جنگ روایت ها
بسم رب القاصم الجبارین
ومکرو و مکر الله واالله خیر الماکرین
مرکز مطالعات بینالمللی و امنیتی دانشگاه مریلند آمریکا :
«سردار قاسم سلیمانی»، فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی محبوبترین شخصیت از نگاه مردم ایران است.
واقعیت امپراطوری رسانهای در جهان امروز روایت وقایع و رویدادها از دریچه منافع کارتل ها و کمپانی های بزرگ صهیونیستی_آمریکایی است.
تضعیف محور مقاومت و هم ردیف نشان دادن آن با گروههای تروریستی با عناوینی چون بنیادگرایی اسلامی، اسلام افراطی، هلال شیعی و… سالهاست که در دستور کار رسانه های غربی است.
دشمن که در برابر گسترش تفکر انقلاب اسلامی احساس خطر می کرد جنگ ها و عملیات های مختلفی علیه نهال نوپای جمهوری اسلامی به راه انداخت که آخرین آنها ایجاد جریان انحرافی – تکفیری بنام “داعش” بود .دشمن امیدواربود تا بتواند چهره نورانی اسلام را در اذهان عمومی مخدوش نماید. در این کارزار هرجریان ،ملت ، دولت و شخصیت حقیقی و حقوقی که در برابراین هجمه ناجوانمردانه قرار می گیرد، باید با تهدید ،تطمیع یا ترور فیزیکی از صحنه خارج شود .اگر این سلاح ها کارگر نبود با “سلاح رسانه” و تحریف واقعیت ها چهره او را تخریب و ضد انسانیت و صلح جلوه می دهند.
یکی از این شخصیت های تاثیر گزار در برابر شکست نقشه های اتاق فکر غربی– عبری- و عربی، سردار شجاع ایران و اسلام
” حاج قاسم سلیمانی” است.
او که در رسانه های غربی در ابتدا به عنوان” فرمانده ای با کاریزمای پنهان “مطرح می شد، سدی بود در برابر اجرای نقشه شیطانی تقسیمات خاورمیانه بزرگ .شکست آمریکا در عراق و داعش در شام خیلی زود دستگاههای اطلاعاتی–امنیتی دشمن را به این نتیجه رساند که قاسم سلیمانی به عنوان فرمانده شجاع و محبوب مردمی در بین کشورهای منطقه و جبهه مقاومت مطرح و الگویی برای هسته های مقاومت علیه منافع استعمارگرانه آمریکا و اسرائیل است. رهبر معظم انقلاب فرمودند:”شهید سلیمانی از طرف دیگر به قهرمان امت اسلامی نیز تبدیل شد زیرا تلاشها، روحیات و شهادت آن عزیز، «اسم رمز برانگیختگی و بسیج مقاومت در دنیای اسلام» است و در هر نقطه جهان اسلام که بنای مقاومت در مقابل استکبار وجود داشته باشد، اسم رمزشان «شهید سلیمانی» است”.
این خطری بود که تبلیغات رسانه ای رژیم غاصب صهیونیستی مبنی بر شکست ناپذیری و قدرت نظامی امنیتی برتر منطقه و جهان را به چالش کشیده بود و امید را در دل جوانان فلسطینی و عربی زنده میکرد. فرمانده کل قوا فرمودند:”آمریکاییها سعی داشتند قضیه فلسطین را به فراموشی بسپارند و کاری کنند که فلسطینیها در حالت ضعف قرار گیرند تا جرأت مبارزه نداشته باشند اما این مرد بزرگ، دست فلسطینیها را پُر کرد و به آنها جرأت و توان مبارزه داد”. لذا وقتی سناریوهای مختلف ترور فیزیکی فرمانده شجاع مقاومت ناکام ماند” سلاح رسانه” وارد کارزار شد تا چهره فرمانده محبوب ایرانی اسلامی را مخدوش نماید.”تروریست” خواندن قاسم سلیمانی و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی در رسانه های غربی در دستور کار قرار گرفت.با این تصور که در “جنگ روایت ها” با ترور شخصیت زمینه را برای ترور فیزیکی وی آماده نمایند.با این محاسبات بیمارگونه و شیطانی تاثیرگزارترین فرد در مبارزه واقعی و بی امان با داعش و دیگرگروههای تکفیری صهیونیستی را ترور کردند و با این کار خود را در اذهان عمومی رسوا نمودند. افکار جهانی بر خلاف تصور آنها می پرسید:
“چگونه است که آمریکای مدعی مبارزه با داعش دشمن واقعی داعش را ترور کرده است”؟!
این دوگانگی با هیچ تفسیر و تعبیری قابل جمع و باورکردنی برای مخاطب با انصاف و با سواد رسانه نبود.
عکس العمل حیرت انگیز مردم منطقه در ترور سرداران مقاومت وآن تشییع جنازه کم نظیرمیلیونی از یک ژنرال نظامی ،به قول رهبر فرزانه انقلاب اولین سیلی سخت را به دشمن زد و او را برآن داشت تا بار دیگر انفجار نور انقلاب اسلامی را که در شهادت سردار دلها متبلور شده بود با بایکوت خبری و “سانسور رسانهای” کنترل نماید. صاحبان شبکه های اجتماعی ، پیام رسان های بین المللی، شبکه های معروف تلویزیونی ، سایت های معتبر خبری و غول های رسانهای دنیا که از معرفی چهره محبوب و معنوی سردار ایرانی و خدمات سلیمانی عزیز به امنیت منطقه و جهان در هراس بودند، بایکوت خبری قاسم سلیمانی را با شدت بیشتری ادامه دادند تا شاید به خیال خامشان افکار عمومی را آنگونه که آنها می خواهند هدایت نمایند.اما زهی خیال باطل!.
خریدار خون شهید خود خداست. خدا خواسته با خریداری جان شهید او را به دوست و دشمن بشناسد و اجر مجاهدت های خالصانه او را خودش بپردازد. و چه پیام رسانی قوی تر و بالاتر از خداست؟!
اینکه خدا با خون شهیدش چه خواهد کرد الله اعلم ! لکن همانگونه که رهبر فرزانه انقلاب فرمودند:” بهای خون شهید سلیمانی خروج آمریکا از منطقه است”. ان شاءالله به یاری خداوند متعال هژمونی استعمارگری آمریکا به عنوان آخرین استعمارگر جهان به دست نیروهای مقاومت به زباله دان تاریخ خواهد پیوست و غده سرطانی رژیم غاصب صهیونیستی هم از پیکره جهان اسلام ریشه کن خواهد شد.در برابر این خواست ملت ایران و مردم ستمدیده منطقه ، “امپراتوری رسانهای” چاره ای جزء توسل به ترفند سانسور نام و تصویر” مرد میدان مبارزه با استکبار واستعمار” ندارد ولی نمی داند که صاحب خون شهید سلیمانی هم اهل مکر است. اوست که در مصحف شرف می فرماید:
” و مکروا و مکر الله و الله خیرالماکرین”
غلامرضا یوسفپور – کارشناس سواد رسانه
پویش دختران حاج قاسم در بشرویه
بهمناسبت گرامیداشت دهه بصیرت و دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی اعضای دختر مرکز فرهنگی و هنری کانون در شهرستان بشرویه در پویش دختران حاج قاسم شرکت کردند.
پویش دختران حاج قاسم با مشارکت کانون بسیج ورزشکاران ،حوزه مقاومت بسیج مالک اشتر و حوزه مقاومت بسیج دانش آموزی نبی اکرم (ص) با حضور اعضای دختر این مرکز در ویژه برنامههای نقاشی، کارگاه ادبی ادبی و سفالگری با هدف آشنایی اعضای نوجوان با وقایع دهه بصیرت و همچنین شخصیت سردار شهید سلیمانی درکانون شهرستان بشرویه برگزار شد.
اعضا با شرکت در این پویش ارادت خود را به سردار دلها با کشیدن نقاشی، دلنوشته، ساخت نماد شهدا در کارگاه سفالگری وهم خوانی شعر ابراز داشتند.
گفتنی است درپایان از طرف کانون بسیج ورزشکاران به تمامی شرکت کنندگان یک جلد کتاب اهداء شد.
ویژه برنامهی «دوستت دارم سردار» در بیرجند برگزار شد
اعضای مرکز فرهنگی و هنری شماره یک و فراگیر کانون در شهرستان بیرجند در ویژه برنامه «دوستت دارم سردار» شرکت کردند.
به گزارش بیرجند امروز در آستانهی فرارسیدن دومین سالگرد شهادت سردار سلیمانی و همزمان با دهه بصیرت، اعضای کودک مرکز شماره یک بیرجند با شرکت در ویژه برنامهی «دوستت دارم سردار» با شخصیت و ویژگیهای برجسته شهید قاسم سلیمانی آشنا شدند.
گفتنی است کودکان شرکت کننده در این برنامه، محلی را برای گرامیداشت نام و یاد این شهید آماده کرده و ضمن درست کردن کارت پستال با عکس وی، جملاتی را در مدح وی نوشتند.
نمایشگاه عکس “بدرقه ماه” در بیرجند برپا می شود
به گزارش بیرجند امروز، سید علی زمزم با بیان این خبر، عنوان کرد: این نمایشگاه که گوشه ای از مراسم تشییع سردار آسمانی در کرمان و راهپیمایی مردم بیرجند در پی شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی را به نمایش می گذارد، ۱۰:۳۰ صبح دوشنبه ۱۳ دی ماه ۱۴۰۰ برگزار می شود.
وی خاطرنشان کرد: در این نمایشگاه ۱۵ اثر از حسین توحیدی فر، هنرمند توانمند خراسان جنوبی و تعدادی پوستر به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (س) و سالگرد شهادت سردار حاج قاسم سلیمانی به نمایش گذاشته می شود.
زمزم با بیان این که نمایشگاه تا ۱۶ آذرماه همزمان با سالروز شهادت حضرت زهرا (س) ادامه خواهد داشت، اضافه کرد: علاقه مندان می توانند در این مدت، صبح ها از ساعت ۹ الی ۱۳، از این آثار بازدید داشته باشند.
وی همچنین به تقدیر از خانواده شهید محمدحسین زنجانی و شهید محمد حسین عبداللهی که سال ۹۸ در مراسم تشییع سردار آسمانی در کرمان به شهادت رسیدند، اشاره کرد و گفت: از خانواده شهید حامد مقدوری، شهید مقاومتی که در لبنان به درجه رفیع شهادت نائل شد، نیز تقدیر بعمل خواهد آمد.
امیرحسین عسکری، پژوهشگر در حوزه مطالعات اروپا و آتلانتیک
دیپلماسی و میدان؛ نقش سردار سلیمانی در پیشبُرد سیاست خارجی
کشورها و دولتها در عرصه نظام بینالملل و محیط خارجی خود دارای منافع و علایقی هستند که اصولاً در دو بُعد پیدا و پنهان تعریف و پیگیری میشوند. این اهداف گاهی آشکار و عینی و گاهی نیز پنهان و ناپیدا هستند و برخی اوقات نیز منافع بهصورت چندگانه و چندوجهی تعریف میشوند که موجب پیچیدهترشدن امر تعقیب منافع و دستیابی به اهداف و آرمانهای یک کشور یا دولت میشود
کشورها و دولتها در عرصه نظام بینالملل و محیط خارجی خود دارای منافع و علایقی هستند که اصولاً در دو بُعد پیدا و پنهان تعریف و پیگیری میشوند. این اهداف گاهی آشکار و عینی و گاهی نیز پنهان و ناپیدا هستند و برخی اوقات نیز منافع بهصورت چندگانه و چندوجهی تعریف میشوند که موجب پیچیدهترشدن امر تعقیب منافع و دستیابی به اهداف و آرمانهای یک کشور یا دولت میشود. در کنار این مباحث، نکته اصلی و اساسی این است که چه کسی سیاست خارجی را تعریف میکند؟ و چه کسی آن را تدوین میکند؟ و چه کسی مسئول تحقق بخشیدن به آرمانها و یا اهداف و یا اجرای استراتژیها و تاکتیکهاست؟ در این زمینه، مباحث بسیار گستردهای در حوزه آکادمیک مطرحشده که بهصورت مشخص به حوزه نظریهپردازی در رشته سیاست خارجی نیز کشیده شده است.
در حوزه نظریهپردازی سیاست خارجی در محافل دانشگاهی و آکادمیک نیز بین سطوح مختلف سیاست خارجی تمایز گذاشته میشود. بهعنوان نمونه، پروفسور جیمز روزنا، دانشمند و محقق حوزه سیاست خارجی اهل آمریکا، برخلاف جورج مدلسکی سه سطح سیاست خارجی را تشخیص داده است. این سه سطح عبارتاند از: مجموعهای از طرحها و تعهدات برای اقدام و عمل در حوزه محیط بینالملل که جهتگیری مبتنی بر ادراکات و ارزشها که حاصل تجارب تاریخی، سنتها و هنجارهای یک کشور یا یک منطقه است و رفتار سیاست خارجی که در واقع، همان چیزی است که دیگران آن را بهعنوان اقدامات عینی مشاهده میکنند. سطح نخست، توسط اسناد کلان و راهبردی مانند قانون اساسی، قوانین عادی و … تعیین میشود. سطح دوم، توسط مجریان و دستاندرکاران در قالب استراتژیها و تاکتیکهای سیاست خارجی تدوین و اعلام میشود و سطح رفتار به عوامل میدانی و اجرایی استراتژیها و تاکتیکها مربوط است که تلاش میکنند بر اساس راهبردهای کلان و جهتگیری تدوینشده در محیط عملیاتی سیاست خارجی و یا سیاست بینالملل دست به اقدام بزنند.
از سوی دیگر، قدرت یکی از مهمترین مؤلفههای اثرگذار بر پیشبرد اهداف سیاست خارجی دانسته میشود. بدون قدرت و یا داشتن میزانی از آن اصول فرآیند تحقق اهداف و منافع ملی با شکست مواجه خواهد شد. بااینحال، مفهوم قدرت نیز مفهومی نسبی است و نمیتوان آن را بهصورت امری عینی و ملموس بهکار برد؛ امّا از سوی نظریهپردازان سعی شده است تا این مفهوم در قالب فرآیندهای تصمیمگیری و پیگیری منافع ملی در حوزه سیاست خارجی تبیین شود. بر همین مبنا، تعاریف سنتی از قدرت در جهان مدرن دستخوش تغییرات عمدهای شده است و ازاینرو، اندیشمندان صاحبنظر در تراز جهانی به این مسئله توجه ویژهای مبذول داشتهاند. جوزف نای، نظریهپرداز شهیر آمریکایی، در سال ۲۰۰۹ در مقالهای با عنوان قدرت هوشمند دو مفهوم قدرت نرم و سخت را برای تعریف قدرت هوشمند بهکار گرفت. وی در این مقاله تأکید کرد بدون وجود میزانی از قدرت سخت (شامل قدرت اقتصادی، نظامی، اجبارآمیز و تهدیدآمیز) نمیتوان فرآیند دیپلماسی یا سیاست خارجی و مذاکره را پیش برد و به موفقیت رسید. بنابراین، میتوان یک اتفاقنظر را در میان اندیشمندان جهان در خصوص ابزارهای لازم برای پیشبُرد اهداف سیاست خارجی مشاهده کرد که بر اساس آن بدون وجود میزانی از قدرت سخت، دیپلماسی، سیاست خارجی و مذاکره با موفقیت همراه نخواهد شد.
هدف از بیان این مقدمه، تبیین نسبت میان حوزههای مبنایی و بنیادی سیاست خارجی و دیپلماسی، حوزه جهتگیری و تعریف استراتژی و همچنین حوزه اجرا و یا عملیات میدانی است. عملیات میدانی نیز صرفاً بهمعنای عملیات نظامی نیست، بلکه شامل طیف متنوعی از اقدامات شامل دیدارهای دیپلماتیک، مذاکرات چندجانبه، انعقاد تفاهمنامهها و موافقتنامه و همچنین حوزه دفاعی، نظامی و امنیتی است. در تعیین نسبت میان این سه سطح، امر واضح و غیرقابلانکاری که قابل ذکر است، پیوستگی عوامل هر سه سطح به یکدیگر برای موفقیت در امر سیاست خارجی و اهداف کلان ملی است و ضعف یا نقصان در هر یک موجب شکست فرآیند دیپلماسی خواهد شد. روی دیگر این سخن این است که ایجاد گسست میان این سه سطح مطلوب و مورد نظر رقبای بینالمللی و دشمنان خارجی یک ملت و یا دولت است، زیرا از طریق این گسست، پیوند سطوح سهگانه به جدایی میگراید و تحقق منافع ملی یک کشور با شکست و یا دشواری مواجه خواهد شد.
با توجه به این امر، این نوشتار در نظر دارد بهصورت خلاصه در دو بستر حقوقی – قانونی و سیاسی به تشریح نقش سپهبد شهید قاسم سلیمانی در امر دیپلماسی و سیاست خارجی بپردازد. بهعبارت دیگر، هدف اصلی این است که نقش سردار سلیمانی و سپاه قدس در دیپلماسی بهصورت اجمالی و جامع مورد تشریح قرار گیرد. به این منظور، بر اساس سطوح سهگانه ذکرشده روند استدلالی این نوشتار پیش میرود.
از منظر بحث قانونی – حقوقی در سطح نخست که سیاست خارجی و دیپلماسی مجموعهای از تعهدات و اقدامات تعریفشده، منظور مبانی و اصول بنیادی است که در اسناد کلان سیاستگذاری یک کشور منعکس میشود. این اسناد کلان شامل قوانین اساسی، قانون عادی، دستورات، فرمانهای حکومتی و … است. در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران اصل چهارم بهصورت کلی و اصل ۱۵۴ بهصورت خاص شاکلهی کلی و بنیادی سیاست خارجی را تشکیل میدهند. اصل چهارم بر ابتنای کلیه اصول و قوانین بر اسلامیت و اصل ۱۵۴ بر حمایت از مبارزه حقطلبانه مستضعفان در برابر مستکبران در هر نقطه از جهان تأکید میکند. اصل ۱۵۲ نیز یکی از تعهدات سیاست خارجی را دفاع از حقوق مسلمانان دانسته است. بنابراین، سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران با هر جهتگیری و تاکتیکی که دنبال شود، باید بر اساس اصول مبنایی و ریشهای ذکرشده در قانون اساسی باشد. در مبحث تدوین سیاست خارجی یا تعیین جهتگیری نیز دو دسته از منابع قابل ذکرند که شامل قوانین مصوب مجلس شورای اسلامی و دستورالعملهای دولت و وزارت امور خارجه میشوند. از آنجا که قانون اساسی از حیث حقوقی سند برتر محسوب میشود، طبیعی است که این دو منبع نمیتوانند در تعارض با قانون اساسی مطرح و تصویب و عملیاتی شوند.
از منظر تحلیل حقوقی به صورت قاطع میتوان میان فعالیتهای سردار سلیمانی و سپاه قدس در حوزههای عملیاتی غرب آسیا پیوستگی قابلملاحظهای را با دو سطح پیشین مشاهده کرد. در واقع، حمایت از جنبشهای آزادیبخش فلسطینی، لبنانی، عراقی و سایر حرکتهای آزادیخواه در کل منطقه در راستای اصول قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران و جهتگیریهای رسمی کشور بوده است و از این حیث، آرمان رهایی قدس، مبارزه با رژیم غاصب صهیونیستی، مبارزه با تروریسم مدعی دولت اسلامی و … همگی دارای عقبه محکم قانونی و حقوقی هستند و بر همین مبنا میان سه سطح ذکرشده ارتباطی تنگاتنگ و ناگسستنی وجود دارد.
از منظر سیاسی، بحث اصلی پاسخ به این سؤال است که از نظر عملیاتی و میدانی نقش سردار سلیمانی و سپاه قدس در تحولات منطقهای عامل تقویتکننده سیاست خارجی و دیپلماسی بوده است، یا عامل تضعیف آن. بر این اساس، شاخصهای توسعه سیاست خارجی را با تقارنهای نامیمون ترکیب خواهیم کرد. منظور از تقارنهای نامیمون، تحولاتی است که در دورهای به یکباره ظهور میکند و کشور یا ملتی را در برابر یک فورس ماژور یا عامل مشدد خارجی قرار میدهد. بهعنوان نمونه، وقوع جنگ جهانی اوّل منجر به تضعیف دموکراسی در حال پیدایش در ایران و در نهایت روی کارآمدن رضاشاه شد. این امر از این حیث تقارنی نامیمون محسوب میشود که در مسیر پیشبینیشده روند دموکراسیخواهی در ایران قرار گرفت و برای سالها ایران را به دوران اختناق پیشین بازگرداند. تقارنهای نامیمون موجب میشوند کشور یا دولتی از روی اضطرار و با سرعت دست به اقداماتی بزند که از نظر تئوریک و در حوزههای آکادمیک قابل پیشیبینینبوده و برای آن در زمان وقوع برنامهای نوشته نشده است.
از منظر شاخصهای سیاسی، یکی از مهمترین ابزارهای تحقق منافع ملی داشتن متحدان وفادار و خوشسابقه در نظام بینالملل است. از زمان پیروزی انقلاب اسلامی تاکنون، سوریه نشانداده همواره یکی از متحدان وفادار و قابلاعتماد ایران است. در طول دوران جنگ هشتساله ایران و عراق، سوریه تنها کشور عربی بود که حاضر به حمایت از رژیم بعث عراق نشد؛ امّا تداوم بهار عربی منجر به تمرکز بحران در سوریه و ظهور تروریستهای چندملیتی در این کشور شد. اهمیت مسئله در این است که منطقه آغاز بحران در درعا، جایی بود که عربستان سعودی طی ده الی پانزده سال پیش از آغاز بحران در آنجا سرمایهگذاریکرده و به توسعه جریانات نزدیک به خود پرداخته بود. وقوع بحران در سوریه که بهصورت خاص بشار اسد را هدف قرار داده بود بهمعنای از دست رفتن وفادارترین متحد ایران در منطقه استراتژیک غرب آسیا بود. ازاینرو، فعالیتهای سپاه قدس و سردار سلیمانی در غرب آسیا منجر به حفظ یکی از متحدان نزدیک ایران شد که به نقل از روزنامه گاردین ایران توانست با وجود مخالفت قدرت جهانی متحد خود را از سقوط نجات بدهد. اهمیت مسئله در این است که حفظ اسد بهرغم مخالفت و عدم تمایل قدرتهای جهانی صورت گرفت که بهصورت مشخص نقش سردار سلیمانی و سپاه قدس در این قضیه غیرقابلانکار است.
دومین دستاورد سردار سلیمانی و سپاه قدس از فعالیتهای میدانی، ایجاد شبکه بزرگ امنیتی و نظامی در منطقه بود که به نام محور مقاومت خوانده میشود. اهمیت این محور در این است که اولاً، یک بلوک فرامرزی است، زیرا منحصر به ایران و یا کشور خاصی نمیشود و گروههای مقاومت با زبان، نژاد، ملیت و تبار مختلف در آن حضور دارند. ثانیاً، فرامذهبی است که دربرگیرنده طیف متنوعی از گروههای شیعی تا جنبشهای سنی مذهب فلسطینی میشود؛ ثالثاً، نه صرفاً دولتی و نه غیردولتی است، زیرا ترکیبی از بازیگران غیردولتی مانند حزبالله در لبنان، حشدالشعبی در عراق، فاطمیون افغانستان، زینبیون پاکستان و … را دربرمیگیرد و از سوی دیگر، شامل دولت سوریه نیز میشود. ایجاد یک بلوک واحد از عناصر بسیار متمایز و متنوع یکی از ابداعات سردار سلیمانی و سپاه قدس است که حداقل در سالهای اخیر و نزدیک ایجاد چنین بلوکی از سوی قدرتهای جهانی مسبوق به سابقه نیست؛ زیرا ائتلافها عموماً مبتنی بر کنشگری دولتها هستند و یا محدود به یک عنصر مانند منطقه جغرافیایی. ایجاد چنین بلوکی امکان ایجاد رقابت شدیدی را با بلوکهای رقیب از جمله تروریستهای فعال در منطقه -جریاناتی را که از سوی اسرائیل، عربستان سعودی و … حمایت میشوند- فراهم میکند. نتیجه این امر در امنیت نگه داشتن مرزهای جمهوری اسلامی ایران بوده است. روزنامه انگلیسی گاردین، در مطلب سوم ژانویه ۲۰۲۰ خود، به این امر بهصراحت اشاره میکند و معتقد است فعالیتهای سردار سلیمانی موجب امنیت بیشتر مرزهای ایران نسبت به گذشته شده است. از این منظر، فعالیتهای سردار سلیمانی در منطقه یکی از بهترین ابزارهایی را که برای هر کشور و یا دولتی میتواند آرمان باشد، برای دستگاه دیپلماسی ایران فراهم کرد.
ظهور تروریسم داعش برای ایران تقارنی نامیمون با روند پیشبُرد اهداف سیاست خارجی محسوب میشود. در تقارنهای نامیمون، باتوجه به سریع و فوریبودن آنها کوچکترین تعلل و خطای محاسباتی میتواند منجر به شکستهای بزرگ شود. مبارزه با تروریسم داعش در زمانی که این گروه تروریستی بهسرعت در حال نزدیکشدن به مرزهای ایران بود، از دیگر اقداماتی است که از سوی سردار سلیمانی و سپاه قدس در منطقه صورت گرفت و منجر به ایجاد سدی محکم در مقابل توسعه و گسترش سریع داعش در نزدیکی مرزهای ایران شد. علاوهبراین، حضور فعال و قدرتمند ایران در منطقه بهویژه در مبارزه با تروریسم موجب شد که ایران بهعنوان کنشگر غیرقابل حذف در معادلات قدرت در منطقه پذیرفته شود. در همین راستا، مؤسسه سیاستگذاری استراتژی استرالیا مأموریت حذف ایران از سوریه را مأموریتی غیرممکن خوانده است. اندیشکده بروکینگز نیز در زمان ترور شهید فخریزاده در تحلیلی با اشاره به فعالیتهای قدرتمندانه سپاه قدس و دستاوردهای سردار سلیمانی نوشت، ایران این درگیری را باخت، امّا جنگ نهایی را خواهد بُرد. علاوهبراین، حضور تعیینکننده ایران در سوریه موجب شد تا دستگاه دیپلماسی ایران در نشستی مربوط به سوریه حضور داشته باشد و بر روند تحولات این کشور اثرگذار باشد.
در مقام جمعبندی نیز میتوان چنین گفت که اخیراً جریاناتی تلاش کردهاند تا بحث جدایی میدان و دیپلماسی را مطرح کنند و فعالیتهای سردار سلیمانی و سپاه قدس را عاملی برای شکست سیاستهای منطقهای ایران قلمداد کنند. از منظر حقوقی و قانونی عنوان شد که فعالیتهای سپاه قدس و سردار سلیمانی هرگز خلاف دیپلماسی و سیاست خارجی جمهوری اسلامی نبوده است و از منظر سیاسی نیز به گوشهای از دستاوردهای این شهید و سپاه قدس در پیشبُرد سیاستهای جمهوری اسلامی اشاره شد. در خصوص بحث حضور نظامیان در سپهر سیاست نیز این امر در عرصه سیاستگذاری خارجی امر جدیدی نیست و در همه کشورها از نخبگان نظامی برای امر سیاست خارجی بهره گرفته میشود. در آمریکا، سایروس ونس، جورج مارشال، مایک پومپئو، جان کری، کالین پاول و وارن کریستوفر از افرادی هستند که با سابقه نظامیگری به خدمت در دستگاه دیپلماسی این کشور گماشته شدند و علاوهبراین، کشورهای مختلف از نوابغ نظامی خود بهمنظور بهرهبرداریهای مشاورهای و حتی عملیاتی استفاده میکنند. بر این اساس، میتوان چنین گفت که بدون وجود میزانی از قدرت سخت (نظامی)، مذاکره، دیپلماسی و سیاست خارجی با موفقیت همراه نخواهد بود و فعالیتهای سردار سلیمانی و سپاه قدس در جهت مبارزه با تروریسم و افراطیگری موجب افزایش قدرت سخت ایران شده است.
تبلور شجاعت و تدبیر در یک قهرمان
دکتر طاهره منصف
در خصوص شجاعت سردار سلیمانی در حوزه عملیاتهای نظامی و نظامیگری تقریباً اتفاقنظر بینالمللی وجود دارد. حضور در خط مقدم مبارزه با تروریسم، آن هم داعش یکی از خشنترین و افراطگرایانهترین انواع آن، نشاندهنده شجاعت بیحدواندازه سردار سلیمانی در نبردهای میدانی بوده است. روزنامه هندو که پس از تایمز آو ایندیا و هندوستان تایمز سومین روزنامه بزرگ انگلیسیزبان در هندوستان مطرح است، این ویژگی سردار سلیمانی را مورد توجه و پوشش رسانهای قرار داده است.
فعالیتهای سیاسی و نظامی، دو حوزه حساس، حیاتی و مهم کشورها و دولتها محسوب میشود. در حوزه سیاسی، مسائل مهم کلان اجتماعی و سیاسی به محل بحث و اجرا گذاشته میشود و در حوزه نظامی نیز امنیت و افزایش توان نظامی و همچنین عملیاتهای برونمرزی از شاخصهای مهم و حیاتی محسوب میشود. اصولاً، اعتقاد بر این است که در این دو حوزه افرادی در مسند امور قرار بگیرند که دارای ویژگیهای برجسته و خاصی باشند؛ زیرا در غیر این صورت با اتخاذ رویههای اشتباه و ناصواب ضررهای جبرانناپذیری به کشور یا دولت وارد میشود. برخی ویژگیها مکمل محسوب میشوند و درصورتیکه یکی بدون دیگری در فردی موجود باشد، زمینههای اشتباه محاسباتی و یا استراتژیکی فراهم میشود. بهعنوان نمونه، دو ویژگی شجاعت و تدبیر را میتوان نام برد که بهصورت کلی مکمل یکدیگرند؛ زیرا شجاعت درصورتیکه با تدبیر و دوراندیشی توأمان نباشد، میتواند زمینههای اتخاذ تصمیمات اشتباه تاکتیکی و استراتژیکی را فراهم کند. از سوی دیگر، چنانچه تدبیر بدون ویژگی شجاعت در نظر گرفته شود، ممکن است رهبران و یا نخبگان با وجود اینکه استراتژیها و تاکتیکهای مناسب را در یک برهه یا در یک خصوص تشخیص میدهند فاقد اراده و شجاعت کافی برای اتخاذ آن تصمیم باشند و در نتیجه با وجود اینکه به رویه نادرست خود آگاهاند، ممکن است این روند نامناسب را همچنان ادامه دهند. بنابراین، دو ویژگی شجاعت و تدبیر را بهعنوان دو ویژگی مکمل میتوان لازمه و ضرورت اساسی برای نخبگان و رهبران در حوزه نظامی و سیاسی در نظر گرفت.
جمهوری اسلامی ایران از زمان تأسیس خود در سال ۱۳۵۷ تاکنون توانسته است در دو حوزه سیاسی و نظامی قدرت خود را در منطقه غرب آسیا تحکیم کند. در این میان، نقش حضرت امام خمینی رحمهاللهعلیه بهعنوان معمار و بنیانگذار انقلاب اسلامی، حضرت آیتالله خامنهای در جایگاه رهبری انقلاب و برخی از فرماندهان نظامی و شخصیتهای سیاسی قابل ذکر است. بیتردید، جایگاه سردار سلیمانی در میان نخبگان جمهوری اسلامی در راستای تحکیم قدرت و نفوذ نظام مسئله آشکار و بدیهی است. بر همین مبنا و با توجه به اینکه سردار سلیمانی معمار محور مقاومت در سالهای اخیر شناخته میشود، در این نوشتار تلاش خواهد شد تا به بررسی دو ویژگی شجاعت و تدبیر در شخصیت سردار سلیمانی در دو حوزه نظامی و سیاسی پرداخته شود.
سردار سلیمانی، بیشتر بهواسطه فعالیتهای نظامی و عملیاتی در مناطق برونمرزی علیه رژیم صهیونیستی و آمریکا شناخته میشود. بنابراین، وجههی ایشان در بُعد داخلی و خارجی بیشتر با فعالیتهای نظامی و نظامیگری شناخته میشود. بااینحال، فرمانده نظامی باید دارای قابلیتی باشد که طیف وسیعی از شهروندان یک جامعه یا چند ملت وی را بهعنوان شخصیت مورد احترام در نظر بگیرند. از آنجایی که سردار سلیمانی، حتی میان برخی گروههای مخالف جمهوری اسلامی نیز دارای محبوبیت است و همچنین ملتهای مسلمان منطقه که دارای روحیه آمریکاستیزی و ضدیت با رژیم صهیونیستی دارند، او را تکریم میکنند، میتوان گفت ایشان دارای صفات و کاریزمای قابل توجهی بوده است. در این زمینه، ویژگیهای مختلفی از ایشان میشود ذکر کرد، امّا بر اساس آنچه که پیش از این گفته شد، هدف این نوشتار بررسی دو ویژگی شجاعت و تدبیر ایشان در دو عرصه نظامی و سیاسی است. بنابراین، این دو ویژگی در ساحت شخصیتی سردار سلیمانی در حوزه نظامی مورد بررسی قرار میگیرد.
در خصوص شجاعت سردار سلیمانی در حوزه عملیاتهای نظامی و نظامیگری تقریباً اتفاقنظر بینالمللی وجود دارد. حضور در خط مقدم مبارزه با تروریسم، آن هم داعش یکی از خشنترین و افراطگرایانهترین انواع آن، نشاندهنده شجاعت بیحدواندازه سردار سلیمانی در نبردهای میدانی بوده است. روزنامه هندو که پس از تایمز آو ایندیا و هندوستان تایمز سومین روزنامه بزرگ انگلیسیزبان در هندوستان مطرح است، این ویژگی سردار سلیمانی را مورد توجه و پوشش رسانهای قرار داده است. این روزنامه انگلیسیزبان هندی، در مطلب سوم ژانویه ۲۰۲۰ خود، از سردار سلیمانی بهعنوان یکی از شجاعترین فرماندهان غرب آسیا نام برده است. این روزنامه هندی با اشاره به سابقه سردار سلیمانی در طول جنگ هشتساله ایران و عراق مینویسد، شجاعت مثالزدنی او در همان اوّایل جوانی و جنگ ایران و عراق موجب توجه فرماندهان نظامی و مقامات بلندپایه ایران شد و همین شرایط موجب شد که او را به فرماندهی لشکر ۴۱ ثارالله منصوب کنند. این روزنامه هندی در ادامه اشاره میکند که سردار قاسم سلیمانی پس از جنگ ایران و عراق بهدلیل درهمریختگی تحولات غرب آسیا در چند جبهه همزمان درگیر بود؛ از یک سو، در نبرد با سیاستهای توسعهطلبانه آمریکا در غرب آسیا قرار داشت و از سوی دیگر، با جنایات رژیم صهیونیستی مقابله میکرد و بعد با خشنترین و بیرحمانهترین نوع تروریسم افراطی به نبرد پرداخت. این روزنامه هندی تفاوت بارز سردار سلیمانی با فرماندهان کلاسیک را حضور در میدانهای عملیاتی میداند و معتقد است برخلاف فرماندهان کلاسیک که در ستادهای فرماندهی و از طریق استفاده از ابزارهای پیشرفته تسلیحاتی واحدهای تحت امر خود را کنترل میکنند، سردار سلیمانی بهصورت فیزیکی در خطوط مقدم نبرد حضور داشت و بهصورت مستمر بین جغرافیای محور مقاومت در حرکت بود. مکان شهادت سردار سلیمانی میتواند تأییدی بر ادعاهای روزنامه هندی در نظر گرفته شود، زیرا سردار سلیمانی در کشوری هدف قرار گرفت و به شهادت رسید که آمریکاییها بهصورت گسترده حضور نظامی و اشراف اطلاعاتی داشتهاند. این امر نشان میدهد که سردار سلیمانی همواره در مسیر تردد و عملیات دشمنان قرار داشته است.
ویژگی دیگر سردار سلیمانی در حوزه نظامیگری و عملیاتهای نظامی، تدبیر ایشان بود. مجموعه عملیاتهای تحت فرماندهی او و همچنین واحدهای مختلف گروههای مقاومت در منطقه با وجود موانع و چالشهای متعدد از سوی آمریکا، رژیم صهیونیستی و تروریستها، در مجموع موفقیتآمیز بوده است. روزنامه انگلیسیزبان هندو در این خصوص مینویسد، از اواخر دهه ۱۹۹۰ که سردار سلیمانی به فرماندهی سپاه قدس منصوب شد، این واحد عملیاتی به قابلیتهای جدیدی رسید و در میدانهای مختلف کفایت خود را نشان داد. روزنامه انگلیسی گاردین نیز، در مطلب سوم ژانویه ۲۰۲۰ خود، به خردورزی و تدبیر سردار سلیمانی در عملیاتهای نظامی اشاره کرده است. از دید این روزنامه انگلیسی، سردار سلیمانی با وجود اینکه کمتر کارشناسی پیشبینی میکرد که اسد بتواند در قدرت بماند، درحالیکه همزمان در جبهه مبارزه با آمریکا و رژیم صهیونیستی قرار داشت، توانست کلیدیترین متحد منطقهای ایران، یعنی دولت سوریه را از سقوط برهاند. پیروزی محور مقاومت بر تروریستهای چندملیتی با وجود اینکه در مواقعی از نظر تجهیزات و نیرو پایینتر از تروریستها و نیروهای حامی آنها قرار داشتند، نشاندهنده بهکارگیری عقلانیت و خردورزی و همچنین تدبیر صحیح امور نظامی در منطقه بوده است.
در حوزه سیاست نیز شجاعت و تدبیر سردار سلیمانی موجب شد که هرگز وارد جناحبندیها و بازیهای سیاسی نشود، ولی در عین حال مواضع سیاسی خود را با شجاعت بیان میکرد. روزنامههای مختلف در پوشش شخصیت سردار سلیمانی اذعان کردهاند که ایشان مورد احترام همه جریانها و جناحهای سیاسی در ایران قرار داشته است. روزنامه انگلیسی گاردین نیز در اینباره اشاره کرده است که سردار سلیمانی هرگز بهدنبال نفوذ در سیاست و یا بهرهبرداریهای سیاسی از جایگاه و موقعیت خود نبوده است و به همین دلیل به یکی از فرماندهان نظامی محبوب در ایران تبدیل شده است. مهمترین نکته در خصوص سردار سلیمانی این است که حتی رسانههای ضدانقلاب نیز نتوانستهاند بر مواضع سیاسی و یا از منظر سیاسی ایشان را مورد چالش قرار دهند. این امر نشان میدهد که تا چه اندازه شهید سلیمانی در حوزه سیاست خردورزی، تعقل و تدبیر داشته است.
در مجموع و بهصورت خلاصه میتوان دو ویژگی شجاعت و تدبیر را در ساحت شخصیتی سردار سلیمانی در دو حوزه سیاسی و نظامی تشخیص داد. ایشان در حوزه نظامی با وجود اینکه در چندین جبهه بهصورت همزمان درگیر بود و گاهی نیز از نظر تجهیزات و نیرو جبهه متخاصم نسبت به محور مقاومت جایگاه برتری داشته است، بااینحال، در موارد متعددی سیاستهای دشمنان توسط سپاه قدس و محور مقاومت با هدایت سردار سلیمانی به شکست انجامید. بزرگترین شکست دشمنان؛ حفظ بشار اسد در قدرت در سوریه با وجود مخالفتهای گسترده جهانی و منطقهای بود. علاوهبراین، تقویت محور مقاومت در سطح منطقهای و رساندن آن به سطوح مختلف تواناییهای پیچیده و چندبُعدی و چندسطحی از دیگر دستاوردهای سردار سلیمانی در منطقه دانسته میشود.
سردار سلیمانی در حوزه سیاسی نیز با دوری از جناحبندیهای مرسوم سیاسی خود را بهصورت شخصیتی فراجناحی و فراحزبی مطرح کرد که همزمان با شجاعت مواضع خود را نیز بیان میداشت. همین امر سبب شد که ایشان مورد احترام جریانهای مختلف سیاسی در ایران قرار بگیرد. علاوهبراین، ویژگیهای منحصربهفرد سردار سلیمانی موجب شد برخلاف فرماندهان کلاسیک، ایشان در میان شهروندان عادی جامعه ایرانی نیز از هر طیف و جناح از محبوبیت خاصی برخوردار شود. سردار سلیمانی برای دوستداران و هوادارانش تنها فرماندهی مقتدر نظامی نبود، بلکه فرماندهی خردورز، مدبر و همچنین شخصیتی کاریزماتیک و مورد احترام شناخته میشود و از این منظر از صرف قهرمان نظامی فراتر رفته است.
همچو مولا، اربا اربا
هنوز دشتهای فاو، بیابانهای شرق کرمان، خاکریزهای حلب، سوریه و عراق، ناله برمی آوردند، کجایی فرمانده؟! چه کسی باور دارد آن تن سرشار از ابهت، آن دستهای نوازشگر و آن قلب رئوف، همچو مولا اربا اربا شده است.
صحنه دردناک صبحدم جمعه ۱۳ دی ۹۸ را هیچگاه از یاد نمی برم، جمعه ای سیاه که انتشار خبر آسمانی شدن مرد میدان جهاد، دل آزادیخواهان جهان را به درد آورد.
نیک به خاطر دارم آن صبحدم غم را، زمانی که تصویر دست و بدن اربا اربا شده ات مهم ترین تصویر رسانه ها و خبر قطعه قطعه شدنت، تیتر یک خبرگزاری های جهان شد و دل ما را در اندوهی تمام نشدنی گذاشت.
می دانستی که چگونه خواهی رفت، چون از خدایت خواسته بودی، مانند مولایت با تنی قطعه قطعه زیارتش کنی، آه فرمانده، تو از خدا چه خواستی که چنین رها رفتی، آه فرمانده بی تو نفس کشیدن دشوار است و بی تو ماندن عذابی سخت و سخت تر آن زمانی است که تصویر بدن قطعه قطعه شده ات را به خاطر می آورم.
“فرمانده چقدر اربا اربا شده ای، فرمانده چقدر مثل مولا شده ای، ای جسم مقطعت در آغوش حسین، مانند علی اکبر لیلا شده ای…”
دادخدا سالاری که سالها به عنوان سرباز در محضر سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی خدمت کرده است، از آخرین دیدارش با فرمانده مهربانی ها می گوید.
ماجرای هدیه افسر روس به ژنرال سلیمانی برای قدردانی
حاج قاسم در سوریه با کمبود تجهیزات روبرو شده بود، در این میان افسر روسی برای قدردانی از سردار سلیمانی به او هدیه حیرت آوری داد.
صدای توپ و تانکهای هشت سال دفاع مقدس تأثیری بر شنوایی او نگذاشت. گوش او صدای ناله مظلومیت را از کیلومترها فاصله میشنید. نانی که پدرش با دستهای پینه بسته بر سر سفره گذاشته بود، به حلالی شیر مادرش بود. شیری که هر قطره آن مانند خون در رگهای شیرمرد بیشه ایران زمین جاری شد.
دشمن از نامش فراری میشد. آرامشی که در چهرهاش موج میزد، امواج دریای خروشان دلهای متلاطم را آرام میکرد. به هر جبههای پا میگذاشت، پیروز میدان بود و گلهای شادی، سینه دوستانش را عطرآگین میکرد و از چهره عبوس دشمنان نمادی از ترس و ذلت میساخت. مگر میشود چهرهاش را بدون لبخند ترسیم کرد؟ چهرهای که از قاب تلویزیون هم آنچنان دل ما را قرص میکرد که با خیال راحت سر بر بالین میگذاشتیم.
استقامت حاج قاسم علاوه بر توکل و ایمانش به خدا، گویای آمادگی جسمانی او بود. در تواضعش همین بس که در مزارش به جای سردار سلیمانی واژه مقدس سرباز نوشته شد. او در مدت ۲۲ سال فرماندهی نیروی قدس سپاه جمهوری اسلامی ایران، همواره صدای مظلومان جهان بود و با هوشمندی برای نه تنها مسلمانان بلکه همه آزادیخواهان جهان، جانانه تلاش کرد.
حسن رونده، مشاور اسبق فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران که سالها در سفرهای مختلف در جبهه مقاومت، سردار سلیمانی را همراهی میکرد، درگفتو گویی درباره جامعیت شخصیت مرد میدان و هوشمندی حاج قاسم خاطراتی را بیان کرد. بخوانید و حیرت کنید از آن مرد!
رمز پیروزی حاج قاسم در خارج از مرزها
اساس کار حاج قاسم بر اساس اعتماد بود. وقتی اعتماد دیگران را جلب میکرد، تمام قد برای حفظ آن تلاش میکرد؛ تا جایی که اگر وعدهای میداد حتما به آن عمل میکرد. طرف مقابل هم همین طور بود و همواره نه تنها اطرافیان، بلکه شخصیتها و رهبران جهان هم معتقد بودند که حاج قاسم هر چه میگوید، عمل میکند. بنابراین، هر که با سردار سلیمانی از نزدیک ارتباط داشت، حاج قاسم را فردی میدانست که در هر شرایطی میتواند به او تکیه کند. رمز موفقیت حاج قاسم در خارج از مرزها همین اعتماد بود.
یک بار یکی از گروههای مقاومت، مقداری تجهیزات میخواست که حاج قاسم دستور داد بیش از آنچه لازم دارند، در اختیارش قرار دهید. وقتی آنها این اقدام را دیدند، متحیر شدند و باور نمیکردند که حاج قاسم اینگونه به آنها اعتماد کرده است. از آن روز به بعد آنها هر چه حاج قاسم میگفت، بدون سوال و چشم بسته قبول میکردند.
جملهای از حاج قاسم که بین شخصیتهای جهان، مشهور است
نکته بعدی احترام به افراد بود. این شهید بزرگوار به همه همکاران و آنهایی که با او ارتباط داشتند، احترام میگذاشت. احترام، شاه کلید تسخیر قلبها توسط حاج قاسم بود. او به هر جایی وارد میشد، با لبخندی که همیشه به لب داشت، دستش را روی سینه میگذاشت و با احترام برخورد و در دلها نفوذ پیدا میکرد. بین شخصیتهای خارجی که حاج قاسم را دیدهاند، جملهای مشهور است. حاج قاسم به آنها میگفت: «انا خادمکم». کسی نیست این جمله را از حاجی نشنیده باشد. واقعا حاج قاسم خود را خدمتگزار میدانست. رفتارش بسیار متواضعانه بود و وقتی جلسهای برگزار میشد، حتی اگر در آن جلسه با نظر کسی مخالف بود، نمیگفت: من مخالف نظر شما هستم. میگفت نظر من هم این است. یعنی نظر خود را مطرح میکرد. سایر افراد هم متوجه میشدند که این نظر ارجح نسبت به سایر نظرهاست.
حاج قاسم جامعیت داشت و همین جامعیت، او را حاج قاسم کرد. فقط یک فرمانده نظامی، دیپلمات برجسته فرهنگی و خطیب توانا، عارف، عابد و زاهد نبود. همه اینها باهم بود.
قبل از بحران سوریه، حاج قاسم وقتی به سوریه میرفت، با احمد جبرئیل، افسر نیروی هوایی سوریه و رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین هم دیدار میکرد. هر بار که به ملاقات او میرفت، حتی به آبدارچی و راننده احمد جبرئیل هم سوغاتی میداد. این بود که حاج قاسم توانسته بود در قلبها نفوذ کند و سردار دلها شود.
نگرانی فرمانده روسی برای ژنرال سلیمانی؛ ترجیحا هر جایی نروید!
یادم است وقتی با فرماندهان روس در دمشق جلسه داشت، با تک تک افراد بدون توجه به درجه و جایگاه احوالپرسی میکرد. یک بار برای ملاقات با فرماندهان روس به مقر آنها رفته بود. زودتر به مقر رسیده بود و در جمع سربازان بیرون، در حال خوش و بش بود که فرمانده روسی آمد و به من گفت: ژنرال کجاست؟ من هم اشاره کرد و گفتم: آنجاست. وقتی دید حاجی بین افراد معمولی در حال احوالپرسی است، تعجب کرد. باور نمیکرد کسی که در ایران و منطقه چنین جایگاهی دارد و همه منتظر ملاقاتش هستند، در جمع مردم عادی باشد. این رفتار عملی حاجی بود که با احترامی که به افراد میگذاشت، وارد قلب انسانها میشد. همان موقع فرمانده روسی تحت تاثیر قرار گرفته بود و رو به حاج قاسم کرد و گفت: ما از تأمین امنیت شما میترسیم. ترجیحا هر جایی نروید.
سردار سلیمانی زندگی بسیار سادهای داشت. همه مدالهای نظامی را حاج قاسم داشت. چند مدال را فقط او در کشور گرفته بود، مثل مدال ذوالفقار. اما شما حتی یک عکس هم با آنها پیدا نمیکنید. چون اصلا مدال و مقام دنیوی برایش مهم نبود. آنچه برایش مهم بود، توجه حضرت آقا و خشنودی مظلومان جهان بود.
ولایتپذیری سرلوحه فعالیتهای حاج قاسم بود
یک روز حاج قاسم با نیروهای مقاومت به دیدار مقام معظم رهبری رفتند. حضرت آقا هم به برخی حضار انگشتری دادند. اما رهبر معظم انقلاب به حاج قاسم یک لوح تقدیر داده بودند. حاجی ناراحت شده بود و میگفت: این نشانها به دردم نمیخورد. اما اگر آقا انگشتر و تسبیحی به من میدادند، همان شفیع و ذخیرهای برایم در قبر و قیامت بود. حاج قاسم به رهبری علاقه بسیاری داشت و در هر مرحله از کارهایش ولایتپذیری را سرلوحه قرار میداد و به ما هم در این باره توصیه میکرد.
سردار سلیمانی شخصیت برجسته کشور بود و در همه جناح ها حضور داشت. هیچ امتیازی برای خود قائل نبود. پسر بزرگش به جای یک کار دولتی یا نظامی برای خودش کار میکند و روی پای خودش ایستاده است. حاج قاسم به فکر گرفتن مسوولیت برای فرزندانش در کشور نبود. این درس مهمی است که باید مسؤولان به آن توجه داشته باشند و درس بگیرند.
حاج قاسم سعی میکرد هر بار که به دمشق میرود، سوغاتی از ایران برای مردم منطقه به ویژه فلسطینیها ببرد. از گز و پسته گرفته تا صنایع دستی کشورمان. حتی برای آبدارچی احمد جبرئیل که افسر نیروی هوایی سوریه و رهبر جبهه خلق برای آزادی فلسطین بود، هم چیزی میآورد که بگوید به یادش بوده است. حاج قاسم در قلب مردم منطقه نفوذ پیدا کرده بود.
یکی از فرماندهان روسی به حاج قاسم خیلی علاقهمند شده بود. هر بار سری به مقر میزد و میدید سردار سلیمانی نیست، ناراحت میشد. به بچهها سپرده بود هر وقت ژنرال سلیمانی آمد، او را باخبر کنند یا به سردار بگویند که او سراغش را گرفته است. یک بار که حاج قاسم آمد، به سردار گفتیم، فلانی جویای احوالت بوده و اصرار داشته شما را ملاقات کند. اول حاجی چندان جدی نگرفت. اما وقتی از اصرار او برای ملاقات شنید، گفت برویم لاذقیه به دیدارش. او در لاذقیه سوریه مستقر بود. سردار سلیمانی گفت که چون سوغاتی برایش نیاوردم، نمیشود دست خالی برویم. از بچهها پرسید که چند فرزند دارد. بعد، هدیهای برای خانوادهاش تهیه کرد جلسه فرمانده روسی با حاج قاسم برگزار شد و بعد از پایان جلسه حاج قاسم به بچهها گفت که من که رفتم، شما هدیه را به او بدهید.
هدیه افسر روسی به حاج قاسم
جالب اینجا بود که افسر روسی، مسلمان نبود، اما وقتی حاج قاسم قرار بود به خانه آنها در لاذقیه برود، همه را جمع میکرد. حاجی که خداحافظی کرد، بچهها هدیه را به افسر روسی دادند. او با دیدن هدیه خیلی متعجب شده بود. چرا که تصور نمیکرد حاج قاسم با آن ابهت که یک فرمانده نظامی و مقتدر است، چنین هدیهای بیاورد!
خود افسر روسی تعریف میکرد که وقتی هدیه را به همسر و دخترم دادم، هر دو در کنار خوشحالی، متعجب شدند و گفتند: واقعا ژنرال سلیمانی چنین هدیهای داده است؟ حاج قاسم با این کار، هم خود افسر روسی و هم خانواده او را تحت تأثیر قرار داد؛ تا جایی که افسر روسی حتی به نیروهای حاج قاسم در سوریه گفته بود که میخواهم هدیهای به ژنرال سلیمانی بدهم. به نظر شما چه چیزی مناسب است و خوشحالش میکند؟ خلاصه اصرار میکند و میگوید که او هر چه بخواهد ما میدهیم. این اصرار به گوش حاج قاسم میرسد و سردار سلیمانی هم چون همیشه به فکر دفاع از مظلومان بود، به جای اینکه برای خودش چیزی طلب کند، برای جبهه مقاومت از افسر روسی چیزی خواست. حاج قاسم به بچهها گفته بود، بگویید ۱۰۰۰ موشک کروز لازم داریم! شما این موشکها را به ما بدهید تا از شما بخریم.
افسر روسی هم در جواب درخواست حاج قاسم گفته بود که ۱۴۰ تا موشک کروز داریم که ۱۰۰ تا را به شما میدهیم و ۴۰ تا را برای خودمان نگه میداریم. او این موشکها را که هر کدام ۷۰ هزار دلار قیمت داشت، به حاج قاسم هدیه داد و روسیه هیچ پولی بابت این موشکها دریافت نکرد. یعنی هفت میلیون دلار. با این اقدام، نیروهای مقاومت مسلح شدند و رژیم صهیونیستی دیگر جرأت جولان دادن نداشت.
این افسر روسی که اکنون فرمانده هوافضای ارتش روسیه است، زمانی که حاج قاسم به شهادت رسید، در کنار همسر و فرزندش با عکسی از سردار سلیمانی عکسی انداخته و آن را فرستاده بود تا از این طریق از شهادت حاج قاسم ابراز تأسف کرده باشد؛ به طوری که در زیر عکسشان نوشته بود «… ما هیچ کاری نتوانستیم انجام دهیم، اما ما را در غم خود شریک بدانید».
نقاشی های سربازان روس از سردار سلیمانی در نمایشگاه های روسیه
گونچاروف افسر ارشد روس می گوید: تاکنون چند تابلوی نقاشی که توسط سربازان روس از سردار سلیمانی کشیده شده است و از جمله یک تابلو را که سربازی به نام میخاییل فارغ التحصیل انستیتو گراسیموف با ذغال ترسیم کرده است به سفیر جمهوری اسلامی ایران در روسیه اهدا شده است.
گونچاروف می افزاید: تاکنون تابلوی تصویر ژنرال سلیمانی در سه نمایشگاه هنری مسکو شامل نمایشگاه پارک نظامی پاتریوت در غرب مسکو، نمایشگاه خانه ملیت های مسکو و قصبه «موس رنگن» به همراه ۲۰ تابلوی هنری دیگر در معرض نمایش قرار گرفته است.
سردار قاسم سلیمانی ۱۳ دیماه سال ۹۸ توسط پهبادهای آمریکایی و به دستور شخص دونالد ترامپ، رئیس جمهور وقت آمریکا در فرودگاه بغداد به شهادت رسید.
روایت «مرد میدان» از جنوبشرق ایران تا کرملین
ابراهیم شهریاری از دوستان و همرزمان حاجقاسم میگوید: کار ماندگار حاجقاسم که امروز ما مدیونش هستیم امنیت پایداری است که در جنوبشرق کشور داریم، در واقع حاجقاسم در آن زمان توانست دست داعش و تکفیریها را از سر ما کم کند.
تاریخ صدر اسلام و پس از آن و همچنین دوران دفاع مقدس فرماندهان شجاع زیادی را به خود دیده اما از نگاه یکی از دوستان نزدیک و همرزم حاجقاسم سلیمانی، مانند حاجقاسم کم بوده، مردی که راز ماندگاری و عزتش را در معامله با خدا میداند و میگوید: شهید سلیمانی هر کاری انجام میخواست انجام دهد برای رضای خدا بود.
ابراهیم شهریاری از دوستان و همرزمان حاجقاسم است که در گفتوگویی با خبرگزاری فارس در آستانه دومین سالگرد شهادتش، مروری میکند بر فضائل اخلاقی و شجاعتهای شهید سلیمانی که در ادامه میخوانید.
رفاقتی که از گلزار شهدای کرمان شروع شد
سال ۶۰ در جبهه مجروح شدم و تیر خوردم، به کرمان آمدن برای مداوا در گلزار شهدای کرمان یک روز با عصا قدم میزدم که حاجقاسم من را دید و بوسید و گفت مگر تو شهید نشدی؟ گفتم نه گفت به من گفتن شهید شدی. بهبود پیدا کردی سریع برگرد جبهه گفتم چشم و رفاقت ما از همینجا شروع شد تا زمان شهادتش..
خیلی فرماندهانی داشتیم در دوران دفاع مقدس حتی در صدر اسلام، ولی ویژگی که حاجقاسم داشت اول این بود که با خدا معامله کرد از همان دوران کودکی، نوجوانانی و جوانی و دفاع مقدس هر کاری را میخواست انجام دهد برای رضای خد انجام میداد.
با همه مسائل و ویژگیهایی که داشت در مقابل مردم خیلی متواضع و فروتن بود این در کمتر شخصی پیدا میشد هیچ زمانی شخصیت حاجقاسم نگذاشت از زمانی که فرمانده بود تا یک ژنرال برجسته ارتباط او با مردم قطع شود و همان ارتباطی که با مردم در سال ۵۷ داشت تا قبل از شهادتش داشت، همان دلهره و نگرانی که در آن زمان راجع به مردم داشت باز هم داشت و در واقع میشود بگوییم آنچه که خداوند به ایشان عزت داد همان تقوای الهی و خدمت به مردم و ارتباط با آنها بود.
حاجقاسم در بحرانها؛ از زلزله بم تا حادثه سقوط هواپیما در سیرچ کرمان
حاجقاسم در خیلی از بحرانهای کشور علیرغم اینکه میتوانست این کار را نکند مثل خیلی از مسئولان اما از آنجایی که دلش برای مردم میسوخت و مردم را دوست داشت و میدانست مردم الان نیاز دارند ولی به میدان میآمد از جمله زلزله بم یک که حادثهای بود که فکر میکنم حاجقاسم اگر در زلزله بم برای مردم خدمت نکرده بود تلفات زلزله خیلی بیشتر میشد.
به عنوان یک فرماندهای که در دل بچهها حاکمیت داشت به محض ورود به بم تمام کسانی که در دوران دفاع مقدس او را یاری میکردند آمدند و تقسیم کاری شد، علی رغم اینکه همه مسئولان بریده بودند و نمیدانستند با آن حجم از تلفات باید چهکار بکنند، حاجقاسم فرماندهی کرد و بچههای دفاع مقدس آمدند و مشکلات و گرفتاریهای مردم را بلافاصله برطرف کردند.
حاجقاسم اولین کسی بود که دستور داد آن هواپیمای ایرباس در فرودگاه بم بنشیند و نیروی کمکی آورد و به مصدومان و زلزلهزدگان کمک کند همه غم و همش مردم بود وقتی عذاب و مشکلات مردم را دید بلافاصله مستقر شد و با کمک دوستان و همرزمانش در دفاع مقدس مدیریت کرد.
دومین بحرانی که حاجقاسم نگران مردم بود، سقوط هواپیمایی بود که به کوه سیرچ برخورد کرد که باز هم خودش مسئولیت را بر عهده گرفت و دلسوزی کرد و تنها کسی هم بود که توانست تدبیر به خرج دهد و مدیریت کند چرا که اگر نبود آن تدبیر حاجقاسم، قطعا جنازه شهدا مدتها در کوه میماند ولی حاجقاسم توسط همان عشایری که خودش میدانست کار کار خودشان است، مدیریت کرد چرا که حرفهایترین کوهنوردان هم آمدند به منطقه ولی به بنبست خوردند اما با تدبیر حاج قاسم عشایرپای کار آمدند.
امنیتی پایدار در جنوبشرق؛ هیچکس به غیر حاجقاسم نمیتوانست
کار ماندگار حاجقاسم که امروز ما مدیونش هستیم امنیت پایداری است که در جنوب شرق کشور داریم، در واقع حاجقاسم در آن زمان توانست دست داعش و تکفیریها را از سر ما کم کند چرا که وقتی اشرار با ۷۵ نفر جاده بینالملی زاهدان و و زابل را بست و ۹۶ انسان بیگناه را به گروکان برد و به کشور همسایه منتقل کرد و میخواست ضعف جمهوری اسلامی را نشان بدهد و توانایی نظام را بد قلمداد نند آنجا حاجقاسم «مرد میدان» بود و یکتنه با تصمیمگیری و اقتدار خودش در عمق ۴۰ تا ۵۰ کیلومتری کشور همسایه ایستاد، لذا حاجقاسم آن کار را انجام داد.
حاجقاسم رفت که این ۹۶ گروگان را که دشمن میخواست از آنها سوء استفاده کند و آنها را در کشور همسایه در جلوی دوربینهای دنیا از آنها اطلاعات کسب کند و به شهادت برساند و نشان دهد که توانایی جمهوری اسلامی این است را مدیریت کرد و همه گروگانها را سالم از عمق خاک کشور همسایه وارد کشور کرد و در همانجا هم وفای به عهد انجام داد.
وقتی اشرار حاضر شدند و دیدند هیچ راه گریزی و فراری برای آنها وجود ندارد و نمیتوانند از چنگ عدالت جمهوی اسلامی خارج شوند خواستهای داشتند که وقتی گروگانها را تحویل دهند میگفتند به شرطی تحویل میدهیم که از این نقطه «داخل کشور خودشان» سالم بیرون برویم من همانجا با بیسیم تماس گرفتم با حاجقاسم و گفتم اینها یک خواستهای دارند گفت به آنها قول بده گفتم حاجآقا قول دهم، گفت بله.
گروگانها را که تحویل گرفتیم با حاجقاسم تماس گرفتم و گفتم الان بهترین موقع است که ما اشرار را به هلاکت برسانیم اینها الان در محاصره ما هستند و هیچ کدام را زنده نگذاریم ولی حاجقاسم گفت نه شما اصلا این کار را نمی کنید شما به قولی که دادید باید وفا کنید.
در جنوب استان کرمان امکان نداشت هیچکس به غیر حاجقاسم بتواند اشرار مسلح که جاهای مختلف پخش شده بودند با گستردگی منطقه و امنیت ما را بههم زده بودند و شهر کرمان امنیت نبود باز هم حاجقاسم توانست اینها را یکتنه و بدون اینکه تلفاتی بدهد با اشرار مقابله کند و جالب این بود که توانست سلاح آنها را تحویل بگیرد و به جای آن به اینها زمین و آب بدهد.
اشرار بعد از تحویل زمین و آب نام آبادی را «قاسمآباد» گذاشتند
اقتصاد و امنیت در جنوب کرمان فلج بود هیچ مسئولی جرأت نمیکرد پای خودش را جلوتر بگذارد فقط جاده اصلی را اگر میگذاشتند ولی در روستاها و جاهای مختلف ناامنی کامل بود ولی حاجقاسم با مهربانی و رأفت اسلامی و انقلابی اشرار را صدا زد و اسلحههای آنها را تحویل گرفت و به آنها جا و مکان داد.
حاجقاسم در اوج پیروزیهایش که میتوانست اینها را به درک واصل کند اما در همین زمان هم اول به فکر مردم بود وقتی در روستاهای طبقنمداد و جازموریان و بشاگرد و جاهای مختلف دید که فقر حاکم بر منطقه است گفت کسی حق ندارد به اینها تیراندازی کند و فقط اعلام کرد که سلاحهای خود را تحویل دهند و بعد آمد جایی را درست کند به نام طرح احرار که بعدها متاسفانه این طرح خوب پیش نرفت بعد از رفتن حاجقاسم از کرمان و به آن توجه نشد.
لذا وقتی اشرار دیدند شرارت دیگر فایدهای ندارد همه آمدند سلاحهای خود را تحویل دادند و به جای آن مکان گرفتند و زمین و آب گرفتند و به زندگی روزمره خود رسیدند و و همان نقطه را به نام روستای «قاسمآباد» ثبت است، اکنون خیلی از افراد از همان منطقه داریم که تحصیلکرده شدند.
از همان روزهای اول مطرح بود که این منطقه به اسم قاسمآباد نامگذاری شود و الان به این نام ثبت شده است برای آنها باورنکردنی بود که در آن منطقه حاجقاسم بیاید و به قولش عمل کند و به آنها جا و مکان و زمین کشاورزی بدهد.
این ماموریت از سال ۷۰ شروع شد و من از صفر تا صد همراهشان بودم، از جنوب استان کرمان، سیستان و بلوچستان، زاهدان و زابل و نهبندان اینها جاهایی بود که حاج قاسم امنیت را حاکم کرد، خیلی جاها از کشور خودمان دسترسی به آنها نبود با آمدن حاج قاسم و اقدامات امنیتی که انجام داد بخشی از امنیت پایدار حتی در عمق کشورهای همسایه هم برقرار شد.
آنچه من شاهد بودم حاجقاسم دنبال محرومیتزدایی و برچیدن فقر بود وقتی یک شب فیلمی را در چاهحسن به حاجقاسم نشان دادیم که مردم کفش نداشتند «فیلم آن موجود است» وقتی آمد به مقر و این صحنه فیلم را دید همان شب به کرمان آمد از دوستان خیران و رفقایش و موجودی خودش امکانات خرید و به منطقه آورد گریه حاجقاسم را به چشم خودم دیدم که میگفت من قاسم سلیمانی اینجا زنده باشم و در مملکت ما کسانی باشند که کفش نداشته باشند.
یک شرور بعد از ملاقات؛ ابهت قاسم من را گرفته دیگر شرارت نمیکنم
یک اشراری که خیلی شرارت داشت را بیش از هفت شبانهروز تعقیب کردیم که بتوانیم این شرور را دستگیر کنیم اما فرار کرد تمام عواملش دستگیر شدند منطقه تصرف شد ولی خودش فرار کرد بعد از مدتها خودش تقاضای ملاقات با حاجقاسم را کرد و آمد در کرمان در لشکر ثارالله پیش حاج قاسم رفت، ساعت ۱۱ شب بود و تا ساعت یک شب طول کشید وقتی تمام شد ملاقات و آمد که برویم برای تحویلش چون قول داده بودیم، شروع به گریه کردن کرد و گفت، ابهت قاسم من را گرفته من دیگر شرارت نمیکنم.
اصلا علت اینکه هیچ کس توانایی این را داشته باشد این همه اشرار را در منطقه تسلیم کند به غیر از قاسم هیچکس نمیتوانست، هر کس ادعا کند بلوف کرده است، با پیغام و نامه به سران طوایف، گروه گروه از ده نفر تا هفتاد نفر آمدند و خودشان را تسلیم حاجقاسم کردند.
احترام به پدر و مادر به حاجقاسم عزت داد
یکی از ویژگیهای اخلاقی که خداوند این عزت را به حاجقاسم داد احترام به پدر و مادرش بود، حاجقاسم از سوریه آمد مادرش در بیمارستان کرمان بستری بود رفت بالای سر مادرش هر کس که آنجا بود گفت شما از اتاق بروید بیرون خودم امشب میخواهم مراقب مادرم باشم، یک تا دو ساعت گذشت خیلی هم ناراحت و خسته بود از یک اتفاقی هم ناراحت بود، نیمههای شب رفتیم در را باز کردیم، دیدیم جورابها را از پای مادرش درآورده و کف زمین نشسته و پاهای مادرش را روی چشمانش میکشد و دارد اشک میریزد.
در هر سفری که از مسافرت بر میگشت به خدمت پدرش میرسید اولین کاری که میکرد دو زانو مینشست و جورابها را از پای پدرش درمیآورد و کف پای پدرش را میبوسید و مینشست.
یک روزی از قناتملک میآمدیم خواب بود خیلی خسته بود بیدار شد و یک نوشیدنی به ایشان دادم گفت بچهها من یک غفلتی کردم شماها نکنید گفتیم چه غفلتی گفت، من از مادرم رضایت گرفتم که آیا فرزند خوبی برایت بودم یا نبودم مادرم تایید کرده که من فرزند خوبی برایش بودم ولی از پدرم غفلت کردم علیرغم اینکه کف پای پدرش را میبوسید.
برخی مادران شهدا از فراغ حاجقاسم بعد از شهادتش تاب نیاوردند
نسبت به خانواده شهدا ارادت ویژهای داشت، اکثر بچههای شهدا و مادرانشان که بعضیها در همین کرمان از داغ حاجقاسم فوت کردند، |«سکینه» مادر شهید علی شفیعی معروف است در کرمان این سرمایهاش یک پسر بود که در جبهه شهید شد و آخ نگفت ولی وقتی حاجقاسم شهید شد گریه کرد و گفت من یتیم شدم چون حاجقاسم از هر جایی میرسید و میرفت ارتباطش را با این مادر شهید قطع نمیکرد زنگ میزد و از راه هم که به کرمان میرسید میرفت داخل آشپزخانه این مادر شهید و ظرفهایش را میشست و چایی درست میکرد و کنار مادر شهید چای میخورد و نفس راحتی میکشید و میرفت.
نسبت به خانواده شهدا بسیار تواضع داشت، یک مادر شهید در مراسم روضهخوانی ایام فاطمیه آمده بود جلوی در ما نگه داشتیم این مادر شهید را و پیش حاجقاسم رفتم و گفتم حاجی مادر شهید علی محمدی آمده جلوی در هست و میخواهد بیاید پیش شما خیلی ناراحت شد حاجقاسم گفت، تو میخواهی آبروی مرا ببری، میخواهی مادر شهید را بیاری پیش من، خودم باید بروم پیش و با پای برهنه حاجقاسم آمد دو زانو روی جدول کنار مادر شهید نشست و ولیچر آورد و مادر شهید را خودش داخل برد.
نماز خیلی ارزشمند حاجقاسم در کاخ کرملین اقامه شد
حاجقاسم در رابطه با نماز اول وقت خیلی اهمیت میداد در هیچ سفری تعلل در نماز نمیکرد یک روز راهی قناتملک بودیم در بیایان وقت نماز رسیده بود علیرغم این همه تهدید ماشین را نگه داشت و نماز خواند وقتی تمام شد نماز، گفتم حاجی نمازتان قبول باشه. گفت نه، من در طول عمرم یک نمازی خواندم که خیلی ارزش داره، گفتم حاجآقا شما همه نمازهاتون قبوله، گفت نه در کاخ کرملین جلسهای داشتم با پوتین در آن فضا ایستادم و دو رکعت نماز خواندم بعد رفتم جلسه را با پوتین تشکیل دادم و اینها چیزی بود که حاجقاسم را حاجقاسم کرد.
مسئولان عکس حاجقاسم را در اتاقها نزنند؛غیرتش را پیاده کنند
امسال از بیش از ۵۰ کشور دنیا زائر در قبر حاجقاسم داشتیم، در کجا سراغ دارید، خانمی از ترکیه آمده بود صحبت کرده بودند، گفته بود حاجقاسم قهرمان زندگی من است و من عکس حاجقاسم را در اتقام دارم.
بچه چهارسالهای که آمده بود روی مزار حاجقاسم و با گریه تقاضا داشت حاجقاسم را نشانش بدهند بعد یک کاغذی از جیبش آورد بیرون که موشک کاغذی بود و گفت این را به دست حاجقاسم بدهید تا دشمن را بزند.
دشمن یکی از اشتباهاتش این بود که حاجقاسم را شهید کرد ولی بداند نسل آینده ما حاجقاسم سلیمانی خواهد بود، مسئولان ما باید غیرت داشته باشند و نگاهشان نگاه حاجقاسمی باشد، باید بروند در دل مردم چطور حاجقاسم در امنیت آن زمان به دل مردم و دشمن میرفت بستگی به نگاه و آن فرهنگ دارد که حاجقاسم باشد که اگر باشد هیچ آسیبی نمیبیند و ناامنی هم ندارد.
همان چیزی که حاجقاسم داشت الان در اتاق هر مسئولی یک عکس از حاجقاسم هست پیشنهاد میکنم عکس حاجقاسم را نزنید فرهنگ، غیرت و تعصب حاجقاسم را نسبت به مردم مستضعف پیاده کنید.
بهانههای روضه حاجقاسم؛ ارتباط با مردم و گشایش کارشان
حاجقاسم پنج روز روضهخوانی داشت در ایام فاطمیه هر کاری داشت به عشق بیبی حضرت زهرا (س) به کرمان میآمد و روضه را برگزار میکرد پنجاه درصد روضه بود ولی پنجاه درصد دیگر گشایش کار مردم بود یکی از بهانههای روضه حاجقاسم ارتباط با مردم بود که بیایند و مشکلاتشان را بگویند و برطرف کند.
دوم ارادت خاص حاجقاسم بود که یک روز رفته بود بیرون ساعت نه و ده صبح آمد بیتالزهراء گفت، در را ببند و یک شیلنگ و مواد شوینده هم بیار گفتم برای چی؟ گفت میخواهم نوکری کنم و سرویسهای بهداشتی را نظافت کنم، گفتم حاجآقا ما کارگر داریم، گفت نه خودم حدود یک ساعت مشغول نظافت بود بعد آمد و دست گذاشت روی قلبش و گفت حالا راحت شدم نوکری کردم.
و صحبت پایانی دوست دیرین سردار…
به صراحت میگویم حاجقاسم خودش وقف ملت بود بدون اینکه انتظار ریالی از نظام داشته باشد زندگی معمولی خودش را داشت به اندازه سر سوزنی فرزندان و خودش منفعتی نداشتند یک خانه در کرمان داشت که وقف کرد، نسبت به خانوادهاش یک احترام خاصی داشت.