صادراتی داریم که هیچ مشکلی وجود نداشته است.
صادرات به روسیه بزودی از سر گرفته میشود
همچنین مسعود بصیری، سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهاد کشاورزی در گفتگو با خبرنگار مهر از سفر هیئت روسی در آیندهای نزدیک به ایران خبر داد و گفت: هماهنگیهای لازم در این زمینه انجام شده و قرار است که هیئت روسی به ایران بیایند و از گلخانهها و مراکز تولید ما بازدید کنند.
سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهاد کشاورزی تصریح کرد: با قاطعیت اعلام میکنم که صادرات فلفلدلمهای به کشور روسیه به زودی از سر گرفته میشود.
ماجرای عجیب برگشت کیویها!
بصیری در بخش دیگری از سخنان خود به برگشت کیوی از هند اشاره کرد و گفت: هندوستان اعلام کرده بود به دلیل وجود ذرات سفید روی این کیویها، آنها را برگشت زده که حدود یک یا دو محموله بودند.
وی این ذرات سفید را شپشک سفید خرزهره عنوان کرد و گفت: اخیراً مرکز تحقیقات گیاهپزشکی ایران در نامهای اعلام کرده که چنین شپشکی اصلاً در باغات کیوی ما وجود ندارد.
سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهاد کشاورزی توضیح داد: این کیویها که در ابتدا به امارات صادر شده بود و با توجه به اینکه امارات باغ کیوی ندارد، در اعمال مباحث قرنطینهای سختگیری زیادی نمیکند و عملیات سرمادهی برای این محمولهها انجام نمیشود اما ضوابط قرنطینهای هندوستان کاملاً متفاوت است و اگر قرار بود که این کیویها مستقیماً از ایران به هند صادر شود، تمام مباحث قرنطینهای مورد نظر کشور مقصد در این زمینه انجام میگرفت.
بصیری با اشاره به اینکه سفرای دو کشور در این زمینه جلسات و رایزنیهایی داشتهاند، اضافه کرد: درخواست ما این بوده که مذاکرات مستقیمی را با حفظ نباتات هند داشته باشیم تا بدانیم که مسئله دقیقاً چه بوده چرا که با توجه به اعلام مؤسسه تحقیقات گیاهپزشکی مبنی بر عدم وجود چنین آفتی در باغهای ایران، موضوع پیچیده شده و ما نمیدانیم که پشت پرده چه مسائلی مطرح است.
وی ادامه داد: درخواست ما از هندیها این بوده که به صورت وبینار جلساتی در این زمینه داشته باشیم یا اینکه هیئتی از هند به صورت حضوری از باغات کیوی ایران بازدید کنند که متأسفانه تاکنون این کشور به ما جوابی نداده است.
سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهاد کشاورزی، میزان صادرات کیوی در هشت ماهه امسال را ۷۸ هزار تن اعلام کرد و گفت: ۲۴ هزار تن از این میزان صادرات فقط به هند انجام شده درحالیکه سال گذشته میزان صادرات ما در هشت ماهه ۷۶ هزار تن بوده که ۱۴ هزار تن آن به هند رفته است بنابراین از نظر وزنی امسال حدود ۷۲ درصد افزایش صادرات در زمینه کیوی را شاهد بودیم.
براساس این گزارش اخیراً مهدی مین باشی معینی، معاون پژوهش، فناوری و انتقال یافتهها مؤسسه تحقیقات گیاه پزشکی کشور در نامهای به معاون قرنطینه و بهداشت گیاهی سازمان حفظ نباتات کشور اعلام کرده که بر اساس گزارشها و مستندات موجود «شپشک سفید خرزهره» روی میوه کیوی در استانهای شمالی کشور گزارش نشده است.
چرا هند حاضر به مذاکره نشد؟
در این میان برخی معتقدند با توجه به اینکه ایران از جمله مهمترین واردکنندگان محصولات کشاورزی هند از جمله برنج و چای است با توجه به اتفاقات رخ داده باید تأمل بیشتری در این زمینه شود.
در همین راستا یک منبع آگاه به خبرنگار مهر گفت: اگر هند بخواهد به همین رویه ادامه دهد، به نظر میرسد که ما نیز باید در واردات محصولات کشاورزی از این کشور تأمل بیشتر و در مقررات مربوط به واردات از این کشور تجدید نظر کنیم.
ازبکستان سلامت سیب زمینیهای ایرانی را تأیید کرد
از دیگر محصولاتی که برگشت آنها در هفتههای اخیر جنجال زیادی به پا کرده، سیب زمینی است.
به گفته سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهاد کشاورزی، ازبکستان سیبزمینی مورد نیاز خود را عمدتاً از بلاروس و کشورهای دیگر تأمین میکند و سیبزمینیهای ایران مستقیماً وارد ازبکستان نمیشود بلکه ابتدا به ترکمنستان میرود و در آنجا دوباره بارگیری و صادر میشود.
بصیری اضافه کرد: بنابراین نمایندهای از ایران در ترکمنستان نبوده که ببیند زمان بارگیری مجدد محمولهها چه اتفاقاتی رخ میدهد.
وی تصاویر منتشر شده از محمولههای سیبزمینی پر از خاک را در فضای مجازی کاملاً رد کرد و گفت: سیبزمینیهایی که به این کشورها صادر میشود معمولاً از مناطقی از اردبیل برداشت میشود که کیفیت بسیار خوبی دارد بنابراین تصاویری که در فضای مجازی منتشر شده مطلقاً ربطی به این مسئله ندارد.
صادرات ۴۴۴ هزار تن سیب زمینی در سالجاری
بصیری گفت: میزان صادرات سیبزمینی در هشت ماهه امسال را ۴۴۴ هزار تن اعلام کرد و گفت: ۶۴ هزار تن از این میزان سیبزمینی به ازبکستان صادر شده است.
وی میزان صادرات سیبزمینی را در هشت ماهه سال گذشته به ازبکستان تنها ۹۶۴ تن اعلام کرد و گفت: این رقم امسال به ۶۴ هزار تن رسیده که حدود ۶۵۶۸ درصد افزایش را نشان میدهد.
سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهاد کشاورزی تأکید کرد: محموله سیبزمینی که به دلیل وجود خاک در آن برگشت خورده بود، بسیار کمتر از رقمی است که صادر شده و مسئله اصلاً به آن شکلی که در فضای مجازی مطرح شد، نبوده است.
براین اساس اخیراً آژانس حفظ نباتات قرنطینه جمهوری ازبکستان در نامهای در تاریخ ۲۷ دسامبر (دوشنبه ۶ دی ۱۴۰۰) به وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفظ نباتات کشور ضمن تمجید از عملکرد وزارت جهاد کشاورزی و سازمان حفظ نباتات ایران با اشاره به توافقات انجام شده در ملاقات کارشناسان ازبکی با مسئولان ایرانی که در تاریخ ۱۲ تا ۱۷ نوامبر ۲۰۲۱ برای تقویت بهداشت گیاهی صادرات سیب زمینی از ایران به ازبکستان صورت گرفته و ملاحظات مطرح شده در این زمینه اعلام کرده است: تاکنون هیچ گونه آفتی بر روی سیب زمینی صادر شده به کشور ازبکستان مشاهده نشده است. در این نامه همچنین اظهار امیدواری شده همکاریهای دوجانبه بین طرفین افزایش پیدا کند.
شیطنتهای تجاری و سیاسی رد نشد
در این میان برخی مباحث مربوط به شیطنتهای سیاسی را مطرح میکنند که مسئولان وزارت جهاد کشاورزی نیز این مسأله را رد نمیکنند اما این مسئولان در عین حال بر هوشیارانه تر عمل کردن تولیدکنندگان و صادرکنندگان ایرانی تاکید دارند و میگویند نباید بهانه به دست دیگران داد.
در همین زمینه، سرپرست دفتر توسعه صادرات وزارت جهاد کشاورزی افزود: به هر حال زمانی که بازارهای کشورهایی مانند چین، هند و روسیه را رصد میکنیم، میبینیم که خیلی از کشورهای همسایه و همینطور رژیم صهیونیستی به عنوان رقیب اصلی ایران در این کشورها حضور دارند و از نظر تجاری بعید نیست که بخواهند جایگزین ایران در این بازارها شوند ضمن اینکه در کنار این مسئله همواره شاهد شیطنتهای سیاسی از سوی این کشورها بودهایم.
وی تأکید کرد: بنابراین وقتی که ما میدانیم در چنین شرایطی قرار داریم باید هوشیارتر عمل کنیم و بهانه دست این افراد ندهیم که بخواهند محصولات ما را تخریب کنند.
تهران- ایرنا- خرید و فروش یا واسطهگری و دلالی تسهیلات بانکی پدیده مذمومی است که در سالهای اخیر رواج یافته و موجب شده برخی به این کار روی آورند و کاسبی برای خود راه بیندازند.
به گزارش روز جمعه ایرنا، از دیرباز یکی از راههای تامین منابع مالی افراد جامعه برای خرید خانه، خودرو، ایجاد کسب و کار کوچک، ازدواج و موارد دیگر که افران توان مالی را نداشته باشند، گرفتن وام است. اما گرفتن وام در شرایط فعلی بسیار سخت و دشوار است و باید هفت خان رستم را بگذرانی و حتی در بسیاری مواقع به دلیل مشکلات متعدد افراد قید گرفتن وام را میزنند.
اما در این بین برخی از این شرایط به نفع خود بهره میبرند و با خرید و فروش وام کاسبی راه انداختند. این افراد با نفوذ در بخشهای مختلف تامین ضامن و دیگر شرایط تعیین شده برای اخذ وام، اقدام به خرید و فروش میکنند.
وامیابی رایگان، وامیران، آسان وام، ایران وام، دیجیوام، وامیابی، وام فوری، وام چی و غیره شرکتها، وب سایتها اسامی مشهور در بازار سیاه خرید و فروش وام هستند.
در این سایتها انواع وامهای بانکی همچون ازدواج، جانبازی، کارمندی، خودرو و مسکن با مبالغ مختلف موجود است. البته در این سایتها ضامن کارمند رسمی، ضامن با جواز کسب و غیره نیز وجود دارد.
همانطور که ذکر شد در این سایتها، انواع وام با مبالغ مختلف خرید و فروش میشود؛ از وامهای کمتر از یکصد میلیون تا وامهای میلیاردی برای انجام امور کوچک یا سرمایهگذاریهای بزرگ.
مظنه خرید و فروش وام چقدر است؟
طی تماس خبرنگار ایرنا با برخی فروشندگان وام مشخص شد، قیمتهای فروش وامهای مختلف متفاوت است. در این معاملات، وامهای ازدواج ۷۰ میلیون تومانی به نرخ ۲۵ میلیون تومان و وامهای ۱۰۰ میلیونی ازدواج هم با نرخ ۳۰ میلیون تومان فروخته میشود.
در برخی دیگر از موارد، افرادی که در بانکها گردش مالی خوبی دارند امتیاز وام خود را به متقاضیان میفروشند. در این مورد ۲۰ تا ۲۵ درصد وام توسط خریدار به فردی که امتیاز وام را واگذار میکند، پرداخت میشود.
همچنین وامهای قرضالحسنه بانکها نیز به طور معمول با قیمتهای توافقی فروخته میشود.
خرید و فروش وام قانونی است؟
خرید و فـروش یـا واسـطه گـری و دلالـی تسهیلات بانکی، پدیده مذمومی است که در سالهای اخیـر رواج یافتـه است. در سالهای گذشته بانک مرکزی بارها نسبت به پدیده مذموم خرید و فروش وام بانکی هشدار داده و این اقدام را غیرقانونی دانسته است.
بخشنامه ۲۴ شهریورماه ۱۳۸۹، اعلام کرده این اقدام ضـمن آنکـه آفـات و دغدغه های فراوانی را در جامعه فراهم آورده، زمینه ساز تشکیک در خدمت رسانی صادقانه شبکه بانکی کشور و کارکنان آن شده است.
براساس این بخشنامه برای ایجاد محدودیت در این گونه فعالیتها، بانکها و موسسات اعتباری، موظفند جهت اعطای هر نوع تـسهیلات بـانکی، تعهدات لازم و کافی را از مشتریان خود به هر شکل، اعم از اعطای وکالت یا غیر آن اخذ کنند.
همچنین بانکها و موسسات اعتباری باید به مشتری یادآوری کنند در صورت اطلاع از خرید و فروش تسهیلات بانکی یا انتشار آگهیهای تبلیغاتی در این ارتباط، بانک و مؤسسه اعتباری نسبت به فسخ قرارداد اقدام و دریافتکننده را ملزم به بازگرداندن اصل و سود و خسارات ناشی از عملکرد خارج از قرارداد تا زمان تسویه خواهد کرد.
دو ماه بعد بانک مرکزی آئین نامهای در حوزه پولی و بانکی کشور ابلاغ کرد که براساس آن انجام هرگونه تبلیغات درخصوص خرید و فروش تسهیلات بانکی، خرید و فروش انواع سپرده بانکی، خرید و فروش مجوزهای تأسیس و فعالیت موسسه پولی و بانکی ممنوع است.
بانک مرکزی در بخشنامه دیگری به شبکه بانکی توصیه کرد، نسبت به تقویت کنترلهای داخلی و تشدید بازرسیها اقدام مناسب انجام دهد و در صورت مشاهده هرگونه تخلفی که در این زمینه احیاناً از سوی برخی کارکنان خطاکار انجام میشود با قاطعیت و جدیت برخورد کند.
براساس ماده ۱۳ آیین نامه تبلیغات در حوزه پولی و بانکی کشور، هماهنگی، نظارت و تشخیص موارد تخلف از آیین نامه تبلیغات برعهده کمیسیونی به ریاست بانک مرکزی است.
در بند (ت) ماده ۱۴ قانون برنامه پنج ساله ششم توسعه، علاوه بر اقدامات نظارتی انتظامی که بر مؤسسه پولی بانکی و اعتباری به عنوان سفارشدهنده تبلیغات اعمال میشود، چنانچه رسانهها به عنوان سفارشگیرنده و ناشر تبلیغات از قوانین و مقررات تخطی کنند مستوجب جریمه نقدی تا میزان ۱۰ برابر هزینه تبلیغ است که به حساب خزانه داری کل کشور واریز میشود.
خریداران و فروشندگان وام متضرر اصلی
همانطور که ذکر شد دلالان و واسطهگران، عاملان اصلی در خرید و فروش وام هستند که در این معاملات کمترین ضرری به این افراد وارد نمیشود و به لحاظ قانونی نیز هیچ خطری این افراد را تهدید نمیکند و این افراد بدون اینکه اثری بر جای بگذارند، مبلغ واسطهگری را دریافت میکنند.
اصلیترین مخاطره متوجه فرد دریافتکننده وام و اعطایکننده امتیاز به شخص متقاضی است، چرا که هرگونه تبعات ناشی از استفاده تسهیلات متوجه وام گیرنده است و وی باید پاسخگوی قانون باشد و حتی این امکان وجود دارد که در دام مواردی همچون پولشویی و سایر اقدامات سودجویانه از این قبیل گرفتار شود.
تسهیلات پرداختی بانکها و موسسات اعتباری در شهریور ۱۴۰۰
براساس آخرین آمار اعلامی از سوی بانک مرکزی، در شهریورماه امسال بانکها و موسسات اعتباری ۲۸ هزار و ۷۷۹ هزار میلیارد ریال، بانکهای تجاری چهار هزار و ۳۶۹ هزار میلیارد ریال، بانکهای تخصصی چهار هزار و ۱۶۷ هزار میلیار ریال و بانکهای غیر دولتی و موسسات اعتباری ۲۰ هزار و ۲۴۲ هزار میلیارد ریال پرداخت کردند.
رسانههای اجتماعی؛ ابزار نوین قدرت در خاورمیانه
سیده مریم سیدان
تهران- ایرنا- اندیشکده آمریکایی «موسسه خاورمیانه» در گزارشی با عنوان «جنگ رسانههای اجتماعی در خاورمیانه» به چرایی، ابزارها و اهداف بازیگران این پهنه جغرافیایی از شبکههای اجتماعی پرداخته؛ منطقهای که به دلیل تنشهای فزاینده، بهرهگیری از این شبکهها را برای مدیریت افکار عمومی دوچندان کردهاست.
خاورمیانه همواره منطقهای سرشار از رقابت بوده و کشورهای درون آن مدتهای طولانی است که از پیوندهای زبانی، مذهبی و فرهنگی برای تاثیرگذاری بر محیط سیاسی استفاده کردهاند. بهرهبرداری از آخرین فناوریهای ارتباطی برای موفقیت و بقای بسیاری از رهبران موضوعی حیاتی بودهاست. کشورهایی که فضای اطلاعات را کنترل نکنند در معرض خطر نابودی توسط همین اطلاعات قرار میگیرند.
البته خاورمیانه تنها منطقهای نیست که این اقدامات را انجام میدهد.کشورهای غربی نیز سعی میکنند از طریق رادیو، تلویزیون و رسانههای اجتماعی بر مخاطبان خارجی تاثیر بگذارند که این امر معمولا از طریق حسابهای رسمی دولتی صورت میگیرد. علاوه بر رقابتهای شدید منطقهای، نبود رسانههای آزاد در بسیاری از کشورها و بیاعتمادی مردم به دولت و نهادها، مردم را به سمت شبکههای اجتماعی سوق داده و منطقه خاورمیانه را مستعد توطئه در فضای مجازی میکند.
اندیشکده آمریکایی «موسسه خاورمیانه» در گزارشی با عنوان «جنگ رسانههای اجتماعی در خاورمیانه» به سوءاستفاده بازیگران این پهنه جغرافیایی از شبکههای اجتماعی پرداخت و در این نوشتار، ابزارهای مورد استفاده، چگونگی بهرهگیری از آنها، چرایی و اهداف بازیگران و نیز راهکارهای مقابله با آن را مورد بررسی و واکاوی قرار داد.
تجارب تلخ دولتها، محرک استفاده از فضای سایبری
وجود تجارب تاریخی گوناگون در زمینه توطئههایی که از طریق رسانهها رخ داد، تمایل به استفاده از فضای سایبری را بیش از پیش شدت داد. رخدادهایی همچون بهانه دروغین بحران سوئز در سال ۱۹۵۶ و تلاشهای پرشمار دولتهای منطقه برای تضعیف و سرنگونی یکدیگر، نمونههایی از این تجارب محسوب میشود.
به نوشته اندیشکده آمریکایی «موسسه خاورمیانه»، مصر، قطر، عربستانسعودی و امارات متحده عربی فعالیت زیادی در کمپینهای اطلاعاتی دارند. آنها از طیفی از ابزارهای مخفیانه و آشکار، انتشار اطلاعات نادرست برای تقویت رژیمهای خود، ساکتکردن منتقدان و تضعیف رقبا استفاده میکنند.
رسانههای اجتماعی فضای جذابی برای تبلیغات دولتی دارند. انجام عملیات در رسانههای اجتماعی ارزان و کمهزینه است؛ امکان انکار را فراهم میکند؛ رژیمها را قادر میسازد به مخاطبان زیادی دسترسی داشتهباشند و افزون بر همه این موارد، بهرهبرداری از این پلتفرمها آسان است.
پویشهای رسانههای اجتماعی موضوعهای مهمی هستند اما قضاوت درباره موفقیت آنها کار دشواری است. با این حال، برای پیشبینی تاثیرات احتمالی این اقدامات و طراحی بهترین راهحلها برای بهبود کیفیت اطلاعات و محدودسازی این توطئهها در منطقه، شناخت روشها و انگیزه کشورها از این اقدامات امری حیاتی به نظر میرسد.
ابزارهای استفاده از رسانههای اجتماعی کدامند؟
ارائه اخبار نادرست و دروغپراکنی یکی از این ابزارهاست که استفاده از آن توسط کشورها سابقه طولانی دارد. در گذشته رهبران سراسر جهان برای تثبیت مشروعیت و حتی نشان دادن اینکه مقامی الهی و مقدس هستند، سکههایی ضرب کردند که تصاویری از آنان را نشان میداد. با تغییر تکنولوژی، این دست از عملیاتهای اطلاعاتی نیز دستخوش تغییرات شد و اختراع چاپخانه، رادیو و تلویزیون همگی به ایجاد انواع جدیدی از روشهای تبلیغات منجر شد.
بسیاری از دولتها، از شرکتهای خارجی برای بخشی از تلاشهای خود استفاده میکنند. برخی از «رباتها» استفاده میکنند؛ برنامههای مستقلی که از حسابهای شخصی تقلید میکنند.
روشهای مختلف مزایای متفاوتی دارند. رباتها ارزان هستند و در اختیار داشتن تعداد زیادی از آنها میتواند حجم عظیمی از توئیتها، لایکها و اقداماتی از این دست را برای دولتها انجام دهد. با این حال، شناسایی و حذف آنها آسان است. از این رو دولتها در حال حاضر بیشتر از حسابهای انسانی یا ترکیبی از این دو استفاده میکنند؛ موضوعی که موجب میشود شناسایی آن برای شرکتهای رسانههای اجتماعی سختتر شود.
دستکاری در محتوای اصلی مطالب و تغییر مطلب به نفع خود، استفاده از هویت جعلی در اینترنت و معرفی خود به عنوان کاربری واقعی، جعل هویت سیاستمداران و … در رسانههای اجتماعی نمونههای دیگری از این ابزارها محسوب میشوند.همانطور که گفته شد، پویشها(کمپین) و دولتهای حامی آنان از ابزارهای متنوعی برای افزایش نفوذ خود در رسانههای اجتماعی استفاده میکنند. برخی از این تلاشها برای ایجاد محتواست اما برخی دیگر برای تقویت و گسترش محتوای مطلوب و مناسب خواه جعلی یا واقعی است.
در مواقعی، دولتها منابع رسانههای سنتی را با رسانههای اجتماعی ترکیب و همراه میکنند. به عنوان مثال، مصر از سال ۲۰۱۸ تا ۲۰۲۰ عملیاتی را انجام داد که در آن برای گسترش احساسات ضدقطری در کشورهای شاخ آفریقا و حوزه خلیجفارس، رسانههای سنتی همچون روزنامه مصری «الفجر» را با رسانههای اجتماعی همراه کرد.
همچنین، دستکاری در محتوای اصلی مطالب و تغییر مطلب به نفع خود، استفاده از هویت جعلی در اینترنت و معرفی خود به عنوان خبرنگار یا کاربری واقعی، جعل هویت سیاستمداران و روزنامهنگاران در رسانههای اجتماعی نمونههای دیگری از این ابزارها محسوب میشوند.
استفاده از فضای مجازی برای دولتهای خاورمیانه چه مزایایی دارد؟
پلتفرمهای رسانههای اجتماعی مزیتهای زیادی را برای دولتها به ارمغان میآورد. مهمترین مزیت این است که استفاده از این پلتفرمها به نسبت ارزان بوده و موانع کمی برای ورود دارند.
یکی دیگر از مزیتهای استفاده از پویشهای رسانههای اجتماعی این است که این رسانهها درجهای از قابلیت انکارپذیری را در اختیار استفادهکنندگان قرار میدهد. برخی از کشورها به طور مستقیم عملیات خود را انجام میدهند اما برخی دیگر برای افزایش امکان انکارپذیری، این اقدامات را بهطور مخفیانه انجام داده و در این راستا به شرکتهای خصوصی کمک مالی میکنند؛ شهروندان خود را به انجام چنین عملیاتهایی تشویق کرده یا فقط فعالیتهایی مانند هک و آزار و اذیت را در دستور کار خود قرار میدهند.
از آنجایی که پویشهای رسانههای اجتماعی از منابع مبهم یا نادرست استفاده میکنند، میتوانند اطلاعات نادرست زیادی را بدون اینکه این پیامها به صورت عمومی منتشر شود، به صورت خصوصی به افراد منتقل کنند.
همچنین، رسانههای اجتماعی به عنوان منبع، اغلب از رسانههای سنتی قابل اعتمادترند؛ حتی اگر اطلاعات ارائه شده توسط هر دو منبع یکسان باشد؛ زیرا در رسانههای اجتماعی، خانواده و دوستان که به طور عموم بیشتر از سازمانهای رسانهای و دولتها مورد اعتماد هستند، اخبار و اطلاعات دیگر را از راههای فیسبوک و دیگر پلتفرمها به یکدیگر منتقل میکنند.
افزون بر اینکه پویشهای رسانههای اجتماعی ارزان و موثرند؛ رقابتهای شدید و سیاستهای ستیزهجویانه در خاورمیانه سبب شده که کشورهای منطقه در عملیاتهای اطلاعاتی خود تهاجمیتر عمل کنند. به عبارتی میتوان گفت که رژیمهای خاورمیانه به دلیل ترس فضای مجازی و ضرورت محدود کردن آن و همچنین فرصتهایی که در این عرصه وجود دارد به بهرهبرداری از آنها مشتاق شدهاند. کشورهای عربی بهویژه عربستانسعودی، بهدنبال کنترل روزنامهها، تلویزیونهای ماهوارهای و سایر رسانهها بودند.
نمایاندن حقیقت به کاربران و مردم، افزایش آگاهیبخشی درباره اطلاعات واقعی و درست، حمایت و دفاع از افرادی که حساب کاربری آنان مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و استخدام متخصصان و افزایش تواناییها در این عرصه، از اقداماتی است که میتوان برای کاهش دروغپراکنی از آنها استفاده کرد.راهکارهای مهار سوءاستفاده از فضای مجازی
دولتها، شرکتهای رسانههای اجتماعی و سازمانهای جامعه مدنی میتوانند در مسیر مبارزه با این پویشها نقش مهمی ایفا کنند. بخش بزرگی از تخصص فنی و دانش مربوط به این عملیات در حال انجام، در بخش خصوصی نهفته است؛ بنابراین دولت باید بتواند متخصصان بخش خصوصی را به همکاری در این زمینه با خود همراه کند.
این اندیشکده آمریکایی به دولتمردان ایالاتمتحده و دیگر کشورهای به اصطلاح دموکراتیک پیشنهاد داد، علاوه بر اینکه ظرفیت فنی خود را بهبود میبخشند، توانایی خود را برای شناسایی این پویشها نیز ارتقا دهند.
روند به اشتراکگذاری اطلاعات میان دولتهایی که اطلاعات مربوط به پویشهای مختلف را به شرکتهای رسانههای اجتماعی ارائه میدهند و همچنین شیوه اشتراکگذاری این اطلاعات نیز باید بهبود یابند؛ زیرا دولتهای رقیب به طور معمول از چندین پلتفرم برای فعالیتهای خود استفاده میکنند که همگی باید رصد شوند.
شرکتهای رسانههای اجتماعی نیز باید توانایی خود را برای محافظت از حسابهای کاربری مخالفان، بهویژه آنهایی که در محیط انگلیسی زبان فعالیت نمیکنند و همچنین کاربران عادی که ممکن است فریب اطلاعات نادرست را بخورند، بهبود بخشند. در نهایت، ایالات متحده نیز باید توانمندی خود را برای راهاندازی پویشهای اطلاعاتی در رسانههای اجتماعی بهبود بخشد.
محدودسازی پویشهای رسانههای اجتماعی از دیگر راهکارهای پیشنهادی این موسسه بود که باید دولتها در چارچوب دستورِ کار سیاست خارجی خود قرار دهند. شرکتهای رسانههای اجتماعی باید در صدر این تلاشها برای حذف انتشار اطلاعات نادرست و مهار سوءاستفاده دولتها از این رسانهها باشند.
تعلیق حساب یک رویکرد رایج در این راستاست. برای مثال، توئیتر به طور مداوم حسابهای حاوی مطالب توهینآمیز را حذف و اغلب تلاش میکند رباتها و شبکههای انسانی که این فضا را مورد سوء استفاده قرار میدهند حذف کند. علاوه بر تعلیقهای گسترده، شرکتها گاهی حسابهای مقامهای رژیمها را نیز به حالت تعلیق در میآورد.
همچنین، شرکتهای رسانههای اجتماعی باید اطلاعات خود را به صورت مداوم با یکدیگر به اشتراک بگذارند زیرا رژیمی که در حال دستکاری یک پلتفرم است، به احتمال زیاد این کار را در دیگر نرمافزارها نیز انجام میدهد.
نمایاندن حقیقت به کاربران و مردم، افزایش آگاهیبخشی درباره اطلاعات واقعی و درست، حمایت و دفاع از افرادی که حساب کاربری آنان مورد سوءاستفاده قرار میگیرد و استخدام متخصصان و افزایش تواناییها در این عرصه نمونهای دیگر از اقداماتی است که میتوان برای کاهش دروغپراکنی و مهار جنگ رسانهای از آنها استفاده کرد.
تهران- ایرناپلاس- نخستین بار سال ۱۳۹۴ بود که مسئول وقت «معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور» آماری درباره خالیشدن روستاها و آبادیها داد که تا سالها بعد، منبع صدها گزارش، تحلیل و میزگرد شد؛ چه از سوی رسانههای دخلی چه فارسیزبانهای خارج.
دوم اردیبهشتماه ۱۳۹۴، رسانهها از تخلیه «۳۳ هزار روستا و آبادی» کشور در مدت ۵۵ سال خبر دادند و به نقل از «ابوالفضل رضوی» معاونت توسعه روستایی و مناطق محروم کشور در ابتدا نوشتند: نباید کاری کنیم که به «تخلیه» بقیه روستاها کمک شود.[۱] این خبر چنان اهمیتی داشت که از سوی همه رسانهها و خبرگزاریهای اصلی کشور و صداوسیما، بارها نقل و حتی منجر به تهیه ویژهبرنامههایی با حضور نماینده دولت، مجلس و کارشناسان شد.
رقم ۳۳ هزار روستا و آبادی خالی از سکنه، در ظاهرا از نتایج سرشماری سراسری سال ۱۳۹۰ برداشت شده بود که با مقایسه تعداد «آبادی»های خالی از سکنه کشور در سال ۱۳۳۵ (نخستین سرشماری) با آمار ۱۳۹۰ (آخرین سرشماری تا آن تاریخ) بهدست آمده بود؛ اما مسئولان «کنونی» معاونت روستایی معتقدند با تغییر تعریف «آبادی» در سرشماریها، آن برداشت، اشتباه است.
آنها میگویند از سرشماری ۱۳۹۰ به بعد، تعریف آبادی اینگونه تغییر کرده است: «آبادی، محدودهای است واقع در یک دهستان با محدوده ثبتی یا عرفی مستقل و خارج از محدوده شهرها یا آبادی دیگر، که به دلیل وجود فعالیت انسان در تمام یا بخشی از آن، قابل تشخیص و معمولا دارای نام خاصی است. آبادی یک نقطه جغرافیایی محسوب میشود و شامل اراضی کشاورزی یا غیرکشاورزی و اماکن محل فعالیت یا سکونت انسان است؛ آبادی ممکن است یک ده، یک مزرعه، یک مکان، یک معدن و امثال آن باشد».
مسئولان کنونی معاونت توسعه روستایی میگویند، یک آبادی ممکن است اتاقک نگهبان، یک معدن، یک پمپ بنزین و یک مزرعه در خارج از شهرها باشد و در سرشماری جدید، با تعطیلشدن آن فعالیت، مکان مورد نظر خالی از سکنه تلقی شده و در شمار آبادیهای خالی از سکنه قرار گیرد؛ یا تبدیل به نقطه فرعی شده باشد؛ نقطهای که در تعریف قبلی، آبادی بود و دیگر نیست؛ پس وقتی گفته میشود در سرشماری سال۹۰، حدود ۶۴ هزار آبادی دارای سکنه و حدود ۳۳ هزار آبادی خالی از سکنه شمارش شده، مفهومش الزاما آبادی با ذهنیت ما نیست که دهها خانواده ساکن، مهاجرت کرده و اکنون روستا را خالی از سکنه کرده باشند.
تکرار یک آمار اشتباه
رقم ۳۳ هزار آبادی خالی از سکنه، در سرشماری بعدی (سال ۱۳۹۵) کمی تغییر کرد اما در مجموع، در اظهارنظرها و گزارشهای رسانهای، به صورت متغیر بین ۳۰ تا ۳۵ هزار عنوان میشود؛ ممکن است تصور شود که معاون وقت توسعه روستایی، در ابتدای سال ۹۴ که یک سال از انتصابش توسط معاون اول رئیس دولت یازدهم میگذشت، برداشت اشتباهی کرده اما این «برداشت» تا سال ۹۷ هم از سوی او تکرار میشود و گاه به جای آبادی خالی از سکنه، از ۳۳ هزار «روستا»ی خالی از سکنه میگوید؛ آنهم در شرایطی که برخی مدیران سابق این معاونت در دولت یازدهم، مدعیاند بارها در جلسهها به او گفتهاند که این تفسیر از آمار درست نیست و با واقعیت انطباق ندارد و … .
در سکوت «مرکز آمار ایران»، این ماجرا ادامه مییابد و مردادماه همان سال (۹۴)، مقام یادشده، محاسبههای جدیدی وارد اظهارتش میکند: «حدود ۳۳ هزار روستا و آبادی خالی از سکنه در کشور وجود دارد که اگر متوسط مساحت روستاهای خالی از سکنه را ۱۰۰ هکتار محاسبه کنیم، ۳۳ میلیون هکتار زمین خالی از سکنه در کشور وجود دارد که همگی آنها قابلیت کشت دارند»! [۲]
در ادامه، مهرماه ۹۴، در برنامه «تیتر امشب» شبکه خبر، میزگردی برای بررسی این «فاجعه» با عنوان و زیرنویس «چرا ۳۳ هزار روستا خالی از سکنه شد؟» تشکیل میشود که در آن، حاضران همگی رقم یادشده را تائید و درباره چرایی آن اظهارنظر میکنند.[۳] ویدئوی این برنامه به سرعت در اینترنت منتشر میشود و معاون توسعه روستایی، رئیس وقت کمیسیون اجتماعی مجلس شورای اسلامی و معاون وقت سازمان دهیاریهای وزارت کشور، همگی به گمانهزنی درباره دلایل و ریشههای تخلیه این تعداد روستا میپردازند. [۴]
در سال ۹۶، یک استاد جمعیت شناسی از این آمارها انتقاد میکند.[۵] اما تا سال ۹۷، معاون توسعه روستایی، معاون امور سرمایهگذاری او و برخی مقامهای دیگر نیز آن را تکرار میکنند و گاه رقم را بالاتر میبرند؛ از جمله:
_ خرداد ۹۵: ۳۴ هزار روستا و آبادی کشور در ۵۰ سال اخیر خالی از سکنه شده است (معاون امور سرمایهگذاری، فرهنگی و اجتماعی معاونت توسعه روستایی) [۶]
_ خرداد ۹۵: ۳۴ هزار روستا در کشور از سکنه خالی شدهاند/ ضرورت بازنگری در نظام برنامهریزی کشور برای توسعه روستایی [۷]
_ آبان ۹۶: ۳۰ هزار روستای کشور فاقد سکنهاند. (معاون عمران روستایی بنیاد مسکن انقلاب اسلامی کشور) [۸]
_ مهر ۹۷: روستاهای خالی از سکنه /تخلیه ۳۰ هزار روستا و آبادی در کشور (باشگاه خبرنگاران جوان)[۹]
_ مرداد ۹۷: از سال ۱۳۳۵ تا کنون ۳۳ هزار سکونتگاه روستایی خالی از سکنه شدهاست (مدیرکل دفتر برنامهریزی و مدیریت توسعه روستایی سازمان شهرداریها و دهیاریهای کشور) [۱۰]
معاون توسعه روستایی و مناطق محروم کشور در دولت یازدهم و ابتدای دولت دوازدهم، مردادماه ۹۷ همچنان به ادعای خود پافشاری میکند، معتقد است نزدیک به ۳۳ هزار روستا و آبادی خالی از سکنه شده و دلیل آنرا سالم نبودن و مرکزگرا بودن نظام برنامهریزی کشور میداند.
این تلقی اما، همچنان پایدار میماند؛ حتی در خرداد سال ۹۸، «مهدی جمالینژاد» رئیس وقت سازمان شهرداریها و دهیاریها گفته بود: «امروزه شاهد خالیشدن روستاها از سکنه هستیم و متأسفانه روستاهایی که برای توسعه زیرساختها و راههای آنها زحمت کشیده شده بود، خالی شدهاست».[۱۱]
اما سرانجام حدود یکسال بعد پس از انتشار صدها خبر و گزارش و تحلیل در مهرماه ۹۸، «محمد امید» معاون جدید توسعه روستایی و مناطق محروم کشور، به شبکه خبر اعلام میکند: «آمار روستاهای خالی از سکنه حدود ۱۲ هزار تا ۱۳ هزار است و رقم ۳۵ هزار درست و دقیق نیست»؛ زیرا همه آبادیها، «روستا» نیستند. [۱۲] و در نهایت چهارم دیماه امسال، «نعمتالله رضایی» معاون برنامهریزی معاونت توسعه روستایی در یک برنامه تلویزیونی میگوید: «اینکه عنوان میشود ۳۵ هزار روستای خالی از سکنه در کشور وجود دارد، اشتباه است، بلکه محل فعالیت خالی از سکنه داریم».
از آنجا که نتیجه طبیعی خالیشدن روستاها و آبادیها، مهاجرت ساکنان به شهر است، درباره میزان مهاجرت «روستا به شهر» نیز همین ماجرا تکرار شده؛ یعنی اگرچه معاون اسبق توسعه روستایی کشور میگوید «امروز جمعیت مهاجر در شهرها افزایش یافته و تبعات فراوانی را با خود به همراه داشته است» و حتی برای جدی نشاندادن هشدارهای خود درباره مهاجرت، مدعی میشود: «۶۰ درصد کارتن خوابهای تهران، روستایی هستند؛ این در حالیست که روستاها ثروت فیزیکی و مالی فراوانی داشتهاند که امروزه تعطیل شده و یا معطل ماندهاند».[۱۳]
آمار مهاجرت از روستا به شهر دقیق نیست و در فاصله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵، بعد از کسر میزان دو مهاجرت (شهر به روستا و روستا به شهر)، به عددی نزدیک به صفر (۸۲۰ نفر) میرسیم.در همین رابطه یکی از مسئولان معاونت روستایی در دولت سیزدهم به ایرناپلاس میگوید: آمار مهاجرت از روستا به شهر دقیق نیست و در فاصله ۱۳۸۵ تا ۱۳۹۵، بعد از کسر میزان دو مهاجرت (شهر به روستا و روستا به شهر)، به عددی نزدیک به صفر (۸۲۰ نفر) میرسیم و مهاجرت در سالهای اخیر به نقطه تعادل رسیده است؛ عمده علل کاهش جمعیت روستا در سرشماریها، بهدلیل تبدیلشدن روستا به شهر در تقسیمات کشوری بوده نه مهاجرت.
به هرحال درباره واقعیت مهاجرت و تخلیه هزاران روستای کشور، سه فرضیه مطرح است:
الف_ اگر آنگونه که معاون اسبق توسعه روستایی کشور میگوید، مهاجرت زیادی رخ داده و ۳۳ هزار روستا و آبادی پیش از این فعال، خالی از سکنه شده، نتیجه منطقی این است که میلیاردها تومان سرمایهگذاری در ۴۳ سال اخیر برای بهبود زندگی در روستاها نتیجهبخش نبوده و ادامه اینگونه سیاستها برای نجات روستاهای کشور، توجیه ندارد. به قول مسئولان سابق سازمان شهرداریها و دهیاریها، «متأسفانه روستاهایی که برای توسعه زیرساختها و راههای آنها زحمت کشیده شده بود، خالی شدهاند».
ب_ اگر برداشت و تفسیر معاون اسبق توسعه روستایی کشور، یک اشتباه سهوی بوده باشد، این پرسش مطرح میشود که چرا کارشناسان این نهاد، به طور جد، مانع از انتشار و بسط این گزاره نادرست و عجیب نشدند و انبوهی از تولیدات رسانهای در ۷ سال گذشته، باعث بینتیجه نشان دادن تلاشهای چند دههای برای توسعه روستا و آبادی در کشور شد؟
چرا مسئولان وقت مرکز آمار ایران به عنوان متولی اصلی احصا و تفسیر آمار در کشور، در جهت تنویر افکارعمومی عمل نکردند و از گسترش این گزاره اشتباه که ۳۳ هزار روستا در کشور خالی شدهاند، جلوگیری نکردند یا اگر کردند، نتیجه بخش نبوده است؟
ج_ برخی تحلیلها از تلاش زیرکانه معاون توسعه روستایی در دولت یازدهم (و اوایل دولت دواردهم) حکایت دارد تا از طریق سیاهنمایی عامدانه، آمار خالیشدن روستاها را بهگونهای جلوه دهد که بتواند برای معاونت و پروژههای مربوطه، بودجههای سالانه و ویژه (مانند ۱.۵ میلیارد دلار از صندوق ذخیره ارزی) بگیرد و با یک کار رسانهای گسترده، به دنبال اهداف دیگری باشد.
عمده علل کاهش جمعیت روستا در سرشماریها، بهدلیل تبدیلشدن روستا به شهر در تقسیمات کشوری بوده نه مهاجرت.به هر حال، ایرناپلاس بر اساس ملاحظههای حرفهای، آمادگی ارائه توضیحات مسئولانی است که در گزارش نام یا مسئولیتشان اشاره شده و با وجود برخی شواهد، تا روشنشدن موضوع، از گمانهزنی بیشتر خودداری میکند؛ اما در هر صورت، یک جستوجوی ساده در فضای مجازی نشان میدهد، ذهنیت غالب درباره روستاهای کشور، به اندازه کافی سیاه شده است!
این سیاهی و آشفتگی چه به اشتباه و چه عامدانه تصویر شده باشد، پرسشهای مهمی را مطرح میکند:
۱. تکلیف انحراف مسیر و اختصاص میلیاردها تومان بودجهای که در نتیجه سیاهنمایی وضع روستاها در ۷ سال گذشته جذب شده چیست و در چه مسیری مصرف شده است؟
۲. نهادهای نظارتی چه وظیفهای درباره این اشتباه یا سیاهنمایی آشکار و بازتاب آن در رسانههای داخل و خارج داشتهاند و دارند؟
۳. مقصر ناامیدسازی و ترسیم نمایی منفی از چهره نظام و انقلاب برای میلیونها نفری که در این سالها، آماج این آمارسازی بودهاند کیست؟
۴. در شرایطی که کشور بیش از هر زمان دیگری به امید، نشاط و سرزندگی نیاز دارد، کدام عقل سلیم و وجدان بیداری میتواند این حد از تحریف واقعیت و ناکارآمد نشاندادن نظام را مجوز دهد؟
۵. ۴۳ سال تلاش و مجاهدتی که هزاران جهادگر شهری و روستایی برای اینهمه آبرسانی، برقرسانی و راهسازی و …برای هزاران روستا کردهاند، چه میشود؟
۶. آیا مدیری با تفسیرها و نیات پیدا و پنهان مختلف، حتی اگر به فرض برای خیررساندن به روستائیان باشد، حق دارد همه تلاشهای چهار دههای کشور را بینتیجه و اوضاع مهاجرت را اینگونه سیاه و بحرانی نشان دهد؟
۷. از همه مهتر اینکه، تکلیف دیگر آمارها و دادههای موجود در حوزههای مهمی همچون صنعت و کشاورزی تا خدمات و بهداشت و… چیست؟ چه نهادی مسئولیت صیانت از انتشار درست و برآورد دقیق آن را برعهده دارد و با چه اطمینانی میتوان گفت چنین تحریفهایی در گذشته رخ نداده باشد؟
۸. و در نهایت اینکه آیا تاکید اخیر رئیسجمهوری نیز درباره ساماندهی سود تسهیلات بانکی و «اکتفا نکردن به گزارش و آمار خود بانکها»، در راستای درستآزمایی آمارهای قبلی است؟