سختگیری در پرداخت وام ازدواج/ بیتفاوتی به الزام یک قانون
در حالیکه طبق قانون بودجه، بانکها برای پرداخت وام ازدواج باید سه روش اعتبارسنجی، یک ضامن و سفته یا سهم فرد از حساب یارانهها را اعمال کنند، گفتههای متقاضیان این وام خلاف این موضوع را اثبات میکند که مدیر روابط عمومی بانک مرکزی سختگیری بانکها در این زمینه را ممنوع دانسته و بر این سه روش تاکید کرده اما این موضوع این سوال را در ذهن ایجاد میکند آیا بانک مرکزی نباید نظارت بیشتری بر عملکرد بانکها داشته و جریمههایی را برای تخلفات در این راستا در نظر بگیرد؟
به گزارش ایسنا، وام ازدواج یکی از وامهای پرتقاضای سیستم بانکی است که هر ساله در بودجه کشور، بانک مرکزی و دولت مکلف میشوند به بانکها ابلاغ کنند تا درصدی از وامهای پرداختی خود را به این امر اختصاص دهند اما سختگیریهای غیرموجه بانکها باعث میشود تا متقاضیان نتوانند این وام را دریافت کنند و طبق آنچه در گزارش تفریغ بودجه آمده است، در سال گذشته از یک میلیون و ۱۰۹ هزار و ۳۶۰ میلیون متقاضی استفاده از تسهیلات ازدواج، به تعداد ۷۳۵ هزار و ۱۱۴ نفر، معادل ۶۶ درصد متقاضـیان، به میزان ۳۸ هزار و ۳۲۸ میلیارد تومان، تسهیلات ازدواج پرداخت شده و ۲۴ درصد این افراد تسهیلات را دریافت نکردهاند.
معرفی ضامن به بانک یکی از سنگاندازیهای بانکها در این زمینه است که یا دو تا سه ضامن از متقاضی میخواهند یا یک ضامن با سابقه ۱۰ سال به بالا را درخواست میکنند.
این در حالی است که طبق قانون بودجه سال جاری بانکها باید برای ضمانت صرفا یکی از سه مورد اعتبارسنجی، یعنی یک ضامن و سفته یا سهم فرد از حساب یارانه هدفمندی را به منزله ضمانت بپذیرند اما اعلام متقاضیان وام ازدواج حاکی از آن است که بانکها یارانه افراد را اصلا به عنوان ضامن به دلیل مبلغ کم آن نمیپذیرند و سختگیری زیادی نیز برای تعداد ضامن معرفی و شرایط آن دارند.
در این بین، پیروی نکردن بانکها از الزامی که قانون بر عهده آنان برای پرداخت وام ازدواج در زمینه ضامن قرار داده است، این سوال را ایجاد میکند که اگر مبلغ یارانه کفاف ضمانت وام را نمیدهد، چرا قانونگذار آن را به عنوان وثیقه در نظر گرفته و در غیر اینصورت چرا به تمکین نکردن بانکها از این قانون نظارتی نمیشود؟
سختگیری بانکها برای این وام باعث شده صفهای طولانی برای دریافت وام ازدواج در بانکها شکل بگیرد و مردم موفق به دریافت این وام نشوند که در آن زمان مدیر اداره اعتبارات بانک مرکزی در واکنش به گلایههای متقاضیان این وام درباره تعداد ضامنها، اعلام کرد: در متن قانون پیشبینی درباره تعداد ضامنها نشده و مبنای اعتبارسنجی (وضعیت مالی متقاضی و ضامن) اعلام شده است و بر این اساس، به تشخیص بانکها ممکن است تعداد ضامنها کم یا زیاد شود.
از این گفته اینطور استنباط میشود که بانکها آزاد هستند تا هرگونه میخواهند در این راستا عمل کنند.
از سوی دیگر، اکنون مصطفی قمری وفا_مدیر روابط عمومی بانک مرکزی – ضمن تاکید بر ممنوع بودن سخت گیری بانکها، سه روش ضمانت این وام را اعتبارسنجی یا یک ضامن و سفته یا سهم فرد از حساب یارانهها اعلام کرده است.
بنابراین، باید منتظر ماند و دید آیا در ادامه پرداخت وام ازدواج تغییری در برخوردهای سلیقهای بانکها ایجاد میشود یا خیر و علاوه براین، صرف اعلام اینکه بانکها در پرداخت این وام سختگیری نکنند، کافی نیست و باید جریمههایی برای بانکهایی که درخواستهای نامعقول و خلاف قانون دارند، در نظرگرفته شود تا خاصیت بازدارندگی داشته باشد.
طبق قانون بودجه در سال جاری تسهیلات قرضالحسنه ازدواج برای هر یک از زوجها معادل ۷۰ میلیون تومان و با دوره بازپرداخت ۱۰ ساله تعیین شده است.
همچنین، به منظور کاهش سن ازدواج جوانان، بانک مرکزی مکلف شد که تسهیلات قرضالحسنه ازدواج برای زوجهای زیر ۲۵ سال و زوجهای زیر ۲۳ سال واجد شرایط دریافت تسهیلات ازدواج را تا سقف ۱۰۰ میلیون تومان افزایش دهد.
رقیب خطرناک حسن یزدانی به لیگ ایران آمد
این تیم برای حضوری قدرتمند در لیگ آرتور نایفونوف کشتی گیر مطرح روس در وزن ۸۶ کیلوگرم و دارنده مدالهای برنز المپیک و جهان را جذب کرده است. وی در بازیهای المپیک توکیو در نیمه نهایی به حسن یزدانی از ایران باخت و به دیدار ردهبندی رفت که برنز گرفت.
مرحله نیمهنهایی و فینال روز پنجشنبه ۱۸ آذرماه در آزادی برگزار میشود. صنایع مازندران، دانشگاه آزاد اسلامی، فولادین ذوب آمل و سهند ارس تیمهای حاضر در نیمهنهایی هستند.
مفهوم «پول» را چطور به فرزندانمان آموزش دهیم؟/پول امنیت است یا ارزش؟
اینکه والدین در برابر پرسش های مالی بچه هایشان ، چگونه واکنش نشان می دهند، نحوه برخورد و نگرش بچه ها نسبت به پول را در آینده مشخص می کند، اینکه پول برایشان امنیت می آورد یا اضطراب!
همه بچه ها یک روز با این سوال در ذهن مواجه می شوند و آن را از پدر و مادرشان می پرسند که «مامان بابا! پول چیه؟». پول موضوع مهمی در زندگی ما است اما همه ما لزوما احساسات یکسانی نسبت به پول نداریم.
برای بعضی افراد، کسب درآمد اولویت اصلی زندگی شان است اما برای بعضی افراد جزو اولویت های اول نیست و ممکن است فقط در حد رفع نیاز به پول فکر کنند و برای بدست آوردنش تلاش کنند. بعضی ها در مدیریت مالی سختگیر هستند و بعضی ها در مدیریت و پس انداز ضعف دارند.
اما جواب درست در برابر این پرسش بچه ها که «پول چیست؟» چه می تواند باشد. چرا که این جواب خیلی مهم است چون نگرش بچه ها به پول می تواند باعث شود پول برایشان در آینده امنیت بیاورد یا اضطراب!
۱-پول چیست و چرا به پول نیاز داریم؟
بچه های بالاتر از ۵ سال کم کم مفهوم پول را درک می کنند شما می توانید در ابتدا برایشان توضیح دهید که پول چیست و به چه کار ما می آید.
بهترین راه آموزش هم آموزش عملی است. بچه ها را با خودتان به فروشگاه ببرید و توضیح بدهید که اجناس مختلف قیمت های متفاوت دارند و ما می توانیم با پول، چیزهایی که به آنها نیاز داریم را تأمین کنیم. در ادامه هم برایشان توضیح دهید که همه افراد به یک میزان پول ندارند و همه آدم ها بخشی از زمانشان را به درآمدزایی اختصاص می دهند تا بتوانند نیازهایشان را رفع کنند.
شما در هر حالت می بایست این نوع پاسخ را به فرزندتان بدهید ، چرا که پاسخ شما خیلی مهم است و هدف همه ما این است که فرزندمان نگرش صحیحی نسبت به پول داشته باشد و یاد بگیرد چطور شرایط مالی را مدیریت کند.
حس ما نسبت به پول به شرایط مالی، نگرش ها و اولویت هایمان برمی گردد. خیلی از این نگرش ها در دوران کودکی شکل می گیرند در نتیجه خیلی مهم است که شما نگرش صحیحی درباره پول به فرزندانتان بدهید.
۲-پول امنیت است یا ارزش؟
بهتر است نگرش بچه ها نسبت به پول روشن و واقع بینانه باشد. پول موضوع خیلی مهمی برای امنیت و آرامش ما است اما بچه ها باید بدانند که خرید کالهای لوکس یا کالاهای گران بهاتر لزوما ارزشمندتر نیستند یا افرادی که ثروتمندتر هستند، لزوما خوشحال تر نیستند.پس توضیحاتمان باید حاوی مفهوم امنیت باشد نه ارزش!
مثلا اینکه شما نباید به بچه بگویید: «همه ما پول لازم داریم تا بتونیم بیشتر خوش بگذرونیم و چیزای قشنگ بخریم»
باید اینطور بگویید: «همه ما پول لازم داریم تا بتونیم چیزهایی که بهشون احتیاج داریم رو تهیه کنیم»
*چه رفتارهایی برای آموزش مالی نباید انجام دهیم؟
چند رفتار باعث می شود تا نگرش بچه ها به پول، به جای نیاز و امنیت تبدیل به ارزش شود.
-خرید دائمی اسباب بازیهای گران قیمت
این کار باعث می شود که بچه ها برای هیچ درخواستی صبر نکنند و پول را یک منبع ثابت خوشحال کننده بدانند که همیشه حاضر است و می شود به هر میزان که دلشان بخواهد، خرجش کنند.
-صحبت دائمی از مشکلات مالی هنگام حضور بچه ها
این روزها شرایط مالی خیلی سخت شده اما «پول» به مثابه یک نیاز هیچوقت نباید دغدغه کودک باشد چون باعث می شود تا پول منبعی برای احساس عدم امنیت در کودکان باشد ، موضوعی که همیشه نگرانش هستند یا باعث خشمشان می شود.
نگرش صحیح به پول به بچه ها کمک می کند آینده نگر باشند، پس انداز را یاد بگیرند و نظم و مسئولیت پذیریشان افزایش پیدا کند و از همه مهمتر روش های صحیح مدیریت مالی را یاد بگیرند.
*آموزش پس انداز به کودکان
بعد از اینکه بچه ها نگرش صحیح درباره پول را پیدا کردند باید به آنها یاد دهیم که چطور به طور صحیح از پول استفاده کنند و پس انداز داشته باشند.
مثلا مبلغی را به عنوان پول توجیبی هفتگی یا ماهیانه در اختیار بچه ها قرار بدهید. این هفتگی یا ماهیانه بودن هم بیشتر به انتخاب خودتان بستگی دارد اما برای بچه هایی که تا به حال پس انداز نداشتند، خصوصا زیر هشت سال بهتر است که هفتگی باشد چون تمرین پس انداز نیاز به زمان دارد.
نکته دیگر اینکه کودک باید درباره پولش حق انتخاب داشته باشد. حق انتخاب به این معنا نیست که کودک با پولش هر کاری دلش بخواهد می تواند بکند بلکه به این معناست که باید بین چند درخواست یا کالا گزینه داشته باشد.
مثلا: «مامان جان شما ماهی پنجاه هزار تومن ماهیانه داری. دوست داری باهاش کتاب بخری یا خوراکی؟ یا دوست داری بریم اسباب بازی فروشی؟ به کدوم بیشتر احتیاج داری؟»
این انتخاب کردن باعث می شود بچه ها مفهوم محدودیت را متوجه شوند و در اولویت بندی پیشرفت کنند.
نکته دیگر اینکه قانونتان را تغییر ندهید. یعنی به بچه ها توضیح دهید که شما نیازهای اساسی آنها را تامین می کنید اما این مبلغ تعیین شده در حال حاضر ثابت است در نتیجه بهتر است براساس علاقه یا اولویت هایش انتخاب کند چون این حق انتخاب فقط یک بار در ماه (یا یک بار در هفته) خواهد بود. پس قانون را عوض نکنید تا بچه ها یاد بگیرند هوشمندانه انتخاب کنند.
اگر تصمیم گرفتید مبلغ را بالا ببرید به کودک توضیح دهید که مثلا: «شما یک سال بزرگتر شدی و این میزان پول به ماهیانت اضافه می شه».
زمانی که بچه ها درباره پولشان حق انتخاب دارند، دیر یا زود با موقعیتی روبه رو می شوند که کالا یا درخواستی فراتر از پولشان است. این موقعیت زمان مناسبی برای آموزش مفهوم پس انداز به آنها است. می توانید برای بچه ها توضیح دهید که زمانی که ما چیزی را می خواهیم که هزینش را نداریم، می توانیم صبر کنیم و پول هایمان را جمع کنیم. در این مواقع می توانید پیشنهاد کمک دهید.
مثلا موقعیتی را در نظر بگیرید که فرزندتان اسباب بازی را می خواهد که دویست هزار تومن است.
«مامان جان، من و بابا صد تومن از اسباب بازی تو را پرداخت می کنیم و تو میتونی با دو ماه پس انداز صد تومن باقی را جمع کنی تا این اسباب بازی را بخریم»
*مفهوم روز مبادا
مفهوم روز مبادا را با قصه یا کارتون به کودک آموزش دهید. بهتر است پس انداز کردن تبدیل به یک روتین شود برای کودک توضیح دهید که خوبه ما آینده نگر باشیم و همیشه مبلغی را در پس اندازمان داشته باشیم تا در مواقع نیاز پول همراهمان باشد.
«پسرم یک روز جوجه کوچولو یک تیکه نون خیلی بزرگ پیدا کرد که اصلا اشتهایی برای خودنش نداشت، با خودش فکر کرد که بهتره نون را به لونه ببره و بذاره زیر تختش. چند روز بعد بارون خیلی شدیدی اومد و جوجه نتونست برای پیدا کردن غذا بیرون بره. یهو یاد نون بزرگش افتاد. جوجه کوچولو نون رو برای روز مبادا نگه داشته باشد. ما آدم ها هم با پس انداز می تونیم برای روز مبادامون پول نگه داریم.
مفهوم «پول» را چطور به فرزندانمان آموزش دهیم؟/پول امنیت است یا ارزش؟
اینکه والدین در برابر پرسش های مالی بچه هایشان ، چگونه واکنش نشان می دهند، نحوه برخورد و نگرش بچه ها نسبت به پول را در آینده مشخص می کند، اینکه پول برایشان امنیت می آورد یا اضطراب!
گروه زندگی: همه بچه ها یک روز با این سوال در ذهن مواجه می شوند و آن را از پدر و مادرشان می پرسند که «مامان بابا! پول چیه؟». پول موضوع مهمی در زندگی ما است اما همه ما لزوما احساسات یکسانی نسبت به پول نداریم.
برای بعضی افراد، کسب درآمد اولویت اصلی زندگی شان است اما برای بعضی افراد جزو اولویت های اول نیست و ممکن است فقط در حد رفع نیاز به پول فکر کنند و برای بدست آوردنش تلاش کنند. بعضی ها در مدیریت مالی سختگیر هستند و بعضی ها در مدیریت و پس انداز ضعف دارند.
اما جواب درست در برابر این پرسش بچه ها که «پول چیست؟» چه می تواند باشد. چرا که این جواب خیلی مهم است چون نگرش بچه ها به پول می تواند باعث شود پول برایشان در آینده امنیت بیاورد یا اضطراب!
۱-پول چیست و چرا به پول نیاز داریم؟
بچه های بالاتر از ۵ سال کم کم مفهوم پول را درک می کنند شما می توانید در ابتدا برایشان توضیح دهید که پول چیست و به چه کار ما می آید.
بهترین راه آموزش هم آموزش عملی است. بچه ها را با خودتان به فروشگاه ببرید و توضیح بدهید که اجناس مختلف قیمت های متفاوت دارند و ما می توانیم با پول، چیزهایی که به آنها نیاز داریم را تأمین کنیم. در ادامه هم برایشان توضیح دهید که همه افراد به یک میزان پول ندارند و همه آدم ها بخشی از زمانشان را به درآمدزایی اختصاص می دهند تا بتوانند نیازهایشان را رفع کنند.
شما در هر حالت می بایست این نوع پاسخ را به فرزندتان بدهید ، چرا که پاسخ شما خیلی مهم است و هدف همه ما این است که فرزندمان نگرش صحیحی نسبت به پول داشته باشد و یاد بگیرد چطور شرایط مالی را مدیریت کند.
حس ما نسبت به پول به شرایط مالی، نگرش ها و اولویت هایمان برمی گردد. خیلی از این نگرش ها در دوران کودکی شکل می گیرند در نتیجه خیلی مهم است که شما نگرش صحیحی درباره پول به فرزندانتان بدهید.
۲-پول امنیت است یا ارزش؟
بهتر است نگرش بچه ها نسبت به پول روشن و واقع بینانه باشد. پول موضوع خیلی مهمی برای امنیت و آرامش ما است اما بچه ها باید بدانند که خرید کالهای لوکس یا کالاهای گران بهاتر لزوما ارزشمندتر نیستند یا افرادی که ثروتمندتر هستند، لزوما خوشحال تر نیستند.پس توضیحاتمان باید حاوی مفهوم امنیت باشد نه ارزش!
مثلا اینکه شما نباید به بچه بگویید: «همه ما پول لازم داریم تا بتونیم بیشتر خوش بگذرونیم و چیزای قشنگ بخریم»
باید اینطور بگویید: «همه ما پول لازم داریم تا بتونیم چیزهایی که بهشون احتیاج داریم رو تهیه کنیم»
*چه رفتارهایی برای آموزش مالی نباید انجام دهیم؟
چند رفتار باعث می شود تا نگرش بچه ها به پول، به جای نیاز و امنیت تبدیل به ارزش شود.
-خرید دائمی اسباب بازیهای گران قیمت
این کار باعث می شود که بچه ها برای هیچ درخواستی صبر نکنند و پول را یک منبع ثابت خوشحال کننده بدانند که همیشه حاضر است و می شود به هر میزان که دلشان بخواهد، خرجش کنند.
-صحبت دائمی از مشکلات مالی هنگام حضور بچه ها
این روزها شرایط مالی خیلی سخت شده اما «پول» به مثابه یک نیاز هیچوقت نباید دغدغه کودک باشد چون باعث می شود تا پول منبعی برای احساس عدم امنیت در کودکان باشد ، موضوعی که همیشه نگرانش هستند یا باعث خشمشان می شود.
نگرش صحیح به پول به بچه ها کمک می کند آینده نگر باشند، پس انداز را یاد بگیرند و نظم و مسئولیت پذیریشان افزایش پیدا کند و از همه مهمتر روش های صحیح مدیریت مالی را یاد بگیرند.
*آموزش پس انداز به کودکان
بعد از اینکه بچه ها نگرش صحیح درباره پول را پیدا کردند باید به آنها یاد دهیم که چطور به طور صحیح از پول استفاده کنند و پس انداز داشته باشند.
مثلا مبلغی را به عنوان پول توجیبی هفتگی یا ماهیانه در اختیار بچه ها قرار بدهید. این هفتگی یا ماهیانه بودن هم بیشتر به انتخاب خودتان بستگی دارد اما برای بچه هایی که تا به حال پس انداز نداشتند، خصوصا زیر هشت سال بهتر است که هفتگی باشد چون تمرین پس انداز نیاز به زمان دارد.
نکته دیگر اینکه کودک باید درباره پولش حق انتخاب داشته باشد. حق انتخاب به این معنا نیست که کودک با پولش هر کاری دلش بخواهد می تواند بکند بلکه به این معناست که باید بین چند درخواست یا کالا گزینه داشته باشد.
مثلا: «مامان جان شما ماهی پنجاه هزار تومن ماهیانه داری. دوست داری باهاش کتاب بخری یا خوراکی؟ یا دوست داری بریم اسباب بازی فروشی؟ به کدوم بیشتر احتیاج داری؟»
این انتخاب کردن باعث می شود بچه ها مفهوم محدودیت را متوجه شوند و در اولویت بندی پیشرفت کنند.
نکته دیگر اینکه قانونتان را تغییر ندهید. یعنی به بچه ها توضیح دهید که شما نیازهای اساسی آنها را تامین می کنید اما این مبلغ تعیین شده در حال حاضر ثابت است در نتیجه بهتر است براساس علاقه یا اولویت هایش انتخاب کند چون این حق انتخاب فقط یک بار در ماه (یا یک بار در هفته) خواهد بود. پس قانون را عوض نکنید تا بچه ها یاد بگیرند هوشمندانه انتخاب کنند.
اگر تصمیم گرفتید مبلغ را بالا ببرید به کودک توضیح دهید که مثلا: «شما یک سال بزرگتر شدی و این میزان پول به ماهیانت اضافه می شه».
زمانی که بچه ها درباره پولشان حق انتخاب دارند، دیر یا زود با موقعیتی روبه رو می شوند که کالا یا درخواستی فراتر از پولشان است. این موقعیت زمان مناسبی برای آموزش مفهوم پس انداز به آنها است. می توانید برای بچه ها توضیح دهید که زمانی که ما چیزی را می خواهیم که هزینش را نداریم، می توانیم صبر کنیم و پول هایمان را جمع کنیم. در این مواقع می توانید پیشنهاد کمک دهید.
مثلا موقعیتی را در نظر بگیرید که فرزندتان اسباب بازی را می خواهد که دویست هزار تومن است.
«مامان جان، من و بابا صد تومن از اسباب بازی تو را پرداخت می کنیم و تو میتونی با دو ماه پس انداز صد تومن باقی را جمع کنی تا این اسباب بازی را بخریم»
*مفهوم روز مبادا
مفهوم روز مبادا را با قصه یا کارتون به کودک آموزش دهید. بهتر است پس انداز کردن تبدیل به یک روتین شود برای کودک توضیح دهید که خوبه ما آینده نگر باشیم و همیشه مبلغی را در پس اندازمان داشته باشیم تا در مواقع نیاز پول همراهمان باشد.
«پسرم یک روز جوجه کوچولو یک تیکه نون خیلی بزرگ پیدا کرد که اصلا اشتهایی برای خودنش نداشت، با خودش فکر کرد که بهتره نون را به لونه ببره و بذاره زیر تختش. چند روز بعد بارون خیلی شدیدی اومد و جوجه نتونست برای پیدا کردن غذا بیرون بره. یهو یاد نون بزرگش افتاد. جوجه کوچولو نون رو برای روز مبادا نگه داشته باشد. ما آدم ها هم با پس انداز می تونیم برای روز مبادامون پول نگه داریم.
شکست حمایت از مستأجران با وام ودیعه/ کمتر از ۸ درصد وام گرفتند
در حالی که اجاره بها، مستأجران را جان به لب کرده و تنها برنامه حمایتی وزارت راه و شهرسازی از قشر مستأجر، وام ودیعه مسکن است، بانک ها در پرداخت این تسهیلات سنگ اندازی می کنند.
به گزارش خبرنگار مهر، در ماههای اخیر بازار اجاره مسکن روز به روز ملتهب تر شده و هیچ یک از ابزارهای حمایتی از مستأجران از یک سو و کنترلی بازار اجاره مسکن از سوی دیگر نتوانسته به کاهش فشارهایی که روز به روز بر مستأجران بیشتر میشود، منجر شود.
کارشناسان اقتصاد مسکن معتقدند اگرچه اجاره بها تابعی از قیمت مسکن است و با توجه به افزایش شدید قیمت مسکن و جا ماندن اجاره بها از این قیمت در سالهای گذشته، حال شاهد پر شدن این فاصله میان قیمت مسکن با اجاره بها (نسبت P به E) هستیم، اما یکی دیگر از عواملی که در افزایش اجاره مسکن مؤثر است، فاصله زیاد عرضه با تقاضاست که باید برای پر کردن این شکاف، ابزارهای مالیاتی خصوصاً مالیات بر خانههای خالی به کار بیاید تا مالکان به عرضه واحدهای مسکونی خالی خود ترغیب شوند.
این در حالی است که تا کنون بر اساس اعلام مدیران ارشد سازمان امور مالیاتی، هیچ برگه مالیاتی برای مالکان واحدهای خالی از سکنه صادر نشده است.
با این حال ستاد ملی مقابله با کرونا در اواخر خرداد امسال مصوبه خرداد سال گذشته خود در خصوص حمایت از مستأجران و ساماندهی بازار اجاره مسکن را تمدید کرد که بر اساس آن علاوه بر تعیین سقف افزایش اجاره مسکن برای قراردادهای تمدیدی اجاره مسکن، تسهیلات کمک ودیعه مسکن به مستأجران پرداخت شود.
سقف اجاره بها در ستاد کرونا: ۲۵ درصد / گزارش بانک مرکزی: ۵۰ درصد!
ستاد ملی مقابله با کرونا در حالی سقف ۲۵ درصدی اجاره بها را تعیین کرد که بر اساس گزارش بانک مرکزی از بازار مسکن در مهر ماه امسال، اجاره بها نسبت به ماه مشابه سال قبل (مهر ۱۳۹۹) افزایش ۴۸.۴ درصدی برای شهر تهران و ۵۱.۳ درصدی برای کل کشور داشته که عملاً شکست سیاست تعیین دستوری سقف اجاره بها را نشان میدهد.
معاون وزیر راه: طرح تعیین سقف ۲۵ درصدی اجاره بها موفقیت آمیز بود
محمود محمودزاده معاون وزیر راه و شهرسازی در پاسخ به این سوال که آیا متوسط افزایش ۴۶.۹ درصدی هزینه اجاره بها در تابستان ۱۴۰۰ برای خانوارهایی که تمدید قرارداد داشتهاند، نشان دهنده شکست طرح تعیین سقف ۲۵ درصدی افزایش اجاره بها است، گفت: مصوبه ستاد ملی کرونا در حکم قانون بوده و لازم اجرا است.
محمود زاده تاکید کرد: با توجه به مصوبه ستاد ملی کرونا و حمایت و همکاری مراجع قضائی و عدم صدور حکم تخلیه برای مستأجران به جز استثناهای ۸ گانه، سال گذشته کاهش ۶۵ درصدی جا به جایی مستأجران را شاهد بودیم که نشان دهنده موفقیت این مصوبه است.
وام ودیعه مسکن به کجا رسید؟
همچنین یکی دیگر از برنامههایی که ستاد ملی مقابله با کرونا برای حمایت از مستأجران طراحی کرد، اعطای تسهیلات ۷۰ میلیون تومانی ودیعه مسکن برای مستأجران تهرانی، ۴۰ میلیون برای کلانشهرنشینان و ۲۵ میلیون تومانی برای ساکنان سایر شهرها بوده که آمارها حاکی از شکست این طرح است.
مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا، اعطای این تسهیلات به مستأجرانی بود که تاریخ قرارداد اجاره آنها از ابتدای مهر ۱۳۹۹ تا پایان شهریور ۱۴۰۰ بود اما در شهریور ماه امسال دامنه زمانی مذکور به پایان پاییز امسال نیز کشیده و سقف زمانی پرداخت تسهیلات از سوی بانکها به معرفی شدگان نیز تا پایان بهمن ماه امسال در نظر گرفته شد.
۸ درصد متقاضیان وام ودیعه گرفتند
بر اساس آمار منتشره از وزارت راه و شهرسازی تا کنون بیش از یک میلیون و ۶۴۰ هزار نفر متقاضی در سامانه تسهیلات کمک ودیعه مسکن ثبت نام کرده و از این تعداد بیش از ۶۳۰ هزار نفر به بانکها معرفی شده و بیش از ۱۳۰ هزار نفر تسهیلات را دریافت کرده اند.
به عبارت دیگر تنها کمتر از ۸ درصد (۷.۹ درصد) مستأجران متقاضی دریافت تسهیلات ودیعه مسکن توانسته اند آن را دریافت کنند که گفته میشود بخش مهمی از آنها، تسهیلات گیرندگان ۲۵ و ۴۰ میلیون تومانی بوده و سهم دریافت کنندگان تسهیلات ۷۰ میلیون تومانی کمتر بوده است.
بانکها سنگ اندازی میکنند
بسیاری از مستأجران از سنگ اندازی های بانکها برای دریافت تسهیلات ودیعه مسکن گلایه مندند.
بررسیهای میدانی خبرنگار مهر نشان میدهد بانکها با رایزنیهای وزارت راه و شهرسازی با بانک مرکزی و دستورالعملی که بانک مرکزی برای بانکها مبنی بر سه گرفتن در اخذ تضامین از متقاضیان صادر کرده، چندان میانه خوبی نداشته و این دستورالعمل را مراعات نمیکنند.
رئیس بانک مرکزی: بانکها پرداخت وامهای خرد را تسهیل کنند
همچنین علی صالح آبادی رئیس کل بانک مرکزی در نشست دورهای ۱۷ آبان با مدیران عامل بانکها بر ساده گیری بانکها در اعطای تسهیلات خُرد دستوری صادر کرد که تا کنون خبری از اجرای این بخشنامه رئیس کل بانک مرکزی از سوی بانکها شنیده نشده است.
یک متقاضی وام ودیعه مسکن به خبرنگار مهر گفت: بعد از آنکه به سختی توانست دو ضامن رسمی دولتی برای وام ودیعه مسکن ۷۰ میلیون تومانی از یکی از شعب بانک «گ» تهیه کند، این بانک به آنها گفته فعلاً امکان پرداخت این تسهیلات نیست و احتمالاً یک ماه برای تأمین این اعتبار زمان میبرد.
همچنین یکی دیگر از متقاضیانی که از وزارت راه و شهرسازی، پیامک معرفی به بانک را دریافت کرده است، میگوید بانک عامل میگوید اعتباری برای اعطای این تسهیلات ندارد.
برخی دیگر از متقاضیان نیز عمدتاً با سد بزرگ عدم وجود اعتبار برای این تسهیلات مواجهند و پاسخ بانکها به آنها این است که فعلاً پرداختی برای وام ودیعه به مستأجران ندارند.
اعتبار ۱۰ هزار میلیارد تومانی وام ودیعه مسکن شفاف سازی شود
این در حالی است که بر اساس مصوبه ستاد ملی مقابله با کرونا و نیز اعلام محمود محمودزاده معاون مسکن و ساختمان وزارت راه و شهرسازی، میزان اعتباری که برای طرح اعطای تسهیلات ودیعه مسکن در نظر گرفته شده ۱۰ هزار میلیارد تومان است بنابراین اگر این سقف پر شود انتهای طرح خواهد بود اما تا زمانی که سقف پر نشود محدودیتی در پرداخت وجود نخواهد داشت.
با توجه به اینکه تا کنون تنها ۱۳۰ هزار نفر تسهیلات ودیعه مسکن در نظر گرفته اند و با احتساب اینکه ۱۰۰ درصد این ۱۳۰ هزار نفر، وام ۷۰ میلیون تومانی گرفته باشند، ۹ هزار میلیارد تومان از اعتبار در نظر گرفته شده هزینه شده و هنوز هزار میلیارد تومان دیگر پابرجاست.
نجومی بگیران همچنان مشغول کارند
۴۲۴ میلیون تومان حقوق برای این سه نفر/۵
بعد از رونمایی از حقوق های نجومی مدیران مناطق آزاد، یک مسئول دفتر و همچنین سرپرست سابق وزارت صمت، روز گذشته برای چندمین بار در سال جاری مسئله حقوق های نجومی این بار در پتروشیمی امیرکبیر رسانه ای شد. فیش هایی که برابر با خرید مسکن مهر در برخی از نقاط کشور است.
حقوق های نجومی اصطلاحی بود که برای اولین بار در اردیبهشت ماه سال ۱۳۹۵ مطرح شد. در تاریخ ۱۶ اردیبهشت ۹۵ که چند شبکه تلگرامی و وب سایت سیاسی موضوع حقوق های نجومی مدیران دولتی را مطرح کردند. بحثی که سرآغازش فیش حقوقی یکی از مدیران بیمه مرکزی بود.
به گزارش تابناک، روز بعد در ۱۷ اردیبهشت ماه ۱۳۹۵ اخبار ساعت ۲۱ شبکه اول صدا و سیما در گزارشی با ارجاع به فیش های حقوقی منتشر شده در وب سایت ها گفت سه مدیر ارشد بیمه مرکزی در اسفند ماه ۱۳۹۴ روی هم ۱۸۰ میلیون تومان حقوق و مزایا گرفته اند. در ۱۹ اردیبهشت ۹۵ بود که خبرگزاری میزان نیز با انتشار تصاویری از فیش های حقوقی چند ده میلیون تومانی معاونان بیمه مرکزی خبر داد. این ماجرا تا آنجا پیش رفت که رئیس بیمه مرکزی استعفا داد.
تذکر رهبر انقلاب به دولت روحانی درباره حقوقهای نجومی
رهبر انقلاب در ۲ تیرماه همان سال ۹۵ در دیدار رمضانی رئیسجمهور و اعضای هیأت دولت، به موضوع حقوقهای کلان اشاره و تأکید کردند: «موضوع حقوقهای نجومی، درواقع هجوم به ارزشها است اما همه بدانند که این موضوع از استثناها است و اکثر مدیران دستگاهها، انسانهای پاکدست هستند، اما همین تعداد کم نیز خیلی بد است و باید حتماً با آن برخورد شود. این موضوع نباید شامل مرور زمان شود بلکه باید حتماً بهصورت جدی پیگیری، و نتیجه آن به اطلاع مردم رسانده شود.»
رهبر انقلاب دو ماه بعد یعنی در ۳ شهریور ۹۵ نیز در دیدار رئیسجمهور و اعضای هیئت دولت به ماجرای فیشهای حقوقی نجومی اشاره کردند و فرمودند: «و آخرین مسئله هم همین مسئله حقوقهای نجومی است که اتفاقاً در صحبت آقای دکتر روحانی هم آخرین مسئله بود. من خواهش میکنم از این قضیّه آسان عبور نکنید. بله، دامن زدنِ به این قضیّه به آن معنا -که به قول ایشان مدام بازخوانیکردن و آمار دادن که فلان کس اینقدر میگیرد، فلان کس [آنقدر] – شاید کار خیلی مثبتی نیست؛ امّا از آنطرف، اقدامی که شما در مقابل میکنید، خیلی مهم است؛ یعنی به مردم بگویید که چهکار کردید. در این قضیّه، مردم اعتمادشان ضربه خورده. ببینید، مردم خیلی از این ارقام بزرگ و مانند اینها را هضم نمیکنند؛ امّا حقوق شصت میلیون تومان و پنجاه میلیون تومان و چهل میلیون تومان را خوب هضم میکنند؛ یعنی کسی که در ماه یکمیلیون یا یکمیلیونودویست یا یکمیلیونوپانصد درآمد دارد، خوب میفهمد که پنجاهمیلیون یعنی چه؛ در کشور کم نیستند کسانی که حقوقهایشان این است. این اعتماد مردم را -که بهدرستی آقای روحانی گفتند که مایه اصلی ما، اعتماد مردم و امید مردم است- با این کارها نباید ضایع کرد. شما این همه زحمت بکشید، کار کنید، تلاش کنید، بعد ناگهان مثلاً فرض کنید یکنفری با یک کار حقوق غیرعادلانه [همه را ضایع کند]. آیا فاصله بین پنجاهمیلیون و یکمیلیون غیرعادلانه نیست؟ شما امروز در دستگاه دولتیتان کسی که از شما یکمیلیون، یکمیلیونودویست، یکمیلیونوپانصد، دو میلیون حقوق بگیرد ندارید؟ فراوان. خب، آنوقت یک نفر هم سیمیلیون میگیرد، چهلمیلیون میگیرد! این غیرعادلانه نیست؟ …»
بی توجهی دولت تدبیر و امید و تکرار دوباره فیش های نجومی!
بر اساس این گزارش؛ بعد از ماجرای انتشار فیش های حقوقی نجومی و کلان، فعالیت هایی در راستای مقابله با حقوق های نجومی شکل گرفت اما باز هم بعد از گذشت ۵ سال از آن ماجرای رسوایی حقوق های نجومی، به دلیل کم کاری و بی توجهی دولت تدبیر و امید، این نوع حقوق ها همچنان ادامه داشت و هر از چندگاهی به تیتر یک رسانه ها تبدیل می شود.
بعد از حقوق های نجومی مدیران مناطق آزاد که در سال جاری رسانه ای شد، حالا چند روزی است که از حقوق های نجومی مدیران شرکت پتروشیمی امیرکبیر رونمایی شده است. موضوعی که مسلما ریشه در سیاست گذاری ها و تصمیمات دولت گذشته دارد.
ماجرای حقوق های نجومی کارکنان پتروشیمی امیرکبیر چه بود؟
ابتدا اخباری مبنی بر پرداخت حقوقهای نجومی به مدیران شرکت پتروشیمی امیرکبیر در رسانه ها انتشار یافت و سپس، ظهر روز چهارشنبه ۲۶ آبان ماه، خبر عزل دو نفر از مدیران نجومی بگیر از سوی محمد بهمئی مدیرعامل جدید این شرکت و انتصاب دو مدیر دیگر به جای آنها منتشر شد.
خبری که فریدون بندری، سرپرست فرمانداری بندر ماهشهر، بلافاصله درباره آن توضیح داد: بر اساس ابلاغیه استانداری خوزستان، هیچ یک از رؤسای ادارات و مدیران عامل شرکتهایی که به نوعی وابستگی به دولت دارند، اجازه عزل و نصب در هیچ یک از سطوح مدیریتی بدون هماهنگی با استانداری خوزستان را ندارند.
او افزود: با توجه به اعلام دستورالعمل مذکور به مدیرعامل فعلی این شرکت، لازم است نسبت به بررسی و تعیین تکلیف احکام صادره اقدام فوری صورت گیرد. مدیرعامل پتروشیمی امیرکبیر در تماس تلفنی، هر گونه صدور حکم و تغییرات احتمالی مدیریتی در این شرکت را تکذیب کرده بود.
به هر صورت روز گذشته مورخه ۱ آذر ۱۴۰۰ چهار سند مربوط به حقوقهای نجومی سه تن از مدیران این شرکت در فضای مجازی منتشر شد که واکنشهای زیادی را در پی داشت. مبالغ حقوق این مدیران طبق این اسناد، ارقام ۸۴، ۱۲۵، ۱۵۰ و ۲۱۵ میلیون تومانی را نشان میداد.
گفته شد که حقوق های نجومی دریافتی به شرح زیر بوده است: (به عبارت دیگر همان گونه که در تصویر زیر مشاهده می شود، این سه تن از کارکنان شرکت پتروشیمی امیرکبیر رویهم ۴۲۴ میلیون حقوق گرفتهاند)
- « ف – ر» مدیر مالی: ۲۱۵ میلیون تومان
- « ع – ج» مدیر منابع انسانی: ۱۲۵ میلیون تومان
- « ح – الف» رئیس حراست: ۸۴ میلیون تومان
آیا اسناد منتشر شده فاقد اصالت یا جعلی است؟
موضوعی که روابط عمومی شرکت پتروشیمی امیرکبیر حتی حاضر به ارائه توضیحات درباره آن به خبرگزاری رسمی سازمان صداوسیما هم نشد. البته سازمان منطقه ویژه اقتصادی پتروشیمی بلافاصله در این رابطه اطلاعیهای را منتشر کرد.
در این اطلاعیه آمده است:
«به آگاهی میرساند براساس اطلاع واصله از مراجع ذیصلاح و پیرو بررسیهای انجام شده، اسناد منتشره، فیش حقوقی نبوده و فاقد اصالت از این لحاظ است. ضمن آنکه طبق اطلاع داده شده برخی از ارقام مربوط به مزایای غیر مستمر مندرج در این تصاویر اساسا مرتبط با پرداختهای سنوات گذشته بوده که بصورت تجمیعی در یکماه منظور شده است. لازم بذکر است برابر مقررات جاری، دریافت هر گونه حقوق و مزایا در مجموعههای صنعت که تابع مقررات حقوق وزارت نفت میباشند، سقف مشخصی تعریف گردیده که برای همگان لازم الاجرا است. این روابط عمومی ضمن استقبال از شفافیت اطلاعات و لزوم نظارت و پایش عملکردها، بر نقش مهم رسانه، بعنوان ابزار اطلاع رسانی و فرهنگ ساز و هدایت گر جریان فکری جامعه و ارتقاء سطح اعتماد عمومی از طریق ارائه اخبار دقیق، بر اخلاق مداری فضای رسانهای تاکید مینماید».
شرکت پتروشیمی امیرکبیر و طرح اُلفین ششم
در اردیبهشت ماه ۱۳۷۷، شرکت ملی صنایع پتروشیمی اقدام به تاسیس شرکت پتروشیمی امیرکبیر به عنوان یک شرکت سهامی عام کرد تا این شرکت، مسئولیت اجرای طرح اُلفین ششم که از طرحهای مصوب برنامه پنج ساله دوم شرکت ملی صنایع پتروشیمی محسوب میشد را بر عهده بگیرد. به صورت کلی، ترکیبات موجود در نفت خام به چهار دسته پارافینها، الفینها، نفتا و آروماتیکها تقسیم میشود. الفینها به دلیل واکنشپذیر بودن ترکیباتشان محصولات متنوعی را شامل میشوند و تقاضا برای آنها در سطح جهان رو به افزایش است.
مالکان عمده این شرکت نیز طبق اعلام سایت رسمی پتروشیمی امیرکبیر، وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی و همچنین سازمان بازنشستگی کشوری هستند. به هر حال، اکنون چند روزی میشود که مجری طرح اُلفین ششم کشور، درگیر حاشیههایی شده است.
بعد از این ماجراها و با انتشار حقوق های نجومی، یکی از کانال های نزدیک به دولت خبر داد که آقای رئیسی، رئیسجمهور محترم کشورمان بلافاصله دستور برکناری مدیران شرکت یاد شده را صادر کرده اند.
حسین شریعتمداری مدیر مسئول روزنامه کیهان نیز در بخشی از یادداشت خود تحت عنوان «انگور را دانه دانه میخورند!» با اشاره به دستور رئیس جمهور مبنی بر برکناری مدیران شرکت یاد شده، نوشت:
«همه ساله بیش از ۷۰ درصد بودجه کل کشور به شرکتهای دولتی (از جمله شرکت یاد شده) اختصاص داده میشود (سال گذشته ۷۵ درصد بودجه و امسال اگرچه هنوز رقم رسمی اعلام نشده است ولی گفته میشود که درصد آن افزایش هم یافته است). بر اساس آمار موجود از ۳۹۸ شرکت دولتی، ۳۲۳ شرکت زیانده هستند و سؤال این است که هفتاد و چند درصد بودجه کشور که از سفره تودههای مردم برداشته میشود، به حلقوم چه کسانی ریخته میشود؟! بدیهی است که شرکتهای کارآمد و مدیران لایق بیرون از این دایرهاند. همان دیروز، یکی از کانالهای خبری نزدیک به دولت خبر داد که آقای رئیسی، رئیسجمهور محترم کشورمان بلافاصله بعد از انتشار خبر حقوقهای نجومی مورد اشاره، دستور برکناری مدیران شرکت یاد شده را صادر کردهاند. اقدامی درخور تقدیر که از جناب رئیسی غیر از این هم انتظار نرفته و نمیرود. ولی این اقدام اگرچه شایسته تحسین است ولی کامل نیست و به دو اقدام بسیار ضروری و حیاتی دیگر نیاز دارد. اول؛ اینکه مدیران حرامخوار برای مجازات به قوه قضائیه معرفی شوند. دوم؛ در حالی که بیش از سه ماه از شروع به کار دولت انقلابی و مردمی جناب رئیسی میگذرد، کار بررسی صلاحیت برخی از مدیرانی که در دولت قبل به بدنه قوه اجرائیه تزریق (بخوانید تحمیل) شدهاند و از شایستگی لازم برای حضور در مسئولیتهای حساس برخوردار نیستند، صورت نپذیرفته است.»
پیش بینی ای که جدی گرفته نشد!
هر چند که اقدام رئیس جمهور شایسته تقدیر بوده است اما باید گفت که در دی ماه سال گذشته بود که عادل آذر رئیس سابق دیوان محاسبات طی گفتگویی و با توجه به وضعیت حقوق ها در لایحه بودجه سال ۱۴۰۰ اعلام کرد که اگر مردم در سال آینده حقوق ماهانه ۶۰ میلیون تومانی را دیدند تعجب نکنند!
وی در مورخه ۲ دی ۹۹ گفت: با افزایش حقوق کارمندان باید انتظار حقوق ماهیانه ۶۰ میلیونی هم داشت. عادل آذر با اشاره به افزایش ۲۵ درصدی حقوق در بودجه ۱۴۰۰ گفت با توجه به ملحقات و دریافتی های برخی مدیران گفت سال آینده باید انتظار حقوق ۶۰ میلیونی هم داشت و دولت در این باره دست و دلبازی کرده است. این حقوق ۶۰ میلیون تومانی ماهانه برای مدیران گویا قانونی است اما غیرقابل هضم است!
بنابراین به نظر می رسد که گویا پرداخت برخی از حقوق های نجومی نه تنها غیرقانونی نیست بلکه گویا بر اساس بودجه سال جاری قانونی نیز می باشد.
چرایی رتبه بیستم ایران در جراحی زیبایی در جهان
جراحیِ جراحی زیبایی
رتبه بیستم ایران در جراحی زیبایی در جهان و رتبه دوم در منطقه غرب آسیا، این پرسش تکراری را پیش رو میگذارد که چرا جراحی زیبایی در ایران به یک میل فزاینده تبدیل شده و آیا میتوان این میل را مهار و مدیریت کرد؟
به گزارش ایرنا زیبایی و زیباتر به نظر رسیدن سبب شده آمار جراحی زیبایی در جهان افزایش یابد. نتایج تحقیقات انجمن بینالمللی جراحی پلاستیک (ISAPS) در سال ۲۰۱۷ حاکی از این است که آمریکا با ۴ میلیون و ۲۱۷ هزار و ۸۶۲ عمل جراحی زیبایی در سال رتبه نخست، برزیل با ۲ میلیون ۵۲۴ هزار و ۱۱۵ رتبه دوم و ژاپن با یک میلیون و ۱۳۷ هزار و ۹۷۶ مورد عمل زیبایی رتبه سوم جهانی را به خود اختصاص داده است. اما ایران رتبه بیستم را با تعداد ۱۵۱ هزار و ۴۳۹ مورد به خود اختصاص داده است که در میان کشورهای خاورمیانه بعد از ترکیه، رتبه دوم محسوب میشود. همچنین بر اساس نتایج این گزارش، زنان با ۲۰ میلیون و ۳۶۲ هزار و ۶۵۵ تعداد، بیشترین مخاطبان عملهای جراحی زیبایی در دنیا هستند که این امر حاکی از اهمیت بحث زیبایی و زیباتر به نظر رسیدن در میان زنان است.
در خصوص مساله زیبایی هر چند عوامل پرشمار و متعددی دخیلند، اما از مهمترین آنها میتوان به مواردی از قبیل مصرفگرایی، تبلیغات رسانهای، مُد و مواردی از این دست اشاره کرد. نتایج تحقیقی که توسط یسری محمودی، حسن محدثی گیلوایی و محمدباقر تاج الدین در سال ۱۳۹۶در مورد دلایل و پیامدهای جراحیهای زیبایی زنان و مردان ساکن شهر تهران از طریق مصاحبه کیفی با ۲۷ زن و ۱۵ مرد انجام شده، حاکی از این است که برای مردان حقارت و خودکمبینی و برای زنان ترس از طرد شدن و تصویر ذهنی منفی از مهمترین دلایل مبادرت افراد به جراحی زیبایی است. همچنین در این راستا نتایج تحقیقی که توسط یونس دانش با عنوان بررسی عوامل موثر بر گرایش به جراحی زیبایی بین دانشجویان دختر دانشگاه هرمزگان در سال ۱۳۹۵ انجام شده، حاکی از این است که دو متغیر فشار اجتماع و رضایت از زندگی ۸۰ درصد واریانس متغیر وابسته یعنی جراحی زیبایی را پیشبینی میکنند.
پیامدهای این نوع عملهای جراحی زیبایی قابل اغماض نیست. این پیامدها از بروز افسردگی، استرس و اضطراب گرفته تا رفتارهای وسواسی برای انجام عملهای زیبایی، تبعات بسیاری را به همراه میآورند.
در کنار این موارد باید به مرگ افراد حین عمل جراحی زیبایی نیز اشاره کرد که آخرین مورد از این نوع پیامدها مرگ دختر نخبه اهوازی در کلینیک پزشکی بوده است. دختری که به دنبال تزریق دارو برای عمل زیبایی به دست افراد غیرمتخصص در یکی از کلینیکهای شهر اهواز دچار ایست قلبی تنفسی شد، تلاش کادر پزشکی برای نجات وی بینتیجه ماند و دچار مرگ مغزی شد. هر چند اتفاقاتی از این دست کم نیست، اما موضوع جراحی زیبایی، تبعات و پیامدهای آن چندان مورد توجه اندیشمندان و سیاستگذاران در حوزه فرهنگی و سلامت قرار نگرفته و دستورالعملها و راهکارهای موثری در این زمینه اتخاذ نشده است؛ امری که با توجه به شرایط حال حاضر و اهمیت آن خصوصا در میان نسل جوان نیاز است مورد توجه قرار بگیرد.
نارضایتی از وضعیت موجود، تصویر بدنی منفی، کمالگرایی، اختلالات روانشناختی از قبیل بدریختانگاری، نداشتن اعتماد به نفس و … سبب میشود جوانان به جراحیهای زیبایی مبادرت کنند.
اهمیت این بحث و لزوم توجه به ابعاد مختلف آن اعم از چرایی، پیامدها و راهکارها سبب شد پژوهشگر ایرنا با «سیدحسین نبوی» عضو هیات علمی گروه جامعهشناسی دانشگاه خوارزمی و «اکرم سهرابی» روانشناس به گفتوگو بنشیند.
به خاطر یک مشت پرستیژ
دکتر نبوی پیرامون دلایل مختلف روی آوردن افراد به جراحیهای زیبایی میگوید: «اگر فرض را بر این بگذاریم که ایران جزو ۲۰ کشور نخست در جراحی زیبایی است، یقیناً دلایل مختلف فرهنگی، اقتصادی و سیاسی در آن مهم است. از جمله دلایل فرهنگی میتوان به کسب منزلت، جایگاه و پرستیژ اشاره کرد که افراد به نحوی از طریق زیباتر شدن و زیباتر به نظر رسیدن در صدد دستیابی بدان هستند. همچنین درآمدهای قابل توجهی که پزشکان و غیرپزشکان از این فرایند بهدست میآورند، از جمله دلایل اقتصادی بسیار مهم است و در کنار این عوامل، باید به دلایل سیاسی نیز اشاره کرد. به این معنا که ممکن است انسانها منزلت اجتماعی خود را در تقابل با معیارهای ترویجی جستوجو کرده و چه چیزی راحتتر از اینکه انسانها از ابزار اندام و بدن استفاده کنند. بنابراین این دلایل دست به دست هم میدهند تا با افزایش تعداد جراحیهای زیبایی روبرو باشیم».
اکرم سهرابی روانشناس نیز جراحی زیبایی را به عنوان یکی از شایعترین اعمال جراحی در سطح جهان مطرح میکند که میزان استفاده و بهرهمندی از آن نیز همچنان رو به افزایش است. از نظر او، با توجه به پیشرفتهای علم پزشکی و وضعیتهای روانی و شخصیتی متقاضیان، اقدام به این نوع اعمال در تمامی کشورها بیشتر شده است. این روانشناس، نارضایتی از وضعیت موجود، تصویر بدنی منفی، کمالگرایی، اختلالات روانشناختی از قبیل بدریختانگاری، نداشتن اعتماد به نفس را از دلایل تمایل جوانان به این نوع جراحیهای زیبایی میخواند.
جراحی شدهها به دنبال تأیید و پاداش
از نظر دکتر نبوی، برای انسانهایی که بدن خود را به دست جراحی میسپارند و حاضرند درد، رنج، اضطراب و استرس ناشی از آن را تحمل کنند، پیامدهای روانشناختی به وجود خواهد آمد. یعنی فرد به واسطه جراحیهای زیبایی و به واسطه تغییراتی که در اندام و عمدتاً در صورت به عمل میآورد، در کوتاهمدت یک احساس خوب و پاداش روانی مناسبی را بهدست میآورد که پس از مدتی این پاداش روانی کمتر و کمتر میشود و فرد به نحوی وسواسی با اندام و صورت خود رفتار میکند. برای مثال خانمی به جراحی زیبایی اقدام میکند و زیباتر میشود، در واقع او خودش را هر چه بیشتر با معیارهای زیبایی وفق میدهد اما این معیارها و این تعاریف که در دورهها و زمانهای مختلف تغییر میکنند، سبب میشود پس از مدتی احساس رضایت فرد به تدریج فروکش کند و شاید به عمل جراحی دیگری بینجامد: «خودآینهسانی» به تعبیر کولی، جامعهشناس آمریکایی در برخورد و واکنش دیگران حاصل میشود. در واقع ارزیابی که دیگران از فرد دارند، در تصویری که آن فرد از خود شکل میدهد و در نتیجه رفتارهای او تاثیر میگذارد. این امر در مورد تصویر بدنی صحت داد، به این معنا که همه افراد تصویری از خود و بدنشان دارند و وقتی آن تصویر را با ایدهآل تبلیغ شده در رسانه و یا ایدهآل موجود در جامعه مقایسه میکنند، ممکن است بر احساس رضایت یا نارضایتی آنها و در نتیجه رفتارهای بدنی آنها تاثیر بگذارد».
سهرابی نیز به پیامدهای این وضعیت اشاره دارد و تصریح میکند: «تکرار عملهای جراحی بر اثر نارضایتی یکی از مهمترین پیامدها است. از طرفی پس از عمل جراحی فرد ممکن است دچار نوعی افسردگی و اضطراب شود. اگرچه انتظار این است که بعد از عمل جراحی رضایت بیشتری حاصل شود اما گاه در برخی موارد احساس رضایت به نوعی احساس نارضایتی و در نتیجه تکرار عملهای جراحی و بروز احساسات منفی و افسردگی خود را نشان میدهد».
نقش سلبریتی و رسانهها در بازتعریف معیارهای زیبایی
دکتر نبوی درباره نقش سلبریتیها و رسانهها در بازتعریف معیارهای زیبایی معتقد است در دورههای مختلف معیارهای زیباییشناختی مدام در حال تعریف و بازتعریف است و این طور نیست که حتی در کوتاهمدت و میانمدت ثابت بماند. هر سلبریتی اعم از بازیگر، ورزشکار، خواننده یا … سعی میکند به نحوی از دیگران متفاوت باشد و از این رو آرایش و پوشش متفاوتی خواهد داشت تا بدینوسیله خود را متمایز از دیگران نشان دهد و با این کار رفتهرفته مد جدیدی ایجاد میکند: «سلبریتیها ابزاری برای منافع اقتصادی برخی شرکتها و گروههای اقتصادی نیز هستند. آنها به عنوان یک واسطه و میانجی که کالاها و خدمات شرکتها را تبلیغ کرده و به فروش میرسانند ظاهر میشوند و منافعی را از این طریق برای صاحبان شرکتها به همراه میآورند». به گفته نبوی، سلبریتیها مانند رهبران کاریزماتیک که ماکس وبر در نظریههای خود به آن پرداخته بود، از طریق قدرت، گیرایی و جذابیت، نقش و تاثیر تعیینکنندهای بر مخاطبان دارند. برخی از این سلبریتیها ممکن است از خودشان رسانهای داشته باشند یا برخی ممکن است وابسته به رسانه عمومی باشند و برخی در جاهای دیگر ظاهر میشوند و منافعی را برای حامیان خود فراهم میآورند. بنابراین سلبریتیها که خودشان به عنوان سازوکار تاثیرگذار در جامعه تودهای عمل میکنند، به عنوان رهبران کاریزماتیک، قدرت فرهنگی مهیبی را ایجاد میکنند. این قدرت روی مخاطبانی که دارای استقلال فکری ضعیفتری هستند، تاثیر میگذارد. در واقع سلبریتیها مدها و معیارهای زیباییشناختی را ایجاد میکنند و پس از مدتی آنها را تغییر میدهند.
رسانه و به ویژه سلبریتیها معیارهای خود را به جامعه تحمیل میکنند و عموم افراد جامعه به ویژه اقشار و لایههایی را که به لحاظ فکری، پختگی کمتری دارند مثل جوانان و نوجوانان تحت تاثیر قرار میدهند.
از طرفی تعدد رسانهها بسیار است و در نتیجه کیفیت و تاثیرگذاری برنامههای این رسانهها نیز رو به افزایش است. این امر، هم در مورد رسانههای رسمی و هم در مورد رسانههای غیررسمی صدق میکند به گونهای که شاید بتوان گفت نفوذ و تاثیرگذاری رسانههای غیررسمی به دلیل پرمخاطب بودن آنها بیش از رسانههای رسمی باشد. پس با توجه به اینکه رسانهها در جامعه ما اهمیت فراوانی یافتهاند و از نظر کمّی و کیفی فوقالعاده قدرتمند شدهاند، رفتهرفته جامعه را از حالت سنتی خود خارج کرده و به جامعه تودهای تبدیل میکنند؛ یعنی با وجود اینکه در جامعه تودهای افراد تنها زندگی میکنند اما این تنهایی از طریق خود رسانهها ممکن است به مخاطره بیفتد.
در چنین شرایطی رسانهها و به ویژه سلبریتیها که عناصر مهم رسانهها هستند، معیارهای خود را به جامعه تحمیل میکنند و عموم افراد جامعه به ویژه اقشار و لایههایی که به لحاظ فکری، پختگی کمتری دارند مثل جوانان و نوجوانان را تحت تاثیر قرار میدهند: «این سلبریتیها در مقام یک شخص مقدس در جامعه ظاهر میشوند و هر عملی که انجام میدهند یا هر سخنی را که به زبان میآورند مورد توجه مخاطبان قرار میگیرد. مخاطبان نیز هویت خود را در ارتباط با آن سلبریتی تعریف کرده و سعی میکنند خود را با آن فرد هر چه بیشتر همانند و مشابه کنند. بنابراین در جامعهای که رسانهها اهمیت بسیار پیدا کرده، دیگر نهاد خانواده، آن اهمیت خود را از دست داده است».
به گفته نبوی، هر چند در سالهای اخیر سعی شده بر عدالت جنسیتی توجه شود و نقشها و مناصبی برای زنان در نظر گرفته شود، اما باز همچنان در بخشهایی شاهد روحیه مردسالاری و تبعیض جنسیتی هستیم که باعث می شود از زیبایی به عنوان ابزار و وسیلهای برای دست یافتن به آن موقعیتها استفاده شود: «یادمان باشد که جامعه ما در حال گذار از حالت سنتی و پیشامدرن به سمت مدرن شدن و حتی پستمدرن شدن است و از این رو در چنین جامعهای بدن و به قول کاترین حکیم سرمایه جنسی بیش از پیش به ابزاری برای دست یافتن به قدرت اجتماعی تبدیل میشود».
خانواده و جامعه، منجی قربانیان جراحی زیبایی
دکتر نبوی در خصوص راهکارهای موثر در مواجهه با این آسیبهای اجتماعی تصریح میکند: «مدیریت رسانهها و به ویژه سلبریتیها و همراه با آن گنجاندن برنامههای پرمحتوا جهت آگاهی بخشی در رسانهها و لحاظ کردن دروسی جذاب و علمی در منابع درسی دوره تحصیل، میتواند افراد جامعه و به ویژه جوانان و زنان را از غلتیدن به فرهنگ زیباییهای تصنعی، بر حذر دارد.»
جراحیهای زیبایی ممکن است ابتدا حس رضایت به فرد بدهد اما این حس در نهایت فروکش میکند.
سهرابی نیز در این باره معتقد است: «همه چیز به خانواده برمیگردد. خانواده به عنوان اولین کانون تربیت کودک نقش مهمی در شکلگیری باورهای خودکارآمدی دارد. والدین به عنوان الگوی سالم، میتوانند در انتقال آرمانهای ارزشمند و نه آرمانهای سطحی و ظاهری نقش بسیار مهمی داشته باشند. آنها از طریق آموزشهای تابآوری میتوانند سطح رضایت فرزندان را از خود بالا برده و از روی آوردن آنها به انجام عملهای بیمورد خودداری کنند. به همین خاطر است که زوجهای جوان باید سبکهای فرزندپروری را یاد بگیرند تا بتوانند از تبعات برخی امور خودداری کنند. برای مثال خرید یک اسباببازی یا عروسکی که میتواند الگوی فرزندان ما باشد اهمیتی بسیار دارد. بعد از خانواده نیز جامعه و مدرسه تاثیرگذارند زیرا آموزشهایی که در مدرسه داده میشود در احساس رضایت فرزندان از خود نقش دارد. افراد قبل از عمل جراحی باید به یک روانپزشک یا روانشناس مراجعه کنند و آگاه باشند که موضوعات روانشناسانه که آنها را آزار میدهد و ممکن است در نتیجه آن اموری نظیر جراحی زیبایی را انتخاب کنند، در حال درونی آنها تاثیرگذار نخواهد بود. همچنین افرادی که برای عمل جراحی زیبایی به کلینیکها مراجعه میکنند، باید دقت لازم را داشته باشند برخی از کلینیکها خدمات مناسبی ارایه نمیدهند و در نتیجه شاهد بروز برخی مشکلات و آسیبها در افراد میشویم».