تهران- ایرنا- در روزهای پایانی سال ۲۰۲۱ رسانههای غربی گزارشی را منتشر کردند مبنی بر اینکه یک پژوهشگاه نظامی آمریکا از پیشرفت پروژهای به هدایت یک محقق ایرانی خبر داده که طبق آن بزودی از نوع برتر واکسن کرونا رونمایی میشود که با همه انواع جهش یافته کووید-۱۹ مقابله میکند.
جهان دومین سال همهگیری کرونا را نیز سپری کرد. ویروسی که دسامبر(دیماه) ۲۰۱۹ برای نخستینبار در «ووهان» چین شناسایی شد و به همین دلیل نام کووید-۱۹ را برای بیماری آن انتخاب کردند. بیماری که سه ماه بعد در ۱۱ مارس(اسفند) ۲۰۲۰ از سوی سازمان بهداشت جهانی برای آن اعلام همهگیری جهانی شد.
اکنون با گذشت دو سال از شیوع کرونا در دنیا حدود ۲۹۰ میلیون نفر به طور قطعی به این بیماری مبتلا شده و پنج میلیون و ۴۵۰ هزار نفر بر اثر آن جان باختهاند.
بیشترین میزان مبتلایان به ویروس کرونا، در آمریکا با حدود ۵۵ میلیون نفر گزارش شده است. پس از آن هندوستان با ۳۴ میلیون نفر در رتبه دوم، برزیل با بیش از ۲۲ میلیون در رتبه سوم و انگلیس با حدود ۱۳ میلیون نفر در رتبه چهارم قرار دارند. بعد از آن نیز به ترتیب کشورهای روسیه (حدود ۱۰ میلیون)، ترکیه (۹ میلیون)، فرانسه (۹ میلیون)، آلمان (هفت میلیون)، ایران ( ۶ میلیون و ۱۹۰ هزار) و اسپانیا (با ۶ میلیون و ۳۰۰ هزار مبتلا) در ردههای بعدی قرار دارند.
با گذشت دو سال از شیوع کرونا حدود ۲۹۰ میلیون نفر در دنیا به طور قطعی به این بیماری مبتلا شده و پنج میلیون و ۴۵۰ هزار نفر بر اثر آن جان باختهاند.در مورد تعداد موارد مرگ کرونا نیز آمریکا با ۸۴۷ هزار نفر فوتی، بیشترین مرگ ناشی از بیماری کووید-۱۹ را داشته است و بعد از آن برزیل با ثبت ۶۱۹ هزار، هندوستان با ۴۸۰ هزار، روسیه با ۳۰۹ هزار، مکزیک با ۲۹۹ هزار، پرو با ۲۰۲ هزار، انگلیس با ۱۴۸ هزار، اندونزی با ۱۴۴ هزار، ایتالیا با حدود ۱۳۶ هزار و ایران با ۱۳۱ هزار مرگ کرونایی در ردههای دوم تا دهم جهان قرار دارند.
مساله بسیار مهم در مورد شیوع کووید-۱۹ در دنیا، جهش مکرر ویروس و تغییر شکل و بیماریزایی آن است؛ مسالهای که میتواند بر اثربخشی واکسنهای تولید شده بر بیماری کووید-۱۹ موثر باشد. تا کنون واکسنهای متعددی برای ایمنیزایی در برابر بیماری کووید-۱۹ در دنیا معرفی شدهاند اما تقریبا در مورد همه آنها موضوع کاهش میزان اثربخشی بر سویههای جدید و محدودیت زمان اثربخشی مطرح است.
تلاش برای تولید واکسنی علیه همه انواع ویروس کرونا
به گزارش «هلثنیوز»، وزارت دفاع آمریکا (پنتاگون) در روزهای اخیر اعلام کرده فقط چند هفته با اعلام خبر تولید واکسنی فاصله دارد که میتواند با همه انواع کووید_۱۹، از جمله سویههای اُمیکرن، دلتا و دیگر سویهها که میلیونها نفر را در جهان به کام مرگ فرو برده، مقابله کند.
طبق گزارش نشریه ایندیپندنت، موسسه نظامی- پژوهشی والتر رید (Walter Reed) وابسته به ارتش آمریکایی بهعنوان بزرگترین و مهمترین مرکز پژوهشی زیستپزشکی پنتاگون، مسئولیت این پروژه را از دو سال پیش برعهده داشته است.
البته این مرکز پژوهشی پزشکی تحت حمایت یک سرمایهگذار در این زمینه اقدام کرده که تاکنون گزارشی در این زمینه منتشر نشده است.
بر اساس گزارش این مرکز، پس از دو سال پژوهش و بررسی روی واکسن موثر در مقابل جهشهای مختلف ویروس کرونا، به انتهای راه نزدیک شده است. این واکسن با عنوان «والتررید» یا «اسپایک فریتین نانوپارتیکل یا اسپیافان (SpFN) نامگذاری شده است.
محقق ایرانی به دنبال واکسن جهانی کرونا
«کیوان مجرد» محقق ایرانی و رئیس بخش بیماریهای مسری و عفونی موسسه والتر رید، مدیریت و هدایت این پروژه علمی را برعهده دارد.
وی گفته، واکسن تولید شده توانسته در مرحله نخست کارآزمایی روی انسان اثر مثبت مورد انتظار را داشته باشد .اگرچه این واکسن مراحل کارآزمایی خود روی حیوانات را با موفقیت پشت سر گذاشته است.
نتایجی که تا کنون از این واکسن رسانهای شده بیانگر آن است که محققان به دنبال آن هستند تا نتایج مرحله نخست را مورد تحلیل و بررسی قرار دهند و سپس از این نتایج در مراحل دوم و سوم کارآزمایی بالینی روی انسان استفاده شود.
ایندیپندنت به نقل از دکتر مجرد نوشت:برای همه تیم ما و فکر میکنم برای کل ارتش، بسیار هیجانانگیز است که به این نقطه رسیدیم.
«کیوان مجرد» محقق ایرانی و رئیس بخش بیماریهای مسری و عفونی موسسه والتر رید، مدیریت و هدایت این پروژه علمی را برعهده دارد. واکسن تولید شده توانسته در مرحله نخست کارآزمایی روی انسان اثر مثبت مورد انتظار را داشته باشد.گفته میشود فاز انسانی آزمایش واکسن «اسپایک فریتین نانو پارتیکل» زماندار و در روندی به نسبت طولانی انجام شده و در این مدت، افرادی که اصلا واکسن نزده و یا کسانی که سابقه ابتلا به کووید-۱۹ نداشتند تحت این آزمایش قرار گرفتند و این واکسن به آنها تزریق شده و میزان اثربخشی آن روی این افراد ثبت و ضبط شده است.
گروه محققان والتررید، در پی آن هستند تا آثار این واکسن را در محیط خارج از آزمایشگاه و در جمعیتهای زیاد انسانی مورد مشاهد و ثبت و ضبط قرار دهند.
از نظر مجرد، با توجه به اینکه دنیا از سال ۲۰۱۹ در شرایط همهگیری کرونا و جهشهای بسیار زیاد آن بوده دیگر راه گریزی نیست؛ یا باید همه دنیا واکسینه شوند یا همه این بیماری را تجربه میکنند.
نشریه «دیفنس وان» نیز به نقل از این محقق ایرانی گزارش داد، تقریبا همه ۲۵۰۰ نفر نیروهای این موسسه به نوعی در روند تحقیقات برای تولید واکسن جدید نقش داشتهاند و قرار است نتایج آزمایش انسانی آن بزودی منتشر شود.
نسل جدید واکسنها
طبق گزارش سازمان جهانی بهداشت، واکسنها با تقلید از یک عامل عفونی، ویروس، باکتری یا دیگر میکروارگانیسمهای عامل بیماری عمل میکنند. این کار به سیستم ایمنی ما «یاد میدهد» که چگونه به طور سریع و مؤثر به این عامل واکنش نشان دهد.
واکسنها معمولا یک نوع ضعیفشده از یک عامل عفونی را ارائه میکنند که به سیستم ایمنی ما اجازه میدهد آن را در حافظهاش ضبط کند. بدین ترتیب،پیش از اینکه ویروس ما را بیمار کند، سیستم ایمنی ما میتواند به سرعت آن را شناسایی کرده و مقابله کند. برخی از واکسنهای کرونا به این صورت طراحی شدهاند.
دیگر انواع واکسنهای کرونا با روشهای جدیدتر ساخته شده و با نام واکسنهای پیامآور «آر ان ای» (RNA) یا «ام آر ان ای» (mRNA) خوانده میشوند. این نوع واکسنها به جای معرفی عامل (مادهای که باعث میشود بدن شما آنتیبادی تولید کند)، کد ژنتیک لازم را به بدن ارائه میکند تا سیستم ایمنی ما بتواند آنتیژن را خودش تولید کند. فناوری این واکسنها برای چند دهه مورد مطالعه قرار گرفتهاند. واکسنهای «ام ار ان ای» حاوی هیچ ویروس زندهای نبوده و تداخلی با «دی ان ای» انسانها ندارند.
کشورهای متعددی در جهان واکسنهای مختلفی تولید و راهی بازارهای جهانی کرده اند که از جمله به فایزر-بایون تک، مدرنا، اسپوتنیک، آسترازنکا، سینوفارم و سینواک میتوان اشاره کرد . ایران نیز باوجود تحریمهای بین المللی در زمره تولیدکنندگان برتر واکسن کرونا درجهان است. برکت، پاستوکووک، کووپارس و فخراوک،اسپایکوژن و نورا نیز واکسنهای ایرانی هستند.
بسیاری از محققان علوم پزشکی با توجه به احتمال موفقیتآمیز بودن واکسن جدید کرونا میگویند، اگر این واکسن بتواند جهان را از همهگیری سه سال اخیر رهایی بخشد میتواند به عنوان نسل جدید واکسنها معرفی شود. در گزارشهای رسانهای، تا کنون از این واکسن به عناوین مختلف از جمله واکسن برتر نیز نام برده شده است.
واکسن جدید در مرحله آزمایش انسان
نشریه ساینس نیز در این زمینه گزارش داد، مطالعات آزمایشگاهی واکسن جدید روی نمونههای حیوانی نشان داده که این دارو، میمونها را در برابر سویه اصلی کووید-۱۹ محافظت کرده و واکنشهای آنتیبادی بسیار قوی در برابر انواع اصلی نگران کننده جهشیافتههای این ویروس نیز ایجاد کرده است.
طبق گزارش این نشریه، فاز انسانی این واکسن از اوایل آوریل(اردیبهشت) سال ۲۰۲۱ میلادی آغاز شده و تا کنون ۷۲ نفر آن را تجربه کردهاند اما ثبت نتایج آثار واکسن روی این افراد همچنان ادامه دارد.
محققان این پروژه در پژوهشگاه نظامی والتررید، درصددند که مطمئن شوند آیا اثربخشی این واکسن روی انسان همانند اثربخشی کامل روی میمونهاست؟
موسسه والتررید اعلام کرده، استراتژی ما توسعه یک فناوری است که بهطور بالقوه بتواند حافظت و ایمنی موثر و بادوام در برابر گونههای مختلف پیشین، کنونی و آتی کرونا محقق سازد.
محققان ابراز امیدواری کردند« واکسن جدید در چشمانداز درمان واکسن کووید-۱۹ بهطور متمایز از دیگر واکسنهای تولید شده عمل کند و قابلیت انعطاف در درمان جهشهای مختلف کووید-۱۹ را داشته باشد.طبق گزارش نشریه هلث، واکسن SpFN با استفاده از فناوری نانو قادر به جذب سویههای مختلف کووید-۱۹ مختلف است تا پاسخ ایمنی گستردهای در برابر ویروس کرونا ایجاد کند.
براین اساس، محققان ابراز امیدواری کردند« واکسن جدید در چشمانداز درمان واکسن کووید-۱۹ بهطور متمایز از دیگر واکسنهای تولید شده عمل کند و قابلیت انعطاف در درمان جهشهای مختلف این ویروس را داشته باشد.
خبر مربوط با احتمال رونمایی از واکسن جدید کرونا توسط ارتش آمریکا در حالی منتشر شده که پیشتر دکتر «آنتونی فائوچی» ایمونولوژیست آمریکایی و مدیر موسسه ملی آلرژی و بیماریهای عفونی و مشاور ارشد پزشکی رئیسجمهوری آمریکا با انتشار مقالهای در ماههای اخیر در مجله پزشکی نیوانگلند، خواستار اجرای تحقیقات دوباره در جهان در مورد واکسن کرونا شده بود.
وی در این ژورنال پزشکی نوشت: در ۲۰ سال گذشته، جهان شاهد چهار شیوع مرگبار کرونا بوده است؛ از جمله دو حمله به شکل سارس در اوایل دهه ۲۰۰۰، حملهای دیگر در نوع مرس (سندرم تنفسی خاورمیانه) در سال ۲۰۱۲ و اکنون با اشکال جهشیافته کووید-۱۹؛ ویروسی که تاکنون حدود ۵ میلیون و ۴۰۰ هزار نفر را در جهان به کام مرگ فرو برده است.
دکتر «ویلیام شافنر» مدیر پزشکی بنیاد ملی بیماریهای عفونی آمریکا پس از اعلام نتایج اولیه واکسن در دست تهیه در ارتش آمریکا، به رسانههای این کشور توضیح داد: مهمترین اهداف تولید واکسن جدید این است که ایمنی افراد در مقابل جهشهای مختلف کرونا تامین شود. البته ایجاد هر واکسنی- چه برسد به یک واکسن جهانی- برای مبارزه با ویروس تنفسی مانند کووید-۱۹ یا آنفلوآنزا بسیار دشوار است.
وی تشریح کرد: در حالت ایدهآل، کارویژه یک واکسن موثر آن است که پس از تزریق، مانع از ورود ویروس به بدن افراد شود یا اگر ویروس وارد بدن و سلولهای دستگاه تنفسی شدند، عناصر واکسن بتواند به سرعت با آنتیبادیهایی که در جریان خون رها کرده، خود را به ویروس رسانده و مانع از اثرگذاری آن در درگیری دستگاه تنفسی و تولید عفونت شود.
در مجموع اگرچه جهان با زخم کرونا اکنون وارد سومین سال همهگیری این ویروس شده اما اکنون به کمک فناوریهای نوین و دانش پزشکی روزافزون، امیدها برای یافتن نوشدارو و رهایی از این همهگیری انسانی بیشتر شده است.
به هرصورت، تا زمانی که این واکسن در عمل توانمندی خود را به جهان اثبات نکند، این اظهارات از حوزه تخیل فراتر نمیرود اما بیشک همه مردم جهان امیدوارند تا دوباره به دنیایی بدون کرونا بازگردند.
از امروز مالیات بر ارزش افزوده باید از اجرت یا سود طلا اخذ شود، در غیر این صورت طلافروش نهتنها باید مالیات دریافتی را عودت کند بلکه مشمول جریمه ۲ برابر مالیات و عوارض دریافتی نیز میشود.
به گزارش خبرنگار مهر، قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوبه سال ۱۳۸۷ ابتدا ۵ سال به صورت آزمایشی تصویب و اجرا شد و به همین منوال در سالهای بعد نیز در بودجههای سنواتی تمدید میشد. در نهایت لایحه اصلاح این قانون سال ۱۳۹۵ تقدیم مجلس و پس از گذشت تقریباً ۴ سال در تیر ماه امسال اصلاح، تصویب و به دولت ابلاغ شد.
این قانون که از امروز ۱۳ دی ماه اجرایی میشود مالیات جدید نیست و جایگزین همان مالیات بر ارزش افزودهای است که ۱۳ سال در کشور اجرایی شد و فقط اصلاحاتی در آن اعمال شده است.
اصلاح مالیات بر ارزش افزوده طلا، قدرت خرید را افزایش میدهد
با توجه به اینکه یکی از چالشهای اساسی در مالیات بر ارزش افزوده طی ۱۳ سال گذشته مربوط به صنف طلافروشان بوده، از جمله اصلاحات مهمی که در این قانون اعمال شده، اصلاح نحوه اخذ مالیات بر ارزش افزوده از طلاست.
طبق این قانون از این پس ۹ درصد مالیات خرید طلا فقط به سود و اجرت طلا تعلق خواهد گرفت و اصل طلا از این مالیات معاف شد. در این رابطه برخی اعلام کردند که از این پس در خرید طلا بایستی دقت کرد تا واحدهای فروش، مالیات ۹ درصدی را روی قیمت اصلی طلا حساب نکنند.
در این رابطه ابراهیم محمدولی رئیس اتحادیه سازندگان و فروشندگان طلا و جواهر تهران با بیان اینکه از سیزدهم دی ماه مالیات بر ارزش افزوده از اصل طلا حذف میشود، به مهر گفت: فعالان صنعت طلا باید در چارچوب قانون حرکت کنند و ۹ درصد مالیات بر ارزش افزوده را از اجرت یا سود بگیرند. همچنین فروشنده موظف است طبق فاکتور صادر شده، به سازمان امور مالیاتی مالیات را پرداخت کند. کسی هم که حق العمکار است از حق الزحمه یا حق العمکاری باید این مبلغ را بپردازد.
وی افزود: استنباط ما این است که اگر مالیات بر ارزش افزوده از اصل طلا حذف شود میتواند قدرت خرید مصرف کننده را افزایش دهد و نسبت به گذشته تعداد خریدها بیشتر شود. امیدواریم قیمتها هم به آرامش و ثباتی برسد و نوسان شدیدی نداشته باشد.
محمدولی گفت: مالیات بر ارزش افزودهای که از اواخر دهه ۸۰ در ایران اجرا شد، منجر به گرانی طلا در کشور و بروز رکود در این صنعت شد.
نحوه اجرای قانون مالیات بر ارزش افزوده طلا
حال با توجه به اینکه این قانون از امروز اجرایی میشود، اتحادیه طلا و جواهر تهران نحوه اجرای این قانون را به واحدهای صنفی طلا ابلاغ کرد.
در این ابلغیه آمده است: ۱- نظر به اینکه با اجرایی شدن قانون مالیات بر ارزش افزوده مصوب ۱۴۰۰.۰۳.۰۲ اصل طلا، جواهر و پلاتین به کار رفته در مصنوعات ساخته شده از فلزات مزبور از تاریخ ۱۴۰۰/۱۰/۱۳ معاف از مالیات و عوارض است؛ صرفاً اجرت ساخت، حقالعمل و سود فروشنده کالاهای موضوع این بند مشمول مالیات و عوارض با نرخ ٩ درصد (۹ ٪) است. لذا ضرورت دارد فروشندگان مصنوعات یاد شده نسبت به تفکیک موارد معافیت (اصل طلا، جواهر و پلاتین به کار رفته در مصنوعات ساخته شده) از سایر موارد در صورتحساب فروش صادره اقدام نمایند تا امکان محاسبه و دریافت مالیات و عوارض بر مبنای اجزای یاد شده مشمول باشد.
۲- بر اساس قانون مذکور، فروشندگان مصنوعات ساخته شده از طلا، جواهر و پلاتین از تاریخ ۱۴۰۰.۱۰.۱۳ به هیچ عنوان مجاز به دریافت مالیات و عوارض ارزش افزوده از اصل طلا، جواهر و پلاتین نیستند و در صورت عدم رعایت بند (۱) نهتنها باید مالیات و عوارض دریافتی را عودت نمایند بلکه مشمول جریمهای معادل دو برابر مالیات و عوارض دریافتی نیز میشوند که غیرقابل بخشودگی است.»
ازدواج به سبک خانوادههای سیاسی
ازدواج در نسل اول سیاسیها یا سنتی در قالب معرفی دوست و خانواده بوده یا در خلال مبارزه و فعالیت سیاسی آشناییای صورت گرفته و به ازدواج منجر شده است. برای نسلهای بعد یعنی فرزندانشان اما ماجرا کمی متفاوت بوده است.
به گزارش ایسنا، «ازدواج در نسل بعدی سیاسیون به این شکل بوده است که یا خانواده داماد و عروس هم از میان سیاسیون بودهاند یا اگر نبودهاند، معرف یا واسط ازدواج یک فرد سیاسی بوده است. به طور مشخص برای دو رئیسجمهوری اسبق این اتفاق افتاده است. معرف دامادهای هر دو رئیس سابق جمهوری دو چهرههای سیاسی اطراف روحانی و احمدینژاد بودهاند.
واسطه ازدواج دختر محمود احمدینژاد با مهدی خورشیدی آزاد، مسعود زریبافان رئیس بنیاد شهید آن زمان بوده است. مهدی خورشیدی آزاد فرزند احمد خورشیدی آزاد، دبیر کل جمعیت خدمتگزاران انقلاب اسلامی است. او ماجرای ازدواج خود را این گونه تعریف کرده است: «آقای احمدینژاد و پدر من از زمان کردستان یک رفاقت قدیمی داشتند اما خب با آقای زریبافان صمیمیتر بودند. ایشان زمانی که در شورای شهر بودند پیشنهاد دادند. من اول رفتم با خود آقای احمدینژاد دو جلسه صحبت کردم. آقای زریبافان هم بودند ولی خصوصی صحبت کردیم. ایشان از روحیات من پرسیدند. شاید چون آدم رکی بودم آقای احمدینژاد از من خوشش آمد.»
واسطه ازدواج دختر حسن روحانی با کامبیز مهدیزاده نیز یک چهره سیاسی یعنی حجتالاسلام سیدرضا اکرمی، از چهرههای اصولگرا، بوده است. مهدیزاده درباره این ازدواج به «شرق» گفته: «بعد از پیروزی حسن روحانی در انتخابات سال ۹۲، آقای اکرمی به من گفت: ازدواج کردهاید؟ من گفتم: نه و قصد ازدواج هم ندارم و در حال تحصیل هستم. چهار سال بعد، سال آخر دولت اول آقای روحانی بود که باز آقای اکرمی به من گفتند: ازدواج کردهای یا نه؟ که گفتم: نه حاج آقا. ایشان گفتند یک دختر خانم تحصیلکردهای هست، شما و مادر بیایید و با او ملاقاتی داشته باشید. من رفتم با خانواده مطرح کردم و در نهایت به ازدواج رسید.»
ماجرا برای نسلهای گذشته کمی متفاوت بوده. یعنی اگر هم واسطهای در کار بوده، چندان رنگ و بوی سیاسی نداشته بلکه چهرههای مذهبی بودهاند. مثلا آیتالله ریشهری تعریف میکند واسطه ازدواجش با فرزند مرحوم آیتالله مشکینی، حاجآقا مرتضی تهرانی بوده است. آیتالله ریشهری ماجرا را این گونه تعریف میکند: «آقای مشکینی پاسخ ایشان را موکول به استخاره کرد و پس از چند روز پاسخ داد که استخاره کردم، خوب آمد. پس از موافقت ایشان جریان را به خانوادهام در تهران نوشتم و از مادرم و عمهام … خواستم که به قم بروند و صبیه ایشان را ببینند. آنها رفتند و دیدند و پسندیدند و در پاسخ نامه من نوشتند خوب است ولی خیلی کوچک است. او در آن هنگام تقریبا ۹ ساله بود.»
او مدتی را نیز داماد سرخانه آیتالله مشکینی بوده است.
یا مثلا ظریف، وزیر سابق خارجه، میگوید که انتخاب همسر را به خانواده محول کرده بود. محمدجواد ظریف شیوه ازدواج خود را این گونه تعریف کرده است: «در تابستان ۱۳۵۸ با مادرم تماس گرفتم که میخواهم به ایران بازگردم و ازدواج کنم. به فاصله یک هفته به اصفهان رفتم تا خواهرم را که ۱۵ سال از من بزرگتر است، ببینم. ایشان نیز خواهر یکی از دوستان خودش را به عنوان دختری متدین و انقلابی، برای ازدواج معرفی کرد. مادر و پدرم هنوز در تهران بودند. بنابراین با اجازه آنها همراه خواهر و شوهرخواهرم به خواستگاری رفتیم. ایشان همان طور که فکر میکردم، متدین و انقلابی بودند. به یاد دارم در آن جلسه کمی قرآن و حدیث خواندم که ایشان پسندیده بودند.»
علی مطهری از معدود سیاسیون نسل قبل است که اول خودش قصد داشته همسرش را انتخاب کند و حتی عاشق هم میشود اما در نهایت با کسی ازدواج میکند که خانواده برایش انتخاب کرده بود. او ماجرای عاشقشدنش را این گونه بیان کرده است: «من ۲۳، ۲۴ساله بودم و تصمیمی هم برای ازدواج نداشتم. آن روزها دانشجوی مکانیک دانشگاه علم و صنعت بودم ولی به خاطر انقلاب فرهنگی، ادامه تحصیل متوقف شده بود و به دعوت یکی از دوستانم به رادیو رفتم. ماه اول آغازبهکارم در رادیو بود که من به یکی از همکارانم در آنجا علاقهمند شدم و این علاقه رفتهرفته شدید شد و عشق به معنای واقعیاش که انسان را از خواب و خوراک میاندازد، در من ایجاد شد و ترغیبم کرد که این موضوع را مطرح کنم و در نهایت یکی از همکاران مسن را واسطه کردم اما آن خانم جواب رد داد و برای بار دوم من خودم با او صحبت کردم که باز هم جواب رد داد و بعد از آن بود که من برای این که از آن حالت خارج شوم به سراغ ازدواج رفتم.»
او ادامه داد: «وقتی از جواب رد آن خانم مطمئن شدم از مادرم خواستم به خواستگاری دختری مناسب برود و بعد از این که همسرم را عقد کردم، تلفنی ماجرا را به اطلاع آن خانم رساندم تا اگر برنامهای دارد دیگر ملاحظه مرا نکند. دیدم شروع کرد به گریه و زاری و حرفهایی زد که من تازه متوجه شدم او هم به اندازه من علاقهمند بوده اما توقع اصرار بیشتر از جانب مرا داشته است. این ماجرا حالت بدی در من ایجاد کرد. البته این قضیه باعث شد که همسر خوبی نصیبم شود.»
رئیس مجلس هم با برادر همسرش دوست بوده است: «پدر خانم من در دوران دبیرستان شهید آقا مصطفی معلم من بوده و از چهرههای فرهنگی، مذهبی و مبارزاتی آن زمان بودند. در آن برهه من با شهید فاضل، شهید جاوید و برادر همسرم در همان مدرسه همکلاس بودیم و آشنایی ما نیز از همین جا آغاز شد. زمانی که من در جبهه بودم، از جبهه زنگ زدم و خواستگاری کردم. پدر و مادر من دوباره برای بررسی رفتند و به من در ایلام زنگ زدند. در نهایت من با پدرخانمم صحبت کردم و جواب مثبت شنیدم.»
وصلتهای اتفاقی هم این وسط رخ داده است. مثلا دو خانواده سیاسی بدون این که از قبل طراحی خاصی کرده باشند با هم متصل شدهاند؛ مانند پسر حسین مظفر، وزیر اصولگرای دوره اول اصلاحات، که با دختر مهدی کوچکزاده، نماینده اصولگرایان، ازدواج کرده است. مظفر ماجرا را این گونه نقل کرده است: «زمانی که ما داشتیم به خواستگاری میرفتیم نمیدانستیم خواستگاری چه کسی میرویم. داستان این آشنایی از اعتکاف مسجد دانشگاه اتفاق افتاد که خانم و دخترم این دخترخانم را میبینند و از آنجا جذب او میشوند. خانم ما هم تصمیم گرفت برای صحبتکردن پا پیش بگذارد. وقتی جلو رفتیم متوجه شدیم ایشان دختر آقای کوچکزاده است.»
یا دختر زیباکلام که با پسر احمد توکلی ازدواج کرده است. آنها همدانشگاهی و همکار بودهاند و بدون دخالت خانوادههایشان که از لحاظ سیاسی در دو طیف مختلف قرار دارند با هم آشنا شده و تصمیم به ازدواج میگیرند.»
انتهای پیام
نقش تابلوهای تبلیغاتی در تصادفات/ نصب بنرها و تابلوها در شهر چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
رئیس اداره مهندسی ترافیک پلیس راهور تهران بزرگ گفت: تبلیغات و بنرها می تواند خطر تصادف را افزایش دهد و باید تمام مراحل نصب آنها تابع ضوابط شورای عالی ترافیک باشد.
سرهنگ مصطفی زینیوند در گفتگو با باشگاه خبرنگاران جوان، گفت: یکی از پارامترهای تاثیرگذار بر عدم توجه کافی به جلو توسط رانندگان در تصادفات، وجود تابلوهای تبلیغاتی سطح شهر است، تابلوها به عنوان منبع قوه حواس پرتی شناخته می شوند اما در مقایسه با سایر انواع مزاحمت ها مانند ارسال پیامک و یا صحبت کردن با موبایل در حین رانندگی، توجه کمتری به آن شده است.
به گفته رئیس اداره مهندسی ترافیک پلیس راهور تهران بزرگ، تابلوهای تبلیغاتی در کنار جاده را می توان نوعی به هم ریختگی محیطی در نظر گرفت که الگوهای حرکتی چشم رانندگان را طبیعتا تحت تاثیر قرار می دهد و مختل می کند و در تصمیم گیری های راننده هم مشکلاتی را پدید می آورد.
سرهنگ زینی وند گفت: اکثر مطالعات در این زمینه بی نتیجه مانده ولی یک روند ظهور در ادبیات وجود دارد که نشان می دهد تبلیغات و بنرها می تواند خطر تصادف را افزایش دهد. همچنین حتما باید تمام مراحل نصیب تابلوهای تبلیغاتی تابع ضوابط و مقررات شورای عالی ترافیک باشد.
طبق گفته رئیس اداره مهندسی ترافیک پلیس راهور تهران بزرگ، یکی از ضوابط مهم، محل نصب این تابلوها است که نصب بنر در میانه راه ها و تقاطعات غیرهمسطح، ورودی و خروجی ها ممنوع است و نور پردازی تابلوها نباید به صورت چشمک زن باشد و باید به صورت ثابت باشد، نورپزدازی در پشت این تابلوها ممنوع است زیرا ممکن است موجب جلب توجه شود.
سرهنگ زینی وند گفت: تابوهای تبلیغاتی که چراغ های قرمز، سبز و زرد دارند در مجاورت تقاطع ها باید به صورتی باشد که مانع عملکرد چراغ های راهنمایی و رانندگی و دوربین ها نشود که همه اینها در مقررات دیده شده است.با توجه به اینکه یکی از علل شایع تصادفات عدم توجه به جلو است، در بحث تابلوهای تبلیغاتی باید توجه و دقت بیشتری انجام شود تا موجب انحراف ذهنی راننده نشود.
یوناتن بت کلیانماینده سابق مجلس شورای اسلامی گفته بود، خوابآلودگی، حواس پرتی راننده، سرعت زیاد، بیاحتیاطی، ایمنی پایین خودروهای ما و غیره خود عوامل بروز سوانح رانندگی است، حال اگر نصب تابلوهای تبلیغاتی در آزادراهها هم متعدد باشد و افزایش یابد نظیر آزادراه کرج-تهران، این خود عامل دیگر بروز سوانح رانندگی میشود و نصب تابلوهای تبلیغاتی با فاصله نزدیک به یکدیگر در مسیرهای آزادراهی و بزرگراهی عامل بروز تصادفات است.
تهران- ایرنا- دختر ستاره سابق استقلال گفت: از استقلالیها، مدیران و مربیان این تیم و «فرهاد مجیدی» درخواست میکنم که به پدرم کمک کنند تا او از زندان آزاد شود.
به گزارش ایرنا، دختر علیرضا اکبریان برای آزادی پدرش لحظهشماری میکند. پدری که در یک عصر پاییزی وقتی از خانه بیرون میرفت به او قول داد چند ساعت دیگر به خانه بر میگردد تا وی را برای بازی به پارک ببرد و شب برایش پیتزا بخرد اما سالها از آن روز کذایی گذشته و این ۲ برای دیداری دوباره بیتابی میکنند.
یک پدر زندانی، نبودنش برای خانوادهاش یک درد است و زندانی بودنش هزار درد. وقتی یک پدر، به هر دلیلی به زندان می افتد، تمام بار زندگی همراه با سنگینی نگاه مردم به دوش خانواده می افتد. اینجاست که روزگار تمام توانش را جمع میکند تا روی زشتش را به خانوادههای زندانیان نشان دهد. نیوشا اکبریان میگوید: وقتی در مدرسه از من درباره پدرم میپرسند، نمیدانم چه بگویم و فقط گریه میکنم. او تاوان اشتباهش را پس داده است. وقت آن است که کمک کنند تا دوباره برگردد. او به من قول داده تا دیگر سمت کار خلاف نرود و میدانم یک پدر هیچ وقت به دخترش دروغ نمیگوید.
«علیرضا اکبریان» یکی از بازیکنان با استعداد فوتبال ایران در دهه ۷۰ بود. هواداران استقلال او را «روماریو» صدا میزدند. فوتبالیستی که قدر استعدادش را ندانست و سالهاست به جای حضور در میدان، پشت میلههای زندان با پشیمانی از گذشته خود، برای آزادی لحظهشماری میکند. او چند وقت پیش در مصاحبه با خبرگزاری ایرنا از گذشتهاش ابراز پشیمانی کرد و حالا دخترش دست یاری به سوی جامعه فوتبال خصوصا استقلالیها باز کرده تا کمک کنند تا دوباره پدر را در آغوش بگیرد.
در زیر گفت و گوی خبرنگار ایرنا با فرزندِ (دختر) ستاره اسبق تیم فوتبال استقلال را میخوانید.
چه زمانی از ماجرای تلخ پدر با خبر شدی؟
خیلی کوچک بودم خیلی. هنوز به مدرسه نمیرفتم. یک روز پدرم از خانه رفت بیرون و قرار شد وقتی به خانه آمد مرا به پارک ببرد تا بازی کنم. وقتی او از خانه میخواست بیرون برود، به من قول داد اما هیچوقت نیامد. من مدام بهانه میگرفتم و همیشه منتظر بودم تا پدرم برگردد اما این اتفاق رخ نداد. شب بود که عمویم به خانهمان آمد و با مادرم حرف زد، بعد دیدم مادرم زد زیر گریه. خیلی ترسیده بودم اما چیزی نگفتند. وقتی گفتم بابام کجاست، گفتند رفته مسافرت و چند روز دیگر بر میگردد!
باور کردی؟
آره باور کردم. چند روزی که به من گفته بودند خیلی طول کشید. هر روز مادرم مرا خانه مامان بزرگم میگذاشت و دنبال کار بابا میرفت. همه ناراحت بودند و گریه میکردند. فقط یک روز که خیلی بهانه میگرفتم، مادرم گفت پدرت یک مدت طولانی نمیتواند پیش ما بیاید. گفتم چرا و جواب داد رفته زندان تا به زندانیها فوتبال یاد بدهد.
برایت قابل قبول بود؟
آره خوب، پدرم مربی بود. به منم فوتبال یاد میداد، اگرچه من دختر بودم اما در خانه با هم فوتبال بازی میکردیم. او همیشه میگفت اگر تو پسر بودی بهترین بازیکن دنیا میشدی.
واقعیت را چه زمانی فهمیدی؟
وقتی بزرگتر شدم حقایق را فهمیدم. انگار دنیا روی سرم خراب شد و تا صبح گریه میکردم. اصلا فکر نمیکردم که چنین اتفاقی برای بابا علی من افتاده باشد. بابای من خیلی مهربون بود و همیشه عمهها و عموهای من تعریف میکنند که پدرت اهل خلاف نبود و هیچ وقت دنبال این کارها نمیرفت. او همیشه ورزش میکرد اما متاسفانه برخی که به پدرم حسودی میکردند، برایش توطئه چیدند.
این سوال را از خودش پرسیدی؟
بله. به خودش گفتم این حرفها که میزنند درست است؟ تو واقعا این کار را انجام دادی؟
چه جوابی داد؟
سرش را پایین انداخت و بغض کرد. او برایم همه چیز را توضیح داد. گفت که اصلا چی شد که مرتکب اشتباهات بزرگی در زندگی خود شد.
چه اشتباهی؟
او گفت در فوتبال یک بدشانسی بزرگ آورد. یک مصدومیت تلخ باعث شد خیلی زود از فوتبال خداحافظی کند. افسردگی شدیدی آورد و برخی دوستانش نزدیک وی شدند و کاری کردند که به راه خلاف کشیده شود. بعد هم یک فرد بی معرفت کاری کرد که بازداشت شود، در حالی که گناهی نداشت.
همان بستهای که به داخل حیاط خانهتان انداخت و داخلش مواد مخدر بود، برایمان تعریف کرده است.
بله. او به پدرم گفته بود شما علی اکبریان هستی و اگر قبول کنی که آن مواد مخدر برای توست زود آزاد میشوی، اما چون پسرم سابقهدار است برایش خیلی بد میشود و پدرم اشتباه کرد و قبول کرد. متاسفانه وقتی به خودش آمد، دید که در دادگاه حبس ابد برایش بریدهاند.
یک بار هم آزاد شد و دوباره اتفاق تلخی برایش افتاد.
دوست ندارم دربارهاش حرف بزنم. چند سال بود که ندیده بودمش. وقتی مرخصی گرفت که ما را ببیند از مدرسهام گفتند باید ۵۰۰ هزار تومان پول بدهید. او از یکی از دوستانش پول طلب داشت و رفت پولش را بگیرد که آن بی معرفت گفت پول ندارم و جای پول به پدرم مواد داد که مثلا بابا بفروشد. چون باید برای مدرسهام حتما پول میداد قبول کرد و بعد گیر افتاد.
در این مدت به ملاقاتش رفتهای؟
او دوست نداشت به زندان بروم و در آن محیط پدرم را ببینم اما تازگیها خیلی دلم و دلش تنگ میشود. میخواهم به زندان بروم و بعد از سالها او را ببینم. ما تلفنی هر روز با هم حرف میزنیم. او میگوید باید صدای من را بشنود تا این روزهای سخت را تحمل کند. شما میدانید من ورزشکار هستم؟
خیر، چه رشتهای؟
من هم فوتبال بازی میکنم و هم در رشته دومیدانی فعال هستم. در هر دو رشته مدال و قهرمانی دارم و میخواهم در ورزش راه پدرم را دنبال کرده و به بالاترین افتخارات برسم. من همیشه به صورت تلفنی با بابا در ارتباط هستم و او مربی من است. به من میگوید چطور تمرین کنم و چه کارهایی را انجام دهم تا به مدارج بالا برسم.
از پدرت چه شناختی داری؟ میدانی او روزگاری فوتبالیست مطرحی بود؟
همه میگویند پدرت روماریوی فوتبال ایران بود. تمام عکسهایش را جمع کردهام و به دیوار اتاقم زدهام. اگر او الان بازی میکرد باید در بهترین تیمهای اروپایی بازی میکرد، اما حیف افرادی راهش را گرفتند که نتواند به موفقیت برسد و به جای اینکه الان مربیگری کند، باید پشت میلههای زندان باشد. من خیلی دوست دارم شرایطی فراهم شود تا دوباره پدرم آزاد شود. آرزوی من است تا یک بار دیگر او به خانه برگردد تا در کنار هم باشیم. یک خواهشی دارم.
چه خواهشی؟
از استقلالیها، مدیران و مربیان این تیم درخواست میکنم که کمک بابا کنند تا او آزاد شود. آقا فرهاد مجیدی که خیلی دوسِت دارم، این روزها به کمکت خیلی نیاز داریم. به خدا پدرم توبه کرده و میخواهد یک زندگی آرام و سالم را در پیش بگیرد. از شما انتظار دارم دست ما را بگیرید و از هر راهی که میتوانید شرایطی را فراهم کنید تا زندگی دوباره به خانواده ما لبخند بزند.
شعری که حاج قاسم، پشت دیوار سنگر نوشت/ سردار سلیمانی مبارزه با داعش را در شرق ایران تمرین کرده بود
در عملیات والفجر ۸ پشت سنگر فرماندهی شعری نقش بسته بود. حاج قاسم این شعر را قبل از عملیات نوشته بود. در آن عملیات، اولین فرماندهی که شهید شد، احمد امینی بود. وقتی حاج قاسم از شهادت او باخبر شد، بسیار بیتابی میکرد، اما با خواندن این شعر آرام میگرفت.
به گزارش فارس وقتی سردار سلیمانی در عملیات بستان به شدت مجروح شد، نام او را از زبان یکی از رزمندهها شنید و سال ۶۱ به عنوان مسؤول پرسنلی تیپ ثارالله در کنار حاج قاسم بود. این همراهی تا قبل از ورود سردار سلیمانی به نیروی قدس ادامه داشت.
محمدعلی ایراننژاد که بیش از ۱۴ سال در عملیاتهای مختلف دفاع مقدس در کنار سردار سلیمانی بود، خاطراتی از نحوه تشکیل گردان و تیپ ثارالله و حتی انتخاب نام آن توسط مرد میدان بیان کرد که در ادامه مشروح این گفتوگو را میخوانیم:
عملیاتی که برخی رزمندهها فکر میکردند حاج قاسم در آن شهید شده است
شما به عنوان مسؤول پرسنلی وارد تیپ ثارالله شدید. از ورود به تیپ ثارالله و برخورد حاج قاسم بگویید.
قبل از ورود به تیپ ثارالله، مقدمهای را باید بگویم. آذر سال ۶۰ بعد از عملیات بستان، اسدالله پورشریف آبادی، مسؤول گزینش سپاه سیرجان در این عملیات به شدت مجروح شده بود و داد میزد و میگفت: قاسم! قاسم! کاش ۲۰۰ تا پاسدار شهید میشدند، اما قاسم نرفته بود. گفتیم: قاسم کیه؟ گفت: فرماندهمان بود. بچههای کرمان در عملیات بستان دو گردان شده بودند که فرمانده خط حاج قاسم بود. سردار سلیمانی در این عملیات به شدت مجروح شده بود و روی زمین افتاده بود. پورشریف آبادی که حاج قاسم را در آن وضعیت دیده بود، فکر میکرد او شهید شده است. خود پورشریف آبادی هم به شدت مجروح شده و در بیمارستان بود. مجروحیت حاج قاسم شدید و عمیق بود. بخشی از روده، معده و کبد حاج قاسم را برداشته بودند و حتی روی شکمش چند خط مجروحیت بود. دست راستش هم دو انگشت سبابه و شست فقط به هم میرسید. بخشی از ماهیچه بازویش هم رفته بود که آخر هم ترمیم نشد. نام حاج قاسم از آن موقع سر زبانها افتاد. حاج قاسم با این مجروحیت و وضعیت حدود یک ماه استراحت کرد. آذر این اتفاق افتاد و دی ماه دوباره به جبهه بازگشت.
گردان ثارالله چگونه به تیپ و بعد لشکر تبدیل شد؟
سردار سلیمانی اسفند ۸۷ فرماندهان جبهه را جمع کرد و ما با چهار اتوبوس به منطقه فتح المبین و والفجر ۸ رفتیم تا خاطرات یادآوری و ثبت شود. شهید حسن باقری را حاج قاسم به عنوان بهشتیِ جنگ یاد میکرد. حاج قاسم در آنجا گفت: دی ماه سال ۶۰ که تازه از بیمارستان بازگشته بودم، حسن باقری مرا در کنار چاه نفت در منطقه عین خوش و ابوغریب و دشت عباس، تپههای ۲۰۲ و ۲۰۳ و … پیاده کرد. عمق عملیات ۲۲ کیلومتر بود. گفته بود: اینجا خط شماست و بروید شناسایی کنید. گردانتان از امروز تیپ و شما فرمانده تیپ میشوید.
حاج قاسم میگفت که آن موقع من راه را گم کردم. بعد بیسیم زدیم ماشین فرستادند و رفتیم پادگان دوکوهه. ۵ ـ۶ نفر بودیم و با خودمان فکر کردیم که چه اسمی برای تیپ بگذاریم؟ یک ورقه رادیولوژی در آوردیم و نوشتیم «تیپ ۴۱ ثارالله». هنوز تشکیل هم نشده بودیم و نهایت ۶ نفر بودیم. بعد به کرمان رفتیم و چند تا پاسدار پیدا کردیم. دو تیپ و یک ماشین سیمرغ و دو اتوبوس، تجهیزات ما شدند و پاسدارها هم هر کدام مسؤولیتی گرفتند.
تیپ ثارالله به این صورت تشکیل شد و بعد در فتحالمبین حماسه آفرید. آنجا حاج قاسم با خودرو روی مین میرود و هر سه نفری که در ماشین بودند، به بالا پرتاب میشوند. منصور همایونفر که جانشینش بوده و همین طور بیسیمچیاش آنجا شهید و حاج قاسم هم مجروح میشود. البته حاج قاسم به صورت معجزهآسا با مجروحیت سطحی، سالم از این مهلکه بیرون میآید. عملیات فتح المبین و بیت المقدس انجام و بعد، عملیات رمضان که تمام شد، من ۱۷ مرداد ۶۱ به عنوان مسؤول پرسنلی تیپ ثارالله از کرمان به جبهه رفتم و حاج قاسم را از نزدیک دیدم.
تیپ ثارالله کرمان از رزمندگان استانهای یزد، سیستان و بلوچستان، کرمان و هرمزگان تشکیل شده بود. آن زمان روابط قرارگاهها، جبهه و پشت جبهه هنوز تعریف نشده بود. دوستان منطقه ۶ فکر میکردند یگان، رزم شده و باید مسوولان یگان هم به عنوان ردهای از خودشان معرفی کنند. حاج قاسم من را خیلی تحویل نگرفت و فکر میکرد از منطقه ۶ به آنها تحمیل شدم. بعد از مدت کوتاهی حاج قاسم دید که من عاشقانه و داوطلبانه جبهه آمدم و برای شهادت آمادهام. برای همین هم رابطه ما به هم نزدیک شد. چهار آبان ۶۱ حاج قاسم از قرارگاه آمد. ما در قصر شیرین برای آزادسازی نفتشهر رفته بودیم که عملیات لغو شد. حاج قاسم گفت: ما از تیپ، لشکر شدیم و از امروز لشکر ۴۱ ثارالله هستیم. پس از مدتی بچهها در دشت عباس و کمرسرخ بودند تا آماده عملیات شوند که بعدها نام این عملیات، والفجر مقدماتی شد. همزمان من معاون لشکر هم شدم و در برخی امور ستاد هم کمک میکردم. قبل از من سیدمحمد حسینی که اکنون معاون پارلمانی رئیس جمهور است، این مسؤولیت را در لشکر داشت. من ۱۷ مرداد ۶۱ موقعیت را از او تحویل گرفتم.
دلیل موفقیت حاج قاسم در عملیاتهای دفاع مقدس
در خاطرات جنگ میخوانیم که حاج قاسم عملیاتها را به خوبی فرماندهی میکرد و بیشتر عملیاتیهایی که لشکر ثارالله در آن حضور داشت، موفق بودند. چه چیزی باعث این موفقیت بود؟
حاج قاسم میگفت: در طول جنگ هیچگاه کاری نخواستم از بچهها که بگویند نمیشود. لشکر ثارالله در عملیاتهای نزدیک پایان جنگ، ۱۲ هزار نفر نیروی انسانی داشت. این لشکر همیشه درخشید. چون حاج قاسم روحیه صلابت را به همه منتقل میکرد. برخی اوقات حتی نحوه صحبت کردن و لحن کلام بچهها شبیه حاج قاسم میشد.
سردار محمدعلی ایران نژاد در جوانی
حاج قاسم برای برنامهریزی در عملیاتها سعی میکرد از نظر همه استفاده کند و مشورت بگیرد. وقتی مسؤولیت عملیاتی به حاج قاسم سپرده میشد، بچههای اطلاعات عملیات را برای شناسایی میفرستاد. حین شناسایی، معاونت طرح و عملیات لشکر ثارالله و بعد فرماندهان گردان وارد گرفتن اطلاعات میشدند. تدبیرِ تعادل بین اطلاعات و درز نکردن اطلاعات را حاج قاسم حفظ میکرد و اطلاعات را به هر کسی به قدر کافی میداد. ایشان در عملیاتها بسیار جدی بود. یادم هست در عملیات بدر، اسماعیل فرخی که فرمانده بچههای بندرعباس بود، حاج قاسم به او در بیسیم گفت: برو حتی اگر شهید شوی. او هم رفت و شهید شد. حاج قاسم فرمانده باصلابتی بود. روحیه دیگر حاج قاسم این طور بود که باید اطمینان پیدا میکرد تا آنچه در بیسیم شنیده میشود، در میدان جنگ هم اتفاق میافتد. وقتی دستور میداد پیگیری میکرد و گزارش میگرفت و حتی برخی افراد را میفرستاد تا گرهها را باز کنند.
گاهی در جبهه ممکن بود حاج قاسم با بچهها تند برخورد کند، اما بعد از عملیات با آنها شوخی میکرد تا اگر ناراحتی و دلخوریای بود، از دل بچهها در بیاید. برنامهریزی دقیقی داشت و به خوبی آن را اجرا میکرد. در صحنه همیشه حضور داشت و این حضورش باعث دلگرمی رزمنده و فرماندهان بود. همین اخلاق و منش حاج قاسم بود که لشکر را حفظ کرده بود و باعث موفقیت در عملیاتها بود.
عملیاتهای سخت حاج قاسم
کدام عملیاتها از نظر حاج قاسم سختتر یا موفقتر بود؟
عملیات خیبر که بعد از عملیات والفجر۴ بود، یکی از عملیاتهای سخت سپاه به شمار میرود. در این عملیات، همت و باکری شهید شدند. حاج قاسم میگفت که شهید همت مظلومانه در آن عملیات به من گفت: یک دسته نیرو نداری به من بدهی؟ این سختی عملیات خیبر را به وضوح روشن میکند. آن موقع امام (ره) فرموده بودند که جزایر را حفظ کنید. برای همین هم همه با دل و جان مقاومت کرده بودند تا جزایر را دشمن نگیرد. این عملیات، مقدمه عملیات بدر در سال ۶۳ بود که در این عملیات بچهها ۳ هزار عراقی را اسیر کردند، اما با وجود اینکه ۳۰ کیلومتر هم پیشروی کرده بودند، مجبور به بازگشت شدند.
۷۲ شبانه روز رزم بیامان در فاو/ وقتی صدام شیرینی پیروزی والفجر ۸ را به کام همه تلخ کرد
حاج قاسم در بیشتر عملیاتهای اصلی حضور داشت و درخشید. شاید بعد از عملیات، شیرینی پیروزی در دل همه بود، اما چون بسیاری از دوستان و همرزمان شهید میشدند، حاج قاسم روزهای سختی را سپری میکرد. یکی دیگر از عملیاتهایی که با وجود سختی، حاج قاسم به خوبی فرماندهی کرد، عملیات والفجر ۸ بود. در این عملیات، منطقهای که بر عهده ما قرار داده بودند، توسط لشکر تصرف شد. البته موفقیت این عملیات را عراقیها به دل همه خون کردند؛ به طوری که بعد از این عملیات، صدام کل منطقه را بمباران شیمیایی کرد. اگر قبلا توپ شیمیایی میزدند، بعد از این عملیات، بمب شیمیایی زدند. یکی از بمبها هم روی سنگر اطلاعات عملیات لشکر ثارالله افتاد و ۱۲ نفر از بهترین دوستان حاج قاسم مثل شهید یوسف الهی، هندوزاده، حسن یزدانی، محمدرضا کاظمی و … به شهادت رسیدند. پس از بمباران صدام، دهها هزار نیروی انسانی جبهه که قرار بود تا ابوالخطیب را هم بگیرند، به شهادت رسیدند. ما نگران بودیم این خط که به سختی گرفتیم، چگونه حفظ کنیم. ۷۲ شبانه روز رزم بیامان در فاو و منطقه صورت گرفت. با وجود حاج قاسم، عملیاتهای لشکر ثارالله موفق بود و از سایر لشکرها جلو میزد. قدرت ساماندهی و فرماندهی حاج قاسم عالی بود. در هیچ عملیاتی نبوده که خط را نتوانیم پیش ببریم.
شعری که حاج قاسم پشت سنگرش نوشته بود
در والفجر ۸ پشت سنگر فرماندهی حاج قاسم، شعری نوشته بود: من چه غم دارم که عالم، آتش است/ سوختن گر خواهد او، بر ما خوش است/ کاش جان بسیار بود، آتش مدام/ کان درو میسوخت با شوق تمام/ عشق با دشوار ورزیدن خوش است/ چون خلیل از شعله، گل چیدن خوش است». این شعر را قبل از عملیات والفجر ۸ حاج قاسم نوشته بود. در آن عملیات، اولین فرماندهی که از ما شهید شد، احمد امینی فرمانده گردان ۴۱۰ لشکر ثارالله از رفسنجان بود. وقتی حاج قاسم از شهادت امینی باخبر شد، بسیار بیتابی میکرد، اما روحیه خود را حفظ میکرد و با خواندن این شعر آرام میگرفت. حاج قاسم صبح قبل از روشن شدن هوا خودش به استقبال فرمانده شهیدش رفت و در میدان بود و حتی تا پایان عملیات، آن سمت اروندرود فرماندهی میکرد.
شهید یوسف الهی ماورای زمان و مکان را کشف کرده بود
به شهید یوسف الهی اشاره کردید. شهیدی که حاج قاسم وصیت کرده بود در کنار این شهید دفن شود. چه رابطهای بین این شهید و حاج قاسم بود؟
یوسف الهی جوان ۲۱، ۲۲ ساله به حدی رسیده بود که ماورای زمان و مکان را کشف کرده بود. حسین متصدی از بچههای زرند کرمان تعریف میکرد و میگفت: ما قبل از عملیات والفجر ۸ آن سمت اروند رفتیم. بچهها از موانع سخت رد شدند تا عقبه دشمن را شناسایی کنند. من ماندم تا حرکت آب را اندازه بگیرم. چون حرکات جزر و مد آب را اندازه میگرفتیم تا نقطه آرامش را پیدا کنیم و بچهها بتوانند در این نقطه وارد آب شوند. گاهی آب با سرعت ۷۰ کیلومتر حرکت میکرد. من تنها در کنار اروند بودم. نیم ساعتی حین علامتگذاری، از خستگی خوابم برد. با خودم فکر کردم بر اساس وضعیت قبلی، آب باید مثلا به این نقطه رسیده باشد و حدسی چیزی نوشتم و علامت زدم. روز بعد حسین یوسف الهی آمد و گفت: حسین حالا دیگر هم میخوابی و هم الکی مینویسی؟ گفتم: تو از کجا فهمیدی؟ آن موقع که من بودم و خدا و هیچ کسی نبود. گفت: یعنی ما از اهواز، لب اروند را نمیبینیم؟ یوسف الهی چنین بصیرت و جایگاهی داشت. حاج قاسم هم خیلی به او علاقهمند بود و در عملیاتها از او مشورت میگرفت. پس از شهادت یوسف الهی، حاج قاسم خیلی ناراحت بود و در هر عملیاتی اسمش را میآورد.
نحوه برقراری امنیت در جنوب شرق کشور/ حاج قاسم چگونه اشرار را تسلیم کرد؟
شما در دوران برقراری امنیت در جنوب شرق کشور هم همراه حاج قاسم بودید. چه شد که حاج قاسم به فکر این اقدام افتاد و چگونه توانست منطقه را امن کند؟
بعد از جنگ تحمیلی، حاج قاسم وارد مبارزه با اشرار شد. اشرار از غیبت رزمندگان در ایام جنگ در منطقه سوء استفاده کرده و قاچاق میکردند. اوایل سال ۷۰ بود که ناامنی در جنوب کشور زیاد شده بود. ۶۹ نفر از سربازان، همراه با بخشدار نصرت آباد زاهدان توسط اشرار ربوده و شهید شدند. موقعیت به قدری ناامن بود که اشرار به راحتی با تجهیزات نظامی و حتی توپ ۲۲ میلیمتری روی ماشینها در شهرهای جنوب شرق کشور حرکت میکردند و کسی هم جرأت برخورد با آنها را نداشت. حاج قاسم با سپاه این موضوع ناامنی را مطرح کرد و گفت: ما خجالت میکشیم در اینجا حضور داشته باشیم و منطقه ناامن باشد. همان زمان برخی برای ورود حاج قاسم به منظور برقراری امنیت منطقه، سنگاندازی کردند. اما در نهایت حاج قاسم مأمور ساماندهی جنوب شرق کشور شد. سه مأموریت قلع و قمع اشرار، تثبیت و انسداد مرز به گونهای که امکان ورود قاچاقچیان نباشد و تعقیب قاچاقچیان حتی خارج از مرز، مشخص شد.
در این سه مأموریت، لشکر موفق بود. البته تا پایان سال ۷۴ روند نظارت بر منطقه ادامه داشت. حاج قاسم برای تسلیم اشرار، طرح مهمی اجرا کرد که بعد از انهدام کاروانهای قاچاقچیان در کهنوج، عفو عمومی داد و گفت: اگر کسی خونی به گردن دارد، باید اولیای دم را راضی کند و اسلحههایش را تحویل دهد؛ وگرنه طایفه را کوچ میدهیم به جای دیگری از کشور که نتوانید دیگر کسی را ببینید و از امکانات دولتی هم محروم میشوید». این هم تهدید و هم فرصتی برای آنها بود. در کنارش هم گفت: اگر تسلیم شوید، اشتغال ایجاد میکنیم. به مرور اسم حاج قاسم در بین اشرار پیچید و هر کدام به دیگری میگفتند که بیایید تسلیم حاج قاسم شویم. همین امر باعث شد که اشرار اماننامه بگیرند و سلاحها را تحویل دهند؛ به طوری که حدود چهار هزار سلاح کشف و تحویل شد و ۴۰۰ نفر از اشرار که در گروه ۷۰ تا پنج نفره بودند، تسلیم و منطقه امن شد.
سردار سلیمانی با هلی کوپتر وارد منطقه ناامن آورتین شد
روستایی به نام آورتین در منطقه ایرانشهر و کهنوج در دست اشرار بود. حاج قاسم با وجود اینکه میدانست اشرار مهمات و تجهیزت زیادی دارند و میتوانند با توپ ۷۰ میلیمتری ضدهوایی به راحتی هلی کوپتر را بزنند، خطر کرد و در دل دشمن رفت. با هلی کوپتر در منطقه وارد و متوجه شد فردی به نام عیدوک بامری، عدهای را برده خود کرده است. حاج قاسم افرادی که عیدوک به بردگی گرفته بود، آزاد کرد. پس از آن هم عیدوک را تسلیم کرد. شاید حالت عادی ۱۰ سال هم تلاش میکردیم، با توجه به ارتفاعات و موقعیت منطقه، نمیشد آنجا را امن کرد.
ما همیشه برای حفظ جان حاج قاسم میترسیدیم. آن زمان نمیدانستیم سردار سلیمانی قرار است ۲۲ سال فرمانده نیروی قدس شود، غرب آسیا را از وجود اشرار دیگری نجات دهد و اتحاد ملت اسلام را ایجاد کند. در واقع، سردار سلیمانی مبارزه با داعش را در شرق ایران تمرین کرده بود
۲ کاری که حاج قاسم دوست داشت بعد از بازنشستگی انجام دهد
آخرین دیدارتان با حاج قاسم کِی بود و چه صحبتهایی بینتان رد و بدل شد؟
حاج قاسم وقتی فرمانده نیروی قدس شد، هر از چند گاهی فرماندهان دفاع مقدس را جمع و درباره موضوعات مختلف صحبت میکرد. ما حدود سه ماه قبل از شهادت حاج قاسم، جلسه داشتیم. میگفت: اگر بگوییم این چپ و او راست است، این بدحجاب و او با حجاب است، این حزب اللهی است و او حزباللهی نیست، از چه کسی میخواهید به عنوان ملت ایران حفاظت کنید؟ آن دختر بدحجاب و کم حجاب هم دختر من است و باید با شفقت و مهربانی با او رفتار کنیم. باید به فکر جذب حداکثری باشیم. در مورد رهبری هم معتقد بود که هر چه در غرب آسیا اتفاق افتاد، تدبیرِ حضرت آقا بود.
یک خاطره هم یادم آمد. یک روز با هم برای مراسم ترحیم پدر آقای محسنی، از دوستان مشترکمان داشتیم به روستایی در بافت میرفتیم. در مسیر گفتم: حاجی فکر میکنی کاندیدای نماینده مجلس یا ریاست جمهوری شوی؟ گفت: اگر بخواهم کاندیدا شوم، هر کاری برای خدا کردم، باید تابلو کنم. من هیچ وقت کاری را که برای خدا کردهام، تابلو نمیکنم. گفتم: روزی که بازنشسته شوی، حاضری باز به روستا برگردی و خارج از هیاهوی مسؤولیتها به روش سنتی و قدیمی زندگی کنی؟ گفت: اگر به بازنشستگی برسم، ۲ کار خواهم کرد؛ دوست دارم قرآن را حفظ کنم و بعد هم خاطراتم را بنویسم. حاج قاسم آیات بسیاری را حفظ بود و در صحبتهایش از آیات الهی استفاده میکرد. علاوه بر آن، روزانه خاطراتش را مینوشت و جزئیات هم در آن میآورد که فکر کنم گنجینه بزرگی از خاطرات ایشان وجود داشته باشد.
عضو اتاق بازرگانی ایران در گفتوگو با ایلنا:
نوع تهاتر با سریلانکا عادلانه نیست/ همه به دنبال نفت ارزانقیمت ایران هستند/ تاثیر سموم چینی نتیجه تهاتر بیقید و شروط است
عضو اتاق بازرگانی ایران اظهار داشت: اگر سریلانکا چای بسیار خوب و مرغوب داشته باشد که بازار جهانی آن را بخرد، مطمئنا به آنها میفروشد. برای چای درجه ۲ و ۳ و نامرغوب که بازار جهانی آن را نمیخرد به اسم چای درجه یک به ایران میدهد و ما هم ناچار هستیم که از آنها بگیریم.
مسعود دانشمند در گفتوگو با خبرنگار اقتصادی ایلنا در مورد تهاتر با سریلانکا اظهار کرد: چین، سریلانکا، هند، اندونزی، کشورهای آمریکای لاتین و … همه به دنبال نفت ارزان قیمت ایران هستند، بنزین و گازوئیل دیگر موارد را هم قبول میکنند. سریلانکا به جز چای خشک کالایی ندارد که به درد ما بخورد. ما از قدیم از سریلانکا طلبکار هستیم به آنها نفت دادهایم و پول نداشتند که پس بدهند و بدهکار ماندند الان به جای آن طلب چای میدهند. تهاتر به این شکل به غیر از زیان برای ما چیزی ندارد. اگر سریلانکا چای بسیار خوب و مرغوب داشته باشد که بازار جهانی آن را بخرد، مطمئنا به آنها میفروشد. برای چای درجه ۲ و ۳ و نامرغوب که بازار جهانی آن را نمیخرد به اسم چای درجه یک به ایران میدهد و ما هم ناچار هستیم که از آنها بگیریم.
وی افزود: این نوع تهاتر عادلانه نیست. مگر اینکه برای تهاتر از پیش قرارداد تنظیم شده و مشخص باشد که قیمتگذاری به چه صورت است و چه کالایی در قبال چه کالایی داده میشود. اینکه ما مجبور باشیم که چون نیاز داریم و طلبکار هستیم، هر کالایی را با هر قیمتی که با ما دادند بگیریم، خسران و زیان است.
این عضو اتاق بازرگانی ایران در مورد تعطیلی تنها پالایشگاه سریلانکا گفت: کشوری مانند سریلانکا که نیاز شدیدی به بنزین دارد، پالایشگاه خود را به عمد تعطیل نمیکند که بخواهد از ما بنزین ارزانتر بگیرد این موضوع معقول و منطقی به نظر نمیرسد چراکه مشکلات داخلی برای این کشور به وجود میآید. سریلانکا پول ندارد که از بازار جهانی نفت بخرد و تبدیل به بنزین کند. تنها محل درآمد سریلانکا توریسم و چای خشک است و به علت شیوع کرونا توریسم در این کشور به مشکل برخورده است. از آنجا که سریلانکا نتوانسته بدهی خود را به چین برای قراردادی که داشتند بپردازد، چین برخی تاسیسات در این کشور را تملیک کرده است.
وی اضافه کرد: چینیها در هر کشوری که وارد شدهاند قراردادی تنظیم کردهاند که نوعی استعمار اقتصادی در آن نهفته بوده، از جمله کاری که چینیها با سریلانکا یا آنگولا کردند قابل مطالعه است. بنابراین یکی از مشکلات عمده سریلانکاییها چینیها هستند. مشکل بعدی هم کرونا و کاهش توریسم است که باعث شده این کشور درآمد نداشته باشد، چای هم که کالای اساسی نیست. بنابراین به نظر میرسد که سریلانکا مشکلات اقتصادی شدید دارد که به همین علت پالایشگاه این کشور از کار افتاده است. اگر بنزین ارزان قیمت به این کشور داده شود قطعا قبول میکنند.
این کارشناس حوزه تجارت بیان کرد: در این شرایط تهاتر با ایران برای سریلانکا قطعا منطقی است اما باید دید برای ایران هم منطقی هست یا خیر؛ که به نظر نمیرسد اینگونه باشد. برای هرکسی در دنیا مطلوب است که کالا را ارزان بگیرد و پولش را هر وقت خواست بپردازد. سریلانکا چیزی ندارد که در قبال این تهاتر به ایران بدهد. اقتصاد این کشور بر مبنای کشاورزی است و نیاز دارد که مواردی مانند اوره و سموم یا ماشینآلات کشاورزی را از ایران بگیرد، در قبال همه اینها توریسم دارد که نمیتواند صادر کند و چای که قاعدتا ایران نباید این تهاتر را بپذیرد.
وی در ادامه افزود: قرارداد چینیها با سریلانکا را بررسی کنید که چگونه چینیها سریلانکا را استعمار اقتصادی کردند. اگر میخواهیم با این کشور کار کنیم باید اشراف داشته باشیم که چینیها با آنها چه کردند. تهاتر باید از پیش برنامهریزی شده باشد. باید دید کشور تحت تهاتر چه کالایی با چه کیفیتی میتواند به ما بدهد، حجم تهاتر و مکانیزم قیمت گذاری هم باید مشخص شود. اگر اینها روشن نباشد و فقط بگوییم ما نفت به شما میدهیم شما بعدا هرچه داشتید بدهید؛ نمیتواند راهگشا باشد.
دانشمند با انتقاد از عدم چارچوببندی درست در تهاتر با چین تصریح کرد: این همان کاری است که چینیها با ما کردند و هرچه کالای بنجل داشتند را به ما دادند. چراکه قرارداد مشخصی با چینیها برای تهاتر نبستیم بلکه به آنها نفت دادیم و گفتیم در قبال آن کالا بدهید. در این شرایط هر کالای بنجلی که چینیها دارند را به ما میدهند از جمله همین سموم نباتی که این مشکلات عظیم را برای ما در صادرات کالای کشاورزی به وجود آورده و نتیجه تهاتر بدون قید و شرط با چینیها است که البته هنوز ابعاد مشکلات این سموم مشخص نشده است. کشاورزی که محصول او مرجوع شده و مجبور به فروش بسیار ارزان قیمت محصول خود است، یک سال نابود میشود. چینیها زیان عظیمی به ما در این سالها و حتی سالهای آتی زدهاند. چراکه تهاتر بیقید و شرطی با آنها داشتهایم.
وی همچنین خاطرنشان ساخت: همین اتفاق سالها قبل در مورد سریلانکا رخ داده است. سالها پیش به آنها نفت دادهایم و الان میگویند، پول نداریم و چای ببرید. این به معنای تهاتر نیست بلکه به جای پول، چای میدهد. برای تهاتر باید برنامهریزی شده و موارد مذکور روشن شود.
تهران- ایرنا- «حاج اسد» از فرماندهان جبهه مقاومت، در خاطرات خود از سردار سلیمانی به بیان ناگفتههایی از «نامه حاج قاسم به صدام» و «اقامه نماز سردار در کاخ کرملین» پرداخت.
به گزارش ایرنا، ساعت یک و بیست دقیقه جمعه ۱۳ دی ۱۳۹۸ حاج قاسم سلیمانی، «سردار بزرگ و پرافتخار اسلام آسمانی شد و خون پاک او به دست شقیترین آحاد بشر بر زمین ریخت»، این بخشی از پیام تسلیت رهبر معظم انقلاب بعد از شهادت فرمانده افسانهای جبهه مقاومت است که هنوز با گذشت دو سال از ترور سحرگاه سردار در فرودگاه بغداد باورپذیر نیست؛ خبری که همه معادلات را تغییر داد و منطقه غرب آسیا را برای همیشه برای رژیم تروریستی آمریکا ناامن کرد. حالا در دومین سالگرد شهادت مردی هستیم که در روز تشییع خود همه ایرانیان را با هر سلیقه سیاسی به خیابانها کشاند تا یک تشییع تاریخی رقم بخورد، وداع با فرماندهای نظامی که تاریخ هیچگاه چنین محبوبیتی را سراغ نداشته و ندارد.
در روزهای منتهی به سالگرد شهادت سردار بخشهایی از مهمترین خاطرات و ناگفتههای خانواده و همرزمان حاج قاسم را بازخوانی کردهایم. آنچه در ادامه میآید گفت وگوی محمدرضا اسدبیگی معروف به «حاج اسد» یکی از فرماندهان محور مقاومت است که از دوستان صمیمی و همرزمان حاج قاسم بوده است.
او میگوید: «۲۳ سال در رکاب او و در سربازی سردار سلیمانی بودم و شاید یکی از افتخارات زندگیام همین شاگردی برای سردار دلها بود؛ حاج قاسم به معنای واقعی همه گرفتاریها و بلاها را به جان خرید تا آرامش و امنیت برای مردم فراهم کند چراکه او در مقابل توطئههایی از قبیل طرح خاورمیانه بزرگ و معامله قرن ایستاد.»
وقتی حاج قاسم الگوی فرماندهان ارتش روسیه میشود
حاج اسد به عشق و علاقه سربازان لشکر فاطمیون، حسینیون، حیدریون و زینبیون برای دیدار لحظهای با سردار سلیمانی اشاره کرده و میگوید: «حاج قاسم به قدری رئوف و مهربان بود که همه او را پدر معنوی خود میدانستند، حتی یکی از فرماندهان عالیرتبه روسی چنان تحت تاثیر رفتارهای سردار قرار گرفته بود که بارها به ما میگفت، سردار با اینکه یک ژنرال بزرگ جهانی است ولی با سربازان و زیردستانش به گونهای رفتار میکند که گویا هم رده آنهاست، در حالیکه ما با همقطاران یک درجه پایینتر از خودمان برخورد مناسبی نمیکنیم که سعی میکنم تا رفتار سردار سلیمانی را الگوی خودم قرار دهم.».
همرزم حاج قاسم، شخصیت کاریزما، مردمی، شجاعت، فراجناحی و فراملی بودن سردار سلیمانی را رمز محبوبیت او در جهان میداند و میگوید: «شخصیت حاج قاسم به گونهای بود که دشمنان از شنیدن نامش به لرزه میافتادند، حتی بسیاری از آنها، او را دشمن دانا خطاب میکردند، در مقابل دوستان با شنیدن اسمش به شوق و ذوق میآمدند.».
سردار اسدبیگی خاطرهای از نامه حاج قاسم به صدام را اینگونه تعریف میکند: «با توجه به شرایط سوریه و تصرف منطقه ابوکمال، سردار سلیمانی مدتی در یک خانه خالی در این منطقه ساکن بود ولی بعد از اتمام کارهایش یک نامهای به صاحبخانه نوشت و از او طلب حلالیت کرد، حاج قاسم در این نامه خطاب به این شهروند سوری نوشته بود که مدتی از خانه شما استفاده کردیم، هزینهای را لای چارچوب در گذاشتهام؛ اگر این هزینه کافی نیست به شمارهای که در نامه نوشتهام زنگ بزنید تا تمام طلبتان را پرداخت کنم.»
این همرزم شهید سلیمانی ادامه میدهد: «وقتی صاحبخانه بعد از آزادی منطقه به خانه خود باز میگردد متوجه نامه شده و عاشق مرام شهید سلیمانی میشود در حالی که او یک فرد سنی مذهبی است که خانوادهاش به خاطر عشق به صدام نامش را «صدام» گذاشته بودند، در حال حاضر با اینکه خانه این مرد ۴۵ ساله توسط داعش ویران شده ولی همچنان دو ستون از آن خانه باقی مانده که روی یکی از ستونها عکس سردار سلیمانی نصب شده است.»
سردار اسدبیگی عشق و علاقه جوانان مسیحی و غیرمسلمان جهان برای حضور در جبهه مقاومت را مصداق فراملی بودن حاج قاسم میداند و می گوید: «این تاثیر و فرماندهی سرداری مثل سلیمانی بود که جهان را در بهت و حیرت گذاشته بود.» آنطور که همرزم حاج قاسم تعریف میکند، بارها در جلسه طراحی عملیاتهای بزرگ که با حضور فرماندهان روسی، ایرانی و سوری تشکیل میشد، سردار سلیمانی نیز حضور داشت و همیشه همه طرحها و نقشهها را شنیده و در آخر اظهار نظر میکرد و هیچ عملیاتی نبود که نظر حاج قاسم در آن گنجانده نشود.
ناگفتههایی از دیدار پوتین و حاج قاسم
این فرمانده جبهه مقاومت در این خصوص توضیح میدهد: «وقتی از فرماندهان روس میپرسیدیم شما که با این نقشههای بزرگ به جلسه میآیید ولی چرا در آخر پیشنهادات سردار سلیمانی را تصویب میکنید که جواب میدادند، اولا اطلاعات سردار دقیقتر از نقشه است، دوما به علت درایت، هوش و تجربه سردار از ۸ سال جنگ ایران و عراق، شناخت کامل از جریانات جبهه مقاومت باعث میشد که بهترین طرحها را ارائه دهد.»
این سردار جبهه مقاومت در خاطرهای از سردار سلیمانی به سفر تاریخی حاج قاسم به مسکو و دیدار با پوتین اشاره میکند و می گوید: «در سال ۹۳ سردار سلیمانی از طرف ایران برای مذاکره و دعوت روسیه برای حمایت از سوریه به مسکو رفت، اگر چه مقام های روسی دیدار ۱۵ دقیقهای با پوتین را برای سردار تدارک دیده بودند اما این دیدار چندین ساعت طول کشید و حاج قاسم رئیس جمهوری روسیه را برای مشارکت در جنگ سوریه همراه کرد. در این بین پوتین یک وقت استراحت برای مشورت با فرماندهان عالی رتبه خود تشکیل می دهد و حاج قاسم در این فرصت کوتاه در کاخ کرملین اذان میخواند و نمازش را اقامه میکند.»
بهترین اذان و اقامه نماز حاج قاسم در کاخ کرملین
به گفته سردار اسد بیگی، حاج قاسم همیشه اقامه نماز در کاخ کرملین را یکی از بهترین نمازهایش میدانست، «کسب رضایت روسیه برای حمایت از سوریه توسط حاج قاسم سلیمانی تاثیر زیادی در موفقیتها و پیروزیهای محور مقاومت داشت زیرا به اجرای عملیاتها و نحوه آن سرعت بخشید.»
سردار اسدبیگی به خلقیات سردار و عشق و علاقه او به ائمه اطهار، مخصوصا حضرت زهرا (س) نیز اشاره کرده و می گوید: «حاج قاسم طی دو، سه سال اخیر عجیب عوض شده بود، انگار همان سردار قبلی نبود، آرامش عجیبی داشت و جلوه معنویاش نیز شکل دیگری به خود گرفته بود، حتی یکبار به یکی از فرماندهان جبهه مقاومت گفتم که میوه وقتی میرسد باغبان آن را میچیند، سردار هم الان عین میوه رسیده است.»
سردار اسدبیگی به نقل خاطراتی از نحوه مواجهه حاج قاسم با جوانان و مسلمانان منطقه قفقاز میپردازد و میگوید: حاج قاسم معتقد بود که جوانان و مومنین قفقاز جزو اولین یاران امام زمان (عج) هستند و این را با اعتقاد کامل میگفت. یکبار به ایشان گفتم، شما که این مطالب را میگویید، مطالب بسیار سنگین و بزرگی است. آیا برای این سخنان دلایل و استناداتی دارید؟ که فرمود، بله من مطالعه کردهام و میدانم، اولین افرادی که به امام زمان(عج) در عصر ظهور ملحق خواهند شد، مردم آذربایجان هستند.
ماجرای تشکیل گروه حسینیون در سوریه
سردار اسدبیگی در بخش دیگری از سخنان خود به تشکیل گروههای مقاومت در بحران سوریه اشاره میکند و میگوید: گروههای مختلفی در زمان جنگ سوریه در داخل این کشور ایجاد شد که مدتی بعد به نام زینبیون، فاطمیون، حزبالله و حیدریون نامگذاری شدند. این گروهها شامل شیعیان و یا سنیهای کشورهای مختلف بودند. در بین اینها، گروه دیگری بنام گروه حسینیون هم به وجود آمد که متشکل از شیعیان و مسلمانان کشورهای حوزه CIS یا همان کشورهای مستقل شده از شوروی سابق بود. رزمندگان این گروه از روسیه، کشورهای حوزه قفقاز و ترکیه بود و حتی میتوان گفت آذری زبانهای شیعه حاضر در کشورهای اروپایی همچون آلمان نیز به این گروه ملحق شده بودند. این گروه با اینکه تعداد چندان زیادی را شامل نمیشدند، اما در عرصه سوریه نمود ظاهری پیدا کرده و حاج قاسم این گروه را به خوبی شناخته بود.
سفارش حاج قاسم درباره مردم قفقاز
همرزم و معاون سردار سلیمانی در جنگ سوریه، با بیان خاطرهای از گروه حسینیون میگوید: در یکی از روزهایی که حاج قاسم در منطقه حضور داشت یکی از اعضای گروه حسینیون، خودش را به حاج قاسم رساند و گزارشی در خصوص حسینیون و اقدامات انجام یافته به حاج قاسم ارائه داد. پس از آن از من پیش حاج قاسم گلایه کرد. او گفت که من آنها را اذیت میکنم و اجازه نمیدهم تا گروه حسینیون بیش تر از این در سوریه فعالیت کنند و یا افراد جدیدی را اعزام کنند. پس از آن، حاج قاسم خطاب به من توضیحات خواست و من گفتم که به دلیل محدودیتها امکان حضور افراد بیشتر از این گروه وجود ندارد. به این خاطر که حضور بیشتر این افراد در سوریه برای خودشان و ما تبعات دارد. حاج قاسم آنجا به من فرمود که حق نداری جلوی اینها را بگیری و از طرفی باید به این افراد رسیدگی کرد.
اوضاع نابسامان مجوزهای شروع کسب و کار به علت خرابی سامانه G۴B / چه کسی پاسخگوست؟
با نزدیک شدن به پایان سال، مهلت مصوب از سوی مجلس شورای اسلامی به مرکز ملی بهبود و پایش محیط کسب و کار در زمینه ساماندهی به مجوزهای شروع کسب و کار رو به پایان است.
با نزدیک شدن به پایان سال، مهلت مصوب از سوی مجلس شورای اسلامی به مرکز ملی بهبود و پایش محیط کسب و کار در زمینه ساماندهی به مجوزهای شروع کسب و کار رو به پایان است.
به گزارش تابناک اقتصادی؛ در حالی وارد زمستان شدهایم که درگاه ملی مجوزهای کشور روزهای بسیار بدی را میگذراند. سامانه G4B این روزها کارآفرینان بسیاری را خسته کرده است؛ روزهای متوالی و طولانی که سامانه به طور کلی از دسترس خارج شده بود و روزهای اندکی هم که این سامانه در دسترس عموم مردم قرار گرفت، روزهای خوبی برای مراجعان به این سایت نبوده است.
درگاه ملی مجوزهای کشور مشکلات بسیار متعددی را با خود حمل میکند؛ مشکلاتی مانند ناقص بودن امکان جستجو در بین مجوزهای مختلف. این ایراد بزرگ سامانه G4B از ابتدای شروع به کار این سامانه همراه آن بوده است و در روزهای پایانی مهلت مصوب در ماده ۷ قانون اجرای سیاستهای کلی اصل ۴۴ از سوی مجلس شورای اسلامی نیز برای دفعات متوالی، شاهد ایراد در جستجو هستیم؛ به صورتی که اکنون امکان جستجو در این سایت فراهم نیست و برای جستجو در بین مجوزها به سایت قدیمی باید مراجعه کرد که اگر خوش شانس باشید و در ابتدای ورود به سایت قدیمی، موفق به مشاهده پیامی که برای چند ثانیه ظاهر میشود شوید، میتوانید با کلیک روی آن به قسمت جستجو منتقل شوید و به دنبال مجوز مورد نظر خود بگردید.
عدم امکان جستجو در سایت، تنها یکی از سادهترین اشکالات درگاه ملی مجوزهای کسب و کار است. در این روزها شاهد هستیم که این سامانه از درگاهی برای صدور مجوز بودن تبدیل به یک صفحهی حاوی چند لینک شده است.
درگاه ملی مجوزهای کشور از ابتدا با کاربری صادر کردن مجوزهای مختلف شروع کسب و کار راهاندازی شد، ولی در طول زمان به محلی برای جمعآوری آییننامهها و ضوابط مختلف دستگاهها تبدیل شد و در نهایت در این روزهای پایانی سال مانعزدایی از تولید شاهد این هستیم که درگاه ملی مجوزهای کشور، کامل کاربری خود را از دست داده است.
جالبتر آنکه با کلیک روی لینکهای پایین صفحه برای ثبت شکایت و یا درخواست مشاوره کسب و کار به سایت قدیمی ارجاع داده میشوید و نمیتوانید شکایتی ثبت کنید. چند باری برای پیگیری چند مجوز با شمارههای مندرج در درگاه ملی مجوزهای کشور تماس گرفتیم؛ اما متاسفانه موفق به برقراری ارتباط با کارشناسان مربوطه نشدیم.
درگاه ملی مجوزهای کشور طبق اصلاحیه ماده ۷ قانون اجرای سیاستهای کلی اصل چهل و چهارم مصوب اسفندماه سال ۹۹ موظف است، تمامی مجوزهای کشور را تا پایان اسفند سال ۱۴۰۰ جمعآوری کند و در سامانه خود قرار دهد؛ همچنین این درگاه موظف است تا صدور تمامی مجوزها را تنها از طریق سامانه G4B ساماندهی نماید. هرچند این مهم قدمی برای بهبود محیط کسب و کار است، باید دانست که مهمترین عامل در بهبود محیط کسب و کار ارائهی نقشهی دریافت مجوز برای هر کسب و کار است.
مرکز ملی بهبود و پایش محیط کسب و کار باید مراحل مختلفی را که یک کارآفرین برای شروع کسب و کار خود طی کند، در یک نمودار به صورت ترتیبی برای استفاده عموم مردم آماده کند.
نیویورکر: موشک کروز ایران توازن قدرت را در سراسر خلیج فارس تغییر داده است
یک نشریه آمریکایی با تأکید بر این که ایران بیش از هر زمانی در تاریخ مدرن خود از تسلیحات بهتر و نفوذ بیشتری برخوردار است گزارش کرد که موشکهای کروز ایران موازنه قدرت در خلیجفارس را تغییر داده است.
به گزارش گروه بینالملل خبرگزاری فارس، هفتهنامه آمریکایی «نیویورکر» در گزارشی به توانمندی نظامی و تأثیرگذاری جمهوری اسلامی ایران اعتراف کرد و نوشت که ایران بیش از هر زمان دیگری در تاریخ مدرن، بهتر و نفوذ بیشتری برخوردار است.
هفتهنامه نیویورکر در یادداشتی به قلم «رابین رایت» تأکید کرد که هیچیک از رؤسای جمهور ایالات متحده نتوانستهاند نفوذ سیاسی و اهرم نظامی ایران در منطقه غرب آسیا را مهار کنند و تهدیدات نظامی مداوم «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا و پیشینیان وی علیه جمهوری اسلامی دیگر یک «گزینه بلند مدت جذاب یا موثر» نیست.
رایت سپس در این مقاله به اظهارات «فرانک مککنزی» فرمانده فرماندهی مرکزی ایالات متحده (فرماندهی تروریستی سنتکام) اشاره کرد که پیش از این در تحلیلی تقابل نظامی احتمالی با ایران را تشریح کرده بود.
مککنزی در ارتباط با درگیری احتمالی با ایران گفت: «اگر آنها ناگهانی حمله کنند، جنگ خونینی رخ میدهد. ما به شدت آسیب میبینیم».
فرمانده تروریستهای سنتکام ادامه داد: «ما به شدت آسیب میبینیم. در طولانی مدت ما (آمریکا) پیروز میشویم اما یک سال زمان میبرد».
نیویورکر در ادامه همچنین با اشاره به درسهایی که ایالات متحده در افغانستان و عراق آموخته است، گزارش کرد که یک کمپین نظامی تمام عیار ایالات متحده تقریباً قطعاً به یک جنگ منطقهای در چندین جبهه منجر خواهد شد.
نویسنده مقاله نیویورکر سپس با اعتراف به توانمندی نظامی و دفاعی جمهوری اسلامی ایران نوشت: «ایران بهتر از هر زمانی در تاریخ مدرن خود، مسلح است. ایران صدها موشک کروز در اختیار دارد که از زمین یا کشتی قابل شلیک است و توانمندی پرواز در ارتفاع پایین را دارد و از چندین جهت قابلیت حمله دارد و شناسایی این موشکها برای رادارها و ماهوارهها دشوارتر است زیرا موتورهای آنها بر خلاف موشکهای بالیستیک هنگام اشتعال نور روشن تولید نمیکند.موشک های کروز توازن قدرت را در سراسر خلیج فارس تغییر داده است».
در این مقاله همچنین به «دیوار بلند بیاعتمادی» میان تهران و واشنگتن اشاره شده و با اشاره به مذاکرات در جریان «وین» برای رفع تحریمهای یکجانبه آمریکا علیه ایران و احیای برجام نوشته شده است: «اگر بتوان دیوار بیاعتمادی را کاهش داد آن وقت ممکن است نقاط مشترکی وجود داشته باشد اما این دیوار بسیار بلند است. وقتی از دسترسی به پولهای خود برای تهیه واکسنهای حیاتی، محروم هستیم، آیا میتوان حتی ذرهای از رد اعتماد بین دو کشور وجود داشته باشد؟»
«حسین امیرعبداللهیان» وزیر امور خارجه ایران تصریح کرده است که دولت «جو بایدن» رئیسجمهور آمریکا برای اثبات حسن نیت خود، باید در وهله اول تحریمها را لغو کند و سپس به آزادی میلیاردها دلار داراییهای مسدود شده ایران در کشورهای دیگر همچون کره جنوبی کمک کند.»
وی ادامه داد: « اگر به توافق برسیم، میتوان از آن برای پیشرفت بیشتر استفاده کرد. اگر (مذاکرات) شکست بخورد، قبلاً گفتهایم که آینده کشور را به برجام گره نمیزنیم.»
ایران و گروه ۱+۴ شامل روسیه، چین، فرانسه، بریتانیا به اضافه آلمان از روز دوشنبه (۶ دی ماه) هشتمین دور مذاکرات وین برای رفع تمامی تحریمهای اعمال شده علیه تهران پس از خروج یکجانبه واشنگتن از توافق در «وین» آغاز شده است و ایالات متحده به واسطه خروج یکجانبه و غیرقانونی از برجام، اجازه حضور مستقیم در مذاکرات را ندارد.
یک سال پس از خروج واشنگتن از برجام در سال ۲۰۱۸ و عدم پایبندی طرفهای اروپایی به تعهداتشان ذیل برجام، ایران در راستای حقوق قانونی خود، مجموعهای از گامهای تلافیجویانه را در چند مرحله از این توافق در جهت کاهش تعهداتش ذیل برجام برداشت.
علیرغم آنکه دولت جدید آمریکا تحت ریاستجمهوری بایدن، اعلام کرده است که قصد دارد مجدداً به برجام بپیوندد اما در رفع تحریمها علیه ایران بسیار تعلل کرده است و دائم تلاش میکند تا توپ را در میدان ایران بیاندازد و جمهوری اسلامی را مقصر هرگونه شکست احتمالی مذاکرات وین جلوه دهد.
با این حال، تهران قاطعانه اصرار دارد که ایالات متحده باید ابتدا تحریمها را به شیوهای قابل راستیآزمایی لغو کند و تضمین دهد که دوباره از توافق خارج نخواهد شد و تمام خسارات وارده به ایران به در پی خروج غیرقانونی از برجام را جبران کند.
گزارشهای منتشر شده حاکی از آن است که ادامه دور فعلی مذاکرات وین که به مناسبت تعطیلات سال نو میلادی موقتاً به حالت تعلیق درآمده، پس از چند روز از سرگرفته میشود.
مذاکره به سبک آمریکاییها/ دموکرات توافق میکند جمهوریخواه بههم میزند
نگاهی به سبک و شیوه آمریکاییها در مذاکره نشان میدهد یانکیها ۲ شیوه اصلی در مذاکرات دارند: اول آنکه پیش از مذاکره هدف نهایی را مشخص میکنند و از آن کوتاه نمیآیند و دوم یک حزب توافق میکند و حزب دیگر که به قدرت میرسد توافق را زیر سؤال میبرد.
فارس پلاس؛ روایت مذاکرات: شبکههای غربی در طول مذاکرات یک خط رسانهای را به طور پر فشار در دستور کار خود قرار دادهاند و آن دمیدن در مطالبه « مذاکره مستقیم با آمریکا» بود. خطی که بیبیسی بارها روی آن مانور رفت و کارشناسان متعددی را روی آنتن برد تا این جمله را بیرون بکشد: « ایران به دنبال رفع تحریمهایی است که کلید آن در دستان آمریکاست».
یک اتفاق دیگری که در طول این چند هفته رقم خورد این بود که خطوط رسانهای از شبکههای خارجی شروع میشد و ادامه آن با رسانههای اصلاحطلب داخلی تداوم مییافت.
روزنامه شرق در مطلبی تحت عنوان «پسلرزههای مذاکره غیرمستقیم» با اشاره به ایفا نقش پلیس بد از سوی فرانسه نوشت که ایران باید مستقیم با آمریکا گفتگو کند.
پیشتر رابرت مالی نماینده ویژه آمریکا در امور ایران روز ۶ آذر گفته بود: ایران اگر خواهان نتیجه سریعتر است، با ما سرِ میز مذاکره بنشیند.
دموکرات توافق میکند؛ جمهوریخواه از آن خارج میشود!
سال ۲۰۱۵ توافق هستهای میان ایران و ۱+۵ منعقد شد. ایران تعهدات هستهای خود را کامل انجام داد امّا چک رفع تحریمها نقد نشد. آصفی سخنگوی وزارت خارجه دولت خاتمی گفت که مسیر نقض برجام از زمان بایدن و اوباما شروع شد. مسیری که ترامپ با خروج از برجام آن را به پایان رساند. دلیل جمهوریخواهان برای خروج گزاره «توافق بد» بود.
ایران پس از یکسال، به صورت گام به گام تعهدات هستهای را کنار گذاشت. همزمان با پیشرفت هستهای ایران، دموکراتها پیروز انتخابات آمریکا شدند و سیاست خود را احیاء برجام اعلام کردند.
اما نکتهای در این میان وجود داشت. بایدن قبل از تصدی پست ریاست جمهوری به صراحت راهبرد خود را در CNN اعلام کرد. رئیس جمهور آمریکا هدف نهایی خود را اینگونه بیان کرد: “خبر خوب این است که هنوز یک راه بهتر باقی مانده. راهی که من به عنوان رئیس جمهور آن را انجام خواهم داد … درصورت بازگشت ایران به تعهدات هستهای(!)، آمریکا به عنوان نقطه شروع مذاکرات بعدی به توافق بازمیگردد! ما بر روی گسترش مفاد توافق هستهای کار خواهیم کرد”.
«شرمن» قائم مقام وزارت خارجه آمریکا و از بانیان برجام نیز اسفند ۹۹ در کمیته روابط خارجی سنا به صراحت گفت: «بازگشت به توافق سال ۲۰۱۵ ممکن نیست.» وی گفت بایدن قصد دارد وارد برجام شود اما بدنبال مفاد طولانیتر و محکمتر است.
توئیت «تام کاتن» – سناتور جمهوریخواه کنگره آمریکا
در همین حین، «تام کاتن» سناتور جمهوریخواه کنگره آمریکا روز ۹ آذر نیز توئیت جالبی درباره مذاکرات وین با تکرار گزاره «توافق بد» منتشر کرد. وی نوشت: «توافق هستهای بین دولت بایدن و ایران حتی بدتر از آن چیزی خواهد بود که پیش از آن وجود داشته است.»
کاتن در ادامه به صراحت نوشت: «زمانی که جمهوریخواهان دوباره قدرت را در آمریکا به دست بگیرند، این توافقنامه را پاره خواهند کرد.»
«جرارد آراود» – سفیر اسبق فرانسه در آمریکا
«جرارد آرود» سفیر سابق فرانسه در اسرائیل، آمریکا و سازمان ملل نیز روز ۱۲ آذر با اشاره به پیروزی احتمالی جمهوریخواهان در انتخابات ۲۰۲۴ در صفحه توئیتری خود نوشت: «حتی اگر برجام از سر گرفته شود، با وجود تهدید بازگشت تحریمها در سال ۲۰۲۵، هیچ شرکت غربی جرات نمیکند حتی یک سنت در ایران سرمایهگذاری کند؛ هیچ بانک غربی در معاملات با ایران سرمایهگذاری نخواهد کرد. یک بار کافی بود. ایرانیها این را میدانند.»
پیشرفت مذاکرات بدون حضور آمریکا!
روند مذاکرات وین رو به جلو ارزیابی شده است. «انریکه مورا» معاون مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا گفت: «دور هفتم به گنجانده شدن بخشهایی از خواستههای ایران در سند پیشنویس مذاکرات به پایان رسید.» مورا همچنین گفت: ««نشانههای مثبتی از موفقیت در دور هشتم مذاکرات وجود دارد.»
سوم دی ماه امسال یک منبع دیپلماتیک اروپایی نیز در گفتوگو با ایرنا گفت: «نهایتا طرفین توانستند به سند مشترکی دست یابند که در آن ۸۰ درصد مطالبات ایران نیز لحاظ شده است».
تروئیکا اروپا (فرانسه/ آلمان /بریتانیا) نیز در بیانیهای اعلام کردند که پیشرفتهای فنی در دور گذشته مذاکرات حاصل شده است.
همزمان «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در مذاکرات وین در صفحه توئیتری خود نوشت: «شاهد پیشرفت بی چون چرایی در مذاکرات هستیم.»
«میخائیل اولیانوف» – نماینده روسیه در مذاکرات وین
اکنون میتوان گفت که متن پیشروی مذاکره کنندگان در وین حاوی دیدگاه تمام طرفهاست. مذاکرات به نقطهای رسیده که واشنگتن باید تصمیم نهایی خود را بگیرد. آمریکا باید تضمین بدهد که در صورت توافق احتمالی مجدداً از آن خارج نخواهد شد. در غیر اینصورت مستقیم یا غیر مستقیم بودن مذاکرات تهران – واشنگتن چندان توفیری نخواهد داشت.
موانع کارآفرینی؛ قوانین مخل، بیمه، گمرک و مالیات/ مهارتآموزی و مهارت گرایی به جذب افراد در صنعت و کسبوکار کمک میکند
کارآفرینی واژهای آشنا و با تعابیری متفاوت برای فعالان اقتصادی است که با زحمت و پشتکار در جهت رشد و توسعه اقتصادی بدون هیچگونه چشمداشتی تلاش میکنند و تنها خواسته آنها رفع موانع تولید است تا با افزایش کمی و کیفی تولیدات داخلی بتوانند علاوه بر خودکفایی با رقابتپذیری محصولات داخلی و صادرات آنها به عبور از تنگناهای اقتصادی و خنثی سازی تحریمها کمک کنند.
شاکری: مجمع عالی کارآفرینان یک تشکل حرفهای در حوزه کارآفرینی و کسبوکار است با جمع زیادی از کارآفرینان و فعالان اقتصادی کشور با مأموریت پیگیری مطالبات و مشکلات کارآفرینان و فعالان اقتصادی از دستگاههای ذیربط و ارائه راهکارهای برونرفت از مشکلات اقتصادی بهمنظور توسعه کارآفرینی و اشتغالزایی در کشور فعالیت میکند.
میزان: یکی از مأموریتهای مجمع عالی کارآفرینان ارتقاء آگاهی و شناخت عموم مردم جامعه و به ویژه جوانان نسبت به کار و کارآفرینی است. لطفا بفرمایید مجمع عالی کارآفرینان در این خصوص تا کنون چه اقداماتی را انجام داده است؟
میزان: باتوجه به ارتباط مستقیم مجمع عالی کارآفرینان با فعالان این حوزه از نظر شما اصلیترین موانع کارآفرینی کدام اند وچه راهکارهای برای حل این مشکلات وجود دارد؟
میزان: لطفا بفرمایید از نظر شما نقش فعالیت کارآفرینان در توسعه اقتصاد کشور به چه میزان است؟
میزان: در خصوص تأثیرو نقش کارآفرینی برای ایجاد اشتغال پایدار در کشور توضیح بفرمایید؟
شاکری: مجمع عالی کارآفرینان در حد بضاعت خود و با توجه به اینکه یک تشکل غیردولتی است عملاً به دنبال تأثیرگذاری در حوزههای کلیدی و پیگیری مشکلاتی است که گریبان گیر عمدهٔ کارآفرینان و فعالان اقتصادی است و با انتقال این مسائل و مشکلات به نهادهای ذیربط، دولت، مجلس شورای اسلامی و قوه قضائیه پیگیر حل آنها هستیم تا به سهم خود به جامعه کارآفرینان و فعالان اقتصادی کشور کمک کنیم.
شاکری: کارآفرینان برای عضویت در مجمع عالی کارآفرینان درخواست میدهند و ما در کمیتهای بررسی میکنیم تا فعالیتهای فرد متقاضی عضویت، کارآفرینی تلقی شود و پس از تأیید این موضوع کارآفرینان را به عضویت مجمع درمیآوریم؛ و برای اعضا خدماتی از قبیل تشکیل دورههای آموزشی، مهارتی و مدیریتی و برگزاری سمینارهای آموزشی ارائه میدهیم ضمناً برنامههایی بهمنظور همافزایی و دانش گرایی کارآفرینان نیز برگزار میکنیم.
یک کارشناس بازار سرمایه اعلام کرد:
افزایش ۳۰۰ درصدی قیمت کالاها؛ نتیجه سیاست ارز ۴۲۰۰ تومانی
یک کارشناس بازار سرمایه گفت: با توجه به افزایش ۲۰۰ تا ۳۰۰ درصدی قیمت کالاهای اساسی تحت تاثیر اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی؛ بنابراین حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی اقدامی مناسب است که با تبعات مثبت در اقتصاد کشور همراه خواهد شد.
«سلمان نصیرزاده» امروز (شنبه) در گفت و گو با خبرنگار اقتصادی ایرنا به حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی و تاثیر آن بر اقتصاد کشور اشاره کرد و افزود: این اتفاق به عنوان اقدامی مثبت تلقی میشود که اجرای آن در دولت سیزدهم در دستور کار قرار گرفته است.
وی معتقد است که چند نرخی بودن ارز، زمینهساز رانت و فساد در اقتصاد کشور خواهد بود.
نصیرزاده به تصمیمات اتخاذ شده در خصوص ارز ۴۲۰۰ تومانی تاکید کرد و گفت: از سال ٩٧ تاکنون که این سیاست به اجرا در آمده است، بیش از ۶۰ میلیارد دلار به این اقدام اختصاص پیدا کرد و بیش از ۶٠٠ هزار میلیارد تومان رانت ایجاد شد، در حالی که بهتر بود این رقم به بودجه بخش عمرانی و توانمندسازی طبقات متوسط و ضعیف جامعه تعلق بگیرد اما متاسفانه این منابع با توجه به درآمد محدود دولت به واسطه تحریمها به هدر رفته است.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: مشاهده قیمت کالاهای اساسی از سال ٩٧ تا به امروز نشاندهنده آن است که تخصیص ارز به برخی از کالاها اقدامی اشتباه بود؛ چراکه در این زمینه شاهد عدم نظارت در تخصیص ارز ۴۲۰۰ تومان به کالاها بودهایم.
وی با بیان اینکه قیمت کالاهای اساسی از زمان اختصاص ارز ۴۲۰۰ تومانی تاکنون بین ٢٠٠ تا ٣٠٠ درصد افزایش پیدا کرده است، گفت: این اتفاق ناشی از رانتی بود که در کشور ایجاد شد؛ بنابراین با توجه به ایجاد چنین اتفاقی در کشور باید به طور حتم ارز ۴٢٠٠ تومانی از اقتصاد کشور حذف شود.
نصیرزاده با تاکید بر اینکه حذف ارز ترجیحی سبب افزایش تورم انتظاری در اقتصاد کشور خواهد شد، اظهار داشت: در صورت نظارت کارآمد و اختصاص صحیح اعتبار به قشر ضعیف جامعه، زمینه توانمندسازی طبقات متوسط به پایین جامعه فراهم و زمینه جبران حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی از اقتصاد کشور ایجاد خواهد شد.
این کارشناس بازار سرمایه اظهار داشت: در ادامه برنامه دولت در لایحه بودجه ۱۴۰۱ درخصوص حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی باید نظارت دقیقی بر روی شرکتها در راستای حفظ حاشیه سود آنها صورت بگیرد؛ از این رو توجه به شرکتهایی که به دلیل حذف ارز ترجیحی با افزایش هزینه تولید مواجه میشوند بسیار مهم خواهد بود.
وی تاکید کرد: عدم مراقبت از حاشیه سود شرکتها پس از حذف ارز ۴٢٠٠ تومان میتواند تبعات سنگینی را با خود به همراه داشته باشد و منجر به ایجاد ضربه به روند تولید و نیز افت سودآوری شرکتها خواهدشد، در نهایت این اتفاق ممکن است بحث کارآفرینی و اشتغال را به مخاطره اندازد.
نصیرزاده با اشاره به اینکه دولت باید این موضوع را لحاظ کند که پس از حذف ارز ۴٢٠٠ تومانی، حفظ حاشیه سود صنایعی که از این اتفاق متضرر میشوند موضوعی مهم خواهد بود، گفت: با توجه به حضور بخشی از این شرکتها در بورس، ممکن است زمینه ایجاد مخاطرات جدی برای شرکتها فراهم شود اما نظارت درست و حفظ حاشیه سود آنها میتواند این نگرانی را به حداقل ممکن کاهش دهد.
نصیرزاده اظهار داشت: در مجموع پرهیز از چند نرخی بودن قیمت ارز، خروج از قیمتگذاری دستوری و سپردن قیمتها به مکانیزم بازار میتواند سبب جلوگیری از جهش شدید قیمتها در دورههای متناوب شود؛ بنابراین حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی اقدام مناسبی است که با تبعات مثبت در اقتصاد کشور همراه خواهد شد.
به گزارش ایرنا، رییس جمهوری در برنامه گفتوگوی تلویزیونی با مردم در خصوص حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی گفت: تا امروز جلسات متعددی در ستاد اقتصادی دولت برای بررسی این موضوع داشتهایم. با اقتصاددانان خارج از مجموعه دولت هم رایزنی و بحث و تبادل نظر شد. شاهد بودیم پول سفره مردم، در جیب چند دلال رفت. باید این موضوع طوری اصلاح شود که پول در جیب مردم برود و در سفره مردم ظاهر شود.
آیت الله سید ابراهیم رییسی تاکید کرد: این کار ضرورت دارد اما با غافلگیری انجام نخواهیم داد و مردم را نسبت به آن بی اطلاع نخواهیم گذاشت و شوک به بازار ایجاد نخواهیم کرد. همه جوانب سنجیده میشود به طوری که بازار و مردم در جریان این تصمیم قرار میگیرند.
رییس دولت سیزدهم خاطرنشان کرد: این اصلاح جزو برنامههای دولت است که انجام میشود و در وقت مناسب به مردم اطلاع می دهیم. در این موضوع، مشارکت مردم شرط اجرای موفق است.
تازهترین پژوهش ایرنا در حوزه کشاورزی
توسعه کشاورزی در گرو راهبردها یا اجرا؟
کشتی کشاورزی ایران ۴۰ سالی است در فراز و نشیب امواج اقتصاد کشور در حرکت بوده اما اینکه این راه همان مسیر توسعه بوده و آیا سرعت،دقت، مقصد و جهت آن درست است؛ از جمله مواردی است که تحقق آن به قطبنما (اسنادبالادستی) و مهارت ناخدای کشتی در راهبری وابسته است.
در آخرین پژوهش ایرنا، در گفتگو با کارشناسان حوزه کشاورزی، مشکلات و راهکارهای توسعه بخش کشاورزی بررسی میشود و به این سؤال پرداخته میشود که عدم توسعه کشاورزی به سیاستگذاری و نبود راهبرد توسعه بازمیگردد یا اجرا؟ آیا عدم هماهنگی در بهکارگیری ظرفیتهای بخش اجرا، مداومت در پیادهسازی و تداوم سیاستهای اجرایی و .. دچار چالش جدی است؟ ارزیابی کلی آن است که کشور ما از نظر برخورداری از اسناد بالادستی و راهبردی برای توسعه کشاورزی مشکلی ندارد و در چهار دهه اخیر سیاستهای کلان و اسناد بالادستی ارزشمندی در این حوزه تدوین شده اما کمتر به حوزه اجرا رسیده است.
توسعه نگاه فرابخشی به بخش کشاورزی، تقویت صنایع تبدیلی و تکمیلی با محوریت توسعه روستایی و ارتقای زنجیره تولید و توزیع مواد غذایی و همچنین بهرهوری در بخش در کنار تغییر الگوی کشت محصولات، توسعه مکانیزاسیون از جمله راهکارهای ارائه شده کارشناسان برای بهبود شرایط بخش کشاورزی کشور است.
براساس آمار منتشر شده، در حال حاضر بخش کشاورزی با دارا بودن بیش از ۴.۳ میلیون نفر تولیدکننده، سهمی هشت درصدی از تولید ناخالص داخلی (رقمی حدود ۴۰ میلیارد دلار) در اختیار دارد.
بخشی که پیش از انقلاب هم نقشی پایهای در اقتصاد ایران داشت و در دهه اول انقلاب سهم کشاورزی در اقتصاد ایران به ۱۴.۴ درصد افزایش یافت و در سالهای دهه ۷۰ این رقم به حدود ۲۶ درصد رسید اما از آن زمان به مرور، این سهم کاهش یافته است. نمود این وضعیت در ترکیب جمعیتی کشور مشهود است. جمعیت کشور در ابتدای انقلاب ۷۰ درصد روستایی و ۳۰ درصد شهری بود، حال آنکه براساس آخرین سرشماری در سال ۱۳۹۵ این رقم معکوس شده، چنان که ۲۵.۹ درصد جمعیت کشور روستایی هستند و بقیه شهرنشین و مصرفکننده شدهاند.
این آمارها بیانگر تغییرات شدید در این حوزه، از جمله در سرمایهگذاری است. طبق گزارش های منتشر شده، سرمایه گذاری در بخش کشاورزی در دهههای اخیر منفی بوده و هرگز از پنج درصد سرمایهگذاریهای کشور فراتر نرفته است.
به گفته کارشناسان، اکنون به دلیل بهرهبرداریهای نادرست، در منابع پایه مانند آب وخاک، دچار بحران هستیم؛ کشاورزی مدرن و مکانیزه نشده و پیشرفت به میزانی نبوده که منجر به تحولی اساسی شود.
فراز و فرودهای غربالگری در قانون جوانی جمعیت
مسئله غربالگری و سقط درمانی یکی از مواردی بود که در طرح جوانی جمعیت و حمایت از خانواده به دلیل بار مالی بسیار بالا،اصلاح آن مخالفان زیادی داشت اما این طرح از ۷۰۰هزار سقط جنین جلوگیری می کند.
به گزارش مهر حمایت از خانواده و جوانی جمعیت طرح بحث برانگیزی بود که با همه فراز و فرودهای خود سرانجام تبدیل به قانون شد و حالا متولیان حوزه جمعیت و خانواده چشم انتظار اجرای آن هستند؛ اما از همان ابتدا مواد مربوط به مسئله غربالگری و سقط درمانی، در این طرح متوجه اما و اگرهای بسیاری بود و سرانجام این طرح در حالی تبدیل به قانون شد که علی رغم در نظر گرفتن مشوقهای اقتصادی، شغلی و اجتماعی برای سوق دادن زوجین به فرزند آوری، وجود مواد قانونی همچون اختیاری بودن غربالگری، ثبت اطلاعات مادران باردار در سامانهای ویژه، عدم الزام پزشکان به تجویز غربالگری و عدم پیگرد در صورت معلولیت نوزاد، شروط سخت سقط جنین و غیره به نظر میرسد همچنان ابهاماتش باقی است.
به طور کلی این قانون سعی در حمایت از جوانان در آستانه ازدواج یا زوجین جوان، زوجین نابارور و پیشگیری از ناباروری، حمایت از مادران برای دوران بارداری، زایمان و شیردهی، بهبود کیفیت زایمان طبیعی و ارائه تسهیلات برای آن، حمایت از خانوادههای دارای سه فرزند و بیشتر، حمایتهای مالی برای تولد چند قلوها، حمایت از مادران شاغل و طلبه و دانشجو و حتی غیر شاغل دارد و در این راستا تسهیلاتی در حوزه اقتصادی و اجتماعی به خانواده ارائه و اقداماتی را هم در حوزه آموزش و فرهنگسازی دنبال میکند.
به طور کلی این قانون سعی در حمایت از جوانان در آستانه ازدواج یا زوجین جوان، زوجین نابارور و پیشگیری از ناباروری، حمایت از مادران برای دوران بارداری، زایمان و شیردهی، بهبود کیفیت زایمان طبیعی و ارائه تسهیلات برای آن، حمایت از خانوادههای دارای سه فرزند و بیشتر، حمایتهای مالی برای تولد چند قلوها، حمایت از مادران شاغل و طلبه و دانشجو و حتی غیر شاغل دارد و در این راستا تسهیلاتی در حوزه اقتصادی و اجتماعی به خانواده ارائه و اقداماتی را هم در حوزه آموزش و فرهنگسازی دنبال میکند
مسئله غربالگری در طرح جوانی جمعیت
مطابق با ماده ۵۳ قانون مذکور، آزمایش غربالگری و تشخیص ناهنجاری جنین صرفاً به درخواست یکی از والدین و با تشخیص پزشک متخصص مبنی بر احتمال قابل توجه نسبت به وجود عارضه جدی در جنین یا خطر جانی برای مادر یا جنین و یا احتمال ضرر جدی برای سلامت مادر یا جنین در ادامه بارداری مبتنی بر منابع معتبر علمی تجویز میشود، مشروط به آنکه احتمال ضرر آزمایش غربالگری و تشخیص ناهنجاری حسب مورد ذکر شده از احتمال یا محتمل ضرر نسبت به جنین و مادر نباشد و همچنین والدین یا پزشک احتمال عقلایی سقط در اثر آزمایش غربالگری و تشخیص ناهنجاری را ندهند.
همچنین جهت استاندارد سازی، نظارت، پایش و ارزشیابی، ارائه دهنده خدمات موظف است با رعایت اصول محرمانگی اطلاعات مادر، پزشک، سایر ارائه دهندگان خدمات، مستندات و دلایل تجویز یا اقدام را طی کلیه مراحل در پرونده الکترونیک سلامت بیمار و یا سامانه (ماده ۵۴ این قانون) ثبت و بارگذاری کند و مشخصات دقیق آزمایشگاهها و مراکز تصویر برداری و تاریخ و نتایج اقدامات باید در پرونده یا سامانه مذکور ثبت شود.
مطابق با ماده ۵۴ قانون حمایت از خانواده و جوانی جمعیت وزارت بهداشت و درمان و آموزش پزشکی مکلف است طی شش ماه از لازم الاجرا شدن این قانون ضمن استقرار سامانه جامع نسبت به ثبت اطلاعات کلیه مراجعین باروری، بارداری، سقط و دلایل آن و زایمان و نحوه آن در کلیه مراکز بهداشتی و درمانی و آزمایشگاهها و مراکز درمان ناباروری و مراکز تصویر برداری پزشکی اعم از دولتی و غیر دولتی با رعایت اصول محرمانگی اقدام کند.
همچنین طبق ماده ۵۶ سقط جنین امری ممنوع و از جرایم دارای جنبه عمومی است و مطابق با مواد ۷۱۶ تا ۷۲۰ قانون مجازات اسلامی و مواد این قانون مستوجب مجازات، دیه، حبس و ابطال پروانه پزشکی خواهد شد اما چنانچه با ارائه مدارک پزشکی از جمله رضایت مادر، وجود مشقت شدید غیر قابل تحمل بارداری برای مادر، وجود قطعی ناهنجاریهای جنینی غیر قابل درمان، فقدان امکان جبران و جایگزینی برای حرج مادر، فقدان نشانهها و امارات و لوج روح، کمتر از چهار ماه بودن سن جنین قاضی عضو در کمیسیون سقط قانونی میتواند مجوز سقط قانونی را با اعتبار حداکثر پانزده روز صادر نماید.
ماجرای اصلاح مواد غربالگری و سقط جنین در طرح جوانی جمعیت
محمد ولی علیئی، پژوهشگر حوزه جمعیت در خصوص آمار بالای سقط جنین در گفت و گو با خبرنگار مهر گفت: درست است که سقط جنین یک عمل فیزیولوژیک است اما نکتهای که پشت این مسئله است اراده انسانها برای انجام این کار است.
این پژوهشگر حوزه جمعیت افزود: اینکه فردی در حین بارداری تصمیم میگیرد فرزند نداشته باشد باید از جنبههای مختلف بررسی شود تا مشخص شود که این فرد به معنای واقعی میخواهد بچه دار نشود یا به دلایلی از جمله محیط اجتماعی، شغلی و غیره.
علیئی با اشاره به بحث دسترسی و یا عدم دسترسی به اقلام کنترل بارداری اظهار کرد: در جوامعی که دسترسی به اقلام کنترل بارداری صد در صد پوشش را داشته باشند طبعاً به شدت سقط جنین در موارد فرزند ناخواسته کمتر میشود و در نهایت به سقط جنین منجر نمیشود و افراد آن تعداد فرزندی را که میخواهند دارند و بعد از آن با اقلام کنترل پیشگیری از بارداری تعداد فرزندان را کنترل میکنند.
وی خاطرنشان کرد: مسئله سندروم داون یکی از مباحثی بود که در طرح جوانی جمعیت مطرح شد؛ طبق بحثهای ما در حوزه پزشکی به طور متوسط در هر هزار تولد بسته به مناطق مختلف امکان دارد که یک تولد سندروم داون متولد شود برای این منظور قوانین ما به این شکل مطرح شده که پزشک ناظر در زمان درمان بیماری اگر کنترل لازم را نداشته باشد و فرزندی مبتلا به سندروم داون مبتلا شود آن پزشک پاسخگو و مقصر است.
این پژوهشگر جمعیت تصریح کرد: طبیعتاً زمانی که این مسئله رخ میدهد هر پزشکی این طور تصور میکند که در صورت بروز هر اتفاقی باید پاسخگو باشد و بدین ترتیب تمام راههای شناخت بیماریهای مختلف را برای بیمار انجام میدهد که مجبور به پاسخگویی نباشد.
وی اظهار کرد: اهمیت مسئله غربالگری در این خصوص رخ داد؛ هنگامی که زنان در مسیر غربالگری قرار میگیرند از هر هزار تولد ۲۳۰ مورد به سقط جنین منجر میشد و جنین در غربالگری صدمه میدیدید به لحاظ دقیقتر برای پیشگیری از یک مورد سندروم داون این تعداد از فرزندان از دست میرفتند.
علیئی گفت: غربالگری از این منظر مورد توجه قرار گرفت که ما برای پیشگیری از به دنیا آمدن یک تولد سندروم داون سقط این تعداد جنین مواجهه میشدیم.
وی با اشاره به اینکه غربالگری برای سنین خاصی است بیان کرد: غربالگری برای مثال در خانمهای ۳۵ تا ۴۰ سال و بالاتر از آن و برای خانمهای دارای شرایط ویژه بارداری است در ایران اما غربالگری برای همه سنین انجام میشد که در هیچ جای دنیا این توصیه وجود ندارد.
این پژوهشگر و جمعیت شناس بیان کرد: تنها زمانی که هر پزشک و متخصص زنان برای محکم کاری این توصیه را داشت که غربالگری انجام شود.
وی عنوان کرد: طرح جوان جمعیت و تعالی خانواده غربالگری را از این حیث اصلاح کرد نه متوقف اما اصلاح مسئله غربالگری به دلیل فراهم کردن بار مالی بسیار بالا برای افرادی که در این حوزه کار میکردند از سوی پزشکان و متخصصان با مخالفتهایی همراه بود و به همین خاطر مخالفت از این نظر شروع شد.
این پژوهشگر و جمعیت شناس بیان کرد: در واقع آمارهایی که در مورد سقط جنین اتفاق میافتد آماری است که به لحاظ حقوقی و قانونی اتفاق میافتد که سالانه توسط وزارت بهداشت و درمان اعلام میشود و مواردی است که پزشک دستور میدهد که جنین به لحاظ اختلالات کلی ژنتیکی و حیاتی قادر به ادامه حیات طبیعی نخواهد بود اما آنچه که در واقعیت است سقط جنین بیرون از دایره حقوقی و قانونی هم اتفاق میافتد و به همین خاطر است که قوه قضائیه و وزارت بهداشت به این مسئله ورود کردند البته در گذشته کسی به دنبال این مسئله نبود.
متأسفانه در این خصوص آمار رسمی وجود ندارد چراکه سقط جنین یک امر غیرقانونی و خلاف است و چه پزشک و ماما و چه خود فرد هردو مرتکب جرم شده اند اما آمارهای غیر رسمی سقط جنین از بین ۲۳۰ هزار تا ۷۰۰ هزار سقط در سال برآورد شده است، در واقع این آمار به لحاظ اجتماعی بیرون از کنترل حقوقی و قانونی است و فرد اصطلاحاً به دلیل مشکلاتی که ذکر شد اقدام به سقط جنین میکندوی در پاسخ به سوالی مبنی بر آمار سقط جنین گفت: متأسفانه در این خصوص آمار رسمی وجود ندارد چراکه سقط جنین یک امر غیرقانونی و خلاف است و چه پزشک و ماما و چه خود فرد هردو مرتکب جرم شده اند اما آمارهای غیر رسمی سقط جنین از بین ۲۳۰ هزار تا ۷۰۰ هزار سقط در سال برآورد شده است، در واقع این آمار به لحاظ اجتماعی بیرون از کنترل حقوقی و قانونی است و فرد اصطلاحاً به دلیل مشکلاتی که ذکر شد اقدام به سقط جنین میکند.
وی اظهار کرد: متأسفانه امروزه سقط محدود به مواردی که جنین دارای نواقصی باشد نیست بلکه از طریق بازار، رسانهها و شبکههای مجازی داروها و روشهای متفاوتی برای این کار توصیه میشود تا هر کسی به خود اجازه انجام چنین کاری را بدهد.
علیئی تاکید کرد: طرح جوانی جمعیت برای آن دسته از افرادی که میخواهند فرزند سالم داشته باشند و نیت شأن این است که فرزند را که دارند حفظ کنند شرایطی را فراهم کرده است تا بنا بر اختیارات خود از مسئله غربالگری صرف نظر کنند و البته بیان میکند که غربالگری مطرح شده نه تنها از سندروم داون جلوگیری نمیکند بلکه خودش یک عامل کشنده است.
سرمایههای مردم از دست رفت، خبری از بازارگردان نیست!؟
ارزش صندوق های سرمایه گذاری قابل معامله یا همان ETF ها تحت تاثیر نوسانات بازار همچنان نزولی است و درحالی که دارایکم حدودا با قیمت روز عرضه معامله می شود، پالایشی یکم هنوز هم زیر قیمت روز عرضه درحال معامله است و با اینکه وعده بازارگردان برای این دو صندوق داده شده بود، هنوز هم سهامداران شاهد از بین رفتن سرمایه های خود در این دو صندوق بی بازارگردان هستند!
به گزارش ایسنا، سال گذشته و درحالی که شاخص کل بورس برای گذر از مرز دو میلیون واحد کمین کرده بود، وعده عرضه سه صندوق دولتی در قالب ETF از سوی دولتمردان داده و قرار شد صندوق نخست بانکی و بیمه ای، صندوق دوم پالایشی و صندوق سوم خودرویی و فلزی باشد.
دولت بنا داشت باقیمانده سهم خود در برخی بانک ها، بیمه ها، پالایشگاه ها، شرکت های خودرویی و فولادی را در بازار عرضه و از این طریق سهام خود را به مردم واگذار کند. این صندوق ها با ۲۰ تا ۳۰ درصد تخفیف به مردم واگذار شد و هر ایرانی دارای کد ملی میتوانست خریدار آن ها باشد.
دارایکم، در مرز زیان!
بر این اساس، صندوق اول با نام دارا یکم در اوایل تابستان سال گذشته عرضه و در سوم تیرماه قابل معامله شد. در واقع وزارت امور اقتصادی و دارایی از طریق این واگذاری، به نمایندگی از دولت جمهوری اسلامی ایران، باقیمانده سهام خود در بانکهای ملت، تجارت و صادرات ایران و بیمههای البرز و اتکایی امین را واگذار کرد.
در پذیره نویسی صندوق دارایکم بیش از چهار میلیون نفر مشارکت کردند. صندوقی که هم راستا با روزهای صعودی بازار سرمایه، بازدهی چشمگیری داشت و تا ۲۰۰ درصد سود هم پیش رفت.
سوددهی دارایکم به گونه ای بود که حتی با وجود سقوط چشمگیر شاخص کل بورس از دو میلیون واحد به کمتر از یک میلیون واحد، این صندوق همچنان در سود قرار داشت.
درحال حاضر و تا زمان نگارش این گزارش، دارایکم با قیمت ۱۱ هزار تومان درحال معامله است که تنها هزار تومان از قیمت روز عرضه بالاتر است.
پالایشی یکم سودندیده!
مسیر سوددهی پالایشی یکم از همان ابتدا کاملا از دارایکم جدا شد. پالایشی یکم باقی مانده سهام دولت در چهار پالایشگاه تهران، تبریز، اصفهان و بندرعباس بود که عرضه آن با اختلاف بین وزارت نفت و وزارت اقتصاد کلید خورد و بهانه ای برای ریزش بازار شد!
این صندوق عرضه شد اما عرضه آن همزمان با ریزش بازار بود. هر واحد این صندوق نیز در روز عرضه ۱۰ هزار تومان قیمت داشت اما در روزهای ریزشی بازار به ۵۰۰۰ تومان، یعنی نصف قیمت روز عرضه نیز رسید.
درحال حاضر و تا زمان نگارش این گزارش، نیز این صندوق با قیمت ۷۰۰۰ تومان معامله میشود که ۳۰۰۰ تومان زیر قیمت روز عرضه است.
جالب است که وعده های مسئولان درمورد ساماندهی وضعیت این دو صندوق ید طولایی دارد! به طوریکه محمدعلی دهقان دهنوی، رئیس سابق سازمان بورس و اوراق بهادار بارها اعلام کرده بود که سهم های دولتی نیز باید دارای بازارگردان باشند و دولت نیز مانند هر ناشر دیگری باید از سهم خود حمایت کند. حتی در زمانی که دهقان سکان دار سازمان بود، قرار شد سهم جدید پالایشی یکم یا سهم های دیگر به سهام داران ETF هبه شود که این اتفاق هرگز رخ نداد.
اخیرا نیز مجید عشقی، رئیس سازمان بورس و اوراق بهادار از رایزنی برای تخصیص منابعی برای بازارگردانی صندوقهای سرمایهگذاری قابل معامله یا همان ETF ها (پالایشی یکم و دارایکم) خبر داده و اعلام کرده بود که برای تخصیص منابعی در حال رایزنی هستیم تا این منابع تجهیز شوند که مدیر صندوق بتواند بازارگردانی این صندوقها را انجام دهد.
نکته جالب در این راستا این است که سیاست سازمان بورس از حدود دو سال قبل این است که همه سهم ها بازارگردان داشته باشند اما این موضوع درمورد سهام دولت صدق نکرد و با وجود اینکه وعده آن در بازه های زمانی متفاوت از سوی مسئولان داده شد، هنوز هم سهامداران شاهد از بین رفتن سرمایه های خود در این دو صندوق هستند.
کوچه تنگه؛ بله!
عرضشان کمتر از دو متر است. آنقدر تنگ و باریک که حتی دو نفر هم به زور از آن عبور میکنند. به همین دلیل هم به آن آشتیکنان میگفتند؛ کوچههایی که جذابیتهای خودش را در گذشته داشته اما حالا برای ساکنانش بیدردسر هم نیست.
کوچههای آشتیکنان، کوچههایی تنگ و باریکند که بیشتر در بافت قدیمی محلهها پیدا میشوند. عامه مردم بر این باور بودند وقتی دو نفر که با هم قهر بودند هنگام عبور از این کوچهها با یکدیگر برخورد میکردند، این وضعیت خندهدار باعث میشده تا بخندند و آشتی کنند. وجود این کوچهها در حاشیه شهرهای کویری پررنگتر بوده و سایهاندازیشان موجب فرار مردم از آفتاب تند و مستقیم میشده است. برخی هم معتقدند این کوچهها به منظور ورودی حمام زنانه تعبیه شده بوده و فقط معبر زنان بوده است.
در شهر شلوغی مثل تهران هم هنوز نمونههایی از کوچههای آشتیکنان دیده میشود؛ از محله شمیرانات گرفته تا پاسداران و پامنار؛ کوچههایی که برای بسیاری از عابران جذاب است و سوژه عکاسی هم میشود اما شهروندانی که خانههایشان در این کوچههاست دل پُری از رفت و آمد در آن دارند؛ از اسبابکشی گرفته تا رفت و آمد وسایل امدادی و مانعی که برای تردد خودروهای شخصیشان وجود دارد.
علیرضا زمانی – کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی – درباره این کوچهها به ایسنا میگوید: «در گذشته ساخت و ساز بر اساس اصول خاصی نبوده، مدیریت بحران هم مطرح نبوده و معمولا محلات بر اساس کوچه، گذر و بازارچهها شکل میگرفته است. برخی از کوچهها عرض کمی داشتند و به اصطلاح میگفتند اگر دو نفر بخواهند از یک کوچه عبور کنند باید سینه به سینه هم رد شوند و اگر با هم قهر باشند با رو در رو شدن با یکدیگر آشتی میکنند؛ به همین دلیل این کوچهها با عنوان کوچه آشتیکنان شناخته شدند. به عبارتی «آشتیکنان» کنایه از تنگبودن کوچهها بوده است. این کوچهها در محلههای سنگلج و عودلاجان تهران زیاد بودند و هنوز هم وجود دارند. بیشتر قشر متوسط در این محلهها زندگی میکردند و ما در محلههای اعیانی عودلاجان این کوچهها را کمتر میبینیم.»
به گفته او اصول برنامههای شهرداری به شکلی در نظر گرفته شده که عرض کوچهها معمولا ۶ یا ۸ متر دیده شود و با وجود مدیریت بحران و برنامههایی که در توسعه شهر تهران در نظر گرفته شده قطعا خانههایی که در این کوچهها وجود دارند باید اصلاحیه بخورند و عریض شوند؛ به همین دلیل این کوچهها کمکم در حال ازبینرفتنند.
در کنار کوچههای آشتیکنان، تیپهای متفاوت دیگری از جمله ساباطها، کوچههای هزاران درخت و کوچههای دربند هم دیده میشوند اما شاید کمتر کسی بداند نمونههای اولیه این کوچهها کجا و چگونه شکل گرفتهاند.
حمیدرضا بیگزاده – کارشناس معماری – در اینباره به ایسنا میگوید: «بافت بومی شهری ناشی از چند عامل بوده است: نظم ناشی از حرکت آب یا شیب زمین، نظم راه مسیرهای مالرو، آدمرو یا کاروانرو که به مرور زمان در تقسیمبندی و بلوکبندی بافتها تاثیر میگذاشته است. جاهایی که به دلیل مسیر حرکت آب، معابر باریکی بین قطعات زمین به وجود میآوردند و عمدتا هم بسیاری از آنها زمین کشاورزی بوده است، در برخی موارد دیوار هم بین این قطعات ساخته میشده زیرا آن زمان بحث حمل و نقل با وسیله نقلیه مطرح نبوده است. شاید شکلگیری اولیه کوچههای آشتیکنان ناشی از همین مسیرها بین زمینهای زراعی و باغی بوده است. بعدها که اینها به محدودههای ساخت و سازهای سکونتی اضافه میشود کوچهها همان شکل باریک خودش را حفظ میکند. در بسیاری از بافتها در محلههای تاریخی تهران یا شهرهای حاشیه کویر به دلیل نحوه تقسیم زمین یا گاهی به دلیل شرایط اقلیمی از کوچههای بسیار باریک استفاده میکردند که اسم این کوچهها به لحاظ ادبیات عامه به نام کوچههای آشتیکنان شناخته میشود. این کوچههای عرض کم با توجه به معیارهای امروزی دیگر مورد پسند نیستند؛ چرا که یکی از معیارهای بافت فرسوده، نفوذناپذیری است و تعریفش چنین میشود که عرض معابر کم باشد و ماشین نتواند در آن تردد کند.»
او ادامه میدهد: «اگر بافتی به صورت کلی ثبت ملی نشود یا مورد حفاظت قرار نگیرد، اکثر این کوچههایش از بین میروند؛ بویژه با شکل امروزی ترافیک که بیشتر مردم دوست دارند ماشینهایشان تا جلوی در یا داخل خانههایشان بیاید و به عبارتی ماشین جزء جدانشدنی زندگیشان محسوب میشود.»
این عضو هئیت علمی دانشگاه فنی و حرفهای یزد به فرهنگسازی در این زمینه اشاره میکند: «فرهنگسازی در این زمینه عزم جدی میطلبد چرا که این کوچهها بزودی از بین میروند بنابراین باید میراث فرهنگی و شهرداریها برای فرهنگسازی در این زمینه عزم جدی داشته باشند. همچنین دید عمومی نسبت به این کوچهها چندان مثبت نیست. قدیمها اگر خانه کسی در این کوچهها بود ویژگی مثبتی محسوب میشد اما امروزه وضعیت فرق کرده و عاملی محسوب میشود که ارزش ملک را پایین میآورد و به فکر تعریض آن میافتند تا کوچه محل زندگیشان تغییر ماهیت پیدا کند در حالی که بخشی از خانههای تاریخی اطراف این کوچهها هم از بین میرود و نمونههای مشابه آن در شهرهای تاریخی هم بسیار زیادند. اگر اجازه دهیم در کوچه دربندها دخل و تصرف کنند یا سقف ساباطها را بردارند، خانههای تاریخی مجاور این کوچهها هم آسیب میبینند، الگوی فضای شهری از بین میرود و به نقطهای می رسیم که ساباط به خاطره تبدیل میشود.»
به گفته بیگزاده «به دلیل شرایط اقلیمی مناطق کویری، بیشترین نمونههای کوچههای آشتیکنان در شهرهای حاشیه کویر دیده میشوند چرا که میزان سایهاندازی در این معابر زیاد است. این کوچهها ناشی از ویژگی درونگرایی است و در این شرایط بافت هم فشردهتر است. از طرفی پیچ و خم کوچههای آشتیکنان جنبه دفاع از شهر و بافت مسکونی هم داشته اما در حال حاضر شرایط فرق کرده و مثل گذشته نیست و همین موضوع میتواند تهدید محسوب شود چون امدادرسانی در این معابر با مشکلاتی همراه میشود. در مناطق کوهستانی که بارندگی برف زیاد است به دلیل موضوع برفانداز و نیاز به آفتاب بیشتر، کوچههای آشتی کنان کمتری وجود دارد. ما چیزی به نام شهر، روستا یا بافت تاریخی داریم که حفظ اصالت و هویت آن یک اولویت کلی است اما نگهداشتن مردمی که ساکن این فضاها هستند، ارزش محسوب نمیشود و نمیتوان آنان را محکوم به زندگی در این نقاط کرد. تغییر این فضاها مثل یک جراحی میماند که باید نقطه به نقطه آن به صورت موردی دیده شود تا بدون آنکه آسیبی به آن وارد کنیم اقداماتی برای گشایش در این زمینه انجام دهیم. عرض معابر کوچههای آشتیکنان کمتر از دو متر است. اگر چاقوی سلاخی را برداریم و بگوییم هر کوچهای که عرض آن کم است به چهار متر برسانیم تخریب وحشتناکی صورت میگیرد و این نوع بافت های شهری هم بسیار ظریفند.»
یکی از مشکلات بافتهای قدیمی این است که در صورت یک سانحه، ماشینهای امداد مثل آمبولانس یا آتشنشانی نمیتوانند وارد این محلهها شوند بنابراین امدادرسانی در این معابر با مشکل همراه میشود. اما این کارشناس معماری برای این موضوع هم راهکاری دارد: «اگر بخواهیم وسایل نقلیه از جمله آمبولانس و ماشین آتشنشانی به تکتک خانهها دسترسی پیدا کنند حتما منجر به سلاخی این بافتها میشود اما در این زمینه راهکارهایی هم وجود دارند و میتوان دسترسی خودروهای امدادی یا وسایل نقلیه را تا مسافت مشخصی مجاز دانست. به هر حال زندگی در این کوچهها سختیهایی دارد اما این طور نیست که مجبور به تخریب کل بافت شویم. در کشور ما روی این موضوع کم کار شده در حالی که در بعضی از شهرهای دنیا که به حفظ بافت تاریخی اهمیت میدهند ماشینهای خاص آن بافت را طراحی کردهاند. ماشینهای امدادی که در بافت تاریخی استفاده میشوند با ماشینهایی که در نقاط دیگر شهری مورد استفاده قرار میگیرند، تفاوت دارند. در کشور ما هم میتوان از امویامهای کوچک یا اتومبیلهای برقی استفاده کرد یا میتوان با هزینههای متعادلی، این دست از امکانات را برای ساکنان این مناطق فراهم کرد. به نظرم انتظار بیراهی نیست که وسایل نقلیه امدادی متناسب با این مسیرها طراحی یا از کشورهای دیگر خریداری شود. اگر تاسیسات شهری مثل آتشنشانی را داخل بافتهای تاریخی فراهم کنیم حتی اگر اتفاق ناخوشایندی بیفتد لازم نیست از ماشین آتشنشانی در این محلهها استفاده شود. عمده بافتی که در شهرهای تاریخی میشناسم با این وسایل قابل دسترسیاند که البته این موضوع نیاز به فرهنگسازی دارد تا مردم هم همراه شوند و با آگاهی و درک حفظ این کوچهها سختیهای زندگی در این فضاها را بپذیرند. در آلمان یکسری فضاهای مسکونی وجود دارد که اخیرا طراحی شدهاند اما امکان دسترسی وسایل نقلیه را تا مقابل واحدها نمیدهند و افراد از یک مسیری به بعد باید از دوچرخه استفاده یا مسیر را با پای پیاده طی کنند.»
ماجرای دپوی ۸۰ میلیاردی سکههای گلدکوئست
حدود ۸۰ میلیارد تومان سکههای گلدکوئست از سالها پیش هنوز تعیین تکلیف نشده و در اختیار سازمان اموال تملیکی قرار دارد.
به گزارش ایسنا، در جریان تعیین تکلیف کالاهای موجود در سازمان اموال تملیکی، اخیرا طی بازدید معاون دادستان تهران از انبارهای این سازمان موضوع تعیین تکلیف ۸۰ میلیارد تومان سکه گلدکوئست که از حدود ۱۵ سال پیش مانده است مورد تاکید قرار گرفت.
اینکه جریان این سکهها چیست، میر معینی – معاون فروش و بهرهوری سازمان اموال تملیکی- درباره آن به ایسنا توضیح داد.
وی با اشاره به اینکه هر کالایی که به سازمان اموال تملیکی اعلام شود، فروش آن منوط به دستور قضایی است گفت که سکههای گلدکوئست هم مربوط به سنوات گذشته بوده و پرونده طولانی مدت قضایی دارد، از این رو هر زمان که پروندههای آن تعیین تکلیف و حکم صادر شود، سازمان اموال تملیکی آن را اجرایی خواهد کرد.
این مقام مسئول در سازمان اموال تملیکی با اعلام اینکه سکههای گلدکوئست در حال حاضر در اختیار این سازمان قرار دارد، افزود: اما تاکنون حکمی در مورد نحوه تعیین تکلیف آن صادر نشده است، این در حالی است که نحوه فروش نیز باید از سوی قضایی اعلام و مشخص شود که این سکهها قرار است در حالت اولیه واگذار و یا اینکه به حالتی دیگر تغییر کند.
میرمعینی در مورد احتمال واگذاری سکههای گلدکوئست به عموم مردم نیز یادآور شد که این سکهها ارزش موزهای دارند و اینکه به چه نحوی واگذار شود، منوط به حکم صادره از قوه قضائیه است.
گفتنی است که سکههای گلدکوئست مربوط به دوران فعالیت شرکتهای هرمی قبل از دهه ۹۰ در ایران است که این شرکتها سکههای طلا که نقش و نگار متفاوتی داشتند را در جریان فعالیت به خریداران تحویل میدادند.
در آذر ماه صورت گرفت
ایران ۷۰۱ بار لرزید/ثبت ۲۰ زمینلرزه در استان تهران
بر اساس آمار شبکههای لرزهنگاری مرکز لرزهنگاری کشوری وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران، در آذر ماه ۱۴۰۰ نواحی مختلف ایران شاهد بیش از ۷۰۰ زمینلرزه بوده که بزرگترین آنها در استان سیستان و بلوچستان رخ داده است.
به گزارش ایسنا، شبکههای لرزهنگاری مرکز لرزهنگاری کشوری وابسته به مؤسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران در آذرماه ۱۴۰۰ تعداد ۷۰۱ زمینلرزه را ثبت کردند. این زمینلرزهها در نواحی مختلف ایران و نواحی مرزی رخداده و توسط شبکههای لرزهنگاری ثبت و تعیین محل شدهاند. در آذرماه ۱۴۰۰ تعداد ۱۶ زمینلرزه با بزرگی بیش از ۴.۰ در داخل کشور توسط مرکز لرزهنگاری کشوری به ثبت رسیده است که بزرگترین آنها در تاریخ بیست و سوم آذر ماه ۱۴۰۰ با بزرگی ۵.۱ حوالی مسجد حضرت ابوالفضل استان سیستان و بلوچستان رخ داده است.
از لحاظ آماری ۶۱۴ زمینلرزه با بزرگی کوچکتر از ۳، تعداد ۷۱ زمینلرزه با بزرگی بین ۳ و ۴، تعداد ۱۵ زمینلرزه با بزرگی بین ۴ و ۵ و تعداد یک زمینلرزه با بزرگی بین ۵ و ۶ بوده است. از این تعداد، استان خراسان رضوی با ۹۴ زمینلرزه ثبت شده بالاترین تعداد زمینلرزه را در کشور داشته است و پس از آن استانهای هرمزگان با ۷۸ و خراسان جنوبی با ۷۶ زمینلرزه قرار دارند.
مرکز لرزهنگاری کشوری در آذرماه امسال تعداد ۲۰ زمینلرزه در استان تهران ثبت کرد که بزرگترین آنها حوالی کیلان با بزرگی ۳.۳ بوده است.
چند اشتباه خطرناک در خوردن آب
کم آبی بدن را نباید با مواردی که در این گزارش به آنها اشاره شده است، جبران کرد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، آب رسانی به بدن همراه با برخی از اشتباهات است که شاید از آنها کاملا بی اطلاع باشیم. تصور این که تامین مایعات مورد نیاز بدن، تنها از طریق آب و سایر نوشیدنیها امکان پذیر است، واقعیت ندارد.
در عین حال رایجترین خطاها هنگام جبران کم آبی بدن از این قرارند:
هرچقدر آب بنوشیم برایمان بهتر است
فراموش نکنید که زیاده روی در مصرف آب بار کلیهها را بیشتر کرده و باعث تورم سلولها میشود. در این حالت فرد دچار گیجی، پف کردگی و در خطرناکترین حالت، مرگ خواهد شد.
زمانی اقدام به نوشیدن آب کنید که تشنه هستید. از سر کشیدن مداوم آب اجتناب کنید. با توجه به کالج پزشکی ورزشی آمریکا، حداکثر نرخی که در آن بدن میتواند مایع را جذب کند، حدود ۶۰۰ میلی لیتر در ساعت است.
حداکثر نرخی که در آن بدن میتواند مایع را دفع کند، بین ۶۰۰ تا ۸۰۰ میلی لیتر در ساعت است. به عبارت دیگر، ورزشکاران باید در هر ۱۵ تا ۲۰ دقیقه ورزش، ۴ تا ۸ اونس مایعات بنوشند.
در حالت بی تحرکی نیازی به نوشیدن آب نیست
حتی در حالت نشسته بر روی مبل و پشت میز نشینی هم نیاز به نوشیدن مایعات است و نباید آن را به زمان ورزش و باشگاه محدود کرد.
حتی بهتر است یک یادداشت جلوی چشم خود قرار دهید و تا نوشیدن آب به شما یادآوری شود. از اپلیکیشنهایی استفاده کنید که با صدای زنگ نوشیدن آب را به شما یادآوری میکنند.
پرهیز از نوشیدن آب قبل از ورزش
حتی اگر در طول ورزش به میزان کافی آب بنوشید، ولی از مصرف آب قبل از ورزش خودداری کنید، باز هم ممکن است دچار عوارض کم آبی بدن از جمله سردرد شوید. پس حتما نیم ساعت قبل از انجام هر گونه فعالیت بدنی، آب بنوشید.
حتما باید روزانه ۸ لیوان آب نوشید
قرار نیست تمام افراد روزانه به طور مشخص به ۸ لیوان آب نیاز داشته باشند. این میزان بستگی به اندازه بدن، وزن، میزان فعالیت بدنی، میزان مایعاتی که در غذاها وجود دارند و محیط زندگی دارد.
اگر شما در محیط خشک زندگی میکنید یا میزان فعالیت بدنی تان زیاد است، نسبت به سایر افراد، حتی به بیشتر از ۸ لیوان آب نیاز دارید.
عدم نوشیدن چای یا قهوه
از آنجا که چای و قهوه مدر هستند و خاصیت افزایش ادرار دارند، تصور برخی این است که منجر به کم آبی بدن میشوند. اما به هر حال این نوشیدنیها تا حدی میتوانند میزان مایعات مورد نیاز بدن را تامین کنند.
در واقع نوشیدن چای یا قهوه، از اصلا ننوشیدن آنها بهتر است و حداقل تا حدی از کم آبی بدن جلوگیری میکند.
بادیگارد لاکچری، ساعتی ۱۰ میلیون تومان!
نیره توکلی، دکتری جامعهشناسی میگوید: «بادیگاردها» از بستر فقدان قانونمداری و کارکرد ناقص برخی نهادهای مرتبط با حوزه انتظامی و امنیتی به وجود میآیند.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، «فقط کافی است کمتر از یک ساعت در فضای مجازی با کلیدواژه «بادیگارد آقا و خانم» دنبال تامین نیرو برای تشریفات مراسم یا محافظت از افرادی خاص باشید. فهرستی متنوع از انواع شرکتهای تشریفاتی و لوکس مقابل چشمانتان نقش میبندد که با اسکرول آنها میتوانید نمونه مورد پسندتان را انتخاب کنید. از بادیگاردهای خوشاستایلی که بیشتر جنبه نمایشی و شو در کنار سلبریتیها دارند تا هیکلدرشتهایی که چندتایی وسیله بازدارنده و کوچک، جایی در لباسهایشان به بهانه اعتماد و امنیت بیشتر مخفی کردهاند.
این شرکتها خدماتشان را از ساعتی ۷۰۰ هزار تومان تا چند دَه میلیون تومان ویژه برگزاری مهمانیهای لاکچری میفروشند! خدماتی که فاعلشان اغلب به چند رشته ورزشی و رزمی مسلطند و به گواهی مدارکی مهر و موم شده، دورههایی را نیز در خارج از کشور گذراندهاند. حضور روزافزون بانوان در این کسبوکار متفاوت، ابعاد تازهای را به وجود آورده که در گفتگو با کارشناسان و مسئولان مرتبط آن را بررسی کردهایم.
رفتار غیرقابل پیشبینی طرفداران
در بین سایتهایی که از شرکتهای خدمات تشریفات در فضای مجازی بهروز هستند، یکی را انتخاب میکنم تا به عنوان مشتری، تماس تلفنی برقرار کنم. صدای خشدار مردانهای از آن طرف تلفن شنیده میشود. صاحب صدا خدمات شرکت را این چنین برمیشمارد: «متناسب با مراسم و مهمانهای شما، بادیگارد آقا یا خانم در اختیارتان قرار میگیرد. از ساعتی ۷۰۰ هزار تومان نیرو داریم تا عقد قراردادهای چند ده میلیون تومانی که باز آن هم با توجه به تخصصهایی که از بادیگاردها انتظار دارید، تغییر میکند. شرکت ما زیر نظر مستقیم ناجا فعالیت دارد و حین مراسم مشکلی پیش نخواهد آمد. خیالتان راحت! خیلی از بازیگرها و خوانندهها تأمین امنیت خود و مراسمشان را به سبب ازدحام طرفداران که بعضیشان هم قابل پیشبینی نیستند، به ما میسپارند.»
گرمی بازار ایونتها با بادیگاردهای آراسته
صفحه خوش رنگ و لعابی را در یکی از شبکههای مجازی مییابم. این بار خانمی جوان با صدایی کشدار تماسم را پاسخ میدهد: «اگر برای مراسمتان بادیگارد خانم در نظر داشته باشید، کمی هزینههایتان بالا میرود. البته این که شکل و ظاهر آن خانم بادیگارد هم آراسته باشد، باز افزایش قیمت خواهیم داشت. نمایشیبودن بادیگارد یا عملیاتیبودن آن هم مهم است.»
خیلی صریح میپرسم: «بادیگاردهایتان مجوز حمل و استفاده از سلاح را هم دارند؟»
دیگر صدایش کشدار نیست. با کمی مکث جدی میشود و میگوید: «فکر نمیکنم ایونت شما به چنین خدماتی نیاز داشته باشد. اگر هم نیاز باشد، مجوزهایش را میگیریم. خدمات ما بیشتر جنبه شو و نمایش دارند که به نوعی ماهیت مهمانیها و ایونت شما را گرم میکند.»
بیمعطلی ادامه میدهد: «اگر برای مراسمتان نیروی حفاظت خانم در نظر گرفتهاید باید از یک هفته قبل رزرو کنید.»
مراقبت از عروس و داماد
با مؤسسه دیگری که آن نیز مدعی است زیر نظر مستقیم ناجا و نیروهای مسلح فعالیت میکند، تماس برقرار میکنم. مسئول روابط عمومیاش سؤالاتم را با حوصله پاسخ میدهد: «کمتر مؤسسهای مثل ما مجوز فعالیت در این حوزه را دارد. خیلیها ادعا میکنند مجوز دارند، ولی در واقع با پوشش یک باشگاه یا مجموعه ورزشی، کلاسهای خصوصی برای پرورش بادیگارد برگزار میکنند که نه از گواهینامه پایان دوره خبری است و نه از بازار کار! نیروهای ما دورههای خود را در خارج از کشور فرا دیدهاند و مدارکشان هم بینالمللی است. قیمتهایی هم که دریافت میکنیم مطابق با نرخ مصوب است و با آن چه اغلب مؤسسهها میگیرند تفاوت چشمگیر دارد. میتوانید سری به سایتمان بزنید و سابقه ما در تامین امنیت کنسرتها و ایونتهای سلبریتیها را بررسی کنید. البته بعضی از مشتریهایمان نیز برای نمایش و تکمیل تشریفات مراسمی مانند عروسی به ما مراجعه میکنند.»
هر ورزشکاری، بادیگارد نیست
یکی از مربیان کاراته بانوان که نمیخواهد نامش فاش شود، در یکی مؤسسههای آموزش و تربیت نیروهای حفاظت، مراقبت و همراهی، در کرج مشغول به کار است. او میگوید: «فعالیت در حرفه بادیگاردی شاید، چون کلمه بادیگارد بار منفی دارد یا حساسیتزاست، با محدودیت یا ممنوعیتهایی مواجه است. فعالیت بانوان هم که چند سالی است در این زمینه نسبت به قبل کمرنگتر شده. درست از زمانی که در رسانهها انعکاس پیدا کرد. معمولا هم در خارج تهران که به نوعی نظارتها کمرنگ است، دورههای آموزشی مرتبط برگزار میکنند.»
این مربی صحبتهایش را چنین تکمیل میکند: «لزوما هر کسی که قد و هیکل درشت داشته باشد یا کمی از ورزش رزمی سردربیاورد، بادیگارد نیست. این حرفه آموزشهای تخصصی خود را از مدیریت بحران گرفته تا کنترل خشم دارد. بعضی از مؤسسهها به دلیل همین آموزشهای کامل هزینههای بیشتری را دریافت میکنند؛ از دورههای ۵۰ ساعته سه میلیونی تا ترمهای دو ماهه هفت میلیونی با اعطای مدرک معتبر بینالمللی. به نظرم، چون فعالیت در این حوزه، اغلب زیرزمینی و بدون نظارت مستقیم نهاد مشخصی صورت میگیرد، گاهی دردسرهایی را به وجود میآورد که اگر شکایتی در میان باشد، نیروی انتظامی وارد عمل میشود. در غیر این صورت بادیگاردها روز به روز در حال افزایش هستند. در بالای شهر یک جور و در پایین شهر جوری دیگر!»
زایش پدیده بادیگارد از فقدان قانونمداری
نیره توکلی، دکتری جامعهشناسی، در این باره میگوید: «بادیگاردها» از بستر فقدان قانونمداری و کارکرد ناقص برخی نهادهای مرتبط با حوزه انتظامی و امنیتی به وجود میآیند.
او ضمن بیان این مطلب در واکاوی این پدیده میگوید: «اگر امنیت اجتماعی و نظارت بر همه عرصههای آن به طور کامل برقرار شود، پدیدههایی مانند بادیگاردهای عملیاتی یا تشریفاتی آن هم در بخشی که اصلا نیازی به آنها نیست، ظهور پیدا نمیکنند.»
توکلی ادامه میدهد: «حفاظت از افرادی که جایگاه سیاسی و علمی دارند، به قانونی اجتماعی و بینالمللی تبدیل شده که گذر زمان، نیاز به آن را به ضرورتی بدیهی تبدیل کرده است. اما این که برخی افراد عادی – سلبریتی یا دارای تمکن مالی- به بهانههای مختلف (روانی و فرهنگی) از این ظرفیت سازمانی و نهادی بخواهند استفاده کنند در واقع موضوعی فرهنگی و انتظامی است که باید با فرهنگسازی و نظارت افزونتری همراه شود تا پیامدهای روانی ناشی از آن توهم ناامنی یا برتری را در جامعه به وجود نیاورد.»
در حسرت برف بازی
داغ کمآبی و کمبود بارش در خراسان جنوبی هنوز بر دل مردم سنگینی میکند.
داغ کمآبی و کمبود بارش در استان هنوز بر دل مردم سنگینی میکند؛ در سالیان گذشته در فصل پاییز و زمستان شاهد بارشهای وسیع باران و برف در این استان بودیم؛ شاید در خاطرات مادران و پدرانمان حرکت در تونلهای برفی خاطرهانگیز باشد، اما امروز بر روی زمینی قدم میزنیم که خشک خشک است.
بارشهای اخیر در خراسان جنوبی بارقههای از امید را در دل مردم و بویژه کشاورزان ایجاد کرد و مردم را به دل طبیعت کشاند تا خاطرات خود را زنده کنند اما بارشهای اینقدر اندک بود که تنها برای ساختن آدم برفی کوچک شد.
خراسان جنوبی بیش از دو دهه است که با خشکسالی دست و پنجه نرم می کند.
قطعا برای تغدیه منابع آبی در استان نیازمند بارش برف و ذخیره آن بهصورت طرح های آبخیزداری هستیم.
۱۰ عادت اشتباه برای کاهش وزن
کاهش وزن بزرگترین آرزوی افرادی است که از افزایش وزن رنج میبرند پس برای رسیدن به این آرزو باید عادتهای اشتباه را کنار گذاشت.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، برنامههای کاهش وزن بسیار متنوع و گسترده هستند و هر پزشک برای افرادی که از افزایش وزن رنج میبرند، راهکارهای متفاوتی دارند، اما در این بین برخی عادتهای اشتباه هستند که نه تنها درمانی برای لاغری نیستند بلکه تاحدودی باعث بروز بیماریهای جبران نا پذیر نیز میشوند.
در ادامه این گزارش به چند مورد از این قبیل اشاره شده است:
۱. آب میوه همیشه کارساز نیست
در بسیاری از برنامههای کاهش وزن دیده میشود که انواع آب میوه جایگزین میوهها شده اند که این موضوع یک انتخاب اشتباه است، زیرا حجم بسیار زیادی از پروتئینهای موجود در میوه هنگام تبدیل شدن به مایع از بین میروند.
با این روش ممکن است بتوانید چربی زیادی را از دست بدهید، اما موقت است و با شروع مجدد خوردن میوه، تمام چربیها به بدن باز میگردند.
۲. وعده غذایی را حذف نکنید
برنامه رژیمهای لاغری به معنای غذا نخوردن نیست بلکه به معنای درست غذا خوردن است. بسیاری از افراد در برنامههای رژیمی خود، وعدههای غذایی و اکثرا وعده شام را حذف میکنند، اما این یک عادت بسیار اشتباه است.
این نوع از برنامه غذایی در کوتاه مدت باعث لاغری شما میشود، اما در بلند مدت باعث بروز مشکلات و بیماریهای بسیار بزرگ تری خواهد شد. در این مواقع باید از وعدههای غذایی استفاده کرد که باعث چاقی نمیشوند و از کالری کمتری برخوردار هستند و حذف وعده بسیار اشتباه است.
۳. قبل و بعد از غذا سرکه نخورید
بسیاری از افراد بر این عقیده هستند که خوردن سرکه قبل و بعد از غذا میتواند به کاهش کالریهای غذا و هضم زودتر آن کمک کند، اما اینطور نیست بلکه این عدت قلب به معده و سیستم گوارش آسیبهای جدی و جبران ناپذیر وارد میکند.
گنجاندن سرکه در رژیم غذایی اقدام موثری است، اما زمان مشخصی هم دارد که بهترین زمان برای آن همراه با سالاد و دسر است.
۴. چربی را قطع نکنید
چربی برای بدن لازم و مفید است و آن چیزی ککه باعث چاق شدن میشود، چربی بیش از اندازه است. پس در رژیمهای غذایی خود رعایت کنید که چربیهای مورد نیاز بدن را تامین کنید چرا که نرسیدن چربی به بدن باعث گرسنگی، خشکی پوست و خستگی شدید ذهنی میشود.
بر اساس مطالعاتی که بر روی بیش از ۷ هزار رژیم غذایی انجام گرفته، رژیمهای غذایی کم چرب برای کاهش وزن کاملا بی تاثیر هستند.
۵. حذف کربوهیدارت اشتباه است
همانطور که در مورد قبلی نسبت به حذف چربی اشاره شد، کربوهیدرات هم به همین شکل است و حذف آن از وعدههای غذایی باعث بروز مشکل در بخشهایی میشود که از این منبع غذایی تغذیه میکنند. متخصصان تغذیه معتقدند که در رژیمهای کاهش وزن هر چیزی به اندازه لازم است.
۶. آب یخ بلای جان رژیم غذایی
به راحتی میتوان گفت تمام تلاشهایی که برای رژیم غذایی خود کرده اید، با یک لیوان آب یخ ازبین خواهد رفت.
یک باور اشتباهی در بین افراد وجود دارد که، آب یخ باعث سوخت و ساز بدن و مصرف بیش از حد کالری میشود، اما این موضوع تنها ۸ کالری از بدن میسوزاند که در برابر حجم کالریهای جذب شده به هیچ عنوان قابل قیاس نیست.
۷. تنوع غذایی فراموش نشود
در بسیاری از رژیمهای غذایی هیچ تنوعی دیده نمیشود و این موضوع باعث میشود بدن به هیچ یک از انرژیهایی که لازم دارد، نرسد و بیماریهایی بروز پیدا کند که فرد را تا پایان عمر گریبان گیر خود کند.
حذف تنوع از وعدههای غذایی ممکن است منجر به کاهش وزن کوتاه مدت شوند، اما در طولانی مدت، تضمینی برای ثبات وزن نیست.
۸. ورزش بیش از حد تاثیر ندارد
ورزش برای کاهش وزن سالم خوب است، اما ورزش بیش از حد میتواند نتیجه عکس داشته باشد. یک مطالعه نشان میدهد که افزایش سطح فعالیت شما را گرسنهتر میکند و شما را به خوردن بیشتر سوق میدهد و انباشتن غذای اضافی در بشقاب خود – حتی چیزهای سالم – میتواند به راحتی زحمتی را که در باشگاه کشیده اید، پاک کند.
۹. با شکم خالی ورزش نکنید
برخی افراد معتقدند که ورزش کردن اول صبح با شکم خالی باعث سوزاندن بیش از حد کالری و چربی میشود که اینطور هم است، اما برای سلامت خطرناک است.
وقتی بدون سوخت رسانی به باشگاه میروید، احتمال اینکه عضله خود را از دست بدهید بیشتر است؛ و این خبر بدی است، زیرا بافت ماهیچهای در زمان استراحت کالری بیشتری نسبت به بافت چربی میسوزاند.
۱۰. هیچ قرص لاغری را امتحان نکنید
هیچ رژیم و برنامه کاهش وزنی راحت نیست و به زمان زیادی لازم دارند، حتی در برخی موارد افراد برای اینکه بتوانند از چاق شدن پرهیز کنند، تا پایان عمر باید رژیمهای غذایی را همراه خود داشته باشند.
قرصهای لاغری ساده ترین، سریعترین و مضرترین راه برای لاغر شدن هستند یک متخصص تغذیه معروف معروف آمریکایی میگوید اگر کاهش وزن به آسانی خوردن یک قرص یا حذف یک گروه غذایی بود، هیچ کس اضافه وزن نداشت.