تله کثیف شیطان اینترنتی برای دختر جوان
پسری که با ترفندی شیطانی، دختر جوان را پس از تبلیغات ماساژ درمانی در فضای مجازی به سالن آرایشگاه زنانه کشانده و هدف آزار وحشیانه قرار داده بود، درحالی روانه زندان شد که با گذشت حدود یک هفته از این ماجرای تلخ، هنوز این دختر جوان در بیمارستان بستری است و حال وخیمی دارد.
این حادثه تاسف بار ششم دی در یک آرایشگاه زنانه، هنگامی رخ داد که دختر جوانی پس از جست وجو در فضای اینستاگرام با تبلیغات ماساژ درمانی در آرایشگاه زنانه روبه رو شد.
دختر ۱۹ ساله که در پی یافتن درمانی برای رفع چروک یا کبودی زیرچشم بود با شماره ثبت شده در آگهی تبلیغاتی تماس گرفت اما پاسخ گوی آن سوی خط پسر جوانی بود که در فضای مجازی تله کثیفی پهن کرده بود تا با ترفندی شیطانی، دختران جوان را به دام اندازد. طولی نکشید که پسر جوان به حضور مادرش در سالن آرایشگاه اشاره کرد و به «ع» اطمینان داد که او عمل ماساژ درمانی را در یک سالن آرایشگاه زنانه انجام می دهد که مادرش و همکار خانم نیز در آن مکان مشغول کار هستند!
این گزارش حاکی است پس از این مکالمه تلفنی کوتاه، قرار ماساژ درمانی گذاشته شد و دختر ۱۹ ساله روز بعد به بولوار صیاد شیرازی رفت تا سالن آرایشگاه مذکور را پیدا کند.
چند دقیقه بعد او زنگ سالن زیبایی را به صدا درآورد و داخل آرایشگاه شد. همه چیز عجیب به نظر می رسید. هیچ خبری از متصدیان یا مشتریان آرایشگاه نبود. فضای سکوت، موجی از دلهره و نگرانی را ایجاد کرد. دختر جوان که اضطراب و استرس وجودش را فراگرفته بود ناگهان با پسر ۲۷ ساله ای روبه رو شد که خود را «م» معرفی می کرد. پسر جوان در یک لحظه در سالن زیبایی را قفل کرد و به سوی دختر ۱۹ ساله آمد. حالا دیگر دختر جوان فهمیده بود که در تله کثیف شیطانی افتاده است. از شدت ترس به خود می لرزید و به اطراف می نگریست تا راه فراری بیابد ولی دیگر دیر شده بود و فریادهایش را هم کسی نمی شنید.
او در چنگ شیطان اینترنتی دست و پا می زد تا خود را از تعرض برهاند ولی جوان شیطان صفت رهایش نمی کرد تا این که بالاخره، مورد آزار و اذیت وحشیانه قرار گرفت و با حالتی زننده، راهی منزلشان شد. او از شدت شرم نمی توانست چیزی به مادرش بگوید اما ناگهان بیهوش روی زمین افتاد و به حالت اغماء رفت. اعضای خانواده دختر که هنوز از وقوع حادثه وحشتناک، اطلاعی نداشتند سراسیمه او را به بیمارستان رساندند.
حال دختر جوان هر لحظه رو به وخامت می گذاشت که کادر درمانی وارد عمل شدند و او را بستری کردند اما آن چه پزشکان بیان می کردند برای خانواده «ع» باور پذیر نبود! دختر ۱۹ ساله وضعیت وخیمی داشت و نمی توانست کلامی بر زبان آورد. مادر این دختر با شنیدن حادثه آزار و اذیت، گویی دنیا روی سرش ویران شد. اشک هایش سرازیر بود و حیران و نگران به این سو و آن سو می دوید تا شاید دخترش را از این وضعیت خطرناک نجات دهد.
به گزارش خراسان، در پی وقوع این حادثه تاسف بار، ماجرا به پلیس گزارش شد و پرونده در دایره جرایم مهمه پلیس آگاهی خراسان مورد رسیدگی قرار گرفت.
با صدور دستوری از سوی سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) گروه زبده ای از کارآگاهان با نظارت مستقیم سرهنگ کارآگاه سلطانیان (رئیس اداره جنایی) وارد عمل شدند و به تحقیق درباره این حادثه شیطانی پرداختند. با لو رفتن ماجرای تبلیغات ماساژ درمانی در فضای اینستاگرام، هویت «م» (جوان متهم به آزار دختر جوان) برای پلیس آشکار شد و از سوی دیگر با توجه به اهمیت و حساسیت موضوع، این پرونده به طور مستقیم به شعبه یکم دادگاه کیفری یک خراسان رضوی ارسال شد و زیر نظر قضات با تجربه دادگاه کیفری زیر ذره بین قضاوت قرار گرفت. کارآگاهان با صدور دستوری ویژه از سوی قاضی «صبوری نسب» عملیات ردزنی «م» را آغاز کردند و او را در یک عملیات غافلگیرانه به دام انداختند.
این متهم پس از اعتراف به کشاندن دختر جوان به آرایشگاه زنانه با ترفند ماساژ درمانی و با صدور قرار قانونی از سوی دادگاه روانه زندان شد تا تحقیقات بیشتری برای کشف زوایای پنهان این پرونده از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی خراسان رضوی صورت گیرد.
سرقت های سریالی با آب دهان
اعضای یک باند که با ترفندی عجیب از مردم کیف قاپی و سرقت میکردند از سوی مأموران کلانتری شهرک غرب دستگیر شدند.
به گزارش ایران، چندی قبل فردی با مراجعه به پلیس از سرقت کیف پولش خبر داد و گفت: در خیابان راه میرفتم که ناگهان احساس کردم کسی روی دستم آب دهان پرت کرد،با عصبانیت به سمتش برگشتم که دیدم مرد جوانی با نگرانی شروع به عذرخواهی کرد و بعد با مرد دیگری که همراهش بود با دستمال شروع به تمیز کردن دست و لباسم کردند و بعد هم با عذرخواهی بلافاصله از آنجا دور شدند، اما دقایقی بعد متوجه سرقت کیف پولم شدم.
پس از این شکایت در حالی که تحقیقات از سوی پلیس آغاز شده بود شکایت مشابه دیگری به کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب رسید، بنابراین مأموران دریافتند این نوع سرقتها سریالی بوده و از سوی اعضای یک باند مشخص انجام میشود.
سرهنگ «جلیل موقوفهای» رئیس پلیس پیشگیری تهران بزرگ در توضیح این خبر گفت: با وقوع ۲ فقره سرقت مشابه مبنی بر اینکه سارق پس از پرتاب کردن آب دهان روی دست مالباخته به بهانه عذر خواهی و تمیز کردن، اموال با ارزش مالباختگان را سرقت کرده بود، بررسی موضوع در اختیار تیمی از مأموران کلانتری ۱۳۴ شهرک غرب قرار گرفت.
در بررسیهای اولیه چهره ظاهری سارق و مردی که وی را همراهی کرده بود، در اختیار تیمهای مختلفی از گشتهای انتظامی کلانتری قرار گرفت و مأموران این کلانتری موفق شدند هر ۲ سارق را در گشتهای انتظامی شناسایی و در یک عملیات پلیسی سارقان را دستگیر کنند.
در بررسیهای بیشتر از متهمان کیف پولی که آنها قبل از دستگیری سرقت کرده بودند، کشف شد. متهمان در پیجوییهای اولیه اظهار کردند این شیوه را از سرکرده باند که به آنان آموزش داده است آموختهاند.
سرهنگ موقوقهای با اشاره به اینکه سرکرده این باند در مخفیگاهش در جنوب تهران دستگیر شد، خاطرنشان کرد: متهمان برای کشف سایر جرایم در اختیار این پلیس قرار دارند.
فوتبالیست خیانتکار بالاخره ازدواج کرد
ستاره تیم فوتبال منچسترسیتی پس از حاشیههای فراوان در زندگی شخصی، بالاخره ازدواج کرد.
خبری اخیراً در رسانههای انگلیسی منتشر شد که حاکی از ازدواج کایل واکر، مدافع ۳۱ ساله منچسترسیتی با آنی کیلنر است که پس از ۳ مرتبه خیانت کایل را بخشیده بود. گفته میشود این زوج به منظور جلوگیری از جلب توجه و همچنین همهگیری ویروس کرونا، مراسم کوچکی برگزار کردند.
یکی از رسانههای انگلیسی درباره رابطه واکر و همسرش نوشت:” آنها در طول زندگی فراز و نشیبهای بسیاری را تجربه کردند و هر بار از هر کدام جان سالم به در بردند. خدا میداند که چگونه! آنها هیچ هیاهویی نمیخواستند و فقط دلشان میخواست ازدواج کنند.”
این مدافع ملی پوش از زمان انتقال ۵۰ میلیون پوندی از اسپرز به سیتی در سال ۲۰۱۷ با رسواییهای زیادی روبهرو شد.
این زوج در پایان ماه نوامبر مقابل تعدادی مهمان و یک عاقد در هتل پنج ستاره موترام هال در چشایر مجددا ازدواج کردند.
ورود آزادانه زنان به ورزشگاه آزادی با خرید بلیت
در روزهای آتی سامانه بلیت فروشی به بانوان در بازی ایران و عراق راه اندازی خواهد شد. البته حضور آنها در استادیوم آزادی با یک شرایط خاص خواهد بود.
به گزارش تابناک ورزشی، ناگفته پیداست که اینفانتینو دوست دارد تاکیدی که به فدراسیون فوتبال ایران داشته را در این بازی مشاهده کند. یعنی برگزاری بازی با حضور تماشاگر به خصوص تماشاگران خانم. البته فیفا به خاطر کرونا و هم چنین مسایل فرهنگی ایران مشکلی با محدودیت حضور تماشاگران در استادیوم آزادی و جدا نشستن خانم ها از آقایان ندارد. چرا که همواره یکی از تاکیدات فیفا احترام به قوانین فدراسیون های ملی است.
اما مجوز حضور تماشاگر در این بازی از سوی فیفا در صورتی صادر می شود که فدراسیون فوتبال ایران برای فروش بلیت به تماشاگران خانم ایرانی برنامه ریزی کند. در غیر اینصورت این بازی بون حضور تماشاگر برگزار می شود و این یک پوئن منفی برای فدراسیون فوتبال ایران و تیم ملی خواهد بود.
فیفا این تاکید را به چندین کشور دیگر هم داشته است. از جمله عربستان که در برابر اصلاحات مد نظر فیفا مقاومتی نداشتند و حتی این حضور را به سود خود دانسته اند. چرا که بر این عقیده اند حضور بانوان در استادیوم برای تماشای بازی فوتبال به برابری حقوق زن و مرد در جامعه کمک می کند.
سامانه بلیت فروشی به بانوان راه اندازی می شود
اینکه فدراسیون فوتبال پیش تر مقدمات حضور بانوان را در استادیوم آزادی مهیا کرده است بدین معنی است که مجوز های لازم را برای حضور بانوان در استادیوم آزادی دریافت کرده است.
به همین بهانه فدراسیون فوتبال در تلاش بوده در روزهای اخیر مدیران بالادستی را از تصمیم خود برای بازی ایران – عراق مطلع کند و اگر مشکلی در این زمینه پیش نیاید در روزهای آتی سامانه بلیت فروشی به بانوان راه اندازی خواهد شد. البته حضور آنها در استادیوم آزادی با یک شرایط خاص خواهد بود. بدین صورت که برای ورود به استادیوم آزادی باید در یک مکان مشخص در درون مجموعه ورزشی آزادی حاضر ودر نقطه خاصی از استادیوم آزادی جانمایی شوند.
بهگزارش «ایران»، مدتی قبل خبر سرقت از خانه زنی سالخورده در حوالی میدان ونک به پلیس گزارش شد و مأموران با حضور در خانه ویلایی به تحقیق پرداختند. صاحب خانه که زنی تنها بود در تحقیقات گفت: داخل خانه بودم که ناگهان دو مرد در حالی که چهرههایشان را با ماسک پوشانده بودند وارد خانه شدند. مردان نقابدار با تهدید دست و پای مرا بستند و مقدار زیادی طلا،جواهر،دلار،اسناد و وسایل با ارزش خانهام را به سرقت بردند. مدتی در همان وضعیت سخت بودم که خدمتکارم وارد خانه شد و مرا نجات داد.
مأموران در نخستین بررسیها دریافتند درهای ورودی خانه سالم است. بنابراین فرضیه سرقت از سوی آشنا قوت گرفت. تحقیقات برای شناسایی عاملان سرقت میلیاردی ادامه یافت اما هیچ رد و سرنخی از سارقان بهدست نیامد تا اینکه با گذشت ۴ ماه ازماجرای سرقت، صاحبخانه که زنی سالخورده بود سکته کرد و مرد. با مرگ او یکی از دخترهایش که ساکن کشور فرانسه بود، راهی ایران شد.
دومین سرقت
دختر جوان پس از انجام مراسم تدفین و سوگواری مادرش در خانه ویلایی او ساکن شد. اما با گذشت چند روز او این بار با پلیس تماس گرفت و گزارش سرقتی دیگر از خانه مادرش را اعلام کرد.
بهدنبال این سرقت، بلافاصله مأموران راهی خانه ویلایی شدند که دختر جوان گفت: بعد از فوت مادرم، تصمیم گرفتم چند روزی به خانهاش بروم و به وضعیت آنجا سرو سامان بدهم. داخل خانه بودم که ناگهان دو مرد جوان با کلیدی که به همراه داشتند وارد شدند. آنها با دیدن من دست و پایم را بسته و وسایل با ارزش و مقدار زیادی اسناد و مدارک را به سرقت بردند. بعد از رفتن سارقان به سختی دستهایم را باز کرده و با پلیس تماس گرفتم.
گرچه در سرقت اول هیچ رد و سرنخی از سارقان در دست نبود،اما از آنجا که این بار متهمان نقاب به چهره نداشتند با کمک شاکی تصویر آنها چهرهنگاری شد و با بهدست آمدن این تصویر یکی از متهمان شناسایی شد.
ناصر،تعمیرکار تأسیسات خانه ویلایی بود که پس از هماهنگیهای قضایی با بازپرس حبیبالله صادقی دستگیر شد.
وی که ابتدا منکر سرقتها بود در نهایت لب به اعتراف گشود و گفت: من و همدستم از سوی دختر صاحبخانه برای سرقتها اجیر شده بودیم. من بهعنوان تعمیرکار به خانه پیرزن رفت و آمد داشتم تا اینکه یک روز دخترش بهنام فرنگیس را دیدم. او معتاد به ماده مخدر شیشه بود و در خانه دیگری زندگی میکرد و رابطه خوبی با مادرش نداشت. همان روز فرنگیس به بهانهای شمارهام را گرفت و بعد از چند روز پیشنهاد سرقت از خانه مادرش را داد که ابتدا مخالفت کردم، اما مبلغ پیشنهادی برای این کار مرا وسوسه کرد.
بعد هم کلید خانه مادرش را به من داد و من و دوستم هم چهرههایمان را پوشاندیم و به آنجا رفتیم. اما بعد از مرگ پیرزن، فرنگیس دوباره دستور سرقت داد و ما هم انجام دادیم.
با اعتراف ناصر، فرنگیس و همدست دیگر او بازداشت شدند و دختر جوان به سرقت اعتراف کرد و گفت: به خاطر اعتیاد، مادرم رابطه خوبی با من نداشت. هر بار هم از او پول میخواستم بهانه میآورد و حتی ارثیهام را هم نمیداد. برای همین تصمیم به سرقت گرفتم و میخواستم با اسنادی که سرقت کردهام در فرصتی مناسب آنها را بهنام خودم منتقل کنم و بفروشم.
در حالی که به دستور بازپرس شعبه چهارم دادسرای امور جنایی تهران سه متهم در اختیار اداره آگاهی قرار گرفتند خواهر فرنگیس به دادسرا رفت و گفت: بهخاطر اینکه روز سرقت این دو مرد مرا کتک زدند حافظهام دچار مشکل شده و مدام فراموشی میگیرم. من غیر از سرقت از آنها بهخاطر این آسیب جسمی و روحی نیز شکایت دارم.
بدین ترتیب شکایتی دیگر بر پرونده سارقان اجیر شده و دختر شیشهای افزوده شد.