بررسی هزینههای بچهدار شدن؛ از زایمان رایگان تا تزئین سه میلیونی اتاق!
وقتی برخی از فعالان اینستاگرامی از بارداری تا تولد فرزندانشان را شوآف میکنند بالطبع بر نوع نگاه جوان امروز برای فرزندآوری تاثیرات منفی میگذارد.
به گزارش باشگاه خبرنگاران جوان،حرف از بچهدار شدن میشود، همه یا پول ندارند یا هنوز خودشان را بچه میدانند، وقتی میگویی بچهدار شدن آنقدرها هم که فکر میکنید سخت و دستنیافتی نیست باور نمیکنند. دائم از گرانی لباس و خوراک بچه میگویند و نگران از افزایش قیمت پوشاک و شیر خشک و … هستند. وقتی هم میگویی در قبال جامعهات مسئولیت پذیر باش، کشور با بحران جمعیت روبه رو است از مشکلات اقتصادی و تورم گلایه میکند البته حق هم دارند طی سالهای اخیر افزایش ناگهانی هزینهها حسابی فریاد هر قشری در جامعه را به صدا درآورده و بچهدار شدن و یا حتی ازدواج را هم با چالش روبه کرده است. اما همه دلیل بیمیلی جوانان برای فرزندآوری مشکلات اقتصادی نیست چشم و هم چشمی یکی از آفتهای اصلی زندگی زوجین جوان محسوب میشود که بیشتر هم از فضای مجازی آب میخورد. وقتی برخی از فعالان اینستاگرامی از بارداری تا تولد فرزندانشان را شوآف میکنند بالطبع بر نوع نگاه جوان امروز برای فرزندآوری تاثیرات منفی میگذارد. اما آیا واقعا بچه دار شدن چه قدر هزینه دارد که عدهای از آن فراری هستند؟
هزینه آزمایشات دوران بارداری و زایمان چه قدر است؟
از ابتدا شروع کنیم بعد از اینکه بانوان متوجه شدند باردار هستند، برای سلامت فرزندانشان آزمایشاتی را که پزشک تحت عنوان آزمایشات غربالگری تجویز میکند، در اینجا بدون درنظر گرفتن اینکه آزمایشات غربالگری تضمین صد در صدی تشخیص سالم نبودن نوزاد نیست و حتی استانداردهای لازم جهانی در این آزمایشات به گفته برخی از کارشناسان در آن رعایت نشده است و حتی در قانون جوانی جمعیت و حمایت از خانواده این آزمایشات نیز به صورت اختیاری شده است، میخواهیم هزینهای که بر دوش زوجین برای انجام میگذارد را بررسی کنیم. غربالگری مرحله اول و دوم چند آزمایش را در بردارد که آزمایش خون اولیه اگر بیمه باشید بین ۳۰ تا ۳۵ هزار تومان و اگر دفترچه بیمه نداشته باشید بین ۴۵ تا ۵۰ هزار تومان، آزمایش بتا بارداری بین ۳۰ تا ۴۵ هزار تومان است و این عدد بسته به بیمه بودن یا نبودن تغییر میکند، آزمایش خون در سه ماهه اول بارداری حدود ۱۲۰ تا ۱۵۰ هزار تومان است که مشمول بیمه هم نمیشود، آزمایش خون در سه ماهه دوم بارداری حدود ۳۲۰ تا ۳۵۰ هزار تومان است. هزینه ویزیت پزشک هم بسته به نوع بیمه و اینکه مطب یا بیمارستان ویزیت صورت گیرد متغیر است.
بعد از طی شدن دوران بارداری و هزینههای آزمایشات صحت سنجی از سلامت جنین میرسیم به هزینه روز زایمان، که متاسفانه لاکچری بازی برخی از زوجین به ظاهر مرفح در فضای مجازی، مردم را از سبک زندگی ساده و بی آلایش دور کرده است. در بیمارستانهای دولتی زایمان طبیعی به صورت رایگان و زایمان سزارین بین ۳ تا ۵ میلیون تومان برای خانوادهها هزینه دارد و در بیمارستان خصوصی رقمها متفاوت است از یکی از بیمارستان خصوصی پرس و جو کردیم متوجه شدیم هزینه زایمان طبیعی ۱۰ میلیون تومان و در صورت انتخاب مامای همراه ۵۰۰ هزار تومان نیز اضافه میشود و هزینه زایمان سزارین در همان بیمارستان خصوصی ۱۲ میلیون تومان است، البته این رقمها بستگی به نوع بیمه افراد هم دارد که اگر بیمه تکمیلی باشند هزینه بسیار کم و یا حتی رایگان خواهد بود. هرچند بیمارستانهای خصوصی داریم که ۳۰ تا ۴۰ میلیون هزینه را بابت زایمانها دریافت میکنند و در کنار آن برخی از زوجین بین یک تا ۳ میلیون تومان برای تزئین اتاق مادر و کودک بعد از زایمان هزینه میکنند. چنین هزینههایی نه تنها ضروری نیست بلکه هزینه اشتباه است و تجملگرایی محسوب میشود به همین جهت است که فرزندآوری را با چالش روبه رو کرده است.
با یک حساب سر انگشتی در طول ۹ ماه بارداری و زایمان کمتر از ۱۰ میلیون تومان هزینه بر دوش زوجین گذاشته میشود که البته این رقمها دست بالا حساب شده و در شرایطی که اکثر افراد در جامعه تحت پوشش یکی از صندوقهای بیمهگر در کشور هستند، هزینهها کمتر نیز خواهد بود درواقع با این احتساب دست بالای ما، ماهی کمتر از یک میلیون تومان در طول ۹ ماه بر دوش زوجین گذاشته میشود که رقم زیادی هم نیست. درحالی که طعم شیرین فرزند دار شدن و تولد فرزند آنقدر زیاد است که چنین عددهایی اصلا به چشم نمیآید. حس و حال هر زوجی را بعد از تولد فرزندش بپرسی بدون هیچ شکی خواهد گفت که این حس با تمام احساسها متفاوت بوده و حسرت میخورد که چرا زودتر مادر یا پدر نشده است.
هزینه سیسمونی نوزاد چه قدر است؟
البته فرزند دار شدن، تنها هزینه آزمایشات دوران بارداری و روز زایمان نیست. قطعا در دوران بارداری نیاز است که لباس، اسباب بازی و … برای نوزاد خریداری شود. تهیه سیسمونی فرزندان اول که طبق رسم و رسومات بیش از ۹۰ درصد قومیتهای مختلف جامعه ما برای عهده خانواده دختر است و بار مالی برای زوجین ندارد. اما از فرزند دوم به بعد را محاسبه میکنیم و هزینههایی که مانند تختخواب، لباس، اسباب بازی، لوازم بهداشتی نوزاد و … را در نظر میگیریم. هزینه تخت نوزاد از حدود یک میلیون تومان شروع میشود و تا قیمتهای بالایی نیز شاهد آن هستیم و میتوان با هزینه کم برای نوزاد تخت خرید و هزینه زیادی هم در این خصوص نکرد چراکه کودک در حال رشد است و نیازی نیست هزینه زیادی در این زمینه انجام شود.
صحبت درباره قیمت خرید لباس و اسباب بازی هم دیگر شوخی است زوجی نیست به دلیل گرانی این اقلام از فرزندآوری بخواهد چشم پوشی کند. اما لباس نوزاد از ۴۷ هزار تومان شروع میشود و قیمتها آن هم مختلف است. اگر زوجی قصد خرید کالسکه، گهواره و کریر هم داشته باشد باید گفت که کالسکه از ۶۰۰ هزار تومان، گهواره از ۳۰۰ هزار تومان و کریر از ۳۰۰ هزار تومان شروع میشود و هزینه زیاد در این خصوص برای یک و یا دوسال که کودک راه میافتد نیازی نیست، شود. درباره ساک نوزاد هم باید گفت که از ۹۰ هزار تومان شروع میشود قیمت شیشه شیر برای نوزادانی که شیر خشک استفاده میکنند از ۲۹ هزار تومان شروع شده و با هزینه کمتر هم میشود تهیه کرد. اسباب بازی هم تنوع قیمت دارد. اگر قصد خرید جغجغه نیز وجود دارد قیمت جغجغه از ۳۷ هزار تومان شروع میشود. حوله نوزاد هم تنوع قیمتی زیادی دارد، اما ۶۵ هزار تومان کف قیمتی است که در بازار دیده شده است. پتو نوزاد را هم میتوان با ۷۰ هزار تومان تهیه کرد و ست تشک و بالشت نیز از ۱۵۰ هزار تومان شروع میشود به بالا. تهیه اقلام بهداشتی مانند لوسیون نوزاد، پودر بچه و … نیز با ۱۰۰ هزار تومان امکان پذیر است.
با توجه به بررسیهای صورت گرفته، بین ۵ تا ۶ میلیون تومان هزینه وسایلی میشود که برای تولد نوزاد نیاز است که تهیه شود و نیاز نیست اقلام ضروری نوزاد را از بِردهای گران قیمت تهیه کرد که هزینه تراشی شود اگر به دنبال آن هستیم و نگاه تجملگرایانهای نسبت به مقوله فرزندآوری داریم درواقع ذهنمان متمرکز بر داشتن فرزند نیست ذهنمان را درگیر مسائل حاشیهای کردیم و میخواهیم با چشم هم چشمی، سیسمونی فرزندانمان را به رخ دیگران بکشیم. این رقم ۶ میلیون تومان نیز قرار نیست به صورت یکجا هزینه شود، بلکه از ۴ ماهگی که جنسیت جنین مشخص شد میتوانیم به مرور خریدارهای فرزندانمان را انجام دهیم.
مشکل اصلی امروز چالشهای فرزندآوری قبل از اینکه مسائل اقتصادی باشد، دید اشتباه ما نسبت به این موضوع است، آنقدر درگیر تماشای زندگی لوکس و گاها غیر واقعی برخی از افراد شدیم که همه چیز را برای خودمان سخت کردیم. متاسفانه این روزها در شرایطی هستیم که وقتی حرف از تولد فرزند سوم را به زوجینی که دو فرزند دارند میزنیم انگار آنها را تشویق به کار عجیب و غریب کردهایم، درست است هزینهها افزایش یافته و قیمت هرچیزی چند برابر شده است، اما میتوان با عدم خرید اقلام غیر ضروری برای فرزندمان، وسایل مورد نیاز و ضروری را با قیمت مناسب تهیه کرد. زندگی آنقدرها هم که ما فکرش را میکنیم سخت نیست فقط کافی است که دیدمان را بهتر کنیم.
ملیپوش زن ایران در دانمارک غیب شد!
بازیکن ۳۰ ساله تیم ملی ایران بدون هیچ اثری، ناپدید و این خبر توسط فدراسیون جهانی و برگزارکننده اسپانیایی، تایید شده است.
به گزارش تابناک ورزشی، به دنبال ناپدید شدن ۴ ورزشکار کامرونی در این مسابقات، بازیکن ۳۰ ساله تیم ملی ایران هم بدون هیچ اثری، ناپدید و این خبر توسط فدراسیون جهانی و برگزارکننده اسپانیایی، تایید شده است.
جومه فورت، مدیر کمیته برگزاری جام جهانی هندبال در این مورد گفت: ما روز سهشنبه متوجه ناپدید شدن این بازیکن شدیم و تنها کاری که از دستمان برمیآمد، اطلاع دادن به پلیس بود.
تیم ایران جمعه به ایران بازمیگردد و مسئولان فدراسیون به دنبال این هستند که وی را پیدا کنند.
خبر خوب برای وام گیرندگان خُرد؛ تضامین بانکی اصلاح میشوند
محمدرضا پورابراهیمی در گفتوگو با میزان، با اشاره به موضوع ضمانتهای بانکی پیرو اخذ تسهیلات مردم از بانکها، بیان داشت: طبق پیگیریهایی که در کمیسیون اقتصادی در این رابطه صورت گرفت توافق بر این شده که بانک مرکزی اصلاح بخشنامهای را در زمینه تضامین بانکی در راستای ارائه تسهیلات به مردم داشته باشد.
وی با بیان اینکه اصلاح بخشنامه در این بخش از کلی گوییها جلوگیری خواهد کرد، بیان داشت: به عبارتی موضوعی همچون «ضامن معتبر» در اصطلاحات قانونی مطرح میشود که این اقدامات – اصلاح بخشنامه – میتواند از این فرآیند جلوگیری کند.
رئیس «کمیسیون اقتصادی» مجلس شورای اسلامی با بیان اینکه برخی فرآیندها در اخذ تضامین بانکی باید تفسیر شود، اظهار داشت: به واقع کار دولت، کار بانک مرکزی و وزارت اقتصاد و امور دارایی این است که برای هر بند قانونی که نیاز به تفسیر دارد آئیننامه بنویسد بنابراین حتماً این موضوع میتواند مبنای کار قرار گیرد.
وی تاکید کرد: اگر مسئولین آئین نامهای را نوشتهاند که مغایر با اصل قانون باشد حتماً ما در هیئت تطبیق مصوبات قوانین آن را رد خواهیم کرد، اما اگر آئین نامهای نوشته شده که موضوع ضامن معتبر را تعریف کند و مجلس هم در این بخش ایرادی نداشته باشد، این مسئله مبنای قانون قرار خواهد گرفت چرا که آئیننامه در ذیل قانون، عین قانون است. بنابراین توافقات لازم صورت گرفته و امیدواریم هر چه سریعتر هم معاونت بانکی وزارت اقتصاد و اموردارایی و هم بانک مرکزی در این خصوص اقدامات لازم را مد نظر قرار دهند.
رئیس کمیسیون اقتصادی مجلس افزود: قطعا این موضوع از رفتار سلیقهای نظام بانکی در اخذ تضامین برای تسهیلات گیرندگان خرد، گره گشایی میکند و ما حتما پیگیر این مسئله خواهیم بود.
۱۷ دستورالعمل بهداشتی ایام فاطمیه/ بدون ماسک به مراسم نروید
معاونت بهداشت وزارت بهداشت، دستورالعمل بهداشتی برگزاری مراسم ایام فاطمیه را برای اجرا و نظارت به دانشگاهها و دانشکدههای علوم پزشکی سراسر کشور ابلاغ کرد.
معاون بهداشت وزارت بهداشت، با صدور ابلاغیهای به دانشگاههای علوم پزشکی کشور، بر رعایت پروتکلهای بهداشتی در مراسم دهه اول و دوم فاطمیه تاکید کرد.
دهه اول و دوم فاطمیه
دهه اول فاطمیه از روز چهارشنبه ۲۴ آذر ۱۴۰۰ شروع میشود و در تاریخ شنبه ۴ دی ۱۴۰۰ به پایان میرسد.
دهه دوم فاطمیه از روز سه شنبه ۱۴ دی ۱۴۰۰ شروع میشود و در تاریخ پنجشنبه ۲۳ دی ۱۴۰۰ به پایان میرسد.
به منظور مدیریت مطلوب برگزاری مراسم رعایت دستورالعملها و نظارت بر رعایت پروتکلهای بهداشتی جهت حفظ و ارتقا سلامت عمومی که یکی از وظایف نظام سلامت است و با توجه به توسعه واکسیناسیون عمومی، برگزاری مراسم عزاداری و مذهبی و بر اساس طرح مدیریت هوشمند بیماری کرونا ابلاغیه شماره ۱۴۹۸۹۷ مورخ ۱۵/۰۹/۱۴۰۰ معاون امنیتی و انتظامی وزارت کشور و رئیس کمیته امنیتی اجتماعی، انتظامی ستاد ملی مدیریت بیماری کرونا با رعایت پروتکلهای بهداشتی بلامانع است.
الزامات بهداشت محیطی
۱- برگزاری مراسم در مساجد و مکانهای عمومی در اولویت قرار دارد.
۲- برگزاری مراسم در مساجد و هیئتها ملزم به رعایت پروتکلهای بهداشتی است.
۳- استفاده از فضای باز مساجد و شبستانها، جهت انجام مراسم، با رعایت دستورالعملها در صورت مساعد بودن هوا در اولویت است.
۴- در مساجد و محیط مسقف رعایت فاصله گذاری اجتماعی (تأمین فضا برای هر نفر ۴ متر مربع) و استفاده مناسب از ماسک و اقلام عبادی شخصی الزامی است.
۵- برای متولیان و خدمات دهندگان در مساجد و مکانها ی فرهنگی و اجتماعی داشتن کارت واکسن با QR کد از سامانه هوشمند و در وضعیت قرنطینه نبودن بیماری الزامی است .
۶- به افرادی که واکسن را کامل نزدهاند توصیه شود در مراسم شرکت نکنند.
۷- به افرادی که دارای بیماری زمینهای هستند و یا افراد با سنین بالا، حتی اگر واکسن هم زده باشند توصیه شود در مراسم شرکت نکنند.
۸- تهویه مکان برگزاری مراسم باید به طور مناسب صورت بپذیرد به طوری که هوا در جریان باشد.
۹- همه شرکت کنندگان نباید در قرنطینه بیماری باشند و از حضور افرادی که دارای علائم بیماری میباشند در مراسم جلوگیری به عمل آید.
۱۰- در صورت برگزاری مراسم در منازل ضمن رعایت فاصله و تهویه محل و الزام به استفاده مناسب و مستمر از ماسک میتواند قابل برگزاری باشد به شرط اینکه هیج یک از اعضای خانواده در قرنطینه بیماری نباشند و شرکت کنندگان واکسن خود را دریافت کرده باشند.
۱۱- رعایت بهداشت فردی الزامی است به طوری که تمامی افراد بایستی از ماسک مناسب به روش صحیح استفاده نمایند.
۱۲- رعایت فاصله حداقل دو متر از طرفین (۴ متر مربع برای هر نفر) الزامی است.
۱۳- شرکت کنندگان از وسایل مانند کتب مذهبی، مهر، سجاده، تسبیح و چادر و نظایر آن به صورت شخصی استفاده نمایند.
۱۴- از تجمع افراد بدون رعایت فاصله در محل برگزاری مراسم خودداری گردد.
۱۵- نذورات و مواد غذایی و آشامیدنی در صورت توزیع بایستی به صورت بسته بندی باشد.
۱۶- تجهیزات ضدعفونی در محل تعبیه گردد.
۱۷- گندزدایی مستمر محل و سطوح مشترک نمازخانه یا محل برگزاری مراسم با مواد گندزدای مناسب انجام شود.
در بودجه برای رفع تبعیض حقوق ۴ میلیونی کارگران با دریافتی ۳۳ میلیونی هیاتعلمیها فکر نشد/ حقوقهای بالای ۲۰ میلیون تومان بازهم افزایش مییابد/ سرکوب حقوق به زیان حداقلبگیرها!
در شرایطی که تورم رسمی کشور به مرز ۵۰ درصد رسیده است، آقای میرکاظمی چگونه ۲۹ درصد افزایش حقوق را مناسب میداند؟ باید از ایشان پرسید که چرا سطوح بالای درآمدی میتوانند تا ۳۷ میلیون تومان حقوق دریافت کنند اما سطوح پایین و فقیرترین لایههای جامعه باید به ۲۹ درصد افزایش حقوق و حداقل درآمد ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رضایت بدهند؟
به گزارش خبرنگار ایلنا، «بودجه ۱۴۰۱ ریاضتی است» این گزاره، با توجه به افزایش رقم مالیاتها و درآمدهای عمومی دولت و فشردنِ حقوق و دستمزد به زیر ارزش اسمی تورم (تورم اعلامی مرکز آمار ایران) صحیح و منطقی به نظر میرسد. بر این اساس، دولت، از یک طرف، میزان مالیات و درآمدهای عمومی خود را در بودجه ۱۴۰۱ به ۷۹۸ هزار میلیارد تومان رسانده و از طرفی دیگر، میزان افزایش حقوقها را در شرایطی که نرخ رسمی تورم به بیشتر از ۴۰ درصد در سال جاری رسیده، متوسط ۱۰ درصد تعیین کرده است.
بر این پایه، حداقل حقوق مدنظر دولت، در سال ۱۴۰۱ به ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان میرسد. با توجه به افزایشِ حدودِ ۱۰ درصدی نرخ تورم کل کشور (بر پایه سال ۹۵) از سال گذشته تا امسال، افزایش ۱۶۰ درصدی نرخ کالاهای اساسی از مهر سال گذشته تا امسال (بر اساس افزایش نرخ تورم و سایر عوامل موثر بر قیمت نهادههای تولید) و همچنین خط فقر ۱۰ میلیون تومانی سال ۹۹ (اعلامی کمیته امداد) تعیین این نرخ به عنوان حداقل میزان افزایش حقوق، غیرمنتظره است.
هرچند مسعود میرکاظمی، رئیس سازمان برنامه و بودجه کشور، تا از پیش از رونمایی از بودجه سال آینده در ۲۱ آذر ماه، در چند نوبت از قصد دولت برای پایین آوردن نرخ تورم به عوض پایین نگه داشتن سطح حقوق سخن گفته بود و حتی پیش از این رونمایی هم از افزایش سطوح پایینتر حقوق به ۲۹درصد خبر داده بود؛ حقوقی که البته حداقلبگیران شاغل در شرکتهای پیمانکاری زیرمجموعه دولت، کارکنان مشمول قانون مدیریت خدمات کشوری و بازنشستگان صندوقهای وابسته به دولت را «به صورت مستقیم» دربرمیگیرد اما این موضوع قرار است در قالب پیشنهاد دولت برای افزایش دستمزد کارگران شاغل در بخش خصوصی و نهادهای عمومی غیردولتی به شورای عالی کار ارسال شود.
اینگونه دولت، دامنه توسعه درآمدهای ثابت را با محدود ساختن میزان رشد بودجه مربوط به منابع انسانی، کاهش میدهد تا به وعده کاهش تورم عمل کند اما از طرفی متاثر از کند شدن تحرک اقتصادی کشور در شرایط تحریم و رشد اقتصادی متوسط ۰.۵ درصدی در ۱۰ سال اخیر و همچنین امکان افزایشِ ۷.۶ درصدی تورم، از ناحیه حذف ارز ۴۲۰۰ در بودجه ۱۴۰۱، ناروشن بودن وضعیت فروش نفت کشور به میزان ۱ میلیون و ۲۰۰ هزار بشکه در روز، شاهد افزایش احتمالی پایه پولی و بالندگی تورم در سال آینده خواهیم بود.
به همین جهت، کفهی مدیریت حقوق و دستمزد، بابت تنظیم مخارج به سمت دولت سبک اما به سمت «بودجه خانوار» سنگینی میکند. این موضوع به ویژه از آنجا که به عنوان پیشنهاد برای تعیین دستمزد کارگران تسری مییابد و مبنای مذاکرات و چانهزنی مزدی شورای عالی کار قرار میگیرد، به توسعهی بیشترِ «فقر» در میان لایحههای محروم جامعه که تا پیش از این هم به سختی دخل و خرج ماهیانه خود را تراز میکردند، منتهی میشود؛ البته این در حالی است که دولت سقف حقوق قضات و اعضای هیات علمی دانشگاهها را افزایش داده و از ۳۳ به ۳۷ میلیون تومان رسانده است!
در همین حال، دولت با وجود اینکه در بودجه سال ۱۴۰۱ برای درآمدهای ثابت زیر ۶۰ میلیون تومان در سالِ شاغلانِ دولتی و غیردولتی، مالیات در نظر نگرفته اما مالیاتِ سطوح بالای درآمدی (بیشتر از ۲۴۰ میلیون تومان) در سال (ماهانه حداقل ۲۰ میلیون تومان) را صرفا ۲۰ درصد درنظر گرفته است. «مالیات ثابت» به معنای بازگذاشتن دستِ صاحبان درآمدهای نجومی است که صرفا گروه محدودی از مدیران را دربرمیگیرد و نیز افراد و مدیرانی که در سطوح ۲۰ میلیون و ۳۰ میلیون تومان ماه حقوق دریافت میکنند.
طبق اعلام سازمان اداری و استخدامی کشور، در ۹ ماهه ابتدای سال، بیشترین حقوقها در سه قوه قضاییه، مجریه و مقننه به ترتیب ۱۸۴ میلیون تومان، ۲۸۴ میلیون تومان (۶۲ برابر حداقل حقوق) و ۸۲ میلیون تومان بوده است؛ البته در موردِ قوه مجریه، گفته شده که حقوق ۲۸۴ میلیون تومانی مربوط به فردی است که ۶ ماه حقوق را یکجا دریافت کرده است که حتی بر این مبنا هم حقوق ۲۳ میلیون تومان در ماه پرداخت شده است.
تبعیض مزدی میان سطوح مختلف
البته اینها تنها موارد ثبت شده در سامانه حقوق و مزایای کارکنان دستگاهها است؛ یعنی مواردی که واقعا به آنها دسترسی وجود دارد؛ وانگهی حقوق ۲۳ میلیون تومانی برای یک مدیر در سطح «میانهبگیری» قرار میگیرد و نه حداکثر درآمد. در نتیجه ارائه گزارش این حقوقها واقعیتِ وجود تبعیض مزدی میان حداقلبگیران دولت و کارگران، با سطوح بالای درآمدی و حتی تمام میانهبگیران را روشن نمیکند؛ در ضمن اختلاف فاحشی میان درآمدهای حداقلبگیران با اعضای هیات علمی و قضات وجود دارد.
در سال جاری میان حقوق ۳ میلیون و ۸۰۰ هزار تومانی کارگران با حقوق ۳۳ میلیون تومانی یک هیات علمی فاصلهای فاحش وجود دارد؛ فاصلهای که نمیتوان از آن با عنوان «تبعیض برخواسته از قوانین مصوب مجلس و دولت میان گروههای شغلی» یاد نکرد. بر اساس بودجه سال آینده هم ۳۲ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان تبعیض بین حداقلبگیران و سطح درآمدی ۳۷ میلیون تومان (حداکثر حقوق) ایجاد شده است. این در حالی است که بنا به گفتههای قبلی رئیس سازمان برنامه و بودجه، ابتدا قرار بود برای حقوقهای بالای ۲۰ میلیون تومان افزایشی در بودجه ۱۴۰۱ در نظر گرفته نشود.
غیرشفاف بودن افزایش بین ۵ تا ۲۹ درصد
به گفته حسین سوری (کارشناس بازنشسته برنامه و بودجه) اگر برای حقوقهای کمتر از ۲۰ میلیون تومان افزایشی در نظر گرفته نمیشد و یک ساختار پلکانی مدون و دقیق، برای همه سطوح در نظر گرفته میشد، این امکان وجود داشت که حقوقها حتی بین ۳۰ تا ۴۰ درصد هم افزایش پیدا کند اما به گفته وی، حالا شرایطی به وجود آمده که هم سطوح پایین افزایش کمتری داشته باشند و ۳۰ درصد افزایش حقوق که ابتدا از سوی میرکاظمی اعلام شد، به ۲۹ درصد کاهش یابد و هم اینکه افزایش سایر سطوح که بین ۵ تا ۲۹ درصد قرار دارند، مشخص و مدون نباشد. در نتیجه «به واقع» در این بودجه، ارقام افزایش حقوق «شفاف» نیست.
با این احوال، حقوقها تا میزان زیادی تحت تاثیر رویکرد جدید دولت، سرکوب و خُرد شدهاند؛ حتی نحوه تعیین حداقل حقوق هم «نگاه تقلیلی» به آن را اثبات میکند. بر این اساس، افزایش حقوق، ۳ درصد حکم حقوقی سال ۱۴۰۰ به اضافه ۵۳۳ هزار و ۸۰۰ تومان، معادل (۱۷۰۰ امتیاز) را دربرمیگیرد؛ مشروط به اینکه از ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان کمتر نباشد. به هر شکل این حقوق به مبنای تعیین دخلِ کارگران شاغل و بازنشسته در سال ۱۴۰۱ تسری مییابد؛ به نحوی که درآمد ماهیانه حداقلبگیران آنها که «اکثریت» را تشکیل میدهند از ۵ میلیون تومان در ماه تجاوز نکند و در حد فاصل ۴ تا ۵ میلیون تومان باقی بماند.
هرچند ۲۹ درصد افزایش صرفا مبنای مذاکره مزدی ۱۴۰۱ است. به گفته نمایندگان صنفی کارگران، میزان دستمزد (ماده ۴۱ قانون کار) «باید» از هزینههای سبد معیشت کارگران تبعیت کند اما هیچگاه این اتفاق رخ نداده و دولتها همواره اراده خود را به فضای مذاکرات مزدی تحمیل کردهاند. چنانچه دولت ۲۹ درصد افزایش حقوق را به کارگران تحمیل کند و مزد آنها را به حداقلهای مطلوب بودجه برای به اصطلاح «کاهش تورم» فروکاهد، مستمری بازنشستگان هم متاثر از آن بیارزش میشود.
بیارزش شدن مستمری، متاثر از دستمزد قیمتگذاری شده توسط دولت در بودجه، به ویژه از این جهت برای بازنشستگان نگرانکننده است که با وجود اینکه ماده ۱۱۱ قانون تامین اجتماعی، تاکید دارد، حداقل مستمری بازنشستگان نباید از حداقل مزد کارگران کمتر باشد اما ساختار دولتی سازمان تامین اجتماعی، مخالف افزایش مستمری بازنشستگان بیشتر از نرخ دستمزد کارگران است. در نتیجه بیراه نیست اگر بگوییم بودجههای سنواتی، تعیین کننده سطح رفاه تمام گروههای شغلی و بازنشستگان صندوقها است.
تورم واقعی معیار تعیین حقوقها باشد
به این جهت، هر سال پس از رونمایی روسای جمهور از سند دخل و خرج کشور، کارگران شاغل و بازنشسته بیشتر از کارمندان و بازنشستگان دولت، ارقام بودجه را زیر نظر میگیرد و به آن حساسیت نشان میدهند. در مورد بودجه سال ۱۴۰۱ هم همین وضعیت به وجود آمده است. علی دهقانکیا (رئیس کانون بازنشستگان کارگری شهرستان تهران) با طرح این پرسش که «رئیس سازمان برنامه و بودجه، رقم ۲۹ درصد افزایش حقوق برای حداقلبگیران را بر چه اساس در لایحه بودجه ۱۴۰۱ قرار داده است؟» به ایلنا، گفت: «متوجه نمیشویم در شرایطی که تورم رسمی کشور به مرز ۵۰ درصد رسیده است، آقای میرکاظمی چگونه ۲۹ درصد افزایش حقوق را مناسب میداند؟ باید از ایشان پرسید که چرا سطوح بالای درآمدی میتوانند تا ۳۷ میلیون تومان حقوق دریافت کنند اما سطوح پایین و فقیرترین لایههای جامعه باید به ۲۹ درصد افزایش حقوق و حداقل درآمد ۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان رضایت بدهند؟»
وی افزود: «قاعدتا با ابتکار آقای میرکاظمی، حقوق بازنشستگان حداقلیبگیر در برابر تورم مانند یخ در برابر آفتاب تابستان فرو میریزد. به همین دلیل «تورم واقعی» یعنی تورمی که در اقلام خرید خانوار قرار میگیرد، باید معیار تعیین حقوقها باشد. دولت باید بسنجد که «فشارِ هزینه» چه اندازه تعادل درآمد و هزینه خانوار را برهم ریخته است و بعد بر اساس قدرت خریدی که خانوار از دست داده، نسبت حقوق به بودجه را تعیین کند تا زمانی که آن را به سایر اجزای جامعه مانند کارگر و بازنشسته تامین اجتماعی تسری میدهند، عدد مطلوبی به عنوان میزان افزایش درآمد سالیانه به دست آید؛ البته رقم مطلوب برای افزایش دستمزد و مستمری در نظر گرفتن میزان قدرت خرید از دست رفته به اضافه یک عدد ثابت است. این عدد ثابت، همان تورمی است که دولت باید برای ۱۴۰۱ پیشبینی کند اما امروز کارگر و بازنشسته، به ترمیم قدرت خرید سال ۱۴۰۰ رضایت دادهاند و آن عدد ثابت را درخواست نمیکنند اما این دلیل نمیشود که دولت، ترمیم قدرت خرید سال ۱۴۰۰ را هم پشت گوش بیندازد. از دولت انتظار داریم که قدرت خرید از دست رفته ۱۴۰۰ را بر اساسِ میزان تغییرات هزینهای حساب کند.»
لزوم افزایش حداقل ۵۰ درصدی حقوق
رئیس کانون بازنشستگان شهرستان تهران با بیان اینکه تغییرات هزینهای بر اساس میانگین ۱ سال تغییرات قیمت به دست میآید، گفت: «مثلا در یک سال گذشته، قیمت برخی کالاهای اساسی بیشتر از ۱۰۰ درصد گران شده است. دولت باید تغییرات قیمت سایر کالاها و خدمات هم که معیار محاسبه «تورم سالیانه» و «تورم نقطه به نقطه» قرار میگیرند، را استخراج کند و بعد بر اساس تورم واقعی که به نسبت وزن هر یک از این اقلام (میزان تقاضا) در سبد هزینه قرار گرفته، متوسط افزایش حقوق و دستمزد را تعیین کند. با توجه به اینکه مرکز آمار، در ۹ ماهه ابتدای سال، از تورم دو رقمی در سبد هزینهها خبر داده و بیشتر کالاها و خدمات هم تورم ۵۰ درصدی را تجربه کردهاند، مناسب این بود که نه ۲۹ درصد که حداقل ۵۰ درصد افزایش را در نظر گیرند. قاعدتا زمانی که سطوح پایینترین ۵۰ درصد افزایش حقوق داشته باشند، سطوح بالاتر هم به جای ۱۰ درصد، افزایش بیشتری را تجربه میکنند اما سازمان برنامه و بودجه ۱۰ درصد را به عنوان متوسط افزایش حقوق و دستمزد در سال ۱۴۰۱ علامتگذاری کرده است؛ البته کارگران و بازنشستگان ملزم به پذیرش افزایش حداقل ۵۰ درصدی حقوق و دستمزد خود نیستند؛ چراکه تبصره ۲ ماده ۴۱ قانون کار، تعیین دستمزد بر اساس سبد هزینههای معیشت را مورد تاکید قرار میدهد. با توجه به اینکه این نرخ (غیررسمی) در نیمه دوم سال به ۱۲ میلیون تومان (حداقل هزینههای خانوار) رسیده است، از لحاظ قانونی، میتوانیم با بررسی قیمت سبد و تعیین نرخ رسمی آن در شورای عالی کار، آن را به عنوان مبنای افزایش مزد و مستمری از دولت درخواست کنیم.»
رشد تورم در غیاب افزایش حقوق
وضعیت حقوق و دستمزد در بودجه ۱۴۰۱ موجب اعتراضِ اقشار حقوقبگیر شده است؛ بویژه اینکه دولت در بودجه سال ۱۴۰۱ تلاش خود را بر روی یک هدف شاید غیردست یافتنی در اقتصاد ایران یعنی کاهش تورم متمرکز کرده است. قاعدتا دولتها به منظور جبران آثار کاهش رشد اقتصادی بر درآمدهای عمومی، از ابزارهای پولی و مالی برای جبران کسری بودجه مصارف عمومی استفاده میکنند. بنابراین، تا رشد اقتصادی اتفاق نیفتد و درآمدهای جدید برای دولت ایجاد نشوند، شتابدهندههای تورم، به حرکت سریع خود ادامه میدهند.
نقدی بر سیاستهای مالیاتیِ لایحه بودجه ۱۴۰۱؛
بازهم فشار مالیاتی بر گردهی مزدبگیران/ چرا کارگر یا بازنشستهای که بیش از ۵ میلیون تومان حقوق میگیرد، باید مالیات بدهد؟
یکی از مطالبات اصلی کارگران، رساندن سقف معافیت مالیاتی به خط فقر یا همان سبد معیشت است؛ عادلانه نیست گروهها و نهادهای پردرآمد، از مالیات معاف باشند یا مالیات صوری و کم بپردازند ولی کارگر و بازنشستهای که نصف خط فقر حقوق میگیرد، به دولت مالیات بدهد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، لایحه بودجه ۱۴۰۱، با هدف کاهش تمرکز بر فروش نفت، افزایش نرخ صادرات غیرنفتی و همچنین بهبود درآمدهای مالیاتی طراحی شده است؛ ظاهراً دولت کوشیده بخشی از معافیتهای مالیاتی مانند معافیت مالیاتی پزشکان، خودروهای لوکس و خانههای لاکچری و ویلایی را بردارد و از این طریق، درآمدزایی کند؛ از سوی دیگر، در لایحه بودجه ۱۴۰۱، برخی ردیفهای مالیاتی که سالهای متوالی بر زمین مانده بود، احیا شده است.
افزایش ۶۲ درصدی درآمدهای مالیاتی
احیای پایههای مالیاتیِ بر زمین مانده
بر اساس ماده واحده لایحه بودجه پیشنهادی دولت، بودجه سال ۱۴۰۱ کل کشور از حیث منابع و مصارف افزون بر ۳۶ میلیون و ۳۱۰ هزار و ۷۰۴ میلیارد و ۶۲۸ میلیون (۳۶.۳۱۰.۷۰۴.۶۲۸.۰۰۰.۰۰۰) ریال است. منابع بودجه عمومی دولت در لایحه بودجه سال آینده در مقایسه با قانون بودجه سال ۱۴۰۰ رشدی هفت درصدی را نشان میدهد.
درآمدهای مالیاتی سال آینده حدود ۶۲ درصد بیشتر از قانون بودجه امسال برآورد شده است. اعداد و ارقام لایحه بودجه ۱۴۰۱ نشان میدهد که میزان درآمدهای مالیاتی حدود ۵۲۷ هزار میلیارد تومان برآورد شده، این میزان درآمد بیانگر رشد قابل توجه نسبت به قانون بودجه امسال است. درآمدهای مالیاتی قانون بودجه ۱۴۰۰ حدود ۳۲۵ هزار میلیارد تومان برآورد شده است. بنابراین، میزان درآمدهای مالیاتی دولت سیزدهم در سال آینده نسبت به امسال حدود ۲۰۲ هزار میلیارد تومان افزایش خواهد داشت که بیانگر رشد نزدیک به ۶۲ درصدی است.
افزایش ۶۲ درصدی درآمدهای مالیاتی، بیشتر معلول احیای پایههای مالیاتی منسوخ شده یا ایجاد پایههای مالیاتی جدید است، مثلاً مالیات بر خودروهای سواری یا مالیات بر حقالزحمهی پزشکان که در تمام مراکز درمانی کشور ده درصد در نظر گرفته شده است؛ در عین حال، معافیتهای مالیاتیِ غیرلازم مثل معافیت مالیاتی موسسات کنکور، به درستی حذف شده است؛ موسسات غول پیکر کنکور که فعالان صنفی آموزش از آنها به عنوان مافیای کنکور یاد میکنند، علیرغم به جیب زدن سودهای انبوه در بیش از بیست سال گذشته که بازار کنکور و سوالات کنکور به شدت داغ بوده، تا پایان سال جاری، هرگز ریالی مالیات به دولت نپرداختهاند؛ حالا قرار است این موسسات در سال بعد به خیل مالیاتپردازان کشور افزوده شوند.
در ارتباط با تقریباً همه گروههایی که مشمول پرداخت مالیات هستند، یک مساله نگرانکننده وجود دارد: امکان فرارهای مالیاتی؛ مشخص نیست چطور مثلاً قرار است دفترهای حسابِ موسسات کنکور یا پزشکان یا نهادهای مالی سودآور به دقت حسابرسی شود و چگونه قرار است مکلف به پرداخت مالیات شوند؛ این در حالیست که همچنان بسیاری از نهادهای شبه دولتی و خصولتی، در زمرهی خط قرمزهای بودجه و مالیات قرار دارند و معافیت مالیاتی آنها حتی در این شرایط تحریمی، پابرجاست.
بنابراین تعریف پایه مالیاتی، یک بحث است و مالیاتستانی واقعی و جلوگیری از فرار از پرداخت بحثی دیگر؛ تنها گروهی که هیچ زمان امکان فرار از پرداخت ندارند و تا همین امسال بیش از ۶۰ درصد درآمدهای مالیاتی دولت را فراهم کردهاند، «مزدبگیران» هستند؛ مزدبگیران شاغل و بازنشسته که با درآمد محدود خود، بار اصلی تامین منابع مالیاتی دولتها را برعهده دارند.
بازهم فشار مالیاتی بر دوشِ مزدبگیران
کل دریافتی مشمول مالیات شده/ سقف معافیت ماهی ۵ میلیون تومان!
در لایحه بودجه ۱۴۰۱، بازهم فشار مالیاتی سنگینی بر گردهی مزدبگیران به خصوص مزدبگیران کمدرآمد، از جمله کارگران شاغل و بازنشسته وارد آمده است. براساس متن لایحه بودجه، تمام مزدبگیرانِ شاغل و بازنشسته که سالی بیش از ۶۰ میلیون تومان درآمد دارند، باید به طور پلکانی به دولت مالیات بپردازند؛ تفاوت متن بودجه امسال با سالهای قبل این است که اولاً درآمد سالانهی فرد، ملاک مالیاتپردازی قرار گرفته و ثانیاً تمام دریافتی (دستمزد، پاداش، اضافه کار، حقالسعی، پاداش و …) به جز عیدی پایان سال، مشمول دریافت مالیات شده است.
در بخش ۵ تبصره ۱۲ لایحه بودجه در ارتباط با سقف معافیت مالیات بر درآمد آمده است:
«سقف معافیت مالیاتی ماده (۸۴) قانون مالیاتهای مستقیم در سال ۱۴۰۱ مبلغ ششصد میلیون ریال تعیین میشود.
نرخ مالیات بر درآمد حقوق کارکنان دولتی و غیردولتی اعم از حقوق و مزایای مستمر و غیرمستمر و سایر پرداختیها و کارانه به استثنای عیدی پایان سال به شرح زیر میباشد:
نسبت به مازاد ششصد میلیون ریال تا یک میلیارد و دویست میلیون ریال، ده درصد
نسبت به مازاد یک میلیارد و دویست میلیون ریال تا دو میلیارد و چهارصد میلیون ریال، پانزده درصد
نسبت به مازاد دو میلیارد و چهارصد میلیون ریال، بیست درصد»
به این ترتیب، تمام درآمدهای مزدی مزدبگیران به استثنای عیدی پایان سال، مشمول پرداخت مالیات است؛ اگر شصت میلیون درآمد سالانه را به عنوان سقف معافیت مالیاتی در نظر بگیریم، سقف معافیت مالیاتیِ ماهانه، ۵ میلیون تومان میشود؛ یعنی تمام کارگران، کارمندان و بازنشستگانی که بیش از ۵ میلیون تومان دریافتی ماهانه دارند، باید ده درصدِ مازاد را به عنوان مالیات بپردازند و آنهایی که بیش از ده میلیون تومان درآمد ماهانه دارند، باید ۱۵ درصد مازاد را مالیات بدهند و به همین ترتیب، آنهایی که ۲۰ میلیون یا بیشتر درآمد ماهانه دارند، بایستی ۲۰ درصدِ درآمد مازاد را مالیات بدهند.
روی درآمدهای ده میلیون و یا بیشتر، هیچ حرف و حدیث و انتقادی نیست؛ انتقاد اصلی به سقفِ ۵ میلیون تومانی معافیت مالیاتی حقوقبگیران وارد است؛ در شرایطی که خط فقر، با کمینهترین معیارها، همین امسال، ده میلیون تومان است، چرا در سال آینده کارگری که ۵ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان مجموع دریافتیاش است (مجموع حقوق و مزایای مزدی و اضافه کار و پاداش)، بایستی ماهی ۱۰۰ هزار تومان مالیات بدهد؟!
معافیت مالیاتی را به اندازه خط فقر افزایش دهید
سقف پایین معافیت مالیاتی سال آینده، موجب انتقاد گروههای مختلف مزدبگیر شده است؛ یک بازنشسته کارگری با بیان اینکه بعد سالها کار سخت، حقوق من حدود ۶ میلیون تومان است؛ در این رابطه به ایلنا میگوید: چرا منِ بازنشسته باید ماهی چند صد هزار تومان مالیات بدهم؛ آنهم در شرایطی که با شش میلیون تومان حقوق، حتی پرداخت اجاره خانه در تهران برایم سنگین است و وقتی اجاره خانه را میدهم، فقط ۳ میلیون تومان برایم میماند؛ بخشی از آن را نیز باید پای مالیات بدهم!
نادر مرادی (فعال کارگری) در انتقاد از سقف پایین معافیت مالیاتی به ایلنا میگوید: یکی از مطالبات اصلی کارگران، رساندن سقف معافیت مالیاتی به خط فقر یا همان سبد معیشت است؛ عادلانه نیست گروهها و نهادهای پردرآمد، از مالیات معاف باشند یا مالیات صوری و کم بپردازند ولی کارگر و بازنشستهای که نصف خط فقر حقوق میگیرد، به دولت مالیات بدهد.
به گفته وی، کارگران و بازنشستگان انتظار داشتند دولت سیزدهم، در مالیاتستانی عدالت را برقرار سازد؛ حداقل از گروههای زیر خط فقر مالیات نگیرد.
مرادی به افزوده شدن مالیات بر ارزش افزوده به مالیات بر درآمد اشاره میکند و میگوید: مزدبگیران باید بخش زیادی از درآمد خود را به عنوان مالیات به دولت بدهند؛ دولتی که در زمینه تامین مسکن، آموزش رایگان و بهداشت رایگان برای کارگران هیچ کاری نکرده است؛ سال قبل، سقف معافیت مالیاتی،۴ میلیون و ۵۰۰ هزار تومان حقوق ماهانه بود؛ امسال با وجود این تورم افسارگسیخته و علیرغم بحران معیشتی کارگران، این سقف را فقط ۵۰۰ هزار تومان افزایش دادهاند!
مشمول مالیات شدنِ کل دریافتی کارگران، یک مصیبت واقعی است؛ کارگری که در شیفت شب یا پایان کار در کارگاه میماند تا چند صد هزار تومان اضافه کار به خانه ببرد یا رنجِ جمعهکاری و تعطیل کاری را به جان میخرد تا کمی دریافتیاش افزایش یابد، باید برای اضافه بر ۵ میلیون تومان دریافتی ماهانه، ده درصد مالیات بدهد؛ یعنی تمام آوردهی ماهانهی کارگران، مشمول قوانین مالیاتی است؛ این در حالیست که یک کارگر اگر به اندازهی خط فقر دستمزد داشته باشد، دیگر به اضافه کار و کار کردن در روز جمعه و تعطیل تن نمیدهد.
در این شرایط بحران معیشتی، افزایش سقف معافیت مالیاتی به اندازهی خط فقر حداقلی (لااقل ده میلیون تومان)، خواستهی بزرگی نیست؛ نمیتوان خیلی از نهادها و موسسات را خارج از دایرهی مالیات در ایزولهی درآمدی نگاه داشت اما از کارگران و بازنشستگان توقع داشت از جیب خالی به دولت مالیات بپردازند؛ آیا عادلانه است که گروههای زیر خط فقر، سهمی از درآمدهای مالیاتی دولت داشته باشند و ثروتمندان و خواص، قسر در بروند؟!
درآمد هنگفت شبکههای ماهوارهای فارسیزبان
صاحبان بسیاری از شبکههای ماهوارهای که فیلم و سریال ایرانی پخش میکنند، در ایران حضور داشته و با خیال راحت و بدون هیچ مزاحمتی مشغول رتقوفتق کارهای شبکه خود هستند.
به گزارش «تابناک» به نقل از روزنامه فرهنختگان، از ابتدای دهه ۸۰، بر تعداد شبکههای ماهوارهای فارسیزبان اضافه شد؛ شبکههایی که حالا خوراکهای دیگری به مخاطبان خود در ایران میدادند. آنها با ورود مستقیم در نمایش فیلمهای سینمایی، خلأ این بخش را برای خانوادههای ایرانی پر کردند و به آنها عادت دادند که بتوانند فیلمهای محبوب خود را بدون خرید نسخه فیزیکی آنها از ماهواره تماشا کنند.
با شروع دهه ۹۰ که شبکه نمایش خانگی به تولید اثر پرداخت، بر تعداد سریالهای ایرانی نیز افزوده شد. ضمن آنکه گسترش شبکههای مجازی، این امکان را به صاحبان شبکههای فارسیزبان میداد تا خوراک خود را بدون خرید نسخه فیزیکی آن کارها، به راحتی از این کانالها تهیه کرده و بنابراین بهسادگی، آنتن خود را پر کنند. همین سهولت پرکردن آنتن بدون هیچ خرج یا دردسر کافی بود تا در عرض دو دهه، تعداد شبکههای فارسیزبان ماهواره از سه مورد دهه ۷۰، به ۲۲۰ مورد تا همین امروز برسد. اگر از این تعداد ۲۲۰ شبکه فارسیزبان، کانالهای سیاسی و موسیقی را جدا کنیم، متوجه میشویم هماکنون حدود ۱۹۰ شبکه با پخش فیلم و سریال ایرانی مشغول به فعالیت هستند و از این مسیر، هم مخاطبان خود را حفظ کرده و هم درآمدزایی بسیار خوبی دارند.
آنها البته کار چندانی ندارند و تمام کار شبکهشان روی دوش سه تا پنج نفری است که استخدام کردهاند. یک یا دو نفر مسئولیت امور سختافزاری و نرمافزاری شبکه را برعهده دارند. یک نفر هم امور فضای مجازی شبکه را برعهده داشته و یک نفر هم مسئول دانلود زودهنگام محتواهای ایرانی برای پخش در شبکه است. یک فرد ناظر هم هست که وظیفه سرتیم را برعهده داشته و در ضمن، کنداکتور روزانه را میچیند. در اغلب این موارد، مدیر شبکه، بدون آنکه سمت خود را برای صاحبان کالاها تعریف کند، مستقیما امور مربوط به آگهی و بخش بازرگانی را در دست میگیرد.
کار به اندازهای برای صاحبان بسیاری از این شبکهها بیخرج از آب درمیآید که آنها تنها در قبال دریافت ضمانتنامههایی چون چک و سفته از همین چند کارمند خود، بدون آنکه دفتری اجاره کنند، از این تعداد افراد میخواهند که بهصورت دورکاری و درحالیکه در منازلشان به سر میبرند، امور مربوط به شبکه را پوشش دهند.
این حقیقت با تصور بسیاری از مردم که گمان میکنند صاحبان این شبکهها در کشورهای خارجی، استودیوها و دفاتر شیک و مجلل دارند، در تضاد است. این افراد عموما از استطاعت چندانی برخوردار نبودند و تصمیم گرفتند با پول وام یا مقداری پول که نمیشد کسبوکار چندانی به راه بیندازند، به تاسیس شبکه روی آورده و اینچنین به سرمایههای خوبی دست یابند.
اگر این افراد آدرس درستی از محل سکونت و دفتر خیالی خود به اپراتور ماهوارههایی چون هاتبرد، یاهست، نایلست و… داده باشند، بهراحتی میتوان تعداد این افراد و محل زندگی آنها را به دست آورد.
افرادی تحتعنوان بازاریاب، خوراک تبلیغاتی شبکههای ماهوارهای را داخل ایران تامین میکنند. آنها برای رزرو تبلیغات یکماهه شبکههای ماهوارهای فارسیزبان پرمخاطب که به تعداد انگشتان یک دست هم نیستند، چیزی حدود ۱۵۰ هزار دلار میگیرند که با دلار ۲۷هزار تومانی، چیزی حدود چهارمیلیارد تومان میشود. این رقم برای شبکههای درجههای دو و سه که به جز همان ۴، ۵ شبکه درجه یک، شامل مابقی شبکههای فارسیزبان میشود، چیزی بین ۱۰ تا ۵۰هزار دلار طلب میکنند که به پول ما چیزی حدود ۲۷۰ میلیون تا یکمیلیارد و ۳۰۰ میلیون تومان میشود.
جواد نوروزبیگی که در تمام این سالها، هم آثار پخششدهاش طعمه فضای مجازی و شبکههای ماهوارهای شده و هم فیلمی چون «خرس» او سر از این مبادی غیرمجاز درآورده، توپ را در زمین نداشتن قانون کپیرایت میاندازد و میگوید: «وقتی کشور ما قانون کپیرایت را قبول نکرده است، ما باید به کجا شکایت ببریم؟ وقتی چنین قانونی را قبول نداریم، آنوقت به کدام دادگاه بینالمللی مراجعه کنیم؟ به آنها هم مراجعه کنیم میگویند بروید و این قانون را در کشور خودتان مصوب کنید.»
نوروزبیگی به تبعات این اتفاق اشاره میکند و ادامه میدهد: «آیا میدانید به چه علت پلتفرمهای اینترنتی در ایران کم است؟ بهخاطر اینکه هیچ صرفهای برای آنها ندارد. وقتی محتوای ایرانی به راحتی در ماهواره و فضای مجازی قابلدسترسی است، طبیعتا فعالیتهای این پلتفرمها چیزی جز ضرر نمیشود. همچنانکه ما اگر کار و زندگی خودمان را کنار بگذاریم و برای بررسی این مورد، به دادگاههای جهانی رفتوآمد کنیم، بازهم چیزی جز ضرر، دست ما را نخواهد گرفت. مجبوریم برای این کار یک وکیل بینالمللی بگیریم که هزینه بسیار سنگینی را میطلبد.»
موضوع را با کتایون شهابی؛ پخشکننده بینالمللی سینمای ایران در میان گذاشتیم. شهابی گفت: «طبیعتا اگر قانون کپیرایت را به رسمیت بشناسیم خیلی راحتتر میتوان با این قبیل سرقتها مبارزه کرد. عموما وقتی کشوری به این قانون میپیوندد، بسیاری از شبکهها به صورت خودجوش، پخش فیلمهای قاچاق را متوقف کرده؛ چراکه جریمههایی سنگین در انتظار آنهاست. اینکه بسیاری از شبکههای ماهوارهای فارسیزبان اقدام به پخش تولیدات ایرانی بدون اجازه سازندگان آنها میکنند، درنتیجه جراتی است که از عدمپیوستن ایران به قانون کپیرایت در آنها ایجاد شده است.»
شهابی به راهکار دیگر مبارزه با این بحران اشاره کرد و ادامه داد: «البته پیوستن به این قانون، تنها راه مبارزه نیست بلکه یک راه دیگر، تماس با مدیران این شبکهها و آگاه کردن آنها نسبت به عملی است که در حال ارتکاب آن هستند. با این شیوه نیز میتوان تا حدود زیادی نسبت به گرایش شبکههای ماهوارهای برای خرید قانونی محصولات ایرانی امیدوار بود.»
خطر «حقوق نجومی قانونی» بیخ گوش دولت رئیسی
مهدی آرامش، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با تابناک اقتصادی با بیان اینکه در بودجه ۱۴۰۱، هرگونه افزایش حقوق تحت هر شرایطی ممنوع است، گفت: به رغم نکات مثبت بودجه درباره حقوق و دستمزد، این اجازه به شورای حقوق و دستمزد داده شده است که سقف حقوق را برای هرگروهی که میخواهند افزایش دهد، چون این باعث ایجاد حقوق نجومی قانونی خواهد شد.
برای اطلاع از جزئیات و رویکردهای جدید بودجه ۱۴۰۱ به سراغ مهدی آرامش، کارشناس اقتصادی رفتیم و از او درباره تغییر و تحولات بودجه نسبت به سالهای گذشته سؤال کردیم.
آرامش درباره تغییرات حقوق و دستمزد در بودجه سال آینده میگوید: افزایش حقوق کارکنان دولت به صورت درصدی، بیش از آنکه به سود دهکهای پایین باشد، حقوق دهکهای بالای درآمدی را افزایش میدهد؛ بنابراین، دولت سیزدهم فرمولی را استفاده کرد که ترکیبی از جمع یک عدد ثابت و یک ضریب باشد. به این ترتیب، حکم حقوق کارمندان ۳ درصد رشد کرد، اما یک عدد ثابت حدود ۵۳۳ هزار تومانی نیز به حقوق همه کارمندان اضافه میشود. البته این نکته درستی است که بالاخره تورم ۴۰ درصدی داشتیم و حقوقها هم با یک نسبتی باید به اندازه تورم رشد پیدا کند، اما یادمان نرود اگر حقوقها میخواست ۴۰ درصد اضافه شود، تورمی را در سال آینده ایجاد میکرد که عملاً اثر این افزایش حقوق را به کلی محو میکرد.
وی همچنین با اشاره به همسانسازی برخی حقوقها و افزایش دو برابری حقوق برخی از کارمندان در سالهای ۹۸ و ۹۹ که بعضاً فراتر از تورم نیز بوده است، افزود: این اقدم دولت از نظر کارشناسی اقدام مناسبی است، زیرا هم رشد هزینههای جاری را کنترل کرده و حدود ۱۶۰ هزار میلیارد تومان کسری تراز عملیاتی مربوط به شکاف هزینههای جاری و درآمدهای پایدار را کم کرده و هم فرمولی استفاده شده که بر اساس آن درآمد قشرهای ضعیف بیشتر رشد پیدا میکند.
این کارشناس اقتصادی درباره نکات منفی حقوق و دستمزد در بودجه ۱۴۰۱ اظهار داشت: یکی از نکات منفی این است که تفاوت تطبیق در لایحه ۱۴۰۱ نیز مانند قانون ۱۴۰۰ قرار داده شده است. تفاوت تطبیق به این معناست که اگر خالص دریافتی کارمندی با کسر مالیات از سال گذشته کمتر شد، دولت مکلف است که این کمبود را جبران کند، اما از آنجایی که در سال ۱۴۰۰ برای بسیاری از قشرها، سقف مشخصی را که مجلس برای افزایش حقوق قرار داده بود، رعایت نکردند و حقوقهای غیر متعارفی پرداخت شد، اگر دولت بخواهد تفاوت تطبیق را اعمال کند، یک حقالناس بسیار بزرگ و یک ظلم به همه مردم است، چون تورم ناشی از کسری بودجه مربوط به پرداخت حقوق این افراد، تمامی جمعیت ۸۳ میلیونی را درگیر میکند.
منتظر حقوقهای نجومی قانونی باشیم؟
وی با اشاره به سقف ۳۷ میلیون تومانی حقوق کارکنان دولت در لایحه بودجه به تبیین دومین نکته منفی مربوط به حقوق و دستمزد پرداخت و افزود: در این لایحه آمده است که شورای حقوق و دستمزد میتواند این سقف را افزایش بدهد و شرطی هم نگذاشته است. فقط به عنوان نمونه گفته، این شورا بهتر است افرادی را که در شرایط آب و هوایی مشغول به کار هستند یا برخی نخبگان را از شرایط سقف بودجه مستثنی کند. به نظرم این شروع فساد است؛ یعنی از همین محل، اعضای هیأت علمی، پزشکان و بسیاری از کارمندانی که در سالهای گذشته نیز به صورت غیر قانونی حقوق میگرفتند، امسال میتوانند از شورای حقوق و دستمزد مصوبه بگیرند و حقوقهای خود را غیر متعارف بالا ببرند و باید منتظر حقوقهای نجومی قانونی باشیم. به همین دلیل باید دقیقاً مشخص شود چه افرادی و تحت چه شرایطی مشمول این دامنه افزایش حقوق میشوند.
آرامش، نکات مثبت لایحه بودجه را نیز قابل توجه میداند و میگوید: قبلاً یک شلختگی خاصی در زمینه پرداخت مزایا وجود داشت و خیلی از دستگاهها فرمولهای خودشان را داشتند، اما در لایحه بودجه ۱۴۰۱ آمده است که همه اینها غیر از استثنائات خاصی باید طبق فصل ۱۰ قانون خدمات کشوری حقوق و دستمزدشان را پرداخت کنند.
نهایی شدن لایحه رتبهبندی/ پایان چشم انتظاری بیش از یک دهه معلمان
مجلس یازدهم در جلسه علنی امروز (چهارشنبه) بعد از رسیدگی به لایحه رتبه بندی معلمان به یک دهه چشم انتظاری آنان پایان دادند.
به گزارش خبرنگار پارلمانی خبرگزاری فارس، رسیدگی به لایحه رتبه بندی معلمان در دستور کار جلسه علنی امروز (چهارشنبه ۲۴ آذر) مجلس شورای اسلامی قرار داشت.
نمایندگان مجلس بعد از بحث و بررسی و ارائه پیشنهادات مختلف، در نهایت لایحه رتبه بندی معلمان را به تصویب نهایی رساندند.
با تصویب نهایی رتبه بندی معلمان در مجلس یازدهم که با همراهی دولت سیزدهم صورت گرفت اتفاقی تاریخی رخ داد زیرا چشم انتظاری معلمان بعد از گذشت بیش از یک دهه به پایان رسید.
بر همین اساس رتبه بندی معلمان از تاریخ ۳۱ شهریور سال ۱۴۰۰ با رقم ۱۲۵۰۰ میلیارد تومان اجرا شده و مقرر شده در سال آینده هم نظام رتبه بندی معلمان با اعتبار ۲۵ هزار میلیارد تومان اجرا شود.
لایحه رتبهبندی معلمان پس از کش و قوسهای فراوان بالاخره در مجلس تصویب و وارد راند پایانی در شورای نگهبان شد.
به گزارش خبرنگار مهر، بررسی لایحه رتبه بندی معلمان پس از کش و قوسهای فراوان بین صحن مجلس و کمیسیون آموزش و تحقیقات بالاخره امروز (چهارشنبه ۲۴ آذرماه) در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت.
حدود یک ماه قبل ۳ ماده از این لایحه در مجلس به تصویب رسید اما به دلیل برخی اختلاف نظرهای دولت و مجلس در مورد بار مالی رتبه بندی معلمان، لایحه به کمیسیون آموزش بازگشت.
در جلسه روز چهارشنبه بررسی ۵ ماده باقی مانده از این لایحه در دستور کار صحن علنی مجلس قرار گرفت.
نمایندگان ماده ۷ این لایحه را حذف کردند در ماده ۷ سقف تخصیص رتبههای پنجگانه معلمان به شرح زیر تعیین شده بود:
تخصیص رتبههای پنجگانه به نحوی خواهد بود که با اجرای نظام رتبه بندی معلمان و احراز شرایط براساس ماده (۴) این قانون، همواره در هر استان حداقل سی درصد (۳۰%) از معلمان مشمول در آموزشیار معلم، حداقل سی درصد (۳۰%) در رتبه مربی معلم، حداکثر بیست درصد (۲۰%) در رتبه استادیارمعلم، حداکثر ده درصد (۱۰%) در رتبه دانشیارمعلم و حداکثر ده درصد (۱۰%) در رتبه استادمعلم قرار گیرند.
لذا ۴ ماده از این لایحه به شرح زیر به تصویب رسید:
ماده ۴: فرآیند رتبه بندی برای کلیه معلمان بر مبنای امتیازات ناشی از دورههای ضمن خدمت، سنوات تحصیلی در دانشگاه فرهنگیان و تربیت دبیر و شهید رجایی، شایستگیهای عمومی، تخصصی و حرفهای، عملکرد رقابتی، دانش تخصصی- تربیتی، پژوهشی، خلاقیت و نوآوری، سنوات تجربه معلمی، سوابق مدیریتی در آموزش و پرورش، آخرین مدرک تحصیلی و کسب امتیازات لازم در نظام رتبه بندی معلمان در یکی از رتبههای ماده (۳) این قانون و مطابق آیین نامه اجرایی این قانون، حداکثر تا پایان سال ۱۴۰۰ انجام میشود.
تبصره: این ماده افرادی که با عناوین شغلی مندرج در بند (۱) ماده (۲) این قانون، در پستهای اداری وزارت آموزش و پرورش اشتغال دارند، کماکان معلم هستند.
ماه ۵: کسب رتبههای بالاتر مستلزم حداقل پنج سال خدمت در هر یک از رتبهها و کسب سایر شرایط لازم تعیین شده در آیین نامه اجرایی این قانون خواهد بود.
تبصره ۱: دوره خدمت در هر رتبه برای معلمان شاغل در دوره ابتدایی، مدارس استثنایی و مناطق محروم، مرزی و عشایری، به ازای هر سال خدمت ۳ ماه از سقف رتبه کاهش مییابد.
تبصره ۲: دوره خدمت در هر رتبه برای نخبگان موضوع آیین نامه احراز استعدادهای برتر و نخبگی مصوب ۱۳۸۵/۶/۱۴ شورای عالی انقلاب فرهنگی، صرفاً برای یکبار حداقل سه سال میباشد.
تبصره ۳: حداقل سابقه خدمت معلمی برای کسب رتبههای دانشیار معلم و استاد معلم به ترتیب (۱۵) و(۲۱) سال است و ارفاقات مذکور در تبصرههای (۱) و (۲) این ماده، از این مدت کسر میشود.
ماده ۶: در اجرای بند (۶) سیاستهای کلی نظام اداری ابلاغی مقام معظم رهبری و تبصره (۳) ماده (۲۹) قانون برنامه پنجساله ششم توسعه اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی جمهوری اسلامی ایران، حقوق و مزایای معلمان پس از اعمال رتبههای مندرج در ماده (۳) این قانون، به شکل زیر میباشد:
۱- برای معلمان با رتبه آموزشیار معلم ده درصد (۱۰%)، مربی معلم پانزده درصد (۱۵%) علاوه بر افزایش رتبه قبلی، استادیار معلم دوازده درصد (۱۲%) علاوه بر افزایش رتبههای قبلی، دانشیار معلم ده درصد (۱۰%) علاوه بر افزایش رتبههای قبلی و استاد معلم پنج درصد (۵%) علاوه بر افزایش رتبههای قبلی، به مجموع حقوق، مزایا و فوق العادههای مستمر و ارقام مندرج در احکام کارگزینی معلمان، افزوده میشود.
۲- پس از اعمال بند (۱) این ماده، چنانچه حقوق و فوق العادههای هریک از معلمان از هشتاد درصد (۸۰%) مجموع حقوق و فوق العادههای هیات علمی مربی پایه یک دانشگاه تهران، کمتر باشد، مابهالتفاوت تا سقف مذکور تحت عنوان «تفاوت تطبیق» در احکام کارگزینی آنان درج خواهد شد.
تبصره ۱- افرایش پرداختی ناشی از اجرای این قانون، تحت عنوان «فوقالعاده رتبه بندی» و «تفاوت تطبیق» همه ساله متناسب با تغییرات حقوق و فوق العادههای هیات علمی مربی پایه یک دانشگاه تهران محاسبه میشود و مشمول کسور بازنشستگی نیز میگردد.
تبصره ۲- دولت مکلف است همه امتیازات و درصدهای موضوع فصل دهم قانون مدیریت خدمات کشوری را برابر سایر کارکنان دولت، به مشمولین این قانون اختصاص دهد و فوقالعاده رتبه بندی موضوع این ماده علاوه بر امتیازات و درصدهای مزبور میباشد.
تبصره ۳- افرایش پرداختی ناشی از اجرای این قانون، از تاریخ ۳۱/۰۶/۱۴۰۰ در سقف یکصد و بیست و پنج هزار میلیارد ریال (۱۲۵.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰.۰۰۰) پرداخت میشود و از ابتدای سال ۱۴۰۱ منوط به پیش بینی بار مالی در قوانین بودجه سنواتی، به صورت کامل اعمال خواهد شد.
ماده ۸: آیین نامه اجرایی این قانون در خصوص نحوه تشکیل هیاتهای ممیزه مرکزی، استانی، شهرستانی و منطقهای، چگونگی تعیین امتیاز معلمان برای رتبه بندی، شرایط کسب، ارتقاء، توقف و تنزل رتبه و جزئیات تعیین میزان فوقالعاده رتبه بندی حسب امتیازات حاصله، حداکثر ظرف یک ماه از تاریخ ابلاغ این قانون، توسط وزارت آموزش و پرورش و دو نفر از اعضای کمیسیون آموزش، تحقیقات و فناوری مجلس شورای اسلامی به انتخاب کمیسیون (به عنوان ناظر) با همکاری سازمان برنامه و بودجه کشور و سازمان اداری و استخدامی کشور تهیه میشود و به تصویب هیات وزیران میرسد.
فلسفه دهه فاطمیه چیست؟
فلسفه دهه فاطمیه نشر و ترویج ویژگیهای منحصر به فرد حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها و زنده نگه داشتن فرهنگ فاطمی و تبعیت از ایشان است.
به گزارش خبرگزاری صدا و سیما؛ در ایام فاطمیه در دو ۱۰ روز مراسم عزاداری و روضه خوانی برگزار میشود و این مراسم قرنها است که در تاریخ شیعه جریان دارد.
امسال ایام فاطمیه اول یا (دهه اول) از روز چهارشنبه ۲۴ آذر شروع میشود و در روز شنبه ۴ دی پایان مییابد. (دهه دوم) فاطمیه نیز امسال از روز سه شنبه ۱۴ دی آغاز میشود و تا پنجشنبه ۲۳ دی ادامه دارد.
فلسفه دهه فاطمیه
در ایام فاطمیه مجالس گوناگون مذهبی به فراخور امکانات و شرایط مخصوص به خود بین این دو تاریخ معتبر که از روایات صحیحه استفاده میشود برگزار میشود؛ عدهای روزهای ابتدایی نزدیک به شهادت اول را مثلاً پنج روز یا ۱۰ روز را به برگزاری مجالس وعظ و عزاداری میپردازند و عدهای هم با توجه به شرایط خاص خود ترجیح میدهند روزهای فاطمیه دوم را انتخاب کنند و برخی هم به زنده نگه داشتن هر دو روز میپردازند.
هدف از عزاداری در دهه فاطمیه
پس کسانی که به زنده نگه داشتن ایام فاطمیه اول و دوم میپردازند چنین دغدغهای ندارند که مثلاً ۲۰ روز یا کمتر یا بیشتر برای حضرت عزاداری کنند.
هدف از تشکیل چنین مجالسی فهم و نشر فرهنگ فاطمی میباشد که این موضوع اختصاص به ایام فاطمیه اول یا دوم ندارد و ما باید به امید روزهایی تلاش کنیم که همه ایام ما «علوی»، «فاطمی» و «حسینی» شوند.
تبعیت از ائمه در مورد ایام فاطمیه
از آنجایی که مبنای عمل مسلمانان بر اساس معارف و دستورات قرآن و پیامبر اکرم (ص) و جانشینان او از خاندانش میباشد، بنابراین قول، عمل و تقریر پیامبر و اهل بیت (ع)، دلیل شرعی در اثبات جواز یک عمل میباشد. به عبارت دیگر یکی از راههای اثبات جواز عمل به یک کار میتواند عمل کردن یکی از معصومین (ع) به آن باشد، زیرا در منابع اسلامی عمل کردن به سیره و روش معصوم که از جانب خداوند منصوب شده است حجیت دارد. به طوری که در مورد پیامبر گرامی اسلام در قرآن آمده که ایشان اسوه حسنه، برای بشریت هستند و لذا تمسک به سیره ایشان و جانشینانش روش حسن است.
در کتاب ریاحین الشریعه در مورد سیره حضرت امام باقر (ع) آمده که هرگاه تب بر حضرت غلبه میکرد، آب سرد بر خود میریخت و با صدای بلند به طوری که هرکس در خانه بود، صدای آن حضرت را میشنید، میفرمود: یا فاطمه بنت محمد (ص).
نظر علما در مورد ایام فاطمیه
علمای بزرگ ما به ایام شهادت معصومین توجه خاصی داشتند و برای ذکر فضائل آن بزرگواران در ایام شهادت ثواب زیادی قائل بودند، در این رابطه شهید مطهری (ره) میفرماید: «ایام فاطمیه است چرا ذکر فضائل و زندگی اهل بیت پیغمبر این همه اجر و ثواب دارد آنها انسانهای ساختهشده هستند…» و باید توجه داشت که، چون در تاریخ شهادت حضرت زهرا (س) اختلاف نظر وجود دارد، لذا در هر دوره تاریخ مشهور شهادت آن حضرت عزاداری برپا میشود
دهه فاطمیه یا ایام فاطمیه
البته تعبیر به دهه فاطمیه کمتر میشود و بیشتر ایام فاطمیه گفته میشود در این ایام، ممکن است در برخی از جاها یک روز و در برخی از جاها چند روز برای آن حضرت عزاداری شود. از طرفی باید توجه داشت که مصیبت حضرت زهرا (س) مصیبتی عظیم است و هر چه مصیبت بزرگتر باشد، عزاداری مربوط به آن هم بیشتر خواهد بود.
در سنت شیعیان مدت خاصی برای عزاداری وجود ندارد و معروف شدن دهه اول یا دوم در سالهای اخیر با تأسی به دهه اول محرم صورت گرفته و روایت یا سنتی که چنین توصیهای داشته باشد در دست نیست. جایگاه بلند دخت رسول خدا (ص) و شهادت ایشان در راه دفاع از حقانیت امیرالمؤمنین علی (ع) و نیز مصائب وارد شده بر ایشان، علت این سنت در بین شیعه است.
ایام فاطمیه از نگاه آیت الله وحید خراسانی
آیتالله وحید خراسانی آن را مصیبت کبری مینامد. ایشان میگوید: «…در این مصیبت کبری که ناموس خدا و بضعه خاتم انبیاء و کفو سید اوصیاء و مادر ائمه هدی نیمه شب دفن شد… به پاخیزیم و آنچه در توان داریم در تعظیم شعائر شهادت او انجام دهیم». به واسطه همین بزرگی مصیبت است که شیعیان ممکن است چند روز قبل یا بعد از شهادت اقامه عزا کنند. از طرفی به واسطه نزدیک بودن این دو روز اختلافی، کم کم یک حالت پیوستگی بین ایام به وجود آمده و برخی آن را به دو دهه تقسیم کرده و آن را اختصاص به حضرت زهرا (س) دادهاند و روایتی در این زمینه وجود ندارد. اما سیره ائمه اطهار و علمای دین بزرگداشت شهادت آن حضرت بوده است.