کاهش ۵۰ درصدی مصرف میوه در کشور
رییس اتحادیه بارفروشان اظهار داشت: میزان عرضه صیفیجات در میادین افزایش یافته اما از سوی دیگر تقاضا نیز کاهش یافته است. کاهش قدرت خرید مردم، ۵۰ درصد مصرف میوه را در کشور کاهش داده است.
به مصطفی دارایینژاد در گفتگو با ایلنا، با اشاره به وفور انواع پیاز در میدان، گفت: انواع پیاز از جمله پیاز زرد، سفید و قرمز به میزان کافی در میدان موجود است و در زمینه عرضه سیبزمینی و پیاز با مشکلی مواجه نیستیم.
وی قیمت پیاز در میدان را کیلویی ۴ تا ۶ هزار تومان عنوان کرد و افزود: پیاز در اصفهان، تبریز و بندرعباس به اندازه کافی تولید میشود. هم اکنون بیش از نیاز داخلی پیاز در انبارها موجود است.
دارایینژاد بابیان اینکه در سال جاری بیش از ۲ هزار تن پیاز در کشور تولید شد، افزود: پیاز به عراق، ارمنستان، ترکمنستان، روسیه، قزاقستان، افغانستان و… صادر میشود.
وی با اشاره به کاهش قیمت ۱۰ تا ۱۵ درصدی برخی صیفیجات و سبزیها در میدان، تصریح کرد: هویچ، کاهو، کاهو پیچ، شلغم، گل کلم و. در روزهای اخیر افت قیمت را تجربه کردند.
این فعال اقتصادی تصریح کرد: میزان عرضه صیفیجات در میادین افزایش یافته، اما از سوی دیگر تقاضا نیز کاهش یافته است. کاهش قدرت خرید مردم، ۵۰ درصد مصرف میوه را در کشور کاهش داده است.
به گفته وی، پرتقال، کیوی، انار، سیب، نارنگی در میدان مانده است.
دارایینژاد با اشاره به ثبات قیمت میوههای شب یلدا، گفت: میزان مصرف انار و هندوانه در ماههای آذر و دی افزایش پیدا میکند از اینرو میدانیها از چند روز گذشته این دو قلم را دپو کردند تا در عرضه آنها در شب یلدا به مشکلی بر نخوریم و قیمتها در روزهای پایانی آذر روند افزایشی به خود نگیرند.
این فعال اقتصادی بابیان اینکه از ۲۰ آذر میوههای شب یلدا در میدان عرضه خواهد شد، تصریح کرد: قیمت انار بنا به کیفیت مشخص میشود به عنوان مثال قیمت انار ساوه کیلویی ۱۰ تا ۱۸ هزار تومان، قیمت انار شیراز کیلویی ۱۵ تا ۲۳ هزار تومان و قیمت انار دماوند کیلویی ۲۵ تا ۳۰ هزار تومان در میدان خرید و فروش میشود.
وی با اعلام قیمت انواع هندوانه، بیان کرد: قیمت هندوانه ساکاتا کیلویی ۵ هزار تومان و قیمت هندوانه بیضی صادراتی کیلویی ۶ تا ۷ هزار است.
به گفته دارایینژاد، میدانداران اجازه نمیدهند که قیمت میوههای شب یلدا افزایش ۵ تا ۱۰ هزار تومانی را تجربه کنند اگر افزایش قیمتی در این اقلام ایجاد شود در حد هزار تومان خواهد بود.
بنا به اظهارات این فعال اقتصادی، بالای ۲۲ هزار تن میوه و سبزیجات در یک شبانه روز وارد میدان تهران میشود این رقم میتواند نیاز تمام کشور را تامین کند.
فضیلتهای کمک کردن به همسر در خانه از زبان پیامبر/عملی که با شهادت برابری میکند
خدمت کردن مرد به همسرش در خانه عملی نیکو است که پیامبر اسلام این رفتار را مطابق عمل صدیقان و شهیدان دانسته است
امیرالمومنین علیه السلام می فرمایند:روزی پیامبر اکرم وارد منزل ما شد زهرا کنار دیگ مشغول پختن غذا بود و من هم کنارش عدس پاک میکردم. پیامبر خطاب به من فرمود:یا ابالحسن! عرض کردم لبیک یا رسول اللَّه! فرمود: آنچه میگویم بشنو زیرا من هیچ حرفی نمیزنم مگر اینکه به امر پروردگار است:
مردى که به زن خود در خانه کمک کند، خدا ثواب یک سال عبادتی را که روزها روزه باشد و شبها به قیام و نماز ایستاده باشد به او میدهد.
خداوند ثواب صابران و ثواب یعقوب و داود و عیسی علیهمالسلام را به او عطا خواهد کرد.
یا على هر که در خانه در خدمت خانواده خود باشد و آن را ننگ نداند خدواند نام او جزو شهدا مینویسد و ثواب هزار شهید را در هر روز شب برای او محاسبه میکند. برای هر قدمی که بر میدارد ثواب یک حج و عمره مینویسد و به هر رگی که در بدن اوست در بهشت شهری به او عنایت میکند.
یا على یک ساعت خدمت کردن در خانه از عبادت هزار ساله و هزار حج و هزار عمره بهتر است.خدمت کردن به عیال از آزاد کردن هزار بنده و هزار جهاد و عیادت هزار بیمار و شرکت در هزار نماز جمعه وشرکت در هزار تشییع جنازه و سیر کردن هزار گرسنه و پوشاندن هزار برهنه گرفتن هزار اسیر در راه خدا بهتر است.
ثواب خدمت کردن به خانواده از هزار دینار صدقه دادن به درویشان بهتر است. خدمت به عیال از خواندن تورات و انجیل و زبور و قرآن برای او بهتر است و از هزار اسیر که بخرد و آنها را در راه خدا آزاد کند برتر میباشد.برای او از صدقه دادن هزار شتر به نیازمندان بهتر است. از دنیا بیرون نمی رود مگر اینکه جای خود را در بهشت میبیند.
یا على هر کسی خدمت کردن به خانواده خود را ننگ نداند خداوند او را بدون حساب به بهشت داخل میکند.یا على خدمت کردن به عیال کفاره گناهان کبیره است و غضب پروردگار را فرو مینشاند و مهریه او حور العین است. حسنات و درجات را زیاد میکند.
یا على خدمت نمیکند عیال خود را مگر کسی که صدیق یا شهید باشد یا مردی که می خواهد خدا خیر دنیا و آخرت را به عنایت کند.
روند رو به رشد اعتیاد در زنان؛ عوامل اصلی کدامند؟
اعتیاد به عنوان یکی از مهمترین و پرپیامدترین آسیبهای اجتماعی، همواره مورد توجه کارشناسان و متولیان امور در جوامع مختلف مطرح بوده؛ از آنجا که اعتیاد علاوه بر معلول بودن، خود عاملی مهم و موثر در رشد یا آفرینش بسیاری دیگر از معضلات اجتماعی است، بررسی آن همواره در صدر توجه بوده است. در دو دهه اخیر یکی از نگرانیهای جدی، رشد اعتیاد در زنان یا «زنانهشدن اعتیاد» است.
نخستینبار در دهه ۸۰ (شهریورماه ۱۳۸۶) دکتر محمود جهانی جانشین وقت دبیرکل ستاد مبارزه با مواد مخدر در یک نشست پژوهشی اعلام کرد، رشد اعتیاد زنان به مواد مخدر بیش از مردان شده است؛ وی سپس با یادآوری حضور پنج تا هفت درصدی زنان معتاد در جهان، درصد زنان معتاد در ایران را حدود پنج درصد اعلام کرد.
کمتر از ۱۰ سال بعد در خرداد ۱۳۹۵، ستاد مبارزه با مواد مخدر کشور اعلام کرد شمار زنان معتاد در ایران در ۱۰ سال حدود دو برابر شده و مقایسه آماری بین سالهای ۸۰ و ۹۰ نشان میداد این میزان از ۵ درصد در سال ۸۰ به بیش از ۹ درصد در سال ۹۰ افزایش یافته است.
روند رو به رشد اعتیاد زنان ادامه یافت تا یک سال بعد که در اواسط سال ۱۳۹۶ چند منبع اعلام کردند آمار اعتیاد زنان در کشور از ۵ به ۱۰ درصد افزایش یافته است؛ آن زمان براساس آخرین شیوعشناسی اعتیاد، بیش از ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر معتاد در کشور وجود داشت که با احتساب تقریبی میتوان شمار معتادان زن را حدود ۲۸۰ هزار نفر برآورد کرد.
آمارهای اعتیاد در کشور البته هیچگاه دقیق و قطعی نبوده است و در دورهای گوناگون همواره کمتر یا بیشتر اعلام شدهاند. به عنوان نمونه اواسط دهه ۹۰ خورشیدی علی هاشمی رئیس کمیته مستقل مبارزه با موادمخدر مجمع تشخیص مصلحت نظام، آمار مصرفکنندگان در سال ۱۳۸۴ را سه میلیون و ۷۲۰ هزار نفر تخمین زده بود که از این تعداد ۲.۵ میلیون نفر مصرف دائمی (اعتیاد) داشتند و بقیه تفریحی مصرف میکردند. او همچنین به نتایج غیررسمی یک شیوعشناسی در سال ۹۰ هم اشاره کرده بود که از وجود ۴ میلیون مصرفکننده با احتساب افرادی که تفریحی مواد میکشند، حکایت داشت.
در حالیکه برخی خوشبینانه تصور میکنند آمار اعتیاد همچنان حول رقمهای قبلی میگردد، ناصر اصلانی معاون ستاد مبارزه با مواد مخدر در سال ۹۹، شمار معتادان رسمی در کشور را ۲ میلیون و ۸۰۰ هزار نفر اعلام کرد. با این حال وی گفت پیشبینی میشود نزدیک به یک میلیون و ۴۰۰ هزار نفر نیز معتاد شناسایی نشده وجود داشته باشد. به این ترتیب مجموع این ارقام با احتساب همان ۱۰ درصد معتادان زن، نشان میدهد اکنون نزدیک به ۴۰۰ تا ۴۲۰ هزار معتاد و مصرفکننده زن در کشور داریم که رقمی بسیار نگرانکننده است.
به هر حال، همه منابع رسمی و غیررسمی درگیر در مباحث اعتیاد، رشد اعتیاد زنان را یکی از روندهای خطرناک آسیبهای اجتماعی میدانند و عوامل مختلفی را درباره اینباره برمیشمارند؛ از مشکلات اقتصادی و فقر و نابرابری تا خانوادههای آشفته، زنان بدسرپرست یا بیسرپرست و یا باورهای نادرست و عوامل فردی و میانفردی.
پیامدهای بیعوارض دانستن برخی موادمخدرها
بیخطر و بیعوارض دانستن برخی مواد مخدر، یکی از علل روند رو به رشد اعتیاد در کل و در میان زنان است؛ کارشناسان معتقدند فشار اجتماعی به زنان و دختران برای لاغرشدن با هدف زیبایی، سبب روی آوردن بسیاری از آنان به مخدر «شیشه» شده، بهگونهای که «مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد» دانشگاه علوم توانبخشی اعلام کرده، «۹۰ درصد علت شیوع اعتیاد به شیشه در بانوان به بهانههای لاغر شدن است».
کارشناسان معتقدند فشار اجتماعی به زنان و دختران برای لاغرشدن با هدف زیبایی، سبب روی آوردن بسیاری از آنان به مخدر «شیشه» شده، بهگونهای که «مرکز تحقیقات سوءمصرف و وابستگی به مواد» دانشگاه علوم توانبخشی اعلام کرده، «۹۰ درصد علت شیوع اعتیاد به شیشه در بانوان به بهانههای لاغر شدن است».در بررسی اعتیاد زنان، در کنار مواد مخدر سنتی، انواع دیگری از مخدرهای جدید و صنعتی نیز مورد توجه است؛ از اوایل دهه ۹۰ که ستاد مبارزه با موادمخدر به طور رسمی از شناسایی ماده مخدر جدیدی با نام «گل» خبر داد، چند سال بیشتر طول نکشید که این مخدر، به مساله اول خانوادههای ایرانی بهویژه برای زنان و دختران تبدیل شد؛ مخدری که در رتبه پایینتری از تریاک، هروئین و شیشه قرار دارد اما به مرور توانسته صعود کرده و جایگاه برتر را بهویژه در میان نوجوانان و جوانان پیدا کند.
در همین رابطه دسترسی آسان به مواد مخدر، از دیگر دلایل رشد اعتیاد زنان اعلام شده است؛ تیرماه امسال سعید صفاتیان رئیس کارگروه کاهش تقاضای اعتیاد مجمع تشخیص مصلحت نظام اعلام کرد: «بررسیها نشان میدهد قیمت موادمخدر روزبهروز نسبت به نرخ تورم پایینتر میآید و در فضای مجازی با یک تلفن در کمتر از ۷ دقیقه میتوان به موادمخدر دسترسی پیدا کرد».
حضور افراد معتاد در خانواده و باورهای سوقدهنده به اعتیاد، از دیگر عوامل افزایش اعتیاد در قشر بانوان جامعه به شمار میآیند؛ بسیاری از کارشناسان معتقدند، وجود پدر، شوهر یا برادر معتاد در یک خانواده میتواند بهطور بالقوه عاملی برای افزایش احتمال گرایش زنان و دختران آن خانواده به حوزه پرآسیب اعتیاد باشد.
رشد فقر و نابرابریهای اقتصادی به عنوان عامل مهم دیگر در گرایش افراد به اعتیاد و از جمله اعتیاد زنان مطرح است؛ همچنین میتوان به پدیده رو به رشد طلاق و تنهایی افراد نیز اشاره کرد که گاه تاثیر «کاهنده روانی» آن ممکن است منجر به ورود فرد به حوزه اعتیاد و دیگر آسیبهای اجتماعی از جمله تنفروشی، کارتنخوابی و تکدیگری شود.
در کنار عوامل اقتصادی و اجتماعی، معضلات فردی و روانشناختی، نگرشی، باوری و میانفردی افراد نیز نقش مهمی در گرایش به انواع مخدرها دارد؛ یافتههای یک پژوهش علمی که در نشریه «پژوهشهای انتظامی – اجتماعی زنان و خانواده» منتشر شده، نشان میدهد از همگسستگی خانواده زن و شوهر، نابسامانی خانواده زن و شوهر، پایگاه اقتصادی-اجتماعی و پایگاه اقتصادی-اجتماعی آرمانی (شرایطی که فرد آرزو دارد)، همگی موثر بر اعتیاد زنان هستند.
همچنین، افزایش احساس پیوستگی یا تعلق به جامعه، میزان پایبندی فرد به هنجارهایی که از سوی اجتماع پذیرفته شدهاند، موجب کاهش آلودگی زنان به اعتیاد میشود و افزایش میزان بیگانگی اجتماعی زنان مجرم با شدت آلودگی آنها به مواد مخدر ارتباط مستقیم دارد.
یه هر حال آنچه واضح و نگرانکننده است، روند رو به رشد اعتیاد زنان و دختران در سالهای اخیر است که همسو با دیگر آسیبهای اجتماعی کشور پدیدار شده و نگاه تکعاملی به آنها، خطایی راهبردی در برنامهریزیها به شمار میرود.
در گزارش بعدی، به بررسی پیامدهای ناگوار فردی، خانوادگی و اجتماعی اعتیاد بانوان میپردازیم و برخی راهکارهای اجرایی را برای مقابله با آن معرفی خواهیم کرد.
جنجال ممنوعهها؛ از “بوش” تا “یاماها”!
اینکه هر مدت یکبار سر و صدای رایزنی برای ترخیص برخی از کالاهای دپو شده در گمرک که وارداتشان ممنوع است، بلند میشود، عمدتا به همان تصمیم یکباره دولت در سال ۱۳۹۷ برای ممنوع کردن واردات حجم زیادی کالا که خود مجوز واردات آن را صادر کرده بود، برمیگردد. اما در این بین منافذی بود که راه را برای دور زدن این ممنوعیت یا حتی واردات قانونی باز گذاشت.
به گزارش ایسنا، تغییر سیاست ارزی دولت در ابتدای سال ۱۳۹۷ و اعلام ارز ۴۲۰۰ و به رسمیت نشناختن بازار آزاد، در کنار تمامی تبعاتی که به همراه داشت موجب تصمیم گیریهایی شد که آثار آن هر مدت یکبار خود را نشان میدهد، زمانی که قرار شد تمامی واردات با ارز ۴۲۰۰ انجام شود و با توجه به اختلاف قیمت با بازار آزاد و رانت موجود، حجم واردات نیز بالا رفت ولی طولی نکشید که دولت برای جبران بخشی از این آسیب و صرفه جویی ارزی دست به محدود کردن واردات زد، از این رو لیستی حداقل ۱۰۰۰ قلمی را ممنوع اعلام کرد و در این بین واردات گروه چهار که عمدتا اقلام غیر ضروری هستند ممنوع اعلام شد.
دولت مجوز واردات داد ولی واردات را ممنوع کرد!
این در حالی بود که همزمان با اعلام ممنوعیت، حجم زیادی از کالاهای گروه چهار در گمرک و بنادر دپو شده بود که اغلب دارای ثبت سفارش تائید شده وزارت صمت و یا ثبت سفارشهای صادر شدهای بود که واردکننده در جریان خرید و واردات قرار داشت ولی به یکباره با این ممنوعیت مواجه شد و دیگر امکان ترخیص فراهم نبود، بر این اساس مدتها رایزنی برای تعیین تکلیف این کالاها انجام شد تا اینکه بیش از یکسال بعد و در بهمن ۱۳۹۸، دولت مصوبه ای صادر کرد که صاحبان این اقلام بتوانند در مهلت سه ماهه نسبت به تعیین تکلیف اقدام کنند.
همین مصوبه هم ماجرای خود را داشت و در آن امکان ویرایش و یا تمدید ثبت سفارش تا پایان سال ۱۳۹۸ برای “اظهار” کالاهای دارای ثبت سفارش مورد توجه بود و اعلامی در مورد ترخیص نداشت، از سویی با توجه به شدت گرفتن شیوع کرونا و وضعیت نامناسبی که حاکم بود مسئولان گمرک اعلام کردند که در این مدت سه ماه عملا اتفاقی برای تعیین تکلیف این کالاها نیفتاده است، در نهایت بار دیگر در خردادماه ۱۳۹۹ مصوبه تمدید و این بار ترخیص مورد تاکید قرار گرفت ولی باز هم برخی موانع از جمله تائید منشا ارز، مانع از خروج این اقلام شده و در شهریور ماه با پایان زمان تعیین شده، دپوی این کالاها پابرجا ماند ولی بعد از پایان مصوبه یعنی زمانی که امکان ترخیص کالاهای گروه چهار وجود نداشت، بارها حواشی ترخیص اقلام این گروه پیش آمد.
بوش و یاماها فقط دو نمونه هستند
خودروهای دپو شده در گمرک از جمله تبعات تصمیمهای ناگهانی سال ۱۳۹۷، برای ممنوعیت واردات است که طی آن ترخیص بیش از ۱۲ هزار دستگاه موجود در گمرک که بالغ بر ۱۰ هزار دستگاه آن ثبت سفارش داشت متوقف شد و در این چند سال با وجود مصوباتی که برای تعیین تکلیف این خودروها صادر شد اکنون بیش از ۲۰۰۰ دستگاه در گمرک مانده است.
از دیگر موارد، جریان ۴۲۰ کانتینر لوازم خانگی برند بوش بود که با ثبت سفارش قبل از ممنوعیت، واردات و اظهار کالای خود تا سال گذشته را ادامه داد و بانک مرکزی هم در زمان ممنوعیت برای آن منشا ارز تائید کرده ولی با وجود داشتن رای دیوان عدالت اداری و تمامی رایزنیهایی که صورت گرفته بود در نهایت امکان ترخیص پیدا نکرد و جریان آن همچنان ادامه دارد.
از مدتی پیش هم خروج محموله ۱۱ کانتینری آلات موسیقی برند یاماها حاشیه ساز شد و با وجود ورود درسال ۱۳۹۸ یعنی زمان ممنوعیت، در آستانه ترخیص هم قرار گرفته که در نهایت با ارائه مستندات گمرک، مقام قضائی ترخیص آن را متوقف کرده است.
امتیاز ویژه یا مجوز قانونی؟
این دو مورد از اقلام ممنوع الورودی هستند که به هر ترتیب اقدام آنها برای ترخیص حتما باید به اسناد داشتن مجوزهای دستگاه های مربوطه از جمله وزارت صمت، بانک مرکزی صورت گرفته باشد تا در گمرک تائید و ترخیص شود و بخشی از آن میتواند به همان حق قانونی و یا مصوبه ترخیص اقلام با ثبت سفارش بانکی بر گردد که قبل از ممنوعیت واردات برایشان ایجاد شده است، ولی باید این را هم مورد توجه قرار داد که اقلامی مانند بوش و یاماها تنها بخشی از میلیون ها دلار اقلام دپو شده گروه چهار است که اگر به هر صورتی برای آنها حقی ویژه ایجاد شده باید سایر اقلام هم از این شرایط برابر برخوردار شوند و اگر هم مجوز ها دارای ایراد بوده و مبهم است، هر گونه ترخیص این اقلام اقدامی ممنوع خواهد بود که با نفوذ و رایزنی صاحب کالا صورت خواهد گرفت.
در چنین پروندههایی عدم شفاف سازی و پاسخ گویی دستگاه های مجوز دهنده و مجری قابل تامل است و بر ابهامات آن اضافه میکند؛ به طوری که حاضر نیستند در مورد جزئیات ثبت سفارشی که صادر کرده اند، تامین ارزی که انجام دادهاند و سایر مجوزها مانند استاندارد و فرایند ترخیص در گمرک شفاف سازی کنند.
دولت یکبار تکلیف را مشخص کند
در هر صورت اگر دولت یکبار و طی یک فرایند صحیح نسبت به به تعیین تکلیف اقلام گروه چهار مانده در گمرک اقدام و وضعیت را شفاف کند، دیگر صاحبان کالا و دستگاههای مربوطه هم تکلیف خود را دانسته و شاید چرخه تجاری کشور کمتر شاهد هر بار رایزنی، مجوزهای شائبه برانگیز و پروندههای مبهم ترخیص اقلام ممنوع الورود باشد.
چرا فراعنه از ساخت اهرام دست کشیدند؟
فرعونهای مصر پس از آغاز دوران پادشاهی نوین به دلایل مختلفی؛ چون ملاحظات امنیتی، محدودیتهای جغرافیایی و تغییر در باورهای دینی از ساخت اهرام باشکوه و عظیم به عنوان آرامگاه خود دست کشیدند.
به گزارش لایو ساینس، فراعنه از زمان پادشاهی شاه جوزر (۲۶۳۰ تا ۲۶۱۱ سال قبل از میلاد) که یک هرم پلکانی در سقاره (محوطهای بزرگ و باستانی برای به خاکسپاری مردگان در مصر باستان) ساخت تا زمان حکمرانی شاه احمس یکم (۱۵۵۰ تا ۱۵۲۵ سال قبل از میلاد) که آخرین هرم سلطنتی مصر را در ابیدوس ساخت، هرم میساختند و اجسادشان معمولا در دل این بناهای عظیم یا زیر آنها دفن میشد.
این هرمهای معروف قدرت و ثروت فراعنه را به تصویر میکشیدند و تبلیغی بودند برای اعتقادات و باورهای دینی آنها. پس چرا مصریان باستان در مدت کوتاهی پس از آغاز پادشاهی نوین (New Kingdom) از ساختن اهرام دست کشیدند؟
رسم ساخت اهرام در دوران مصر باستان پس از فرمانروایی احمس به آخر رسید و فراعنه از آن پس در دره پادشاهان (Valley of the Kings) در نزدیکی تبای (تبس) پایتخت باستانی مصر یا همان الاقصر کنونی به خاک سپرده میشدند. اولین مقبره سلطنتی در این دره توسط تحوتموس یکم ساخته شد که از سال ۱۵۰۴ تا ۱۴۹۲ بر مصر حکمرانی میکرد. آمنهوتپ یکم که پیش از او یعنی از سال ۱۵۲۵ تا ۱۵۰۴ پیش از میلاد فرعون مصر بود نیز احتمالا مقبره خود را در دره پادشاهان ساخته است البته مصرشناسان در این باره اتفاق نظر ندارند.
چرا ساخت اهرام متوقف شد؟
روشن نیست چرا فراعنه دست از ساخت هرمهای سلطنتی برداشتند اما نگرانیهای امنیتی میتواند یکی از فاکتورهای تاثیرگذار در این زمینه بوده باشد.
پیتر در مانولیان (Peter Der Manuelian)، استاد مصرشناسی در دانشگاه هاروارد، در گفتوگو با لایوساینس عنوان کرد: نظریههای بسیاری در این باره وجود دارد اما از آنجا که اهرام بسیار غارت میشدند، پنهان کردن مقبرههای سلطنتی در یک دره دورافتاده، کنده کاری کردن مقبرهها در دل سنگ و در محلی که توسط نگهبانان فراوان حراست میشد، در این مورد نقش مهمی ایفا کرد.
به گفته آیدان دادسون (Aidan Dodson)، استاد مصرشناسی در دانشگاه بریستول، مصریان باستان حتی پیش از آن که از خیر ساختن اهرام برای پادشاهان بگذرند هم دیگر گورخانههای سلطنتی را در زیر هرمها قرار نمیدادند. به عنوان نمونه، گورخانه آخرین هرم پادشاهی که به احمس اول تعلق داشت، بیش از نیم کیلومتر پشت هرم و در عمق زیاد صحرا قرار داده شد.
یک سند تاریخی که نشانههای مهمی در این باره دارد، توسط مردی به نام ایننی (Ineni) نوشته شده است که مسئول ساخت مقبره تحوتموس یکم در دره پادشاهان بود. ایننی مینویسد: من تنها ناظر حفاری مقبره صخرهای اعلیحضرت بودم، نه کسی چیزی دید و نه چیزی شنید. به گفته آن میسی راث (Ann Macy Roth) استاد تاریخ هنر در دانشگاه نیویورک، این نوشته به روشنی نشان میدهد مخفیکاری در این مورد موضوع بسیار مهمی بوده است.
ویژگیهای جغرافیایی دره پادشاهان خود گواه آن است که چرا این منطقه به موقعیت محبوب برای قرار گرفتن آرامگاههای سلطنتی تبدیل شد. دره پادشاهان کوهی به نام القرن (el-Qurn) دارد که شبیه به هرم است.
میروسلاو بارتا (Miroslav Bárta)، مصرشناس دانشگاه چارلز در جمهوری چک، در این باره میگوید: این قله خیلی شبیه به یک هرم است بنابراین همه مقبرههای سلطنتی که در این دره ساخته شدند، به نوعی در زیر یک هرم ساخته شده بودند.
آنطور که در کتاب اهرام کامل: حل معماهای باستانی نوشته مارک لهنر (Mark Lehner) آمده است: اهمیت اهرام برای فراعنه مصر در آن بود که هرم را محل معراج به حیات پس از مرگ میدانستند.
ویژگیهای جغرافیایی الاقصر که در دوران پادشاهی نوین (۱۵۵۰ تا ۱۰۷۰ سال قبل از میلاد) به پایتخت مصر تبدیل شد نیز میتوان در افول سنت ساخت اهرام موثر بوده باشد.
به گفته دادسون، این منطقه از لحاظ مساحت محدود است و خیلی پستی و بلندی دارد. به عبارت دیگر پایتخت باستانی مصر هم خیلی کوچک و هم خیلی ناهموار بود تا محل ساخت اهرام جدید باشد.
علاوه بر اینها، تغییرات دینی را که بر ساخت مقبره در زیر زمین تاکید میکرد میتوان یکی دیگر از دلایل ممکن برای خداحافظی مصریان باستان با ساخت اهرام بزرگ دانست.
بارتا میگوید: در دوران پادشاهی نوین مفهوم سفر شبانه پادشاه از دل عالم اموات (Netherworld) خیلی محبوب شده بود و برای این که این سفر محقق شود باید آرامگاهها در سنگهای زیرزمینی کنده میشدند. مقبرههای زیرزمینی که در دره پادشاهان کنده شدند، به خوبی با این ایده هماهنگی داشتند.
اومیکرون ۵۰۰ برابر سرعت سرایت پذیری بیشتری دارد
رییس ستاد مقابله با کرونا در تهران گفت: سرعت بالای سویه جدید کرونا موسوم به «اومیکرون» که در آفریقای جنوبی شیوع یافته، ۵۰۰ برابر سرعت سرایت پذیری بیشتری نسبت به سویه های قبلی این ویروس دارد.
به علیرضا زالی روز سه شنبه در گفت وگو با ایرنا افزود: در اومیکرون سویه جدید کرونایی۵۰ جهش گزارش شده که ۳۰ جهش آن کلیدی و سرایت پذیری بالایی دارند، به همین خاطر توجه جامعه جهانی را به خود جلب کرده است.
وی با بیان اینکه اومیکرون جزو استثنایی ترین سویه ها در دنیاست، اظهار داشت: میزان ابتلای مردم آفریقای جنوبی به این سویه موجب شده بصورت تصاعدی سرعت انتقال افزایش یابد.
این استاد دانشگاه علوم پزشکی شهید بهشتی تاکید کرد: مقابله با اومیکرون بستگی به رفتار ما در رعایت شیوه نامه های بهداشتی دارد، با توجه به اینکه این سویه جدید کرونایی واکسن گریز است، اهمیت توجه و پرداختن به موارد بهداشتی از جمله استفاده از ماسک، رفتارهای فاصله گذاری اجتماعی و پرهیز از تجمعات و شست وشوی دستها یا استفاده از مواد ضدعفونی کننده بیش از پیش ضرورت دارد.
به گفته زالی، اکنون کشور از وضعیت قرمز کرونایی خارج شده اما این وضعیت ناپایدار است و باید شیوه نامه های بهداشتی کاملا رعایت شود.
وی افزود: هنوز موج ششم کرونا در کشور ایجاد نشده، اگر مردم شیوه نامه های بهداشتی را رعایت کنند در صورت آمدن این موج، پیک ششم دامنه کوتاهی خواهد داشت.
به گزارش ایرنا، سازمان جهانی بهداشت روز جمعه پنجم حرف یونانی اومیکرون را به سویه جدید کرونا که در آفریقای جنوبی شناساییشده، اختصاص داد.
سازمان جهانی بهداشت این سویه را نگرانکننده خوانده و کارشناسان بهداشت عمیقاً نگران سرایت اومیکرون هستند چرا که دارای مجموعهای غیرعادی از جهشها است و مشخصاتی متفاوت از سایر سویههای نگرانکننده دارد.
اگرچه سازمان جهانی بهداشت هنوز جزئیاتی از میزان سرایت سویه اومیکرون ویروس کرونا را اعلام نکرده، یک متخصص بیماریهای همهگیر احتمال داد که میزان سرایت این سویه نسبت به سویه دلتا ۵۰۰ درصد بیشتر باشد.
سازمان جهانی بهداشت نیز تاکید کرده که هنوز برای اعلام میزان نگرانی در مورد شیوع سویه اومیکرون زود است و مساله پس انجام مطالعات لازم و بررسی عملکرد واکسنهای موجود در قبال آن روشن خواهد شد.
دانشمندان نیز بر پایه تجربیات گذشته یادآور شدهاند که ویروسها همواره جهش پیدا میکنند، اما گاهی در جهش ضعیفتر شدن و گاهی در مسیر ماهرتر شدن برای فرار از پادتن و از کارآیی انداختن واکسنها.
بهرام عین اللهی وزیر بهداشت، درمان و آموزش پزشکی روز یکشنبه هفتم آبان ماه در حاشیه همایش ملی رهاورد خدمت سلامت تاکید کرد: تا به امروز موردی از ابتلا به سویه جدید کرونا که در آفریقای جنوبی شایع شده، در کشور گزارش نشده است.
عضو ستاد ملی مقابله با کرونا نیز روز شنبه ششم آذر مان در گفت وگو با ایرنا، بیان اینکه «اومیکرون» واکسن گریز است، افزود: اقدامات پیشگیری برای مقابله با این سویه جدید کرونا باید در کشور سخت گیرانه شود و رعایت شیوهنامههای بهداشتی ضروری و الزامی است.
به گفته مسعود مردانی، با توجه به شیوع این نوع ویروس مردم علاوه بر انجام واکسیناسیون بیش از گذشته ملزم به رعایت شیوه نامه های بهداشتی از جمله استفاده از ماسک، دوری از تجمعات، شست وشوی دستها با آب و صابون یا مواد ضدعفونی کننده هستند و باید از سفرهای غیرضروری پرهیز کنند.
وی افزود: با توجه به اینکه ایران اکنون در وضعیت خوب مدیریت و کنترل کرونا است، شیوع اومیکرون می تواند همه معادلات ما را بهم زد و کادر درمان مانند گذشته تاب و توان رویارویی و مقابله با این بیماری را ندارند، به همین دلیل از مردم می خواهیم حتما واکسن کرونا را تزریق کنند و شیوه نامه های بهداشتی را رعایت کنند.
از ابتدای شیوع ویروس کرونا در کشور(اسفند ۹۸) تا کنون ۱۲۹ هزار و ۷۱۱ نفر از هموطنان جان خود را بر اثر ابتلا به این ویروس از دست داده اند.
واکسیناسیون سراسری در کشور از ۲۲ بهمن سال ۱۳۹۹ در کشور اغاز شد و تا کنون ۵۷ میلیون و ۴۸۳ هزار و ۷۴ نفر دُز اول، ۴۶ میلیون و ۶۸۳ هزار و ۱۶۲ نفر دُز دوم و ۹۹۵ هزار و ۹۷۲ نفر، دُز سوم واکسن کرونا را تزریق کرده اند و مجموع واکسن های تزریق شده در کشور به ۱۰۵ میلیون و ۱۶۲ هزار و ۲۰۸ دُز رسیده است.
مدرسه مخفی فنلاند برای کودکان داعشی
یک بنیاد آموزش در فنلاند از حدود یک سال و نیم پیش برای کودکان داعشیها کلاس آنلاین دایر میکرده است. آموزگاران در این پروژه یکساله از هلسینکی با استفاده از پیام رسان واتساپ به کودکان مقیم اردوگاه الهول در سوریه آموزش میدادند، زبان فنلاندی و انگلیسی در کنار ریاضیات و تاریخ محورهای اصلی رد و بدل پیامها میان آنها با این کودکان است که البته به صورت مخفیانه انجام میشده است.
به گزارش یورو نیوز، اردوگاه الهول در شمال سوریه را باید بزرگترین اردوگاه خانوادههای آواره داعشی دانست که شمار زیادی زن و کودک در آن نگهداری میشوند.
ایده این کار ابتدا بواسطه برگزاری کلاسهای درسی آنلاین به خاطر قرنطینه کرونایی به ذهن یوسی تانر، فرستاده ویژه فنلاند در امور حقوق اولیه کودکان فنلاندی در سوریه و همکارانش افتاد. او میگوید: «الهول اردوگاه مملو از بدبختی و بیچارگی است. به ویژه در مقوله آموزش هیچ نظارتی در آن وجود ندارد.»
اینگونه بود که ایلونا تایملا، با تخصص آموزش به دانش آموزان فنلاندی مقیم خارج و یک همکار دیگرش از سوی بنیاد آموزش فنلاند برای انجام این پروژه آنلاین استخدام شدند. این درحالی بود که داشتن تلفن در اردوگاه ممنوع بود و از سوی دیگر به دلیل حساسیت موضوع، عامه مردم در فنلاند هم در جریان این پروژه قرار داده نشده بودند.
در گزارش خبرگزاری فرانسه مشخص نشده که چگونه این کودکان در حالیکه داشتن تلفن هم در الهول ممنوع بوده به اینترنت و پیام رسان واتساپ دسترسی داشتهاند. با این حال اکنون حدود شش ماه پس از پایان این دوره آموزشی، ایلونا از خاطره روز اول میگوید. این آموزگار فنلاندی که حالا درخواستهای همکاری از دیگر مناطق بحران خیز نظیر میانمار را دریافت کرده میگوید همان روز اول هشت نفر ثبت نام کردند و خیلی سریع تعدادشان به ۲۳ نفر رسید. اولین کلاس درس هفتم ماه مه ۲۰۲۰ شروع شد و ایلونا با نشان دادن تصویری سلفی از خود با اشاره به آفتابی بودن هوا در هلسینکی، از آب و هوای اردوگاه پرسید.
حدود ۶۰ هزار نفر که اغلبشان زنان و کودکان داعشی هستند در این اردوگاهی که «شهری چادری» است، «زندگی» میکنند. برای این کودکان که اغلب مادران خارجی دارند واژههایی نظیر ساختمان و خانه، واژههای غریبی است چرا که مدتهاست خانه آنها چادرهای این اردوگاه است.
ایلونا تایملا میگوید بیش از آنکه از دست این مادران که برای پیوستن به همسران داعشی خود همراه با کودکان خردسال خود راهی سوریه شده بودند و اکنون در چنین شرایطی مجبور به زندگی هستند عصبانی باشد، دلش به حالشان میسوخته است. او و همکارانش بارها در این مدت نگران وضعیت سلامت، بهداشت و ایمنی کودکان بودهاند و هر بار که متوجه مشکلی در اردوگاه میشدند یا میشنیدند که جاری شدن باران و سیل به چادرها آسیب زده، نگرانتر میشدند.
او با احساس غرور از اینکه «معلم الهول» خوانده شود، میگوید در حال یادگیری مستمر تکنولوژیهای جدید و راههای آموزشی است که بهتر بتواند از راه دور به این دسته از کودکان که نقشی در تعیین سرنوشت خود نداشتهاند، سواد خواندن و نوشتن بیاموزد و اطلاعات و دانش اولیه برخورداری از یک زندگی مناسب را به آنها منتقل کند. آرزوی ایلونا داشتن یک مرکز آموزشی برای این کودکان در خود خاک فنلاند است.
تاکنون مقامات فنلاندی ۲۳ کودک و ۷ بزرگسال را از این اردوگاه به فنلاند منتقل کردهاند و ظاهرا تنها ۱۵ تبعه دیگر فنلاند شامل ۱۰ کودک هنوز در الهول مقیم هستند.
آرزوی ایرانیها برای چاپ پول/ بانک انگلیسی که دمار از روزگار مردم در آورد
۹ آذر سال ۱۲۸۵ شمسی، مجلس ایران طرحی برای تأسیس یک بانک ملی تصویب کرد و وقتی این مصوبه اعلان عمومی شد، ایرانیها خیلی خوشحال شدند. چون آرزو داشتند خودشان بانک داشته باشند و پول چاپ کنند. البته آنموقع این آرزویشان محقق نشد که نشد!
به گزارش فارس داستان بانک ملی ایرانیها از آنجا شروع شد که در سال ۱۲۵۸ شمسی یکی از صرافان بزرگ تهران به ناصرالدین قاجار پیشنهاد داد که برای ایران یک بانک ایرانی تأسیس شود که البته موافقت نشد. گویا ناصرالدین گمان میکرد چنین کاری در آن روزگار از عهده ایرانیها برنمیآید. به جایش چند سال بعد یعنی در سال ۱۲۶۷ شمسی امتیاز تأسیس «بانک شاهی» را داد به «بارون جولیوس دو رویتر» بازرگان و سیاستمدار متمول انگلیسی. دلیل این کارش هم اینکه بتواند هروقت خواست از بانک شاهی برای سفر فرنگ وام بگیرد.
روسها هم برای اینکه از قافله امتیازگیری عقب نمانند در سال ۱۲۶۹ شمسی امتیاز تأسیس یک بانک دیگر را گرفتند که به «بانک استقراضی روس» مشهور شد. با این حال حوزه فعالیت بانک شاهی گستردهتر بود و حق انحصاری چاپ اسکناس و از آن مهمتر تعیین سیاستهای پولی ایرانِ عهد قاجار در دست این بانک بود و همین بانک دمار از روزگار ایرانیها درآورد.
مردمان ساده دوره قاجار برای نخستینبار بود که با پدیده بانک مواجه میشدند و البته عموم مردم روی خوش به اینجور خدمات مالی نشان ندادند؛ چون بانک نزول میگرفت که مشکل شرعی دارد و البته که به خارجیها هم اصلا اعتماد نداشتند. اما بازرگانان بزرگ و بعدها کسبه عادی نیز برای انتقال پول چارهای جز همکاری با این بانکهای نوظهور نداشتند.
نمایی از ساختمان بانک شاهی در اوایل دوره فعالیتش
اقتصاد ایران قبضه شد
انگلیسیها پیش از تأسیس بانک شاهی نیز در ایران اسکناس چاپ میکردند. ماجرا این بود که انگلیس با اجازه خودش در میدان توپخانه تهران، شعبهای از یک بانک لندنی فعال در هند را برپا کرده بود که نامش «بانک جدید شرق» بود و اسکنانس هم چاپ میکرد برای استفاده در ایران. بعدها که بانک شاهی تأسیس شد ساختمان این بانک را هم خرید و شد یکهتاز میدان. جالب اینکه پولی که بانک شاهی با تصویر ناصرالدین قاجار برای ایرانیها در لندن چاپ میکرد، حق تنزیل داشت و اگر از شهری به شهر دیگر برده میشد، مقداری از ارزش آن کم میکردند و بعد به جایش پول نقره رایج میدادند.
تصویری از نخستین اسکناسهای رایج در ایران که توسط انگلیسیها چاپ میشد
بانک شاهی پس از مدتی برخلاف توافق اولیه با دربار قاجار، مقر اصلی بانک را به لندن برد و شد بانکی که تابع قوانین بریتانیا بود و اینطوری توانست هرکاری که میخواهد با اقتصاد ایران انجام دهد. نتیجه آنکه اقتصاد ایران قبضه شد و قدرت بانک شاهی آنقدر زیاد بود که در ایران مشهور شد که دولتها را ساقط میکند؛ کار سختی هم نداشت و هر وقت میخواست با تغییر میزان پول در گردش یا نرخ تنزیل قیمتها را بالا میبرد و نارضایتی ایجاد میکرد و شاه قاجار از ترس اعتراض مردم و آشوب عمومی دستور تغییر دولت و تشکیل کابینه جدید را میداد.
بانک شاهی تا پایان دوره احمدشاه قاجار در ایران ۲۰ شعبه داشت و ۳۷ میلیون تومان سرمایه مردم و تجار ایرانی دستش بود و صاحب املاک و اراضی وسیعی در ایران شده بود که بهعنوان ضمانت وام گرفته بود و مصادره کرده بود.
عکس قدیمی از ساختمان بانک ملی در خیابان فردوسی
تأسیس بانک به جای دریافت وام!
وقتی در سال ۱۲۸۵ شمسی، مجلس شورای ملی تصمیم گرفت در ایران بانک ملی تأسیس کند، مردم و بهویژه تجار و کسبه خوشحال شدند. ماجرا از این قرار بود که ناصرالملک، وزیر مالیه مظفرالدین قاجار برای رفع مشکلات اقتصادی کشور درخواست کرد تا اجازه یابد از خارجیها وام بگیرد و نمایندگان مجلس مشروطه برآشفتند و به گواهی تاریخ: «نمایندگان ضمن مخالفت، پس از شور و پیگیری… [بهجای موافقت با دریافت وام خارجی] با تأسیس بانکی که بتواند برای کشور سود داشته و با سپردههای مردم به نفع کشور و مردم کار کند، موافقت کردند. خبر تشکیل بانک ملی با سرمایه ۱۵ میلیون تومان و قابل افزایش به ۵۰ میلیون تومان با وجد و شعف عموم ملت روبرو شد».
البته در نهایت، بانک ملی بهدلیل کمبود بودجه دولت با سرمایه اولیه ۲ میلیون تومان آغاز به کار کرد و ابتدا همین مقدار هم بهصورت کامل تأمین نشده بود.
نخستین سری اسکناسهای بانک ملی از سال ۱۳۱۱ شمسی چاپ و توزیع شد
اولین اسکناسهای ایرانی
پس از مصوبه مجلس برای تأسیس بانک ملی تا سالها اتفاقی نیفتاد. انگلیس و روسیه تزاری نگذاشتند چنین اتفاقی بیفتد و آنقدر نگذاشتند و نگذاشتند که جنگ جهانی اول شد و ایران اشغال شد و کودتا شد و قاجاریه منقرض شد. اگر چه از سال ۱۳۰۰ شمسی دوباره تلاشها برای تشکیل بانک ملی در ایران بالا گرفته بود، ولی باز هم کار به جایی نرسید. تا اینکه سال ۱۳۰۶ شمسی دوباره مجلس، قانون تشکیل بانک ملی را تصویب کرد و یک سال بعد بانک ملی متولد شد. البته بانک ملی اولین بانک ایرانی نبود؛ بانک سپه در سال ۱۳۰۴ شمسی تأسیس شده بود و امور مالی و پرداخت حقوق قشون و نظامیان ایران را برعهده داشت.
چند سال بعد هم ایرانیها بالاخره به آرزویشان برای چاپ پول رسیدند، ولی نه به این آسانیها. چون امتیاز انحصاری چاپ اسکناس تا سال ۱۳۰۹ شمسی همچنان دست بانک شاهی بود، البته بعد اینطوری شد: «امتیاز حق انحصاری نشر اسکناس به مبلغ ۲۰۰ هزار لیره انگلیس توسط دولت ایران از بانک شاهی خریداری شد و به بانک ملی ایران واگذار گردید و اولین اسکناس بانک ملی در اول فروردین ماه سال ۱۳۱۱ شمسی منتشر شد».
تا ۳ ماه پس از آن هم اسکناسهای بانک شاهی همچنان معتبر بود و در شعب بانک ملی قابل تعویض بود و بعد برای اولینبار در تاریخ معاصر چاپ پول ملی ایران افتاد دست ایرانیها.
خیلیها نمیدانند که بانک ملی تا اواخر دهه ۳۰ شمسی و تا پیش از تأسیس بانک مرکزی علاوه بر چاپ اسکناس، عملا امور مربوط به بانک مرکزی را در ایران انجام میداد؛ بانک مهمی بود و نماد تحقق رویای ۵۰ ساله ایرانیها برای بانکداری ایرانی و رهایی از دست بانکداران بدنام انگلیسی.
اعتیاد به فضای مجازی و راههای غلبه بر آن
استفاده ناصحیح روزمره از شبکه های اجتماعی به ویژه در مورد کودکان و نوجوانان، علاوه بر آسیب های جدی به نوعی اعتیاد تبدیل می شود که پیامدهایی جدی در پی دارد؛ اما با آموزش های لازم و ارتقای سواد رسانه ای، می توان از خطرات فضای مجازی کاست.
با هوشمند شدن گوشی ها و پیشرفت سریع و فزاینده فناوری اطلاعات و ایجاد شبکه های اجتماعی، «اعتیاد به موبایل» به یکی از معضلات جدی عصر جدید تبدیل شده است. این موضوع به ویژه در نوجوانان و کودکان اهمیت پررنگ تری به خود می گیرد.
اما باید دید آیا وابستگی به تلفن همراه و شبکه های اجتماعی، فقط یک پدیده فرهنگی قرن ۲۱ است یا یک اعتیاد واقعی!؟
به نوشته تله سور آمریکای لاتین، شبکه های اجتماعی به ابزاری ارتباطی از یک سوی جهان به سویی دیگر، برای تبادل آنی اطلاعات و پرواز سریع السیر اندیشه و خیال انسانها تبدیل شده است.
با این وجود، استفاده روزانه از فضای مجازی، به اعتیادی منجر می شود که با خود آسیب ها و مخاطرات بسیاری برای کسانی که به طور نامحدود در آن غرق می شوند، به همراه می آورد.
البته درصورت استفاده صحیح از این رهاورد فناوری، منافع بسیاری در اختیار کاربران آن قرار خواهد گرفت، اما کاربرد نادرست آن به ویژه به کودکان و نوجوانانی که به همه جوانب و تهدیدهای موجود آگاه نیستند، بعضا صدمات جبران ناپذیری وارد می کند.
کودکان و نوجوانان هدف اصلی خطرات موجود در شبکه های اجتماعی هستند.
موسسه عالی مطالعات روانشناسی اسپانیا (ISEP) اعتیاد به شبکه های اجتماعی را در زمره اعتیادهای فناوری یا در طبقه اعتیادهای غیرشیمیایی و بدون مواد مخدر قرار داده است.
براساس تعریف این موسسه پژوهشی، رفتار تکراری که حداقل در مراحل اولیه خوشایند می نماید یا باعث از دست دادن کنترل بر خود در انجام آن موضوع می شود، همراه با مداخله جدی در زندگی روزمره، خانوادگی یا تحصیلی فرد، مسئله ای است که اعتیاد نامیده می شود.
چالش های فضای مجازی
اگرچه استفاده عقلانی از فضای مجازی به افراد کمک می کند تا از مواجهه با خطرات متعدد فضای مجازی ازجمله نقض حریم خصوصی و … جلوگیری کنند، اما این امر نیازمند کسب آگاهی های لازم درباره چالش های مرتبط است.
طبق اعلام دانشگاه آزاد کلمبیا، نقض حریم خصوصی همزمان با نقض حق تصویر بطور روزانه و مکرر در اینترنت اتفاق می افتد. پیشرفت های فناوری این امکان را داده تصاویر افراد بدون اذن صاحبان آنها و حتی به صورت نوعی تهاجم به هویت افراد در فضای مجازی منتشر شود.
سرقت یا جعل هویت نیز از خطراتی است که بخصوص کودکان و نوجوانان در معرض آن هستند. این اتفاق زمانی روی می دهد که شخصی حساب کاربری شخصی دیگر را به نام خود تصاحب کند و از طریق هویت آن شخص، به وجهه او آسیب بزند.
زورگویی رسانه ای (ciberbullying) نیز تهدید مداوم دیگری است که با سوء استفاده از امکان ناشناختگی در برخی شبکه های اجتماعی، کاربران این شبکه ها را تهدید می کند و منجر به رنجش افراد یا عواقبی جدیتر برای کسانی که آماج این نوع حملات قرار می گیرند می شود.
خطر آراستگی برای کودک (grooming online) و برقراری عاطفی با کودکان و نوجوانان با هدف سوء استفاده جنسی یا حتی اخذ اطلاعات مالی و خانوادگی در سایت های بازی نیز دنیای کودکان و نوجوانان را در معرض تهدید جدی قرار داده است.
گرومرها (groomers) میتوانند انگیزههای مختلفی، از استثمار جنسی گرفته تا تلقین داشته باشند.
خانم نینا بوال، نویسنده و مدیر آموزش سایبر، با اشاره به خطرات قابلتوجه فضای مجازی که کودکان در معرض آن قرار دارند، خاطرنشان کرد: براساس مطالعات، کودکان زمان بسیار زیادی را صرف منابع غیرآموزشی آنلاین میکنند.
بوال با اشاره به بازی پرطرفدار آنلاین Fortnite موردی را مثال زد که در آن یک کودک با شخصی که فکر میکرد همسن او است، رابطه دوستی برقرار کرد و از این طریق راضی شد تا اطلاعاتی درباره پدرش که مدیرعامل یک شرکت بزرگ بود، بدهد. این شیاد سایبری تمام رمزهای عبور را به دست آورد و موفق شد به حسابهای شرکت نفوذ و خسارت چند میلیون دلاری به آنها وارد کند.
ازنظر بوال، فناوری هوش مصنوعی اساساً نقش والدین را در هنگام آنلاین بودن کودکان بر عهده میگیرد. وی در همین رابطه توضیح داد: «هوش مصنوعی برای فرزندان ما در اینترنت مانند خودرو هوشمندی است که تصمیم میگیرد فرزندان ما چه چیزی را در اینترنت نگاه کنند».
چالش های فضای مجازی مانند ویروس به سرعت و سهولت قابل سرایت هستند. حتی گاهی برخی افراد که درباره عواقب این نوع چالش ها آگاهی لازم را ندارند، ممکن است ناخواسته مرتکب جرائم اینترنتی هم شوند.
علاوه بر این موارد، زمانی که به جای اختصاص به مطالعه، کار یا مشارکت در خانواده، در فضای مجازی تلف می شود نیز از معضلات جدی اعتیاد به شبکه های اجتماعی است.
اختصاص زمانی کوتاه و موردنیاز به شبکه های اجتماعی بد نیست، اما موضوع اصلی این است که کاربر به خوبی بداند چه زمانی وقت خروج از این شبکه هاست و این شیوه کنترل شده را همواره در پیش بگیرد.
“مایک ایست” معاون فروش شرکت EMEA در استارتاپ امنیت سایبری منلو (Menlo) با تاکید بر موضوع گسترش اینترنت گفت: “متأسفانه همه ما باید آگاه باشیم که همهچیز در اینترنت خوب نیست و سوءنیتهای زیادی وجود دارد. ”
اگرچه طی سالهای اخیر پیشرفتهای چشمگیری در صنعت امنیت سایبری صورت گرفته، اما هدف اصلی آن محافظت از سازمانها بوده است. “اما چه کسی از فرزندان ما مراقبت میکند؟ چه کسی باید نظارت کند تا مطمئن شود که آنها ایمن هستند؟ ”
راه های غلبه بر اعتیاد به شبکه های اجتماعی
درصورتی که فرد با ارزیابی زمانی که در شبکه های اجتماعی می گذراند و مقایسه آن با زمانی که به فعالیت های دیگر اختصاص می دهد، متوجه شود که به این اعتیاد گرفتار شده، هنوز دیر نشده و می تواند بر این شرایط غلبه کند.
درخصوص کودکان و نوجوانان، والدین آنها همراه با کسب شناخت کافی درباره نوع شبکه ها و بازی هایی که فرزندانشان با آنها مواجه هستند، با برقراری روابط نزدیک و دوستانه با خردسالان، به آنها شیوه حفظ حریم خصوصی در فضای مجازی را بیاموزند.
استفاده مناسب از شبکه های مجازی و به اشتراک گذاری حداقل اطلاعات شخصی و عکس های خصوصی، نیز از دیگر توصیه های آنها می تواند باشد.
همچنین والدین سفارش های لازم را درخصوص جلوگیری از افزودن افراد ناشناخته به شبکه ها یا بازی های آنلاین کودکان به آنها گوشزد کنند و درباره خطرات احتمالی افراد ناشناخته ای که در آن سوی این شبکه ارتباطی قرار دارند آنها را آگاه کنند.
ترویج فرهنگ کتابخوانی در خانواده و جامعه نیز عامل موثری در کاهش اعتیاد کودکان به فضای مجازی و بازی های اینترنتی است. کودکان اعمال و رفتار والدین و بزرگترها را در ذهن خود ثبت و از آن الگو برداری می کنند و در این راستا مطالعه والدین نقش بسزایی برای ایجاد رغبت مطالعه در کودکان ایفا می کند.
قبل از همهگیری کووید۱۹، کودکان زمان کمتری (بطور متوسط ۴۴ دقیقه) در فضای مجازی به سر می بردند؛ اما در دوره بحران ویروس کرونا، این میزان به ۷ ساعت و ۲۲ دقیقه باورنکردنی رسیده بود. درنتیجه بسیاری از جوانان در معرض آسیبهای زیادی از طریق اینترنت ازجمله آزار و اذیت اینترنتی، خودزنی/خودکشی و رفتارهای نامتعارف جنسی هستند.
از سوی دیگر، تشدید استرس یا خشونت در کودکان نیز از پیامدهای جدی اعتیاد به شبکه ها و بازی های اینترنتی است که کودکان با آن مواجه هستند.
جامعه شناسان عقیده دارند که نبود بازیهای مناسب رده سنی جوان و نوجوان و عدم آگاهی از آنها سبب میشود که نوجوانان به سوی بازیهایی که در آنها استرس ایجاد میکند بروند که آنها را مدام تحت فشارهای روحی و هیجان نا به جا قرار میدهد و منجر به تخلیه انرژی به صورت منفی میشود بر همین اساس ارتقای سواد اطلاعاتی، به همراه نظارت غیر مستقیم و همچنین تولید محتوای مناسب برای جوان و نوجوان از راهبردهایی است که سبب کاهش آسیبهای ناشی از فعالیت در شبکههای مجازی میشود.
رفتارشناسی ایران و آمریکا در دور هفتم مذاکرات
دست پُر ایران، توپ پُر آمریکا
حسن شکوهینسب
دور هفتم مذاکرات لغو تحریم در حالی پس از وقفهای پنج ماهه ازسرگرفته شده که به دلیل خروج آمریکا از برجام و تعهدگریزی تروئیکای اروپا، توپ در زمین طرف غربی قرار دارد؛ «لغو تحریم» و «تضمین» از جمله مطالبات مهم ایران است که تیم متخصصان کشور را راهی وین کرده است.
توافق هستهای میان ایران و گروه ۵+۱ که در تیرماه ۱۳۹۴ پس از ۲۲ ماه مذاکرات فشرده حاصل و دی ماه همان سال به اجرا درآمد با تغییر قدرت در آمریکا به اغما رفت. «دونالد ترامپ» ۱۸ اردیبهشت ۱۳۹۷ دستور خروج از این توافق را امضا و تحریمهای هستهای را علیه ایران بازگرداند.
تهران به امید اجرای توافق دستکم از سوی سه کشور اروپایی عضو برجام شامل انگلیس، فرانسه و آلمان تا یکسال به اجرای تعهدات برجامی پایبند ماند. ایران اما در سالروز یکسالگی برجامشکنی آمریکا و بیاعتنایی اروپا بر پایه مصوبه شورای عالی امنیت ملی به کاهش تدریجی تعهدات در پنج گام اقدام کرد.
با پیروزی «جو بایدن» در جریان رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۰ آمریکا، امید به احیای توافق رو به فزونی گرفت و ۶ دور مذاکره بین ایران و ۱+۴ بدون گفت وگوی مستقیم با آمریکا در وین برگزار شد؛ مذاکراتی که از میانه فروردین امسال آغاز و ۳۰ خرداد پایان یافت.
امروز دوشنبه هشتم آذرماه در حالی شاهد برگزاری دور هفتم گفت وگوها و حضور تیم دیپلماتیک کشورمان به ریاست «علی باقری کنی» معاون وزیر خارجه در وین هستیم که نخستین دور مذاکرات در دولت دکتر «سیدابراهیم رئیسی» به شمار میرود.
مذاکرات از کدام نقطه شروع میشود
نقطه آغاز مذاکرات طی این پنج ماه، یکی از موارد اختلافی میان دولت سیزدهم و برخی اعضای برجام بوده و این سوال مطرح میشود که طبق خواسته تهران، مذاکرات از زمان خروج آمریکا از برجام پیگیری خواهد شد یا از زمان پایانیابی دور ششم؟
اگر چه تغییر قدرت در آمریکا و ورود ترامپ به کاخ سفید بستر را برای خروج این کشور از توافق هموار کرد اما این اتفاق در ایران رخ نداد و تیم رئیسی راهحل را از طریق دیپلماسی و پشت میز مذاکرات جستجو میکند.
اگر چه تغییر قدرت در آمریکا و ورود ترامپ به کاح سفید بستر را برای خروج این کشور از توافق هموار کرد اما این اتفاق در ایران رخ نداد و تیم رئیسی راهحل را از طریق دیپلماسی و پشت میز مذاکرات جستجو میکند.
البته به آن معنی نیست که دولت و تیم دیپلماسی جدید در ایران رویکرد متفاوتی با دولت قبل نداشته باشد. بیتردید دیدگاه و رویکرد تیم رئیسی با روحانی تفاوتهایی آشکار دارد به عنوان نمونه دو اصل «عملگرایی» و «نتیجهمحوری» همواره سرلوحه آنان در حوزه سیاست خارجی و به ویژه مذاکرات جاری قرار دارد. ضمن اینکه آنها درصددند تا مذاکرات را به تحولات سیاسی داخلی گره نزنند.
این رویکرد متفاوت را میتوان در ۲ گزارش جداگانه از نتایج مذاکرات از جانب ظریف و غریبآبادی به وضوح دریافت؛ روز دوشنبه ۲۱ تیر در زمان حضور ظریف در دستگاه وزارت امور خارجه شاهد ارسال گزارش این وزارتخانه به مجلس شورای اسلامی بودیم؛ گزارش ۲۱۳ صفحهای مشتمل بر چهار بند و چند پیوست که از زیر و بم مذاکرات و توافقاتی که بین دو طرف حاصل شده، حکایت میکرد. این گزارش نشان میداد که ایران در چندقدمی توافق قرار دارد.
در دولت رئیسی اما «کاظم غریبآبادی» نماینده جمهوری اسلامی نزد سازمانهای مستقر در وین در مصاحبهای از جزییاتی پرده برداشت که مشخص شد اختلافات زیادی هنوز به قوت خود باقی است. او گفت که آمریکا حاضر به پذیرش لغو تحریم بیش از ۵۰۰ شخص حقیقی و حقوقی و لغو دستور اجرایی دولت ترامپ درباره تحریم تسلیحاتی ایران نشده است.
همچنین غریبآبادی در این مصاحبه تاکید کرد که آمریکاییها قصد دارند کل تفاهم را به پذیرش بندی در خصوص انجام گفتوگوهای آتی در مورد مسائل منطقهای گره بزنند، این در حالی است که یکی از خطوط قرمز جمهوری اسلامی در مذاکرات مرتبط با برجام آن است که هیچ موضوعی خارج از برجام به مذاکرات پیوند نخورد به ویژه مسائل موشکی، منطقه ای و حقوق بشری.
تکاپوی آمریکا در آستانه مذاکرات لغو تحریم
برخلاف دست پُر دیپلماتهای ایران در مذاکرات وین، تیم آمریکایی با توپ پُر در این پایتخت اتریش حاضر شده تا با این تاکتیک از قصور خود در برجامشکنی بکاهد. شکی نیست که در صورت خارج نشدن این کشور از برجام، توافق به حال و روز کنونی نمیافتاد.
یکی از مهمترین اهدافی که آمریکا در جریان این مذاکرات دنبال میکند، تلاش برای ورود به گفت وگوهای رو در رو و مستقیم با طرف ایرانی است.
بسترسازی برای این مطالبه از مدتها پیش صورت گرفت و «رابرت مالی» مسوول میز ایران در وزارت خارجه آمریکا که در هفتههای گذشته چندین سفر به منطقه از قبیل ریاض و تلآویو داشته در آستانه مذاکرات هستهای مدعی شد: کشورهای حاشیه خلیج فارس گرچه عموماً با برجام موافقتی ندارند ولی آگاهند که حضور آمریکا در توافق و اجرای آن رفتارهای پرتنش منطقهای ایران را مهار خواهد کرد.
این در حالی است که تهران همواره مخالف بازگشت آمریکا به میز مذاکرات لااقل تا زمان لغو تحریمها بوده است. حضور مستقیم دیپلماتهای آمریکا در جریان مذاکرات بدون اجرای تعهدات، تنها به نفع این کشور تعهدگریز است که هم توافق را ترک کرده و هم پشت میز مذاکره مطالبات گزاف خود را مطرح کند.
ضمن اینکه بازگشت آمریکا به برجام بدون اینکه تحریمها لغو شود، برای ایران پرهزینه خواهد بود همانند ترفندی که دولت ترامپ قصد بکارگیری آن را داشت. ترامپ می خواست از اهرم بازگشت به برجام برای فعالسازی «مکانیسم ماشه» و بازگشت خودکار تمامی تحریمها استفاده کند.
بازگشت آمریکا به برجام بدون اینکه تحریمها لغو شود، برای ایران پرهزینه خواهد بود همانند ترفندی که دولت ترامپ قصد بکارگیری آن را داشت. ترامپ می خواست از اهرم بازگشت به برجام برای فعالسازی «مکانیسم ماشه» و بازگشت خودکار تمامی تحریمها استفاده کند.
متاسفانه در آستانه مذاکرات به جای سیگنال مثبت و اظهارات امیدبخش، شاهد تهدیداتی مکرر از سوی آمریکا بودهایم؛ همانند اظهارات مالی که دو روز قبل از شروع مذاکرات در مصاحبهای تاکید کرد «اگر جمهوری اسلامی از مذاکرات وین به عنوان دستاویزی برای تسریع برنامه هستهای خود استفاده کند، ایالات متحده و همپیمانانش فشارها بر ایران را شدت خواهند بخشید.»
همچنین «لوئیس بونو» نماینده آمریکا در آژانس بینالمللی انرژی اتمی در دومین روز تشکیل نشست حکام هشدار داد که اگر مشکل عدم همکاری ایران با آژانس حل نشود، شورای حکام باید پیش از پایان سال جاری میلادی در این مورد نشست اضطراری برگزار کند.
این تهدیدات مکرر طی ماههای اخیر، مسئولان کشور را به این نتیجه رسانده که تیم بایدن هم همان راه ترامپ را در مواجهه با ایران در پیش گرفته است. در حالی مقامات آمریکا برای امتیازگیری در مذاکرات و دست کشیدن ایران از مطالبات خود به هشدار، تهدید و تحریم متوسل شدهاند که از نگاه ناظران این تکنیک دستکم در قبال ایران جواب نداده و نمیدهد.
در حالی مقامات آمریکا برای امتیازگیری در مذاکرات و دست کشیدن ایران از مطالبات خود به هشدار، تهدید و تحریم متوسل شدهاند که از نگاه ناظران این تکنیک دستکم در قبال ایران جواب نداده و نمیدهد.
در همین راستا «میخائیل اولیانوف» نماینده روسیه در آژانس بینالمللی انرژی اتمی، آمریکا را بهدلیل هشدار به ایران درباره ادامه عدمهمکاری با آژانس، سرزنش کرد و گفت: «آمریکا خیلی وقت است که با ایران مذاکره نکرده و فراموش کرده که ایرانیها هیچ کاری را تحت فشار انجام نمیدهند. آگر به آنها فشار بیاوریم، مقاومت میکنند.»
در این میان گویی سه کشور اروپایی مواضعی معتدلتر در پیش گرفتهاند. «جوسپ بورل» مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا اواخر مهرماه با تاکید بر از سرگیری هر چه سریع تر مذاکرات احیای توافق در وین، گفت: با پلن B (نقشه دوم) مطرح شده از سوی مقامات صهیونیستی برای مواجهه با مساله هستهای ایران در صورت شکست مذاکرات وین موافق نیست.
مسوول سیاست خارجی اتحادیه اروپا در پاسخ به این پرسش که در صورت شکست احتمالی در مذاکرات، پلن «بی» در قبال ایران که از آن یاد میشود شامل چه چیزهایی خواهد بود، اظهار کرد: «من نمیخواهم به پلن بی فکر کنم. هیچ کدام از پلن های بی که به ذهنم میرسند خوب نیستند.»
لغو تحریم و تضمین؛ دو مطالبه به حق ایران در مذاکرات
دولت ترامپ از تاکتیکهایی برای تحریم ایران بهره گرفت که دولت بعدی آمریکا قادر به لغو آنها نباشد از جمله گنجاندن افراد و نهادهای ایرانی ذیل عناوین حقوق بشری، موشکی و تروریستی.
این در حالی است که «لغو تحریمها» دال مرکزی مطالبات ایران و مهمترین خواسته دیپلماتهای کشورمان در این دور از گفت وگوها است و از نگاه تهران تحریمها باید به نقطهای برگردد که ترامپ از برجام خارج شد. بنابراین مهم نیست که تحریم ذیل چه عنوانی باشد، تمامی تحریمهایی که در این مدت اعمال شده باید یکجا لغو شود.
در همین ارتباط «حسین امیر عبداللهیان» وزیر خارجه روز جمعه پنجم آذر در گفتوگوی تلفنی با «جوزپ بورل» مسوول سیاست خارجه اتحادیه اروپا، تاکید کرد: «اگر طرفهای مقابل آماده بازگشت به تعهدات کامل خود و رفع تحریمها باشند، دستیابی به یک توافق خوب و حتی فوری امکانپذیر است.»
همچنین ایران با تجربه تلخی که از دوره ترامپ به دست آورده به دنبال یک توافقی است که قابل راستیآزمایی و تضمین باشد تا در صورت تغییر دولت در آمریکا بار دیگر شاهد تکرار تعهدگریزی نباشیم.
چندی پیش معاون سیاسی وزیر امور خارجه ایران در دیدار با «انریکه مورا» معاون دبیر کل سرویس اقدام خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده کمیسیون مشترک برجام تصریح کرد که تضمین برای عدم تکرار بدعهدی و رفتارهای غیرقانونی طرفهای مقابل خواسته غیرقابل چشمپوشی جمهوری اسلامی ایران است.
در حالی طرف غربی تضمین کتبی آمریکا برای جلوگیری مجدد از پیمانشکنی را تلاش تهران برای کسب امتیاز ارزیابی میکند که از نگاه ناظران این مطالبه با توجه به فراز و فرودهای چند سال اخیر برجام منطقی به نظر میرسد و آمریکا نه تنها به برجام بلکه به دهها سازمان و توافق بینالمللی پشت کرده است.
اومیکرون چیست؟
محققان آفریقای جنوبی گونه جدیدی از ویروس کرونا را شناسایی کردند که با عنوان B.۱.۱.۵۲۹ شناخته میشود و دارای جهشهای چندگانه است. سازمان بهداشت جهانی، این گونه جدید را به عنوان یک گونه نگران کننده معرفی کرده و بر اساس ترتیب الفبای یونانی، آن را اومیکرون نامگذاری کرده است.
در حالی که متخصصان حوزه بهداشت مشغول مهار گونه دلتای ویروس کرونا بودند، یک گونه جدید از ویروس کرونا شناسایی شد که بسیار نگرانکننده است. این گونه B.۱.۱.۵۲۹ یا اومیکرون نام دارد. بسیاری از کشورها با ممنوع کردن پروازهای آفریقای جنوبی در تلاشند تا مانع شیوع این گونه جدید شوند. با وجود این علاوه بر آفریقای جنوبی، اومیکرون اکنون به چند کشور دیگر نیز رسیده است.
مبدا اومیکرون کجاست؟
در حال حاضر مبدا دقیق اومیکرون مشخص نیست، اما محققان آفریقای جنوبی اولین بار این گونه را در تاریخ ۲۵ نوامبر سال جاری میلادی شناسایی کردند. در همان تاریخ مواردی در هنگکنگ و بوستوانا نیز شناسایی شد. روز بعد بلژیک نیز خبر از شناسایی این گونه در خاک خود داد.
مقایسه اومیکرون با سایر گونهها
این گونه ویروس با حدود ۵۰ جهش ژنتیکی، رکورد بیشترین تعداد جهشهای ژنتیکی را به خود اختصاص داده است. به گفته محققان حدود ۳۰ جهش ژنتیکی ویروس در پروتئین تاجدار آن رخ داده است که ابزار اصلی ویروس برای ورود به سلولها محسوب میشود و هدف اصلی واکسنها بوده است. در مقایسه با اومیکرون ، گونه دلتا تنها دارای ۱۳ جهش ژنتیکی در پروتئین تاجدار خود بود.
به گفته محققان، اومیکرون دارای مجموعه غیرمعمولی از جهشهای ژنتیکی است که برخی از آنها قبلا در گونههای دلتا و بتا شناسایی شده و بر قابلیت انتقال و فرار ویروس از سیستم ایمنی اثرگذار هستند، اما بسیاری از این جهشهای ژنتیکی ناشناخته باقی ماندهاند.
آیا واکسن بر جهش اومیکرون موثر است؟
با وجود این که نگرانیهایی در خصوص بی تاثیر بودن واکسنها بر گونه اومیکرون وجود دارد، تاکنون مستنداتی که نشان دهنده توانایی اومیکرون در فرار از محافظت ایجاد شده توسط واکسنهای کرونا باشد، به دست نیامده است. البته از میان ۳۰ جهش ژنتیکی پروتئین تاجدار ویروس، تعدادی از جهشها با مقاومت ویروس در برابر پادتنهای ایجاد شده در اثر واکسیناسیون یا ابتلا به بیماری، در ارتباط هستند. همچنین در این گونه جدید یک ژن حذف شده که ژن مشابه آن در گونههای آلفا، بتا، گاما و لامبدا وجود داشته است. به اعتقاد محققان حذف این ژن موجب تقویت قابلیت ویروس در فرار از واکنشهای سیستم ایمنی بدن شده است.
علایم ابتلا به گونه اومیکرون چیست؟
اطلاعاتی که تاکنون درباره این گونه جدید به دست آمده، نشان میدهد علایم آن مشابه سایر گونههای ویروس کرونا است که شامل تب، سرفه مستمر و از دست دادن حس چشایی یا بویایی است. با وجود این بر اساس اعلام سازمان جهانی بهداشت احتمال ابتلای مجدد به بیماری کووید ۱۹ در اثر آلوده شدن به سویه اومیکرون بیش از سایر گونهها است. بنابر این افرادی که قبلا به این بیماری مبتلا شده و از آن بهبود یافتهاند، ممکن است در مواجهه با اومیکرون مجددا دچار بیماری شوند.
در حال حاضر محققان در حال مطالعه ساختار ژنتیکی و رفتار این گونه جدید هستند و در تلاشند شدت علایم ناشی از ابتلا به این گونه را ارزیابی کنند. به همین علت متخصصان و سازمان جهانی بهداشت توصیه میکنند تا زمانی که درک درستی از رفتار و آثار این گونه جدید به دست نیامده، باید از واکنش بیش از اندازه نسبت به آن اجتناب شود.
منابع :
پایگاه خبری نیویورک تایمز
پایگاه خبری واشینگتن پست
شکست سنگین سیاست تعیین سقف اجاره بها/ مستأجران مستأصلند
گزارش ها حاکی است اجاره بها در ماه های اخیر علی رغم مصوبه تعیین سقف برای آن در ستاد ملی مقابله با کرونا، اما با رشد بیش از ۵۰ درصدی مواجه بوده است.
به گزارش خبرنگار مهر، بر اساس اعلام بانک مرکزی، اجاره بها در آبان امسال نسبت به ماه مشابه سال گذشته (آبان ۱۳۹۹) رشد ۵۱.۶ درصدی در تهران و ۵۴.۹ درصدی در سراسر کشور داشته است.
این در حالی است که شاخص مذکور (رشد اجاره بها) در ۸ ماهه ابتدایی امسال همواره صعودی بوده است. در فروردین امسال رشد اجاره بها در فروردین امسال نسبت به فروردین سال گذشته در تهران و کل کشور به ترتیب ۳۲.۳ و ۳۶.۱ درصد، در اردیبهشت سال جاری نسبت به اردیبهشت سال گذشته در تهران و کشور به ترتیب ۳۲.۶ و ۳۶.۳ درصد، در خرداد ۱۴۰۰ نسبت به خرداد ۱۳۹۹ در تهران و کشور به ترتیب ۳۳.۹ و ۳۷.۶ درصد، در تیر ماه امسال نسبت به تیر سال قبل در تهران و کشور به ترتیب ۳۴.۹ و ۳۸.۷ درصد، در مرداد ۱۴۰۰ نسبت به ماه مشابه سال قبل از آن در تهران و کشور به ترتیب ۳۷.۸ و ۴۱.۲ درصد، در شهریور امسال نسبت به شهریور سال گذشته اجاره بها در تهران و کشور رشد به ترتیب ۴۲.۸ و ۴۵.۷ درصدی و در مهر امسال به مهر پارسال اجاره بها در تهران و کشور به ترتیب رشد ۴۸.۴ و ۵۱.۳ درصدی را نشان میدهد.
مستأجران نقره داغ شدند
به این ترتیب نه تنها اجاره بها در ۸ ماهه امسال رشد حدوداً ۲۰ درصدی در تهران داشته که در سالهای قبل از آن چنین اتفاقی بی سابقه بوده است، بلکه مستأجران تهران با افزایش ۵۵ درصدی در آبان امسال نسبت به آبان سال گذشته مواجهند که با توجه به «متوسط» بودن این رقم، گزارشهای میدانی حاکی از آن است که در برخی مناطق رشد اجاره مسکن افزایش شگفت انگیزی داشته است.
ضمن اینکه ارقام مذکور صرفاً برای قراردادهایی است که در سامانه املاک و مستغلات کشور (سامانه مشاوران املاک) ثبت میشود؛ در حالی که بسیاری از قراردادهای اجاره مسکن به خصوص قراردادهای تمدیدی، موجر و مستأجر از مراجعه به دفاتر مشاوران املاک خودداری میکنند.
ستاد ملی مقابله با کرونا: سقف افزایش اجاره بهای امسال، ۱۵ تا ۲۵ درصد
اواخر خرداد امسال ستاد ملی مقابله با کرونا، سقف افزایش اجاره بها را برای تهران، کلانشهرها و سایر شهرها به ترتیب ۲۵، ۲۰ و ۱۵ درصد تعیین کرد.
اگرچه معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی مدعی است این سقف تعیین شده، ویژه قراردادهای تمدیدی است، اما با توجه به اینکه رشد اجاره بها در بازار مسکن، اگر برای قراردادهای جدید بدون سقف باشد، قطعاً هر میزان افزایشی که رخ دهد، سایر واحدهای مسکونی را هم در بر خواهد گرفت، لذا از ابتدا هم مشخص بود که امکان تفکیک در مصوبه برای واحدهای تمدیدی و جدید اجاره مسکن نیست.
کمبود فایلهای اجاره، عامل استیصال مستأجران
از سوی دیگر از آنجایی که در تابستان امسال، کمبود شدید فایلهای اجاره مسکن از سوی عرضه کنندگان احساس میشد و همچنین واحدهایی هم که عرضه شده بودند، با اجاره بهایی بسیار بالاتر از نرخهای سال گذشته بود که در نهایت مستأجران به ارقام پیشنهادی موجران برای جلوگیری از پرداخت هزینههای سنگین جابه جایی تن میدادند.
قانون مالیات بر خانههای خالی کمکی به افزایش عرضه نکرد
از سویی نیز عدم اجرای قانون مالیات بر خانههای خالی و طولانی شدن روند خوداظهاری اطلاعات سکونتی-ملکی سرپرستان خانوار سبب شده تا علی رغم برآورد وجود حدود نیم میلیون واحد مسکونی خالی در تهران، مالکان این واحدها تمایلی به عرضه واحدهای خالی به بازار اجاره مسکن نداشته باشند.
مصوبه ستاد کرونا برای حمایت از مستأجران عملاً به حمایت از موجران تغییر کارکرد داد!
بر اساس مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا، موجر حق شکایت از مستأجر به شورای حل اختلاف برای اخذ حکم الزام مستأجر به تخلیه منزل را در قراردادهای تمدیدی اجاره مسکن ندارد؛ اما در همین مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا، تعداد استثنائات ۸ گانه از قبیل «اثبات اضرار به موجر»، «ایجاد مشکل برای موجر در پی عدم پرداخت به موقع اجاره بها»، «ازدواج اقوام درجه یک مالک و نیاز به استقرار آنها در منزل موجر» و… به قدری زیاد است که سبب میشود موجر بتواند حکم تخلیه منزل از سوی مستأجر را از این شوراها دریافت کند!
مرکز آمار: رشد اجاره بها در تابستان امسال نسبت به تابستان پارسال، ۲۵ درصد
مرکز آمار ایران نیز در گزارشی، متوسط افزایش اجاره بهای مسکن در تابستان امسال را در کل کشور نسبت به تابستان سال گذشته ۲۴.۷ درصد عنوان کرده است.
این شاخص (رشد اجاره بها در تابستان امسال) نسبت به فصل قبل از آن (بهار ۱۴۰۰) که از آن به تورم نقطه به نقطه اجاره بهای مسکن یاد میشود، افزایش ۸ درصدی است. حال آنکه نرخ تورم اجاره بها در ۴ فصل منتهی به فصل تابستان ۱۴۰۰ برابر ۲۷.۶ درصد است.
مرکز آمار ایران ادعای وزارت راه را زیر سوال برد
بر اساس اعلام مرکز آمار، همچنین در تابستان ۱۴۰۰ متوسط افزایش اجاره بها برای خانوارهایی که تمدید قرارداد داشتهاند، برابر با ۴۶.۹ درصد بوده است؛ این گزارش مرکز آمار با ادعای معاونت مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی مبنی بر موفقیت آمیز بودن مصوبه تعیین سقف ۱۵ تا ۲۵ درصدی اجاره بها ستاد ملی مقابله با کرونا، «برای قراردادهای تمدیدی»، در تضاد است.
محمود محمودزاده معاون وزیر راه و شهرسازی پیش از این در پاسخ به این سوال که آیا متوسط افزایش ۴۶.۹ درصدی هزینه اجاره بها در تابستان ۱۴۰۰ برای خانوارهایی که تمدید قرارداد داشتهاند، نشان دهنده شکست طرح تعیین سقف ۲۵ درصدی افزایش اجاره بها است؟ گفته بود: مصوبه ستاد ملی کرونا در حکم قانون بوده و لازم اجرا است.
محمود زاده تاکید کرد: با توجه به مصوبه ستاد ملی کرونا و حمایت و همکاری مراجع قضائی و عدم صدور حکم تخلیه برای مستأجران به جز استثناهای ۸ گانه، سال گذشته کاهش ۶۵ درصدی جا به جایی مستأجران را شاهد بودیم که نشان دهنده موفقیت این مصوبه است.
اجاره بها تابعی از قیمت مسکن است؟
برخی کارشناسان اقتصاد مسکن معتقدند اجاره بها تابعی از قیمت مسکن است و افزایشی که در ماههای اخیر در بازار اجاره مسکن رخ داده، به نوعی تخلیه حباب و کاهش فاصلهای است که در سالهای گذشته در پی عدم افزایش اجاره بها علی رغم افزایش ۷ برابری قیمت مسکن شاهد بودیم.
شاخص مذکور (فاصله بین قیمت مسکن و اجاره بها) که از آن به «نسبت P به E» یاد میشود، به کمترین میزان خود در سالهای گذشته رسیده و به زیر ۵ واحد درصد کاهش یافته است؛ این در حالی است که در سال ۱۳۹۸ این رقم نزدیک به ۳۰ واحد درصد بوده که حاکی از رشد سنگین قیمت مسکن و عدم افزایش اجاره بها متناسب با این رشد قیمت مسکن بود.
اجاره داری حرفهای به صرفه شد
به گفته تعدادی از کارشناسان اقتصاد مسکن، کاهش رقم شاخص P به E اگرچه از یک سو به مستأجران در دورهای که درآمدهای خانوار و دستمزدهای کارگران با اجاره بها متناسب نیست، ضربه بزند، اما از سوی دیگر میتواند سرمایه گذاری در حوزه اجاره داری حرفهای را به صرفه کرده و انبوه سازان به جای تمرکز بر ساخت برای فروش، وارد حوزه ساخت برای اجاره داری شوند.
کارشناس اقتصاد مسکن: رشد اجاره بها و افزایش قیمت زمین، زنگ خطر رشد جهشی مسکن را به صدا درآورده است
محمود اولاد کارشناس اقتصاد مسکن در گفت وگو با خبرنگار مهر درباره آخرین وضعیت بازار اجاره مسکن با توجه به افزایش ۵۵ درصدی اجاره بها در آبان امسال گفت: انتظار داریم قیمت مسکن در تهران افزایش جهشی داشته باشد اما زمان آن قابل پیش بینی نیست و ممکن است تا پایان سال این افزایش رخ دهد.
وی با بیان اینکه اجاره بها تابعی از قیمت مسکن است، افزود: ولی این افزایش اجاره بها در برابر افزایش قیمت مسکن، از تناظر یک به یک تبعیت نمیکند. چون علاوه بر فاکتورهای اقتصادی، فاکتورهای اجتماعی از جمله مهاجرت مستأجران از تهران و کلانشهرها به شهرهای حاشیهای نیز در افزایش اجاره بها مؤثر است.
اولاد با بیان اینکه افزایش اجاره بهای مسکن و قیمت زمین در تهران، نشان دهنده در پیش بودن افزایش جهشی قیمت مسکن در آینده نزدیک است، یادآور شد: من موافق افزایش تولید مسکن برای جلوگیری از رشد جهشی قیمت آن هستم اما ساخت و ساز در حاشیه پایتخت اگرچه ممکن است از فشار تقاضا و درنتیجه رشد شدید قیمت مسکن جلوگیری کند، اما نمیتواند قیمت مسکن در پایتخت را کاهشی کند.
چه چیزی را میتوان جایگزین مهریه کرد؟
صحبت از طرح اصلاح قانون مهریه است و نظرها متفاوت. زنان میگویند مهریه تنها اهرم فشار در زندگیشان است که با آن میتوانند به حق و حقوق خود برسند اما مردان میگویند همه چیز بر عهده مرد بیچاره است و مهریه راه کاسبی برای برخی از زنان را هموار کرده است.
«من شوهرمو خیلی دوس دارم و عاشقشم اما اون خیلی خسیس و بداخلاقه و دست بزن هم داره و تا حرفی میزنم کتک سیری بهم میزنه و میگه همینه که هست میخوای بمون، نمیخوای بذار برو. بعدِ سالها زندگی تنها وسیله دفاعی که سرجا میشوندش مهریمه که تهدیدش میکنم میذارمش اجرا و اونم میشینه سرجاش. حالا فک کنین خیالش از بابت مهریه راحت باشه. اونوقت هر روزباید کتک بخورم یا باید با بدن زخمخورده از کتکهاش با دوتا بچه کوچیک بذارم برم. خب کجا برم؟ لطفا زنا رو از این بدبختتر نکنید. میخواید قانون عوض کنید، از عقدهای حالا به بعد عوض کنید. طرف یا مهریه کمو قبول میکنه یا کلا زن نمیگیره. لطفا با مهریه ما قدیمیا کاری نداشته باشید.»
«مهریه، نفقه، اجرتالمثل، تهیه مسکن و تمام امور مالی به عهده مرده و اگه به هر کدوم عمل نکنه اداره ثبت، دادگاه، کلانتری و تمام ارگانها با تمام قوا دنبال گرفتن حقوق خانومن. اگه زن به هر دلیلی زندگی مشترکو ترک کنه بازم مهریه سر جاشه. ترک زندگی مشترک از طرف زن چه تبعاتی داره؟ آقایون و خانومای قانونگذار! زندگی خیلی از خونوادهها با قوانین شما داره نابود میشه. بفرمایید زنایی که بدون یک ساعت زندگی مشترک در دوره عقد کاسبی مهریه میکنن و مردایی که با یه بله گفتن به امید تشکیل خانواده و ازدواج شرعی و قانونی با حسن نیت که تشکیل خانواده و داشتن فرزنده، جلوی این کاسبا و وکلاشون که هیچ اهمیتی به نهاد خانواده نمیدن و آتیش به جون طرفین میندازن تا راه برگشتی نمونه چه تکلیفی دارن؟»
این نمونهای از نظرهای مخالف و موافق طرح اصلاح قانون مهریه است؛ طرحی که این روزها با واکنشهایی از سوی افراد جامعه، وکلا و فعالان حقوق زنان مطرح شده است. اما محتوای این طرح چیست؟
از سال ۹۱ به قبل، هر زمان که زن مهریه خود را مطالبه میکرد، مرد باید تمام و کمال مهریهای را که در عقدنامه ذکر شده بود، پرداخت میکرد. در این صورت اگر مرد نمیتوانست کل مهریه یا قسمتی از آن را پرداخت کند، همسر وی میتوانست حکم جلب شوهر خود را بگیرد و او را به زندان بیندازد. بنابراین قانونگذار تصمیم گرفت، قانون جدیدی را وضع کند که از تعداد زندانیان مهریه کم شود. به همین دلیل از سال ۹۱ قانون مهریه عوض شد و قانون جدیدی جایگزین آن شد.
طبق ماده ۱۰۸۲ قانون مدنی به مجرد عقد، زن، مالک مهریه میشود و میتواند هر نوع تصرفی که بخواهد، انجام دهد. سپس طبق تبصره الحاقی چنانچه مهریه وجه رایج باشد، متناسب با تغییر شاخص قیمت سالانه، زمان پرداخت نسبت به سال اجرای عقد که توسط بانک مرکزی جمهوری اسلامی ایران تعیین میشود محاسبه و پرداخت خواهد شد. مگر اینکه زوجین در حین اجرای عقد به نحو دیگری تراضی کرده باشند.
در دومین قانون جدید مهریه که در سال ۹۹ تصویب شد، برخی به اشتباه تصور میکنند که اگر مهریه زوجهای مثلا ۵۰۰ سکه طلا است، مرد فقط باید ۱۱۰ سکه طلا را پرداخت کند. ولی این قانون به این صورت است که فقط برای کمکردن آمار زندانیان و حبسزدایی برای مهریه در نظر گرفته شده و با درخواست مهریه توسط زوجه، فقط تا سقف ۱۱۰ سکه طلا، محکومیت مالی خواهد داشت و زوجه میتواند تا سقف ۱۱۰ سکه حکم جلب همسر خود را بگیرد. ولی باید توجه داشته باشید که مرد باید مابقی مهریه را پرداخت کند. برای این منظور مرد میتواند به صورت قسطبندی مهریه را پرداخت کند. میزان قسطبندی و شرایط آن، توسط دادگاه تعیین میشود. بنابراین طبق قانون جدید مهریه، زمانی که زن مهریه خود را به اجرا میگذارد، از طرف دادگاه برای مرد اجرائیه فرستاده میشود و مرد به مدت یک ماه فرصت دارد که مهریه زن را تا سقف ۱۱۰ سکه طلا یا معادل ریالی آن پرداخت کند. اگر مرد نتواند این مبلغ را به طور کامل یا قسمتی از آن را پرداخت کند، باید تا مدت یک ماه، به دادگاه دادخواست اعسار بدهد. در غیر این صورت همسر وی میتواند حکم جلب او را بگیرد. زمانی که دادگاه درخواست اعسار مرد را قبول کند، پرداخت مهریه را برای مرد به صورت قسطی در نظر میگیرد و مرد موظف است که اقساط را پرداخت کند. در صورتی که مرد اقساط مهریه را پرداخت نکند یا اینکه دو یا سه قست از آن به تعویق بیفتد، زوجه میتواند حکم جلب همسر خود را از دادگاه بگیرد.
البته با توجه به افزایش قیمت سکه، در سال ۹۷ قرار بر این شد که تعداد ۱۱۰ سکه طلا، به تعداد ۵۵ سکه برسد ولی این طرح به تصویب نرسید. در سال ۹۹ نیز با توجه به افزایش ناگهانی قیمت طلا، قرار شد تعداد سکهها به ۵ سکه برسد که این طرح نیز ناکام و تعداد سکهها همان ۱۱۰ عدد باقی ماند.
بنا به اعتقاد برخی از فعالان حقوق زنان، امروز کارکرد مهریه، بدست آوردن سکه طلا نیست بلکه پرکردن کاستیهای حقوقی زنان است. آنان وقتی نمیتوانند مانع ترک خانواده، روابط فرا زناشویی، ازدواج مجدد مرد و ممانعت از تحصیل و اشتغال توسط او شوند و یا حق طلاق، حق نگهداری فرزندان و موارد دیگر را ندارند، از اهرم فشار مهریه استفاده میکنند.
سیمین کاظمی – جامعهشناس و فعال حوزه زنان – هم معتقد است زنان هیچ ابزار قانونیای به جز مهریه ندارند که بتوانند از آن استفاده کنند.
او درباره اینکه چه کاری میتوان کرد تا توازن حقوقی زن و مرد در زندگی مشترک برقرار شود، به ایسنا میگوید: «در حال حاضر طبق قوانین جاری خانواده در ایران یکسری حقوقی که باید بین زن و مرد برابر باشند به صورت عادلانه تقسیم نشده است. مردان از حقوقی برخوردارند و کنترلی روی زنان دارند که موجب تضییع حقوق زنان شده است از جمله حق طلاق که با مرد است، همچنین حق حضانت فرزندان با مرد است، مرد میتواند از اشتغال، تحصیل و حتی خروج زن از کشور ممانعت کند. در مقابل آن زنان هیچکدام از این حقوق را ندارند اما مهریه موضوعی است که به صورت شرعی و قانونی پیشبینی شده که به زنان تعلق بگیرد. به دلیل شرایط اقتصادی و اجتماعی که به وجود آمده مطالبه مهریه که سابقا مرسوم نبوده در حال حاضر مرسوم شده است و زنان آن را مطالبه میکنند؛ به ویژه زمانی که در آستانه طلاق باشند. در این میان برخی از مردان از عهده پرداخت مهریه برنمیآیند یا اینکه برمیآیند اما چون میبینند پول کلانی است نمیخواهند آن را پرداخت کنند. به همین دلیل نمایندگان مجلس به طور یکطرفه میخواهند قانون را به نفع مردان تغییر دهند که این امر از نظر اخلاقی و اجتماعی پذیرفتهشده نیست. تصور کنید بین دو انسان تمام حقوق را به یک طرف بدهیم و طرف مقابل هم که حقی مثل مهریه داشته را محدود کنند یا به کل حقش را از او بگیرند.»
این جامعهشناس با بیان اینکه متاسفانه رویکردی که به قوانین وجود دارد مردمحور است، اضافه میکند: «به عبارتی مشکل مردان دیده میشود اما در مقابل مشکل زنان دیده نمیشود. به این فکر نمیکنند زنی که در آستانه طلاق است با وضعیت بیکاریای که زنان در جامعه ما دارند چه بر سرش میآید. در حال حاضر حداقل ۱۷ میلیون زن خانهدار داریم که هیچ منظر مالیای ندارند و اگر قرار باشد این افراد طلاق بگیرند بعد از طلاق چه کسی میخواهد از آنان حمایت کند؟ بسیاری بعد از دریافت مهریه حداقل میتوانند با پول آن یک خانه رهن کنند. اگر قرار باشد مهریه هم محدود شود یا زنان نتوانند آن را مطالبه کنند واقعا معلوم نیست آینده زندگی آنان چگونه میشود. اگر دولت میپذیرد که زنان را مورد حمایت قرار دهد و زمینه اشتغال را برای آنان فراهم کند یا زنان بعد از طلاق بیمههای درمانی داشته باشند، میتوان مهریه را تا حدودی تعدیل کرد. همزمان با آن در طول زندگی مشترک یکسری تغییرات در حوزه اقتصادی صورت میگیرد و زن و مرد میتوانند آنچه را در زندگی مشترک به دست میآورند در قالب تنصیف اموال جایگزین مهریه کنند.»
به اعتقاد این فعال حقوق زنان تا وقتی جایگزینی برای مهریه نباشد صحبت از محدودکردن آن یک کار غیراخلاقی و ناعادلانه است.
با این حال قانونگذار اعتقاد دارد بیش از یک میلیون دختر و زن ازدواج نکردهاند و مهریهبازاری و سکهسالاری باعث مجردماندن دختران شده است و این آفت بزرگی برای کشور است.
به گفته حجتالاسلام حسن نوروزی – نایبرئیس کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس – با اصلاح قوانین مهریه تمامی قریب به ۱۰۰۰ نفری که براساس قوانین در زندان هستند باید از حبس آزاد شوند.
یکی دیگر از موارد اصلاح قانون مهریه، پیشنهاد نقدیبودن مهریه است که همانند سنت پیامبر اکرم (ص) اجرا شود. به گفته نوروزی تعدیل و تقسیط بدهکاران مهریه باید در اولویت دستگاه قضایی باشد و مراجع تقلید، علما و مجلس بر این باورند که محکومان مهریه نباید زندانی شوند و این خلاف شرع مقدس اسلام است.
به گفته او بیش از ۴۰ درصد ازدواجها در کشور منجر به طلاق میشود و دادگاهها نباید پشتیبان سکهسالاری زنان شوند تا خانوادهها اینچنین از هم گسیخته شوند. مهریه نباید بیش از ۲۸ سکه تعیین شود و مجلس معتقد است بهترین پیشنهاد برای مهریه، نقدیبودن آن است.
اما سمیرا مقدسی – حقوقدان و وکیل دادگستری – معتقد است اینکه به فکر باشیم تا افراد کمی به زندان بیفتند اتفاق بسیار خوبی است و حقوقدانان هم معتقدند باید آمار زندانیان کاهش پیدا کند. اما نکته این است که روی زنداننرفتن تمرکز میکنند و برای آن بخشنامهای که جایگاه حقوقی ندارد صادر میکنند. اما به مشکلات حقوقی زنان دقت لازم نمیشود. قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی میگوید اگر شخصی نداشتن مالش در دادگاه ثابت شود به زندان نمیافتد بلکه برای او قسطبندی میشود. قانون، قضات را ملزم کرده که کسی را روانه زندان نکنند. این موضوع نشاندهنده اهمیت و توجه قانونگذاربه مردان است و واقعا دیگر نیازی نیست که دائم بخشنامه مختلف بابت آن صادر شود. مردان یک بار میتوانند درخواست اعسار دهند و بعد از آن هم تقاضای تعدیل در اعسار دهند؛ به این معنا که بگویند نمیتوانیم پرداخت کنیم و قاضی هم مکلف است تعدیل کند و باز هم آنان به زندان نخواهند رفت. با این موارد قانونی، تعداد زندانیان بسیار کم است و حتی یکدهم آمار زندانیانی که وجود دارند، بابت مهریه نیست.»
او به ایسنا میگوید: «آقایان قانونگذار هر بار چه با تغییر قانون و چه با بخشنامه بصورت ویژه به این مسئله ورود پیدا میکنند تا مردانی که به دلیل مهریه در زندان به سر میبرند یا آنانی که بیرون هستند مورد ملاحظه قرار بگیرند و به زندان نیفتند یا پیشپرداختشان کم شود.»
این وکیل دادگستری معتقد است: «مشکل از جایی شروع میشود که زنان هنگام ازدواج به قوانین مربوط به وکالت در طلاق یا شروط ضمن عقد توجه نمیکنند. اگر دقت کنید در جامعه هم این بحث مرسوم است که زن نمیتواند به راحتی طلاق بگیرد و از یکسری حقوق محروم است. حتی اگر بخواهد شهری متفاوت از جایی که همسر میگوید زندگی کند نمیتواند و باید شروط ضمن عقد گذاشته باشد یا اگر بخواهد خارج از کشور برود به اِذن همسر نیاز دارد. این عدم تساوی حقوق زن و مرد در جامعه، زنان را به این سمت برده که به جای شروط ضمن عقد، فقط مهریههای سنگین لحاظ کنند تا اگر روزی دچار مشکل شدند به جای تمام حقوقهای نداشتهشان با یک مهریه فشار بیاورند و تمام کار خود را پیش ببرند. قانونگذار میبیند تمام کسانی که نمیتوانند چنین پولهایی بابت مهریه پرداخت کنند روانه زندان میشوند و چون زندانافتادن هزینه سنگینی برای نظام و قوه قضائیه به همراه دارد بنابراین میخواهند بحث زندانیشدن مردان را کم کنند و از بین ببرند اما به منشاء قضیه نگاه نمیکنند. زنی که دنبال مهریه است، دنبال چه چیزی است؟ به جای اینکه علت را رفع کنند روی معلول دست میگذارند. چند باری که به نشستهایی با حضور کارشناسان در کمیسیون مجلس یا نشست در قوه قضائیه دعوت شدم دیدم که به هیچوجه به اصل علت توجه نمیشود. هر چه هم کارشناسان حقوقی و قضایی تاکید میکنند ورود به مهریه به این شکل که برای آن سقف تعیین کنند صحیح نیست، شرعی و قانونی نیست، فایده ندارد.»
مقدسی توضیح میدهد: «از سال ۹۸ رای وحدت رویه آمد که در آن گفته شد اگر کسی بدهی داشته باشد و قبل از رای قطعی اموالش را به دیگران انتقال دهد مجرم نیست. بدهکاران یا مردان اگر قبل از سال ۹۸ به قصد فرار از پرداخت مهریه یک معامله صوری انجام میدادند و اموالشان را به نام دیگری میکردند این امر جرم محسوب میشد اما این قانون را هم برداشتند. این یعنی زنی که دادخواست مهریه میدهد، تا بخواهد این دادخواست به یک رای قطعی تبدیل شود حداقل یک سال و حداکثر سه سال زمان میبرد و در همین حین مرد میتواند اموالش را به نام دیگری بزند یا با اولین دعوای خانوادگی که متوجه شود همسرش میخواهد برای دریافت مهریه اقدام کند سریع اموالش را به نام فرد دیگری بزند. با اینکه زنان در زندگی مشترک زحمت میکشند اما در نهایت اموال به نام همسرشان میشود و اگر هم بخواهند برای مهریه اقدام کنند همسرشان بدون آنکه جرمی مرتکب شود میتواند اموالش را به دیگری منتقل کند.»
او تاکید میکند: «طبق قانون، زنان با عسر و حرج یا با گذشت از کل یا بخشی از مهریه میتوانند طلاق بگیرند و این طلاق قانونی و شرعی است اما در واقعیت اگر زنی بخواهد با بخشیدن کلیه حقوقش از جمله مهریه و نفقه، درخواست طلاق بدهد متاسفانه قضات ما باز هم به راحتی این امر را نمیپذیرند و برخلاف قانون مدنی رای صادر میکنند. تعداد قضاتی که طبق قانون مدنی و با گذشت کل حق و حقوق زن، طلاق صادر میکنند به تعداد انگشتان دست میرسد و کسی نسبت به این موضوع اعتراض نمیکند. چرا یک زن باید بسوزد و بسازد؟ میدانستید زنی که هیچگونه ارتباطی با همسرش ندارد یا در کل همسرش جدا از او زندگی کند، نمیتواند در دادگاه یا برای قاضی این موضوع را ثابت کند؟ حتی اگر کل مهریهاش را هم ببخشد باز هم نمیتواند طلاق بگیرد. من میدانم زنی که کل مهریهاش را میبخشد هیچ پشتوانه مالی نخواهد داشت با این حال باز هم مهریه خود را نمیخواهد در حالی که قانونگذار میگوید در عسر و حرج هستی میتوانی بخشی از مهریهات را ببخشی و طلاق بگیری و مابقی آن را نبخشی. چرا صدای کسی درنمیآید که قانون مدنی ما در بحث طلاق از طرف زنان اجرا نمیشود و جزء قوانین متروکه محسوب میشود؟ همان طور که میبینید آقایان اصرار دارند که کلا مهریه ضمانت اجرای خود را از دست بدهد.»
مقدسی به زنان پیشنهاد میدهد: «به جای آنکه خانمها بخواهند دنبال مهریه بیفتند، شروط ضمن عقد را در یک دفترخانه اسناد رسمی ثبت و دریافت کنند و به جایش مهریه سبکی بگیرند. این موضوع میتواند به توازن حقوق زن و مرد کمک کند تا اگر فردا روزی دچار مشکل شدند بتوانند حقوق برابری داشته باشند.»
به گفته این حقوقدان بسیاری از روانشناسان معتقدند زمانی که برای مردان ضمانت اجرای مهریه را بردارند، درخواست طلاق از سمت آنان بیشتر خواهد شد. مثلا ۱۴ سکه را به عنوان مهریه را پرداخت میکنند و همسر خود را طلاق میدهند، قانون هم از آنان حمایت میکند. اموالش را هم میتواند به دیگران انتقال دهد، زندان هم که ندارد و خدا نگهدار. به نظر میرسد اگر این طرح با ۱۴ سکه یا همین حدود تصویب شود آمار طلاق افزایش پیدا خواهد کرد.
با توجه مخالفتهای کارشناسان با طرح اصلاح قانون مهریه، موسی غضنفرآبادی – رئیس کمیسیون حقوقی مجلس – اعلام کرده است: «به هیچ عنوان در مورد میزان مهریه تصمیمگیری نخواهد شد بلکه قالب طرح اصلاح قانون مهریه این است که قانونی مصوب شود که هم مردان زندان نروند و هم زنان حقشان ضایع نشود. تعیین میزان مهریه خلاف شرع و قانون است و مجلس نمیتواند برای مهریه سقف تعیین کند. قانون ۱۱۰ سکه هم نسخ شده است و هر کسی امروز به عنوان بدهکار مهریه باشد براساس قانون نحوه اجرای محکومیتهای مالی، زوجه میتواند درخواست حبسش را ارائه کند.»
تلاش دانشمندان برای زندهکردن ۱۰ حیوان منقرض شده!
در این گزارش به ۱۰ حیوان مطرح که منقرض شده که دانشمندان در تلاش برای زنده کردن آنها هستند میپردازیم.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان، چرخه انقراض گونهها روی زمین هزاران سال است که ادامه دارد. زمین ما با نزدیک به ۵ انقراض جمعی و صدها و هزاران گونه انقراض جزئی روبرو شده است. ما از آینده انسانها یا حیوانات دیگر اطلاع نداریم، اما گذشته حیوانات منقرض شده را میشناسیم. در این گزارش اما به حیواناتی پرداختهایم دانشمندان برای زنده کردن آنها در تلاش هستند.
۱۰. ماموت پشمی
ماموت پشمی گونهای از فیلها بود که در دوران پلیستوسن زندگی میکردند و نزدیک به ۱۰ هزار و ۵۰۰ سال پیش در دوران هولوسن منقرض شدند. در این دوره همه گونههای ماموت منقرض نشدند. برخی از آنها در جزایر به دام افتاده بودند و بعداً به دلیل افزایش سطح دریا نزدیک به ۴۰۰۰ سال پیش جان خود را از دست دادند. فیل آسیایی نزدیکترین نسب به ماموتها است. برخی از ماموتها در یخ به دام افتاده بودند و فسیلهای آنها دست نخورده باقی ماند و دانشمندان در تلاشند تا با کمک DNA این فسیلها ماموت پشمی را زنده کنند و امیدوارم به زودی ماموتهای پشمی را زنده ببینیم.
۹. ببر سابر دندانه دار
شیرها به عنوان “پادشاه جنگل” شناخته میشوند، اما نزدیک به ۱۰۰۰۰ سال پیش ببر صابر دندان دندان پادشاه بود. آنها حیوانات بزرگی با وزن تقریبی ۱۶۰-۲۸۰ کیلوگرم بودند. یکی از دلایل اصلی انقراض ببر سابر دندانی تغییرات آب و هوایی بود. با پایان یافتن عصر یخبندان بسیاری از حیوانات و گونهها شروع به مرگ کردند؛ و به دلیل کمبود غذا و آب و هوای شدید ببر سابر دندانه منقرض شد. اگر آنها را با ببرها و شیرهای امروزی مقایسه کنیم، تنها “یک در یک میلیون شانس” وجود دارد که آنها بتوانند ببر صابر دندان را شکست دهند. بسیاری از محققان میگویند تولد دوباره این نوع حیوانات بی خطر نیست، زیرا آنها میتوانند تهدیدی برای حیوانات امروزی و حتی انسانها باشند.
۸. Moa
موآ گروهی از نه گونه پرنده بدون پرواز نیوزلند بود. موآها نزدیک به ۵۰۰ سال پیش منقرض شدند. طول برخی از گونههای موآ به طول ۳.۶ متر و برخی از گونهها به طول یک بوقلمون بود. Moa بسیار شبیه شترمرغ است، اما از نظر اندازه متفاوت است. متوسط وزن موآوا حدود ۲۵۰ کیلوگرم است و بسیار سنگینتر از شترمرغ است. برخی گزارشها میگویند گونههای بزرگتر موآ ممکن است تا پایان قرن ۱۷ منقرض شده و گونههای کوچک در قرن ۱۹ منقرض شده باشند. نزدیکترین حیوان به موآ، ماهیچهای است و ممکن است به زودی موآ را در نیوزلند ببینیم و آنها واقعاً حیوانات شیرین و آرامی هستند.
۷. تنبل زمینی
فکر نکنید که آنها شبیه تنبلهای درختی امروزی هستند. آنها شبیه هم هستند، اما نه کاملاً به این دلیل که Ground Sloth منقرض شده دارای اندازهای بزرگ مانند خرس است. تنبل زمینی در حدود ۱۲۰۰۰ سال پیش منقرض شد؛ و به همین دلیل یافتن DNA تنبلهای زمینی دشوار است. اما برخی از فسیلهای تنبل کشف شده در یخ پیدا شد و دانشمندان مقداری DNA دریافت کرده اند و نکته خوب این است که سلولها پس از آزمایش فعال هستند. تنبل امروزی شباهتهای زیادی دارد و از این رو DNA و تنبلهای زمینی آنها میتواند برای تولد دوباره تنبل زمین استفاده شود. من واقعاً برای دیدن یک تنبل خرس اندازه زمین هیجان زده هستم.
۶. دودو
دودو پرندهای بدون پرواز بود. آخرین پرنده دودو در سال ۱۶۸۱ کشته شد و این گونه منقرض اعلام شد. اقیانوس هند محل زندگی صدها گونه پرنده بدون پرواز بود و دودو یکی از مشهورترین آنها بود. دلیل اصلی انقراض این گونه پرندگان ورود انسان به جزایر اقیانوس هند بود. انسانها همه دودوها را کشتند بدون اینکه بدانند که هرگز نمیتوان آنها را بازگرداند و روزی منقرض کرد. اما دانشمندان میگویند که میتوان دودو را برگرداند. درست پس از جمع آوری DNA بیشتر دودو و کاشتن آنها در نزدیکترین خویشاوندان خود، کبوتر. دودو ۳ فوت قد و حدود ۳۹ پوند وزن داشت.
۵. کرگدن پشمی
علاوه بر ماموت پشمالو، یک موجود کرکی دیگر منقرض شده وجود دارد “کرگدن پشمی”. این کرگدنها در دریای قطب شمال زندگی میکنند و فقط ۱۰ هزار سال پیش از نظر فنی از بین رفته اند. کرگدن پشمی در تاریخ بسیار مشهور است و در نقاشیهای غار “غار The Chaucer Pont-D’ARC” در فرانسه ظاهر میشود. برخی از دانشمندان میگویند کرگدن پشمی شانس زیادی برای تولد دوباره مانند ماموتها دارد. زیرا برخی از کرگدنهای پشمی در اینس به دام افتاده اند و DNA آنها سالم است و میتوانیم آنها را بازگردانیم.
۴. گوزن ایرلندی
گوزن ایرلندی، همچنین به عنوان “گوزن غول پیکر” شناخته میشود. این یکی از حیواناتی بود که بعد از عصر یخبندان نتوانست زنده بماند. گوزن ایرلندی فقط ۱۲۰۰۰ سال پیش منقرض شد، اما محققان فسیلهای این حیوان را در سیبری پیدا کرده اند که فقط ۷۰۰۰-۸۰۰۰ سال قبل بوده و گوزن ایرلندی را میتوان با کمک DNA آن بازگردانده و این موجودات ۷ پا از ناحیه شانه و شاخها میتوانند تا ۱۲ فوت ارتفاع داشته باشند. گوزن ایرلندی در شمال زندگی میکرد و بقایای آن قبلاً در یخبندان دائمی ذوب شده پیدا شده است. اگر این جانور زنده شود، میتوان حیوان بزرگی را مشاهده کرد.
۳. دلفین رودخانه بیجی
این موجود فقیر در سال ۲۰۰۶ منقرض شد و اولین حیوانی بود که به دلیل تأثیرات منفی فعالیتهای انسانی منقرض شد. از آنجا که این گونه فقط چند سال پیش منقرض شد ، نمونه های DNA بزرگی وجود دارد و شانس خوبی برای موفقیت در احیای این موجود وجود دارد. هنوز این س beال وجود دارد که آیا خانه ای برای زندگی این دلفین ها وجود خواهد داشت؟ زیرا خانه آنها رودخانه یانگ تسه به دلیل تأثیر منفی فعالیتهای انسانی بسیار آلوده است. همه ما امیدواریم که دلفین ها دوباره زنده شوند و سعی کنیم رودخانه یانگ تسه را برای زندگی خود تازه و تمیز کنیم.
۲. تک شاخ سیبری
این را با اسب شاخدار که در کمیک ها ، فیلم ها و افسانه های ما ذکر شده است مقایسه نکنید ، زیرا این موجود فقط یک شاخ از جمجمه بیرون می آورد. متأسفیم که ناامید می شوم ، اما از نظر فنی یک اسب شاخدار است ، که از نظر فنی کاملاً خنده دار است. دانشمندان معتقد بودند که این موجود ۳۹ هزار سال پیش منقرض شده است. اما محققان بقایای این موجود را در سیبری پیدا کرده اند که فقط ۲۹۰۰۰ سال پیش است و هنوز امیدی برای زنده شدن این موجود وجود دارد.
۱. نئاندرتال ها
آخرین و بحث برانگیزترین ، نئاندرتال. یکی از منطقی ترین دلایلی که می توان نئاندرتال ها را به زندگی بازگرداند این است که آنها زیرگونه انسانهای امروزی محسوب می شوند. و زنده کردن آنها به ما در درک چگونگی آغاز زندگی کمک می کند. همانطور که در بالا ذکر شد ، زنده کردن آنها آسان ترین کار است زیرا دانشمندان نقشه DNA آنها را در اختیار دارند و ما مطمئن هستیم که موفقیت تضمینی را می چشیم.
وزارتخانههای دولت گزارش ۱۰۰ روزه میدهند
سخنگوی دولت: وزارتخانهها برای اطلاع رسانی درخصوص گام برداشته شده و در راستای مطالبات مردمی، گزارش عملکرد ۱۰۰ روزه میدهند.
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما؛ آقای بهادری سخنگوی دولت امروز (سه شنبه) در نشست خبری با خبرنگاران، با بیان اینکه شنبه آینده صدمین روز تولد دولت جدید است، تصریح کرد: باید ببینیم که دولت چه گامهایی را برداشته و چه مطالباتی داشته، لذا بر خود واجب میدانیم گزارش ۱۰۰ روزه عملکرد را داشته باشیم. از این هفته از سوی وزارتخانهها این گزارش شروع خواهد شد.
سخنگوی دولت افزود: امروز مردم، دولت و مسئولان را در کنار خود میبینند و شاهد هستند که کشور بصورت ویدئو کنفرانسی اداره نمیشود. مردم نمیپذیرند فاصلهای میان خود و دولتمردان وجود داشته باشد.
آقای بهادری با بیان اینکه دیوار میان مردم و دولت دیگر شکسته است، گفت: ۱۰ سفر استانی از سوی رئیس جمهور انجام شده و بیش از ۱۰۰ سفر از سوی سایر وزرا به مناطق مختلف کشور انجام شده است.
وی خاطر نشان کرد: تصمیم گیریهای فردی پایان یافته و محوریت تصمیمگیریها جمعی و نخبگانی است.
سخنگوی دولت در ادامه گفت: موفقیت در کاهش تلفات ناشی از کرونا به دلیل اعتماد مردم به دولت و همراهی و همکاری با همدیگر و زحمات و تلاشهای کادر درمان است.
بهادری تصریح کرد: اگر میخواهیم روزهای تلخ گذشته تکرار نشود، باید شیوهنامههای بهداشتی از سوی مردم رعایت شود و این همراهی با دولت ادامه داشته باشد.
وی افزود: در ابتدای دولت صفهای طولانی و معطلی مردم برای تهیه برخی کالاهای اساسی را شاهد بودیم، اما امروز کرامت مردم در دریافت کالاهای اساسی با سفارش اینترنتی با قیمت مصوب و تحویل درب منزل حفظ میشود.
سخنگوی دولت با تاکید بر اینکه اولویت دولت در تامین کالاهای اساسی، رعایت کرامت ایرانیان است گفت: دولتمردان در صحنه و میدان عمل هستند و اجازه نمیدهند بحران تولید شود و مردم در فشار قرار گیرند.
بهادری همچنین گفت: آمارسازی و گزارشسازیها رئیس جمهور را فریب نخواهد داد.
سخنگوی دولت در ادامه خاطرنشان کرد: دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران نتیجهگرا و نتیجه محور است و کشورهای دیگر پیام این عملگرایی را شنیدهاند. بیش از بیست سند بینالمللی که عمدتا اقتصادی بوده از ابتدای آغاز به کار دولت تهیه و امضا شده و این تحرک ادامه خواهد داشت.